live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق - صفحه 47

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 477 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    استفاده آگاهانه از قدرت تجسم

    چقدر یک همزمانی خوبی رخ داده و اوهم اینکه امروز دقیقا تجسم کردن تمرین روز سیزدهم معجزه شکرگزاری من بود که تمرین این گونه بود که امروز ده مورد از خواسته های تان را بنویسید و درکنارش سه بار کلمه جادویی شکرگزاری را بنویسید. و قبل ازینکه در واقعیت به آن برسی در تجسم ات و در فکرت به او رسیدی و به خاطرش سپاسگذاری کن . و فکر می‌کنم که بهترین تمرین است که تاحالا انجام دادیم . تصور کن چقدر عالی که همه خواسته هاست داده شده برت و میگی خدایا شکرت بخاطر این نعمتی را وارد زنده‌گی ام کردی . و واقعا قدرت تجسم فوق‌العاده است، آنقدر حالم عالی می‌شود، وقتی خواسته هایم را تجسم می‌کنم.

    افکار گذشته ما، نتیجش شده زنده‌گی فعلی ما و اگر فعلا ذهن خود تغییر بدهیم، آینده را قسمی که دوست داریم رقم خواهیم زد.

    تضاد ها باعث ایجاد خواسته ها می‌شود و طبق قانون باید به هرآنچیزیکه می‌خواهیم توجه کنیم ، فقط کنترول ذهن . قدرت تجسم را دست‌کم نگیریم ، هرآنچه که بخواهیم با تجسم کردن و حرکت کردن به سمتش می‌توانیم جذب کنیم .

    خوبی تجسم اینست که اصلا در مورد مسیر بدست آوردن آن خواسته فکر نمی‌کنیم ، یعنی من اینگونه استم که اصلا در مورد مسیرش فکر نمی‌کنم، میگم خدا یکارش خواهد کرد.

    شرایط تغییر خواهد کرد. Dreams come true

    خدایا تنها تو را میفرستیم.

    و تنها از تو یاری می‌گوییم.

    خداره صدهزار مرتبه شکر برای این همه آگاهی که درین سایت وجود دارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 837 روز

    – گام بیست و ششم پروژه خانه تکانی ذهن –

    به نام خدای تجسم

    وقتی داشتم این آگاهی ها رو میشنیدم، دائم با خودم فکر می کردم که، مگه میشه اصلا آدم تجسم نکنه!؟ آدم بدون تجسم خلاق کردن چجوری زنده ست پس!؟ مگه ما برای هر روز و هر ماه و هر سالمون هدف نداریم که داریم هر روز براشون قدم برمیداریم!؟ خب قطعا که برای اون هدفا تجسم میکنیم، تصویرسازی می‌کنیم، اون لحظه‌ی رسیدن و تونستن رو بارها و هزاران بار با خودمون مرور می کنیم… اما بعد فهمیدم خب خیلی ها از تجسم کردن در جهت عکس خواسته هاشون استفاده میکنن. دائم به این فکر می کنن که اگر نشد… اگر نتونستم… اگر نرسیم‌… اگر اگر اگر… و با فکر کردن به این چیزها مدام حالشون بده و ناامید و مشکرن…

    اما دارم به این فکر می‌کنم که چقدررررر ما میتونیم از – درست تجسم کردن – در جهت خواسته های دلخواهمون استفاده کنیم.

    یادمه یه جا خوندم : هر چیزی که در زندگی واقعی ما پدیدار میشه، قبلش هزاران بار در ذهنمون ساخته شده.

    انقدررررر تجسم کردن بهم انگیزه و حال خوب تزریق میکنه که دائم میتونه منو هل بده به جلو برای یک قدم کوچک برداشتن در جهت خواسته هام.

    دیروز فایلِ – تمرکز 100 درصد بر هدف – رو گوش دادم و اونجا استاد میگفتن برای امسالتون اسم بذارید و اون اسم بشه هدف نامبروان امسال. هر روز براش یه قدم کوچیک بردارین. اصلا مهم نیست چه قدمی فقط اون استمراره مهمه که بتونید اون خواسته رو برای ذهنتون « امکان پذیر » کنید.

    من اسم امسالم رو گذاشتم « کنکور هنر »

    و الان با گوش دادن به این فایل داشتم فکر میکردم من چقدر از تجسم برای خواسته‌ی دانشگاه هنرم درست استفاده کردم!؟ دیدم خییییییییلی!

    تقریبا هر روز و هر ساعت دارم بودن تو دانشگاه موردعلاقمو تجسم میکنم و اون حس نابی که بهم میده منو میبره تو آسمونا. و درست بودنش رو از اینجایی میفهمم که فقط یه خیال خام و رویا نیست؛ بلکه این تجسم هر روزه داره بهم قدرت مضاعف میده که هر روز یه قدمی برای رسیدن به اون دانشگاه و اون رشته بردارم؛ هر روز بخونم، کارایی که باید رو انجام بدم و برای رسیدن بهش برنامه ریزی داشته باشم. چقدرررررر خوشحالم از این بابت.

    حتی میتونم جزئیات استایلم رو در چهار فصل تو دانشگاه تجسم کنم.

    حتی مدل راه رفتنم…

    مدل صحبت کردنم…

    کارهایی که تو اون دوران میکنم…

    روتین و سبک زندگیم…

    از صبح که بیدار میشم تا شب که میخوابم رو تجسم میکنم وقتی دانشجو ام…

    کتاب هایی که میخونم…

    فیلم هایی که میبینم…

    چند روز پیش رفتم موقعیت جغرافیایی همه‌ی خیابونای تهران رو درآوردم برای اینکه بدونم من وقتی میرم دانشگاه از کدوم مسیر میرم، خود دانشگاه دقیقا کجاست، چندتا در داره، دانشکده ای که من توش درس میخونم کجاست و … حتی خط های متروش رو هم درآوردم.

    چقدر حالم خوبه من این روزها.

    چقدر آرومم.

    دائما دارم قانون رو به خودم یادآوری میکنم.

    و تو عمل به کار میگیرم…

    چقدر لذت بخشه بر اساس قانون زندگی کردن…

    خدایا شکرررررررررت

    خدایا شکرت خدایا شکرتتتتتت

    سال بعد تو همچین روزایی میام از موفقیتم تو کنکور براتون میگم. و مطمئنم تا اون موقع کلللللی بزرگتر شدم، رشد کردم، فهمم نسبت به قوانین رفته بالا و پخته تر شدم در زندگی کردن

    خدایا شکرت خدایا شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    بنام خدا

    سلام،

    روز 141 سفر …

    خداروشکر میکنم بعد از یک وقفه ای که برای من در این سفر رخ داد مجدد بهش امروز برگشتم و این فایل عالی رو گوش دادم .

    البته من در این سفر نبودم ولی مجدد دوره ی 12 قدم رو آغاز کردم از اسفند و فروردین با اینکه شلوغ بود ولی قدم 2 رو تموم کردم و الان در اردیبهشت مجدد دارم این قدم رو دوره میکنم تا وسط ماه به لطف الله قدم 3 رو آغاز کنم .

    چون فایلهای تجسم رو خیلی گوش دادم و میخواستم خوب بفهمم هر بار گوش میدادم انگار باید دوباره از اولش گوش بدم .

    احساس عجیبی دارم با اینکه قبلا بارها تجسم کردم و بارها قبول داشتم حتی این قدم 2 رو من قبلا گوش داده بودما ، ولی انگار اولین باره ک دارم میشنوم این اگاهی ها رو ،

    خیلی عجیبه واسم الان این فایل استاد رو گوش دادم انگار که جلسه 2 و 3 رو گوش نداده ام …

    واقعا احساس عجیبی دارم که نمیتونم توصیف کنم .

    با اینکه من قبلا بارها گوشش داده بودم این فایل رو هم گوش داده بودم ولی انگار اولین باره میشنوم و انگار تازه وارد سایت شده ام حتی ، یه جنس خاصی از احساسات رو دارم که نمیتونم توصیف کنم .

    فقط میتونم بگم که مسیر پیشرفت و بهتر شدن یک مسیری است که هرگز تکراری نمیشه و همش درحال بهتر شدن هستی ، هر روز یک شروع جدید هست هر روز انگار تازه متولد شدی .

    هر روز

    خدا رو بهتر میفهمم بهتر درک میکنم قانون جهان رو بهتر میفهمم که تجسم و تمرکز چگونه مارو بزرگتر میکنه .

    اینها رو قبلا نداشتم و الان به مدد الله مهربانم دارم و دارم سعی میکنم این توانایی هایم را افزایش دهم .

    دوست دارم که به تمامی خواسته هایم برسم به اهدافی که دارم به رویاهایم برسم واقعا الان اونها رو در دسترس تر میبینم .

    رابطه ای ک با خدا ساختم خیلی بهتر شده و تازه دارم انگار مسیر رو شروع میکنم .

    خداروشکر میکنم برای این سایت برای این اگاهی ها برای وجودم برای وجودش برای همه چیز الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فاطمه اقبالی گفته:
    مدت عضویت: 318 روز

    به نام خدای راحتی ها؛

    ردپای من درگام 26(استفاده اگاهانه از قدرت تجسم خلاق)

    چطور با تجسم میتونیم اتفاقات زندگی رو رقم بزنیم

    یک سری ادم ها از انرژی دهنیشون غافل هستن و غافل از اینکه افکارشون قدرت داره

    ادما درگیر روزمره میشوند شرایط فعلیشون رو چقدر بد میدونن چون شرایطشون الان اینجوره اصلا الان نمیتونن به چیز دیگه ای فکر کنند همین هست وباید باهاش بسوزن و بسازن

    اونای ک باور دارند به خداوند و اونایی ک باور دارن ک افکارشون هست که زندگیشون رو رقم میزند

    میتونه شرایط متحول بشه نه اینکه عوض بشه

    همه ما از تجسم استفاه میکنیم اما اکثرمون به چیز های ک نمیخوایم تجسم میکنیم مثلا الان من چک دارم نمیتونم پاس کنم تجسم یعنی جهت دهی افکار به یک موضوعی در اینده نیست

    تجسم فقط وجه مثبت داره، و به همین دلیل هست ک چیزهایی ک نمیخوایم رو توی زندگیمون رخ میدهد

    وقتی نمیخوای یک اتفاقی برات بیفته ولی توی ذهنت داری بهش فکر میکنی دقیقا داری کار میکنی که وارد زندگیت بشه

    به هرچیزی توجه کنیم از جنس همون توی زندگیون اتفاق میفته

    افکار فاصله زمانی میخواد تا اثرش مشخص بشه اینجور نیست که الان به یک موضوع بد فکر کنی همون لحظه اتفاق بیفتد یک فاصله زمانی هست بین زمانی که شما فرکانس میفرستی و فرکانس تقویت میشه با یک بار فکر کردن اتفاقی نمیفتد

    با تکرار افراد در جهت افکار مثبت یا منفی اتفاق ها رخ میدهد وقتی یک فکری بارها و بارها تکرار بشه باور ایجاد میکند وقتی باور ایجاد میکند اتفاقات رو رقم میزند افکارمو مدیریت میکنم اگاهانه به ان چیزی ک میخواهم توجه کنم

    ثروتمندشدن معنوی ترین کاریه که میتونیم انجام بدیم

    افکار ما زندگی مارو خلق میکنه وقتی اگاهانه فکر میکنی و نمیزاری افکار منفی توی ذهنت بیاد وقتی یک خبر بد شندیدی از چیزی ک نمیخوای

    افراد معمولی شروع میکنن به تجسم کردن داستان ساختن توی ذهنش به خاطر اینکه اون پیامک داده و نمیدونه افکار تو میتونه اون خبر رو واقعی کنه

    کوچک ترین تغییر مثبت نتایج بزرگی رو ایجاد میکنه

    کوچیک ترین حرکت در سمت خواسته در مسیر درست نتایج بزرگی رو ایجاد میکنه

    وقتی ما کار میکنیم روی خودمون ادمای اطرافمون تغییر میکنه یک عالمه ادم از زندگیتون بیرون میره و سرت خلوت میشه ادم هاب با افکار نامناسب تنهایی خوبه و قانونشه قانون کبوتر با کبوتر

    ادم های ک توی فرکانس تو نیستن اززندگی شما بیرون میرن و این تنهایی فرصت خوبیه ک روی خودمون کار کنیم

    به جایی ک قدرت بدیم به عوامل بیرونی و مسئولین و …از قانون جهان استفاده کنیم و زندگی خودمون رو خلق کنیم اون جوری ک دوس داریم

    مولد بودن یکی از ویژگی های انسان موفق هست

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1279 روز

    به نام خدای بخشنده و هدایتگرم

    تجسم خلاق، خدای من وقتی فکر کردم ک من ب چه خواسته هایی رسیدم، یه آن بخودم اومدم دیدم من خیلی از اون رویاهام رو دارم زندگی میکنم و متوجه شون نبودم، یهو بخودم اومدم گفتم بنویس بنویس ک برا ذهنت منطقی بشه چطور بدیهی و خیلی طبیعی اون خواسته هات وارد زندگیت شدن.

    من الان ی اتاق نه یه واحد کامل خونه دارم، زیرزمین خونه مون، اتاقش، سیستم خوبی ک فایلا رو ببینم با صدای بلند، سکوت و آرامشش، تخت خوابم، حمام، دست شویی، خدای من کی باورش میشد ک منی ک همیشه از خدا درخواست میکردم ی اتاق برا خودم داشته باشم ولی الان ی واحد کامل دارم، توی حالش میز کار گذاشتم، فضای کافی برای همه چیز، سکوتش سکوووووت. وقتی شبها در سکوت و آرامش سرم رو میزارم رو تخت، وقتی دارم با تنهایی خودم نهایت لذت رو میبرم. من تنها نیستم من انقدر قوی شدم ک انگار مهاجرت کردم و اصلا وابسته هیچ کس حتی اعضای خانواده ام نیستم، وقتی فک میکنم ک اگر زیرزمین خونه نبود من دیوانه میشدم، وقتی میرم جایی دلم برای خونه ام تنگ میشه، دلم برا فایل گوش دادن تو سیستم ام تنگ میشه، دلم برا سکوت و خلوتش تنگ میشه.

    من الان دارم روی علاقه ام کار میکنم، و توی 5 روز 7 میلیون پول ساختم، از همون روز اول ورودی 1 میلیونی داشتم، وقتی ب هدایت های الله چشم گفتم، من انقده می ترسیدم از شروع این کار، میگفتم اخه چه جوری چه جوری میخواد اون پول وارد زندگیم بشه، مشتری از کجا، ایده فروش چیه، ایده عرضه محصول چیه، مردم چه طوری میخوان منو پیدا کنن؟ توی این دنیای شلوغ و متنوع من این وسط چیکاره ام؟ من یه دختر تنها چه طوری میخوام ی بیزنسو شروع کنم، چه طوری از هنر پول دربیارم؟ وقتی هیچ تشویق کننده ای نیست اطرافم، وقتی هیچ کس درک نمیکنه و هولم نمیده، ولی ایمان ب غیب هولم داد، همیشه اینطور بوده، توی تمام تصمیماتم خدا هولم داده، یه چیزی در من دیده، ی جنمی دیده ک میتونم تو گسترش جهانش سهم داشته باشم.

    خدا خودش طرح میشه، ایده میشه، خدا شکرت ک از پولی ک خلق میکنم خودم برا گسترش کارم هزینه میکنم، نیازی ب کمک مالی پدر ندارم، خودم بهترین قلمو رو میخرم، خودم باید یاد بگیرم خودم بهای خواسته هامو بپردازم، وقتی کلی لیوان خام میخرم و حسابم رو ب صفر می رسونم ینی ایمان دارم چندین برابرش بهم برمیگرده، چون من در راستای گسترش جهان و ثروتمند شدن دارم حرکت میکنم، پس لاجرم چندین برابرش بهم برمیگرده، من باید یاد بگیرم پول ام رو خرج کنم، برای بهبود کارم برای ارتقای کارم، از کم شروع میکنم ولی مطمئنم اینجوری نمیمونه، من آسان تر میشم، زندگیم روان تر و لذت بخش تر میشه، اینا ایده های اولیه اس.

    حتی وقتی میرم کوه من فقط روی کنترل ذهنم کار میکنم،مدام دفترم جلومه و دارم برا خودم و خدام مینویسم، من دارم لذت میبرم و مشتریا خودشون میان میخرن و میرن، و من فقط و فقط عشق دریافت میکنم، تحسین میشم، تشویق میشم، عزت نفس واقعی میسازم، احساس لیاقت واقعی میسازم، با عمل با اقدام با حرکت کردن، نه با توی خونه نشستن و فایل عزت نفس گوش دادن.ب جرئت میگم با اومدن این 5 بار کوه شخصیت من دهها پله رشد کرده و خدا میدونه این رشد شخصیت و بزرگ شدن ظرفم چه نعمت هایی رو در آینده نصیبم میکنه.

    این مولد بودن رو دوست دارم، هدف دارم، دنبال هدفامم، برا هر روزم هدف دارم، هی دارم طرح هامو ارتقا میدم، عاشق پول ساختن شدم در عین حال آرام هستم، دارم ب جهان فرکانسی ایمان بیشتری میارم، اینکه چطور خدا بنده های هم فرکانس محصول منو جذب میکنه، نه حرصی نه عجله ای دارم. من نمیخوام همه محصول منو ببینن، من نمیرم جایی ک شلوغ باشه، جایی ک همه باشن، من میخوام افرادی باشن باکیفیت ک ارزش محصول منو میدونن و باعشق و بدون پرسیدن قیمت میخرن، بلکه ارزش اون کار براشون با اهمیت تره، چون من باعشق اون محصولو درست کردم، با احساس لیاقت می فروشم شون، دوست ندارم محصولم دست هرکسی باشه، دوست دارم دست کسی باشه ک باهاش بهترین لذت هارو تجربه کنه، و بهشون میگم حتما لایق ش بودین ک خریدین اش چون من خیلی دوست دارم لیوانام رو، لطفا ازشون مراقبت کنید و دوست شون بدارید ؛)

    و می بینم چقدر مشتریام باکیفیت و باشخصیت هستن، من محصولم بسته بندی آنچنانی و شیک و پیک نداره، من محصولم رو جای باکلاس و پر زرق و برق نزاشتم برا فروش، من عشق چاشنی کارم هس، هر کسی ک در مسیر عشق و علاقه اش قدم برداره و عشق داشته باشه ب کارش مشتری هم مدارش جذب میشه، اصن سیستم راهش رو کج میکنه ک ب تو برخورد کنه، تو نمیخواد کاری بکنی، تو فقط احساس لیاقت ات رو بالا ببر، رو بهبود کارت تمرکز کن، مشتریا بهم میگن عشق توی کارت پیداس، آدم وقتی میبینه کارت رو میفهمه یه عشقی پشت شه، این کار خیلی خاصه چون کار دسته، لنگش پیدا نمیشه، چون یونیک و منحصر ب خودته. همون حرفایی ک من خودم ب خودم زدم رو بهم میگن، چندین برابر بیشتر.

    درسته از طرف اطرافیان تشویق نشدم ولی باااارها از غریبه ها از مشتریام عشقی دریافت کردم ک شبها گریه ام گرفته، ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی، خدا تو عشق میشی تو تحسین میشی تو تشویقم میکنی، تو ایده میدی، تو دستم رو حرکت میدی طرح بزنه، تو تو تو تو مشتری میشی، تو راحتی میشی، عزت میشی، پول میشی، همه کارو تو انجام میدی.

    من باید ثروتمند بشم، باید خودم ب تموم خواسته هام برسم، باید یاد بگیرم پول خرج کردن رو، پول خرج کردن نه فقط برا مایحتاج ضروری، برا لذت بیشتر بردن، دلم میخواد هر تفریحی هر لذتی هر رستوران هر کافه ای دلم خواس رو برم، هر سفری هر مکان زیبایی، هر تجربه هیجان انگیزی، هر ورزشی، همه اینا با پول حل میشه، پول خیلی تز مسائل رو حل میکنه، پول منو ب تو نزدیک تر میکنه، من شادترم وقتی پولسازترم، آرام ترم، عبادت آرامی دارم، ذهن بی دغدغه و بی نگرانی دارم، من هربار ک با پولی ک میسازم خواسته هامو برطرف میکنم احساس قدرت میکنم، وقتی از پولی ک از طریق علاقه ام دارم میسازم برا خودم چیزی میخرم پر از حس غرور و قدرت میشم، ب همه میگم خدا برام فروخت، خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    چگونه با تجسم می توانیم اتفاقات دلخواه خود را خلق کنیم؟

    -تجربیات زندگی ما قانون تجسم را تایید می کند

    -اغلب ما از قدرت تجسم و قدرت افکار خود غافل هستیم

    -روزمرگی ها و دائمی دانستن نتایج کنونی باعث می شود از قدرت افکار و تجسم خود غافل شویم

    -تنها باور به خداوند باور به خلق کردن اتفاقات دلخواه فارغ از عوامل بیرونی اشتباهات شرایط گذشته می تواند باعث تغییر شرایط و نتایج کنونی زندگی و تجسم رخ دادن اتفاقات مورد دلخواه ما شود

    -اغلب ما همواره در حال تجسم هستیم

    -تجسم چیزی جز فکر کردن به اتفاقات رخ داده شده ی آینده نیست

    -همه ی ما بارها و بارها از قدرت تجسم خود استفاده کرده ایم

    -با ایجاد باورهای مناسب انرژی فکری خود را به سمت خواسته هایمان جهت دهی و هدایت کنیم

    -اغلب ما با داشتن پیش فرض های ذهنی منفی انتظارات نامناسب از وقایع آینده انرژی فکری خود را به سمت رخ دادن اتفاقات منفی جهت دهی می کنیم

    -تجسم جهت دهی افکار به سمت رخ دادن موضوعی در آینده است

    -تجسم دارای وجه مثبت و منفی است

    -اغلب ما از قدرت تجسم در بعد منفی و ناجالب آن استفاده می کنیم

    -مراقب ورودی ها افکار و گفتگوهای ذهنی منفی باشیم و آنها را به سمت مثبت و خواسته هایمان جهت دهی کنیم

    -کنترل افکار در ابتدا به هیچ وجه راحت نیست

    -آگاهانه از موقعیت فعلی خود خارج شده و موقعیت دلخواه خود را تجسم کنیم

    -موقعیت فعلی ما چیزی جز باورها و افکار گذشته ی ما نیست

    -اگر قصد تغییر شرایط و اتفاقات کنونی خود را داریم در قدم اول بپذیریم تنها خودمان فارغ از عوامل بیرونی خالق زندگی خود هستیم

    -بسیاری از مواقع اتفاقات نامناسب را به صورت ناآگاهانه برای خود خلق کرده ایم

    -اغلب ما کنترلی بر افکار خود نداریم

    -زمانی که افکار مثبت در ذهن خود داریم مدت ها طول کشیده تا آن را به صورت اتفاقات مثبت تجربه کنیم

    -تنها با تکرار افکار در جهت مثبت یا منفی اتفاقات مورد نظر رخ داده که به آنها باور می گوییم

    -تکرار افکار باعث ایجاد باور و ایجاد باور باعث رخ دادن اتفاقات مثبت یا منفی خواهد شد

    -آگاهانه سعی کنیم بر خواسته های خود تمرکز کنیم

    -برای ثروتمند شدن باید باور کنیم به میزانی که ثروتمند می شویم نزد خدا محبوب تریم

    -اتفاقات زندگی ما به واسطه ی افکار و باورهای ما رخ می دهد

    -برای تغییر باورهای خود زمان هزینه و انرژی صرف کنیم

    -همه ی ما قادر به تغییر افکار و باورهای خود هستیم

    -تضادها و چالش ها با تغییر باورها تبدیل به نعمت ها و ثروت ها شده از طریق آنها خواسته های واقعی خود را می شناسیم و انگیزه برای تحقق آنها داریم

    -تضادها و چالش ها باعث رشد و پیشرفت بیشتر ما می شوند

    -زمانی که آگاهانه به خواسته های خود به جای ناخواسته ها توجه داریم به آنها دست میابیم

    -اغلب افراد هنگام مواجه شدن با ناخواسته ها درباره ی آنها داستان سرایی کرده و داستان آن را مرتبا در ذهن خود ادامه می دهند

    -تنها افکار ماست که می تواند ناخواسته ها را برای ما واقعی و تبدیل به خواسته های ما کند

    -شرایط در هر لحظه به نفع یا ضرر ما در حال تغییر است

    -به راحتی اجازه ندهیم ورودی های منفی اخباری که می شنویم ذهن و باورهای ما را تحت تاثیر قرار داده و از قدرت تجسم خود به ضرر خود استفاده کنیم

    -آگاهانه افکار و باورهای خود را خصوصا هنگام مواجه شدن با تضادها و چالش ها کنترل کنیم که البته به دلیل شکل گیری عادات و مسیرهای عصبی در ذهن کار راحت و آسانی نیست

    -اغلب ما به جای خلق شرایط دلخواه به شرایط نادلخواه واکنش نشان داده ایم

    -قدرت تنها در دست افکار و باورهای ماست یاد بگیریم از قدرت بی نهایت افکار خود به شکل مثبت استفاده کنیم

    -کنترل افکار و ذهن به هیچ وجه کار آسانی نیست و به همین دلیل کوچکترین تغییر در افکار و باورها نتایج بسیار بزرگی برای ما به همراه دارد

    -کمالگرا نباشیم و افکار خود را صفر یا یک مطلق ندانیم

    -در جهان مادی حد کمال وجود ندارد با کار کردن بر روی افکار و باورهایمان به تدریج نتایج زندگی به نفع ما تغییر میابد

    -کار کردن بر روی باورها و افکار طبق قانون تکامل به تدریج و به مرور زمان نتیجه بخش است

    -الگوهایی از افراد بیابیم که با قدرت تجسم خود خواسته هایشان را خلق کرده تا برای ذهنمان باور پذیر شود خلق خواسته هایمان با تجسم به راحتی امکان پذیر است

    -از قدرت تجسم خود به نحو احسنت استفاده کنیم و قدرت آن را نادیده نگیریم

    -خداوند قوانینی برای جهان تعیین کرده تا به راحتی بتوانیم شرایط دلخواه زندگی خود را خلق کنیم

    -هر لحظه می توانیم با تغییر افکار و باورهایمان شرایط و نتایج را به نفع خود تغییر دهیم

    -خواسته های خود را مرتبا در ذهنمان تجسم کنیم

    -هر آن چیزی که می خواهیم در ذهن خود تجسم کرده تا به فراتر از آن دست یابیم

    -نسبت به کنترل ورودی ها ایجاد باورهای درست در ذهنمان متعهد باشیم

    -همه ی رویاها به حقیقت می پیوندند

    -با تغییر باورها بدون شک و تردید به تمام خواسته های خود دست میابیم

    -ما خالق بی چون و چرای اتفاقات زندگی خود هستیم

    -به شیوه ی متفاوت از عموم جامعه فکر کرده تا متفاوت از آنها نتیجه بگیریم

    -به محض تغییر باورها تمام افراد منفی از زندگی ما حذف شده و تنها شدن نشانه ی بسیار خوبی از تغییر باورها ست

    -خداوند همواره قانون کبوتر با کبوتر باز با باز را رعایت می کند

    -به دنبال حذف یا ایجاد رابطه با افراد نباشیم با تغییر افکار و باورهایمان افراد مناسب به سمت ما هدایت شده و افراد نامناسب به راحتی از زندگی ما حذف می شوند

    -اگر افراد منفی از زندگی ما حذف شده اند نشانه ی واضحی از تغییر افکار و باورهایمان به سمت مثبت است

    -تفاوت فرکانسی بین ما و دیگران باعث می شود نقطه اشتراکی برای ارتباط با آنها نیابیم

    -عموم جامعه درک درستی از قانون ندارند و به همین دلیل به راحتی از زندگی ما حذف می شوند

    -از تنهایی خود لذت ببریم و از این فرصت که خداوند در اختیارمان قرار داده است به خوبی استفاده کنیم

    -با خودمان درباره ی خواسته هایمان صحبت کنیم

    -تجسم کردن باعث می شود از شرایط نامناسب کنونی خود خارج شده به شرایط دلخواه خود نزدیک شویم

    -قانون همواره جوابگو است

    -مانند کودکان خواسته های خود را مرتبا تجسم کنید

    -طبق قانون ثابت و بدون تغییر خداوند در صورت تغییر باورها و افکارمان اتفاقات مناسب برای ما رخ می دهد

    -به جای قدرت دادن به شرایط بیرونی بدانیم آنها را خودمان ایجاد کرده و خودمان می توانیم آنها را به نفع خود تغییر دهیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زری گفته:
    مدت عضویت: 754 روز

    به نام خداوند اجابتگر خداوند هدایتگر رزاق روزی دهنده

    سلام

    تجسم به نظرم اون چیزیه که من بیشترین نتایج رو ازش گرفتم آگاهانه و ناآگاهانه

    استاد شما چقدر درک بالایی از قانون دارین و چقدر خوب توضیحش میدین تنها کسی هستین که من این جمله رو ازتون شنیدم:تجسم چیزی نیست غیر از اینکه دارید به یه موضوعی فکر میکنید

    و چقدر این جمله تشخیص اصل از فرع رو راحت میکنه

    اینکه نری تو حاشیه و فقط تمرکزتو بزاری روی اصل که توجه به خواسته هاست

    اصل اینه که در هرلحظه نوع نگاهت رو به همه چیز به شکلی تغییر بدی که احساس بهتری بهت بده تو این ایام عید یه چیزی که با شرایط و اتفاقات برام خیلی بولد شد و خوب برام جا افتاد اینه که همیشه میشه جور دیگه ای نگاه کرد اوضاع هرچقدر سخت و بد باشه بازهم کلی نکته مثبت و کلی چیز هست برای سپاسگزاری

    اون اول که من تازه اسم قانون جذبو شنیدم و کتابهاشو خوندم چند وقت بعدش یه روز داداشم در اتاقمو باز کرد و یه کامپیوتر گزاشت روی میزمو رفت گفت این مال تو نو بود مال من بود من هاج و واج مونده بودم آرزوم بود ولی باورم نمیشد که بشه و از جایی که فکرشو هم نمیکردم خواسته من اجابت شد فقط با قدرت تجسم خلاق

    بعد از اون من این کارو ادامه دادم گاهی وقتا آگاهانه گاهی هم نا آگاهانه ولی به خیلی از خواسته هام رسیدم

    حتی در جهت منفی به بی نهایت ناخواسته رسیدم که با قدرت تجسم خودم خلقش کردم و هرچی بهش فکر میکنم بهتر درکش میکنم

    از مشتری هایی که پول نمی دادن چون من از قبل فقط به این فکر میکردم که الان میاد و پول نمیده یا از مشتری های که گیر میدادن سخت گیر بودن که چرا کار من اینجوریه اونجوریه و..‌.

    دوست دارم بیشتر در جهت مثبتشو بگم که به خودم این باورو بدم که امکان پذیره رسیدن به هر آنچه بخواهی من آرزوی یه گوشی موبایل داشتم و با تجسم دارمش من یه آدمی بودم که زندگیم به بطالت میگذشت ارزو داشتم یه کاری یادبگیرم یه کاری انجام بدم یه منبع درآمدی داشته باشم و بهش رسیدم بعدش آرزوم بزرگتر شد که برای بقیه کار نکنم برای خودم کار کنم و بهش رسیدم وسایل کارمو همش تصور میکردم گوشه اتاقم ولی گرون بود نمیدونستم چجوری از کجا اما شد خدا بهم داد اجابت شدم الان تو زندگیمه مدتهاست که دارمشون بعد از اون آرزوی مشتری های خاص با ویژگی های خاصی رو داشتم که اونارو هم تجربه کردم درآمدهای خاص میخواستم اونو هم تجربه کردم

    یادمه از بچگی آرزوی یه اتاقو داشتم که پنجره داشته باشه چون من تا زمان نوجوانیم اصلا اتاقی نداشتم کمدی نداشتم محیط شخصی نداشتم ولی الان اتاق من مثله بهشته در اتاقم رو به حیاطه و در کاملا شیشه ای از بالا تا پایین شیشه است این یعنی یه ویوی کامل از محیط روبروم حالا محیط روبروم چیه؟یه باغچه پر از گل و گیاه و درختای خوشکل و سرسبز و آسمان آبی پهناور هر روز یه ارکست سمفونی جانانه از صدای هماهنگ پرنده ها دارم که انگار وسط جنگلم خیلی لذت بخشه ،من درمورد این خواسته به بیش از اونچه که در بچگیم تصور میکردم رسیدم من فقط عاشق پنجره بودم ولی خدا منو لعلک ترضی کرد بهترین اتاق خونه بهترین ویو مال منه

    یه سفرهایی ارزوم بود که تجربش کردم دقیقا یادمه روی ارتفاعات ماسال اون بالا بالاها بودم صفحه گوشیمو باز کردم که از ویو عکس بگیرم دیدم ویوی روبروی من دقیقا دقیقا دقیقا بک گراند گوشی منه متحیر شدم باورم نمیشد اما خداوند پاسخ میدهد

    اگه بخوام مثال بزنم هزار صفحه هم که بنویسم تمام نمیشه باید تک تک وسایلمو بنویسم تک تک لباسهام حتی ایرپدم باورتون نمیشه چقدر تصورش میکردم ، حتی ماشینم وای وای ماشینم که یه معجزه بود تمام جاده هایی که رفتم حتی دوره هایی که از سایت خریدم باشگاهی که رفتم کلاسها و دوره های مختلفی که شرکت کردم ،رشدی که از لحاظ مالی کردم پول های بزرگی که وارد زندگیم شد پس اندازم …‌…‌

    من تازه میفهمم هر آنچه که به دست آوردم با قدرت تجسم خلاق بود و زمانی به دستشون آوردم که باور کردم که امکان پذیره که میشود زمانی محقق شد که من لذت بردم از همون چیزی که داشتم اونوقت خدا بهترشو بهم داد من به احساس رضایت رسیدم از لحظه حال و خدا اجرشو به شکل نعمت و ثروت و سلامتی و به شکل خواسته هام وارد زندگیم کرد

    این فایل باعث شد جور دیگه ای به داشته هام نگاه کنم به نعمتهایی که وارد زندگیم شده به دلیلی که این نعمتها وارد زندگیم شده متفاوت نگاه کنم

    اینکه میگین تضادها نعمته ،واقعاااا نعمته الان بهتر میفهممش که چقدر به سپاسگزارتر شدنمون کمک میکنه و اینکه قدر داشته هامون رو بدونیم منی که تا سالها حتی یه اتاق یا یه کمد شخصی نداشتم الان خیلی قدر اتاقم و وسایلمو میدونم منی که مدتها و شاید سالها پیاده بودم مسافتهای طولانی رو پیاده میرفتم الان خیلی بیشتر قدر ماشینمو میدونم منی که تو بچگیم در فقر بود آرزوی یه لباس و اسباب بازی و حتی آرزوی یه تیکه گوشتو داشتم الان خیلی بیشتر قدر شغلمو پولمو داشته هامو میدونم

    تقریبا ده روز پیش یه مشکلی برام پیش اومد که من دوست ندارم توضیح بدم تمرکز کنم رو نکات منفی ولی اوضاع جوری بود که من نفس نمیتونستم بکشم اصلا نفسم بالا نمیومد مثله یه ماهی که از آب میکشی بیرون بالا پایین میپره و داره میمیره منم نفس نفس میزدم و نمیتونستم نفس بکشم خلاصه که اون اتفاق خیلی سخت بود ولی خیلی سپاسگزارم که اون موضوع برام پیش اومد چون اصلا دیدگاه منو خیلی تغییر داد و منو خیلی سپاسگزارتر کرد خیلی باعث شد که قدر داشته هامو بدونم حتی قدر یه نفس کشیدنمو قدر یک نفس راحت یه نفس عمیق

    واقعا که قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری

    چقدر ما باید درسها بگیریم از این زندگی تا بزرگتر بشیم

    اگر میتونی نفس بکشی خوشبخت ترین انسان روی زمینی اگه میتونی راه بری ببینی بشنوی تو خوشبختی اینا سرمایه های زندگیمونن که باید قدرشونو بدونیم خانوادمون سلامتیمون شغلمون شخصیتمون اینا نعمتن اینا ثروتن اینا سرمایه ان مطمئن باش همین لحظه کلی نعمت تو زندگیت داری که نمیبینیش

    خدایا چشم مارو به روی نعمتهای زندگیمون باز کن

    من مطمئنم همینطور که به تمام این آرزوها و داشته ها رسیدم به هرآنچه که بخوام میتونم برسم هدف امسال من ساختن کسب و کار مورد علاقمه وارد شدن بهش و پیشرفت کردن توی اون کار و اولین هدایت من در مورد این هدف این بود که از قدرت تجسم خلاق استفاده کن همونطور که تورو به خیلی از خواسته هات رسوند به هرآنچه که بخوای هم میتونی برسی چون این قانون بدون تغییر خداونده

    خدایا شکرت

    درپناه رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    اکبر گفته:
    مدت عضویت: 1853 روز

    سلام هادی اکبری هستم وسپاسگذارخداوند هستم با سایت استاد عباس منش عزیز آشنا شدم و از طریق این سایت با قوانین جهان هستی آشنا شدم و مسیر مثبت و زیبا رو ادامه میدم و شاد و پر انرژی هستم

    شرایط الان من نتیجه تجسم و افکارم است ومن کاملا به این موضوع که استاد عزیزم بیان فرمودن ایمان دارم که به هر چیزی بیاندیشیم همان چیز در زندگی مان ظاهر میشود

    خدا رو شکر میکنم که هم فرکانس با خانواده بزرگ

    استاد عباس منش عزیز هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    فاطمه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    سلام

    جلسه بیست و ششم خانه تکانی ذهن:

    .غافل نباشید از انرژی ذهنی و افکارتون. درگیر روزمره نشید.

    موقعیت فعلی رو ابدی ندونید.

    .تجسم چیزی نیست جز اینکه داری به موضوعی فکر می‌کنی. باید این انرژی فکری رو هدایت کنید به سمت خواسته ها و اهداف تون.

    .تجسم کردن چیزی غیر از جهت دهی افکار به یک موضوع در آینده نیست. مراقب افکاری که به ذهن تون میاد باشید و آگاهانه به اهداف تون فکر کنید.

    .موقعیت فعلی شما چیزی نیست جز افکار گذشته شما. این قدم اول برای تغییره: این چیزی که الان داری رو خودت ساختی و خودت مسئولی.

    .من باید آگاهانه افکارم رو کنترل کنم و مدیریت کنم و به چیزی که می‌خوام توجه کنم.

    .تنها راه رسیدن به خدا، ثروتمند شدنه و خدا رو اون زمان می‌بینید.

    . سرمایه گذاری کنید روی این افکار و باورها.

    .الکی برای هر موضوعی، توی ذهنت داستان نساز از چیزی که نمی‌خوای. به ناخواسته بی توجه باش و ذهنت رو کنترل کن.

    .شرایط در هر لحظه در حال تغییره و تو داری این کار رو انجام میدی و میتونی همه چیز رو تغییر بدی فقط باید بخوای‌.

    .ما به هر چیزی واکنش دادیم. بیا تمرکز کن روی افکارت. قدرت دست توئه و همه چیز رو خودت بساز چون تو توانایی‌ خلق رو داری.

    . کمال گرا نباش. کوچکترین تغییر مثبت، نتایج بزرگ ایجاد می‌کنه.

    .دنیای مادی جایگاه صفر و یک نداره، یه جایی مابین این دوتاست.

    .تضادهایی که الان هست، اگه از قانون استفاده کنید و ازش انگیزه بگیرید و افکارت رو جهت دهی کنی به سمت خواسته ها، همه تضادها میشه نعمت.

    .ناامید نشوید و کاری به بقیه نداشته باشید و فقط تمرکزت روی خودت باشه و درمورد این آگاهی ها با کسی حرف نزن.

    .وقتی شما روی خودتون کار میکنید آدمهای دورتون تغییر میکنن و یه دوره تنها میشید و این بهترین چیزها که روی خودتون کار کنید و بعدا جهان آدمهای مناسب رو وارد زندگیتون می‌کنه.

    .تجسم کنید توی تنهایی و با خودتون درمورد خواسته هاتون حرف بزنید و درموردشون فکر کنید.

    .تعهد داشته باش به قانون یکسان جهان. به کسب قدرت نده و زندگی رو خودت بساز چون تواناییش رو داری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 870 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    دروووود به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون

    سلام به دوستان گرامی

    سالی خوب، سرشار از سلامتی، حال خوب ،ثروت، سعادت،درآمدهای بالا، کسب و کار پر رونق، خریدن خونه و ماشین مورد علاقه، رسیدن به عشق مورد نظر، اولاد صالح و مسافرت به هر جایی که مد نظرتون هست، و بهترین های عالم رو براتون آرزومندم.

    همه ما آگاهانه یا نا آگاهانه شرایط و اتفاقاتی رو برای خودمون رقم زدیم.

    مثلا من دوران مجردی، دوست داشتم همسرم متولد شهریورماه باشه. خصوصیات این ماه رو دوست داشتم. مخصوصا این جمله رو که خونده بودم: آتش عشقشون کم شعله، اما جاودانه است.

    من با قدرت تخیل همچین همسری رو جذب کردم.

    دوست نداشتم مثل بعضی ها، همسرم عشق آتشینی داشته باشه و زود فرو کش کنه./ خیلی ها از این موارد تو فامیل داشتیم.

    یا الان که فکر میکنم، یادم اومد که ما همیشه دوست داشتیم فرزند اولمون دختر باشه، همین اتفاق هم افتاد.

    خدا شاهده وقتی باردار شدم، همون موقع همسرم رفت بازار کلی گیر کوچولو رنگی خریده بود و می‌گفت بچمون دختره‌.

    وقتی هم سونو دادم، و متوجه شدیم دختره رفتم مسجد و دو رکعت نماز شکر خوندم. گفته بودم خدایا اگه حاجتم بدی میرم مسجد و به شکرانش دو رکعت نماز میخونم.

    در مورد فرزند دوم هم طبیعتاً دوست داشتیم پسر باشه که دیگه به قول معروف جنسمون جور باشه.

    دقیقاً همونی که خواستیم شد.

    یا تو کامنتای قبلیم نوشته بودم که وقتی با استاد آشنا شدم و وارد سایت شدم، دوست داشتم محل زندگیم تغییر کنه و از محیط قبلیم فاصله بگیرم.

    آگاهانه ورودی‌هام رو کنترل کردم، فقط به زیبایی ها توجه کردم و حال خودم رو خوب نگه داشتم و واقعا از صمیم قلبم از خداوند خواستم که کمکم کنه به راحتی و بدون کمک کسی من از شهرم به یکی از بهترین مرکز استان‌ها مهاجرت کردم.

    همه ی ما دیدیم که روی مردم هر استان و شهری یه برچسب و خصوصیاتی میزارن، من تا الان به لطف خدا جز خوبی و محبت و احترام چیزی ازشون ندیدم.

    من همیشه گفتم زیاد روی خودم کار نمیکنم، ولی به همین مقدار کم نتایج بزرگی از نظر خودم گرفتم.

    قبلاً قانون رو نمیدونستم، ولی الان که میدونم، میتونم زندگی خیلی بهتری داشته باشم‌

    الان اومدیم مسافرت، همون جایی که قبلا زندگی میکردم، بازم همون بساط بدگویی و غیبت، به فلانی کادو و سوغاتی نده، رفتارش اینجوریه، فلان کار رو کرده و … ولی من یاد گرفتم به خوبی‌های دیگران توجه کنم. و اگه انصاف داشته باشم باید بگم من از اون شخصی که اینا بدش رو میگن بدی ندیدم و خیلی وقت ها که همسرم سر کار بود و خونه نبود، کمکم میکردن، حتی من و بچه‌ هام رو گردش می‌بردند، یا بازم که دقت میکنم، اگه بچه هام مریض میشدن با ماشینش همراه خانمش و بچه هاش میومدند حتی جاشون توی ماشین تنگ میشد، ولی به خاطر اینکه به ما خوش بگذره همشون بودند و بعد از انجام کارمون ما رو میبردن به قول بچه ها دور دور و کلی میچرخیدیم و خوش می‌گذشت. چون من ذهنیت بدی نسبت بهشون نداشتم. انصافاً رفتارشون با ما خوب بود‌

    ولی بقیه روی بدیهاشون توجه می‌کنند و هر روز رفتار بدتری ازشون می‌بینند و دلخوری پیش میاد.

    اینجاست که باید به آموزش های استاد ایمان بیاریم، چون حرفش حقه.

    ولی من اومدم کامنت بنویسم. به خودم تعهد دادم از سایت فاصله نگیرم

    با وجود اینکه کلی خستم و نخوابیدم اومدم کامنت نوشتم و کلی توی سایت چرخیدم و مطلب خوندم و حالم خوب شد.

    خدا رو شکر میکنم که دارم روی خودم کار میکنم و دلم نمیخواد که مثل اکثریت جامعه باشم، هر جا میری این روزا از قیمت طلا و دلار میگن، که اصلا نمیخوام بدونم قیمتش چنده. و واقعا برام مهم نیست.

    استاد عزیز و گرامی، خانم شایسته مهربون و دوست داشتنی و دوستان عزیزم، بهترین سال رو براتون آرزو میکنم، الهی هر کی هر آرزو و خواسته ای داره بهش برسه، به راحت ترین و ساده ترین روش ممکن، ان شاءالله که همیشه حال دلتون خوب باشه و ایام به کامتون باشه.

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: