live | دلیل دلسردی در مسیر و حلّ ریشه این مسئله - صفحه 13

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    گام بیست و یکم از خانه تکانی ذهن

    اگه میخواهی در طول مسیر دلسرد نشی باید درک درستی از قانون تکامل داشته باشی باید بدونی که جهان بر اساس تکامل پیش رفته هیچ چیزی یه شبه بوجود نیومده نباید در همون شروع مسیر انتظار بی جایی از خودت داشته باشی از همون اول بخوای حرفه ای بشی زود نتیجه بگیری

    اینها همش از عجله کردن میاد

    ولی تو باید بدونی که رسیدن به یک هدف خاص یه پروسه ای میخواد که باید طی بشه یه سری باورهای مناسب میخواد که باید ایجاد بشه یه سری درک درست از قوانین جهان میخواد که باید روش کار بشه

    بعد از طی کردن این مراحل باید نتایج کوچیکی که حاصل این کار کردن ها باشه رو توی ذهنت بزرگ کنی بخاطر تک تک شون سپاسگزار خداوند باشی تمرکز بزاری رو همین قدم های کوچیکی که باید برداری نشونه هایی که ثابت میکنه مسیر درسته رو ببینی و تایید شون کنی اون عشقی که به کار داری اون لذتی که می‌بری از انجام اون کار باعث میشه دلسرد نشی

    اگه توی کار به دنبال شریک گرفتن هستی ریشه ی اصلیش بر میگرده به شرک

    چون هم خودتو و باور نداری هم خدارو

    آدمایه زندگی ما نشون میده که ما تو چه لول از فرکانس هستیم اگه بیشتر آدمایی که باهاشون برخورد می‌کنیم آدمای درب و داغون و مشکل سازی ان

    یعنی تو هنوز آدم درب و داغون هستی فکر میکنی داری رو خودت کار میکنی و عوض شدی اما واقیعت برعکس شو نشون میده

    چون جهان آیینه ی توئه تو آدم خوبی باش تو فوق العاده شو از همه لحاظ آدمای خوب و فوق العاده هم وارد زندگیت میشه تو لازم نیست کار خاصی بکنی تو فقط باید روی بهتر شدن خودت کار کنی بقیه کارها رو جهان برات انجام میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    گام21به نام خدای علم وآگاهی.سلام به خداعشق من.

    سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای نعمت داده شده.استادمن زبان انگلیس رودوست دارم،فقط توقعم زیاداست! بدون درس خوندن هم صحبت کنم هم کسی که صحبت میکندخوب درک کنم!وکلاس هم نرم. الان خداچنان برام درست کرده که کل عمرم درزمان بیداری فقط یافایل گوش میکنم.یاکامنت میخونم .وازشروع گام به گام کامنت مینویسم .ازخدامیخوام که لااقل این مصیربرام تکراری نشه ودلسردنشم!ولی دست به هرکاری میزنم عجولم وزوددل سردمیشم وخیلی تکیه به دیگران دارم کلاس زبان5ترم شرگت کردم. کتاب مبتدی روکارمیکردیم آنقدرتلاش داشتم وذوق وشوق که تیچربه خانم دکتررئیس آموزشگاه گفته: بودشماکه یک مسابقه وقرعه کشی برای برندگان توگروه گذاشتین جایزش کتاب هست. به لیلاجون بدون شرکت تو مسابقه کتاب امریکن جلد2 روهدیه بدین !من که خبرنداشتم یکروزکه رفتم کلاس خانم دکتربه من تبریک گفت :بابت برنده شدن من منم کم نیاورم تشکرکردم .رفتم کلاس توی کلاس استادتبریک گفت :تشکرکردم ازهیچی هم خبرنداشتم که جریان کتاب وبرنده شدن من که باگوشی بلدنیستم کارکنم !ازکجاتوی مسابقه گروه این آموزشگاه برنده شدم؟بازجلسه ی بعدی رفتم خانمی که مسئول ثبت نام آموزشگاه بودگفت: لیلاجون تبریک میگم بابت کتاب برنده شدی تشکرکردم ودرادامه سوالی که توذهنم بودخودبه خودجوابش داده شد.خودش گفت:ازبس که تیچرازشماوتلاشهات راضیه به رئیس آموزشگاه گفته :لیلاجون روتشویق کنید.خانم دکترهم برای ترم بعدی براتون کتابهاروهدیه کردن وقتی ثبت نام کردین بیاکتابهاروتحویل بگیر:خدایاشکرت دارم مصیرروبااستادعباسمنش طی میکنم درسته درست میرم این نشانه است! استاددست به هرکاری میزنم عجولم بایدخوب پیش برم اگرمتوجه یک کلمه توکلاس نمیشدم دیگه ذهنم آرامم نمیگذاشت توکه متوجه نشدی چراسوال نکردی پول دادی بایدبپرسی موظفه جواب بده ازحق نگذریم هربارسوال میپرسیدم یاتوی مسیرخونه بااستادمیرفتم سوال داشتم جواب میدادن حتی من گفتم: دوست دارم سوالهام روخودت تنهاببینی توگروه نباشم!من بلدنبودم خودش منوبردتوپیوی شخصی گفت :هرسوالی داری من درخدمتم. وبرای امتحان هم کنارتیچرمینشستم سوالهاروبرام بخونه من جواباشوبلدبودم !ولی نمیتونستم بخونم برام ترجمه میکرد!میگفتم :فهمیدم جواب رومینوشتم وما5نفرقامیلی بودیم منو2تاپسرهام که نابغه کلاس بودن و2تادخترهای خواهرهام با4تاهمکلاسی دیگه خیلی خوب پیش میرفتم. یکم که سخت شدپسردومی انصراف داد.گفت: مشغله کاریم نمیزاره تمرکزکنم استرس دارم .منم که بیشتربه این پسرم وابسته ام برای هرکاری،دیگه نجواهااومددلسردشدم !بازهم ازپسراولی که خیلی زبانش خوبه وتوکلاس نابغه س هم میتونه صحبت کنه هم صحبتهای استادرومتوجه میشه وهمیشه توکلاس استادمیگن محمدآقامثلادرس روبایکی ازبچه ها صحبت کنه،که تکلمش عالیه،منم کمک میگرفتم اون هرزمان وقت داش کمکم میکرد.خیلی دوست داشت من مطلب روزودبگیرم اگه توحالش بودجواب میداداگه بی موقع سوال میکردم کمی بهم میریخت چون خیلی فیلمهای زبان اصلی میبینه دوست داره راحت باشه !کسی مزاحمش نشه.بعضی وقتهامثل بچه ها واقعاازاعماق وجودم گریه میکردم،که من بلدنیستم!من متوجه نمیشم! والی آخر…..ومنهم هرتکلیفی میخواستم انجام بدم بایدصبح میبودخانه بانوربیرون روشن باشه من ببینم واگه یکم دیرمیشداسترس واردم میشدسرحال نبودم!کتاب اول تمام شد.دیدم کتاب 2رابرنده شدم گفتم :حتمابایدادامه بدم این نشانه است. نزدیک اتمام اجاره نامه خانه سررسیده خدایامن ازاین محله برم راهم به کلاس دوربشه چه کارکنم من آدم تنبلی هستم!خداهم به دل صاحب خانه انداخت که برای4مین سال قولنامه تمدیدشود.گفتم :اینم نشانه س برای ادامه کلاس زبان و تااینکه بچه‌ها برای یک سفرکاری به اصفهان رفتند.ولی پسربزرگه انصراف ندادمیگفت:فایلهای استادروبرام باصفحه کتاب عکس بگیربفرست. تمام جزئیات عکس گرفتن وفرستادن عکس روبرام ویس گذاشته بودکه یادم بده ،منم انجام دادم اونم باموفقیت بدون حضوربچه هایک کاری انجام دادم. خوب حالاتنهام بازهم کم نیاوردم کلاس روادامه دادم حالاپسرم نیست برای امتحان کمکم کنه دخترخواهرم سرامتحان تنهام نگذاشت کمکم کردونمره روگرفتم!حالااستادمیگفت:اصلابرای شمابزرگسالان نمره مهم نیست یادگیری مهمه. کتاب دوم شروع شددخترخواهرم تشویق میکردبیاکلاس یادمیگیری وکلاس زبان قانونش اینه که فقط انگلیسی صحبت کنن ولی من میگفتم: خانم یکجوری صحبت کن منم بفهمم! بلاخره دیدم استرسم زیادشدودرسهاسنگین شدیک ترم ازاین کتاب روباکمک پسرودخترخواهرم امتحان رودادم. ولی هروقت واردآموزشگاه میشدم با لبخندوانرژی بالاواردمیشدم. وهمه ی اساتیدوهمکلاسیهاروبه وجه میاوردم. باهای وای گفتنم: همه آشناشده بودن میخندیدن ،عالی بود.ولی ادامه ندادم.چون مثل بچه های پیش دبستانی بایدیکی مدام به من درسرومی آموخت وزودهم فراموشم میشدودیگه لای کتاب روهم دوست نداشتم بازکنم!زمانی هم که بچه بودم کلاس میرفتم میومدم خونه مادرم میگفت :درستوبخون میگفتم: من بلدم اصلاازبچه گی انجام تکرارهرکاری رودوست نداشتم!الان حدود3سال ونیمه باقانون جذب آشناشدم هی دلسردمیشم بازدوباره کمی گریه ودلسردی میگم این راه روبایدادامه بدی اگه کمک خداونشانه هانباشه کارم تمامه. ولی توی خانه داری گاهی خسته میشم ولی بازهم عاشق خانه داری هستم باوجوداینکه خیلیهاحتی استادزبان انگلیسمونم هم ازخانه داری نفرت داشت !ازبچه داشتن نفرت داشت! ولی من باعشق توکلاس باپسرام رفتارمیکردم که همه شاگردهاحالادیگه تعدادزیادشده بودتعجب میکردن!چون ازاعماق وجودم به بچه‌ها وعزیزدلم عشق میورزم وهمیشه باعث تعجب اطرافیانه!خدایادرمصیربرگشت به سوی خودت،راه رابرام راحت وآسان بگردان!استادباورکن همین هست که به خاطرندارم چه جوری وازچه مصیری من به این دنیااومدم ؟!وگرنه حتمابرگشتش برام رنج آوربود!حالا هرچندکه قبل ازآشنایی باقانون جذب 100٪ترس واضطراب داشتم حالایکم آروم شدم!ازخدامیخوام درعمل کردن برای رشدوتکاملم واقعایاریم کندوگرنه من که هیچم!عاشقتونم امیدوارم نوشته هایم برای دیگران درس عبرت باشه. وازچشمای نازتون متشکرم که اتفاقات منوباعشق میخونین، چون که منم باعشق مینویسم!اول هرکامنتی ذهنم میگه چی میخوای بنویسی ولی میگم خداکمکم میکنه الهی شکرت برام نوشتی!موفق باشین شب بخیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر در خلق پروژه های قوانینی شما بی نظیرید

    سلام خدمت همه دوستان هم فرکانسی در این غار حرا.

    گام بیست و یکم الهی شکرت که امروز هم میتونم باشم و بنویسم با هدایت خودت

    در مورد دلسردی که استاد عزیزم بسیار عالی توضیح دادید به دلیل اینکه اوایل کاری دلسردی میاد چون عجله داریم

    و دوست داریم زودتر نتیجه های بزرگتر بگیریم همش به خاطر مردم عوامل بیرون از خودمون هست که داره نجواها

    رقص بندری میزنن و ما هم مثل اکثریت مردم داریم نگاه میکنیم به رقبایی که فقط داریم میوه های اونارو میبینیم و

    از ریشه ها خبری نداریم من خودم چند ماه قبل یکم ضربه خوردم ازین عجله طمع واقعا یه جاهایی ادم میمونه که

    منی که فکر میکنم دارم قوانینی زندگی میکنم در واقع داشتم توهم میزدم یهو دیدم وسط ارزهای دیجیتالم و جالبش

    اینه که زهنت چقدر زیبا میکنه اشتباهات رو میزاره جای تجربه جدید حالا اینم امتحانی کنیم شاید یک شبه پودار بشم

    انگار یه وقتایی از بیرون خودمو نگاه میکردم میدونستم که باوری که غلط هست انتهایی درستی ندارد ولی بازم ادامه

    دادم حالا میشد که ارام ارام کار کنم یاد بگیرم ولی این طمع و انسان رابطه بسیار خوبی دارن با هم خدا میدونه که

    انتهای راه به کجا میری جالبترش اینه که همش از یه صرافی به صرافی دیگه این ارز به ارز دیگه رسیده بودم به جایی

    که دیگه منتظر تاریخ لانچ ارزها میموندم که جزو نفرات ابتدایی باشم که رشد بیشتری داشته باشم همش با استرس بود

    واقعا چیز مسخره ای راه انداختن که تورو همش به پی گیری و استرس بندازه چون همش سرمایت یا داره میره بالا

    یا داره اب میشه منم که دیگه میتونید فکرش را کنید به کجای مسیر رسیدم خیلی وقتی تو مسیر حرص و طمع و این

    جور شرایط پا میدی انگار مثل اینه که دستت را گزاشتی دست شیطان واقعا بعضی اوقات خودمون با دست خودمون

    این کا

    رو میکنیم برای من درس بزرگی داشت به شرایط پایین پرت شدن درسمو تا حدودی گرفتم با توکل به خدا

    کمکش میخام همیشه در مسیر علاقه خودم باشم تا بتونم با تمرکز بیشتر الهاماتش را دریافت کنم و قانون تکامل را

    یادم نرود البته تو حرفه خودم تا حدود زیادی این مسیر تکامل را طی کردم باید همیشه حواسم باشه که این

    به قول استاد عزیزم مهمترین قانون ابدی و ازلی کیهان هست که اصلا جایی کتابی نمیشنوی فقط با استاد عزیزم

    میتونم بشنوم انقدرم که کمیاب این کلمات تکامل در جوامع استفاده نمیشه که اگر مدت کوتاهی ازین سایت الهی

    فاصله میگیری بدنه جامعه درگیر میشی دوباره میری قاطی باقالی ها واقعا این استمرار در این مسیر قوانینی که میتونه

    مارو همیشه شارژ نگه داره تو قانون خدا کمک کنه بتونم همیشه ازین محبتی که به من و ما داشت فاصله نگیرم تا

    معنی خوشبختی را از یاد نبرم ما محکومیم به شادی و خوشبختی باید خودمون را ارزشمند بدونیم برای خودمون ارزش

    قایل باشیم ما از دورن ارزشمندیم اینو فراموش نکنیم که عوامل بیرونی باعث خوشبختی بیشتر ما میشن ولی اول

    احساس خوشبختی از درون شروع میشه و به بیرون میرسه

    جهان وقتی ما رو خودمون تمرکز کنیم همش خودمون را بهتر کنیم به اون اندازه خوب بشیم جهان ادمهای خوبتر را

    میاره در روابطهایی که داریم خودش میاره از لحاظ فرکانسی اماده باشیم اون ادم به ما برخورد میکنه در زمان مناسب

    همه کارهای ما انجام میشه من و همه ماها در کل زندگیمون این هم زمانیها رخ داده فقط فراموشکاریم و شیطان

    کارش اینه که مارو از اتفاقات زیبا دور کنه به ناتوانی ها نشدنها ببره ما باید توحیدی تر عمل کنیم و پوزه شیطان

    به خاک بمالیم وقتی ما تو بغل خداییم شیطان تو خاکه باید همیشه خودمون را با باورهای توحیدی به نظر من

    بسیار کلیدی است در ارامش روزانه ترس ها را کمتر میکنه قوی تر میشیم و با ایمان بیشتری میتونیم حرکت کنیم

    باور توحیدی مهمترین باورهاست که همه چی را برامون میاره خدارو شکر به لطف خدا دست نورانی مثل استاد عزیزم

    هست که تریبون یکتا پرستی توحید را فریاد میزنه امیدوارم همیشه بدرخشید با نام الله سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    از خانم شایسته بی نظیر تشکر میکنم برای این گامهای توحیدی دم شما گرم

    تا روز بعد انشالله

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1698 روز

    «من تمرکزم روی خودمه و جهان هم تمرکزش روی کاری هست که باید برای من انجام بده»

    به نام خداوند قادر

    استاد جانم سلام

    دوست دارم نام این کامنتم را یک نامه ی عاشقانه بگذارم.

    در حین شنیدن این فایل، قلبم سرشار از عشق به شما شد.

    استاد چشمانم را بستم و شما در آغوش کشیدم.

    استاد چشمانم را بستم و در چشمان شما نگاه کردم و ازتان پرسیدم:« آزادگی چه طعمی دارد؟»

    عاشق شدم رفت.

    عاشق بودم، باید اعتراف کنم به عشقم.

    استاد جان چرا نمیتوانم از این بک‌گراند طبیعی این فایل بگذرم؟

    چرا این تصویر خانه ای بر روی یک دریاچه برایم عادی نمیشود؟

    چرا بودن این همه درخت در تمام صحنه های پارادیس تکراری نمیشود؟

    استاد چرا هر بار به آزادی مالی شما فکر میکنم، به خودم می‌گویم:« هر چیزی به وقت خواستن تهیه میشود، آن هم نقدِ نقدِ نقد»

    استاد جانم، قصه ی آشنایی شما و آقا ابراهیم در سایت هست، شما فقط روی خودتان کار کردید و آقا ابراهیم وارد زندگی شما شد.

    استاد جان هزار و چهارصد روز گذشته تا این ها را مثل امروز درک کنم.

    ممنونم که ادامه دادید.

    ممنونم

    ممنونم

    نوش جانتان فراوانی در همه‌ی زمینه ها در زندگی شما.

    نوش جانتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    بنام خدا پروژه خانه تکانی

    گام 21

    خداروشکربرای امروز

    سلام استاد عزیزم و مریم عزیزم ودوستان گلم

    طبق معمول همیشه جانا سخن از زبان ما میگویی

    البته من دلسرد نشدم یکم تمرکزم نسبت به این پروژه که باشوق زیاد شروع کردم وتاثیرشو دیدم کم شده

    ولی هرروز کامنت میزارم ،کامنت میخونم ،وفایل هارو میبینم

    راجب اینکه استاد گفتید که من به یک عالمه موفقیت توی همه زمینه ها رسیده بودم فقط ازنظر ثروت هنوز نتیجه خاصی نکرفته بودم من الان دقیقاً توی همون مرحله هستم

    من توی قدم دهم جلسه سوم باخود واقعیم اشتی کردم وبه صلح رسیدم وتواین مدت بدون نگرانی از قضاوت هرجوری دوست دارم میگردم واقعا حس خوبی دارم

    از نظر روابط عالی شده رابطه م که شب وروز باهمسرم هستیم بدون هیچ مشکل خاصی

    ازنظر سلامتی هم بدنم به لطف خدا تو وضعیت خوبیه

    ازنظر مالی خب بهترشده ودارم روی باورام توی دوره روان شناسی ثروت یک کار میکنم

    ودارم دوره تکاملمو طی میکنم ،وایمان دارم به مسیرم

    اون ویدیو راجب اون خانوم توی اون برنامه فوق العاده بود واقعاً عزت نفس و اعتماد به نفس اگر ادم بود میشد این خانوم چون همه میتونن باتشویق پیشرفت کنن ولی باید به چه حدی باخودت به صلح برسی که بخوای از سنگ هایی که به سمتت پرتاب میشه پل بسازی برای رشد تحسین میکنم واقعا بالاترین حد دوست داشتن خود همین خانوم

    من تازمانی که کامنت ننوشته بودم وفقط گوش داده بودم انقدر عمیق به موضوعات این فایل پی نبرده بودم

    ذهنمو عادت دادم به نوشتن وتا مینویسم ذهنم باز میشه تا استارت میزنم بنویسم کلمات خودشون میان

    استاد عزیزم عاشقتم که منو ازاین رو به اون رو کردی تو بی نظیر هستی

    من دارم روی اعتماد به نفسم کار میکنم تمرینات جلسه سوم قدم دهم انجام میدم

    روی باورای روان شناسی ثروت یک دارم شدیدا کار میکنم واقعاً نتیجه گرفتم

    من وقتی میخام عجله کنم ،به خودم باآرامش حرف میزنم ومیگم مریم تونسبت به سال قبل خیلی بهترشدی ،هیچ مقایسه ای نیست آروم باش تکاملتو طی کن ،اون وقت ایمانم بیشتر میشه واین باعث میشه که دلسرد نشم چون نتیجه رو دارم میبینم هم خودم هم دوستان ،هم استادم که الگوی منه ،

    خدایا شکرت ممنونم ازمریم عزیزم که این پروژه رو راه انداخت عاشقتم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1562 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همراهان عزیز.

    ما در مسیر خیلی سریع دلسرد می‌شویم چرا؟ چون انتظار داریم که یک روز تمرین کنیم و یک دفعه نتایجمون تغییر کنه.

    مثلا میخواهیم یک مهارتی رو یادبگیریم، یک دوره آموزشی‌ای بگذرونیم، یک باشگاهی بریم، یک کتابی رو بخونیم، و انتظار داریم که با یک روز کار کردن در اون زمینه حرفه ای و عالی بشیم و چون نمیشیم دلسرد میشیم و میگیم قانون جواب نمیده.

    آخه مگه میشه یک بذر گلی رو بکاری و بهش آب بدی و فرداش گل بده؟

    آخه مگه میشه یک روز بری باشگاه تمرین کنی و بعد عضلات بازوت حجیم بشه؟

    آخه مگه میشه یک روز بری کلاس گیتار و بعد گیتاریست حرفه‌ای بشی؟

    آخه مگه میشه یک روز بری کلاس زبان و بعد مثل بلبل صحبت کنی؟

    آخه مگه میشه یک روز بری کلاس برنامه نویسی و بعد برنامه‌های عالی بنویسی و مسائل رو به صورت عالی حل کنی؟

    آخه مگه میشه یک روز تغذیه ات رو رعایت کنی و بعد لاغر بشی؟

    اخه مگه میشه یک روز بری در یک کسب و کار فعالیت کنی و بعد استاد کار بشی؟

    نه برای رسیدن به هر مهارت و نتیجه‌ای باید یک روندی رو طی کنی. دقیقا مانند کاشت یک گل که باید چند ماه ازش نگهداری کنی تا به گل بشینه و هر روز باید بهش آب و مواد مغذی و نور بدی و در دمای مناسب نگهش داری.

    بنابراین در موضوع مالی هم نمیشه یک روز روی باورهات کار کنی و ثروتمند بشی. باید یک روند تغییر باور رو انجام بدی و بعد از گذشت چند ماه تلاش میبینی که نسبت به روز اول ثروتمندتر شدی. البته به این معنا نیست که اگه یک مدت روی باورهای مالی و ثروت‌ات کار کردی ورودی مالی ای وارد زندگیت نمیشه و نشانه‌ای نمی‌بینی و باید ماه ها کار کنی، نه دقیقا به محض اینکه یکم ادامه میدی و تغییر میکنی نشانه‌های ثروت رو می‌بینی دقیقا مانند بذر گلی که وقتی یک مدت کوتاه بهش آب میدی میبینی جوونه میزنه و سر خاک بیرون میاره و داره رشد میکنه و یک نوک سبز رنگ زده در مورد مسائل مالی هم همینطوره وقتی شروع به کار کردن می‌کنی میبینی یک پولی از یک جایی وارد زندگیت میشه، میبینی یکی بهت پیشنهاد کار میده، میبینی یکی در مورد ثروت باهات صحبت می‌کنه، یک آگهی میبینی که نیرو میخوان و دارن استخدام می‌کنن خلاصه نشونه همون اوایل میاد و باید آگاه باشی و دقیق باشی و به خودت بگی ببین قانون داره جواب میده اگه بیشتر کار کنم شرایط بهتر بوجود میاد و ثروت بیشتر وارد زندگیم میشه دقیقا مانند گلی که وقتی کاشتیش و جوونه زد هر روز آب و نور و مواد مغذی و دما رو براش همچنان فراهم نگه میداری تا به رشدش ادامه بده و با این کار میدونی که به گل هم میرسه. البته استاد همیشه مثال درخت رو میزنه در مورد باورها که وقتی میکاریش و بهش سالها رسیدگی میکنی و شروع به میوه دادن میکنه و نتایج عالی تر و پایدار تر رو ایجاد میکنه و دیگه لازم نیست برای اینکه میوه داشتی باشی مجدد از اول بکاریش مثل صیفی‌جات و برخی گل‌ها و همیشه محصول خوب داری.

    بنابراین دلسرد شدن در مسیر به دلیل درک نکردن قانون تکامل هست و باید به خودمون یادآوری کنیم که مثل کاشتن یک بذر گل که باید همیشه آب و نور و .. بهش بدیم تا رشد کنه باید همیشه هم روی باورهای مالی کار کنیم تا ثروت و ثروت بیشتر بیاد.

    در مورد برنامه نویسی هم همینطوره. من خودم دوره آموزشی گرفتم و یک مدت کار میکنم و بعد بی انگیزه میشم. چرا؟ چون انتظار دارم یک روزه یک برنامه نویس حرفه ای بشم.

    در مورد ورزش هم همینطوره، یک تمریناتی رو برای خودم آماده می‌کنم و بعد انجامشون میدم و بعد از یک مدت بی انگیزه میشم. چرا؟ چون فکر می‌کنم باید خیلی سریع بدنم تغییر کنه.

    در مورد کسب و کار هم همینه، یک سری مهارت‌ها باید بدست بیارم بعد یک روز در موردشون می‌خونم و بعد میبینم نمی‌فهمم و میگم من به درد این کار نمیخورم یا خیلی سخته. در صورتی که باید مرور کنی و تمرین کنی و خدا روشکر هوش‌مصنوعی آگاه هم اومده و میتونی از هوش مصنوعی برای واضح تر شدن مطالب و سوالات استفاده کنی و بعد می‌بینی که نتیجه میگیری.

    در مورد خلاقیت و تولید محصول هم همینطوره. مثلا من یک مدت با انرژی میشینم و ایده‌های مختلف رو ترکیب می‌کنم و ایده پردازی می‌کنم و میارمشون تر و تمیز روی کاغذ که اگه تو کسب و کار مد نظرم چنین ایده‌هایی رو اجرا کنم و چنین مسائلی رو حل کنم و چنین خدماتی رو تولید کنم میتونم یک پیشرفت عالی داشته باشم و خیلی هم احساسم خوبه ولی وقتی به عمل کردن به این ایده‌ها نگاه می‌کنم دلسرد میشم. چرا؟ چون انتظار دارم یک دفعه معجزه بشه و این اتفاقات بیفته یا یک دفعه مهارت‌های لازم برای اجراشون رو کسب کنم. در صورتی که نمیشه این کار رو کرد و موفقیت در اون حوزه یک پروسه هست

    البته یک اشکال دیگه‌ی کنترل ذهنی رو هم دارم و اونم این هست که وقتی فکر می‌کنم به اینکه اگر برم توی بازار و این ایده‌های عالی و مسئله حل کن رو هم اجرا کنم و کلی مشتری جذب کنم و ثروت هم بیاد، با گذشت زمان شاید نتونم ذهنم رو کنترل کنم و قوی باشم و بازار رو از دست میدم. انگار من همیشه یک ترسی دارم از اینکه توی یک سری حوزه‌ها موفق بشم و میگم بر فرض مثال موفق شدی و رفتی بالا، ولی بعدا میخوای چی کار کنی؟ شاید افراد بهتر از تو بیان و جات رو بگیرن و تو نتونی تو بازار بمونی. ترس از رقبا و کیفیت دارم. چرا؟ چون دقیقا در کسب و کار قبلی‌ای که داشتم نتونستم ذهنم رو کنترل کنم و با تکامل کیفیتم رو بالاتر ببرم و یک دفعه خواستم قدم بزرگ بردارم یا خیلی از مسائلی که بقیه حل کردن و باهاش جذب مشتری انجام دادن رو من انجام ندادم و بعد تصمیم گرفتم از بازار بکشم بیرون و این ترسه مونده در من که در کسب و کارهای دیگه هم شاید نتونی خودت رو قوی نگهداری و ذهنت رو توی کسب و کار دیگه مدیریت کنی و تکامل رو در نظر داشته باشی و اون وقت میخوای چی کار کنی؟ این باور رو دارم که موفق شدن راحته ولی موفق موندن سخته. چرا؟ چون خودم خیلی موفق شدم و شدم نفر اول ایران و چند سال هم حفظش کردم ولی نتونستم بالا بمونم و حالا این ترسه هنوز هست و اجازه نمیده که پرواز کنم. دلیل اینکه این ترس رو دارم این هست که وقتی توی کسب و کار داری به عنوان رتبه یک داری فعالیت می‌کنی خیلی مسائل بوجود میاد و مدیریت کردن این مسائل واقعا نیاز به یک کنترل ذهن داره که هم بتونی هر روز مسائل جاری رو هندل کنی و هم از یک طرف دیگه حواست به گذر زمان و کیفیتی که باید بالا بره باشی که بتونی توی بالاترین لول بمونی. دقیقا مانند بدنسازها هست. هم باید تمرکز روی این داشته باشن که هر روز تغذیه تمرین و خوابشون خوب باشه و از مسیر خارج نشن و هم حواسشون باشه به اینکه اگر میخوان نفر اول بمونن باید متدهای ورزشیشون رو و علمشون روی تمرین رو بالاتر ببرن و مهمتر از اون ذهنشون و فرکانسشون و احساسشون رو بهبود بدن تا نفر اول بمونن. البته شایدم این دیدگاه من ناشی از آگاهی‌ کمم باشه و شاید یک فرد دیگه طرز فکر بهتری داشته باشه که من بهش برخورد نکردم. تو حوزه‌های نظامی هم من همین رو دیدم. یک سری توانایی ها رو رو میکنن و آمادگی ایجاد میکنن برای مقابله با تحدیدها و داشتن بهترین عملکرد در عمل اما طرف دیگه به اینها بسنده نمیکنن و به فکر آینده و برتر ماندنشون هستن و دارن هر روز روی پیشرفت اونها کار میکنن و خیلی سلاح‌ها و پیشرفت های تکنولوژیکی رو پیش خودشون نگه می‌دارن تا وقتی که زمانش برسه رو کنن.

    موضوع دیگه بحث فراوانی ایده برای موفقیت هست. چقدر تحسین برانگیزه برام دیدن این خانمی که از فحش ها و دری وری هایی که بهش گفتن استفاده کرده و یک شعر و ملودی ساخته و بعد یک تنظیم جذاب هم روی اون به سبک خودشون ایجاد کرده و بعد اومده اون در برنامه امریکن گاد تلنت اجرا کرده و برنده شده. واقعا چقدر توانایی داشته از زاویه مناسب به رشد نگاه کنه و این کار جذاب رو انجام داده و شرایط رو برای خودش دگرگون کرده و خدا میدونه چقدر تعریف و تمجید به خاطر این کارش دریافت کرده که کل اون دری وری ها رو میشوره و میبره.

    من خودم یک باوری دارم و اونم این هست که وقتی یکی میاد بهم میگه کارت خوب نیست یا دوست نداشتم اولا نظرش برام مهم نیست که ناراحتم کنه ولی به بهود خودم فکر می‌کنم و به شکل یک فرصت در زندگیم بهش نگاه می‌کنم که این تضاد من رو رشد میده و میگم آیا میتونم ازش بهره ای ببرم و یک چیز مفیدتر و بهتر ارائه کنم؟ چند وقت پیش یکی اومد گفت این ویدیویی که گذاشتی چطور در اوبونتو بدون فیلتر وارد تلگرام بشیم به درد نمیخوره و تو باید یک راه مفیدتر ارائه میکردی که نکردی و من دیسلایکت میکنم. من یک راهکار ارائه کرده بودم که جواب هم میداد ولی نیاز به یک فیلترشکن دیگه داشت و مورد پسند این دوستمون نبود. سپس من یک راه کار ساده تر و بهتر پیدا کردم و در کانال یوتیوبم منتشرش هم کردم که این مسئله رو حل میکنه که این حاصله این باوره که حتی اگر یک کسی برخورد به ظاهر نامناسبی هم داشت به نفع تو هست و به پیشرفت کارت کمک میکنه و به سود تو هست و میتونی ازش استفاده کنی برای یک پیشرفت بیشتر.

    یک نکته دیگه ای که این فایل داشت این هست که اگر آدم های دری وری زیادی رو باهاشون برخورد میکنی به این دلیل هست که تو هم فرکانس هات دری وری هست ولی اگر آدم های زیادتری رو باهاشون برخورد میکنی که مناسب و خوب هستن یعنی فرکانس های تو خوب هستند. و در مورد یک دونه آدم بد هم حساس نباش و به کلیت آدم‌هایی که باهاشون برخورد می‌کنی نگاه کن.

    نکته دیگه هم این هست که در زندگی و روابط ات نباید دنبال آدم خوب باشی بلکه باید تمرکزت روی این باشه که روی خودت کار کنی و فرکانس‌هات رو بهبود بدی و وقتی قوی تر بشی به نسبت هم کیفیت روابط و آدم‌ها بهتر میشه.

    در مورد شریک هم کلا شریک گرفتن اشتباه هست. به قول یک دوستی اگر شریک گرفتن خوب بود خدا هم برای خودش شریک میگرفت که نگرفته. شریک گرفتن به معنای داشتن باورهای اشتباه و محدود کننده هست.

    باید به دنبال اصلاح باورها در بحث شراکت باشیم. یعنی اگر فکر می‌کنیم در کسب و کار توانمندی‌هایی رو نداریم باید به دنبال پول ساختن بیشتر باشیم تا کارمند استخدام کنیم و باهاش اون مسئله‌ای که از توانمندی‌هامون خارج هست رو حل کنیم. در بسیاری از موارد هم میشه که خودمون اون مسئله رو حل کنیم به خصوص با اومدن تکنولوژی خیلی مسائل رو میتونیم خودمون حل کنیم و وقتی به سوددهی بیشتر رسیدیم میتونیم کارمند بگیریم و بسپاریمش دست اون کارمند.

    در مورد اینکه فکر میکنیم اون فرد پارتی داره و من ندارم باید روی باورهای توحیدیمون کار کنیم، خلاصه باید نگاه کنیم به اینکه چرا فکر می‌کنم باید شریک بگیرم تا پیشرفت کنم؟ اگر نگران این هست که پول ندارم چطور فلان کار رو انجام بدم باید بگیم با امکانات فعلیت شروع کن و با کسب و کارهای کوچک تر شروع کن و اون پول رو بساز و بعد اون کاری که میخوای رو راه اندازی کن. یا برو یکجا کار کن پولش رو بدست بیار و بعد کسب و کار رو شروع کن. یا خیلی راه حل های دیگه.

    سپاسگزارم از خانم شایسته و استاد عزیز بابت اشتراک گذاشتن این آگاهی‌ها. خداقوت هم میگم به دوستان عزیزم که تا اینجای مطالب رو مطالعه کردن و امیدوارم به بهبود زندگیتون کمک کرده باشه.

    دوستتون دارم، امیدوارم که هر روزتون بهتر از دیروز باشه و خداوند در کنترل ذهن کمکمتون کنه که روندهای هر کاری رو طی کنید و نتایج عالی بگیرید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1057 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن درمسیر حق

    استاد سپاس گزارم بابت این فایل زیبا

    مریم جان عزیز سپاس گزارم بابت این سفر پرخیروبرکت و نوشته های بینظیر وتوضیحات عالی

    دقیقا حلقه ی گمشده ی تمام این کتاب های موفقیت و اساتید موفقیت همین تکامله و هنوزم هم ندیدم کسی مثل استاد روی این موضوع تاکید کنه

    که به نظرم مهم ترین حلقه ی گمشده ی هر شخصیه که میخواد لذت ببره از زندگیش ،شخصی که اول به این درک برسه که هدف از زندگی لذت بردنه و تنها وقتی که انسان درلحظه زندگی میکنه و به این درک میرسه که مقصدی وجود نداره و همش مسیره ،اونوخ خیلی راحت تر زندگی میکنه

    یعنی این تکامل به همه چیز مربوط میشه ،چیزی نیست که بگم تکاملش طی نشده باشه چه درجهت مثبت که وقتی خواسته ای داریم باید تکامل ما طی بشه تا به اون خواسته برسیم و چه در جهت منفی که وقتی یک عادت نامناسب رو شروع به انجام دادن میکنیم ،مثل سیگار کشیدن یا پرخوری یا یک ویژگی شخصیتی ناجالب ،یک روندی طی میشه و تکامل خودش رو طی میکنه تا به جایی دیگه اوار بشه رو سر شخص .

    و به جرات با توجه به مثال ها و الگوهایی که دیدم ،میگم که علت این همه فشار و زجری که اشخاص درمسیر رسیدن به خواسته ای به خودشون میدن به خاطر عدم درک قانون تکامل و تصاعده ،یعنی تکامل از یه جا به بعد تبدیل میشه به تصاعد ،اما اشخاص کمی هستن که درک کنن و با حال خوب این مسیر رو طی کنن (که اصن زندگی مسیره اقا نه مقصد رضا ) و خب به خودشون زجر میدن و به اون خواسته هر طور شده میرسن اما هیچ لذتی از مسیر نبردن و دو سه روز بعد هم اون خواسته عادی میشه مثل تمام خواسته های دیگه ،به همین دلیله که تاکید استاد بر اینه که برید دنبال عشقتون ،چون زندگی فراتر از یه ماشین و خونه و سالی دوسه بار مسافرته ، اصن اینا که مثل اب خوردن به دست میاد ولی خب که چی؟؟؟ دو سه روز بعد که چی ؟؟؟خیلی ادم اتیشی باشه برای اون رابطه و اون ادم ،خب اصن یک ماه دیگه که چی ؟؟؟

    وقتی شخص خواسته های خودش رو مقصد میبینه و بعد که میرسه میبینه که نه بابا زندگی جریان داره و مقصد این نیست و اصن هدفی که برای اون رابطه عاطفی داشته ،اصن از اول هدف درستی شاید نباشه بر این مبنا که اون رابطه رو مقصد دیده

    پس

    حرکت در مسیر علایق

    رعایت قانون تکامل

    ولذت بردن از مسیر ، تمام اون چیزیه که به ما احساس خوشبختی میده و به زندگی مفهوم میده

    ملت اصن اعتقادی به قانون تکامل ندارن

    یکی از دوستان بعد 6هف ماه غیبت یه هفتس باشگاه رو شروع کرده و رفتم باشگاه خوش و بش کردیم و اصن در کمال تعجب داشت میگف که رضا من مثلا اسکات رو اونموقع میتونستم 80کیلو بزنم ولی الان 20اینور 20اونور نتونستم بزنم ، یعنی درکمال تعجب داشت این حرفارو میزد ها و من هزاران برابر از تعجب اون داشتم تعجب میکردم ، بهش گفتم داداش این چه حرفیه تو میزنی ؟؟؟گف چطور گفتم بابا این همه مدته تو نیومدی ،من تمرین پا اگر یک جلسه بع هر دلیلی نتونم بیام هفته بعد به سختی وزنه هفته قبلی رو تکرار میکنم اونوخ تو 7ماه نبودی و الانم داری تعجب میکنی از اینکه بدنت اماده اون وزنه نیست؟؟؟

    اصن قشنگ کمک کرد این تجربه که این فایل رو و تکامل رو و نوشته های خانوم شایسته رو بهتر درک کنم ، اینکه این دوستم به خاطر عدم درک تکامل هم داشت خودش رو قضاوت میکرد ،هم داشت خودش رو تخریب میکرد و هم افسرده شده بود قیافش ، اینا همش داره میگه که اقا قانون تکامل باید رعایت بشه و اگر رعایت نکنی و انتظار بیجا از خودت داشته باشی دلسرد میشی ،اگر مقایسه کنی ،دلسرد میشوی

    اصن چرا مقایسه کنی ؟؟؟به چه علت ؟؟؟کم و بیش درگیر این ویروس شدم ولی اصن درک تکامل خیلی بهم کمک کرده که دلسرد نشم و بگم که هر کی یه مسیری رو داره میره

    اصن مقایسه کنم خودم رو با خودم دیروز رو با امروزم

    من نمیدونم اون شخصی که دارم خودم رو باهاش مقایسه میکنم از چه صفری شروع کرده ،چه باورایی داشته ،چه انگیزه هایی داشته

    من بیام باورهای خودم رو بسازم ،انگیزه های درست بسازم و مسیر خودم رو برم ، فارغ از اینکه ملت دارن چیکار میکنن و من سبک خودم رو داشته باشم و فارغ از اینکه ملت چه تعریفی از زندگی و موفقیت دارن ،من بیام تعریف خودم رو داشته باشم از موفقیت ،فارغ از سبک زندگی که سوشال مدیا داره تعریف میکنه ،انقد روی خودم کار کنم و از درون احساس لیاقت داشته باشم که سبک شخصی خودم رو برای زندگی داشته باشم و این مسیریه که باید طی کنم اگر میخوام خوشبخت باشم در دنیا و اخرت

    خدایا به من قدرت عمل به دانسته ها و این اگاهی هارو عطا فرما

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .

    درپناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    علی وزیری وصال گفته:
    مدت عضویت: 2746 روز

    به نام خالق هستی همان خدایی که هر لحظه بهمون نشانه و هدایت میده

    گام بیست و یکم | خانه تکانی ذهن گام به گام

    سلام و درود دارم استاد عزیزم و سلام ویژه دارم به خانم مریم شایسته محترم

    با تمام وجودم ازتون متشکرم بابت این پروژه زیبا و عالی که واقعاً تغییر داده وجود من رو و متشکرم از استاد عزیزم که وقت گذاشتم برای این فایل لایو

    بریم سر اصل مطلب و برداشت من از این فایل زیبایی که با وجود دیدمش و ازش برداشت کردم برای این مدارم

    چیزی که واقعاً وجودم از این فایل برداشت کرد و از خداوندم یاری می‌طلبم که بیان کنه اون رو

    انسان عجوله !!!!!!!

    دقیقاً ما اگر یک لحظه به رفتارمون

    به نوع غذا خوردنمون

    به نوع نوشتن یا دست خطمون نگاه کنیم

    اگر می‌خوایم عمیق‌تر نگاه کنیم یک لحظه نگاه بکنیم که در طول مسیر یا کار حتی یک کار خیلی ساده یا حتی رانندگیمون نگاه می‌کنیم چه احساسی داریم ؟!

    متوجه میشیم که کجای کار هستیم ؟!

    من شخصی هستم که می تونم اعتراف بکنم به شدت عجله داشتم توی کارم توی هر کاری حتی غذا خوردن حتی به نتیجه رسیدن و دلسرد می‌شدم و دقیقاً درسته استاد

    خوب چیکار باید بکنیم انسانی که عجوله و مسیر رو داره تند تند پیش میره به نتیجه‌ای نمی‌رسه یا اصلاً از مسیر دلسرد میشه چیکار باید بکنه

    رعایت قانون تکامل

    اول باید یاد بگیریم که چشم کسی رو نباید در بیاریم با کارامون با حرفه‌مون حتی با نتایج زندگیمون

    لذت ببریم حواسمون به این باشه که از هر کاری که می‌کنیم لذت ببریم حتی همین کامنت نوشتن !!

    اگر ما لذت می‌بریم لذت قلبی ، نه ادا اطفاری که خودمونو گول بزنیم بلکه احساس خوبی بکنیم بلکه ذوق کنیم توی هر کاری ما مسیرمونو داریم درست پیش میریم

    در مسیر باشیم اگه یه کارهای روتین داریم انجام میدیم از اون‌ها لذت ببریم و دست از نتیجه برداریم و به هدفمون نچسبیم ما داریم درست پیش میریم …!

    دقیقاً ریشه عجله کردن این هستش که ما خودمون رو با دیگران مقایسه می‌کنیم و از عدم لیاقت میاد از عدم عزت نفس میاد از این میاد که من می‌خوام خودم رو از دیگران بیشتر بدونم و خودم رو با دیگران مقایسه می‌کنم

    واقعا زمانی این گزینه از من قطع شد که من دست از مقایسه با دیگران کشیدم

    یعنی خودم رو با دیگران دیگه مقایسه نکردم نمی‌گم الان نیست ولی حواسم بهش هست و این باور خیلی کمرنگ شد این باور غلط مقایسه..

    در اولین مرحله ما اینو بدونیم که ما در مسیر خودمون هستیم و با کسی مسابقه نمی‌دیم جز با دیروز خودمون و با گذشته خودمون نقطه سر خط.

    مرحله بعدی با تکاملی پیش بری

    چیزی باشه که تکامل اجرا بشه در غیر این صورت ما از مسیر خارج می‌شیم چون تکامل نقطه مقابل عجله کردنه!!!

    و اگر عجله‌ای حتی در رانندگی داریم عجله در نوشتن داریم عجله در یه کاری داریم دقیقاً اینو بدونید که دارید پاتونو می‌ذارید روی مسیر عجله کردن یا عدم تکامل !!!!

    در وهله‌ی اول مسیر باید لذت بخش باشه ما باید از مسیر لذت ببریم و رسالت ما , لذت بردن از هر کاری در لحظه است و باید اون کاری رو بکنیم که عاشقشیم!!

    من چقدر جالبه من این شخصی که توی گات تلنتی که توی ویدیو دیدم این فردو تحسینش می‌کنم تنها دید و تنها نگرش این کار رو می‌کنه از کامنت‌هایی که حتی بهش هیت دادن و بهش منفی گفتن یک دید اون رو جدا می‌کنه ……..عاشق کارش باشه ، عاشق هدف و استعدادشه

    ما عاشق کارمون باشیم

    تاییدیه گرفتن از دیگران نباشه و عزت نفسش رو به تاییدی از دیگران گره نزنه واقعاً وقتی که ما به انرژی منبع متصل می‌شیم دیگه برامون مهم نیست که یا تعریفمون می‌کنند یا بهمون منفی میان یا چرت و پرت میگن ا به یک نیروی متصلیم که در هر لحظه داره ما رو هدایت می‌کنه !

    و با خودمون در صلح هستیم

    و اینجا من به شدت ذهنی مثبت نگر و دنبال راه حل بودن و در لحظه بودن و کسی که به قلبش گوش میده و هدایت‌ها رو گوش میده و لذت می‌بره شخصیه که فرصت‌ها براش بی‌نهایت می‌شه !!

    دقیقاً خودم همین تجربه رو دارم که وقتی عجله می‌کنم توی کاری وقتی منم منم می‌کنم تو کاری و به خداوند متصل نیستم و از هدایت‌هاش کمک نمی‌گیرم

    گند می‌زنم تو کار و اتفاقاًم عجله می‌کنم و فکر می‌کنم شاخ غول رو بشکنم همین ک دلیل محکم داره که فکر می‌کنم باید من مسابقه بدم فکر می‌کنم فرصت‌ها دیگه تمومه فکر می‌کنم که من عقب افتادم از دیگران حالا نقطه مقابلش

    وقتی من خودم رو در مسیر خودم بدونم باورهامون رو بپذیرم و شروع بکنم به عنوان یک بازی عزت نفسم کار بکنم آرام آرام حتی اگر هیچ راهی رو ندونم خداوند منو هدایت می‌کند به هدفم منو هدایت می‌کنه به سمت هدفم این درسته مسیره

    پس بیایم خیلی آرام آرام اول در این لحظه باشیم که چی تکامل خودمون رو طی کنیم بیایم در لحظه باشیم گر حتی هدفمونو نمی‌دونیم خودمون رو به انرژی منبع متصل کنیم و هر روز لذت ببریم

    باورتون نمیشه اون نیروی برتر چنان نشانه‌ها و چنان نیروهایی براتون می‌فرسته که خودتون توش می‌مونید باورتون نمی‌شه چنان ایده‌ای می‌گیرید که خودتون توش می‌مونید که حتی به عقلتونم نمی‌رسید اگر 100 سال فکر می‌کردید

    واقعاً از خداوند متعال سپاسگزارم که در این مسیر قرار دارم دقیقاً مسیری تکاملی و لذت بخش

    استاد امروز من خودم با یکی از هم فرکانسی‌هام همکلام شدم و باز هم به گزینه‌ای به نام تکامل و تمرکز رسیدیم و چقدر جالبه که به این نتیجه رسیدیم که بتونیم تجسم کنیم و با خودمون صحبت بکنیم اون نیروی درون اون شعله یا مشعل هدایتگر یا خدای یگانه به ما مسیر و قدم به قدم میگه

    کافیه که به اون ایده‌ها عمل بکنیم اون نهال رو آبیاری بکنیم اگر به ما گفت امروز این نقاشی رو بکش بریم بکشیم با لذت مرحله بعدی به ما گفته می‌شه

    اگر به ما گفت امروز ورزش کن و شروع کن و این کارو ادامه بده ادامه بدیم مرحله بعدی به ما گفته میشه

    در مورد مشورت کردن چقدر خوب گفتید استاد اینجا که همون صحبت کردن با خود یا با عزیز دلتون و بیشتر با خودتونه و حتی اون هم فرکانسی و انتخاب‌ها رو مثال زدید

    تجربه‌ای دارم که حتی قبل از اینکه قانون رو بشناسم و با شما آشنا بشم اونو اینجا می‌نویسم برای مرور برای خودم

    بعد از اینکه من درمان شدم با استفاده از تکرار عبارت تاکیدی و اون کتابی که خوندم که من این رو در داستان زندگیم هم تعریف کردم که جحور با شما آشنا شدم توی کتابخونه بودم باورتون میشه من به جایی رسید که با خودم یعنی با خود آیندم مشورت می‌کردم

    چجوری مشورت می‌کردم؟:

    میومدم وسط دفتر یه خط می‌کشیدم

    دقیقاً به شکل اهرم رنج و لذت

    سمت راست ون خط رو می‌نوشتم به نام علی وزیری وصال

    چپ اون هط رو شخصی که مقابلم نشسته به صورت پیش فرض جناب آقای وزیری و سال (5 سال آینده) بنده

    انگار یه فردی که خودم هستم و آینده منه داره به من نصیحتی می‌کنه من ازش می‌پرسم و به اون به من پاسخ میده

    خدا را شاکرم که وقتی صحبت می‌کردم با این فرد با اون شخصیت فرضیه درونی به من چیزهایی رو می‌گفت که اصلاً خودم هنگ می‌کردم یک فرد با تجربه‌ای که منو می‌فهمه منو می‌دونه چون از خودم هستش و حتی منو تجربه کرده و رفته و آینده منه و میگه که در این رفتار یا در این کار نباید این کارو بکنه یا این کارو باید بکنی

    واقعا خدا را سپاسگزارم که این فرد می‌تونه حالا فرد بزرگی باشه در ذهنمون مثلاً با یک فردی به نام داوینچی باشه و حتی با صحبت کردن با خودمون باشه خدا لابلای این گفتگوهای درونی اول اینکه باورهامون قوی می‌کنه ایده‌ها و هدایت‌ها را به ما می‌رسونه !!!

    خدا رو هزار مرتبه شاکرم که الان در بهترین شرایطم نسبت به مدارم و دارم لذت می‌برم و حتی این کامنت رو تایپ می‌کنم

    چون دقیقاً در مسیریم که دارم تکاملی جلو میرم و تسلیم هدایت قلبم میگم کامل هستم اما به شدت حواسم هستش که اون احساس خوبه باشه اون تمرکز باشه اون تکامله باشه

    نشانه تکامل لذت بردن از عمل به ایده‌هاست از انجام کارهاست و غیر از این میشه یه جور کلافه کردن خودمون و یا عدم تکامل

    با تمام وجودم ازتون متشکرم و سپاسگزارم که این فایلو برای ما گذاشتی و ازش استفاده کردیم و لذت بردیم و آگاهی دادی به ما و متشکرم از خانم شایسته که با تمام وجودشون تمرکز گذاشتند و این پروژه با ارزشی که میلیون‌ها قیمت داره و به عنوان یک دوره پر پیمون هستش اون هم با فایل‌های لایو حتی ما رو به سمت شخصیتی جدید برده و واقعاً استاد شخصیت من داره تغییر می‌کنه و تغییر کرده و ادامه داره

    شما رو به خداوند یگانه می‌سپارم و لذت بردم از این قسمت از زندگی و این کامنتی که می‌نویسم و درود می‌فرستم به وجود پاکتون

    شما را به خداوند یگانه می‌سپارم ثروتمند و سعادتمند باشین در دنیا و آخرت

    گام بیست و یکم

    28 مهر 1403

    علی وزیری وصال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    سلام به استادجان عزیزومریم خانم نازنین وخانواده خوب وقشنگم

    ردپای گام 21

    استادجانم صحبت هاتون راجع به رفع دلسردی خیلی امیدوارکننده وجذاب بود.بامنطق های درستی توضیح دادید که بایدچیکارکنیم وچطور محکم قدم برداریم.اینکه میبینم ی جاهایی شما ازخودتون مثال میزنیدکه شماها چه نقص هایی داشتید و چطور حلش کردید امیدم به ادامه مسیربیشترمیشه وپیش خودم میگم چه انسان شریفی هستند استاد که خودشون رو تافته جدابافته نمیدونن ونقص هایی رو که داشتن عنوان میکنن و ما دیگه خودمون رو دربوته مقایسه نمیزازیم وحس نزدیکی بیشتری باهاشون میکنیم.

    مورد بعدی که برای من بلد شد جواب ی سوال بزرگم رو باز سرموقع گرفتم:

    اونجایی که گفتیدمن انتخاب آدمها موموقعیت ها توبرنامم نیست و برنامم رو درست کردن وبهترکردن خودمه که جهان هم وقتی میبینه من آدم بهتری شدم آدمهای بهتری رو سمت من میاره‌.گره ذهنی بزرگی رو باکلامتون برام بازکردید.

    استفاده ازقوانین به عنوان مشورت یکی ازبهترین پیشنهاداتی بود که توی این مدت شنیده بودم.دارم خودم رو بیشتر عادت میدم بابت صحبت کردن با خودم چون باعث میشه بیشتر سکوت کنم وبه نتایج بیشتری برسم.

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 666 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام فراوان

    استادعزیزم بی نهایت بابت این فایل باارزش ازتون سپاسگزارم

    بنده چندروزی هست تمام تمرکزم روگذاشتم برای حل مسئله ای که فکرم رودرگیرکرده که اون هم باتوضیحات این فایل اوکی شد

    خداراشکرمیکنم که شمااستادعزیزوبی نظیرروجلوی راه بنده قرارداد

    استادبنده هم چندسالی هست درکارهام شریک نمیگرم وتکاملی باصبروحوصله کارهاموپیش میبرم خداروشکر

    وخواستم این موضوع روهم به خودم دراولویت اول بگم وهم به دوستان عزیزیکی ازمهمترین قوانین جهان قانون تکامل هست پس عزیزای دلم توهرکاری حوصله کنید وصبرداشته باشیدطبق تکامل هرکاری سرموقعش اوکی خواهدشد،همین

    دوستون دارم وبه خالق یکتا انرژی بی پایان میسپرمتون

    یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: