https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-29 02:36:522024-11-08 04:54:02live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
732نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
حمد وستایش مخصوص خداوندیست که رب و فرمانروای جهانیان است
سلام استاد عزیزم
سلام استاد شایسته جان
سلام دوستان جان
خدارا هزاران مرتبه شکرت که یه بار دیگه خداوند اجازه بهم داد بتونم در این سایت بینظیر احساساتم را بیان کنم
الان در مسیر برگشت از محل کارم هستم ،بعد یه شیف کاری شگفت انگیز که سرشار بوده از دیدن نعمتها و سپاسگزاری و اتفاق های مثبت و یونیک
استاد عزیزم برای من اینطوره که احساس میکنم فنر خواسته هام دیگه جمع شده و در حال پرتاب هستم ،پرتاب نه برای رسیدن ،برای ایستادن در حال و لذت از این مسیر بهشتی ،به قول رضا صادقی عزیز
وایستا دنیا ، وایستا دنیا من میخوام پیاده شم
و شمارش معکوس داره تکرار میشه و این دوره بینظیر و مقدس که خداوند منت بر ما نهاد و روزیمون کرد بی شک نقطه عطف زندگی من و خیلی از دوستانم خواهد بود و اصلا و ابدا با هیچ مبلغ مادی نمیشه بهایی براش تعیین کرد.سپاسگزارم با تمام وجودم
شما خدارا به بهترین شکل ممکن کادو پیچ کردید و از طرف خودش بهمون هدیه دادید.
از مترو پیاده شدم و سوار تاکسی شدم
اهنگ در حال پخش شدنه
آره مجنونم ای جونم با تو ارومم
تو چه کردی که هوایت نرود از دل و جانم
تو چه کردی که نچرخد به کسی جزتو زبانم
اگه من این دل و بستم به دلت با دل و جونم
همه میگن که تو لیلایی و من
مجنونم ای جونم من باتو آرومم
آره مجنونم ای جونم من باتو آرومم
تو چه کردی که کسی جزتو به قلبم ننشیند
به دو چشمم نرسد خواب تو را تا که نبیند
اگه من این دل و بستم به دلت با دل و جونم
همه میگن که تو لیلایی و من
مجنونم ای جونم من باتو آرومم
آره مجنونم ای جونم من باتو آرومم
اینم یه مهر تایید خدا جانَم
انگاری که خدا بینهایت از ما بیشتر عاشق ماست
فکر میکنیم ما باید عاشقش بشیم ولی زهی خیال باطل
عاشق اوست و نظاره گر و ناظر اوست از درون
استاد جانم این را به ضرس قاطع اعلام میکنم که شما در هر فایلی با فراغ باز همون اصل خارپشتی را به شکلهای مختلف و از زوایای گوناگون برای ما بازگو کردید و توی هر دوره ای افرادی که آماده شنیدن بودند شنیدند و حض کافی را بردند و زندگیشون دگرگون شد.
افرادی مثل اونهایی که ما میشناسیمشون
مثل آقای عطار روشنها،مثل خوش دلها،مثل کیانی فرها
مثل هادی و عرشیا ها و بسیاریشون هم الان به درجات بسیار باکیفیت تو زندگی رسیدند که اصلا رد پایی توی این سایت نزاشتند.
ولی چقدر من و خانواده توحیدی من در این سایت خوشبختیم
به میزانی که اصل را درک کردیم زدیم زیر میز
زدین زیر میز رابطه های درب داغون
زدیم زیر میز گشت و گزار های بی مورد در فضای مجازی
زدیم زیر میز آدمهای درب داغون دورو برمون
زدیم زیر میز نگاه کردن به نیمه خالی لیوان در این کیهان و فقط و فقط تعهد دادیم که نیمه پر لیوان این کیهان را نگاه کنیم
از آدمهایی که روابط عالی دارند
از آدمهایی که مثل اکسیژن ثروت داره به سمتشون میدوه
از آدمهایی که برای ثانیه ثانیشون ارزش قائلند
و اینقدر این زمانهارا مثل بالاترین و عظیمترین ثروت درک کردند و نشستن سر شون را کاملا گزاشتن روی زندگیشون و دارن کیفِش را میبرند.
اینهایی که گفتم حرف بود
اما برای عمل کردن مرد میدون میخواد که کمر همت را ببنده و جهاد اکبر را شروع کنه
هیچ ادعایی ندارم که من کمر همت را بستم ولی به میزانی که جهاد اکبر را شروع کردم دارم نتیجه میبینم
به خداوندی خدا شما استاد عزیز و استاد شایسته دستی از دستان خدا شدید و به خواسته قلبی ما جواب دادید و برای ما بهشت را توی همین دنیا به ارمغان اووردید و هدیه دادید.
استاد جان چقدر لذت بخشه نفس که میکشی و با هر دم و بازدم خدارا از اعماق وجودت حس میکنی
چقدرلذت بخشه وقتی از خواب بیدار میشی چنان شور و شوقی برای زندگی داری که نفست توی سینه حبس میشه از بینهایت داشته و بینهایت نعمتی که خدا برامون کنار گزاشته و فقط گفته عزیز دلم فقط دوست دارم ظرفِت را بیاری هر چقدر که دوست داری از حس و حال بهشتی برداری
اصلا محدودیتی توش نیست
هر چی حالِ خوبه مالِ تو
خدایا چه بهشتی برامون ساختی و بهمون گفتی ولی یادمون رفته بود
یه استادی برامون فرستادی، ماه ،نامبروان و توحیدی که حرفاش درست میشینه به قلب آدم
و با خودت
میگی این همونه که باید میشنیدم
الهی تو خودت گواهی که همه این هایی که گفتم با تک تک سلولهام و از اعماق وجودم گفتم.
الهی که حال دلتون اینقدر لذتبخش و توحیدی بشه که با هر نفس با هر قدم از سویدای وجودتون ذوق زده ذوق زده به سمت داشته ها و خواسته ها و دیدن هر لحظه خداوند دوان دوان برید و حالشو ببرید.
امروز خدا را شکر نشانه ها یکی پس از دیگری برایم میاد، واقعا وقتی که به این مدار رسیدم، دارم با اعماق وجودم بیانات استادم را بهتر درک میکنم،
اینکه استاد دائما در حال خوب و احساس خوب هست، این یعنی درک جهان هستی، این یعنی ورود به اقیانوس بیکران عشق، من چند روزی هست داشتم تمرکز و تجسم میکردم و از اعماق دلم از خداوند هدایت میخواستم، خدا را شکر دوره عزت نفس برایم شروع این حالت را رقم زد، و همچنین تمامی فایلهای استاد عزیزم، و کامنتها دوستان، یک هارمونی در من ایجاد کرده که فقط دلم باز شده که میخواهد خالصانه و به تنهایی کار کند،
استاد میفرماید از تنهایی لذت ببرید، من اتفاقا چند ساعت پیش فکر میکردم که چرا روابط ام محدود شده، منی که هرروز مهمونی، دورهمی، شب نشینی و سفرهای دسته جمعی داشتم، چرا الان دارم از. تنهایی لذت می برم، و میگفتم نکنه اخلاقم بد شده اکثرا از من دوری کنن(خنده) بعدا امروز که استاد عزیز فرمودن که از تنها بودن ناراحت نشوید، واقعا دیدم راه درست را میرم، یعنی اینطوری عرض کنم، دوستان قدیمی برایم خسته کننده شده اند، چرا که من هرچقدر به این موضوع فکر میکنم آقا من چه صحبتی با اونها داشته باشم، نه من صحبتهای اونها را تحمل میکنم و نه اونها، یعنی وقتی برادرم بهم زنگ میزنه، نیم ساعت برام حرف میزنه، بعد میگه اینها خیلی مهممه در زندگی، بعد من فکر میکنم میبینم این حرفها از پیش پا افتاده ترین حرفهاست، اخه حرفهاشون چیه مگه؟!!!!! بفرص میگه اقتصاد طوری شده اگه امسال خونه نخریدی دیگه تمام شد، وضعیت خیلی نامناسبه
بعد منی که صفر درصد با این حرفها سنخیت ندارم، ته دلم میخندم، و بعدا می بینم که، من بیگانه شدم، این بدین جهت نیست که من مغرور بشم و حرفهای اینها را نپذیرم، بلکه این بدین معنی هست که من خیلی وقت هست از اینگونه حرفها جدا شده و فاصله انداختم، شاید 5 سال پیش اینها حرف میزدند، من هم مشارکت میکردم ولی الان خدا را شکر مدار و فرکانسم کاملا تغییر یافته، و یک شخصیت دیگری ساختم،
خدا را شکر، دارم به آهستگی پرواز کردن راه استادم را میاموزم، ان شاالله بعد از اینکه نتایجم پر رنگ تر شد، میام با خوشحالی بیشتر تقدیم استاد عزیزم و شما دوستان خواهم کرد
خدا را هزاران مرتبه شکر که در این موقعیت و شرایط زندگی قرار گرفتم و به خودم آفرین میگم که از بدنه بیمار جامعه جدا شده ام و در این راه مقدس ودر میان دوستان ناب که همان راه رستگاریست قرار گرفته ام
در پناه خداوند همواره پرنشاط تر باشید،
استاد عزیزم با این حس حالی که در این فایل داشتین، من مجذوب عشق شما شدم و خیلی لذت بردم از احساس خوب شما، و اینکه این فایل را در اختیار ما میگذارین که میلیارها تومان ارزش دارد کمال قدردانی را دارم
چقدر حرفها و تکنیکهایی در این فایل ارائه فرمودین، که کلی درس زندگی برایم داشت،
قبلا که ناآگاهانه تجسم انجام میدادم همین چگونگی انجام دادن من را ناامید میکرد و افسرده میشدم
اما اما
چیزی که بتونی تجسم کنی و خودت را در نقطه ی پایانی ببینی و احساس کنی صدرصد اتفاق میفته
اگر میتونی تجسمش کنی میتونی خلقش کنی
اگر میتونی تجسمش کنی صدرصد اتفاق میفته صدرصد
اگر میتونی خودت را در نقطه ی پایانی رسیدن به خواسته هات ببینی صدرصد اتفاق میفته
صدرصد میتونه اتفاق بیفته ،چطور ؟
من نمیدونممممممم هیچکس نمیدونههههه
قانون میگه این اتفاق میفته و من هم ازش استفاده میکنم …
استاد آگاهی های این جلسه من را زنده کرد
استاد من پر انگیزه شدم
همین الان بعد از تجسمِ رسیدن به نقطه ی پایانی خواسته هام دارم کامنت مینویسم
غرق در حال خوبم
از دیروز که دارم جلسه دوم قدم دوم را یادداشت میکنم از دیروز بسکه حالم خوبه
تو خونه آهنگ میزارم میرقصم
خداشاهده اگر دروغ بگم
میگم میشه میشه این قانونشه
قانون دروغ نمیگه
اصلا من الان دارم دارمشون
من دارم زندگی میکنم با همون خواسته هایی که بهشون رسیدم
وااای اینا چقدر حالمو خوب میکنه
چقدر سرحال تر میشم وقتی میگم
دختر تو داری فرکانسشو میفرستی
یعنی اتفاقات داره رخ میده
اینا حال منو بهتر و بهتر میکنه
خداااایااااا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم
حالا میخام یه نمونه از تجسم هایی که انجام میدادم ناآگاهانه و بهش رسیدم را عنوان کنم .
من خیلی دوست داشتم کابینت آشپزخونه م های گلاس سفید و صفحه ش از این جدیدا باشه
چون من سال های قبل عکاسی میکردم کابینت فلزی داشتم و مناسب عکاسی و استوری پیجم نبود
و همیشه تو خواب و بیداری تجسم میکردم من دارم من اون کابینتو دارم ، و عکاسی های من تو اون آشپزخونه انجام میشه و من مشغول ادیت زدن عکاسا هستم و با حال خوب انجام میدادم
و اصلا اصلا اصلا به چگونگیش فکر نمیکردم این عمل ناآگاهانه بود
و همیشه دلم میخاست یخچال دوقلو رنگ سیلور داشته باشم
و تجسم میکردم درِ یخچالو باز میکنم
و اون عطر یخچال نو به مشامم میرسه
و اینو بارها بارها تجسم میکردم
دوستان نمیدونم باور می کنید یا نه
من الان دارمشون
میخاید چجوریشو بگم ؟ کاملا جادویی
ما پول کابینتو یخچالو مگه داشتیم ؟ هرگز
اما الان جفتشو داریم
سال 1401 یهو به همسرم گفتم طبقه بالایی خیلی آشپزخونش قشنگه کابینت زده فلان
اصلا باورتون میشه رفتن من به خونه همسایه هدایتی بود
همینو به همسرم گفتم ، گفت میخای ما هم کابینتو عوض کنیم ؟
گفتم آره چجوری ؟
گفت درست میشه
هر روز چندین کابینت کار میاورد میرفتن
تا اینکه یک شب یک کابینت کار اومد که یکی از دوستان همسرم معرفی کرده بود
اومد بالا اندازه گیری کنه و دوست همسرم این لحظه اومدن
من گفتم ببخشید میشه ازش بپرسین قیمتش چند میشه ؟
گفت شما چیکار داری ؟ اصلا حرفشم نزنید
گفتم آخه حداقل باید قیمتشو بدونیم
اشاره کرد اصلا کاری نداشته باشید
کابینت آماده شد اومد تو خونه ی من
چجوری ؟ از کجا ؟
باورتون میشه منم نمیدونم ؟
همون دوست همسرم همه ی کارها را انجام داد
هماهنگی های لازم انجام داد
من فقط عکس فرستادم این رنگ میخام .
این صفحه کابینت میخام
خودش رفت خرید
خودش پول پرداخت کرد
آخ از یخچال بگم ، چی بگم چجوری بگم ؟
من تو خونه نشسته بودم
خدایا تو شاهد بودی و هستی
تو خونه نشسته بودم ،مادر و خواهر دوست همسرم
میرفتن این فروشگاه اون فروشگاه
تماس میگرفتن : زهره خانم ما رفتیم این فروشگاه یخچالش خوب نبود
باسلام خدمت استاد عزیز و همه عزیزان وای خدا ، من امروز 2 بار گوش دادم و نگاه کردم این فایل رو با دقت خیلی خیلی برام جذاب بود همین ی دونه فایل کافی هست واسه استارت زدن برای تغییر باور ها خدایا شکرت چقد استاد با مثالهای خیلی ساده داره راه رو به ما به رایگان نشون میده درود به استاد که بدون داشتن هیچ الگویی فقط و فقط با تجسم و تغییر باورهاش به هر آنچه که میخواسته رسیده و الان چراغ راه هزاران نفر شده خداوند به مال و جان و زمانتون برکت بده استاد جان. ی خاطره از تجسم دارم میخوام واستون تعریف کنم در ضمن بگم که خانومم خرید کرده از سایت و داریم روی عزت نفسمون کار میکنیم دوستان سال 1400 قول دادم به همسرم و دخترم که ببرمشون دبی واسه تفریح خانومم استرس داشت چون دوران همون بیماری هم بود اونجا کشور غریبی بود و کلا امارات هم سفت و سخت میگرفت و رفتو برگشت باید تست میدادیم ،، همسرم میگفت شاید بهمون خوش نگذره شاید مریض بشیم و قرنطینه و این داستانها بگذریم هیچ تجربه ای هم نداشتیم از سفر خارجی همونجا به خانومم گفتم اصلا نگران نباش قرار نیست هیچ اتفاق بدی واسمون بیوفته خداوند هوامون رو داره و ی نفری رو میفرسته دنبال مون به خدا ی آرامش عجیب و غریبی داشتم از گفتن این جمله انگار از ته ته قلبم میآمد خلاصه تور رو ثبت کردیم و ی هتلی بود توی خیابان شیخ زائد خیلی دوست داشتم که اونجا رو رزرو کنیم ولی ی ده دقیقه پول رو دیر زدم و اونجا پر شد اولش ناراحت شدم ی ی ساعتی پکر شدم ولی دوباره سریعا پول رو واریز کردم و به خودم گفتم خدا بهترین جا رو واسم رزرو میکنه و دیگه کلا خودم رو سپردم به خداوند روز موعود فرا رسید و ما رفتیم تهران و بعد رفتیم دبی تا این که پرواز نشست و داخل سالن فرودگاه منتظر ترانسفر هتل شدیم وقتی اومد سوار ون شدیم و رفتیم هتل ،تور لیدر پاسپورتهای ما رو گرفت و داد به پذیرش و به طور عجیبی غیبش زد فقط گفت بنشینید صداتون میزنن و اتاق رو بهتون تحویل میدن ی دو ساعت گذشت و دیدم خبری نشد زبان هم هیچی نمیفهمیدم چند بار رفتم دست و پا شکسته به مسول پذیرش گفتم که اتاق رو تحویل بده فقط میگفت داره چک میشه منم اصلا نمیدونستم چی داره چک میشه ما هم چون بچه کوچیک داشتیم و خسته بودیم حقیقتا دیگه ناامید شدم یادمه آخرین باری که رفتم پیش مسول پذیرش و جواب ن شنیدم ی دفعه در هتل باز شد ی جوانی لباس عربی تنش بود به محض این که با من چشم تو چشم شد به من گفت مجید تو اینجا چیکار میکنی الله اکبر داشتم چی میدیم ی همسایه داشتیم تو شهر خودمون زاهدان به خدا حتی من اسمش رو هم یادم نبود اون اسم منو صدا زد و یادش بود ی 7 یا 8 سالی هیچ اطلاعی ازش نداشتیم هیچ هیچ هیچ بعد از خوش و بش بهم گفت مشکل چیه منم گفتم این هتل رو از ایران رزرو کردیم و الان اتاق رو بهمون تحویل نمیدن ،گفت اشکال نداره و چون زبان انگلیسیش خوب بود رفت پیش مسول و کارت ورود به اتاق رو گرفت و کل هتل رو بهمون نشون داد که کجا بریم واسه شنا، کجا بریم واسه صبحونه، کجا بریم واسه ناهار و شام، کجا سالن ورزش ،کجا سالن بازی کودکان هست و از اسناسور کلی اطلاعات داد که از ی طبقه به بعد کد باید بزنید که بره بالا کلا همه جزئیات رو گفت و بعدش گفت برید استراحت کنید من عصر میام میبرمتون شهر رو نشون میدم و لیدر رو هم بیخیال بشید خودم همه جا میبرمتون خداوند هر جا هست حفطش کنه لحظه ای که رفت من و خانومم مات و مبهوت بهم خیره شدیم گفتم دیدی بهت گفتم خدا یکی رو میفرسته دنبالمون دیدی به هر چیزی فکر کنی همون وارد زندگیمون میشه دخترم گفت قربون بابام برم که هر جا میریم یکی اونو میشناسه ………………..عصر که دوستم اومد بهش گفتم تو اینجا چیکار میکنی بهم گفت ما سال اولی که مهاجرت کردیم یک سال توی این هتل بودیم و هتل نوساز و تمیزی هست یکی از اقوام میخواد بیاد دبی امدم این هتل رو واسش رزرو کنم ببینید دوستان من نمیدونم توی دبی چند تا هتل وجود داره چند تا پرواز در طول روز میره و میاد .فقط توی دلم گفتم من از خدا خواستم ی نفر رو واسم بفرسته و اون نا ممکنها رو ممکن میکنه گفتم خدایا تو چقدر هوای منو داری داشت همه چی رو میچید اول هتل کنسل شد بعد لیدر غیبش زد بعد پذیرش اتاق رو تحویل نداد که من به دوستم برسم به خدا معجزه بود معجزه عصر هم آمد دنبالمون با ی ماشین خیلی خیلی خوب و کلا در اختیارمون بود بعد باباش امد هتل و ما رو به خونه خودش دعوت کرد ،خیلی خیلی انسانهای شریف و دوست داشتی بودن از اون روزها 3 سال میگذره با این که فقط و فقط از فایهای رایگان استاد استفاده کردیم ی زندگی راحت ی رابطه خوب با همسرم و دخترم دارم از لحاظ مالی از درآمد ماهی 100 میلیون رسیدم به ماهی 500 میلیون به تازگی دروه عزت نفس رو خریداری کردیم و داریم از مسیر لذت میبریم این فقط ی تجربه از تجسم بود بعدا ی خاطره از ساده بوقوع پیوستن آرزوها واستون تعریف میکنم که اونم خیلی جالب هست هر جای این کره زیبا هستید شاد و پیروز باشید عاشقتم استاد با اون صدای مخملی دوست داریم هر چقدر تشکر کنم کمه ممنون که هستید
سلام آقای مهرزاد.چقدر لذت بردم از کامنت زیباتون.چقدر خدا رو حس کردم اونجا که گفتی همسایه مون رو دیدم که اسم منو صدا کرد.چقدر خدا در لحظه به لحظه زندگی مون جاریه ولی ما درکش نمیکنیم.منم موردهای زیادی دارم از انسانهایی که لازمشون داشتم خدا به یه طریقی سر راهم قرارداده.من دوسال پیش با مسول بیمه کارداشتم فقط میخواستم ازش یه سوال بپرسم ولی تعلل کردم ونرفتم چند روز بعد داشتم میرفتم بهداشت صبح بود تا رسیدم سرکوچه مون دیدم اون خانم بیمه ماشینشو پارک کرده داشت شیشه هاشو تمیز میکرد که خیلی خوشحال شدم وسوالمو پرسیدم.یا اینکه اول شهریور میخواست بریم تهران دخترم میگفت خدا کنه یه بازیگر ببینیم که وقتی رفتیم تهران ویک روز که رفتیم پارک لاله همون ابتدای مشغول فیلمبرداری بودن که دخترم متوجه خانم کمند امیرسلیمانی شد که باهاش عکس گرفتیم وچقدرخوشحال شدیم که چقدر همزمانی ها رو خدا فراهم کرده تا این خواسته دخترم اتفاق بیفته.
و سلام به دوستان عزیزم در این محفل پرخیر و برکت الهی
من بعضی وقت ها یک سری چیزها که چشمم رو میگیرد، در سایت شکرگزاری میکنم
از نعمتهای مختلف و اعضای بدن و چیزهای دیگه
این بار به سراغ موبایل آمده ام
تقدیم به نگاه زیبای شما
======================================
🟡
سپاسگزاری های مربوط به نعمت موبایل
یکی از وسایلی که ما امروزه خیلی از آن استفاده میکنیم موبایل است
الان استفاده از موبایل خیلی برای ما عادی شده ولی تا چند سال پیش رویایی بوده برای خودش
من خودم یادمه که چند سال قبل، تا مدتها، صبح ها که می خواستم تمرین ستاره قطبی بنویسم می نوشتم خدایا شکرت بابت این موبایل عالی که نصیبم شده
یعنی جوری می نوشتم که به اصطلاح شکرگزاری قبل از رسیدن به خواسته بود ! چون اون موقع هنوز موبایل درست و حسابی نداشتم
ولی جوری می نوشتم که خدا تو رو در بایستی گیر کنه و به من بده چنین موبایلی رو ! :))
و از طرفی چون از انواع موبایل ها و امکانات آنها اطلاعات خاصی نداشتم، می نوشتم «موبایل عالی» یعنی موبایلی میخوام که همه چیز تمام باشه و انصافاً همینطور هم شد و آخرین مدل موبایل سامسونگ در آن زمان نصیبم شد، تازه آن هم به صورت هدیه!
خدایا شکرت
حالا میخواهم این وسیله ای که ما مرتب در شبانه روز از آن استفاده میکنیم و خیلی کارهای مان به آن وابسته است رو شکرگزاری کنم:
======================================
🟡
1. خدایا شکرت بابت نعمت موبایل
2. خدایا شکرت که اسمارت فون های امروزی یا همان تلفنهای هوشمند، فقط برای ارتباط با دیگران نیست و امکانات مختلف دیگری هم در اختیار ما قرار میدهد مثل فیلمبرداری و عکسبرداری، پخش فیلم و موسیقی، اینترنت، مسیریابی، ترجمه، سرگرمی، امکان استفاده از نرمافزارهای مختلف و انجام خیلی از کارهای روزمره
3. خدایا شکرت بابت تمام قطعات به کار رفته در موبایل
4. خدایا شکرت بابت نعمت داده همراه
5. خدایا شکرت که هر سال ، سرعت دسترسی به اینترنت بهتر و بهتر میشود
یادمه قبلاً باز کردن یک صفحه سنگین روی کامپیوتر چقدر زمان میبرد ولی الان همین کار رو در زمان کوتاه تر روی موبایل انجام می دهیم
6. خدایا شکرت که هر سال استفاده از اینترنت، روی موبایل راحت تر میشود
7. خدایا شکرت بابت تمام دانشمندان و محققان و توسعه گران و دانشمندان و طراحانی که کار با موبایل رو سریع تر و راحت تر میکنند برای ما
======================================
🟡
8. خدایا شکرت بابت قابلیت پخش فیلم و صدا از موبایل
9. خدایا شکرت بابت دوربین های جلوی موبایل
10. خدایا شکرت بابت دوربین های پشت موبایل
11. خدایا شکرت بابت قابلیت عکسبرداری و فیلمبرداری با موبایل
12. خدایا شکرت که موبایل من یک دوربین حرفهای هم هست و با آن چه فیلم ها و عکسهای عالی میگیرم
13. خدایا شکرت بابت سه قسمت دوربین یک گوشی هوشمند:
سنسور برای تشخیص نور
سنسور برای عبور نور
پردازشگر تصویر
14. خدایا شکرت بابت تنظیمات دستی دوربین برای گرفتن تصویر یا فیلم بر اساس سلیقه خودمان
15. خدایا شکرت بابت قابلیت زوم کردن دوربین موبایل
16. خدایا شرکت بابت تمام عکسها و فیلم های خاطره انگیزی که با موبایلم گرفتهام
مثل سفر ما به گتوند و دزفول، سفر نوروزی به مشهد، سفر به فردو، چه عکس هایی از مراسم جشم و عروسی و مهمانی ها گرفتهام
چه عکس هایی گرفتهام از غذاهای خوشرنگ و خوشمزه ای که عشقم برای مان می پزد و تزئین میکند
چه عکسها و فیلم هایی گرفتهام از خوشی های روزانه ام، از مناظر طبیعت و نعمتهای بی انتهای الهی
======================================
🟡
17. خدایا شکرت بابت عکس و فیلم هایی که از کودکی دو نور دیده ام دارم
18. خدایا شکرت که با دوربین موبایلم چقدر جلسات کاری مجازی داشته ام با مشتریان عرب و خارجی و مشتریان داخل ایران
19. خدایا شکرت بابت عکسهای زیبایی که از زعفران ها گرفتهام و برای دیگران فرستاده ام
20. خدایا شکرت که دوربین موبایل یک جورایی حالت یادداشت دارد و از بعضی مطالب و نوشته هایی که می خوام و بعداً نیاز پیدا میکنم، عکس میگیرم و ذخیره میکنم
(برم عکس و فیلم های گالری موبایلم رو ببینم و حال کنم و بنویسم برای خودم )
21. خدایا شکرت بابت سوئیچ آنتن گوشی
22. خدایا شکرت بابت میکروفون گوشی
23. خدایا شکرت بابت بلندگوی موبایل که هر چند بسیار کوچک است ولی با چه قدرت بالایی صداها رو پخش میکند
24. خدایا شکرت بابت سیم کارت گوشی
25. خدایا شکرت بابت سوکت سیم کارت موبایل
26. خدایا شکرت بابت SoC گوشی که یکی از ضروری ترین قسمت های موجود در گوشیهای هوشمند است
======================================
🟡
27. خدایا شکرت بابت حافظه ROM موبایل
28. خدایا شکرت بابت حافظه RAM موبایل
29. خدایا شکرت بابت قابلیت اضافه کردن کارت حافظه به موبایل
30. خدایا شکرت بابت تمام اطلاعات و عکس و فیلم هایی که در حافظه موبایلم دارم
31. خدایا شکرت بابت فولدر عباس منش که در موبایلم دارم و در آن چند فایل مهم استاد و فایلهای روزشمار رو می ریزم و هر وقت بخواهم در خیابان ، موقع پیاده روی، در مسافرت ، در دفتر ، در سفر یا هر کجا که بخواهم، گوش میکنم و می بینم
32. خدایا شکرت که با موبایلم هر کجا باشم میتوانم با دیگران تماس بگیرم و ارتباط برقرار کنم
33. خدایا شکرت که با موبایلم دیگران میتوانند هر وقت و هر کجا که باشم با من ارتباط بگیرند
34. خدایا شکرت که به یُمن موبایل، همیشه به فایلها و آموزش های گرانقدر استاد عزیزم دسترسی دارم
======================================
🟡
35. خدایا شکرت بابت لمسی شدن موبایل ها که نسبت به گوشیهای دکمه ای چند سال پیش ، خیلی بهتره و کار با آنها بی نهایت لذت بخش تر شده
36. خدایا شکرت بابت قاب موبایل
37. خدایا شکرت بابت گلس محافظ صفحه
38. خدایا شکرت بابت قابلیت نصب اپ روی موبایل
39. خدایا شکرت بابت تمام آی سی های به کار رفته در موبایلم . مثل اینها:
• آی سی سی پی یو
• آی سی شارژ
• آی سی هارد
• آی سی تغذیه
• آی سی لایت
• آی سی صوت موبایل
• آی سی دوربین
• آی سی وای فای و بلوتوث
• آی سی تاچ گوشی
• آی سی تصویر
• و……………..
======================================
🟡
40. خدایا شکرت بابت تمام قطعات به کار رفته در موبایل از جمله اینها:
• صفحه نمایش
• فیلتر آر.ایکس گوشی
• پردازنده SOC موبایل
• آی سی شارژ گوشی
• آنتن موبایل
• وایرلس
• بلوتوث
• پورت سیم کارت
• ویبره
• اسپیکر
• سنسورها
• دوربین های موبایل
• میکروفون
• بلندگو
• مادربورد گوشی
41. خدایا شکرت بابت رنگی بودن صفحه نمایش موبایلم. در گوشیهای قدیمی از صفحه نمایش تنها برای نشان دادن شماره تلفن و پیام استفاده میشد ولی الان و با پیشرفت تکنولوژی ، کارآیی صفحه نمایش خیلی بیشتر و بهتر و قشنگ تر شده
42. خدایا شکرت بابت باتری که تامین کننده انرژی موبایل است
43. خدایا شکرت که امروزه باتری های موبایل ، ظرفیت بالایی دارد و در زمانی کوتاه فول شارژ میشود
44. خدایا شکرت بابت ویژگی شارژ سریع باتری
45. خدایا شکرت که وقتی موبایل در شارژ است، درصد شارژ شدن آن را نشان میدهد
46. خدایا شکرت بابت سی.پی.یو یا پردازنده که مغز موبایل است و یکی از قطعات مهم آن میباشد
47. خدایا شکرت که به دلیل اهمیت CPU در موبایل، با یک صفحه آهنی با روکش نقره محافظت میشود
48. خدایا شکرت بابت جی.پی.یو یا پردازنده گرافیکی که بیشتر در پردازش محتواهای سه بعدی کاربرد دارد و محیطی سه بعدی را در نمایشی دو بعدی به تصویر می کشد.
======================================
🟡
49. خدایا شکرت بابت حافظه داخلی موبایل
50. خدایا شکرت بابت رم موبایل
51. خدایا شکرت بابت مودم گوشی
52. خدایا شکرت بابت انواع سنسورهای موبایل مثل اینها:
• سنسور اثر انگشت
• شتاب سنج
• سنسور نور
53. خدایا شکرت بابت سنسور ژیروسکوپ: از این سنسور برای تشخیص جهت چرخش صفحه نمایش و تنظیم خودکار تصاویر در حالتهای عمودی و افقی استفاده میشود
54. خدایا شکرت بابت سنسور مجاورت: این سنسور قادر است فاصله دستگاه تلفن همراه با اشیاء دیگر را تشخیص دهد. به عنوان مثال، وقتی تلفن همراه را به گوش میبریم، سنسور مجاورت دریافت میکند که دستگاه به گوش نزدیک شده است و در نتیجه نور روشنایی صفحه نمایش کاهش مییابد
55. خدایا شکرت بابت قطب نمای دیجیتال
56. خدایا شکرت بابت سنسور نور محیطی
57. خدایا شکرت بابت برد الکترونیکی PCB موبایل
58. خدایا شکرت بابت سوئیچ آنتن گوشی
59. خدایا شکرت بابت آی سی پاور گوشی
60. خدایا شکرت بابت LED گوشی که کار آن تولید نور روی صفحه کلید و مانیتور موبایل است
61. خدایا شکرت بابت موتور ویبراتور گوشی
======================================
🟡
62. خدایا شکرت بابت تاچ ال سی دی
الان که موبایل ها تاچی شده چقدر راحت تر و لذت بخش تر شده، نسبت به قبلاً که موبایل ها دکمه ای بوده
63. خدایا شکرت بابت درب پشت گوشی
64. خدایا شکرت بابت فریم گوشی = شاسی کلی موبایل
65. خدایا شکرت بابت خشاب سیم کارت موبایل
66. خدایا شکرت بابت شیشه دوربین موبایل
67. خدایا شکرت بابت برد شارژ گوشی
68. خدایا شکرت بابت قابلیت ویبره موبایل . که هر وقت بخواهیم میتوانیم بدون این که صدای زنگ موبایل یا آمدن پیامک بلند شود، گوشی بلرزد و ما از آن مطلع شویم
69. خدایا شکرت بابت قابلیت پرواز در گوشیها . که امواج الکترومغناطیسی رو کم می کنه و موقع خوابیدن من از آن استفاده میکنم
70. خدایا شکرت که میتوانم محل قرار گرفتن آیکون ها و اپ ها را در موبایل به دلخواه خودم تغییر بدهم
71. خدایا شکرت بابت بی نهایت برنامههای مختلفی که برای موبایل نوشته شده و هر کدام کار خاص خودش رو انجام میدهد مثل واتساپ، اعلام دمای هوا، فیلترشکن ها !
راستی! بچه های نسل جدید ! می دونستید که روی موبایل های قدیمی نمی شد هیچ برنامهای نصب کرد؟!
فکر کنم حتی تصورش هم برای شماها سخت باشد!
72. خدایا شکرت بابت ماشین حساب موبایلم
73. خدایا شکرت بابت نرم افزار عالی گوگل میت
74. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن ایمو
75. خدایا شکرت بابت ایتا
76. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن این شات
77. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن دیوار
78. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن اسنپ
79. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن نشان
واقعاً این نشان و کلاً برنامههای مسیریاب چقدر کار ما رو در سفر راحت کرده
مثلاً چند روز پیش که رفته بودیم بابلسر، از روی نشان هر جا می خواستیم راحت می رفتیم و نیاز به پرسیدن آدرس از کسی نبود
و نشان ما رو از چه کوچه ها و خیابان هایی قدم به قدم راهنمایی میکرد تا مقصد
خدایا شکرت
======================================
🟡
80. خدایا شکرت بابت مترجم گوگل در موبایلم
81. خدایا شکرت بابت ترون لینک
82. خدایا شکرت بابت برنامه ساعت در موبایلم که با آن میتوانم تایم بگیرم و یا ساعت بگذارم برای بیدار شدن
83. خدایا شکرت بابت قابلیت ارسال و دریافت پیامک در موبایل
84. خدایا شکرت بابت فروشگاه گوگل پلی
85. خدایا شکرت بابت گالری موبایلم . که پر است از خاطرات قشنگ
86. خدایا شکرت بابت مرورگر کروم در موبایلم
87. خدایا شکرت بابت هندزفری گوشی . که یک لوازم جانبی پرطرفدار و محبوب است
88. خدایا شکرت بابت رابط هندزفری یعنی قسمتی که هندزفری رو به گوشی متصل میکنیم و صدای قشنگ استاد رو می شنویم با اون
89. خدایا شکرت بابت رابط USB
======================================
🟡
90. خدایا شکرت بابت هندزفری نو و قشنگی که نصیبم شده
91. خدایا شکرت بابت تمام خبرهای خوشی که دیگران با موبایلم به من دادهاند
92. خدایا شکرت بابت تمام خبرهای خوشی که من با موبایلم به دیگران گفته ام
93. خدایا شکرت که دختر کوچکم گاه و بیگاه به موبایلم زنگ میزند و حالم رو می پرسه و میگه کی میای خونه؟!
94. خدایا شکرت که با موبایلم صدای قشنگ عشق هایم رو می شنوم
95. خدایا شکرت بابت تمام پیامک های خوشحال کننده ، مخصوصاً پیامک های واریز وجه به حسابم :))
درود بر شما آقا مهدی عزیز وبزرگوار که اینقدر زیبا و با ریزبینی خاصی شروع کردی به شکر گزاری ودیدن تمام زوایای گوشی و تلفن همراه
در کل سپاسگزاری همین کاریست که شما انجام دادید یعنی دیدن آنچه که به نطر دیدنی نیست یعنی توجه به آنچه در اختیارت است و چگونه از آن باید استفاده کرده .این یعنی شکرگزاری
نمی دانی چقدر با این کمنت ات حال مرا خوب کردی و مطمینم چند برابر این حال خوب به خودت بر میگردد، این یک قانون است…
خدایا شکرت بخاطر این شکرگزاری مهدی عزیز که حتی از قسمت هایی نام برد و شکر گزاری کرده که برای بار اول متوجه آنها می شوم، خدیا شکرت…
و این کمنت شما را ذخیره کردم تا ازین همه نعمت هایی که فقط توسط یک گوشی یک وجبی برایم فراهم شده غافل نباشم و همیشه به خودم یادآوری کنم…
میدانی سید مهدی جان!
این شکر گزاری شما مرا به یاد شکرگزاری امام حسین در دعای عرفه انداخت که نیمی از این دعای مبارک سپاسگزاری از خداوند است…دعای عرفه پر است از مثبت اندیشی و شکرگزاری خدای بی همتا…
فرازی ازین دعای زیبا:
پس وجودم را پدید آوردی از نطفه ریخته شده و در تاریکیهای سهگانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادی، و مرا در آفرینش وجودم گواه نگرفتی و چیزی از کار خلقتم را به من واگذار ننمودی؛ سپس برای آنچه در علمت از هدایتم گذشته بود، مرا کامل به دنیا آوردی و در کودکی و خردسالی در میان گهواره محافظت نمودی، و از بین غذاها شیر گوارا نصیبم کردی و دل دایهها را بر من مهربان نمودی، و مادران پر مهر را به پرستاریام گماشتی، و از آسیبهای پریان نگهداری فرمودی…
…
…
..و گوشم را سالم آفریدی، که صدای تو را بشنوم، و چشمانم را بینا ساختی، و پوستم را پوشاننده، و استخوانهایم را استوار، و عقل را در سرم قرار دادی…
سلامی گرم به استاد عباسمنش عزیزم و بانو شایسته مهربانم
خدااااایا مگه داریم اینهمه هدایت
دارم شاخ درمیارم نمیدونم چی بگم
چند وقت پیش، توی هدایتم بهم گفته شد روی قدم دو کار کنم و رفتم دیدم درباره تجسم هست
از اون روز دارم برای خواسته هام تجسم میکنم و هر روز فایل های اون قدم رو بصورت رندوم گوش میدم
و هی که گوش میدادم و اون اصرار استاد رو به تجسم میدیدم، داشتم با خودم فکر میکرم چرا استاد بیشتر درباره تجسم نمیگه
استاد که باور داره ، تجسم و شکرگذاری دو تا کامبینیشن عاااااالی هستن و فارغ از خیلی شرایط میتونه تغییراتی جادویی رخ بده چرا بیشتر درباره اش نمی گه
خلاصه هی هر روز به خودم اینو میگفتم که چرا استاد بیشتر درباره اش نمی گه
هی خواستم توی کامنت های هر روزم بگم و از استاد درخواست کنم اصلا یه دوره آماده کنه با تلفیق شکرگذاری و تجسم
باز گفتم احتمالا استاد سرش شلوغه به کامنت نمیرسه چون چند وقته کم میبینمش جلوی دوربین
یا دوباره که فایل قدم دو مخصوصا قسمت دو رو میدیدم به خودم میگفتم برم کامنت بزارم و بگم استاد خواهشا بیشتر درباره اش بگو
مخصوصا که من کتاب های نویل گادارد رو هم چند تاشو خوندم و دیدم ایشون میگن تخیل همون خداست که شما باهاش کانکت میشی وقتی تصویرسازی می کنیم
هی ایمانم بیشتر میشد به تجسم
و تا جایی رسیدم که توی یکی دو ماه گذشته کلا خدا به قلبم گفت که فقط شکر گذاری کن و تجسم کن
و حتی بهم گفته شد نتایج استاد عباسمنش با همین دو تا فاکتور هست : تجسم +سپاسگذاری با احساس
از اون به بعد که این آگاهی ها به قلبم وارد شد خیلی خیلی آروم شدم و نفس عمیق کشیدم و گفتم خوب دیگه داستان همینه باید توی این دو تا مورد قوی بشم
اینم بگم که ،گرچه همون موقع که این دوره برگزار میشد من همراه بودم و این فایل هارو میشنیدم ولی در فرکانس دریافت آگاهی هاش نبودم
و چون از نوجوانی درباره تجسم شنیده بودم ولی نتیجه ی بزرگی ازش نگرفته بودم چون درست انجامش ندادا بودم، زیاد بهش باور نداشتم ..
توی قدم دو که شنیده بودمش ازش گذر کرده بودم
وقتی تجسم میکینم روی ماده تاثیر میزاریم به گفته دکتر جودیسنزا …جهان اطراف ما ، جهان مادی هست و وقتی ما تجسم میکنیم به جهان امکان ها قدم میزاریم و با تجسم خودمون چیدمان انرژی ها رو تغییر میدیم به نفع خودمون و اون انرژی ها به شکل ماده ظاهر میشن در زندگی ما
بعد که خیالم از این موضوع راحت شد ، هر روز شکر گذار تر شدم که این آگاهی بعد از اینهمه مدت که توی سایتم به قلبم وارد شد …حالا خدا قلبم رو باز کرد و برام آسان کرد فهمیدن این جمله که /برو باورش رو بساز/
همیشه از استاد میشنیدم برید باورش رو بسازید …یا میگفتن رفتم برای فلان چیز باورش رو ساختم و توی زندگیم ایجاد شد …هی با خودم میگفتم پس من چه جوری دیگه باید باور ثروت بسازم من که اینهمه ساله دارم زیبایی و ثروت رو میبینم و تحسین میکنم …پس چرا نتایج بزرگ نیست
و من آسان شدم که درک کنم
باور ساختن یعنی بعد از اینکه برای خودت منطقی کردی ، اون باوری که بهش نیاز داری رو میلیون بار تکرارش کن تا وارد خونت بشه
تا زمانیکه انقدر تکرار نکنی که وارد خونت بشه هیچ اتفاقی در زندگیت نمی افته
تاکید میکنم هیچ اتفاقی نمی افته بر اساس تجربه من
و بعد که آسان شدم تا این حرف ساده رو درک کنم ، دیدم استاد صدها بار تکرار کرده که :
با صدای خودش باورها رو ضبط می کرده و همه اش توی گوشش بوده
و اینجا بود که بعد از آسان شدن درک این موضوع، فهمیدم راه ساختن باورهای جدید همینه
که اول باورهای خوب رو پیدا کنی و منطقی کنیشون و بعد اونها رو انققققققققققققدر تکرار کنی برای خودت که تا دهنتو باز میکنی فقط اون باورها رو بگی به اشکال مختلف
در این پروسه درک کردم که ، تا زمانیکه من درباره هر موضوعی نمیتونم کاملا با باورهای جدیدم حرف بزنم و هنوزم جسته گریخته میپرم توی باورهای قبلی ، نباید توقع داشته باشم شرایطم عوض بشه
مثلا ما الان یاد گرفتیم برای هر چیزی که میشنویم یا میبینیم سپاسگذاری می کنیم…اوکی
..بازم درک کردم که ،اگر همون زمان که دارم شکرگذاری میکنم دلایل شکر گذاریمو بدونم یعنی انقدر باورهایی درباره اون موضوع که دارم مشاهده میکنم رو تکرار کرده باشم(مثلا ثروت) که ضمیر ناخود آگاهم درستی اون رو پذیرفته باشه ، اون وقت یعنی شکرگذاری من واقعا شکرگذاریه و لق لقه زبانم نیست
از همون موقع که بهم الهام شد نتایج فقط با شکرگذاری و تجسم عوض میشه ، کتاب 28 روز شکر گذاری رو شروع کردم..هر روز که یه فایلش رو دارم گوش میدیم و بیشتر ذهنم داره نشونم میده ببین استاد عباسمنشم همینطوره ها
هی بیشتر بهم ثابت شد که من فقط باید توی این دو تا مورد قوی بشم ولاغیر
در این باره توی خواب هم چیزهایی بهم الهام شد و همون موقع بیدار شدم اونچه دیدم رو نوشتم توی دفترم
نمیدونم فقط من نتونستم درک کنم این موضوع باور سازی رو یا بچه های دیگه ای هم هستن
ولی من برای خودم هم خوشحالم هم ناراحت
خوشحال از اینکه ادامه دادم توی این سایت تا فهمیدش
ناراحت از اینکه چرا زودتر درکش نکردم که تا حالا نتایج بزرگی بسازم
از خدای خودم سپاسگذارم که اینطوری داره برام کار میکنه
چیزی که چند وقته هی دارم میگم پس چرا استاد بیشتر درباره اش صحبت نمی کنه رو
خانم شایسته نازنیم که شایسته گی برازنده اش هست مثل فرشته این لایو رو آپلود کرد
واقعا از خوندن کامنت بینظیر شما لذت بردم و سپاسگزارم که تجربیاتتون را به اشتراک گذاشتید
بند به بند مطالبی که فرمودید
مخصوصا این چند جمله درهای جدیدی به روی ذهن من باز کرد
و اینجا بود که بعد از آسان شدن درک این موضوع، فهمیدم راه ساختن باورهای جدید همینه
که اول باورهای خوب رو پیدا کنی و منطقی کنیشون و بعد اونها رو انققققققققققققدر تکرار کنی برای خودت که تا دهنتو باز میکنی فقط اون باورها رو بگی به اشکال مختلف
در این پروسه درک کردم که ، تا زمانیکه من درباره هر موضوعی نمیتونم کاملا با باورهای جدیدم حرف بزنم و هنوزم جسته گریخته میپرم توی باورهای قبلی ، نباید توقع داشته باشم شرایطم عوض بشه
راستش منم در مورد این باور سازی هنوز مشکل دارم هنوز نمیدونم باید چجوری باورهامو عوض کنم
وقتی کامنتت خواندم جواب سوالم رو گرفتم ولی بازم واقعا برام واضح نیست که چطور باورهامو تغییر بدم
من توی دوره عذت نفس شرکت کردم ولی نمیدونم نت برداری از اون دوره یعنی چی یا اون باورهایی که استاد میفرمایند چجوری باید برای خودم بسازم
من از گوش دادن و بعضی از تمرینها رو مثل تمرین اینکه در مورد منفیها حتی با خدا هم صحبت نکنید چه برسه به دیگران و غیره خیلی نتیجه گرفتم اینم بگم من هر موقع میخوام کامنت بنویسم ذهنم مقاومت میکنه و میخوام یه روز بشینم از نتایجم بنویسم
درباره باور سازی ،استاد خیلی مثال آوردن درباره موضوعات مختلف
که هر کی هر باوری رو نیاز داره یا بهتر ه بگم توی هر زمینه ای مشکل داره میره محصول مربوطه اش رو میخره
و شروع میکنه به گوش کردن فایلها
همین گوش کردن فایلها خودش باور سازیه
ولی برای اینکه سرعت بدیم بهش
میآییم و اون باوری که استاد در اون محصول داره ازش میگه رو برای خودمون منطقیش میکنیم
چطور؟
اینطوری که دنبال نمونه های واقعی ازش میگردیم در دنیای واقعی
مثلا باور اینکه در سن 60 سالگی هم میشه شروع کرد و موفق شد
ما باید بریم توی دورو اطرافمون بگردیم و نمونه هایی ازش پیدا کنیم که توی سن 60 سالگی یه کاری رو شروع کردن و موفق شدن.
اطرافمون اگر نبود گوگل کنید
دیگه خدا رو شکر گوگل دوست ماست و کلی اطلاعات خوب برامون داره
بعد که اونها رو پیدا کردی
هی به ذهنت بگو اون باور رو .
در این مثال اگر شما باورت اینه که با سن بالا نمیشه موفق شد ، حالا که نمونه اش رو پیدا کردی هی به ذهنت نشون بده و بگو ببین اینهمه آدم هستن که توی سن بالا شروع کردن و موفق شدن .
دنبال نمونه های یی در دنیای واقعی کلید کار هست بهش دقت کن
درباره نت نویسی پرسیدید
نت نویسی یعنی نکته برداری از مطالب مهم هر فایل
وقتی شما داری فایل گوش میدی
حتما یه سری نکات رو استاد خیلی روش تمرکز میزاره و زیاد تکرار میکنه
اونا رو بنویس برای خودت
یه سری نکات هم برای خودت مهم جلوه میکنه
اونارو هم بنویس
یا
از اون مهم تر
یه سری نکات رو استاد میگه و شما قبولش نمیکنی و ذهنت میگه نه بابا این نیس
اونا رو هم حتما بنویس
چون حتما از استاد شنید عبارت پاشنه آشیل رو
اون بخش هایی که ذهن شما باهاش مخالفت داره در صحبت های استاد همون پاشنه های آشیل شما هستن که خیلی باید روش کار کنید
همه اینها رو گفتم
اینم اضافه کنم که
وقتی باوری که میخواهی تغییرش بدی رو پیدا کردی در خودت
و براش نمونه منطقی پیدا کردی
حالا باید تکرارش کنی
با احساس خوب باید تکرارش کنی
چون دیگه حالا فهمیدی باوری که قبلا داشتی اشتباه بوده و شما باور درستش رو با سند و مدرک پیدا کردی
رفتی کلی توی اطرافیانت گشتی نمونه پیدا کردی
یا به شکل های مختلف نمونه پیدا کردی
حالا که داری باور ها رو میگی با احساس خوب با خودت تکرارش کن
تا وارد ضمیر ناخود آگاهت بشه
همونطور که ما یه موردی توی خیابون میبینیم، بعد که می آییم خونه هی با خودمون فکر میکنیم
و در بعضی مواقع آنقدر درباره موضوعی که دیدیم فکر میکنیم که مثل همون برامون اتفاق می افته
به همین دلیل باید مراقب ورودی های ذهنت باشی و زرنگ باشی مطالبی که به دردت میخوره رو واردش کن
چون فکر و ذهنت آنقدر اون ورودی رو بزرگ میکنه که بعد از یه مدت میبینی توی زندگیت رخ داده …خیلی چیزهایی که همین الان توی زندگیمون داریم یه همین طریق وارد زندگیمون شدن ،یا خواسته بوده یا نا خواسته .نکته اش اینه که قبلا بهش توجه کردیم
بعد بهش فکر کردیم
و از اون به بعد ذهن آنقدر بزرگش کرده که واقعی و فیزیکی شده توی زندگیمون
قدرت ذهن رو دست کم گرفتیم
واسه همین اینجاییم
از وقتی درک کنیم اون چیزی که توی کارتن های بچه گیمون به عنوان غول چراغ جادو بهمون نشون میدادن همون ذهن ماست
من هنوز کامل فایل رو نگاه نکردم اما یه سری از کامنت های بچه ها رو خوندم
منم خیلی وقتا وقتی تجسم میکردم واقعا نتیجه میگرفتم حتی قبلا که قانون رو نمیدونستم اون تجسم های بد و منفی که برام اتفاق می افتاد
ولی امروز میخوام درباره یکی از خواسته هام بگم که برای خودم بزرگ بود
خب من شنا بلد نبودم
کلا از شنا کردن خیلی میترسیدم
هر وقت هم میرفتم استخر فقط اروم داخل اب راه میرفتم
از طرفی چون استخر ها خیلی از خونه ما دور بودن اون زمان رفت و امد خیلی برام سخت بود و خب خیلی کم پیش میومد بتونم برم استخر و خیلی هم دوس داشتم شنا یاد بگیرم و بخاطر اون دوری و اون ترس این خواسته محقق نمیشد
تا اینکه کنار خونه ما یعنی دقیقا پیاده روی دو دقیقه ای تا خونمون یه سالن خیلی بزرگ بود که میگفتن برای یه سازمان خاصیه و استخره
منم تو ذهنم بود که ایکاش میشد از این استخره بتونم استفاده کنم چون خیلی به خونمون نزدیکه و خب برام راحت بود
تا اینکه من دوره احساس لیاقت شرکت کردم یه چند ماهی گذشت تا اینکه یه روز داشتم از کنار اون سالن رد میشدم دیدم یه بنر زدن که استخر برای عموم آزاد شده
وای منو میگی انقدر خوشحال شدم
به دخترم گفتم یه سانس بریم ببینیم چجوریه
تمیزه ؟؟خلوته ؟؟
واقعا خیلی استخر تمیز و خوبی بود
خب منم گفتم چی از این بهتر برم کلاس شنا ثبت نام کنم
بالاخره ثبت نام کردم و امروز جلسه سوم بود
وای استاد با اینکه من خیلی ترس داشتم و البته شنیده بودم که مربی های شنا یهو آدمو میندازن تو اب تا ترست بریزه
گفتم نه برای من اینجوری نمیشه
انقدر مربیم خانم خوبیه که نگو و جالبه مدام بمن میگه اول باید به ترست غلبه کنی و خیلی با حوصله اس
منی که توی نیم متر هم پاهامو نمیتونستم از کف استخر جدا کنم امروز توی دو متر شنا کردم
البته ترس داشتما اما دوره احساس لیاقت و تجسم خیلی بهم کمک کرد
مثلا قبل از جلسه دوم دراز میکشیدم رو زمین چشمامو میبستم که یعنی رو آبم و این باعث شد راحت تر اینکارو بدون کمک مربی انجام بدم
یا وقتی میدیدم بقیه خیلی بهتر شنا میکنن مدام صدای شما میومد تو گوشم که من نمیدونم اونا از کجا شروع کردن مهم اینه من با اون همه ترس الان تو سه جلسه اینقدر پیشرفت کردم
مقایسه نکردن ؛ خودمو تشویق کردن باعث شد ترس هام کمتر بشه و با ذوق بیشتری تمرین کنم و البته تجسم که خیلی زیاد بهم کمک کرد
استاد اگه دوره احساس لیاقت نبود شاید من ادامه نمیدادم مثلا میدیدم بقیه خوبن من مثل اونا نیستم و اون مقایسه باعث میشد خجالت بکشم و هم پیشرفت نمیکردم هم ادامه نمیدادم و ترس هام بیشتر میشدن
و جالبه وقتی یه خانمی به مربی داشت میگفت فلانی معلومه خیلی میترسه
مربیم گفت اون جلسه اولشه با ما نباید مقایسه بشه ما چند ساله داریم شنا میکنیم و هر بار اینارو بمن میگه
چقدر جالبه که وقتی رو خودت کار میکنی این مدل آدما رو هم جذب میکنی
جمله ای شدیدتکونم دادوبهانه ای که خیلی ازماها منشااتفاقات زندگیمون میدونیم این بود.
((﴿توتاثیرگرفتی تو باورکردی )))
بازهم باوجوداینکه دیگران مثل پدرومادریا جامعه روی ماتاثیرمیذارن ولی مابایداینجازرنگ باشیم وتاثیرروبدون فکرقبول نکنیم بدون فکراینکه ببینیم جزقوانین جهان وخداهستن یانه بعدبپذیریم این میشه تاثیرمثبت
اگردیگران باعث هدایت من به این مسیرشدم چون درنهایت من میخواستم من باورکردم این راه رو من ایمان داشتم دیگران دستی از دستهای خدابودن خالاممکنه همین دیگران راه گمراهی روبهم نشون بدن بازهم خواست خودم هست که دیگران پیداشون شدوراه گمراهی رونشونم دادن خودم خواستم وقبول کردم وانتخاب کردم این مسیر رو
درمورداین یه تیکه جمله ساعتها بحث کرد وحرف زد وتوضیح داد
به نام خداوند بخشنده و مهربانم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حمد وستایش مخصوص خداوندیست که رب و فرمانروای جهانیان است
سلام استاد عزیزم
سلام استاد شایسته جان
سلام دوستان جان
خدارا هزاران مرتبه شکرت که یه بار دیگه خداوند اجازه بهم داد بتونم در این سایت بینظیر احساساتم را بیان کنم
الان در مسیر برگشت از محل کارم هستم ،بعد یه شیف کاری شگفت انگیز که سرشار بوده از دیدن نعمتها و سپاسگزاری و اتفاق های مثبت و یونیک
استاد عزیزم برای من اینطوره که احساس میکنم فنر خواسته هام دیگه جمع شده و در حال پرتاب هستم ،پرتاب نه برای رسیدن ،برای ایستادن در حال و لذت از این مسیر بهشتی ،به قول رضا صادقی عزیز
وایستا دنیا ، وایستا دنیا من میخوام پیاده شم
و شمارش معکوس داره تکرار میشه و این دوره بینظیر و مقدس که خداوند منت بر ما نهاد و روزیمون کرد بی شک نقطه عطف زندگی من و خیلی از دوستانم خواهد بود و اصلا و ابدا با هیچ مبلغ مادی نمیشه بهایی براش تعیین کرد.سپاسگزارم با تمام وجودم
شما خدارا به بهترین شکل ممکن کادو پیچ کردید و از طرف خودش بهمون هدیه دادید.
از مترو پیاده شدم و سوار تاکسی شدم
اهنگ در حال پخش شدنه
آره مجنونم ای جونم با تو ارومم
تو چه کردی که هوایت نرود از دل و جانم
تو چه کردی که نچرخد به کسی جزتو زبانم
اگه من این دل و بستم به دلت با دل و جونم
همه میگن که تو لیلایی و من
مجنونم ای جونم من باتو آرومم
آره مجنونم ای جونم من باتو آرومم
تو چه کردی که کسی جزتو به قلبم ننشیند
به دو چشمم نرسد خواب تو را تا که نبیند
اگه من این دل و بستم به دلت با دل و جونم
همه میگن که تو لیلایی و من
مجنونم ای جونم من باتو آرومم
آره مجنونم ای جونم من باتو آرومم
اینم یه مهر تایید خدا جانَم
انگاری که خدا بینهایت از ما بیشتر عاشق ماست
فکر میکنیم ما باید عاشقش بشیم ولی زهی خیال باطل
عاشق اوست و نظاره گر و ناظر اوست از درون
استاد جانم این را به ضرس قاطع اعلام میکنم که شما در هر فایلی با فراغ باز همون اصل خارپشتی را به شکلهای مختلف و از زوایای گوناگون برای ما بازگو کردید و توی هر دوره ای افرادی که آماده شنیدن بودند شنیدند و حض کافی را بردند و زندگیشون دگرگون شد.
افرادی مثل اونهایی که ما میشناسیمشون
مثل آقای عطار روشنها،مثل خوش دلها،مثل کیانی فرها
مثل هادی و عرشیا ها و بسیاریشون هم الان به درجات بسیار باکیفیت تو زندگی رسیدند که اصلا رد پایی توی این سایت نزاشتند.
ولی چقدر من و خانواده توحیدی من در این سایت خوشبختیم
به میزانی که اصل را درک کردیم زدیم زیر میز
زدین زیر میز رابطه های درب داغون
زدیم زیر میز گشت و گزار های بی مورد در فضای مجازی
زدیم زیر میز آدمهای درب داغون دورو برمون
زدیم زیر میز نگاه کردن به نیمه خالی لیوان در این کیهان و فقط و فقط تعهد دادیم که نیمه پر لیوان این کیهان را نگاه کنیم
از آدمهایی که روابط عالی دارند
از آدمهایی که مثل اکسیژن ثروت داره به سمتشون میدوه
از آدمهایی که برای ثانیه ثانیشون ارزش قائلند
و اینقدر این زمانهارا مثل بالاترین و عظیمترین ثروت درک کردند و نشستن سر شون را کاملا گزاشتن روی زندگیشون و دارن کیفِش را میبرند.
اینهایی که گفتم حرف بود
اما برای عمل کردن مرد میدون میخواد که کمر همت را ببنده و جهاد اکبر را شروع کنه
هیچ ادعایی ندارم که من کمر همت را بستم ولی به میزانی که جهاد اکبر را شروع کردم دارم نتیجه میبینم
به خداوندی خدا شما استاد عزیز و استاد شایسته دستی از دستان خدا شدید و به خواسته قلبی ما جواب دادید و برای ما بهشت را توی همین دنیا به ارمغان اووردید و هدیه دادید.
استاد جان چقدر لذت بخشه نفس که میکشی و با هر دم و بازدم خدارا از اعماق وجودت حس میکنی
چقدرلذت بخشه وقتی از خواب بیدار میشی چنان شور و شوقی برای زندگی داری که نفست توی سینه حبس میشه از بینهایت داشته و بینهایت نعمتی که خدا برامون کنار گزاشته و فقط گفته عزیز دلم فقط دوست دارم ظرفِت را بیاری هر چقدر که دوست داری از حس و حال بهشتی برداری
اصلا محدودیتی توش نیست
هر چی حالِ خوبه مالِ تو
خدایا چه بهشتی برامون ساختی و بهمون گفتی ولی یادمون رفته بود
یه استادی برامون فرستادی، ماه ،نامبروان و توحیدی که حرفاش درست میشینه به قلب آدم
و با خودت
میگی این همونه که باید میشنیدم
الهی تو خودت گواهی که همه این هایی که گفتم با تک تک سلولهام و از اعماق وجودم گفتم.
الهی که حال دلتون اینقدر لذتبخش و توحیدی بشه که با هر نفس با هر قدم از سویدای وجودتون ذوق زده ذوق زده به سمت داشته ها و خواسته ها و دیدن هر لحظه خداوند دوان دوان برید و حالشو ببرید.
عاشقتونم
بنام خدایی که در وجودیکا یک ما هست
امروز خدا را شکر نشانه ها یکی پس از دیگری برایم میاد، واقعا وقتی که به این مدار رسیدم، دارم با اعماق وجودم بیانات استادم را بهتر درک میکنم،
اینکه استاد دائما در حال خوب و احساس خوب هست، این یعنی درک جهان هستی، این یعنی ورود به اقیانوس بیکران عشق، من چند روزی هست داشتم تمرکز و تجسم میکردم و از اعماق دلم از خداوند هدایت میخواستم، خدا را شکر دوره عزت نفس برایم شروع این حالت را رقم زد، و همچنین تمامی فایلهای استاد عزیزم، و کامنتها دوستان، یک هارمونی در من ایجاد کرده که فقط دلم باز شده که میخواهد خالصانه و به تنهایی کار کند،
استاد میفرماید از تنهایی لذت ببرید، من اتفاقا چند ساعت پیش فکر میکردم که چرا روابط ام محدود شده، منی که هرروز مهمونی، دورهمی، شب نشینی و سفرهای دسته جمعی داشتم، چرا الان دارم از. تنهایی لذت می برم، و میگفتم نکنه اخلاقم بد شده اکثرا از من دوری کنن(خنده) بعدا امروز که استاد عزیز فرمودن که از تنها بودن ناراحت نشوید، واقعا دیدم راه درست را میرم، یعنی اینطوری عرض کنم، دوستان قدیمی برایم خسته کننده شده اند، چرا که من هرچقدر به این موضوع فکر میکنم آقا من چه صحبتی با اونها داشته باشم، نه من صحبتهای اونها را تحمل میکنم و نه اونها، یعنی وقتی برادرم بهم زنگ میزنه، نیم ساعت برام حرف میزنه، بعد میگه اینها خیلی مهممه در زندگی، بعد من فکر میکنم میبینم این حرفها از پیش پا افتاده ترین حرفهاست، اخه حرفهاشون چیه مگه؟!!!!! بفرص میگه اقتصاد طوری شده اگه امسال خونه نخریدی دیگه تمام شد، وضعیت خیلی نامناسبه
بعد منی که صفر درصد با این حرفها سنخیت ندارم، ته دلم میخندم، و بعدا می بینم که، من بیگانه شدم، این بدین جهت نیست که من مغرور بشم و حرفهای اینها را نپذیرم، بلکه این بدین معنی هست که من خیلی وقت هست از اینگونه حرفها جدا شده و فاصله انداختم، شاید 5 سال پیش اینها حرف میزدند، من هم مشارکت میکردم ولی الان خدا را شکر مدار و فرکانسم کاملا تغییر یافته، و یک شخصیت دیگری ساختم،
خدا را شکر، دارم به آهستگی پرواز کردن راه استادم را میاموزم، ان شاالله بعد از اینکه نتایجم پر رنگ تر شد، میام با خوشحالی بیشتر تقدیم استاد عزیزم و شما دوستان خواهم کرد
خدا را هزاران مرتبه شکر که در این موقعیت و شرایط زندگی قرار گرفتم و به خودم آفرین میگم که از بدنه بیمار جامعه جدا شده ام و در این راه مقدس ودر میان دوستان ناب که همان راه رستگاریست قرار گرفته ام
در پناه خداوند همواره پرنشاط تر باشید،
استاد عزیزم با این حس حالی که در این فایل داشتین، من مجذوب عشق شما شدم و خیلی لذت بردم از احساس خوب شما، و اینکه این فایل را در اختیار ما میگذارین که میلیارها تومان ارزش دارد کمال قدردانی را دارم
چقدر حرفها و تکنیکهایی در این فایل ارائه فرمودین، که کلی درس زندگی برایم داشت،
همگی در پناه خداوند تندرست و پرنشاط باشین
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
بِه نامِ خُداوَندِ بَخشَنده مِهرَبان
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
امروز داشتم جلسه دوم قدم دوم را یادداشت میکردم
و همزمانی با این فایل داشت
کامنت خودم در جلسه دوم را اینجا کپی کردم
استاد چقدرررررر آدم حالش خوب میشه
آگاهی های این جلسات بی نظیره بی نظیر
نزارید شرایط فعلی شما ، شما را درگیر کنه
چطور ؟ نمیدونم چطور این کارِ جهانِ
جهان همیشه داره اینکارو انجام میده
قبلا که ناآگاهانه تجسم انجام میدادم همین چگونگی انجام دادن من را ناامید میکرد و افسرده میشدم
اما اما
چیزی که بتونی تجسم کنی و خودت را در نقطه ی پایانی ببینی و احساس کنی صدرصد اتفاق میفته
اگر میتونی تجسمش کنی میتونی خلقش کنی
اگر میتونی تجسمش کنی صدرصد اتفاق میفته صدرصد
اگر میتونی خودت را در نقطه ی پایانی رسیدن به خواسته هات ببینی صدرصد اتفاق میفته
صدرصد میتونه اتفاق بیفته ،چطور ؟
من نمیدونممممممم هیچکس نمیدونههههه
قانون میگه این اتفاق میفته و من هم ازش استفاده میکنم …
استاد آگاهی های این جلسه من را زنده کرد
استاد من پر انگیزه شدم
همین الان بعد از تجسمِ رسیدن به نقطه ی پایانی خواسته هام دارم کامنت مینویسم
غرق در حال خوبم
از دیروز که دارم جلسه دوم قدم دوم را یادداشت میکنم از دیروز بسکه حالم خوبه
تو خونه آهنگ میزارم میرقصم
خداشاهده اگر دروغ بگم
میگم میشه میشه این قانونشه
قانون دروغ نمیگه
اصلا من الان دارم دارمشون
من دارم زندگی میکنم با همون خواسته هایی که بهشون رسیدم
وااای اینا چقدر حالمو خوب میکنه
چقدر سرحال تر میشم وقتی میگم
دختر تو داری فرکانسشو میفرستی
یعنی اتفاقات داره رخ میده
اینا حال منو بهتر و بهتر میکنه
خداااایااااا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم
حالا میخام یه نمونه از تجسم هایی که انجام میدادم ناآگاهانه و بهش رسیدم را عنوان کنم .
من خیلی دوست داشتم کابینت آشپزخونه م های گلاس سفید و صفحه ش از این جدیدا باشه
چون من سال های قبل عکاسی میکردم کابینت فلزی داشتم و مناسب عکاسی و استوری پیجم نبود
و همیشه تو خواب و بیداری تجسم میکردم من دارم من اون کابینتو دارم ، و عکاسی های من تو اون آشپزخونه انجام میشه و من مشغول ادیت زدن عکاسا هستم و با حال خوب انجام میدادم
و اصلا اصلا اصلا به چگونگیش فکر نمیکردم این عمل ناآگاهانه بود
و همیشه دلم میخاست یخچال دوقلو رنگ سیلور داشته باشم
و تجسم میکردم درِ یخچالو باز میکنم
و اون عطر یخچال نو به مشامم میرسه
و اینو بارها بارها تجسم میکردم
دوستان نمیدونم باور می کنید یا نه
من الان دارمشون
میخاید چجوریشو بگم ؟ کاملا جادویی
ما پول کابینتو یخچالو مگه داشتیم ؟ هرگز
اما الان جفتشو داریم
سال 1401 یهو به همسرم گفتم طبقه بالایی خیلی آشپزخونش قشنگه کابینت زده فلان
اصلا باورتون میشه رفتن من به خونه همسایه هدایتی بود
همینو به همسرم گفتم ، گفت میخای ما هم کابینتو عوض کنیم ؟
گفتم آره چجوری ؟
گفت درست میشه
هر روز چندین کابینت کار میاورد میرفتن
تا اینکه یک شب یک کابینت کار اومد که یکی از دوستان همسرم معرفی کرده بود
اومد بالا اندازه گیری کنه و دوست همسرم این لحظه اومدن
من گفتم ببخشید میشه ازش بپرسین قیمتش چند میشه ؟
گفت شما چیکار داری ؟ اصلا حرفشم نزنید
گفتم آخه حداقل باید قیمتشو بدونیم
اشاره کرد اصلا کاری نداشته باشید
کابینت آماده شد اومد تو خونه ی من
چجوری ؟ از کجا ؟
باورتون میشه منم نمیدونم ؟
همون دوست همسرم همه ی کارها را انجام داد
هماهنگی های لازم انجام داد
من فقط عکس فرستادم این رنگ میخام .
این صفحه کابینت میخام
خودش رفت خرید
خودش پول پرداخت کرد
آخ از یخچال بگم ، چی بگم چجوری بگم ؟
من تو خونه نشسته بودم
خدایا تو شاهد بودی و هستی
تو خونه نشسته بودم ،مادر و خواهر دوست همسرم
میرفتن این فروشگاه اون فروشگاه
تماس میگرفتن : زهره خانم ما رفتیم این فروشگاه یخچالش خوب نبود
شما چه مدلی میخاید ؟
میخایم بریم فروشگاه فلانی
کاش میشد استیکر بزارم
چشمای من گررررررد سرم به آسمون
خدایاااا اینا کین ؟ دارن چیکار میکنن ؟ اصلا چرا ؟؟؟
رسیدیم به اجاق گاز و هود
مادر و خواهر دوست همسرم اومدن خونمون
به زبان ترکی مادرش با کابینت کار حرف میزد
من به خواهرش گفتم ببخشید مادرتون چی میگن ؟
گفت مامان داره بهشون میگه چرا انقد کُند کار میکنید
چرا خودتون اجاق گاز نیاوردین ؟
همینجا بمونید ما الان میریم اجاق گاز و هود میخریم میایم ؟
من مات و مبهوت
خدایااااا اینا چی میگن ؟ اینا کین ؟
خدای من شاهد بود مادر و دختر رفتن نیم ساعت بعد با اجاق گاز و هود برگشتن
وقتی رفتن من فقط سرمو گرفتم رو به آسمون
با چشمان خیس گفتم
خدایاااا تو هستی داری اینکارها را میکنی
خدایا من میدونم تویی
همه تویی
خلاصه یروز دیدم یخچال دوقلو سیلور اومد خونه م
دیدم کابینت من کامل شده با گاز و هود
خداوند خودش شرایط را طوری هماهنگ کرد که
ما پول اونها را خیلی راحت خیلی راحت از حقوق همسرم پرداخت کردیم
بدون اینکه هزار تومن بدهکار کسی باشیم
استاد میگن : قول میدم احساس خوب و لذتی که میبری وقتی داری خواسته هاتو تجسم میکنی همه کار برات میکنه
همه کار برات میکنه جوری که تو فقط سجده میکنی
تو فقط سپاسگزار خداوند و قوانینش هستی
دقیقا من اونروزها فقط سجده شکر بجا میاوردم و سپاسگزار خداوند بودم
و از قوانینش هیچ اطلاعی هم نداشتم
اما امروز یاد گرفتم تجسم من ، فرکانس های من بوده که ااون کارها را کرد ،
بقول استاد من اینا را ساختم من اینارا همون موقع که تجسم میکردم داشتم و الان تکاملم را طی کردم و بهش رسیدم .
خدایااااا شکرت
استاد عزیزم با تمام وجودم میگم که دوستتون دارم و بی نهایت بی نهایت سپاسگزار هستم.
باسلام خدمت استاد عزیز و همه عزیزان وای خدا ، من امروز 2 بار گوش دادم و نگاه کردم این فایل رو با دقت خیلی خیلی برام جذاب بود همین ی دونه فایل کافی هست واسه استارت زدن برای تغییر باور ها خدایا شکرت چقد استاد با مثالهای خیلی ساده داره راه رو به ما به رایگان نشون میده درود به استاد که بدون داشتن هیچ الگویی فقط و فقط با تجسم و تغییر باورهاش به هر آنچه که میخواسته رسیده و الان چراغ راه هزاران نفر شده خداوند به مال و جان و زمانتون برکت بده استاد جان. ی خاطره از تجسم دارم میخوام واستون تعریف کنم در ضمن بگم که خانومم خرید کرده از سایت و داریم روی عزت نفسمون کار میکنیم دوستان سال 1400 قول دادم به همسرم و دخترم که ببرمشون دبی واسه تفریح خانومم استرس داشت چون دوران همون بیماری هم بود اونجا کشور غریبی بود و کلا امارات هم سفت و سخت میگرفت و رفتو برگشت باید تست میدادیم ،، همسرم میگفت شاید بهمون خوش نگذره شاید مریض بشیم و قرنطینه و این داستانها بگذریم هیچ تجربه ای هم نداشتیم از سفر خارجی همونجا به خانومم گفتم اصلا نگران نباش قرار نیست هیچ اتفاق بدی واسمون بیوفته خداوند هوامون رو داره و ی نفری رو میفرسته دنبال مون به خدا ی آرامش عجیب و غریبی داشتم از گفتن این جمله انگار از ته ته قلبم میآمد خلاصه تور رو ثبت کردیم و ی هتلی بود توی خیابان شیخ زائد خیلی دوست داشتم که اونجا رو رزرو کنیم ولی ی ده دقیقه پول رو دیر زدم و اونجا پر شد اولش ناراحت شدم ی ی ساعتی پکر شدم ولی دوباره سریعا پول رو واریز کردم و به خودم گفتم خدا بهترین جا رو واسم رزرو میکنه و دیگه کلا خودم رو سپردم به خداوند روز موعود فرا رسید و ما رفتیم تهران و بعد رفتیم دبی تا این که پرواز نشست و داخل سالن فرودگاه منتظر ترانسفر هتل شدیم وقتی اومد سوار ون شدیم و رفتیم هتل ،تور لیدر پاسپورتهای ما رو گرفت و داد به پذیرش و به طور عجیبی غیبش زد فقط گفت بنشینید صداتون میزنن و اتاق رو بهتون تحویل میدن ی دو ساعت گذشت و دیدم خبری نشد زبان هم هیچی نمیفهمیدم چند بار رفتم دست و پا شکسته به مسول پذیرش گفتم که اتاق رو تحویل بده فقط میگفت داره چک میشه منم اصلا نمیدونستم چی داره چک میشه ما هم چون بچه کوچیک داشتیم و خسته بودیم حقیقتا دیگه ناامید شدم یادمه آخرین باری که رفتم پیش مسول پذیرش و جواب ن شنیدم ی دفعه در هتل باز شد ی جوانی لباس عربی تنش بود به محض این که با من چشم تو چشم شد به من گفت مجید تو اینجا چیکار میکنی الله اکبر داشتم چی میدیم ی همسایه داشتیم تو شهر خودمون زاهدان به خدا حتی من اسمش رو هم یادم نبود اون اسم منو صدا زد و یادش بود ی 7 یا 8 سالی هیچ اطلاعی ازش نداشتیم هیچ هیچ هیچ بعد از خوش و بش بهم گفت مشکل چیه منم گفتم این هتل رو از ایران رزرو کردیم و الان اتاق رو بهمون تحویل نمیدن ،گفت اشکال نداره و چون زبان انگلیسیش خوب بود رفت پیش مسول و کارت ورود به اتاق رو گرفت و کل هتل رو بهمون نشون داد که کجا بریم واسه شنا، کجا بریم واسه صبحونه، کجا بریم واسه ناهار و شام، کجا سالن ورزش ،کجا سالن بازی کودکان هست و از اسناسور کلی اطلاعات داد که از ی طبقه به بعد کد باید بزنید که بره بالا کلا همه جزئیات رو گفت و بعدش گفت برید استراحت کنید من عصر میام میبرمتون شهر رو نشون میدم و لیدر رو هم بیخیال بشید خودم همه جا میبرمتون خداوند هر جا هست حفطش کنه لحظه ای که رفت من و خانومم مات و مبهوت بهم خیره شدیم گفتم دیدی بهت گفتم خدا یکی رو میفرسته دنبالمون دیدی به هر چیزی فکر کنی همون وارد زندگیمون میشه دخترم گفت قربون بابام برم که هر جا میریم یکی اونو میشناسه ………………..عصر که دوستم اومد بهش گفتم تو اینجا چیکار میکنی بهم گفت ما سال اولی که مهاجرت کردیم یک سال توی این هتل بودیم و هتل نوساز و تمیزی هست یکی از اقوام میخواد بیاد دبی امدم این هتل رو واسش رزرو کنم ببینید دوستان من نمیدونم توی دبی چند تا هتل وجود داره چند تا پرواز در طول روز میره و میاد .فقط توی دلم گفتم من از خدا خواستم ی نفر رو واسم بفرسته و اون نا ممکنها رو ممکن میکنه گفتم خدایا تو چقدر هوای منو داری داشت همه چی رو میچید اول هتل کنسل شد بعد لیدر غیبش زد بعد پذیرش اتاق رو تحویل نداد که من به دوستم برسم به خدا معجزه بود معجزه عصر هم آمد دنبالمون با ی ماشین خیلی خیلی خوب و کلا در اختیارمون بود بعد باباش امد هتل و ما رو به خونه خودش دعوت کرد ،خیلی خیلی انسانهای شریف و دوست داشتی بودن از اون روزها 3 سال میگذره با این که فقط و فقط از فایهای رایگان استاد استفاده کردیم ی زندگی راحت ی رابطه خوب با همسرم و دخترم دارم از لحاظ مالی از درآمد ماهی 100 میلیون رسیدم به ماهی 500 میلیون به تازگی دروه عزت نفس رو خریداری کردیم و داریم از مسیر لذت میبریم این فقط ی تجربه از تجسم بود بعدا ی خاطره از ساده بوقوع پیوستن آرزوها واستون تعریف میکنم که اونم خیلی جالب هست هر جای این کره زیبا هستید شاد و پیروز باشید عاشقتم استاد با اون صدای مخملی دوست داریم هر چقدر تشکر کنم کمه ممنون که هستید
سلام آقای مهرزاد.چقدر لذت بردم از کامنت زیباتون.چقدر خدا رو حس کردم اونجا که گفتی همسایه مون رو دیدم که اسم منو صدا کرد.چقدر خدا در لحظه به لحظه زندگی مون جاریه ولی ما درکش نمیکنیم.منم موردهای زیادی دارم از انسانهایی که لازمشون داشتم خدا به یه طریقی سر راهم قرارداده.من دوسال پیش با مسول بیمه کارداشتم فقط میخواستم ازش یه سوال بپرسم ولی تعلل کردم ونرفتم چند روز بعد داشتم میرفتم بهداشت صبح بود تا رسیدم سرکوچه مون دیدم اون خانم بیمه ماشینشو پارک کرده داشت شیشه هاشو تمیز میکرد که خیلی خوشحال شدم وسوالمو پرسیدم.یا اینکه اول شهریور میخواست بریم تهران دخترم میگفت خدا کنه یه بازیگر ببینیم که وقتی رفتیم تهران ویک روز که رفتیم پارک لاله همون ابتدای مشغول فیلمبرداری بودن که دخترم متوجه خانم کمند امیرسلیمانی شد که باهاش عکس گرفتیم وچقدرخوشحال شدیم که چقدر همزمانی ها رو خدا فراهم کرده تا این خواسته دخترم اتفاق بیفته.
سلام مجید عزیز
راستش اونجایی که گفتی خدا یه نفر رو همراهمون میکنه اون ایمانت به خداوند اشک منو آورد
چقدر لذت بردم از کامنتت آخه بوی خدا میده این متن
آره درسته مجید جان منم تو زندگیم خدا رو دارم میبینم که چطور از طریق دستاش داره بهم خدمت میکنه
خداوند همچیز میشود همه کس را به شرط ایمان به شرط پاکی دل
مجید جان روحم تازه شد از خواندن کامنتت
امیدوارم هر کجا هستی موفق سلامت و پایدار باشی عزیزم
به نام رب هدایتگرم
خدایاشکرت که امروز زنده ام و فرصت زندگی دارم
سلام و درود استاد عزیزم و دوستان گرامی
الهی شکرت که گوشم لیاقت شنیدن این آگاهی رو کسب کرد، خدایاشکرت که هدایت شدم.
«چقدر این فایل مورد نیازم بود ….چندروزی به تضادی خوردم و فکر و ذهنم تماما روی تضاد بود و بلکل یادم رفته بود با افکارم دارم دنیامووووو میسازم!
با شنیدن این فایل گفتم ای داد و بیداد ،چقدر فراره این آگاهیا ووقتی وارد شخصیتم نشده ،من دوباره با هر تضادی برمیگردم به شیوه قبلی ام.
اما این فایل رو چندین و چند بار شنیدم و حسمو خوب کردم
احساسم عالی شد و بعد تضاد رو سعی کردم بیخیال شم!
رفتم پیاده روی و به خاسته هام فکر کنم!
کمی بازی کردم تا حواسمو پرت کنم و خوشبختانه تمرکزم از تضاد برداشته شد و نتیجه ش توی احساسم مشخصه.
با شنیدن این فایل ،متوجه کم کاری خودم شدم
خیلی وقتا حواسم نبوده و تا قهقرا تو افکار منفی ام غرق شدم
چرا اینکارو با خودم کردم؟
اینها ظلمی بوده که در حق خودم کردم و چقدر حواسپرت بودم
اما الهی شکرت که دوباره تلنگر خوردم .
تو موقعیت مناسبی به این فایل برخوردم چقدر نیاز داشتم به شنیدن این موضوع!
ممنونم خانم شایسته عزیزم ،
در پناه حق تعالی باشید.
سلام به استاد عزیزم
و سلام به خانم شایسته مهربان
و سلام به دوستان عزیزم در این محفل پرخیر و برکت الهی
من بعضی وقت ها یک سری چیزها که چشمم رو میگیرد، در سایت شکرگزاری میکنم
از نعمتهای مختلف و اعضای بدن و چیزهای دیگه
این بار به سراغ موبایل آمده ام
تقدیم به نگاه زیبای شما
======================================
🟡
سپاسگزاری های مربوط به نعمت موبایل
یکی از وسایلی که ما امروزه خیلی از آن استفاده میکنیم موبایل است
الان استفاده از موبایل خیلی برای ما عادی شده ولی تا چند سال پیش رویایی بوده برای خودش
من خودم یادمه که چند سال قبل، تا مدتها، صبح ها که می خواستم تمرین ستاره قطبی بنویسم می نوشتم خدایا شکرت بابت این موبایل عالی که نصیبم شده
یعنی جوری می نوشتم که به اصطلاح شکرگزاری قبل از رسیدن به خواسته بود ! چون اون موقع هنوز موبایل درست و حسابی نداشتم
ولی جوری می نوشتم که خدا تو رو در بایستی گیر کنه و به من بده چنین موبایلی رو ! :))
و از طرفی چون از انواع موبایل ها و امکانات آنها اطلاعات خاصی نداشتم، می نوشتم «موبایل عالی» یعنی موبایلی میخوام که همه چیز تمام باشه و انصافاً همینطور هم شد و آخرین مدل موبایل سامسونگ در آن زمان نصیبم شد، تازه آن هم به صورت هدیه!
خدایا شکرت
حالا میخواهم این وسیله ای که ما مرتب در شبانه روز از آن استفاده میکنیم و خیلی کارهای مان به آن وابسته است رو شکرگزاری کنم:
======================================
🟡
1. خدایا شکرت بابت نعمت موبایل
2. خدایا شکرت که اسمارت فون های امروزی یا همان تلفنهای هوشمند، فقط برای ارتباط با دیگران نیست و امکانات مختلف دیگری هم در اختیار ما قرار میدهد مثل فیلمبرداری و عکسبرداری، پخش فیلم و موسیقی، اینترنت، مسیریابی، ترجمه، سرگرمی، امکان استفاده از نرمافزارهای مختلف و انجام خیلی از کارهای روزمره
3. خدایا شکرت بابت تمام قطعات به کار رفته در موبایل
4. خدایا شکرت بابت نعمت داده همراه
5. خدایا شکرت که هر سال ، سرعت دسترسی به اینترنت بهتر و بهتر میشود
یادمه قبلاً باز کردن یک صفحه سنگین روی کامپیوتر چقدر زمان میبرد ولی الان همین کار رو در زمان کوتاه تر روی موبایل انجام می دهیم
6. خدایا شکرت که هر سال استفاده از اینترنت، روی موبایل راحت تر میشود
7. خدایا شکرت بابت تمام دانشمندان و محققان و توسعه گران و دانشمندان و طراحانی که کار با موبایل رو سریع تر و راحت تر میکنند برای ما
======================================
🟡
8. خدایا شکرت بابت قابلیت پخش فیلم و صدا از موبایل
9. خدایا شکرت بابت دوربین های جلوی موبایل
10. خدایا شکرت بابت دوربین های پشت موبایل
11. خدایا شکرت بابت قابلیت عکسبرداری و فیلمبرداری با موبایل
12. خدایا شکرت که موبایل من یک دوربین حرفهای هم هست و با آن چه فیلم ها و عکسهای عالی میگیرم
13. خدایا شکرت بابت سه قسمت دوربین یک گوشی هوشمند:
سنسور برای تشخیص نور
سنسور برای عبور نور
پردازشگر تصویر
14. خدایا شکرت بابت تنظیمات دستی دوربین برای گرفتن تصویر یا فیلم بر اساس سلیقه خودمان
15. خدایا شکرت بابت قابلیت زوم کردن دوربین موبایل
16. خدایا شرکت بابت تمام عکسها و فیلم های خاطره انگیزی که با موبایلم گرفتهام
مثل سفر ما به گتوند و دزفول، سفر نوروزی به مشهد، سفر به فردو، چه عکس هایی از مراسم جشم و عروسی و مهمانی ها گرفتهام
چه عکس هایی گرفتهام از غذاهای خوشرنگ و خوشمزه ای که عشقم برای مان می پزد و تزئین میکند
چه عکسها و فیلم هایی گرفتهام از خوشی های روزانه ام، از مناظر طبیعت و نعمتهای بی انتهای الهی
======================================
🟡
17. خدایا شکرت بابت عکس و فیلم هایی که از کودکی دو نور دیده ام دارم
18. خدایا شکرت که با دوربین موبایلم چقدر جلسات کاری مجازی داشته ام با مشتریان عرب و خارجی و مشتریان داخل ایران
19. خدایا شکرت بابت عکسهای زیبایی که از زعفران ها گرفتهام و برای دیگران فرستاده ام
20. خدایا شکرت که دوربین موبایل یک جورایی حالت یادداشت دارد و از بعضی مطالب و نوشته هایی که می خوام و بعداً نیاز پیدا میکنم، عکس میگیرم و ذخیره میکنم
(برم عکس و فیلم های گالری موبایلم رو ببینم و حال کنم و بنویسم برای خودم )
21. خدایا شکرت بابت سوئیچ آنتن گوشی
22. خدایا شکرت بابت میکروفون گوشی
23. خدایا شکرت بابت بلندگوی موبایل که هر چند بسیار کوچک است ولی با چه قدرت بالایی صداها رو پخش میکند
24. خدایا شکرت بابت سیم کارت گوشی
25. خدایا شکرت بابت سوکت سیم کارت موبایل
26. خدایا شکرت بابت SoC گوشی که یکی از ضروری ترین قسمت های موجود در گوشیهای هوشمند است
======================================
🟡
27. خدایا شکرت بابت حافظه ROM موبایل
28. خدایا شکرت بابت حافظه RAM موبایل
29. خدایا شکرت بابت قابلیت اضافه کردن کارت حافظه به موبایل
30. خدایا شکرت بابت تمام اطلاعات و عکس و فیلم هایی که در حافظه موبایلم دارم
31. خدایا شکرت بابت فولدر عباس منش که در موبایلم دارم و در آن چند فایل مهم استاد و فایلهای روزشمار رو می ریزم و هر وقت بخواهم در خیابان ، موقع پیاده روی، در مسافرت ، در دفتر ، در سفر یا هر کجا که بخواهم، گوش میکنم و می بینم
32. خدایا شکرت که با موبایلم هر کجا باشم میتوانم با دیگران تماس بگیرم و ارتباط برقرار کنم
33. خدایا شکرت که با موبایلم دیگران میتوانند هر وقت و هر کجا که باشم با من ارتباط بگیرند
34. خدایا شکرت که به یُمن موبایل، همیشه به فایلها و آموزش های گرانقدر استاد عزیزم دسترسی دارم
======================================
🟡
35. خدایا شکرت بابت لمسی شدن موبایل ها که نسبت به گوشیهای دکمه ای چند سال پیش ، خیلی بهتره و کار با آنها بی نهایت لذت بخش تر شده
36. خدایا شکرت بابت قاب موبایل
37. خدایا شکرت بابت گلس محافظ صفحه
38. خدایا شکرت بابت قابلیت نصب اپ روی موبایل
39. خدایا شکرت بابت تمام آی سی های به کار رفته در موبایلم . مثل اینها:
• آی سی سی پی یو
• آی سی شارژ
• آی سی هارد
• آی سی تغذیه
• آی سی لایت
• آی سی صوت موبایل
• آی سی دوربین
• آی سی وای فای و بلوتوث
• آی سی تاچ گوشی
• آی سی تصویر
• و……………..
======================================
🟡
40. خدایا شکرت بابت تمام قطعات به کار رفته در موبایل از جمله اینها:
• صفحه نمایش
• فیلتر آر.ایکس گوشی
• پردازنده SOC موبایل
• آی سی شارژ گوشی
• آنتن موبایل
• وایرلس
• بلوتوث
• پورت سیم کارت
• ویبره
• اسپیکر
• سنسورها
• دوربین های موبایل
• میکروفون
• بلندگو
• مادربورد گوشی
41. خدایا شکرت بابت رنگی بودن صفحه نمایش موبایلم. در گوشیهای قدیمی از صفحه نمایش تنها برای نشان دادن شماره تلفن و پیام استفاده میشد ولی الان و با پیشرفت تکنولوژی ، کارآیی صفحه نمایش خیلی بیشتر و بهتر و قشنگ تر شده
42. خدایا شکرت بابت باتری که تامین کننده انرژی موبایل است
43. خدایا شکرت که امروزه باتری های موبایل ، ظرفیت بالایی دارد و در زمانی کوتاه فول شارژ میشود
44. خدایا شکرت بابت ویژگی شارژ سریع باتری
45. خدایا شکرت که وقتی موبایل در شارژ است، درصد شارژ شدن آن را نشان میدهد
46. خدایا شکرت بابت سی.پی.یو یا پردازنده که مغز موبایل است و یکی از قطعات مهم آن میباشد
47. خدایا شکرت که به دلیل اهمیت CPU در موبایل، با یک صفحه آهنی با روکش نقره محافظت میشود
48. خدایا شکرت بابت جی.پی.یو یا پردازنده گرافیکی که بیشتر در پردازش محتواهای سه بعدی کاربرد دارد و محیطی سه بعدی را در نمایشی دو بعدی به تصویر می کشد.
======================================
🟡
49. خدایا شکرت بابت حافظه داخلی موبایل
50. خدایا شکرت بابت رم موبایل
51. خدایا شکرت بابت مودم گوشی
52. خدایا شکرت بابت انواع سنسورهای موبایل مثل اینها:
• سنسور اثر انگشت
• شتاب سنج
• سنسور نور
53. خدایا شکرت بابت سنسور ژیروسکوپ: از این سنسور برای تشخیص جهت چرخش صفحه نمایش و تنظیم خودکار تصاویر در حالتهای عمودی و افقی استفاده میشود
54. خدایا شکرت بابت سنسور مجاورت: این سنسور قادر است فاصله دستگاه تلفن همراه با اشیاء دیگر را تشخیص دهد. به عنوان مثال، وقتی تلفن همراه را به گوش میبریم، سنسور مجاورت دریافت میکند که دستگاه به گوش نزدیک شده است و در نتیجه نور روشنایی صفحه نمایش کاهش مییابد
55. خدایا شکرت بابت قطب نمای دیجیتال
56. خدایا شکرت بابت سنسور نور محیطی
57. خدایا شکرت بابت برد الکترونیکی PCB موبایل
58. خدایا شکرت بابت سوئیچ آنتن گوشی
59. خدایا شکرت بابت آی سی پاور گوشی
60. خدایا شکرت بابت LED گوشی که کار آن تولید نور روی صفحه کلید و مانیتور موبایل است
61. خدایا شکرت بابت موتور ویبراتور گوشی
======================================
🟡
62. خدایا شکرت بابت تاچ ال سی دی
الان که موبایل ها تاچی شده چقدر راحت تر و لذت بخش تر شده، نسبت به قبلاً که موبایل ها دکمه ای بوده
63. خدایا شکرت بابت درب پشت گوشی
64. خدایا شکرت بابت فریم گوشی = شاسی کلی موبایل
65. خدایا شکرت بابت خشاب سیم کارت موبایل
66. خدایا شکرت بابت شیشه دوربین موبایل
67. خدایا شکرت بابت برد شارژ گوشی
68. خدایا شکرت بابت قابلیت ویبره موبایل . که هر وقت بخواهیم میتوانیم بدون این که صدای زنگ موبایل یا آمدن پیامک بلند شود، گوشی بلرزد و ما از آن مطلع شویم
69. خدایا شکرت بابت قابلیت پرواز در گوشیها . که امواج الکترومغناطیسی رو کم می کنه و موقع خوابیدن من از آن استفاده میکنم
70. خدایا شکرت که میتوانم محل قرار گرفتن آیکون ها و اپ ها را در موبایل به دلخواه خودم تغییر بدهم
71. خدایا شکرت بابت بی نهایت برنامههای مختلفی که برای موبایل نوشته شده و هر کدام کار خاص خودش رو انجام میدهد مثل واتساپ، اعلام دمای هوا، فیلترشکن ها !
راستی! بچه های نسل جدید ! می دونستید که روی موبایل های قدیمی نمی شد هیچ برنامهای نصب کرد؟!
فکر کنم حتی تصورش هم برای شماها سخت باشد!
72. خدایا شکرت بابت ماشین حساب موبایلم
73. خدایا شکرت بابت نرم افزار عالی گوگل میت
74. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن ایمو
75. خدایا شکرت بابت ایتا
76. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن این شات
77. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن دیوار
78. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن اسنپ
79. خدایا شکرت بابت اپلیکیشن نشان
واقعاً این نشان و کلاً برنامههای مسیریاب چقدر کار ما رو در سفر راحت کرده
مثلاً چند روز پیش که رفته بودیم بابلسر، از روی نشان هر جا می خواستیم راحت می رفتیم و نیاز به پرسیدن آدرس از کسی نبود
و نشان ما رو از چه کوچه ها و خیابان هایی قدم به قدم راهنمایی میکرد تا مقصد
خدایا شکرت
======================================
🟡
80. خدایا شکرت بابت مترجم گوگل در موبایلم
81. خدایا شکرت بابت ترون لینک
82. خدایا شکرت بابت برنامه ساعت در موبایلم که با آن میتوانم تایم بگیرم و یا ساعت بگذارم برای بیدار شدن
83. خدایا شکرت بابت قابلیت ارسال و دریافت پیامک در موبایل
84. خدایا شکرت بابت فروشگاه گوگل پلی
85. خدایا شکرت بابت گالری موبایلم . که پر است از خاطرات قشنگ
86. خدایا شکرت بابت مرورگر کروم در موبایلم
87. خدایا شکرت بابت هندزفری گوشی . که یک لوازم جانبی پرطرفدار و محبوب است
88. خدایا شکرت بابت رابط هندزفری یعنی قسمتی که هندزفری رو به گوشی متصل میکنیم و صدای قشنگ استاد رو می شنویم با اون
89. خدایا شکرت بابت رابط USB
======================================
🟡
90. خدایا شکرت بابت هندزفری نو و قشنگی که نصیبم شده
91. خدایا شکرت بابت تمام خبرهای خوشی که دیگران با موبایلم به من دادهاند
92. خدایا شکرت بابت تمام خبرهای خوشی که من با موبایلم به دیگران گفته ام
93. خدایا شکرت که دختر کوچکم گاه و بیگاه به موبایلم زنگ میزند و حالم رو می پرسه و میگه کی میای خونه؟!
94. خدایا شکرت که با موبایلم صدای قشنگ عشق هایم رو می شنوم
95. خدایا شکرت بابت تمام پیامک های خوشحال کننده ، مخصوصاً پیامک های واریز وجه به حسابم :))
ادامه دارد….
بنام خداوند وهاب و رزاق
سلام به روی ماهت سید مهدی جان
آقا شما رویایی نعمت موبایل و توصیف کردین
وقتی کامنت و میخوندم ذوق زده شدم از این همه نعمتی که در دستم دارم
واقعا چقدر زود نعمت ها برامون عادی میشه
چقدر خداوند هوشمندانه انسان رو به سپاسگزاری دعوت کرده چون میدونست انسان فراموشکار ِ
بخدا که این کامنت شما به یادم آورد تا همین چند سال پیش نعمتی به اسم موبایل نبود
چقدر تکنولوژی با سرعت در حال گسترشه ، خدایا شکرت
20 سال پیش ، وقتی میخواستم از اینترنت استفاده کنم ، اینقدر صدای اتصال به نت بالا بود که همه بیدار میشدن
زندگی در همه ابعاد با سرعت نور در حال آسان تر شدن و با کیفیت تر شدنه
خدایا شکرت
چقدر هر کاری راحت تر شده
چند سال دیگه حتی نیاز به تاچ هم نیست فقط با فرکانس مغز ، تلفن کار میکنه
حتی وسایل دیگه با فرکانس مغز فعال میشن
و این علم ها رو کسانی مسخر انسان کردن که به هدایت خدا عمل کردن
خدا میدونه چه علم هایی در جهان هست که هنوز توسط انسان کشف نشده
چقدر این جهان شگفت انگیزه
چقدر خداوند بزرگه !!!!!!!
چقدر همه چی جذاب و با حاله
مثل بازی میمونه
کشف میکنیم و تجربه میکنیم و میریم مرحله بعدی
و این مراحل تا بینهایت ادامه داره
مغز محدود من که پاسخگو نیست
واسه همین از بازی این لحظه لذت میبرم تا هدایت بشم به مراحل بعدی
خدایا سپاسگزارتم که من و انسان خلق کردی و به راه نعمت یافتگان هدایت کردی
سید مهدی عزیز سپاسگزارتم که نوشتی و قلبم و باز کردی و به یادم آوردی که کافر نباشم و بینا و شنوا باشم به نعمت های نامحدودی که دارم
و البته که ثروت مند بودن خداگونه ترین صفتی که یک انسان میتونه داشته باشه
ثروت در مال
ثروت در علم
ثروت در عشق
ثروت در زیبایی سیرت
ثروت در زیبایی ظاهر
ثروت در تمام ابعاد
خداوندا ثروت و در تمام ابعاد نصیبم کن که ثروتم نشانه ی ایمانم به توست
هر چقدر بیشتر بندگی تو را کنم ثروتمند ترم و قائم به ذاتم
درود بر شما آقا مهدی عزیز وبزرگوار که اینقدر زیبا و با ریزبینی خاصی شروع کردی به شکر گزاری ودیدن تمام زوایای گوشی و تلفن همراه
در کل سپاسگزاری همین کاریست که شما انجام دادید یعنی دیدن آنچه که به نطر دیدنی نیست یعنی توجه به آنچه در اختیارت است و چگونه از آن باید استفاده کرده .این یعنی شکرگزاری
درود خدا به شما سید مهدی عزیز
نمی دانی چقدر با این کمنت ات حال مرا خوب کردی و مطمینم چند برابر این حال خوب به خودت بر میگردد، این یک قانون است…
خدایا شکرت بخاطر این شکرگزاری مهدی عزیز که حتی از قسمت هایی نام برد و شکر گزاری کرده که برای بار اول متوجه آنها می شوم، خدیا شکرت…
و این کمنت شما را ذخیره کردم تا ازین همه نعمت هایی که فقط توسط یک گوشی یک وجبی برایم فراهم شده غافل نباشم و همیشه به خودم یادآوری کنم…
میدانی سید مهدی جان!
این شکر گزاری شما مرا به یاد شکرگزاری امام حسین در دعای عرفه انداخت که نیمی از این دعای مبارک سپاسگزاری از خداوند است…دعای عرفه پر است از مثبت اندیشی و شکرگزاری خدای بی همتا…
فرازی ازین دعای زیبا:
پس وجودم را پدید آوردی از نطفه ریخته شده و در تاریکیهای سهگانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادی، و مرا در آفرینش وجودم گواه نگرفتی و چیزی از کار خلقتم را به من واگذار ننمودی؛ سپس برای آنچه در علمت از هدایتم گذشته بود، مرا کامل به دنیا آوردی و در کودکی و خردسالی در میان گهواره محافظت نمودی، و از بین غذاها شیر گوارا نصیبم کردی و دل دایهها را بر من مهربان نمودی، و مادران پر مهر را به پرستاریام گماشتی، و از آسیبهای پریان نگهداری فرمودی…
…
…
..و گوشم را سالم آفریدی، که صدای تو را بشنوم، و چشمانم را بینا ساختی، و پوستم را پوشاننده، و استخوانهایم را استوار، و عقل را در سرم قرار دادی…
خدایا ممنونم! خدایا سپاسگزارم!خدیاشکرت!
به نام او که هر چه دارم از اوست.
استاد جانم سلام
دلم برای روی ماهتان تنگ شده.
خانم شایسته ی عزیزم
سلام
برایم تحسین برانگیز هستید همیشه
گاهی وسعت روح شما را اصلا نمیتوانم درک کنم.
انگار وارد کالبد شما میشوم، میخوام به سبک شما به مسایل نگاه کنم ولی در روح بزرگ شما جا نمیشوم.
این لایو همان لایوی است که جرقهای شد برای خانه تکانی ذهن
چقدر لازم بود این خانه تکانی
سپاسگزارم برای وجود شما و استادم
وجودی که همیشه تازه است.
ارزشمند است.
امیدبخش است و
توحیدی
این فایل را که گوش دادم برای خودم یک بازی طراحی کردم.
میخواهم ذهنم را اینگونه به این سبک تفکر و تجسم عادت بدهم.
بازی به اینگونه است که در همه مسایل، اتفاقات و شرایط چه با ربط و چه بی ربط، بهترین نتیجه، بهترین دستاورد، بهترین برخورد را تجربه کنم.
صبح که این بازی را طراحی کردم، تصمیم داشتیم با همسرم منزل را تمیز کنیم.
تصور کردم که همسرم با لبخند بیدار شده و خیلی لذت بخش خانه را تمیز میکنیم.
الان وسط خانهای هستم که مثل دسته گل هست، تمیز و خوشبو
تصور کردم به معلمم که سر میزنم، مدیر مدرسه با خوشرویی برخورد کرده و کلی از سیستم آموزشی بهار آکادمی تعریف خواهد کرد.
عین همین اتفاق افتاد.
تصور کردم وسیله ای که برای فروش گذاشتم مثل آب خوردن فروش میرود، دقیقا همان شد.
حال تصورم بر این است که یک ناهار ارزشمند و خوب خواهم میل کرد.
کلاس هایم عالی و درجه یک برگزار خواهد شد و شب با همسرم کلی لحظات شاد و زیبا خواهیم داشت.
این حرف ها را هزاران بار استاد به طرق مختلف گفته ولی ذهنم گاهی فرار میکند، مثل استاد که میگفت من هم گاهی ذهنم بازیچه در میآورد.
این بازی لذت بخش است.
فارغ از هر نتیجه، فارغ از هر گذشتهای، خالق یک ثانیه بعد زندگیام خودم هستم.
خدایا مرا به راه راست هدایت کردی، مرا ثابت قدم و با ثبات قرار بده.
راه را بر من بگشا. دستم را بگیر و پایم را در مسیر درست قرار بده.
به نام خدای هدایتگرم
سلامی گرم به استاد عباسمنش عزیزم و بانو شایسته مهربانم
خدااااایا مگه داریم اینهمه هدایت
دارم شاخ درمیارم نمیدونم چی بگم
چند وقت پیش، توی هدایتم بهم گفته شد روی قدم دو کار کنم و رفتم دیدم درباره تجسم هست
از اون روز دارم برای خواسته هام تجسم میکنم و هر روز فایل های اون قدم رو بصورت رندوم گوش میدم
و هی که گوش میدادم و اون اصرار استاد رو به تجسم میدیدم، داشتم با خودم فکر میکرم چرا استاد بیشتر درباره تجسم نمیگه
استاد که باور داره ، تجسم و شکرگذاری دو تا کامبینیشن عاااااالی هستن و فارغ از خیلی شرایط میتونه تغییراتی جادویی رخ بده چرا بیشتر درباره اش نمی گه
خلاصه هی هر روز به خودم اینو میگفتم که چرا استاد بیشتر درباره اش نمی گه
هی خواستم توی کامنت های هر روزم بگم و از استاد درخواست کنم اصلا یه دوره آماده کنه با تلفیق شکرگذاری و تجسم
باز گفتم احتمالا استاد سرش شلوغه به کامنت نمیرسه چون چند وقته کم میبینمش جلوی دوربین
یا دوباره که فایل قدم دو مخصوصا قسمت دو رو میدیدم به خودم میگفتم برم کامنت بزارم و بگم استاد خواهشا بیشتر درباره اش بگو
مخصوصا که من کتاب های نویل گادارد رو هم چند تاشو خوندم و دیدم ایشون میگن تخیل همون خداست که شما باهاش کانکت میشی وقتی تصویرسازی می کنیم
هی ایمانم بیشتر میشد به تجسم
و تا جایی رسیدم که توی یکی دو ماه گذشته کلا خدا به قلبم گفت که فقط شکر گذاری کن و تجسم کن
و حتی بهم گفته شد نتایج استاد عباسمنش با همین دو تا فاکتور هست : تجسم +سپاسگذاری با احساس
از اون به بعد که این آگاهی ها به قلبم وارد شد خیلی خیلی آروم شدم و نفس عمیق کشیدم و گفتم خوب دیگه داستان همینه باید توی این دو تا مورد قوی بشم
اینم بگم که ،گرچه همون موقع که این دوره برگزار میشد من همراه بودم و این فایل هارو میشنیدم ولی در فرکانس دریافت آگاهی هاش نبودم
و چون از نوجوانی درباره تجسم شنیده بودم ولی نتیجه ی بزرگی ازش نگرفته بودم چون درست انجامش ندادا بودم، زیاد بهش باور نداشتم ..
توی قدم دو که شنیده بودمش ازش گذر کرده بودم
وقتی تجسم میکینم روی ماده تاثیر میزاریم به گفته دکتر جودیسنزا …جهان اطراف ما ، جهان مادی هست و وقتی ما تجسم میکنیم به جهان امکان ها قدم میزاریم و با تجسم خودمون چیدمان انرژی ها رو تغییر میدیم به نفع خودمون و اون انرژی ها به شکل ماده ظاهر میشن در زندگی ما
بعد که خیالم از این موضوع راحت شد ، هر روز شکر گذار تر شدم که این آگاهی بعد از اینهمه مدت که توی سایتم به قلبم وارد شد …حالا خدا قلبم رو باز کرد و برام آسان کرد فهمیدن این جمله که /برو باورش رو بساز/
همیشه از استاد میشنیدم برید باورش رو بسازید …یا میگفتن رفتم برای فلان چیز باورش رو ساختم و توی زندگیم ایجاد شد …هی با خودم میگفتم پس من چه جوری دیگه باید باور ثروت بسازم من که اینهمه ساله دارم زیبایی و ثروت رو میبینم و تحسین میکنم …پس چرا نتایج بزرگ نیست
و من آسان شدم که درک کنم
باور ساختن یعنی بعد از اینکه برای خودت منطقی کردی ، اون باوری که بهش نیاز داری رو میلیون بار تکرارش کن تا وارد خونت بشه
تا زمانیکه انقدر تکرار نکنی که وارد خونت بشه هیچ اتفاقی در زندگیت نمی افته
تاکید میکنم هیچ اتفاقی نمی افته بر اساس تجربه من
و بعد که آسان شدم تا این حرف ساده رو درک کنم ، دیدم استاد صدها بار تکرار کرده که :
با صدای خودش باورها رو ضبط می کرده و همه اش توی گوشش بوده
و اینجا بود که بعد از آسان شدن درک این موضوع، فهمیدم راه ساختن باورهای جدید همینه
که اول باورهای خوب رو پیدا کنی و منطقی کنیشون و بعد اونها رو انققققققققققققدر تکرار کنی برای خودت که تا دهنتو باز میکنی فقط اون باورها رو بگی به اشکال مختلف
در این پروسه درک کردم که ، تا زمانیکه من درباره هر موضوعی نمیتونم کاملا با باورهای جدیدم حرف بزنم و هنوزم جسته گریخته میپرم توی باورهای قبلی ، نباید توقع داشته باشم شرایطم عوض بشه
مثلا ما الان یاد گرفتیم برای هر چیزی که میشنویم یا میبینیم سپاسگذاری می کنیم…اوکی
..بازم درک کردم که ،اگر همون زمان که دارم شکرگذاری میکنم دلایل شکر گذاریمو بدونم یعنی انقدر باورهایی درباره اون موضوع که دارم مشاهده میکنم رو تکرار کرده باشم(مثلا ثروت) که ضمیر ناخود آگاهم درستی اون رو پذیرفته باشه ، اون وقت یعنی شکرگذاری من واقعا شکرگذاریه و لق لقه زبانم نیست
از همون موقع که بهم الهام شد نتایج فقط با شکرگذاری و تجسم عوض میشه ، کتاب 28 روز شکر گذاری رو شروع کردم..هر روز که یه فایلش رو دارم گوش میدیم و بیشتر ذهنم داره نشونم میده ببین استاد عباسمنشم همینطوره ها
هی بیشتر بهم ثابت شد که من فقط باید توی این دو تا مورد قوی بشم ولاغیر
در این باره توی خواب هم چیزهایی بهم الهام شد و همون موقع بیدار شدم اونچه دیدم رو نوشتم توی دفترم
نمیدونم فقط من نتونستم درک کنم این موضوع باور سازی رو یا بچه های دیگه ای هم هستن
ولی من برای خودم هم خوشحالم هم ناراحت
خوشحال از اینکه ادامه دادم توی این سایت تا فهمیدش
ناراحت از اینکه چرا زودتر درکش نکردم که تا حالا نتایج بزرگی بسازم
از خدای خودم سپاسگذارم که اینطوری داره برام کار میکنه
چیزی که چند وقته هی دارم میگم پس چرا استاد بیشتر درباره اش صحبت نمی کنه رو
خانم شایسته نازنیم که شایسته گی برازنده اش هست مثل فرشته این لایو رو آپلود کرد
سپاس از استاد و سپاس از خانم شایسته
درود بر شما فهیمه خانم
واقعا از خوندن کامنت بینظیر شما لذت بردم و سپاسگزارم که تجربیاتتون را به اشتراک گذاشتید
بند به بند مطالبی که فرمودید
مخصوصا این چند جمله درهای جدیدی به روی ذهن من باز کرد
و اینجا بود که بعد از آسان شدن درک این موضوع، فهمیدم راه ساختن باورهای جدید همینه
که اول باورهای خوب رو پیدا کنی و منطقی کنیشون و بعد اونها رو انققققققققققققدر تکرار کنی برای خودت که تا دهنتو باز میکنی فقط اون باورها رو بگی به اشکال مختلف
در این پروسه درک کردم که ، تا زمانیکه من درباره هر موضوعی نمیتونم کاملا با باورهای جدیدم حرف بزنم و هنوزم جسته گریخته میپرم توی باورهای قبلی ، نباید توقع داشته باشم شرایطم عوض بشه
صمیمانه از شما سپاسگزارم
امیدوارم همیشه تندرست باشید
سلام و درود آقا حسین عزیز
ممنونم که کامنتم رو خوندید و برام نوشتید
خیلی طول کشید تا به این درک برسم
ولی خوشحالم که ناامید نشدم و ادامه دادم
چون میخواستم یکی از اون برنده ها باشم
امیدوارم شما هم هر روز موفق تر از روز قبل باشید
سلام خانم فهیمه عزیز
لذت بردم از کامنتت واقعا عالی بود
راستش منم در مورد این باور سازی هنوز مشکل دارم هنوز نمیدونم باید چجوری باورهامو عوض کنم
وقتی کامنتت خواندم جواب سوالم رو گرفتم ولی بازم واقعا برام واضح نیست که چطور باورهامو تغییر بدم
من توی دوره عذت نفس شرکت کردم ولی نمیدونم نت برداری از اون دوره یعنی چی یا اون باورهایی که استاد میفرمایند چجوری باید برای خودم بسازم
من از گوش دادن و بعضی از تمرینها رو مثل تمرین اینکه در مورد منفیها حتی با خدا هم صحبت نکنید چه برسه به دیگران و غیره خیلی نتیجه گرفتم اینم بگم من هر موقع میخوام کامنت بنویسم ذهنم مقاومت میکنه و میخوام یه روز بشینم از نتایجم بنویسم
سپاسگزارم
سلام و درود آقا مصطفی عزیز
ممنون که کامنت من رو خوندید و برام نوشتید
درباره باور سازی ،استاد خیلی مثال آوردن درباره موضوعات مختلف
که هر کی هر باوری رو نیاز داره یا بهتر ه بگم توی هر زمینه ای مشکل داره میره محصول مربوطه اش رو میخره
و شروع میکنه به گوش کردن فایلها
همین گوش کردن فایلها خودش باور سازیه
ولی برای اینکه سرعت بدیم بهش
میآییم و اون باوری که استاد در اون محصول داره ازش میگه رو برای خودمون منطقیش میکنیم
چطور؟
اینطوری که دنبال نمونه های واقعی ازش میگردیم در دنیای واقعی
مثلا باور اینکه در سن 60 سالگی هم میشه شروع کرد و موفق شد
ما باید بریم توی دورو اطرافمون بگردیم و نمونه هایی ازش پیدا کنیم که توی سن 60 سالگی یه کاری رو شروع کردن و موفق شدن.
اطرافمون اگر نبود گوگل کنید
دیگه خدا رو شکر گوگل دوست ماست و کلی اطلاعات خوب برامون داره
بعد که اونها رو پیدا کردی
هی به ذهنت بگو اون باور رو .
در این مثال اگر شما باورت اینه که با سن بالا نمیشه موفق شد ، حالا که نمونه اش رو پیدا کردی هی به ذهنت نشون بده و بگو ببین اینهمه آدم هستن که توی سن بالا شروع کردن و موفق شدن .
دنبال نمونه های یی در دنیای واقعی کلید کار هست بهش دقت کن
درباره نت نویسی پرسیدید
نت نویسی یعنی نکته برداری از مطالب مهم هر فایل
وقتی شما داری فایل گوش میدی
حتما یه سری نکات رو استاد خیلی روش تمرکز میزاره و زیاد تکرار میکنه
اونا رو بنویس برای خودت
یه سری نکات هم برای خودت مهم جلوه میکنه
اونارو هم بنویس
یا
از اون مهم تر
یه سری نکات رو استاد میگه و شما قبولش نمیکنی و ذهنت میگه نه بابا این نیس
اونا رو هم حتما بنویس
چون حتما از استاد شنید عبارت پاشنه آشیل رو
اون بخش هایی که ذهن شما باهاش مخالفت داره در صحبت های استاد همون پاشنه های آشیل شما هستن که خیلی باید روش کار کنید
همه اینها رو گفتم
اینم اضافه کنم که
وقتی باوری که میخواهی تغییرش بدی رو پیدا کردی در خودت
و براش نمونه منطقی پیدا کردی
حالا باید تکرارش کنی
با احساس خوب باید تکرارش کنی
چون دیگه حالا فهمیدی باوری که قبلا داشتی اشتباه بوده و شما باور درستش رو با سند و مدرک پیدا کردی
رفتی کلی توی اطرافیانت گشتی نمونه پیدا کردی
یا به شکل های مختلف نمونه پیدا کردی
حالا که داری باور ها رو میگی با احساس خوب با خودت تکرارش کن
تا وارد ضمیر ناخود آگاهت بشه
همونطور که ما یه موردی توی خیابون میبینیم، بعد که می آییم خونه هی با خودمون فکر میکنیم
و در بعضی مواقع آنقدر درباره موضوعی که دیدیم فکر میکنیم که مثل همون برامون اتفاق می افته
به همین دلیل باید مراقب ورودی های ذهنت باشی و زرنگ باشی مطالبی که به دردت میخوره رو واردش کن
چون فکر و ذهنت آنقدر اون ورودی رو بزرگ میکنه که بعد از یه مدت میبینی توی زندگیت رخ داده …خیلی چیزهایی که همین الان توی زندگیمون داریم یه همین طریق وارد زندگیمون شدن ،یا خواسته بوده یا نا خواسته .نکته اش اینه که قبلا بهش توجه کردیم
بعد بهش فکر کردیم
و از اون به بعد ذهن آنقدر بزرگش کرده که واقعی و فیزیکی شده توی زندگیمون
قدرت ذهن رو دست کم گرفتیم
واسه همین اینجاییم
از وقتی درک کنیم اون چیزی که توی کارتن های بچه گیمون به عنوان غول چراغ جادو بهمون نشون میدادن همون ذهن ماست
همه کارامون میره واسه درست شدن
امیدوارم توضیحاتم کامل بوده باشه
موفق باشید
بنام رب
سلام اساتید عزیزم
من هنوز کامل فایل رو نگاه نکردم اما یه سری از کامنت های بچه ها رو خوندم
منم خیلی وقتا وقتی تجسم میکردم واقعا نتیجه میگرفتم حتی قبلا که قانون رو نمیدونستم اون تجسم های بد و منفی که برام اتفاق می افتاد
ولی امروز میخوام درباره یکی از خواسته هام بگم که برای خودم بزرگ بود
خب من شنا بلد نبودم
کلا از شنا کردن خیلی میترسیدم
هر وقت هم میرفتم استخر فقط اروم داخل اب راه میرفتم
از طرفی چون استخر ها خیلی از خونه ما دور بودن اون زمان رفت و امد خیلی برام سخت بود و خب خیلی کم پیش میومد بتونم برم استخر و خیلی هم دوس داشتم شنا یاد بگیرم و بخاطر اون دوری و اون ترس این خواسته محقق نمیشد
تا اینکه کنار خونه ما یعنی دقیقا پیاده روی دو دقیقه ای تا خونمون یه سالن خیلی بزرگ بود که میگفتن برای یه سازمان خاصیه و استخره
منم تو ذهنم بود که ایکاش میشد از این استخره بتونم استفاده کنم چون خیلی به خونمون نزدیکه و خب برام راحت بود
تا اینکه من دوره احساس لیاقت شرکت کردم یه چند ماهی گذشت تا اینکه یه روز داشتم از کنار اون سالن رد میشدم دیدم یه بنر زدن که استخر برای عموم آزاد شده
وای منو میگی انقدر خوشحال شدم
به دخترم گفتم یه سانس بریم ببینیم چجوریه
تمیزه ؟؟خلوته ؟؟
واقعا خیلی استخر تمیز و خوبی بود
خب منم گفتم چی از این بهتر برم کلاس شنا ثبت نام کنم
بالاخره ثبت نام کردم و امروز جلسه سوم بود
وای استاد با اینکه من خیلی ترس داشتم و البته شنیده بودم که مربی های شنا یهو آدمو میندازن تو اب تا ترست بریزه
گفتم نه برای من اینجوری نمیشه
انقدر مربیم خانم خوبیه که نگو و جالبه مدام بمن میگه اول باید به ترست غلبه کنی و خیلی با حوصله اس
منی که توی نیم متر هم پاهامو نمیتونستم از کف استخر جدا کنم امروز توی دو متر شنا کردم
البته ترس داشتما اما دوره احساس لیاقت و تجسم خیلی بهم کمک کرد
مثلا قبل از جلسه دوم دراز میکشیدم رو زمین چشمامو میبستم که یعنی رو آبم و این باعث شد راحت تر اینکارو بدون کمک مربی انجام بدم
یا وقتی میدیدم بقیه خیلی بهتر شنا میکنن مدام صدای شما میومد تو گوشم که من نمیدونم اونا از کجا شروع کردن مهم اینه من با اون همه ترس الان تو سه جلسه اینقدر پیشرفت کردم
مقایسه نکردن ؛ خودمو تشویق کردن باعث شد ترس هام کمتر بشه و با ذوق بیشتری تمرین کنم و البته تجسم که خیلی زیاد بهم کمک کرد
استاد اگه دوره احساس لیاقت نبود شاید من ادامه نمیدادم مثلا میدیدم بقیه خوبن من مثل اونا نیستم و اون مقایسه باعث میشد خجالت بکشم و هم پیشرفت نمیکردم هم ادامه نمیدادم و ترس هام بیشتر میشدن
و جالبه وقتی یه خانمی به مربی داشت میگفت فلانی معلومه خیلی میترسه
مربیم گفت اون جلسه اولشه با ما نباید مقایسه بشه ما چند ساله داریم شنا میکنیم و هر بار اینارو بمن میگه
چقدر جالبه که وقتی رو خودت کار میکنی این مدل آدما رو هم جذب میکنی
واقعا این اتفاق برام خیلی بزرگ و البته شیرین بود
واقعا ازتون ممنونم بابت دوره های بینظیرتون
دوستتون دارم
سلام استادخوبم خداقوت بخاطرکلام نابت
جمله ای شدیدتکونم دادوبهانه ای که خیلی ازماها منشااتفاقات زندگیمون میدونیم این بود.
((﴿توتاثیرگرفتی تو باورکردی )))
بازهم باوجوداینکه دیگران مثل پدرومادریا جامعه روی ماتاثیرمیذارن ولی مابایداینجازرنگ باشیم وتاثیرروبدون فکرقبول نکنیم بدون فکراینکه ببینیم جزقوانین جهان وخداهستن یانه بعدبپذیریم این میشه تاثیرمثبت
اگردیگران باعث هدایت من به این مسیرشدم چون درنهایت من میخواستم من باورکردم این راه رو من ایمان داشتم دیگران دستی از دستهای خدابودن خالاممکنه همین دیگران راه گمراهی روبهم نشون بدن بازهم خواست خودم هست که دیگران پیداشون شدوراه گمراهی رونشونم دادن خودم خواستم وقبول کردم وانتخاب کردم این مسیر رو
درمورداین یه تیکه جمله ساعتها بحث کرد وحرف زد وتوضیح داد