https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-11 01:44:092024-11-08 05:09:27live | بهبود عملکرد، یک روند دائمی است
523نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
گام شانزدهم: بهبود عملکرد یک روند دائمی است/21 مهر 1403
1. ما میایم برنامه ای که به ما داده شده رو به صورتی که خودمون دوست داریم اجرا می کنیم بعد می گیم این برنامه برای من جواب نداد یا فلانی برنامه خوبی نمی ده. این یک قائده کلی هست تو همه جنبه ها چه موفقیت چه ورزش چه رژیم و…..
2. بدون باور درست شما به هدفتون نمی رسید. انگار که می خواهید به سمت شمال برید ولی با باور نادرست با قدرت هر چه تمامتر به سمت جنوب می ری و تعجب می کنی که چرا به اهدافت نمی رسی.
3. تجسم خالی هم کار درستی نیست تو باید در جهت هدفت هر روز حرکت کنی. تمرکزت رو نباید بذاری روی عامل بیرونی با نام اینکه خدا کمک می کنه. شما باید علاقه اتون رو پیدا کنید و هر روز در جهت علایقتون حرکت کنید و مهارت هاتون رو در زمینه علاقتون ببرید بالا.
4. تصمیم بگیرید به ترس هاتون غلبه کنید و طبق برنامه 12 قدم حرکت کنید شما باید اقدام کنید تا به نتیجه برسید. حرکت کنید در دل ترس ها و هر روز نقاط قوتتون رو افزایش بدید و نقاط ضعفتون رو پوشش بدید.
5. مراقبه یعنی کنترل ذهن یعنی در لحظه زندگی کنیم و نگران گذشته نباشیم و ترس از آینده نداشته باشیم. احساس قربانی نداشتن.
6. سرمایه گذاری رو ی شخصیتتون روی مهارت هاتون و روی خودتون مهم ترین سرمایه گذاری هستش وقتی توانمند بشید اون پولی که می خواد بورس به شما برسونه شما با توانمندیتون 100 برابرش رو توی یک روز می سازید.
7. مقایسه ما باید بین خودمون و دیروز خودمون باشه
8. شما الان قانون رو می دانید تنها کاری که باید بکنید اینه که بهش عمل کنید جوری که توی آن استاد بشی. فقط بحث اینه که اصل رو تمرین کنید بحث توکل رو ایمان رو و …. تمرکزت رو بذار روی یک جا و نشت انرژی نداشته باش. نذارید ذهنتون شما رو با روش های مختلف گول بزنه همه انرژی و تمرکزتون رو بذارید روی اصل و اون اصل چیه؟ کار کردن روی خود و بهبود هر روز خود
9. وقتی به شرایط نامناسب فکر می کنید اولین عکس العملش در بدن شما دیده میشه
10. چطوری به ترس هامون غلبه کنیم؟ باید بریم توی دل ترس هامون
11. مهاجرت یعنی حرکتی در دل ترس ها رفتن در دل ناشناخته ها. وقتی شما از محیط امنتون بیرون میرید توانایی ها رو از خودتون نشون می دید که قبلا تو محیط امن اون رو نداشتی. با رفتن به دل ترس موقعیت های بهتری رو تجربه می کنید. مهاجرت یعنی نموندن در محیط امن و استفاده از پتانسیل هایی است که در حالت روزمره اون رو نخواهی داشت.
من از این فایل بسیار لذت بردم بخصوص از مثال بدنسازی که استاد زدن چون من یه زمان بسیار کوتاهی رفتم باشگاه اما واقعا برای بعضی از حرکات بدنم درد میکرد مربی بهم میگفت خیلی برات خوبه فلان عضلات داره درگیر میشه و ادامه بده ولی من خیلی زود خسته میشدم و کم کم تعداد رو کم میکردم و حتی گاهی روزا اون تمرینات رو که سختم بود رو انجام نمیدادم و کاملا درسته من در این مسیر زیبایی رشد و توحیدی هستم اما توحید رو هنوز خوب درک نکردم و شاید دلیل اینکه داره زمان میبره تکامل من و من هنوز نتایج خوبی رو که انتظار دارم رو هنوز نگرفته ام کاملا برام مشخص شد که من از اینکه توحید رو بپذیرم سختمه چرا چون عملکرد توحیدی یعنی حساب کردن فقط روی خدا و مولد بودن خودم و مسئولیت تمام جنبه های زندگیم رو بپذیرم و از دیگران هیچ توقعی نداشته باشم و منتظر نمونم تا کسی کاری برام انجام بده و حساب نکنم روی تغییر شرایط بیرونی و برای انجام کارهام نشینم به انتظار یک تغییر از بیرون خودم و پذیرفتن این موضوع باید کاملا درونی و ریشه ای باشه که موقعه سختی ها خیلی خوب خودشو نشون میده من کاملا امتحان شدم و بارها و بارها در این امتحانات مردود شدم من رد شدم
ولی خدای من رحمان است غفور است و روند بهبودی من هم در هر کدام مشخص بود که فقط تونستم یکم بهتر از قبل باشم و اینبار باشنیدن این فایل بی نظیر بهتر تونستم درکش کنم اما هنوز برای بهتر درک کردنش راه دارم و من ادامه میدم و حرکت میکنم من روی باورهام و توحیدی عملکردن عمل کردن خیلی مهمه برام کار میکنم تمرین میکنم و از خدا هدایت میطلبم تا قدرت و قوت بهم بده برای کنترل کردن ذهنم آمین
خیلی دوستتون دارم سپاسگزارم
خانم شایسته عزیزم خیلی سپاسگزارم برای این دوره بینظیر که منو سپاسگزارتر و عملگرایی کرده و درکم را بهتر و بالاتر برده بی نهایت سپاسگزارم دوستتون دارم
چقدر خوبه که کسانی که در این راه قدم برداشتهاند قبل از شروع تغییرات خودشان چکاپهای فرکانسی را نوشته و بعد از گذر زمان به آن سر بزنند و ببینند که چقدر تغییر کردهاند.
من شش ماهه یک بار این کار را انجام میدهم و بسیار تغییرها را در خودم میبینم از اینکه بسیار حساس بودم در مورد همه چیز مخصوصاً از لحاظ روابط با دیگران چقدر صبورتر شدم و حرفهای دیگران برایم بیاهمیتتر شده است.
چقدر رابطم با فرزندانم و همسرم و دیگران بهتر شده است و برخوردم طوری شده که به وضوح میبینم دیگران به من میگوید که ما نمیتوانیم مثل تو باشیم یا از این شخص گذشت کنیم وقتی این چیزها را میبینم شکر خدا را به جا میآورم و به خودم افتخار میکنم که توانستهام مسیر درست را در پیش بگیرم.
با تعریف دیگران ترمز نمیزنم و همانجا نمیایستم!!
به خودم میگویم خدای من یعنی اینقدر تغییرات در من ایجاد شده؟!!!
محکمتر از قبل سعی میکنم که بیشتر از اینها روی خودم کار کنم تا واقعاً این برخوردها درونیتر شود بدون اینکه بخواهم فکر کنم که باید این کار را انجام دهم سریع رفتار درست را انجام دهم.
همه اینها از لطف خداوند عزیز است که من میتوانم تکاملم را طی کنم و مرا با استاد عزیزم آقای عباس منش آشنا کرد مرا پر از آگاهیهای ناب وباارزش درونی کرد.
بارالها فقط با کمک تو میتوانم خودم را بیشتر بشناسم تا به تو نزدیکتر شوم و توحیدیتر شوم و در راستای تو قدم بردارم.
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
در بحث موفقیت فاکتوری هست به نام عمل کردن به ایدهها
من سیسال فعالیت کردم هرروز صبح زودتر از تمام همکارانم سرکار حاضر میشدم، روزی را سراغ ندارم که دیرتر از بقیه استارت کارم را زده باشم
در زمان کار هم با دل و جان و با تمام توانم وظایفم را به نحواحسن انجام میدادم و اگر کار جدیدی برعهده من گذاشته میشد سعی در یادگیری و انجام بینقص آنرا داشتم
ولی وقتی به نتایجم نگاه میکنم میبینم که نسبت به خیلی از همکارانم که بمراتب کمتر از من سعی و تلاش داشتهاند خیلی خیلی نتایج ضعیفتری بالاخص در مسائل مالی دارم
با صحبتهای استاد در ابتدای این فایل این زنگها در وجودم بصدا درآمد که من انسانی عملگرا بودم و همین الان هم هستم ولی این سعی و تلاش من با باورهای نادرست و مقاومتهای بسیار همراه بوده و بهمین خاطر نتایج ضعیف و عدم دلخواهی کسب کردهام،
من مسئولیت صددرصد نتایج زندگیام را بعهده میگیرم
وقتی خودم را بررسی میکنم و میفهمم که این نتایجی که من کسب کردهام اصلا قابل قیاس با سعی و تلاش من و همچنین قابل مقایسه با نتایج دیگران نیست، کاملاً برایم واضح میشود که مشکل از درون من است، مشکل از باورهای مخرب من است، مشکل از مقاومتهای ذهنی من است؛
درصورتیکه شغل من پتانسیل رسیدن به نتایج عالی را داشته چون همکارانم همین خواستههایی را که من الان دارم را از همین شغل محقق کرده و از آن در زندگیشان لذت میبرند
بهتر میفهمم که باورهای من ایراد داشته و قدرت باور بیشتر برای من درک میشود
بهتر میفهمم که عمل زیاد اگر با باورهای مخرب و محدودکننده همراه باشد همان آب در هاون کوفتن است
بهتر میفهمم که اگر باورهای من درست و قدرتمند بود و من برای خودم ارزش قائل بودم و احساسلیاقت بیشتری داشتم نیازی به اینهمه سعی و تلاش بیش از حد و توانم نبود و به یکصدم این فعالیت میتوانستم مثل همکاران دیگرم به نتایج عالیتری برسم
بهتر میفهمم که اگر من بجای سختکار کردن بتوانم روی باورهایم کار کنم و مقاومتهای ذهنیام را برطرف کنم نتایجم بمراتب بزرگتر و با کیفیتتر خواهد بود با زمانی که فقط بخواهم با تلاش فیزیکی سختتر عمل کنم
بهتر میفهمم که اگر باور کنم که خداوند برای من آسانی خواسته و من همواره مشمول دریافت هدایتهای او هستم و او هیچگاه من را تنها نگذاشته است، میتوانم به صدای الهامات او گوش داده و از هدایتهای او پیروی کنم
خداوندا” من که انسان خانهنشینی نیستم و اهل عمل هستم و کسی نیستم که منتظر باشم که کیسه پولی از آسمان برای من بفرستی، من مرد عمل هستم و متعهد میشوم با بیشتر کارکردن روی باورهایم و برداشتن مقاومتهای ذهنیام، خودم را در معرض دریافت هدایتهای تو قرار داده و کاری که انجام میدهم با ایمان و توکل و باورهای درست باشد
سلام خانم شایسته ی مهربان ممنون بابت این آگاهیهای ارزشمند خیلی زحمت میکشید ممنون همانند یک راهنما ما رو در رسیدن به مقصد کمک میکنید هیچ قیمتی نمیشه رو فایل گذاشت بسیار عالی و آموزنده بود . دلم برای استاد یه ذره شده چرا فایل جدید نمی زاره حالشون خوبه خدا کنه سلامت باشن شاید درست نباشه ولی نگران حال ایشان هستیم به نظر من طبیعی هست انسان نگران حال کسی باشه که مسیر زندگی شو عوض کرده
به نام خداوند بخشنده و مهربان وغفار و روزی دهنده خودم
میخام یه داستان کوتاه از ایمانم یه پروردگار بگم که چه معجزه ای برام کرد
من درحال حاضر تو مغازه ای هستم که اجارست مغازه خوب و بزرگیه خداروشکر،تا چند ماه پیش مغازه من و جفتیش که تقریبا یکاندازه بودن یکصاحب داشتن و چندماه پیش مغازه جفتیم فروش رفت به برادر خانمی که الان توش دارن کارمیکنن
خلاصه یه چندوقت بعدش پچپچها شروع شد که فلانی(صاحب مغازه) گفته من مغازم خیلی می ارزه و کرایه روباید چنان کنم و…دوباره گفتن خانمش شاید بخواد مغازه بذاره وتورو بیرون میکنن وهربار یه خبرجدید میدادن بهم
منم راستشو بگم استرس گرفتم که ای خدا حالا من چیکارکنم حالا باید توفکر جاباشم یا توفکر پول بیشتر دیدم عععع زندگیم پر از استرس داره میشه
یهوترمزو کشیدم گفتم استپپپپ فاطمه جان استپپپ داری چیکارمیکنی؟خدا کجای این صحبتای تو جا داره؟ استرس معنیش چیه؟غیرکفر معنی میده؟ اعتماد و ایمان و…چی شد پس؟
و از اون به بعد فقط میگفتم خدایا ببین هررررچی تو بگی اگه باید بمونم با یه مبلغ خیلی خوب و ارزون بمونم اگه باید برم تو جاشوپیداکن اصن هررررکاری که تو میگیخوبه انجامش بده برام ومنو راضی کن من میخام حسمخوب باشه خوشحال باشم بپذیرم(من سر یه موضوعی یادگرفتم سعی کنم خودموکنترل کنم واسرارنکنم به کاری،چون دیدم قبلا اسراررر به انجام کاری میکردم و میدیدم ای وای به ضرر بوده که و خداروشکرهمیشه خدا پشتم بوده
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.» بقره/سوره2، آیه216.)
خلاصه گفتم خدایا میخام اروم باشمهررررچی که شد میگمخدا بوده موندم خدابوده گفت برو تو بودی اصن هررچی شد تو بودی،
خلاصه دیگه انقد خبرمیاوردن ارع رفته پول حورکنه مغازه بزنه میخاد چیکارکنه میخاد فلان بهاون کسی که داشت تعریف میکرد گفتم ببین من به خداگفتم هرکاری خودش میدونه انجام بده من به خداگفته کلامی که از دهان اون ادم بیرون بیاد حرف توعه من میخام حرف تو و از دهنش بشنوم وای این جمله رو که گفتم بهش یه لحظه حال خودم جااومد گفتم افرین فاطمه داری ایمانتو نشون میدی بالاخره باریکلا
حالا برادر اون خانمه ازش یه پیش پرداخت خیلی زیاد گرفته بود و همه میگفتن معلوم نیست صاحب مغازه تو میخاد چیکارکنه و چه برنامه هایی چیده برات(ومن اون برنامه بچینه برام؟)
خداکجاست پس؟
خلاصه از دوسه ماه قبل قرارداد منتظر بودم ببینم چی میگه و تا داشت استرسه میومد باز میکفتمفاطمه خدا تمومش کن
رسید روز موعود
ایشون پیام دادکه مبلغ کرایه از این ماه به بعد فلان تومن وای وای وای انقد شوکه شدم اشکم ربخت گفتم خدایا باورکنم؟؟؟؟؟اون ادمی که انقددددد تو سر من میذاشتن که اینجور ادمیه و این برنامه رو ذاره ومیخاد چه کنه و همه دیکه میشناسنشو اخلاقش اینه و اوووه
این همون ادمست؟انقد دست پایین گرفته؟خدایاااا
و گریه
اره ایمانمحواب داد پول پیش نخاست و کرایه یه مبلغ بسیاااااااااااارعالی روخودش پیشنهادداد
نمیتونم از حس وحالش بگماین که کمگفته بود خیلی خوشحال بودم اما اینکه خداجواب ایمانمو داد داشت منو میکشت
قبلا کاهی پیش میومد میگفتمخدایا نکنه مسیر درست شغلی من این نبس یا ….
گفتم خدایا من میخام بهش بگم کمترشم کنه اصن این نشونه باشه اکر تو میگیمسیری که اومدم درسته اوکیو تو بده
ودوباره
خدایا
من کلام تو رو از دهن این ادم میخام بشنوم
یه پیام دادم گفتش هزینه عابالاس زنگزدم و براحتی اب خوردن؟نه نه اسونتر از اون حل شد
خدایا شکر
خدایا چی بگم
این داستان رفت تو لیست ذاستان ایمانم که تاچیزی بشه بکمفاطمه دیدی چی شد واسه مغازه دیدی اعتمادکردی چیشد؟
اعتمادکن بهش درست میشه
من نمیدونم قراره بعد این چی بشه بمونم برم بخرم اصن نمیدونم
ولی میدونم هرچی شد خداخاسته که باشه
اگه باید بمونم یابرم این خاست خداست برای من ولاغیر
یک انتقادی که من همیشه برای استاد داشتم و هیچ وقت جواب نگرفتم و قانع نشدم اینکه استاد نقشه راه و مشخص نمیکنن
تو یه فایلی میگن توجه کنید کانون توجه و کنترل کنید به نکات مثبت توجه کنید که کل ماجرا اینه به خدا همینه اگه میخای باورهات عوض بشه کنترل کانون توجه کن
تو این فایل اشاره میکنن که باید بری مهارتت و افزایش بدی ( تضادی ندارم با این موضوع) ولی اینکه بچه ها یا خود من حداقل سرگیجه میگیریم اینه که آقا بالاخره کدومه ما باید توحیدی رفتار کنیم کنترل کانون توجه کنیم افزایش مهارت بدیم یا اگه همه باهم هست چرا آنقدر به نکات مثبت توجه داشتن تاکید میشه بیس فایل های استاد کنترل کانون توجه هست میدونید مشخص نیست ترتیب و اولویت تغییرات با چیه یا میگن باور همه چیزه میریم رو باور کار کنیم یهو تو یه فایلی میگن باید توحیدی عمل کنی باید تسلیم بشی خدا همه کار و میکنه الان تو این فایل کسی که اینجوری میگه رو نقض میکنه
فکر میکنم خیلی ها براشون این سوال باشه
لطفاً یه جوری اولویت بندی کنید بدونیم ما باید چه چیزایی و تغییر بدیم و بعد بریم مرحله بعد واقعا دیگه برای من خسته کننده است
قرار بود تو سه ماه من تغییرات و ببینم الان شد 6 سال ولی اون جور که باید تغییرات اتفاق نیفتاد
ایمان وباور و توجه به نکات مثبت و عمل گرایی باید در کنار هم باشند تا نتیجه ببیاد
استاد اول فایل گفتند خودشو ودوستاش ادمای الافی نبودند وبسیار تلاش می کردن که موفق باشند اما نتایج دلخواه ایجاد نمیشد
پس اومدن فهمیدن که باوراش مشکل داره وبا تلاش شبانه روزی باوراشو تغییر داد و همزمان عمل هم می کرد وبعد نتیجه ظاهر شد.
یعنی اگه اهل عمل کردنی و نتیجه نمیاد ،پس باورات مشکل داره،اگه عمل نمی کنی که دیگه هیچی
یعنی ایمان وباور و عمل صالح باید درکنار هم قرار بگیرد تا نتیجه بیاد
صحبت های استاد هیچ تناقضی ندارد ،اما شما صحبت هاشو اونطور که دوست دارین بشنوین ،تفسیر می کنید،احتمالا اگه عین من از ورود به دل ناشناخته ها می ترسین فقط به باور و توجه به نکات مثبت تمرکز می کنید ،اما این به تنهایی کافی نیست.
پس شد ایمان وباور و توجه به نکات مثبت و شکر گذاری درکنار هم وباهم ،نه هیچ کدام به تنهایی .
اما چون عمل کردن اصل ماجراس وسخته ،ما اونو میزاریم توی حاشیه و بعد طلب کار میشیم که چرا نتیجه نمیاد.
درسته من هم باهاتون موافقم من میدونم که باید توجه کنم به نکات مثبت و توحیدی عمل کنم ، خود بحث کانون توجه مفصل قابل توضیح هست که بهش نمی پردازم
منتها بعد از به کار گیری همه اونا در کنار هم باز نتیجه حاصل نشده
من وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم با اینکه هیچ شناختی از قوانین نداشتم نتایج خیلی خوبی گرفته بودم الان احساس میکنم مث یه فلج رو ویلچرم هیچ کاری نمیتونم انجام بدم چرا که جایگاه اون مطالب و دقیق نمیدونم از این رو گفتم که استاد اینا رو نظم نمییدن و ما هم نمیدونیم حالا استاد هی میگن من نمیتونم لقمه آماده درست کنم براتون ولی این ماجرای نقشه راه مهمتر از خود قوانین هست مثال میزنم
من خواننده ام وقتی میخام دنبال حرفه خودم برم میبینم بابا جان من برای اینکه کار تولید کنم باید هزینه کنم و اون هزینه رو ندارم خب طبیعتاً باید برم دنبال یه کاری که پول داشته باشه استاد میاد میگه اقاااااااا وقتی به یه کاری علاقه داری و یه کار دیگه میکنی نتیجه نمیگیری( کشف قوانین جلسه 6 آپدیت نشده) خب طبیعتاً میگم آره درسته وقتی میام رو کار خودم پولی توش ندارع که خب بعد میگم خداوند هدایت میکنه تو بحث توحید من بسیار عالی رفتم جلو و نتایج خیلی خوب توحیدی حاصل. شد ولی اونا باز کمک نمیکنه من در کارم موفق بشم بعد میگم بابا نکنه من علاقه ام این نیست ، بعد میبینم 20 ساله بدون هیچ درآمدی میخونم چون عاشق خوندنم
بعد میام میگم من الان باید کنترل کانون توجه کنم توجه کنم به نکات مثبت و واقعا اینکارارو در اسکیل بالایی انجام میدم چون من کاملا میتونم از نگاه کردن به نور تیر برق ذوق زده بشم و حسم عوض بشه وقتی اینو ادامه میدم یهو میبینی هدایت شدم به عدم فراوانی با خودم میگم مگه این نبود که نکات مثبت و ببینی و توجه کنی میری سمت نعمت پس چرا من اومدم به فقر ؟؟!! میگم خب حتما اونجوری که باید نشده بعد میبینم یارو هیچ خبری از این مباحث ندارع هر روز پیشرفت هر روز داره میره جلو بابا من وقتی اینا رو نمیدونستم که خیلی خوب بودم بعد اینجوری هی دور خودم میچرخم میدونی چی میگم استاد هم که جوابگو نیست و نمیتونه بشینه همه رو جواب بده تمام سایت و حفظ شدم از بس فایل ها رو گوش کردم دیگه واقعا نمیدونم چیکار کنم
روانشناسی ثروت 1 و دارم عزت نفس و دارم کشف قوانین و دوره روابط به همراه دوره تضاد آنقدر اینا رو گوش کردم که حد ندارع اون که هیچ همه رو به کار گرفتم میگم من خودم احساس میکنم یه تکه از پازل نیست اون تکه گمشده نمیدونم چیه
هر چی کامنت میخونم هر چی فایل گوش میکنم هیچ تاثیری نداره
امیدوارم واقعا یه جور مشخص بشه چیکار باید انجام بدیم
یعنی اطلاعاتم بسیار زیاده اما عمل نمی کنم چون ترس دارم
یعنی اگه قانونو بلد باشیم وعمل نکنیم فایده ای نداره
و نتیجه ی عمل نکردن میشه ناامیدی و خسته شدن
اون تیکه ی گم شده ی پازل من وشما عمل کردنه
منم تو کار خودم به مهارت رسیدم
عای روی خودم کار کردم
اینقد نوشتم و اینقد فایل دیدم که دیگه ذهنم میگه بابا بسه برو تفریح کن ،اما عمل درکار نیست چون می ترسم
چون به خودم و توانایی هام ایمان ندارم.
استاد همیشه می گفتن من به هر ایده ای عمل می کردم
ولی من نه ،چون می ترسیدم
احتمالا ذهن شما دچار کمال گرایی شده وایده های کوچیک رو بیفایده میدونه
منم کارم شده دوره خریدن ودوره دیدن
قبلا که بااستاد آشنا نبودم ناخودآگاه لذت می بردم وعمل می کردم و نتیجه می گرفتم اما الان چون اشتباهی فک می کردم باید کل باورامو اول بسازم وبعد عمل کنم ،هیچ اقدامی نمی کردم
واین برمی گرده به درک اشتباه من از قانون
پس عمل کنید حتی با وجود ترس
واینم جز تکامل منه وبتازگی با خرید عزت نفس متوجه شدم وهدایت شدم که همین لحظه وقت اقدامه.
چون عالم بی عمل به درد نمی خوره ونتیجه نمی گیره وفقط گیج میشه
کمال گرایی روکنار بزارید و کوچک ترین نتایج خودتونوتحسین کنید
علت گذشته خوبتون ،عملکرد شماست
وحتما قانون رو نااگاهانه اجرا کردین.
الان که اگاه هستین اگه عمل کنید به الهامات حتما نتایج خیلی بزرگتری می گیرید
ببین من ترسی از عملکرد ندارم من کلا آدمی هستم بسیار تلاشگر بزار بهتون اینجور مثال بزنم که من اکثر آلبوم های استاد شجریان و کار کردم و خوندم زمانیکه پیش استاد رفتم تعجب کرد از اینهمه پشت کار و تمرین و تلاش سورپرایز شد بنده خدا …
بگذریم من از کارم استعفا دادم این بزرگترین کاری بود که کردم چون کمپانیی که من کار میکردم ، دانشجویان دانشگاه شریف دنبال این بودن بیان اونجا همه چیز عالی بود ولی من به خاطر عشقم استعفا دادم کافیه رو موضوعی تمرکز کنم حتما حلش خواهم کرد این موضوع رو هم حل میکنم میدونم
منتها بحث اینکه چه چیزی مونده عمل نکنیم خودش ماجراست مثلا من در بحث دریافت الهامات درونی خیلی خوبم عالیم اصلا تماما هم وقتی از خداوند میپرسم بهم میگه چیکار کنم و عجیب جواب میده شاید بگی خب مسئله حله که اینم بپرس ، خب جوابش اینه میپرسیم منتها به جهت فرکانسی چون در اون سطح نیستیم دریافت نمی کنیم پس میمونه تکامل و رعایت کنیم من تماما متوجه آگاهی هوایی که گفته شده هستم عملکرد هم دارم به اندازه ظرفیتم منتها به همون اندازه که کار کردم نتیجه نیومده
در گذشته هم که نتایج عجیب غریبی گرفتم و هم مدیون دوره های عرفان حلقه هستم درسته که استاد اصلا موافق اینا نیست و خیلی ها اصلا نمیدونن چیه و حالا قصد دشمنی هم دارند ولی من ازش نتیجه هایی گرفتم که کمتر کسی گرفته اگاهیی هایی در اختیارم قرار گرفت فوق العاده منتها اون بیشتر در مباحث عوالم بالا کار کرد داشت و روی مسائل زمینی هم تا حد معقول تأثیر داشت یادمه حتی در عرض 6 ماه یا کمتر خواسته ماشین داشتن و در من ایجاد کردن با اینکه من اصلا علاقه ای به ماشین نداشتم و خیلی راحت پولش جور شد خیلی راحت رفتم و خریدم و …..
خیلی ها تعجب میکردن که چطور یک نفر از منفی 10 بیاد بشه مثبت 10 اونم در عرض 4 سال در یک شهر غریب که دو سال بود یک وعده غذا داشتم میدونی همه اینا رو گفتم بگم من چنین آدمی هستم با پشتکار بالا ، هوش خیلی خوب
اما در بحث محصولات استاد وقتی نتیجه نمیده چون از خودم مطمئنم میگم شاید یه چیزی این وسط کمه گفته نشده بعد میگم ممکنه مشکل من در روانشناسی ثروت3 حله بشه ولی خب پولش و ندارم اونم بخرم
در کل کار موفقیت در این سایت برای من بسیار سخت شده و خسته شدم هیچ کسی هم جوابگو نیست تا بخوای بگی هم میگن درست عمل نمیکنی و قانون تکامل و …
سرتون و در نیارم این مشکلی که من میگم مشکل خیلی هاست و امیدوارم راهکاری براش پیدا بشه
بله این مشکل رو دارم من کمال گرایی و دارم و پاشنه آشیل من هست ، اره اینم درسته که من سپاسگزاری کمتری دارم حتی من به یاد میارم زمان هایی رو که بی پول بودم و حالم چقدربد بود و حالا به هر دلیلی هم که یک پولی میرسید دستمون بازم حالمون خوب نبود با خودم میگفتم ببین داشتن و نداشتن در تو اثری نداره حتی این موضوع میتونه باعث بی انگیزگی هم بشه
منتها من ازت میخوام به یه چیزی توجه کنی اونم اینه دیدی بسیاری از افراد باورهای نامناسب و دارن ولی نتایج و دارن؟ من خیلی پرسیدم از افراد موفق که آقا دلیل موفقیتت چی بوده مثلا اومده گفته من زودتر اقدام کردم اگه زودتر اقدام نمیکردم نمیشد یا مثلا استاد رفته بودن پیش هاکوپیان که بپرسن دلیل موفقیت شون چی هست که ایشون هم گفته بودن زود بیدار شدن از خواب
خب ما هیچکدوم کامل نیستیم همه مون این باگ ها رو داریم ولی سوالی که برای من ایجاد میشه اینه چرا افرادی که نتایجی در زندگی شون دارن و من دنبال اون نتایج هستم و با اینکه آگاهی خیلی خوبی نسبت به قوانین دارم و اونا ندارن چرا اینطوریه چرا من نمیتونم چیزای ابتدایی زندگی مو درست کنم ؟اونا حتی نمیدونن باور چیه ممکنه بگید به صورت ناخودآگاه طرف بار اومده بله درسته منتها در هر صورت برای هیچ کدام جهان حالت ایزوله ندارع اونم باور مخرب داره پس چرا نتایج و داره ؟!
من خیلی سوال میپرسم از خودم و دوست دارم منطق داشته باشم هدف من از طرح سوال در این فایل دست یافتن به یک جواب و منطق بسیار قوی بود هر چند که من سالهاست دنبال این جواب ها میگردم ولی نمیشنوم ما قرار بود به اندازه ای که کار میکنیم نتایج و ببینیم نه اینکه از اونی هم که بودیم بدتر بشیم
کنترل کردن کانون توجه و کارکردن روی باورها زمینه اصلی آموزشهاست.
حالا وقتی به صورت ذهنی این کارها رو انجام میدیم ، در نتیجش یه سری ایده میاد و ما باید اون ایده ها رو عملی کنیم تا نتایج فیزیکی ظاهر شن .
ضمن اینکه من اینو متوجه شدم که ما باید هدفمون از کارکردن روی خودمون رشد شخصیتمون باشه و بهبود ، بعد نتایج خودشون میان
من خودم برای نتایج خیلی تقلا میکردم ، الان که عمیق رو خودم کار می کنم متوجه شدم که این منتظر بودنه یه جور چسبیدنه که باعث میشه از مسیر دور بشی و فقط خستگی به تنت میمونه.
امیدوارم تونسته باشم خوب توضیح بدم … برای شما بهترین ها رو آرزو می کنم.
بله اینا رو متوجه هستم ببینید استاد کلا اولویت بندی ندارن ینی نمیان بگن بچه ها شما برای رسیدن به خواسته ها باید این موارد و داشته باشید این و این و ….که من تو این دوره ها سعی کردم اینا رو بگم فکر نکنید فقط با توجه کردن و کنترل کانون توجه بهش میرسیداااا فک نکنید توحید و فهمیدید و تمومه ماجرا نه اینا همش باید باشه
حالا شاید بگید خب همینم هست و تو خودت داری میگی !!!
بله منتها من فکر میکنم سایت به این بزرگی باید یه سری قدمها و اولویت های داشته باشه مثلا کلاس اول و بره بعد بره دو و سوم
اما اینجا یهو از دوره دبیرستان شروع میشه بعد میره دانشگاه بعد میاد میره تو کلاس دوم و تو نمیدونی ترم چندی چی فهمیدی چی و نگرفتی و …..میدونی چی میگم فکر میکنم بهتر بود از این آشفتگی به سمت نظم می رفتیم خیلی هامون مطمئن باش نتیجه های اصلی و نگرفتیم همش نتایج حاشیه و ریز و گاها مهم بوده منتها فکر میکنم همه ما بیشترین گیرمون رو اینه که نمیدونیم بالاخره چیکار باید کنیم
یادمه من تا باور فراوانی و کار کردم و متوجه شدم فراوانیه به طرز عجیبی خوشحال بودم ولی بعد چند روز هدایت شدم به کمبود شوکه شدم تا زمانی که فراوانی و نمیدونستم همه چیز گل و بلبل بود ولی وقتی فهمیدم همه چیز ریخت بهم البته این و من به فال نیک گرفتم
منتها هنوزم که هنوزه من نفهمیدم کی قراره اتفاقات بیفته مطمئن باشید به مطالبی که گفته شده تا 70-80 درصد عمل شده ولی خب نتیجه ای نداشته
نمیگم صفر بوده نه نامردیه ولی خب اون چیزی که دنبالشیم نبوده من الان برام جذابیتی ندارد بشینم تمرکز کنم رو نکات مثبت چون یهو میبینی میخورم به بی پولی حالا باید بیام باورهای ثروت و بررسی کنم نه میدونم چه باور مخربی دارم نه میدونم چطور عوض کنم و همینجوری میچرخم واسه خودم
در کل خیلی خوب میشد یک دیدگاه کلی یک چشم اندازی تعریف میشد تا آدم تکلیف خودش و بدونه چیکار کنه
نمی دونم دوره کشف قوانین رو دارید یا نه ، اما توی جلسه 8 اون دوره استاد در مورد چگونگی برنامه داشتن و چه جوری کارکردن روی خودمون توضیح میدن . می دونید استاد سرفصلهای اصلی رو میگن اما ما باید تشخیص بدیم که اولویت کارکردنمون چی باشه .
توصیه من توی این مرحله به شما اینه که ببینید اصلا چه چیزهایی باعث میشه حستون خوب نباشه ، یعنی توی این مرحله ریشه افکارتون رو پیدا کنید ، بعد براساس اون ریشه ها خودتون به مسیرتون جهت بدید ، مثلا اولویت اینه که روی باورهای ثروت ساز کار کنید یا حس ارزشمندی یا سلامتی یا توحیدی یا …
منظورم اینه که تمرکزتون توی این مرحله روی شناختن خودتون باشه ، من خودم دارم این مسیر رو میرم و توی این مرحله اصلا تازه دارم متوجه میشم که اتفاقات قبلی رو برای چی تجربه کردم و کمی هم تونستم تکامل رو درک کنم .
در واقع ما باید مراحل رشد رو طی کنیم و بعدش نتایج میان و فقط هم خودمون می تونیم بفهمیم که نقطه شروع و ترتیب مراحل برای ما چی هست.
مثلا من توی این خودشناسی ها کلا متوجه شدم که ته افکارم خیلی بدبینی دارم و روی از دست دادن خیلی متمرکز هستم ، خیلی هم تایید طلبی دارم و حالا بر اساس این موضوعات دارم تمرکزی فایل ها رو گوش میدم .
در کل تلاش کنید آروم باشید و تقلا نکنید و نگران نتایج نباشید ، فقط روی شناختن و تغییر دادن خودتون متمرکز بشید ، بعدش اصلا خودبه خود درست میشه ، من اینو بارها تجربه کردم و بهش ایمان دارم .
امیدوارم توضیحاتم مفید باشه واستون و خیلی زود نتایج فوق العاده وارد زندگیتون بشه .
ببینید من 6 سال هست هر شب با گفتگوها و فایل ها و کامنت خوندن ها شب و روز کردم میدونید بالغ بر 2000 تا کامنت خوندم شایدم بیشتر همه فایل ها رو کار کردم آوردم تو کار منتها اون چیزی که استاد میگه یه سری چیزاش یا درست نیست یا کمه چون 6 سال زمان کمی برای تحقیق و بررسی نیست و شکر خدا آنقدری آدم هوش داره که بتونه تشخیص بده اصل و فرع چیه من مطمئنم که به موضوعات اشراف کامل دارم شاید حضوری بشینیم صحبت کنیم من قابلیت اینو دارم رو موضوع ریز بشم و چیزایی بگم که خود استاد به خاطر مسائل کلی واردش نشدن و الحق کار درستی هست
همه اینا رو گفتم بهتون بگم شما هم مثل من و یا سایر دوستان که این کامنت و میخونن یه سری نتایج سطحی حاصل میکنن در کل به چیزایی میرسن که خوبه اوکیه ولی خواسته اصلی شون نیست چرا آنقدر مطمئنم چون در کامنت ها اشاره میشه یه مدت یه نتتایجی حاصل میشه طرف با ذوق و شوق میاد مینویسه بعداً دوباره فس میشه و ول میکنه
بله من دوره کشف قوانین و هر دو ورژن و خرید کردم که به نظرم دوره اول خیلی بهتر از دوره دومه با اینکه دوره دوم و خانم شایسته خیلی بیشتر توضیح دادن که در نوع خودش بی نظیره ولی میخام بگم تو همون بحث گاز و ترمز چقدر از افراد مث من گیر میکنن در کل بخوام بگم صادقانه بدون هیچ غرض ورزی بگم من نتیجه دلخواه نمیگیرم جلسه 6 کشف قوانین استاد گفت کارت و استعفا بده بیا سمت علاقت ، مهم نیست سرمایه نداری مهم نیست چقدر تو کارت سابقه داری بیا بیرون مهم باورته مهم ایمان به خداست خداوند خودش حل میکنه
با این حرف اومدیم استعفا دادیم نشستیم به خاک سیاه الان تو این فایل جدید اینا رو نمیگه میدونی اگه شما هم روزی دیدی نتیجه نمیگیری نه به خاطر اینکه درست عمل نمیکنی نه به خاطر اینه کل ماجرا این نیست حتی دقت کنی شما هی باید محصول بخری روانشناسی یک و تموم کردی دو رو بخر بعد سه رو بخر مطمئن باشید اون جواب اصلی و نداده و نخواهد داد این نظر منه به عنوان فردی که سالهاست دارم تو این حوزه کار میکنم
به نظرم این اصل هایی که شمامیگید کدوم مهمه مثل یه لباس میمونه مثلا جنس وکیفیت ش مهمه واصله چون بهترین مرواریددوزی هارم اگر روی لباس بی کیفیت که اصلا پارچش کیفیت نداره انجام بدی وقتت وهدردادی چون تواولین بارکه میپوشی پارچه ازبین میره ،مثل کنترل ذهن که اصله .
یامثلا رنگ پارچه که اگه خوب نباشه اصلا به چشم نمیاد یادریک بارشست وشو رنگش بره وعوض شه لباست خراب میشه مثل اصل احساس خوب اتفاقات خوب .
ودوخت یه لباس انصافا چه قدر مهمه که یه پارچه ای باشه طرف برداره به بدترین طرح بدوزه ویه پارچه خوشگل وخراب کنه اصلابه درنمیخوره یاوقت پوشیدنش لباسه درزهاش ازهم بازبشه به چه دردمیخوره ،مثل کانون توجه وتجسم چه قدر مهمه .
یاحتی این لباس حالاخوبه همه چیش اوکیه توبردار یه اتوی داغ بچسبون بهش ،اندازه ی اتوهم که بسوزه لباس سوخته رونمیتونی بپوشی پس اتوکردنش یا شستنش با وایتکس یا شوینده های مناسب چه قدرمیتونه برالباس مهم باشه ،پس این وبدون که وقتی استادمیگن تسلیم دربرابر پروردگار مهمه یعنی اصله یعنی مهمه چون ذهن های ماهاهیچ کدوم کامل نیست ،باید خودمون بسپاریم به خدا که هدایت مون کنه وهدایت فقط درزمان تسلیم ممکنه ،البته که همیشه هرلحطه هدایت هاش هست ولی مادرزمان تسلیم میفهمیم .
برای من هیچ وقت سوالی شبیه شماپیش نیومده که بگم چرااستاد یک بارمیگه کانون توجه مهمه یاچرایه بارمیگه احساس خوب مهمه یااستمرارمهمه یاتوکل یاایمان چون میدونم همه شون مهمه من که توانایی دارم همه شون ودرکنار هم انجام بدم ،پس چراانجام ندم؟ خداوند بیشترازمامشتاق تغییرماست ،پس مطمن باش شماکه میخواستی تویه سه ماه تغییرکنی باید زاویه ی دیدتو عوض کنی اگرواقعا وبه شکل درست ومتعهد بودی وباورکردی به حرف های استاد وعمل کردی مطمن باش تغییرات ومیبینی اولش شاید خیلی کوچیک باشه ولی وقتی توجه بهشون میکنی بزرگ تروبزرگ ترمیشن مثلا تو توی سه ماه کمترمریض شدی یاحوصلت بیشترشده یا اخلاقت بهترشده یاداری بیشترفکر میکنی،یاسرچیزای چرت وپرت که قبلامیرفتی دیگه نمیری ،آرامشت بیشترشده، ایناهمش تغییره اولش کوچیکه ولی باید بفهمی توجه کنی شکرگذاری کنی تابزرگ شن .شاید کسی ازیه فایل یه چیز دیگه برداشت کنه ومن یه چیزدیگه هرکس به اندازه ی درکش شاید یه نفر مثلاتوی یه سال خیلی نتیجه ی بزرگتری بگیره وشاید کس دیگه توی 6 سال همون نتیجه هاروبگیره این مربوط به خودشون میشه که چه طور درک میکنن وبرداشت میکنن .
مطمن باش این مسیرخیلی درسته ،ادامه بده ،دوست عزیزم .
درست میگین ، گیر من همینه من وقتی میرم دوره عزت نفس و گوش میکنم پاس داده میشم به کشف قوانین اونو میبینم شوت میشم سمت توحید ، توحید و درست میکنم ، کانون توجه و کنترل ذهن میاد وسط اینا رو درست میکنم یهو یه موشک میخوره وسط زندگیم بعد من خسته میشم مستأصل از اینکه دیگه چه کاری باید میکردم که نکردم حالا فک کن این وسط یه سری کج فهمی ها هم داشته باشی واقعا آدم سردرگم میشه من واقعا الان عاجز موندم مث یه آدمی که فلج رو ویلچره نه میتونم جلو برم نه میتونم عقب برگردم میخام برم یه کاری کنم پول بیاد تمرکزم از کار اصلی برداشته میشه میخام بیام تو حوزه خوانندگی خودم پولی توش نیست استاد هم که میگه سرمایه نمیخاد و با هر چی داری شروع کن میریم اونم انجام میدیم باز اتفاقی نمیفته یهو یاد قانون تکامل میفتیم میگیم اینه بعد مدتی میبینیم اونم نیست سن مون بالا میره میگن چرا فک میکنی سن مهمه با چه معیاری میگی موفق نمیشی چون سنم بالا رفته خلاصه که 4 دست و پا در یک باتلاقی گیر کردیم که واقعا جوابی پیدا نمیشه که آدم بتونه از اون حالت در بیاد
گمان می کنید به بهشت داخل خواهید شد بدون آنکه خدا امتحان کند و آنان که جهاد در راه دین کرده و آنها که در سختی ها صبر و مقاومت کنند مقامشان را بر عالمی معلوم گرداند
امروز بعده یه هفته کنترل ذهن در مواجه با تضادی سنگین،کمی انرژیم افتاد و مثل هفته ی قبل نتونستم خوب از پس ذهنم بربیام و بااینکه در طول این چند روز خوب کنترلش کرده بودم ولی امروز کمی سس تر شدم و هر وقت در ذهنم علت کار رو کنکاش کردم به نتیجه نرسیدم و دوباره همون سوال که چرا و چرا!؟
دیدم دیگه داره این ذهن به سمت احساس بد میره و اگه نتونم جلوش رو بگیرم قدرتش بیشتر میشه و با اینکه استاد در فایل های بسیاری گفته اند که این تضادها در دنیای مادی کاملا عادی هستند و نمیشه در این دنیا همه چی گل و بلبل باشه و کلا تضادی و ناخواسته ای نباشه!ولی از خدا کمک خواستم تا بیشتر در این احساس بد نمونم و وقتی بهم گفت سره دفتر و قرآن برو فهمیدم با شکر گزاری حالم بهتر خواهد شد ولی قبل از اینکه دفترم رو باز کنم لای قرآن رو باز کردم و گفتم خدا خودش پاسخ میده!
سوره آل عمران اولین چیزی که به چشمم خورد آیه ی 139 بود:
اگر به شما آسیبى رسیده آن قوم را نیز آسیبى نظیر آن رسید و ما این روزها[ى شکست و پیروزى] را میان مردم به نوبت مى گردانیم [تا آنان پند گیرند] و خداوند کسانى را که [واقعا] ایمان آورده اند معلوم بدارد و از میان شما گواهانى بگیرد و خداوند ستمکاران را دوست نمى دارد
همین و چهار ستون بدنم لرزید که خدا جانم چقدر خوب داری پاسخ میدی!
چقدر خوب که ازت نشانه خواستم و جواب دادی
بااینکه بیشتر اوقات در احساس خوب بودم ولی این تضاده امروز داشت احساسم رو بد میکرد و فهمیدم که همین صبر و کنترل ذهنه که جواب میده و اهل باایمان و اونایی که میگن ایمان آوردیم رو از دیگر مردم جدا می کنه!
یعنی کنترل احساست در این زمان،زمانی که در شرایط به ظاهر سختی هستی باعث میشه ایمان و تقوات رو بخدا نشون بدی و دست از علت اون کار برمیداری!
یعنی خدایا من تسلیمم
که تو هدایتم کنی!
و آیه ی 143همین سوره مهر تاییدی بود براینکه فقط اون هایی که در سختی صبر و مقاومت کنند مقامشان را بر عالمی معلوم گرداند!
چقدر خوبه این مسیر که آگاهانه میتونی کنترل افکارت رو تو دستت بگیری و ناظر بر افکارت باشی.
خدایا شکررررت برای امتحاناتت و کمک کن سربلند از این امتحان بربیام و مثل روزهای گذشته کلا تمام روز رو در احساس خوب بمونم.
سلام بر استاد عزیزم و مریم بانوی گرامی و دوستان عزیزم در سایت الهی
این قصه ی «من در مسیر خدا هستم و به خدا ایمان دارم و بزودی آسمان سوراخ میشه و یک کیسه دلار میفته و من با اون کیسه دلار ،به هدفهایی که در ذهنم تجسم میکنم میرسم »
یه موقعی در گذشته نگاه منم بود ولی به لطف آموزش های استاد و دوره های بی نظیر شوند ،فهمیدم که فقط ایمان کافی نیست ،بلکه در کنار ایمان باید عمل درست،مستمر و البته رعایت تکامل هم بسیار مهمه.
و حالا بازم طبق تاکیدات استاد که به علاقه تون بپردازید و با ذوق و شوق کاراتون رو انجام بدهید ،من اکنون در مسیر کسب و کار خودم وقتی بازخورد عملکرد خودم ،رفتارهای خودم، نتایجی که از عملکرد توام با ذوق و شوق ،بدست می آورم را مینگرم ،خیلی بیشتر از قبل قوانین رو درک میکنم و پیوسته استاد عزیزم رو تحسین میکنم و البته خدای وهابم را که چنین چارچوب مستحکمی رو بنا نهاده تا بدون تردید و ترس، مسیر درست زیستن رو ادامه بدهیم و طبق قانون تکامل این نتایج تا ابد در حال رشد و تکامل ،گسترش و بهبود و پیشرفت است و تا زمانی که ما ادامه میدهیم و ایمان داریم ،ادامه دارد و قس علی هذا…
سپاسگزارم استاد عزیزم
سپاسگزارم مریم بانوی عزیزم.
که همواره به الهامات خودتون عمل میکنید و دنیا رو مکان بهتری برای زیستن میکنید.
الهی شاد و تندرست باشید
الهی پیوسته در آرامش بیشتری قرار بگیرید و ما و دنیای زیبا رو به آرامش بیشتر از قبل هدایت کنید.
گام شانزدهم: بهبود عملکرد یک روند دائمی است/21 مهر 1403
1. ما میایم برنامه ای که به ما داده شده رو به صورتی که خودمون دوست داریم اجرا می کنیم بعد می گیم این برنامه برای من جواب نداد یا فلانی برنامه خوبی نمی ده. این یک قائده کلی هست تو همه جنبه ها چه موفقیت چه ورزش چه رژیم و…..
2. بدون باور درست شما به هدفتون نمی رسید. انگار که می خواهید به سمت شمال برید ولی با باور نادرست با قدرت هر چه تمامتر به سمت جنوب می ری و تعجب می کنی که چرا به اهدافت نمی رسی.
3. تجسم خالی هم کار درستی نیست تو باید در جهت هدفت هر روز حرکت کنی. تمرکزت رو نباید بذاری روی عامل بیرونی با نام اینکه خدا کمک می کنه. شما باید علاقه اتون رو پیدا کنید و هر روز در جهت علایقتون حرکت کنید و مهارت هاتون رو در زمینه علاقتون ببرید بالا.
4. تصمیم بگیرید به ترس هاتون غلبه کنید و طبق برنامه 12 قدم حرکت کنید شما باید اقدام کنید تا به نتیجه برسید. حرکت کنید در دل ترس ها و هر روز نقاط قوتتون رو افزایش بدید و نقاط ضعفتون رو پوشش بدید.
5. مراقبه یعنی کنترل ذهن یعنی در لحظه زندگی کنیم و نگران گذشته نباشیم و ترس از آینده نداشته باشیم. احساس قربانی نداشتن.
6. سرمایه گذاری رو ی شخصیتتون روی مهارت هاتون و روی خودتون مهم ترین سرمایه گذاری هستش وقتی توانمند بشید اون پولی که می خواد بورس به شما برسونه شما با توانمندیتون 100 برابرش رو توی یک روز می سازید.
7. مقایسه ما باید بین خودمون و دیروز خودمون باشه
8. شما الان قانون رو می دانید تنها کاری که باید بکنید اینه که بهش عمل کنید جوری که توی آن استاد بشی. فقط بحث اینه که اصل رو تمرین کنید بحث توکل رو ایمان رو و …. تمرکزت رو بذار روی یک جا و نشت انرژی نداشته باش. نذارید ذهنتون شما رو با روش های مختلف گول بزنه همه انرژی و تمرکزتون رو بذارید روی اصل و اون اصل چیه؟ کار کردن روی خود و بهبود هر روز خود
9. وقتی به شرایط نامناسب فکر می کنید اولین عکس العملش در بدن شما دیده میشه
10. چطوری به ترس هامون غلبه کنیم؟ باید بریم توی دل ترس هامون
11. مهاجرت یعنی حرکتی در دل ترس ها رفتن در دل ناشناخته ها. وقتی شما از محیط امنتون بیرون میرید توانایی ها رو از خودتون نشون می دید که قبلا تو محیط امن اون رو نداشتی. با رفتن به دل ترس موقعیت های بهتری رو تجربه می کنید. مهاجرت یعنی نموندن در محیط امن و استفاده از پتانسیل هایی است که در حالت روزمره اون رو نخواهی داشت.
بنام خدای هدایتگرم
سلام استادان خوب و بزرگوارم
سلام دوستان عزیز
من از این فایل بسیار لذت بردم بخصوص از مثال بدنسازی که استاد زدن چون من یه زمان بسیار کوتاهی رفتم باشگاه اما واقعا برای بعضی از حرکات بدنم درد میکرد مربی بهم میگفت خیلی برات خوبه فلان عضلات داره درگیر میشه و ادامه بده ولی من خیلی زود خسته میشدم و کم کم تعداد رو کم میکردم و حتی گاهی روزا اون تمرینات رو که سختم بود رو انجام نمیدادم و کاملا درسته من در این مسیر زیبایی رشد و توحیدی هستم اما توحید رو هنوز خوب درک نکردم و شاید دلیل اینکه داره زمان میبره تکامل من و من هنوز نتایج خوبی رو که انتظار دارم رو هنوز نگرفته ام کاملا برام مشخص شد که من از اینکه توحید رو بپذیرم سختمه چرا چون عملکرد توحیدی یعنی حساب کردن فقط روی خدا و مولد بودن خودم و مسئولیت تمام جنبه های زندگیم رو بپذیرم و از دیگران هیچ توقعی نداشته باشم و منتظر نمونم تا کسی کاری برام انجام بده و حساب نکنم روی تغییر شرایط بیرونی و برای انجام کارهام نشینم به انتظار یک تغییر از بیرون خودم و پذیرفتن این موضوع باید کاملا درونی و ریشه ای باشه که موقعه سختی ها خیلی خوب خودشو نشون میده من کاملا امتحان شدم و بارها و بارها در این امتحانات مردود شدم من رد شدم
ولی خدای من رحمان است غفور است و روند بهبودی من هم در هر کدام مشخص بود که فقط تونستم یکم بهتر از قبل باشم و اینبار باشنیدن این فایل بی نظیر بهتر تونستم درکش کنم اما هنوز برای بهتر درک کردنش راه دارم و من ادامه میدم و حرکت میکنم من روی باورهام و توحیدی عملکردن عمل کردن خیلی مهمه برام کار میکنم تمرین میکنم و از خدا هدایت میطلبم تا قدرت و قوت بهم بده برای کنترل کردن ذهنم آمین
خیلی دوستتون دارم سپاسگزارم
خانم شایسته عزیزم خیلی سپاسگزارم برای این دوره بینظیر که منو سپاسگزارتر و عملگرایی کرده و درکم را بهتر و بالاتر برده بی نهایت سپاسگزارم دوستتون دارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
چقدر خوبه که کسانی که در این راه قدم برداشتهاند قبل از شروع تغییرات خودشان چکاپهای فرکانسی را نوشته و بعد از گذر زمان به آن سر بزنند و ببینند که چقدر تغییر کردهاند.
من شش ماهه یک بار این کار را انجام میدهم و بسیار تغییرها را در خودم میبینم از اینکه بسیار حساس بودم در مورد همه چیز مخصوصاً از لحاظ روابط با دیگران چقدر صبورتر شدم و حرفهای دیگران برایم بیاهمیتتر شده است.
چقدر رابطم با فرزندانم و همسرم و دیگران بهتر شده است و برخوردم طوری شده که به وضوح میبینم دیگران به من میگوید که ما نمیتوانیم مثل تو باشیم یا از این شخص گذشت کنیم وقتی این چیزها را میبینم شکر خدا را به جا میآورم و به خودم افتخار میکنم که توانستهام مسیر درست را در پیش بگیرم.
با تعریف دیگران ترمز نمیزنم و همانجا نمیایستم!!
به خودم میگویم خدای من یعنی اینقدر تغییرات در من ایجاد شده؟!!!
محکمتر از قبل سعی میکنم که بیشتر از اینها روی خودم کار کنم تا واقعاً این برخوردها درونیتر شود بدون اینکه بخواهم فکر کنم که باید این کار را انجام دهم سریع رفتار درست را انجام دهم.
همه اینها از لطف خداوند عزیز است که من میتوانم تکاملم را طی کنم و مرا با استاد عزیزم آقای عباس منش آشنا کرد مرا پر از آگاهیهای ناب وباارزش درونی کرد.
بارالها فقط با کمک تو میتوانم خودم را بیشتر بشناسم تا به تو نزدیکتر شوم و توحیدیتر شوم و در راستای تو قدم بردارم.
یاحق.
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
در بحث موفقیت فاکتوری هست به نام عمل کردن به ایدهها
من سیسال فعالیت کردم هرروز صبح زودتر از تمام همکارانم سرکار حاضر میشدم، روزی را سراغ ندارم که دیرتر از بقیه استارت کارم را زده باشم
در زمان کار هم با دل و جان و با تمام توانم وظایفم را به نحواحسن انجام میدادم و اگر کار جدیدی برعهده من گذاشته میشد سعی در یادگیری و انجام بینقص آنرا داشتم
ولی وقتی به نتایجم نگاه میکنم میبینم که نسبت به خیلی از همکارانم که بمراتب کمتر از من سعی و تلاش داشتهاند خیلی خیلی نتایج ضعیفتری بالاخص در مسائل مالی دارم
با صحبتهای استاد در ابتدای این فایل این زنگها در وجودم بصدا درآمد که من انسانی عملگرا بودم و همین الان هم هستم ولی این سعی و تلاش من با باورهای نادرست و مقاومتهای بسیار همراه بوده و بهمین خاطر نتایج ضعیف و عدم دلخواهی کسب کردهام،
من مسئولیت صددرصد نتایج زندگیام را بعهده میگیرم
وقتی خودم را بررسی میکنم و میفهمم که این نتایجی که من کسب کردهام اصلا قابل قیاس با سعی و تلاش من و همچنین قابل مقایسه با نتایج دیگران نیست، کاملاً برایم واضح میشود که مشکل از درون من است، مشکل از باورهای مخرب من است، مشکل از مقاومتهای ذهنی من است؛
درصورتیکه شغل من پتانسیل رسیدن به نتایج عالی را داشته چون همکارانم همین خواستههایی را که من الان دارم را از همین شغل محقق کرده و از آن در زندگیشان لذت میبرند
بهتر میفهمم که باورهای من ایراد داشته و قدرت باور بیشتر برای من درک میشود
بهتر میفهمم که عمل زیاد اگر با باورهای مخرب و محدودکننده همراه باشد همان آب در هاون کوفتن است
بهتر میفهمم که اگر باورهای من درست و قدرتمند بود و من برای خودم ارزش قائل بودم و احساسلیاقت بیشتری داشتم نیازی به اینهمه سعی و تلاش بیش از حد و توانم نبود و به یکصدم این فعالیت میتوانستم مثل همکاران دیگرم به نتایج عالیتری برسم
بهتر میفهمم که اگر من بجای سختکار کردن بتوانم روی باورهایم کار کنم و مقاومتهای ذهنیام را برطرف کنم نتایجم بمراتب بزرگتر و با کیفیتتر خواهد بود با زمانی که فقط بخواهم با تلاش فیزیکی سختتر عمل کنم
بهتر میفهمم که اگر باور کنم که خداوند برای من آسانی خواسته و من همواره مشمول دریافت هدایتهای او هستم و او هیچگاه من را تنها نگذاشته است، میتوانم به صدای الهامات او گوش داده و از هدایتهای او پیروی کنم
خداوندا” من که انسان خانهنشینی نیستم و اهل عمل هستم و کسی نیستم که منتظر باشم که کیسه پولی از آسمان برای من بفرستی، من مرد عمل هستم و متعهد میشوم با بیشتر کارکردن روی باورهایم و برداشتن مقاومتهای ذهنیام، خودم را در معرض دریافت هدایتهای تو قرار داده و کاری که انجام میدهم با ایمان و توکل و باورهای درست باشد
سلام خانم شایسته ی مهربان ممنون بابت این آگاهیهای ارزشمند خیلی زحمت میکشید ممنون همانند یک راهنما ما رو در رسیدن به مقصد کمک میکنید هیچ قیمتی نمیشه رو فایل گذاشت بسیار عالی و آموزنده بود . دلم برای استاد یه ذره شده چرا فایل جدید نمی زاره حالشون خوبه خدا کنه سلامت باشن شاید درست نباشه ولی نگران حال ایشان هستیم به نظر من طبیعی هست انسان نگران حال کسی باشه که مسیر زندگی شو عوض کرده
لطفا از حال استاد به ما خبر بدین
به نام خداوند بخشنده و مهربان وغفار و روزی دهنده خودم
میخام یه داستان کوتاه از ایمانم یه پروردگار بگم که چه معجزه ای برام کرد
من درحال حاضر تو مغازه ای هستم که اجارست مغازه خوب و بزرگیه خداروشکر،تا چند ماه پیش مغازه من و جفتیش که تقریبا یکاندازه بودن یکصاحب داشتن و چندماه پیش مغازه جفتیم فروش رفت به برادر خانمی که الان توش دارن کارمیکنن
خلاصه یه چندوقت بعدش پچپچها شروع شد که فلانی(صاحب مغازه) گفته من مغازم خیلی می ارزه و کرایه روباید چنان کنم و…دوباره گفتن خانمش شاید بخواد مغازه بذاره وتورو بیرون میکنن وهربار یه خبرجدید میدادن بهم
منم راستشو بگم استرس گرفتم که ای خدا حالا من چیکارکنم حالا باید توفکر جاباشم یا توفکر پول بیشتر دیدم عععع زندگیم پر از استرس داره میشه
یهوترمزو کشیدم گفتم استپپپپ فاطمه جان استپپپ داری چیکارمیکنی؟خدا کجای این صحبتای تو جا داره؟ استرس معنیش چیه؟غیرکفر معنی میده؟ اعتماد و ایمان و…چی شد پس؟
و از اون به بعد فقط میگفتم خدایا ببین هررررچی تو بگی اگه باید بمونم با یه مبلغ خیلی خوب و ارزون بمونم اگه باید برم تو جاشوپیداکن اصن هررررکاری که تو میگیخوبه انجامش بده برام ومنو راضی کن من میخام حسمخوب باشه خوشحال باشم بپذیرم(من سر یه موضوعی یادگرفتم سعی کنم خودموکنترل کنم واسرارنکنم به کاری،چون دیدم قبلا اسراررر به انجام کاری میکردم و میدیدم ای وای به ضرر بوده که و خداروشکرهمیشه خدا پشتم بوده
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.» بقره/سوره2، آیه216.)
خلاصه گفتم خدایا میخام اروم باشمهررررچی که شد میگمخدا بوده موندم خدابوده گفت برو تو بودی اصن هررچی شد تو بودی،
خلاصه دیگه انقد خبرمیاوردن ارع رفته پول حورکنه مغازه بزنه میخاد چیکارکنه میخاد فلان بهاون کسی که داشت تعریف میکرد گفتم ببین من به خداگفتم هرکاری خودش میدونه انجام بده من به خداگفته کلامی که از دهان اون ادم بیرون بیاد حرف توعه من میخام حرف تو و از دهنش بشنوم وای این جمله رو که گفتم بهش یه لحظه حال خودم جااومد گفتم افرین فاطمه داری ایمانتو نشون میدی بالاخره باریکلا
حالا برادر اون خانمه ازش یه پیش پرداخت خیلی زیاد گرفته بود و همه میگفتن معلوم نیست صاحب مغازه تو میخاد چیکارکنه و چه برنامه هایی چیده برات(ومن اون برنامه بچینه برام؟)
خداکجاست پس؟
خلاصه از دوسه ماه قبل قرارداد منتظر بودم ببینم چی میگه و تا داشت استرسه میومد باز میکفتمفاطمه خدا تمومش کن
رسید روز موعود
ایشون پیام دادکه مبلغ کرایه از این ماه به بعد فلان تومن وای وای وای انقد شوکه شدم اشکم ربخت گفتم خدایا باورکنم؟؟؟؟؟اون ادمی که انقددددد تو سر من میذاشتن که اینجور ادمیه و این برنامه رو ذاره ومیخاد چه کنه و همه دیکه میشناسنشو اخلاقش اینه و اوووه
این همون ادمست؟انقد دست پایین گرفته؟خدایاااا
و گریه
اره ایمانمحواب داد پول پیش نخاست و کرایه یه مبلغ بسیاااااااااااارعالی روخودش پیشنهادداد
نمیتونم از حس وحالش بگماین که کمگفته بود خیلی خوشحال بودم اما اینکه خداجواب ایمانمو داد داشت منو میکشت
قبلا کاهی پیش میومد میگفتمخدایا نکنه مسیر درست شغلی من این نبس یا ….
گفتم خدایا من میخام بهش بگم کمترشم کنه اصن این نشونه باشه اکر تو میگیمسیری که اومدم درسته اوکیو تو بده
ودوباره
خدایا
من کلام تو رو از دهن این ادم میخام بشنوم
یه پیام دادم گفتش هزینه عابالاس زنگزدم و براحتی اب خوردن؟نه نه اسونتر از اون حل شد
خدایا شکر
خدایا چی بگم
این داستان رفت تو لیست ذاستان ایمانم که تاچیزی بشه بکمفاطمه دیدی چی شد واسه مغازه دیدی اعتمادکردی چیشد؟
اعتمادکن بهش درست میشه
من نمیدونم قراره بعد این چی بشه بمونم برم بخرم اصن نمیدونم
ولی میدونم هرچی شد خداخاسته که باشه
اگه باید بمونم یابرم این خاست خداست برای من ولاغیر
سلام خدمت همه دوستان
یک انتقادی که من همیشه برای استاد داشتم و هیچ وقت جواب نگرفتم و قانع نشدم اینکه استاد نقشه راه و مشخص نمیکنن
تو یه فایلی میگن توجه کنید کانون توجه و کنترل کنید به نکات مثبت توجه کنید که کل ماجرا اینه به خدا همینه اگه میخای باورهات عوض بشه کنترل کانون توجه کن
تو این فایل اشاره میکنن که باید بری مهارتت و افزایش بدی ( تضادی ندارم با این موضوع) ولی اینکه بچه ها یا خود من حداقل سرگیجه میگیریم اینه که آقا بالاخره کدومه ما باید توحیدی رفتار کنیم کنترل کانون توجه کنیم افزایش مهارت بدیم یا اگه همه باهم هست چرا آنقدر به نکات مثبت توجه داشتن تاکید میشه بیس فایل های استاد کنترل کانون توجه هست میدونید مشخص نیست ترتیب و اولویت تغییرات با چیه یا میگن باور همه چیزه میریم رو باور کار کنیم یهو تو یه فایلی میگن باید توحیدی عمل کنی باید تسلیم بشی خدا همه کار و میکنه الان تو این فایل کسی که اینجوری میگه رو نقض میکنه
فکر میکنم خیلی ها براشون این سوال باشه
لطفاً یه جوری اولویت بندی کنید بدونیم ما باید چه چیزایی و تغییر بدیم و بعد بریم مرحله بعد واقعا دیگه برای من خسته کننده است
قرار بود تو سه ماه من تغییرات و ببینم الان شد 6 سال ولی اون جور که باید تغییرات اتفاق نیفتاد
امیدوارم یه روزی این موضوع درست بشه
سلام دوست عزیز
ایمان وباور و توجه به نکات مثبت و عمل گرایی باید در کنار هم باشند تا نتیجه ببیاد
استاد اول فایل گفتند خودشو ودوستاش ادمای الافی نبودند وبسیار تلاش می کردن که موفق باشند اما نتایج دلخواه ایجاد نمیشد
پس اومدن فهمیدن که باوراش مشکل داره وبا تلاش شبانه روزی باوراشو تغییر داد و همزمان عمل هم می کرد وبعد نتیجه ظاهر شد.
یعنی اگه اهل عمل کردنی و نتیجه نمیاد ،پس باورات مشکل داره،اگه عمل نمی کنی که دیگه هیچی
یعنی ایمان وباور و عمل صالح باید درکنار هم قرار بگیرد تا نتیجه بیاد
صحبت های استاد هیچ تناقضی ندارد ،اما شما صحبت هاشو اونطور که دوست دارین بشنوین ،تفسیر می کنید،احتمالا اگه عین من از ورود به دل ناشناخته ها می ترسین فقط به باور و توجه به نکات مثبت تمرکز می کنید ،اما این به تنهایی کافی نیست.
پس شد ایمان وباور و توجه به نکات مثبت و شکر گذاری درکنار هم وباهم ،نه هیچ کدام به تنهایی .
اما چون عمل کردن اصل ماجراس وسخته ،ما اونو میزاریم توی حاشیه و بعد طلب کار میشیم که چرا نتیجه نمیاد.
موفق باشین
سلام فاطمه جان ممنون از پاسخ کامل و صحیح شما
درسته من هم باهاتون موافقم من میدونم که باید توجه کنم به نکات مثبت و توحیدی عمل کنم ، خود بحث کانون توجه مفصل قابل توضیح هست که بهش نمی پردازم
منتها بعد از به کار گیری همه اونا در کنار هم باز نتیجه حاصل نشده
من وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم با اینکه هیچ شناختی از قوانین نداشتم نتایج خیلی خوبی گرفته بودم الان احساس میکنم مث یه فلج رو ویلچرم هیچ کاری نمیتونم انجام بدم چرا که جایگاه اون مطالب و دقیق نمیدونم از این رو گفتم که استاد اینا رو نظم نمییدن و ما هم نمیدونیم حالا استاد هی میگن من نمیتونم لقمه آماده درست کنم براتون ولی این ماجرای نقشه راه مهمتر از خود قوانین هست مثال میزنم
من خواننده ام وقتی میخام دنبال حرفه خودم برم میبینم بابا جان من برای اینکه کار تولید کنم باید هزینه کنم و اون هزینه رو ندارم خب طبیعتاً باید برم دنبال یه کاری که پول داشته باشه استاد میاد میگه اقاااااااا وقتی به یه کاری علاقه داری و یه کار دیگه میکنی نتیجه نمیگیری( کشف قوانین جلسه 6 آپدیت نشده) خب طبیعتاً میگم آره درسته وقتی میام رو کار خودم پولی توش ندارع که خب بعد میگم خداوند هدایت میکنه تو بحث توحید من بسیار عالی رفتم جلو و نتایج خیلی خوب توحیدی حاصل. شد ولی اونا باز کمک نمیکنه من در کارم موفق بشم بعد میگم بابا نکنه من علاقه ام این نیست ، بعد میبینم 20 ساله بدون هیچ درآمدی میخونم چون عاشق خوندنم
بعد میام میگم من الان باید کنترل کانون توجه کنم توجه کنم به نکات مثبت و واقعا اینکارارو در اسکیل بالایی انجام میدم چون من کاملا میتونم از نگاه کردن به نور تیر برق ذوق زده بشم و حسم عوض بشه وقتی اینو ادامه میدم یهو میبینی هدایت شدم به عدم فراوانی با خودم میگم مگه این نبود که نکات مثبت و ببینی و توجه کنی میری سمت نعمت پس چرا من اومدم به فقر ؟؟!! میگم خب حتما اونجوری که باید نشده بعد میبینم یارو هیچ خبری از این مباحث ندارع هر روز پیشرفت هر روز داره میره جلو بابا من وقتی اینا رو نمیدونستم که خیلی خوب بودم بعد اینجوری هی دور خودم میچرخم میدونی چی میگم استاد هم که جوابگو نیست و نمیتونه بشینه همه رو جواب بده تمام سایت و حفظ شدم از بس فایل ها رو گوش کردم دیگه واقعا نمیدونم چیکار کنم
روانشناسی ثروت 1 و دارم عزت نفس و دارم کشف قوانین و دوره روابط به همراه دوره تضاد آنقدر اینا رو گوش کردم که حد ندارع اون که هیچ همه رو به کار گرفتم میگم من خودم احساس میکنم یه تکه از پازل نیست اون تکه گمشده نمیدونم چیه
هر چی کامنت میخونم هر چی فایل گوش میکنم هیچ تاثیری نداره
امیدوارم واقعا یه جور مشخص بشه چیکار باید انجام بدیم
سلام دوست عزیزم
منم همین مشکل رو دارم
تمام فایل ها رو اونقدر گوش کردم که حفظم
یعنی اطلاعاتم بسیار زیاده اما عمل نمی کنم چون ترس دارم
یعنی اگه قانونو بلد باشیم وعمل نکنیم فایده ای نداره
و نتیجه ی عمل نکردن میشه ناامیدی و خسته شدن
اون تیکه ی گم شده ی پازل من وشما عمل کردنه
منم تو کار خودم به مهارت رسیدم
عای روی خودم کار کردم
اینقد نوشتم و اینقد فایل دیدم که دیگه ذهنم میگه بابا بسه برو تفریح کن ،اما عمل درکار نیست چون می ترسم
چون به خودم و توانایی هام ایمان ندارم.
استاد همیشه می گفتن من به هر ایده ای عمل می کردم
ولی من نه ،چون می ترسیدم
احتمالا ذهن شما دچار کمال گرایی شده وایده های کوچیک رو بیفایده میدونه
منم کارم شده دوره خریدن ودوره دیدن
قبلا که بااستاد آشنا نبودم ناخودآگاه لذت می بردم وعمل می کردم و نتیجه می گرفتم اما الان چون اشتباهی فک می کردم باید کل باورامو اول بسازم وبعد عمل کنم ،هیچ اقدامی نمی کردم
واین برمی گرده به درک اشتباه من از قانون
پس عمل کنید حتی با وجود ترس
واینم جز تکامل منه وبتازگی با خرید عزت نفس متوجه شدم وهدایت شدم که همین لحظه وقت اقدامه.
چون عالم بی عمل به درد نمی خوره ونتیجه نمی گیره وفقط گیج میشه
کمال گرایی روکنار بزارید و کوچک ترین نتایج خودتونوتحسین کنید
علت گذشته خوبتون ،عملکرد شماست
وحتما قانون رو نااگاهانه اجرا کردین.
الان که اگاه هستین اگه عمل کنید به الهامات حتما نتایج خیلی بزرگتری می گیرید
عزت نفس هم خیلی مهمه وروش بیشتر کار کنید
موفق باشید
سلام فاطمه جان
ببین من ترسی از عملکرد ندارم من کلا آدمی هستم بسیار تلاشگر بزار بهتون اینجور مثال بزنم که من اکثر آلبوم های استاد شجریان و کار کردم و خوندم زمانیکه پیش استاد رفتم تعجب کرد از اینهمه پشت کار و تمرین و تلاش سورپرایز شد بنده خدا …
بگذریم من از کارم استعفا دادم این بزرگترین کاری بود که کردم چون کمپانیی که من کار میکردم ، دانشجویان دانشگاه شریف دنبال این بودن بیان اونجا همه چیز عالی بود ولی من به خاطر عشقم استعفا دادم کافیه رو موضوعی تمرکز کنم حتما حلش خواهم کرد این موضوع رو هم حل میکنم میدونم
منتها بحث اینکه چه چیزی مونده عمل نکنیم خودش ماجراست مثلا من در بحث دریافت الهامات درونی خیلی خوبم عالیم اصلا تماما هم وقتی از خداوند میپرسم بهم میگه چیکار کنم و عجیب جواب میده شاید بگی خب مسئله حله که اینم بپرس ، خب جوابش اینه میپرسیم منتها به جهت فرکانسی چون در اون سطح نیستیم دریافت نمی کنیم پس میمونه تکامل و رعایت کنیم من تماما متوجه آگاهی هوایی که گفته شده هستم عملکرد هم دارم به اندازه ظرفیتم منتها به همون اندازه که کار کردم نتیجه نیومده
در گذشته هم که نتایج عجیب غریبی گرفتم و هم مدیون دوره های عرفان حلقه هستم درسته که استاد اصلا موافق اینا نیست و خیلی ها اصلا نمیدونن چیه و حالا قصد دشمنی هم دارند ولی من ازش نتیجه هایی گرفتم که کمتر کسی گرفته اگاهیی هایی در اختیارم قرار گرفت فوق العاده منتها اون بیشتر در مباحث عوالم بالا کار کرد داشت و روی مسائل زمینی هم تا حد معقول تأثیر داشت یادمه حتی در عرض 6 ماه یا کمتر خواسته ماشین داشتن و در من ایجاد کردن با اینکه من اصلا علاقه ای به ماشین نداشتم و خیلی راحت پولش جور شد خیلی راحت رفتم و خریدم و …..
خیلی ها تعجب میکردن که چطور یک نفر از منفی 10 بیاد بشه مثبت 10 اونم در عرض 4 سال در یک شهر غریب که دو سال بود یک وعده غذا داشتم میدونی همه اینا رو گفتم بگم من چنین آدمی هستم با پشتکار بالا ، هوش خیلی خوب
اما در بحث محصولات استاد وقتی نتیجه نمیده چون از خودم مطمئنم میگم شاید یه چیزی این وسط کمه گفته نشده بعد میگم ممکنه مشکل من در روانشناسی ثروت3 حله بشه ولی خب پولش و ندارم اونم بخرم
در کل کار موفقیت در این سایت برای من بسیار سخت شده و خسته شدم هیچ کسی هم جوابگو نیست تا بخوای بگی هم میگن درست عمل نمیکنی و قانون تکامل و …
سرتون و در نیارم این مشکلی که من میگم مشکل خیلی هاست و امیدوارم راهکاری براش پیدا بشه
سپاسگزارم
سلام دوست خوبم
با توجه به نتایجی که گرفتین ،بنظرم شما دست اوردهاتونو ارزشمند نمی دونین و فقط منتظر نتایج بزرگ هستین
احتمالا مشکل شما کمال گراییه
باید بخاطر کوچکترین داشته ها و دستاوردهاتون سپاسگزار باشید و به خواسته ها نچسبین
تا زمانی که فرکانس نداشتن ارسال می کنین ،به خواسته ها نمی رسین
شما تمرکزتون روی نداشته ها تون هست
واز خودتون راضی نیستید
بسیار سپاسگزار ی کنید
بسیار از خودتون تشکر وتحسین کنید
تا نتایج بزرگهم بیاد
وقتی نتایج نمیاد حتما یه ایرادی در شما هست
هدایت بخواید حتما جواب به شما داده میشه
سلام فاطمه جان امیدوارم حالت خوب باشه
بله این مشکل رو دارم من کمال گرایی و دارم و پاشنه آشیل من هست ، اره اینم درسته که من سپاسگزاری کمتری دارم حتی من به یاد میارم زمان هایی رو که بی پول بودم و حالم چقدربد بود و حالا به هر دلیلی هم که یک پولی میرسید دستمون بازم حالمون خوب نبود با خودم میگفتم ببین داشتن و نداشتن در تو اثری نداره حتی این موضوع میتونه باعث بی انگیزگی هم بشه
منتها من ازت میخوام به یه چیزی توجه کنی اونم اینه دیدی بسیاری از افراد باورهای نامناسب و دارن ولی نتایج و دارن؟ من خیلی پرسیدم از افراد موفق که آقا دلیل موفقیتت چی بوده مثلا اومده گفته من زودتر اقدام کردم اگه زودتر اقدام نمیکردم نمیشد یا مثلا استاد رفته بودن پیش هاکوپیان که بپرسن دلیل موفقیت شون چی هست که ایشون هم گفته بودن زود بیدار شدن از خواب
خب ما هیچکدوم کامل نیستیم همه مون این باگ ها رو داریم ولی سوالی که برای من ایجاد میشه اینه چرا افرادی که نتایجی در زندگی شون دارن و من دنبال اون نتایج هستم و با اینکه آگاهی خیلی خوبی نسبت به قوانین دارم و اونا ندارن چرا اینطوریه چرا من نمیتونم چیزای ابتدایی زندگی مو درست کنم ؟اونا حتی نمیدونن باور چیه ممکنه بگید به صورت ناخودآگاه طرف بار اومده بله درسته منتها در هر صورت برای هیچ کدام جهان حالت ایزوله ندارع اونم باور مخرب داره پس چرا نتایج و داره ؟!
من خیلی سوال میپرسم از خودم و دوست دارم منطق داشته باشم هدف من از طرح سوال در این فایل دست یافتن به یک جواب و منطق بسیار قوی بود هر چند که من سالهاست دنبال این جواب ها میگردم ولی نمیشنوم ما قرار بود به اندازه ای که کار میکنیم نتایج و ببینیم نه اینکه از اونی هم که بودیم بدتر بشیم
سرتون و درد آوردم به امید پیدا کردن جواب ها
ممنونم
سلام دوست عزیز
ببینید تاکید استاد عمل کردن به الهامات هست.
کنترل کردن کانون توجه و کارکردن روی باورها زمینه اصلی آموزشهاست.
حالا وقتی به صورت ذهنی این کارها رو انجام میدیم ، در نتیجش یه سری ایده میاد و ما باید اون ایده ها رو عملی کنیم تا نتایج فیزیکی ظاهر شن .
ضمن اینکه من اینو متوجه شدم که ما باید هدفمون از کارکردن روی خودمون رشد شخصیتمون باشه و بهبود ، بعد نتایج خودشون میان
من خودم برای نتایج خیلی تقلا میکردم ، الان که عمیق رو خودم کار می کنم متوجه شدم که این منتظر بودنه یه جور چسبیدنه که باعث میشه از مسیر دور بشی و فقط خستگی به تنت میمونه.
امیدوارم تونسته باشم خوب توضیح بدم … برای شما بهترین ها رو آرزو می کنم.
سلام
خیلی ممنون سارا جان از توضیحاتی که دادید
بله اینا رو متوجه هستم ببینید استاد کلا اولویت بندی ندارن ینی نمیان بگن بچه ها شما برای رسیدن به خواسته ها باید این موارد و داشته باشید این و این و ….که من تو این دوره ها سعی کردم اینا رو بگم فکر نکنید فقط با توجه کردن و کنترل کانون توجه بهش میرسیداااا فک نکنید توحید و فهمیدید و تمومه ماجرا نه اینا همش باید باشه
حالا شاید بگید خب همینم هست و تو خودت داری میگی !!!
بله منتها من فکر میکنم سایت به این بزرگی باید یه سری قدمها و اولویت های داشته باشه مثلا کلاس اول و بره بعد بره دو و سوم
اما اینجا یهو از دوره دبیرستان شروع میشه بعد میره دانشگاه بعد میاد میره تو کلاس دوم و تو نمیدونی ترم چندی چی فهمیدی چی و نگرفتی و …..میدونی چی میگم فکر میکنم بهتر بود از این آشفتگی به سمت نظم می رفتیم خیلی هامون مطمئن باش نتیجه های اصلی و نگرفتیم همش نتایج حاشیه و ریز و گاها مهم بوده منتها فکر میکنم همه ما بیشترین گیرمون رو اینه که نمیدونیم بالاخره چیکار باید کنیم
یادمه من تا باور فراوانی و کار کردم و متوجه شدم فراوانیه به طرز عجیبی خوشحال بودم ولی بعد چند روز هدایت شدم به کمبود شوکه شدم تا زمانی که فراوانی و نمیدونستم همه چیز گل و بلبل بود ولی وقتی فهمیدم همه چیز ریخت بهم البته این و من به فال نیک گرفتم
منتها هنوزم که هنوزه من نفهمیدم کی قراره اتفاقات بیفته مطمئن باشید به مطالبی که گفته شده تا 70-80 درصد عمل شده ولی خب نتیجه ای نداشته
نمیگم صفر بوده نه نامردیه ولی خب اون چیزی که دنبالشیم نبوده من الان برام جذابیتی ندارد بشینم تمرکز کنم رو نکات مثبت چون یهو میبینی میخورم به بی پولی حالا باید بیام باورهای ثروت و بررسی کنم نه میدونم چه باور مخربی دارم نه میدونم چطور عوض کنم و همینجوری میچرخم واسه خودم
در کل خیلی خوب میشد یک دیدگاه کلی یک چشم اندازی تعریف میشد تا آدم تکلیف خودش و بدونه چیکار کنه
به هر حال ممنون
دوست عزیزم
نمی دونم دوره کشف قوانین رو دارید یا نه ، اما توی جلسه 8 اون دوره استاد در مورد چگونگی برنامه داشتن و چه جوری کارکردن روی خودمون توضیح میدن . می دونید استاد سرفصلهای اصلی رو میگن اما ما باید تشخیص بدیم که اولویت کارکردنمون چی باشه .
توصیه من توی این مرحله به شما اینه که ببینید اصلا چه چیزهایی باعث میشه حستون خوب نباشه ، یعنی توی این مرحله ریشه افکارتون رو پیدا کنید ، بعد براساس اون ریشه ها خودتون به مسیرتون جهت بدید ، مثلا اولویت اینه که روی باورهای ثروت ساز کار کنید یا حس ارزشمندی یا سلامتی یا توحیدی یا …
منظورم اینه که تمرکزتون توی این مرحله روی شناختن خودتون باشه ، من خودم دارم این مسیر رو میرم و توی این مرحله اصلا تازه دارم متوجه میشم که اتفاقات قبلی رو برای چی تجربه کردم و کمی هم تونستم تکامل رو درک کنم .
در واقع ما باید مراحل رشد رو طی کنیم و بعدش نتایج میان و فقط هم خودمون می تونیم بفهمیم که نقطه شروع و ترتیب مراحل برای ما چی هست.
مثلا من توی این خودشناسی ها کلا متوجه شدم که ته افکارم خیلی بدبینی دارم و روی از دست دادن خیلی متمرکز هستم ، خیلی هم تایید طلبی دارم و حالا بر اساس این موضوعات دارم تمرکزی فایل ها رو گوش میدم .
در کل تلاش کنید آروم باشید و تقلا نکنید و نگران نتایج نباشید ، فقط روی شناختن و تغییر دادن خودتون متمرکز بشید ، بعدش اصلا خودبه خود درست میشه ، من اینو بارها تجربه کردم و بهش ایمان دارم .
امیدوارم توضیحاتم مفید باشه واستون و خیلی زود نتایج فوق العاده وارد زندگیتون بشه .
سلام سارا جان ممنونم
ببینید من 6 سال هست هر شب با گفتگوها و فایل ها و کامنت خوندن ها شب و روز کردم میدونید بالغ بر 2000 تا کامنت خوندم شایدم بیشتر همه فایل ها رو کار کردم آوردم تو کار منتها اون چیزی که استاد میگه یه سری چیزاش یا درست نیست یا کمه چون 6 سال زمان کمی برای تحقیق و بررسی نیست و شکر خدا آنقدری آدم هوش داره که بتونه تشخیص بده اصل و فرع چیه من مطمئنم که به موضوعات اشراف کامل دارم شاید حضوری بشینیم صحبت کنیم من قابلیت اینو دارم رو موضوع ریز بشم و چیزایی بگم که خود استاد به خاطر مسائل کلی واردش نشدن و الحق کار درستی هست
همه اینا رو گفتم بهتون بگم شما هم مثل من و یا سایر دوستان که این کامنت و میخونن یه سری نتایج سطحی حاصل میکنن در کل به چیزایی میرسن که خوبه اوکیه ولی خواسته اصلی شون نیست چرا آنقدر مطمئنم چون در کامنت ها اشاره میشه یه مدت یه نتتایجی حاصل میشه طرف با ذوق و شوق میاد مینویسه بعداً دوباره فس میشه و ول میکنه
بله من دوره کشف قوانین و هر دو ورژن و خرید کردم که به نظرم دوره اول خیلی بهتر از دوره دومه با اینکه دوره دوم و خانم شایسته خیلی بیشتر توضیح دادن که در نوع خودش بی نظیره ولی میخام بگم تو همون بحث گاز و ترمز چقدر از افراد مث من گیر میکنن در کل بخوام بگم صادقانه بدون هیچ غرض ورزی بگم من نتیجه دلخواه نمیگیرم جلسه 6 کشف قوانین استاد گفت کارت و استعفا بده بیا سمت علاقت ، مهم نیست سرمایه نداری مهم نیست چقدر تو کارت سابقه داری بیا بیرون مهم باورته مهم ایمان به خداست خداوند خودش حل میکنه
با این حرف اومدیم استعفا دادیم نشستیم به خاک سیاه الان تو این فایل جدید اینا رو نمیگه میدونی اگه شما هم روزی دیدی نتیجه نمیگیری نه به خاطر اینکه درست عمل نمیکنی نه به خاطر اینه کل ماجرا این نیست حتی دقت کنی شما هی باید محصول بخری روانشناسی یک و تموم کردی دو رو بخر بعد سه رو بخر مطمئن باشید اون جواب اصلی و نداده و نخواهد داد این نظر منه به عنوان فردی که سالهاست دارم تو این حوزه کار میکنم
امیدوارم اشتباه کنم
بازم سپاس از شما
سلام دوست عزیزم
به نظرم این اصل هایی که شمامیگید کدوم مهمه مثل یه لباس میمونه مثلا جنس وکیفیت ش مهمه واصله چون بهترین مرواریددوزی هارم اگر روی لباس بی کیفیت که اصلا پارچش کیفیت نداره انجام بدی وقتت وهدردادی چون تواولین بارکه میپوشی پارچه ازبین میره ،مثل کنترل ذهن که اصله .
یامثلا رنگ پارچه که اگه خوب نباشه اصلا به چشم نمیاد یادریک بارشست وشو رنگش بره وعوض شه لباست خراب میشه مثل اصل احساس خوب اتفاقات خوب .
ودوخت یه لباس انصافا چه قدر مهمه که یه پارچه ای باشه طرف برداره به بدترین طرح بدوزه ویه پارچه خوشگل وخراب کنه اصلابه درنمیخوره یاوقت پوشیدنش لباسه درزهاش ازهم بازبشه به چه دردمیخوره ،مثل کانون توجه وتجسم چه قدر مهمه .
یاحتی این لباس حالاخوبه همه چیش اوکیه توبردار یه اتوی داغ بچسبون بهش ،اندازه ی اتوهم که بسوزه لباس سوخته رونمیتونی بپوشی پس اتوکردنش یا شستنش با وایتکس یا شوینده های مناسب چه قدرمیتونه برالباس مهم باشه ،پس این وبدون که وقتی استادمیگن تسلیم دربرابر پروردگار مهمه یعنی اصله یعنی مهمه چون ذهن های ماهاهیچ کدوم کامل نیست ،باید خودمون بسپاریم به خدا که هدایت مون کنه وهدایت فقط درزمان تسلیم ممکنه ،البته که همیشه هرلحطه هدایت هاش هست ولی مادرزمان تسلیم میفهمیم .
برای من هیچ وقت سوالی شبیه شماپیش نیومده که بگم چرااستاد یک بارمیگه کانون توجه مهمه یاچرایه بارمیگه احساس خوب مهمه یااستمرارمهمه یاتوکل یاایمان چون میدونم همه شون مهمه من که توانایی دارم همه شون ودرکنار هم انجام بدم ،پس چراانجام ندم؟ خداوند بیشترازمامشتاق تغییرماست ،پس مطمن باش شماکه میخواستی تویه سه ماه تغییرکنی باید زاویه ی دیدتو عوض کنی اگرواقعا وبه شکل درست ومتعهد بودی وباورکردی به حرف های استاد وعمل کردی مطمن باش تغییرات ومیبینی اولش شاید خیلی کوچیک باشه ولی وقتی توجه بهشون میکنی بزرگ تروبزرگ ترمیشن مثلا تو توی سه ماه کمترمریض شدی یاحوصلت بیشترشده یا اخلاقت بهترشده یاداری بیشترفکر میکنی،یاسرچیزای چرت وپرت که قبلامیرفتی دیگه نمیری ،آرامشت بیشترشده، ایناهمش تغییره اولش کوچیکه ولی باید بفهمی توجه کنی شکرگذاری کنی تابزرگ شن .شاید کسی ازیه فایل یه چیز دیگه برداشت کنه ومن یه چیزدیگه هرکس به اندازه ی درکش شاید یه نفر مثلاتوی یه سال خیلی نتیجه ی بزرگتری بگیره وشاید کس دیگه توی 6 سال همون نتیجه هاروبگیره این مربوط به خودشون میشه که چه طور درک میکنن وبرداشت میکنن .
مطمن باش این مسیرخیلی درسته ،ادامه بده ،دوست عزیزم .
سلام زهرا جان مرسی از کامنتت و مثال قشنگت
درست میگین ، گیر من همینه من وقتی میرم دوره عزت نفس و گوش میکنم پاس داده میشم به کشف قوانین اونو میبینم شوت میشم سمت توحید ، توحید و درست میکنم ، کانون توجه و کنترل ذهن میاد وسط اینا رو درست میکنم یهو یه موشک میخوره وسط زندگیم بعد من خسته میشم مستأصل از اینکه دیگه چه کاری باید میکردم که نکردم حالا فک کن این وسط یه سری کج فهمی ها هم داشته باشی واقعا آدم سردرگم میشه من واقعا الان عاجز موندم مث یه آدمی که فلج رو ویلچره نه میتونم جلو برم نه میتونم عقب برگردم میخام برم یه کاری کنم پول بیاد تمرکزم از کار اصلی برداشته میشه میخام بیام تو حوزه خوانندگی خودم پولی توش نیست استاد هم که میگه سرمایه نمیخاد و با هر چی داری شروع کن میریم اونم انجام میدیم باز اتفاقی نمیفته یهو یاد قانون تکامل میفتیم میگیم اینه بعد مدتی میبینیم اونم نیست سن مون بالا میره میگن چرا فک میکنی سن مهمه با چه معیاری میگی موفق نمیشی چون سنم بالا رفته خلاصه که 4 دست و پا در یک باتلاقی گیر کردیم که واقعا جوابی پیدا نمیشه که آدم بتونه از اون حالت در بیاد
بازم ممنون
به نام خدای مهربانم .
سلام درود بر استاد عزیزم و خانم شایسته عملگرا و سلام به همه دوستان در این سایت بهشتی .
روز شانزدهم
الهی شکر که هستم میتونم ببینم و بنویسم فکر کنم نفس بکشم فرصت دادی بهم در مسیر توحید تو باشم
بازم یک لایو عالی زیر خاکی هایی که خانم شایسته عزیز کشوندن بیرون تا روحمون را جلا بده الهی شکرت
استاد مثال قشنگی زدید در مورد باشگاه بدنسازی و هر ورزش دیگه من خودم ورزشکارم بیشتر درک میکنم
مثال ورزش خودم کاراته است ما یک فنی را به شاگردهامون یاد میدادیم و میگفتم که این کارها را انجام بده این
تکنیک ها را کار کن هفته دیگه امتحان بدی شاگرد دقیقا همونجور که خودش راحت بود فکر میکرد درسته انجام میداد
و خودم هم یک زمانی بدنسازی میرفتم هرحرکتی که خودم حال میکردم میزدم اصلا به اصول و قواعدش کاری نداشتم
و نتیجه دلخواهم را نگرفتم باید از این نکات در تمام زمینه ها درسهاش را بگیریم تکرار نکنیم تا رشد کنیم
اصل لاکپشتی واقعا در تمام موضوعات میشه ازش استفاده کرد در رشته رزمی خودم یک تکنیک ها را اگر بتونی فقط یک
ضربه را استاد بشی توش میتونی در مسابقات جهانی مقام بیاری شکست بدی خیلی ادمهایی بودن در نوع رشته خودم که
فقط از یک تکنیک استفاده کرده بودن با اینکه ما همه تکنیکهای سخت پیچیده را یاد میگرفتیم زمان زیادی میبرد بیشتر
دنبال قر و فر بودیم حرکات نمایشی دریغ از نتیجه خوب ولی یک سری ها فقط همون اصل لاکپشتی را انجام دادن خیلی
کمتر از من زمان گزاتشن و نتیجه خوبی دریافت کردن واقعا زمان زیاد گزاشتن ملاک موفقیت نیست مگر با باورهای درست
زمان بیشتر خوب نتیجه خفنتری دارد
ترکیب دوازده قدم با روانشناسی یک عالی هست خودم مبخام به این شکل کار کنم و بیشتر مهارت در کارم را بالاتر ببرم
متخصص بشم درکم بالاتر ببرم و شخصیتم بیشتر تغییر کنه اصلا من خودم در رشته املاک مستغلات هستم چون زمان
زیادی بودم تو این زمینه و قبلش در زمینه ساخت و ساز بودم در همین حوزه املاک من خودم چون تجربه بالایی دارم
میتونم اعتماد به نفس بالاتری داشته باشم نسبت به کسی که تجربه منو اطلاعات به اندازه من ندارد نمیتونه مثل من
حرف بزنه عمل کنه کل بیزینس همینه کسی اگر در کار خودش استاد باشه به قول امروزی ها اقای ان کار بشه
اعتماد به نفسشم بالاست حالا شما بیاد صدتا کتاب بخون باور تکرار کن وقتی تجربه تخصص اون رشته را نداری
تو عمل اصلا نمیتونی قدم ورداری قبل دست به عمل زدن توهمش را داری من بلدم من تهشم و این حرفا وقتی
میای پای عمل کردن دست و پات سست میشه نمیتونی انجام بدی کلش همینه اقا شما اگر در کاری که دوسش
داری متخصص بشی توش اعتماد به نفست بالاست به غیر این نداریم حالا شما بیا پیام بازرگانی بده برای هزاران نفر
که چی وقتی مهارتت بالا نبردی تو کارت نمیتونی نتیجه بگیری مثلا من وقتی در لوکیشن خاص خودم اگهی سایتم
تماس گرفته میشه مثل استاد نان استاپ حرف میزنم اصلا خودش میاد من زور نمیزنم اینو من در هر تماسی که
گرفته میشه دارم و چون من اطلاعات عالی و کامل واقعی به مشتریم میدم اثر گزاری بیشتری نسبت به کسی که
اصلا مسلط نیست دارم این طبیعیه وقتی ما هر کدوممون در هر شغلی وقتی متخصص میشیم دوست داریم کارمون رو
وقتی پرزنت میکنی کسی را به قلبش نفوز میکنی و صد در صد بازی را بردی مثل خود استاد عزیزم که انقدر به کارش
تسلط داره که وقتی حرف میزنه به قلبون نفوز میکنه و مارو میخکوب خودش میکنه اینه داستان رشد مستمر در شغل
هر چیزی که بهش علاقه داری دیگه اعتماد به نفست حالا این قوانین باورهام را بزاری تنگش که دیگه کنفیکون میشه
یک سری ها که توهم دارن کاری نمیکنن دنبال کیسه پولن من اصلا حرفی ندارم نمیدونم چرا اینجان اصلا امیدوارم
خودم از اون دسته ادمهایی باشم که بین حرف و عملش فاصله نباشه ما انسانیم و فراموشکار غرورم که بیاد دیگه داستان
انیمیشن گربه چکمه پوش میشه و دیگه تهش مشخص هست .
سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز که باعث شد من بیام کامنت نوشتن را شروع کنم ازتون صمیمانه سپاسگزارم .
استادم دوستان همه شما را به خدای بزرگ و مهربان میسپرم .
خدا نگهدارتون .
به نام خدا
سلام خدمت همگی…
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ
گمان می کنید به بهشت داخل خواهید شد بدون آنکه خدا امتحان کند و آنان که جهاد در راه دین کرده و آنها که در سختی ها صبر و مقاومت کنند مقامشان را بر عالمی معلوم گرداند
امروز بعده یه هفته کنترل ذهن در مواجه با تضادی سنگین،کمی انرژیم افتاد و مثل هفته ی قبل نتونستم خوب از پس ذهنم بربیام و بااینکه در طول این چند روز خوب کنترلش کرده بودم ولی امروز کمی سس تر شدم و هر وقت در ذهنم علت کار رو کنکاش کردم به نتیجه نرسیدم و دوباره همون سوال که چرا و چرا!؟
دیدم دیگه داره این ذهن به سمت احساس بد میره و اگه نتونم جلوش رو بگیرم قدرتش بیشتر میشه و با اینکه استاد در فایل های بسیاری گفته اند که این تضادها در دنیای مادی کاملا عادی هستند و نمیشه در این دنیا همه چی گل و بلبل باشه و کلا تضادی و ناخواسته ای نباشه!ولی از خدا کمک خواستم تا بیشتر در این احساس بد نمونم و وقتی بهم گفت سره دفتر و قرآن برو فهمیدم با شکر گزاری حالم بهتر خواهد شد ولی قبل از اینکه دفترم رو باز کنم لای قرآن رو باز کردم و گفتم خدا خودش پاسخ میده!
سوره آل عمران اولین چیزی که به چشمم خورد آیه ی 139 بود:
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
و اگر مؤمنید سستى مکنید و غمگین مشوید که شما برترید
إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ
اگر به شما آسیبى رسیده آن قوم را نیز آسیبى نظیر آن رسید و ما این روزها[ى شکست و پیروزى] را میان مردم به نوبت مى گردانیم [تا آنان پند گیرند] و خداوند کسانى را که [واقعا] ایمان آورده اند معلوم بدارد و از میان شما گواهانى بگیرد و خداوند ستمکاران را دوست نمى دارد
همین و چهار ستون بدنم لرزید که خدا جانم چقدر خوب داری پاسخ میدی!
چقدر خوب که ازت نشانه خواستم و جواب دادی
بااینکه بیشتر اوقات در احساس خوب بودم ولی این تضاده امروز داشت احساسم رو بد میکرد و فهمیدم که همین صبر و کنترل ذهنه که جواب میده و اهل باایمان و اونایی که میگن ایمان آوردیم رو از دیگر مردم جدا می کنه!
یعنی کنترل احساست در این زمان،زمانی که در شرایط به ظاهر سختی هستی باعث میشه ایمان و تقوات رو بخدا نشون بدی و دست از علت اون کار برمیداری!
یعنی خدایا من تسلیمم
که تو هدایتم کنی!
و آیه ی 143همین سوره مهر تاییدی بود براینکه فقط اون هایی که در سختی صبر و مقاومت کنند مقامشان را بر عالمی معلوم گرداند!
چقدر خوبه این مسیر که آگاهانه میتونی کنترل افکارت رو تو دستت بگیری و ناظر بر افکارت باشی.
خدایا شکررررت برای امتحاناتت و کمک کن سربلند از این امتحان بربیام و مثل روزهای گذشته کلا تمام روز رو در احساس خوب بمونم.
سلام بر استاد عزیزم و مریم بانوی گرامی و دوستان عزیزم در سایت الهی
این قصه ی «من در مسیر خدا هستم و به خدا ایمان دارم و بزودی آسمان سوراخ میشه و یک کیسه دلار میفته و من با اون کیسه دلار ،به هدفهایی که در ذهنم تجسم میکنم میرسم »
یه موقعی در گذشته نگاه منم بود ولی به لطف آموزش های استاد و دوره های بی نظیر شوند ،فهمیدم که فقط ایمان کافی نیست ،بلکه در کنار ایمان باید عمل درست،مستمر و البته رعایت تکامل هم بسیار مهمه.
و حالا بازم طبق تاکیدات استاد که به علاقه تون بپردازید و با ذوق و شوق کاراتون رو انجام بدهید ،من اکنون در مسیر کسب و کار خودم وقتی بازخورد عملکرد خودم ،رفتارهای خودم، نتایجی که از عملکرد توام با ذوق و شوق ،بدست می آورم را مینگرم ،خیلی بیشتر از قبل قوانین رو درک میکنم و پیوسته استاد عزیزم رو تحسین میکنم و البته خدای وهابم را که چنین چارچوب مستحکمی رو بنا نهاده تا بدون تردید و ترس، مسیر درست زیستن رو ادامه بدهیم و طبق قانون تکامل این نتایج تا ابد در حال رشد و تکامل ،گسترش و بهبود و پیشرفت است و تا زمانی که ما ادامه میدهیم و ایمان داریم ،ادامه دارد و قس علی هذا…
سپاسگزارم استاد عزیزم
سپاسگزارم مریم بانوی عزیزم.
که همواره به الهامات خودتون عمل میکنید و دنیا رو مکان بهتری برای زیستن میکنید.
الهی شاد و تندرست باشید
الهی پیوسته در آرامش بیشتری قرار بگیرید و ما و دنیای زیبا رو به آرامش بیشتر از قبل هدایت کنید.
سپاس
سپاس
و سپاس فراوان