live | قانون هدایت به سمت خواسته ها - صفحه 36
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-01 03:59:212024-11-08 04:53:05live | قانون هدایت به سمت خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند راستگو و بلندمرتبه
پروژه خانه تکانی ذهن / گام 28
قانون هدایت به سمت خواسته ها
خدایا سپاس گزارم که منو لایق دونستی به این آگاهی ها دسترسی پیدا کنم
خداوندا بمن قدرت عمل کردن بدی به آنچه که از بهترین استاد دنیا آموخته ام. آمین.
به هرچی توجه کنی به تجربیاتی از همان جنس از توجه هدایت میشوی اگر آزادی میخواهی اما تمرکز شما برناخواسته های است که آزادی شما را محدود کرده این جنس از تمرکز شمارا در مدار محدودیت تای بیشتری قرار میدهد.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که دسترسی یکسانی داریم به ثروت یا فقر به عشق یا نفرت به سلامتی یا بیماری….. اما اینکه کدام را انتخاب میکنید بستگی کاملی دارد به کانون توجه شما
خدایا چقدر قوانین تو ساده است اینقدر ساده است که گاهی ذهن باورش نمیشه
بله تلاش فزیکی سنگین نمیخواد اما تلاش ذهنی بدون وقفه میخواد نظارت بر ورودی های ذهن میخواد نظارت بر افکار میخواد و به لطف خدا با استفاده از آموزه های استاد میتونیم از پسش بربیایم.
معنی هرجنس از احساس بد این است که در ذهن خود در حال توجه به چیزی هستی که نمی خواهی و با آن جنس توجه فرکانسی را فعال کردی که در حال جذب ناخواسته های بیشتری به زندگی است است.
با هر ناخواسته ای بجنگی آن ناخواسته را در زندگی ات ماندگار ترمیکند این چیزی است که سالها خلافش را فکر میکردم و عمل میکردم من فکر میکردم کسی که شجاع است و خوشبختی میخواهد باید با ناخواسته ها با ظلم بجنگد و خودم تقریبا چند سالی با یه مشکلی که داشتم میجنگیدم مدام به اون مشکل توجه میکردم بطرز بسیار وحشتناکی روز به روز اوضاع بدتر میشد و من فقط خدارا و اطرافیان را مقصر میدونستم و در تعحب بودم ک چرا بجای بهتر شدن بدتر میشه
خدای من حالا میدونم چرا بدتر میشد چون قانون کارخودشو درست انجام میداد.
خدایا شکرت که منو از قوانین جهان آگاه کردی من با دستان خودم چه جهنمی را برای خودم ساخته بودم
و عهد کردم خودم برای خودم بهترین زندگی در تمام جنبه ها را بسازم و به خوشبختی دنیا و آخرت بسازم و به لطف الله آموزش های استاد حکم نقشه گنج را داره برام.
و موضوع مهم اینکه در مورد چیز های که دوست نداریم صحبت نکنیم من وقتی بخوام صحبت کنم در جمعی اول از خودم میپرسم اون چیزی را ک میخوای در موردش صحبت کنی آیا چیزی است که دوست داری تجربه اش کنی یا نه؟ اگر پاسخ ذهن من نه باشد زیپ دهنمو میبندم
و از همان لحظه ای که کانون توجه خود را به سمت خواسته ها جهت دهی میکنیم به سمت تجربه های بهتری هدایت میشیم
خدایا شکرت
استاد جان واقعا ممنونم که اینقدر واضح و شفاف توضیح میدین واقعا عالی هستین
سلام به همگی
سلام به استاد عزیزمممم
مثل همیشه عالی توضیح دادید و لذت میبرم ک با اطمینان و جسارت سر این قوانین موندید و پافشاری میکنید
یادمه چندسال پیش، ایام امتحانات دانشگاه بود ک هواپیما رو زدن و اون اتفاقات رخ داد
نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم و حال خوبی نداشتم دنبال کردن شبکه های اجتماعی، اخبار… این حال بدو تشدید میکرد تا جایی ک رفتم امتحان دادم و درس رو قبول نشدم
وقتی اون نمره رو توی کارنامم دیدم به عنوان اولین نمره ی ک قبول نشده بودم شکه شدم، اصلا هنگ بودم ک حالا چیکار کنم؟
هرکسی ازم می پرسید ک چرا قبول نشدی سریع میگفتم اخه اون حادثه رخ داد و ناراحت بودم و با یه حالت ک چه ربطی داره، نگام میکردن و میرفتن
ب خودم اومدم با خودم گفتم الان ک این نمره توی کارنامم هست کسی هست پاسخگو باشه یا درستش کنه؟ اگه من 8 ترمه تموم نکنم و به خاطر همین درس ک برنامه نویسی هم بود عقب بیفتم کسی جوابگو هست؟
خودم کردم و مسئولیتش رو پذیرفتم و این توی خاطرم موند ک الهام خودتو درگیر این حواشی نکن وقتی به خاطر حال بدت، اتفاق بدی برات بیفته اون افرادی ک براشون دلسوزی کردی کنارت نیستن ک بخوان واست کاری کنن خودتی و خودت
پس پاتو از این قضیه ها بیرون بکش و توجه نکن
هرچند ک سال 1401 هم خیلی سخت بود کنترل ذهن مخصوصا ک دانشگاه هم اوضاع خوب نبود اما خداروشکر خدا کمکم کرد ک درگیر نشدم و کمتر وارد حواشی شدم
استاد عزیزم بی نهایت ازتون ممنونم بابت این فایل ارزشمند
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
ایه 11 سوره یونس
وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ ۖ فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
خدا میفرمایند اگر که این قدر برای رساندن خیر بهت عجله داری اگر همین عجله رو برای رساندن شر بهت داشتم تو نابود میشدی دقیقا خدا گفته اجلت فرا می رسید و میکردی
داره کارکرد جهان و لطف های خودش رو ب من انسان میگه ک اون زمانی که فرکانس های داغون میفرستادی اگر قرار بود عجله ای باشه و دقیقا جواب اون فرکانس هارو بگیری تو الان تو دنیا نبودی ولی خدا خودش در جایی دیگه میگه ما کلی از گناهان رو میبخشیم و اینجا ی جورایی داره میگه تو رسوندن شر بهت عجله نمی کنیم و آروم آروم عما میکنیم دقیقا مثل حرف هایی ک استاد گفتن
داره میگه اگر داری فرکانس خوب میفرستی ب شیطونی ک تو ذهنته میدون نده ک بگه پس چی شد جرا خدا حواب نمیده پس جی شد دیر شد و فلان
ادامه آیه خیلی قشنگه
میگه اونهایی ک ب دیدار ما انید ندارند در سرکشی شان میگذاریمشان ک سرگشته مانند
داره میگه وقتی ک فرکانس خوبی میفرستی یقینا ما جواب میدیم ولی اونهایی ک ناامید میشن از جواب پروردگار یعنی شیطون گولشون میزنه و میرن در فرکانس ناامیدی و ترس و بهشون حس ناامنی میده این هاروولشون میکنیم
این خیلی مهمه ک ما باید لذت ببریم از مسیر
هدف رسیدن ب مقصد نیس هدف ما لذت بردن از مسیره
این لذت بردن ک کار رو درست میکنه
خدا داره میگه ک ما جواب میدیم ب فرکانس های خوبت
ادامه بده
هر حا دیدی داری ناامید میشی حواست باشه ک ابلیس دست ب کار شده
اگر بری تو فرکانس بد و ناامیدی اتفاقات بد برات میفته
تو کانون توجهت رو دائم بزار در نقطه درست و لذت ببر از این زیبایی
بابت هر ماشین اعم از خوب یا معمولی ک از کنارت رد میشه شکرگزاری کن و فرکانس مثبت بفرس ببین تفاوت فرکانس ادم هارو
تفاوت فرکانس ببین چیکار میکنه یکی رو سوار بنز میکنه یکی رو سوار پراید یکی هم پیاده حتی همون پراید رو هم نداره
ببین تفاوت زیبایی بالاشهر و پایین شهر رو ک حتی فرکانس رو زیبایی محل زندگی هم تاثیر میزاره اونا خر روز محلشون زیباتر میشه و برعکس
ببین تفاوت فرکانس افراد بالاشهر نشین و پایین شهر نشین و اونایی ک هیچ خانه ای ندارن
ببین و بفهم ک چقدر کانون توجه مهمه
بفهم ک همه جیز کانون توجهه
بفهم ک اونی ک بنز سوار میشه قطعا توجه گذاشته رو فراونی دنیا
و خدا چشمش رو باز کرده برای دیدن فراوانی ها
اگر از کنار یک رستوران خلوت رد میشه فکر نمی کنه ک وضع خرابه اون میدونه ک صاحب اون فروشگاه توجهش روی کمبوده و ایمان دااره ک هر روز وضع داره بدتر میشه و همین اتفاق هم میفته و ن تنها احساس بدی نمیگیره بلکه میفهمه ک چقدر قانون داره دقیق کار می کنه
و هنگامی ک از یک رستوران شلوغ رد میشه میفهمه ک مالک این رستوران انسان شکرگزار ی هس ک توجهش روی فراوانی و احساس خوبه
ب همین سادگی تفاوت آدم ها در نوع زندگی مشخص میشه
تفاوت دو آدم از رد شدن کنار یک ماشین خوب معلوم میشه یکی احساسش بد میشه حس حسادت حس ناتوانی حس ناامیدی حس کمبود
یکی هم چنان ب شور شعف میرسه و لذت میبره و شکر میکنه خدا رو از دیدن اون ماشین ک انگار دنیا رو کشف گرده ک آنگار دنیا رو بهش دادن
وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَی ضُرٍّ مَّسَّهُ ۚ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (12)
در آیه بعد میگه که وقتی انسان ب خاطر فرکانسش بهش شر میرسه شروع میکنه در هنگام خواب و بیداری و در همه حال مارو صدا میزنه ک خدایا منو نجات بده
بعدش ک اون رنج رو میبریم ی جوری رفتار میکنه ک انگار نه انگار ما رو خوانده و ما اون رنج رو بردیم
خدا میگه ک حواستون ب ناتوانیتون باشه یادتون باشه ک هیچی نیستین حتی یک رنج ساده رو هم نمیتونین از خودتون دور کنین
ب خاطر خودت فقط ب خاطر خودت هنیشه شکرگزار من باش همیشه همه جی رو زا من بدون
یادت بمونه اعتبار تمام کارها ب مم میرسه و تو هیچی نیستی و قادر نیستی این کارهای بزرگ رو انجام بدی قادر نیستی دل مردم رو ب سمت خودت ببری این ها کار ماست
تو فقط عبد باش و اعتبار تمام کار هارو ب من بده
لا اله الا الله
خدایا من ب یقین رسیدم ک هیچ کاری از دستم برنمیاد و تویی همه کاره
سبحان الله
من عاجزم تنها کاری ک میتونم بکنم و یاید بکنم لذت بردن از لحظه است
هدف همینه
این همون بندگی ای هس ک خدا از من میخاد ک در لحظه باشم و بابت نعمت ها و فراوانی ها و رابطه های عالی و انسان های زیبا و طبیعت زیبا شکر او بگویم و شکرگزاری باشم و همچین زیبایی رو سر راهم قرار داد تا من ببینم و روش تمرکزکنم و بهش توجه کنم
و بفهمم هر کسی داره مزد فرکانس و کانون توجه خودش رو میگیره
آیا داری ب افراد تنها نگاه میکنی و کانون توجه میزاری و احساست بد میشه یا ب رابطه های زیبا توجه میکنی و شکر میکنی خدا رو و لذت میبری از حس خوبت
لدت ببر و امیدوار صد درصد باش ک اتفاقاتی رو برات رقم میزنیم ک این لذت چند برابر بشه فقط تو حال بد نرو ک این خط قرمزه منه خداست
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
خدایا شکرت برای شنیدن این فایل که مربوط به بیست آبان 401بود و من در بیست آبان 403 شنیدمش خدایا شکرت این برام یه نشانه خیره
خدا جونم شکرت من به هر خیری که برام بفرستی محتاجم خدا جون الان در یه شرایط تضاد هستم کنترل ذهن برام سخت شده خدا جون کمکم کن
خدایا شکرت حال روحیم خیلی بهتر شده نسبت به روز اول پروژه خدایا کمک کن این حال را حفظ کنم و بهبودش ببخشم خدا جونم کمکم کن خدا جونم منو آسان کن برای آسانی ها خداجون راضیم به رضای تو خدا جون مرا به راه راست هدایت کن خدا جون منو به زیبایی به آسانی آماده مواجه با چالش های زندگی بکن خدا جونم کمکم کن خدا جونم منو ببخش بخاطر همه کوتاهی هایی که در حق خودم کردم ولی مدام بقیه را مقصر میدونستم خدایا منو ببخش و مورد لطف و رحمت خودت قرار بده خدا جون خودم را به تو میسپارم مواظبم باش خدا جون منو به راه راست هدایت کن راه ایمان امید ارامش سلامتی ابرو عزت برکت نعمت ثروت
خدایا تو تمرین ستاره قطبی نوشتم به خبر خوب از سلامتی برادرم بهم برسه خدایا منو بشنو و اجابت کن من تسلیمم راضیم به رضای تو
الهی شکرت
کامنت بکی از دوستان را میخوندم خیلی زیبا نوشته بود
خدایا من سلامتی روح و جسم از الان تا زنده ام میخام بقیش با تو
خدایا من یه همدم یه تجربه رابطه عاطفی سالم و پر مهر میخام بقیش با تو
من عزت و ابرو میخام تا زنده ام بقیش با تو
من رفاه و ثروت و آزادی میخام بقیش با تو
خدایا من آسانی میخام در همه امور بقیش با تو
من حال خوب میخام ایمان میخام بندی تو را میخام هدایت میخام بقیش با تو خالقم ربم همه من
استاد عزیز و خانم شایسته نازنین زوج الهی الهی که منم زندگی چون شما را تجربه کنم الهی خدا بهتون سلامتی و عزت روزافزون بده بی نهایت تشکر از شما برای این دوره پر برکت
در امان خدا
الاهی صد هزار مرتبه شکر بابت هدایتم به این فایل ارزش مند واقعا اندازه یک دوره هر بار که شنیدمش براماگاهی داشت و هر بار که تو شرایطایه مختلف گوش دادم خیلی حالمو خوب کرد بهم در هایی رو نشون داد که من نمیدیدمشون و یک تلنگری برام داشت که از مسیر درست دور نشم مسیری که به قول استاد با احساسمون خیلی راحت راهو به ما نشون میده که در جهت رسیدن به خاسته هامم یا در جهت مخالفشون و این دفعه هم شاید باید اینکه چندین بار این فایلو در گذشته گوش داده بودم اما باز وقتی هدایت شدم قلبم گف این فایلو امروز گوش بدم با تمام وجود هدایت میخاستم که این ذهنه بهم ریختند ک تلاش میکردم با کلام قدرت ندم بهشو بتونم آروم کنم این فایل جوابش بود و منو به حال خوب هدایت کرد و جواب خیلی سوال هامو داد ممنونم استاد عزیزم و سپاس گزارم خدای هدایتگر من که اینقدر قشنگمنو هدایت کردی به جواب سوال هام و به احساس خوب ️
به نام خدای مهربان
1.تغییر زندگی را از تصحیح کانون توجه ات شروع کن؛
2.چه جنس از تفکر و رفتاری فرد را آسان می کند برای آسانی ها؛
3.اصل:کانون توجه؛
4.اگر هدف را “ماندن در احساس خوب” بگذارید و با این اولویت، کانون توجه خود را مدیریت کنید، فارغ از قوانین آدمها و حکومت ها، فارغ از تجربه اکثریت جامعه، به سمت تجربه هایی هدایت می شوید که شما را به احساس خوب بیشتری می رساند؛
4.وقتی در مسیر هماهنگ با خواسته هایت حرکت کنی، درها به صورت خود به خود باز می شوند؛
پیام قرآن درباره تغییر؛
5.کسی که بر زیبایی ها تمرکز دارد، به زیبایی های بیشتر هدایت می شود؛
6.مفهوم شرک و ارتباط آن با “باور به تاثیر عوامل بیرونی”
7.در مورد چیزهایی که دوست داری صحبت کن چون انرژی میدی
با انرژی ای همکاری کن که هم جنس با خواسته هایت است؛
8.از همان لحظه ای که کانون توجه خود را به سمت خواسته هایت جهت دهی می کنی، به سمت تجربه های بهتر هدایت می شوی
به نظرم بهتره دیگه در موردش صحبت نکنیم
عکس و فیلم هم دوست دارى بفرس«دوستدارم مشارکت شما هم باشه»️
وگرنه که شخصا درستش میکنم
نکته برداری:
1.مرکز توجه و فرکانسمو حتی به اندازه یه نگاه توجه میکنم که متمرکزم روی ورودی مثبتممم
2.انتخاب من توجه به زیبایی مون
3.تمرین عملی تمرکز بر خواسته هامون
4.فایل قانون تغییر ناخواسته ها رو هم گوش کنیم توجه و درک و عمل کنیم
5.رو اصولمون واسیمممم
حتی اگه کل کشور بخواد انقلاب کنه
6.$جواب کسی رونمیخاد بدیم فقط اعراض
مث طرف دنبال کفشش بقیه فک میکنن خبری میان پشتش
همینقد بیخود.
شجاعت در اینکه روی قانون جهانیم،
تحسین شجاعت مون
7.با اطمیناندر مسیر قانونیم
8.کنترل ذهن مون
9.قرآن کتاب خالصِ و قوانین تووش
10.حرف دیگران مهم نباشِ حتی به اندازه ارزن
11.کل عوامل بگن داری نادرست میری نتیجه مون میکوبم توو صورتش
چون نتیجه داریم احساسمون عالی، روابط مون عالی
12.اینجا دنیای دوقطبی
وقتی خوابیم دنیای پس از مرگ رو داریم تجربه میکنیم
13.خدا به هر دو مسیر بخوای میگه با توجه ت
14.از کجا بفهمم توجه روی ثروت عشق و آرامش وسلامتی بیشتر و زیبایی بیشتر وجوانی بیشتر از احساس م
احساس م خوب ،ینی دارم به چیزی توجه میکنم که دوست دارم و شادم میکنه، زاویه نگاه مناسب
هدایت میشم به اتفاقات زیبام و شادم
طبق قانو خدا
15.خدا میگه با زبان نرم صحبت کن به حضرت موسی میگه بگو که میخایم مهاجرت کنیم کاری به شما نداریممم
16. وقتی در مسیر درستم خدا برام درها رو باز میکنه
17.مث موسی وفرعون خدا راه اعراض رومیگه وگرنه توجه به ناجالب باشِ که درس نیس
18.اگه جهان یکدست بشه جهان فاسد میشه عین کلام خداس
19.تصمیم با منه با توجه م که به خوبی هامون
خدایی که انقد عادل
20.خدایا هدایتمون کن
21.توحید ینی سمت و سوی منبع
زندگی مون رو افکار و باور و اعمال مون میسازه
22.من نتیجه افکارخودمو میگیرم فقط توجه م روی خودم من در جریان بهتر شدنم و به افراد وشرایط بهتر هدایت میشم
23.من به دنیا اومدم و دنبال خواسته هامم و توجه م رو میذارم روی زیبایی هام
24.وطن جایی که حالم خوبه ولذت میبرم از زندگی
فرشتگان خدا میگه مگه زمین خدا پهناور نبود مهاجرت کنید!
25.ترس نکرانی وابستکی شرک
دختر خوب سارای عزیزممم فقط تمرکزمون روی خودمون
26.$رهایی در هرچیزی تجربه بهشت رو میده بهم م
چون باعث آرامش و اطمینان قلبی و عشق بیشتر بو ثروت و نعمت بیشترِ برام
27. ان شاالله یشاالله وغیره اینا معیشت خدا ینی اگه خدا میخواست میکرد ولی تضاد برای وضوح
28.در مورد چیزایی که دوست داری صحبت کن توجه م به زیباییهامون باشه در مورد چیزایی صحبت کنم دوست دارم در زندگی مون تجربه کنم
29.وقتی رو خودم کار میکنم کاری به فرد ندارم ،خدا هدایتم میکنه به فرد عالی و فرد عالی
30.وقتی داری روی خودت کار میکنی عشق خدا اینجاس
که به محض بهبودی خیلی زود میارتت بالا
31.صحبت کردنم ینی توجه م پس به خوبی هامون و زیباییهامون توجه میکنیم
32.خدا کمک میکنه وقتی آگاهانه سعی میکنم توجه کنم به خوبی ها، اینکه به چی فک میکنم
33.چیز ناجالب اعراض و خدا هدایتم میکنه به راه حل مناسب مون
34.کار کنیم روی خودمون
35.وقتی تمرکزمون رو میذاریم روی زیبایی ها
در جریان زیبایی هایی م
و اگه جایی ناجالب بود خیلی کوچولو اعراض میکنیم وحواسته شکل میگیره وگرنه تماما زیبایی هاست بسیار زودتر از آنچه فکرشو میکنیم اتفاقات معجزه آسا هر روز داریم هر لحظه و هر روزمون
وقتی تصمیم میکیری زیبایی ببینی اتفاقاتی که ظارهش نازیباس کمه وهر چی رخ میده به نفع تو و خواسته ات روروشن میکنه
اتفاقات زیبا سلامتی خواب آروم ثروت و آرامش بیشتر
افراد عالی ایده های عالی وشرایط عالی میان
36.بابت شرایط جامعه وقتی ببینیم اتفاقا ایمان مون بیشتر میشه به قانون که دارن نتیجه شون میبینن و دلمون برای کسی نمی سوزه و راحتیم
و ثابت میکنه داره درست عمل میکنه
مانیازی به تایید نداریم وقتی من در صلحم کسی با منِ همراهم که با همدر صلح و آرامشیم
نیازی نداریم همرنگ جامعه بشم
37.زودتر از اونچه فک میکنی اوضاع برای بهتر و بهتر میشه چون تمرکزمون روی خودمون
38.چیزایی رو به یادت بیار که تایید میکنه این قوانین رو
39.بارها این فایل رو مرور
40.بی خیال باش و راحت باش عزیز دلم
گفت آسانگیر کارها از روی طبع
41.تو حالت خوبه آدمای حال خوب رو جذب میکنی عزیزم
الطیبات لطیبین
و تمرکزت رو زیبایی هامون و جایی هم یه کوچولو از مسیر خارج شدی خدا ملایم و نرم میارتت تو مسیر عزی دلم خدا عاشقانه هواتو داره سارا جانمممم
سلام استاد محترم خانم شایسته عزیز و دوستان همراه
الهی هدایتم را سپاس، قوانین هستی را سپاس، زیبایی ها را سپاس، فراوانی را سپاس، الهامات و نشانه ها را سپاس
سپاس بابت آگاهی های دوره بینطیر
چه فایل های بینظیری در این دوره بود.
قانون؛ ماندن روی اصول
انجام کارهای درست و در مسیر درست حرکت کردن
جهانی که در اون زندگی میکنیم دو قطبی هست. فقر و ثروت، سلامتی و بیماری، زشت و زیبا و …همه با هم وجود داره.
و هرگز جهان یکدست نمیشه، هیچوقت پیش نمیاد که همه سالم باشن، همه ثروتمند باشن و …بعد از مرگه که جهان تک قطبی میشه.
ولی بین دو قطب جهان قدرت انتخاب وجود داره، اینکه تمرکزمون روی زیبایی ها، سلامتی، ثروت باشه یا برعکس روی بیماری و فقر و ناخواسته ها.
باید صبح و شب ذهنمون روی زیبایی ها باشه، اول صبح فرکانس مون رو درست کنیم و همینطور آخر شب موقع خواب.
اگه در مسیر درست باشیم، درها باز میشه، جهان خیلی سریع پاسخ میده و هدایت میشیم. توجه و تمرکز رو خوبی، زیبایی، سلامتی و ثروت ما رو به همین سمت هدایت میکنه و به افراد نامناسب و موقعیت نامناسب برنمیخوریم. و اگه به ظاهر مورد ناخوشایندی بوجود بیاد راحت تر میشه مدیریت کرد و اونم درسی داره برامون.
” یک تجربه شخصی ”
در یک برنامه طبیعتگردی، اولش خیلی خوب و عالی بود بعد در برگشت، یک مسیری رو اشتباه رفتیم و مسیر کمی چالش شد. دوستی که تازه به گروه پیوسته بودن، حس بدی گرفتن، ناراحتی تو چهرشون نمایان بود و میگفتن آخرین باره که برنامه میام. در حالیکه بقیه در آرامش مسیر رو طی کردن. و توجه کردن به زیبایی های مسیر.
یک مسیر ولی دو حالت؛ یکی با حس بد یکی با حس خوب.
سپاس بابت آگاهی های این دوره فوق العاده
سلام و هزاران سلام به استاد جان استاد عباس منش عزیز درود خداوند بر تو ای استاد عزیزم بر تو ای استاد جانم خدا را شاکرم برای این همه نعمتی که به من داده و یکی از بزرگترین نعمتهای من روی این کره زمین وجود پر برکت شما استاد جان هستش…
معنی توحید را از شما یاد گرفتم معنی زندگی با توحید رو با شما یاد گرفتم معنی خوشبختی رو با شما استاد یاد گرفتم استاد ثروت و سلامتی رو نشون دادید بینهایت از شما استاد عزیزم سپاسگزارم برای این مسیری که ثابت قدم تا به اینجا ماندید و ما هم همراهان شما شدیم… الهی شکر برای وجود استاد جان ... استادی که با کلامش توحید رو داره گسترش میده استادی که من بیایمان رو با ایمان میکنه با کلامش استاد بینهایت سپاسگزارتم که تونستید به نفس خودتون غلبه کنید به نجواهای ذهنتون غلبه کنید و در این مسیر پربرکت و در این مسیر زیبا بمانید این ثابت قدم بودن شما این تعهد شما این اراده شما کار هر کسی نبوده واقعاً کار هر کسی نبوده و بینهایت از شما سپاسگزارم شما یکی از بهترین دستهای خداوند هستید برای مسیر هدایت الله اکبر الله اکبر الله اکبر ….
اگه به من باشه که دوست دارم صبح ظهر شب به شما عشق بدم استاد از شما تشکر کنم از شما برای این مسیری که ماندید تشکر کنم اما چه کنم که باید این کامنت تمام بشه ولی بدونید که بینهایت ما قدردان وجودتون هستیم و ذوق داریم و اشتیاق داریم که این مسیر زیبا را با شما ادامه بدیم الله اکبر خدای من شکرت ….
جهان دو قطبیه به به استاد داره چی میگه من تا حالا اینو نشنیده بودم که جهان دو قطبی هم وجود دارد اما الان دریچههای جدیدی داره از آگاهی باز میشه .
استاد داری چیکار میکنی با ما ..
صبح وقتی این فایل رو گوش دادم گفتم جهان دو قطبی توجه به زیباییها و توجه به نازیباییها انتخاب با منه …. چرا استاد اینقدر خوب میتونه درک کنه چون استاد خوب با منطق میاد منطق سازی میکنه .
امروز صبح وقتی این فایلو دیدم و نکته برداری کردم گفتم اوکی پس جهان دو قطبیه من میخوام امروز به خواستههام توجه کنم دیگه یک سری خواسته دارم خدایا من ازت میخوام که افراد ثروتمند رو وارد زندگیم کنی افرادی که بتونم در واقع شاگرد من باشن بتونم در سرمایه گذاری و معامله گری کمکشون کنم… خدایا میخوام شاگرد من باشن و من بهشون آموزش بدم … شب رسید … ساعت 22 :22 یعنی ساعت 10 شب به وقت ایران گوشیم زنگ میخوره و یک انسان بسیار بسیار ثروتمند طلا فروش که از شهر خودمون هست باهام تماس میگیره و میگه میخوام مشاور سرمایه گزاریم باشی و هر عددی که خودت بگی هستم باهات….جالبه این فرد 5 ساله منو میشناسه و این پیشنهاد رو نداده ولی دقیقا روزی به من گفت که من درخواست دادم که من به افراد ثروتمند توجه کردم من اومدم خواستم رو تست کردم و خداوند سریع الپاسخ هست سریع الحساب هست و پاسخ داد…
بهم گفت بهت پول میدم خودت همه کارو برام انجام بده من ازونجایی که خیلی چپ و راست شدم که قانون این رو تایید نمیکنه با پول بقیه کار کنی درخواستشو رد کردم و گفتم پول شما مال شما حساب صرافی باز کن پولتو واردش کن ولی من حق مشاور. سرمایه گذاری میگریم در واقع به من ربطی نداره 100 میلیارد سود کنی یا 100 میلیارد ضرر کنی من حق مشاورمو ازت میگیرم و الانم 1 هفته فرصت میخوام تا برات فرصت های سرمایه گذاری رو بفرستم …
بسیار خوشحال شد و گفت بروی چشم و شما هر چی بگید من همون کارو میکنم ….
امروز بصورت واضح خداوند درخواست منو اجابت کرد این یعنی جهان 2 قطبیه و من امروز به ادمهای ثروتمند توجه کردم و تحسین کردم و درخواست دادم و به راحتی به من داده شد این یعنی قانون درسته فقط پای ما روی ترمز هست و مدام غر میزنیم و شکایت میکنیم در صورتی که قانون به سادگی هر لحظه داره درخواست ها رو اگر روی کمبود ها نباشیم پاسخ میده فقط باید مثل هر مهارت دیگه ای انجامش داد و خوب بهش مسلط بشیم….
حالا میفهمم چرا استاد راهای ارتباطی با خودش رو بسته تا روی خودش با شدت و تمرکز بیشتر کار کنه ….درود خداوند بر شما ای استاد توحیدی من من هر چقدر سپاسگزار شما باشم کمه …بهشت رو دارم با وجود پر برکت شما تجربه میکنم از خدای بزرگ برای استادم سلامتی بیشتر ثروت بیشتر و عزت و نام نیک و تاثیر گذاری بیشتر و توحید بیشتر خواستارم …
به الله یکتا فرمانروای کیهان قدرت مطلق جهان میسپارمتون :-)
سلام
آقای رحیمی چه کامنت زیبایی نوشتین، احسنت بر شما.
« یکی از بزرگترین نعمتهای من روی این کره زمین وجود پر برکت شما استاد جان هستش؛ خدایا من ازت میخوام که افراد ثروتمند رو وارد زندگیم کنی؛ خداوند سریع الپاسخ هست سریع الحساب هست و پاسخ داد؛ قانون به سادگی هر لحظه داره درخواست ها رو اگر روی کمبود ها نباشیم پاسخ میده؛ و … »
خدای من چه جملات زیبایی !!! شما در مدار درستی قرار دارین، جملات شما تو قلبم جا گرفت، انرژی مثبت پیدا کردم
سلام ونور برشما بهترین استاد دنیای من ومریم جااانم.
خانه تکانی ذهن رو با تعهد دنبال می کنم. 4یا5مرتبه. هر گام رو گوش میدم. جالب اینکه واقعا هربار جملاتی می شنوم که دفعه قبل نشنیده بودم، یعنی وقتی توی مسیر باشی فرکانس هر روز در حال تغییر خواهد بود.نت برداری میکنم ولذت میبرم. الهی شکر
و اما امروز…..
خدارو هزاران مرتبه شکر کردم، این فایل رو دیدم، اشک ریختم، ویدئو رو متوقف کردم، شکر گزاری کردم. اشک ریختم واز اینکه به این مسیر هدایت شدم ازش تشکر کردم.
باشنیدن این فایل به شکل عجیبی پاسخ سؤالات چند روز اخیرم رو گرفتم.
من به شدت آدم احساسی هستم وشدیدا در برابر مشکلات اعضا خانواده احساس مسئولیت میکنم.
انقدر این احساس در من قوی بود که اغلب با وجود حال خوب خودم از آرامشی که میتونستم داشته باشم، بی بهره بودم. چون همیشه مشغول شنیدن دردودل اطرافیانم بودم وسعی میکردم هر کاری بکنم تا اونارو کمی تسکین بدم.
خلاصه همیشه در حال امداد رسانی به همه نزدیکان بودم.
اگر کسی بیمار میشد، اولین نفر برای کمک، اعلام آمادگی میکردم.
کسی سنگ صبور می خواست، آماده بودم.
و…. در واقع تمام انرژی من صرف دیگران میشد، همه، غیر از خودم.
واز همه مهمتر اینکه افراد، متوقع تر ازقبل شده بودند وگاهی هم باعث رنجش من میشدند. منم دلم میگرفت ازاینکه صادقانه کمک می کنم ودر نهایت جز رنجش چیزی نصیبم نمیشد.
تا اینکه امروز استاد بارها تاکید کردند،« شما فقط باید روی خودتون متمرکز باشید».
زندگی خواهر، برادر واطرافیانتون به شما ارتباطی نداره.
انگار این فایل برای من تهیه شده بود.
احساس کودکی رو دارم که مادرش قدم به قدم
واژه به واژه بهش آموزش میده.
مشتاقم وبا انگیزه، برای بیشتر دانستن، بیشتر حرکت کردن وبیشتر اعتماد داشتن به خداوند و استادم.
متعهد میشوم با یاری خداوند
بی چون وچرا تمام آنچه به من آموزش میدهند رو اجرا کنم.
پر از انرژی وامیدو انگیزه برای رسیدن به روز های بهتر.
سلامت،ثروتمند، شاد و پایدار باشید.
به نام خدایی که همواره من را آسان میکند برای آسانی ها
به نام نامی یزدان
چو آنکه برگزید من را از میان این همه خوبان
……..
خدای من خدای من خدای من
سلام سلامسلام چقدر دلم تنگ شده بیام بنویسم
چند روزی هست که کامنت نزاشتم نمیدونم چرا؟
علتشو نمیدونم ولی هر روز توی سایت هستم
مطالعه میکنم فایل میبینم
روی زیبایی ها هستم ولی دل و دماغ کامنت نوشتن نداشتم تا اینکه یه اتفاقی دیروز افتاد
و با دیدن چندمین بار از این فایل گفتم باید بنویسم
و الان میخوام
گام 28 و از خانه تکانی ذهن استارت کنم….
●گام 28 خانه تکانی ذهن●
《《《قانون هدایت به سمت خواسته ها》》》
از سال 88 خیلیم خاطرم نیست چون بچه تر بودم حدود 9 الی 10 سالم بود
ولی از پندمیک از ماجرا مهسا امینی و خیلی چیزای دیگه یادم هست
که چطور رفتار کردم و چه ری اکشن هایی دیدم
الله و اکبر
و حتی یادمه اون تایم من اومدم پایین فایل استاد همون فایل قانون تغییر ناخواسته ها
کامنت نوشتم و هرگز فراموش نمیکنم چه به من گذشت و چه به اطرافیان نزدیکم ….
قانون خیلی درستهههههه بچه هاااااا
با پوست و گوشت و استخون میخوام تاییدش کنم
دوس دارم بنویسم دوباره تا یادآوری بشه برای خودم و اتفاقی که دیروز حتی برام افتاد ….
اون تایم پندمیک کوید 19 که باید بگم یکی از دوران زیبای زندگی من بود
دورانی که اینقد توجه به زیبایی های زندگیم رفته بود بالا که حتی هر جایی که میرفتم و ماسک نداشتم
کسی به کارم کاری نداشت
و فارغ از اون درآمد من نجومی رفته بود بالا
چون تمرکزم روی خودم بود و زندگی خودم….
دوران مهسا امینی یه دوران عجیب جالبی برای من بود
زمانی که هر کسی توجه به نازیبایی ها داشت
توجه به اتفاقات بد
همه چیز به نفع من و برعکس برای من رقم میخورد
جوری که همه انگشت به دهان مونده بودن
میگفتن یعنی چی ؟؟؟؟
مگه میشهههههها؟؟؟
چطور ممکنه مائده برای تو اینجوری رفتار بشه
در صورتی که همون پلیسا همون مأمورا با ما طور دیگه ای رفتار کزدن
وقتی استاد داشت توی این فایل از توجه به زیبایی ها حرف میزدن
موهای بدنم سیخ شده بودن گفتم باید بنویسم تا یادم نره اون دوران به من چه گذشت…..
سال 1401 زمانی که همه یورش میبردن بیرون
و مأمورا به همه گیر میدادن
و حتی بدتر از اون…..
مائده هیج شبکه اجتماعی نداشت با تموم وجودم توی سایت بودم و داشتم روی خودمکار میکردم
از حیلی چیزا خبر نداشتم و حتی نمیدونستم داره چی میگذره
به لطف خدای بزرگ خونه ای از خودم فارغ از منزل خانواده داشتم
و حتی توی اون شرایط هم نبودم که تی وی روشن باشه و هر لحطه بشنوم و گوش هایم آغشته از نازیبایی بشه….
هرگزهرگز هرگز درصدی نازیبایی و به خور مغزم و وجودم نمیدادم چون قانون برام به وضوح روشن و شفاف شده بود…
از خودم میگم….. اون دوران من تنها حتی میرفتم بیرون و گاها مثل همیشه شال و روسری از سر من میوفتاد و منی که ورودی به وجودم نداده بودم
از کنار مأمورا به راحتی آب خوردن رد میشدم اما صدایی که گویی نشانه هشدار باشد و هرگز نمیشنیدم…..
بارها این اتفاق برای من لفتاد من شالم از سرم میوفتاد موهام همیشه بیرون بود
اگه اللن مثلا توی یک خیابون 2تا مامور هست
اون تایم 10تا مامور بودن دیگه همتون میدونید چه شرایطی بود
همه میترسیدن بیان بیرون
میترسیدن از کنار مأمورا رد بشن
مثل چی میترسیدن حتی نگاشون کنند
من نعجب میکردم میگفتم چرا خب اینقد ترس و شرک و بی ایمانی برای چی…؟؟؟
اینا همون مامورایی هستن که تا دیروز بهمون کمک میکردن
اینا همونایی هستن که تا دیروز اگه توی خیابونا نبودن
ترس و دلهره برمیداشت شمارو
اینا همونان
همونایی که همیشه میگین پلیسا باید بیدار باشن
مراقب ما باشن
به خدا همونان هیچ فرقی نکردن…..
و منی که باورام مثل بقیه نبودم
ورودی به خورد ذهنم نداده بودم
و توجهم روی زیبایی ها بود….
از کنارشون رد میشدم بهشون احترا میزاشتم دستمو میبردم بالا و با چنان جرئت و جسارتی بلند میگفتم
خداقوتتت….
و شاید باورتون نشه
واقعا با تموم وجودم تجربه کردم که میگم ….
همشون عین 15 نفرشون کنار هم
دستاشونو بردن بالا و سر تعظیم فرو بردن و جواب منو دادن و گفتن تشکر
میدونید اینارو میگم که همبرای خودم مرور بشه هم نشانه باشه برای شما
که بدونید منه مائده 23ساله تو اون شرایط چطور رفتار میکردم
این همون شرایطی بود که دخترخاله هام میرفتن بیرون خبرش میرسید که مأمورا بهشون گیر دادن و بردنشون نمیدونم یه جایی میگن اونجا
اینا نتیجه همون قانونی هست که عمل کردم
و یه چیز دیگه بگم بازم تعجب کنید
تو همون دورانی که دانشگاه هیچکس نمیرفت و میگفتن میترسن
من میرفتم دانشگاه از قضا یه روز که تصمیم گرفتم نرم دانشگاه قلبم گفت برو مائده امروز که کاری نداری
حداقل برو اونجا تمرکز بزار روی زیبایی های دانشگاه
روی درخت ها فضای سبزش و …..
من رفتم اون روز دانشگاه از درب ورودی دانشگاه وقتی وارد شدم دیدم اووووووو چه خبرههههه
چقدر مامور اینجاس
به خودم گفتم دیدی مائده گفتم نیا دانشگاه
دیدی چه خبره….
ولی بعدش گفتم آروم باش اتفاقا باید از وسط این همه مامور رد بشی
و خوشگلم سلام کنی
(یه چیزی بگم اینجا تو پرانتز برعکس بقیه عجیب ذوووووق میکردم از بین اون همه مامور رد بشم
و اصن خواستم همیشه همین بود که از بین اون همه مامور من رد بشم و کیف کنم حالا در ادامه میدم چرا ذووووووق میکردم و برق تو چشام میوفتاد)
خلاصه خیلی خوشگل و ناز رد شدم
کنترل ذهن کزدم و گفتم هیچی نیست مائده باید رد بشی و سلام کنی و خداقوت هم بگی
از اونجایی که بنده پرو خدا هستم
با جسارت با ایمان سینه سپر زد شدم و بلندددددددد
گفتم سلااااااااام خدااااااقوتتتتتت با لبخند ملیح
و همگییی بعد از من تکرار کردن
سلاااام شما هم…:))))) خخخخخ
وقتی از درب ورودی رد شدم جلوتر که رفتم
یه حس سبکی داشتم و همینجوری خودمو تحسین میکردم و میگفتم باریکلا مائده بهت
یه دفعه وسط این تحسین کردنام بود که یه اتفاق جالب افتاد
خداااااای من الان گه دارم تایپمیکنم هم خندم گرفته هم ذووووق کردم هم عجیب شکرگزار خداوند برای قانون بدون تغییرش////////
—————
—————————
به یک آن دیدم یه شاخه گل رز اومد جلوم و بهم داده شد :/
سرمو آوردم بالا و دیدم یه مامور خیلی خوشتیپ و خوش هیکل و زیبا
به شاخه گل رز بهم داد
بعد گرفتم و گفتم سپاسگزارم اما به چه مناسبت؟
گفت روز نمیدونم چی چی هست
داریم به همه دانشجوها گل رز هدیه میدیم….
الله و اکبر بچه ها
الله و اکبر …..
دست وپاهام شل شده بودن
سست ترین حالت ممکن خودم بودم
به خاطر این قانون
داشتم مرور میکردم توی ذهنم که چیا داره میشه
از اینطرف نمیخواستم بیام دانشگاه حسم گفت برو
از اینطرف طبق قانون به زیباییهای اطرافم توجه کردم و ایمانمو نشون دادم و
نتیجه شد چییییییی!!!!!!
الله اکبر الله و اکبر خدایا تو چقدر بزرگی
برعکس اون روز دانشگاه خالی از سکنه بود و هیچکس نیومده بود
و معدود افرادی بودن که مثل من اومده بودن دانشگاه و این هدیه زیبارو دریافت کردن….
خب حالا بریم سراغ کارایی که من کردم طبق قانون بدون تغییر خداوند که نتیجش حاصل چه اتفاقاتی شد:::::
اول از همه بگم چرا ذوق میکنمبرای پلیس ها و مأمورا…و اونجا توی پرانتز اشاره کزدم بهش
چون مائده خانومتون عااااااللشق و شیفتهههههه
لباسای چیریک استایل ارتشی و هر چیزی که مربوط باشه به ارتشی و چیریکی و نمیدونم استایل اون مأمورا و اون حالت ایستادنشون و اون فیس و کلاهی که روی سر دارن و ……
و نظم خاصی که موقع ایستادن دارنوووو
حالت ایست گفتنشونو
هزارتا چیز دیگه که من عاااااااشق و شیفته این شخصیت هستم و شک نکنید اگر پسر بودم
نفر اول تکاوری بودم :))))))
یکی از چیزایی که من همیشه تحسین میکنم
و عشق میکنم استایل تکاوراس
لباسایی که میپوشن
پوتینایی که دارن
کلاهی که بر سر میزارن
نظمی که توی سیستمشون هست
جدی بودنشون….
هر چی که شامل این دسته میشه
من تحسین میکنم برای همین رزمی کار هستم خودم
یکی از تخسینهای من و توجه به زیبایی های من
لین چیزا بود
مخصوصا و علی الخصوص که با موتورهای خفنی که رد میشن و کنار هم وایمیستن
وااااای من عشق میکنم
واسه خاطر همین بود که گفتم ذوووق میکنم از بین اون جمع رد بشم
و همین توجه به زیبایی ها و همین که خودشونو
نظمشونو نحوه ایستادنشونو
موتوراشونو تحسین میکردم
باعث شد که وقتی از جلو اون 15نفر یا حتی بیشتر فکر میکردم سرچهاراه بودن دقیق یادمه
موتورهای خوشگلشونم کنارشون بود
وقتی رد شدم بلند گفتم خداقوت
عین کلامم همشون سرشونو آوردن پایین و با لبخند منو هدایت کردن
و همه ماشینای که پشت چراغ قرمز بودن
تعجب کردن قشنگ مشخص بود داشتن منو میدیدن…..
و تی وی که کلا حذف بود از زندگیم
خودمو بسته بودم به فایلهای سایت
به هدفم به حرکتم
به تارگت زدن اهداف روزانم
و اصلا تلاشی حتی درصدی نمیکردم بخوام برم ببینم چیشده و دارن مردم و ملت چیکار میکنن
همقینقد که شب میرفتم خونه از مامان میشنیدم گه میگفت دختر خاله هاتو گرفتن
برام بس بود که فاصله بگیرم از این چیزا….
و هرروز نتایجمن با بقیه آدمای اطرافم فرق میکرد
اینارو یادم رفته بود
وقتی آدم مرور نکنه یادش میره قبلا چی بوده ….
و چه نتایجی داشته….
الان که نوشتم و مرور کردم دوباره دارم میگم خدایا تو چقدر بزرگی و قانون بدون تغییرت درست ترین
صحیح ترین و جواب ترین قانونی هست که
هیجی خللی توش نیست…
و اتفاق دیروز:::::: ::::::::
توجه به زیبایی زیبایی بیشتر
و خداوند آسان میکند من را برای آسانی ها…..
خدایا شکرت
دیروز از خونه زدم بیرون چند تا کار اداری داشتم رفتم انجامشون دادم
بعد به خودم گفتمبزار پیاده روی کنمبرم سمت سالنم
و همینجوری باورامو تکرار کنمو به زیبایی ها توجه کنم
و بعدش سوار اتوبوس میشم
تصمیمگرفتم اسنپ نگیرم
خلاصه یه کم گه پیاده روی کزدم و همینجوری باورامو تکرار کردم
حسمگفت برو تو یک گلخونه
از قراری اون گلخونه یکی از دوستان من بود
گفتمبزار برم همیه حالی بپرسم و هم اونجا انرژیم بیشتر بشه
چون عاشق گل و گیاه هستم
فضای گلخونه رو دوس دارم و گاها بیشتر اوقات وقتی پیاده روی میکنم
همینجوری کله رو میندازم میرم توی فضای گلخونه ها میچرخم و راه میرم و تحسین میکنم و لذت میبرم
……..
بگذریم
رفتم داخل گلخونه شروع کزدم به تحسین کردم طبق روال قبل
و کلی انرژی دادم مثل همیشه چون آدم خوش انرژی هستم
راه میرفتم و سوال میپرسیدم و کلی عشق میکردم و کلی عشق دادم
بعد از تموم شدن حرفام دیگه داشتم خدافظی میکردم که بیام بیرون
یه دفعه بنده خدا صاحب اونجا برگشت گفت
مائده جان بیا اینگلدون خوشگل با گل زیباش تقدیم به شما !!!!!!
و منی که اونجا از هیجان نمیدونستم باید چیکار کنم
گفتم شوخی میکنیو واقعا
دارین این گلدون و میدین به من؟؟؟؟؟!!!!!!!
گفت اره دوس دارم بهت هدیه بدم
چون اومدی کلی عشق دادی کلی انرژی مارو بردی بالا کلی حالمونو خوب کردی
حالا میخوام این گل و بهت هدیه بدم….
بچههههه هااااااا
باورتون میشه اون لحظه من فقط داشتم به گل نگاه میکزدم و میگفتم خدای من شکرت….
دوس داشتم فضایی میبود الان کنارمه عکس میگرفتم میزاشتم شما هم ببینید
اینقد خودودوشگله یه گل ناز و گوگلی و زیبا
که از دیروز یه سره دارم بهش عشق میدم
صبحم که بیدار شدم نشستم فقط راجبش چند صفحه نوشتم …..
دوس داشتمبگم توجه به زیبایی ها دز لحظه در زندگی باعث چه اتفاقایی میشه…..
و هنوزم حرف برای گفتن دارم
عاااااااشقتوووووونم بی نهایت سوفلاااااهااااااا….
استاد عاشقانه شکرگزار وجودتون هستم هم شما و هم عزیزدلتون مریم گلی :)
چقدررررررررررر کامنتت حس عالی انتقال داد بهم مائده جان دختر خوش انرژی جنس کامنتت دقیقا انرژی درونی ت را منتقل کرد عزیزم
من هم دقیقا ان تایم تجربه مشابه شما داشتم و بالطف خداوند و آشنایی با استاد و فایل های عالی شون تمام توجه ام به خودم بود و کارکردن روی خودم و بلطف خداوند وهاب منم شرایطی مشابه شما داشتم که در خانه زیبای خودم بدور از رادیو و تلوذیون و حواشی و اخبارها زندگی کنم و چقدر که اتفاقات عالی برایم رخ میداد و دقیقا چقدر راحت از کنار مامورا رد میشدم و چقدر احترام میذاشتن و ازاشون انرژیه امنیت میگرفتم نه ترس .
بله دقیقا قانون عالی عمل میکنه و عالی جواب میده و کنترل ذهن و توجه به زیبایی ها کاری میکنه که اتش برات گلستان شه . خدا را بینهایت شاکرم بخاطر تمام نعمت هایش بخاطر استاد عزیز و آگاهی های نابشون و چقدرررررر دنیا جای قشنگیه برای زندگی کردندوقتی که به قوانینش عمل کنی الحمدلله