live | چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنم - صفحه 18

( به نام معمار هستی )

سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بانوی اول توحیدی در سایت بهشتی

و سلام خدمت همه دوستان همفرکانسیم

چه فایلهایی را شما استاد شایسته به صورت کاملا تکاملی و هدایتی در سایت در این خونه تکانی انجام دادید و چقدر به

جا و به موقع انجام میشه و پازلها را کنار هم داره میچینه واقعا شما شایسته تحسین هستید واقعا خدا قوت بهتون

استاد عزیزم که همیشه الگوی یدونه ما هستی تبریک میگم از ویدیوهای سالهای قبل حرفهایی زدید که بعد ده سال

به انها رسیدین و براتون کاملا طبیعی و بدیهی بوده رسیدن به خواسته ها این نشون دهنده اینه که شما چقدر قانون را

عمیق درک کردید انقدر ایمان داشتید و دارید که انگار زندگی مثل یک موم دستتون هست و شما هر شکل که دوست دارید

شکلش میدید چه الگویی بهتر از شما میتونه این همه راه را از سالیان قبل به امروز انقدر واضح برامون روشن کنه در تمام

زمینه ها شما الگوی منحصر به فرد هستید یک انسان نمونه کامل برای ما شاگردان این مکتب که دوست داریم جا پای

شما بزاریم و راه ها را اسونتر وو با شادی سوت زنان طی کنیم شما باعث افتخارید برای من و ادمهای دیگه که دنبال

تغییر زندگی خودشون هستند و میخان سبک رسیدن به زندگی دلخواهشون را در دست بگیرن ادمها کلا این قانون جزب

و مثبت اندیشی را یک جور مسخره و فان میدونن واقعا من هم خیلی سالها پیش این طور فکر میکردم چون همه به

این شکل نگاه میکردن ناخوداگاه تو مغز منم شده بود دیگه دست خودم نبود مثل باورهای محدود کننده دیگه ای که

تو مغزمون رفته و تغییرش سخت شده ولی من چون گرایش درونی داشتم به این موضوعات از چراغ جادو و کلا

تو زهنم از بچگی تخیلات داشتم به یک سری چیزها همش فکر میکردم و دنبال تخیلات بودم چون دوست داشتم

اینجوری باشه ولی بزرگتر که شدیم این همه چرت و پرتها را انقدر برامون تکرار کردن که باورمون شد چی دوست

داشتم و فقط باید کاری کنم پول در بیاد و فارغ ازینکه دوست دارم یا ندارم منم چندین شغل عوش کردم و تو هیچ کدوم

از درون راضی نبودم اخرین شغل قبل این کارم پیمانکاری ساختون بود که اونم چون در یک شرکت ساختمانی کار میکردم

ناخوداگاه کار ساخت و ساز انقدر هر روز سالیان سال برام تکرار شد از پی ساختمان و مصالح تا انتهای کار را دیگه عملی

یاد گرفته بودم ولی فکر نیمکردم یک روز بخام انجامش بدم خلاصه یک تضادی در کارشرکت شد که به منم گفتن دیگه به

شما احتیاج نداریم برید دنبال کار دیگه اول خیلی ناراحت شدم چون فامیل بود کارفرما ولی انگار پلن خدا بود که داشت

منو در مراحل مختلف با کارهای متفاوت و متنوع مرتبط اشنا میکرد و من تنهایی رفتم تراکت زدم پخش کردم برای

پیمانکاری ساختمان انقدر کارو بلد بودم از صفر تا صدش اعتماد به نفس بسیار بالایی پیدا کرده بودم و خلاصه یک

ساختمان از صفر تا صدش را گرفتم و چون دفتر نداشتم قرارداد ببندم از یکی از دوستانی که در حوزه املاک بود

دفترش را قرض گرفتم برای ساعاتی که بیام و با کارفرما قرارداد ببندم و اون بنده خدا کلید را تحویل داد با اینکه چند

بار با هم صحبت کرده بودیم در مورد املاک و جوری شد که اصلا به دفتر نرسید قراردادم و خونه مالک انجام شد

و کارو از صفر شروع کردم خیلی راحت همه تیم مصالح همه را داشتم تا انتهای کار عالی پیش رفت و تمام شد و

من بعد اون بیکار شدم پیش همکارم رفتم و اون بنده خدا گفت بیکاری بیا اینجا بشین و انشالله که یک کار جدید

پا بده و همون شد دیگه کار ساختمون نشد برام و رفتم رسما تو کار املاک الان 13 سال هست تو این شغل مقدس

دارم فعالیت میکنم و از اون محیط کوچه مهاجرت کردم به منطقه ویلای نشین با مبالغ بسیار بالا و انجا اول شراکت بود

بعد چک و لگد و جهان گفت که تنها و مستقل صفر تا صد همه را انجام دادم و به لطف خدای مهربانم الان حدود سه سالی

هست تنهام و صد درصد سایتم و مزاکره و فروش و قرارداد همه را خودم انجام میدم جاهایی هم لازم هست میدم

دفتر خانه کارهای استعلامات و دوندگی را با عشق انجام میدن برام و اینو میخام بگم اینجایی که از هستم تقریبا

ویلاها از پانصد هزار دلار شروع میشه تا بالای بیست میلیون دلار ارقامشون هست و اینجا شهرکهای برند هستند

و یادم اومد که از بچگی همش دوست داشتم بیام اینجاها این ویلاها ماشینهای لوکس و ادمهای ثروتمند را ببینم

و جهان دست به دست داد پلن ها را چید الان من اینجام برام عادی شده و فکر میکنم باید بعد مدتی دیگه جای

بالاتری برم و با کمک و لطف خدا هدایتم میکنه و پلن ها را میچینه برام مثل اینهایی که اصلا فکرشم نمیتونستم کنم

از اون کار معمولی تو شرکت ساختمانی بیام برای خودم دفتر و دستک درست کنم خونه ماشین سایت شخصی با ادمهای

ثروتمند لول بالا کشور برخورد کنم و در معاملات بزرگ بالای صد میلیارد تومانی باشم واقعا عشق و علاقه با تمرکز

. مداومت در کاری کولاک میکنه باید ادامه داد و جا نزد باورهای قوی در حهت خواسته ساخت و اهرم استفاده کرد .

و هدایت میشی پلن های خدا حرف نداره شاید اولش ناراحت بشی برای تضاد حالتو بد کنه اونی که تو مسیر درست

باشه هدایت میشه به پیشرفت و ادامه تا زندگی در بهشت و اون طرف دیگه هدایت میشه تا قعر بد بختی و فقر و نابودی

ما تعیین کننده مسیر هستیم خدا هم مهر تایید و حمایت هست در مسیر فرقی نداره برای خدا قانون هست که اگر

قوانین رعایت کنی قبول شدی و اگرنه رد میشی حالا هر کسی میخای باش نوح پیامبر باش موسی باش محمد باش و یا

یک ادم معمولی فرقی نداره ما خالق صد درصد زندگی هستیم اینه انچه را که بهش نشون بدی را بهت نشون میده و تمام

به قول استاد عزیزم نقطه سر خط .

بی نهایت سپاسگزارم برای این فایلهای چند میلیون دلاری که به رایگان در اختیارمان قرار میدهید با عشق

من هم با عشق شما را در آغوش میگیرم و عاشقتون هستم خدا شما را حفظ کند سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

خدا نگهدارتون