live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف - صفحه 21

418 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    ■گفت وگو با خدا

    خدایا تمام هستی و وجودم تمام آنچه دارم و ندارم،تمام من، چه عاشقانه دوستت دارم و به تو و حکمت و اراده‌ات ایمان دارم یاریم کن امروز در کلامم, در اعمالم در هر قدمم و در هر واژه‌ام که می‌نگارم آگاهی و نور تو حضور داشته باشد, یاریم کن من سد راه من نباشم, یاریم کن با نگاه تو بنگرم و با کلام تو سخن بگویم و با قلبم بنگارم یاریم کن رها کنم هر چه را که باید و آسوده‌خاطر باشم که تو با منی و چه وهم از رها کردن‌ها, تو با منی و چه باکم از هر چه پیش آید. که با تو همه چیز عشق است و آرامش

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■آیه 20 سوره ابراهیم :وَمَا ذَٰلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ

    ● ترجمه آیه:و این کار برای خدا مشکل نیست!

    ●و این کار اصلا بر خدا دشوار نیست.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ :(یادداشت های شخصی)

    جلسهlive | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف / گام 23/ خانه تکانی ذهن:

    استادجان وقتی شما فرمودید که نوشتن معجزه می کنه،وقتی شما درمورد گام هایی که برای اهداف مون برداریم. و مشخص کنیم و دقیق بنویسم چی از خدا می خواهیم.داشتم به فایل گوش می کردم و به تابلو تجسماتم‌که روبه تختم چسباندم نگاه کردم.

    داشتم به هدفی که از اول سال براش دارم گام برمی دارم تکاملی از سال 1401 دارم برای رسیدن به اون جایگاه تلاش می کنم و این جمله رو همیشه به خودم میگم که یه ایران یه عارفه محمودی…

    پیش خودم گفتم خدایاااا یعنی میشه واقعاااا اسم من نام در این جایگاه به درخشه به قول شما پرآوزاه کنه….

    یهو به دلم افتاد که برم قرآن باز کنم،و بخونم از خدا که یه کلام برای قوت قلبم و انگیزه توی راهم بده که چرا تلاش هام تا الان اون نتیجه ای که می خواستم نداده

    قرآن که برداشتم گفتم من بازش می کنم اما تو بگو خط چند بخونم.

    قرآن که باز کردم سوره ابراهیم خط 7 میشد آیه 20

    معنی آیه و این کار برای خدا مشکل نیست!

    وقتی ترجمه آیه رو خوندم

    یک آن اگاهی های فایل

    درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2

    در ذهنم مرور شد که اگه ما به خواسته نمی رسیم و یا غیر ممکن می دانیم به این دلیل که توی ذهن ما محدوده و هیچ کاری برای خدا غیر ممکن نیست.

    مرور کردم کارهای نشدنی که برام شدنی شدن

    فقط سر توکل به خدا و این باور که یه ایران یه عارفه محمودی

    یه دانشگاه ،یه….. یه عارفه محمودی

    انوقتا که دانشجو بودم میگفتم یه دانشگاه بین الملل و یه عارفه محمودی کارهایی که به قول گفتنی نشدنی بود رو من می کردم مثل اولین ترم سال دانشگاه رو خود دانشگاه برات انتخاب واحد می کنه رو من چیزی رو که دانشگاه برام برنامه ریزی کرد بود ریختم بهم از نو چیدم :)

    یا در مقطع ارشدم یهو استاد راهنمای کل هم ترمی هام در 3 رشته یهو عوض شد چرا چون قانون جدید آمده بود،ظرفیت اساتید کم شده بود و اساتید که عضو هیت علمی اون دانشگاه نیستن نمی تونن بعنوان استاد راهنمای 2 باشن،که

    و هردو استاد من یهو وسط پایان نامه عوض شدن همه بچه ها قبول کردن و با این موضوع کنار آمدن،منم اولش پذیرفتم اما وقتی با استاد پیش رفتم دیدم همش داره اذیت می کنه من فصل تجزیه تحلیل و پیشنهادات پایان نامه بودم اساتید راهنمام عوض شدن واقعااا سخت م بود بخوام به حرف استاد جدید گوش بدم با کوچکترین جرقه که من منتظر بودم از استاد آتو بگیرم،

    گرفتم. و رئیس دانشکده،مدیر گروه معاون آموزشی و معاون پژوهشی نامه زدم و باید اساتید راهنمای تغییر نکن و…..

    توی تیرماه توی تعطیلات دانشگاه جلسه تشکیل شد و استاید که دانشگاه عوض کرده بود برای من تجدید نظر داد و گفتن این قانون از سال 1401 به بعد اعمال بشه اتفاقی که افتاد من به جای شهریور آبان ماه دفاع کردم اما تمام دوستان من یکسال بعد تونستن دفاع کنن فقط دونفر بودیم تونستیم اون ترم دفاع کنیم من آبان ماه و دومین نفر بهمن ماه….

    اره یه عارفه محمودی و یه ایران.

    حتی برای پروانه نظام مهندسی پروسه اداریش رو من طی نکردم اصلااا من کاری به قانون ندارم بهم بگن خانم قانونشه باید پروسه زمانیش طی بشه رو من این حرف رو مساوی با برو دنبال نخود سیاه می دونم….

    اونی که من می خوام باید بشه و شد :)

    وقتی مدیر کل راه و شهرسازی امضاء کرد همان روز بهم گفت بعداز 24 ساعت پروانه ات می ره نظام مهندسی بعد برید اونجافعالش کنید. من نشنیدم اینا چی میگن یعنی نخواستم که بشنوم فقط بهشون گفتم چشم :) رفتم یه اتاق دیگه گفتم این پروانه من یه کپی کنید برام ،کارمند که به سیستم دسترسی داشت برام پرینت گرفت. چون طبق گفته خودشون بعداز 24 برای من متقاضی قابل روئت و پرینت بود. خلاصه پرینت گرفتم رفتم نظام مهندسی گفتم پروانه مو فعال کنید تایید شده در اداره راه شهرسازی وقتی کارمند نظام داشت مراحل فعال سازیش انجام می داد بهم گفت یکساعت نیست که صادر شده از اداره راه شهرسازی خلاصه پروسه زمانی که برای همه 48 ساعت طول میشه من کمتراز یکساعت انجام ش دادم

    این جمله خیلی بهم انگیزه شدن برای کارهام و رسیدن به اهداف هام می ده،این یکی از باورهای خوب بچگی که اطرافیانم بهم دادن. عموم ویکی از اقوام مادریم که حکم پدربزرگ رو برامون داشت 2 تا لقب سر این شیطنت هام داده بودم عموم بهم می گفت عرب جنگی :)

    واقعاااا برای رسیدن به خواستم می جنگیدم بولدوزی اااا

    خلاصه یه سایت عباس منش یه عارفه محمودی

    وقتی این آیه از قرآن برام آمد گفتم بیام بنویسم

    حالا می خوام برای درک بهتر خودم از آیه

    کمی آیات و ترجمه و نکاتش رو با خودم مرور کنم و رد پایی باشه در آرشیو کامنت هام که بعدهااا یکسال بعد چه بسا زودتر بخونم و ایمانم به خدا بیشتر بشه، که می شود و می شود خداوند می گوید موجود شو و موجود میشودمن سمت خودم رو درست انجام بدم با توکل و با ایمان به خدا انجام بدهم خداوند سمت خودش رو عالی انجام می دهد. خداوند دروجودمن سرگرم کار تا بهترین ثمره رو به بار آورد.

    سوره ابراهیم

    أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ «19»

    آیا ندیدى که خداوند آسمان‌ها و زمین را به حقّ آفرید؟ اگر بخواهد شما را مى‌برد و آفریده‌اى جدید (به جاى شما) مى‌آورد.

    وَ ما ذلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ «20»

    و این تبدیل و جابه جایى، براى خداوند سخت نیست

    ●وَ ما ذلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ: و نیست این اعدام و ایجاد بر خداى تعالى دشوار، چه ذات الهى قادر بالذات و قدرت سبحانى اختصاص ندارد به مقدورى دون مقدورى، بلکه نسبت به جمیع ممکنات یکسان است.

    ●و نیست‌ ‌اینکه‌ اذهاب‌ و ایتاء ‌بر‌ خداوند امر مشکل‌ صعبی‌.

    افعالی‌ ‌که‌ ‌از‌ انسان‌ ‌از‌ روی‌ اختیار صادر میشود منوط بمقدماتی‌ ‌است‌: اول‌ تصور سپس‌ تصدیق‌ بفائده‌ ‌ثم‌ عزم‌ ‌ثم‌ جزم‌ ‌ثم‌ حرکت‌ عضلات‌ ‌با‌ حفظ قدرت‌ و نبودن‌ مانعی‌ ‌از‌ صدور. و اما افعال‌ الهی‌ احتیاج‌ باین‌ مقدمات‌ ندارد نه‌ تصور نه‌ تصدیق‌ نه‌ عزم‌ نه‌ جزم‌ نه‌ حرکت‌ عضلات‌ فقط وجود مصلحت‌ و ایجاد ‌که‌ تمام‌ افعال‌ الهی‌ موجود میشود بایجاد ‌که‌ باصطلاح‌ حکماء بوجود منبسط تعبیر میکنند ‌که‌ تمام‌ موجودات‌ بایجاد حق‌ ‌است‌ و بلسان‌ آیات‌ و اخبار بمشیت‌ تعبیر میفرمایند ‌که‌ گفتند خلقت‌ الاشیاء بالمشیه‌ و خلقت‌ المشیه بنفسها و بیان‌ دیگر ایجاد فعل‌ بمعنی‌ مصدری‌ ‌است‌ و موجودات‌ فعل‌ بمعنی‌ اسم‌ مصدری‌ ‌است‌ ایجاد کردن‌ و موجود شدن‌ بمجرد ایجاد موجود میشود وَ ما ذلِک‌َ عَلَی‌ اللّه‌ِ بِعَزِیزٍ ‌یعنی‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ امتناعی‌

    ندارد ‌که‌ بعضی‌ تصور میکنند ‌که‌ ‌اینکه‌ ریاست‌ و دولت‌ و قدرتی‌ ‌که‌ دارند احدی‌ نیست‌ ‌که‌ بتواند ‌از‌ ‌آنها‌ بگیرد خداوند بضعیف‌ترین‌ خلقش‌ قوی‌ترین‌ ‌آنها‌ ‌را‌ هلاک‌ میکند یک‌ پشه‌ نمرود ‌را‌ هلاک‌ کرد و هکذا.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سپاسگزاری:

    ● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیم‌بنشینم.

    ● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم

    ꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂

    خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدار خود ارزشمندی بیشتر ودر مدار ثروت و موفقیت و آگاهی بیشتر قرار بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 648 روز

    یکی از دلایل نرسیدن به اهداف تعدد اهداف

    فقط بنویسید از خدا چی میخواید؟

    قدم اول نوشتن باشه

    خواسته هایی که هیچ ایده ای ندارید برای رسیدن بهشون.

    نوشتن خیلی قدرت داره

    نحوه رسیدن رو بررسی نکنید شاید نا امید بشید چون هیچی به ذهنتون نمیرسه

    یه سری کارها رو می دونید باید انجام بدید و اونارو انجام بدید

    اونایی که هیچ ایده ای ندارید رو فقط بنویسید و از خدا بخواهید شمارو هدایت کنه

    خواسته های امروز و فردا تونم بنویسید اونایی که خیلی کوچیک و دم دستی هستن .

    اونایی رو بهشون می رسیم که برامون قابل باور و بدیهی

    الگوهایی رو ببینید که شرایط شمارو داشتن ولی به خواسته هایی که شما دارید رسیدن

    از خداوند بخواهید الگوهارو بهتون نشون بده

    اونایی که براتون غیر ممکن هست بهشون نمی رسید

    برای اینکه رسیدن به خواسته باور پذیر باشه یک روندی باید طی بشه و دیدن الگو بهترین روند و روشه باور امکان پذیریه

    دو روش :

    1.دیدن الگو و تحسین شون

    2.در گذشته چه تجربه هایی داشتم که برام غیر منطقی بود ولی اتفاق افتاد

    اونارو تکرار می کنم و برا خودم باور پذیر می کنم

    .هر کس رو تحسین کنید برمی گرده به خودتون

    هرکس رو تخریب کنم بر می گرده به خودتون

    تبریک و حسادت هم همینه به خودتون بر می گرده

    امکان نداره کسایی رو پیدا کنید که غیبت می کنند تحقیر می کنند حسادت می کنند ولی زندگی خوبی دارند (این یک قانون است)

    پشت سر ادم ها خوبی هاشونو

    بنویسید

    با دیگران صحبت کنید

    با خودتون صحبت کنید

    این معجزه می کنه

    این مهارت کسب کردنیه و باعث خوب بودن روابط بشه

    سرمایه گذاری کنید روی خوبی گفتن از دیگران

    وقتی پشت سر شما بد صحبت می کنند باید (وظیفه شماست )طوری نگاه کنید به این موضوع که به شما احساس بد نده

    تا وقتی برای شما بدیهی نشه رسیدن به خواسته بدیهی نمیشه

    قلب ما بهمون راست میگه قبل از قانون تکامل

    ولی خب تکامل هم یه قانونه که باید بهش بها بدیم

    وقتی توی ذهن قابل باور باشه اتفاق می افته

    وقتی توی ذهن راحت باشه رسیدن بهش راحته

    بگردید دنبال الگوهایی که به خواسته شما رسیدن تا براتون باور پذیر بشه

    بعضی موقع ها ما مسیر رو نمی دونیم برا همین تلاشمون جواب نمیده

    قدم اول اینه : باور کنید هدف ما دست یافتنیه

    1.الگوهارو ببینید که به خواسته شما رسیدن

    2.هدف هایی که قبلا بهشون رسیدید رو بررسی کنید و ازشون نتیجه گیری کنید

    تمرکز (یک قانون است )

    اگر میخواید به خواسته تون برسید باید یه برنامه بریزید و براش تمرکز کنید

    تمام تمرکزتون بگزارید تا راه حل ها پیدا بشه

    ذره بینی تمرکز کنید تا راه حل ها را پیدا کنید

    تمرکز روی موضوع خاص جادو می کنه و حتما هدایت می شید

    تنها باشید و از خداوند هدایت بطلبید

    تمرکز کلیده و برای همه کار می کنه

    تمرکز در الهاماتم باز می کند

    تعهد دادن و کار کردن و تمرکز کردن در الهاماتم باز میکنه

    خواسته هاتون شامل همه چیز باشه کتونی و لباس و ماشین و پول و …

    هدف اصلی رو پیدا کنید تا بیشتر اهدافتون رو پوشش بده

    همیشه خواسته هاتونو بنویسید چون با هر بار نوشتن وارد فرکانس اون خواسته می شید

    و هر روز یک قدم برای اون هدفتون بردارید

    تمرکزی باشه

    اگه بخواید که راه تنها موندن برای رسیدن به اهدافتون رو پیدا کنید جهان براتون فراهم میکنه

    وقتی خداوند تعهد شمارو میبینه هدایت میکنه

    وقتی تمرکز می کنید کمتر وارد حاشیه میشید

    استاد:شبکه های اجتماعی وحشتناکه برای بهم زدن کانون توجه

    یک جا ولی پر قدرت کار کنید

    برای اتفاق های خوبی که برای خودتون و دیگران می افتد یاداشت کنید و شکرگزاری کنید و خوشحال باشید.

    نتیجه هاتون برام مهمه تا حرفاتونو باور کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1508 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته فوق العاده و بانوی اول سایت بهشتی و سلام خدمت همه دوستان همفرکانسیم

    ردپای خونه تکونی روز 23 الهی شکرت

    بسیار سپاسگزارم از خانم شایسته توحیدی که دست خدا بودید برام برای کامنت نوشتنم خدا بهت خیر دنیا و اخرت را بده

    اصل قانون تمرکز که معجزه میکنه

    استادم شما در این قانون استاد هستید و برای تمامی پروژه های کاری خودتون از این قانون بدون تغییر استفاده میکنید

    و بوم بوم صداش را از اون ظرف دنیا میشنویم که استاد عباس منش عزیزم دوباره گل کاشته واقعا شما قابل تحسین

    هستید کلمه تحسین برای شما اختصاصی به وجود امده شما در تمام زمینه ها استادید خانمم بهم میگفت این استاد

    عباس منش کی هست چند سالشه این همه تجربه این حرفها استاد کسی باورش نمیشه که شما یک نفرید که دارید

    به اندازه هزاران نفر عشق میکنید نه کار خودم به این موضع دقت کردم گفتم بابا مگه داریم ادم چقدر میتونه انقدر

    با انرژی باشه تو این جهان خاکی این همه عشق به پا کنه شما متعلق به این جهان مادی نیستید شما فقط کالبد ما

    انسانها را دارید تجربه فیزیکی شما بسیار کمتر از تجربه فیزیکی شماست بیشتر در اوج فرکانس زندگی میکنید این

    نظر منه اقا شما چقدر قانون را خوب درک کردید با اینکه من این همه دارم گوش میدم مینویسم میفهمم بازم در عمل

    میبینی لنگ میزنم من تو تمرکز الانه خوب نبودم ولی به قبل خودم میبینم که من در سن کم در ورزش رزمی کاراته

    کیوکوشین استاد بسیار سنگین این ورزش اصلا امادگی بدنی بسیار بالایی میخاد من تو این رشته دان 2 را سال 2000

    گرفتم و برای رسیدن به این درجه از رشته خودم حالا کسانی که کار کردن میدونن چقدر وحشتناک قدرت بدنی میخاد

    که تحمل ضربات مستقیم روی بدن را بدون هیچ محافظ تحمل کنه تو رینگ که دیگه ماشالله باید خودتو بزاری بیای

    من با اون سن کم وقتی مسابقه بدن سازی به سبک رزمی مربیم گزاشت یادمه انقدر من تمرکزی شنا روی زمین روی

    مشت را 100 تا را تو یک دقیقه رفتم دراز نشست تا 1000 تا میرفتم اصلا بدنم شده بود لاستیک هر چی بهم میزدن

    دردم نمیگرفت من کمربند سبز بودم رقبای من تا دان دو بودن من اول شدم بهم جایزه داد مربیم الان یادم یماد من 60 کیلو بدوم با وزنهای 100 کیلو مبارزه میکردم به خاطر قدرت بدنی بالایی که داشتم و به خاطر همین تمرکزی که گزاشتم

    تونستم این همه رشد کنم تو اون زمینه الان باورم نمیشه اون روزها به خاطر تمرکز لیزری بوده و من هر روز دوساعت

    فقط تو خونه بدنسازی رزمی انجام میدادم تو اوج افتاب و موفق شدم به خاطر همین اصل تمرکز ولی یادم رفت

    که نتایج به خاطر همین تمرکز بوده تو سایتم که برای خرید و فروش ملک هست را هم با تمرکز بالا روزانه به صفحه اول

    گوگل رسوندم و گاها بیشتر اوقات نفر اول بودم تو منطقه کاری خودم واقعا یادمون میره برای چی نتایج خوب میاد

    حالا باید اولویت بندی کنم برای خواسته هام به قول شما استادم که اون هدفی که بهش برسی چند هدف را زدی

    برای خودم تغییر شخصیت و ثروت الان اولویت منه که با لطف خداوند و اموزش های عملی شما تمرکز بیشتر صد در صد

    برام رخ میده چون در چند مورد خودم شاهدش هستم انجام دادم دو مثال زدم و میدونم که هر چی که میخام ندارم الان

    به خاطر بی توجهی و تمرکز نداشتن بوده ولی میخام انجامش بدم با قدرت بیشتر واقعا رو چند مورد کار کردن اصلا

    نتایج خوبی ندارد الکی فقط انرژی ماور میگیره و هیچ ولی رو یک یا دو گزینه میترکونه مثل اثر زره بین میسوزونه

    به نظرم مهمترین اصل زندگی من و همه اینه که درک کنیم باور کنیم که ما خالقیم خالق زندگی خودمون هستیم

    همه چی را خودمون داریم خلق میکنیم چرا اینو اصل را فراموش کردیم اقا من اشرف مخلوقاتم خدا این قدرت را بهم

    داده دارم باید زنده اش کنم بیدارش کنم من لایق زندگی پر از رفاه ارامش سلامتی ثروت زیبایی فراوانی هستم

    بدون هیچ دلیلی فقط به خاطر اینکه انسان افریده شدن و به این جهان اومدم همین دلیل کافیه این قدرت را اگر

    درک کنیم که استادم همیشه دارن میگن ولی ماها باورش نکردیم که خودمونیم ناخوداگاه مارو پر کردن از چرندیات

    فکر نکردیم فقط گوش دادیم هر چی گفتن قبول کردیم این ترسها کمبودها بیماری ها فقر و باور کردیم اینا به دلیل

    یکی بودن ما با بدنه جامعه است که به این شکل درامدیم ولی با چنین استاد ماهری که بوی خداوند میده صداش

    اراممون میکنه چون از اصل میگه از توحید خدا قدرت خودمون جایی ندیدم همه دنبال فرعیات و خودنمایی هستند

    ولی بازم اونها باشن بهتر از اینه که نباشن بالاخره کسی تو مدار تغییر باشه باید از پیش دبستانی شروع کنه مرحله

    به مرحله بیاد تا بتونه در مدار ثبت نام تنها دانشگاه نامبروان توحیدی کیهان برسه باید ماها به خودمون افتخار کنیم

    که در این فضای روحانی با چنین اگاهی هایی داره روحمون جلا پیدا میکنه گردو غبار روی قلبمون داره رو میاد باید

    ادامه بدیم و من الانه دارم روی خالق بودنم بیشتر تمرکز میکنم چون حالمو به شدت خوب میکنه میگم من مسول

    صد درصد زندگیم هستم با کانون توجه ام یعنی من خالقم چه احساس خوبی دارد که بدونم خودم میتونم هر چی

    میخام را بسازم کدش را بزنم میشود وقتی هر کدوم از خواسته هایی که قبلا داشتم الان دارمشون را وقتی به این

    باور رسدیم درکش کردم که میتونم من لایقش هستم را خیلی راحت جهان برام اورد و بقیه چیزها را هم به همین

    شکل میاره اگر راحتتر هضمش کنم درک کنم بدونم برای من هست باهاش راحت باشم با بودنش زوق زیادی

    نداشته باشم همه چی میاد فقط به ما بستگی دارد ما باید اختلاف فرکانسیمون با خواسته کم بشه همه چی

    پدیدار میشه به اسانی خدایا اسونم کن به اسونی ها

    سپاسگزارم از استادم و خانم شایسته نازنین و همه دوستان

    همه شما را به خدای بزرگم میسپرم

    داشتم شما تمرکز که گفتید یادم اومد من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مریم حسینی مطلق گفته:
    مدت عضویت: 999 روز

    بنام خداوندی که بخشنده اس بی نهایت،مهربان بی انتهاااا

    سلام

    استاد این فایل مثل همه فایلاتون عالی بود

    استاد رمز کارو گفتین

    تمرکز روی یک هدف

    جوابمو گرفتم

    چندروزی بود که من یعنی از اون روزی که تو دوره 12 قدم گفتین هدف مشخص کنین من 2تا هدف مشخص کردم

    واقعا هم استاد مثلا اگر یکساعت میخوام فوکوس لیزری روی هدفم کار کنم

    اگر بشه دوتا مجبورم نیم ساعت برای اون وقت بزارم نیم ساعت بای این

    تازه در حینشونم حواسم پرت اون یکی هدف هم میشه

    من دو تا هدف برام مهمه ولی الان تصمیمو اعلام میکنم

    من هدفمو بهبود وضعیت مالی میزارم

    توکل بر خدا

    چون این هدف،اصلی تره

    اون یکی هدفم خییییلی دوست دارم بهش برسما

    ولی فعلا تضادهای مالی،سرزنش و شکستن غرور و و و و تصمیممو قطعی تر میکنه که ثروتمند شدن بهتره

    بعداز اون ان شالله میرم برای هدف بعدی

    ولی باید تمرکزی بیام روی این

    البته استاد ی بحث درونی هم هست

    که اونم احساس لیاقت

    اون باید درست بشه چون اگر احساس لیاقت نکنم هرچقدم زور بزنم نتیجه اگرم بده بااحساس بی لیاقتیم پسش میزنم

    استاد تقریبا 2 ساعت قبل که داشتم تو کامنتها و متنهای سایت دور دور میکردم

    ی نوشته از مریم جان شایسته یک احساسی در من ایجاد کرد

    که اگر رابطه خوبی نداری با پارتنرت از عدم احساس لیاقتت آب میخوره

    استاد ی لحظه دنیا وایساد و گفتم با خودم

    چرا من ی رابطه عاشقانه ندارم

    آیا تو نالایقی مریم؟!

    برای چند دقیقه احساسی که حتما من ارزشمند نیستم،لایق نیستم که تو رابطه عاشقانه باشم حالمو گرفت

    بعد سریع تمرین جلسه 4رو برای خودم یادآوری کردم

    گفتم ارزشمندی من به هیچ عامل بیرونی وصل نیست

    اگر ارزشمندیمو به این مسائل وصل کنم دائما در نوسانه

    ارزش من خیییلی درونیه و متغیر نیست

    خلاصه رفتم تو دفترم و ی کلی نوشتم دلایل ارزشمند بودنمو

    و قلبمو باز گذاشتم که صدای خدارو بشنوم

    ی صدایی آروم ولی مهربون گفت

    نزار شیطان احساس بی ارزشی بهت بده

    نزار شیطان ارزش چیزیو که من خلق کردم تعیین کنه

    ارزش خودتو از من بگیر

    I am what god says i am

    من اون چیزی هستم که خدای من خالقم میگه

    خدا از جانشینی من ،خلیفه بودنم گفت و جایگاه والای من

    اینکه اگر هدایت شدم فرد لایقی هستم

    فرد ارزشمندی هستم وگرنه این همه آدم،چرا من؟

    دلیلش اینه که خدا ی چیزی توی من دیده

    و اونه که ارزشمندم میکنه

    استاد

    جمله باخدا باش پادشاهی کن خیلی احساس لیاقت میده

    میدونم لیاقت ما به هیچ عاملی وصل نیست

    ولی اگر روحمونو خدایی کنیم و به شیطان به بهای کم نفروشیم آیا برابریم؟

    خداوند تو قرآن بارها میپرسه،آیا کور با بینا برابره؟آیا یک فردی که نمیشنوه با فردی که میشنوه برابره؟

    آف کورس که برابر نیستن

    پس چطور منی که دختر پاک و الهی هستم و هدایت شدم به لطف خداوند خدایاشکرت

    با کسی که هدایت نشده برابر باشیم؟

    آیا من لایق پادشاهی نیستم صرفا چون انسان باخدایی هستم؟آیا این غلطه که ارزشمندیمو به باخدا بودنم وصل کنم؟

    استاد من هرشب قرآن میخونم

    امشب رسیدم به اعراف

    اتفاقا در مورد مقام و جایگاه انسان بود اولش

    که خداوند دستور سجده به آدم رو میده و شیطان سر باز میزنه و از درگاه خدا رانده میشه

    این نشوندهنده جایگاه انسانه

    بعداز اون استاد ی آیه خفنی خوندم

    درک من ازین آیه هم خیلی خفنه

    درست و غلطشو نمیدونم ولی این رو احساس کردم

    آیه اینه

    «بگو : زینت های خدا و روزی های پاکیزه ای را که خدا برای بندگانش پدید آورد، چه کسی حرام کرده؟! بگو: این [زینتها و روزی های پاکیزه] در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند. در قیامت فقط ویژه مؤمنان است؛ ما این گونه آیات خود را برای گروهی که می دانند بیان می کنیم.»

    استاد میدونی ی لحظه احساس کردم که خدا میگه

    غلط میکنه کسی نعمتهای منو برای مومنام حرام کنه

    خدا میگه اگر مومنی،ایمان داری تو،تو ای آدم باایمان،تو لایق نعمتهام هستی،تو لایق روزی های پاکیزه هستی اتفاقا.

    میدونی استاد من درخواست کردم که خدا بهم بگه در مورد جایگاهم و احساس لیاقتمو بهبود ببخشه و بهم آرامش بده

    بعداز خوندن این آیه،احساس کردم که اتفاقا خدا میخواد برای من

    خدا این نعمتهارو برای من آفریده اتفاقا

    خدا رزق و روزی هم این دنیا و بهترازینارو در اون دنیا برای من میخواد

    اینکه بیاد بیارم جایگاهمو و بدونم که تمام این نعمتها برای استفاده من خلق شدن و خداوند میگه غلط میکنه کسی اینارو برای مریمم حرام کنه

    ای مریم اینا برای توئه

    حلال حلال

    اتفاقا اصلا برای اینکه تو هستی خلقشون کردم

    استفاده کن از زینتها و نعمتها و رزق و روزی پاکیزه

    مریم حتی نزار پس ذهنت شیطان نجوا کنه که اینا مال از ما بهترونه

    غلط کرده اینو بگه

    اینا برای توئه و چون تورو خلق کردم اونارو خلق کردم که تو ازشون استفاده کنی

    این فراتراز اینه که بگه تو لایقشون هستی

    میگه اصلا بخاطر وجود تو اونا الان موجودن،موجود هستن که تو ازشون استفاده کنی.

    یعنی موجودیت نعمتها بخاطر وجود توئه

    و اینا حلالتر از حلال برای شخص تو خلق شدن اصلا

    بعد میپرسی من لایقشون هستم که بخوام استفادشون کنم؟!؟

    بابا اینا اصلا برای تو خلق شدن بعد تو میگی من میتونم ازینا بخورم؟بپوشم؟سوار شم؟داشته باشم؟ و و و؟؟؟

    یاد اون حدیث قدسی افتادم که میگه

    خداوند میفرماید:من همه چی رو برای تو آفریدم و تورو برای خودم.

    بعد ما ،یعنی من میپرسم آیا لایقش هستم؟!

    خدایا منو ببخش من به خودم ظلم کردم

    من با ناکافی دونستن خودم

    با فراموش کردن جایگاهم

    با فراموش کردن عشقی که تو بهم داری که میگی تمام نعمتها برای من حلال شده

    با فراموش کرذن اینکه چقدر ارزشمندم چون تو درون منی

    با فراموش کردن حد لیاقتم برای استفاده ازین جهان

    به خودم ظلم کردم

    و چه نعمتهایی رو بر خودم حرام کردم

    خدایا من از شر شیطان و نجواهاش به آغوش امن تو پناه میارم

    اینکه تو منو هدایتم کردی

    یعنی من آدم ارزشمندیم

    یعنی آدم لایقی ام

    یعنی آدم دوست داشتنییم

    و حالا که باایمانم کردی

    غلط میکنه کسی حروم کنه این نعمتها و زینتهارو برای استفاده من

    چرا که من لایق

    یا بهتره بگم اونا برای من خلق شدن

    مث این میمونه مامانت بپرسه ناهار چی دوست داری درست کنم برات

    و تو میگی مثلا زرشک پلو با مرغ

    خب مامانت بخاطر تو درست کرده اصلا

    بعد تو میگی بخورم یا نخورم چرا که ممکنه لیاقتشو نداشته باشم؟!

    دختر خوب اصلا اون برای تو آماده شده

    نیازی نیست که سوال بپرسی

    تو لاجرمممم لایقش هستی قبل ازینکه حتی اون آماده استفاده تو بشه.

    استاد از خدا میخوام مارو به راه راست همواره هدایت کنه

    راه کسانی که بهشون نعمت داده مثل شما و مریم جان

    نه راه کسانی که بهشون غضب کرده و نه گمراهان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2086 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان…

    خدای وهاب که بی حد و حصر میبخشه

    گام 23 از پروژه گام به گام خانه تکانی ذهن…

    سلام به عزیزانم….

    سپاسگزار خداوندم که منو در مسیر شنیدن، نوشتن، درک و عمل کردن به سبک این آگاهی قرار داده….

    نمی‌گم 100 درصد عمل میکنم چرا که هیچ چیز صفر و 100 نیست اما دارم سعی خودمو میکنم که در این مسیر صرفا شنونده نباشم، باز چون که از استادم یاد گرفتم که « ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است » ….

    خانم شایسته عزیز، من عاشقتم که این فایلها رو بروزرسانی کردی، من قسم میخورم که این حرفها رو قبلا اینجا نشنیدم …در مدار دریافتش نبودم اما الان هستم و دارم می‌شنوم…دارم گام به گام صدای قلبم رو بلندتر از قبل میشنوم، صدای خدایی که از درون خودم داره باهام حرف میزنه‌..اینقدر بهم نزدیک بوده و حسش نمی‌کردم و شما این ارتباط رو دوباره به من یادآوری کردید…این نیروی قدرتمند و هدایتگر رو دوباره در من زنده کردید، ازتون سپاسگزارم….

    اومدم اینجا، روی این فایل کامنت بزارم که زکات این آگاهی های ارزشمندی که شما دو استاد عزیز سخاوتمندانه در اختیارمون میزارید رو پرداخت کنم. شما لایق تحسین هستید، شما بسیار ارزشمند هستید….

    درسته استاد، اینجا تو این سایت جز تحسین و تحسین و تحسین و سپاسگزاری و سپاسگزاری و سپاسگزاری بابت داشته هامون، بابت موفقیت های خودمون و دوستان ارزشمندمون چیز دیگه ایی نمیبینیم و هرگز نمی نویسیم…چون خالق این سایت اینقدر با خودش در صلحه و اینقدر به منبع نور وصله که چیزی غیر از اینها دریافت نمیکنه…..

    اینجا هر چه هست همه خوبیه، همه تحسینه، همه سپاسگزاریه، همه آگاهیه و همه خداونده….تو تموم کامنت ها رد پای خداوند رو کاملا میشه حس کرد….همه ما بچه های عباس منشی داریم این روند رو به بهبود و پیشرفت رو طی میکنیم….خداوند رو سپاسگزارم که در جمع شما دوستان ارزشمندم قرار دارم و به تک تکتون میبالم و افتخار میکنم، بارها تحسینتون میکنم….شما ارزشمندین و من هم و او که کنار تو نشسته است….لا یتناهی هستیم و مقدس….

    تو قسمت 5 صلح با خود در مورد بر انگیختگی در روابط خیلی خوب توضیح دادید استاد، همینطور تو دوره عشق و مودت در روابط…من 7 روز اومدم این تمرین رو در مورد یه دوست انجام دادم، اومدم 7 روز تو دفترم در مورد نقاط مثبت این بنده خدا نوشتم و هر بار حالم بهتر و بهتر میشد….اتفاقی که افتاد تو وجودم رو میخام باهاتون به اشتراک بزارم….من به این شخص بسیار وابسته شده بودم هر صبح و شب تمرکز زیادی رو از من میگرفت، ذهنم بشدت درگیرش بود و همه جا دنبالش میگشت وقتی هدایت شدم به این تمرین و انجامش دادم…این دوستمون خونه شون نزدیک ما بود به طرز شگفت انگیزی از اینجا رفتن…حالا برای مدت کوتاه یا دراز مدت فرقی نمیکنه، ایشون از مدار من رفت….قبلا هم نبود چند ماه میشد که ندیده بودمش اما تو ذهن خودم میگفتم بالاخره همسایه است میبینمش و بعد از این تمرین خداوند فاصله فیزیکیمون رو هم زیاد کرد….اتفاق بعدی که افتاد ذهنم بشدت نجواهاش نسبت به این آدم کم شد…و از همه مهمتر جنس نجواها دیگه مخرب نیست، از سر ضعف نیست….احساس خوبه، احساس شکر گذاری از اینکه دوست خوبی دارم…احساس ارزش قائل شدن برای خودم و این بنده خدا، احساس رهایی….آرام شدم….اگر ببینمش خوشحال میشم و اگر نبینمش ناراحت نیستم….براش آرزوهای خوب میکنم…

    میخام اینو بگم، وقتی روی نکات مثبت یک فرد تمرکز میکنی، اولا که وجه مثبت طرف مقابل رو میکشی بیرون، دوم که بشدت احساس آرامش میکنی….انگار تمرکزت از روی شخص مقابل برداشته میشه و رو خودت تمرکز میکنی…همون قانون تمرکز…..

    بیشتر به خالق بودن خودت و قدرتت در خلق کنندگی پی میبری…..

    این تمرکز، تو رو به اصل نزدیک می‌کنه و از حاشیه دور…..

    این تمرکز، به تو آگاهی میده….

    راه های ورود ایده و الهامات رو به ذهنت باز می‌کنه…..

    استاد ازت سپاسگزارم که اینقدر واضح قوانین جهان رو با ما به اشتراک میزارین…..

    منتظر ورود معجزات به زندگیمون باشیم…..

    عاشقتوووونم بینهایت…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Leyla گفته:
    مدت عضویت: 1211 روز

    به نام خدا

    سلام و شب بخیر به عزیزان دل،استاد عباسمش و خانم شایسته

    گام 23:معجزه ی تمرکز

    استاد قبول دارم کاملاااا قبول دارم که تمرکز معجزه میکنه، توی زندگیم هم چیزهای با ارزشی که به دست ابردم حاصل تمرکز کردن بر روی اون خواسته بوده.

    این هم یکی از اصل هایی که توی دوره ی خانه تکانی ذهن فهمیدم و بهم اگاه شد. تمرکز یک اصل مهمه.

    میخوام از معجزه ی تمرکز براتون بگم که چند بار توی زندگیم، من رو نجات داد. تابستون سال 1400 بود که من به یه تضاد شدیدی خوردم،اینقدر این تضاد برام دردناک بود که چاره ای جز پیدا کردن راه حلی که بهم ارامش بده، نداشم. باید یه راهی برای بیرون اومدن از اون درد و نجات خودم پیدا میکردم.

    اون زمان با استاد عباسمنش عزیزم اشنا نبودم و به فایل های یه عزیز دیگه ای هدایت شدم. هر روز برای اینکه خودم رو آروم کنم و یکم قلبم تسکین پیدا کنه، اون فایل ها رو گوش میدادم، مدیتیشن میکردم و به مدت 21 روز توی دل اون تضاد، خواسته ام رو مینوشتم.

    چون اون تضاد جلوی چشم من بود من باید برای این که حالم رو خوب کنم، هر روز روی خودم کار میکردم.حالا با مدیتیشن با نوشتن خواسته هام،با تجسم سازی، گوش دادن به فایل ها و….

    اون موقع چیزی از قانون نمیدونستم و امروز یادم افتاد که اون تایم من داشتم از قانون تمرکز برای رسیدن به خواسته ام استفاده میکردم بدون این که بدونم.

    دقیقا96 روز بعد، تقریبا 3 ماه بعدش، معجزه اتفاق افتاد‌.اون خواسته ای که از دل تضاد بیرون اومده بود، برای من رخ داد.دقیقا چیزی که میخواستم وارد زندگیم شد.کاملا مطابق با نوشته هام که من اصلا مات و مبهوت مونده بودن که خدای من این دقیقا همون چیزی که من میخواستم:)

    شخصیتم خیلییی خیلییی تغییر کرد،وابستگی هام خیلی کمتر شده بود و با خودم به صلح بیشتری رسیده بودم.

    خیلی برام لذتبخش بود اون معجزه که حاصل تمرکز بود.من تمرکزی روی خودم کار کردم و شخصتیم رو تغییر دادم که حاصلش هم این بود که دنیای بیرونی من تغییر کرد و معجزه وارد زندگی من شد.

    مورد بعدی هم که بارها توی کامنت ها گفتم معجزه ی قبولیم توی کنکور بود که اون رو هم با تمرکز به دست ابردم.من به مدت 2 یا 3 ماه تمرکزی درس خوندم و نتیجه اش هم عالییی شد.

    الان هم باور دارم که تمرکز یه فاکتور خیلی مهم برای رسیدن به خواسته هاس.وقتی تمرکز میکنی،خدا هدایتت میکنه،باهات حرف میزنه،راه هارو جلوی پا میزاره،درهارو برات باز میکنه و در نهایت به اون چیزی که میخوای به راحتی میرسی.

    ولی یه نکته خیلییی مهم تر اینکه ادم باید یادش باشه از چه مسیری به اون خواسته رسیده و باید هر روز به خودش یاداوری کنه تا فراموشش نشه تا مسیر رو گم نکنه و وارد حاشیه نشه. چون وقتی ادم اون مسیر درست رو هر بار کمرنگ تر کنه به همون نسبت هم نتایج تغییر میکنه.

    برای سال 1400 هم برای من همین اتفاق افتاد که یادم رفت از چه مسیری به خواسته ام رسیدم و درگیر حاشه و موارد دیگه شدم.

    خداروشکر که این قانون رو فهمیدم و خداروشکر بخاطر این دوره ی بی نظیر

    از خدا میخوام به همه ی ما کمک کنه توی مسیر درست بمونیم و نتایج و حال خوبمون پایدار باشه:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سیما کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    وَفِی مُوسَىٰ إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿38﴾

    (ذاریات38)-و در موسی هم آیتی است آن وقت که با برهانی محکم او را به سوی فرعون فرستادیم.

    ===========================

    فَتَوَلَّىٰ بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾

    (ذاریات39)-فرعون که همه اعتمادش به لشکرش بود گفت وی یا ساحر است یا جن زده.

    ===========================

    فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی ﭐلْیمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾

    (ذاریات40)-پس او و لشکریانش را گرفتیم و در دریا پرت کردیم در حالی که خود را ملامت می‏کرد.

    ============================

    سلام به استاد عزیزم و سر کار خانم شایسته عزیزم و سلام به همه‌ی دوستان عزیزم

    شروع سال جدید 403 بود که شما استاد عزیزم گفتید، امسال رو، سال بهبود شخصیتی بگذارید و در موردش توضیح دادید.

    من به شخصه اولین بار بود که در دفترم شروع به نوشتن هدفهای سال جدید کردم، چون اصلاااا با این موضوع آشنا نبودم،

    در عوض چون بهمون گفته بودند شب احیا، تمام سرنوشت انسان رقم میخوره، توی اون سه شب چه کارهایی که نمیکردم

    اما بعد از گفتن فایل هدفگذاری سال 403، انگار که من تشنه ی، تغییر شخصیتم بودم و هم در دفترم نوشتم و هم آلارم گوشیم رو روی ساعت 12 ظهر با نام بهبود شخصیتی، سپاسگزاری، تمرکز بر نکات مثبت روشن گذاشتم

    هر روز ساعت 12 که زنگ میخوره من میفهمم که باید چکار کنم و به نظر خودم واسه منی که اول راه هستم و فراموشکار، این ایده ی خوبی بود

    استاد عزیزم، من واقعااا شخصیتم تغییر کرده

    سپاسگزار شدم

    تمرکز بر روی نکات مثبت دارم

    غیبت نمیکنم

    مقایسه نمیکنم

    حسادت نمیکنم

    ووووو

    نمیتونم بگم که 100%خوب شدم ولی آگاهانه دارم تلاشم رو میکنم که بهتر و بهتر بشم

    خدایااااا شکرت بابت درک قوانین جهان هستی

    انشاالله که در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید.

    دوستدار شما :سیما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    صفورا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1900 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم ،

    تمام آغاز ها بانام زیبای خدای مهربان و قدرتمندم ،که بیشتر از خود ما می خواهد موفق شویم،

    سلام خدمت استاد گرامی وخانم شایسته عزیزم خدا قوت میگم وتشکر از زحمات شما توحیدی ،منش بندگان خدا ،

    گام 23ام از خانه تکانی ذهن گام به گام . خدا را شکر این قسمت خیلی جامع است،و استاد دقیق بر اصل تمرکز صد در صدی روی اهداف تاکید فرمودن ،ونمونه های عالی از تعهد خودشان ونتیحه ها عالی تهیه و تولید محصولات بی نظیر خودشان شرح دادن، سپاسگزارم ،

    بنده از تمرکز نسبتا خوب خودم وموفقیت تحصیلی ام در شرایط سخت و هدایت خدا وتعهد جهان در برابر تعهد خودم خاطره ای یادم آمد که بیان می کنم ،

    من در سن 45سالگی تصمیم گرفتم در مقطع کارشناسی و رشته روانشناسی ادامه تحصیل بدهم باوجودی که ،تمام هفته تدریس می‌کردم،ومخالفت همسرم که به شدت حسادت می کرد، که نمی توانی ،وبرای چته درس بخوانی ،یارشته سختی انتخاب کردی ،به شهرستان دیگر ی بری ما چکار کنیم .ولی با هدایت الله وتشویق دختر عزیزم وهمکاران گلم ،

    ادامه دادم وخدارا شکر با موفقیت ونمرات خوب قبول شدم به گونه ای که . همسرم و خانواده اش می‌گفتند.قبول شده در کنکور ولی بعیده و نمی تونه فارغ‌التحصیل بشه خدارا هزاران مرتبه شکر در 4 ترم و1نیمه ترم تابستان تحصیلم را تمام کردم .که کریدیتش به خدای عزیزم میرسه .که به من کمک کرد وموفق شدم، همان حرفهای چرت که به استاد هم زدن ، عمل جراحی کرده،گن بسته ،وخانه وملک نداره،فتوشاپه .بله خداوند همیشه هدایت وکمک می‌کنه این خاطره به من یاد آوری کرد، که برای خرید قانون سلامتی ،پیر نیستم ومیتوانم در آن موفق شوم به توفیق الله ،می خرمش وخودم را از بند بیماری‌ها نجات میدم ،واز باقی مانده عمر عزیزم لذت میبرم انشالله

    استادان عزیزم پهنه هم فرکانسی های خوبم دوستان دارم ،در پناه حق پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    به نام الله.سلام برهمه دوستان

    توصیه استاد درمورد هدف گزاری

    یک دفتر بردارید وبنویسید از خدا چه می‌خواهید هدف اصلی با توجه به نیازهای وتضادهات انتخاب کن فقط بنویس استاد خیلی به نوشتن اعتقاد داره ونتیجه گرفته.خواسته هایی که هیچ ایده ایی ندارید فقط بنویس که من اینها را می‌خواهم نوشتن معجزه می‌کند خدا به قلم سوگند خورده.مشکل اینجاست که وقتی به هدف فکر میکنیم به چگونگی رسیدن فکر میکنیم واغلب شرایطش نداریم مایوس می‌شویم.

    اون هدفهایی که میدونم باید چه کارکنم انجام می‌دهم اونهایی که نمیدونم چه طوری فقط تو دفتر بنویس وبگو خدایا من ایده ای ندارم آدمها شرایط اتفاقات را برای من رقم بزن ذهنم را باز کن

    باورهامو قوی‌تر کن.

    به اندازه ای که باورتون می‌شود خواسته تون امکان پذیر هست به همان اندازه نزدیک ونزدیکتر میشوی.اگر تو ذهنمون خواسته ای غیر ممکن باشد عملا بهش نمی‌رسیم.

    الان من فکر می‌کنم سخته ولی میدونم اگر بنویسم واز خدا بخواهم الگوها را بهم نشان بدهد وتوی مسیر باشم به جای اینکه کلا از ذهنم پاک کنم بهترین شیوه برای روند باورسازی پیدا کردن الگوهای منطقی که به اون خواسته رسیدند.

    استاد دوتا روش دارد یکی اینکه افرادی که به اون خواسته رسیدن وغیر قابل باور بود ولی رسیدند اونها را پیدا می‌کرد تحسین می‌کرد.

    یکی دیگه بیام ببینیم که چه خواسته هایی برام غیر قابل باور بودن تا بهش رسیدم مثل اون موقع ها که به اونها رسیدم الان هم می‌شود.

    اگر من کسی رو تحسین کنم به خودم برمیگرده اگر تخریب کنم حسادت کنم به خودم برمیگرده

    سرمایه گذاری کنید روی خوبی گفتن درمورد دیگران چه با خودت چه با دیگران.دنبال نکات مثبت دیگران باش بگو باخودت بنویس به دیگران بگو واین فرکانس رو همیشه ارسال کن

    وقتی شما را قضاوت میکنن پشت سرتون غیبت میکنن باید راهی پیدا کنید که احساستون بد نشود باید از زاویه ای ببینید که به احساس خوب برسید میتونید اینجوری نگاه کنید که بابا ببین من چقدر موفقم که بقیه باور نمیکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    منیره صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 361 روز

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و شما دوستان خوبم!

    الهی که همیشه قلبی سر شار از آرامش داشته باشید و در بهترین احساس به سر برید لحظه لحظه زندگی تون رو.

    تجربه من از تمرکز 100 در صد بر روی هدفم

    من زمستان سال 98 در یک مدرسه خصوصی فرم پر کرده بودم برای معلمی، و قانون اون مدرسه این بود که برای کامیاب شدن باید سه مرحله آزمون سخت رو پشت سر میگذاشتیم ، من قشنگ برای این هدفم برنامه ریخته بودم صبح ها از ساعت 4 صبح بلند میشدم و شروع می کردم به مطالعه و تا 7 صبح مطالعه می کردم و همزمان مطالبی رو برای قوی تر صحبت کردم در جمع نیز همه روزه کار می کردم و این روند رو ادامه دادم تا دو ماه ، و نتیجه این شد که من در اون سر مرحله آزمون بهترین نمره هارو گرفتم و کامیاب شدم.

    زمان های که من دانش آموز بودم چون شاگرد اول بودم موقع آزمون های چهارونیم ماهه و آخر سال تمرکزم صد در صد روی آزمونی که میدادم بود به طوری که حتی اگه جشن عروسی نزدیک ترین اعضای فامیل هامونم بود نمی رفتم و به خاطر این تمرکز بالایم اکثر اوقات شاگرد اول بودم.

    سال 1401 که می خواستم از رساله کارشناسی ارشدم دفاع کنم دو هفته تمرکزی روی این که چگونه عالی ارائه کنم کار کردم زمان گذاشتم براش به طوری که بعضی از روز ها من نان چاشت رو هم نمی خوردم و در نتیجه اون سال من جزء دانشجوهای بودم که عالی ترین نمره رو گرفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: