live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق - صفحه 14

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سکینه دهقان گفته:
    مدت عضویت: 934 روز

    سلام به خداوند مهربان که مرا به این فایل هدایت کرد

    سلام به استاد گرامی وخانم مریم عزیز

    واما تجسم

    زمانی که تجسم روی شادی وفرا وانی تجسم میکنم

    شادی میاد فراوانی میاد

    از پول به کارتم تا انواع خوراکیها

    خدایا شکرت که قدرت تجسم خلق چیزهایی عالی در من بیشتر میشه

    من با تجسم ماشین که دوست داشتم داریم

    خونه بزرگ و حیاط بزگ ودرختان زیاد وچیزهای دیگر

    اگه کنترل ذهنم را رو شادی وفراوانی کوک کنیم همه چی تغییر میکنه

    وشادی وفراوانی

    حتی ادمهای بدرد نخور دوربرت حذف میشه

    من با تجسم به همه چیز رسیدم

    ارامش فراوانی چیزهایی که دوست دارم خریدم

    یک معجزه تجسم را براتون بگم

    بعد از 22 سال خواهرم فرزند دار شد

    زمانی که همه پزشکان ب ه اوگفتن نه بچه دار نمشی ولی با تجسم که بچه داره ودستش در دست بچه هست وشد این تجسم به لطف خدا

    خدا سپاس که مرا به سایت هدایت کردی

    تا خلق خواسته‌های کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    مریم حسینی مطلق گفته:
    مدت عضویت: 1000 روز

    بنام خداوند یکتا و بی همتا

    سلام

    استاد استاد وااای استاد

    چقدرررر قشنگ بود

    اون ووقع که داشتین در مورد پیامک ناخواسته حرف میزدین و تجسم خوب میکردین اون لبخندتون،اون حرفای امیدوار کننده چقدررر به دلم نشست و گفتم اره همینه

    استاد دوره دوازده قدم این 3مین باره که نشانه اومده تو این چنروز که تهیه اش کنم

    بااینکه توی دوره روانشناسی ثروت یک هستم ولی استاد انگار باید اول اینو ببینم

    نمیدونم دلم گواهی میده این دوره قراره زندگی منو متحول کنه

    نمیدونم چطوری ولی ی ندایی در درونم بهم میگه اینو شروع کن

    با نام و اذن الله،ان شالله از سر ماه استارتشو میزنم.

    استاد میخوام متعهد بشم دوباره

    متعهد

    متعهد

    متعهد

    متعهددددددد

    استاد از تنهایی گفتین

    والای امروز ازین که با هیچکس در رابطه نیستم داشتم خفه میشدم

    الله الله الله

    خدا خواست بهم بگه این که تنهایی تازه موهبته

    تازه نشون دهنده اینه در مسیر درستی

    نشون دهنده اینه که نمیخوام صدای هیچکسو جز خودم بشنوی

    بشین رو باورهات کار کن

    بشین خودتو رشد بده

    شخصیتت قوی کن

    ظرفتو بزرگ کن

    استاد استاد استاد

    از دوستاتون گفتین که دیگه غیرهمفرکانس شدن باهاتون

    یاد خودم افتادم اتفاقااااا تو این سایت هم گفتم

    من که اون موقع این فایلو ندیده بودم الان تازه فهمیدم دلیلش چیه و جواب اون سوالاتمو و احساس اون موقعمو گرفتم

    که گفتم رفته بودم محل کار قبلیم یک روز بجای دوستم و اصلاااا اینقد احساس بد داشتم که فقط میگفتم کی این ساعت میگذره من برم ازین جا

    منی که 6 سال با عشق اونجا کار میکردم و با دکتر رفیق بودم

    ولی چی شده بود که حتی 4 ساعت نمیتونستم تحمل کنم و تا چندروز احساس بد داشتم که چی شده اصلا! چرا حالم بد شده!

    حالا با این فایل فهمیدم

    استاد من از تجسم کردن ی نتاااایجی گرفتم

    مثلا همون شغل قبلیمو من تجسم کرده بودم که روپوش سفید تنمه

    حتی حقوق دریافتیمو

    اون نتایج ،بخاطر اون افکارم بوده

    الان استاد ولی در بی خبری و سکون کاملم

    اصلا نمیدونم درسته یا نه

    من فقط تو خونه و تنها هستم و روی خودم متمرکزم

    و سرکارم نمیرم

    نمیدونم چرا

    از تنبلی نیست ولی همش احساس میکنم هنوز بیشتر باید خودمو رشد بدم قوی کنم

    استاد آیا اینکار درسته؟

    آخه میگم چندین ماهه مجدده که بیکارم تو خونه

    حالا بیکار که منظورم کار بیرون خونه است

    تو خونه خیاطیمو دارم و ی درامد جزیی میاد

    و ازون ورم روی باورام کار میکنم و دارم خودمو بیشتر دوست میدارم

    افکار الانم در برابر افکار گذشته ام کاااملا متفاوت شده

    ولی هنوز نتیجه ملموس نیومده

    احساس خوب و سلامتی و با خانواده رابطه صمیمی تر هست

    ولی مثلا اون کیس رویاییم یا درامد رویاییم یا مسافرت رویاییم هنوز نیومده

    میدونم در ادامه میاد

    استمرار رمز موفقیته

    ولی استاد همه نشونه ها بهم میگن دوره دوازده قدم قراره معجزه ها بیافرینه تو زندگیم

    و اون خواسته های به ظاهر بزرگمم برام ممکن کنه

    استاد من الان زندگیم روونه

    هرچی میخوام میشه بخدا میشه

    فقط اون خواسته های بزرگم هنوز نشده

    میگم شاید هنوز زمانش نرسیده

    بعد میگم اینم باور غلطیه

    کی میگه زمان درستش کِی هستش آخه؟!

    خلاصه این کلید گنج هام تو دوره دوازده قدمه

    باید استارتشو بزنم به امید الله

    استاد انرژی مثبتتونو برام بفرستید ان شالله بااین دوره به همه خواسته هام براحتی برسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 3821 روز

    به نام یگانه ی بی همتا

    سلام استاد عزیز و مریم جانم خیلی از شما سپاسگزارم که این فایل عالی و زیبا رو که پر است از آگاهی های ناب و قوانین جهان و قانون زیبای تجسم و خلق خواسته رو بعد از 5 سال گذاشتین واقعا حیف بود اگه روی سایت قرار نمی گرفت امروز وقتی دیدم فایل جدید اومده خیلی ذوق کردم چون خیلی وقت بود منتظر فایل جدید بودم الهی شکرت

    چون نت امروز خیلی ضعیف بود بنر سایت و فایلا دانلود نمی شدن گفتم خوب اول کامنتارو می خونم ‌یه چندتا کامنت خوندم تا چشم به جمال استاد روشن شد خدایا چقدر تغییر، چقدر انسان میتونه همه چیو تغییر بده از اندام گرفته تا وضع مالی و رابطه با دیگران و خدایا شکرت که این توانایی و به ما دادی

    چقدر خدا به ما لطف داره که در مدار شنیدن این آگاهی ها هستیم یادمه بچه که بودم همش تجسم می کردم هر چی میخواستم تصویرشو تو ذهنم میدیم و ازش لذت می بردم

    و ناآگاهانه خلق می کردم ولی الان که می خوام تصویر چیزی تو ذهنم بسازم دیدنش برام سخت تر شده نمیدونم چرا یه مدت فکر می کردم رویاپردازی کردن کار درستی نیست تو رویا بودنه و فاصله گرفتن از واقعیت زندگی اینا رو از خوندن بعضی کتابا و جامعه شنیده بودم

    منظورم اینه که خیلی کتابا اطلاعات غلط میدن

    و دور میکنن آدمو از مسیر

    ولی خداروشکر این سایت توحیدی کمک میکنه به ما در مسیر بمونیم سپاسگزارم از شما استاد توحیدی و مریم جان شایسته عزیزم

    خدا پشت و پناهتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 897 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان .

    آیک معبد و ایاک نستعین .تنها تورا می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    سلام بر استاد. عباسمنش عزیز و خانم شایسته نازنین .

    در مورد تجسم و قدرت آن در خلق خواسته ها تمرینی بود که من همین دو روز گذشته انجام دادم .قضیه به این شکل بود که من چند روز قبل کارت ملی ام را گم کردم .وقتی متوجه گم شدن کارت شناسایی ام شدم خیلی ناراحت شدم و کلی همه جای خونه را بارها و بارها گشتم و بارها و بارها همه جا را مجدد نگاه کردم ولی اثری از کارت شناسایی نبود .آنقدر همه جا را باز بینی کرده بودم که میشه گفت به خونه تکونی به راه انداخته بودم .هر مکانی که توی اون مدت رفته بودم را سر زدم از سوپری تا بانک تا مدرسه بچه ه تا نگهبانی پارک تا خونه مادر م و….

    ولی خوب خبری نبود که نبود و من نمی دونستم کجا گم شده .اطرافیان بهم می گفتند برو زود تر اعلام مفقودی کن تا از آن سو استفاده نکنه و به درد سر نیافتی و…

    اما من مصمم بودم که کارت خودم پیدا بشه یه دو سه روزی هی گشتم و فکر کردم و دوباره گشتم اونقدر که خسته شده بودم در نهایت با خودم گفتم چرا اینقدر من می گردم و جستجو می کنم در دوره 12قدم از قدرت تجسم به خاطر داشتم پس با خودم لحظه پایانی یعنی زمانی که کارت را پیدا کردم و در دستم هست و خوشحالی می کنم را تجسم نمودم .این تجسم را بارها و بارها در طول روز انجام دادم .روز بعد از شروع تجسم به طور هدایتی به سایتی هدایت شدم که اعلام مفقودی کارتم را دادم و بعد نتیجه آمد که کارت من همان تاریخ همان روز تحویل اداره پست شده وثبت شده و با آدرسی که من دادم به دستم می رسه .به همین راحتی و به همین سادگی و البته اعجاز تجسم کردن همراه با احساس خوب .

    این جدیدترین موردی بود که با تجسم به خواسته ام رسیدم .چون برایم خیلی شیرین و ارزشمنداست اول آنکه من را به خواسته ام رساند دوم آنکه به من قانون و قدرت آنرا متذکر شد .من نیاز داشتم تا دوباره خالق بودن شرایط زندگی ام را به این شکل به یاد بیاورم و به خاطر داشته باشم که من قدرتمند هستم و خالق زندگی و اتفاقات هستم .

    خدا را شکر می کنم و هر وقت به یاد می آورم لبخند می زنم و سپاسگزار عظمت و قدرت رب مهربانم هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    یونس پریرو گفته:
    مدت عضویت: 3569 روز

    سلام به استاد عزیزم و همچنین خانم‌شایسته دوس داشتنی 

    و دوستان عزیزی که این متن و میخونن 

    دوس دارم اول صحبتام یه موضوعی رو بگم‌ اونم اینکه با اختلاف از نظر بنده دوره دوازده قدم واقعا دوره عاالی هست نسبت به دوره های موجود یعنی اول دوره دوازده قدم بعد ثروت 1 این دو تا واقعا مخصوصا دوره دوازده قدم خیلی خوبن 

    این دوره یک جوری هست که اولا همیشه اگاهی هاش زنده هست و مبحث مهم ترش این هست اون انرژی اون شور اشتیاقی که در دوره جریان داره و داخلش از همه مباحث صحبت شده که قشنگیشو زیادتر میکنه 

    در حدود پنج سال پیش یعنی سال 1398 که من وارد این مسیر الهی شدم یک فایل صوتی دو سه دقیقه میکس شده با یه اهنگی از استاد بدستم رسیده بود که الان که این فایلو گوش دادم فهمیدم که میکس شده این فایل هست ، به جرعت میتونم بگم توی این مدت واقعا هزار بار من اون فایلو گوش دادم و جزو فایلای مورد علاقم هستش 

    من یونس پریرو میپذرم و قبول دارم که این چیزی که الان تو زندگیم هست این خونه این ماشین این جایگاه شغلی این درامد این روابط این رابطه عاطفی همه و همه رو خودم خلق کردم ، و مسئولیتش صفر تا صد صفر تا صد با خودم هستش

    من در اون سال 98 خونه پدرم زندگی میکردم و الان تو یکی از برج های خوب مشهد دارم زندگی میکنم یکی از دلایل مهمش این هست که خونه توی برجی که استاد تو تمپا داشتن و خیلی میپسندیدم ، اون ویو دل انگیز و بدون مشرفش ، و الان دقیقا یک ویو خوب تقریبا از نصف مشهد در اختیار دارم اونم‌ بدون مشرف یک ویو واقعا قشنگ که هر کس اومده خونم واقعا لذت برده 

    اره من اینو خودم خلق کردم دقیقا با افکارم با باورهام ، حدوده 2 ماه پیش بود که از خونه قبلیم تصمیم گرفتم مکان زندگیمو عوض کنم و بعد از هماهنگی هایی که نیاز بود ، تصمیم گرفتم که بیام هر شب یک گزارش بدم از اینکه امروز چه نشانه هایی از خونه مورد نظرم دیدم ، امروز چه هدایت هایی از جانب خداوند برای خونه داشتم ، اصلا چرا میخوام خونه بگیرم(داخل پرانتز بگم چون من فعلا مجردم و خونه پدریمم یک خونه سه خوابه که هیچ موردی برای زندگی با خونواده ندارم اوناهم ندارن)

    اومدم خواسته هام از خونه دلخواهم نوشتم در موردشون صحبت میکردم دلیل میاوردم که چرا فلان ویژگی رو میخوام حتی در مورد مبلغ اجاره ای که میخوام پرداخت کنم نوشتم ، خودمو لایق یک خونه زندگی خوب دونستم دلیل میاوردم که چرا لایقم (خیلیا فک میکنن که زمانی لایق خونه و زندگی عالی میشن که ازدواج کردن ولی من اینو قبول نکردم به خودم گفتم فارغ از اینکه مجردم یا متاهل من لایق زندگی عالی خونه عالی تو مکان عاالی هستم چون وقتی این خونه رو گرفتم اطرافیان میگفتن چه خبر تو یه تفری رفتی همچین خونه ای فلان و بهمان گرفتی)

     باورهای هم جهتشو مینوشتم که این ویژگی هایی که از خونه میخوام زیااده ، یاداوری میکردم جاهایی که توسط هدایت الله به خواسته هام به اهدافم رسیدم 

     خلاصه چند روزی این پروسه انجام شد و در یک روز من‌به این خونه فعلیم هدایت شدم اونم به اسانی که توی همونم نشانه گذاشته بودم که اگر صاب خونه اینو قبول کرد امضا میکنم

    حتی خونه قبلیمم همینطور اونم مشابه همین با استفاده اگاهانه از قوانین خلقش کردم 

    همین شرایط مالی جایگاه شغلی که به لطف الله بهم داده شده و دارم این ازادی نسبی مالی که دارم همه و همه با افکارم با باورام خلق شده و صد در صد مسئولیتش با خودمه

    این سلامتی که دارم که به لطف الله 5 سال که هیچ دارویی قرصی استفاده نکردم فقط یه مورد اونم بخاطر کشیدن دندون عقلم بودش و الا توی این 5 سال هیچی چیزی نبوده فقط چند مورد سرما خوردگی که اونم خودش خوب شده ، منظورم این هست که استاد وقتی این فایلو گوش میدادم واقعا تایید میکردم که اره فارغ از اینکه تو چه شهری تو په خونواده ای تو چه اوضاع اقتصادی سیاسی و هر چیز دیگه ، میتونه زندگی ادم تغییر کنه اونم تغییر 360 درجه ای تغییر بنیادینی که هیچ ربطی به قبلت نداشته باشه واقعا تایید میکردم 

    زندگی خودم به لطف الله گواه این حقیقت هست 

    همین امروز صب یه لحظه متاسفانه درگیر افکار منفی برای رابطه ام با پاتنرم شدم که کارای خدا واقعا برای خودم جالب بود که پاتنرم دقیقا بعد از چند دقیقا برای همون موضوعی که من داشتم تو ذهنم جدال میکردم بهم پیام داد در صورتی که اون بنده خدا هیچ چیزی نمیدونست ، واقعا خیلی برام جالب بود 

    مهم ترین قدم همین اصل هستش که بپذیرم خودم هستم که دارم شرایطم در تمام جنبه ها ، میزان درامد ، وضعیت مالی ، سلامتی ، روابط اعم از همکار مشتری خونواده پاتنر ، همه و همه رو خودم با کانون توجهم با فرکانسهام ، باورهام ، چیزایی که پذیرفتم ، دارم میسازم 

    اگر شرایط اقتصادی مالی من در وضعیت خوبی نیس ربطی به شرایط اقتصادی کشور و جهان ربطی نداره ، ربط به من داره چون تو همین شرایط یک عده کمی ادم دارن عالی پول میسازن 

    ادم اگر با تمام وجود نپذیر مسئولیت نتایج زندگیشو واقعا نمیتونه پیشرفتی کنه قدم اول پذیرفتنه هست 

    درک این موضوع که اقا وقتی میخوای یک نتیجه جدیدی خلق کنی و میای از قوانین استفاده میکنی ، باید اجازه بدی که فرکانسهای ارسالی نسبت به هدف مدنظرت به قدرت و اندازه مورد نیاز برسه و وقتی برسه اتفاقات خودش خود به خود رقم میخوره جوری که حتی قبلا فکرشم نمیتونستی بکنی یعنی به قول قران از جایی تو رو به خواستت به هدفت میرسونه که اصلا فکرشم نمیکردی کی این اتفاق میوفته زمانی که فرکانسهای ارسالی جدید به اندازه مناسب رسیده باشه 

    به شخصه خودم نیازدارم که هر بار اینو به خودم یاداوری کنم توقعم از قوانین منطقی تر باشه 

    شاید برای اون هدفت نیازه یکماه سه هفته بطور منظم انجام بدی که اتفاق مدنظرت رخ بده 

    الحق و النصاف این فایل اصل و اساس رو داره میگه برای تغییر باورها و فرکانسها باید ورودی ها رو تغییر بدی وقتی ورودی ها تغییر کنند نتایج که میشود مجموعه از اتفاقات زندگی و کار ما ، اونا تغییر میکند

    امروز دریچه جدیدی از درک این حقیقت که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست بروم باز شد 

    وقتی استاد توضیح میدادن که وقتی ادم وضعیت مالی بدی داره اصلا رابطش با خداوند خوب نیس چون چیزی نداره که بخواد خدا رو توش ببینه خدا رو باور نداره و وقتی ادم‌ از نظر مالی رشد میکنه وضعیت مالی خوبی برخوردار میشه ، میتونه خدا رو در نقطه به نقطه زندگیش ببینه چون کلی نعمت تو زندگیش جریان داره

    انصافا این یک حقیقت و واقعیت هست که تنها راه رسیدن به خداوند به معنویت ثروتمند شدن هست 

    نکته ظریفی که تو قسمتای اولیه گفته شد مبحث قانون پرداخت بها ، یعنی هر جایی هر ادمی یک موفقیتی کسب کرده بدون شک بهاش پرداخت کرده 

    یعنی اگر بها هدفت و ، بها خواسته تو پرداخت نکنی نمیتونی بهش برسی این قانونشه 

    بهاش میشه همون نشون دادن ایمان و توکل ، میشه اون وقت و انرژی که میزاری که یه مطلب مهارت جدیدی رو یاد بگیری ، باورات و تغییر بدی ، پولی که خرج میکنی ، انرژی فیزیکی که میزاری و احساستو خوب نگه میداری و تمام اینا میشه همون بهایی که باید پرداخت شه تا ادم به موفقیت برسه

    اینکه ادم‌ بتونه تحت هر شرایطی ذهنشو کنترل کنه ، واکنش گرا نباشه ، واقعا یک مهارت مهم هست که تو زندگی ادم باید یادش بگیره و نگران نشه اگر تنها شد یکی از موهبتهای این مسیر برام همین موضوع تنهایی بودش که باهاش در صلح قرار گرفتم و اینو جزو نقاط برتری میدونم ، به شکل خوبی میدونمش 

    واقعا همینطوری هست که وقتی ادم روی خودش کار میکنه روابطش محدود تر میشه و خیلیا از ادم از تو زندگیش میرن بیرون بدون هیچ تقلا و زو و دست و پایی از زندگی ادم میرن بیرون 

    این موضوع که هربار روی خودم با تعهد کار میکنم روابط همکاری من تغییر میکنه به وضوح میفهمم که این نتیجه تغییر فرکانسهام هست ،منظور عوض میشه یعنی همکارهای باکیفیت تر ،مشتری های بهتر باکیفیت ، وارد کارم میشن 

    و این تنهایی یک تنهایی لذت بخشه یه تنهایی که توش حس و حال خوبی داره 

    چقدر فایل قشنگی بود و واقعا دوره دوازده قدم خیلی خیلی خیلی عالیه 

    به شخصه کلی نتیجه گرفتم کلا استارت تغییراتم با همین دوره بودش و اولین محصولیم که خریدم همین دوره بودش

    امیدوارم لذت برده باشین و کارامد بوده باشه 

    ادم وقتی بعد از مدتها کامنت میزاره حس و حال متفاوتی رو تجربه میکنه 

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      خانم اکبرزاده گفته:
      مدت عضویت: 1037 روز

      سلام دوست عزیز

      دقایقی پیش که وارد سایت شدم دوره جدید والبته فوق‌العاده‌ ای را استاد بی همتا آماده کرده بودند چون فعلا نمی توانم دوره را بگیرم .متن معرفی را که خوندم گفتم شاید در عقل کل این مفهوم را توضیح داده باشند اولین بار هست می شنوم بعد گفتم فکر نکنم باید برم گوگل حالا از مقاله ها چیزی یاد بگیرم .

      بعد آمدم عقل کل : سورپرایز

      شدم از مقاله ای ،چکیده ای که چندین سال پیش نوشتید .

      پسرم را بیرون می برم وقت نکردم کامل بخونم فقط سریع رفتم واز پروفایل تان نزدیک ترین کامنت را یافتم تا تشکر کنم .

      ○ نمی توانم فعلا دوره را بگیرم و یه کوچلو تو فکر رفتم بعد دیدن مقاله شما لبخندبه لبم آورد شاد شدم.

      تصور می کنم در این دوره شما از شاگرد اول ها باشید چرا که اطلاعات اولیه را دارید.

      به خاطر شرح ( مومنتوم) سپاسگزارم.

      در پناه رب به آسون ترین حالت و معجزه وار به همه خواسته هاتون برسید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1250 روز

      سلام دوست عزیز و هم فرکانسی

      من این چند روز خیلی رو خودم کار کردم هنوز وارد دوره جدید استاد نشدم اما هدایت شدم به مقاله 4 سال پیش شما در مورد مفهوم مومنتوم خیییییییلی عالی بود و چون من فایل سوم قدم سوم به این درک رسیده بودم ک فرمانس مثبت و مداوم و پایدار بفرستم تا به نتیجه برسم و فایل معرفی دوره هم جهت شدن با جریان خداوند و کامنت های دوستان به مقاله شما هدایت شدم و به اندازه ظرف خودم درکش کردم بسیییییییار عالی بود این مقاله شما چهار سال پیش قانون اصلی رو درک کردین تحسینتون میکنم عاااالی بود عاااالی خوشبحال استاد با این شاگردان نابغه ای ک داره الهی شکررررر

      من تصمیم گرفتم ک امشب متعهدانه تر ادامه بدم باز هم ازتون سپاسگزارم

      در پناه حق شاد ،سلامت ،ثروتمند و سعادتمند باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    عباس حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    سلام استاد

    توی این روزا که حسابی داره جهان منو زیر و رو میکنه و ایمانم در معرض تعارضه اومدم برای برگشتن از سر کار فایل ” قلبی که روی خدا باز میشود ” که روی صفحه اصلی بود رو گوش بدم که…

    که دیدم این فایله

    دیدم نوشته چند سال گذشته ولی تازه …

    فهمیدم دارم هدایت میشم

    یبار گوش دادم و زنگ های شدیدی تو گوشم خورد

    من شروع کردم به تغییرات

    من شروع کردم بعد از یکسال تو در و دیوار بودن

    جدی تعهد دادم روی خودم کار کنم

    جدی جدی!

    یک هفته بعد رابطه من و پارتنرم ترکید

    من میدونستم ما هیچ جوره شبیه هم نیستیم ولی فرکانسا یکی هستیم

    اصلا به هم نمیخوردیم

    ولی بی لیاقتی

    ولی امان از شرک

    ولی امان از وابستگی

    ولی امان از ترس اینکه کسی دیگه دوسم نداره

    ولی امان از ترس از تنهایی

    ولی امان از ترس از بیکسی

    این ترسا یک سال رابطه سمی رو طول داده بود

    و من هرجا جدی روی خودم کار میکردم رابطه تا مرز تموم شدن میرفت ولی من دوباره کارکردن رو ول میکردم و برمیگشتم منت کشی که تروخدا برگرد

    و نمیزاشتم خدا کارارو انجام بده

    خلاصه که این رابطه دو ماه پیش تموم شد

    و تازه کثافت هایی که قایم کرده بودم زد بالا

    وابستگی شدید

    حال بد شدید

    غم غصه نگرانی

    از طرفی هم

    انگار قلبم آرامش هم داشت

    یعنی یجورایی در یک کشمکش درونی شدید بودم

    و الان کمتر شده

    خلاصه اینقدر بلا سر خودم اوردم که دور شدم از مسیر رشدم

    ازون عباس هدفمند که به قول همون پارتنرم کافیه اراده کنه و میشه

    کافیه بخاد به چیزی برسه و برسه

    ازون عباس رسیدم به جایی که شدم بی هدف باری به هر جهت

    دوست خاصی که تو زندگیم نیست

    با خانوادم هم خیلی هم فرکانس نیستم

    سر کار هم هیچ کس هم فرکانس نیست

    پول کار …

    مشکل همش یچیزه

    منم!

    آره بخدا منم!

    منی که سه سال پیش دوازده قدم کار کردم زندگیم زیر و رو شد

    الان همون آدم زندگیشو اینطوری خلق کرده

    همون آدمم

    همون آدمم

    فقط ورودی ها فرق کرد

    استاد من ترسیدم از تنهایی

    من بعد از دوازده قدم هیچ دوستی نداشتم و باهاش اوکی بودم و اتفاقا حال هم میکردم

    الان نه الان کمبود وجودم رو میگیره میبینم کسی رو که گوشی دستشه داره با کسی حرف میزنه

    همه دلایلش از نبود خدا توی زندگیمه

    سوال این چند وقتم اینه از خدا که چکار کنم بهت ایمان بیارم؟

    چطوری ایمان بیارم بهت؟

    چطوری باورت کنم؟

    که قلبم قرص بشه

    که خیالم تخت بشه

    خدا که بیاد همه مسائل من حل میشه

    ولی در فرکانس جواب این سوالم از خدا نبودم

    هنوز جوابی نداده

    شایدم من نمیشنوم

    خلاصه که قدرت تجسم در جهت مثبت برای من شد ماشین صفری که توش قرمزه! همونی که میساختم تو ذهنم و حتی نمیدونستم ایران همچین ماشینی تولید میشه

    قدرت تجسم مثبت برام شد رابطه عاطفی که با نود درصد بقیه رابطه ها هم فرق داشت توی بدترین حالتش

    قدرت تجسم من شد برام دانشگاه تاپ و رشته تحصیلی تاپ

    قدرت تجسم من شد برام کار پیدا کردن به راحتی

    قدرت تجسم منفی من شد خرابی رابطه عاطفی

    قدرت تجسم منفی من شد نگرانی ها بخاطر پول بیمه ماشینی که خدا بهم هدیه داده بود

    قدرت تجسم منفی من شد نگرانی از آینده و رخ دادن آینده به شکلی که تو ذهنم ازش ترسیده بودم

    قدرت تجسم منفی من شد غم بخاطر گذشته و تکرار شدن وقایع گذشته زندگیم به صورت الگو وار

    خدایا راهی برام باز کن که قلبم بشه جایگاه خودت

    تنها خواستم همینه الان …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 885 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد گرامی و بانو شایسته عزیز

    خیلی خوشحالم که به این فایل هدایت شدم و از آگاهی های نابش بهره بردم

    طبق آموزش های استاد من یاد گرفتم که هر خواسته یا آرزویی دارم میتونم با تجسم کردنش به صورت مداوم و احساس خوبی که بهم دست میده اون رو در آینده خلق کنم واسه خودم.

    همون طور که استاد با تجسم کردن، آر وی رو خلق کردند و یک آر وی زیبا رو خریدن و کلی مسافرت باهاش رفتند و به زیبایی ها هدایت شدند.

    یه مثال دیگه از استاد گرامی، که همیشه باید به خودم یادآوری کنم، اینکه ما با تجسم کردن و توجه به چیزهایی که دوست داریم میتونیم اونها رو خلق کنیم مثل کلبه چوبی روی آب و ملک چند هکتاری با دریاچه رویایی و بینظیرش که واقعاً کلمه بهشت برازندشه.

    استاد وقتی قانون جهان رو فهمید دیگه به طور مداوم و با اشتیاق سوزان به اونها عمل کرد. افراد منفی رو حذف کرد و به شدت ورودی‌های خودشو آگاهانه کنترل کرد و فقط و فقط به زیبایی ها توجه میکرد و حالش خوب بود تا اینکه جهان اون رو به بهترین جا و بهترین امکانات هدایت کرد.

    خدایا شکرت که قدرت رو به خودمون دادی واسه خلق زندگیمون

    استاد گرامی و بانو شایسته مهربان ممنون و سپاسگزارم واسه این فایل زیبا

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    طلعت شایگان مراد گفته:
    مدت عضویت: 2299 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم و خانم شایسته عزیز

    استاد من امروز داخل سایت بودم و داشتم کامنتهای دوستان در جلسه اول قدم ششم دوره دوازده قدم(بحث هدایت) را مطالعه میکردم که وسط مطالعه یهو حسم بهم گفت که از خدا بخواه که هدایتت کنه به فایلی که برای شرایط فعلی تو مناسب باشه و منم هدایت خواستم و این فایلو دیدم. یعنی استاد دارم دیوووونه میشم… واقعا حس و حال عجیبی دارم از اینکه قانون چقدر دقیق و درست عمل میکنه و وقتی ما از خدا کمک میخواییم به صورت دقیق و در لحظه ما رو هدایت میکنه. استاد دقیقه های آخر فایل انگار روی صحبت شما با من بود….

    یعنی باید صحبتهای شما رو با طلا نوشت . شما گفتین که قانون درست کار میکنه و وقتی روی خودتون کار می کنید تنها میشید و این نشونه خیلی خوبیه … من مدتیه که تنهام و دارم از تنهاییم لذت میبرم. به لطف آگاهی های دوره دوازده قدم، شرایط برای من طوری رقم خورد که نیازی نیست من در محل کارم باشم و کارمندای خیلی خوبی دارم که خودشون کارها رو به درستی انجام میدن. وقتی تصمیم گرفتم بهتر و بیشتر روی خودم کار کنم آگاهانه تمام دوستامو حذف کردم و بعد تونستم افراد خانواده خودم که اصلا در مدار این آگاهی ها نیستن رو حذف کنم و این در حالتیه که من خیلی آدم احساسی هستم و به شدت به دوستان و خانوادم وابسته بودم اما من به خودم تعهد دادم که باید تغییر کنم تا شرایط زندگیم تغییر کنه و الان دارم از تنهاییم لذت میبرم و فایلهای شما رو میبینم و کامنت دوستان رو میخونم و بیشتر اوقات با خدا حرف میزنم و این حرف زدن با خدا به شدت منو آروم میکنه و میدونم بهترین دوستم، بهترین یارم،بهترین حامی من خداست و تنها کسی که میتونه به من کمک کنه خداست و سعی میکنم بیشتر و بیشتر از خدا کمک و هدایت بخوام .

    استاد شما راجع به تجسم صحبت کردین و اینکه چقدر تجسم قدرت داره و به خلق خواسته ها کمک میکنه، من قدرت تجسم رو درک کردم زمانیکه تجسم کردم و تمام اون چیزهایی که تجسم کردم دقیقا و با همون جزئیات بعد از مدتی وارد زندگیم شد. قبلا در کامنتام نوشتم که خانواده من از لحاظ مالی به شدت ضعیف بودن و این تضاد باعث شد که من با سن کمی که داشتم به فکر فرار از اون شرایط باشم و چون سن کمی داشتم و هیچ ایده ای برای تغییر شرایط نداشتم تصمیم گرفتم ازدواج کنم و با سن کم (14سال) زندگی مشترک و همسر ایده آلم رو تجسم میکردم . هر روز صبح که از خواب بیدار میشدم چندین دقیقه با حس و حال خوب به این فکر میکردم که ی خانواده که پسرشون کارمند و ظاهر زیبایی داره به خواستگاری من میان و من به زودی ازدواج میکنم و دقیقا همینطور هم شد یعنی به یکسال نرسید که به شکل کاملا هدایتی خانواده همسرم با مادرم دیداری داشتند ( خانواده همسرم از اقوام خیلی دور ما بودند اما من اصلا نمیشناختمشون) و در گفتگوهاشون راجع به من صحبت کرده بودند و چند روز بعد اومدن خواستگاری و جالب اینجا بود که همسر مرحومم دقیقا همونی بود که من تجسم کرده بودم هم از لحاظ ظاهری که خیلی زیبا بودند هم از لحاظ شغلی و حتی پدر و مادر و افراد خانوادش دقیقا شبیه به تجسمات من بودن .حتی من در دوران مجردی سفر با اتوبوس با خانواده همسرم را تجسم کردم که بعد از چند سال دقیقا همونی که تجسم کرده بودم اتفاق افتاد. استاد در اون زمان اصلا من منطقی فکر نمیکردم و فقط روی خواستم تمرکز کرده بودم .من اصلا به این فکر نکردم که خانواده من از لحاظ مالی ضعیف هستند یا اینکه من از کجا جهیزیه بیارم یا اینکه من سنم خیلی کمه چطوری میخوام زندگی کنم و یا اینکه اگه اخلاقمون بهم نخوره یا تفاهم نداشته باشیم و….. برای خیلی از اطرافیان جای تعجب داشت که پسری با این ظاهر زیبا و شرایط خوب وارد زندگی من شده ولی غافل از این بودند که من خودم این شرایط رو خلق کرده بودم و برای من خیلی عادی بود چون من قبلا با این شرایط در ذهنم زندگی کرده بودم .

    بعد از ازدواج هم به شدت به داشتن بچه فکر میکردم و مدام از خدای خوبم میخواستم که دختری زیبا به من هدیه بده و مدام در خیال خودم با دخترم حرف میزدم و باهاش بازی میکردم و خداروشکر چهار سال بعد از زندگی مشترکمون خدا دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به من هدیه داد و الان این دختر به شدت زیبا بعد از خدا رفیق و همراه منه و با دیدنش به وجد میام و با تمام وجود از خدا سپاسگزارم ( الان که دارم روی خودم کار میکنم دخترم به شدت سرگرم دانشگاه و کارای خودشه و من بیشتر اوقات تنهام )

    ی مورد دیگه از تجسماتم این بود که زمانی که برادرم مجرد بود، من خیلی علاقه داشتم که ازدواج کنه ولی مدام به خاطر شرایط مالی منصرف میشد و روزهایی بود که همسرم بیشتر ماموریت بود و دخترم هنوز یکسالش نشده بود و من زمانهایی که دخترم میخوابید، روز عروسی داداشمو تجسم میکردم. من مدام تجسم میکردم که عروسی داداشمه و ما از لحاظ مالی شرایط خوبی داریم و من کلی طلا و لباس خریدم و عروسی داداشم داخل ی باغ بزرگه و همه خوشحال شاد داریم کردی میرقصیم و استاد تک به تک لحظاتی که من تجسم کرده بودم برام اتفاق افتاد این در حالی بود که وقتی برادرم با همسرش نامزد کرد هیچ خبری از شرایط خوب نبود اما در عرض چند ماه شرایط طوری رقم خورد که هم برادرم و خانوادم از لحاظ مالی شرایطشون بهتر شد و هم همسر من یعنی به طور معجزه وار از در و دیوار برای من پول میرسید و اصلا وقت نمیشد که من خرج کنم . هر روز میرفتم بازار برای خودم و دخترم کلی لباس و طلا میخریدم و برای اطرافیان هدیه میخریدم و حتی روز عروسی و اون فضا و اون درختای میوه ای که اونجا بودن رو من بارها تجسم کرده بودم ….خانه ای که خانواده من در اون سال اجاره کرده بودن حیاط بزرگی داشت که پر از درختای میوه بود و عروسی هم داخل حیاط برگزار شد و حتی سیبهای روی درختو من بارها تجسم کرده بودم ..‌

    در پایان میخوام به دوستان بگم که حواسشون به تجسم های منفی و گفتگوهای منفی ذهنشون باشه چون تجسم خیلی قدرت داره چه منفی و چه مثبت و من شرایط منفی زیادی رو هم در گذشته تجسم کردم و اتفاق افتاده که اصلا نباید راجع بهشون فکر کنم یا حرف بزنم

    با آرزوی خوشبختی و سعادت برای تمام دوستان

    با تشکر از شما استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    میثم حیدری گفته:
    مدت عضویت: 775 روز

    بنام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان گلم، امید وارم که در صحتمندی کامل باشین(:

    استاد عزیزم

    هر باری که صدای دلنشین تونو گوش میدم خیلی حس فوق‌العاده ای بهم دست میده

    چقدر این فایل عالی و تعسیر گذار بود

    چقدر زیبا قدرت تجسم رو معنی کردی

    چقدر عالی قدرت تجسم رو تعریف کردی

    من قبلا دیدگاهم در مورد تجسم اشتباه بود

    و با گوش دادن این فایل کاملا متوجه شدم که تجسم یعنی چه،

    بلهههه تجسم چیزی نیست جز هدایت انرژی فکری

    تجسم یعنی ساختن فیلم دلخواه توسط ذهن

    تجسم یعنی فکر کردن به یک موضوع

    با این حرف شما به این درک رسیدم که

    از دید جهان چه در ذهن چه در عمل چه در صحبتات چه در شنیده هات چه در نوشتن هات همه فرکانس یک سانی داره یعنی میخام اینو بگم که

    قدرت فرکانس تجسم، با قدرت عمل کرد در دنیایی واقعی از دید جهان یکیه، مثلا از دید جهان تفاوتی نداره که چه من بخام خودم آگاهانه در دنیایی واقعی برم از نزدیک یه خانه ای رو ببینم که خیلی دوست دارم داشته باشمش و تحسینش کنم و فرکانس خواسته هامو بر اساس اون دیدن ها بفرستم، و یا اینکه خودم آگاهانه در ذهنم اون خانه ای رو که میخام ،تجسم کنم و بیام انرژی فکری خودمو آگاهانه جهت بدم به اون خانه دلخواهم یا به اون ماشین مورد نظرم یا به اون رابطه قشنگ با آدما، یعنی مخام اینو بگم

    قدرت فرکانس تجسم،با قدرت فرکانس دنیایی بیرون که میبینیم و تجربه میکنیم کاملا یکیه،نمیدونم امیدوارم گرفته باشید

    به هر حال من که کلی کیف کردم ازین فایل زیبا

    اهای استاد عزیزم

    اهای مرد سوراخ سمبه های نکات ریز و درشت مثبت جهان، سپاسگزارم ازت

    موفق و پیروز باشید(:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عباسمنش و همه دوستان عزیزم در این سایت الهی و پر از آگاهی

    بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر به این آگاهی ها و به این قوانین دقیق و بدون تغییرش هدایت کرده

    راستش وقتی داشتم این فایلو نگاه میکردم: همزمان داشتم به نعمت های زندگیم فکر میکردم که قبلا برام رویا بود: این ماشینی که زیر پامه: یعنی میخام بگم وقتی بهش فکر میکردم اونقدر رسیدن بهش برام لذت بخش بود که گفتم من اگه پشت فرمون این ماشین بشینم دیگه حالا حالا خواسته ایی از خدا ندارم؛ الان یه ساله که دارمش و میتونین حدس بزنین وقتی خریدمش اعتماد به نفسم مثل موشک ایلان ماسک رفت بالا و گفت پسر تو به این خواسته که توذهنت خییییلی بزرگ بود رسیدی: پس بقیش دیگه آب خوردنه؛ آره خب طبیعیه: قانون جهان همینه ما به خواستمون رسیدیم: خواسته های بزرگ تر شکل میگیره

    وقتی داشتم به خونم فکر میکردم: بهش میگم خونه خدا: که وقتی اسباب و اثاثیمو داشتم توش میچیدم؛ آخ آخ دلم اون حال و هوا رو خواست؛ انقدررررررر ذوق داشتم و خوشحال بودم؛ انگار پنت هاوس 1000 متری خریدم؛ آخه این خونه با تموم جزئیاتش برام رویا بود بهش فکر میکردم؛ از محله ایی که توش هستم، از متراژ خونه، نوساز بودن، مستر بودن، ریموتی بودن درب پارکینگ، مستر بودن خوابش، سرسبز بودن این منطقه، ثروت مند ترین محله شهرمون، کنار جنگل، رقمش: مگه میشه؟؟؟؟؟؟؟ تموم جزئیات مو به مو همونی که من میخاستم و بقول استاد اگه اونی که من میخاستم نبود بهترش بود: اونقدررر خوشحال بودم، البته الانم هر روز تو سپاسگذاری هام مینویسم راجب خونه خدا: بوی خدا میده، من اینجا با خدای خودم خلوت میکنم، راز و نیاز میکنم ازش سپاسگذاری میکنم، خواسته هامو بهش میگم، و چه خواسته هایی من تو این خونه بهش رسیدم؛ خیلی مکان مقدسی هست برا من؛ برا همین سعی میکنم همیشه تمیز و معطر نگهش داشته باشم: وقتی یکی دوتا از دوستام میان خونمون؛ میگن چقدر انرژی اینجا مثبته، چقدر آرومه، آدم صدای خون تو رگاشو‌ اینجا میشنوه؛ این خونه که الان من تو روتختش دراز کشیدم و دارم کامنت مینویسم و رو تلویزیون 55 اینچی که جلو تختم نصب شده و من همیشه این تصویرو تو رویام میدیدم: الان دارم رویامو باهاش زندگی میکنم، یادمه روزی مستقل شدن، خونه داشتن: بزرگترین خواسته من بوده و الان بزرگترین خواسته من نعمت تو زندگیمه

    وقتی داشتم به اندامم فکر میکردم؛ یادمه همش دلم میخاس، اندام رو فرمی داشته باشم، اندامم متناسب باشه؛ اونقدر برام بزرگ بود؛ گاهی اوقات فکر میکردم من فقط تو رویاهام میتونم این اندامو داشته باشم: و الان من اون اندام رو دارم؛ و حتی زیبا تر از اون چیزی که من فکرشو نمیکنم

    من ماه قبل یه پروژه ایی رو استارت زدم که : کل هزینه پروژه رونقد دریافت کردم و بعد استارت زدم: سال گذشته وقتی به یکی از همکارام گفتم من فقط کاری رو انجام میدم که کل هزینه پروژه رو و اجرت خودمو نقد بگیرم: میگفت امکان پذیر نیست؛ اگر تو این کار رو انجام بدی: قواعد پیمانکاری رو جابه جا میکنی؛ مگه میشه آدم کل پول پروژه و اجرت خودشو نقد بگیره؟ اما من میخاستم؛ گفتم من این شغلو با تجسم بهش رسیدم؛ پروژه های بزرگ رو میخاستم بهش رسیدم، چندتا پروژه همزمان میخاستم بهش رسیدم: حالام میخام کل هزینه پروژه و اجرت خودمو نقد بگیرم: تو همین ماه 2 تا قرارداد بستم که کل هزینه های پروژه و اجرت خودمو اول دریافت کردم؛ دیروز با یکی از دوستام که یکی از برج سازان به نام شهر ماست: صحبت داشتیم میکردیم باورش نمیشد: مگه میشه طرف بیاد کل پول رو یه جا بهت بده؟ گفتم آره، باور نمیکرد: گفت اگر واقعی باشه؛ دیگه این سبک پروژه ها به پستت نمیخوره

    میخام بگم من به این همه خواسته بزرگ؛ خونه، ماشین، کار، اندام، ثروت بهشون رسیدم؛ روزی رویام بود: پسسس قطعا به رویاهایی که الان تو ذهنمه هم قطعا خواهم رسید؛ از منفی 20 به 20 رسیدن خیلی سخت تره تا از 20 به 100 رسیدن؛ من از منفی 20 رسیدم به 20 : الان از 20 میخام برسم به 100: اگه اونا شده : بعدشم میشع

    حالا بماند الان ایمانم بیشتره، بهتر رو خودم کارمیکنم

    آره استاد من الان در همون مرحله زیبا و لذت بخش تنهایی هستم: که اصلا دوست ندارم این لذت تنها بودن با خدا به پایان برسه به شدت عاشق این فضای ایزوله خونم هستم

    عاشقتم استاد بابت این سایت، بابت این آگاهی ها، بابت این آگاهی هایی که از زبان شما جاری میشه و به قلب من میشینه

    خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم

    قراره معجزات و اتفاقات عجیب و غریبی رقم بخوره: چون طبق قانون خداوند حال خوب مساویست با اتفاقات خوب و من الان حالم خیییییلی خوبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 113 رای:
    • -
      ساناز گفته:
      مدت عضویت: 1328 روز

      به نام خدای معجزه ها

      سلام دوست عزیزم و گل پسر موفق این سایت

      قبل از هر چیزی بهتون تبریک میگم بابت تک تک خواسته هایی که بهش رسیدین

      راستش خیلی وقته من دارم کامنت های شمارو میخونم و ی جورایی کامنت شما برام شده ی تزریق انگیزه و شور و شوق

      البته چندین نفر هستن که کامنت اونا هم چنین نقشی برام ایجاد میکنن

      و خیلی خوشحالم در این مسیر با دوست های نازی مث شما هم مسیرم

      و خدارو هزاران بار شکر که شما با رسیدن به این این خواسته هاتون چقدر مسیر زندگی هم برای خودتون و هم برای دیگران هموار کردین و باعث شدین چرخ زندگی هزاران نفر روغن کاری بشه و هزاران نفر رویاهاشونو تجربه کنن

      جهان به افرادی مث شما نیاز مبرم داره

      و هر چقدرم افرادی مث شما باشن هنوزم کمه

      و تبریک جانانه میگم به اکیپ طلایی استاد که چه شاگردایی تربیت کردن

      منم دقیقا مث شما وقتی به ماشین رویاهام فکر میکردم تمام وجودم سرشار از شوق میشد

      حتی عکس هایی که ازش دانلود میکردم هر شب نگاهش میکردم و هی تصور میکردم خودمو در حال رانندگی

      حتی مینشستم خونه های جلو پنجره شو میشمردم

      رینگ لاستیکشو زوم میکردم و دلم براش غش میرفت و هی پره های رینگ رو میشمردم

      تو یوتیوب همش درباره نقد ماشینم فیلم میدیدم و خدا میدونه چقدر معجزه وار ماشین من خریده شد

      در صورتی که چند روز پیش سوپری سر کوچه دفترم میگفت دو ماه پیش ثبت نام کردم هنوز بهم تحویل ندادن که کلا تحویل ماشین من نهایت ی هفته شد اونم به قیمت کارخونه

      و هر لحظه میگم خدایا حقا که تو خدای معجزه هایی

      و با خوندن پیام پر از در و گوهر شما بازم انگیزه و شوق گرفتم که دختر قدم بردار و درو کن

      که اینم نشانه مقدس اول صبحت

      ایمان داشته باش که مابقی خواسته های تو هم تیک خورده میشه به همین راحتی با همین لذت

      و خدا همیشه و‌همه تایم خدای معجزه ها ست خدای وهاب سلیمان هست و خدایی که بیش از ماها مشتاقه تا ما به خواسته هامون برسیم

      خدایا هزاران بار شکرت

      دوست عزیزم بی نهایت ازتون سپاس گذارم که کامنت های طلایی مینویسن و لطفا همیشه برامون رد پا بزارین

      در پناه خدا و خدا شریک لحظه هاتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
      • -
        افلاطون نوروزی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        به نام خداوند بخشنده و مهربان

        به نام خداوندی که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده و چقدر خوشحال و سپاسگذار خداوندم که اینجام در جمع شما دوستان نازنین

        و سپاسگذار استاد عباسمنش عزیز بابت این سایت بی نظیر، بابت این آموزش های فوق العاده که سبب شده افراد در همچین فضای روحانی باهم در ارتباط باشن

        دوست خوبم؛ ساناز خانم سلام

        بینهایت سپاسگذار شما هستم که برام همچین کامنت فوق العاده ایی نوشتین و چقدر لذت بردم و حال دلم خوب شد از خوندن کامنت پر از مهر و محبت شما؛ واقعا اینجا زیبا قلب ترین انسان های روی کره زمین هستن: که از موفقیت و دستاورد دیگران خوشحال میشن و ابراز میکنن؛ و براشون آرزوی خیر میکنن

        واقعا بهتون تبریک میگم بابت این نگاه پر مهرتون، بابت قلب مهربونتون

        و بهتون تبریک میگم که به ماشین آرزوهاتون رسیدین؛ راستش من وقتی این ماشینو خریدم یه جمله ایی ورد زبونم شد؛ گفتم این ماشینو من خریدم، پسس به تموم آرزوهام و خواسته هام میرسم، من به خیلی دستاورد رسیدم: روابط، 35 کیلو وزن کم کردم، پروژه های فوق العاده، ورودی های شگفت انگیز، خونه و……… اما ماشینو که خریدم به لطف و فضل پرودگار؛ گفتم اگه تونستم از ساینا مدل 98 با 220 هزار کیلومتر 250 میلیونی رسیدم به جک اس فایو 40 هزار کار :1 میلیاردی، پس میتونم به هر چیز دیگه ایی برسم؛ الان خیلی راحت تر به ماشین مورد علاقم( پرادو) فکر میکنم

        من عاشق ماشینم هستم: چون روزی بزرگترین خواسته من بوده و من هیچ وقت فکر نمیکردم به این راحتی بتونم بخرمش.

        حالا میگم جک که فکر نمیکردم بخرمش خریدمش، پرادو رو الان مطمعنم میخرمش: پس میخرمش

        از خداوند وهاب و رزاق که درهای نعمت و ثروت رو به روی من باز کرده میخام: نعمت و ثروت از جایی که فکرشو نمیکنین وارد زندگیتون بشه: چون شما و همه بچه هایی که اینجان لیاقت دریافت نعمت و ثروت آسمونی رو دارن

        بازم ازتون سپاسگذارم برام نوشتین دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
    • -
      سید مصطفی میربهرسی گفته:
      مدت عضویت: 958 روز

      احسنت احسنت به این جوان خوب و پرقدرت

      انشالله یه لندکروز مدل بالا مشکی و یه موتور وی مکث 1800به زودی بزاری تو پارکینگ خونت که خیلی بهت میاد و واقعا لایق بهترینهای جهان هستی تو

      همینجوری باقدرت برو جلو که خیلی عالی هستی

      ینی همین که برای خودت کار میکنی و نقد کار میکنی انگار ملیاردها ملیارد پول داری

      بخدا یه جوونی مثل تو با این قد و اندام حیفه که بخواد برای دیگران کار کنه و منتظر حقوق و بیمه سرماه باشه

      به قول ما بوشهریها همیجوری کوکا برونش برو جلو تا دود توش دربیاد

      درپناه خدا سالم و ثروتمند باشی برادر خوب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        ساناز گفته:
        مدت عضویت: 1328 روز

        به نام خدای معجزه ها

        سلام دوست خوبم

        دوست موفقم

        و دوست پر از تجربه که هر تجربش دنیایی آگاهی میده به ما

        ممنونم که اینقدر قشنگ برام نوشتین

        متشکرم که دست خدا شدین و این غروب تقریبا پاییز به قلبم شور و شوق هدیه دادین

        اخه من چی بگم به خدا

        حقا که خدای معجزه هاست

        حدود نیم ساعتی بود هی ذهنمو میبردم سمت افکار درست که نگم هوا دلگیر شده

        و اومدم همزمان با ناهار خوردن که شده ساعت 5 ونیم عصر فایل استاد گوش میدادم

        یکی گفت ی سر برو سایت

        وای خدای من

        گفتم خدایا چرا چند روزه هیچ پیامی بهم ندادی؟؟

        ی رفرش رفتم رو صفحه

        خدای من

        ی دایره آبی رنگ

        اصلا من عاشق دایره ام

        عاشق رنگ آبی آسمونی

        عاشق انگشت اشارم که میره رو‌صفحه

        اصلا من عاشقم

        عاشقم خدایی که میگه من محافظ قلبتم و قرار نیس بری سمت دلگیری

        میگه من محافظ ذهن و افکارتم

        میگه تو خودتو سپردی به من و من اصلا بلد نیستم رها کردنو

        میگه دختر من عاشق اینم که فقط بهت حال بدم

        اره دوست خوبم

        داداش خوشتیپه

        پسر جذاب و خوش پوش

        اره آقای باکلاس شاسی سوار

        همه چیز میشه

        پیام دادی که همینو بگی

        اصلا خدا گفت برو به ساناز بگو همه چی تیک میخوره

        مگه نه؟؟؟

        چون خیلی وقته پیامی ازت ندیدم تو سایت

        ولی خدا بهت گفت برو برای ساناز بنویس

        مگه نه

        خودم میدونم که من شدم عزیز دردونه خدا

        اصلا اون بالا نشسته ی چوب هم گرفته دستش

        همین که به ذهن من میرسه میگه اجی مجی لاترجی

        بشو همون که ساناز میخواد

        خدایا دمت گرم

        خدایا حقا که خدایی وصف خودته و بس

        خدایا چه میکنی با قلب و روح و ذهن من

        و دوست خوبم من j7 خریدم صفر کیلومتر کارخونه رنگ مشکی

        اصلا از بین 3 تا ماشینی که دلم میخواست چی شد که معجزه شد اینو خریدم خدا میداند و قلب مقدس من

        و کمپانی ماشین منو شما یکی هست

        دست و جیغ و هوراااا

        من روانی ماشین هستم

        یادمه دانشجو بودم و ماشین نداشتم میرفتم نمایشگاه بین المللی ماشین و کلی دیتا میگرفتم

        یعنی همیشه اطرافیان من میگفتن دختر ی کم بیخیال شو

        طوری که اطرافیانم میخواستن ماشین بخرن میگفتن در مورد موتور و سیلندر گیربکسش نظر بده

        و من عاشق اپتیما gt line بودم و هستم که قراره تکامل طی بشه و بدون اینکه ی ذره خودم بدونم همه میگن ظاهر j7 شبیه اپتیما هست

        بعد از اپتیما که باید تارگت bmw x6 زده بشه

        بعدشم بریم سمت خیلی خارجی ها

        راستش ی چیزی بگم بین خودمون باشه

        من باید ی روزی ی مدل از GMC رو هم بگیرم

        خیلی خفنه لامصب

        اصلا هم دخترکش هم پسرکش هم دنیاکش هم کائنات کش

        فقط خدا میدونه من چی میگم

        و اینکه هدف اصلی امسالم روابط عاطفی هست

        حدود دو سالی از رابطه قبلیم میگذره و دو ساله دارم خودمو درمان میکنم

        امروز گفتم بدهی هامو که دادم و ذهنم آروم شد چنان باور بسازم که به قول استاد بشم شاه روابط

        ناگفته نماند تو همین یک سال اخیر بی نهایت پیشنهاد ازدواج و دوستی داشتم

        اما به قول استاد من خیلی استانداردهام بالاست

        اصلا نمیتونم به روابط سطح پایین یا به قول خودم low level فک کنم

        و امروز افکار من حول و اطراف روابط بود

        که شما شدی دست خدا و گفتی تیک میخوره

        گفتی میشه

        گفتی تا الان شده قطعا اینم میشه

        گفتی تو خواستی همیشه و شده الانم قطعا میشه

        راستی داداش خوشتیپه

        خدا گفت برو بهش بگو میشه مگه نه؟

        چون نیستی تو سایت حدود چند روزی

        به محضی که اومدی برام نوشتی که میشه

        خدا گفت برو بگو میشه؟؟؟

        میدونم که خدا گفته

        دوست خوبم

        هم سفر مکتب مقدسم

        مرسی که هستی و سر تایم میای و پیغام میاری

        شما همون نسیم عصرونه که پیغام میاره

        راستی

        گفتی خدا گفت برو بهش بگو میشه،؟؟؟

        بهترین ها سهم قلب مهربونت

        خدا شریک لحظه هات

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        افلاطون نوروزی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        سلام سید مصطفی جان

        با تموم وجودم ازت سپاسگذارم بابت کامنت فوق العاده ایی که برام نوشتی، بابت دعای قشنگت، بابت انرژی مثبتی که از کلامت دریافت کردم، حال دلم عالیییییییی بود؛ عالیییییییییی تر شد، خصوصا اون تیکه آخر کامنتت: برو جلو تا دودش در بیاد؛ لبخند به لبم انداختی: دمت گرم داداشم، چقدر شما و تک تک آدمای این سایت فوق العاده و قلب مهربونی دارن

        من عاشق تک تک شمام مصطفی جان

        و عاشق اون خداوند وهابی که دست منو گرفت آورد وارد این سایت کرد: منو با قوانین بدون تغییرش آشنا کرد و درهای رحمت، نعمت و ثروت به روی من گشود

        امروز تو دفترم از خدا معجزه میخاستم که یه ورودی مالی 200 میلیونی داشتم و غروب اومدم یه سر به خانمم تو مزونش بزنم که وقتی پا گذاشتم تو مزونشون: مشتری از درو دیوار ریخت و دارن همینجور خرید میکنن و کارت میکشن و سپاسگذار خدایی هستم که امروز ازش درخپاست کردم و همین امروز محقق کرد درخواست منو

        بازم ازت تشکر میکنم مصطفی جان بابت کامنت فوق العادت؛ منم از خداوند وهاب میخام هر آنچه تو ذهنته به عنوان خواسته و رویا: بشه نعمت زندگیت

        دوست دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای: