live | قانون هدایت به سمت خواسته ها - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-01 03:59:212024-11-08 04:53:05live | قانون هدایت به سمت خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به تمام دوستان عزیز من ،استاد گرامی و مریم فوق العاده
من بعد از دیدن این فایل،باخودم قرار گزاشتم که قانون
احساس خوب=اتفاقات خوب تست کنم و این کامنتی که من در سفر به دور آمریکا دو نوشتم رو اینجا مینویسم چون اون روز به خودم قول دادم،تست کنم اگر نتیجه داد(که مطمعن بودم میده)بیام نتایجش رو اینجا بنویسم:)))
…
سلام به تمام دوستان خوب من و پدر روحانی من و مریم شایسته عزیزم که چقدر برای من دوست داشتنی
استاد من و دوستان من
یه حالیم
یه حال ناب
یه حال خدایی گونه
تا قبل از این معجزه
میخوندم که بچه ها میگفتن،خدا یه طوری برات معجزه میکنه که فقط گریه کنی و بگی خدایا شکرت… اما من نمی فهمیدم
من بعد از دیدن لایو 35
به خودم گفتم دلیل گمراه نشدن استاد داشتن یک •اصول و استاندار شخصی و پایبند بودن به اون اصوله• پس منم بیام برای خودم اصولی داشته باشم چون تا وقتی که اصولی نداری معیار تو برای کار ها
•مردمه•
کاری که مردم دوست دارن میشه کار خوب و کاری دوست ندارن میشه کار بد
فارق از درست بودن یا نادرست بودن اون کار
تا وقتی که اصولی نداری اگ جامعه اینطوری میپذیرد که عزیزنت فوت کرد آنقدر گریه کن که بمیری پس این کار درستیه و اگر جامعه نمی پذیرد که تو خودت رو الویت قرار بدی و بهت برچسب خودخواه میچسبونه پس این کار غلطیه!
اما زمانی که اصول داری
دیگ گزینه بی مصرفی به اسم مردم خط میخوره و تمام زندگیت میشه اون اصول درست
خلاصه..
گفتم اصول چطور داشته باشم؟
فرضیهتست فرضیهبازخورد جهان
گفتم استاد چی میگه؟
میگه
احساس خوب= اتفاقات خوب
بیام این رو امتحان کنم و هرروز نتایجشو بنویسم
با توجه به این که جهان خیلییزود فیدبک میده به اون فرکانس تو،اگ اتفاقاتی که وارد زندگی من میشد اینطوری بود که میخواستم که این میشه
• اصول• زندگیم اگ نه میفهمم که برعکس درسته
….
بچه ها…امروز روز دوم از توجه به نکات مثبتی و من….فقط و فقط و فقط میخوام گریه کنم
خدایاااااااا ای قربون این عدالت بشم من فقط دوروززززززززززززز فقط سعی کردم به نکات مثبت عدالت کنم تو چه معجزه ایییییییی کردی
روز اول:
من احساس ارزشمندی پاشنه اشیلمه و هرچیزی میگشتم که ببینم خب خدایا چرا من ارزشمندم نمی فهمیدم،وقتی از خدا میخواستم در ادامه براش مینوشتم میدونم تو داری میگی اما ندارم اونقدر بالا نیست که بفهمم و…
امروز بهم گفت بهم گفت تو نمیتونی بی ارزش باشی ،نه فقط تو در جهان هستی هیچچچ چیزززز نمی اونه بی ارزش باشه حتی اگر خودش بخواهد چون ماهیت همه چیز و تشکیل دهنده همه چیززز خداوندا و خداوند منبع ارزش و ارزشمندیه
یعنی وقتی که این هارو برام مینوشت،میخواستم جامه بردم و داد بزنم: یافتممممممم
این..معجزه روز اول من بود
…
روز دوم:
من رشتم طراحی لباس و دوخته فنی حرفه ایه
معلمم داشت مانکنی که طراحی کرده بودم رو تصحیح میکرد
حسن هی می گفت ازش بپرس و من پرسیدم
+خانم،شما از همون اول به این رشته علاقه داشتین؟
_نه،من به زور مادرم وارد این رشته شدم و یه هو بهش علاقمند شدم
+چه جالب،منم اصلا نمی خواستم امسال بیام مدرسه،پامو تو یه کفش کرده بودم که نمیخوام چون این رشته علاقه دوم کنه و علاقه اولم یه چیز دیگس
_عهعلاقه اولت چیه؟
+من…خیلی به خوندن علاقه دارم️
_واقعااا؟ صدات چطوره ؟
+صدامو خوبه،دارم تمرین میکنم
_خببب..پس برام بخون
+الان؟
_اره اره،برام بخون،اروم بخون بابا هیچکس حواسش نیست(باید داخل کارگاه های مارو ببینید واقعاا هیچکس صدای اون یکیو نمی شنوه)
+اووم..اوک
شروع به خوندن کردم و لبخند رضایت رو لبای معلمم دیدم :))
به یکی از بچه ها گفت که اهنگو قطع کنه و گفت،خب …حالا برای کل کلاس بخون..
من اول قبول نکردم اما بعدش قبول کردم
همه سرشون تو کار خودشون بود و من شروع به خوندن کردم
یه هو دیدم همه دارن با چشای براق نگام میکنن:)) خیلیی صحنه قشنگی بود:))
براشون آهنگ مورد علاقم،fly me to the moon خوندم :))
خوندنم که تموم شد..همشون برام دست زدن و کلی کلییی تشویقم کردم
واقعا واقعا واقعا این معجزه،تنها و تنها دلیلش به خاطر سعی در توجهه به نکات مثبت،سعی به خوب نگه داشتن حالمه
واقعا این اتفاق ،این هماهنگی،این درخواست،این تشویق…واقعا و واقعا من رو با تمام وجودم خوشحال کرد…
امروز روز دومه اما نتیجه انقد بزرگترها و این یعنی این اصول درسته!!
این قانون
احساس خوب=اتفاقات خوب
هماهنگه با نگاه خداوند و قوانین خداوند!
…
من نشسته بودم و به خدا گفتم،خب حالا نمیدونم ادامه دوره عشق و مودت رو ببینم یا فایل درمورد
احساس خوب=اتفاقات خوب؟
خدای گفت بیا..بیا من بهت میگم
اومدم تو سایت و زدم روی نشانه امروز
هدایت شدم به فایل مقدمه دوره دستیابی به خواسته ها و نمیدونم چی شد به خودم اومدم دیدم دارم کامنتارو میخونم
آخرین کامنت یه جمله نظرمو جلب کرد:
انگار خدا داره هولم میده که بیرون بیام از منطقه امنم
و من یه لحظه به خودم گفتم چقدر شبیه این اتفاقی که امروز برای من افتاد:))
رفتم کامنت بعدی
دیدم درمورد پول درآوردن از کار مورد علاقس
و بعد در یک لحظه خدا با من حرف زد
(تمام این جمله ها در یک ثانیه بود)
چرا؟چرا میخوای پول دربیاری بعد بری سراغ خوانندگی؟ چرا نری سراغ خوانندگی و پول در نیاری؟
خدایا کی میاد کاور های منو گوش بده که من بخوام پول دربیارم؟ می اصلا ویدیو های منو نگاه میکنه؟؟
چرا نگاه نکنه؟چرا گوش نده؟؟؟
و یک لحظه انگار پرده ای از جلوی چشای من کنار رفت
خودشه!
چرا این کار شروع نکنم و با درست کردن باورهام از همین راه پول در نیارم؟؟
من رو به یوتوب هدایت کرد و دیدم فقط یک نفر ایده منو داره اجرا میکنه و یک ساله که فعالیت نداره!
و من…. فقط و فقط و فقط میخواستم جامه بردم و گریه کنم و بگم خدایاااااااا شکرت
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
و به یه نتیجه رسیدم
زمانی که به هماهنگی با خودم برسم،تمامم اتفاقات هماهنگ میشن که من به هماهنگی بیشتری با خودم برسم
و حالا میفهمم وقتی استاد تو دوره عشق و مودت قسمت یک
میگه برای خوب شدن رابطتتون فقط نیازه که با خودتون هماهنگ بشید یعنی چی
وقتی استاد میگه
با خودت که هماهنگ شی،درامدت خود به خود درست میشه،رابطتت خود به خود درست میشه،سلامتیت خود به خود درست میشه،احساست خود به خود درست میشه و…
الهی شکر،الهی شکر،الهی شکر
الان که این نتایج مکتوب هم تو دفترم و هم تو سایت دارم،اگر کسی به من بگه این اصول غلطه،من همین نتایج میزنم تو صورتش
من نتیجههه دارم
این معجزات رخ دادهههه
خودم اگ میخواستم فقط یک دونه از این معجزات رو برای خودم رقم بزنم،چه زجری،چه استرسی باید میکشیدیم و آخرشم نمیشد،چون من قدرت هماهنگ کردن اتفاقات زندگیم رو ندارم برای همین خود خدا موقع آفرینش با من تقسیم وظایف کرده
یک بار وقتی که داشتم باهاش صحبت میکردم بهم گفت
وظیفه تو کار کردن روی خودته و وظیفه من هماهنگ کردن اتفاقات،شرایط ،هدایتت و…
الهی ،هزاران و هزاران مرتبه شکرت
چقدر تو بخشندهای
چقدر قدرتمندی
چقدر میخوای که من رو شاد و خوشحال ببینی
و وقتی خوشحالم هی و هی و هی بهم جایزه میدی
انگار که تو تماممم این معجزات رو میخواستی وارد زندگیم کنی اما من با مرکز توجه بدم،نمیزاشتم و حالا که با سعی در توجه به نکات مثبت اون چوب ورداشتم تو زندگیم سیل خوبی و معجزه اومده
1دوستان اگر میخواهید استاد رو باور کنید،اولین امتحانی که میتونید کنید همین قانون احساس خوب=اتفاقات خوبه
انقد سریعع نتیجه میده
انقدد زود نتایج بزرگگگ و معجزه ها میاد که واقعا فقط گریه میکنید و شکرگزاری میکنید
2این کامنت فقط و فقط با هدایت خدا نوشته شد،من میدونم که این کامنت نوشته خداست نه من،این زیبایی،این کلماتی که دقیقا به جا و مناسب برای بیان احساس من کنار هم قرار گرفتند کار خداست،الهی شکرت که حتی تو نوشتن کامنتت هم هدایتت همراهمه
3خیلی اتفاقات خوب دیگه افتاده اما من فقط اون معجزه هارو نوشتم که برام خیلیی فوق العاده بود
به خداوند عادل و قانونمند میسپارمتون
خدا دقیقا همینجاست،دقیقا کنارت :))
سلام دوست عزیزم چه قدر حالب واقعا من هم به موسیقی علاقه دارم مدت خیلی زیادددیه و به نظر خودم صدای خیلی خوبی دارم ولی اینقدر باورام درموردش منفیه که حتی جرعت فکر کردن بهشو هم ندارم و
یک دختر تو ایران چطور میخاد خاننده شه؟
چیجوری میخای از موسیقی و خوندن پول دربیاری؟
اصلا مطمعنی صدات قشنگه؟
کی به اهنگای تو گوش میده؟
اخه خوندنم شد کار(بی ارزش پنداشتن موسیقی)
چیجوری میخای اصلا شروع کنی؟
خانوادتو میخای چیکار کنی؟
برو دنبال یک کاری واست نون و اب شه:/
خب اینا باورامه و همینا باعث شدن کلن قید موسیقیو بزنم ولی کامنت شما واسم یک نشونه بود اونم دقیقن در شبی که از خداوند درخاست هدایت کردم بااینحال نجواهای ذهنم خیلی زیادن و نمیزارن به سمتش قدم بردارم ولی از خدا میخام اگر مسیر من در موسیقیه قدمهارو واسم هموار کنه به سمتش .
سلام دوست عزیزم من
چقدر خوشحالم که علائق یکسانی داریم :))
درمورد باور هات
چطوری میخوای از خوانندگی پول در بیاری:
حقیقت اینه،هیچوقتنمی فهمیم چطوری تا زمانی که به اون خواسته برسیم
بزارید با یه مثال برات توضیح بدم
به خواسته هایی که تا به حال رسیدی فکر کن
اون خواسته های که به خودت میگفتی اگه یکی بهم بگه اینطوری قراره به این خواسته برسم هیچچچ وقت باور نمی کردم
این خواسته ها ثابت میکنه:تو هیچوقت نمیدونی چطوری قرارها به این خواسته برسی مگر اینکه قدم به قدم هدایت رو طی کنی و °بهش برسی°
پس به جای اینک دنبال چطوری باشیم،میتونیم با خدا یه تقسیم وظایف انجام بدیم
یه بار که داشتم با خدا صحبت میکردم این تقسیم وظیفه آیه که خودش به من گفت
اینطوریه که :
وظیفه من:کار کردن روی خودم
وظیفه خداوند:هماهنگ کردن همه چیز برای رسیدن من به خواستم
اینک ما بگیم چطوری قرارها برسم مثل اینه که من بخوام وظیفه خداوند رو انجام بدم،کاری که هیچوقت قدرتش رو ندارم!هماهنگ کردن در و تخته،اوردن آدم ها،شرایط و….کاریه که خداوند بر خودش واجب کرده و قدرت انجامش رو داره!
…
اصلا مطمعنی صدات قشنگه؟
من بعد از دوسال تمرین خوانندگی به یه نتیجه ای رسیدم:
تمام ما به صورت مادرزادی صدای زیبایی داریم اما هنر استفاده ازش رو بلد نیستیم برای همین فکر می کنیم که صدامون قشنگ نیست
وقتی که به صدای خواننده ها گوش میدیم،اگر فکر کنیم که این خواننده از شکم مادرش که صداش قشنگ نبوده،تمرین کرده وقت گذاشته تمرکز گزاشته و این صدای قشنگ حاصل°تمریناشه نه هیچ چیز دیگه° دیگه جمله مطمعنی صدات قشنگه بی معنی میشه
من الان به نوت هایی دست پیدا کردم که دوسال پیش حتی فکر کردن بهش برام یک آرزوی محال و صرفا یک رویاپردازی مسخره بود اما الان من دارم تجربش میکنم!
دوست عزیز من،خودت باید صداتو دوست داشته باشی،باور کن و به من ثابت شده،
زمانی بقیه صداتو دوست دارن که خودت صداتو دوست داشته باشی
…
کی به اهنگایه تو گوش میده:
سوال من اینه زمانی که من کار با کیفیت ارائه بدم چرا نباید گوش بدن؟
زمانی که مردم در به در تشنه کیفیت هستن،زمانی که یک موزیک خوب میتونه روحشون رو در آرامش قرار بده،چرا گوش ندن؟
…
دوست خوب من
هرکسی به چیزی علاقه داره
چون جامعه عاشق دکتر و مهندسه دلیل بر این نیست که
خوانندگی بی ارزش باشه
حالا بیا فکر کنیم جامعه برعکس بود و همه میخواستم خواننده بشن
اونوقت یکی که عاشق دکتری بود به خودش میگفت آخه دکتری ام شد کار؟ :))))
..
برای شروع هدایت بخواه،انقد قشنگ هدایت میشی که فقط از خوشحالی گریه کنی:))
..
خواننده هایی داریم که هفت نسل بعدشون رو میتونن تامین کنن،
توی هر شغلی هم پولدار هست و هم بی پول
بسته به باور ما پولداری یا بی پولی ما مشخص می شه
خورشید دوست داشتنی من
من هم باور هایس شبیه بهت داشتم و این ها دلایلیه که براشون اوردم،امیدوارم قدم به قدم پیشرفت توی این حوضه رو تجربه کنی و از خوشحالی فقط اشک بریزی
عاشقتم من️
سلام دوباره عزیزم خیلی خوشحالم از پاسخی که دادی
درحال حاضر تنها امیدمم همینه که من فقط روی خودم کار کنم خداخودش هدایتم میکنه نمیدونم چیجوری از کجا فقط امید دارم
برای صداهم اره حق باشماست باید کارشه روش و باور خودتم خیلی مهمه نسبت به صدات و کلا همه چی تجربش کردم پاسخات کاملا منطقیه و درسته
فقط یک مسعله ای من دارم ک این روزا داره خیلی اذیتم میکنه من یک رشته کاملا غیر مرتبط با موسیقی تحصیل کردم و تازه براش چن سال هم موندم ک کنکور قبول شم و به یک سری رشته های دانشگاهیشم علاقه دارم ولی ن ب اندازه موسیقی اصلا انگار چن شب پیش بهم الهام شد موسیقی تورو به هرچیز ک بخای میرسونه اون خوشحالی و شادی ازادی و ثروت همه چیز ولی الان مشکل من با موقعیتیه ک دارم واقعن باورای درستی ندارم برای رفتن به سمتش و رها کردن این مسیری ک خیلی وقته توشم اونم ناچارن و احساس میکنم باید تکاملم طی شه و از طرفیم فکر میکنم کاش میشد برم رشته اهنگسازی ولی میگم وقتی فکر میکنم احساس درونیم میگ باید تکاملت طی شه با این باورای غلطت درستم ول کنی ب جایی نمیرسی و باز هی فکر میکنم نکنه فرصت زفتن به رشته اهنگسازیو از دست بدم حالا سوالم از شما اینه ک تو زمینه موسیقی فعالیت میکنی من حتما باید براش تحصیلات اکادمیک داشته باشم ؟اخه یک برنامه هایی دارم ک استقلال مالیمو به دست بیارم از طریق یکی از همین رشته دانشگاهی ک مربوط به رشتمه و از ابتدا بورسیه میشم و در کنارش روی موسیقی کار کنم و هروقت تکاملم طی شد برم کلا سمت موسیقی خوشحال میشم نظر شما دوست عزیزمم بدونم.
سلام عزیز دلم
خوشحالم که تونستم کمکت کنم
دوست خوب من،از خدا هدایت بخواه،قطعا خدایی که هدایت مارو وظیفه خودش قرار داده همون رو هدایت میکنه
برای سوالات
عزیز دلم مهارت و کیفیت ربطی به تحصیلات ندارم ، ربطی به مدرک و…. ندارم
مهارت با تمرین به دست میاد و موفقیت در این رشته با •کیفیت•
فکر کنم همین دوتا معیار بتونه جواب تمام سوالاتتون رو بده
بهترین ها برای تو :)️
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم ودوستان گلم ومریم جان
استادجان نیاز نبود تاریخ اعلام کنید تا چند سال آینده قانون خداوند برای ما با نتایج جامعه ای که درآن زندگی می کنیم ثابت شود همین الان بعد از گذشت سه ماه درگیری واشفتگی در ایران وقتی من شب وروزم با سایت شروع و تموم می کنم نتایج کاری ومالی من وسلامتی من متفاوت است .
واصلا قانون خدا میگه هر چی می خواهد باشه وبشه تو نتایج باورهای خودت می گیری اگر به خوبی توجه می کنی وبا آشفتگی کاری نداری ترووخشک سوختنی نیست توسمت خوبی هدایت می شوی وتو انتخاب کردی آرامش وشادی پس نوش جونت نتایج بگیر وآنها که نوتیس کردن روی درگیری واشوب پس می چشندبدی ها را ….
خدایا شکرت از وقتی که وابستگی به اقوام که هیچ ربطی به باورهای مم نداشتند تمام شد ،زندگی در تمام ابعاد تغییر کرد ورها بودن وآزادانه عمل کردن وتوجه به خدا فقط خدا به عنوان تنها رفیق همراه با آن قوانین زیبایش روح وروان مرا تسخیر کرد .
از وقتی پذیرفتم که خدا می خواهد در اوج لذت وآرامش زندگی کنی وقوانینش را بشناسی وافکارت را کنترل کنی سعی کردم همین کار را بکنم وواقعا نتایج را دیدم وبه خدای احد و واحدی ایمان پیدا کردم که از ابتدای بچگی نمی شناختم .
خدایی که برای ما جا انداخته بودند خدایی بود که هر چقدر دلشکسته واشک از ته دل می ریختی بیشتر حاجتت را برآورده می کرد ولی من خدایی را دراین سایت وبا آیات قرآن شناختم که هرچه شادتر باشی وسپاسگزارتر وخندان تر ،بیشتر به تو می دهد وتوبا امواج مثبت می توانی خواسته هایت را دریافت کنی نه با امواج منفی غم وناراحتی…
خدایا تو چقدر مهربانی که وقتی می خواهی ببخشی هم قانونی را قرار می دهی که فرد عزت مندانه ودرنهایت شادی می تواند دریافت کند نه با کوچک شدن وغم یعنی هرچه فرد عزت نفس بیشتری داشته باشد وبا خود در صلح باشد بیشتر از خزائن تو دریافت می کند .
خدایا شکرت برای تمام قوانین نابت ازخدا برای تمام دوستانم آرزوی شادی ،عزت نفس وثروت وسلامتی وخوشبختی در دوجهان را دارم
سلام .چقد قشنگ به این نکته ظریف اشاره کردین.اینکه قبلا به ما میگفتن از ته دل گریه کن و زار بزن تا خدا حاجتتو روا کنه.خخخخ تازه من یه ریش کم پشتی داشتم و کوتاهش نمیکردم تا از نظر خدا آدم با اخلاص و درجه یکی باشم و حاحتمو بهم بده.ممنون که این نکته رو یاد آوری کردی.برای شما و همه دوستان آرزوی سلامتی ؛آرامش و ثروت بیکران میکنم
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و دوستانم در این سایت مقدس
حدود یک ماه پیش یک اتفاقاتی برای من رخ داد که دوست دارم اینجا بازگو کنم
تا هم شکرگزار باشم نسبت به این سایت و آموزههای استاد و هم یاداوری باشد برای خودم و دیگران
ماجرا این بود که چند وقت پیش مادر عزیزم به رحمت خدا رفت و آسمانی شد.
بزرگان فامیل و بستگان به منزل ما می آمدند برای تسلیت گفتن و ابراز همدردی و اینجور کارها
من چند باور مخرب و عادت غلط رو دیدم که اینجا می گم
======================================
یکی این که عموهای من – که سن شان نسبتاً بالاست – از اهواز به منزل ما آمده بودند با عموزاده هایم ، و ما بعد از مدتها همدیگر رو یک جا دورهم دیدیم
طبعاً احوال فامیل دور و نزدیک رو از هم دیگه جویا می شدیم
من دیدم وقتی میخواهند حال و وضعیت کسی رو بازگو کنند اکثر قریب به اتفاق موارد، تمرکزشان بر بیماریها و ناخواسته ها و مشکلات است.
مثلاً می گفتند فلانی، بیماری پارکینسون گرفته، یا فلانی همسرش بیماره، یا فلانی از دنیا رفته (و بعد با جزئیات توضیح میداند که چه عاملی باعث شده فوت کند، مثلاً از بلندی افتاده یا هر چیز دیگه ای)، فلانی حالش خوب نیست و….
به جز دو سه مورد، تقریباً تمام حرف ها سر این چیزهای منفی بود
آنجا من یادم آمد که قبلاً خود من هم در همین فضا بودم و همین افکار رو داشتم ولی الان به لطف خدا، هدایت شده ام به راه و روش استاد عزیزم و از این فضای منفی فاصله گرفتهام، به اندازه خودم
و بعد به خودم آفرین گفتم و خودم را تحسین کردم که الان در مدار دیگری هستم
و البته قبل از همه چیز، استاد عزیزم را باید تحسین کنم که سخاوتمندانه و دلسوزانه این معارف ناب و آگاهی های بسیار ارزشمند رو در اختیار ما قرار میدهد و با بیان ساده اما شیوا و شنیدنی، قوانین را برای ما تشریح میکند.
======================================
یک نکته دیگر که آن هم برایم عجیب بود این بود که وقتی فامیل مخصوصاً خانم ها می آمدند منزل ما، انگار لازم بود که در همان بدو ورود، گریه کنند و حتماً با چشمان اشکبار به دیدن ما – که فرزندان مرحومه بودیم – بیایند
یعنی انگار لازمه که خاله های من حتماً با اشک و آه و ناله وارد خانه خواهرشان شوند!
و این باز هم برای من عجیب بود
با خودم می گفتم بابا اومدیم کسی آن لحظه ی ورود، اشکش نیامد، تکلیف چیه اون موقع ؟! (ایموجی دست روی پیشونی)
======================================
موضوع دیگه این بود که خواهرهایم و برادرهای مخصوصاً خواهر بزرگترم خیلی گریه میکرد و مثل چی اشک می ریخت!
من چند بار گفتم که این کارها خیلی جالب نیست و قرار نبوده که مادر عزیز ما مثلاً صدها سال عمر کند
و یا می گفتم «مرگ» برای همه ما هست و خود خدا در قرآن فرموده کل من علیها فان
البته اونها خیلی به این حرف های من توجهی نداشتند
جالبه که دو سه روز بعدش همین خواهرم، مجبور شد برود بیمارستان و به خاطر افت فشار و تب، سُرُم بزند
البته زود خوب شد و برگشت منزل .
من بهش می گفتم خواهر عزیزم چرا اینقدر خودت رو اذیت میکنی. با این کارها که مادر عزیزمان پیش ما بر نمیگردد، فقط خودت رو اذیت میکنی و سلامتی ت رو هم به خطر می اندازی
و بعد خودش هم گفت آره، درسته. و حق رو به من داد
======================================
بچه ها! اینها رو اینجا ننوشتم که بخواهم روی مراسم سوگواری و ناراحتی و اینها تمرکز کنم
بلکه هدفم قبل از هر چیز یادآوری است به خودم
که ببین به لطف الله مهربان و با کمک آموزههای استاد عزیزمان، چقدر قشنگ ما جدا شده ایم از بدنه جامعه، و دور شده ایم از انجام کارهایی که عُمومِ مردم انجام میدهند، یعنی اکثریت مردمی که با این قوانین آشنا نیستند
سپاسگزار خداوندم
سپاسگزار استادم
سپاسگزار مریم جان هستم
سپاسگزار دوستان عزیزم در این سایت هستم، که هر چند آنها را ندیده ام، ولی از دل و جان دوست شان دارم
در پناه حق باشید
پ.ن.
راستی یک چیزی هم بگم. اگر دوستان عزیزم در سایت، پیام تسلیت برای درگذشت مادرم به من ندهند، هیچ اشکالی ندارد
دوست تان دارم
در پناه حق باشید.
بنام خدای مهربان
سلام به روی ماهت آقا مهدی عزیز
دمت گرم که به این نکته طلایی اشاره کردین ، اتفاقا امروز به خواهرم گفتم
بچه های این سایت خیلی دیدگاه های بینظیری دارند و قابل تحسین هستن
چقدر بینظیر شما قوانین رو در عمل اجرا کردین
آفرین
روح مادر عزیزتون هم شاد و گرامی
سلام به همگی امیدوارم عالی باشید
امشب هم در جهت عمل به ایده ام
میخام یه آیه دیگه از قرآن رو آنالیز کنم
امشب چند تا آیه خیلی قشنگ آوردم
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿٢﴾ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۴﴾
مؤمنان، همان کسانیاند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید، و بر پروردگار خود توکل میکنند. (2) همانان که نماز را به پا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم انفاق میکنند. (3) آنان هستند که حقاً مؤمنند، برای آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزیِ نیکو خواهد بود. (4)
آیه امشب ویژگی های مومنان توش بیان شده
از اینجا شروع کنم که من
مومن رو توی قرآن سرچ کردم
دلم میخواست بدونم چه کسایی مومن هستند از نظر قرآن
اولش چیز خاصی نیومد
تا اینکه هدایت شدم به این آیه از سوره انفال
که توش میگه مومنا چه کسایی هستن
اول از همه
مومن با الذین آمنو خیلی فرق داره
الذین آمنو کسایی هستند که تازه ایمان آوردن
مومنها هم کسایی نیستن که دیگه الزاما ته هدایت شده ها باشن
مثلا خدا میگه
برای جهاد یه سری از مومنها با تو اومدن و یه سری های دیگه توی خونه نشستن
یا مثلا یه جای دیگه میاد میگه اگه زنهای مومن پیش تو اومدن باید یه سری ویژگی ها داشته باشن مثل اینکه به خدا شرک نورزند و …
اما همین خدا توی قرآن میگه مومنها وارد بهشت میشن چه مرد باشن چه زن
پس نشون میده که قرار نیس اینا همشون کسایی باشن که همه ی کارهاشون درسته
اما یه سری ویژگی ها دارن
که توی این آیه و اختصاص توی این آیه بیان شده
اول تا به یاد خدا میوفتن جلت قلوبهم
قلب یعنی جایی که بهش الهام میشه
فواد توی قرآن یعنی همون قلب خودمون
ولی قلب یعنی دل
یعنی اون قسمتی که احساس داره
مثلا اگه بگی دلم گرفته
بخای همینو توی قرآن ترجمه کنی
باید بگی قلبم گرفته
قلب قرآن این شکلیه
اول شد که قلبهاشون میترسه
دوم زمانی که قرآن خونده میشه بر ایمانشون افزوده میشه
یعنی وقتی قرآن رو میخونند براشون
ایمانشون بیشتر میشه
مشخص اهل فکر کردن هستن
شما اگه یه سری کلمه رو هزار بارم توی گوش ت بخونن
بازم بهش آگاه نمیشی
ولی کافی یه بار به مفهوم قرآن توجه کنی
کامل قضیه از این رو به اون رو میشه
سوم
به رب این دنیا توکل میکنند
کی میتونه به خدا توکل کنه
کی میتونه به خدا تکیه کنه؟
اونی میتونه به خدا توکل کنه که بدونه اونی ک بالای سرشه
ازش قبلا نتیجه گرفته
و بعد از اون باور بهش داشته باشه
اصن کاری که قانون جذب میکنه چیه
ما داریم ایمان میاریم به قانونی که نمیبنیمش
و توی این دنیا حاکمه
فقط فرقش با بقیه قواننین اینکه ما بالافاصله نتیجه اشو نمیگیریم
مثلا اگه از یه ارتفاعی بپریم پایین پامون درد میگیره
بالافاصله نتیجه اش رو میبنیم
ولی توی قانون جذب این شکلی نیس
حالا من اگه خدا رو با قانونی که توی این دنیا گذاشته قبول داشته باشم
و بدونم که اگه بهش توکل کنم
و اگه بشینم روی دوشش
و اگه فقط به ایده هام عمل کنم
و اگه فقط یه گامی که بهم گفته میشه بردارم
خدا برای من کافیه
خدا خودش همه ی اونا اسبابی که من نیاز دارم برای رسیدن به خواستم رو فراهم میکنه
تا جایی که من میدونم هیچ کدوم از پیامبرانی که توی قرآن اسمشون اومده کشته نشدن
چرا؟
چون کر نگه دار من آن است که من میدانم شیشه را در بقل سنگ نگه میدارد
بعدش میاد میگه کسایی که نماز را بر پا میدارن و از آنچه بهشون روزی داده شده انفاق میکنند
کی میتونه انفاق کنه؟
کسی که دستش به دهنش برسه
کسی که بتونه ببخشه
کسی که اوضاع مالیش خوب باشه
کسی که نون نداره بخوره خب مومن نیس
این چه خدایی که بهش ایمان داره و براش زندگی خوب نمیسازه؟
مگه این دنیا فرمانرواش خدا نیس
پس این چه خدایی که برای کسایی که توی گروه خودشن پول نمیاره؟
آخه مشکل از اینکه اونا اصن مومن نیستن
یاد اون حدیث حضرت علی میوفتم که میگه از هر دری که فقر بیاد تو از همون در ایمان خارج میشه
و در آخر میرسه به اصل داستان
میگه اونا مومنان حقیقی هستن
برای اونها درجات بالایی هست
و آمرزش
و رزق کریم
چندتا جمله پیش چی گفتم
گفتم
اگه مومن
مومن واقعی باشه خدا نمیذاره بارش روی زمین بمونه
مثل اینکه من دوستم مدیر دیجی کالاس
بعد منو استخدام کنه
بگه برو آبدارچی شو
اگه رفاقتمون رفاقت باشه
منو جایی میذاره که سریع بتونم پیشرفت کنم
و اگه مالک اونجا دوستم باشه
طبیعتا منو میذاره کنار دستش
نه توی فلاکت و نکبت
این رزق کریم
خیلی واسه ی ما حرف داره
اول از همه ما داریم در مورد کیا حرف میزنیم
در مورد مومنها
مومنها کیا هستند
کسایی نیستن که الزما همه ی کارهاشون درست باشه و هدایت یافته باشن
مثلا خدا در مورد متقین خیلی محکم صحبت میکنه
ولی در مورد مومنین این جوری نیست
کرم به معنی گرامی
مثلا خدا میگه زمانی که پدر و مادرت به سالخوردگی رسیدن به اونها اوف نگو و با آنها کریمانه سخن بگو یعنی اونا رو گرامی بدار
یا مثلا خدا میگه کرمنا بنی آدم
و ما بنی ادم را گرامی داشتیم
حالا توی این آیه چی میگه
برای این مومنایی که الزاما ته تهش نیستن یعنی خدا خیلی اونجوری روشون حساب نمیکنه
میگه رزق کریم
نگفته از لحاظ مالی به بی نیازی میرسونیمشون
این همون مصداق ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
ایمان بیشتر
مساوی با ثروت بیشتر
قرار نیس یه نفر که مثلا توی یه کلاس به اندازه ی بقیه درس نخونده و مثلا نمره اش شده هفده مثلا معلم بهش بیست بده
نمره اش همون هفده
برای ایمان هم همینطوره
این دنیا قانونش اینکه هرچه قدر بیشتر توی گروه خدا باشیم
اونجایی که خدا میگه خدا به شما وعده فضل میده و شیطان به شما وعده فقر و فحشا میده هرچه قدر بیشتر توی این قسمت باشیم خدا اندازه ی ظرفمون رو بزرگتر میکنه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت داده شده
خدایا منو از اون منافقهایی قرار نده که میومدن پیش پیامبر میگفتن ما ایمان آوردیم ولی وقتی تنها میشدن طبق باورهای خودشون عمل میکردن
خدایا فاصله بین حرف و عمل منو از بین ببر
دوستون دارم
به نام هدایتگر هدایت خواه
با سلام به شما دوست عزیز
ممنونم که پای عمل به ایده هاتون ایستاده اید و اون رو انجام میمیدهد.
از این که این قدر زیبا یه تحلیل آیه های قرآنی می پردازید شما را تحسین می کنم.
در پناه حق پاینده و پایدار باشید و باشیم
به نام خداوند بخشاینده مهربان
خدای مهربانم ای قبله گاه ومعبد ومقصودم
خدای قشنگم ای نقاش بال پروانه های هزار رنگ
تو مرا جان وجهانی چه کنم جان و جهان را
سلام بر استاد عزیزم ومریم جان
خدایی هرکس فقط در فرکانس همین فایل فقط باشه میتونه زندگیش را تغییر بده .
اینقدر این حرف ها خالص و ناب بود که وقتی این لایو با استاد گذاشته شد همون موقع چندین بار شنیدم ودانلودش کردم والان برام مرور شد .
یه نکته ای که جالب بود برام اطمینان استاد از حرف های که می زد ونشون میده واقعا این حرف ها اصل ونتیجه داره .
حالا من اگر با این ایمان به این قانون هاعمل کنم نتایج میاد برام .
اینکه به اصل هدایت بشی وادامه بدی خیلی مهمه
نری دنبال حواشی واز اصل دوره نشی .
این جمله که به هر چیزی توجه کنیم از اصل و اساس اون چیز وارد زندگیمون میشه ،همین جمله را اگر من عمل کنم و همیشه کارکنم خبرنتایج خوب میاد برای من .
امروز تهران باران زیبایی بارید ومن خیلی ذوق کردم وهمش ازپنجره آشپزخانه بیرون را میدیدم واز خدا تشکر کردم .
ظهر که رفتم بیرون خرید کنم میوه فروش که کنار ایستاده بود که خیس نشه داشت نق میزد از هوای بارانی .
با خودم گفتم دوتا نگاه متفاوت دوتا نتیجه متفاوت رارقم می زنه.
من می خواهم چه چیزی را تجربه کنم به همون سمت هدایت میشم .
خدایی این قوانین ساده ساده است وخدا هم ساده است
من تا چشم هام را میبندم ویادش میکنم اون میاد و میگه جانم .
استاد من به این رسیدم که واقعا همه چی توحیده .
من هرچقدر به اون وصل شم واز آدم ها توقعم پایین بیاد اون همون آدم ها را به کمکم میفرسته .
من عاشق جهان خدا هستم با این عدالتش .
هرکسی هرجا هست جای درستشه .
امروز مجمتع روبه رویی که درحال ساخت بود وتکمیل شد ومیبینم هر خانواده ای تک تک میان پنجره های خانه جدیدشون را تمیز میکنند ووسایل نو میارن.
خیلی خوشحال میشم که فراوانی اینقدر هست که راحت هرکسی هرچه دوست داره بهش میرسه اگر در فرکانس درست باشه .
خدایا تو تنها پناه منی بی نیاز از خلقم کن و نیازمند به خودت .
قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ
بهراستی دلایلی روشن از سوی پروردگارتان برایتان آمده است. پس هر که (با بصیرت) نگاه کند، به نفع خودش است، و هر که چشمانش را ببندد، به ضرر خودش است. من بر (اعمال) شما نگهبان نیستم (تا جزایتان دهم).
أنعام – 104
گام بیست هشت
به هر چی توجه کنی بدون استثناء از جنس آن اتفاق وارد زندگی آت می شود
اگر تو روی خودت کار کنی و توجه آت روی خودت باشد هدایت می شوی به جای که در آنجا آرامش داری
وطن جای است که در آن جا آرامش. داشته باشی
خییلی ها بخاطری ترس ها و بخاطری شرک های و بخاطری وابسته گی های که دارند نمی تواند حرکت کند نمی تواند از آنجایی که هستند بروند به جای دیگر
ما حق انتخاب داریم ما نمی توانیم فقر را ریشه کن کنیم ما نمی توانیم که جهان را یک دست کنیم هیچ کس نمی تواند
این باید باشد هم خوب هم بد چون جهان نیاز دارد به هر دو گروه
من یک کامنتی از دوستان را خوانده بودم که نوشته بود خوشبین ها هواپیما می سازند بد بین ها چتر نجات و جهان نیاز دارد به هر دو گروه
اگر خودت را درگیری افراد کنی مهم نیست که کی است تو هم نابود می شوی
در مورد چیز های که دوست نداری صحبت نکن بهش انرژی ندی
در مورد چیزی های صحبت کن که دوست داری اتفاق بی افتد در زندگی آت
من روی خودم کار میکنم و خداوند هدایت می کند افرادی عالی را در زندگی من
وختی روی خود ما کار می کنیم خداوند در محیط و جای قرار می دهد که همه افراد خوب هستند اصلا نیاز ندارند که دست کاری شود و تغییر شأن بدی آنها ذاتا آدم های عالی هستند
تمرکز بگذارید روی زیبایی ها تمرکز بگذارید روی چیز های که دوست دارید و بعد هدایت می شود به چیز های زیبا تر
آگاهانه فکر خود را کنترل کنید و ببینید که به چی توجه میکنید بینینید که بیشترین گفتگو های ذهن شما روی چی است و خداوند از جنس همان اتفاق را وارد زندگی آت می کند
از نظر من بهترین ورودی به ذهن دیدن فایل های سایت خواندن کامنت و دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت
بی شک که تک تک کلمات شما رو من زندگیش کردم تا به نا زیبایی توجه کردم اتفاقات بد رو به زندگیم دعوت کردم و هر زمان که مثل الان توجهم به زیبایی ها هست فقط اتفاقات خوب رو به زندگیم آوردم
فقط خداروشکر میکنم که تو فرکانس دریافت این آگاهی ها هستم و روز به روز دارم بیشتر از قبل رشد میکنم
بالای 100 بار هم این وویس رو گوش بدیم بازم کمه
دقیقا همینه
من زمانی که دلار سه تومن بود توانایی خرید چیزایی که میخواستم رو نداشتم و جالبه که الان با این که قیمت دلار چندین برابر شده اما من توانایی خریدم خیلیییی بالا رفته چیزهایی رو میخرم که تا چند سال قبل اصن فکرشم نمیکردم و همش تاثیر توجهم و تغییر باور هام هست
من دیگه کاملا ایمان پیدا کردم به این موضوع
یا برعکسش
برادر من وسواس بدی داره و به طرز عجیبی همیشه همه جا خون یا کثیفی میبینه یا موقع غذا خوردن لپش رو گاز میگیره و دقیقا اون هم از توجهش به این مسئله مداوم داره بیشتر و بیشتر تو زندگیش تجربش میکنه
و چقدر من خوش شانسم که تونستم قوانین رو بشناسم و تو زندگیم پیادش کنم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنین و دوستان خوبم
وقتی استاد با قاطعیت و با لحن تند و محکم در مورد موضوعات صحبت میکنه مثل بچه ای که بعضا سهل انگاری می کنه و از بعضی چیزها سرسری میگذره و بزرگتراش بهش گوش زد میکنن و بچه قول میده که از این به بعد پر قدرت تر و محکم مسیرش رو ادامه وقتی استاد محکم صحبت میکنند ناخودآگاهِ منم مثل همون بچه عمل میکنه گوش هاش رو تیز تر میکنه و بیشتر از همیشه فعال و با جان و دل صحبت ها رو گوش میده و میپذیره.
چقدر گوش هام به این صحبت ها احتیاج داشتند چقدر قلبم باز شد، درسته همیشه استاد این حرفا رو میزنن ولی نمیدونم چرا این بار و هر بار که این فایل رو میشنوم روحم گسترده تر میشه واقعا اونجایی که استاد گفتند نمیدونم چند نفر این حرفا رو متوجه میشن خیلی درونم پر از شور و شوق شد که جزءِ قشری هستم که آگاهانه داره سعی میکنه در صراط مستقیم حرکت کنه، درسته خیلی جای کار دارم ولی این که میبینم در مسیر درست هستم انگار خیالم راحته، انگاری به قول استاد نشستم روی شونه های خدا و دارم از مسیرم از صحنه های اطرافم لذت میبرم خدا رو شکر به خاطر اینکه فرکانسم تا جایی تغییر کرده که میفهم استاد داره چی میگه و هر بار بیشتر روی خودم کار میکنم درکم بیشتر میشه. خدا رو صدهزار مرتبه شکر،
صد در صد اطراف هر کدوم از ما افرادی هستند که به سکوتمون و توجه نکردنمون و با اون ها هم مسیر نشودنمون در برابر این وقایع اخیر جامعه واکنش نشون میدن، منم سعی میکنم در چنین مواقعی صحبت رو عوض کنم و جواب ندم، خیلی دوست دارم که این افراد این صحبت ها رو بشنوند ولی مطمئنم حتی اگر بشنوند هم متوجه نمیشن چون در فرکانسش نیستن!!!
میخوام با نوشتن نکات مهم گفته های استاد، قانون رو به خودم یادآوری کنم:
نکات کلیدی فایل:
«جهان دو قطبی/ کنترل ذهن/ فقط روی خدا حساب کن/ مشیت الهی/ تغییر خود به جای تغییر دیگران/ صحبت در مورد خواسته ها/ خداوند عشق هست»
خلاصه و درکم از گفته های استاد در مورد هر کدام از نکات بالا=
جهان دوقطبی
مکانیزیم جهان هستی به شکلی هست که برای دیده شدن خوبی باید بدی وجود داشته، برای دیده شدن زیبایی ها باید زشتی وجود داشته، برای دیده شدن هر چیزی باید متضاد آن هم باشه تا دیده بشه، پس خیر مطلق وجود نداره، شر مطلق هم وجود نداره. نمیشه جهان رو گلستان کرد. جهان نمیزاره که یک دست بشه چون در این صورت جهان فاسد خواهد شد. پس قاعده جهان هستی بر روی زشتی و زیبایی ها هست من باید انتخاب کنم که چه چیزی رو می خوام ببینم زشتی یا زیبایی؟!
کنترل ذهن
وقتی مکانیزم جهان هستی رو شناختم، من باید مسیرم رو انتخاب کنم در این صورت جهان اون مورد رو برای من بولدترش میکنه و من رو هدایت می کنه به سمت کانون توجهم. وقتی مسیرم رو انتخاب کردم برای اینکه بتونم نتیجه بگیرم باید بتونم ذهنم رو کنترل کنم و در مسیرم وایستم و پافشاری کنم باید بتونم ذهنم رو تربیت کنم که گفت و گوهای درونیش رو در جهت خواسته های من تنظیم کنه باید آگاهانه گفت و گوهای ذهنم رو کنترل کنم باید از ورودی های نامناسب دوری کنم، گوش من مقدسه نباید اجازه بدم نازیبایی ها رو بشنوه، چشم های من مقدسه نباید بزارم نازیبایی ها رو ببینه، وقتی درهای بیرون رو بستم جلوی گرد و غبار نازیبایی ها رو میگیرم و اگر در درونم هر لحظه به خواسته هام توجه کنم نور امید و ایمان رو میتونم درونم روشن کنم.
فقط روی خدا حساب کن
وقتی ورودی ها رو ببندم و گفت و گوهای درونم رو کنترل کنم زمان میکشه تا ذهنم به این شیوه عادت کنه سپس در این صورته که میبیم سکوت درونم حاکم شده و رفته رفته نوری در درون دیده میشه که این نور همان خداست این مرز عادت دادن ذهن به توکل کردن به خداست اینجاست که دیگه از بیرونی ها میبری و فقط به خدا توکل میکنی و رو اون حساب میکی، به قدرت بی نهایت وصل میشوی به منبع اصلی وصل میشی خودش برات کارهاتو انجام میده خودش برات آدم های خوب رو میاره.
مشیت الهی
کی به خواسته هام میرسم؟ وقتی که باورهای درونی من و عمل من برطبق مشیت الهی باشه، مشیت الهی یعنی چی؟ یعنی قوانین هستی یعنی قوانین سیستم جهان، وقتی قوانین رو بشناسیم و برطبق قوانین هم از درون (باورها) و هم از بیرون (عمل کردن) پیش بریم اتفاقات زیبا، معجزات، خواسته ها لاجرم اتفاق خواهد افتاد چطور که برای استاد اتفاق افتاد.
تغییر خود به جای تغییر دیگران
یه جمله ای هست که کوروش کبیر میگه:
از دیگران شکایت نمی کنم بلکه خودم رو تغییر می دهم!
چرا که کفش پوشیدن راحت تر از فرش کردن دنیاست…
ما نمیتونم دیگران رو تغییر بدیم بارها و بارها دیدیم که وقتی وارد جرو بحث با افراد میشیم که حرف خودم رو اثبات کنیم از مسیر درست خارج شدیم تازه بعد از اون ذهنمون ما رو راحت نمیزاره، هی نشخوار میکنه هی جرو بحث هایی که صورت گرفته رو تکرار میکنه میگه اینجا باید فلان چیز رو میگفتی اونجا باید فلان حرف رو میزدی و بعد از ماجرا خستگی و کوفتگی و تلف شدن انرژی ذهنی رو داریم.
به قول مهران مدیری میگه: «توضیح دادن نشانه ضعف است و شما هر وقت بخواهید چیزی را بیشتر توضیح بدهید، بیشتر ضعیف هستید. به نظرم قدرت در این است که شما هیچ چیزی را هیچ وقت توضیح ندهید و کاری که فکر می کنید درست است انجام بدهید».
ما نمیتونیم کسی جز خودمون رو تغییر بدیم از وقتی این قانون رو شناختم دیگه به کسی دلسوزی نمیکنم، یه خونواده ای رو میشناسم که از وقتی یاد میاد یعنی از اولین روزی که ازدواج کردن تا همین چند سال پیش قبل از جدا شدنشون همیشه باهم دعوا میکردن همیشه مرد، زن رو کتک میزد، معتاد هم بود، اطرافیانش هی مرده رو میبردن کمپ تا ترک کنه اما باز بعد از بیرون اومدن دوباره شروع به مصرف میکرد، قبلا میگفتم به خانومش ظلم شده ولی الان که قانون رو میفهمم میبینم که اونم مقصر بوده چون همیشه به دنبال ترحم بود طوری حرف میزد که احساس ترحم جلب کنه که آخرش هم ازهم جدا شدند اما باز هر دو به رفتارهاشون ادامه میدن و همون اتفاقات بد براشون میفته.
به قول استاد ما نمیتونیم کسی رو تغییر بدیم، حتی خانواده!.
(به قول دوست عزیز آقای رضا عطاروشن که کامنتشون رو میخوندم و کلی لذت بردم، وقتی آدم قوانین رو میدونه دیگه متوجه پس زمینه اتفاقاتی که میفته میشه این اتفاقات چه برای خود آدم باشه چه برای دیگران باشه. دلیل اتفاقات رو متوجه میشه.)
صحبت در مورد خواسته ها
وقتی ذهنمون رو تربیت کردیم که در راستای خواسته ها صحبت کنه باید زبونمون رو هم عادت بدیم که در راستای خواسته هامون صحبت کنه وقتی میخواییم زیبایی ببینیم، سعی کنیم در مورد زیبایی ها صحبت کنیم، چشمانمون رو عادت بدیم زیبایی ببینه.
وقتی از ابتدای صبح خودمون رو عادت بدیم که زیبابین باشیم در نتیجه به زیبایی ها توجه کردیم و مشیت الهی بر این است که به هر چیزی توجه کنی به سمت آن هدایت خواهی شد اگر زیبابین باشی به سمت زیبایی ها هدایت خواهی شد پس باید جهت دهی افکارمون رو به سمت زیبایی ها تنظیم کنیم.
خداوند عشق هست
استاد همیشه میگن خدا به هر شکلی که تو در ذهنت بهش قالب بدی تبدیل به اون میشه خدا مثل آب هست بریزی در لیوان شکل لیوان رو میگیره. آب میتونه شکل اقیانوس ها باشه، آب میتونه شکل رودخانه ها باشه، شکل استخر و شکل یک کاسه و شکل لیوان و … . هر شکلی بهش بدیم تبدیل به اون خواهد شد. اگر ظرف درونمون بزرگ باشه خدا میشه اقیانوس، اگر کوچیک باشه میشه لیوان، مونده چه باوری از خدا در وجودمون ساخته باشیم به اون شکل درمیاد.
استاد در کتاب «چگونه فکر خدا را بخوانیم» میگن که خداوند برای خلق جهان همان انرژی رو گذاشته که برای خلق یک اتم گذاشته پس برای خدا فرق نمیکنه که ازش چیزهای کوچیک بخوای یا بزرگ بخوای، خداوند به اندازه درک و فهم تو بهت خواهد داد.
وقتی گفته میشه خدا عشق هست وقتی عشقش رو نشون میده که تو تصمیم بگیری وارد مسیر درست بشی اون وقت چنان اتفاقات خوب رو پشت سر هم برات فراهم میکنه که در حیرت میمونی عشق مطلق خداوند در اینجا دیده میشه.
خدا رو شکر به خاطر قوانینی که به عدالت در جهان قرار داده که هر کس برطبق قوانین حرکت کنه به زیباترین مسیرها به آرامش، به تجربه های عالی میرسه.
این کامنت رو اینجا نوشتم تا بتونم بارها و بارها بهش رجوع کنم و قوانین هستی رو برای خودم یادآوری کنم. از خداوند درک عمیق آگاهیهاشو آرزو میکنم تا بتونیم به زندگی سعادتمند هم در دنیا و هم در آخرت نزدیک و نزدیک تر شویم.
سلام شیدا جان
من واقعا ازت بی نهایت ممنونم که وقت گذاشتی و این کامنت کامل و پر نکته رو با ما به اشتراک گذاشتی… چشمامو باز کردم و اولین کاری که کردم اومدم سایت و مثل استاد دارم کامنت میخونم و کامنت شما اولیش بود که باز بیشتر درک منو نسبت به جهان از دیدگاه و مثال های زیباتون وسیع تر کرد
سپاسگزارم از شما
انشالله هممون زیبا بین بشیم و به زیبایی دیدن و زیبایی شنیدن و زیبا حرف زدن عادت کنیم
سلام به دوست عزیزم مهدیه جان، خیلی ممنونم از ابراز محبتتون، دقیقا من هم چند وقتی هست صبح موقعی که از خواب بیدار میشم اول میام سایت و کامنت میخونم و روزمو با توجه کردن به نکات مثبت شروع میکنم. شب ها هم باز با کامنت های دوستان میخوابم، خیلی لذتبخش هست. خدا رو صدهزار مرتبه شکر که دوستانی مثل شما دارم از خوندن کامنت های دوستان عزیزم سیر نمیشم، همیشه پاینده و سلامت باشید.
سلام میکنم به استاد عباسمنش عزیز و همه ی اعضای خانواده ی جدیدم :)
خداروشکر بابت هدایت امروزم به شنیدن این فایل
این یه هدایت عالی و فوق العاده تمیییز :)) بود که میخوام تعریفش کنم.
من طبق عادت هر روز صبح در مسیر خونه به شرکت و در طول رانندگی یه فایل از استاد رو گوش میکنم و معمولا هم فایل نشانه ی امروزم هستش .
امروزم همین کار رو کردم اما چون نشانه ی امروزم رو دیده بودم دیشب و هنوز فایلم بروز نشده بود رفتم تو فایل دانلودی ها و قلبم رو فایل لایو همین جلسه مکث کرد و منم اینو نشونه گرفتم که باید همین فایل رو گوش کنم .
و به نظرم هیچ فایل نمیتونست به اندازه ی این فایل برای امروزم مناسب ترین باشه .
این روزها هم شرایط خاصی در کشور هست و من دیروز از خدا قدرت خواستم که کمکم کنه من ورودی های ذهنیم رو کنترل کنم و در تمرکز به زیبایی ها باقی بمونم نه اینکه با این موج فعلی برم .
حتی دیروز در محل کارم وقتی دیدم خیلی همه دارن حرفای ناجالب میزنن تا جایی که میشد و وقتم در بین جلسات و انجام کارها آزاد بود ، تو گوشم هدفون گذاشتم و آهنگ های بی کلام گوش میکردم و کامنت های سایت رو و عقل کل رو میخوندم که صحبت های همکاران نزدیکم رو نشنوم و بهشون توجه نکنم.
امروز هم با گوش دادن به این فایل دقیقا نکاتی که در وضعیت فعلی باید دریافت میکردم و بهش حساس تر میشدم و عمل میکردم رو از زبان استاد شنیدم و خداروشکر که در مدار شنیدنش بودم.
یه نکته ی دیگه هم از این فایل و از زبان استاد برای من یه هدایت بزرگ بود که میخوام بهش اشاره کنم. ( این هم امروز صبح کد نویسی کرده بودم که خدایا یه هدایت گل درشت امروز ازت میخوام :)))) و عاشق اون خدام که انقدر سریع اجابت میکنه.)
من با دید گذشته م خودم رو فعال محیط زیست میدونستم و سعی م بر این بود که هرجا فعالیتی از جنس پاکسازی و جمع آوری زباله اتفاق میفته توش شرکت کنم و با مدار قبلی م اینطوری موثرتر باشم ، اما در صحبت های امروز استاد متوجه شدم علت اینکه هرجا تو خیابون انقدر زباله میبینم همینه که توجهم رو این موضوعه .
و اگر من توجهم به زیبایی ها باشه به قول استاد در این فایل ، به جایی هدایت میشم که مردم میدونن نباید زباله بریزن که اصلا نیازی به جمع آوری زباله و چنین فعالیت هایی باشه و همیشه خیابونا تمیزه و مردم هم این مورد رو رعایت میکنن.
این نکته خیلی دید من رو عوض کرد در مورد موضوعی که جز اصول زندگی من بود و خداروشکر میکنم بابتش .
همه ی اعضای خانواده ی عزیز عباسمنش رو به خدای بزرگ میسپارم
در پناه خدا باشیم همگی :)
به نام خدای که همیشه حضور دارد
به نام خدای که همیشه هست
خدای که از رگ گردن نزدیکتر هست
خدای که با عشق من را هدایت میکند
خدای که هر لحظه من را حمایت میکند
خدای که عاشقانه من را دوست دارد و کمکم میکند
خدای که بی منت به من عشق میورزد
خدای که همیشه من را آرام میسازد
خدای که من را به سمت بهترین ها هدایت میکند
خدایاااااشکرت شکرت شکرت
سلاممم استاد عزیزم سلام مریم عزیزم سلاممم به همه دوستای قشنگم
استاد از شما بابت تمام آگاهی های تان سپاسگذار هستم
از خداوند زیبایم سپاسگذار هستم که همیشه هوای من را دارد و همیشه من را هدایت میکند
این فایلی بود که حسم گفت گوش کن من گوش کردم دقیقا حرف های بود که من باید میشنیدم
اینجا هم رد پا به خودم میگذارم تا یادم باشد چگونه خداوند هوایم را دارد و چگونه هر لحظه هدایتم میکند و درسی این موضوع را بگیرم
این فایل اولین فایلی بود که من با شما آشنا شدم و یک قسمت بسیار کم اش گوش کرده بودم
من با تمام وجودم تلاش میکنم که طبق قانون عمل کنم طبق قانون رفتار کنم و به چیز های توجه کنم که حالم خوب خوبتر شود نکات مثبت روزانه را هر شب مینویسم همین دو روز تازه این کار را آغاز کردیم
من زمانی که با قانون آشنا شدم واقعا حذف کردم همه چیز های و اشخاصی که طبق قانون عمل نمیکرد حذف کردم دوستای خودم را حذف کردم انستاگرام …..تمامش حذف کردم و فقط روی سایت کار میکردم و میکنم
تنها خانواده ام نمیتوانستم حذف کنم
هر قدر من روی خودم کار میکردم خانواده ام خوب هستن ولی بعضا زیاد گیر میدهند که از خودم بکنم به اونا بدهم مخصوصا خواهرم
میدانم این فرکانس های من هست
زیاد توقع میکنند که من شب روز به اونا خدمت کنم و به گله های شان گوش بدهم
من وقتی با اونا هستم البته زمانی که خانه ما میایند من تمام وقت گوشکی هایم در گوشم هست تا حدی که گوش هایم را درد میگیرد من تا این حد ورودی هایم را کنترول میکنم
ولی امشب واقعا دلم گرفت گفتم خدایاا من چی کنم چی کار کنم تو بگو من نمیدانم هر چی را شنیدم انجام میدهم پس من چی کار کنم ؟
چی کار کنم ؟
چرا بعضا این اتفاقات پیش میاید ؟
صبح که بیدار شدم واقعا بغضم ترکید منم تمام حرف هایم را برای خانواده ام مخصوصا کسانی که از من توقع داشتن گفتم من که با تمام وجودم خوبی میکردم گذشت میکردم آرام بودم در مقابل شان بعد گفتم نمیشه
منم گفتم دیگر نیستم نه خواهری دارین و نه من هستم خلاص شد با من کاری نداشته باشید
بخدا سبک شدم زیاد دلم گرفت و زهنم نجوا ها را شروع کرد که تو نمیتوانی کنترول زهن کنی نتیجه در کار نیست
ولی این فایل چقدرررر زیبا آب روی آتش بود و دلم را آرام آرام کرد
یعنی دیدم بخدا به نفع من بود نصف تمرکزم روی اونا میرفت حالا که خلاص شد آرام شدم تمام تمرکزم به راحتی میتواند اینجا باشد
استاد چقدررر زیبا گفتین منم نمیتوانم بعضا کنترول زهن داشته باشم نجوا ها سراغ منم می اید بخدا آرام شدم که پاکیزه آرام باش به استاد هم رخ میدهد تو هنوز هیچی درست نمیدانی ولی خوب عمل میکنی نتایج هم در راه هست
بخدا ما نمیتوانیم هیچ کس را هیچ چیز را تغییر بدهیم فقط میتوانیم خودمان را تغییر بدهیم
و من متعهد هستم که خودم را تغییر بدهم و شرایط را برای خودم عالی بسازم خودم را از این شرایط نجات بدهم و خداوند را بیشتر باور کنم
قلبم زیاد آرام هست و میگوید نتایج عالی برایت در راه هست
وقتی ما روی خودمان کار میکنیم اگر اتفاق به ظاهر بد هم رخ میدهد به نفع ما هست مثلی همین اتفاق امروز که من واقعا رها شدم آرام شدم خدایاااا شکرت
واقعا خداوند برایم کافی هست او بهترین وکیل من هست
حالم عالی هست عالی هست خدایااااا شکرت
خدایاااا شکرت
میدانم این شرایط باعث میشود من بیشتر رشد کنم پیشرفت کنم قوی شوم من به زمانبندی خدا ایمان دارم و آرام هستم
این فایل یکبار گوش دادم بازم هم میروم پیاده روی و بیشتر گوشش میدهم خدایاا شکرت
خدایااا شکرت برای قلب سالمم که میتپد
خدایااا کرورررر کروررر شکرت برای این هوای زیبا
خدایااا شکرت برای خود دوست داشتنیم که همیشه کنارم هست و همرایم هست همرازم هست بهترین رفیق من هست خدایاا شکرت
خدایاا کرور کرور شکرت که هستی و همیشه حضورت مایه ارامش من هست
خدایاااا کرورررر کروررررر شکرت که حال دلم عالی هست
خدایاااا کرورررر کروررر شکرت که مورد حمایت تو هستم و اوضاع جهان همیشه به نفع من در جریان هست خدایاا شکرت
خدااایاااا کروررر کرورررر که هدایتم میکنی
خدایااا شکرت که من به خودی خود ارزشمند هستم
خدایااااا شکرت شکرت شکرت
دوشنبه – 9 دلو 1402
سلام به خوش قلب ترین پاکیزه دنیا …میخوام با کلی دست و جیغ و هورا تحسینت کنم بابت اینکه شجاعت به خرج دادی وبرا روحت ارزش قائل شدی و اونچه که تو دلت بوده رو گفتی….منم تو این قضیه که تو میگی بارها دودل شده بودم نسبت به حذف کردن ادمهای اطرافم مثل دوستای خیلی نزدیک وچندین ساله و بارها شده بود که پیج اینستامو عوض یا حذف کرده بودم که کلا در ارتباط نباشم باهاشون ولی خب پیش میومد سست بشم ویا صبرم به اندازه کافی نباشه و دوباره برم بینشون واین مساوی بودبا دوباره پایین اومدن فرکانسم و درگیر شدن ذهنم بر حاشیه ها و پایین اومدن عزت نفسم و مقایسه خودم با ادمها و درگیر اینکه آینده چی میشه نکنه این نشه اون نشه …لوپ کلام مشرک شدنم….به لطف خدا چند ساله از شهرمون مهاجرت کردم به شهر تهران که زیبایهاش بینظیره و اینجا به لطف خدا من سیصدو شصت درجه فارن هایت تغییر کردم و همچنین اینجا من دوست انچنان صمیمی نداشتم که ورودی بگیرم…اون قضیه دوستام که گفتم مربوط میشد به این که من هر چند ماه به مدت یک هفته ده روز که میرفتم شهر خودمون که به خانواده سربزنم ببینمشون و ناخوداگاه شل میکردم ودوباره وارد اون جو میشدم ومن هم بعد چند روز با اونا همفکر میشدم و البته یکی دوبار اون رفتن به شهرستان منجر به این شد که به مدت چند ماه تو شهرمون بمونم و واقعا خودم هر روز حس میکردم من با اون امیر سابق که تو تهران بود وداشت هم کار میکرد و ورودی مالی داشت و هم خیلی جدی و متعدانه روی شخصیت وباورهاش کار میکرد صدها کیلومتر فاصله گرفتم…..
به لطف خدا دوباره تصمیم قطعی گرفتم و برگشتم تهران نزدیک به چند ماهه و چون تکاملو طی کردم و از اونورم توو شهرمون چوب کنترل نکردن ورودی ذهنمو خوردم و جهان درگوشیهاشو بهم زد ایندفعه تصمیم خیلی جدی گرفتم که خیلی کم برم برای سر زدن به خانواده عزیزم و اگرم رفتم خیلی زود برگردم و وارد اون جمع دوستام نشم البته که این سری رفتم و شماره موبایلمو عوض کرده بودم که زنگ نرننوبهموو در حد سلام و علیک دیدمشون وفک کنم خودشون هم این موضوع رو از فرکانسم گرفته بودن یعنی جهان سهم خودشو انجام داده بود واصلا پیگیرم نشدن چون قبلا اگه شمارمم نداشتن تا دم در خونه میومدن ولی این سری اصلا پیگیرم نشده بودن..و من تونستم اون چند روز رو لذت ببرم در کنار خانواده ام و یکی از دوست های صمیمی همفرکانسم که الان در حال حاضر فقط با اون در ارتباطم از شهرمون و خانوادم….
خلاصه که خیلی عزیزی و برات کلی آرزوی خوب دارم و دعا میکنم آسان بشی برای آسانی ها این دعا رو دیشب مائده کردی عزیز تو سایت برام کرد خیلی زیباست من برات میفرستم …خدایا شکرت بابت وجود این بهشت..
به نام خدای مهربان و عاشق
به نام خدای که عشق مطلق هست
خدای که نور امید در دل هایمان هست
خدای که از ما به ما مشتاقتر هست
خدای که خیلییی لطف دارد بر بنده گانش
خدای که سرور سروران هست
خدای که از رگ گردن به من نزدیکتر هست
خدای که برای همیشه به من کافی هست
خدای که همه چیز میشود همه کس را
خدای که کافی و کارساز هست
خدای که حامی و هادی ماست
خدای که روشنی آسمان ها و زمین هست
خدای من دوستتت دارم
خدای من کرورررر کرورررر شکرت که هستی و هدایت مان میکنی خدای من شکرت که هوای مان را داری
خدای مهربانم گوش به فرمانم به سوی تو میشتابم هیچ چیزی همتای تو نیست هر آنچه دارم از آن توست تو بر تمام جهان مسلط هستی تمام جهان و عالم تسبیح گوی تو هستن
خدای من دوستت دارم و ازت سپاسگذار هستم
سلامممممم امیر جان عزیز خوش قلب
الهی که حال دلت عالی عالی باشد
امروز میدانی کمنتتت دیدم و قلبم خواست برایت بنویسم
انشالله که در بهترین زمان و مکان به دستتت برسد
چقدرررر جای زیبا و مقبول عکس گرفتی آسمان زیبا دشت پر از سکوت
امیر جان مثل نامت همیشه امیر و شاهانه زنده گی کنی چون خیلییی لایق هستی
مرسی از دعای قشنگ ات
الهی امین
الهی که پول ثروت نعمت عشق فراوانی خوشبختی بدوددد به دنبال مان
سلااااااام به قلب و روح پاکیزه ات که درقالب جسمی بنام پاکیزه بارکزی به زمین فرستاده شده که کمک کنه این دنیای زیبا .زیباتر بشه….واقعا تو بهترین زمان ممکن به دستم رسید پاسخت و من اصلا فراموش کرده بودم که اون کامنت رو برات نوشتم شاید بعدها نگاه میکردم و یادم می اومد اما اینکه امشب تو برام نوشتی نشونه فوق العاده ای شد برای تاییددرستی مسیر…..الهی صدهزارمرتبه شکرت….پاکیزه جان اون عکس پروفایل طبیعت شهره خودمون هست برای چند ماهه پیش هست که رفته بودم به خانواده و شهرم سربزنم و الان تویه شهره دیگه ای هستم خیلی خیلی دور از شهرم…البته این مکانه جدیدم یه بندر هست به اسم بندر گناوه بزار اسمش بهت بگم یاد بگیری ….پاکیزه این شهر اینقدر توش ثروت و تجارت و کار و درآمد زیاده که جزوه امن ترین شهرهای ایران هست از نظر من و چون همه مشغول کار و تجارت و ساختن پول هستن دیگه هیچکی به خلاف و جرم فکر نمیکنه و خلاصه یک ماهه میشه که خداوند از تهران هدایتم کرد به اینجا و یه کار راحت تر برام پیدا کرد با آزادی زمانی بیشتر و درآمدش سه برابر درامد کاره قبلیم و یه خونه دراختیارم گذاشته با حیاط بزرگ با باغچه ودرخت خرما و با ساحل ودریا هم ده دقیقه پیاده فاصله داریم با ماشین هم در حد پنج دقیقه و من هر روز میرم دریا وکلی آب تنی میکنم…..خلاصه که قلبم گفت که برات بنویسم که هم به خودم یاداوری بشه و هم تو هم ایمانت بیشتر بشه…راستی عکسای شما هم که میزاری پروفایلت یکی از یکی قشنگتر و خشکلتر ه مخصوصا عکس قبلیت که با لباس محلی زیباتون بود…بازم ممنونم ازت که برام نوشتی انشالله یه روزی بشه تو پرادایس هموببینیم و با استاد و خانم شایسته چکر بزنیم و گپ بزنیم …با زبان قشنگ خودتونم نوشتم که فک نکنی بلد نیستم..استیکر خنده با چشمان قلبی…ممنونم ازت که برام کامنت نوشتی…..
خدایا شکرت ….
به نام خدای هدایتگرم
به نام رب العالمین
سلام و درود فرااااوان بر خواهر و دوست توحیدی و نازنینم پاکیزه جاااان
پاکیزه جان دقیقن چیزی رو گفتی که قبلن خیلی اذیتم میکرد اما با کار کردن روی خودم خیلی کمتر شده و اونم توقع داشتن دیگران از منه
الان نتایجم داره به من میگه که داری درست میری ادامه بده
اوایل که داشتم طبق آموزه ها، طبق میل خودم نه اکثریت جامعه( میل من منطورم خدای درونمه چون در بیشتر اوقات انتخاب میکنم صدای اونو بشونم اما اکثریت جامعه اکثر اوقات انتخاب میکنن صدای ذهنشونو بشنون) ، من طبق سبک شخصی خودم رفتار میکردم اما چون فرکانسم ضعیف تر و ناخالصتر از الانم بود با انتقاد بقیه مواجه میشدم و از هم میپاشیدم گریه میکردم ولی آخرش تسلیم میشدم ندای قلبمو میشنیدم و آروم میشدم و پرقدرتتر ادامه میدادم
من آدمیم که سعی میکنم از هیچکس جز خودم توقع نداشته باشم
دوست دارم نه خودم از کسی توقع داشته باشم نه کسی از من
و محقق شدن این خواسته از درون خودم شروع میشه
فهمیدم دلیل دیدن توقعات بقیه از من برمیگرده به ترس های من که اونم از شرک های من میاد
استاد گفتن ترس از شرک میاد، وقتی تو فقط از خدا حساب میبری دیگه میخوای از چی بترسی؟؟؟!!!
تعطیلات عید که رفتم خونه داداشم از من توقع داشت که کارهای شخصیاش رو انجام بدم با زبون ریختن ولی یه جورایی وظیفهام میدونست! خودم حس میکردم چون اولش با زبون ریختن ازم درخواست میکرد و وقتی انجام میدادم تشکر میکرد وقتی هم انجام نمیدادم ازم گله میکرد !!
اینکه از بقیه درخواست کنیم یه کاری یه لطفی در حقمون انجام بِدن مشکلی نداره، خیلی هم تشکر کنیم ازشون ولی اینکه اگه بهمون جواب نه دادن و یا کارمونو انجام ندادن بیایم گله کنیم این یعنی توقع داشتن….
خب اگه راستشو بگم از بچگی ازش ترس داشتم و باهاش راحت نبودم!
گفتم اینطوری نمیشه تا کی میخوای به ترسات باج بدی؟!
مگه تو بردهای؟!
ثابت کن که فقط از خدا حساب میبری
قبلنا پیشش گوشی دست نمیگرفتم، آهنگ نمیزاشتم میترسیدم اما اینبار من اون زهرای ترسو نبودم من زهرای توحیدی هستم که میترسه ولی انجامش میده
ازم توقع داشت لباسهاشو بشورم من گفتم برادر من کار چند باره؟ یه بار من برات میشورم, دو بار برات میشورم, آخه تا کی؟!!!! خودت باید کار خودتو انجام بدی
سعی کردم هر بار که ذهنم ازم میخواست بخاطر ترسم مطابق میل اون رفتار کنم من عکسش عمل میکردم
خدایی اولش خیلی ناراحت میشد و یه حرفایی هم بم زد که تو یه غروری گرفتت و فلان….
گفتم عب نداره بزار بگه مغرور، بگه خودپسند، بگه بی رحم، بگه چه خواهر بدی دارم…
ولی من که میدونم مسیرم چیه, من که میدونم کارم درسته یا نه, خدای من که میدونه کارم درسته یا نه, بزار بقیه هر چی میگن بگن,
ذهنم نجوا میکرد منم با این گفتگو های درونی و حتی نوشتن توی دفترم کنترلش می کردم
به خودم افتخار میکنم و به خودم تبریک میگم
این همون زهراییه که خداوند بخاطر خلق کردنش به خودش تبریک گفت
رب من ازت ممنون و سپاسگزارم همه آنچه دارم از توعه، من اگر قدرتی دارم بخاطر اینه که تو بهم قدرت میدی ، من از قدرت تو قدرت میگیرم، من از انرژی تو انرژی میگیرم برای انحام تمام کارهام، من بی تو هیچی از خودم ندارم
خدای من مچکرم، تو همیشه هوامو داری، حامی منی، هدایتم میکنی، حفاظتم میکنی، حمایتم میکنی
چی از این بهتر که خدای من کارهامو انجام بده همه چی آسون پیش بره و من فقط لذت ببرم پس چرا خودمو وسط بکشم و اجازه ندم تو برام کار انجام بدی!
الهی شکررررت
پاکیزه جانم سپاسگزارم ازت که انگیزهای شدی که دوباره بتونم به ندای قلبم گوش بدم و کامنت بنویسم
دوستت دارم
در پناه الله یکتا همواره پیروز باشی بر نجواهای ذهن
به نام خدای که به شدت کافی هست
خدای که عشق مطلق هست
خدای که نور زمین و آسمان هاست
خدای که قدرت خلق صد درصد زنده گی مان را به خودمان سپرده
خدای که همه چیز میشود همه کس را
خدای که از رگ گردن نزدیکتر هست
خدای که بی نهایت عاشقانه ما را دوست دارد
خدای که هر لحظه آماده اجابت درخواست های ما هست
خدای که هیچ وقت دیر نمیکند
خدای که عاشقانه صحبت میکند
خدای که از من به من مشتاقتر هست
خدای که جهان را به عشق ما آفرید
خدای که مسلط هست به همه چیز
خدای که قدرتش بی نهایت هست
خدای که نامحدود هست
خدای من شکرت شکرت شکرت
خدای عزیزم گوش به فرمانم وبه سوی تو میشتابم هیچ چیزی همتایی تو نیست قدرت مطلق تو هستی حمد و ستایش سزاوار توست همه تو هستی تمام نعمت ها از سوی توست
الهی شکرت شکرت شکرت
سلامممممم و صد سلاممممممم به بهترین زهرای دنیا
چقدرررر زیباییین شما عزیزم
زهرا جان سپاسگذارت هستم که با عشق برایم نوشتی
چقدررر من تحسینت میکنم برایت کف میزنیم آفرین آفرین
چقدررر شجاعی
آفرین نازنین آفرین فرشته خدا
ما در حال رشد هستیم و هر روز با درک قانون بهتر از دیروز میشویم ماهر میشویم در خلق نتایج دلخواه مان
میدانی زهرا جان به خودم میگم و به خودت هم میگم مثل یک رفیق
که هیچ چیز را جدی نگیریم به خدا هیچ چیز ارزش ندارد که بخواهیم احساس مان را بد بسازیم زنده گی جذاب هست زنده گی بازی هست و این بازی خیلیییی خوشمزه هست خدای من شکررت
میدانی وقتی کمنتت خواندم و کمنت خودم را خواندم یاد همان روز افتادم که چقدرر زهنم سر یک مساله بی معنی نجوا داد و میخواست حالم را بد بسازد و چقدرر آن روز من گریه کردم بی دلیل حالا یادم میاید خنده ام میگیرد بخدا اگر دست زهن بشناسی دیگر هرگز گولش نمیخوری
فقط باید در لحظه زنده گی کرد
فقط باید لذت برد
فقط باید اتفاقات را زیبا معنا کرد
فقط باید قدر دان خدا بود
فقط باید ارزش خودت را بدانی
فقط باید به خودت احترام بگذاری چون خودش هستی
فقط باید عشق کنی و لذت ببری
الهی کرورررر کروررررر شکرت
زهرای عزیزم منم خیلییی دوستتت دارم
میبوسمت مرسی که نوشتی
انشالله که پول ثروت نعمت فراوانی و عشق سعادت بدودددد به دنبال مان
خیلییی حالم خوب هست
خدای من شکررررت
به نام خدای هدایتگرم
به نام رب العالمین
به نام یکتای بی همتا
سلامی از جنس نور و عشق بر دوست قشنگم؛ پاکیزهی زیبا و دوستداشتنی
وای نقطهی آبی رو که دیدم مطمئن بودم پاکیزهی عزیزمه
خیلی خوشحالم کردی برام کامنت نوشتی پاکیزه جان
مرسی از خودت، مرسی از قلب پاکت که عشق رو گسترش میده
پاکیزه جان دوست زیبا صورت و زیبا سیرتم عاشقتم و خیلی دوستت دارم انشاءالله در زمان مناسب و در مکان مناسب همدیگر رو می بینیم همانطور که از لحاظ فرکانسی همو دیدیم همانطور دیدار فیزیکی به آسونی محقق میشه و شده
خدایا شکرت
فقط باید در لحظه زنده گی کرد
فقط باید لذت برد
فقط باید اتفاقات را زیبا معنا کرد
فقط باید قدر دان خدا بود
فقط باید ارزش خودت را بدانی
فقط باید به خودت احترام بگذاری چون خودش هستی
فقط باید عشق کنی و لذت ببری
پاکیزهی عزیزم ممنونم که پیام خدا رو بهم رسوندی
روی ماهتو میبوسم
فرشته شریفی عزیزم دعایی در کامنتش برام نوشت که خیلی دوسش دارم و همیشه این آرزو رو برای خودم و دوستانم دارم:
انشاءالله در پناه الله یکتا روز به روز خدای گونهتر و ثروتمندتر بشیم