https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-29 02:36:522024-11-08 04:54:02live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
732نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تمام صحبت های استاد واقعا برای من عالی و فوق العاده است
هر چه بیشتر و بهتر بتوانم روی خودم کار کنم نتایج بهتری را بی شک به دست خواهم آورد
خداوند را ممنون هستم که من را به این قوانین آشنا کرد
همیشه از قدرت فکر و ذهن خودم غافل بوده ام
همیشه به این فکر می کردم که چکار کنم که زندگی من بهتر باشد و به دنبال کار و رفتاری بودم غافل از اینکه اصلا نیازی به کار خاص نیست بلکه همین که بتوانم ذهن و باورهای خودم کنترل کنم
آنچه را که می خواهم تجسم کنم
برای خودم یک تصویر سازی عالی و خوب داشته باشم
با این کار من بیشترین مسیر را رفته ام و آنوقت من به راحتی و آسانی می توانم به خواسته های خودم دست پیدا کنم
وقتی که من ذهن خودم را کنترل می کنم
وقتی که من می توانم افکار خودم را کنترل کنم
بی شک جهان هم به من کمک می کند و من را در آن مسیر هدایت می کند و حال من را خوب می کند
این روند بهترین نتیجه را برای من خواهد داشت
بی شک جهان هستی هم به ذهن و باورهای من نگاه می کند و در نهایت حال من را خوب می کند
همه چیز در دنیای من رقم خواهد خورد و من را به جلو می برد به شرط آنکه من بخواهم و دست به سوی خدای مهربان خودم دراز کنم
من می توانم به آسانی و راحتی به خواسته های خودم دست پیدا کنم به شرط آنکه بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم
بتوانم روی خودم و باورهای خودم حساب باز کنم
هر چه بیشتر و بهتر بتوانم روی خودم حساب باز کنم جهان هم بهتر و بیشتر به من کمک خواهد کرد
ترس های خودم را کنار بگذارم
روی باورهای خودم حساب باز کنم
از خودم و خدای خودم کمک بگیرم و دستهای او را در کار ببینم و از او بخواهم تا به من کمک کند
نگاهم به دیگران و اطرافیان خودم نباشد
من خودم خالق زندگی خودم هستم
پس می توانم هر جور که دوست دارم برای خودم بسازم
این را باید تمرین کنم تا بتوانم همیشه در ذهن خودم آنرا جایگزین کنم
یک درس برای امروز
من در مدار مناسب خودم باشم
خدای مهربان مسیر و جریان را برای من هموار می کند
او برای من بهترین و عالیترین است
همه چیز در دستهای هدایتگر او است
از او بخواهم
به او بسپارم
به او اعتماد کنم
این بزرگترین کاری است که می توانم و باید آنرا انجام بدهم
از امروز به خودم تعهد می دهم که در این مسیر روی دستهای او حساب باز کنم
استاد به جراعت میگم پیرو اموزشهای شماااا 30 درصد هم بتونیم افکارمون کنترل کنیم به بهترینها میرسیم….
خدایا شکرت شکرت میتونم من به امید الله میتونم ….
من خالق صد در صد زندگیم و خلق میکنم زندگیم رو…
استاد به قول سعیده شهریاری دوره مقدس دوازده قدم…
من هم میتونم من هم میتونم….
من روز جمعه خودم رو خلق کردم ازمون رو قبول میشم به امید خدا میشم….
الهی شکرت رب من چون تو هدایتم میکنی به جوابهای درست…
همه چیز میتونه تغییر کن فارق از شرایط الانم…
به این شرط حسین با کنترل افکارت با کنترل وروریهات
پس تو میرسی به همین عشققققققققق
خدایا شکرت بینهایت
الهی شکرررر برای این دنیاییی قشنگ و فرکانسی الهی شکر….
من عاشق اب هستمممم طبیعت زیبااااا قشنگ و اب هوای عالی خدایا شکرت…
میاد استاد من خیلی دوست دارم تویه برجی زندگی کنم که خونم بالاترین طبقه اون برج باشه و لذت ببرم ویلامم داشت باشم و کیف کنم اوفشششش چقدر دلم قشنگ شد…..
الهی شکرت خدا که لبختد به لبم اوردی الهی شکرت برای این درخواستایی که تویه دلم گذاشتی و میدونم که میشه به امید توووووووو
دوستت دارم بوسسسسسس
خدا کارو انجام میده ادمها مناسب میان تویه مسیر من میااان….
و همچیز قشنگه و قشنگترو قشنگترو قشنگتر میشه به لطف رب..
استاد ماهم در رکابت میریم و به امید الله میرسیم به هر ان چیزی که میخوایم.
الهی شکرت برای این فایل و این اگاهیا چقدر لذت بخش بود خدا جون ازت عاجزان میخوام که کمک کنی که تمام اگاهیارو در زندگیم عملی کنم خدایا خودت کمک کن من نوکر درگاه تو هستم رب من خدایا مت بنده خوب تو هستم دوستت دارم دوستت دارم بوسسسس…..
استاد من هم همینجور شدم و دارم پی میبرم از بالا رفتن مدارم خدایااااا شکرتتتت شکرتتتتتت…
در پناه جان جانان رب العاالمین شاد سلامت و ثروتمند باشید
به نام خداوندبخشنده و مهربان خداوند بزرگ فرمانروای جهانیان خداوند برنامه ریز هدایتگر و خیرخواه خداوند شگفتی ها
شیوا: سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همه ی دوستان
من فقط بند اول از توضیحات فایل درمورد تجسم خلاق رو خوندم و انقدر این متن تکان دهنده بود برام که دوست داشتم درموردش فکر کنم و بنویسم
چی شده که یک انسان تونسته یک نهنگ و یا یک شیر که صدهابار از خودش بزرگتر و قدرت فیزیکی بیشتری داره به خدمت خودش دربیاره؟جوری که بهش فرمان بده که از یک حلقه رد بشه و اون هم این کارو انجام بده!قطعا اینجا حرفی از توان فیزیکی و به زور وادار کردن نیست.اصلا مگه میشه یک حیوان رو به زور وادار کرد که یک کاری و انجام بده؟اصلا مگه میفهمه؟! تو حتی اگه اون حیوون رو هم بکشی و یا هزاران بار بهش بگی از توی این حلقه رد شو تا بهت غذا بدم، مگه اون میفهمه؟!
نه هرگز
پس چی شده که انسان هایی تونستن این کارو انجام بدن و میدن و از اون مهم تر نفر اولی که اون کارو انجام داده چطوری تونسته؟ نفر اولی که تصمیم گرفته که یک حیوانروکه درک و فهم اندکی داره و صدها بار از خودش قوی تر و بزرگ تره به خدمت خودش دربیاره کی بوده؟چطور تونسته؟چه روندی و طی کرده؟
بیاید اینجوری فکرکنیم که مثلا الان این اتفاق که انسان به زمان گذشته برگرده وجود نداره حالا من بهش فکر میکنم که چه خوب میشه اگر بتونم در زمان ها سفر کنم.بهش فکر میکنم چون یا به دلیل شنیده ها ، دیده ها، اتفاقات و …بهش علاقه مند شدم و یا به یک ناخواسته برخوردم و انگیزه گرفتم برای انجام این کار. پس بهش فکر میکنم و فکر میکنم و تصویر سازی میکنم در ذهنم ،از خودم سوال میپرسم و … یه جوابایی به ذهنم میرسه!عمل میکنم و انجامش میدم و بعدی و بعدی و بعدی. قدم به قدم ، تجربه ، کسب اطلاعات و بازهم خواسته های بیشتر برای راحت تر انجام شدن اون کار و یا سریع تر انجام شدنش و یا با لذت بیشتر انجام دادنش و بازهم جواب هایی به ذهنم میرسه و من عمل میکنم و انجام میدم و دوباره و دوباره و دوباره. تاجایی این روند ادامه پیدا میکنه که من تصمیم گرفتم ادامه بدم.
و حالا چند کلید واژه در این داستان به چشمم میاد؛
1.ما در هرکاری میتونیم نفر اول باشیم ما میتونیم اتفاقات رو خلق کنیم حتی اگر قبل از ما اصلا وجود نداشته ما میتونیم نفر اول باشیم همیشه در هرکاری نفر اولی وجود داشته در هر کسب نعمت و ثروت زیادی از هر روشی ، در هر رابطه ی خوب و فوق العاده ای از هر نوعی ، در هر توان فیزیکی خارق العاده ای و در هر انجام کار خاصی
2.خواسته، درخواست ، که از چیزی بوجود میاد که نیست اما تو اون رو میخوای نبودنش یک تضاده یک ناخواسته ست که یک خواسته از دلش بوجود میاد و تو علاقه مندی که اون خواسته به وقوع بپیونده
3. قدرت تفکر ، تجسم ، که هیچ انتهایی و هیچ محدودیتی نداره تو میتونی بدون هیج محدودیت مکانی بدون هیچ محدودیت زمانی بدون هیچ شرایط خارجی خاصی خواسته ت رو در ذهنت تصویر سازی کنی . خلق و رسیدن به خواسته اول در ذهن اتفاق میفته و واضح تر و شفاف تر میشه.
4.الهام، هدایت، اطلاعاتی که به ذهن میرسه .یکی هست که بهت میگه از هزاران هزار روش
5.ایمان، به اون چیزی که در ذهنت گفته شده که میتونه درست باشه میتونه تورو به اتفاق افتادن اون خواسته در خارج از ذهن و واقعیت دنیای فیزیکی نزدیک کنه
6.قوی بودن اون ایمان در حدی که تورو از جات بلند کنه که بهش عمل کنی ،فیزیکی.
7.اگاه بودن به این که هیچ اتفاق بزرگی یک شبه اتفاق نمیفته ایمان به این که هرچیزی که در ذهن قابل تصوره در واقعیت قابل خلقه ایمان به این که نتیجه ی هر قدمی خیره ، فهمیدن یک نکته ست ،پیدا کردن یک خواسته ی جدید در راستای خواسته ی قبلیه، هدایته برای پیدا کردن مسیر درست و در یک کلام ایمان به این که فازغ از هر نتیجه ای باید قدم بعدی و برداشت و ادامه داد
8.در هر شرایط میشه بازهم بهتر بود چطور بهتر؟چطور راحت تر؟چطور لذت بخش تر؟
9.بزرگ و بزرگ تر شدن نتیجه بی انتهاست اما تا وقتی که تو ادامه بدی.
ممنونم از استاد عزیزم و تحسین میکنم قلم طلایی مریم جان شایسته
سلام خدمت همه ی دوستان هم فرکانسیم،استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز
گام 26: خداروهزاران بار شکر که من رو در این دوره ی فوق العاده قرار داد و تونستم اگاهی های این فایل هارو دریافت کنم و معجزات پشت سرهم برای من رخ بده،خداروهزاران هزار بارشکر که زندگی من در عرض یک ماه اینقدرررر تغییر مثبت کرد که از شدت خوشحالی بعضی موقع ها گریه ام میگیره.توی این یک ماه خیلییی کنترل ذهن کردم، خیلیی سعی کردم به خودم قانون تکامل رو یاداوری کنم که عجله نکنم. ادامه دادم، پیش رفتم،تایم گذاشتم،ایمانم هر بار بیشتر وبیشترشد، دوست هام رو گذاشتم کنار، خودم رو با بقیه مقایسه نکردم، شبکه های مجازی رو قطع کردم،صبح ها زود از خواب بیدار میشدم که کنار کارهام این دوره رو هم گوش بدم و پیش برم، هر گامش خودم رو متعهد کردم که روندم رو کامنت کنم و معجزات از راه رسیدن.
خداجونممم شکرتتتت شکرررتتت
من نزدیک 2 یا 3 سال میشه که زیرکلاویه های پیانوم خراب شده و پولش برام جور نمیشد که بتونم درستش کنم. تابستون رفتم کلاسش رو ثبت نام کردم ولی هر بار برای تمرین کردن باید میرفتم اموزشگا تا بتونم از پیانوی اونجا استفاده کنم. کلی هزینه رفت و امدم میشد، کلی انرژیم گرفته میشد و یه روز کلافه و خسته رفتم پیش یه تعمیرکار پیانو که توی شهرمون حرف اول رومیزد.
خیلی معروف بود و همه میگفتن کارش خوبه و وقتی باهاش در مورد قیمت صحبت کردم بهم گفت 7 میلیون تومان و از یکی پشت تلفن شماره کارت گرفت، بهم داد که براش واریز کنم و پیانوم رو بیاد درست کنه. بهم هم گفت این قطعات قیمتش با دلار هست و اگه دیر اقدام کنی قیمتش میره بالا.
دیگه پیگیرش نشدم چون پولش رو نداشتم.
به لطف و کمک خدا با این دوره ی فوق العاده من هدایت شدم به یه شغل عالیی با درامد بالا و ساعت کاری خیلی کم.بخاطر شغلم خدارو بی نهایت بار ممنون و سپاسگذارم،خیلیییی بهم احساس عالیی میده و من رو راضی کرده خداروشکر.
درست کردن پیانوم چند ساله که توی برنامه هام هست و نمیتونستم بخاطر پولش درستش کنم.
5 میلیون تومن به کمک خدا جمع کردم و شروع کردم به پرس و جو برای پیدا کردن تعمیرکار.
میدونستم که اخرین بار بهم گفتن 7 تومن باید هزینه کنی ،میدونستم که دلار از اون موقع تا حالا خیلیی بالا رفته ولی اینا برای من مهم نبود. گفتم خدایا هدایتم کن تو برام جورش کن، همین جوری که هدایتم کردی به این شغل عالی،همین جوری که من رو توی مدار شنیدن اگاهی های ناب دوره خانه تکانی قرار دادی این رو هم برام جور میکنی. من نگران نیستم.
توی گوگل تعمیرکارهای پیانوی شهر خودمون رو سرچ کردم و به اولین شماره توی اولین سایت زنگ زدم.
یه پسر جوانی بود که بهم گفت هر اکتاو رو 700 هزارتومن میگیرم که 7تاش میشد 4میلیون و 900 تومن و 300 هزار تومن هم دستمزد میگیرم.
این درحالی بود که اون تعمیرکاری که تابستون رفته بودم پیشش، یک میلیون دستمزد میگرفت تا پیانوم رو درست کنه.
یکم ازش درمورد کارش سوال کردم و بعدش که تلفن رو قطع کردم گفتم خدایا من نمیدونم کدومشون کارشون خوبه،از طرفی هم خودت میدونی دل خودم با اون تعمیرکار معروفس که همه کارش رو تایید میکنن ولی پول اون رو ندارم.
خودت هدایتم کن،خودت راه رو نشونم بده.خودت برام بهترین رو قرار بده.
قیمتی که پسر جوان گفته بود خیلیی خوب بود و اندازه ی پول من بود ولی نسبت به کارش شک داشتم و نمیدونستم قطعه ای که برای من می یاره فیکه یا اصله.
اخرش براش دعا کردم و بیخیالش شدم و سپردمش به خدا.
اینم بگم که من نزدیک 3 یا 4 روز بود که طبق گفته ی استاد توی دفترم خواسته هام رو مینوشتم که درست کردن پیانوم یکی از خواسته هام بود. توی فایل معجزه ی تمرکز 100 در 100 بر هدف، استاد راهکاری رو برای رسیدن به خواسته ها گفتن که اولین مرحله نوشتن خواسته ها بود ومرحله ی دوم هم باور پذیری بود. من این دوتا مرحله رو 3 یا 4 شب بود که مینوشتم.
فرداش وقتی از دانشگا اومدم دوباره رفتم تو سایت همین تعمیرکار جوان و دیدم توی همون پاساژی که من تابستون رفته بودم، مغازه داره.
عکس هایی که توی سایتش بود رو نگاه کردم،یکی از عکس ها از همون اقاهی بود که گفتم توی شهرمون خیلی کارش خوبه و معروفه.
به پسره زنگ زدم،گفتم شما با فرد دیگه ای کار میکنید یا خودتون تنها کار میکنید؟
گفت بله من با پدرم کار میکنم
گفتم پدرتون اقای فلانی هستن؟
گفت بله من پسرشون هستم،بابام ارگ کار میکنن و من پیانو تعمیر میکنم.
خدای من، همین الان که دارم میگم بغضم میگیره، این پسر همونی بود که من دوست داشتم بیاد پیانوم رو درست کنه،این پسر همونی بود که تابستون پدرش شماره کارتش رو بهم داد و گفت 7 میلیون براش واریز کن ولی الان با قیمت کمتر یعنی 5 میلیون و 300 تومان میخواد پیانوی من رو درست کنه، همونی که من از خدا خواسته بودم و الان دیگه از کارش مطمئنم.(دلیل این هم که از فامیلی متوجه نشدم که این ها پدر و پسر هستن، این بود که افرادی که به من ادرس پدر رو داده بودن که کارش خیلی خوبه و….، برای فامیلی، اسم کوچیکش رو بهم گفته بودن نه فامیلیش رو)
وقتی از خدا میخوای اینجوری هدایت میکنه،همون ادم رو برای من قرار داد ولی با هزینه خیلی کمتر از قبل. تورم و بالا رفتن دلار هم برای من برعکس عمل کرد به جای این که قیمتش بیشتر بشه نسبت به تابستون که دلار کمتر بود،قیمتش برام کمتر شد، چون من از خدا خواسته بودم چون من اصلا کاری با بالارفتن دلار نداشتم میدونستم خدا قدرتش رو داره هر چی که میخوام رو بهم بده.
خدایا شکر به درگاهت، قدرتت رو شکر.
این اقا پسر اومد پیانوی من رو درست کرد، کارش فوق العاده خوب بود وپسر بسیار منصفی بود. 6ماه هم قطعاتش گارانتی داشت.
خدارو خیلیی شکر کردم، درست کردن پیانوم چندین سال بودکه ارزوی من بود و خدا به بهترین شکل برام انجامش داد و کلییی لذت بردم.
این از اولین مجزه ی فوق العاده
بریم سراغ معجزه ی دوم ؛)
عصرجمعه دوهفته پیش با خواهرم رفتیم یکی از پاساژای نزدیک خونمون،یه مغازه بود ته پاساژ،رفتم دیدم چقدرررر چیزای باحال داره،کلاه عینک دودی، کیف، کفش و…..همه چی داشت و جنس هاش خیلی خاص وخوشگل بودن.
یه عینک دودی برداشتم و وقتی زدم روی صورتم اینقدررر بهم می یومد که از شدت خوشحالی نفسم بند اومد. دقیقا همه ی اون ویژگی هایی که من برای عینک دودی مدنظرم بود رو داشت.سبک بود،شیشه هاش پولاریزه بود وخیلیییییی به صورتم می یومد و قیمتش هم فوق العاده بود.اصلا یه چیز فوق العاده.
چون پولم رو برای یه کار دیگه ای سیو کرده بودم، از مغازه اومدم بیرون ولی دلم موند پیش عینک دودی:(
فروشنده هم بهم گفت فقط همین از این کار هست و دیگه ازش نمی یاریم.
وقتی فایل استاد رو شنیدم که گفتن خواسته هاتون رو بنویسین و چه جوری رسیدن بهش رو بسپارین به خدا واین اولین مرحله باشه، اون چند شب عینک دودیم رو هم مینوشتم که خدایا من دلم مونده پیش اون عینک دودی، خودت برام نگهش دار که کسی نخره وخودت هم برام پولش روجور کن.
دو روز پیش خاله ام بهم گفت بیا بریم بیرون من میخوام لباس بخرم.باهاش رفتم و چند تا مغازه رو گشتیم و برگشت بهم گفت بیا بریم پاساژ نزدیک خونتون،همون پاساژی که عینک دودی داشت.
توی تاکسی که نشسته بودیم و داشتیم میرفتیم پاساژ، گفتم خدایا عینک دودی رو به خودت میسپارم، تو از خواسته ی دل من اگاهی.
یکی دو هفته ازش گذشته بود و گفتم اگه مونده باشه و کسی نخریده باشتش، خدا برای من نگهش داشته.
خیلی با ارامش با خاله ام رفتم مغازه هارو گشتیم،لباس ها رو براش دیدیم و وقتی به مغازه عینک دودی رسیدم رفتم داخل و دیدم عینک دودی دوستداشتینم هنوز اونجاست.
خداییی من هنوز کسی نخریدتش، خدا جونم شکرتتتتت تو این رو برای من نگه داشتی، باعشق تمام خریدمش و کلییی لذت بردم.
جالب بود که عینک دودیم فقط به صورت من می یومد و خالم میگفت واییی لیلا فقط به صورت تو می یاد،چقدرر خوشگل شدی و…..
من به خواسته ام رسیدم،من به لطف خدا نوشتمش و بهش رسیدم و وقتی توی پاساژ عینک دودیم رو توی دستام گرفته بودم گفتم ببین لیلاا رسیدن به خواسته به همین راحتی،این عینک دودی 2 هفته پیش آرزوی تو بود و خیلی بهش فکر میکردی، الان توی دست هات گرفتیش، مال خودته، خدا برات نگهش داشته و به همین راحتی بهش رسیدی.
خدایا شکرتتتتتت شکرتتتتتتت
چقدر این رسیدن به خواسته به آدم احساس فوق العاده ای میده،چقدرررر برای ادم باورپذیر میشه که اره میتونم به خواسته های دیگه ام هم برسم به همین راحتی،چقدررر من از این دوتا خواسته لذت بردم و خدا رو شکر کردم.
معجزه ی سوم زندگیم ثبت نام لاتاری بود؛)
استاد عزیزم من هم به زودی راهی امریکا می شم و می یام از زیبایی هاش لذت میبرم و کیف میکنم
روز چهاردهم آبان ماه 1403، یعنی یک روز قبل از اخرین مهلت ثبت نام لاتاری.
صبح تصمیمم این بود که برم دانشگا و کارهام رو انجام بدم و تایمی که داشتم حاضر میشدم، یه بحثی توی خونه شد و من خیلی ازحرف مامانم ناراحت شدم.
با خواهرم از خونه دراومدیم بیرون و خواهرم بهم گفت یه جایی رو پیدا کردم عکس لاتاری با قیمت خوب میگیره، تازه مغازه کناریش هم کافی نته که ثبت نام میکنه بازم به قیمت خیلی کمتر از جاهای دیگه.
من توی فکرم بود ثبت نام کنم و توی خواسته هام هر شب مینوشتم ولی اون تضادی که توی خونه با مامانم به وجود اومد من رو مصمم تر کرد که اره برو بنویس،تو داری روی باورات به لطف خدا کار میکنی و خدا همین جوری که 2تا از بهترین خواسته هات رو به راحتی بهت داد،این رو هم بهت میده و هدایتت میکنه به مهاجرت و آمریکا.
خلاصه ما رفتیم آتلیه عکاسی هیچ کس نبود و ما فقط بودیم. عکس خوشگل گرفتم و خیلی هم عکسم خوب شد،توی 10دقیقه عکس رو آماده کرد و رفتیم کافی نت و به راحتی هم ثبت نام کردیم.
اینقدررر ثبت نام لاتاری برام راحت انجام شد که من ایمان دارم خدا من رو هم به همین راحتی هدایت میکنه به آمریکا و از زیبایی هاش رومیبینم و لذت میبرم.
این ها فقط 3تا از معجزات بود، هر روزمن پراز معجزات و نشانه های عالیه، هر روز دارم کیف میکنم و از زندگیم لذت میبرم، هر روز اگاهی هارو با جان و دل گوش میدم و تعمل میکنم.
اول دوره گفتم الان هم میگم بزرگترین سپاسگذاری من ازاین دوره بخاطر اگاه کردن من در مورد اصل و فرع زندگی بود. چون قبلا توی مسیر فرعیات خیلی انرژیم سوخت شد ولی الان بی نهایت سپاسگذار خدام که اصل رو از طریق این فایل ها بهم گفت و دارم ازشون استفاده میکنم و لذت میبرم.
خانم شایسته ی عزیزم از شما بی نهایت بار بخاطر تدارک دیدن این دوره فوق العاده ممنون و سپاسگذارم،استاد عزیزم بخاطر وجودتون خدا رو بی نهایت ممنون و سپاسگذارم، چقدررررر شما لطف بزرگی به همه ی ما کردی که با دنبال کردن علایقتون و لذت بردن از کارتون، این اگاهی هارو به ما میدید و بهمون کمک میکنید.
خداجونممم، خالق من، الله من، رب من، رفیق من، ازت بی نهایت بار ممنون و سپاسگذارم که هدایتم کردی، دستم روگرفتی، نجاتم دادی و حال دلم رو خوب کردی.ازت ممنونم که این مسیر رو برام قرار دادی و کمک کردی بهتر باهات ارتباط بگیرم،بیشتر درکت کنم وایمانم به قدرتت بیشتر بشه ؛)
داشتم به این فکر میکردم ک قبل از شروع این دوره من یه آدم دیگ بودم و حالا چقدر همه چیز در عرض یکماه در زندگیم تغییر کرد به لطف خدا
تقریبا یکماه پیش ک دوره شروع شد با اولین گام اینو درک کردم ک باید مسئولیت 100 درصد زندگیم رو بپذیرم چیزی ک من خیلی از استاد شنیدم اما درک نمیکردم
این سوالو پرسیدم از خودم ک من باید چیکار کنم ک این اصل رو توی زندگیم پیاده کنم؟
به زندگیم نگا کردم من برای 100،200 هزارتومن باید زنگ بزنم به بابام از اون پول بگیرم باید منتظر باشم ک اون پول دستش بیاد و به من ی مبلغی پول بده و باید همش با استرس و وابسته به یه نفر دیگ زندگی کنم
گفتم میخوام ک دیگ اینطوری نباشم و تغییرش بدم
اما واقعا نمیدونستم چطوری
یه کاری رو داییم قبلا برای رستورانش بهم پیشنهاد کرده بود اما ب خاطر باورهای اشتباه رد کردم
حالا توی گام اول با تمام وجودم میخواستم این اصل رو توی زندگیم پیاده کنم با مامانم صحبت کردم گفتم میخوام توی خونه اون کارو انجام بدم گف نمیشه من حوصله اون کارو ندارم و نمیخوام توهم انجامش بدی و شدیدا مخالفت کرد
سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم و از خدا کمک بخوام
دوسه روز بعد خواهرم بهم پیشنهاد داد ک بیا بریم اتاق زیرزمین خونه مادر بزرگ انجام بدیم، اول ذهنم مقاومت کرد و هیچ ایده ای برای انجام کار نداشتم ولی چون داشتم دوره رو کار میکردم گفتم درها باز میشه و خدا هدایت میکنه
هیچ پولی نداشتم هیچی
یه دستگاه دیجیتال قبلا توی دیوار آگهی کرده بودم و همون اوایل ک میخواستم کارو شروع کنم یه خریدار خوب براش پیدا شد، چیزی ک خیلی وقت بود گذاشته بودم ولی دقیقا اون زمانی ک ب پول احتیاج داشتم به راحتی به فروش رسید
یه مبلغی درحد 600، 700 تومن دستم اومد با همون مبلغ شروع کردم و همون روز عصرش با خواهرم رفتیم خرید
روز اولی ک شروع کردم میترسیدم، کلی استرس داشتم اما هر قدمی ک برمیداشتم احساس میکردم قبلش خدا اونجا بوده و برام همه چیزو مهیا کرده
توی اون زیرزمین سینک آماده، آب، ظروف برای کارم، یه اتاق گرم راحت و … هست و انگار خدا به طرز معجزه آسایی همه چیز برای این کار از قبل آماده کرده بود
اونجا مدت ها خالی بود و هیچ استفاده ای نمیشد یه حالتی شبیه انباری داره اما خدا من رو هدایت کرد تا بتونم ازش استفاده کنم بدون اینکه بخوام اجاره ایی بابتش پرداخت کنم با عشق اون اتاق رو به منو خواهرم برای کار، دادن ک همش لطف خداست
یه سری چالش ها توی کار بود ک هربار از دهن یه نفر راه حل اون چالش ها گفته میشد و خدا از طریق اون افراد آگاهم میکرد و راهشو بهم میگفت
از یه کار توخونگی راحت ک سه بار در هفته انجام میشه و صبح تا ظهر هم هست سودی به من رسید ک قابل باور برام نبود
اول کار من به ماهی یک میلیون هم راضی بودم ولی امروز که دقیقا یکماه از شروع کارم میگذره، 15 میلیون از این کار منو خواهرم سود کردیم
منی ک تا قبل از این 100 تومن هم از خودم پول نداشتم و کل پولی ک مال خودم بود اون یارانه ای بود ک هرماه واریز میشد
با اولین حقوقم ،1300 پول کلاس سازم رو پرداخت کردم و این بزرگترین معجزه زندگیم بود و کلی احساسم رو بهتر کرد از اینکه برای پرداختش از هیچکس پول نگرفتم
رفته رفته پولی ک از خونه گرفته بودم رو هم پرداخت کردم و بدهکاریم به خونه هم صفر شد
کم کم اون وسایل مورد نیازم رو خریدم، نمیدونم چطوری از حس پشت این کار بگم ک وقتی میری خرید میکنی میتونی راحت بدون استرس خرید کنی و افتخار کنی ب اینکه پول خودته بدون اینکه بخوای ب کسی جواب پس بدی
حتی من دوهفته پیش ی مبلغی به مامانم برای تمدید خونه پول قرض دادم
و یه معجزه دیگ هم دیروز برام رخ داد
4 سال بود ک پیانو خواهرم خراب شده بود و یه مبلغی برای تعمیرش میخواست ک جور نمیشد انجامش بدیم
هردو ما کلاس ساز میریم و برای تمرین پیانو، خواهرم مجبور بود بره آموزشگاه و از قبل وقت بگیره
گفتم هدف میذاریم ک اول پیانو رو تعمیر کنیم، به خواهرمم گفتم فعلا هیچ خریدی نکنیم اول باید این کار انجام بشه
از خدا خواستم که کمکمون کنه و پولشو برسونه
تابستون خواهرم زنگ زد به یه نفر ک بیاد وتعمیرش کنه گف 7 میلیون میگیرم پسرم رو میفرستم تعمیر کنه
دوباره ک چند روز پیش زنگ زدیم گف اون قیمت برای تابستون بود الان باید قیمت بگیرم چون با قیمت دلار نوسان پیدا میکنه
به یه جای دیگ زنگ زدم گف 14 میلیون :/
من فقط 6 میلیون براش جمع کرده بودم
توی گوگل سرچ کردیم ک ببینیم ی مورد بهتر و ارزون تر پیدا میکنیم
اولین موردی ک اومد رو زنگ زدیم یه پسره بود ک گف نمایندگی تعویض این قطعات رو من دارم و میام تعمیرش میکنم و با دستمزد حساب کرد سرجمع شد 5200
خیلی مورد خوبی بود اما باید مطمعن میشدیم ک قطعات اصل میاره
شماره کارت فرستاد و از روی اسمش فهمیدیم ک این آقا پسر همون آقایی هست ک تابستون بهش زنگ زدیم گف 7 تومن هزینش میشه و پسرم میاد تعمیر میکنه، پدرش قیمت رو خیلی بالاتر گفته بود اما خدا مارو به سمت ایشون که خیلی منصف تر بود هدایت کرد
و جالب اینکه گف فقط همین یه سری توی انبار مونده بود و بعد از این دیگ برامون نمیاد اگ هم بیاد قیمتش خیلی بالارفته
این معجزه ای بود ک دیروز اتفاق افتاد خدا مارو هدایت کرد ب یه نفر ک همون کارو با قیمت خیلی پایین تر انجام داد و کاری ک 4 سال عقب افتاده بود خدا پولشو رسوند و انجام شد
من و خواهرم تقریبا از شروع کار، خرجکردمون رو از خونه جدا کردیم و این هم گام خیلی بزرگی توی زندگیم بود
توی این مدت صحبت های استاد درمورد قانون تکامل خیلی بهم کمک کرد ک صبر کنم، تقلا نزنم و همون نتایج کوچیک رو ببینم
من این کارو با این باور شروع کردم که هرکاری پتانسیل یکسانی برای ثروتمند شدن داره و مهم نیست ک این یه کاریه ک از نظر بقیه لول پایین هست، مهم اینکه خدا روزی و برکتی توی این کار برای من قرار داده ک از حد تصوراتم هم بالاتره
2.اول باید به قول خداوند ایمان به غیب را در عمل اجرا کنی تا دسترسی شما به آن ایده ها باز شود.
3.“تجسم خلاق” یعنی جهت دهی آگاهانه افکار بر خواسته و تمرکز بر آن. منظور از تمرکز بر خواسته یعنی پروراندن هر فکری درباره آن خواسته در ذهن است که شما را درباره آن خواسته به احساس خوب، احساس امید، احساس اطمینان و یقین می رساند و در این احساس نگه میدارد. در واقع ریشه اصلی تجسم، ایمان به غیب است. یعنی ایمان به نتیجه ای که از نظر فرکانسی به آن باور داری
4.“تجسم خلاق” یعنی استفاده آگاهانه از قدرت افکار برای ارسال فرکانس خواسته به جهان
*جهان راههای دسترسی به آن خواسته را برای ما باز کند و ما را در مدار دریافت آن خواسته قرار دهد. این یعنی هدایت.
5. وقتی ذهنت مقاومت داره این تغییر ذهنیت” باید از “تجسم خلاق” شروع شود. زیرا از نظر منطقی شما برای تجسم، نیاز به امکانات بیرونی نداری، نیاز به صرف هزینه نداری، نیاز به اقدام فیزیکی نداری. کافیست کمی ایمان درونی ات را فعال کنی تا از عهده فعال کردن تجسم خلاق بر بیایی. اما در ادامه، خواهی دید که معجزاتی رخ می دهد و شرایط به نحوی تغییر می کند که صدها اقدام فیزیکی و امکانات مادّی، قدرت انجامش را نداشتند.
6.به شکل ایده ها، راهکارها، هدایت هایی و دست هایی از طرف خداوند در مسیر شما ظاهر می شود
7.وقتی آنها را جدی می گیری و اقدامات عملی در راستای آنها را انجام میدهی، این نیروی ذهنی به ثمر می نشینند و در قالب خواسته تو در زندگی ات ظاهر می شود.
8.تجسم خلاق یعنی توجه به خواسته ها؛ یعنی «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»
*نشانه های از آن جنس خواسته در زندگی ات ظاهر می شود.
*ماندن در حس خوب باعث میشه آرام آرام تجربه شما از دیدن نشانه ها تبدیل شود به زندگی با واقعیت آن خواسته. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن یک خواسته برای ذهن است. زیرا ذهن ساخته شده تا شما را از کار بیهوده بر حذر دارد. بنابراین، تا وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر نداند، از هر ترفندی استفاده می کند تا مانع قدم برداشتن شما بشود.
9.با باور پذیری ذهن عزم جزم و انگیزه میاد
خوندنتجربه از تجسمخلاق از بخش قانون آفرینش ببین بازه
نکته ها
1.ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
$تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدن، تنها راهش
تمرین: بیایم با باور پرقدرت منطقی رو بسازم که بیشتر سپاسگزارتر میشمبا لذت تجربه نعمت های بیشتر مون
1.تضاد باعث روش شدن خواسته س
2.قدرت تجسم مثبت وقتی آگاهانه س معجزه میکنه
3.تمرین اگه حس نامناسب:
قدرت دسته منه و میایم زیبا میسازیم زیبا خلق میکنیم
پس آرامش داریم
آرامآرام تکاملی می تونیم این قدرت تجسم مثبت رو بیشتر ولذت بخش تر کنیم
و هر یه قدم کوچک اثرش فوق العاده س عزیز دلمممم
4.تمرین:
خوندن کامنت ها مث داستان خلق اتفاقات مثبت دوستان در سایت
بیشتر باور میکنم و با انگیزه بالاتر انجامش میدیم
*کاری به چطوری نداریم وقتی ذهنم داره خلق میکنه منم پرقدرت با عشق و لذت ادامه میدم
5.در مورد روابط عاطفی: درکش، اندامش، دستپختش و هر چی دلخواسته مه فراتر از حد تصورت هست و تجربه میکنی
6.جدیت در کنترل ورودی هام و باورهای پرقدرت مون
7.کاری به بقیه نداریم، سکوت و تمرکز روی باور پرقدرت مون
8.وقتی فرکانسم بهتر میشه آدمای بهتر هستن و با من همراهن
و رفتار آدما بهتر وبهتر میشه
و از بودن با هم لذت میبریم
9.جهان کمک میکنه به بهبود من و ازم حمایت میکنه و فقط کافیه لذت ببرم متمرکزتر و خوش باشم و بیشتر تجسم کنم و با خودم صحبت کنم برای تقویت تجسم
10.به خاطر تعهدم تعهدم تعهدم تعهدم نتیجه روعالی دارم
سلام به استاد عباسمنش عزیزم خانم شایسته محترم دوستان ارزشمندی که متفاوت از دیگران فکر میکنن متفاوت از دیگران عمل میکنن و متفاوت از دیگران نتیجه میگیرن و قابل تحسین و ارزشمندن برگزیده هستن ادمهای بزرگی هستن که میتونن این موضوع رو درک کنن و متعهد باشن که ما خدای هستیم در این کیهان که قدرت خلق زندگیمون رو داریم موضوعی که خیلیا نمیتونن اصلا بهش فکر کنن چ برسه باور کنن و قبول کنن گرچه درک و قبولش واقعا نیاز به تکامل و درک کردن داره تا برای ذهنمون منطقی بشه ولی گاهن به خودم میگم یغه خودتو نگیر عاشق خودت باش بی قید و شرط و همین جایگاه فرکانسیم که هستی هر ادمی نمیتونه باشه و بخاطر این میگم جای تحسین داره و کسای که تو این فرکانس هستن و کامنت منو میخونن بدونن ادمهای بزرگی هستن باید برای خودشون کف بزنن،تجسم که استاد در موردش صحبت میکنه واقعاااا تو زندگی من از وقتی که با قوانین اشنا شدم به شکل معجزه اسایی کار کرد و یادمه برای اولین بار وقتی گوشی جی فایو 2016قدیمی و ترکیده داشتم ان باکسین گوشی 12 پرومکس رو تو پیج استاد دیدم و خاسته من با جای که بودم 33 برابر فاصله داشت ینی گوشیم رو کی جی فایو بود 600 هزار تومن فروختم و 12پرومکس سفید که خاستم بود و گوشی بروز اون سال بود 33 میلیون خریدم ینی تقریبا 33 برابر ارزش گوشی که دستم بود ولی استاد همیشه میگه به خاسته ای ک برات بزرگ نباشه میرسی و برای ذهن من با اینکه هیچ پولی نداشتم بزرگ نبود من هرشب اون ویدو ان باکسین 12 پرومکس استاد رو میدیدم تجسمش میکردم که تو دستمه فقط رنگشو تو ذهنم تغیر میدادم چون سفید دوس داشتم گوشی استاد ابی بود و خلاصه تجسم میکردم که دارمش دارم ذوقشو میکنم ازش لذت میبرم دوربینای پشتشو نگاه میکنم و جالبه استاد میگه کامنت بزارین من همین الان که دارم کامنت میزارم حسم بهتر شد و بیاد اوردم که من هستم که توانایی خلق زندگیمو دارم و چی قشنگ تر از این به ادم حس قدرت حس ارامش حس اعتماد به خودش و خداوند رو میده میدونی احساس الانم اینه که من همون ادمم خدای منم همون خداست و چالشای الانمم باز میتونم با تجسم خلاقانه و با بیاد اوری این موضوع حل کنم و چقدر الان که کامنت دارم میزارم ارامش بیشتری رو دارم تجربه میکنم احساس میکنم باز دوباره دارم به خداوند اجازه میدم منو از طریق راهای که خودش میشناسه به خاستم برسونه و خلاصه تجسم اون گوشی و دیدن فیلم ان باکسین گوشی استاد رو هرشب با ذوق و با عشق میدیدم و اصلا به راهش و پولش فکر نمیکردم چون اصلا راهی به ذهنم نمیرسید پولی نداشتم فقط درک کرده بودم که اون چیزی رو که با ذوق و با حس خوب تجسم کنم و به راهش فکر نکنم و راهشو بسپارم به اوس کریم اون خودش بلده و اگر برای من بزرگ نباشه برای اونم بزرگ نیست پس میتونه انجامش بده و خدا بقول استاد شکل میگیره به اندازه باور من بزرگ یا کوچیک میشه و خلاصه خدا شاهده یک ماه کمتر زمان برد از اولین باری که ان باکسین 12 پرومکس رو دیدم تو پیح استاد تا زمانی که خریدم و تو دستم گرفتم و دوستم وقتی که میخاست سیم کارت گوشیمو برام بندازه گوشیمو گرفت و گفت گوشیت این بوده گفتم اره گفت پرواز کردیا و چ احساسی داری خندیدم و گفتم اره، ولی نگفتم که بابا من 1000بار تو ذهنم این لحظه رو تجسم کردم الان تو دست گرفتنش برام طبیعیه فقط کارکردش بود که جذاب بود، و چقدر خوبه ادم بیاد بیاره که خدا میتونه از راهایی که ما فکرشو نمیکنیم برامون راه گشا باشه ما رو به خاستمون برسونه زمانی که باور کنیم چقدر قدرت تجسممون بالاست و چقدر میتونه از راهای باشه که اصلا نتونی بهش فکر کنی فقط باید این اجازه رو بخدا بدیم ک وارد زندگیمون بشه و انجامش بده و سوپرایزمون کنه خدا میگه جهانی رو برای تو و تو رو برای خودم خلق کردم پس واقعا جایگاه ما کجاست چرا منه رضا گاهن فراموش میکنم و بخار همین استاد میگه این اگاهیا نیاز به تکرار نیاز به تمرین و توجه داره، خدا رو شاکر و سپاسگزارم بابت حضورش بابت استاد عباسمنش عزیز بابت این همه ادم متفاوت و خانواده بزرگ عباسمنش که لایق عشق لایق احترام لایق قدرت ثروت نعمت ارامش خوشحالی و سلامتی هرچی بیشتر هستن، شما رو به دستان قدرتمند و توانمند تک مالک ملک هستی میسپارم
خدایا شکرت که این فایل گرانبها رو هم در اختیارم قرار دادی. خدایا شکرت بابت این آگاهی های ناب.
فایل بیست و هفتم پروژه خانه تکانی ذهن:
همه چیز در این جهان ساده اس. قانون جهان هستی ساده اس. کل قانون کنترل ذهنه. از طریق سپاسگزاری، تجسم، نوشتن، توجه کردن به نکات مثبت و زیبایی ها و نکات مثبت خودمون و اطرافیانمون و ایجاد باورهای مناسب که باعث میشن ترسها و نگرانی های ما کمتر بشه و ایمان، آرامش، احساس رهایی و توکل ما بیشتر بشه. مثل باور فراوانی.
البته همین کنترل ذهن کار آسونی نیست ولی وقتی باور کنی که همه چیز همینه، خیلی مصمم تر میشی که بیشتر تمرینش کنی و هر بار توش مهارت بیشتری کسب میکنی.
ضمن اینکه خوشبختانه خداوند خودش تضمین داده که کلام خودش رو بالا میبره و نجوای شیطان رو پست میکنه. یعنی قدرت پیام الهی بالاتر از نجواهای شیطان هست پس باید امیدوار باشیم که احتمال اینکه بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم زیاده چون خدا خودش تو این زمینه کمکمون میکنه!
وقتی خواسته من واضح شد من فقط باید به خدا بگم خدایا من اینو ازت میخوام. نمیدونم چطور. خودت منو هدایتم کن به سمتش و بعد تجسم کنم که به اون خواسته رسیدم. (تجسم یعنی اطمینان و یقین به اینکه من به خواسته ام میرسم). بعد خدا بهم میگه چیکار کنم. من باید به حرفش گوش بدم و به ایده خدا عمل کنم. اینجوری قدم به قدم به خواسته ام نزدیکتر میشم و بهش میرسم.
پس خیلی مهمه که بچسبیم به اصل و درگیر فرعیات و حاشیه ها نشیم. مثلا دوره فن بیان یه حاشیه اس. چون فرکانسهای ما، نتایج ما و عمل به آنچه که میگوییم روی مخاطب تاثیر میذاره نه صرفا حرف های ما! پس تو کارتو درست انجام بده مشتری خودش میاد!
بنام خدایی هدایتگرم
سلام به همه
جهت دهی به افکار را تجسم گویند .
جهت دهی به چیزیکه میخواهیم.
نه به ناخواسته ها و به شکل آگاهانه .
تجسم یعنی کنترول ذهن
تنها راهی رسیدن به خداوند ثروتمند شدن است.
گرچه بار اول که این را تمرین میکنی که
خانه داری
موتر داری
وسایل عالی برای خانه میخری
بهترین لباسها
بهترین وسایل
روابط عاشقانه
هر چیزیکه میخواهی و میبینی قدرت خریداری اش داری
وووووو
و این وقت فقط خدا را قبل از رسیدن به خواسته هایت شکر میکشی ” خدایا شکرت ” برای این همه نعمت .
آنقدر تجسم کنیم که به ثبات فرکانسی برسد و باور داشته باشیم که میشود، میرسیم، میبینیم و لذت میبریم.
تعهد میدهم که ؛
بعد ازین توجه کردن به اخبار منفی و فکر کردن در موردشان و توجه کردن به آدم های منفی و توجه کردن برایشان را قطع میکنم .
خدایا شکرت
استاد شما واقعا که در بهشت زنده گی میکنید.
واقعا هم .
به گفته دوستان منم مدتهاست که اکثر دوستان که قبلا بودم همراهشان را از دست دادم و اصلا نگرانشان هم نیستم .
و تنها دلیلش هم تفاوت فرکانس ها است .
وقتی که تغییر میکنیم جهان خودبخود بقیه کارهارا میکند و طبق قانون جهان هستی
کبوتر با کبوتر و باز و باز
را رعایت میکند .
خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی
خدانگهدار تان
بنام خدایی هدایتگرم
سلام به همه
جهت دهی به افکار را تجسم گویند .
جهت دهی به چیزیکه میخواهیم.
نه به ناخواسته ها و به شکل آگاهانه .
تجسم یعنی کنترول ذهن
تنها راهی رسیدن به خداوند ثروتمند شدن است.
گرچه بار اول که این را تمرین میکنی که
خانه داری
موتر داری
وسایل عالی برای خانه میخری
بهترین لباسها
بهترین وسایل
روابط عاشقانه
هر چیزیکه میخواهی و میبینی قدرت خریداری اش داری
وووووو
و این وقت فقط خدا را قبل از رسیدن به خواسته هایت شکر میکشی ” خدایا شکرت ” برای این همه نعمت .
آنقدر تجسم کنیم که به ثبات فرکانسی برسد و باور داشته باشیم که میشود، میرسیم، میبینیم و لذت میبریم.
تعهد میدهم که ؛
بعد ازین توجه کردن به اخبار منفی و فکر کردن در موردشان و توجه کردن به آدم های منفی و توجه کردن برایشان را قطع میکنم .
خدایا شکرت
استاد شما واقعا که در بهشت زنده گی میکنید.
واقعا هم .
به گفته دوستان منم مدتهاست که اکثر دوستان که قبلا بودم همراهشان را از دست دادم و اصلا نگرانشان هم نیستم .
و تنها دلیلش هم تفاوت فرکانس ها است .
وقتی که تغییر میکنیم جهان خودبخود بقیه کارهارا میکند و طبق قانون جهان هستی
کبوتر با کبوتر و باز و باز
را رعایت میکند .
خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی
خدانگهدار تان
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
تمام صحبت های استاد واقعا برای من عالی و فوق العاده است
هر چه بیشتر و بهتر بتوانم روی خودم کار کنم نتایج بهتری را بی شک به دست خواهم آورد
خداوند را ممنون هستم که من را به این قوانین آشنا کرد
همیشه از قدرت فکر و ذهن خودم غافل بوده ام
همیشه به این فکر می کردم که چکار کنم که زندگی من بهتر باشد و به دنبال کار و رفتاری بودم غافل از اینکه اصلا نیازی به کار خاص نیست بلکه همین که بتوانم ذهن و باورهای خودم کنترل کنم
آنچه را که می خواهم تجسم کنم
برای خودم یک تصویر سازی عالی و خوب داشته باشم
با این کار من بیشترین مسیر را رفته ام و آنوقت من به راحتی و آسانی می توانم به خواسته های خودم دست پیدا کنم
وقتی که من ذهن خودم را کنترل می کنم
وقتی که من می توانم افکار خودم را کنترل کنم
بی شک جهان هم به من کمک می کند و من را در آن مسیر هدایت می کند و حال من را خوب می کند
این روند بهترین نتیجه را برای من خواهد داشت
بی شک جهان هستی هم به ذهن و باورهای من نگاه می کند و در نهایت حال من را خوب می کند
همه چیز در دنیای من رقم خواهد خورد و من را به جلو می برد به شرط آنکه من بخواهم و دست به سوی خدای مهربان خودم دراز کنم
من می توانم به آسانی و راحتی به خواسته های خودم دست پیدا کنم به شرط آنکه بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم
بتوانم روی خودم و باورهای خودم حساب باز کنم
هر چه بیشتر و بهتر بتوانم روی خودم حساب باز کنم جهان هم بهتر و بیشتر به من کمک خواهد کرد
ترس های خودم را کنار بگذارم
روی باورهای خودم حساب باز کنم
از خودم و خدای خودم کمک بگیرم و دستهای او را در کار ببینم و از او بخواهم تا به من کمک کند
نگاهم به دیگران و اطرافیان خودم نباشد
من خودم خالق زندگی خودم هستم
پس می توانم هر جور که دوست دارم برای خودم بسازم
این را باید تمرین کنم تا بتوانم همیشه در ذهن خودم آنرا جایگزین کنم
یک درس برای امروز
من در مدار مناسب خودم باشم
خدای مهربان مسیر و جریان را برای من هموار می کند
او برای من بهترین و عالیترین است
همه چیز در دستهای هدایتگر او است
از او بخواهم
به او بسپارم
به او اعتماد کنم
این بزرگترین کاری است که می توانم و باید آنرا انجام بدهم
از امروز به خودم تعهد می دهم که در این مسیر روی دستهای او حساب باز کنم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بنام خداونده بخشنده و مهربانم
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و بانو شایسته مهربان قلب
من پذیرفتم که خودم هستم که خالق شرایط زندگیم هستم….
من هستم که خلق میکنم چه قشنگ و چه زیبا….
عجب قدرتی دارن اون نخواستهایی که تویه ذهن ما میان و همچیز رو مثل طوفان نابود میکنن
اره استاد همجا ما داریم خلق میکینم حتی زیر دوش حتی سرکار و حتی تویه جمع اره به این رسیدم من
کنترللللل افکار به قول شما سخت تر از کار کردن تویه معدن….
پس تکرار و مداومت تویه افکار که اتفاق رخ میده استاد اینرو تجربه کردم وقتی.تویه یه چیزی حرفه ای هستی حالا هر کاری که باشه…
وقتی یه نفر میاد بهت میگه بابا سختتته یه نیش خند میزنی و میگی باشه …
اینقدر به خودت اعتماد داری که خرفهای هیچکس برت تاثیری نداره….
حالا من بیام به اون افکار قشنگی که دوست دارم داشت باشم تمرکز کنم بزلر صدها نفر بیان بگن تو…
ولی من میدونم قانون اینه همین الانم همیشه اطرافیانم
بهم میگن تو خیلللی خوش بینی میگم نه خوشبین نیستم چون میدونن ایجوریه
و با خودم میگم قانوووون اینه
من باید فقد به چیزهایی که میخوام فکر کنم تنها و تنهااااا…
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست….
خدایا شکررررررررت شکرررررررردت خودت از حال دل بندهات اگاهی رب من صد هزار بار شکرت…
خدایا تنها راه رسیدن به تو به ثروت رسیدن است من میخواممممم خدایااااا با عشق میخوام دوستت دارم
برای همچیز شکرت خدا جون بووووووووس
من هر چقدر که سرمایه بخواد میزارم برای رسیدن به عشق مطلق…من میتونم به سادگی به راحتی چجور؟؟
با ایمان و توکل و با باورررررررررررررررر که من هستم خالق زندگیم هستم
عشق تویی تووووو رب من
خدایا شکرت برای تک تک نعمتهات الهی شکرت
استاد ممنونم ازت برای این تصاویری که پخش شد و چقدر لذت و حال خوب داشتی . از خونه حرف میزدن و اصن برات مهم نبود….
و حال دلت عالیه عالی و قشنگه الهی شکررر برای وجودت
خوراک همه ما سناریو ساختن برای نخواستهاست…
شرایط در هر لحظه قابل تغییر هستن و من میتونم تغییر بدم شرایط رو….
خداوند به من قدرت داده که زندگیم رو خودم بسازم…
چقدر قشنگگگگگ ما ادمهایی هستیم واکنشی و نسبت به همچیززززززز واکنش نشون میدیم این من هستممممم…
اره اره اره استاد ممنونم ازت بینهایتتتتتتتتتت دوستت دارم.
استاد به جراعت میگم پیرو اموزشهای شماااا 30 درصد هم بتونیم افکارمون کنترل کنیم به بهترینها میرسیم….
خدایا شکرت شکرت میتونم من به امید الله میتونم ….
من خالق صد در صد زندگیم و خلق میکنم زندگیم رو…
استاد به قول سعیده شهریاری دوره مقدس دوازده قدم…
من هم میتونم من هم میتونم….
من روز جمعه خودم رو خلق کردم ازمون رو قبول میشم به امید خدا میشم….
الهی شکرت رب من چون تو هدایتم میکنی به جوابهای درست…
همه چیز میتونه تغییر کن فارق از شرایط الانم…
به این شرط حسین با کنترل افکارت با کنترل وروریهات
پس تو میرسی به همین عشققققققققق
خدایا شکرت بینهایت
الهی شکرررر برای این دنیاییی قشنگ و فرکانسی الهی شکر….
من عاشق اب هستمممم طبیعت زیبااااا قشنگ و اب هوای عالی خدایا شکرت…
میاد استاد من خیلی دوست دارم تویه برجی زندگی کنم که خونم بالاترین طبقه اون برج باشه و لذت ببرم ویلامم داشت باشم و کیف کنم اوفشششش چقدر دلم قشنگ شد…..
الهی شکرت خدا که لبختد به لبم اوردی الهی شکرت برای این درخواستایی که تویه دلم گذاشتی و میدونم که میشه به امید توووووووو
دوستت دارم بوسسسسسس
خدا کارو انجام میده ادمها مناسب میان تویه مسیر من میااان….
و همچیز قشنگه و قشنگترو قشنگترو قشنگتر میشه به لطف رب..
استاد ماهم در رکابت میریم و به امید الله میرسیم به هر ان چیزی که میخوایم.
الهی شکرت برای این فایل و این اگاهیا چقدر لذت بخش بود خدا جون ازت عاجزان میخوام که کمک کنی که تمام اگاهیارو در زندگیم عملی کنم خدایا خودت کمک کن من نوکر درگاه تو هستم رب من خدایا مت بنده خوب تو هستم دوستت دارم دوستت دارم بوسسسس…..
استاد من هم همینجور شدم و دارم پی میبرم از بالا رفتن مدارم خدایااااا شکرتتتت شکرتتتتتت…
در پناه جان جانان رب العاالمین شاد سلامت و ثروتمند باشید
با عشق حسین عبادی بنده خوب خداااا……
به نام خداوندبخشنده و مهربان خداوند بزرگ فرمانروای جهانیان خداوند برنامه ریز هدایتگر و خیرخواه خداوند شگفتی ها
شیوا: سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همه ی دوستان
من فقط بند اول از توضیحات فایل درمورد تجسم خلاق رو خوندم و انقدر این متن تکان دهنده بود برام که دوست داشتم درموردش فکر کنم و بنویسم
چی شده که یک انسان تونسته یک نهنگ و یا یک شیر که صدهابار از خودش بزرگتر و قدرت فیزیکی بیشتری داره به خدمت خودش دربیاره؟جوری که بهش فرمان بده که از یک حلقه رد بشه و اون هم این کارو انجام بده!قطعا اینجا حرفی از توان فیزیکی و به زور وادار کردن نیست.اصلا مگه میشه یک حیوان رو به زور وادار کرد که یک کاری و انجام بده؟اصلا مگه میفهمه؟! تو حتی اگه اون حیوون رو هم بکشی و یا هزاران بار بهش بگی از توی این حلقه رد شو تا بهت غذا بدم، مگه اون میفهمه؟!
نه هرگز
پس چی شده که انسان هایی تونستن این کارو انجام بدن و میدن و از اون مهم تر نفر اولی که اون کارو انجام داده چطوری تونسته؟ نفر اولی که تصمیم گرفته که یک حیوانروکه درک و فهم اندکی داره و صدها بار از خودش قوی تر و بزرگ تره به خدمت خودش دربیاره کی بوده؟چطور تونسته؟چه روندی و طی کرده؟
بیاید اینجوری فکرکنیم که مثلا الان این اتفاق که انسان به زمان گذشته برگرده وجود نداره حالا من بهش فکر میکنم که چه خوب میشه اگر بتونم در زمان ها سفر کنم.بهش فکر میکنم چون یا به دلیل شنیده ها ، دیده ها، اتفاقات و …بهش علاقه مند شدم و یا به یک ناخواسته برخوردم و انگیزه گرفتم برای انجام این کار. پس بهش فکر میکنم و فکر میکنم و تصویر سازی میکنم در ذهنم ،از خودم سوال میپرسم و … یه جوابایی به ذهنم میرسه!عمل میکنم و انجامش میدم و بعدی و بعدی و بعدی. قدم به قدم ، تجربه ، کسب اطلاعات و بازهم خواسته های بیشتر برای راحت تر انجام شدن اون کار و یا سریع تر انجام شدنش و یا با لذت بیشتر انجام دادنش و بازهم جواب هایی به ذهنم میرسه و من عمل میکنم و انجام میدم و دوباره و دوباره و دوباره. تاجایی این روند ادامه پیدا میکنه که من تصمیم گرفتم ادامه بدم.
و حالا چند کلید واژه در این داستان به چشمم میاد؛
1.ما در هرکاری میتونیم نفر اول باشیم ما میتونیم اتفاقات رو خلق کنیم حتی اگر قبل از ما اصلا وجود نداشته ما میتونیم نفر اول باشیم همیشه در هرکاری نفر اولی وجود داشته در هر کسب نعمت و ثروت زیادی از هر روشی ، در هر رابطه ی خوب و فوق العاده ای از هر نوعی ، در هر توان فیزیکی خارق العاده ای و در هر انجام کار خاصی
2.خواسته، درخواست ، که از چیزی بوجود میاد که نیست اما تو اون رو میخوای نبودنش یک تضاده یک ناخواسته ست که یک خواسته از دلش بوجود میاد و تو علاقه مندی که اون خواسته به وقوع بپیونده
3. قدرت تفکر ، تجسم ، که هیچ انتهایی و هیچ محدودیتی نداره تو میتونی بدون هیج محدودیت مکانی بدون هیچ محدودیت زمانی بدون هیچ شرایط خارجی خاصی خواسته ت رو در ذهنت تصویر سازی کنی . خلق و رسیدن به خواسته اول در ذهن اتفاق میفته و واضح تر و شفاف تر میشه.
4.الهام، هدایت، اطلاعاتی که به ذهن میرسه .یکی هست که بهت میگه از هزاران هزار روش
5.ایمان، به اون چیزی که در ذهنت گفته شده که میتونه درست باشه میتونه تورو به اتفاق افتادن اون خواسته در خارج از ذهن و واقعیت دنیای فیزیکی نزدیک کنه
6.قوی بودن اون ایمان در حدی که تورو از جات بلند کنه که بهش عمل کنی ،فیزیکی.
7.اگاه بودن به این که هیچ اتفاق بزرگی یک شبه اتفاق نمیفته ایمان به این که هرچیزی که در ذهن قابل تصوره در واقعیت قابل خلقه ایمان به این که نتیجه ی هر قدمی خیره ، فهمیدن یک نکته ست ،پیدا کردن یک خواسته ی جدید در راستای خواسته ی قبلیه، هدایته برای پیدا کردن مسیر درست و در یک کلام ایمان به این که فازغ از هر نتیجه ای باید قدم بعدی و برداشت و ادامه داد
8.در هر شرایط میشه بازهم بهتر بود چطور بهتر؟چطور راحت تر؟چطور لذت بخش تر؟
9.بزرگ و بزرگ تر شدن نتیجه بی انتهاست اما تا وقتی که تو ادامه بدی.
ممنونم از استاد عزیزم و تحسین میکنم قلم طلایی مریم جان شایسته
خدایا شکرت
به نام خدا
سلام خدمت همه ی دوستان هم فرکانسیم،استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز
گام 26: خداروهزاران بار شکر که من رو در این دوره ی فوق العاده قرار داد و تونستم اگاهی های این فایل هارو دریافت کنم و معجزات پشت سرهم برای من رخ بده،خداروهزاران هزار بارشکر که زندگی من در عرض یک ماه اینقدرررر تغییر مثبت کرد که از شدت خوشحالی بعضی موقع ها گریه ام میگیره.توی این یک ماه خیلییی کنترل ذهن کردم، خیلیی سعی کردم به خودم قانون تکامل رو یاداوری کنم که عجله نکنم. ادامه دادم، پیش رفتم،تایم گذاشتم،ایمانم هر بار بیشتر وبیشترشد، دوست هام رو گذاشتم کنار، خودم رو با بقیه مقایسه نکردم، شبکه های مجازی رو قطع کردم،صبح ها زود از خواب بیدار میشدم که کنار کارهام این دوره رو هم گوش بدم و پیش برم، هر گامش خودم رو متعهد کردم که روندم رو کامنت کنم و معجزات از راه رسیدن.
خداجونممم شکرتتتت شکرررتتت
من نزدیک 2 یا 3 سال میشه که زیرکلاویه های پیانوم خراب شده و پولش برام جور نمیشد که بتونم درستش کنم. تابستون رفتم کلاسش رو ثبت نام کردم ولی هر بار برای تمرین کردن باید میرفتم اموزشگا تا بتونم از پیانوی اونجا استفاده کنم. کلی هزینه رفت و امدم میشد، کلی انرژیم گرفته میشد و یه روز کلافه و خسته رفتم پیش یه تعمیرکار پیانو که توی شهرمون حرف اول رومیزد.
خیلی معروف بود و همه میگفتن کارش خوبه و وقتی باهاش در مورد قیمت صحبت کردم بهم گفت 7 میلیون تومان و از یکی پشت تلفن شماره کارت گرفت، بهم داد که براش واریز کنم و پیانوم رو بیاد درست کنه. بهم هم گفت این قطعات قیمتش با دلار هست و اگه دیر اقدام کنی قیمتش میره بالا.
دیگه پیگیرش نشدم چون پولش رو نداشتم.
به لطف و کمک خدا با این دوره ی فوق العاده من هدایت شدم به یه شغل عالیی با درامد بالا و ساعت کاری خیلی کم.بخاطر شغلم خدارو بی نهایت بار ممنون و سپاسگذارم،خیلیییی بهم احساس عالیی میده و من رو راضی کرده خداروشکر.
درست کردن پیانوم چند ساله که توی برنامه هام هست و نمیتونستم بخاطر پولش درستش کنم.
5 میلیون تومن به کمک خدا جمع کردم و شروع کردم به پرس و جو برای پیدا کردن تعمیرکار.
میدونستم که اخرین بار بهم گفتن 7 تومن باید هزینه کنی ،میدونستم که دلار از اون موقع تا حالا خیلیی بالا رفته ولی اینا برای من مهم نبود. گفتم خدایا هدایتم کن تو برام جورش کن، همین جوری که هدایتم کردی به این شغل عالی،همین جوری که من رو توی مدار شنیدن اگاهی های ناب دوره خانه تکانی قرار دادی این رو هم برام جور میکنی. من نگران نیستم.
توی گوگل تعمیرکارهای پیانوی شهر خودمون رو سرچ کردم و به اولین شماره توی اولین سایت زنگ زدم.
یه پسر جوانی بود که بهم گفت هر اکتاو رو 700 هزارتومن میگیرم که 7تاش میشد 4میلیون و 900 تومن و 300 هزار تومن هم دستمزد میگیرم.
این درحالی بود که اون تعمیرکاری که تابستون رفته بودم پیشش، یک میلیون دستمزد میگرفت تا پیانوم رو درست کنه.
یکم ازش درمورد کارش سوال کردم و بعدش که تلفن رو قطع کردم گفتم خدایا من نمیدونم کدومشون کارشون خوبه،از طرفی هم خودت میدونی دل خودم با اون تعمیرکار معروفس که همه کارش رو تایید میکنن ولی پول اون رو ندارم.
خودت هدایتم کن،خودت راه رو نشونم بده.خودت برام بهترین رو قرار بده.
قیمتی که پسر جوان گفته بود خیلیی خوب بود و اندازه ی پول من بود ولی نسبت به کارش شک داشتم و نمیدونستم قطعه ای که برای من می یاره فیکه یا اصله.
اخرش براش دعا کردم و بیخیالش شدم و سپردمش به خدا.
اینم بگم که من نزدیک 3 یا 4 روز بود که طبق گفته ی استاد توی دفترم خواسته هام رو مینوشتم که درست کردن پیانوم یکی از خواسته هام بود. توی فایل معجزه ی تمرکز 100 در 100 بر هدف، استاد راهکاری رو برای رسیدن به خواسته ها گفتن که اولین مرحله نوشتن خواسته ها بود ومرحله ی دوم هم باور پذیری بود. من این دوتا مرحله رو 3 یا 4 شب بود که مینوشتم.
فرداش وقتی از دانشگا اومدم دوباره رفتم تو سایت همین تعمیرکار جوان و دیدم توی همون پاساژی که من تابستون رفته بودم، مغازه داره.
عکس هایی که توی سایتش بود رو نگاه کردم،یکی از عکس ها از همون اقاهی بود که گفتم توی شهرمون خیلی کارش خوبه و معروفه.
به پسره زنگ زدم،گفتم شما با فرد دیگه ای کار میکنید یا خودتون تنها کار میکنید؟
گفت بله من با پدرم کار میکنم
گفتم پدرتون اقای فلانی هستن؟
گفت بله من پسرشون هستم،بابام ارگ کار میکنن و من پیانو تعمیر میکنم.
خدای من، همین الان که دارم میگم بغضم میگیره، این پسر همونی بود که من دوست داشتم بیاد پیانوم رو درست کنه،این پسر همونی بود که تابستون پدرش شماره کارتش رو بهم داد و گفت 7 میلیون براش واریز کن ولی الان با قیمت کمتر یعنی 5 میلیون و 300 تومان میخواد پیانوی من رو درست کنه، همونی که من از خدا خواسته بودم و الان دیگه از کارش مطمئنم.(دلیل این هم که از فامیلی متوجه نشدم که این ها پدر و پسر هستن، این بود که افرادی که به من ادرس پدر رو داده بودن که کارش خیلی خوبه و….، برای فامیلی، اسم کوچیکش رو بهم گفته بودن نه فامیلیش رو)
وقتی از خدا میخوای اینجوری هدایت میکنه،همون ادم رو برای من قرار داد ولی با هزینه خیلی کمتر از قبل. تورم و بالا رفتن دلار هم برای من برعکس عمل کرد به جای این که قیمتش بیشتر بشه نسبت به تابستون که دلار کمتر بود،قیمتش برام کمتر شد، چون من از خدا خواسته بودم چون من اصلا کاری با بالارفتن دلار نداشتم میدونستم خدا قدرتش رو داره هر چی که میخوام رو بهم بده.
خدایا شکر به درگاهت، قدرتت رو شکر.
این اقا پسر اومد پیانوی من رو درست کرد، کارش فوق العاده خوب بود وپسر بسیار منصفی بود. 6ماه هم قطعاتش گارانتی داشت.
خدارو خیلیی شکر کردم، درست کردن پیانوم چندین سال بودکه ارزوی من بود و خدا به بهترین شکل برام انجامش داد و کلییی لذت بردم.
این از اولین مجزه ی فوق العاده
بریم سراغ معجزه ی دوم ؛)
عصرجمعه دوهفته پیش با خواهرم رفتیم یکی از پاساژای نزدیک خونمون،یه مغازه بود ته پاساژ،رفتم دیدم چقدرررر چیزای باحال داره،کلاه عینک دودی، کیف، کفش و…..همه چی داشت و جنس هاش خیلی خاص وخوشگل بودن.
یه عینک دودی برداشتم و وقتی زدم روی صورتم اینقدررر بهم می یومد که از شدت خوشحالی نفسم بند اومد. دقیقا همه ی اون ویژگی هایی که من برای عینک دودی مدنظرم بود رو داشت.سبک بود،شیشه هاش پولاریزه بود وخیلیییییی به صورتم می یومد و قیمتش هم فوق العاده بود.اصلا یه چیز فوق العاده.
چون پولم رو برای یه کار دیگه ای سیو کرده بودم، از مغازه اومدم بیرون ولی دلم موند پیش عینک دودی:(
فروشنده هم بهم گفت فقط همین از این کار هست و دیگه ازش نمی یاریم.
وقتی فایل استاد رو شنیدم که گفتن خواسته هاتون رو بنویسین و چه جوری رسیدن بهش رو بسپارین به خدا واین اولین مرحله باشه، اون چند شب عینک دودیم رو هم مینوشتم که خدایا من دلم مونده پیش اون عینک دودی، خودت برام نگهش دار که کسی نخره وخودت هم برام پولش روجور کن.
دو روز پیش خاله ام بهم گفت بیا بریم بیرون من میخوام لباس بخرم.باهاش رفتم و چند تا مغازه رو گشتیم و برگشت بهم گفت بیا بریم پاساژ نزدیک خونتون،همون پاساژی که عینک دودی داشت.
توی تاکسی که نشسته بودیم و داشتیم میرفتیم پاساژ، گفتم خدایا عینک دودی رو به خودت میسپارم، تو از خواسته ی دل من اگاهی.
یکی دو هفته ازش گذشته بود و گفتم اگه مونده باشه و کسی نخریده باشتش، خدا برای من نگهش داشته.
خیلی با ارامش با خاله ام رفتم مغازه هارو گشتیم،لباس ها رو براش دیدیم و وقتی به مغازه عینک دودی رسیدم رفتم داخل و دیدم عینک دودی دوستداشتینم هنوز اونجاست.
خداییی من هنوز کسی نخریدتش، خدا جونم شکرتتتتت تو این رو برای من نگه داشتی، باعشق تمام خریدمش و کلییی لذت بردم.
جالب بود که عینک دودیم فقط به صورت من می یومد و خالم میگفت واییی لیلا فقط به صورت تو می یاد،چقدرر خوشگل شدی و…..
من به خواسته ام رسیدم،من به لطف خدا نوشتمش و بهش رسیدم و وقتی توی پاساژ عینک دودیم رو توی دستام گرفته بودم گفتم ببین لیلاا رسیدن به خواسته به همین راحتی،این عینک دودی 2 هفته پیش آرزوی تو بود و خیلی بهش فکر میکردی، الان توی دست هات گرفتیش، مال خودته، خدا برات نگهش داشته و به همین راحتی بهش رسیدی.
خدایا شکرتتتتتت شکرتتتتتتت
چقدر این رسیدن به خواسته به آدم احساس فوق العاده ای میده،چقدرررر برای ادم باورپذیر میشه که اره میتونم به خواسته های دیگه ام هم برسم به همین راحتی،چقدررر من از این دوتا خواسته لذت بردم و خدا رو شکر کردم.
معجزه ی سوم زندگیم ثبت نام لاتاری بود؛)
استاد عزیزم من هم به زودی راهی امریکا می شم و می یام از زیبایی هاش لذت میبرم و کیف میکنم
روز چهاردهم آبان ماه 1403، یعنی یک روز قبل از اخرین مهلت ثبت نام لاتاری.
صبح تصمیمم این بود که برم دانشگا و کارهام رو انجام بدم و تایمی که داشتم حاضر میشدم، یه بحثی توی خونه شد و من خیلی ازحرف مامانم ناراحت شدم.
با خواهرم از خونه دراومدیم بیرون و خواهرم بهم گفت یه جایی رو پیدا کردم عکس لاتاری با قیمت خوب میگیره، تازه مغازه کناریش هم کافی نته که ثبت نام میکنه بازم به قیمت خیلی کمتر از جاهای دیگه.
من توی فکرم بود ثبت نام کنم و توی خواسته هام هر شب مینوشتم ولی اون تضادی که توی خونه با مامانم به وجود اومد من رو مصمم تر کرد که اره برو بنویس،تو داری روی باورات به لطف خدا کار میکنی و خدا همین جوری که 2تا از بهترین خواسته هات رو به راحتی بهت داد،این رو هم بهت میده و هدایتت میکنه به مهاجرت و آمریکا.
خلاصه ما رفتیم آتلیه عکاسی هیچ کس نبود و ما فقط بودیم. عکس خوشگل گرفتم و خیلی هم عکسم خوب شد،توی 10دقیقه عکس رو آماده کرد و رفتیم کافی نت و به راحتی هم ثبت نام کردیم.
اینقدررر ثبت نام لاتاری برام راحت انجام شد که من ایمان دارم خدا من رو هم به همین راحتی هدایت میکنه به آمریکا و از زیبایی هاش رومیبینم و لذت میبرم.
این ها فقط 3تا از معجزات بود، هر روزمن پراز معجزات و نشانه های عالیه، هر روز دارم کیف میکنم و از زندگیم لذت میبرم، هر روز اگاهی هارو با جان و دل گوش میدم و تعمل میکنم.
اول دوره گفتم الان هم میگم بزرگترین سپاسگذاری من ازاین دوره بخاطر اگاه کردن من در مورد اصل و فرع زندگی بود. چون قبلا توی مسیر فرعیات خیلی انرژیم سوخت شد ولی الان بی نهایت سپاسگذار خدام که اصل رو از طریق این فایل ها بهم گفت و دارم ازشون استفاده میکنم و لذت میبرم.
خانم شایسته ی عزیزم از شما بی نهایت بار بخاطر تدارک دیدن این دوره فوق العاده ممنون و سپاسگذارم،استاد عزیزم بخاطر وجودتون خدا رو بی نهایت ممنون و سپاسگذارم، چقدررررر شما لطف بزرگی به همه ی ما کردی که با دنبال کردن علایقتون و لذت بردن از کارتون، این اگاهی هارو به ما میدید و بهمون کمک میکنید.
خداجونممم، خالق من، الله من، رب من، رفیق من، ازت بی نهایت بار ممنون و سپاسگذارم که هدایتم کردی، دستم روگرفتی، نجاتم دادی و حال دلم رو خوب کردی.ازت ممنونم که این مسیر رو برام قرار دادی و کمک کردی بهتر باهات ارتباط بگیرم،بیشتر درکت کنم وایمانم به قدرتت بیشتر بشه ؛)
سلام به همگی به استاد عزیزممم و به خانم شایسته گل
داشتم به این فکر میکردم ک قبل از شروع این دوره من یه آدم دیگ بودم و حالا چقدر همه چیز در عرض یکماه در زندگیم تغییر کرد به لطف خدا
تقریبا یکماه پیش ک دوره شروع شد با اولین گام اینو درک کردم ک باید مسئولیت 100 درصد زندگیم رو بپذیرم چیزی ک من خیلی از استاد شنیدم اما درک نمیکردم
این سوالو پرسیدم از خودم ک من باید چیکار کنم ک این اصل رو توی زندگیم پیاده کنم؟
به زندگیم نگا کردم من برای 100،200 هزارتومن باید زنگ بزنم به بابام از اون پول بگیرم باید منتظر باشم ک اون پول دستش بیاد و به من ی مبلغی پول بده و باید همش با استرس و وابسته به یه نفر دیگ زندگی کنم
گفتم میخوام ک دیگ اینطوری نباشم و تغییرش بدم
اما واقعا نمیدونستم چطوری
یه کاری رو داییم قبلا برای رستورانش بهم پیشنهاد کرده بود اما ب خاطر باورهای اشتباه رد کردم
حالا توی گام اول با تمام وجودم میخواستم این اصل رو توی زندگیم پیاده کنم با مامانم صحبت کردم گفتم میخوام توی خونه اون کارو انجام بدم گف نمیشه من حوصله اون کارو ندارم و نمیخوام توهم انجامش بدی و شدیدا مخالفت کرد
سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم و از خدا کمک بخوام
دوسه روز بعد خواهرم بهم پیشنهاد داد ک بیا بریم اتاق زیرزمین خونه مادر بزرگ انجام بدیم، اول ذهنم مقاومت کرد و هیچ ایده ای برای انجام کار نداشتم ولی چون داشتم دوره رو کار میکردم گفتم درها باز میشه و خدا هدایت میکنه
هیچ پولی نداشتم هیچی
یه دستگاه دیجیتال قبلا توی دیوار آگهی کرده بودم و همون اوایل ک میخواستم کارو شروع کنم یه خریدار خوب براش پیدا شد، چیزی ک خیلی وقت بود گذاشته بودم ولی دقیقا اون زمانی ک ب پول احتیاج داشتم به راحتی به فروش رسید
یه مبلغی درحد 600، 700 تومن دستم اومد با همون مبلغ شروع کردم و همون روز عصرش با خواهرم رفتیم خرید
روز اولی ک شروع کردم میترسیدم، کلی استرس داشتم اما هر قدمی ک برمیداشتم احساس میکردم قبلش خدا اونجا بوده و برام همه چیزو مهیا کرده
توی اون زیرزمین سینک آماده، آب، ظروف برای کارم، یه اتاق گرم راحت و … هست و انگار خدا به طرز معجزه آسایی همه چیز برای این کار از قبل آماده کرده بود
اونجا مدت ها خالی بود و هیچ استفاده ای نمیشد یه حالتی شبیه انباری داره اما خدا من رو هدایت کرد تا بتونم ازش استفاده کنم بدون اینکه بخوام اجاره ایی بابتش پرداخت کنم با عشق اون اتاق رو به منو خواهرم برای کار، دادن ک همش لطف خداست
یه سری چالش ها توی کار بود ک هربار از دهن یه نفر راه حل اون چالش ها گفته میشد و خدا از طریق اون افراد آگاهم میکرد و راهشو بهم میگفت
از یه کار توخونگی راحت ک سه بار در هفته انجام میشه و صبح تا ظهر هم هست سودی به من رسید ک قابل باور برام نبود
اول کار من به ماهی یک میلیون هم راضی بودم ولی امروز که دقیقا یکماه از شروع کارم میگذره، 15 میلیون از این کار منو خواهرم سود کردیم
منی ک تا قبل از این 100 تومن هم از خودم پول نداشتم و کل پولی ک مال خودم بود اون یارانه ای بود ک هرماه واریز میشد
با اولین حقوقم ،1300 پول کلاس سازم رو پرداخت کردم و این بزرگترین معجزه زندگیم بود و کلی احساسم رو بهتر کرد از اینکه برای پرداختش از هیچکس پول نگرفتم
رفته رفته پولی ک از خونه گرفته بودم رو هم پرداخت کردم و بدهکاریم به خونه هم صفر شد
کم کم اون وسایل مورد نیازم رو خریدم، نمیدونم چطوری از حس پشت این کار بگم ک وقتی میری خرید میکنی میتونی راحت بدون استرس خرید کنی و افتخار کنی ب اینکه پول خودته بدون اینکه بخوای ب کسی جواب پس بدی
حتی من دوهفته پیش ی مبلغی به مامانم برای تمدید خونه پول قرض دادم
و یه معجزه دیگ هم دیروز برام رخ داد
4 سال بود ک پیانو خواهرم خراب شده بود و یه مبلغی برای تعمیرش میخواست ک جور نمیشد انجامش بدیم
هردو ما کلاس ساز میریم و برای تمرین پیانو، خواهرم مجبور بود بره آموزشگاه و از قبل وقت بگیره
گفتم هدف میذاریم ک اول پیانو رو تعمیر کنیم، به خواهرمم گفتم فعلا هیچ خریدی نکنیم اول باید این کار انجام بشه
از خدا خواستم که کمکمون کنه و پولشو برسونه
تابستون خواهرم زنگ زد به یه نفر ک بیاد وتعمیرش کنه گف 7 میلیون میگیرم پسرم رو میفرستم تعمیر کنه
دوباره ک چند روز پیش زنگ زدیم گف اون قیمت برای تابستون بود الان باید قیمت بگیرم چون با قیمت دلار نوسان پیدا میکنه
به یه جای دیگ زنگ زدم گف 14 میلیون :/
من فقط 6 میلیون براش جمع کرده بودم
توی گوگل سرچ کردیم ک ببینیم ی مورد بهتر و ارزون تر پیدا میکنیم
اولین موردی ک اومد رو زنگ زدیم یه پسره بود ک گف نمایندگی تعویض این قطعات رو من دارم و میام تعمیرش میکنم و با دستمزد حساب کرد سرجمع شد 5200
خیلی مورد خوبی بود اما باید مطمعن میشدیم ک قطعات اصل میاره
شماره کارت فرستاد و از روی اسمش فهمیدیم ک این آقا پسر همون آقایی هست ک تابستون بهش زنگ زدیم گف 7 تومن هزینش میشه و پسرم میاد تعمیر میکنه، پدرش قیمت رو خیلی بالاتر گفته بود اما خدا مارو به سمت ایشون که خیلی منصف تر بود هدایت کرد
و جالب اینکه گف فقط همین یه سری توی انبار مونده بود و بعد از این دیگ برامون نمیاد اگ هم بیاد قیمتش خیلی بالارفته
این معجزه ای بود ک دیروز اتفاق افتاد خدا مارو هدایت کرد ب یه نفر ک همون کارو با قیمت خیلی پایین تر انجام داد و کاری ک 4 سال عقب افتاده بود خدا پولشو رسوند و انجام شد
من و خواهرم تقریبا از شروع کار، خرجکردمون رو از خونه جدا کردیم و این هم گام خیلی بزرگی توی زندگیم بود
توی این مدت صحبت های استاد درمورد قانون تکامل خیلی بهم کمک کرد ک صبر کنم، تقلا نزنم و همون نتایج کوچیک رو ببینم
من این کارو با این باور شروع کردم که هرکاری پتانسیل یکسانی برای ثروتمند شدن داره و مهم نیست ک این یه کاریه ک از نظر بقیه لول پایین هست، مهم اینکه خدا روزی و برکتی توی این کار برای من قرار داده ک از حد تصوراتم هم بالاتره
خدارو با تمام وجودم شکر میکنم
و از استاد عزیزم هم بی نهایت ممنون و سپاس گزارم
قانون تجسم خلاق
1.جهت دهی آگاهانه افکارمان به سمت آنچه می خواهیم،
2.اول باید به قول خداوند ایمان به غیب را در عمل اجرا کنی تا دسترسی شما به آن ایده ها باز شود.
3.“تجسم خلاق” یعنی جهت دهی آگاهانه افکار بر خواسته و تمرکز بر آن. منظور از تمرکز بر خواسته یعنی پروراندن هر فکری درباره آن خواسته در ذهن است که شما را درباره آن خواسته به احساس خوب، احساس امید، احساس اطمینان و یقین می رساند و در این احساس نگه میدارد. در واقع ریشه اصلی تجسم، ایمان به غیب است. یعنی ایمان به نتیجه ای که از نظر فرکانسی به آن باور داری
4.“تجسم خلاق” یعنی استفاده آگاهانه از قدرت افکار برای ارسال فرکانس خواسته به جهان
*جهان راههای دسترسی به آن خواسته را برای ما باز کند و ما را در مدار دریافت آن خواسته قرار دهد. این یعنی هدایت.
5. وقتی ذهنت مقاومت داره این تغییر ذهنیت” باید از “تجسم خلاق” شروع شود. زیرا از نظر منطقی شما برای تجسم، نیاز به امکانات بیرونی نداری، نیاز به صرف هزینه نداری، نیاز به اقدام فیزیکی نداری. کافیست کمی ایمان درونی ات را فعال کنی تا از عهده فعال کردن تجسم خلاق بر بیایی. اما در ادامه، خواهی دید که معجزاتی رخ می دهد و شرایط به نحوی تغییر می کند که صدها اقدام فیزیکی و امکانات مادّی، قدرت انجامش را نداشتند.
6.به شکل ایده ها، راهکارها، هدایت هایی و دست هایی از طرف خداوند در مسیر شما ظاهر می شود
7.وقتی آنها را جدی می گیری و اقدامات عملی در راستای آنها را انجام میدهی، این نیروی ذهنی به ثمر می نشینند و در قالب خواسته تو در زندگی ات ظاهر می شود.
8.تجسم خلاق یعنی توجه به خواسته ها؛ یعنی «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»
*نشانه های از آن جنس خواسته در زندگی ات ظاهر می شود.
*ماندن در حس خوب باعث میشه آرام آرام تجربه شما از دیدن نشانه ها تبدیل شود به زندگی با واقعیت آن خواسته. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن یک خواسته برای ذهن است. زیرا ذهن ساخته شده تا شما را از کار بیهوده بر حذر دارد. بنابراین، تا وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر نداند، از هر ترفندی استفاده می کند تا مانع قدم برداشتن شما بشود.
9.با باور پذیری ذهن عزم جزم و انگیزه میاد
خوندنتجربه از تجسمخلاق از بخش قانون آفرینش ببین بازه
نکته ها
1.ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
$تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدن، تنها راهش
تمرین: بیایم با باور پرقدرت منطقی رو بسازم که بیشتر سپاسگزارتر میشمبا لذت تجربه نعمت های بیشتر مون
1.تضاد باعث روش شدن خواسته س
2.قدرت تجسم مثبت وقتی آگاهانه س معجزه میکنه
3.تمرین اگه حس نامناسب:
قدرت دسته منه و میایم زیبا میسازیم زیبا خلق میکنیم
پس آرامش داریم
آرامآرام تکاملی می تونیم این قدرت تجسم مثبت رو بیشتر ولذت بخش تر کنیم
و هر یه قدم کوچک اثرش فوق العاده س عزیز دلمممم
4.تمرین:
خوندن کامنت ها مث داستان خلق اتفاقات مثبت دوستان در سایت
بیشتر باور میکنم و با انگیزه بالاتر انجامش میدیم
*کاری به چطوری نداریم وقتی ذهنم داره خلق میکنه منم پرقدرت با عشق و لذت ادامه میدم
5.در مورد روابط عاطفی: درکش، اندامش، دستپختش و هر چی دلخواسته مه فراتر از حد تصورت هست و تجربه میکنی
6.جدیت در کنترل ورودی هام و باورهای پرقدرت مون
7.کاری به بقیه نداریم، سکوت و تمرکز روی باور پرقدرت مون
8.وقتی فرکانسم بهتر میشه آدمای بهتر هستن و با من همراهن
و رفتار آدما بهتر وبهتر میشه
و از بودن با هم لذت میبریم
9.جهان کمک میکنه به بهبود من و ازم حمایت میکنه و فقط کافیه لذت ببرم متمرکزتر و خوش باشم و بیشتر تجسم کنم و با خودم صحبت کنم برای تقویت تجسم
10.به خاطر تعهدم تعهدم تعهدم تعهدم نتیجه روعالی دارم
11.فارغ از عوامل بیرونی منم که خالقم
سلام به استاد عباسمنش عزیزم خانم شایسته محترم دوستان ارزشمندی که متفاوت از دیگران فکر میکنن متفاوت از دیگران عمل میکنن و متفاوت از دیگران نتیجه میگیرن و قابل تحسین و ارزشمندن برگزیده هستن ادمهای بزرگی هستن که میتونن این موضوع رو درک کنن و متعهد باشن که ما خدای هستیم در این کیهان که قدرت خلق زندگیمون رو داریم موضوعی که خیلیا نمیتونن اصلا بهش فکر کنن چ برسه باور کنن و قبول کنن گرچه درک و قبولش واقعا نیاز به تکامل و درک کردن داره تا برای ذهنمون منطقی بشه ولی گاهن به خودم میگم یغه خودتو نگیر عاشق خودت باش بی قید و شرط و همین جایگاه فرکانسیم که هستی هر ادمی نمیتونه باشه و بخاطر این میگم جای تحسین داره و کسای که تو این فرکانس هستن و کامنت منو میخونن بدونن ادمهای بزرگی هستن باید برای خودشون کف بزنن،تجسم که استاد در موردش صحبت میکنه واقعاااا تو زندگی من از وقتی که با قوانین اشنا شدم به شکل معجزه اسایی کار کرد و یادمه برای اولین بار وقتی گوشی جی فایو 2016قدیمی و ترکیده داشتم ان باکسین گوشی 12 پرومکس رو تو پیج استاد دیدم و خاسته من با جای که بودم 33 برابر فاصله داشت ینی گوشیم رو کی جی فایو بود 600 هزار تومن فروختم و 12پرومکس سفید که خاستم بود و گوشی بروز اون سال بود 33 میلیون خریدم ینی تقریبا 33 برابر ارزش گوشی که دستم بود ولی استاد همیشه میگه به خاسته ای ک برات بزرگ نباشه میرسی و برای ذهن من با اینکه هیچ پولی نداشتم بزرگ نبود من هرشب اون ویدو ان باکسین 12 پرومکس استاد رو میدیدم تجسمش میکردم که تو دستمه فقط رنگشو تو ذهنم تغیر میدادم چون سفید دوس داشتم گوشی استاد ابی بود و خلاصه تجسم میکردم که دارمش دارم ذوقشو میکنم ازش لذت میبرم دوربینای پشتشو نگاه میکنم و جالبه استاد میگه کامنت بزارین من همین الان که دارم کامنت میزارم حسم بهتر شد و بیاد اوردم که من هستم که توانایی خلق زندگیمو دارم و چی قشنگ تر از این به ادم حس قدرت حس ارامش حس اعتماد به خودش و خداوند رو میده میدونی احساس الانم اینه که من همون ادمم خدای منم همون خداست و چالشای الانمم باز میتونم با تجسم خلاقانه و با بیاد اوری این موضوع حل کنم و چقدر الان که کامنت دارم میزارم ارامش بیشتری رو دارم تجربه میکنم احساس میکنم باز دوباره دارم به خداوند اجازه میدم منو از طریق راهای که خودش میشناسه به خاستم برسونه و خلاصه تجسم اون گوشی و دیدن فیلم ان باکسین گوشی استاد رو هرشب با ذوق و با عشق میدیدم و اصلا به راهش و پولش فکر نمیکردم چون اصلا راهی به ذهنم نمیرسید پولی نداشتم فقط درک کرده بودم که اون چیزی رو که با ذوق و با حس خوب تجسم کنم و به راهش فکر نکنم و راهشو بسپارم به اوس کریم اون خودش بلده و اگر برای من بزرگ نباشه برای اونم بزرگ نیست پس میتونه انجامش بده و خدا بقول استاد شکل میگیره به اندازه باور من بزرگ یا کوچیک میشه و خلاصه خدا شاهده یک ماه کمتر زمان برد از اولین باری که ان باکسین 12 پرومکس رو دیدم تو پیح استاد تا زمانی که خریدم و تو دستم گرفتم و دوستم وقتی که میخاست سیم کارت گوشیمو برام بندازه گوشیمو گرفت و گفت گوشیت این بوده گفتم اره گفت پرواز کردیا و چ احساسی داری خندیدم و گفتم اره، ولی نگفتم که بابا من 1000بار تو ذهنم این لحظه رو تجسم کردم الان تو دست گرفتنش برام طبیعیه فقط کارکردش بود که جذاب بود، و چقدر خوبه ادم بیاد بیاره که خدا میتونه از راهایی که ما فکرشو نمیکنیم برامون راه گشا باشه ما رو به خاستمون برسونه زمانی که باور کنیم چقدر قدرت تجسممون بالاست و چقدر میتونه از راهای باشه که اصلا نتونی بهش فکر کنی فقط باید این اجازه رو بخدا بدیم ک وارد زندگیمون بشه و انجامش بده و سوپرایزمون کنه خدا میگه جهانی رو برای تو و تو رو برای خودم خلق کردم پس واقعا جایگاه ما کجاست چرا منه رضا گاهن فراموش میکنم و بخار همین استاد میگه این اگاهیا نیاز به تکرار نیاز به تمرین و توجه داره، خدا رو شاکر و سپاسگزارم بابت حضورش بابت استاد عباسمنش عزیز بابت این همه ادم متفاوت و خانواده بزرگ عباسمنش که لایق عشق لایق احترام لایق قدرت ثروت نعمت ارامش خوشحالی و سلامتی هرچی بیشتر هستن، شما رو به دستان قدرتمند و توانمند تک مالک ملک هستی میسپارم
به نام خدای عزیزم
سلام به استادان گرانقدر و دوستان ارزشمندم
خدایا شکرت که این فایل گرانبها رو هم در اختیارم قرار دادی. خدایا شکرت بابت این آگاهی های ناب.
فایل بیست و هفتم پروژه خانه تکانی ذهن:
همه چیز در این جهان ساده اس. قانون جهان هستی ساده اس. کل قانون کنترل ذهنه. از طریق سپاسگزاری، تجسم، نوشتن، توجه کردن به نکات مثبت و زیبایی ها و نکات مثبت خودمون و اطرافیانمون و ایجاد باورهای مناسب که باعث میشن ترسها و نگرانی های ما کمتر بشه و ایمان، آرامش، احساس رهایی و توکل ما بیشتر بشه. مثل باور فراوانی.
البته همین کنترل ذهن کار آسونی نیست ولی وقتی باور کنی که همه چیز همینه، خیلی مصمم تر میشی که بیشتر تمرینش کنی و هر بار توش مهارت بیشتری کسب میکنی.
ضمن اینکه خوشبختانه خداوند خودش تضمین داده که کلام خودش رو بالا میبره و نجوای شیطان رو پست میکنه. یعنی قدرت پیام الهی بالاتر از نجواهای شیطان هست پس باید امیدوار باشیم که احتمال اینکه بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم زیاده چون خدا خودش تو این زمینه کمکمون میکنه!
وقتی خواسته من واضح شد من فقط باید به خدا بگم خدایا من اینو ازت میخوام. نمیدونم چطور. خودت منو هدایتم کن به سمتش و بعد تجسم کنم که به اون خواسته رسیدم. (تجسم یعنی اطمینان و یقین به اینکه من به خواسته ام میرسم). بعد خدا بهم میگه چیکار کنم. من باید به حرفش گوش بدم و به ایده خدا عمل کنم. اینجوری قدم به قدم به خواسته ام نزدیکتر میشم و بهش میرسم.
پس خیلی مهمه که بچسبیم به اصل و درگیر فرعیات و حاشیه ها نشیم. مثلا دوره فن بیان یه حاشیه اس. چون فرکانسهای ما، نتایج ما و عمل به آنچه که میگوییم روی مخاطب تاثیر میذاره نه صرفا حرف های ما! پس تو کارتو درست انجام بده مشتری خودش میاد!