live | فرایند تغییر باورها - صفحه 10

264 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2696 روز

    بنام خدای همواره حامی وهدایتگرم

    سلام ودرودبراستادعزیزم وبانوشایسته

    سلام به دوستانم دراین سایت وتشکربرای کامنت های زیباومفیدشون..

    جالبه که برای امروز این سوال رونوشته بودم که من چه مانع هایی درذهنم برای ثروت دارم؟ وچه مانع هایی برای کاری که دارم انجام میدم بعنوان یک حرفه شغلی دارم؟

    اینکه شدیدا من باوربه اینکه پول زیاد برخلاف خواسته خداونده وثروت باخواست خداوند مغایره، رودارم چون درخانواده فقیر مذهبی بزرگ شدم، ودومین مانع ذهنم هم آسان بدست آمدن پول هست، چون من بارها شنیده بودم که پول آسان منبعش فساد هست که یا دزدیه، یا مال مردم خوری به شکل های گوناگون، پول حلال هرگزآسان بدست نمیاد.. یادمه من ازبچگی عاشق معامله گری بودم خودکار ومداد های اضافیم رومیفروختم به بچه ه تومدرسه ا، یا ازیکی میخریدم وگرونترمیفروختم به یه کسی دیگ، مامانم وقتی فهمیدخیلی دغوام کرد وگفت این پول حلال نیست تواگه چیزی کسی لازم داره باید بهش بدی رایگان وکمکش کنی نه اینکه بهش بفروشی.. والبته بابام هم معامله گری بود که پول میساخت ازمهارتی که درخرید وفروش داشت ولی با باوری که داشت همیشه چیزهاشو میبخشید به دیگران وبرای خودش هیچوقت چیزی نمیخواست وهمیشه باعث افتخارش بودکه مردم ازش راضی ان… من بزرگترکه شدم هم میخواستم سودکنم هم احساس گناه داشتم که این سودی که کسب کردم حلال نیست، باعث میشد همیشه وقتی برای کسی کارمیکردم اضافه کاری کنم، وتوی فروش هم ارزون ترازحدمعمول بدم جنسم رو، همیشه چیزهایی که دوسشون داشتم رواگه کسی ازش خوشش میومدمیبشیدم نه اینکه دوست داشتم اینکاروبکنم، برای این بودکه عذاب وجدان میگرفتم وفکرمیکردم اگه ندم خداازم میگره پس بهتره بدم، چون بابام میگفت اگه خودت ندی خدا ازت میگیره… همیشه خواسته ها وآرزوهام این بودکه یه سرمایه ای داشته باشم که بتونم یه چیزی روخریدوفروش کنم، اولش چندسال پیش بابازارسهام اشناشدم اونجا خوب بود ولی من دوست نداشتم یه چیزی بخرم. منتظربمونم که ببینم حالا چه اتفاقی بیفته تا من به سودبرسم، گفتم پس حتما کارهای دیگ ای هست که میتونم انجام بدم وآزادی زمانی ومکانی هم داشته باشه برام، تا اینکه رسیدم به بازارجهانی فارکس، وفهمیدم که اینجا میشه باتوجه به مهارتت معامله کنی وخودت تصمیم بگیری کجا بخری وکجابفروشی، سرچ کردم الگوهایی که بعنوان معامله گران موفقی بودن روپیداکردم وفهمیدم که معامله گری با سهامداربودن خیلی حرفه متفاوتی هست، سهامداری باید بنیادشرکت هاروبررسی کنی ومثل وارن بافت وبعد سرمایه گذاری کنی، ولی معامله گری نیازی به سپردن پولت وخواب پولت به مدت زمان خاصی که ازاون شرکت سودبگیری نیست، چون بازارفارکس حجم سرمایه بالایی داره میشه روی جفت ارزهای کشورها مثل اختلاف قیمت یورو با دلار معامله کرد باعلمی که داری وابزارهایی هم برای مدیریت سرمایه ومیزان ریسک هست برعکس سهامداری دربورس، اختیارسرمایه ات دست خودت هست وبسته به مهارتت میتونی نتیجه بگیری… خلا صه من هدایت شدم به ادم های که تواین حرفه بودن وازتجربشون استفاده کردم، وازاونجایی که من عاشق اینکاربودم اصلا دنبال سریع نتیجه گرفتن نبودم برام جذاب بود یادگرفتن،،، اروم اروم من یه سرمایه کم رشد کردم وسرمایه ام بزرگترشد، ولی یه جایی دیدم من دارم طبق الگوهای قبلیم رفنارمیکنم تصمیماتی رومیگیرم برای سودی که بدست آوردم ازدستش بدم، تودوره شیوه حل مساعل متوجه شدم که من بایدیکسری مساعل روحل کنم وآروم آروم پیش برم ازخودم انتظاربینقص بودن نداشته باشم، ومتوجه شدم من خودمولایق موفقیت نمیدونم، چون درشغل قبلیم هم که مغازه داشتم همین تصمیمات خیلی بیجا وبیخودم باعث ورشکستگیم شد.. تودوره احساس لیاقت تازه فهمیدم که چقدراوضام خرابه ودیگ تا همین الان بجای شغل عوض کردن تصمیم گرفتم درونموتغییربدم، روباورفراوانی بافایلایی که ازدوره هایی که داشتم کارکردم وهمینطور معنوی بودن ثروت، یه کم بهترشدم..

    تا اینکه متوجه شدم تواین کارچون پول آسان بدست میاد ذهن من باهاش مشکل داره وحلال نمیدونه، واین مانع که تواین کار ارزشی نمیشه خلق کرد برای کسی هم بود توذهنم، خب این منطق که هرکسی هرکاری شروع کرده اولش برای اینکه مهارت خودشوبهبود بده وشرایط زندگی خودش تغییرکنه بوده وبعدش حزفه ای ترکه شده اومده به بقیه هم تواون حوزه کاری کمک کرده ومساعلی که داشتن حل کرده مثل بسیاری ازاساتیداین حوزه، مثل کسانی که الان اومدن شرکت هایی روتواین حوزه بعنوان تامیین سرمایه برای معامله گرانی که مهارت دارن ایجادکردن وبینهایت ایده دیگ که خداوند درزمان مناسبش به انسان الهام میکنه برای گسترش…حل مساله که حتما نباید بصورت یه چیزفیزیکی باشه، مگه هاوگینگ محصول فیزیکی ارائه داد نه با دانشی که داشت درمورد انرژی بودن جهان ووجودسیاهچاله ها که خیلی ها نصف بیشترجمعیت جهان به کارشون نمیومد این نظریه ها، ولی اون آدم کارش ارزشمندبودبرای جهان… یاانیشتن چ محصول فیزیکی مگه تولید کرد برای عموم مردم هیچی، اما نظریه هاش برای علم وشناخت کارکردجهان ارزشمندبود، ومسعله دراون حوزه کاری حل کرد، پس هرکسی میتونه توحوزه کاری خودش وچیزی که بهش علاقه داره وخیلیای دیگ هم هستن که علاقه دارن حل کنه باتجزبه ای که داره، پس وقتی ازانجام یک کاری لذت ببریم وتکامل که قانون اصلی جهان هست روهم درک وعمل کنیم درهرکاری که باشیم باعث رشدجهان میشیم صد درصد هرروز جهان داره بسمت تکنولوژی وآسانترشدن پیش میره انجام کارها بسمت تلاش ذهنی رفته تا کاریدی وفیزیکی.. اینا فکت هایی بود که برای خودم امروزنوشتم،

    اگر دوستانی هستن که تجربه ای ودیدگاهی دارن ممنون میشم که تجربه ودیدگاهشون روبگن که من بهتربتونم برای خودم منطق بسازم

    به رب بی همتا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    مروارید گفته:
    مدت عضویت: 796 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم ،مریم جون و دوستان گلم ،استاد جان بینهایت خودم و لایق ثروتمند شدن میبینم ،من لایق ترینم برای رشد درست و عاقبت بخیری ،به این دلیل که قبل از شنیدن این فایل تمام فایلهایی که دوستم به اصرار خودش بهم داده بود و از گوشی و فلشم پاک کرده بودم و تصمیم گرفته بودم که ماهانه یکمیلیون تومان از سایت محصولی بخرم(قانون آفرینش) تا وقتیکه آمادگی برای شنیدن فایلهای گران تر و داشته باشم و باهاشون هم مدار شده باشم ،رضایت شما برام خیلی مهم بود ،اگه این کار و نکرده بودم حرفای امروزتون برام خیلی گرون تموم میشد ،من خیلی دقیق به صدای قلبم گوش میکنم ،دندان طمع رو کندم و دور انداختم ،باورهای کمبود در وجودم وحشتناک زیاد بود ،جوری که وقتی میشنیدم چیزی داره گرون میشه حتی وام میگرفتم و از اون جنس میخریدم ،دارم روی این باور کار میکنم و خیلی خوب هم دارم جواب میگیرم ،از روزی که در سایت اعلام کردید که 15 آبان افزایش قیمت دارید ناراحت بودم، اما با خودم گفتم این باود کمبود فراوانی هست و من میتونم با فایلهای دانلودی و دوره قانون آفرینش که خودم به تازگی خریدم ثروت زیادی بسازم و مهم نیست که دوره ها چقدر گرون شده باشن من میخرم( البته گرون واژه جالبی نیست ،اونقدر دوره ها و فایلهای دانلودی با ارزشن که باید عمرمون و بابت یادگیریشون به عنوان بها بپردازیم ) ،اما انگار این باورها خیلی ریشه دار تر از این حرفا هستن ،چند دقیقه قبل از اینکه این فایل و گوش کنم تصمیم گرفتم طلاهام و بفروشم تا 15 آبان تمام محصولات و بخرم( من هم انگار مثل شما از یه حدی که طلا میخرم بیشتر بهم نیومده و تا پولی لازم میشه سریع با کلی ضرر میفروشم ،همون باور شما که با پول و طلای زیاد راحت نیستم،از سال گذشته تصمیم گرفتم به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی حتی 1 گرم طلام و نفروشم ،اما باز … ) و همه محصولات و با قیمت فعلی محاسبه کردم تا ببینم پول طلاهام کافی هست یا نه، قیمتهارو با قیمت جدید حساب کردم ،اما خداوند تو قلبم گفت (من اینجا هستم ،نگران چی هستی ،این چند تکه طلای کوچک داره حال خوب بهت میده ،اونقدر بهت پول میدم که تمام دوره ها رو براحتی و به آسونی میخری) ،دلم آروم گرفت ،حس عجیب و عالی دارم ،خدایا شکرت ،نشونه های تغییر باورم اینه که خودم و قانع نکردم و با تمام وجودم به فراوانی باور دارم, فراوانی یعنی من چند روزه که به هر اداره و بانکی پا میذارم انگار خداوند بزرگم تمام جهان هستی و از کار میندازه تا کار من راه بیافته ،همه آدما رو به خدمت من درمیاره ،من و پیش تمام مردم بزرگ و با عزت کرده ،همه خیلی دوستم دارن ،خیلی بیشتر از قبل ،مگه میشه بری دفتر پیخوان که هر روز حسابی شلوغه اما روزی که تو کار داری هییییچچچکس نباشه و آخرای کار مردم یواش یواش بیان ،مگه میشه بری شلوغترین بانک ،بانک ملی مرکزی ،چند نفر جلو تر از تو باشن همه مدارکشون ناقص باشه و در عرض دو دقیقه نوبت من بشه و همینکه کار من شروع میشه پشت سرم صف طولانی از مردم باشه ،فراوانی یعنی تماااام کارام به آسونی توسط عالی تری و با اخلاق ترین کارمندا و پرسنل و مردم انجام بشه ،در حدی که امروز وقتی کارمند بانک با شرافت و اخلاق خوش کارم و انجام داد رفتم اتاق رئیس بانک و رفتار اون کارمند و به رئیس انعکاس دادم ،هم رئیس بانک خیلی خوشحال شد و هم از من خیلی تشکر کرد که خوبی کارمندش و گفتم،فراوانی یعنی حدود دو هفتست که تمرکز صددرصد خودم و از ناخواسته ها برداشتم ( اینستاگرامم و پاک کردم ) به خدا قسم هر شب از خداوند هدایت میخوام فقط و فقط داره فایلهای سفر به دور امریکا ،زندگی در بهشت ،تمرکز بر روی نکات مثبت و بهم نشون میده ، فراوانی یعنی همسرم یهو میگه هیجا خونه خود آدم و دست پخت تو نمیشه ،فراوانی یعنی همسرم یهو بهم میگه نمیدونم چرا چند روزه وقتی کارم بیرون تموم میشه دلم میخواد سریع بیام خونه تو و بچه ها رو ببینم و با شما وقت بگذرونم ،خدایا هزاران بار شکرت ،کامنتم خیلی طولانی شد ،اولش نمیدونستم چی بگم اما بی اختیار فقط دلم میخواد از تجربه های جدید و عجیبم بنویسم ،البته عجیب از نگاه دیگران ،خودم میدونم این اتفاقا نتیجه چی هستن استاد عزیزم بینهایت ازتون سپاسگذارم که یکی از بهترین دستان خداوند شدید در زندگی من ،از مریم جون بینهایت سپاسگذارم به خاطر تمام زحماتی که برای این فایلها متحمل میشن ،از خدای مهربانم بینهایت سپاسگذارم به خاطر وجود شما و این فضای بینظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2081 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان…

    خدای وهاب، که بی حد و حصر میبخشه

    سپاسگزارم خداوندم که منو در مسیر شنیدن، نوشتن، درک و عمل کردن به سبک این آگاهی ها رو داده….

    سلام به عزیزان دلم….

    آروم آروم که دارم گامها رو میرم جلو انگار داره یه سری چیزها برام باز میشه، این آگاهی های گام به گام دارن قدم بعدی رو که بعد از اتمام دوره باید بردارم رو بهم میگن…نیاز به تغییر باورهامو دارن بهم میگن که تو چه زمینه ای باید تمرکز بزاری برای بهبود و پیشرفت….دوست دارم الان فقط رو همین گامها تمرکزمو بزارم وقتی تموم شدن ببینم نتیجه منو به کدوم دوره هدایت میکنه…به نظرم این بهترین اقدامه….

    نکته مهم این فایل برای من این جمله بود که « یه مارجین خیلی خیلی زیادی بین ورودی مالی من و خروجی هست از وقتی که روی باورهای ثروتم کار کردم » ..

    راستش من بر عکس شما استاد، اول اینکه من تو پول ساختن بسیار ضعیف بودم اینم بخاطر باورهای گذشتمه که بارها از پدر و مادرم شنیدم که پول درآوردن سخته، پول به سختی میاد و براحتی میره و همیشه این باور اشتباه تو خونه ما بود که پول در آوردن خیلی خیلی سخته، درگیر میشیدم سر این باور اشتباه و کلی اتفاقای دیگه….این شد که پول ساختن همیشه برای من سخت بود، باور کرده بودم..

    اما بر عکس شما خیلی خوب خرج میکردم…دست به خرجم بالا بود همین الآنم هست…البته که قبلا چون باورهای درستی نداشتم تو همین زمینه هم که خراج خوبی بودم به جاهایی میشد که پولم آب میشد، اما در کل تو خرج کردن پول نسبت به خلق پول بهتر بودم‌‌.‌‌..

    .اینکه تو ساختن پول ضعیف بودم علتش این بود که توانمندیهای خودمو قبول نداشتم و همیشه دنبال یه شریک، یه فرد دیگه بودم که اون بیاد به من راه کسب درآمد رو بگه، مشرک بودم و اینو میدونم از وقتی که سعی کردم خدا رو باور کنم و نگاه توحیدی داشته باشم، که تو این زمینه جلسه 2 روانشناسی ثروت 3 خیلی به من کمک کرد( حساب کردن روی نیروی هدایت ) آروم آروم هدایت شدم….

    یه ایده بهم گفته شد و الان دارم کار میکنم…الان خداروشکر در شرایطی هستم که پول می‌سازم و یه جریان ثابتی از درآمد تو زندگیم هست و جریان داره، مقدارش شاید کم باشه اما جریانش ثابته خداروشکر….

    یکی دو روزه این سوال تو ذهنم پیش اومده که نکنه من زیاد خرج میکنم، هر ورودی که میاد وارد زندگیم میشه از اون طرف خارج میشه و این یه نشونس که ظرفم سوراخه…خرج نادرست نمیشه ها….یا هزینه کارم میشه، یا برای سلامتی خودم خرج میکنم یا برای تفریح و لذتم…یا عشق میکنم به بقیه کمک کنم….اما باز یه حسی داره درونم میگه یه جایی رو دارم اشتباه میرم….این کمک به دیگران شاید داره از مسیر درست خودش خارج میشه یا شاید هزینه های کارم زیاد شده نسبت به ورودی مالیم….

    باید درست کنم و رو این حساب و با توجه به آگاهیهای این فایل از خداوند میخام منو هدایت کنه به دوره مناسب برای این لحظه من….

    و میدونم که در زمان مناسب منو هدایت خواهد کرد به آدمها، شرایط، موقعیت، ایده ها و راهکارهای مناسب….

    خانم شایسته بینهایت ازت سپاسگزارم برای این پروژه عالی و ارزشمند….

    عاشقتووووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3091 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استادان نازنینم و دوستان گلم

    باور های محدود کننده ثروت مثل چون زنم چون بچه دارم چون سرمایه اولیه ندارم چون پیرم چون بچم چون پارتی ندارم چون قیافه ندارم چون فقیرم این باور ها همه بهونه هایی هستن که مارو از ثروت دور میکنن و عوامل بیرونی هیچ قدرتی در ثروتمند شدن ما ندارن این باورهای ماهستن که مارو در مدار ثروت قرار میدن یا فقر و برای اینکه باورهای ثروت ساز جای باورهای محدود کننده رو بگیرن نیاز هست که تکرار کنیم هر لحظه قانون رو الگوهایی رو که به راحتی و هیچ کدوم از عوامل بیرونی هم نداشتن و از هیچ به ثروت رسیدن رو پیدا کنیم که برای ذهن امکانپذیر بشه که میشود زن باشی و ثروتمند شد میشود هفده ساله باشی ثروتمند باشی میشود پیر باشی و ثروتمند باشی میشود از هرجایی درهرمکانی از هر سنی و با هر جنسیتی ثروتمند شد به شرط پاکی دل طهارت روح و به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

    کسی که بخواد از راه نادرست و یک شبه به ثروت برسه اخرش یا جاش زندانه یا توسط مال باختگان کشته میشه یا مافیای دیگه و تهش جز اسیب به خودش نیست

    باور کمبود کاری باهات می‌کنه اگه پول خوب هم بسازی اون پوله یه راهی پیدا می‌کنه که فقط ازت فراری باشه حالا یا درگیر هزینه های غیر مترقبه میشی یا خودت قرض میدی به کسی و کسی که باور کمبود داره این دیدگاه و داره میگه پول کمه اب کمه برق کمه و با پول دوست نیست و کسی که باور کمبود داره برای خودش هیچ ارزشی قائل نیست حاضره چیزیو بخره که ارزون تره تا چیزی که گرونه ولی دوستش داره

    حاضره پول کمتر بده پای میوه وحتی پلاسیده بخره ولی حاضر نیست میوه با کیفیت بخره حتی دوتا دونه

    کسی که باور فراوانی خودش رو تقویت کنه به مرورزمان اونقدر خداوند بهش میده نعمت و ثروت که سیر سیر میشه وکسی که سیره برای دل خودش زندگی می‌کنه و اتفاقا انسان های ساده زیستی هستن و استاد میگن من الان توی تراک کمپر هم میتونم زندگی کنم و تنها راه گذر از ثروت ثروتمند شدنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1165 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    تغییر باورها ، یک روند رو به رشد هست

    علت اینکه ثروت زیادی میاد واسم

    ولی بازهم هیچی ندارم

    همین موضوعی است که اکثرا درگیرش هستن

    ورودی درآمد بالاست طوری که اندازه حقوق دو

    کارمند میشه ،،،ولی باز هم هیچی نمیمونه و در فقر زندگی میکنن،،

    دلیلش هم بخاطر ذهن فقیر است

    باید باور ها رو تقویت کرد ،،طوری که از ثروت و فراوانیت توی زندگی لذت ببری

    و این نباشه که فقط پول جمع کنی و هزینه نکنی

    این هم دوباره از فقر میاد که پولتو فقط جمع کنی

    لذت بردن از ثروت و هزینه کردنش در مسیر درست

    نشون دهنده اون موفقیتی است که همه به دنبالش هستن و آرزوی رسیدن بهش دارن

    فقط ثروت تنها کافی نیست

    باید روش استفاده کردن ازش رو هم بلد باشی

    نه اینکه از بودن پول توی حسابت استرس داشته باشی

    وبخای یه جوری تمومش کنی

    یه چند روزی پیش یکی از دوستانم رو دیدم که مسافر کشی میکرد و حقوق هم می‌گرفت ،یه خورده فروشی های هم داشت

    ،وبا تلفن صحبت میکرد

    میگفت که من پولو باید سریع خرجش کنم تا تموم نشه خیالم راحت نمیشه

    یع لحظه با خودم گفتم خدایا ببین

    این بنده خدا درآمدش خیلی‌ خوبه

    ولی هزار تومان هم تو کارتش نیست

    دلیلش هم باور کمبود هست که میگه من ندارم من باید از چند جا درآمد کسب کنم وگرنه کم میارم ،وهمیشه در حال دویدن هست ،،لذت نمیبره از زندگیش

    حتی بهش گفتم مسیرت اشتباه هست

    گفت نه ما مدل زندگیمون همینه همیشه باید کار کنیم

    دیگه بیشتر از قانون درس گرفتم که

    چقدر تأثیر داره باور هامون توی زندگیمون

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی و شناخت

    خدایا شکرت برای این مسیر فوق‌العاده

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 856 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار

    سپاس گزارم از استاد عزیزم که این قدر عاشقانه فایل های دانلودی را مثل فایل های محصولات با ما به اشتراک می‌گذارید

    اول از همه من باید روی باورهای فراوانی کار کنم

    وذهن خودم را را با اون باور های بمباران کنم‌

    و فرق بین ذهن فقیر و ثروتمند را بشناسم

    ذهن فقیر همیشه تمرکز می‌کند روی کمبود من با ساختن این باورها که هرروز و هرروز ثروت ونعمت و موقعیت ها در زندگی من بیشتر وبیشتر می‌شود

    چراکه خداوند وعده‌ی فزونی داده و خداوند خلاف وعده‌ش عمل نمی کند وعده‌ی خداوند حق است

    همیشه ثروت ونعمت هست همیشه هست وقتی که این باور در ذهن من شکل بگیرد دیگه نگران هیچ چیزی نمی شوم و وقتی نگران نباشی لاجرم ثروت ونعمت وارد زندگیم می‌شود من وظیفه دارم که این باور فراوانی را بارها و بارها تکرار کنم‌ چراکه این باور است که زندگی من را می سازد

    مهمترین باور که من باید روی آنها بیشتر کار کنم باور های احساس لیاقت است من باید خودم را لایق بهترین نعمت و ثروت بدانم تا جهان هستی هم شرایط دلخواه برای من بوجود بیاورد چراکه که جهان درون من جهان بیرون من است و این جهان مثل آینه به احساسات درونی من پاسخ می‌دهد

    باور این من لایق شرایط مالی خوب هستم را با تمام وجودم حس کنم‌ و برای ساختن این باور باید منطقی کنم‌ ذهنم را با نشان دادن الگو های افراد ثروتمند ببینم ثروت افراد موفق را و آنها را تحسین کنم‌ تا کم کم ذهن من هم قبول کند که وقتی ثروتمند می شوم آدم خوبی هم می‌شوم پس در نتیجه به خداوند هم نزدیکتر می شوم

    باور به این که خداوند از رگ گردن به من نزدیکتره و او بیشتر از من می‌خواهد که ثروتمند شوم با ثروتمند شدنم جهان را گسترش می‌دهم

    با احساس سپاس گزاری از هر آنچه که در زندگیم دارم بتوانم ذهن و روح خودم را به هماهنگی برسانم باعث دریافت نعمت وثروت بیشتری می‌شوم

    الان داشتم مستند آقای محمد موسوی صاحب برند فیروز را می دیدم اون جا بود که فهمیدم که ثروتمند شدن واقعا معنوی ترین کار جهان است ایشون با این که معلولیت داشتند ولی توانستن که این شرکت عظیم را برای معلولین کشور راه اندازی کنند و با این کار هم باعث پیشرفت جهان شدن و هم کار خدا پسندانه انجام دادن و هم به آرامش درونی رسیدن

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1820 روز

    سلام بر همه عزیزان

    گام 22م خانه تکانی ذهن

    خدایا شکرت که تاا این قسمت منو همراهی کردی ممنون از خانم شایسته عزیزم بابت انتشار این گام ها

    ازون فایل ها بود که بیشتر ازینکه یادداشت کنم گوش میدادم و فکر میکردم چنتا مثال میزنم راجع به نکاتی که استاد گفتن

    آها قبلش اینو بگم راجع به اینکه راه نادرست راه پایداری نیست منم چنتا از فایل های شما رو تو اینستاگرام دیدم که که تیتر زده بودن درشت و حالا نرفتم تو پیچ ش ببینم از دوره ها کلیپ گذاشته یا نه اون کلیپی که دیدم از فایل های دانلودی بود و دیدم همه زیرش کامنت گذاشتن سوال میکنن و اون صاحب پیج هم داره جواب میده طوری که انگار فایل ها برای اونه و به کپی اعتقادی نداره و از اسم و عکس شما سو استفاده کرده اولش یکم عصبی شدم ولی بعدش گفتم نمیرم باز کنم که نیاد این کلیپ ها تو اکسپلورم و اعراض کنم و سعی کنم بهش فکر نکنم اون ادم مسیرش بهرحال مسیر درستی نیست و خودش میدونه و فرکانسی که داره میفرسته الانم که شما توضیحات کامل دراین باره دادین

    راجع به کمبود و اینکه گفتین پول داشتین اما میرفتین بجای همبرگر که اون دوره گرون بود فلافل میخوردین با نون اضافه من یاد تجربه خودم افتادم که اون زمان ها هنوز برندها تحریم نشده بود و کم و بیش میتونستی تو کشور از جاهای معتبر پوشاک برند تهیه کنی با اینکه همون دوره هم پولش زیاد بود نسبت به درامدم ولی با خودم میگفتم چرا باید نصفی از درامدم و شایدم بیشتر بدم این لباس این کفش و بخرم میرم جنس های معمولی میگیرم درسته کیفیت نداره اما عوضش چنتا ازش میگیرم و هربار عوض میکنم که تنوع بشه دیدگاه غلط که همیشه منو دچار دردسر میکرد چون اولا اون پوشاک حالا کفش و لباس که پر پرش یک ماه مهمون من بود در بهترین حالت و معمولا وقتم برای خرید میرفت چون هیچ وقت لباس درست حسابی نداشتم و خودم برای خودم ارزش قادل نبودم که برم جنس با کیفیت بخرم پسرعموی مادرم اولین باری که باهاشون سفر رفتیم اونا وضع مالی خوبی داشتن و دارن خدا رو شکر یادمه رفتیم شمال و ایزدشهر یه قسمتی بود برندها رو با تخفیف گذاشته بود برندهای خیلی خفن نه مثلا همین زارا و برشکا و اچ اند ام و مانگو و اینا یادمه تخفیفشم باز پولم نمیرسید یعنی میرسید اما ذهنم میگفت دیوونه ای بری اینو بخری دیگه تا اخر سفر نمیتونی دست تو جیبت کنی و پسرعموی مامانم گفت این کتونی که پای منه یادم نیست از کدوم برند خریده بود نایک بود یا ادیداس یا چی ولی گفت الان چند ساله دارم و خیلی هم میپوشم خراب نمیشه داشتن با خواهرش صحبت میکردن و قانعش میکرد که بجای اینکه بری پول بدی برای جنس های بی کیفیت اینکارو کن و اینا من وسط حرفشون رسیدم بهم گفت چیزی میخوای خرید کن من حساب میکنم گفتم نه ممنون تازه خریدم (ارواح قیافم) بازم دست و دلم برای خرید کردن میلرزید حالا اگه همون پول و میدادم تنهایی غذا میخوردم اینقدر زورم نمیومد این دیدگاه و کمبود با من همراه بود تا وقتی که فایل ارزش ابزار شما گوش دادم و بمرور با مفهوم کمبود، احساس لیاقت، عزت نفس آشنا شدم الان دیگه واقعا زورم میاد پولم و برای جنس بی کیفیت بدم منی که برام کیفیت مهم نبود فقط ظاهر و قیمت لباس مهم بود و اینکه موقع خرید یه عالمه کیسه دستم باشه کلی تغییر کرد ذهن و رفتارم نمیگم الان میرم نایک و ادیداس میخرم و خب تو کشور ما حتی های کپی ش هم موندگار نیست ولی حداقل اینه جنس با کیفیت میپوشم ترجیح میدم مارک خاصی نداشته باشه اصلا کالای ایرانی باشه ولی من توش راحت باشم حتی شاید در حد یه دورس یا هودی ساده و خب از وقتی رفتم تو کار پارچه اکثرا پارچه میوردمم یا هنوزم خواهرم میاره یا میخریم میدیم خالم لباس بدوزه برامون این دیدگاه کمبود تو لباس بود تازه اگه بخوام ازش تو موارد مختلف بگم تا صبح باید بشینم کامنت بزارم

    تمرین های من :

    راه نادرست راه پایداری نیست

    همیشه راه درست خودت برو حتی اگه راهی نباشه که اکثریت میرن چون تو نتیجه اکثریت و نمیخوای نتیجه درست خودت و میخوای

    ازتون ممنونم استاد عزیزم خدایا شکرت دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1062 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام به روی ماهت استاد جونم

    یعنی روزی نیست که من شما رو تحسین نکنم

    بخدا که خیلی کارتون درسته

    شما در تمام ابعاد بهترین الگو هستین ، سپاسگزارتونم

    استاد دقیقا منم در گذشته پولم و به طرق مختلف از دست میدادم

    الگوی رفتاری من این بود که خودم و مسئول زندگی بقیه میدونستم و وظیفه خودم میدونستم که نیازها و خواسته های بقیه رو تامین کنم این در صورتی بود که خودم یه عالمه نیاز داشتم و نکته جالبش که دقیقا درک قانون برام راحتر میکنه این بود که اصلا برای هیچ کسی نیازهای من مهم نبود

    من بارها خودم و تو دردسر انداختم که برای اطرافیان کارهایی و بکنم مخصوصا جنبه مالی که خوشحالشون بکنم و همیشه طلبکارم هم میشدن

    و نکته مهم بعدی که در مورد خودم متوجه شدم اینکه چون خودم نیازهای بقیه را تامین میکردم منتظر بودم یکی بیاد نیازهای من و برطرف کنه و همیشه منتظر و منتظر و منتظر

    و در یک چرخه اشتباه و معیوب سالها زندگی کردم

    در حالیکه به راحتی خودم میتونستم انرژی و پولم و برای هم هزینه کنم و رشد کنم و بجای انتظار یه نفر ، خودم ناجی زندگی خودم باشم

    چقدر این جمله اول فایل به دلم نشست که ؛

    موفقیت یک روند ِ

    دقیقا همینه ، با یک فایل ، با یک فکر ، با یک کار

    نه خوشبخت میشیم نه بدبخت

    بلکه تکرار این یک بار هاست که در پروسه زمان نتیجه را مشخص میکنه و خوبیش اینکه هر وقت پروسه جدید و شروع کنیم ‌و روند جدید و استارت بزنیم

    نتایج جدید نمایان میشه

    اتفاقا اخیرا شروع کردم به کار کردن روی خودم با روانشناسی ثروت یک ، خیلی این دوره خاص و شگفت انگیزه

    استاد خیلی شما تحسین برانگیز هستین

    اصلا من مات و مبهوتم از حجم آگاهی های این دوره ،

    این باورهایی که در دوره گفته میشه هر کدومش یک دنیا حرف داره و یک عقبه قدیمی و محکم داره

    مثل یک درخت چند صد ساله با ریشه های چند کیلومتری میمونه که علاوه بر ریشه یک تنه هیولا داره

    هر بار این باورها را شخم میزنم میبینم بازم ریشه در عوامل بیرونی داره ، بازم ریشه در کمبود داره

    بازم ریشه در ترس و بی ایمانی داره ، بازم ریشه در احساس عدم لیاقت داره

    یعنی الان که یه کم موضوع باور و فهمیدم که چه تاریخچه کهنی داره خیلی بحث تکامل و زندگی آگاهانه را بهتر فهم میکنم و میدونم باید هر لحظه حواسم باشه

    جالبه صبح داشتم زندگی نویسندگان بنام قرن 19 و 20 و 21 بررسی میکردم

    اولا به وضوح فراوانی آگاهی و تعدد آثارشون و که با سرعت رو به رشد بود میشد دید

    مثلا در قرن 20 تعداد آثار یک نویسنده حدود 5 تا 20 اثر بوده که بین همین تعداد یکی دوتا اثر ماندگار بوده اما در قرن 21 اکثر نویسندگان بنام بین 400 تا 800 اثر و گاها بیشتر از هزار تا اثر دارن فقط شما روند تصاعدی رو ببینید

    یعنی این جهان همیشه در تمام ابعاد در حال رشد و گسترش هست

    بازم تو بحث بیماری ،اکثر نویسنده های قرن 19 بر اثر بیماری تو سن 40 تا 50 فوت شدن در حالیکه در قرن 20 و 21 بین 80 تا 100 بر اثر مرگ طبیعی فوت کردن

    اصلا ساز و کار این جهان رشد و گسترش و بهتر شدنه

    و نکته جالبه دیگه اینکه هر نویسنده بر اساس تضادی که داشته ، به محبوبیت و شهرت رسیده چون انرژی تضاد باعث خلق اثر منحصر به فرد شده

    یعنی قوانین جهان و روی هر الگویی قرار میدیم به درستی پاسخ میده چون تبدیلی در قوانین خدا نیست

    وقتی اصل و قوانین و درست درک کنیم و در عمل به قوانین به استادی برسیم تو هر زمینه یی به نتیجه دلخواه میرسیم

    این قوانین و باوری هایی که اصل و اساس موفقیت هستن به طرز جادویی و رویایی در دوره روانشناسی ثروت یک با بیان ساده ، محکم و تاثیر گذار شما به زیبایی تدریس شده

    خیلی خوشحالم که به این آگاهی های ناب به راحتی دسترسی دارم و این خودش بزرگ‌ترین ثروت ِ برای من

    استاد جونم خیلی سپاسگزارتونم

    مریم عزیزم ، سپاسگزار شما هستم که اینقدر بینظیر این فایل ها رو ادیت کردین و تا بهتر روی اصل تمرکز کنیم

    خیلی این مسیر عالی و راضی کننده اس

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
  9. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1630 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    خدای قشنگم ،ای عزیز دلم ،ای بهترینم ،چه بگویم که برازنده بزرگی ات باشد .

    سپاس برای هر آنچه که به ما بخشیدی

    سپاس از جهان عادل و دقیق ودرستت

    سپاس از قوانین ثابت و بدون تغییرت

    سپاس از هدایتم به سمت استاد عباسمتش که دستان تو شد برای رفتن از جهل به سمت بیداری و آگاهی

    سپاس از کامنت های سایت و دوستان سایت

    سپاس از تمام نعمت هابی که هر لحظه به ما عطا می‌کنی

    سپاس از سلامتی که هیچ جایگزینی ندارد .

    یه قسمت جدید از خانه تکانی ذهن که چقدر هرروز مارا در لحظه حال وبا آگاهی وتکرار قوانین آگاه تر میکند.

    با حرف های این قسمت من به یاد دوره راهنمایی افتادم .

    از بچگی خوب طلا وپول جذب میکردم ولی به زمان 13سالکی که رسیدم پول هابی که به دستم می‌رسید را فقط وفقط جمع میکردم بدون اینکه به هزار تومانی اش را خرج کنم .

    بعد از تعطیلی از مدرسه از کنار مغازه ها که رد میشدم ولواشم وفلافل وبوی غذا که می‌دیدم وله مشامم می سید با اینکه پول داشتم نمیخریدم وارزوداشتم یه لواشک خانگی بخرم با از بوفه مدرسه خرید کنم .

    هنوز آرزوی اون موقع را دارم که چرا برای خودم ارزش قائل نبودم .

    خلاصه من پول جمع میکردم وبه یه دلیلی از دستم می رفت حالا یا پدرم ازم قرض گرفت ونداد

    یا از بین می‌رفت اون پول .

    این میشه که وقتی باورهای فقر داشته باشم چطور انتظار دارم ثروت راحت بیاد .

    الان خیلی راحت تر خرج میکنم وخیلی راحت تر پول میاد سمتم .

    هرچقدر ریلکس ورها باشیم نسبت به پول وهرخواسته ای ،پول راحت تر میاد دنبالمون .

    فقط ما باید در لحظه باشیم واحساس خوب داشته باشبم وبه قول استاد الگو پیدا کنیم از انسانهایی که ثروتمند هستند وطرز رفتارشان وطرز نگاهشان به زندگی وپول .

    باور اینکه پول وفراوانی از اکسیژن هم بیشتره وهدای من رزاق وبی نهایت وهابه خیلی به من کمک می‌کنه .

    در اطرافم میبینم که طرف ارثیه از مادرش بهش رسیده ولی به خاطر پول ارثیه زندگیش داره از هم می پاشه .

    یا طرف پول داره ولی آرامش ندارن وهمش بدو بدو وعجله داره .

    من آزادی مالی ومکانی وزمانی را می‌خوام .

    پول باید دنبالم بیاد ومیبینم رهاتر شدم نسبت به پول .

    هرچقدر برسیم به پول و آنچه که می خواهیم پر میشیم ازش .

    پس باید برسم تا سیر بشم وان وقت هست که میبینیم خدا در ثروته ،خدا در فراوانیه ،خدا در درونته .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم خدایا فقط تو روزی رسان من هستی شکرت

    سلام و درود به استاد عزیزم و سلام به عزیز دلشون مریم جانم

    فایل عالی بود و کامنت دوستانم هم پرمحتوا و مفید مثل همیشه از نتایج و اشتباهات و خلاصه از صفر تا صد می‌نویسن و من هر بار با خودشون هم لذت میبرم هم به باور پذیریم کمک میشه ممنونم متشکرم عزیزانم

    ذهنیت فقیر هر چیزی رو که میشنوه میگه من بلدم اما ذهنیت ثروتمند میگه شاید لازمه بدونم و جا داره یاد بگیرم و یه جا به دردم میخوره

    فرایند تغییر باورها: اول اینکه باید بپذیریم که باورهای مخرب و اشتباه داریم و بعد بتونیم اونها رو بکشیم بیرون و دنبال راه حل براشون باشیم

    وتا بتوانیم اونا رو حذف کنیم و باورهای تقویت کننده یا ثروت ساز جایگزینشون کنیم و دوم اینکه باید هر روز یه قدم براشون برداریم آگاهانه تا روز به روز تقویتشون کنیم

    و رشد کنیم و باور ثروت و فراوانی رو در وجودمون و ذهنمون پرورش دهیم و منطقی کنیم برای خودمون با الگو برداری از افراد موفق و ثروتمند

    خدارو شکر میکنم برای وجود استاد عزیزم که راهنمای ما هستن خداجونم شکرت سپاسگزارتم که هر روز و هر دقیقه که میام تو سایت محاله دسته خالی برگردم و ایناهم هدایته خداونده شکرت سپاسگزارتم ای خداوند سمیع و بصیرم ای خداوند رزاق ووهابم

    استاد شاد و سلامت و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: