live | به جای تکنیک جدید، "اصل" را دوباره تکرار کن - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای مهربان

اینکه ما دنبال چیز جدید هستیم واقعا یک باگ ذهنی هست که باعث میشه کلی انرژیمون جاهای مختلف هدر بره به جای اینکه انرژی رو بگذاریم روی عمل کردن به اصل که نتیجه میده. من هم باتوجه به مسائلی که تو زندگیم دارم این فریب رو خوردم که تو زندگیم به یک مسئله ای برخوردم، بعد به جای اینکه از قوانین و اصل استفاده کنم برای حل چالش در دام ورود به حوزه‌های جدید رفتن افتادم. و با همین لایو دیشب یک بازنگری کردم و اومدم کل سیستم و موبایل‌ام رو و حتی مرورکش و کش مرورگرم رو از موارد متنوعی که واردشون شده بودم پاک کردم تا لحظه‌ای تمرکزم رو جای دیگه نگذارم. واقعا از خدای مهربون و استاد عباس منش که هربار با مطالب فوق العادشون کلی ما رو از حاشیه‌های اضافی دور می‌کنن سپاسگزاری می‌کنم. از دیشب تا الان قدم به قدم حتی بوکمارک‌های اضافه‌ای که داشتم رو حذف کردم. تمام ویدیو‌ها فایل‌های صوتی پی دی اف هایی که داشتم رو مورد بررسی قرار دادم و هرچیزی که در حوزه موفقیت غیر از مطالبی بود که استاد گذاشته رو پاک کردم، با اینکه نجواهایی داشتم که این مطالبی که داری حذف می‌کنی قسمتیش بهت نتیجه داده چرا این کار رو انجام میدی؟ گفتم من رفتم تو حاشیه ولی استاد تمرکزش کاملا رو اصل هست و نتایجشم گویاست و من هم درسته شاید یک سری مطالب کمک کننده داشتم ولی میام همه رو حذف می‌کنم و دوباره از اول تمرکزم رو اصلاح می‌کنم با همین اگاهی هایی که استاد گذاشته و بارها اعتماد کردم و نتیجه گرفتم، به خودم این اطمینان رو میدم که دارم در مسیر درست حرکت می‌کنم حتی اگر مواردی باشه که اصل باشه و من حذف کرده باشم هم اگر واقعا اصول باشن بدون شک دوباره هدایت میشم بهشون خود به خود همانطوری که استاد گفت شما در مسیر درست حرکت کن خود به خود همه چیز درست میشه هدایت میشی و من این بها رو برای کسب این اطمینان پرداخت کردم. کتاب‌های فیزیکی که داشتم رو کلا در کارتن بسته بندی کردم گذاشتم در انبار. و گفتم بگذار یکبار دیگه تمرین کنم که به اصل برگردم.

خب من هم چالش هایی رو مثل همه دوستان در زندگیم دارم که به نظرم باعث شد کمی از اصل دور بشم، مثال میزنم مسئله ی من این بود که احساس کردم که بدن و ذهن من از نظر انرژیکی خیلی وضعیت مناسبی نداره، یعنی من در دوره‌ای قلبم رو احساس نمی‌کردم، یا ذهنم اونطور که باید و شاید انرژی درست عمل کردن نداشت – منظورم این نیست که ذهنم درست فکر نمیکرد نه منظورم این هست که اون توانی که باید در ذهن باشه برای اینکه با کیفیت عمل کنه نداشتم بسیار ضعیف و کوتاه می تونستم پیشرفت کنم – یعنی انگار اون انرژی ذهنی و اون انرژی ای که توی وجود آدم باید باشه تا بتونه در مسیر اهدافش با قدرت حرکت کنه و با تمرکز حرکت کنه رو نداشتم، یا اونطور که باید وقتی سپاسگزاری می‌کنی به احساس قلبی و خوب برسی نیست (بارها میشنیدم استاد میگه من سپاسگزاری میکنم قلبم باز میشه اما من با اینکه تمرین انجام میدادم به این حس عمیق نمیرسیدم به صورت پایدار، نه یکبار نه دو بار کلا نبود و خیلی برام سوال شده بود داستان چیه چرا با اینکه تمرین می‌کنم به حس عمیق و قلبی نمیرسم کجای عملکردم رو بایستی درست کنم، ولی یک موقع هایی هم هست بدون اینکه تمرین خاصی کرده باشی با همون یکبار کلی حست خوب میشه و اینها برای من سوال بود که چرا این اتفاقات می‌فته چرا با اینکه عملکرد یکسانه ولی نتیجه اونجوری که باید نیست این وسط من کجای کار رو باید اصلاح کنم، بعد به جای اینکه شک کنم به عملکردم نسبت به اجرا کردن اصل اومدم و رفتم دنبال یادگیری یک سری موضوعاتی مثل همین مواردی که استاد گفت چاکرا درمانی و انرژی درمانی و انرژی چی و این داستان‌ها که برم ببینم باید چی کار کنم این انرژی به من برگرده. و خب به همون اندازه که با موارد عجیب و غریب رو به رو می‌شدم و از اصل دور می‌شدم. تا اینکه به اصل برگشتم و از قانون ارزش تضاد استفاده کردم و مثلا یکی از اون مواردی که با اجرای اصل بهش رسیدم بحث نفس کشیدن صحیح بود که با اینکه استاد فقط در یکی از فایل‌های آرامش در پرتو اگاهی بهش اشاره کرده یا حداقل من فقط در این فایل دیدم خیلی بهم کمک کرد، چرا که فهمیدم که مخصوصا ماهایی که تمرینات زیادی انجام میدیم داریم از ذهنمون و سیستم انرژیمون بیشتر استفاده می‌کنیم نسبت به سایرین بنابراین بایستی برای سیستم انرژیمون هم برنامه داشته باشیم و اون رو با قوانینی که داره اصلاح کنیم. یکی از اون موارد تنفس صحیح هست، اغلب خیلی از ماها تنفس سطحی داریم که باعث میشه که اکسیژن کافی و انرژی کافی به مغز و ذهن نرسه و انرژی کاملی رو دریافت نکنیم. به این نتیجه رسیدم که هوای تازه و انرژی خورشید در طلوع و غروب، حضور در طبیعت خیلی به ما کمک می‌کنه در کسب انرژی مثبت برای ادامه مسیر و امورات زندگیمون و این چیزی هست که استاد هم به شدت اجراش می کنه با اینکه تمرین خاصی در موردش در فایل‌ها نداده. البته در کتاب رویاهایی که رویا نیستند استاد در فصل عواطف و احساسات یک تمرینی رو گفته که هر مکانی که احساستون رو خوب می‌کنه یادداشت کنید و برید در اون مکان‌ها بیشتر حضور پیدا کنید، هر مدل بدنی ای که بهتون احساس خوبی میده رو اجرا کنید تا به احساس خوب برسید و همه‌ی اینها درست و عالی هست و فکر می‌کنم کل داستان رو بیان کرده اما خیلی کلی بوده و برای شخص من کافی نبوده. یعنی من به این نتیجه رسیدم که هر روز باید برنامه داشتم باشم برای این موضوع. بایستی در این حوزه انرژی تمرینات بیشتری رو انجام بدم تا بتونم با کیفیت تر عمل کنم.. چرا که به شدت این چالش رو احساس کردم که من به جای اینکه ماهر تر بشم قوی تر بشم به دلیل کمبود انرژی عملکردم داره ضعیف تر میشه و خب خداروشکر الان دوباره تمرکزم رو میگذارم روی اصل و هدایت میشم به انچه که باید یادبگیرم برای اینکه در مسیر خواسته هام با قدرت حرکت کنم. یک درخواستی هم از استاد دارم که باتوجه به اینکه شما از نظر انرژیکی عالی هستید و چقدر من تحسینتون کردم دوره‌های یکساله برگزار می‌کنید و یعنی نه تنها کلی آموزش میدین و نه تنها کلی یادمیگیرید و به خودتون چیزهای جدید یاد می‌دهید و کلی کامنت منتشر میکنید کارهای روزمره رو با انرژی پیش میبرید و کلی در همه جنبه ها پیشرفت می‌کنید به ما هم کمک کنید که چه اقداماتی رو باید انجام بدیم تا از نظر انرژیکی به سطح بهتری برسیم تا انرژی کافی برای حرکت کردن در تمام جنبه‌ها رو داشته باشیم. عاشقتونم و امیدوارم که در تمام جنبه ها پیشرفت کنید و اتفاقات عالی براتون بیفته استاد و دوستان عزیزم. محمدصادق.