live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز - صفحه 25

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا تقوی گفته:
    مدت عضویت: 458 روز

    با سلام و درود خدمت شما استاد بزرگوار و مریم جان زیبا

    حقیقتش من هم خاطره دارم،جالبی دارم که بارها به خودم یاد آوری می کنم البته داخل سایت نبودم و روی خودم کار نکرده بودم اون روزهای بیماری پندمیک من به دنبال کتابی بودم چون خیلی خیلی خواندن کتاب دوست داشتم

    وقتی تلفنی با کتابخانه محله صحبت می کردم

    ودر خواست کتاب مورد نظرم را کردم ولی گفتند باید منتظر باشی

    همون روز همسرم برای باز دید به شرکتی رفتند که به همسرم یه کتاب هدیه داده بود شاید باور نکنید دقیقاً کتاب من بود بارها به هر کس تعریف کردم باور نمی کرد باور کنید خودم هم هنوز باورم نمیشه

    صبح درخواست کردم و تا ظهر همون کتاب به دستم رسید.

    با قدرت صد می خوام دوباره روی خودم کار کنم

    ممنونم که با این فایل ها اتفاقات خوب یاد آوری میشه.

    بی نهایت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 1447 روز

    سلام

    قدم 18-

    کدوم آدم موفقی وقتی باور نداشته موفق میشه و انقدر انرژی گذاشته برای تقویت مهارت هاش ، تجربه چیز های جدید و شروع پروژه های بزرگش؟

    دنبال چیزهای اصل باشیم و دنبال حاشیه نریم.

    وقتی در مسیر درست قرار بگیریم هدایت میشیم به اتفاقات درست، راه های درست، کتاب های درست و…

    بعضی چیز ها اصل نیست اما اگه ما در مسیر درست باشیم خود به خود جزئیات درست میشه.

    خود به خود به رفتار درست ، تجربه های درست ، آدم های درست ، هدایت میشیم.

    کسانی که دنبال یه آدم هم جهت میگردن خدا خودش اون آدم رو جلوشون قرار میده. اگه مدام دنبال چیزی هستی یعنی خدا رو نشناختی چون اتفاق میوفته اگر مسیر شما درست باشه. به اندازه ای که تو بهتر میشی خداوند آدم های بهتر سر راهت قرار میده ، دیگه نیاز نیست توی کانال ها و پیج ها و… دنبالشون بگردی.

    باید اصل رو پیگیری کرد ، اینطور زندگی به سمت بالا حرکت میکنه و روندش دیگه سینوسی نیست. ‌وقتی دنبال اخبار و… نباشی هدایت میشی به چیزی که برای تو خوبه.

    اگر مسائل رو از زاویه ای ببینی که بهت احساس بهتر میده لاجرم هدایت میشی به مسیر هایی که حست رو بهتر میکنه.

    آرامش دائمی نداریم هر بار با باور های خوبی که ایجاد میکنیم آرامش ایجاد میشه.

    دلیل استفاده از محصولات استاد اون نتیجه ای هست که افراد میگیرند.

    ممنونم استاد و تیم سایت

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    به نام خدای هدایتگر

    شصت و ششمین تعهد

    وقتی شما توی مسیر درست قرار میگیرید هدایت میشید به کارهای درست

    هرچیزی که ما تو خونمون داریم باید کارایی داشته باشه برامون و باید حرف مردم برامون مهم نباشه که بگن خونشون خالیه یا دکوری ندارن تزیینی ندارن خونه باید ساده باشه و هیچ وسایل اضافی و دکور و تزیینی اضافی نداشته باشه اصل ساده زیستی رو در تمام موارد زندگیم باید رعایت کنم

    باید به این فکر کنم که حرف مردم برام مهم نباشه و من باید جوری زندگی کنم که خودم راضی باشم عملا وسایل زیادی توی خونم نباشه و چیزاهایی داشته باشم که قابل استفاده هست اینجوری خونه خود به خود انرژیش مثبت میشه

    من وقتی روی خودم کار کنم و در مسیر درست قرار بگیرم هرچی بخوام خدا برام هدایتی میاره و نیاز نیست من برم دنبالشون

    خدایا منو در مسیر درست قرار بده و ایمانمو به خودت قوی کن امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محسن رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 185 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    با سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته

    و دوستان هدایت شده به این فایل

    اول از احساسم بگم که هنوز نتونستم اون طوری که

    دلم میخواد با شما حل بشم اما یکی از اهدافم

    اینه که بیام و از نتیجه گرفتنهایم با شما صحبت

    کنم و دستاوردهایی که از این سایت و آگاهی‌هایی

    که دریافت کردم رو نمایی کنم

    فکر کنم 20 بار بیشتر این فایل رو گوش کردم و

    باز هم دوست دارم مثل یک ترانه ای که دوست

    داشتم یاد بگیرم و ملکه ذهنم بشه این فایل رو

    و بهتره بگم تمام فایل های این سایت رو که تا به

    اینجا گوش کردم رو دوست دارم یاد بگیرم من یک

    تجربه‌ای کسب کردم از گوش کردن این فایل ها

    که فکر کنم همون مثال استاد 10 دقیقه آخر استخر

    که برای شنا می‌رفتیم و دوست داشتم بیشترین

    لذت رو ببرم و تند تند همه مدل شنا کردن رو انجام

    میدادم و لذت می‌بردم از اون لحظه آخری

    و حالا از زمانیکه هدایت میشم به فایل از سر فصل

    ها گرفته تا تعدادی کامنت و بعد چندین بار فایل

    رو گوش میدم به یک تشابه بین سایت استاد

    عباس منش و توحید و خودم رسیدم و اون اینه که

    ما یک دونه هستیم و اینجاست که کبوتر با کبوتر

    باز با باز… اتفاق می‌افتد و بینهایت خدا رو شکر

    میکنم که منو اینجا هدایت کرده که اگر هر کسی

    در مسیر علاقه اش قدم بردارد و عاشق کارش باشد

    لاجرم سلامتی ثروت وارد زندگیش میشه و در

    مورد ایلان ماسک…

    می‌خوام از خودم بگم من باوری نسبت به استاد

    عباس منش نداشتم و همیشه میگفتم مگه امکان

    داره تا این حد موفقیت…

    اما به لطف خداوند و دختر عزیزم حدود یک ماه

    هست که هر روز بدون استثنا بالای 5 ساعت

    تایم میزارم و وقتم رو با سایت استاد عباس منش

    صرف میکنم و عاشقانه دوستش دارم

    دوستان باور رو ساختم و ایمان دارم که به تمامی

    خواسته‌هایم میرسم و از شکر گزاری شروع کردم و

    شده برنامه هر روزه من و به عنوان غذای روحم

    نگاه میکنم و لذت می‌برم

    دوستان من حاشیه زیاد داشتم و بخاطر همون

    حاشیه‌ها خیلی اشتباه کردم اما الان تسلیم خداوند

    هستم و از خداوند درخواست کردم هدایتم کنه و

    هر روز بهتر از روز گذشته میشه

    در پناه حق سلامت و شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محسن رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 185 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    و شما دوستان عزیز هم مسیر

    ضمن تبریک به خودم که هدایت شدم به این

    سایت و این همه آگاهی

    خدا رو شکر که فرصتی دوباره به من داده که

    در مسیر توحیدی باشم و همیشه یادآوری کنم

    خودم رو که برای چی خلق شدم ؟

    تجربه شخصی خودم رو می‌خوام بگم

    من هر موقعه که به حاشیه ها توجه کردم از اصل

    افتادم یک زمانی من در کسب و کارم دچار

    ورشکستگی شدم و به تهران مهاجرت کردم در یک

    کارگاهی که آنها می‌گفتند کارخونه مشغول کار شدم

    و از اونجایی که در حرفه ام مهارت داشتم و کاری

    که انجام میدادم نسبت به بعضی از همکارانم بهتر

    بودم و خود همین دلیل ارزشمندی و ایجاد رابطه

    دوستی و رفاقت بیشتری شد که هنوزم فقط

    با همین دو عزیز رفاقت و ارتباط دارم

    اینها رو گفتم که به کبوتر با کبوتر باز با باز برسم

    من چون باتجربه بودم از نظر فنی آقا مجید و علی

    آقا صاحبان کارخونه قسمت طراحی و رویه کوبی

    رو به من واگذار کردند و من هم صادقانه کارم رو

    انجام میدادم تا اینکه همسرم و حتی خودم دوست

    داشتم برگردم مشهد و دوباره شروع کنم و یادمه

    تا عنوان کردم اولش بخاطر اینکه مسعولی مثل من

    رو دیگه قرار بود از دست بدند ناراحت شدند اما از

    اونجایی که باز منو دوست داشتند یک پیشنهاد که

    کاری نو روی مبلمان انجام می‌دادند که در تهران

    انجام می‌شد و فقط دو تا کارخونه انجام می‌دادند

    که یکی از اون کارخونه ها این دو دوست من

    بودند پیشنهاد دادند که در مشهد من راه اندازی

    کنم و در واقع هدیه بزرگی بود که به من دادند

    در مشهد شروع به این کار کردم اولش سخت بود

    که همکارانم قبول کنند چون یک فروشگاه‌های

    در مشهد سفارش به تهران می‌دادند و با کلی زمان

    و قیمت بالا در نهایت با مشکلاتی که داشتند یا

    سفارش برای تعداد بالا میدادند یا اینکه مجبور

    میشدند که خودشون برند تهران و تهیه کنند و

    بیارند چون فقط تهران اون کار رو انجام می‌دادند

    فقط یا باید به دوستان من سفارش می‌دادند یا

    اینکه اون کارخونه دیگه خلاصه دوستان این کار

    رو به من آموزش دادند و در مشهد راه اندازی کردم

    و به لطف خداوند و این دو دوستم با من می‌شدیم

    سه کارخونه در ایران و من با بهترینهای مشهد

    ارتباط و یک مرتبه به خودم اومدم دیدم که اکثریت

    دورو برم بهترینها بودند و چرت و پرتی ها حذف

    شده بودند منی که ورشکسته بودم صاحب بهترین

    ماشین و خونه و باغ و حساب بانکی پر …

    و من فراموش کردم خیلی چیزها رو به حاشیه‌ها

    توجه کردم و روز به روز که الان از استاد عزیزم یاد

    گرفتم که اگر با قانون تکامل پله های پیشرفت رو

    رفتم بالا و با عدم توجه به قانونی که استاد میگن

    و درست هم میگن با دوره تکاملی تمامی ثروتی که

    خلق کرده بودم نابود شد و اکنون مدت کوتاهی

    هست که در خانه تکانی که فقط برای من ساخته

    شده است (همینجا از استاد عباس منش و خانم

    مریم شایسته و شما دوستان کمال تشکر رو دارم

    که با درمیان گذاشتن تجربه های خودتون به من

    کمک کردین که دوباره عاشق کارم باشم و عاشقانه

    زندگی کنم )

    دوستان عزیزم الان با اتوبوس میرم سر کارم و در

    رفت و آمد فقط فایلهای استاد عزیزم رو گوش

    می‌کنم یا کامنت های شما رو میخونم

    و اینجا هم کبوتر با کبوتر باز با باز

    صورت گرفته و من بهترین دوستانم شما هستید

    و تا زمانیکه توی این سایت باشید و از شما انرژی

    مثبت بگیرم و به عملکردم کمک بشه عاشقانه

    دوستتون دارم

    در پناه حق شاد سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    sajjad karimi گفته:
    مدت عضویت: 314 روز

    به نام خداوند یکتا که هر آنچه دارم از آن اوست

    ردپای گام 18 خانه تکانی ذهن

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته مهربان و دوستان هم مسیر

    گاهی یک بچه هفت ساله بدون هیچ محصولی و قدرت درک کودکانه ش به سرعت یاد میگیره که اگر شبیه شما به دنیا نگاه کنه میتونه زیباترین هارو تجربه کنه و گاهی یکی تمام محصولات شمارو داره ولی همچنان شاکی از اینکه چرا زندگیش عوض نمیشه

    تا وقتی که عملکرد ما عوض نشه دنیامون هم عوض نمیشه.

    اگر دارم روی خودم کار میکنم، اگر دارم در مسیر خواستم قرار میگیرم، و مهمتراز همه اگه احساسم خوبه به این معناست که “هر اتفاقی“ هراتفاقی “ هراتفاقی “ که میفته هدایت پروردگارم به سمت خواسته هامِ…

    من باید متعهدانه تر تو این مسیر مقدس حرکت کنم…

    از خداوند متعال برای خودم و همه دوستان هم مسیر ثابت قدمی و استمرار داشتن در این مسیر الهی را خواستارم

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1475 روز

    به نام الله هدایتگر

    خدایاهرانجه دارم ازان توست وازتوبه من رسبده است

    سلام دوستان

    من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت

    گام 18

    وقتی تودرمسیردرست هستی وقتی سپاسگذاری وقتی حالت خوبه وقتی ذهنتوبهترمیتونی کنترل کنی وقتی تمرکزداری برروی زیبایی ها

    به قول استادوقتی روی خودت کارمیکنی یعنی دادی به این اگاهی هاعمل میکنی اونوقت خداوندتوروهدایت میکنه به سمت شرایط وادم های مناسب وفرصت هاوایده های پول سازبدون این که توبخوای دنبال ادم هابری خودخداکارهاروبرات میده ومهره هاروجوری برات میچینه که الان تصورشم نمیکنی کافیه هدایت الله روباورداشته باشی

    کافیه توکل کنی وارام باشی

    دنبال حواشی نباشی مثل ادم های منفی صفحات مجازی اخبارووو

    اصل کنترل ذهنه دنبال فرعیات نباش

    وقتی تومسیردرست باشی بهت گفته مشودازهزاران طریق مثل کتاب صحبت چندنفرباهم ووو

    اگرشرایطت نامناسبه اگرادم های نامناسب اطراف توهستندچون توخودت ادم نامناسبی هستی وبایدتغییرکنی

    مهم عمل کردن به ابن اگاهی هاست

    من این فایل روشب دوبار گوش دادم اماقسم میخورم که دفه دوم چیزهای جدیدی شنیدم که همیشه استادمیگن فایل های منوهروقت گوش بدی وقتی مدارت بالاتربره درکت بیشترمیشه درمورداین صحبت ها

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    سوی ما آید نداها را صدا

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    KING MAMMAD گفته:
    مدت عضویت: 709 روز

    سلاااام به استاد عباسمنش

    و همینطور کسایی که به این کامنت من هدایت شدن

    خدایا شکرت که هرروز نسبت به روز قبل دارم به مسیر های بهتری هدایت میشم و از لحاظ فرکانسی به مدار های نزدیکتری به خواسته هام میرسم

    من برای بار اول از طریق نامشروعی به فایل های استاد دسترسی پیدا کردم و با اون فایل ها شروع به تمرین کردن میکردم

    یه مدت بود که نتایجم خیلی خوب بود اما من به قول استاد درگیر نتایج شدم و اون موضوع اصلی که چه چیزی باعث بوجود آمدن نتایج شده بود رو فراموش کردم

    یه روز تصمیم گرفتم که به مدت 40 روز این عادت رو در خودم ایجاد کنم که به تمرین های قانون پایبند باشم و بهشون عمل کنم. اومدم سراغ فایل های دانلودی سایت و هر روز فایل های خانه تکانی ذهن رو میبینم و برای خودم نکته برداری میکنم

    همون روزای اول بود که کامنت یکی از اعضای سایت رو خوندم که گفت من فایل هایی که به صورت نامشروع به دستم رسیده بود رو پاک کردم و با باور قویتری دوباره شروع کردم، منم همون موقع رفتم و هر فایلی که داشتم رو کامل از توی گوشیم پاک کردم و هیچ دسترسی به هیچ فایلی ندارم و اینبار با باور قویتری شروع کردم و توی این مسیر دارم استمرار می‌ورزم

    من یه روز که تمرین هامو انجام داده بودم که با دوستم به یه کافه رفته بودیم و بعد که خواستم سفارشمون رو حساب کنم مدیر کافه گفت اگر شما 2 بار، دو تا تاس بریزی و جفت شیش بیاری مهمون من میشین، من بار اول تاس ریختم و 5،5 اومد بار دوم ریختم 6،5 اومد بعد دوستم ریخت و اون هم جفت 6 نیاورد(اون موقع که دوستم داشت تاس می‌ریخت توی ذهنم میگفتم اگه یبار دیگه بذاره تاس بریزم مطمئنم جفت 6 میاد) مدیر کافه بهم گفت تو شانست خوب بود یه فرصت دیگه بهت میدم :))) من تاس ریختم و دقیقا جفت 6 اومد. دوستم و مدیر کافه خیلی خوشحال شدن من هم یه لبخندی روی لبام بود که میدونستم این اتفاق خواهد افتاد چون توی مسیر درستم.

    حرف استاد واقعا درسته که شانس رو میشه بوجود آورد و من اینو کاملا درک میکنم

    خدایا بابت زندگیه رویاییم که دارم تجربه میکنم و روز به روز به خوشبختیم اضافه میشه واقعا ازت سپاسگزارم و خیلی دوست دارم

    آها راستی اینم بگم که دیروز من به خودم قول دادم که برای اینکه خیلی بیشتر به سایت سر بزنم هر روز باید حداقل یه کامنت توی سایت بذارم (یه الهام قلبی بود) و امروز اخر این فایل شنیدم استاد گفت برای اینکه اصل رو متوجه بشید به فایل های سایت بچسبید (به سایت بیشتر سر بزنید)….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2845 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز

    گام هجدهم – قانون کبوتر با کبوتر باز با باز

    دقیقا دیشب داشتم این موضوع که کار من کار کردن روی خودمه خدا دوستان هم سو و هم مسیر میاره به خودم یاداوری میکردم

    کار من تکراره تکرار یکسری جاها توی مسیر من باید به خودم هینت بدم که ببین اصل اینه ها فرع اینه ها حواست باشه بیراهه نری نخوای بیوفتی دنبال اینکه با فلانی دوست بشی که اونو داشته باشی درحالی که اصلا تو باید به جهان بگی من چی میخوام من بگگ میخوام با این تیپ شخصیتی دوستانی داشته باشم اصلا ادمهای زندگیم اینجوری باشن

    که مثلا

    متعهد به رشد باشند

    در مسیر احساس خوب باشن

    اصول داشته باشند

    هدف داشته باشند

    مشغول انجام علاقشون باشند و لذت میبرند از زندگی

    سلامتی دارند

    حالشون به بیرون و هرچه هست خوبه

    برای کوچکترین چیزا توی زندگی ذوق دارند

    از لحاظ مالی مستقل اند و به استقلال مالی رسیدند

    از لحاظ شخصیتی به استقلال روحی عاطفی و احساسی رسیدند

    من باید بیام این ویژگی هایی که دوست دارم بگم و بعد بشینم خودممم شبیهشون بشم اونوقت ما همو در بهترین زمان و مکان و موقعیت پیدا میکنیم برخورد میکنیم

    این روند باید توی بحث رابطه عاطفی هم در نظر گرفت

    که من نمیوفتم دنبال پسرای موفق

    پسرای موفق در مدار من که دختری موفق هستم قرار میگیرند و ما همو پیدا میکنیم

    من ویژگی های موردنظرم رو مینویسم و خودمم میشم شبیهش بعد اونقدر توی اون مدار میمونم تا ما باهم برخوزد میکنیم

    توی یه خیابون توی یک کافه

    توی سایت

    توی یک سالن ورزشی

    توی یک جمع

    توی فضای مجازی

    توی یه موضوعی که اصلا ما بخاطر یه چیز دیگه اومده بودیم انجامش بدیم ولی باهم روبرو شدیم چشم تو چشم

    بعد یکسری میگن ما به عشق در نگاه اول اعتقاد داریم خب چرا اعتقاد دارند چون اینا در مدارش بودن فقط این برخورده این ضربه اخری نخورده بوده که حالا میخوره

    یا درمورد مسائل مالی، من روی باورهام کار میکنم روی پدرم حساب نمیکنم میرم سراغ خواسته هام و تجربشون میکنم برای رسیدن به فلان چیز وام نمیگیرم توانایی خودم در پول ساختن باور میکنم خودم لایق میدونم و میام به مدار خودم نگاه میکنم شروع میکنم یه ذره بیشتر پول ساختن همزمان عزت نفسم رشد میکنه ایده های خوب میاد باز عمل میکنم باز همین چرخه…، نه اینکه بیوفتم دنبال اینکه فلانی چی میگه مثل همین افراد که توی لایو میان میگن استاد چی خوبه سرمایه گذاری کنیم الان چون فکر میکنن استاد دیگه ته ایدس اگر ایده بده کارشون میگیره درحالی که ایده های استاد در سطح مدار خودشه تو و. من اگر انجامشون بدیم احتمال زیاد سود که هیچ بدهکارم میشیم

    الان میبینم همه دنبال ایدن طلا وام سکه دلار فلان نمیان روی توانایی های خودشون حساب کنن خودشون باور ندارند خودشون پولساز و مولد نمبینن من نمیخوام مثل این افراد باشم من میخوام از همون اولش روی توانایی هایی که خدا بهم داده از هیچ ثروت خلق کنم درامد میلیون و انشالله میلیاردی در ماه داشته باشم

    اونقدر داشته باشم که منو به استقلال مالی برسونه منو بی نیاز کنه اره من میخوام از پول بی نیاز بشم.

    باید این اگاهی ها رو مرتبا تکرار کنم تا بیشتر بیشتر توی ذهنم بشینه و دیگه سیستم فکر کردنم بشه براساس این افکار نه چیزی که اطرافم بهم گفتن و باور کردم

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2604 روز

    به نام خدای مهربان و روزی رسان

    سلام و احترام

    گام 18 / قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز

    به نظر من این فن پیج ها یا دور همی های مثلا عباس منشی نتیجه ی معکوس میده ،، چرا ؟؟ چون افراد معمولا زورکی دور هم جمع شدن و از لحاظ فکری هم راستا نیستن و همش میخوان همدیگرو رو قانع کنند و کلی بحث و داستان صورت میگیره بینشون !!

    ولی اصلا نیازی نیست زور بزنیم که دور همی تشکیل بدیم،، طبق قانون افراد مناسب با افراد مناسب و هم فکر هم راستا میشن و دور هم میشن !!!

    یادم باشه اگر روی خودم کار کنم .. روی خودم کار کنم یعنی چی ؟؟ وااای خدای همین یه جمله روی خودم کار کنم کلی جای صحبت داره چون همش ادم دچار توهم میشه…. روی خودم کار کنم یعنی تبدیل اگاهی هایی که میشنوم به عمل کردن !!!

    همین دنبال حواشی نباشم یعنی عمل کردن که تکامل میخواد دیگه .. خدا رو شکر من خیلی وقته اینستاگرامم رو حذف کردم ،، چقدر خوبه واقعا !!! اصن ملت توی اینستا دیوانه شدن !!! اینکه خدا رو شکر نه اخبار و نه تی وی اصلا نگاع نمیکنم …

    از لحاظ معاشرت هم یه مقدار بهتر شدم ،، یعنی به اندازه ی که روی باور احساس لیاقتم کار کردم، خود به خود به همون اندازه ادم های دری وری از زندگیم حذف شدن و اغلب تنها هستم .. ولی خب هنوزم خییییلی جای کار دارم …

    یعنی زمانی که ملت همش دنبال حواشی و چرت و پرت هستن من دارم زوی ذهنم کار میکنم.. زمانی که ملت صبح تا شب توی چرندیات صفحات مجازی بودن ،، من داشتم این فایل ها رو مینوشتم و مینویسم ولی خب روی احساس لیاقتم باید خیلی خیلی کار کنم .. الانم روابطم با ادم های دری وری خیلی کمتر شده و خود به خود اتفاق افتاده این موضوع ،، چون من خودم ارزشمند تر شدم !!! دیگه هم مثل قبل دنبال ارشاد کردن بقیه نیستم ،، یعنی به مراتب خیلی خیلی بهتر شدم توی این موضوع ،، به قول معروف زبان سرخ سر سبز را به باد میدهد .. دنبال دردسر نیستم به من چه که بقیه رو ارشاد کنم !! میدونی شنیدن این اگاهی ها واقعا یه لیاقت خاصی میخواد و عمل کردن بهشون هم یه لیاقت بالاتری میخواد ..

    و من به تحربه به این درک رسیدم که یه سری ادم ها باید اینقدر بلا سرشون بیاد تا شاید خودشون با پای خودشون بیان از این اگاهی ها استفاده کنن !!!

    یعنی همون افرادی که وقتی این حرف ها رو بهشون میگی و این رگای گردنشون پوف میکنه و تعصبی میشن و مثلا غیرتی میشن ،، همونا بیستر توی زندگیشون دارن زجر میشکن و همونا یه روز پشیمان و نادم هستن که چرا زودتر این صحبت ها رو نشنیدن .. من که این همه مدته توی سایتم ،، هر بار به یه دزک جدیدی میرسم و به خودم میگم ای واااای کاش فلان دوره رو (( مثلا احساس لیاقت )) زودتر می تونستم بخرم و یا حسرت میخورم که چرا اون موقع که میتونستم بخرمش ،،این کارو نکردم ،، تا اینقدر توی زندگیم اذیت نمیشدم !! بلاهایی که به خاطر باور عدم لیاقت سر خودم اوردم با تمام گوشت و استخونم لمس کردم !!!

    اصلا همینی که قبلنا دنبال این بودم که این حرف ها رو به بقیه بزنم بازم به خاطر اینه که بزام خودم و این صحبت ها ارزش قائل نبودم !!

    چون اگر باورم این بود که این صحبته ارزشمنده ،، اصلا این صحبت ارزشمند رو با ادمی که باهاش هماهنگ نیست و توی مدارش نیست و باهاش مقاومت داره در میون نمیذاشتم !!

    مثلا بعضی وقت ها هدفون روی گوشمه و دارم این حرف ها رو میشنوم و گاهی بهم میگن دوباره داری چرت و پرت گوش میدی؟؟ منم همون لحظه توی ذهنم بهشون میخندم و بدون اینکه باهاشون بحث کنم ،، بهشون میگم خب تو که گوش نمیکنی چیکار داری ؟؟!!

    و بنابراین من اصلا نیازی ندارم کسی رو ارشاد کنم.

    خب خیلی بهتر شدم توی این مورد و تا اونجایی که میتونم کاری به کسی ندارم ..

    همین که بتونم خودم بهشون عمل کنم، کافیه و نمیخواد نقش نجات بخش رو برای بقیه رو بازی کنم !!!

    خب اینم از رد پای من از گام هجدهم، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: