live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز - صفحه 11

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    گام هجدهم

    نکات مهم این فایل

    1.تا وقتی که باور نکنیم که کاری که میخوایم انجام بدیم نتیجه نده که شروع نمیکنیم اگه قدم برمی‌داریم اگه حرکت می‌کنیم یعنی باور داریم که جواب میده

    2.همیشه تو زندگی توی هر زمینه ای باید بگردیم اصل و اساس و پیدا کنیم و طبق اون عمل کنیم و تا جایی که میتونیم از حواشی و فرعیات و چیزهایی که به جز گمراهی کردن ما سودی برای ما نداره دوری کنیم

    3.اگه در مسیر درست قرار بگیریم خداوند همیشه مارو هدایت میکنه لازم نیست ما کار خاصی انجام بدیم و تقلا کنیم زجر بکشیم

    اگه ماسعی کنیم در هر شرایطی ذهن مون کنترل کنیم اگه سعی کنیم توجه کنیم به زیبایی ها و نکات مثبت اگه به مسائل از زاویه ای نگاه کنیم که به احساس بهتر برسیم اگه مدام در طول روز حس سپاسگزاری بخاطر داشته ها و نعمت ها داشته باشیم لاجرم هدایت میشیم

    اونچه که نیاز داریم و به ما کمک میکنه به سمتش هدایت میشیم

    آدمهای درست،ایده های درست وارد زندگی ما میشه

    فقط کافیه تمرکز و توجه مون روی اصل و اساس زندگی باشه چیزی که به کمک میکنه.

    خدایا شکرت که امروز هم در مدار دریافت این آگاهی های ناب قرار گرفتم

    در پناه حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سبحان گفته:
    مدت عضویت: 782 روز

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته گل

    سلام به دوستان همفرکانسی

    چه زیبا و پر از آگاهی بود این فایل اینقدر خوب استاد توضیح میدن که دیگه فضای برای کامنت گذاشتن بنده نمی‌زارن

    در توضیحاتی که استاد میدادن وقتی رسیدن به این جمله که

    وقتی در مسیر درست قرار بگیری هدایت میشوی ناخودآگاه به انجام کارهای درست

    و

    وقتی در مسیر درست قرار بگیری لاجرم انسان های مناسب در مسیرت جهان قرار میده

    ریشه این صحبت که بعضی از دوستان به دنبال اینن که گروه عباسمنشی تشکیل بدن و نمیدونم کارهای این چنینی کنن

    شاید برگرده به دوران مدرسه که قبلاً میرفتن خونه همدیگه باهم درس می‌خوندن

    من خودم به شخصه چندین بار این حالت رو تجربه کردم در دوران مدرسه اونم به اصرار دوستام وقتی دبستان بودم

    هروقتی میرفتم خونه دوستام یا میومدن که باهم درس بخونیم یه کلام هم من نمی‌تونستم درس بخونم و اصلا هم موضوع کتاب رو متوجه نمیشدم

    و مجبور بودم هر وقت دوستم می‌رفت خونشون دوباره خودم تنهایی بشینم بخونم

    الان استاد هم همینو میگفتن توی این فایل که تنهایی بشینیم روی خودمون کار کنیم آگاه ها رو که داریم نکاتو هم استاد که دقیق میگن پس فقط یه وقت گذاشتن میخواد که اگه وقت بزاریم روی خودمون کار کنیم

    نتایج بصورت باور نکردنی عالی میشه و اتفاقات نابی میوفته توی زندگیمون که حتی فکرشم نمی‌کردیم

    خدارو شکر که لایق شنیدن این آگاهی ها شدیم و روی خودمون میتونیم کار کنیم تا اتفاقات زیبا تری رو تجربه کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سبحان گفته:
    مدت عضویت: 782 روز

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته گل

    سلام به دوستان همفرکانسی

    چه زیبا و پر از آگاهی بود این فایل اینقدر خوب استاد توضیح میدن که دیگه فضای برای کامنت گذاشتن بنده نمی‌زارن

    در توضیحاتی که استاد میدادن وقتی رسیدن به این جمله که

    وقتی در مسیر درست قرار بگیری هدایت میشوی ناخودآگاه به انجام کارهای درست

    و

    وقتی در مسیر درست قرار بگیری لاجرم انسان های مناسب در مسیرت جهان قرار میده

    ریشه این صحبت که بعضی از دوستان به دنبال اینن که گروه عباسمنشی تشکیل بدن و نمیدونم کارهای این چنینی کنن

    شاید برگرده به دوران مدرسه که قبلاً میرفتن خونه همدیگه باهم درس می‌خوندن

    من خودم به شخصه چندین بار این حالت رو تجربه کردم در دوران مدرسه اونم به اصرار دوستام وقتی دبستان بودم

    هروقتی میرفتم خونه دوستام یا میومدن که باهم درس بخونیم یه کلام هم من نمی‌تونستم درس بخونم و اصلا هم موضوع کتاب رو متوجه نمیشدم

    و مجبور بودم هر وقت دوستم می‌رفت خونشون دوباره خودم تنهایی بشینم بخونم

    الان استاد هم همینو میگفتن توی این فایل که تنهایی بشینیم روی خودمون کار کنیم آگاه ها رو که داریم نکاتو هم استاد که دقیق میگن پس فقط یه وقت گذاشتن میخواد که اگه وقت بزاریم روی خودمون کار کنیم

    نتایج بصورت باور نکردنی عالی میشه و اتفاقات نابی میوفته توی زندگیمون که حتی فکرشم نمی‌کردیم

    خدارو شکر که لایق شنیدن این آگاهی ها شدیم و روی خودمون میتونیم کار کنیم تا اتفاقات زیبا تری رو تجربه کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    روح اله گفته:
    مدت عضویت: 2214 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته محترم و دوستان هم فرکانس ام.

    بیان این مطالب سراسر نکات زیباو کوچکی هست که گوش دادن بارها و بارهای آن خالی از لطف نیست.

    ابتدای امر در مورد مباحث دورهمی و توی جمع دوستان بودن رو بیان کنم ابتدای امر من مدام گوش می کردم سکوت و تعامل اما اقدامی توش نبود، چون که فقط شنونده بودم البته خالی از حقیقت گاهی اوقات هم یه اتفاقاتی زیبا در جهت و راستای فرکانس من بود اما آنقدر به حاشیه ها ی دیگران الخصوص خانواده ام گوش میدادم که مدت هاست سکوت کرده ام، سکوت کردن من به معنی دچار سردرگمی فکری شده ام حالا پدرم میگه من باید استقلال داشته باشم باید این کارو کنم با چند تا کار با هم انجام بدم بعدم لا به لای خر بار ها کار نکرده و هدف های مثلا مهم که می خواستم انجام بدم له میشدم و خسته میشدم البته لا به لای اون اتفاقاتی نا خوشایند که البته به قول استاد پاشنه های اشیلم نشان میداد رخ می‌داد اتفاقاتی که با اتاق بودن و نوشتن داشته ها بود شکر گذاری می کردم اما توی خانه بودن و بی تفاوت بودن در خانه پدر و مادر امری بی بدیل بود چون باید به نوعی دخالت یا وارد ناخواسته هاشد البته بیان کردم لا به لای اتفاقات گاهی اتفاقات خوب رخ می‌داد اما بودن در محیط متشنج که باید اعلام نظر می کردم گم میشد یا فراموش میشد که این امر من را به پایین آمدن پله های فرکانس ام میشد.

    راجب مبحث ساده نگری و داشتن زندگی ساده باید بیان کنم این روند البته از دید من یک طرز فکر مثبت هست چرا که ازدغدغه نظر دیگران به دوری و چیزی است که همیشه توی همه دوران بوده و هست و از مد نمیفته من آدمی ام لباس های ساده موهای ساده و کلا تیپ ساده ای که مورد انتقاد دیگران بوده و هستم اما میدونم در کمترین زمان زودترین بهره وری دارم و زمانم صرف کارهای مهم تر می گذارم.

    البته توی دوران پر تنش خودم وقتی نگاه می کنم میدیدم زمانی که می تونستم به کارها از دید سادتر نگاه کنم خیلی از کارها به نحوی رخ میداد که به درازا و طولانی نمیشد یکی از این مباحث مبحث اتمام درس و دانشگاهم بود که وقتی توی تنش بودم توانای کنترل ذهن رو نداشتم و می خواستم چند کار به تنهای انجام بدم که دست آخر هیچ کدوم از کارها به سرانجامی که خودم می خواستم نمیشد. مبحثی که استاد مطرح کرده اند راجب این که اگر ما در مسیر درست باشیم پول به دنبال ما می آید بارها و بارها رخ داد برای من، من جز اون دسته افرادی بودم که کارها و حرفه های متفاوتی رو تجربه کرده ام به خاطر داشتن استقلال مالی، کارم و فکرم خوب بود چون وقتی می خواستم از اون کار به هر دلایلی می آمدم بیرون صاحب کار من با حقوق بالاتر می خواست از تصمیم منصرفم کنه اما به هر دلیلی می آمدم بیرون.

    ختم کلام را بیان می کنم.

    مشکل من و امثال ما این بوده و هست که مدتی کار می کنیم که با کار کردن کم کم پاشنه های آشیل خوشون نشون میدن و کم کم با ذهن شلوغی و پراکندگی ذهن از مطالب استاد دور میشیم و کی بشه با تنبه های که دنیا انجام میده روی ما مجددا بر می گردیم باز روز از نو روز از نو من محصولات استاد خریداری کرده ام و از مطالب رایگان استفاده کرده ام اما می بینم من همچنان اندر خم یه گوشه ام که نیازمند استمرار، استمرار، استمرار به آموزه‌های استاد و عمل به آن است و نوع نگاهمان را به مشکلات یک نگاه ساده تر کنیم و به دور از هر گونه ترس و اضطراب و با طی کردن پله های فرکانس های خودمان را طی کنیم هیچ چیزی نه یه شبه به دست میاد و نه یه شبه از دست میره.

    این مطالب نشانه ای باشد که بدانم در کجا بوده ام و در چه درجه ای از پیشرفت و موفقیت رسیده ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم

    سلام به استادعزیزم ومریم جانم

    سلام به دوستان خوبم

    خداجونم سپاسگزارم بخاطر وجود این سایت توحید که چقدر هدایتگرم بوده وهست درمسیر زندگیم.

    خداروصد هزار مرتبه شکر که به این درک رسیدم که باید به صورت متداوم وپیوسته روی خودم وباورهام کار کنم.

    اوایل که شروع کردم بکار کردن روی باورهام فقط فایلها رایگان رو دانلود میکردم وهروز گوش میدادم هنوز تو فرکانس کامنت خوندن وکامنت نوشتن نبودم

    اینقدر این فایلها به قلب ودلم مینشست اینقدر بهم آرامش میداد که دوست داشتم در خلوت خودم به فایلها گوش بدم وهیچ وقت دوست نداشتم در مورد این موضوع ها با کسی صحبت کنم.

    از همون لحظه شروع تا بحال آهسته وپیوسته اومدم جلو وخداروشکر هیچ وقت از مسیر خارج نشدم

    خداروصدهزار مرتبه شکر که سعادت حضور دراین مسیر الهی رو داشتم ودارم.

    قانون اینه که اگه من خوب روی باورهام کار کنم وبه قانو عمل کنم خداوند هدایتم میکنه به مسیر درست، ثروت ونعمت هم وارد زندگیم می‌شود.

    بنابراین من باید با تمام وجودم روی نکات مثبت وزیبایی های اطرافم توجه داشته باشم وسپاسگزار نعمتهام باشم

    احساس خوب =اتفاقات خوب

    سپاسگزارم استاد عزیزم مریم جانم انشاالله همیشه شاد وسالم ثروتمند باشید.

    برای تمام دوستانم دراین سایت الهی آرزوی رشد وپیشرفت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    سبلام به استاد عزیز و دوستان همفرکانسیم

    مباحثی که من فهمیدم باید انجام بدم برطبق قانون

    همون کبوتر با کبوتر این کارای پایین بود

    مدتی بود تولید محتوای اضافه میکردم به این بهونه که ویدیوهام بیشتر دیده بشن و مشتریهای بیشتری داشته باشم که اتفاق خاصی هم نمیافتاد

    یه چند وقتی این کارمو متوقف کردم

    چون براساس این صحبت بود که فعال باش تا ملت تو رو یادشون نره

    این کارو که متوقف کردم و نشستم و ایده های کارمو زودتر اجرا کردم

    من در هرصورت چون عاشق کارمم ایده هامو انجام میدم ولی باورای اشتباهی مثل همون باور بالا باعث میشن من دیرتر این ایده ها رو انجام بدم

    چون وقتمو هدر میداد اون باور بالایی

    نتیجه چی شد هر کار جدیدی که ساختم فروش رفت

    هنوزم دارم این تولید محتوای اضافه رو بهش بیتوجهی میکنم و ایده هایی که قشنگ میفهمم درسته رو انجام میدم که باز هم منجر شد من محل کارمو ارتقاء بدم چون وقت بیشتری داشتم چه از لحاط فکری چه از لحاظ زمانی

    چیز دیگه ای که فهمیدم من از یک سال و نیم پیش نمیدونم چرا هی زور زدم تا با پارتنرم بحث ازدواج زودتر صورت بگیره. ، حالا خداروشکر درگیری بت بیرونم نداشتم

    ذهن خودم درگیر بود

    درگیر انتطارات بیجا از هزاران نفر

    چون فکر میکردم من دیگه باید پیش آدمای بهتر باشم و این ناعدالتیه که من هنوز همون محیط قبلی رو دارم ، که فهمیدم با این جلسه که بله تو یه سری تغییرات ایجاد کردی ولی اگر هنوز همونجایی ، یا هنوز درست حسابی اونطوری که میخوای پول نمیسازی باید بیشتر تغییر کنی ،از لحاظ شخصیتی

    یکی از این تعییرات که توی تک به تک جلسات خانه تکانی دارم بهش برمیخورم سپاس گزار بودنه

    به عناوین مختلف من نمیدونم حس میکنم شما فقط دارین در مورد سپاس گزاری حرف میزنین

    برنامه ای که چند روزه شروعش کردم اینه که آخر شب و اول صبح تایم بزارم برای سپاس گزاری بزارم جزو روتینم

    این تمرین عملیه ایه که همش داره تکرار میشه برام

    منم دارم سعی میکنم واقعا تو طول روز حواسم باشه با این موضوع

    یه موصوع دیگم دیروز برام پیش اومده بود که از خدا خواستم هدایت بشم که ببینم راه درست چیه ، یکی از دوستانم اصرار داشت بریم توی خونه هایی که تبدیل به هتل و کافه شدن نقاشی کنیم یا بریم هتلها جاهایی که ادمای ثروتمند تر هستن تا بتونیم سفارش بگیریم و پول بسازیم

    من قبلن این ایده رو مشابهش رو انجام داده بودم ولی برای این بود که ترسم بریزه از اینکه خودم رو یک هنرمند معرفی کنم و هر بار به یه سری ایدا های متفاوتی هدایت میشدم ، اون زمان ادف من فروش نبود ، هدفم ریختن اون ترسه بود و عمل به ایده هام

    بعد من دیروز گفتم خدایا من میدونم مشتری توی جای خاص نیست ، مشتری خودش باید بیاد ولی انگار که میخواستم مطمین بشما ، هدایت خواستم و فهمیدم بله اون دوست من الان این ایده مناسبشه

    ولی برای من چی؟

    اصلا من حال میکنم تو خونه پشت میز کارم بشینم و اونچیزی که خودم میخوام رو درست کنم و رو باورامم کار کنم که مشتری ای که درک میکنه ارزش کارمو خودش بیاد

    نه اینکه من برم توی جاهای به خصوص که تازه اگر بخرن یا نخرن

    اون ایده برای من وقت تلف کنیه ، به دردم نمیخوره

    اگر من دنبال مشتری مناسبم

    دنبال درامد مناسبم

    دنبال مخاطبای مناسبم اونا میان اگر من رو شخصیتم کار کنم و دنبال مقایسه کردن خودم و عر زدن و شکایت کردن از وضعیت الانم نباشم

    و یه سری صحبتهای کوچیک دیگه که حس میکنم نباید بنویسمشون ولی برای خودم تو دفترم نوشتم

    و البته این موصوعم هست

    منم دنبال بچه های عباسمنشی نبودم خودشون به سمتم میومدن و یه سری از دوستایی که نتایج خفن گرفتن تو سایت و نمیگن رو من پیدا میکردم به هر طریقی و یه سریاهاشون صحبتهایی میکردن و به گوشم میرسید و کلی از کجفهمی های من رفع میشد ولی من از یه جایی به بعد مدت کوتاهی وابسطه شدم که این ادما میتونن کج فهمیهام رو بگن که وقتی فهمیدم اینطوری شدم دیگه سعی کردم سراعی از صحبتهای اون دوستان نگیرم

    و تامام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    مهدی حکمتی گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم

    من عاشق همچین بحث‌های توحیدی و هدایت هستم. 2 روز پیش توی جمع دوستانم بودم. یکیشون گفت با تهیه کننده کارمون رفیق شیم ما رو توی کارهای دیگه ببره. با اون یکی بازیگر کارمون رفیق بشیم از اطلاعات و سواد سینمایی و تئاتریش بهمون بگه. با اون یکی رفیق بشیم فیلم تئاترهای خفنی که داره رو بهمون بده و . . . بعد من گفتم من اینجوری‌ام که هیچوقت برای رفیق شدن با کسی زور نمیزنم، خودش خودبخود اتفاق میفته. یکیشون قبول نمیکرد و یه سوال جالبی ازم پرسید. گفت الآن مثلا خودت پیام ندادی به استاد (کارگردان کارمون) که توی این کار باشی؟ من هیچ جوابی بهش ندادم چون گفتم نکنه استادمون که توی جمعمون هم بود درک نکنه جوابمو و ناراحت بشه. اما جوابم رو به شما عزیزان میگم. من الآن توی این 3تا کاری که با استادمون که کارگردان کارمون هم هست داشتم، هیچوقت من نرفتم دنبالش که ازش بخوام منو توی کازش راه بده. من همیشه سعی کردم کارم رو به درستی انجام بدم و اخلاق درست و حرفه‌ای داشته باشم و روی باورهام هم که کار میکردم و عین 3تا کار رو خود استادمون بهم گفت که برم توی پروژه‌اش. اما خیلی از دوستام رو دیدم که مدام درخواست میدادن به استاد و استاد خیلی کلافه میشد. و انصافاً خیلی به خودم افتخار کردم. که من آویزون کسی نبودم. دنبال ترفندی نبودم. خودم بودم و خدام و خدام منو هدایت کرد به جاها و موقعیت‌ها و ایده‌ها و آدم‌های مناسب.

    وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَهً لِیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا | و آنان غیر از خدا، معبودانی را برای خود برگزیدند تا مایه عزّتشان باشد!

    کَلَّا . . . | چه پندار خامی . . . (سوره مریم آیه 81 و 82)

    خدا باید همه چیز رو برامون درست کنه. حالا اگر این وسط نیاز باشه کسی بهمون کمک کنه یا کاری برامون بکنه خدا خودش هدایت میکنه. نیازی به زور زدن ما نیست.

    ان‌شاءالله همیشه همه‌مون به فضل خدا شاد و موفق و خوشبخت باشیم.

    خدایا صدهزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    مریم عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1821 روز

    سلام و صد سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و خانواده عزیزم،

    تمرکز که روی اصل باشه ، خداوند من را هدایت میکنه به اون چیزی که من احتیاجش دارم، اتفاقا خداوند خوب میدونه که من به چی احتیاج دارم

    ، اون ایده ای که به درد من میخوره،

    آن آدمی که برای رسیدن من به اهدافم کمک میکنه میاد در کنار من

    اون مکانی را که من باید برم هدایت میشم و میرم

    و تمام اتفاقات که برای من خوبه که بیافته، در زمان مناسب برام می آفته

    اخه چرا نگران باشم

    من کی هستم ، من تقسیم کار کردم با خدا،

    هر چی بگه میگم چشم ، من را هدایت میکنه به اون بیل مکانیکی ، به اون لودر،

    تازه هر موقع من آماده دریافتش باشم ، هدایت میکنه

    اصلا هم نگران نیستم

    زندگی خود من، تمام لحظاتش نشان میده و گواه است که خدا هوامو داشته و هیچ وقت تنهام نگذاشته و همش داره بهم میگه چکار کنم

    اخه چرا نگران باشم، چرا منتظر باشم

    من خواسته ام را گفتم، و بعد دیگه تمرکز میکنم روی کاری که سمت منه را انجام بدم تا قدم بعدی بهم الهام بشه

    من خیلی تجربه دارم، از هدایت های خدا

    اون آدم مناسب قشنگ در زمان مناسب، مکان مناسب اومدم تو زندگیم ،

    بعدش در زمان مناسب ، مکان مناسب هم از زندگیم رفت بیرون

    هر آدمی که میاد تو زندگیم، لذتش را میبرم، درسش را میکیرم، رشدش را میکنم،

    به خدا همش هدایت میشم که چه موقع چه کار کنم

    من از اون آدم‌هایی هستم که به خوش شانسی معروف هستم و دلیلیش را خودم میدونم

    چون هدایت را می شنوم و عمل میکنم،

    نمیپرسم چرا؟ این همه مسیر را رفتیم ، وسط کاره، وقتی بهم گفت تمامش کن، بدون معطلی تمامش میکنم

    البته شیطان هم کار خودش را میکنه ولی من سعی میکنم کلام الله را بالا ببرم،

    و راضی هستم ، راضی

    حالم خوبه و پیش میبرم زندگی ام را

    من هر روز از ندا میخاهم که خدایا من را به اصل هدایت کن، میگم خداجونم ،

    خواسته من آزادی زمانی، آزادی مکانی و آزادی مالیه ، حالا بهم بگو امروز چکار کنم،

    و هدایت میشم، و من عمل میکنم،

    و البته اطرافیان شوکه میشن از رفتار و اعمال و افکار من،

    ولی بقیه ای در زندگی من وجود نداره،

    دیگران وجود ندارن،

    من خودم هستم و باید خودم زندگیم را بهتر از روز قبل کنم، همین

    مسابقه هم با هیچ کسی ندارم ،

    اخه مسابقه ای نیست، دیگران همه توی در و دیوار هستن، تو حاشیه هستن، همش دنبال فرع هستن،

    ولی منی که دنبال اصل هستم ،

    فکرم را ، زمانم را، انرژی ام را ، سرمایه ام را خرج دیگران نمیکنم،

    این تصمیم را گرفتم که با نتایجم صحبت کنم،

    فقط نتایج

    حرف را همه بلدن بزنن

    من توانایی تغییر هیچ کسی را ندارم

    من توانایی تغییر خودم را دارم، و این بزرگ‌ترین و بالاترین نعمتی است که خدا بهم داده،

    پس از این نعمت استفاده میکنم و زندگیم را میسازم، اون جوری که خودم دوست دارم

    این یه نوع ناسپاسیه که من از این قدرت خالق بودنم استفاده نکنم و برم دنبال حاشیه

    با کمال احترام

    مریم عباسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    پروژه ی«خانه تکانی ذهن، گام به گام»

    گام هجدهم live | live |قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز

    یک آیه زیبا هم گویای این قانون کبوتر با کبوتر باز با. باز در قرآن هست سوره نور آیه 26:

    زنان پاک برای مردان پاک و زنان ناپاک برای مردان ناپاک….این سیستم جهان است. جهان با فرکانس های غالب ما آدم ها، شرایط و اتفاقات را تنظیم میکند

    خدایا هدایتم کن تا با کسی همراه باشم که بهم انگیزه بده تا بهترین ورژن از خودم باشم

    سلام و هزاران درود و سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و ساکنین این سایت بهشتی و الهی و ملکوتی!!!!

    الهی حال دلتون مثل همیشه عالی و جیب تون پر پول و ثروت و نعمت و در سلامتی و تندرستی احوالتون متعالی باشه

    موضوع صحبت استاد عزیز و نازنینم!!!!!

    داستان ” داستان تعهد ماست؛ تعهد به اینکه این مسیر رو ادامه بدیم و ورودی هامون رو کنترل کنیم ”

    وقتی که متعهد میشیم روی خودمون کار میکنیم نتایج هم کم کم بوجود میان و با ادامه دادن هامون نتایج مون بزرگتر میشن و

    به اندازه ای که ما متعهد باشیم به این مسیر الهی و روی خودمون کار کنیم نتایج میتونه بی انتها باشه متعهد به این که فایل های الهی رو گوش دادن و عمل کردن به اگاهی های این فایل ها ؛ متعهد بودن به تغییر دادن باورهامون و شخصیتمون و تصمیماتمون که بعدش نتایج فوق العاده ای بوجود میاد

    بقول استادمن حالم خوب باشه، افرادیکه حالشون خوبه در دایره اطراف من قرار خواهند داشت

    بجای اینکه فکر کنیم که چیکار کنیم که مردم با بیزینس ما آشنا شوند یا بریم بگردیم با افراد و شرایط و موقعیت ها آشنا بشیم به این فکر باشیم که

    چیکار کنم که من در مدار درست ومناسب و شرایط درست قرار بگیرم

    اگر من در مدار درست قرار بگیرم و اگر من روی خودم درست کار کنم با آدم مناسب در زمان مناسب وارد مدار من میشود و یا اگر نیاز باشه مطلبی رو بفهمم حتما هدایت می شوم به اون کتاب و یا اون مطلب و یا اون فیلم و یا آن شخص وارد مدار من می شود

    استاد گفتن از زمانی که من قانون و اصل رو درک کردم همیشه زندگیم یک شیب بسمت بالای آرام آرامی را داشته هیچوقت سینوسی نبوده و یا یک گره بخورده که یکدفعه برم بالا و یک دفعه پایین بیام چون دنبال حاشیه و فرع نبودم

    این جمله‌ی طلایی استاد رو باید صد هزااار بار به خودم بگم که فارق از اینکه اون بیرون چه اتفاقی داره میوفته اگر من روی خودم کار کنم توی هرکجای این کره ی خاکی باشم وصل میشم به جریان نعمت و نعمت ها و پول و ثروت وارد زندگیم میشه تو هر زمینه ای که بخوام،

    اگر من در مدار درست قرار بگیرم با آدم مناسب در زمان مناسب وارد مدار من میشود

    وقتی شما از نظر فرکانسی خودت رو تغییر میدی و در مدار صحیح قرار میگیری

    جهان جای تو رو از نظر فیزیکی هم تغییر میدهد… جهان افراد متناسب با افکارت را بسمتت هدایت میکند

    خداوند بیشتر از من دوست دارد که من رشد کنم و پیشرفت کنم

    اوست حامی من حمایت کننده من هدایتگر من

    اوست که هر لحطه خودش به من راه ها را نشان می‌دهد منو بسمت راه حل ها هدایت می کند ‌…

    تو عاشق کارت باش تو زمان بزار

    خدا خودش کارشو بلده

    آدم هارو به سمتت هدایت میکنه

    تو عالی باش تو مسیرتو با عشق و علاقه انجام بده

    خداوند خودش بقیه کارهارو انجام میده

    تو درونی خودتو رشد بده

    بیرونیشو به عهده خداوند بزار

    در مورد آرامش صحبت شد

    از وقتی که هر روز توی دفتر ستاره ی قطبی ام بخاطر آرامشم تشکر و قدردانی کردم به اسم خودش قسم می خورم هر روز در مدار آرامش ذهنی بیشتر و بیشتری بودم

    اینکه خداوند صبحها هر رو بخاطر اینکه با آرامش بیدارم می‌کنه

    اینکه شبها با آرامش سرم رو بر بالین میگذارم و برای روز موفقیت آمیزم تشکر و سپاسگذاری می کنم در مدار آرامش بیشتر و بیشتری هستم خدایاااا شکرت خدایاا ممنون و سپاسگذارم که

    بخاطر روحیه ی عالی ام

    بخاطر آرامش ذهنی ام

    بخاطر سقف وسیعی که با امنیت الهی بالای سرم دارم هزاران هزار بار هر روز و شب از خداوند تشکر و قدردانی میکنم

    خدای مهربانم شکرت به من نعمت و قدرت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کردی

    من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم

    خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟

    دوستون دارم یک عالمه

    خدایا شکرت

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    اصغر آذرکمان گفته:
    مدت عضویت: 864 روز

    به نام خداوند زیبایی ها.

    سلام بر استاد عزیز که عاشق اصله.

    سلام بر خانم شایسته.

    سلام بر دوستان هم دوره ایی ،پروژه خانه تکانی ذهن.

    سلام به دوستان هم مدارم.

    استاد عزیزم من خودم هم درسال گذشته جزو اون افرادی بودم که دنبال استاد منشی ها میگشت و خیلی دوست داشت یه نفر عباسمنشی گیر بیاره و ساعتها در مورد قانون و دستاوردهای اون شخص صحبت کنه و به قول خودم باهاش ،تبادل افکار کنه.

    ولی طبق قانونی که فرمودید که اگر در مسیر درست باشید ،نیاز نیست دنبال چنین افرادی بگردید ، اون آدما شما رو پیدا میکنن و میان سمت شما،

    من هم عید امسال بود که یه حسی بهم گفت که دیگه زیاد به دنبال تبادل افکار با اون دسته آدما نباش، تمرکز رو بزار روی خودت(اصل) و چکار داری با بقیه و نتایج اونا

    انگار یه حس رقابت بین ما بوجود میومد و یه حس عجله ،که من باید تا هفته بعد یه خبر خوب یا یه پیشرفت مالی داشته باشم و به اون شخص بگم.

    چون ما هرهفته به شکل تماس یکی دو ساعته و یا دیدار حضوری با هم تبادل میکردیم و همدیگر رو راهنمای میکردیم و قانون رو مرور میکردیم.

    ولی با اون الهام قلبی که گفت تمرکزت رو بزار روی خودت ، بجای عجله و استرس که از اون شخص جانمونم و…

    الان در 6 ماهه گذشته ،خیلی آرامشم بیشتر شده، بیشتر در سایت و کامنتها فعالم، تمرکز خیلی بیشتر شده روی کارم،

    هیچ استرسی ندارم که الان باید موفق شوم و…

    چون اون موقع با هر هفته زنگ زدن به هم ، فشار روانی زیادی روی خودمون میزاشتیم که این هفته ازچی بگم ،‌انگار که توی یک هفته باید معجزه بشه ،تا من بهش بگم که من این نتایج رو گرفتم،.

    از جهتی دیگر چون نتایج آرام آرام و به صورت لایت اتفاق میوفته، تا یک هفته نتایجم چشمگیر نبود ،به همین خاطر الکی به خودم استرس میدادم.

    قانون میگه:

    کبوتر با کبوتر باز با باز

    کندهمجنس با همجنس پرواز

    الان که بیخیال پیدا کردن انسانهای عباسمنشی شده ام.

    به طور طبیعی انسانهای آرام و در صلح به پستم میخوره،

    خدا شاهده ،ما یک ماه کار ساختمونی داشتیم

    و چه استاد کار های در صلح و با آرامشی به پست ما خورد

    مثلا، بنای کاشی کار،که حتی عباسمنشی نبود ،ولی خیلی در مورد الطاف خداوند در زندگی خود صحبت میکرد، یا موزاییک کار یا بنای دیوار چین، و یا شیشه بر ،همه و همه انسانهای شریف، حلال و با صداقتی بودن، جز یک نفرشون، که اون هم به دلیل شرایط قانون جهان، که نمیتونه خوب مطلق باشه ،

    همه خوب و عالی بودن و خیلی لذت بردم و میفهمیدم که قانون داره کار میکنه، چون من خیلی دارم روی خودم کار میکنم،خیلی روی ورودی هام، افکارم ،شکر گذاری و احساس خوبم کار میکنم.

    اون یه مورد هم که نازیبا بود ، اعراض کردم و تمرکز زیادی روش نزاشتم، هر چند که کنترل ذهن بسیار برام سخت بود.

    واقعا قانون مدارها رو خیلی قبول دارم.

    تا نگردی آشنا، زین‌پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش.

    تمام اتفاقات، شرایط ، انسانها ،روابط، ثروت،و…

    متناسب با مدار و فرکانس و باورهای غالب شما،

    اتفاق میوفتد. این جمله رو باید هزاران بار به خودم بگم، تا درناخوداگاهم، اجرا بشه.

    دوستان ،هم مدارم شمارو به تنها پروردگار عالم(رب العالمین) میسپارم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: