live | قانون هدایت به سمت خواسته ها - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-01 03:59:212024-11-08 04:53:05live | قانون هدایت به سمت خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود بر استاد عباس مش عزیز و تمامی دوستان
از این لایو بسیار زیبا و پر محتوا لذت بردم . حضور همزمان دو استاد عزیزم ( آقای عرشیان فر و عباس منش ) در این برنامه بقدری آگاهی های من را افزایش داد که خدا را از این بابت بی نهایت سپاسگزارم و شاکر. توجه به زیبایی ها و ندیده گرفتن نازیبایی ها و هدایت الله در هر لحظه چقدر بمن اطمینان داد که مسیرم صحیح و درست است . امیدوارم به زودی زود شاد برگزاری لایو مشترک دیگری از شما دو بزرگوار باشم .
به نام خدای مهربانم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر برای پروژه 28 فایل خداور شکر زنده بودم و رد پام گزاشتم
سلام به همه دوستان هم فرکانسیم در این دانشگاه توحیدی نامبروان در کل کیهان
این یکی از فایلهایی است که به شدت فرکانسش بالاست احساس میکنم برای کسی که داره رو خودش کار میکنه
حالا ما ادمها هممون تو مشاغل علاقه های مختلف مشغولیم و با مردم سر و کار داریم و باعث افت فرکانس و پایین
اومدن مدارمون میشه این فایل برای تنظیم فرکانس فوق العاده است کلی آگاهی داره و میشه در مورد هر کدوم
صفحه ها بنویسی من خودم در آن زمان که چنین اتفاقاتی افتاده بود استاد عزیزم در موردش صحبت کردن
دقیقا اون تایم من به صورت لیزری داشتم رو خودم کار میکردم خیلی فرکانسم بالا بود اصلا به هیچ چی توجه نمیکردم
اصلا انقدر حواسم بود که کانون توجه نزارم روی حرفهای مردم حتی خانواده پی گیر نشی اصلا کسی باهات در
موردش صحبت نمیکنه خیلی جالبه اتفاقی که میفته همه با هم در موردش نقدو ببرسی دارن ولی به منی که
مدارم با انها متفاوت هست اصللا حرفی نمیزنن یه صحبتهای دیگه میشه قربون چنین قوانین برم که در جهان
خداوند قرار داده تا بتونیم انتخاب صد صددر صد داشته باشیم در این جهانی که همه چی در دو وجه قرار دارد
ما بستگی به خودمون دارد که به کدوم قطب توجه کنیم واقعا من و همه ادمها نمیدونیم الان من تقریبا درکش کردم
که منم دارم با توجه خودم زندگی خودم را رقم میزنم هر چی احساس بیشتری در هر موضوع قوی تر باشه خوب اون
وجه را بیشتر میبینی همین مثال ساده که به یک ماشینی علاقه داری بخریش داشته باشی هر جا تو خیابون میبینیش
ازین مثالها خیلی نیشه گفت فقط باید باور کنیم خوندن کامنتهای اعضای سایت واقعا این باور را در ما تقویت میکنه
خوندن تک تک تجربه های دوستان ادم را از درون تغییر میده اگر ادامه بدیم درونمون تغییر کنه بیرون خود به خود
راهی نداره به جز اومدن سمت تو که داری تغییرات درونی ایجاد میکنی من به شخصه وقتی اومدم رو کانون توجه
زمان گزاشتم با وسواس زیاد نتیجه داد من کار خاصی نکردم همین تایم که مردم داشتن اعتراض میکردن من یکی
از بهترین معاملاتم را با هدایت الله به اسونی و پر سود که سودش اصلا قابل تصورم نبود دریافت کردم به خدا قسم
من کار خاصی نکرده بودم فقط داشتم درونم کار میکردم قبلا که اصلا تو این داستان کنترل زهن نبودم باری به هر
جهت بودم از صبح تا شب میدویدم انگار نه انگار خروجی صفر بود ولی وقتی با قانون اشنا شدم از شروع دوازده قدم
همه چی بوم بوم شروع شد خودم هنگ کرده بودم اسون شده بودم به اسونی ها خیلی لزت بخش بود ولی این
نتایج زمانی ماندگار و پایدار است که همون فرکانس را دادمه بدی و به صورت مداوم تکرار بشه نتایج پایدار باقی
بمونه من نباید وقتی به نتیجه رسیدم ولش کنم میره به قبل خودش باید تا اخر عمرم این کنترل زهن و ایمان
توحید باورهام کار کنم تا همه چی باب دلم باشه واگرنه میسوزم میام سر خونه اول دوباره باید انرژی بزارم زیاد
تا برسم به جایی که خوب بوده خوب تعهد بدم اهرم درست کنم و این مسیر زیبا را ادامه بدم مثل استاد عزیزم
مثل وعده غزایی باید عادت کنم به قوانینی زندگی کردن مثل ورزشی که این همه تعهد دارم هر روز انجام میدم
لزت میبرم قوانین هم باید این جوری بشه تا زندگی جهانم روی زیباش را همیشه بهم نشون بده
الهی شکر برای این مسیر زیبا
استادم بسیار سپاسگزارم برای این همه عشقی که دارید به جهان
همه شما را به خدای بزرگم میسپرم
خدا نگهدارتون
بنام پروردگار جهانیان..!
خدایا تنها تورا میفرستم و تنها از تو یاری میجویم!
گام 28 | قانون هدایت به سمت خواسته ها!
خدارا هزاران بار شکر گذارم که در مدار شنیدن آگاهی های فوقالعاده و بی نظیر این فایل قرار دارم..
خدارا شکر میکنم که متعهدانه 28 گام را با عشق جلو اومدم، فایل را گوش دادم، نکته برداری کردم و کامنت گذاشتم و کامنت خواندم.
خدارا سپاسگذارم بابت آگاهی های ناب این فایل که تا الان 3 بار این فایل رو کوش دادم و اگر 100 بار دیگم گوش بدهم باز هم سیر نمیشوم و برایم لذت بخش هست و نکات جدید میشنوم.
استاد عزیزم من عاشقتونم، عاشق اون صداقت در گفتار و عمل کرد تونم،عاشق برق نگاه تونم.
چقدر شما انسان تاثیر گذار هستین و چه الگویی عالی هستین برام از همه جهت و در تمام جنبه های زندگی.
این حجم از کنترل ذهن تون واقعا ستوده نی هست و قابل تحسین.
خدارا شکررر که توانستید در همون زمان سال 88 ذهن تونو کنترل کنید تا هدایت شدین به جاهای بهتر..
خوشحالم که دارم تون،خوشحالم که همدار هستم با شما استاد عزیزم و مریم جان عزیزم.
ان شالله روزی برسه که از نزدیک زیارت تون کنم.
زمانی میام دیدن تون که نتایج دستم باشه ،زمانیکه بتوانم آنقدر نتیجه بگیرم از عمل به قوانین خداوند و آنقدر نتایجم بزرگ باشد که خود خدا به
من افتخار کنه و الگویی باشم برای بقیه بندگانش
زمانی میام پیش استاد که نتایجم خودش حرف بزنه با شما استاد عزیزم، آنقدر نتایج عالی در تمام جنبه های زندگی میگیرم که بهم افتخار کنید استاد عزیزم، و میدانم که آن روز دیر نیست. و فراه خواهد رسید.
من باور دارم که به تک،تک خواسته هایم خواهم رسید.
آینده ام عین روز روشنه برام موفقیتم درتمام جنبه های زندگیم.
همینقدر که باور دارم بعد پایان هر شب روز هست همینقدر واسه رسیدن به زندگی اید الم باور دارم چون خودم زندگیم را خلق میکنم.
خدایا هزاران بار سپاسگذارم
تشکری میکنم از خدای خوبم که هدایتم کرد به این سایت زیبا
تشکری میکنم از استاد عزیزم که اینقدر واضع و شفاف قوانین خاوند را برای ما راهنمایی
میکنند…
درپناه خدا باشید عزیزانم.
به نام خدای بخشنده مهربان
تضاد ها رو باید چه کرد
تضاد ها باعث تولد خواسته ها میشه تولد رویاها ارزوهای کوچیکو بزرگ
تضاد باعث روشن شدن اشتیاق برای خلق خواسته میشه
وهر تصادی باعث اشتیاق برای خواسته ای هست
باید با تضادها دوست باشیم
مثال
هر فقری باعث ثروت میشه هر کمبودی باعث فراوانی میشه
هر اشتب هم کردی باعث تجربه هسن نه اینکه دلت بخاد هی بخوری تو دیوار نه همون یه بار یادت باشه که برعکسشو بری
البته هر تضاد فیتیله مخزن انرژی سوخت برای حرکت وخیلی خوبه
ولی جهت حرکت وپشتبان برای هدایت کردن موشک هم مهم دیگه موشک به خوبی پرتاب بشه انرژی مهمه هدایت اون هم مهمه
هدایت گر
باید اگاهی داشته باشه تا جهت درست انتخاب کنه راهی درستو بره
استاد درکم میدونی چیه
ما دوتا کار میتونیم بکنیم
تو امتحان باید قبول بشیم
امتحان چیه یه تضاد میزارن جلوت یه غذایی که دوست نداری
حالا چیکار میکنی باید باهاش بجنگی نفرت خشمت بریز بیرون زهنه منطقیه دیگه میگه دوست نداری زشته بهت ظلم کرده و تو باید یا مثل وحشیا از کوره در بری خشمتو بریزی بیرون یا مثل مصلوما خودتو بخوری بگی دیگه چیکار کنم زورش بیشتره
ولی اینجا میخام بگم میشه نه مظلوم بشی
چرا هیچ کسی نمیتونه تورو خورد کنه هیچ کسی نمتونه تو رو ناراحت کنه بشکنه هیچ چیزی نیس
هر اتفاقی باعث سپاسگزاری بیشتره
هر اتفاقی به نفعه توعه
هر اتفاقی میشه ازتوش سپاسگزاری پیدا کنی وباهاش حس خوب بسازی یام میشه بهش توجه نکنی زهنتو بزاری روی بزرگترین لدت هات بزرگ ترین زیبایی هات بزرگترین داشته هات
یا بزار یجوره دیگه بگم ببین این بازیه خیلی ساده دنیاس اگه همه یه ناخواسته یه زشتیو اوردن وشروع کردن به فهش باهاشون همراه نشو بلکه واگه یه زیباییو دیدی شلوع کن زوق کن سپاسگزار باش بنویسش بخونش هر کاری دوست داشتی بکنش فقط توجه توجه انقد باهاش حال کن حتی یباره ولی بزرگش کن تو زهنت نگهش دار طولانیش کن احساس خوبتو بزن رو استپ دوباره خاطره زیباتو یادش بیار ویه خنده بزار رو لبت لدتی که بردی یادت بیار
امشب میخاستم حرکت کنم اومدم گفتم من حرکت میکنم یه سفر خفن باشه یه مهمونی نون ابداری اتفاقی یهویی جور شد واقعا ادم از لحطه دیگشم خبر نداره یه غذای دونفره میشه یه عدایی مهمونی واون تویی خیلی ساده ادمای خفنتو دورهم جم میکنی کناره هم کلی لدت ببریم
خیلی شبه باحالی بود
یه لحظه یاده مرگم افتادم وعجیب برام ساده شیرین پایانی دوباره وشروعی جدید وخواسته ای دوباره زنده شد حسم میگه تو قبل از ورود به دنیات یه خوابی شیرین زیبا برای خودت رقم زدی یه رابطه های زیبا بله از قبل
تکاملی
یه شغل زیبا انتخاب کردی وعاشقش بودی برای خودت برنامه چیدی توش حرفه ای بشی
و یه سفر هدایتی به بهترین جاهامکان افراد
حالا من واقعا میخام توی این نقشه خواب زیبایی که انتخاب کردم زندگیش کنم وپایانی با رضایت بینهایت از حد تصور و شروعی زیبا و پر بار غنی واماده برای یه زندگی رویایی دیگم خیلی بهتر
دیگه خودش میدونه میسپرم به خودش میسپرم خودمو به جاده زیبای بهشتیش
به سمت نزدیک شدن به خودت بفرستم
بهبود
کامنتای قبلم خوندم یه حرفایی یادم اومد
این هفته فقط دوتا واریز تپل وتا الان سه تا مهمونی تپل شاد هدیه کیک مشت شلوار مشت کلی روابط شاد با عزت با عشق شکرت اخخ رستوران بگم رستوران رفتیم دور وور کردیم تحسین فراوانیا و اخیش حسم عجیب خریدای خوشگل استاد اینا چقد اومده تو زندگیم امروز با کلی خرید دستای پر سبدهای بزرگ خرید بهش خوردم اینجا اومدم بگم زهرا جیگر خیلی هدایتیه خیلی راحت خواسته هاشو میگه وخیلی راحتم اجابته دمتت گررررم
سلام خدمت استاد محترم و خانم شایسته عزیزم و همه کسانیکه کامنت منو میخونن…
من این روزها مدام از خداوند میخوام که منو هدایت کنه… دیشب اومدم کارایی که واسه امروز باید انجام بدم رو روی کاغذ نوشتم… مثلا نوشتم خدایااا شکرت من خودمو میبینم که تونستم به خوبی و راحتی دوره مدنظرم رو بخرم و….
نوشتم و نوشتم و نوشتم….
هر چه به ذهنم میرسید نوشتم و تصور کردم که در تک تک کارها خداوند منو به بهترین و ساده ترین راه حل ممکن هدایت کرده…
خوابیدم….
صبح با انرژی خیییلی زیادی از خواب بیدار شدم و مدام این جمله رو تکرار میکردم: خدایااا به خاطر این روز فوقالعاده و بینظیر و بسیااار زیبا از تو ممنونم… خدایا ممنونم که منو برای اسانی ها اسان کردی…خدایا ممنونم که کل امروزم قراره منو سوپرایزر کنی….
و باورم نمیشه که من در تمام طول روز سوپرایز شدمم… بابت تک تک اتفاقایی که در نهایت زیبایی برام رخ داد… همه چیز عااالی بود… و الان که ساعت 2 شبه وقتی به امروزم نگاه میکنم فقط زیبایی میبینم و فقط هدایت خداوند رو…
اول صبح بعد از بیداری، من از طرف خداوند هدایت شدم به خوردن ابلیمو عسل… بعد از اون صرف صبحانه و روتین صبح.. اماده شدم که به بانک برم قبلش حسابی توی ذهنم تصور کرده بودم که کارم به راحتی انحام میشه اونجا…. به بانک که رفتم رفتار کارمند بانک بسیااار محترمانه بود و کار منو خییلی زود راه انداخت و البته این لطف خداوند بود… کارم خیلی سریع انجام شد دقیقا همون طوری که تصور کرده بودم…
همونطوری که تجسم کرده بودم واریزیهامم خیلی سریع و راحت انحام شد( 10 تومن مادر، 3 تومن ماهانه هاجراین اولین واریزیشه)
به بازار رفتم برای خرید طلا و تجسم کرده بودم که خداوند منو هدایت میکنه به جایی که منصفانه ترین قیمت طلا رو دارن… واقعاا همینطور شدد اقای فولادی بسیااار ادم منصفیه…. خدایا شکر این کارمم به راحتی انجام شد… این قیمتی که این اقا به من داد باور نکردنی بود… بقیه مغازه ها تحت هیچ شرایطی این قیمت نمیدادن…
تجسم کرده بودم که جزوه ابجی رو دادم به اتوبوس براش ببره.. و همینطور هم شدد… تازه جالب اینکه خداوند منو هدایت کرد به اقایی به نام حسین زاده و اونم گفت بگید از طرف من هستین تا راننده اتوبوس هیچ پولی ازتون نگیره….. و راننده هم وقتی بهش گفتم از طرف فلانی ام با روی بسیاار خوب رفتار کرد.. در حالیکه اقای حسین زاده که میگم تا حالا یه بارم منو ندیده!!!!!! خدااااای من….
نشونه دیگه این بود که خط واحد خیییلی زود اومد توی جایگاه و من حس خییلی خوبی گرفتم….
طبق تجسمم تونستم دوره مجری ت رو بخرم… درست به موقع… زمانی که در ترمینال ازاد ازاد بودم
الهی شکر طبق تجسمم به خریدن روغن مور هدایت شدمم و تونستم بخرمش…
من از خداوند یک خوراکی لذید درخواست کردم و اون منو هدایت کرد… الهی شکرررر
نشونه دیگه این بود که من و همسرم درست همزمان به در خونه رسیدیم… دقیقا همزمان… و این نشونه خوبی بود برای من… اولین بار بود که همزمان میرسیدیم…
عصر لحظات بسیار زیبایی رو در کنار همسرم گذراندم… شب هم از طرف همسرم دعوت شدم به یک شام بینظیر… لحظه به لحظه ی امروز زیبااا بود چون من از خداوند یک روز بینظیر خواسته بودممممم… بعد از شام من همچنان از خداوند هدایت خواستم و ما هدایت شدیم به لباس فروشی و همسرم برام لباس خرررید همونایی که همیشه دوس داشتممم…. این روز بینظیر هر لحظش برای من سوپرایز داشت و منو خوشحال و خوشحال تر میکرددد…. انتهای شب هم هدایت شدیم به خرید میوه هایی که من دوست دارممم…..
خدای بینظیر من شکرررررر…. شکررر بابت هدایت های لحظه به لحظه ات….
به نام خداوند بخشنده مهربان
پروردگارم هر چه دارم از ان توست
درود خداقوت خدمت استاد عزیر و خانوم شایسته مهربان
استاد عزیز گران قدرم خدارو شکر خداوند من هدایت کرد به این سایت الهی
چقدر اگاهی چقدر ارامش چه ایمانی چقدر اگاهی شما چقدر رو خودتون کار کردید که انقدر قشنگ راز جهانی که انقدر ساده است برای ما توضع میدید سپاس گذارم ازتون
این که ما بخواهیم یک نفر یا یک جامعه رو تعقیر بیدم این از دست ما خارج
من فقط می تونم رو خودم کار کنم و کانون توجه ما فقط روی خودم باشه که از مسیر خارج نشم
خداوندا تورا شکر خوشحالم که تونستم هدایت به شم به این فایل
خداوندا تورا شکر هدایت شدم به سمت خواسته هام
عاشقتونم
به نام خدا
تمرکز کردن روی نکات مثبت در هر شرایطی
اعراض کنیم از نکات منفی
یادمه دو هفته پیش بود که مشتری های ما به شدت کاهش پیدا کرده بود
ولی من و خواهرم که باهم شریکیم اعراض کردیم و سعی کردیم حال خودمون رو خوب کنیم
12 قدم رو باهم خریداری کردیم و شروع کردیم به گوش دادن
هر وقت حالمون بد میشد سریع یا 12 قدم میدیم یا سریال یوسف پیامبر و باهم راجب قانون حرف میزدیم
نتیجه چی شد
اینکه این هفته پر از برکت بود و هست
مهم حاله خوبه و تو حال خوب موندنه
استاد هر روز این نکته رو به خودم یاد آوری میکنم که باید تو حال خوب بمونم و ذهنمو کنترل کنم
خدا انشالله کمک کنه تا بتونم این قولمو انجام بدم و اینجا بتونم رد پا بذارم
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن
خدایا کمکم کن بتونم ذهنمو کنترل کنم
استاد ممنون بابت این فایل ارزشمند
به نام خدای مهربان وبخشنده که هرچه دارم از لطف کرم اوست
اوکه مرابه این مسیر زیباهدایت کرد
وبه من میآموزد راه درست زندگی چیست
ازطریق یکی از بهترین بندگانش
خدایاشکرت که مرااز جایی که همیشه گله وشکایت میکردم همیشه حسادت میکردم وحتی از ناراحتی بقیه خوشحال میشدم به خاطر باور کمبود درذهنم که فکر میکردم اگر بقیه همه چیز داشته باشند دیگر به من چیزی نمیرسد
واز خوشحالی بقیه ناراحت بودم
منی که نمیدونستم شکرگذاری چی هست
نمیدونستم خدایی دارم که هرلحظه بامنه ومن نمیدیدمش
حسش نمیکردم و به همه رومیکردم برای اجابت خواسته هایم الا پروردگارم که بینهایت به من مهربان است
وخدای من معبودم توباهمه ی بدیهایم مراپذیرفتی آغوش بازکردی وگفتی زینب من بیا
گذشته ی تومهم نیس الان بامن باش همه چی بهت میدم توفقط بامن باش
توفقط تسلیم باش
بنده ی من من که چیز زیادی ازت نمیخوام فقط یادم باش ببین چطور ازمسیر زندگی دستت رومیگیرم وآرام وروان توروعبور میدم
خدایا من ممنونم که به خاطر همین چیزی که الان هستم وازت میخوام
میخوام ظرف وجودم روبزرگتر کنی
وزندگی بایاد تو هرلحظه زیباتر وآسانتر میشود ازهمه لحاظ
144مین مدارتجربه ی روزشمارزندگی بارهبریت الهی.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به بهشت کره ی خاکی. که چندصباحی مارامیزبان است باکلی خدمات که همه به تسخیرماست.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.
الهی توراسپاسگذارم که سالم وثروتمندباکل خانواده ی بهشت سایت وخانواده ی گرم خودم دنیاراتجربه میکنیم.
وبابت جیگرگوشمم تابی نهایتهاشکرت. ایموجی بوس باچشمک وخنده به خدا.
الهی شکرامروزمشهدهوای عالی داشت وبرای پیاده روی حال میدادنمازظهرخواندم رفتم سمت میدون برم نونوایی لواش.
گفتم : ازتوی محوطه ی فروشگاه فرهنگیان که 2تادرب دارد، ازدر سمت میدون واردبشم ازدرپائین فروشگاه به مسیرم ادامه بدم.
امروزقصداجرای پیام بازرگانی داشتم !
ولی ذهنم اصلا حس ،حال نداشت!
واردمحوطه ی فروشگاه شدم 2تاخانم باشخصیت روی نیمکت نشسته بودن.
سلام کردم وشروع کردم به پیامهای الهی،خیلی بااحترام به حرفهام گوش میدادن.وتحسین میکردن.
یکیشون پرسیدازکی زندگیتون اینقدرآرام وباب دلتون شده!؟گفتم ازوقتی که این انگشت پَلَشت. قضاوت،گله،شکایت روازروی همه برداشتمو360درجه روی خودم چرخوندم.به محض قطع شدن انگشت من ازعوامل بیرونی!فوراً. اتصالم به منبع انرژی برقرارشد. وراههابازوبازترشدوکلی لذت بردن هنگام خداحافظی هر2خانم به نشانه احترام وخداحافظی دستشون رو، روی سینه شون گذاشتن وازجابلندشدن خیلی تشکرکردن ودعای خیربرام داشتن منم متقابلاً تشکرودعای خیرکردم.
توی مسیربه مغازه ی گل فروشی شیرینی فروشی سلام وقبولی عبادات میگفتم.
گوشیم زنگ زدبرداشتم دیدم عروس بزرگ برادرم که برادرپدری من است. عروسشون زنگ زدن احوال منوبپرسن چون روزاول ماه زنگ زدن ماه مبارک روتبریک بگن.
کمی سرماخوردگی داشتم. بازامروزداشته میرفته حرم زنگ زده عمه جون بهتری؟گفتم آره بنده ی خدا ازتولدامام سجادپسرش توبیمارستان بستری آ ی سی
یو. شده چندبارعمل سر انجام دادن خداهمه روشفابده. انشاالله.
ازاینکه نفس رایگان میکشم وتمام نعمات به صورت هدیه مسخرمن است .
هرچی خداروشکرکنم کم میارم!
رسیدم نونوایی ذهنم میگفت اگه عرضه داری برای آقایون هم پیام بازرگانی اجراکن منم توصف برای 2تاآقاپیام اجراکردم.
توی مسیربرای یک حاج خانم پیام اجراکردم کلی کیف کردحالش عالی شد.یک عالمه دعام کرد.
الهی شکرت که مراپیام رسان شادی به نوبه ی خودم قبولم کردی.
من قبلآ برای بیگانه وآشناازجون ودل مایه میذاشتم ولی الان خودم هستم باعزیزدلم و4تاشاهزاده هام وعروس گلم.
هفته ی قبل از ماه مبارک عقددخترخواهرم بود.
که خواهرجون جونیش (خواهربزرگه)نیومده بود مجلس به علت دعوت نکردن پسرش تویک ساختمون زندگی میکنند دلخوربود.
وداداش کوچیکه رودعوت نکرده بوددلخوربودن توی مراسم نبودن ¡!!!!!!!!!!!
منم هیچ تماسی باخواهروبرادرم نگرفتم که چراتومجلس نبودین بی اعتنا بودم. ولی روزقبل ازماه به 3تاخواهرهام و2تابرادرهام که همشون ازمن بزرگترن تماس گرفتم وماه مبارک روتبریک گفتم.
شب پسربزرگم پرسیدتوی محضر چقدرکادو دادی ؟؟چون این دخترخواهرم چندوقتی من بهش شیردادم میگن به بچه هات محرمه!!!!من خودم قبول ندارم و به خاطرهمین حرفهاشون کمی دلخوری بین خودشون وعروس من راه افتاد!
گفتم :این تومان! گفت: چون خاله بادخترخاله بزرگه گله میکردونفرین میکردمهمانهانیامدن وخبرندادن که به جاشون کسی رودعوت کنیم یابه محضرتعدادمیهمان بدیم!وهرکی که آمده بودکادوکم دادن ناله ونفرین داشته.
به پسرم گفتم: جهان آینه است روزعقدداداشت قهرکرد.کادو. کم فقط به دامادداد.به عروسمون بی احترامی کردوهمین آبجی جون جونیش بادخترهاش روزعقدداداشت هیچی نخوردن به خاطراین خواهرسومی.
حالاهمون خواهربزرگه برای دخترخواهرسومی نیامد.
به قول خدابیامرز مادرم.
( گویش روستایی مشهدی)(ای کشتی گزارخودروی هرچه بکری مدروی )یعنی:
هرکسی هرچه کاشت همون رو، درومیکند.
گندم ازگندم بروید. جوز جو.
به پسرم گفتم به حرفهاش توجه نکن اون همیشه مظلوم نمایی میکنه. الان یک هفته بیشترازمجلس میگذره خاله وخواهرزاده. هروز باهم هستندومدام تلفنی درارتباطن.
همین امشب که تورفتی خونه شون بایداین حرفهابشه!؟اونم دامادجدیدازهیچی خبرنداره !
پسرم گفت: دامادش تواتاق بودخواهرم باتلفن بلندبلندحرف میزده ناله ونفرین به ماهاداشته وگریه میکرده!گفتم اوناباهم همفرکانسن غصه نخورکمتربروخونه ی آبجیم!
ولی بازهم من به همین خواهرم زنگ زدم وماه رمضان روتبریک گفتم.
ودیشب دیروقت دختردایی عزیزدلم چندتاپیام پشت سرهم داد هنوزنخوندم تک زنگ نصف شب سریع وصل کردم جواب ندادبعدپیام دادببخشیدشارژندارم خیلی اوهم مظلوم نمایی میکنه درست سرپرست نداره ولی!!!!کمکم کن چیزی بخرم والی آخر.
منم یک کم بلاخره انسانم ناراحت شدم چون موقعیت کمک کردن به کسی روندارم وهی روخودم کارمیکردم نبایدحسم خراب بشه تاصبح که بیدارشدم همش پیامش توسرم بودازخانه که بیرون رفتم وبرگشتم آرومترشدم. عزیزدلم ازسرکاررسیدبراش تعریف کردم گفت مهم نیست فکرشونکن.واین ردپارواینجاگذاشتم.
راستی دوتاپسرای بزرگم شکرخدادرمشیت الهی برای سفرکاری رفته بودن شهرستان.
الهی شکرکه کارهاشون انجام شده وتوی کامنت دیشب گفتم 10 میلیون ضمانت نامه داشتن براشرکتشون امروزواریزشده الهی شکرت.
کریدیت تمام کارها روبه خدامیدم.
یک معجزه دیگه امروزرخ داد.
برای واحدپیش خریدمون چندوقت پیش150ملیون وام واریزکردن برجی 6میلیون بایدواریزکنیم .
قراره ازجایی این مبلغ به حساب عزیزدلم بیادچندروزدیرترواریزشدکه همزمان شدامروزاون پول هم براقسط واحدمون رسید دمت گرم خدااینقدقشنگ برنامه ریزی کردی.
عاشقتونم مدام روی احساسم کارمیکنم که توی پَرقو ازش نگهداری کنم.ومدام به خودم یادآوری میکنم لیلا خانم موقع سفربه بهشت کره ی خاکی خداتمام اسپانسری این سفررابه عهده گرفت الا کنترل ذهن توراکه ابزارخلق زندگی تویه که به خودت درصحت سلامتی کامل داد.
حالاجون بکن ببینم همین یک کنترل روعرضه داری نگهداری خدایاتویِ نگهداری همین یک قلمی که به من واگذارکرده ای از. ازل اجدادم تاابد. اولادخاتممان خودت نگهداری کن.
به خدابدون توازپس این کاربرنمی آییم یاریمان ده آمین.
حالاخودمونیم ولی لحظه تحویل کنترل ذهن وتعهدنامه هیچی یادم نیست اینوصادقانه میگم.
ولی باالاجباربایدقبول کنم درصحت وسلامتی کامل بودم.
اینوچه جوری باورکنم!!!؟؟؟؟
استاددوست دارم درک وفهم کنم که چرا تن به این سفردادم!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
خدایاخیلی روانتربرام بگو.!!¡!!!!!!!!!!!!!!!!
چرااینکار روکردم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یاحق جوابگوباش.راضیم به رضای خداولی دوست دارم برای انجام هرکارخیرونیک برای دل خودم کارکنم نه برای ثواب خدایاسیرم کن.
بنام خدای آرزوهای من
سلام و درود
روزشمار تحول زندگی : تعهد 144
در دنیای مادی که ذاتش دوقطبیه و خیر مطلق نیست … بلکه اگر ما خواسته ای بخوایم ولی توجهمون به ناخواسته و محدودیت و کمبود هست ما فقط به همون محدودیت ها وحتی بیشتر هدایت میشیم
در وجود ما یک قطب نما هست به نام احساسات … اگر احساسمون بد باشه یعنی داریم به چیزی توجه میکنیم که خواسته ما نیست و اگر حسمون خوبه یعنی طبق خواسته ی ماست
پس اگر به زیبایی توجه کنیم لاجرم به سمت زیباییها و سلامتی بهتر ادمهای بهتر ووو… هم میریم… فارغ از شرایط موجود
اگر منتظر باشیم جامعه درست بشه تا زندگیمون درست بشه این یعنی شرک … چون زندگی مارو خودمون با اعمال و باورهامون میسازیم پس اول روی تغییر خودمون کار کنیم
روی مکان خاص زمان خاص فردخاص تمرکز نکنیم بلکه فقط کافیه روی خودمون کار کنیم جهان مارو به سمت مکان و شخص مناسب هدایت میکنه…
به زیباییها توجه کنیم تا احساس خوب داشته باشیم و بعداز اون اتفافات خوب هم سراغمون بیاد آسان بگیریم تا آسانیها مارو پیدا کنند … اصلا بهتره علی بی غم باشیم
خدایاشکرت دوستت دارم