live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق - صفحه 4

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    غزل گفته:
    مدت عضویت: 570 روز

    به نام خداوندی که هرچه دارم از اوست

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی دوستداشتنی

    من دوره 12قدم رو خریدم و هر روز شاهد بزرگتر شدنم هستم

    هرچی بیشتر میگذره بیشتر قوانین رو درک میکنم

    تلاش میکنم بهشون عمل کنم

    با قدرت تجسم خیلی خلق داشتم

    وقتی با احساس خوب تجسم کردم صد در صد اتفاق افتاده

    این قدرت خداست در دستان ما،قدرت تجسم که با ما داده شده یکی از نعمت های بزرگ الله ست

    اینکه نزاریم افکار هرز و ناراحت کننده بیان و سریع ذهنمون رو ببریم به سمتی که احساس بهتری بهمون میده مارو نجات میده

    خدایا شکرت چه مسیری و چه آگاهی های نابی،چه حال خوبی

    زیبایی ببینیم ،به زیبایی فکر کنیم،زیبایی رو تجسم کنیم تا آینده زیبا برای خودمون بسازیم

    من ماشینم رو با تجسم خریدم،شغلم رو با تجسم جذب کردم،همکارام رو با تجسم جذب کردم که هم فرکانسم باشن

    دیگه انقدر قدرت تجسم رو باور دارم که میدونم به لطف خدا چه چیزی قرار در اینده داشته باشم به لطف خدای مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    به نام خدا که هر آنچه دارم از فضل و رزاقیت خداست

    من تسلیمم در مقابل خدا. خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری و هدایت میطلبم. منو به راه راست به راه آنان که نعمت عطا کردی هدایتم کن

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم

    مریم جانم کیفیت تصویری این فایل عالیه دلیل اینکه روی سایت تا حالا نیومده بود به خاطر فرکانس بالای این لایو بود.و ما در مدار درکش نبودیم و خداروشکر الان با این مدار آماده تریم برای شنیدن و درک کردن این فایل و انشالله در عمل به آن و هدایت بشیم

    این فایل سرشار از نکته های مهم و اساسی از اصل و اساس قانون بود که تنها من خالق شرایط زندگی خودم در تمام ابعادش هستم

    تجسم : چیزی به غیر از جهت دهی افکار به سمت خواسته ها نیست .

    من دارم دائم به یه موضوعی فکر میکنم من جسمم تو خونه هست تو محل کاره ولی ذهنم تو جای دیگه به یه موقعیت و شرایط دیگه ای فکر میکنه حالا من باااااید این انرژی فکری رو در مسیر درست خواسته هام هدایت کنم

    کنترل آگاهانه افکار ،تکرار باورهای درست این انرژی و قدرت افکار رو درک کنم سعی کنم هر لحظه خودمو رصد کنم دارم به چی فکر میکنم ؟چه ورودی به ذهنم میدم ؟

    اولین قدم: برای تغییر شرایط زندگیم : بپذیرم تمام شرایط زندگیم رو خودم دارم با افکار و باورهام خلق میکنم

    دومین قدم : افکار فاصله زمانی میخواد تا اتفاق بیافته فرکانس ارسال میشه با تکراررررررش قوت میگیره اتفاق میافته *من اجازه میدم جهان برام بیاره خدا داره کارها رو انجام میده نشونه ها رو ببینم تایید کنم با تعهد ادامه بدم عجله نکنم تکامل رو درک کنم تا نتایج بزرگتر بیاد

    تو بحث ثروت:

    با تکرار باورها “دادن ورودیهای مناسب به ذهن”فکر کردن به باورها”مثل باور ثروتمند شدن معنوی ترین کاردنیاست

    ثروتمند شدن تنها راه رسیدن به خداونده.

    وقتی به این باورها فکر میکنم که چقدر ثروت رشد در جهان ایجاد میکنه” چقدر منو رشد میده “منو توحیدی میکنه” چقدر منو شکرگزار میکنه” چقدر در آرامش و آزادی و شادی به خداوند متصل ترم” نزدش محبوبترم”عزیزترم” رزاقیت و وهابیت و فضل خدارو بهتر درک میکنم.

    خداییکه صاحب نعمت و ثروتِ مَنو خلق کرده تا این نعمتهایی که آفریده رو مسخر من کنه. کافیه من با فکر کردن و توجه کردن به نعمت ها در مسیر ثروت تکاملی قرار بگیرم.

    تو تضاد ها وقتی درک کنم وضعیت کنونی من در هر ابعادی پایدار و دائمی نیست. و من با قدرت افکارم میتونم شرایط رو تغییر بدم (نه یه تغییر کوچیک من میتونم زندگیم رو متحول کنم ) من روی افکارم سرمایه گذاری میکنم هم مالی هم انرژی فکری و زمانی و بعد میبینم که من تونستم خلق کنم من راضی میشم لذت میبرم که من با قدرت افکارم آگاهانه خواسته هام رو خلق کردم و تا زمانی که زنده‌ ام سعی میکنم به خواسته هام فکر کنم به چیزهایی که دوست دارم توجه کنم

    هر لحظه شرایط زندگیم رو با قدرت افکارم میتونم تغییر بدم

    اشتباه اینه که ما فکر میکنیم نیومدیم خلق کنیم اومدیم واکنش نشون بدیم ×××

    مابا تغییر افکارمون در شرایط به ظاهر بد به راحتی میتونیم اون شرایط رو به نفع خودمون تغییر بدیم به هر اندازه ای که بتونم این کار رو بکنم نتیجه تغییر میکنه کوچکترین تغییر تو افکار وباورها نتایج منو تغییر میده .منتها دو تا مورد هست اولا :کمال گرا نباشم هیچ کس در این جهان مادی نمیتونه کامل و صددرصد پرفکت و عالی در کنترل افکار عمل کنه دوما:تکامل رو درک کنم که نتایج آرام آرام بزرگتر میشه

    بزرگترین شکر گزاری من از خداوند :جهانی رو خلق کرده که شرایط و قوانینی رو گذاشته که من به راااااااحتی میتونم شرایط دلخواهم رو خلق کنم

    من با افکارم میتونم بالاتر از حد رویاهام در مورد روابط در مورد ثروت و نعمت در مورد سلامتی و هر آنچه که میخوام برسم استاد جان من با تمام وجودم عاشق خونه بزرگ و سرسبز و ویلایی و گوسفند و گاو و مرغ و خروسم و برام اولویت خیلی بالاتری از ماشین های لاکچری داره ولی فکر می‌کردم نکنه ماشین برام ارزش نداره یا خودمو لایق نمیدونم ولی با این صحبت شما فهمیدم طبیعت وجودی من به هم فرکانس شدن با طبیعت جهان گرایش بیشتری داره برای همین این خواسته در من قوی‌تر و اولویت بیشتره که خدارو شکر این ابهام برطرف شد و انشالله با این افکار مثبت هدایت میشم به جایی که همه اینها رو با هم داشته باشم حتی بهتر از اون چیزی که بهش فکر میکنم

    استاد جان سریال زندگی در بهشت سفر به دور آمریکا چقدرررررر توجه منو افکار منو خواسته و تجسم کردن منو راحتر و واضح تر و قوی‌تر کرده و ایمان منو قوی‌تر کرده که به راااااحتی تمام این خواسته هام در زمان و مکان مناسب به حقیقت می پیونده این تصاویر رویایی از اطراف خونه دریاچه و درختها بینهایت زیباست

    من میخوام خیلللللللللی باور کنم که مسیرم درسته و هر بار نشونه ها رو تایید میکنم امیدوارم با تعهد با تعهد باتعهد ادامه میدم به خدا که من نشونه ها رو میبینم تغییرات رو متوجه میشم به همین دلیل اصلا فکر و نظر دیگران برام مهم نیست اصلا در موردش با کسی حرف نمیزنم فقط روی خودم با لذت و قدرت بیشتر کار میکنم

    خبر خوب اینکه من روی خودم کار کردم و الان تنهام من و خواهرم هم فرکانس باهم در این مسیر روی خودمون تو تنهایی کار می‌کنیم خدا کارها رو برامون انجام داد کبوتر با کبوتر باز با باز رو رقم زده چقدر این قانون برام بیشتر اثبات شد (من رو خودم کار کردم خدا کارها رو انجام داد خودبه خود آدم‌های نامناسب رفتند من تنهاتر شدم راحتر و بهتر روی خودم کار میکنم و خداوند آدم‌ مناسب ،ثروت و نعمت ،سلامتی بیشتر رو چه بخوام چه نخوام خودش طبق قانونش به موقع برام میاره )

    از این که در این مدار در تنهایی و لذت روی خودم کار میکنم شادم و این خبر از تغییر من و کارکرد درست قانون میده و من خوشحالم با خواهرم در مورد خواسته هامون حرف می‌زنیم فرکانس عالی می‌فرستیم و شرایط بیرونی خودبه خود به سمت مثبت تغییر میکنه شرایط مالی ،روابط عاطفی،سلامتی،معنویت عالی‌تر و پایدارتر میشه

    مثل بچه ها به هر چی که میخوایم فکر می‌کنیم و خلق میشه قانون همیشه داره در مورد همه و همه چیز جواب میده

    قانون یکسانه تغییر نمیکنه فقط تعهد ،تعهد ،تعهد منو میخواد

    عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  3. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2149 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربانم🫀

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان️🫀

    و رفقای دوست داشتنی خودم

    عاشق تک تک شما هستم و تو قلب من جای دارید🫀 رفقای جان!

    .

    .

    .

    چه فایل نابی بودش یه فایل زیر خاکی بود قشنگ از استاد،

    خانم شایسته خیلی خیلی من یکی از شما سپاسگزارم از انتشار این آگاهی خاص و ناب واقعا لذت بردم ازش و چقدر درس داشت برام چقدر منو متعهد تر کرد به قانون الهی و چقد این زندگی 30 سال گذشته منو به یادم آورد تمام آنچه رو که بهش رسیدم و در این جایگاه هستم و همه چی مثل یک فیلم از جلوی چشمانم گذشت

    و وقتی که فکر میکنم میبینم تموم زندگیم با تجسم من به وجود اومده حالا چه به صورت ناخودآگاه و چه به صورت خودآگاه

    و چقد این فایل هماهنگ بودش با اتفاقی که پری شب برام رخ داد و خدا گفت کمد خودتو مرتب کن و یسری از اسناد گذشته رو که نمیخوای بریز بره و مرتبش کن و

    توی حین تمیز کردن برخورد کردم به یکسری دفترهایی از سال های قبل برای سال 1390 اینا بودش و وقتی بازش کردم دیدم کلی نوشته از خواستم رو درش نوشتم و کلی عکس از خواسته هام

    مثلا نوشته بودم

    لپتاب میخوام

    گوشی میخوام

    فلان رابطه رو با یه دختر خوب میخوام

    ماشین میخوام

    دوربین عکاسی میخوام

    لاغر شدن رو میخوام

    قبول شدن توی دانشگاه دولتی

    محصولات استاد رو میخوام

    و دیدم خیلی از این خواسته هام اتفاق افتاده بود برام بدون این که بفهمم کی بهش رسیدم

    مثلا یادمه اون موقع که من توی سن 16 سالگی بودم ماشین نداشتیم و پدرمم گواهینامه نداشت و به تضاد ماشین برخورده بودیم ولی شوهر خواهرم ماشین هیوندای کوپه قرمز آلبالویی داشت و توی پارکینگ خونه ما ماشینشو پارک میکرد و من هر روز صبح میرفتم توی ماشین مینشستم و تجسم میکردم که ماشین خودمه و دارم باهاش رانندگی میکنم و دارم لذت میبرم و شرایط به سمتی رفت که به جایی رسیدم من بعد از گرفتن گواهینامه اولین ماشینی که زیر پام قرار گرفت ماشین MVM530 صفر کیلومتر بود و همش ازون مسیر تجسم گذشت و وارد زندگیم شد و بهش خیلی راحت رسیدم

    و

    یا مثلا من همیشه میگفتم من سربازی نمیرم و معاف میشم و اونقدر بهش فکر میکردم و تجسم میکردم که یادمه وقتی رفتم توی سن 18 سالگیم، پدرم چون جانبازه از سهمیه اش استفاده کرد و رفت منو معاف کرد از سربازی با اینکه همه میگفتن نمیشه باید بری سربازی ولی من به راحتی معاف شدم

    و یا مثلا قبول شدن دانشگاه اون چیزی رو که میخواستم و بهش فکر میکردم و خودمو لایق میدونستم توی دانشگاه دولتی قبول بشم و بعدش رشته ژنتیک دانشگاه تهران قبول شدم تا ترم 6 ادامه دادم ولی چون مسیر عشق و علاقم نبود دیگه ادامش ندادم و انصراف دادم رفتم سمت علاقم املاک

    و یا مثلا داشتن لپتاب اونقدر عکس ازش میدیدم و یا با لپتاب شوهر خواهرم کار میکردم که بعد یکسال خیلی راحت لپتاب صفر کیلومتر وارد زندگیم شد

    و یا از داشتن انواع گوشی های موبایل که هر بار من یه گوشی موبایل با کیفیت داشتم خیلی گوشی خریدم و توی زندگیم اومد چون قبلش میدیدم که دارمش

    و

    یا مثلا محصولات استاد رو من تمامشو عکساشو اسکرین گرفتم و توی پاورپوینت گذاشتم و همیشه بهش فکر میکردم و خودمو میدیدم که دارمش و دارم استفاده میکنم و بعدش به راحت ترین شکل ممکن همه محصولات وارد زندگیم شد

    و

    یا مثلا لاغر شدنم که وقتی دلم خواست لاغر بشم واقعا بهش فکر میکردم و عکسهای اندامی زیادی رو میدیدم بخصوص کریستین رونالدو و اون عکسی که یه مجسمه هستش داره با یه چکش شکم خودشو تراش میده اونو گذاشته بودم روی صفحه موبایلم و همیشه بهش فکر میکردم که من لاغر میشم و بعدش استاد دوره قانون سلامتی رو آماده کرد و همه ما رو خلاص کرد که به راحتی لاغر بشیم

    و

    یا مثلا

    در مورد شغلم من یادمه چقد روزها و شب ها موفقیت خودمو توی شغلم و قرارداد نوشتن ها میدیدم که دارم قرارداد مینویسم و به مشتری ملک رو نشون دادم و قراردادشو به راحتی نوشتم و همش هم اتفاق میفتاد به صورت کاملا طبیعی و بدیهی و از راه های معمول تمام قراردادهام انجام میشد و حتی همین الان هم به همین صورته قبلش میسازم توی ذهنمم و چون کلی نتیجه هم گرفتم ذهنم براش باور پذیر تره که ایجاد میشه و انجام شده و انجام خواهد شد

    و یا مثلا خیلی میخواستم توی یه رابطه عاشقانه برم و روزها به رابطه استاد و خانم شایسته نگاه میکردم و تحسین میکردم و خدا یکی از دستانش رو سر راه زندگیم قرار داد خیلی طبیعی آشنا شدیم و کلی از بودن باهم لذت بردیم و 2 سال باهم بودیم بدون هیچ قهر کردنی و رابطه عاشقانه داشتیم ولی بعدش که از فرکانس هم اومدیم بیرون کاملا طبیعی با خوشی از هم جدا شدیم

    چون توی این افکار من نبود برای رشد و پیشرفت کردن و خیلی طبیعی جهان منو جدا کرد ازش

    و کلی خواسته های دیگه که واقعا اونقدر زیاده که بخوام بنویسم تمومی نداره ولی همه ما ازین قدرت خودمون استفاده کردیم و خلقش کردیم

    و

    دوست دارم در مورد یه خواسته ای که مادرم در حال رسیدن بهش هست و داره انجامش میده صحبت کنم

    مادرم همیشه میگفت میخوام یه خونه توی زمین شمالمون بسازم

    و به صورت کاملا ناخوداگاه همش در موردش صحبت میکرد و حتی یادمه اومد نقشه خونه رو هم کشید و هر روز بهش فکر میکرد و هر روز کلی نقشه میکشید و پاره میکرد و

    خلاصه هر بار میدیمش در مورد خونه ساختن شمال حرف میزد با پدرم و جالبی اینه که الان یکسال شمال هستن پدر و مادرم در حال ساختن خونه و آرام آرام با لذت جلو میرن و برای هر قسمتش که داره ساخته میشه کلی لذت میبرن از ساختنش و هر بار برام فیلم میگیره برام میفرسته و با کلی ذوق در موردش توضیح میده

    و

    یا مثلا

    بچه خواهرم امید که 3 سالشه و امسال رفتش توی 4 سال

    دو سه ماه پیش توی برنامه کودک ماشین کنترلی دیدش و دلش خواست که داشته باشه ازون ماشینا و اینقدر توی فکر و خیالش رفت و بازی میکرد دقیقا 27 مرداد که تولدش بود دو تا ماشین کنترلی خدا بهش هدیه داد یکی من براش خریدم یکی پدر و مادرش و جالبی اینه که نه من میدونستم پدر و مادرش دارن براش ماشین کنترلی میخرن نه اونا میدونستن که من دارم میخرم

    و خیلی راحت بهش رسید

    واقعا هر چی بگیم ازین قدرت تجسم کم گفتیم

    ولی ما متاسفانه بدترین حالت ها رو در نظر میگیریم برای نرسیدن به خواسته هامون

    و اصلا خواسته داشتن رو معنوی و الهی نمیدونیم و خودمون رو لایق داشتنش نمیدونیم و فکر میکنیم داشتن خواسته برای خدا کُنتور میندازه و خیلی باید روی این باور که خواسته های ما الهی و معنوی هستن و نیاز و خواسته های ما مهم هستن و باید بهش رسید

    و ثروتمند شدن معنوی هستش رو بسیار منطقی کنیم

    چون خیلی از ماهای که حتی توی این مسیر هستیم فکر میکنیم خیلی خواسته داریم ولی برعکس وقتی نگاه کنیم میبینیم که نه بابا خیلی کم از خدا خواستیم چون ته ته ته ذهنمون این افکار هست که اگه از خدا زیاد بخوای خدا میگه بسه دیگه پرو شدیاااااا و داری حق بقیه رو میخوری و بذار کمی به بقیه هم برسه بسه بسه برو فعلا با این چیزایی که بهت دادم حال کن و بعدش که تموم شد بیا

    که امان ازین نگرش قانع بودن توی زندگی و چقد این افکار سمی هستش برای ما و رشد کردن و ما رو در خواسته داشتن منع میکنه و نگه میداره برای پیشرفت کردن

    خدایا کمک کن که ازت زیاد بخواهیم زیاددد و هر روز بیشتر و بیشتر بخواهیم و رشد کنیم

    و وقتی استاد که گفت وقتی روی خودتون کار میکنید فضا برای شما مهیا میشه و آدم ها ازتون دور میشن واقعا همینه

    و من همیشه میگفتم خدایا دوست دارم توی یه خونهه تنها روی خودم کار کنم و تنها باشم و الان واقعا یکسال که تنهام و مامانم اینا شمال هستن و یه محیط خلوت هستش بدون هیچ دوستی و حتی دوست دختر هم ندارم و خدا محیط رو برام خصوصی کرده که رشد کنم و از خودم مراقبت کنم تا بتونم رشد کنم و پرواز کنم و ریشه باور هام قوی تر از قبل بشه

    تا بتونم به مسیر موفقیت توی زندگیم و کارم برسم

    وای خدای من چقدر لذت بردم ازین فایل و کلی خاطرات رو مرور کردم و کلی هدایت های خدا رو به یادم اوردم

    و نوشتن

    و الان توی پارک محل کارم دارم مینویسیم براتون و هوا بسیار زیباست و بوی پاییز میاد و وعده روز های خوب رو داره میده و با صدای پرنده هایی که دارن میخونن که انگار توی بهشت هستی خدایااا شکرتتتتت بخاطره این حضور در لحظه و خدا رو شکر میکنم که چقد حالم عالی تر شده و میدونم ایمانم قوی تر شده به مسیر پیشرفت و استفاده کردن قدرت ذهن و تجسمم در مسیر موفقیت و متعهد شدن به مسیر

    خدایا شکرت

    استاد عباسمنش از سپاسگزارم

    خانم شایسته ازت سپاسگزارم

    رفقای جان ازتون سپاسگزارم

    ما همممون بهترین هستیمممممم

    و عاشقتونم

    🫀🫀🫀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 72 رای:
    • -
      میلاد آمای گفته:
      مدت عضویت: 2149 روز

      بنام خداوند بخشنده مهربان

      .

      .

      .

      سلام به رفقای جان🫀

      در ادامه کامنتم اومدم یه چیز رو اضافه کنم و بنویسم چون یه نکته خیلی مهمی توی ذهنم زنگ خورد که

      با ثروتمند شدن فاصله تخیل و واقعیت کمتر می‌شود

      این جمله توی ذهنم زنگ خورد که

      تا وقتی فقیر هستی و ذهنیتت روی فقر کد نویسی شده هرچقدر هم تخیل و تجسم کنی ذهنت نمیتونه از یه حدی جلوتر بره و تو رو نگه میداره ولی وقتی به ثروت میرسی و درامدت بالاتر از حد نرمال جامعه میشه خیلی بهتر میتونی تجسم کنی اون موقعیت ها و خواسته هایی که میخواییم رو

      چرا اینو میگم؟

      چون وقتی ذهن برای فقر برنامه ریزی شده تجسم میکنی ولی به خواسته هات خیلی دیر میرسی یعنی خیلی زمان میبره تا بهش برسی

      ولی وقتی باور و ذهنت ثروت منده در کسری از ثانیه تجسم یه چیز خوب رو میکنی مثلا آیفون 15 با اپل واچ و ایرپادش بلافاصله که تجسم میکنی خیلی زود میتونی تهیه اش کنی و وارد زندگیت بشه

      حالا اینجا صرفا مثال گوشی بود

      بلکه توی همه موارد این قضیه صادقه

      این نشون میده که درسته ما ذهنمون براساس تجسم کردن خلق میکنه ولی وقتی باورهای فقر داشته باشیم تجسم کردن ما کاملا بی فایده هستش

      دقیقا همون چیزی که استاد توی جلسات 19 و 20 روانشناسی ثروت 3 و (جلسه 5 جهانبینی توحیدی که قبلا رو سایت بود) گفته شده و

      استاد میاد توضیح میده که تا زمانی که من باورهام فقیر بود هر چقد تجسم میکردم ولی بی فایده بود ولی وقتی باورهامو تغییر دادم و ذهنمو ثروتمند کردم با کمی تجسم خیلی راحت به هر خواسته ای که میخواستم میرسیدم

      پس ما باید حواسمون رو جمع کنیم که نیفتیم توی دام تجسم کردن بدون باور درستش

      و بعد هرچقد تجسم کنیم ولی هیچی به هیچی

      دقیقا چیزایی که خیلی از افراد دارن میگن یا توی فیلم راز میگه باید تجسم کنی و ازین حرفا که مسیر غلطه

      به نظر من ما باید اول تمرکز 100 بذاریم فقط روی بحث باور های ثروت ساز چون وقتی ذهن ثروت ساز باشه چه تجسم کنیم چه تجسم نکنیم به خواسته میرسیم

      که مصداقش میشه این جمله که

      با ثروتمند شدن فاصله تخیل و واقعیت کمتر می‌شود

      یعنی با ثروت مند شدنت وقتی ذهنت ثروت منده تجسم کردنت با داشتن خواسته میشه توی عرض یه روز بهش رسیدن نه 6 ماه نه 6 سال نه 60 سال که بعد بگی قانون جواب نمیده

      به نظرم اولویت اول فقط ساخت باور های ثروت سازه نه هیچ چیز دیگه ای و اینو کاملا درک کردمش که اصل فقط باوره باور باور

      همه چیز، فقط “باور” است و بس!

      .

      .

      .

      عاشقتونم رفقای جان🫀

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2197 روز

        با درود و وقت بخیر خدمت شما آقای میلاد آمای عزیز

        خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم که این محدودیت ذهنی و این ترمز ذهنی را برامون توضیح دادید .. واقعا شما درست میگید تا ذهن ثروتمند نشه تجسم ما اتفاق نمیوفته ..

        این جمله ی شما رو ذخیره کردم تا مدام بخودم بگم باید ذهن مو و باورها مو تغییر بدم…

        با ثروتمند شدن فاصله تخیل و واقعیت کمتر می‌شود

        ما باید اول تمرکز 100 بذاریم فقط روی بحث باور های ثروت ساز چون وقتی ذهن ثروت ساز باشه چه تجسم کنیم چه تجسم نکنیم به خواسته میرسیم جمله های شما رو با فونت درشت نوشتم تا توی ذهنم هک بشه و برای خودم ذخیره کردم

        مدتی است که روی فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز دارم کار می کنم و سعی می کنم تمرین های استاد رو انجام بدم و هر روز با خودم صحبت کنم و تکرار کنم .. البته توی این چند وقت خدا رو شکر مبلغ های کوچولو موچولو از یک مسیرهایی بهم رسیده بغیر از حقوق ماهیانه ام .. و اینا رو نشونه ای دیدم برای اینکه رشد اندکی داشتم و برای همین پول های کوچک هم خوشحال هستم و حتی دخترم یک ویلای استخر دار شیک با درختان زیبا در کُردان کرج اجاره کرده بود که به اتفاق خواهرم اینا رفتیم آنجا خیلی هم خوب بود و خوش گذشت و من سعی کردم صبحها کنار استخر مدیتیشن کنم و تجسم سازی کنم و چون در اون لحظات از اون امکانات داشتم استفاده می کردم سعی داشتم اونها را برای خودم تصور کنم .. نه تنها اون ویلا رو بلکه با جزییات بهترشو برای خودم میخواستم ..و بعدش با دیدن این فایل بیشتر احساسم خوب شد و الان که برگشتم خانه همش تصور می کنم به خواسته ام خیلی نزدیک هستم چون رفتن به چنین جایی اصلا قبلش برام امکان پذیر نبود . ولی الان بیشتر ایمان آوردم که منم می تونم داشته باشم و احساس ثروتمندی کردم .. البته آنجا از هر نظر عالی بود ولی در مورد روابط هم باید روی خودم کار کنم چون من با اطرافیانم هیچ حرف مشترکی نداشتم یعنی من توی مدار آنها نیستم و آنها هم کارها و حرف های منو درک نمی کنند . خب آنها دوست داشتند صدای موزیک بلند باشه و تا نیمه شب همچنان با موزیک ها ی بی سر و ته مشغول بودند و از این نظر تحمل شنیدن آن آهنگ های بی محتوا را نداشتم . ولی خب همش احساس کردم اگر یک آهنگ فقط یک آهنگ و شعر به خواسته ی من هم میذاشتم شاید خوشحال میشدم ولی من در میان آنها تنها بودم و سعی می کردم صبح های خیلی زود که همه خواب بودند برم کنار استخر و مدیتیشن و نرمش و ورزش کنم و خلوت گزینی کنم .. یعنی دیگه فهمیدم که با نزدیکترین افراد خانواده ام غریب هستم و تنهایی رو بیشتر دوست دارم .. آنها فکر می کنند من افسرده هستم ولی واقعا بقول استاد راست میگن . آنها همان آدمها هستند و دوست دارند به بطالت بگذرونند و این من هستم که آنقدر تغییر کردم که دوست ندارم وقتم به بطالت بگذره و آرامش بیشتری رو خواهانم ..این که در چنین موقعیتی با بهترین شرایط و امکانات دوست دارم با افرادی همسفر بشم که با افکار و آرمان های ذهنی من در هماهنگی باشند و یا حداقل شلوغ نباشن بخاطر همین به دخترم گفتم دفعه ی دیگه خودتون برید من دیگه با شماها نمیام . هر چند می‌دونم باید روی خودم کار کنم تا شرایط و روابطم هم درست و مناسب بشه..

        در هر صورت آقای آمای عزیز این کامنت شما روی ذهن من خیلی تاثیر گذاشت و سعی میکنم بیشتر روی باورهای ثروت ساز و وفور و فراوانی ذهنمو کد گذاری کنم

        خواستم تشکر و قدردانی کنم برای این کامنت پرمحتوایی که نوشتید و از اینکه وقت و فرصت ارزشمندتون را برای نوشتن چنین مطالب ارزشمندی گذاشتید ممنون و سپاسگذارم واجب شد چند بار دیگه کامنت شما رو بخونم و قلب پایین صفحه رو پر رنگ کردم تا در این قسمت برام ذخیره بشه و بتونم بازم بخونمش

        ممنون و سپاسگذارم منتظر کامنت های بیشتری از شما هستم که مشتاقانه به این آگاهی ها هدایت شوم

        ممنون و سپاس

        بهترین ها را براتون آرزومندم

        موفق و سلامت و پایدار و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          میلاد آمای گفته:
          مدت عضویت: 2149 روز

          بنام اللّه مهربانم🫀

          .

          درود بر شما خانمِ رویای عزیز و دوست داشتنی

          امیدوارم که حال دلتون عالی باشه🫀

          خیلی لذت بردم از کامنتتون و سپاسگزارم که برام کامنت گذاشتید و بسیار خوشحال شدم که این آگاهی که خدا بهم گفت رو نشر دادم و باعث شد که تاثیرگذار باشه برای شما رویای عزیز و رفقایِ جان! 🫀

          .

          .

          .

          ببیند واقعیت همینه یعنی ما با تجسم کردن خواسته هامون اگر باورهای درستی نداشته باشیم و خلاف جهت خواستمون باشه باورهامون اونوقت اون تجسم و خیال پردازی ما دقیقا مثل آب در هاونگ کوبیدن میمونه و نتیجه نمیگیریم و فقط در میکوبیم و در باز نمیشه و بعد میگیم اینا همش چرت و پرته و قانون جواب نمیده و پس چرا من نتیجه نگرفتم

          و یا حتی اگر هم ما اونقدر تجسم بکنیم و به اون خواسته برسیم وقتی نتونیم ازون خواسته استفاده کنیم خب بلای جونمون میشه

          میخوام یه خاطره ای بگم که مغز داستان رو درک کنیم هممون

          یادتونه توی کامنتم نوشتم با تجسم کردن ماشین دومادمون که هیوندا کوپه قرمز داشت من به ماشین MVM 530 صفر کیلومتر در سال 91 رسیدم که اون موقع برای خودش یه ماشین عالی بودش

          ولی چی شد؟؟

          من تکامل رو طی نکردم باهاش تصادف کردم و اصلا اینا به کنار

          من ماشین خوب داشتم ولی پول نداشتم که هزینه بکنم براش خخخخ

          چرا چون اون موقع 18 سالم بود و درامدی نداشتم و فقط اون ماشین زیر پام بود ولی بی پول بودم و برای سرویس تعویض روغنش میومندم چیکار کنم چون هزینه تعویض روغنش با اُجرتش اون سال چیزی حدود یک میلیون تومان بود ولی من آه نداشتم با ناله سودا کنم و باعث بدبختی من شده بود که یادمه بخدا میگفتم خدایا من غلط کردم این ماشینو ازت خواستم نیخوامش از زندگیم بندازش بیرون

          برای همین میگم ما باید اول روی باور هامون کار کنیم تا ذهن ثروتمندی داشته باشیم و بعد هر خواسته ای رو که میخواییم در کمال توانگری و پولداریمون در لحظه اراده کنیم و بخریمش

          میدونی میخوام چی بگمم رویای عزیز

          میخوام بگم که وقتی پول داری توی حسابت اونم بیش از نیازت

          اون وقت میشی خود خود خود خدا

          إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ

          فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود

          یعنی،

          میگی من همین الان ماشین فلان رو میخوام و میخوای میشه برات یعنی میگی باش و موجود میشه در همان لحظه و میری سمتش و اقدام به خرید نقدی میکنی بدون وام و قسط و چک و راحت جیرینگی پول میدی میخریش

          برا همین تجسم خلاق در این موقع جواب میده نه وقتی پول نداری شکم خودتو سیر کنی بخوای به یه ماشین 20 میلیاردی فکر کنی یا یه خونه و ویلای 100 میلیاردی فکر کنی

          یعنی ما اول باید باید باید به فکر استقلال مالی باشیم و بعد به هزینه نگهداری اون کالا فکر کنیم که خب الان این ماشین اومد توی زندگیم یا این ملک اومد توی زندگیم ایا میتونم از پس هزینه هاش بر بیام؟؟

          میتونم هزینه سرویسش کنم؟ میتونم پول خدمتکار رو بهش بدم برای تمیز کردن خونم؟

          یا هزینه پارکینگ رو بدم که ماشینمو بذارم تو پارکینگ؟

          برای همین باورهای ثروت ساز باید اول ساخته بشه و بعد چه ما تجسم بکنیم چه نکنیم به خواستمون میرسیم

          .

          .

          .

          و یه نکته مهمی رو به شما رویای عزیز بگم که

          من الان یه چند روزیه که خدا فقط بهم گفته روی باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست فقط کار کن فقط و اصلا به هیچ دوره ای گوش نکن فقط روی این یدونه باور کار کن

          و منم گفتم چشم و تمرکز گذاشتم پشتش برای تغییر این یه دونه باور که ترمز بزرگی هست و تمام محصولات رو از گوشیم پاک کردم و روی این یه دونه باور عمیق شدم و اتفاقا

          توضیحات مفصلی توی این کامنتم که امروز نشرش دادم گفتم که لینکشو میذارم برید بخونید

          خیلی کامل توضیح دادم این منطق رو

          abasmanesh.com

          .

          .

          .

          و در مورد رابطه هم بگم که اگر توی یه جمعی قرار میگیرید مطمئن باشی که یه ارتباط فرکانسی داشتی که اونجا قرار گرفته ای

          و فقط از اون جا لذت ببر و ببین که چه درسی میتونه برای شما داشته باشه و بجای برداشتن نکات منفی توی کوله پشتی، بیا نکات مثبتش رو بردار و به اونا فکر کن و در لحظه حال بمون و لحظه حال رو تمرین کن و نذار کسی بره روی مخت

          و اگر کسی بتونه بره روی مخت یعنی تو هیچ قدرتی از خودت نداری که به اونا اجازه میدی که برن روی مخت و این نقطه ضعفه و

          من اگه بودم بجای شما میزدم میرقصیدم با اونا و در دنیای خودم غرق میشدم و توی لحظه حال میبودم

          و

          باز در مورد روابط توی همون کامنت هم توضیح دادم باید بگم که بازم تجربه رابطه خوب داشتن مسیرش فقط از مسیر ثروتمندی میگذره یعنی این ثروتمندی با اختلاف زیاد، اولویت اول بر همه چیز رو داره با اختلاف

          .

          .

          .

          و در آخر باید بگم که؛

          من خیلی کم پیش میاد جواب کامنت بچه ها رو بدم ولی یه حسی گفت برات بنویسم رویای عزیز🫀

          و این ردپا و آگاهی رو نشر بدم که اول از همه به خودم یادآوری میکنه و باعث رشد و گسترش من میشه و بعدش هرکی توی دامنه دریافتی این آگاهی ها باشه بهش برخورد میکنه و تاثیر گذار میشه براش

          .

          .

          . خیلی خوشحال شدم که عکس شما رو دیدم و کامنتت رو خوندم

          و برات از اللّه مهربانم، ثروتمندی و توانگری و حال خوب رو آرزو میکنم و هرکجا هستی در پناه امن خودش باشی و لبت خندون باشه🫀

          مواظب خودتون و خوبیاتون باشید…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
          • -
            رویا مهاجرسلطانی گفته:
            مدت عضویت: 2197 روز

            با درود و وقت بخیر روز و شب تون بخیر و متعالی

            آقای میلاد آمای عزیز واقعا سوپرایزم کردید خیلی خیلی خوشحال شدم که چراغ خوش خبری آبی رنگ بهشتی رو برام روشن کردید خیلی ذوق کردم و در لحظه بخاطر این احساس خوبم فوری از خداوند خواستم مثل همین چراغ نورانی سه سوته راه حل ها رو برام نورانی کنه .. مرسی مرسی آقای آمای عزیز

            جمله ی زیباتون رو مدام دارم تکرار می کنم

            ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست

            آقای آمای عزیز اتفاقا من کامنت های شما رو کاملا دنبال میکنم . همین کامنتی که لینکشو گذاشتید رو امروز صبح خواندم سریال سفر به دور آمریکا بود .. خواستم براتون اونجا هم کامنت بذارم ولی فرصت نشد چون باید تمرکزی بشینم روی این کامنت ها و فایل ها ..ولی حتما مشتاقم که دوباره بخونمش چون واقعا پر محتوا ست و الان که دارم روی باورهای ثروت ساز کار می کنم خیلی بیشتر از همیشه به چنین کامنت های ارزشمندی نیاز دارم تا باورهام تقویت بشه بازم باید یک دنیا تشکر و قدردانی کنم که اینقدر عمیق و پر محتوا دارید روی خودتون کار می کنید و آگاهی هاتون رو با ما به اشتراک میزارید ممنون و سپاسگذارم

            به نکته ی فوق العاده مهمی اشاره کردید . اینکه

            اگر باورهای درست و مناسبی نداشته باشیم تجسم کردن واقعا معنایی ندارد دقیقا مثل آب در هاونگ کوبیدن میمونه و نتیجه نمیگیریم و فقط در میکوبیم و در باز نمیشه

            این حرف شما رو کاملا قبول دارم ولی یک نکته ی مثبت درونش هست و آن هم اینه که با تجسم می تونیم به احساس خوبی برسیم . من بارها با تجسم و تصویر سازی واقعا احساسم عالی شد بخصوص همین چند روز پیش که کنار استخر و گل و بلبل نشسته بودم و آن آب و هوای لطیف صبحگاهی و بهشتی روح و روان مو بسیار لطیف کرده بود و خوشحال شدم ..

            نکته بعدی که بهش اشاره کردید اونقدر تجسم بکنیم و به اون خواسته برسیم وقتی نتونیم ازون خواسته استفاده کنیم خب بلای جونمون میشه

            دقیقا قبلنا این اتفاق رو تجربه کرده بودم ..یعنی قبل از اون ورشکستگی ها و تضادهای مالی … دقیقا ما سه تا ماشین جی ال ایکس ثبت نام کرده بودیم سال 90 .. یا 91 .. آنقدر مصیبت شد چه موقع تحویلش که یکی از آنها رو ندادند با هزار مصیبت پولشو پس گرفتیم و تازه بعدش هم نتونستیم ازش استفاده کنیم که آخرش هم فروختیم و پولش حیف و میل شد..

            دقیقا بنوعی مثل ماشین MVM 530 صفر کیلومتر شمااا ….

            آقا میلاد عزیز . من واو به واو خط به خط کامنت شما رو با دقت دارم می خونم و می نویسم اینکه گفتید .

            باید اول روی باور هامون کار کنیم تا ذهن ثروتمندی داشته باشیم و بعد هر خواسته ای رو که میخواییم در کمال توانگری و پولداریمون در لحظه اراده کنیم و بخریمش. واقعا درست میگید توی فایل های استاد من خیلی جمله های کلیدی استاد رو توی نت بوک ذخیره کردم که دقیقا در مورد ذهن ثروتمند صحبت کردند . وقتی ذهن ثروتمندی داشته باشیم انگار همه چی وفق مراد مون پیش می‌ره .. انگار هر چی تجسم کنیم همون می شود . انگار همه چی سر جای خودش قرار داره و بطور رندم انجام میشه .. اینو بارها تجربه کردم و کاملا قبولش دارم..

            من باید این جمله های کلیدی شما رو توی نوت بوک ذخیره کنم که مدام توی نوشته هام بکار ببندم و هی تکرارشون کنم تا کاملا در لایه های بنیادین ذهنم بشینه.. اینکه

            وقتی پول داری توی حسابت اونم بیش از نیازت اون وقت میشی

            خود خود خود خدا

            بازم جمله های تاثیر گذار و تعمق برانگیز شما رو مجبورم با فونت درشت بنویسم تا بیشتر روی این کلمات کار کنم . بخدا هر جمله ی این نوشته ها ارزشمنده ..باید هی تکرار و تکرارش کنم ..

            ما اول باید باید باید به فکر استقلال مالی باشیم و بعد به هزینه نگهداری اون کالا فکر کنیم که خب الان این ماشین اومد توی زندگیم یا این ملک اومد توی زندگیم ایا میتونم از پس هزینه هاش بر بیام؟؟

            یعنی تمام این باورها ارتباط مستقیمی به معنویت داره

            باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست من که واقعا به این درک رسیدم که ثروت همه چی برای آدم میاره ارزشمندی احترام عزت . ثروتمندی با اختلاف زیاد، اولویت اول بر همه چیز رو داره با اختلاف

            آقا میلاد عزیز خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم برای اینکه با خواندن کامنت زیبا و پر محتوای شما به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم و ممنونم که اینقدر قشنگ و واضح توضیح دادید و امید دارم که منم توانسته باشم درس درست و صحیح این کلمات رو گرفته باشم و در ذهنم حک کرده باشم بازممم ممنون و سپاسگذارم . مطمعنان آن کامنتی که لینک شو گذاشتید رو میرم با دقت بیشتری میخونم و نت برداری می کنم ..

            راستی در مورد روابط هم به نکات خوبی اشاره کردید .. بله درسته اگر در یک جمعی قرار میگیریم حتما ارتباط فرکانسی بوده که من هم در جمع آنها قرار گرفتم بخصوص اون جمع اگر خانوادگی و نزدیکان باشه .. .. درسته کنار هم بودیم ولی خیلی سخته که حرفهای مشترکی رد و بدل نشه . بخصوص اگر چند روز در کنار کسانی باشی که انگار هیچ ربطی با هم نداریم.. البته من از دور همی و بزن و برقص آهنگ و شادی خوشم میاد و خیلی هم لذت میبرم البته در حد یکی دو ساعت و شاید چند ساعت ولی هر چیزی حد و مرزی داره .. اینکه صبح تا چشم باز میکردند خواهرم می‌گفت این دیجی رو روشن کنید

            خودش هم همش با رقص راه می‌رفت پایکوبی می کرد با صدای بلند یکسره تا آخر شب میذاشتن صدا به صدا نمی‌رسید

            برای من دیگه خیلی غیر عادیع .. شاید هم من غیر عادی هستم که آنقدر در مدار آرامش هستم که این شلوغی ها با افکار من سازگاری ندارد . البته منم قبلنا شاید همانطوری بودم یعنی منم جزیی از آنها بودم و بقول استاد آنها همان آدمها بودند ولی من آنقدر شخصیتم تغییر کرده که احساس بطالت بهم دست داده بود چون حتی میخواستم توی سایت بیام و کامنت بخونم امکان پذیر نبود .. درسش برام این بود که من کاملا از اون 99٪ جامعه کنده شدم و دیگه تعلقی به آن زندگی گذشته ام ندارم و دوست ندارم سرم به چیزهای بیهوده گرم باشه …

            خواهرم می‌گفت چون توی خانه شون همش آهنگ با صدای بلند گوش میدم و توی ماشین با پسرش با صدای بلند آهنگ گوش میدن و عادت دارند کلا سرسام آوره .. هیچ برنامه ی مشخصی نداشتند .. باری به هر جهت زندگی کردن خیلی سخته یعنی کلا از بلاتکلیفی و بطالت بدور هستم فقط دختر خواهرم کنار استخر داشت کارهای طراحی سفال روی فنجان و لوازمی که ساخته بود انجام میداد خیلی خوشم میومد .. بعدش هم می‌رفتیم توی استخر و شنا و شادی و شادمانی و ناهار و کباب و اکبر جوجه .. فقط و فقط فهمیدم که من اصلا مال شلوغی و سر و صداهای بیش از حد نیستم .!!!

            خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم آقای آمای عزیز مثل اینکه خیلی طولانی شد ببخشید خیلی از کامنت تون لذت بردم تقریبا حدودا دو ساعتی روی کامنت خوب و عالی و پر محتوای شما بودم و روی ذهنم کار کردم و برام خیلی لذت بخش بود انگار باورهام جابجا شد و از اینکه روی بارم کار کردم خیلی خوشحالم ..

            برای عکسم هم ممنونم در مورد عکسم هم خدا رو شکر یک تضادی برای گوشیم پیش آمد که سال گذشته تونستم هم گوشی جدید بخرم و هم عکسمو روی پروفایلم بزارم خدا رو شکر

            ممنون و سپاسگذارم

            بهترینهع بهترین ها رو برای شما آرزومندم

            روز و شب تون بخیریت و خوبی و خوشی و شادی و شادمانی

            ایام بکام تون شیرین و گوارا همراه با پول و ثروت و نعمت و برکت های الهی .

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          الهام وابراهیم گفته:
          مدت عضویت: 1526 روز

          سلام رویا جانم

          می‌خوام اینجا یه اعترافی کنم برات..

          قبل این ماجرا بزار بگم من تک دختر خانواده هستم و با 5تا برادروهمیشه همیشه آرزوی خواهر داشتن رو دارم والانم هنوز با کامنت شما فهمیدم این خلع رو هنوز دارمممم.

          چون این 5تا داداشام حالا بخاطر عباس منشی شدنم و خیلی مسایل و زور گفتن …کلا دیگه من هیچگونه تماسی باهاشون ندارم.

          کامنتهات رو خوندم که نوشتی با خواهرم رفتم ویلا.

          کلی تحسینتون کردم ولی راستش اون ذهنم دوباره بیدار شد و بهم گفت دیدی خوشبحال رویا که خواهر داره وباهم میرن خوش میگذرون ومن ندارم..

          باز به ذهنم گفتم. بابا درسته تو خواهر نداری..داداشام هم فرکانس نیستن ..اما تو بهترین عشق رو داری بینظیره و هرروز کنارته.ولذت میبرین‌.پسرت رو میاری تو مغازه و با عشقت میری موتور سواری و لذت میبری..

          اونقدر به ذهنم حرف زدم ..

          این گفتگوها در 5دقیقه با ذهنم تمام شد.. (در صورتیکه من فکر میکردم این مورد حسادت کردنم در مورد خواهر داشتن از بین رفته)

          اما هنوز باید روی خودم کار کنم..

          وبقول استاد اگه الان تنها هستی به این معنی هستش تو تغییر کردی و رشد کردی..

          اینم بگم واقعا من الان وشرایطم رو خیلی دوست دارم در کنار عشقم وبچه هام لذت میبرم..اما بقول استاد یه باورهای محدود کننده ای که دیده نمیشن و خیلی سخت از ذهن آدم پاک میشن ..

          واین حسرت خواهر داشتن از بچگی با من بوده..و حسادت به خواهرا

          یکی از مهمترین دلیلهاش این بود که دختر خاله هام میمومدن خونه ما .4تا خواهرا هوای همدیگه رو داشتن باهم میگفتن و می‌خندین و بعد من رو تو بازیهاشون راه نمیدادن…

          این شد که من میگفتم اگه خواهر داشتم تنها نبودم و…..

          فکر میکردم در این مسیر هستم این حسرت داشتن خواهر از ذهنم پاک شده..

          چون با خانواده پدری و مادری کلا رابطه ای ندارم و با پدرو مادرم تلفنی صحبت می کنم.

          فکر میکردم حل شده.

          اما به لطف کامنتت رویا جانم..فهمیدم ای دل غافل ..هنوز این ترمز رو داری…

          ولی امان از این ذهن…

          بینهایت سپاسگزارم ازت رویا جووونم..که باعث شدی این آتش زیر خاکستر کودیکم بیا د بیرون و تونستم خیلی راحت.برای همیشه تمامش کنم..

          الان نوشتم خیلی سبک شدم

          ولی نوشتم ودلم آروم شد..و دیگه الان با خودم ودرونم حلش کردم وتمام….

          خداااااااااااااا یا شکررررررررت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            رویا مهاجرسلطانی گفته:
            مدت عضویت: 2197 روز

            درود و وقت بخیر خدمت شما دوست عزیز و فعال سایت عزیزمون الهام خانم عزیز و همسر گرامی شأن آقا ابراهیم

            الهام عزیزم خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم که چراغ خوش خبری سایت رو برام. روشن کردی خیلی خوشحال شدم ممنونم عزیز دلم

            در مورد خواهر و برادر بودن و یا حتی مادر فرزندی بنظر من اصلا هیچ وقت غصه نخور چون وقتی توی یک مدار و فرکانس نباشی و هیچ حرف مشترکی با هم نداشته باشید با غریبه هیچ فرقی ندارن که البته من همه ی اینا رو تجربه کردم. تمام دوستان و عزیزان من توی همین سایت بهشتی هستند و لذت می برم و اصلا هم احساس تنهایی نمی کنم چون آنقدر در این فضای بهشتی حضور دارم و آنقدر دوستان خوبی چون شما دارم و آنقدر حرفهای مشترک در اینجا زده میشه که دیگه فرصتی برای تنهایی باقی نمی مونه .. من که با این تنهاییم اوکی هستم و خیلی هم خوشحالم . من فقط فقط یک خواهر دارم که اون هم از نظر فرکانس کیلومترها از هم فاصله داریم حتی اگر در کنار هم باشیم هیچ حرف مشترکی با هم نداریم انگار رفتم میهمانی و در حد میهمان بودن صحبت میکنیم … شما هم شکر خدا یک همسر خوب و عالی و هم مدار و هم فرکانس و همراه و همراز خوبی دارید که هیچ نیازی به اشخاص دیگری ندارید .. آقا ابراهیم عزیز آنقدر مهربان و خونگرم و همدل هستند که در این سایت الهی با شما همراه هستند چه چیزی بالاتر از این که یک زوج خوب در همه چیزی شریک هم باشند واقعا لطف خداوند شامل حال تون بوده و خوش گذرانی با همسر از همه چیز بالاتره . نه خواهر و نه برادر و نه فرزند و نه هیچ کس دیگری بدرد آدم نمی خورند مگر اینکه هم فرکانس با هم باشند در غیر اینصورت همش اختلاف و مشکل و چشم و هم چشمی بین شون هست . .. الهام جان من فکر کردم شما فرزندی نداری چون همش دوست داشتید باردار بشید ولی الان گفتید در کنار بچه هام لذت میبرم .. شاید هم من اشتباهی متوجه شدم .. در هر صورت انشالله همیشه و همیشه در کنار آقا ابراهیم عزیز و دیگر عزیزان تون خوب و خوش و سلامت و البته ثروتمند همراه با عشق موفق و پایدار باشید .. و انشالله در کسب و کار کافه گیلان هم موفق تر از همیشه باشید

            ممنون و سپاسگذارم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              الهام وابراهیم گفته:
              مدت عضویت: 1526 روز

              سلام رویا جانم دوست عزیز دوست داشتنی من

              ممنونم از اینکه برام نوشتی خیلی خیلی خوشحال شدم و حرفتون کاملا درسته ..

              خدارو شکر بهترین عشق دنیا رو دارم ..و هرچقدر شکر گزاری کنم بازم کمه..

              رویا جانم من دوتا بچه از ازدواج سابقم دارم ..یه دختر ویه‌پسر …وبا خودم زندگی میکنن. بعد اون تضاد بزرگ و اتفاقات من به این مسیر آگاهی هدایت شدم و از این مسیر من عشقمو جذب کردم.و بعدش که مهاجرت به تهران و اغذیه گیلان زدیم چند سالی تهرانم..

              خدارو شکر خیلی پیشرفت داشتم..اولین چیز آرامش دومی داشتن عشقم که خودش عباس منشی بود ومنو عباس منشی کرد.

              الان دوست داریم که خدا از فضل ورحمت خودش یه دختر خوشگل وسالم ونخبه به ما هدیه بده..

              خدارو شکر که براتون نوشتم و همین نوشتن باعث شد که ترمز مخفی من شناسایی بشه..

              عجب ذهن چموشی دارم..درسته این حسادته مدتش کوتاه زمان 5دقیقه طول کشید و خیلی راحت از قبل به دستش گرفتم..

              درسی که داشت بقول استاد

              نتایج بنویسید هروقت ذهنت حرف زد بزن دهنش و ذهنت رو خاموشش کن…

              یه دنیا ممنونم از اینکه برام نوشتی..

              مرسی که هستی واقعا بهترین خانواده شما ها هستین.که راحت میتونم حرفامو اینجا آزادانه بنویسم..

              خدایا شکرت

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سونا شریف نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1510 روز

    بنام خداوند خالق هستی، خداوندی که انسان را قدرت خلق داد

    سلام به مریم بانوی عشق و استاد قشنگم

    سلام به دوستان جان

    خدایا شکرت که روزم با یک آگاهی ناب آغاز شد و اون اینه که من از پنج سال پیش در دوره ی قانون آفرینش با قدرت تصور و تجسم آگاهانه آشنا شدم و همون دوران انجام دادم و یادم رفت یک سال پیش دوباره در دوره ی دوازده قدم یاد آوری شد برام اما باز الان قدرت تجسم و توجه به خواسته ها یادم رفته بود و امروز برام یادآوری شد و فهمیدم که با دور شدن از این تمرین فوق العاده چه فرصتهایی و زمانهایی را هدر دادم .

    امروز من سونا شریف نژاد متعهد میشوم که هر روز صبح که بیدار میشم و قبل از شروع کارهای روزمره تمرین ستاره قطبی را با جدیت بنویسم و آگاهانه با تجسم و تصور اتفاقات روزانه ام بنابر خواسته های خودم باشد.

    و شب قبل از خواب با شکرگذاری و تصور کردن چیزهایی که در زندگی میخواهم به خواب بروم.

    همین لحظه شروع کردم به تجسم خواسته ها ، خودمو در حالی دیدم که هر روز دارم تصور و تجسم رویاهامو انجام میدم و به خیلی از آرزوهام رسیدم . رویای خانه یی بزرگ در بهترین منطقه ی شهرمون کنار خیابون با نمای بسیار زیبا و متحیر کننده از نور و بزرگی

    ماشینی که تو حیاط خونمون هست و مطعلق به منه سانتافه ی مدل بروز و رنگ نوک مدادی

    من با اندامی زیبا و متناسب با انرژی و بسیار خوشتیپ که در رفت و آمد برای کار و بیزینس شخصی خودم هستم.

    با تجسم چقدر حالم خوبه الان و واقعا می‌دونم چی میخام از زندگی و لذت بردم از لحظه ی حال.

    البته که تصور و تجسم بسیار فوق العاده هست اما نیاز داره به اینکه من حرکت کنم ، حواسم به کانون توجهم باشه حواسم به لیست کارهام در راستای هدفهام باشه حواسم به قانون تکامل باشه حواسم باشه که تمرکز کنم به موارد مثبت زندگیم و لذت بردن از چیزهایی که اکنون دارم و قدم های کوچک هر روزم .

    استاد عزیزم من از سال 99 که با شما آشنا شدم و در سایت هستم خیلی عوض شدم از لحاظ آرامشی که در زندگیم دارم ، از لحاظ سلامتی که هیچ بیماری ندارم و حتی دو تا بچه هام همیشه سالم و سرحال هستند و خدارو شکر مراجعه به دکتر اصلا نداریم .

    قدرت ندادن به دیگران و شرک نورزیدن ، عالیترین نعمتی بود که خداوند از زبان شما بمن گفت و چه نتایجی که از این باور توحیدی در زندگیم دریافت کردم که اگر در موردش بنویسم شاید کتابی هزار صفحه ای بشه .

    برگردیم به قدرت تجسم که با همین جسته گریخته انجام دادن این تمرین باعث شد محیط شغلیم عوض بشه ، محیط زندگیم عوض شد ، تناسب اندام جزو رویاهام بودو تصورش میکردم که خیلی راحت در دوره ی قانون سلامتی بهش رسیدم .

    همیشه تصور میکردم که ماشین شاسی بلند دنده اتومات دارم که الان دو ساله باهاش رانندگی میکنم.

    و باز مثالهای زیادی از خلق آرزوهام دارم که با قدرت تجسم بدست آوردم که تا همین جا بسنده میکنم.

    استاد عزیزم و مریم جون دلم براتون تنگ شده و تشکر فراوان بابت اینکه هستید و ما را در مسیر درست هدایت میکنید . دوستتون دارم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    Sara Ardavan گفته:
    مدت عضویت: 2118 روز

    به نام خدای مهربونمممم

    جوووونم به خدایی که انقدر عالی نشونه میده وقتی با تعهد قلبی رو باورهای پرقدرتم

    و‌میگه تو آروم باش و لذت ببر

    تو‌روی ایجاد احساس عالی درونی ت هستی در جریان خودارزشمندی بی قید و شرط ت

    من برات دارم خدایی میکنم

    خیالت راحت باشِ…

    من برات میشم رابطه عاشقانه رویایی زیبا

    میشم خونه ها، ماشین های دلخواهت

    میشم نعمت ها و‌ثروت ها فراوانت

    میشم ثروت بیشتر و بیشتر …

    میشم سلامتی بیشتر، زیبایی بیشتر و جوانی بیشترت

    میشم حس لذت از آرامش و اطمینان قلبی ت

    چه لذتی چه نشونه ای!

    چی زیباتر از این که دارم اولین قدمم رو در تمرین ها انتظار مثبت با تجسم خلاق گذاشتمو هر لحظه داری بیشتر و بیشتر ایمان مو قوی میکنم

    با تعهد بیشتر به خودت خدای مهربونم

    که من روی ایجاد احساس عالی درونی م هستم در جریان خودارزشمندی بی قید و‌شرط م و توو به زیبایی داری خدایی میکنی برام

    جووووونم

    میریم که آروم آروم بره به قلب و‌وجودمون این عادت فوق العاده مون

    بشینه به ذهن و قلب و روح م

    هر بار تمرین، تمرین و تکرار

    که آسان شدنم برای آسونی ها رو دارم هر لحظه بیشتر تجربه میکنم

    قدرت دست منِ به لطف خدا،منم که آگاهانه دارم خلق میکنم زیبایی هامو

    انتظار مثبت+تجسم خلاق+نوشتاری+گفتاری برای تاثیر بیشتر+با تموم حواس م و جزییات که تبدیل میشه به احساس اشتیاق م احساس شادی م در هر لحظه بیشتر و بیشتر

    ممنونم ازت خدای مهربونم

    ممنون ازت استاد جانم

    ممنونم ازت مریم بانوی مهربونمممم

    باعشق، خدا…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    بهنام عباسیان گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    به نام خداوندبخشندمهربان

    سپاسگزار چشمان زیبایی هستم که داره این کامنت رو میخونه

    سلام به استاد عزیز وسلام به خانم شایسته مهربان وبچه های عزیز

    وهم فرکانسی

    سلام موضوع تجسم خلاق

    سپاسگزار خداوندم که

    امروز 1956 روز است در سایت هستم

    ودر مسیر مانده‌ام

    و وقتی این فایل رو دیدم خیلی به آگاهی هایم اضافه شد و یادم اومد

    چون ما فراموش کاریم

    خدایا من الان که به زندگیم نگاه میکنم

    روز ورود به سایت چیز زیادی نداشتم

    فقط یه ماشین سنگین با بدهکاری

    که بعد هم اون رو فروختم

    و وارد سایت شدم

    واتفاقات خوب با طی

    کردن تکامل و آرام آرام وارد زندگیم شد

    چند تا از این نعمت‌ها رو به شما می‌گویم

    تا ایمانتان زیادتر شود ودر مسیر بمانید

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست

    پدر م در مسیر دیدم بدون اینکه من چیزی بگویم

    و خانه ما جداست هم فرکانس شده

    بچه خواهرم عضو سایت شده

    همسرم تغییر کرد

    و خیلی ها خود به خود دور شدند که نمود اینه که قانون داره کار میکنه

    یه پراید میخواستم الان دارم

    چون برای کارهای شهریه

    یه دو نه ماشین شاسی بلند دو کابین پیکاپ کمک دار

    تجسم میکردم که الان تو زندگیم هست ونقدی خریدم اونقدر خوشحال و سپاسگزار شدم خدا رو شکر

    با تمام تجهیزات بیابان گردی و افرووووود

    یه دونه موتور هوندا و یک موتور تریل فلات 250 که تو رویاهام بود رو خریدم

    صفر کیلومتر اونم نقد خریدم به لطف خدا

    الان یه خونه 235 متری ویلایی خدا بهم داده که حیاطش 100 متره الان پر از انگور سیاه هست ونصف حیاط هم پر از ماشین وموتوره که آرزوهام بودند

    روابط با همسر وبچه هام که خوب بود

    ولی خیلی رویایی هست

    که هیچ جا من تو فامیل یا دور وبرم ندیدم خدا رو شکر

    یه ماشین سنگین بدون بدهکاری الان دارم

    که با ورود به دل ترسهام الان خارج از کشور هم میروم

    ولی انصافا ترس داشت

    و من وارد دل ترسها شدم

    وعمل کردم به الهامات خداوند

    و سلامتی هم خدا رو شکر سالم سالمم

    و اینها یه روزی جزو رویاهام بود

    والان وارد زندگیم شده

    و اینقدر نرم وارد زندگیم شد

    که بدیهی شده

    وسپاسگزارم از خداوند به خاطر همه نعمت هایش

    ولی باز شیطان میگه این که چیزی نیست

    و من اگه در دوره دوازده قدم توی تمرین ستاره قطبی که تا صبح

    هم یعنی شهرریور 403

    الان نزدیک به 5 سال است که هر روز دارم این تمرین را مینویسم

    و اتفاقات خوب اکثرش در زمان مناسب ودر مکان مناسب میفته

    و اگه به ظاهر اتفاق نا خواسته ای بیفته

    سعی میکنم با تغییر زاویه دید حالم رو خوب نگه دارم

    و این کار باعث میشه من روحم انقدر بزرگ شه که اتفاقات منو زیاد نتونه بهم بریزه

    خدایا شکرت به خاطر این همه آگاهی

    استاد عزیزم از شما وخانم شایسته سپاسگزاری میکنم برای انتشار این آگاهی ها

    وتحسینتون میکنم که با تعهد تو مسیر موندیم وبه ما

    یا بهتر بگم به هر کسی که دوست داشت تغییر کنه وخودش خواست بهش گفتید کلام خداوند رو…

    سپاسگزارم

    تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه خداوند شاد سالم ثروتمند در دنیا واخرت باشید پیش به سوی هدف های بعدی

    ودر راه هدایت می‌شویم و به ما گفته میشه

    و خودم دوست دارم همیشه با نتایج صحبت کنم

    و خودم رو تحسین میکنم تا جایی که تونستم به قانون عمل کنم نتیجه اومده ….وچقدر انسان از لحاظ اعتماد به نفس عالی میشه…

    و هیچ موقع بجه ها بی کار نکنید خودتون رو

    قانون در مسیر حرکت

    برکت داده می‌شود

    نمیدونم چطور با نوشتن همه را بگویم نمیتونم

    خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  7. -
    رستا بانو 717 گفته:
    مدت عضویت: 773 روز

    سلام حضور عزیزان در سایت، استاد. و مریم عزیز

    از خداوند سپاس گذارم که همیشه منو هدایت میکنم به مسیرهای درست به فایل های بجا

    خداروشکر که این فایل هم مثل تمام فایل های دیگه پر از آگاهی و نشانه بود وهست

    چقدر خوب استاد اشاره کرد به اینکه به محض اینکه یه چیز منفی تشکیل میشه بعضی از ما شروع به تقویت و بزرگ کردنش میکنیم هی کشش میدیم هی تجسم منفی میکنیم خود من بشخصه این مدلی هستم و واقعا خسته شدم از اینکه اینقدر تمرکزم روی افکار منفیه

    من در کنترل افکارم مدیته که واقعا ضعیف عمل میکنم انگار که افسار داره از دست در میره علتش اینه که مدتیه که واقعا روی خودم مثل قبل کار نمیکنم شل گرفتم به لطف خدا و وجود سایت داره سعی میکنم برگردم به روند قبل

    ما باید سعی کنیم که همیشه روند کارو رو مثبت ببینیم

    بنظرم افکار و کنترل افکار همه چیز وتمام

    ما باید بتونیم که افسار افکارو دست بگیریم

    نزاریم مارو هرجا خواست بکشه نزاریم همین جور پیش بره و ما فکر کنیم که هیچ کنترلی نمیتونیم داشته باشیم روی ذهنمون امیدوارم که با کمک خداوند هدایت بشیم به مسیر درست و به قدرتی که خداوند رون ما نهاد ایمان بیاریم و عمل گرا باشیم

    چون مهم ترین بخش تمام کار ها عمل کردن قدم براشتنه همون چیزی که من در انجامش ضعیفم پر از اطلاعات پر از سخن و حرف های پر معنا اما بودنه عمل مطمئنم که به لطف خداوند و آموزهای استاد دوباره به فردی عمل گرا تبدیل میشوم

    انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    سلام به همگی استاد عزیزم مریم جان و دوستان گلم

    این لایو 2 رو من از داخل کانال تلگرام شما دانلود کرده بودم و داشتم یه قسمتی پسرتون هم هست

    که الان بروزرسانی کردید و فایل مفید تری شده قبلی رو حذف کردم

    واقعا چه قدرتی داریم ما که میتونیم خلق کنیم ای کاش بتونم بیشتر ازش استفاده کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 653 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عزیزم صبح بخیر ههههههههه سلام دوستان توحیدی مننننن

    اول از اینجا شروع میکنم ک فایل قبلی ک درمورد تسلیم بود من سرسری گوش،کردم ودرسشو نگرفتم

    اما اتفاقی ک افتاد قشنگ سیلی هامو خوردم له شدم صاف شدم تا پریروز

    چندساعت گریه کردم وفریاد زدم خدا ببخش منو ک ب خودم ظلم کردم خدایا تنهام نذار خواهش میکنم برگرد ب زندگیم برگرد وقلبم را بازکن بهم الهام کن ک من بدون تو هیچم

    یا برگرد یا جونمو الان بگیر !!!!!

    گذشت ازین مکالمه من با خدا ومن این حرفارو راز نگه داشتم حتی شوهرم وبچه هام تو خونه بودن نذاشتم بفهمن من چرا چشمام قرمز شده براشون سوال بود من هیچی نگفتم !

    تا دیروز ک ب مناسبت تولدم بود بیرون رفتیم وخیلی خیلی خوش گذشت بهترین رستوران مشهد شوهرم منو دعوت کرد وبهترین مجتمع هارو واسه خرید رفتیم

    وقتی برگشتم بدلیل رها بودنم وارامشم کلی بهم الهام شد باورتون نمیشه شوهرم وبچه ها خابیدن من تا ساعت 4 صبح بهم گفته می‌شد ومینوشتم

    گفتم خدایا من چرا موضوع ب این سادگی رو نمی‌فهمم همیشه در راه رسیدن ب هر خاسته ای دنبال عقلم و وسوسه های شیطان میرم آخه چرا اجازه نمیدم از اول فرمون دست خدا باشه ومن فقط،لذت ببرم از مسیر بابا منکه کلی معجزه ها دیدم آخه چرا اینقد کله شق:((((((

    چقد حس خوبی گرفتم بعداین موضوع کلی از کامنتای همون فایل رو خوندم والان پس از تسلیم شدنم امروز گف برو نشانه روز رو بزن ک وارد سایت شدم فایل جدید اومده بود کلی خوشحال شدم پلی کردم وتا نصفه گوش،کردم

    چندتا نکته برام داشت اولا تجسم خلاق چندروزه همش نشانه من بوده

    دوما یک مدته چون تو درو دیوار بودم وتسلیم نشدم اجازه ورود افکار نامناسب وحرفای نامناسب رو دادم

    وجالبه دوباره مث سری های قبل بهم گف که با اقوام درجه یک خودت وهمسرت ک نزدیک هستن رو مثل قبل ارتباطت رو کمرنگ کن چون من تلویزیون نمیبینم اخبار نمیشنوم چند سال هست تو فضای مجازی هم جز سایت نمیرم اگر برنامه ای دارم طلا وماشین نگاه میکنم ولذت میبرم

    وبیشترین ورودی نامناسبی ک وقتی کنترل نمیکنم دارم از سمت خانواده های درجه یک خودم وهمسرم هست

    ونکته بعدی اینکه دوباره نشانه ی این فایل کار کنم روی 12 قدم وتمرین ستاره قطبی ک من دوساله انجامش میدم وتا حالا هرچی خاستم بصورت تکاملی رقم خورد ومعجزه آسا اتفاق افتاد براحتی

    الان چند وقتیه همش توفکر کسب وکارم بودم وهزارتا سوال از خدا پرسیدم چرا نمیشه

    تا اینکه اول قرآن رو باز کردم با چشم پراز اشک وعجز وناتوانی آیه های واضح درمورد تسلیم بود

    والان میگه حالا که رسیدی ب این مرحله تجسم کن چندبار بهم گف توی این چندروز

    دقیقا همون راهی ک واسه خاسته های قلبیم بهم نشون داد

    تسلیم

    کنترل ورودی ودوری از افرادی که گفتم

    تجسم

    دنبال کردن الگوهایی ک ب خاسته ی من رسیدن

    ورها باش وکارت نباشه فقط اینکارارو بکن

    بوقتش میشه بهش میرسی

    من5سال پیش با تجسم رابطه ی درب و داغون ک ب مرحله جدایی رسیده بود رو با تجسم ب یک رابطه خوب تبدیل کردم

    منوشوهرم خونه برای زندگی کردن نداشتیم ونه پولشو اما بقول شما من با تجسمم آب ابروباد مه وخورشید وفلک را ب کار انداختم ومن هرروز ب این امید ک آشتی میکنیم وخونه میگیریم کلی وسایل خریدم ظرفای آشپزخانه ام رو خریدم چقد مادرم برادرم مسخرم میکردن اره بخر بخر خونه کو؟فعلا 2ساله شوهرت ترکت کرده وهیچ خبری ازش نیس اصلا

    غافل از اینکه من با افکارم شوهرم رو دور کرده بودم اما الان میگم منکه قانون رو نمیدونستم چطور این ایمان در دل من زنده شده بود واین کارهارو انجام می‌دادم توی اون مدت وبصورت معجزه آسا شوهرم بغیراز آمدنش واشتی وکلی اتفاق عاشقانه ای ک برام رقم خورد حق حقوق اون ی مدت ک نبود رو بهم داد خانه ای گرفتیم با وسایل کامل ک روز اول هرکس خانه ما اومد مونده بودن شبیه یک خواب بود بخدا اصلا از پدرومادر من وهمسرم گرفته ک سوال میکردن آخه چطور اینجور شد چرا ب ما هیچی نگفتین چطور اینهمه پول داشتین ومیگفتین نداریم ک برگردیم ب هم وخانه بگیریم مارو سرکار گذاشتین همه در تعجب بودن وناگفته نماند حسادت خیلیا برانگیخته شد

    اصلا چندین وچند اتفاق همینجوری با تجسم رقم خورد ک داستانهاشو تو کامنتای قبلیم خیلی گفتم هرچی بوده باهمین بوده ونوشتم

    از فرزندانم از الان ک قانون رو میدونم تجسم روزانه ستاره قطبی میکنم وتا شب اتفاق میفته

    الان کمتراز نصف فایل گوش کردم گفت بنویس نوشتم

    سپاسگذارم استاد عزیزم بزودی میام از تجسمات جدیدم مینویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    پروانه کاکویی گفته:
    مدت عضویت: 1275 روز

    به نام الله

    سلااااااااام :)

    سلام به همه ی همراهان سایت

    ~~~~~~~

    ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

    از حس و حال امروزم بخوام براتون بگم عالی تر از عالیه (درحالیکه اگر پروانه ی سالها پیش بودم از این عدم قطعیتی که درحال حاضر تو زندگیمه دیوونه شده بودم)

    تفاوتی که پیدا شده اینه که الان پروانه ای ام که حدودا 4 ساله به این سایت هدایت شده توسط خدا

    توسط ارباب

    به قول سعیده جون آشنایی با استاد ابراهیم نشانم

    منو تغییر داد

    باعث شد گزاره هایی مثل

    شرایطی که الان تو زندگیم دارم رو فقط و فقط خودم خلق کردم با باورهایم و فکر های غالب ام ،با فرکانس هایی که فرستادم و با وقت گذراندن با آدمهایی که ازشون تاثیر پذیرفتم

    رو قبول کنم از عمق جان

    و بپذیرم و از زیر مسئولیتش در نرم و بدونم اگر این شرایط متوسط رو به بد رو من خلق کردم، پس چرا نیام بهترین و دلخواه ترین شرایط رو با افکارم رقم نزنم؟؟؟؟؟؟

    ———-ــــــــ———-ـــــــــ

    یک همزمانی خیلی قابل توجه برام اتفاق افتاده و اون هم اینه که دقیقا دیروز از دوستم که اون هم عضو سایت هست یه سوال در مورد تجسم پرسیدم،و من افتخار اینو داشتم که از اول شهریور امسال قدم دوم دوره 12 قدم رو بخرم.

    این فایل هم دقیقا مرتبط با قدم دوم است.

    من توی تمرین ستاره قطبی دیروزم نوشته بودم خدایا

    به من یه هدایت نشون بده که بدونم چیکار کنم

    الان دیگه کاملا میدونم باید چیکارکنم. :)))

    خداجون درسته که استاد میگن من فقط باید کار سمت خودمو انجام بدم و بقیه چیزهارو به تو بسپارم تو سمت خودتو عالیییییی انجام میدی.

    متشکرم متشکرم متشکرم

    و امروز که این سایت الهی رو باز کردم مواجه شدم با یه فایل که 5ساله منتظر منه تا من بیدارشم و بیاد بهم بگه این راه درسته،بمون،صبر داشته باش،خسته نشو،جا نزن.

    حتی موقعی که این فایل ضبط شده من اصلا تو این وادی ها نبودم و مشغول چک خوردن از دنیا بودم البته چک های مهربون و اروم :)))))

    ولی اد همین امروز تصمیم براین میشه که این فایل رو باهمین کیفیت قرار بدن روی سایت.

    عاشقتونم عاشقتونمممممم به معنای واقعی.امیدوارم با نتایجم بتونم خوشحالتون کنم و بیام و بنویسم که نتیجه ی استقامت و استمرار داشتنم چی شد.

    من تازه مسیر تجسم رو شروع کردم و از دیروز در حال انتخاب عکس های دریم بورد شخصیم هستم،

    ولی بی صبرانه و مشتاقانه منتظرم نتایجی که بچه زرنگ های کلاس از تجسم گرفتن رو بخونم.

    :::::::::::::::::::::::::

    با آرزوی خوب ترینِ خوبها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: