live | چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنم - صفحه 15

363 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2697 روز

    بنام خدای همواره حامی وهدایتگرم

    سلام به دواستادعزیز

    چقدر انتخاب این فایل ها وچیدنشون پشت سرهم هوشمندانه ست نشون میده که این هدایت ازمنبع الهی سرچشمه میگیره منبعی که نیازهمه رومیدونه وبه ضعف ها وسوالات همه آگاهه واینگونه زیبا شماروهدایت میکنه برای اجرای این پروژه وانتخاب هرفایل، واقعا هرفایلی که میاد من مات ومبهوت میشم که چطور اینچنین زیبا به نیازامروزمن پاسخ داده شده نیازبه آگاهی که هدایت راهم باشه برای بهبود درعملکردمن برای ادامه مسیرهدفم.. دقیقا هرفایل جواب سوالی بوده که من شب قبل داشتم ازخداوندمیپرسیدم که قدم بغدی بگوچیکارکنم، وچه زیبا قدم بعدی روبااین فایل بهم گفت امروز به برکت این فایل ها وجلسات کشف قوانین چقدر اینروزا مسیررسیدن به خواسته ام داره برام لذتبخش پیش میره بدون عجله ترس وبدو بدوکردن، هرروزدارم بهترلذت بزدن رویادمیگیرم ودارم یادمیگیرم که چطورروی هدایت نیروی رب حساب کنم دارم به اندازه ظرفم درک میکنم که مسیرزندگی ورسیدن به همه چیز اصل واساسش لذت بردنه، اصلا اومدی به این جهان شگفت انگیزکه باتجربه کردن لذت ببری وگرنه چیزهای مادی که حتی سرسوزنی هم ازاین جهان بیرون نمیبره آدم همون جورکه لخت پابه این جهان گذاشته زمان رفتن هم هرآنچه که متعلق به دنیای مادی هست رو همینجا رها میکنه آدم، پس هدف استفاده کردن ولذت بردن ازاین شگفتی ها بوده، اما یادمون میره روحمون بدنبال چی اومده وپیرو ذهن میشیم ودرگیر کمبود وناامیدی… دارم متوجه میشم الان که مهمترین کارمن هرروزبایادآوری این آگاهی ها وتکرارشون اینه که ذهنم روباروحم هماهنگ نگه دارم اونوقت همه چیز به خودی خود آسان پیش میره، اینروزا که بیشترباخودم درصلح قرارگرفتم انگارمیلی به عجله درمن وجودنداره، انگارچشمام برای دیدن نعمت هام بازترشده و عمیقتردارم به همه چیزنگاه میکنم، دارم بیشتردرک میکنم که روحم عجله ای نداره وبیشتربدنبال نجربه ست تارقم خوردن یک نتیجه خاص، والبته که هرروز دارم به صورت مستمر ولی آرام آرام برای هدفم هم یک اقدامی درعمل انجام میدم ولی این برنامه ریزیم بابرنامه ریزی های قبلم خیلی تفاوت داره، خیلی عجله وترس واضطرابم کمتر هست ولذتم بیشتر، وهمه این ها به لطف شما بانوشایسته عزیزم بااجرای این پروژه ارزشمندخانه تکانی ذهن امکان پذیرشده، چون من خیلی چیزهای اضافه روفهمیدم که خواسته روحم ونیازروحم نیست وبایدازذهنم هم بیرون بریزم تاباروحم هماهنگ بشه ذهنم، والبته که نوشتن این کپشن های جادویی توسط شما وخوندنش معجزه میکنه ومثل یک کلیدجادویی دردستم قرارمیگیره برای استفاده ازاین فایل ها، سپاسگزارم بانوشایسته عزیزم

    چقدراین پروژه باعث شده که من دوره کشف قوانین واحساس لیاقت روبهتردرک کنم وبهتردرعمل استفاده کنم، خداروشاکرم برای حضورم دراین سایت وداشتن این دوره های گرانبها، سپاسگزارم ازدوستان عزیزی که بانوشتن کامنت های فوق العادشون هدایتگرمن میشن دراین مسیر، برای تک تکت دوسنان آرزوی سعادت وسربلندی دردنیا وآخرت میکنم. آمییین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  2. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1596 روز

    به نام خدای مهربون و بخشندم

    گام بیست و پنجم خونه تکونی ذهن رهاو جستجوگرم

    استادم وقتی ک خاستم گام امروزم رو شروع کنم دیدم این فایل رو من قبلا سیو کردم و دیدمش اما میتونم بارها قسم بخورم ک من الان شنیدمش الان درکش کردم الان فهمیدم چی گفتین قبلا بقول خودتون تیتر وار و سریال گونه فقط بخاطر اینک تو لحظه حالم خوب شه میشنیدمش صداتون آرامش خاصی بهم میداد اماااااا ب خدای قشنگم قسم ک الان فهمیدم الان درکش کردم شاید سال دگ هم ی درک ازش داشته باشما اون درکی ک الان داشتم از این صحبت های گوهر بار برای الانم بوده الهی صدهزار مرتبه شکرت الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم مرا براه درست ب راه کسایی ک ب اونها نعمت دادی هدایت کن الهی بی نهایت عاشقتممممم

    *رسیدن ب اهداف؟

    چی میشه ک ی سریامون می‌رسیم ب خواسته ها و هدف هامون و ی سریامون نمی‌رسیم جوابش تو درون خودمه تو ذهنمه تو قلبمه اول باید بیام خواستم رو واضح کنم راهی ک بهم گفته میشه رو برم و اگ ب بیراهه نرفتم نتایجم رو پایدار کنم ولی بشینم بگم این و میخام اونو میخام حتی قدم براش بردارم و ولی نصف راه ولش کنم و وارد حاشیه ها شم چ فایده ای داره برای رسیدن ب هدف هام اولا من نیاز دارم ک باورهام هم سو و هم جهت با خاسته باشن خودم بسازمش باوری قوی و قدرتمند و دوم کنترل کااااااامل روی اون کاری ک میخام بهش برسم و میخام انجامش بدم من میخام به :

    (آزادی زمانی،آزادی مکانی،آزادی مالی )

    برسم در مسیر علاقه حرکت می‌کنم لذت کامل از مسیرم میبرم و هدایت هام رو لبیک میگم و عمل میکنم و عمل میکنم چون میدونم ک جهان داره کار خودش رو میکنه من باید روی قسمت خودم کار کنم نقطه تمایز بین موفقیت و شکست (تمرکز 100٪روی اون هدف خاص )

    *چی میشه ک یک بیزینس جواب میده؟

    یک عالمه باور مناسب میخاد

    یک عالمه تعهد میخاد

    یک عالمه انگیزه میخاد

    یک عالمه تمرکز میخاد

    یک عالمه ایمان میخاد

    کل تمرکز باید روی کار باشه شجاعت ب خرج بدی و تمام شاخ و برگای اضافی و ببُری شجاعت میخاد ک کل تمرکزتو بذاری روی اون موضوع و ادامه بدی و ادامه بدی و ناامید نشی ناامیدی برای کسایی اتفاق میفته ک خودشون رو با دیگران مقایسه میکنن تمرکز فقط و فقط،روی خووووووودم هس

    علاقه+باور درست+مقایسه نکردن با دیگران +تمرکز صددرصدی+تعهد+حرکت=لذت بردن از زندگی

    پول ب تنهایی برام لذت نمیاره مسیر درست و لذت بخشمه ک پول میاره برام برای رسیدن ب تجربه اینها لازمه ک قوانین رو هی خودم یادآور شم برای رسیدن ب هدفهام نیاز دارم ک یک مسیر درست رو برم اداااااامه بدم و ناامید نشم و حرکت کنم حرکت حرکت…

    *در مورد آینده ایران؟

    تنها کاری ک تو این چند سالی ک یاد گرفتم این بوده ک هرجا هستم ازش ب نحو احسنت یاد کنم زیبایی هاش و ببینم و تحسین کنم چون من یک واقعیتی رو پذیرفتم ک آینده من هیچ ربطی ب مکان زندگیم و افراد نداره این خودمم ک زندگیم رو رقم میزنم و تا جایی ک همسو شدم با این قانون خدا نذاشته حتی لحظه ای احساسی ب جز احساس خوب داشته باشم تو هر جایی ک هستم ب نقطه امن ک رسیدم بلند شم و حرکت کنم و ایمان داشته باشم ب نیرویی ک هدایتم میکنه مهاجرت یک نیرو و پتانسیلی داره ک کسی ک ایمان داره و باور داره میره تو دلش و پاداششم میگیره میدونم ک نباید بمونم تو شرایط امن و حرکت کنم تو مسیرهای ناشناخته و مسیر علاقم و اعتقاد دارم ک هرچیزی ک با این باورها بخام ب رااااااحتی و ب صورت طبیعی و بدیهی وارد زندگیم میشه ب راحتی وقتی در مورد مهاجرت بحث میشه 99٪آدمها نمیتونن از جایی ک هستن برن ی ترس خیلییی بزرگ دارن ک اگ برن میمیرن تا این حد استاد تو خیلی از آدمها دیدم ک جرات و جسارت حرکت ندارن و هربار هم رویای شما در مورد اون مسابقه با معلول هایی ک داشتین یادم میاد و میبینم ک چرااااا خیلی ها با وجود اینک تو زندگیشون خاسته هاییم دارن نمیتونن بهش برسن و حالشون اصلا خوب نیس الهی صدهزار مرتبه شکرت ک کمکم کردی ک دریافت این اگاهیی هایی ک بوده و چندبارم گوش کردم الان برام قابل فهم تر بشه بتونم بنویسم و برای هر هدفم قدم بردارم و با ایمان ب خودت حرکت کنم

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای مهربون و هدایتگرم عاشقتمممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1979 روز

    بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست..

    سلام …..

    دقیقه 1 این فایل استاد در سمیناری که سال 1393درتهران برگزار کرده این جمله رو میگه :

    ( خیلی از ما ب خاطر اینکه فکر نمیکنیم ب خواسته مون برسیم اون خواسته رو نداریم اصلا …..چون راهی برای رسیدن بهش بلد نیستیم ….)

    هنوز ادامه فایل رو ندیدم ولی میخوام راجع ب جمله بالا که استاد گفته و مطلبی که یهویی ب ذهنم خطور کرد بنویسم :

    در گذشته قبل از اشنایی با قوانین جهان …. افکار و باورهام ب این شکل بود :

    میگفتم تا موقعی که پول توی حسابم نباشه ب داشتن خواسته و ارزو یا هرچیز دیگه ای حتی فکر هم نمیکنم چون مسخره ست وقتی هنوز هیچ پولی ندارم ب داشتن خواسته و ارزو فکر کنم …

    درضمن هرکی هم بدون داشتن پول یا وضع مالی خوب خواسته ای بزرگ داشت مسخره میکردم و دیوانه خطاب میکردم …

    اما وقتی ب اگاهی رسیدم و باقوانین جهان اشنا شدم متوجه شدم چقدر اشتباه فکر میکردم و چقدر مفت فرصت ها رو از دست دادم ….

    فهمیدم ما در دنیایی ارتعاشی زندگی میکنیم برای رسیدن ب خواسته یا ارزویی که داریم نیازی نیست اول پول داشته باشیم تا ب خواسته مون برسیم

    ب همون اندازه که برای رخ دادن اتفاقات منفی و ناخواسته زندگی مون انرژی میذاریم برای رسیدن ب خواسته مون نیز همون مقدار بسنده ست کافیه تنها ب خواسته مون فکر کنیم و با احساس خوب تجسمش کنیم طوریکه که انگار همین الان داریمش ب این شکل ما در ارتعاش خواسته مون قرار میگیریم …..

    و جهان هماهنگ با ارتعاشی که دران قرار داریم اتفاقات …شرایط ….ایده ها …موقعیت ها و ادمهایی رو سر راهمون قرار میده تا ما ب خواسته مون برسیم اما این موضوع ب این اسونیها نیست چون باورها و داشتن یه عمر ذهنیت منفی این اجازه رو بما نمیده

    از طرفی تا ب خواسته مون فکر نکنیم هیچ فرکانسی ب جهان ارسال نمیشه و تا زمانیکه فرکانسی ب جهان ارسال نکنیم پاسخی هم از جهان دریافت نخواهیم کرد …..

    مثل این میمونه بدون انکه درشومینه هیزم بریزیم توقع گرما داشته باشیم …

    دلیل عمده افرادی که حتی خواسته ای ندارند یا از لحاظ مالی رشد نکردند همین موضوع هست اونا از قدرت ذهن و تجسم شون استفاده درست نمیکنن اما متاسفانه در موارد منفی ب خوبی و با مهارت بالا استفاده میکنن چون باورهای منفی قدرتمندی دارند ..

    ادمهای منفی بین و بدبین …ادمای ناامید و همیشه نگران ب خوبی از قدرت تجسم ذهنی شون استفاده میکنن اونا قبل از انکه اتفاقی رخ بده…… توی ذهن شون با تصاویر بسیار واضح و حتی با دیالوگ بسیار کامل و حرفه ایی همه چی رو بشکل سناریو مینویسند

    و بارها و بارها توی ذهنشون مرور میکنن متاسفانه جوری احساس میکنن که انگار همین الان رخ داده و انقدر ساعتها و روزها در این ارتعاش باقی میمونن ( یا با بقیه راجع بهش حرف میزنن ) تا شاهد رخ دادنش در جهان بیرونی باشند ان وقت میگن دیدی راست میگفتم ؟

    یا میگن دیدی حدسم درست بود ؟

    یا : من از قبل میدونستم خلاصه این اتفاق میفته ….در حالیکه اون اتفاق رو خودش رقم زد با افکار و باورهای منفی که داشت با قدرت ذهن و تجسم اینکار رو انجام داد …

    وقتی که ما فرکانس خواسته یا ناخواسته رو ب جهان ارسال میکنیم خودمونم نمیدونیم چطوری ب شکل معجزه وار همه چی دست ب دست هم میده تا اون جوری که فکر و احساس میکنیم اتفاق بیفته و متحیر میشیم از کار جهان …

    حال اگه همین موارد رو درجهت مثبت بکار بگیریم میتونیم ب تمام خواسته ها و ارزوها مون برسیم و از اتفاقاتی که بشکل معجزه وار رخ میده تا ما ب خواسته مون برسیم متحیر میشیم ( البته نیاز ب تمرین و تربیت ذهن داره )

    اما چیز مهمتری که میخوام بگم و بی ربط با این موضوع نیست برمیگرده ب باورهای ما …..

    اینکه میگن باورها اتفاقات زندگی مارو رقم میزنن یعنی چی ؟

    ما فقط شنیدیم و تکرار میکنیم که باورها اتفاقات زندگی مارو رقم میزنن اما این باورها چی هستن ؟

    باورها چطور در عمل اتفاقات زندگی مارو رقم میزنن ؟

    اگه باورها و ذهنیت فردی منفی باشه حتی جلوی داشتن خواسته و ارزوش رو هم میگیره… این قدرت باوره… چیزی که نیاز ب دیدن نداره …

    در حقیقت باورها همون برنامه های درون ذهنی ما هستن که دیده نمیشن ولی هر فردی تنها خودش میتونه حسش کنه ….ب همین خاطر احساس همه چی ماست …احساسات ما نیز برگرفته از باورهای ما هستن …در واقع این دوتا بهم گره خوردند باور و احساس ….

    اگر دائما باور و ذهنیت منفی داشته باشیم فاصله فرکانسی ما با خواسته انقدر زیاد میشه که حتی تجسمش هم غیر ممکنه..خواسته باید از درون حس بشه اگه حس نمیشه باورها مشکل داره و نمیذاره احساس خوب شکل بگیره …

    باورها در حقیقت همون حس درونی ما هستن یا بهتره بگیم ب احساس درونی ما شکل میدن و بدون انکه دیده بشن قبولش داریم یا از قبل حسش میکنیم…

    کاری که در تجسمات منفی ب خوبی ازش استفاده میکنیم و اگه کنترل ذهن نداشته باشیم بشکل کاملا منفعلانه منجر ب تصویر سازی در ذهن میشه و در نهایت شاهد رخ دادن ب عمد اتفاقات منفی در زندگی مان خواهیم بود

    ولی قبول نداریم که خودمون اون اتفاق رو خلق کردیم و ب گردن این و اون و جهان و خداوند میندازیم درحالیکه مسبب اصلیش خودمون بودیم و هستیم ..اگه نمیتونی ب خواسته ات برسی مشکل از شرایط بیرون نیست تو نمیتونی ذهنت رو کنترل کنی ….

    هنوز فایلو ندیدم دقیقه 1 هستم …

    تشکر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      Maryam h گفته:
      مدت عضویت: 986 روز

      سلام به دوست عزیز

      چقدرقشنگ وساده وقابل درک توضیح دادین این مطلب رو.

      والبته معلومه خیلی خوب درکش کردین که اینقدرخوب هم توضیح میدین،تشکرمیکنم ازتون واسه اینکه درکتون روکامنت میکنیدوبه یکی مثل من کمک میکنید که بهتردرک کنم.

      درپناه حق سلامت وسعادتمندباشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2205 روز

      با درود و وقت بخیر خدمت شما آقای حسین رجب پور عزیز

      چقدر کامنت تون عالی بود مختصر و مفید و کارا ..

      چقدر قشنگ ذهن منفی رو توضیح دادید سیوش کردم که چندین بار بخونمش . بعضی کامنت ها آنقدر آگاهی دهنده است که ارزش خواندن بارها و بارها را دارد ..

      این جمله ی شما منو بفکر فرو برد اینکه

      تا موقعی که پول توی حسابم نباشه ب داشتن خواسته و ارزو یا هرچیز دیگه ای حتی فکر هم نمیکنم چون مسخره ست وقتی هنوز هیچ پولی ندارم ب داشتن خواسته و ارزو فکر کنم … این یکی از آن باورهای مخرب و محدود کننده ای است که فکر کنم خیلی می شنیدم انگار پس زمینه ی ذهنم بوده .. انگار به. گوشم آشناست .. چقدر خوب شد اینو در این کامنت تون نوشتید

      یا اینکه گفتید هرکی هم بدون داشتن پول یا وضع مالی خوب خواسته ای بزرگ داشت مسخره میکردم و دیوانه خطاب میکردم… در واقع نگاه دیگران به ما هم همین طور بود در واقع الان هم همین طوره . و میگن فلانی هیچی ندارها و آنوقت زیاده تر از دهنش حرف میزنه یعنی آدم جرآت نداشت حتی آرزوشو مطرح کنه !?

      حواسمون رو جمع کنیم که مبادا گول ذهن رو بخورم .مرسی آقای رجب پور عزیز مرسی

      اینکه گفتید

      ادمهای منفی بین و بدبین

      تجسم شون استفاده درست نمیکنن اما متاسفانه در موارد منفی ب خوبی و با مهارت بالا استفاده میکنن چون باورهای منفی قدرتمندی دارند ..

      دقیقا خیلی عالی به این موضوع اشاره کردید . یعنی توی این چند سالی که با استاد آشنا شدم خیلی سعی کردم که توانایی کنترل ذهن داشته باشم و بقول استاد فقط به زیبایی ها توجه کنم و خدا رو شکر در این زمینه خیلی بهتر شدم و الان با خواندن کامنت شما به یاد آوردم که منم قبلنا جزو آن دسته از افرادی بودم که همش روی موج منفی حرکت می کردم ..

      و آنجایی که گفتید .

      تجسمات منفی ب خوبی ازش استفاده میکنیم و اگه کنترل ذهن نداشته باشیم بشکل کاملا منفعلانه منجر ب تصویر سازی در ذهن میشه و در نهایت شاهد رخ دادن ب عمد اتفاقات منفی در زندگی مان خواهیم بود

      آقای رجب پور عزیز خیلی ممنونم که این مسایل را توضیح دادید و این نشونه را برام داشت که خیلی خیلی روی افکارم بیشتر کار کنم و مواظب ذهنم باشم تا زیبایی ها و نکات مثبت رو فقط ببینم تا به دام این تله های ذهنی نیوفتم

      ممنون و سپاسگذارم که آمدید و نوشتین و این باورهای محدود کننده را عمیقتر توضیح دادید و و نوشتید تا شناسایی و مشخص بشوند تا بهتر و راحتر و بیشتر بتونیم این باورها رو بطور بنیادین تغییر بدهیم و گول حرف های مردم و ذهن مون رو نخوریم..

      آقای رجب پور عزیز ممنون و سپاسگذارم و برای شما دوست عزیز و برای همه مون بهترین افکار مثبت و خوب و زیبا را آرزومندم. موفق و شاد و سربلند پایدار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    جوری این اگاهی ها بدرد بخورمه جوری هدایت میشم به فایل درست ،

    جوری تمام اصول موفقیت مخصوثا از نوع بزرگش ( همون که جسارت و ایمان بیشتری میخواد

    همونی که باید باورای توحیدیتو ساخته باشی

    ی فونداسیوووون ناب و عالی و تر تمیزو ایجاد کرده باشی ) داره برام مرور میشه،

    ولی مروری که انگار بار اولته داری میشنویییییی

    که اصلا میخوام گریه کنم همش

    همش بغضیم ؛

    و میخوام هی بگم عاقا چجوری تا الان باور نداشتی

    البته جوابشو میدونم

    من پارسال همین موقع ها تصمیم به تجربه صد خودم

    عمل به همه ایده های منطقی

    و حرکت

    و شناخت قوانین

    کردم

    و متعهد 100 شدم

    و همینجوری فقط و فقط روی باورهای توحیدی تمرکز کرده بودم

    گفتم عاقا این باورا مهمترین باوراس

    من اگه اسنارو نسازم

    مثلا تمرکز بزارم رو رابطه

    خب که چی وقتی بیس درست ساخته نشده همه چی میپاچه مثه تجربه های چند سال پیش

    ینی به همین تعهد و همین تصمیماتم با اتفاقاتی که برام افتاده بود هدایت شده بودم

    فهمیده بودم

    قانون و درک کرده بودم

    که چجوری داره کار میکنه

    الان خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم

    حس میکنم خیلی نزدیکم به موفقیت و اون چیزززی که میخواستمش همیشه

    خدایا شکرت

    چقدر خوشحالم بابت این چند سال زمان گذاشتن

    این کارایی که انجام دادم

    این منطقی که ریخته شد

    این پی ریزی که انجام شد

    این توجهی که به قوانین و نشانه ها داشتم

    و اینکه به صدای قلبم همون صدایی که وقتی گوشش میدی ارووووم میشی گوش کردم

    و یواش یواش یاد گرفتم کمتر به صدایی گوش کنم که حالمو بد میکنم

    و فهمیدم اون حرفا حرفای شیطانه

    گرچه هنوزم هی دارگ به خودم یاداوری میکنم

    و بقول استاد به اندازه ای که توش خوب شدم نتیجه گرفتم

    امیدوارم توش بهتر باشم

    و این دایتان فقط با تمرکز رو خودمو خواسته هام امکان پذیره

    چقدر بعضی حرفا الگو و راه گشا میشن استاد

    من ی باگ ذهنیمو فقط با اون حرفی که از امباپه گفتین وقتی داشته تیمشو ترک میکرده و همه هوعش میکردن و گفته من اسنجوری نگاه کردم که اونا خیلی منو دوست داشتن که الان ناراحتن خیلی ازم راضی بودن ….

    و من همشششش اینارو با خودم تکرار میکنم و دارم باور میساززززم

    باورای خیللللللی بزرگتر از قبل

    من از کم شرو کردم و الان دارم یکم همه چی و بزرگتر میکنم

    دارم نتایج بزرگتر ازون نتایجی که رو همه ی جهان و رو خیلیا تاثیر داره میسازم

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    خدایا ممنونتم برا این جهان زیبات

    چقدر همه چی درست خودمونه و مختاریم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوندی که هر آنچه که دارم از آن اوست و من بی او هیچم و به هر خیری از جانب او سخت محتاجم.

    سلام خدمت استاد عزیزم

    استاد من شما را خیلی تحسین میکنم چون در حرفهاتون در رفتارتون در هدفهاتون ثابت قدم بوده و هستید

    با دیدن این لایو چیزی که خیلی برام بولد داشت این بود که صحبتها و باورهایی که چندین سال پیش داشتید عینا همان هارا حتی در همین زمانها ما بارها و بارها از شما شنیده ایم و در زندگیتون دیدیم

    یعنی حرفهای چند سال پیشتون با الان یکی هست

    که البته من این را میدانستم

    بارها و بارها از شما دیدم

    ولی اینکه یک سند واضح هست وقتی از فایلهایی که اون زمان بوده الان میگذارید چقدر ایمان ما زیاد میشه چقدر باورهامون بهتر میشه

    که مسیر همینه و درسته

    استاد عزیزم من که تا حالا آدمی مثل شما ندیدم و نه شنیدم که اینقدر حرف و عملش یکی باشه

    و از روز اول تا الان روی یک خط مستقیم داره پیش میره و هیچ دوگانگی وجود نداره

    استاد عزیزم من واقعا شما را تحسین میکنم

    عاشقتونم

    استاد واقعا همان طور که گفتین خیلی باورها مهم هستند وقتی دنبال علاقه مون بریم و باور داشته باشیم که جواب میده و نا امید نشیم و همیشه روی خودمون کار کنیم و لذت ببریم

    صد در صد موفق هستیم

    دیروز از سایت ثروت یک را خرید کردم ثروت دو هم داشتم

    چون میخواهم روی استارت کسب و کارم کار کنم

    اول نجواها اومد که نمیخواد بخری تو که ثروت دو را داری دوباره برو روی همان کار کن

    و چون میخواستم کمی برای خودم دلار بخرم و داشته باشم

    خلاصه نجواها اومد که نمیخواد دوره بخری برو روی دوره های قبلت کار کن

    ولی به من الهام شد که خرید همین دوره ها برای من خودش پس انداز و سرمایه گذاریه که خیلی بالاتر از دلار هست.

    خلاصه با اطمینان دوره ام را خرید کردم

    در نظر دارم بعدا هم ثروت سه بخرم چون اونم به من الهام شده که باید تهیه کنم

    به امید خدا

    شاید الان برای دفعه دوم هست که دوره احساس لیاقت و کشف قوانین کار میکنم

    ولی همین روزها ثروت را هم شروع میکنم

    چون ثروت یک به من خیلی کمک کرد

    و من خدارو شکر همیشه متعهد هستم و با تعهد انجام میدهم

    خدایا شکرت

    خدایا سلامتی به استاد عباس منش و مریم شایسته بده اونا دوستان خوب ما هستند هر چند که دوستان خوب خودت هم هستن.

    خدایا من از طریق استاد عباس منش خدایم را بهتر شناختم

    خدایی که الان میشناسم خیلی تفاوت داره باخدای چند سال پیشم

    خدایا شکرت که دستم را گرفتی و من را به مسیر درست هدایتم کردی

    خدایا بابت همه چیز بینهایت شکر.

    استاد عزیزم، واقعا درست میگین چرا ما قدم برنمی‌داریم برای اینکه فکر می‌کنیم موفق نمی‌شیم واقعا شما در فایل‌های سال‌های قبل هم گفتید که به چگونگی کار نداشته باشید فقط قدم‌هاتو بردار فقط حرکت کن ر مسیر علاقه‌ات حرکت کن و اون وقت به تو گفته می‌شه چیزی رو که همین الانم داری به ما میگی

    استاد عزیزم شما همیشه روی باورها تکیه می‌کنی همیشه به ما میگی باورها باورها باورها مهم هستند باوراتونو درست کنید و هنین و که از سال‌های قبل تا حالا دارین تکرار می‌کنین استاد عزیزم بی‌نهایت ازت تشکر می‌کنم که همیشه روی اصل تاکید داشتین و هنوزم همچنین هستید

    ،، استاد عزیزم موضوعی که در مورد سایتتون گفتید که اون موقعی که هنوز به این نتایج نرسیده بودید و این حد از مخاطبین را نداشتید به الهاماتتون عمل کردید و مسیر درست خودتون رو رفتید و چه عالی نتیجه گرفتید درسته آفرین

    شما بهترین الگو برای ما هستید من واقعاً شما را تحسین می‌کنم

    ،، استاد عزیزم ما برای تغییر باورهامون الگویی که می‌تونیم داشته باشیم همین خود شما هستید شما بهترین الگو برای ما هستید زندگی شما کسب و کار شما همه و همه برای ما الگو هست

    امیدوارم بتونیم شاگردان خوبی باشیم

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1153 روز

    سلام و درود به استاد عزیز گرانقدرم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی..

    استاد جونم شما همیشه قابل تحسین بودید و هستید و مطمئنم خواهید بود. از اینکه الگو و راهنمایی مثل شما دارم از خداوند سپاسگزارم.

    خیلی لذت بخشه که آدم یه حرفی رو بزنه .از خواسته‌هاش بگه و بعد از گذشت چن سال و یا زودتر با افتخار برگرده بگه من اینو گفته بودم و الان تو همون جایگاهی که خواسته بودم هستم.

    نه از این جهت که به دیگران ثابت کنه از این جهت که تونسته با باور و ایمانی راسخ خواستشو بدستش بیاره‌ . که دیدن این نتایج ایمان آدمو باز قوی‌تر می‌کنه و به مسیرهای بهترین سوق میده.

    استاد عرض کردن لذت بردن از مسیر مهمه نه نرسیدن به مقصد.

    اکثر ماها، نداشتن ثروت رو بهانه‌ای می‌کنیم برای تمام اتفاقات ناجالب زندگیمون .

    توجیهی برای حال بدیهامون و یک منطق و استدلال غلط برای لذت نبردن از لحظاتمون !!!

    و پیش خودمون این باور رو داریم که فلانی اگه داره از زندگیش لذت می‌بره به خاطر اینه که مال و ثروت زیادی داره. منم اگه جای اون بودم از تمام لحظاتم لذت می‌بردم.

    منم مثل خیلیا چنین طرز فکر و باوری داشتم.

    و دقیقاً منتظر روزی بودم که ثروتمند بشم بعد خودمو مجاب به لذت بردن از لحظات زندگیم کنم.

    با وجود اینکه چندین سال تو برنامه استاد هستم اما پارسال این باور مخرب رو از ذهنم پاک کردم.

    یه روز اومدم با خودم بررسی کردم تا کی و چقدر قراره منتظر بمونم تا روزی که میخوام برسه. البته ناگفته نمونه کارکرد دوره کشف قوانین برای پاکسازی ذهنه خرابم خیلی کمک کرد . افکار و باورهای جدیدی تو ذهنم تداعی کرد.

    در لحظه زندگی کردن یعنی مراقب بودن از ذهن و جسمت.

    در لحظه زندگی کردن تاثیری بسزایی در کنترل ذهنت داره .

    کسی در لحظه زندگی میکنه باور و ایمان به خدای قدرتمند داره .

    کسانی که در لحظه زندگی می‌کنن خیلی راحت‌تر غلبه به ترسها و نگرانیهاشون دارن.

    کسی که در لحظه زندگی میکنه وقت و زمانش رو از دست نمیده و بعد از گذشت زمان ، غبطه ی ساعات از دست رفتشو نمیخوره .

    دقیقاً کسانی که در لحظه زندگی می‌کنن از زندگی لذت می‌برن. چون ذهنشون نه درگیر گذشته‌ای هست که رفته و نه درگیر آینده ی نامعلوم هستش.

    هیچ فلسفه و قانون و قواعدی برای زنده بودن در این دنیا وجود نداره.ینی کسی نمیتونه با قاطعیت بگه من چقدر عمر میکنم . مرگ هر کسی هر روزی که خداوند مقرر کرده فرا میرسه و مرگ منو و شما و همه ی آدمها هر عان ممکنه باشه .

    پس وقتی تضمینی برای زنده بودن در آینده وجود نداره لزومی نداره ذهنمونو درگیر اتفاقات آینده بکنیم و منتظر باشیم تا آینده اتفاقاتی بیفته تا ما از زندگی لذت ببریم. صدها آدمو دیدیم و شنیدیم که خیلی برنامه‌ها و خیلی هدفها برای آینده ی خودشون داشتن و لحظات حالشون رو با تقلا زدن و زور زدن سپری کردن و بعدش که لحظه ی مرگش فرا رسیده ‌مشخص شده هیچ لذتی از لحظاتش نبرده . مدام در تکاپو و تقلا و حرص زدن و جمع کردن بوده ..

    از این جور آدما خیلی درس می‌گیرم .هرجا که بشنوم جوونی فوت کرده یه کوچولو زندگیشو بررسی می‌کنم تا ازش درس بگیرم اگه به روش غلطی زندگی کرده باشه یه جور سعی میکنم اونطور عمل نکنم و اگر خوب عمل کرده باشه باز سعی میکنم درس بگیرم تا هر زمانی که عمرم سر اومد ناکام نمرده باشم.

    در هر حالتی می‌شود از دیگران درس و تجربه کسب کرد.

    منم اگه یاد نگیرم در لحظه زندگی کنم فرقی نمیکنه تو هر سنی که باشم انگار ناکام از دنیا رفتم. بنابراین در لحظه زندگی کردن رو باید یاد بگیریم.

    یادمه وقتی مسافرت میر‌فتیم، از در خونه تا مقصد فقط فکر رسیدن به مقصد بودیم. هیچ وقت نمی‌فهمیدم تو مسیر چ زیبایی‌ها و چ چیزهایی وجود داره که میشه ازش لذت برد. شاید 10 ساعتی که تو راه بودیم ، کلشو فقط تو فکر این بودم که اگه برسم اونجا چ کارهایی میکنم تا بهم خوش بگذره.

    چرا این 10 ساعت برام ارزشی نداشت؟!!

    چرا فک نمیکردم میشه این 10 ساعت را ، هم خوش گذروند و لذت برد ؟!!

    اصلاً مسیر رو جز مسافرت حساب نمیکردیم. دقیقاً سبک زندگی اکثر آدمها همینجوری شده طرف عصبیه، حالش خوب نیست میگه اگه پولدار بشم می‌تونم زن بگیرم. ازدواج کنم .اگه پولدار بشم بچه‌دار میشم. اگه پولدار بشم مسافرت میرم . اگه پولدار بشم روابطم با همسرم خوب میشه. اگه پولدار بشم اخلاقم با بچه‌هام خوب میشه . اگه پولدار بشم روابطم با دیگران خوب میشه .اگه پولدار بشم ……

    انتظار کشیدن اجازه نمیده حال اکنون من خوب باشه و یا خوب بمونه.

    خیلی خوبه که به این درک رسیدیم و دست از انتظار برداشتیم. البته که با روند تکامل پیش میریم و روزها و لحظاتی داریم که ممکنه ترسها و نگرانی‌ها سراغمون بیاد اما خوبیش اینه که یاد گرفتیم نسبت به هر عملکردمون وقت بذاریم و فکر کنیم که چ راه حل بهتری برای داشتن آرامش و لذت بردن وجود داره ؟!

    دیگه اجازه نمیدیم کل روز سرگرم افکار پوچ و منفی باشیم . با داشتن احساس بدمون سریع متوجه ی بودن در مسیر اشتباه میشیم و با دادن ورودیهای مناسب به حالت قبل برمی‌گردیم و سعی می‌کنیم لحظاتمون رو خوب سپری کنیم.

    خدا رو شکر تو هر زمینه به هر مشکلی بر بخوریم استاد عزیز انقد کلید واژه‌هایی بهمون داده که با بالا پایین کردن اون مسئله ، پی به راه حلش می‌بریم.

    وقتی درکی از قانون تکامل نداشته باشیم و نگاهمون به آینده باشه ، توقع و انتظاراتمون خیلی بالا میره و از اونجایی که قانون اجازه ی رشد غیر تکاملی نمیده ناامید و سرخورده از مسیر میشیم.

    بودن در احساس بد کم کم حس لیاقت را ازمون میگیره و باعث میشه حس بی‌ارزشی نسبت به خودمون داشته باشیم . ایمان و باورمون کم کم سست میشه و دوباره با توجیه و عقل و منطق خودمون مسیرو اشتباهی میریم .

    برای دریافت نتایج خوب و عالی باید طبق قوانین پیش رفت . یاد گرفتم اگه جایی خوب عمل کردم از جهان توقع کنم. هرجا که می‌فهمم خوب عمل نمی‌کنم توقع و انتظاراتمم از بین میبرم . چون می‌دونم بودن در توهم هدر کردن وقته ! باید درست پیش برم تا نتیجه دریافت کنم .

    هر دوره‌ای که کار کردم منو به درک و فهم یه موضوعاتی بیشتر برده . اگرچه تو همه ی دوره‌ها تو همه ی زمینه‌ها صحبت میشه اما استاد عزیز بیشتر در مورد موضوعاتی صحبت می‌کنن که مخصوص همون دوره ست . یعنی تمرکز بیشتری روی موضوع خاص هر دوره میزارن که وقتی دوره رو به اتمام میرسونی خودت متوجه میشی تو چ‌ مواردی بیشتر رشد کردی.

    بعضیاشونم از اسمشون مشخصه مثل

    دوره عزت نفس برای بالا بردن اعتماد به نفس هستش .

    دوره ی احساس لیاقت کاملاً مشخصه برای شناخت درون و صلح با درون صحبت میشه.

    دوره سلامتی برای سلامت جسم هستش.

    دوره‌های ثروت برای کسب درآمد و افزایش درآمد.

    دوره عشق مودت برای استحکام روابط با همسر.

    دوره قانون آفرینش برای شناخت قوانین جهان.

    دوره 12 قدم برای شناخت بیشتر قرآن و تقویت باور و ایمان به خدای قدرتمند.

    دوره حل مسائل همونطور که از اسمش مشخصه برای برخورد با مشکلات و تضادها هستش.

    و دوره های دیگیشون.

    کارکرد هر کدوم و تکرار هر کدوم انگیزه و اهداف و خواسته‌های خودشو داره که فقط کافیه ما بخواهیم تا تغییر و تحول ایجاد بشه .استاد عزیز تو همه زمینه‌ها صحبت کردن و جای هیچ بهانه‌ای برای هیچ کس نذاشتن .

    به قول خودشون حتی اگر کسی با دقت و تمرکز زیاد ز فایل‌های دانلودی هم استفاده کنه ‌میتونه به نتایجهای خیلی خوبی برسه.

    من به نوبه خودم بی‌نهایت سپاسگزار خداوندم که تو این مسیر هستم. این چن ساله تغییرات زیادی تو همه زمینه‌ها داشتم. تغییراتی که واقعاً چشمگیر بودن .مطمئنم تغییرات خیلی بهتری هم خواهم داشت.

    حس الانمو با هیچی تو دنیا عوض نمیکنم.

    از اینکه آرامش دارم از اینکه حس میکنم دارم بزرگ میشم .رشد خودمو میفهمم بی نهایت شاکر خداوند و استاد عزیز هستم.

    تو خونه اگه عملکرد اشتباهی داشته باشم تک تکشون ینی هم دخترم ، هم پسرم ، هم همسرم بهم میگن مگه استادت اینجور نمیگه پس چرا تو ….

    سریع مچمو میگیرن و اشتباهاتمو بهم یاد آوری میکنن.

    اگه در گذشته بود ناراحت میشدم و سریع واکنش نشون میدادم اما الان به صحبتها و انتقادهاشون دقت می‌کنم و اگر درست بگن حتماً توجه می‌کنم.

    استاد جونم مرسی ازت که هستی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      عباس نوربخش گفته:
      مدت عضویت: 648 روز

      بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

      سلام وادب واحترام

      حقیقتا خانم رحیمی تبارداشتم بعدازمدتها همینجوری الهامی از نوشته ها گذرمیکردم چشمم خوردبه نوشته هاتون وانگاریک نوری حی روشن وخاموش شد وگفت بخوان من هم تا آخر نوشته زیباتون روخواندم وخواستم بگم مرحبا خواهر عالی بود واقعا تحسین برانگیز هست امیدوارم همیشه خوشحال وباانگیزه وسلامت باشید/لذت بردم …آفرین به دیدگاه وافکارزیباتون

      یاحق///

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم مهدوی فر گفته:
      مدت عضویت: 912 روز

      امیدوارم هر بار که خدا رو

      از ته دل صدا می کنیم ،

      تو اوج خوشحالی مون باشه…..

      سلام به روی ماه وزیبایت ناهیدجان

      چقدر از خواندن کامنت هایت که تجربه های زیبایت را در آنها می نگاری لذّت می برم عزیزم و درس ها می گیرم در کنار صحبت های گرانبهای استاد جان مان .

      خداروشکر بابت تمرکزتان روی سایت ودوره ها و نوشتن کامنت که چقدر این روند باعث رشدوپیشرفت عالی ترمان می شود و من چقدر خوشحالم که دوست عزیزم ناهید جان در تمام زمینه ها رشد وپیشرفت داشته اند و تبریک ویژه بابت یادگیری مباحث کامپیوتر و عشقی که به آن دارید موفق باشید عزیزجان.

      دوست داشتم با عشق برایت بنویسم چون اکثرا سعی می‌کنم کامنت ها را باعشق بخوانم و درس هایش را بگیرم و شما هم که تا کامنتی می نویسید روی ایمیلم نفش زیبایش می نشیندو می آیم وبا عشق می خوانم .

      عزیزدلم در کنار خانواده چهارنفره وصمیمی تان زیر سایه امن خداوند مهربانم هرلحظه شاد،سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.

      خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

      متشکرم متشکرم متشکرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ناهید رحیمی تبار گفته:
        مدت عضویت: 1153 روز

        سلام به دوست هم فرکانسی عزیزم .

        منم از وجود دوستان عزیزی چون شما از خداوند سپاسگزارم .

        همگی ما اینجا هستیم تا با به اشتراک گذاشتن دیدگاه هامون درسها و تجارب خوبی از هم دریافت کنیم .

        منم مثل شما از بودن در کنار استاد و عزیزانی چون شما خداوند رو سپاس میگم که وجودتون باعث خرسندی وشادابی منه.

        بهترینها رو براتون آرزو میکنم .

        انشالله همیشه تندرست و شاد باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ناصر گفته:
      مدت عضویت: 1378 روز

      سلام ناهید عزیز

      سپاسگزارتون هستم بابت کامنت زیبا و مفیدتون، بابت وقتی که گذاشتین و این آگاهی های خوب رو بازگو کردین.

      حرفهاتون رو دارم درک میکنم،

      طی این یکی دو هفته دارم قضیه لذت بردن از لحظه حال رو درک میکنم، احساس میکنم این یخ ذهنم داره یواش یواش آب میشه، احساس میکنم دارم تکاملم رو تو این قضیه طی میکنم‌

      لذت بردن از لحظه اکنون

      قضیه ای که 99درصد آدمها ازش غافلن

      که منم جزوشون بودم

      لذت بردن از لحظه اکنون یک مهارت خیلی مهمه، باید یادش بگیریم، باید تمرینش بکنیم،

      قبلنا همیشه زندگیمون خلاصه میشد تو این دو تا کلمه

      ،،،کاش،،، ، فلان جور نمیشد یا فلان جور میشد

      و

      ،،،،اگر،،،، فلان جور بشه، فلان موقعیت رو بهش برسم

      اون موقع لذتشو می برم

      لحظه اکنون رو اصلا به حساب نمیاریم

      یا داریم حسرت گذشته رو میخوریم یا افسوس و انتظار آینده رو داریم

      و در واقع بین غم و ترس غرق میشیم و اصلا زمان حال رو گم میکنیم

      ولی اگر بخواهیم طعم خوشبختی رو بچشیم تنها راهش حضور در زمان حاله

      اینکه الانمون رو بتونیم متوجه بشیم ، درکش بکنیم و ازش لذت ببریم،

      استاد تمرین تجسم رو بهمون یاد دادن و روش درست تجسم اینه که باید اون نعمت یا موقعیت رو تجسم بکنیم که الان داریمش و از داشتنش لذت ببریم

      یعنی باز ماهیت این تجسم که نگاهش به آینده هست، باید در زمان حال شکل بگیره

      وقتی به زمان حال میاییم گذشته و حال دیگه معناشون رو از دست میدن

      چند روزیه دارم تمرکزی روی این قضیه کار میکنم، در لحظه بودن

      و یکی از راههایی که براش پیدا کردم اینه که با پسرم که 7 سالشه بازی و شوخی میکنم و وقتم رو باهاش میگذرونم، و سعی میکنم از فکر کردن نسبت به گذشته و آینده خودم رو دور کنم

      الان که خودم رو بررسی میکنم میبینم که خییلی تو این کار هنوز جای کار دارم، تازه اول راهم

      مثلا چای میخورم غذا میخورم ، بعدش یادم میاد که عه چرا از چایی و غذا لذت نبردم، وقتی دارم پیاده روی میکنم وسطاش یادم میاد که عه چرا از این چند دقیقه پیاده روی لذت نبردم و

      اون لحظه سعی میکنم تو ادامه کار لذت ببرم

      وقتی بتونیم از لحظه حال لذت ببریم در همون لحظه از گذشته و آینده منقطع میشیم، و در نتیجه همون لحظه ذهنمون خالی میشه و آرامش رو تجربه میکنیم و اگر اون لذت و آرامش رو با توحید و شکرگزاری ترکیبش بکنیم، قدرت و انرژی اون حسمون خییییلی بیشتر و تاثیر گذار میشه

      یعنی با اتفاقات بهتر شرایط بهتر آدمهای بهتر نعمتهای بیشتر و بزرگتر مواجه میشیم.

      دارم به این نتیجه میرسم که به قول استاد، خوشبختی لذت بردن در لحظه هست، لذت بردن و قدردان داشته هامون، و بقیه کارها خودش درست میشه، اتفاقات خوب خود به خود رخ میده،

      تازه دارم درک می کنم که من باید بتونم از زندگیم لذت ببرم بدون هیچ پیش شرطی، بدون هیچ پیش نیازی، بدون هیچ دلیلی.

      خدا و قرآن هم این رو از ما میخوان

      لاخوف علیهم و لا هم یحزنون

      اگر ما ادعا داریم که به خدا ایمان داریم باید تو عمل نشان بدیم

      اون هم با لذت بردن از لحظه اکنون و داشتن آرامش.

      خدا رو شکر میکنم بابت این آگاهی هایی که بهمون الهام میکنه ، بابت هدایتهاش

      از شما هم تشکر میکنم و از استاد عزیز و خانم شایسته بابت تلاش هاشون در جهت زیستن زندگی بهتر و پربارتر.

      شاد و خوشبخت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        ناهید رحیمی تبار گفته:
        مدت عضویت: 1153 روز

        سلام به شما دوست عزیز .

        نباید برای هر تغییری به خودمون سخت بگیریم .همین که متوجش میشیم و به مرحله ی درکش میرسیم ینی از انجام اون کار به احساس خوبی میرسیم خیلی خوبه .

        اگه ما بین این تغییرات اشتباهی هم کردیم یا فراموش کردیم باید به راحتی ازش بگذریم .

        اینکه شما سعی میکنید آگاهانه در لحظه زندگی کنید خودش گام بسیار بزرگی برای درک کلیه ی قوانین هستش .بنابراین این تمرینات ما رو به رشد بیشتری میرسونه .

        طبق عادتهای گذشته ممکنه گاهی فراموشش بکنیم اما تمرین و تکرار هر الگویی باعث روند تدریجیش میشه و کم کم جز عادتهای همیشگیمون میشه .

        آرزوی موفقیت و سلامتی روز افزون برای شما دارم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    ●گام 25 خانه تکانی ذهن●

    《《چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنم》》

    هر روز که داره میگذره نمیدونم درونم چه اتفاقایی داره میوفته احساسم قلبم اون آرامشه

    هر روز در حال تغییر هستن

    انگار بچه ای بودم که تازه داره راه رفتن و یاد میگیره

    تازه داره درکش نسیت به راه رفتن بیشتر میشه

    بعد آروم آروم دارم خودم به تنهایی راه رفتن و یاد میگیرم‌بدون کمک کسی

    یه همچنین حسی دارم….

    این فایل های گام به گام منو به خودم‌نزدیکتر کرد

    خیلی چیزارو بهم نشون داد که چطور میشه دقیق تر رفت جلو

    امروز هم مثل روزای دیگه نوری درونم روشن شد

    صدایی باهام حرف زد

    حسی گفت فقط سعی کن لذت ببری خیلی راحته

    تلاش کن وظیفه خودتو به درستی انجام بدی

    .

    .

    به دنبال چیزی یا کسی نباش خودت باش

    روی مهارت های خودت سرمایه گذاری کن به فکر این باش بهترین باشی توی کارت توی بیزنست توی زندگیت

    چه میخوام بیزنس وومن خوبی باشم

    چه میخوام پارتنر خوبی باشم

    چه میخوام‌ مربی خوبی باشم

    چه میخوام ورزشکار خوبی باشم

    چه فرزند خوبی باشم

    باید سعی کنم بهترین خودم باشم توی هر نقشی که هستم بهترین خودمو بزارم

    و این یه تعهد میخواد یه استمرار یه قانون بدون تغییر

    که بدونی نتیجش صددرصد به نفع توست

    اگر من بهترین خودم باشم و 100خودمو توی هر جایی بزارم به طور باور نکردنی

    همه چی سوده و سوده و سوووووود….

    همیشه یاد گرفتم از استادم که قبل از ورود به هر کاری اول باید باورهای قدرتمند کنندشو بسازم

    و بعد ورود کنم به اون مسیر

    و الان که ورود کردم تمرکز بزارم و خودمو توش بهبود بدم و بعد الگوهارو پیدا کنم و منطق سازی کنم برای ذهنم و بعد دیگه استمرار و استمرار استمرار

    جا نزنم و عقب نکشم

    ادامه بدم

    عزت نفس میگه انسان هایی با اعتماد به نفس و با عزت نفس هستن که ادامه میدن

    اینقد ادامه میدن که نتیجه بگیرن

    مستمر با تعهد توی یک مسیر

    ‌‌

    ……

    خدایا شکرت برای این آگاهی های ارزشمند

    و تکرار اصل برای رشد پایدار

    خداوندا شکرگزارم :)

    یه نکته دیگه که داشتم بهش فکر میکردم

    عجله است…….

    دقت کردی وقتی میخوای توی کارت مثلا خوب پیش یری سرعتتو می‌بری بالا

    اونم به فرض اینکه سریع تر جواب بگیرم بعدش اتفاقا میبینی برعکس داره جواب میده

    عوض اینکه سریع تر نتیجه خلق کنی

    بعد یه مدت میبینی داشتی درجا میزدی و یا حتی عقب گرد داشتی

    بارها این برای خود من اتفاق افتاده

    خب چیو داره میرسونه همین اتفاق؟!!!

    جز لینکه عجله مارو از مسیرمون دور میکنهههه

    جز این نیست دیگه

    ولی اگه همینو بخوایم‌تکامل و بیاریم توی زندگیمون حالا تو هر جایی

    اینقد آروم آروم قشنگ نتیجه خلق میکنیم که بعد از یه مدت به خودمون میایم

    میبینیم عههه چقد رشد کردیم چقد خوب رفتیم جلو

    همون حکایت

    رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود

    رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

    خدایا خدای بزرگم تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    من را به راه راست هدایت کن

    راه آنانی که بهشون نعمت داده ای

    نه آنانی که غضب کرده ای و نه گمراهان

    الهی آمین

    دوستون دارم دنیاهای سوفلاهااا :))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1227 روز

      سلام مائده خانوم زیبا و خوش اندام

      کامنت خیلی زیبای نوشتی و نکات عالی درباره تکامل توش قید کردی ،منو بفکر فرو برد و بیاد خودم افتادم که هر جا توی کارم عجله کردم از مسیرم دور شدم و برعکس اینکه فکر میکردم در حال رشدم همون پیشرفتی که به واسطه قدمهای تکاملی در کارم داشتم و هر روز رو به رشد بودم ازم گرفته شد و نه تنها به جای اول خودم یعنی صفر مقطلق نرسیدم بلکه به زیر صفر اومدم و خدا میدونه چه انرژی گذاشتم تا دوباره به صفر برسم و از نو شروع کنم

      الان که این کامنت مینویسم حاصل 12 سال تلاشم رو بخاطر عجله از دست دادم و کلی هم بدهکار شده بودم ولی به لطف الله یه جا فهمیدم نباید کار غلط دوباره تکرار کنم و ترمزهای مالی خودمو مثل ،قرض ،وام ،چکی خرید کردن ،قرضی کار کردم گذاشتم کنار و با درآمد روزانم بدهی های خودمو که خیلی زیاد هم بود دارم صفر میکنم

      خوبیش اینکه الان راه روش بیزینس فهمیدم و هر رور دارم توش قوی تر میشم و خدا میدونه بعد از پرداخت بدهی هام چه پیشرفتهای داشته باشم

      حالا این مثال مالی بود ولی میشه این الگو توی تمام زندگی در نظر گرفت بقول شما از روابط گرفته تا پارتنر بودن و ورزش کردن و هر چیزی که میشه به عنوان هدف در نظر گرفت

      نکته بسیار خوبی اشاره کردن که من باید توی هر کاری که انجام میدم بهترین باشم و از امروز این سوال باید از خودم توی هر کاری بپرسم که اگه من تا الان نتونستم توی کاری موفق بشم آیا مثل بیزینسم که نسبت به سال قبل درآمدم 6 برابر شده و تونستم بصورت تمرکزی روی باورهام کار کنم و پیشرفت کنم ،آیا توی مراحل دیگه زندگیمم اینقدر تمرکز و انرژی گذاشتم برای بهبودش یا نه ،ء؟

      کامنت شما بینظیر بود و ذهنمو باز کرد نسبت به این موضوع

      سپاساگزارم دوست عزیزم و براتون بی نهایت خوشبختی و سعادت در این دنیا رو آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        مائده کردی گفته:
        مدت عضویت: 2524 روز

        سلام به محمد عزیز پسر جذاب و دوسداشتنی

        حسی بهم گفت بیام تو سایت

        آبی دارم( به اون نقطه آبی میگم آبی :))) )

        بعد دیدم تکست شما عزیز برام اومده

        باعث شدی دوباره برم کامنتی که نوشتم و بخونم و برام مرور بشه

        سپاسگزارم ازت پسر

        میدونی حتی همین امروزم دوباره داشتم تو دامش می‌افتادم

        از خودم سوال کردم چطور درآمدمو بیشتر کنم

        عقلم اومد گفت هزینه کلاساتو ببر بالا از هر شاگردی هر جقد میگیری

        دوبرابرش کن

        بعدش دیدم نه قلبم اجازه نمیده

        همین الانش کلاسای خصوصی من

        تکه هیجکس با این قیمت خصوصی نداره فقط من دارم…

        دیدم ظلمه بخوام اینقد افزایش قیمت بدم برای خودم تا حدودی باور کردنی بود

        ولی تکامل اینو نمی‌گفت

        میگفت پله پله

        داشتم سر پول سر یه جریانی که وظیفش اینه بیاد تو زندگیم

        داشتم خودم زور میزدم بیارمش که کاملا اشتباهه….

        اومدم خودمو به آرامش رسوندم

        تا بتونم تسلیم باشم

        وقتی تسلیمم میتونم صداشو بشنوم

        حتی ادعا نمیکنم

        یه جاهایی تا ته جاه میرم بازم نمیتونم صداشو بشنوم

        ولی امشب تسلیم شدم گفتم بهم بگو

        دیگه حوصله عجله ندارم

        دیگه حال ندارم بشینم خودم فکر کنم

        خواستم اینه

        هدفم اینه

        تارگتامم ایناس

        من فکرم میکنم این راهه ….

        فکر میکنم اگه اینجوری عجله ای برم جلو میتونم به اون تارگت درآمدی که تو ذهنمه برسم

        من اینجوری فکر میکنم ولی تو پلنت فرق میکنه

        اقاااا تسلییمممم خودت بهم بگو

        شاید باورت نشه بعدش خیلی هدایتی به یکی از دی جی های خیلی خفن تماس گرفتم

        پیشنهاد همکاری دادم بهشون

        گفت چشم مائده خانم باعث افتخاره

        …….

        عجیب حال داد ولی هنوزم تسلیم خودشم یا این راه

        یا هزاران راه دیگه

        من هیچی نمیدونم‌……

        میخوام از فرصتی که بهم داده شده بهترین استفاده و ببرم

        مراقب عجله باشم که مبادا سراغم بیاد

        مدام به خودم بگم تکامل تکامل تکامل…..

        خلاصه که دمت گرم پسر

        سپاسگزارم ازت بی نهایت بابت اینکه دوباره باعث شدی بیام بخونم کامنتمو

        ما انسان های فراموش کاری هستیم….

        تحسین و تشویقت میکنم برای اینکه تسلیم نشدی و داری ادامه بدی

        این عزت نفس تورو تحسین میکنم

        اینکه لینقد قوی داری ادامه میدی یعنی چقدر خوب داری روی خودت کار میکنی

        باریکلا بهت احسنت بهتتتتت

        ببین ایمان دارم لتفاقات قشنگی تو راهه ایمان دارم.‌‌‌‌‌…

        در پناه الله:))

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          محمد کرمی گفته:
          مدت عضویت: 1227 روز

          مائده نازنین ،نقاشی خدا سلام

          ممنونم ازت که پاسخ دادی و باز مثل همیشه آگاهی با تجارب خودت به ما انتقال دادی سپاسگزارم ازت

          داشتم کامنت زیباتو میخوندم اونجا که گفتی برای درخواستی که باید بصورت طبیعی خودش وارد زندگیم بشه و من شروع کرد به عجله کردن و اینکه نرخ کارتو ببری بالا ،یه نکته از کار خودم یادم اومد که دوسدارم اینجا بنویسم برات

          اول اینکه اون قسمت از کامنت که کفتی نعمتها و درخواستها باید بصورت طبیعی بیان توی زندگیم من لذت بردم و منو یاد دوره 12 قدم انداخت و این باور زیبای استاد که نعمتها باید خیلی راحت و طبیعی وارد زندگی من بشه نه با زجر و تقلا ،ممنونم بابت یادآوری این باور زیبا

          اما نکته اصلی اینکه منم قبلا بخاطر فشار مالی هر روز فایلهای ثروت گوش میدادم و دنبال این بودم که یه ایده خاص به ذهنم برسه که یه هو زندگیم زیرو رور بشه و بدهی هام پرداخت بشه و هر چقدر بیشتر زور میزدم بیشتر زجر میکشیدم و ذهنم منو آزار میداد و به هیچ ایده خاصی هم نرسیدم ،نکتش اینجاست که بقول استاد هر تقلا و زجری که برای رسیدن بخ یک خواسته داری یعنی مسیر اشتباه میری و ایده ای درسته که با شرایط کنونی شما کاملا قابل انجامه

          بطور مثال من چون کادم مربوط به آموزش آریشگری هستش و خدمات هم کنار کارم انجام میدم وقتی دنبال یه ایده خاص بودم همش به ذهنم میرسید باید مکان سالن خودمو جابجا کنم و یا یه شعبه دیگه راه بندازم که اونجا فقط آموزش بدم و در این سالن خودم خدمات انجام بدم ،اولش ایده خیلی خوب بنظر میرسید و حتی اقداماتی هم براش انجام دادم ولی هر چقدر بیشتر پیش رفتم فهمیدم علاوه بر اینکه شعبه جدید مستلزم هزینهای زیادی بود باید از لحاظ انرژی هم خیلی انرژی صرف میکردم و بجای اینکه لذت ببرم از انجام کار بیشتر زجرآور بود برام و میخواست شب و روزمو بزارم برای کار

          اونجا بود که فهمیدم اشتباه و باید از همون سالنی که دارم شروع کنم ،پس هدایت خواستم ،اهدافمو نوشتم حتی میزان درآمدی که میخواستم نوشتم و از تمرین ستاره قطبی هم صبحا استفاده میکردم ،جالب اینجاست که به محض رهای از ایده خاص ایدهای معمولی خودشونو نشون دادن که اصلا هم احتیاج به انرژی خاصی نداشت ،مثلا من خدمات انجام میدادم و پایان کار به مشتری خودم پیشنهاد میدادم که یه خدمات ارزون 100 هزارتومنی هم آخر کار براش انجام بدم و اونم خیلی راحت قبول میکرد و در پایان روز میدیدم همون ایده ساده درآمد منو سه برابر روزای قبلی کرده

          موضوع اینکه ما همیشه وقتی خواسته ای داریم به قدمهای کوچسک فکر نمیکنیم بلکه به بزرگترین قدم فکر میکنیم که با تکامل ما هم خوانی نداره

          پس مائده عزیز پیشنهاد میکنم بهت اگر توی کار ورزشی میتونی از همین روش استفاده کنی و کارهای کوچیکی که میتونه درآمدتو بیشتر کنه انجام بدی ،مثلا قیمت برنامهای ورزشیتو بیشتر کن ،یا مکملهای ورزشی بصورت پورسانتی به شاگردات بفروش یعنی از یه فروشنده با قیمت مناسب بگیر و سود خودتو بکش روش

          چیزای که به ذهنم رسید اینجا گفتم امیدوارم کمکی کرده باشم

          دوست دارم عزیزم ایشاله که بیای بگی که با اجراش به نتیجش رسیدی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حسين روح نواز گفته:
    مدت عضویت: 1162 روز

    سلام استادعزیزم

    واقعاتحسین میکنم شما رو که چقدرعالی قوانین حاکم برجهان هستی رو عالی ازقران وزندگی افرادو خودتون آموختید وبه عمل بستیدونتیجه گرفتید

    نکته بسیارکلیدی بود وواقعا حال کردم که گفتید بقیه به این فکرمیکنند که مشتری کجاست واونهاهم میرن واونجاوبساط خودشون رو پهن میکنن که هوادارواسه خودشون جمع کنند درحالی که شماخلاف جهت اونها و درجهت قوانین کیهانی حرکت کردید ونتایج نشان ازصدق مسیر میده

    این که اونها اومدن یه جوی قرارگرفتندکه به جای اصل روی چیزهای دیگه وقت میذارن مثل پاسخ به کامنت های قلب واستیکر خنده ووو ولی شما اومدین وحتی یه فیلتری رو گذاشتیدبرای کامنت نوشتن که اصلا کامنت های کوچولو وتقدیروتشکرهارو اجازه نمیدید وفقط تمرکز روی اصل هست وتشکرکردن میشه باامتیازگذاشتن انجام بشه وکامنت ها همگی چن صفحه هستن

    استادواقعاتکه هایی ازفایل هایی که درسمینارهابودیدر‌و که میدید احساس بسیارخوبی رو بهم میدادوالبته که یه نکته عالی رو هم یادم داد این که شما همین اصل رو که سال ها پیش درک کردیدبرای یک بار وفقط از زوایای مختلف اون رو تکرارش میکنید درموضوعات مختلف مثل این که ادم بیادجمع وتفریق رو یادبگیره واز اون برای هرکاری در زندگی میتونه استفاده کنه

    خداوند رو سپاسگزارم بابت این که این اگاهی ها رو هدایتم میکنه که بشنوم وتعقل کنم درش

    خدایاسپاسگذارم بابت این که امروزم رو باگوش دادن این فایل با ارزش از استادشروع کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2857 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز

    و دوستان هم پروژه ای

    امروز خداروشکر تونستم بیستو پنجمین گام خودم رو در پروژه خانه تکانی به صورت گام به گام بردارم.

    بعد از دیدن این فایل ذهنمممم بشدت مقاومت داشت و میخواستم یه بار دیگه ببینمش اما متوجه بودم که با مقاومت دیدن دوباره فایل فایده نداره پس شروع کردم صحبت کردن با خودم اینکه من میخوام به هدفم برسم و نجواها و صداها شروع شد

    تو ازش خیلی دوری، نمیشه، اتفاق نمیوفته و..

    ولی من گفتم من میخوام برسم

    بعدش با خودم گفتم:

    چه باورهایی باید بسازم که امکان پذیر کنه خواستم رو چه باورهایی لازمه ساخته بشه؟

    همینطور داشتم فکر میکردم تا آرام آرام حسم رفت روی اینکه باید الگو پیدا کنی باید بری الگو پیدا کنی اره الگو میتونه کمک کنه بعدش یادم افتاد که استاد توی گام های قبلی گفت که چیزی که اکثر شاگردای دوره های من انجامش نمیدن اینکه منطقی نمیکنن برای خودشون این ذهن روی هوا نمی‌پذیرد که مثلا

    بگی پول درآوردن آسان است، بعد بگه صددرصد نه اون میگه غلط میکنی خیلی سخت و پدرت باید دربیاد

    حتی توی این فایل استاد اومد گفت وقتی یه چیزی میشنوه مثالا همین فکر و باورهای یکسری ایرانی ها در مورد شرایط داخل ایران

    یا باورهای یکسری آمریکایی ها در مورد کشور خودشون اونجا استاد سریع میره الگو سازی میکنه منطق میاره که آقا چطور برای خیلیا تا با این شرایط و اون شرایط شده و اینا دارن چی میگن!!!

    دقیقا بخاطر همین من آرام آرام دارم درک میکنم اینو و حتما ادامه دادنم به کلی الگو های مناسب هدایت میشم

    الگو هایی که خواسته و هدف منو امکان‌پذیر میکنه

    اصلا شاید دلیل اینکه توی ذهنم امکان پذیر نیست همین الگوهای نامناسب و ترسهایی که باعث ناامیدی من شده

    مگر نه اینکه من خالق زندگیم هستم پس من هرآنچه بخوام توی مسیرش قدم بردارم حتما میتونم بهش برسم اصلا مهم نیست چقدر زمان مونده چقدر فرصت ها رو از دست دادم

    اصلا مهم نیست که مثلا توی مثال خودم الان نیم فصل اول لیگ برتر درحال انجام و نیم فصل اول لیگ 1 تازه شروع شده و..

    اما اینقدر من ذهنم معطوف بود که نمیشه نمیشه تا وقتی بازیکن سن کمتر و تکنیکی تر باشه چرا منو قبول کنن یا اصلا من کجا، اونا کجا اونا از خیلی بهترن

    و مقایسه میکنم خودم

    یا میگم من الان بیستو چند سالمه الان توی این بازه 20 تا 24 سالگی هیچ پیشرفت خاصی نداشتم هیچ دوره اوجی نداشتم مثل بعضیا خب دیگه فرصت نیست نمیتونم از این 24 سالگی یا 25 سالگی فرصت تجربه کردن در بالاترین ها رو توی رشته خودم تجربه کنم دیگه فرصت نیست، من پیر شدم دیگه وقت ندارم نمیرسم سنم داره میره بالا تا بخوام خودم جمع و جور کنم شده سیو خورده سالمه بعد اون موقع بازم فرصت ندارم باید فوتسال بذارم کنار چون این عرف ورزش و….. که بشدت برام غیر ممکن شده بود من هرچی تمرین میکردم میدویدم روپایی تمرین کن برو سالن و… انگار نه انگار آرامش نداشتم حالم خوب نبود بهتر بگم عجله داشتم بدو بدو بود برسم فقط انجام بدم فقط انجام بدم

    حالا به این فکر میکنم دیدن هر روز فایلها میتونه باعث شه ازخودت سوال بپرسی و بخوای جوابی بدست بیاری تا اینکه کلا آرزوهات و رویاهات بذاری کنار

    استاد من پارسال که تصمیم گرفتم برگردم فوتسال البته سال‌های قبل که از اوجم فاصله گرفته بودم بارها تلاش میکردم برگردم به تمرینات ولی نمیشد اونم بخاطر آماده نبودم بود، تمام تمرکزم گذاشتم روی فقط فقط فوتسال و هر راهی که بود و فکر میکردم انجام دادم حتی جواب نمی‌گرفتم میرفتم یه پلن دیگه ولی فوتسال عوض نکردم همین موندن سر هدفم درحالی که یه عالمه مقاومت شدیدم داشتم و منتظر موندن هام باعث شد بالاخره مجبور بشم با ترسام و باورها روبرو بشم اگر میخوامش اینم کار جهانه که میگه میخوای فوتسالیست بشی بیا این لیست تمام ناامیدی ها و غیرممکن هات باید بری توشون این نیست بگی و همینطور بشینی منتظر باشی ، هر چقدر میرفتم جلو میدیدم هیچ اتفاقی نمیوفته هیچ کدوم از کارایی که کردم جواب نداد مثلا منطقیه که بازیکنی که هر شب چندکیلومتر میدوه اونم توی شرجی و گرمای تابستون خوزستان این حتما قدرت و توانایی داره که از پس هر تمرین توی هر تیمی توی هر سطحی بربیاد؟؟؟ظاهر این بود ولی برای من کافی نبود

    شایدم تغییر اینقدر برام سخت بود که حاضر بودم توی شرجی 84 درصد برم پارک بدوم ولی تغییر نکنم :'(

    یا توی شرجی 78 درصد برم بدوم و توی اون پارکی که جز خودم و نگهبان هیچ کس نیست

    در حالی که رطوبت از شیشه کانکس در حال ریزشه من در حال دویدن به دور پارک و تلاش برای رسیدن به خط پایانم

    تازه از یه جایی بیام بعدش 15 دقه روپایی تمرین کنم

    در حالی که همون روزش یا فرداش توی تمرین 10 ها دور به زمین هم برای گرم شدن میدویدم

    هم تیمی توی پارک اتفاقی دیدم گفت مریم اینجا چیکار میکنی داری میدوی؟ فردا مسابقه داریم برو استراحت کن

    جواب من چی بود؟ من نمیتونم توی خونه بیکار بشینم باید بیام بدوم باید تلاش کنم میخوام حرفه ای بشم

    آخ نگم از تمام اون 50 روز که هر روزش بدون استثنا پارک بودم یه روزش رو متوقف نشدم

    با مریضی رفتم روز اول دوم پریودی رفتم اصلا مهم نبود چه اتفاقی افتاده من سر ساعت اونجا بودم من تمام شبهای تابستون اونجا بودم

    مسخره شدم توسط علاف ها و بیمارهای پارک

    گاهی ام بعضیا بهم انگیزه میدادن موقع دویدن دستشون دراز میکردن سمتم در برخورد

    اماااا اسسسستاد

    من اگه زجر کشیدم درد کشیدم بخاطر حماقتم بوده من باور کرده بودم باید پدرت دربیاد من قانون درک نکردم و نکرده بودم که اینقدر زجر کشیدم چون همین الان میخوام برسم که بعد بگم من حقم بود چون فلان جا خیلی سختی کشیدم اینو تازه فهمیدم

    بالاترین استاندارها میذاشتم ولی رنج بود برام

    :))

    با این استمرار و تلاشی که داشتم چطور نمیشد منم امسال اول فصل حداقل یه تیم لیگ 1 بازی میکردم!!!!

    استاد باختم، بدجور باختم ،مسیرو اشتباه رفتم

    از قبل از اینکه تصمیم بگیرم دوباره بیام سمت فوتسال، چون هنوزم بهش فکر میکردم وقتی کسی ازم می‌پرسید چیکار میکنی میگفتم توی فکر اینم دوباره برگردم فوتسال و..

    بعد طرف میگفت برو مربی شو

    بعد از اون که تصمیماتم جدی تر شد با هرکی حرف میزدم میگفت خوب میتونی بری مربی بشی یا یادم یه رفتم اداره ورزش شهرمون بخاطر کلاس های فوتسال که جدی برگزار نمیشد به من می‌گفت طرف خودت بیا مربی شو بعد من میگفتم بابا من نمیخوام مربی شم من میخوان بازیکن بشم میخوام بازی کنم

    جالبه اکثرشون بچهای عباسمنشی بودن که فایلهای شما دنبال میکردن فقط یه نفر بود که گفت برو دنبالش همه بدون استثنا میفهمیدن من مقابل هدفم موانع دارم میگفتن هدفتو عوض کن بجای اینکه بگن فکرت عوض کن

    اون چیزی که مهمه شخصیتی که میسازم

    شخصیتی که قدرت تصمیم گیری داره میتونه تصمیم بگیره پای اون بمونه و مسئولیت پذیره

    متاسفانه ماها پول و رابطه و خونه ماشین فقط نتیجه میبینیم، شخصیت قدرتمندی که ساخته میشه نتیجه حساب نمیکنیم

    اینکه تکلیفت با خودت مشخص باشه اصلا این چیزی که هست میخوای واقعا یا نه؟؟؟

    بقیه قدم از همین جا شروع میشه

    شخصیتی که تصمیم میگیره و میدونه از پس همه چالش های مسیر برمیاد و خودشو باور داره

    چقدر این شخصیتو دوس دارم چقدر آرامش بخش چقدر راحت میشه آدم با خودش

    با زندگیش

    چقدر بیشتر حواسش به زندگیش هست سرش توی زندگی خودشه و مسیر خودش میره کاری نداره اون بیرون چه خبره

    با شک هاش روبرو میشه

    هر روز باید تلاش کنم هر روز به سمت هدفم

    فقط با یه ایمان 100 درصد میشه رسید نه 99. 999 فقط 100 درصد.

    با ایمان

    مریم درویشی

    1403/8/7

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 971 روز

    به نام خداوند نشان دهنده مسیر خوبیها

    سلام و درود حضور گرم استاد باعشقم و بانو مریم عزیز

    سلام و درود بر همه شما در جستجوی معنا

    گام 25 در روز 25 ام

    ردپای امروزم

    درس امروزم میخوام با یک مثال بیان کنم

    یک کشاورز ویا باغبان برای گرفتن محصول و به ارزش رسوندن توانایی اش یکدفعه به یک باغ پر از میوه ویا مزرعه پراز گندوم نرسیده،

    برای اینکه یک درخت بزرگ پر از میوه داشته باشیم اول باید یک نهال مخصوص مثلا پرتغال و بکاریم بعد بهش نور برسه آب برسه کود برسه علفهای هرز اطرافش هرس بشه شاخ وبرگ های اضافی هرس بشه بعد به مدت سه تا پنج سال این کار تکرار بشه بدون هیچ وقفه ای بعد رسیدگی درست زمانش که رسید درخت پراز میوه و محصول عالی میشه پس میگن این درخت رسیده و هر ساله تا بهش رسیدگی میکنیییی محصول میده،

    و باغبونم روند کارو میدونه یعنی ایمان داره که با انجام این کار میتونه به نتیجه درست که گرفتن محصول پرتعال هست ،برسه و برای همین با صبر و عشق و علاقه نهال و رسیدگی میکنه خاکشو مواطبت میکنه تا مواد غذایی خوب به نهال برسه دیگه نمیاد بعد چند روز یا یکسال ناامید بشه اعصبانی بشه بزنه زیر نهالها همرو از ریشه در بیاره که اینهمه رسیدگی کردم چرا محصول نمیدین چرا ؟؟؟؟ نه اون میدونه که روند کار یک پروسه سه تا پنج ساله هست و صبوراته و باعشق ادامه میده و خالق مهربانم پاداششو بصورت عالی در زمانش میده.

    حالا منم برای اینکه محصول بدم برای اینکه نهال های درونم و به درخت بزرگ پر از محصول تبدیل سازم که فرق من با درخت اینه بی نهایت نهال در باغ درونم نهادینه هست که با رسیدگی درونی که تغییر دادن باورها با کنترل ذهن میباشد و هرس کردن علفهای هرز درون با صدق بالحسنی، اون نهالها به درخت پر محصول تبدیل میشنن و تا زمانی زنده هستیم و نور کافی به این نهالها میرسونیم محصولات عالی براهه

    پس من یاد گرفتم برای تمام آنچه را که میخواهم؛

    آرامش درونی حال خوب زیبایی در زندگی بهمراه آزادی مالی و آزادی زمانی و مکانی عالی و تجارت پرسود و پررونق و پربرکت و تفریحات سالم و شادی های بی وقفه و بی قید وشرط….و هزارخواسته های کوچک و بزرگ که باعث گسترش جهانم خواهدشد

    باید درخت درونم و رشد بدم باید قشنگ به خودم شخص خودم برسم و کارم در روز هرس علفهای هرز باشه که در افکار من و گفتار منو کردار من هست،

    که با این هرس و تکرار هر روزه آن من یواش یواش رشد میکنم بزرگ میشم و به بار مینشینم بدون اینکه خسته بشم بدون اینکه تلاش فیزیکی انجام بدم فقط با توجه تمرکزی به درونم به آبادانی عالی دست می یابم پس تا میتونم باید روی خودم کار کنم تا در مدار بهترینها قرار بگیرم و وقتی زمانش برسه خدا خودش یه جوری که خودش میدونه من نمیدونم بهم میگه چیکار کنم یعتی باز اون خودش در درون من هست کاری میکنه که من اون کاریو انجام بدم که منو به ثمر به ارزش و محصولات عالی میرسونه.

    استاد عزیرم دمتگرم بابت آگاهی های ناب امروزی که بما تزریق کردی و چقد تحسینت میکنم تونستی دربرابر نجواهای ذهنی ات بایستی و تسلیم ذهنت نشی و موفقیت هایی رو بهش دست یابی که برای خیلی ها رویایی دست نیافتنی هست واقعااااا دمتگرررررم استاد با این توانمندی تون بمن نشون دادی که منم میتونم فقط باید اول تا میتونم روی خودم باورهام کار کنم تا قشنگ که رسیدم اوکی شدم بقیه کارها خودش در من انجام میشه بصورت خودکار میرم تو عسل .

    دمتگرررررم استادم و دمتگررررررم مریم عزیز بابت این دوره بسیاااار بی نظیر خیرت قبول استاد مریم شایسته ترین خیرت قبول واقعاااااا خیرت قبول حق الهی.

    امضا مجید قدرتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: