live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف - صفحه 5

به نام خداوند هدایتگر مطلق …

سلام!

نفس عمیق … نفـــسِ عمیق … نفـــــــس عمیــــــــق … من زنده ام!! قدرت را توی دستام احساس میکنم میتونم تکونشون بدم وای .. عه پاهام تکون میخورن! .. عه میتونم حرف بزنم میتونم صدامو بشنوم میتونم ببینم ایناا چیه! چشمه چشم دو چشم عسلی قهوه ای درشت .. نفس؟! نفس اره میتونم نفس بکشم و چه بوی خَشــی الهی الهی شکرت .. راه برم دو کنم بخندم و یا مثل الان اشکم جاری بشه از دوباره به اینجا اومدن از دوباره فرصت زیبای زندگی داشتن و تجربه ی زندگی در لحظه

سلام صبح بخیر هم پاره های جانِ جانان، این صدا را از رادیو مارکو میشنوید. اومدم تا شاهد خلقی دیگه باشم، یک ثبت ردپای دیگه، یک افشاگری دیگه.

خدایا صدهزار مرتبه شکرت که خواستم و احساس لیاقت را در خودم ایجاد کردم و هدایتم کردی به اینجا به این خونه .. «خونه یعنی جایی که قلبت هم هست و آرامش سهم قلبیست که در تصرف خداست … خدا».

یک تیکه از فایل را گوش دادم – دو – سه – دقیقه اش را، سپس هدایت شدم به خواندن کامنت های همین قسمت … خدایا شکرت برای تک تک بچه ها برای وجود ارزشمندشون چقدر درس ها هست از همین خواندن تجربه های بچه ها فاطمه ها و نفسیه ها و مهدی ها و علیرضاها و … چقدر درس میگیرم و تحسینشون میکنم.

امروز از خودم پرسیدم، برای چه نعمت هایی امروز خداجون از تو سپاس گزارم؟ و اره یکیش همینه همین کامنت های طلایی از تجربه های فرشته های روی زمین که مثل خودم از جنس خودِ منن، درست لایتناهی و لامکان و زمان. خدایا شکرت

(( خداجون میخوام بازم هدایتم کنی برای نوشتن این نظر بسیار ارزشمند در رادیو مارکو. میخوام اول خودم لذت ببرم، حسابی لذت ببرم از توجه تمرکزی من روی نکات مثبت قراره امروز بهتر از دیروز بشیم که اگر نشیم یک عبث باطل توی دنیایی که هر روز داره رشد میکنه در تمام جهات، Let’s Go man ))

اول اینو بگم که؛

استاد جان پدر جان من به خاطر وجود ارزشمندت سپاس گزارم از خدا یک تبریک میخوام بگم و تحسین کنم بازم شما را البته که شما نیازی به تحسین ندارید انقدر که عزت نفستون را به بیرون از خودتون گره نزدید و همه چی درونی و سوق به همین سمت ولی من نیاز دارم! چقدر چقدررر چقدرر (از همون چقدرهایی که Rosaمیگفت توی فایل های گفتگو با شما ) چقدر شما را تحسین میکنم چه بدنــــی ساختید الله اکبر .. وقتی اومدم توی سایت درست روزی که دوره سلامتی قرار گرفت! چشمام وااا شدد هن؟! به قول پسر فامیل دور توی کلاه قرمزی که هی پستونک پستونک میکرد .. چی شده؟ ها؟! (لبخند)

چقدرر تغییر اخه توی بدن شما (وقبلش چقدر تغییر در درون شما)) چقدر کامل تر شدید چه بدنی، عضله ای واقعاا که این بدن به شما میاد واقعا زیباتر و پرتر و با اعتماد به نفس بیشتری را میتونم احساس کنم در شما.

پدر، نتیجه ی شما کاملا مشخص و من برای تعهد سختِ شما و اراده ی پولادین و انگیزه ی بالا شما نمیتونم چی بگم فقط تحسینتون میتونم کنم و اینکه این درس را بگیرم انگیزه را بگیرم که من هم ادامه بدم ادامه بدم ادامه بدم… نون تو ادامه دادن و نون ِ من یعنی لذت بردن بیش از پیش از مسیرِ، تجربه های بیشتر، تاثیرگذاری و الهام بخشی بیشتر و بیشتر، احساس رضایت بیشتر از خودم از خدای خودم به عنوان همه چیز و همه کسِ من، سفر. سفر به دور دنیا …

هنوزم دوست دارم ادامه ی نوشته ام را با توجه به همین مورد پیش ببرم؛

اون 900 ساعت مطالعه کردن شما برای رسیدن به هدف … این تمرکز وحشتناک خواستنی و تحسین برانگیز شما .. این آرامش ذهنی شدید شماا وای وایی چقدر خوب نه ببخشید عالــــی از پس احساس والا و بالاتون در طول روز براومدید چه کنترل ذهنی .. و به راستی که توی قرآنم خواندم که نوشته؛ مقرب ترین نزد ما با تقواترین شمایند – و اگر تقوا را با کنترل ذهن یک تساوی بدونی حساب کار دستت میاد زندگیم (چشمک). Yes

نکته ی بعدی که نشان از تحقق خواسته ی ارزشمندم میده اونم درست در زمان و مکان مناسب

من بارها توی ستاره قطبیم نوشتم که خدایا دلم برای یک لایو یک گفتگو مخصوصاا اولی، تنگ شده .. مینوشتم و مینوشتم خب اون روزها اتفاق نیافتاد و درگیر بودنم با تجربه های جدید باعث شد که فراموشش کنم .. تا اینکه، تا اینکه اون شب ساعت 1 بامداد این خبر را دیدم که از سه ساعت پیش لایو شما شروع شده و خوشحال تر که در زمان مناسب به فایل گوش ِ دل میدم. یعنی امروز جایی که 09:54 دقیقه صبح را در ایران تجربه میکنیم و البته در آمریکا 9 ساعت پیش! قشنگ نیست بچه ها؟ قشنگ نیست استاد؟ قشنگ نیست عشقم؟ هوممم این دنیا را میگم این خالق بی همتا را میگم هاا یک جا روزه یک جا شب و یک جا طلوع و یک جا غروب .. یک جا کوهِ و یک جا دشت .. یک جا آفتابی آفتابی تا ابد تابانِ و یک جا اصلا آفتابی نیست و ابری بارونیه .. یک جا همش پر از درخت و سرسبزی و درخت هایی را میشد دید که مثل سربازهای مقدس هر خاکِ .. استوار و قدقامت واقعا ستودنیه و تحسین برانگیز.

بذار از هم زمانی و هم مکانی و در صلح بودنم بگم این خودش یک نتیجه است. اوهوم اینو بگم، دیروز رفتم تو کانکس بچه های دیده بانی (در واقع سربازن مثل خودم از جنس خودم از یک خالق از یک روزی رسان از یک خدای یکتایی که رب ٌ و هدایتگر ماست ) یهو خدا، خدام توسط هم پاره ام بهم گفت؛ راستی محمد هدفت چی بوده هدف 1400 ات؟ و بعد از شنیدن این نشانه من اون لحظه ها توی زمانی دیگه سپری میکردم درست یاد چند ساعت قبل از حضورم توی کانکسموقعی که نهار رفتم میل کنم «عدسی پلو با ماست ترش مزه»، خوب بود خداروشکر … بعد از ناهار درست درون یک روز افتابی خوزستان البته شمالش، و با شنیدن صدای سمفونی پرنده ها، مثلِ گنجشک های اَشی مَشی که این زمستونو تنهایی با صداشون سر کردم (چشمک – یاد فرهاد بخیر ) اره یاد اون لحظه ها افتادم که داشتم توی ذهنم با صدای بلند به خدا میگفتم خب ما امسال تو دلِ بزرگترین ترسمون رفتیم .. ترس از سربازی و الانم که 9 ماه گذشت ازش و چقدرررررر اره از همون چقدرااا که من بزرگ و بزرگتر شدم .. گفتم به خودم که سال 1400 هدف گذاری داشتم اونم 9 تا هدفــــــــ واوو و خب نگاه کردم دیدم که به کدوما رسیدم چقدر رسیدم چه مسیری طی کردم چه آدمایی را به عنوان دستای خدا دیدم .. و دیدم که به بیشترشون نرسیدم … مثل مالی .. مثل راه اندازی کامل و تمرکزی کسب و کارم .. به خودم گفتم که بله من توی هدف گذاری مشکل دارم هنوز نتونستم قانون تمرکز را درست حسابی رعایت کنم بهتر از سال گذشته ام شدم ها ولی هنوز کلی کار داره باید بایدد فقط یک هدف داشته باشم باید تمام تمرکز و حواسم را صرف رسیدن به همین یک هدف کنم باید با این هدفم یکی بشم باید یکی باشه هدف مثل خدا اگر دوتا عالی بود خدا شریک میداشت! ولی واحد پس هدف هم یکی باید باشه وقتی یکم دیگه مونده به تحقق فیزیکی خواسته ات که احساست نشان میده اون وقت میری سراغ هدف بعدی و بعدی و بعد .. هر بار با هر رسیدن به هر هدفت انگیزه و انرژی بیشتری میگیری و حالا با عزت نفس بیشتر با خود باوری بیشتری و با سرعت بیشتری با تکامل قوی تری به سمت خواسته ی بعد و بعدی میری به خودم حالا و توی این لحظه ولی میگم واقعا هدف از زندگی چی میتونه باشه؟ الا و الا لذت بردن از مسیر .. به کجا چنین شتابان(ّبا چند هدف برای سریعتر رسیدن)) به خودم گفتم بهتره که یک دفتر، یک دفتر زیبا داشته باشم یک دفتر را توی ذهنم تجسم کردم که یک سالنامه در واقع که هرروز مهم ترین هدفم را مینویسم فقط یک هدف را و مینویسم این سوال و پاسخش را؛ که خدایا با باوری که به تو دارم که تو همه ی پاسخ سوالات من را میدونی همه ی ایده ها را داری تو بهم بگو خدایا با توجه به شرایط الانم چه قدمی باید بردارم برای اینکه هدفم را بهتر و بیشتر حسش کنم نزدیک تر بشم بهش .. اینو گفتم و بلند شدم اومدم ..

و اره اون حرف حَسَن به من نشانه ی تایید این گفتگو بود نشان از هم مدار بودنم، Just Do It بودنش بود و حالا من یک سالنامه زیبای NASA دارم واسه همین اقدام عملی مهم، یک درخواست و یک هدایت و حالا وقتِ نمایش ایمانم به خودم به خدای خودمِ

بفرمایید قهوه لاته …

و بفرمایید این قسمت از لایو! چی میشه درست امروز میبینم که شما استاد جان در مورد هدف گذاری همون اولِ بِ بسم الله در همین مورد هدف گذاری صحبت کردید.

این نشون میده که همه ی ما به هم وصلیم .. تن های دیگه نداریم اینِ و اون نداریم بلکه همــه یکیم. و من عاشق این واحدِ یکتا

خب تا اینجا در مورد شرایط الان و نشانه ها و حس و حالم گفتم، از الان میخوام بریم سراغ شنیدن تمرکزی روی فایل و انجام هر تمرینی که شما میگی.

+ وای وای پشتِ شماست استاد چه بارونی چه هوایی چه آبی چه درخت هایی الهی شکرت

+ * یک آرزو کردم …

یک نقشه کشیدم …

چشمامو بستم …

خوابشو دیدم …

هیچ قلـــه ای سخت نیست …

کوهی بلند نیست …

دوباره میرفتم …

حیف ولی که وقت نیست …

اگر خورشید قهر کرد و یا حتی یک وقتی هوس کرد آسمون با کلی ستاره هوامونو داره …

اگر دنیا لج کرد یک وقتی فرمونو کج کرد ماه بالاسر مهتاب جاده امونو روشن کرد … *

همیشه راه ها هست این ذهنِ محدود ماست که نمیبینه

+ استاد: بچه ها یک دفتر بردارید یک هدف اصلی برای امسال با توجه به نیازها، اولویت ها انتخاب کنید و بیاید بنویسید فقط خواسته هاتون را .. مثلا خدایا من میخوام این تجربه را توی زندگیم داشته باشم من میخوام توی زندگیم این جنس ادما را داشته باشم انقدر راحت پول بسازم و این خونه را داشته باشم و این کسب و کار را تجربه کنم و این رابطه عاطفی را اینجوری پول بسازم و اینجور ببین که خدا داره دفترت را نگاه میکنه و قدم اول اینه که تو بنویسی اقاا خواسته هات را بنویسی خواسته هایی که هیچ ایده ای نداری برای انجامشون یا وقت کافی نداری برای قدم برداشتن برای این همه خواسته .. بچه ها نوشتن خیلی قدرتمنده و خداوند قسم خورده به «قلــم» .. نوشتن تمرکزت را انرژی ذهنیت را میاره روی یک چیز .. ولی مشکل ما اینه که به این فکر میکنیم که چطور میتونم برسم به خواسته ام با توجه به شرایط الان .. وقتی فکر میکنی به اینکه چطور و چون اغلبم شرایطشو نداریم سریع ناامید میشی ..

تمرین عملی: خواسته هات را بنویس خواسته های امروزت را خواسته های امسالت خواسته هات ..

+ خواسته‌ات مشخصِ خُب اون کارهایی که میدونی باید براش انجام بدی را بده اما اگر نمیدونی فقط بنویس با باور قلبی که خدایا هرچند این خواسته حتی برام الان غیرمنطقی و بزرگ ولی تو کمکم کن که باورش کنم برای منطقی بشه آسونم کن براش، آدم هایی را شرایطی را به سمتم بیار اتفاقاتی را برام رقم بزن که برام باورپذیرش کنه. الگوهایی را بیار که کم کم باورم بشه که میشود امکان پذیر میشود.

+ ما به خواسته هایی میرسیم که برامون منطقی باشه باورپذیر باشه منطقی میتونه بشه یک خواسته وقتی میام ببینم یک الگویی را که به خواسته ی ما رسیده یا حالا توی همون حوزه را یا اگر الگویی نباشه یا حتی باشه میام میبینم توی زندگی خودم به چه خواسته هایی بوده از نظر ذهنم غیر منطقی ولی آرام آرام بهش رسیدم تجربه اش کردم، تحسین میکنم تحسین کنیم این افراد را الگوها را ماشااء.. بگیم و خب ببین اگر یک نفر توی هر جای دنیا تونسته به یک خواسته برسه هر فرد دیگه ای هم میتونه توی هر جای دیگه بهش برسه چون سیستم عصبی ذهنی متفاوتی نخواهی دید در هیچ فردی.

+ تحسین کنی به خودت برمیگرده .. هر کاری کنی به خودت برمیگرده .. ویکی از تغییرات خیلی خوب من در سال 1399 آشنایی با تحسین و تحسین کردن بود و تجربه ی بهتر ارسال این فرکانس را 1400 تجربه کردم. خداروشکر

+ این تمرین فوق العاده است برای تقویت رابطه ات با هر کسی … زیبایی هاشو ببینی و بنویسی و تحسین کنی .. جلوشون و پشتشون .. این سرمایه گذاری را کنید که پشت دیگران و جلوی دیگران از خوبی ها بگین .. الهی به امید تو

+ اون سری افراد که باور نمیکنند موفقیت ها را دارند به خودشون ضربه میزنند

+ قلب ما آدما با ما صحبت میکنه .. چه قانون را بدونی .. چه ندونی .. ولی با دونستن قانون آگاهانه داری زندگی میکنی

+ بحث باور کردن .. بحث باورپذیری اون خواسته ی توست و البته تکامل

+ صداقت یک فرکانسی هست که اونایی که توی مدارش هستند دریافتش میکنند

بریم سراغ تمرکز برای سال جدید؛

حالا دلیل سربازی رفتنم را کاملا متوجه شدم استاد که چرا پارسال این تصمیمه را گرفتم که سال 1400 برم تو دلش!

به خاطر اینکه من فکر میکردم برای شروع سفرهای خارجی (جهانگردی) باید کارت پایان خدمت داشته باشم و البته پاسپورت یعنی تا کارت پایان خدمت را نداشته باشم پاسپورتی هم نیست و سفری هم نیست. این کارو کردم چون فقط فکر میکردم چون این جوری باور کرده بودم. و یا زمانی که 19 سالم بود سال 94 درست دنبال راهی بودم که مستقل بشم و اون وابستگی که مادرم بهم داره را کاملا بشکونم و این شد که ایده ی سفر و مهاجرت به تهران اومد و خب البته تابستان 94 بعد از پایانِ دو ترم دانشگاه رفتم در حالی که یادمه، پاهام داشت بندری میرفت از ترس ولی این کارو انجام دادم و سال بعدشم و بعدشم تا اینکه اصلا موندنی شدم تهران و توی مسیر زندگیم با تغییرات شدید درونیم و تحولاتی که احساس میکردم هر بار خداروشکر به صدای قلبم گوش دادم و عمل کردم بهش … آخه خدا همیشه به انسان های شجاع پاسخ میده. اما این برای اون زمان من خیلی خوبه حتی الان که تکرارش دارم میکنم اما کافی نیست برای امروز من باید بیشتر بدست بیارم بیشتر حرکت کنم محکم تر. اما الان که دارم نگاه میکنم به اون زمان میبینم که خدا واقعا منو بیشتر از خودم دوست داشته بیشتر از من میخواسته که خواسته هام را تجربه کنم و هر بار این چنین در این مسیر رسیدن کلـــی بزرگ و بزرگتر بشم ظرفم حجیم تر بشه و با رشد من این جهان رشد بیشتری پیدا بکنه. دارم میبینم که هر خیری بهم رسیده و میرسد واقعا از خدا بوده. ان شاا.. از خدا میخوام توی همین لحظه که ما روهدایت کنه به راه راست به راه راستی که به آن ها نعمت روز افزون اعطا میکند و نه گمراهان و نه مورد غضب واقع شدگان.

اگر میخوای به هدفی برسی باید تمام تمرکزت را بذاری روی هدف از صبح تا شب

خدا جون میدونی اینجا هم بهت میگم که دوست دارم استاد قانون تمرکز بشم .. به همون میزانی که برای خواسته هام توی زمان های متفاوت رعایتش کردم شیرینی اش را هم مزه کردم و واقعاا خواستنیه این تمرکزِ واقعا.

+ به خاطر وجود ارزشمند شما استاد جان و مریم جان سپاس گزارم از خدا، چقدر این رابطه عاطفی شما زیباست تحسین برانگیز البته که؛ اصلا یکی از همین معجزه های تحسین رابطه شما بود که دارم میبینم رابطه های تحسین برانگیزی هم شکل گرفته از همین توجه و تحسین رابطه ی شماها.

+ ممنونم استاد جان برای داستان زیبای فوتبال 98 و سپاس گزارم برای داستان آرنولد، ایلان ماسک، ماری کوری

((( تمرکز روی یک موضوع خاص جادو میکنه )))

(( تمرکز دَرِ الهامات را باز میکنه ))

+ ( خداوند در جهتِ رسیدن من به خواسته ام کمک میکنه هدایتم میکنه )

+ ( خواسته هات را بنویس بازم بنویسم بازم بنویس و بنویس .. هر چی بیشتر بهتر هر چی بیشتر توجه کنی بهتر و بهتره )

+ وقتی حتی تمرکز میکنی روی هدف کمتر میری سمتِ حاشیه

+ با دست خودت قبر خودتو نکن (Social Media) تمرکز یک جا با قدرت ( مثل سایت خودت که آزادی بهت میده )

+ چه حرفی به اون دوستمون زدید که بهش گفتید یا اینکه با تریلی خودت میای یا نه و ما کاری باهات نداریم .. و چقدر قشنگِ که اتفاقات خوب زندگی خودتون و زندگی دوستان را مینویسید در گوگل کیپ

+ استاد: اگر ایران بیام فقط با بچه هایی که نتیجه عالی گرفتند ملاقات خواهم کرد. این حرف بهم انگیزه داده.

خداروشکرت خداروشکرت خداروشکر خداروصدهزار مرتبه شکر برای این لایو که نمونه ی بارز یک تحقق خواسته ی مقدس من بود در زمان و مکان مناسب.

خداروشکر میکنم

احساس میکنم که این فایل را بارهااا و بارهااا باید گوش بدم واقعا این احساس را دارم

خداروشکرت واسه سال 1400ام به خودم افتخار میکنم به خاطر وجود ارزشمندم از خدا سپاس گزارم به خاطر قلم شگفت انگیزم خداروشکر میکنم

خبرهای فوق العاده مثبتی در راهِ … من مطمئنم ..

الهی که سال 1401امون بهترین سال زندگیمون باشه نسبت به سال های گذشته

سالی پر از خیر و برکت پر از احساس رهایی و آزادی سالی پر از نکویی و شکوفایی و عشق و خوشبختی و ثروت و سلامتی. آمین

عاشقتونم.