live | قانون هدایت به سمت خواسته ها - صفحه 16
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-01 03:59:212024-11-08 04:53:05live | قانون هدایت به سمت خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود بر استاد عزیز و بزرگوار و سرکار خانم شایسته عزیز.
استاد عزیز چقدر این فایل شما پراز آگاهی هست.
استاد غوغایی تو وجودم به پا شد.
چقدر این قانون جهان کارش درسته.
من علی هستم.حدودا 2سال و چندماه میشه که به صورت هدایتی با شما آشنا شدم.اون موقع ها اوضاع زندگیم جالب نبود.سوالات بی جواب زیادی تو ذهنم بود که الان میبینم خودمم دلم نمی‌خواست دنبال جوابشون بیفتم.یکجورایی به همون روال داغون زندگیم عادت کرده بودم و تحملش میکردم.از طرفی هم بقیه و عوامل دیگه رو باعث و بانی میدونستم.
استاد الان که اینو می‌نویسم نمی‌دونید چقدر حالم خوبه.چقدر ذوق دارم که کامنت میذارم.
استاد دلم میخاد از همه چی بگم.از تغییراتی که تو زندگیم رخ داده و نتایجی که هر لحظه میاد.
نتایجی که الان دقت میکنم میبینم خدا چقدر هوامو داره.
استاد با آموزه های شما با ترسام روبرو شدم و دیدم چقدر الکی میترسیدم.
براحتی ازدواج کردم و براحتی رفتیم خونمون.استاد منو خانومم باهم اومدیم تو سایت شما و الان باهم فایل های شمارو میبینیم.خدایا چقدر بزرگی.
دیگه دنبال این نیستم زندگی بقیه رو بهتر کنم.
حس و حالم خیلی عالیه.
هرروز نتایج جدید میبینم.
استاد دلم میخاد بغلت کنم و روی ماهتو ببوسم.
جدیدا دوره شیوه حل مسائل رو گرفتیم و چقدر این دوره بی نظیره.تارگت بعدیم استاد دوره سلامتی هست چون میخام استایل شما رو بدست بیارم و هرروز تحسینتون میکنم.
استاد خیلی عاشقتونم.
خداوند پشت و پناهت ون.
به نام معبودیکتا،سلام و عرض ادب واحترام خدمت استادعزیزم جناب عباسمنش و سرکار خانم شایسته عزیز،
احمدهستم که از سال1395با شما و مباحثتون هدایت شدم،البته اون هم کاملا هدایتی،که درمورد این موضوع در کامنتهای بعدی وبسیار نزدیک به انضمام فایلهای تصویری همراه با نتایج توضیح میدم.
بعدازسالها آشنایی و عضویت درسایت و استفاده از فایلهای دانلودی،تازه داشت چرخ دنده های زنگ زده زندگیم رو روغن کاری کردم و حتی لمس کردم که دارم هدایت میشم روی ریل،که حتی دو نمونه از فرمایش شما اشتباه نگم فایلهای توحیدی بود:
(که فرمودید:من به شما قول میدم که با این تمرین و درست عمل کردن، یا پول پیدا میکنی یا پشتهاد کاری و…..دستان خداوند میان سمتت)
دقیقا همین اتفاق زمانی برای من رخ داد که هندزفری توگوشم بود و داشتم دقیقا همین فایل رو گوش میکردم یه 50 هزار تومن پیدا کردم و دقیقا جلوی پای من سبز شد،چنان از شدت شوق گریه ام گرفت،نه اینکه 50هزارتومن پیدا کردم بلکه ایمانم قوی تر و توحیدی تر شد. دقیقا فردای اون در مسیر منزل بودم هم همین اتفاق برای من افتاد و یک 50 تومن دیگه(حتی عکسهای این اتفاق رو دارم و همینطور اتفاقهای
خوب پیشنهادهای کاری عالی که حتی من پیشنهاد کاری داماک در دبی رو گرفتم
( از شدت شوق کامنت گذاشتن یادم رفت بگم.من مشاور دفتر امور املاکی هستم )
که اونم نشد برم و خیلی حرف هست نمیخوام همه رو توی این کامنت بزارم.مختصری از
روندم را توضیح دادم.جهت اینکه اولین کامنتم ثبت کنم.
این کامنت درخصوص لایو شماره 35 شما و جناب عرشیانفر هست،تاثیر بینهایت شگرفی که در من ایجاد کرد،
واقعا به موقع و بجا این لایو رو دیدم،چونکه داشتم تصمیم میگرفتم که فردا برم به جایی که همسر سابقم که تمام حاصل 20سال زندگی ام رو یک شبه برد و من مونده بودو 2دست لباس و.....درباره اش در فایل تصویری با نتایج صحبت میکنم.
با اینکه یکسال از این قضیه داره میگذره،هنوز با خودم به صلح نرسیدم،و شب موقع خواب از خدا خواستم بهم آگاهی بده و هدایتم کنه.که در این خصوص چگونه آرامش داشته باشم و تنش نداشته باشم و....بدون اینکه بخواهم به همسر سابقم بی احترامی بشه یا آسیبی بهش بزنم،چگونه چشمم رو روی 20سال خاطره خوب و بد و…. زندگی ام ببندم و…هزاران تا سوالهای دیگه که از خدا میپرسیدم.
فردا صبحش توی پارک محل کارم بودم طبق معمول که نجوای ذهنی من میگفت دوره به صلح رسیدن با خود رو تهیه کن.حتی امروز میخواستم تهیه اش کنم که پولم 1میلیون کم بود و بعض سنگینی فرا گرفت که چرا نتونم این دوره رو تهیه کنم!؟
گفتم خدایا من که ایمان دارم صفر تا صد زندگی ام را مدیریت میکنی و با این تضادهم مخالفت نمیکنم.
خودت منو به حل کردن این موضوع هدایت کن.
تا اینکه امشب که الان ساعت 1شب هست و داشتم لایو شما و جناب عرشیانفر رو میدیم.چنان موضوع را حل و فصلش کرد که انگار آب روی آتیش بود،اون قسمت که فرمودید؛خدا میگه به سمت زیبایی میخوای بری یا زشتی که اگر بدنبال زشتی باشی تا اسفل سافلین میبرمت،و اون قسمت که خداوند میگه تو اگر به ارامش فکر کنی به ارامش هدایت میشی و برعکس و این قسمت که فرمودید؛خدا هیچ وقت توی قران به موسی نگفت که برو و فرعون رو بزن و بکش و….بلکه
با زبان نرم صحبت کن و بهش بگو که ما میخوایم بریم.
خودم رو در قالب موسی و فرعون گذاشتم و آرام شدم.که قرار بود فردا برم اونجا و موضوع رو باتنش و…حل کنم.
منم فردا خیلی شیک مسلح به الله اکبر میرم و بچه ام رو میگیرم و میرم پی زندگیم.
(چونکه پیغام میفرستاد که بیا بچه ت رو ببر)
مباحث این لایو خیلی تاثیرگذار بود،که من هیچ اقدامی در خصوص ایجاد تنش و….نکنم.و زین پس فقط روی آرامش و خواسته ها تمرکز کنم و فقط فرکانسهای طلایی
مثل قبل که خیلی خوب داشتم نتیجه میگرفتم.که این مسئله واقعا خیلی تاثیر
گذاشت.و سالها فاصله گرفتم. خدا رو شکر که این ترمز مخرب از مدار من خارج شد.
استادنازنینم نمیدونی با این لایو از چه خطری یا شاید اشتباهات جبران ناپذیری رو جلوگیری کردید.
واقعا از شما و خدای مهربان سپاسگزارم.
به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت و آگاهی های توحیدی
مهربان پروردگارم اگر تاابد ازت سپاسگزاری کنم بابت هدایتم به این آگاهی ها،
اگر فقط برای همین موهبت ،همه ی دریاها مرکب بشن و درختان قلم ومن بخوام سپاسگزاریمو بنویسم ،قطعا خیلی زود همه ی منابع تموم میشه ومن هنوز سپاسگزاریم تموم نشده
ازصبح دارم دنبال فایل های کنترل ذهن میگردم،توجه به اصل و تمرکز روی خواسته ها فارغ از شرایط موجودواعراض از ناخواسته ها ،دیشبم یه مقاله از مریم جون تو عقل کل دراین مورد خوندم که کییییف کردم باهاش ،چقققدر تحسین کردم مریم جون رو چطور این دخترانقدر زیبا مینوسه ،مگه چجوری قوانین رو درک کرده؟؟
البته که باید عالی درک کرده باشه که کناراستادعباسمنش عزیزم ،زندگی میکنه
بعدش دوباره جلسه یک قدم سه رو گوش کردم که در راستای همین موضوع بود میخواستم برم کامنت مربوطه رو بنویسم که تصمیم گرفتم یه فایل دیگه هم دراین مورد گوش کنم تا درکم بالاتربره وبعد برم کامنت بنویسم
اصلا سیر نمیشم از شنیدن این قانون واین اصل که میگه…
«تمام داستان، فقط و فقط توانایی شما در کنترل ذهن تان است و اگر این توانایی را بیاموزی، هیچ غیر ممکنی در جهان برایت وجود نخواهد داشت.»
که …
“کنترل ذهن یعنی عادت به تفکر آگاهانه درباره‌ی اینکه:
چه جنس توجهی را باید ادامه دهی و از توجه به چه موضوعاتی اعراض کنی و سپس به کمک این جریان آگاهانه‌ی کنترل کانون توجه، اجازه دهی:
تا وجه سخاوتمندانه‌تری از جهان اطرافت را ببینی.
وجه دلپذیرتری از اتفاقات و شرایط را تجربه کنی
و وجه عاشقانه‌تری را در روابط‌ات با آدمها تجربه کنی.
کنترل ذهن به منظور رسیدن به احساس بهتر، تمام بهایی است که برای تجربه‌ی شرایط دلخواه در زندگی‌ات، باید بپردازی.
می‌بینی چه قانون سخاوتمند و چه خدایی وهّابی داریم”
خدای وهابم سپاس گذارم که خوشبختی و رضایت رو برام آسان کردی
جای دیگه میفرمایید ،” بنابراین قانون این است که:
فارغ از اینکه چه دلیل، برهان و منطقی داری تا به خودت حق بدهی که نتوانی به احساس خوب برسی، در هر صورت، پاسخ جهان به این احساس تو، جاری ساختن اتفاقات ناخواسته‌ی بیشتر در تجربه‌ی زندگی‌ات است تا زمانی که شروع به تغییر این رویه نمایی.”
“بنابراین، مسئله اصلا “توانستن یا نتواستن ما در کنترل کانون توجه مان” نیست،
مسئله درک قدرت قوانین کیهانی، مسئله مرگ و زندگی است.”
خدایا کمکم کن تا درک کنم که این موضوع ،موضوع مرگ و زندگیه..
یادمه زمانی که بیماری همه گیر اومده بود(کرونا)چون مطمئن بودم مسئله مسئله ی مرگ وزندگیه ،تمام لحظه های زندگیم درحال کنترل ذهن بودم
اخبار مربوط به بیماری که ازتمام جهان پخش میشد رو نمیشنیدم و تمام با آگاهی های این سایت خودمو بمب باران کرده بودم و هرروز و هر لحظه درحال ساخت باورهای هماهنگ با خواستم که سلامتی بود ،میگذروندم
اگر باز با همون فرمون پیش برم ،باز همینقدر ورگ و زندگی و وحی منزل بدونم قطعا نتایج مشابه میگیرم
فقط کافیه که باز به خودم میام
ومتعهدم که بیام
واز شمااستاد عباسمنش عزیزم سپاسگزارم که دراین مسیر هرآنچه نیاز هست رو دراختیارم قرار دادید تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه
دوستتون دارم و عشق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢
سلام استاد نازنین
سلام بانوی شایسته مهربان وزیبا صورت وزیبا سیرت
سلاو به دوستان زیبا بین وخوبم
کامنتی پیدا کردم‌که خیلی عالیه با خواندنش من آنقدر لذت بردم که دوست دارم شما هم لذت ببرید
سپاسگذارم لذت ببرید
کلمنت علی جان ابودر دایی کامل کامل
من سال ها افسردگی داشتم
و تقریباً همین سوال شما بخش عظیمی از افسردگی من بود
که سرنوشت خودم را در هاله ای از ابهام می دیدم
و در یک سرگردانی بودم
اما واقعاً بعد از این که از ناحیه قوانین جذب و قوانین فرکانس روی خودم کار کردم و بعد از نوشتن صدها دفتر مغزم تغییر پیدا کرد
رشته های عصبی ام تغییر پیدا کرد
افکارم تغییر پیدا کرد
و طبق همان افکاری که دوست داشتم
در قالب همان افکار شکل گرفتم
سرنوشت من در دست خودِ من است
سرنوشت من ، افکار و فرکانسهای فعلی من را مشخص می‌کند
و اگر بر این افکار مسلط باشم
اگر از ناحیه هوشیاری و خود آگاهانه
در کنار این افکار و باورها باشم
من دقیقا شبیه همین افکار و این باورها میشوم
اما اگر تسلطی نداشته باشم
ناخواسته ، افکار و باورهای بقیه واردم می شود و
چون کنترلی بر آنها نیست ، واقعیتِ من می شوند
و آنها جزء گِل لایِ سرنوشت من می شوند
چییزی که من سرنوشت خود را میبینم
فقط مخصوص افکار و باورهای من است
و ممکن است 8 میلیارد انسان ، 8 میلیارد سرنوشت مختلف را داشته باشند
و این جواب تنها مختص افکار و فرکانسهای من است
و شما نمی توانید یک منبع واحد را بیابید
که برای همه یکسان باشد
اما می‌توانید با توجه به ارتعاشات از باورهای دیگران
و همان باور هایی که به شما احساس خوب می دهد
و به شما احساس پایداری می‌دهد ، را استفاده کنید
و آن را جز باورهای خود قرار دهید
تا این باورهای شما ، سرنوشت شما شود
اگر هنوز با تجربه‌ای که من از گذشته‌های خودم دارم ، از سرنوشت میترسی ، یعنی هنوز قانون فرکانس و باور را باور نکرده ای و اگر دوست داری سرنوشت در دستت باشد ، پس باید قانون فرکانس و باور را در خود ، باروَر کنی ، اگر قرار است سرنوشت برای من مهم باشد ، اگر قرار است فردا و پس فردا و سال‌های بعد برای من مهم باشد ، پس باید قانون باور و فرکانس برایم مهم باشد و روی آن کار کنم ، به هر اندازه که باور کنی آنچه در زندگی ات رخ می‌دهد ، دلیلش خودت هستی و آنچه که در زندگی ات رُخ داده است ، علتش خودت بوده ای ، به همان اندازه ، می توانید در کُنترلِ سرنوشت خود موثر باشید ، اگر واقعاً نمی خواهیم بپذیریم که سرنوشت هر کس دست خودش نیست ، پس سرنوشتی که هیچ پیش بینی ای در آن نیست و سرنوشتی که مخلوطی از باور اطرافیان و گذشتگان است و هیچ کنترلی بر آن نیست ، را خواهی یافت ، و به اندازه ای که ما خود را کنترل کنیم و سعی کنیم اعمال و رفتار و برخورد های مان از ناحیه یِ هوشیاری برخود ، انجام دهیم ، همین هوشیاری ، عواقبش سرنوشت ما میشود
سرنوشت در دست خودمان است
کسی دیگر سرنوشت ما را تعیین نمی کند
مگر اینکه ما دقت و تمرکز خود را به آن کس متمایل کنیم خداوند سرنوشت ما را تعیین نمیکند
خداوند فقط یک سیستم و یک دستگاه است
که هر آن فرکانس و ارتعاشی که ما به آن میدهیم
معادل آن را برای ما می سازد
شما اگر به یک دستگاهِ ساختِ لوازم پلاستیکی ، مواد درجه 3 بدهید ، یقیناً لوازم های پلاستیک درجه 1 به شما نمی دهد ، و بالعکس ، سرنوشت لوازم پلاستیکی که سریع شکسته میشود ، به دلیل این است که مواد درجه 3 وارد این دستگاه کرده‌ایم ، در هر صورت آن دستگاه فقط سازنده است ، کاری به جنس مواد ما ندارد و سرنوشت هم دشتِ خداوند نیست ، خداوند ، حُکم همان دستگاه را دارد و اگر سرنوشت شوم و بدی دچار شویم ، تنها به دلیل آن است که از افکار و فرکانس های درجه پایین استفاده کرده ایم ، پس او کاری به سرنوشت ما ندارد ، اما اینکه ما فرکانسهای متفاوت را به او بدهیم ، فرکانسهای متفاوت را به ما خواهد داد ، پس همه چیز برمی گردد به اینکه ما متفاوت عمل کنیم ، تا جواب این متفاوت عمل کردن را از دستگاهِ هستی دریافت کنیم ، و به همان دلیل که تغییری در مواد پلاستیکی آن دستگاه ارائه شده رخ نمی دهد مگر اینکه ما مواد درجه یک استفاده کنیم به همان دلیل نیز تغییر در سرنوشت ما رخ نمی دهد مگر اینکه تغییر در باورهای ما صورت گیرد و این توضیحات مصداق همین آیه است ???????? : انَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ = خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است ، تغییر دهند
اینکه شما به سرنوشت خود قانع شوید
این برمی گردد به اینکه چقدر قانون باور و فرکانس را فهمیده اید
من تا صد دفتر اولی که نوشتم
فقط و فقط می خواستم در این مسیرِ مثبت اندیشی باقی بمانم
ولی چیزی از فرکانس و باور را احساس نکردم
اما مدتی بعد از نوشتن آن صد دفتر
احساس کردم که خیلی از رفتارها و برخوردها که با دیگران دارم و یا خیلی از رفتارها و برخوردهایی که دیگران با من دارند متفاوت شده است ، خیلی متفاوت تر از قبل ، خیلی متفاوت تر از بدنه یِ جامعه
فهمیدم که همه چیز باور و فرکانس است
و من در حالِ دیدنِ نتایجِ آن تغییر هستم
و هر روز بیشتر به آن اعتماد کردم
و فهمیدم که سرنوشت من ، در دست همین افکار و فرکانس هایِ من است ، اگر باورش کنم ، پس سرنوشت خود را در دست گرفته ام و اگر باورش نداشته باشم ، پس یک سرنوشتی نامشخص و در هاله ای از ابهام نصیبم می شود
????????????
اکنون بیش از هر زمان دیگری ، می توانیم فرکانس خود را تغییر دهیم ، می توانیم به شیوه های مختلف ، یا از طریق گفتن ، یا از طریق نوشتن ، یا فکر کردن ، به شیوه های تمرکزی مختلف ، ابتدا به صورت آگاهانه و عمدی فرکانس و ارتعاش خود را تغییر دهیم ، تا بتوانیم سرنوشت خود را از امروز ، از نو بنویسیم ، این بار سرنوشتی را بنویسیم که خود می‌خواهیم ، این بار فردا و فرداهایی را برای خود رقم بزنیم ، که خود می خواهیم ، این بار ماه ها سال های آتی و و بهشت هایی را برای خود طراحی کنیم که می خواهیم ، امروز می‌توانیم تاریخ سرنوشتِ فردایِ خود را رقم بزنیم ، علامت و نشانه یِ اینکه که بدانیم چقدر سرنوشت را در دست گرفته ایم این است که ، بفهمیم چقدر و به چه میزان ترس هایمان کم شده است ، چرا استاد عباس منش را میبینیم که اینقدر شجاعانه و نترسانه مرزها را شکافت و به هر جایی و به هر طریقی و به هر روشی که می‌خواهد ، حرکت می‌کند ؟ به آن دلیل است که قانون فرکانس و باورها را در خود بارور کرده است ، به آن دلیل است که سرنوشت را خود می داند و به آن دلیل است که همیشه هر اتفاقی را به نفع خود می داند ، چرا ما هنوز این کار را نکرده ایم ؟ چون هنوز باور ها در ما خیلی بارور نشده است ، به محض برداشتن یک قدم به جایی ، ممکن است باور های ناخالصی مانع ما شوند ، هر چقدر که خالص شویم ، هر چقدر که اجازه دهیم باورهای ما تبدیل به عمل شود ، بیشتر و بیشتر باور خواهیم کرد که سرنوشتِ ما دقیقاً در دست افکار ، نگرش‌ها و باورهایِ مان است
شاد و سلامت و پیروز و خوشبخت باشید
????????????????????????????????????????
سپاسگذارم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم واقعا چه درسهای نابی
در این فایل وجود داشت که خودش یک محصول بی نظیر بود لایو استاد عزیز با آقای عرشیانفر
وقتی می‌خواهیم نتیجه بگیریم باید از بدنه ی جامعه جدا شویم نود درصد جامعه به بی راهه می‌روند ما نباید توجه کنیم به این افراد اگر شرایط جامعه راضی نیستی لازم نیست اون جامعه را عوض کنی فقط کار تو این است با تمرکز روی نکات مثبت وزیبا یی ها و کنترل ورودی ها وتمر کز روی خودمان وباور هایمان به سمت وسوی خوبی ها هدایت می شویم این قانون جهان هستی است که به هر چیزی توجه کنی از جنس همان وارد زندگیمون میشود
در قرآن هم هیچ وقت به پیامبران نگفته که با مردم بچنگ همیشه آنها را رعایت کرده به نرم خویی و خوش اخلاقی که خداوند به حضرت موسی می فرماید که با فرعون با زبان نرم و لین با او صحبت کن به تمام پیامبران فرموده که اگر از جامعه راضی نیستید هجرت کنید نگفته که با اون سران بچنگید
خداوند هم در قرآن می فرماید که وقتی فرشتگان آدم را قبض روح می‌کند از آنها می‌پرسند که آیا راضی بودید در این دنیا آنها می‌گویند که نه ما مستضعف بودیم خداوند می‌فرماید که مگر زمین خداوند هموار نبود بدانید که عذاب آخرت بدتر از این دنیاست واقعا این هجرت چقدر درها را باز می‌کند کسی که ایمان دارد دست به این کار می‌زند
به نام خدای زندگی
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان و دوستان هم فرکانسی خودم
هر چقدر بخام توضیح بدم در رابطه با تمرکز به خوبی ها و زیبایی و پاکی ها و نتایجی که داره،
ساعت ها مثال و تجربه بیارم بازم کمه
توی این چند سالی که با قوانین آشنا شدم و فقط و فقط همین یک نکته رو ابتدای کار از فایل های رایگان می‌شنیدم و عمل میکردم
زندگی به شدت راحت تر شده
زندگی به شدت زیباتر شده
زندگی به شدت آروم و روون شده
چرخ زندگی به قول استاد روغن کاری شده
اتفاقات 99 درصد عالی هستند و همون میشه که من میخام
شرایط به شکلی پیش میره که تنها حرفی که از دهنم در میاد شکره خداست
آدم های اطرافم به شکلی مثبت شدند که فکر میکنم رفتم جای دیگه دارم زندگی میکنم
– مسلما من هم مثل خیلی از دوستان ابتدای امر سعی بر تغییر خانواده و اطرافیانم داشتم و آن طی که روی اونها میزاشتم، روی خودم نمیزاشتم
هممون نتیجه ی این کار رو می‌دونم چیه
لگدی از جهان میخوریم که از درون باعث گریه ما میشه
اینه قانون جهان
اما الان همه چی فرق کرده
خیلی وقته تغییر کرده
من تمرکزم روی بهترین هاست اطرافیانم خود به خود تغییر کردند و خداروشکر اونها هم در کناره من و از انرژی که من پیدا کردم تغییر کردند و به اندازه ی خودشون تغییر کردند ( اگر کسی تغییر نکرده یا شاید انرژیش پایینتره مسلما با من خیییلی کمتر در روز در ارتباطه)
ولی این کار و این نتیجه فقط تا وقتی اتفاق میفته که این امر برات بشه مثل آب خوردن روزانه و تبدیل به عادت و کاره روتین زندگیت بشه
اگر انسانی بخاد عادتی هم داشته باشه چه بهتر عادت تمرکز به زیبایی ها، عادت مثبت فکر کردن، عادت صحبت های خوب و … داشته باشه
ولی فقط کافیه مدتی از این فاز و عادت دور بشی
اونوقته که دوباره جهان خودشو بهت نشون میده
خلاصه از نتیجه این عادت بخام بگم
بدنم چند ساله در بهترین حالت خودش قرار گرفته
هم از نظر ظاهری و هم از نظر سلامتی تمام اجزای بدنم . خداروشکر
از کارم بگم که وقتی تمرکزم بر روی بهترین هاست
مشتری هایی میان که مثبت هستند ، کارشون نقد هست ، پروژشون به شکل عالی پیش میره و بهترین نتیجه که رضایت مشتری هست اتفاق نیفته اگر هم یک درصد موردی پیش بیاد بخدااا تنها تجربه ای میشه برام که بیشتر یاد بگیرم و کارم راحت تر بشه و روند کار روون تر بشه
به نظرم بهترین نتیجه ای که میتونی تو زندگیت داشته باشی و بهترین هدفی که توی این دنیا میتونی داشته باشی
اینه که حاله دلت خوب باشه
خوب زندگی کنی و کاری کنی که دیگران و اطرافیانت هم به این هدف برسند
تمرکز بر زیبایی و بهترین در این دنیا
حاله دلم رو تا جایی که به این قانون توجه میکنم
خوب شده و رووووون
سلام استاد عزیزم
خدارو هزاران مرتبه شکر بابت اینکه در مدار شنیدن حرفای عالی شما قرار گرفتم .
استاد ایمان دارم در مسیر درستم چون شنیدم چیزایی که بشنوم و به من کمک می کنه در هر لحظه هدایت بشم در مسیر درست ،
استاد جون دقیقا اینکه در مورد فرد خوش شانس ،پسرخاله ام که 21سال همسر من بود و این را بارها بارها می دیدم آقا چک داشت و اصلا اینگار که نه اینگار و راحت چکش پاس می شد مسافرت های عالی ،و کلی اتفاقات که با تمام وجودم حس کردم .واقعا راحت می گرفت و الان هم 3 سال هست که ما جدا شدیم و واقعا این اخلاق ایشون الان براش زندگی ساخته که من هر روز تحسین می کنم .
نکته ی دوم توجه به اتفاقات ایران که خیلی جالبه من و دخترم الان دو سال مهاجرت کردیم و تهران هستیم استاد جان برای کنترل ذهنم کل توجه ام روی کار و کارکردن روی خودم بوده ،حتی من کلاس یوگا را تعطیل کردم برای عدم توجه چون من اصلا نمی دانستم و جالبه دختر آگاهم مدرسه نرفت و جالبه جهان به من هم کمک کرد و کلاس های منم آنلاین شد .جالب تر از همه این نکته که گفتید اعراض کنید و نجنگید استاد واقعا ویژگی مثبت من که همیشه همراهم بوده و لطف خداست نه من ،اینکه بارها برای اعراض کردن و حفظ ایمانم مهاجرت کردم محل کارم را جابجا کردم شغل عوض کردم حتی جالبترینش اینکه چند سال پیش که مدیر مدرسه در اصفهان بودم اینقد به اخبار و تلویزیون توجه نمی کردم که بخشنامه های سیل و زلزله وقتی می دیدم می گفتم مگه سیل اومده و همکارام مسخره می کردند تو اصلا آدم دولتی و داری براشون کار می کنی ،……..هزاران هزار مثال دارم که چقد برای حفظ ایمانم اعراض کردم و مسخره شدم و به روی من آوردند
جالبه برای همین موضوعات با یکی از دوستانمون و دخترم برای خرید به مرکز خرید در تجریش رفته بودیم ایشون از شمال مهمان ما بود .از ما پرسید چه خبر تهران گفتم همه چی اوکی مه داریم لذت می بریم و با دخترم کلی حس خوب تجربه می کنیم وقتی رفتیم خرید همون روز نیروها را من برای اولین بار در خیابان دیدم و اعراض کردم و رفتم سراغ ماشین ،استاد تا خونه سکوت کردم و ایشون که مرد بود شروع کرد به من حرفایی را زدن که همش تقصیر امثال توئه و……………..استاد لبخند زدم و سکوت کردم سکوت سکوت و تمام
هر جور دیگران بخواهند فکر کنند این منم که قانون را توسط شما هضم کردم لطف خدا و آیات قرآن که درس زندگی به من داد شامل حالم شده که هر اتفاقی می افته ما چند وقت بعد متوجه اش میشیم و همه میگند مگه شما در ایران زندگی نمی کنید .این را بارها و بارها شنیدم و فقط سکوت کردم و در دلم جوابشون را دادم .
خدا مرا از مداری سخت ،آسان شده برای سختی ها با تغییرات وجودم آورده در مداری که هر لحظه حس می کنم که آسونتر شدم و میشوم برای آسونی ها
سپاسگزارم رب العالمینم
سپاسگزارم از شما ،که استاد جان در مسیری قرار گرفته ام که حس می کنم آخرین زنجیرم شغلم هست که به لطف الله یکتا این روزا معجزات رقم می خوره و ایمان دارم ایمان دارم ایمان دارم در الهی ترین زمان مهاجرت می کنم و شما را می بینم و اینقد با شما حرف دارم که ساعت ها دلم می خواد براتون از شناختم از این مسیر شناخت خودم و اتفاقات بی نهایت زندگیم بگم .استاد جانم
سپاس
سپاس
سپاس
استاد جانم سلام میکنم به شما و مریم عزیزم.
این فایل رو که دیدم یاد یکی از فایلاتون افتادم که توی اون فایل یکی از خواباتونو تعریف میکنید که یه مسابقه دو بود و شما باید با کل مردم جهان مسابقه میدادید.استارت مسابقه خورد و شما شروع کردید به دوییدن خیلی سریع.یه لحظه به خودتون اومدید و دیدید که هیچکس نیست و هیچکس پا به پای شما نمیاد.وایسادید و برگشتید عقبو نگاه کردید.دیدید که مردم کل جهان به طرز بسیار عجیبی معلول حرکتی هستند و تازه همشون همون اول خط هستند.استاد من اون فایلو که گوش میکردم مو به تنم سیخ میشد.
زمانی که این داستانا تو ایران شروع شد من اینو از شما خیلی خوب یادگرفتم که اعراض کنم از اخبار منفی.این شد که 9مهرماه اینستاگرام،یوتویوب و توییترمو پاک کردم .چند روز بعدش دختر عموم یه عکس سیب زمینی برام فرستاد توی تلگرام و گفت تو با این هیچ فرقی نداری :))))
اصلا برام مهم نبود و انقدر من به اینا توجه نمیکردم که حتی یک بارم تو خیابون نه پلیس دیدم نه مردم در حال اعتراض.ز غوغای جهان فارغ…
استاد در مورد آدمای علی بی غم بهتون بگم.من یه پسر خاله دارم که هیچچچیییی تاکید میکنم هیچیییی براش مهم نیست و کلا به هیچ چیزی عکس العمل نداره .از اون طرف یه پیر عمویی دارم که نقطه مخالف پسر خالمه.
جالبش این بود که اینا هم زمان داشتن میرفتن سربازی.پسر عموم خیلی تلاش میکرد که توی یه پادگانی باشه که معروفه به هتل و شرایط خوبی داره که بعد از آموزشی بره توی ارگان خدمت کنه نه داخل پادگان.خودشو به درو دیوار زد.آشنا پیدا کرد و کلی پول داد.جالبه که بگم این بنده خدا افتاد نیرو انتظامی و بدترین دوران آموزشی داشت . بعد از شروع خدمتشو کلی عذاب کشید تا اینکه این تظاهرات شروع شد و پدرش دراومد تو این داستانا.و با اینکه نزدیک خونشون خدمت میکنه ولی در هفته سه بار میتونه بره خونه.
از اون طرف پسر خالم که اصلا براش مهم نبود چی بشه ،افتاد همون پادگانی که پسر عموم آرزوش بود :))))و الان توی یه ارگانی خدمت میکنه که رییسش سربازارو خیلی دوست داره.چهارشنبه و پنج شنبه که کلا تعطیله و سه شنبه هم رییسش گفته نیا.در کل سه روز میره و سرویس داره با سرویس میره و میاد.و صبحانه و ناهاری ام که میدن کیفیتش عالی هست.
خیلی جاله که 7 صبح میره 4 برمیگرده.و چون مربی شنا هست،اون ارگانی که کار میکنه بعضی از این سه روز میره به رییسشون شنا یاد میده و خودشم کلی شنا میکنه.به معنای واقعی هتل هست براش.
وقتی این دو تا ادمو میبینم بیشتر متوجه حرف شما میشم که جهان دو قطبی هستش.
استاد جان عاشقتونم.شکر خدای بزرگ که شمارو دارم ،که بین درست و غلطو بتونم تشخیص بدم .تو این زمونه ای که آدما کورکورانه مسیرشونو انتخاب میکنند.
خدایا شکرت بخاطر امشب که یک جشن عالی داره رخ میده
وقتی باخدا ببندی و دستتو بزاری توی دستان خدا
حالا
ایده ها میاد
حالا
خواسته ها پشت سر هم از راه میرسن و این بار با اعتماد بنفس خیلی بیشتری میای روی اونا تمرکز میکنی
زیادتوجه میکنی بهشون
بازی رو خدا یادت میده اگه با خدا ببندی و دستتو بزاری توی دستان خدا
حالا وقتی بازی رو تو یاد میگیری خیلی متفاوت تر از همیشه فکر میکنی و متفاوت تر از همیشه عمل میکنی
خداااا بعد یه مدت برای اینکه بهت نشون بده که چقدر مسیرت درسته
متفاوت سوپرایزت میکنه
هاع
یعنی چی
یعنی اینکه تو روی خودت کار میکنی
توجهت روی زیبایی ها هست
اصول و قوانین جهان رو خوب رعایت میکنی و به شدت احساس خوبی رو تجربه کردی و میکنی
روابط عالی
نتیحه ای عالی
ایده های عالی و ساختن پول راحت و خیلی اتفاق های خوب برات اتفاق افتاده
تو خیلی خوشحالی
تو خیلی شادی
تو خیلی افکارت متفاوت از بدنه ی جامعه هست
تو با هرکسی دیگه ارتباط نداری اما به همه احترام میزاری
به هرچیزی توجه نمیکنی و هرچیزی رو باور نمیکنی
تو تووی دنیای خودت هستی
سوپرایز خدا اینبار تغییر میکنه
نه به این خاطر که چیزی داره اشتباه رخ میده
نه به این خاطر که تو در مسیر غلط داری حرکت میکنی
و هزاران نه به این خاطر دیگه
به این خاطر که تو اتفاقا ظرفت بزرگتر شده
مدارت تغییر کرده
و حالا برای رفتن به مرحله ی بهتر و بالاتر غلبارگیری داره رخ میده
شرایط ناخواسته داره از مدارت خارج میشه
تضاد ها میاد که برن اما باهات برخورد میکنن
شاید دیده بشن
شاید احساست رو تغییر بدن
اما تو قوی تر شدی
اما تو بازی رو بلدی
بازی رو خدا یادت داده
خدا یارت شده
وقتی سوپرایز خدا تغییر بکنه و تو بتونی بازی رو خوب عمل کنی دوباره سوپرایز خدا تغییر میکنه
اصلا وقتی در مسیر درست باشی و دستت توی دست خدا باشه
همه چی برات زیباست و به نفع تو هست
خداوند حالا بیشتر از تو و بیشتر از همه می‌خواهد که تو باورش کنی
باورش کنی یعنی اینکه احساس خوب داشته باشی حتی اگه روزهایی باشه که به ظاهر ناخواسته توش باشه
احساس خوب داری حتی با برخورد با تضاد
تو فکرت عوض شده
تو کلا تغییر کردی و آدم دیگه ای شدی
حالا تصمیم های درست میگیری
اعتماد بنفس این رو داری که حلش کنی
شجاع بودنت باعث میشه ترس ناپدید بشه و ایمانت عملی رو انجام میده که منجر به خلق اتفاق های زیباتر میشه
زندگیت غنی تر میشه
خرید کردنت زیباتر میشه
پول برات راحت بدست میاد و راحت خرج میکنی
وقتی بازی رو خدا یادت بده
فرمول اصلی رو بهت یادت بده
پول و افزایش درآمد و سلامتی و داشتن روابطی عالی پاداش جانبی این فرمول اصل هست
فرمول اصلی در هر شرایطی جواب میده و بازی رو برمیگردونه و ورق کلا برمیگردونه
فرمول اصلی حضور خداست توی قلبت
وقتی احساس عالی ای داری
وقتی حست عالیه
وقتی عشق بازی میکنی
وقتی بدون قید و شرط داری عشق میورزی و خیر میرسونی
وقتی داری باخدا میبندی
وقتی تضادها باعث خوشحالی تو میشن و حس شکرگزاری رو در تو بیشتر میکنن
تو داری فرمول اصلی رو اجرا میکنی
خداوند داره کارهات رو جلوتر از همیشه انجام میده
خداوند خودکار دستت میده و میگه اینو بنویس و بزار من انجامش بدم
خیلی حس نوشتن که خداوند بهت الهام میکنه حس خوبیه
خیلی مطمئن تر اجرا میکنی
خیلی جذاب تر میشه زندگیت
هر لحظه ممکن هست دری باز بشه و خبری بهت برسه یا اتفاق شگفت انگیزی تجربه بکنی
هرلحظه ممکن هست تو جایی باشی و شرایطی رو تجربه بکنی که الان شاید هیچ ایده ای براش نداشته باشی
تو از همه ی زندگیت لذت میبری و از هر چیزی کوچکی سپاسگزاری و هرچیز زیبایی خدارو بهت نشون میده و تو هی بزرگتر میشی و هی نعمت پشت سر هم براحتی و با احساس خوب وارد زندگیت میشه
پولات برکت میکنه
درآمدت بشدت تصاعدی رشذ میکنه
محبت های جدیدی رو تجربه میکنی
آدم های خوبی وارد تجربه ی زندگیت میشن
خداوند اعتبارت رو بالاتر میبره
خداوند برخورد های تورو زیباتر میکنه
بیشتر خودش و لطفش رو بتو نشون میده
بیشتر خداوند رو حس میکنی
کارات زیباتر میشه
ارزشمند بودنت برای جهان ثابت میشه
کارهای انجام میدی که برای خیلی‌ها عادی شاید باشه اما تو بشدت اصرار داری که حتی هر روز اون کارو بکنی
ممم
مثال بزنم
دیدن ابرهای زیبا توی آسمون آبی و غروب خورشید و صدای یک پرنده تورو به وجه میاره
گربه های شهر برات زیباتر میشن
آدم ها همه به چشمت قشنگ تر دیده میشن
لبخند روی لب هات هست
قدم زدن توی برگ ها
دراز کشیدن توی چمن ها
بلند خندیدن ها
لیس زدن به بستنی توی خیابون و رقصیدن زیر بارون برات بشدت شگفت انگیزه
خداروشکر گفتن میشه لفظ زبونت
حالا زندگیت رو دوست داری
شب رو دوست داری
روز رو دوست داری
انعطاف پذیر بودنت سطحت رو میبره بالا تر
خودت از خودت خوشت میاد
خودت بخودت جایزه میدی
خودت از تنهایت لذت میبری و خودت رو بیشتر میشناسی
توانایی هات رو میدونی
علایق خودت رو اجرا میکنی حالا
حالا آزاد هستی رها شدی
حالا امکان پذیر شدن هرچیزی رو باور میکنی
مرحله ی قشنگی هست
اینجا هستی اما بشدت اونجا هستی
تو میدونی که قراره چقدر جایگاهت تغییر کنه
تو میدونی که قراره چه اتفاق هایی عظیمی برات رخ بده
تو میدونی که الان و این لحظه مهم ترین لحظه ای هست که باید ازش استفاده کنی
مقصد گرا بودن جاشو میده به لذت بردن از مسیر
موفقیت معنیش در ذهنت تغییر میکنه
چیزی رو و کسی رو بزرگ و بت نمیکنی
عاشق ترین فرد هستی
فرکانس و انرژی خالصت رو از نگاه عجیب افراد خودت متوجه میشی
انرژی خوب و فرکانس خوب هرجا بری هست
تو چقدر خوبی
تو چقدر زیباتر شدی
تو چقدر سالم تر شدی
تو چقدر خداگونه تر هستی
ازت تشکر میکنم بنده ی زیبای خدااا
ازت تشکر میکنم که جهان رو با نگاهت و باورهای نابت زیباتر میکنی
تو متعلق به جای خاصی نیستی
تو قومیت و قشر خاصی نداری
دوست داری تجربه کردن رو
تو خیلی بزرگی
صحبت کردن با غریبه ها چقدر زیباست
رانندگی با موزیک مورد علاقت چقدر در یک جاده ی رویایی و خلوت فریادت رو میبره بالا و لذت بخشه
دویدن روی کوه ها
کویر آخ آخ
درخت و گل و جنگل و وای وای وای
رفتن به استخر
بلیط یک سفر چند روزه
خوردن یک غذای گرون و پرداخت کردن پولش
از قصد پرسیدن آدرسی که میدونی، مسخره کردن نیستا اهمیت دادن به آدم ها و اینکه چقدر دقیق پاسخ میدن برات جالب‌تر میکنه کارو
شوخی شوخی و جدی جدی
زندگی چقدر ساده بودااا
خدا بازی رو یادت بده خیلی قشنگ میکنه همه چی رو
عزیزم یکم از زندگیت لذت ببر
صدای منو می‌شنوید با فرکانس خوب بشنوید
فرکانس خوب و فرکانس خدا در همه ی ما و در هرجایی که باشیم شبیه به هم و مثل هم هست
این من نبودم که نوشتم شاید شاید یه روزی شما هم صداتون رو من بشنوم و باخودم بگم عه این صدا
این فرکانس
این تغییر
این حال و هوای منه
هاع
عجیبه
واقعا خداروشکر میکنم
بابت این شرایط فوق العاده
خداروشکر میکنم بابت این انرژی که باخوندن شما به طرز عجیبی بمن میرسه
شاید شما منتظر این حس بودید
الان صدای من رو شما شنیدید
فردا من صدای شما رو میشنوم
این چرخه ادامه داره
مممم
استاد عباسمنش خیلی صداهای خوبی(فرکانس های خوبی) ازشما بمن رسیده
یادگرفتم از شما دنبال افکار خوب باشم
دنبال نتیجه ی اون افکار باشم
نتیجه خوب بود ادامه میدم
نتیجه خوب نبود، خیلی خب
موردی نداره
تغییرش میدم
این جهان کوه هست و فعل ما نداا
فریاد چی میزنم همون رو تجربه میکنم
فریاد و صدا در کل نگا وباورمون رو جوری دیگه بدیم بیرون تا احساس و فرکانس متفاوت تری بده بیرون
حالا اتفاق های زندگیت رو متفاوت تر تجربه کن
خودت و فقط خودت میدونی که کجای کاری
شلاق رو بزار زمین
نفس عمیق بکش
آرام باشه
یکم از زندگیت لذت ببر اما مردونه لذت ببر
پاشو برو جلو آینه بخودت برس و بخودت لبخند بزن
اصلا پاشو برو جایی که هیشکی نباشه یکم قدم بزن
یکم حرف بزن
یکم سکوت کن
یکم به آسمون نگاه کن
یکم به کوتاه بودن زندگی فکر کن
یکم به کسی که جهان رو خلق کرده فکر کن
یکم اینکارو بکن
یکم زیباباش
یکم یکم یکم یکم
وووو چقدر تغییر کردی حاالا
نزار زندگیت تکراری تموم بشه
بزار زندگی لذت بخش و زیبا و جاودانه بشه
بزار خوب به استقبال مرگ بری
یادت باشه
چرا اینجا بودی
یادت باشه هدفت رو
نزار صبح بشه شب بشه باز صبح بشه شب بشه تو همون آدم باشی
بزار صبح بشه شب بشه فرداش یکی دیگه باشی
وقتی یه مدت فرداش یکی دیگه باشی حتی اگه تجربه های چالش برانگیزی هم تجربه کرده باشی باز لذت بخش تر از فردایی هست که همون آدم قبلی بودی
تغییر میکنم
اگه تغییر مثبت بکنم جهان دستم رو میگیره
اگه تغییر نکنم یا در جهت منفی تغییر کنم زیر چرخ های جهان له میشم
من انتخاب میکنم که میخوام کدوم وری برم
کدوم تغییر رو دوست داری
هرکدوم رو که انتخاب کنی جواب میده
سریع انتخاب کن
عمر کوتاهه اما اگه تغییر درستی بکنی یه لحظه هم زندگی کنی شرف داره به صد سال زندگی بدون تغییر یا تغییر ناجالب
خدایا شکرت
من انسان تغییر پذیر، انعطاف پذیر شدم
جابر صحبت میکنه از کره ی خاکی
عاشق باشید
ادامه دارد..
سلام جابر عزیز
چقد کامنت زیبا و الهی نوشتی
در الهی ترین زمان خوندم و گریه کردم
در حالیکه اتفاقات قشنگی در این روزها برام افتاده دوباره با دیدن این فایل و این کامنت زیبای شما فصل بعدی در زندگیم رقم خورده احساس می کنم روشونه ی خداوندم و دارم میرم به سمت سعادت و خوشبختی
ازت ممنونم بابت کلی چیزای قشنگ که با قلمت بهم نوید دادی .سپاسگزارم
سلام استاد عزیز
من زمانی که این لایو رو برگزار شد آنلاین دیدمش وصحبتها تون رو شنیدم
استاد عرشیانفر تو سایت عرشیان این لایو رو قرار دادن ومن بارها بهش گوش دادم
واقعا تاثیر گذار بود
من از اون شب به بعد تصمیم گرفتم سایت شما رو دنبال کنم
دلم میخواد یکبار دیگه من با استاد عرشیانفر لایو داشته باشید
ممنون میشم