live | قانون هدایت به سمت خواسته ها - صفحه 9
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-01 03:59:212024-11-08 04:53:05live | قانون هدایت به سمت خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام پروردگار یگانه
سلام استاد عباسمنش و خانم شایسته
اول خدا رو سپاسگزارم بابت هدایت من برای گوش دادن به این فایل،دوم چقدر لذتبخش بود برای من ،دو دوست و دو استادی که در یک رشته در حال فعالیت و پرورش افکار و بهتر کردن زندگی انسانها در تلاش و تکاپو هستند و بااینکه در یک مسیر همسو و شاید مشترکند ولی فراوانی نعمت و دیدگاه روشن بینشون باعث ایجاد چنین ارتباط عالی و پر از انرژی میشه…بخدا زمانیکه استاد عباسمنش و استاد عرشیانفر در حال خندیدن بودند انگار یکباره باطری وجودم فول شارژ شد…
از این بابت خدا رو سپاسگزارم بابت دیدگاه امروزم و ممنونم از استاد بابت روشن گری عالی و هدایتگرشون…
من این فایل رو فقط یکبار گوش دادم ولی امیدوارم بتونم چندین بار دیگه این فایل رو گوش بدم و همونطور که استاد فرمودن هر دفعه یک پیام و یا یک نکته جدید میتونه باعث تحول زندگیم بشه.
در پایان حرف برای گفتن زیاد داشتم ولی دوست دارم علاوه بر این حال و احساسات خوبم که چند وقتی هست دارم تجربه میکنم، دوست دارم نتایج عملی ام رو که در زندگی بهش میرسم با خونواده صمیمی عباسمنش به اشتراک بذارم…
ممنون و سپاسگزار شما هستم بابت امید دادن به همه اعضای این خانواده صمیمی
به نام خدای بزرگ
استاد کاملا با حرف های شما موافقم
من یه دوست و هم خونه ای دارم که همیشه از همسایه قبلیمون ناله میکرد و همیشه ازشون بد میگفت با اینکه من اصلا بدیی ازشون ندیدم و واقعا از ته دل دوستشون داشتم و همیشه با احترام با من رفتار کردن.
جالبه اینکه با جابه جایی ما به یه خونه جدید دقیقا یه سری همسایه با همون ویژگی هایی که ازشون بد میگفت دوباره همساایه ما شدند :))
و نکته جالبتر اینجاست که من اصلا از همسایه های جدیدمون بدیی نمیبینم و اتفاقا یه همسایه های خوب و مهربون داریم که همیشه به فکر ما هستند.
حتی محله و جایی که هستیم دقیقا همون چیزی هستش که من میخوام و از این بابت خدارو خیلی شاکرم.
بنام خداوند زیباییها
سلام به استاد عباس منش و استاد عرشیانفر خوش خنده و مریم بانو و همه ی دوستان هم فرکانسی من
چقدر این فایل قشنگ بود چقدر من کامنت خوندم و گریه کردم بله زینب خدا اینجوری اگه بخدا تورا هدایت میکنه خدا هدایتش اگه خودت بخوای و در مسیر خودش بری به بهترین استادها و بهترین سایت تو را هدایت میکنه فقط تو بخواه
خدایا عاشقتم
خدایا عشق فقط تو هستی توحید فقط تو هستی
من خواستم خدا و تومنو به بهترینها هدایت کردی متشکرم خدا جونم
خدا جونم اگه بعضی وقتها از مسیر خارج میشم منو ببخش سعی میکنم اینقدر رو خودم کار کنم و قوی شوم که زود به مسیر برگردم
من به کمک دستهای تو (استاد عباس منش ) به مسیر برمیگردم و قول میدم که قوانین و درک کنم و عمل کنم
و فقط به زیباییها و نکات مثبت توجه کنم
خداراشکر من دو ساله تلویزیون نگاه نمیکنم و اصلا از قبل هم اهل اخبار نبودم و قبل از اینکه قانون را بدانم میگفتم چرا اینها اخبار نگاه میکنن خوب مثلا فهمیدی الان شورش الان جنگ الان فلان جا اینکار و کردی خوب که چی
چه چیزی به تو یاد داد چه کمکی به تو کرد
واقعاً اگه بعضی ها فک کنن دیگه اصلا اخبار نگاه نمیکنن
من دیگه با کسی بحث نمیکنم
دیگه دلم به حال کسی نمیسوزه چون خودم را از مسیر دور کردم هر کس نون فکر و فرکانس خودش و میخوره هر کس که میخواد باشه حتی خانواده ام
خدایا شکرت برای این همه آگاهی
خدایا شکرت برای اینهمه هدایت
خدایا شکرت برای استاد عباس منش که
اینقدر قشنگ و واضح حرف میزنم و همه ی حرفهاشو قلبم بدون چون و چرا میپذیره
خدایا شکرت امشب شب یلدا ست
و همه مردم با چه انرژی دارند خرید میکنن
خدایا شکرت بابت احساس و حال خوبم
احساس خوب=اتفاقات خوب
خدایا شکرت بابت تمام نعمتهایی که دادی
خدایا شکرت که روز به روز دارم به تو نزدیک میشوم
بهترینها را برای همه شما خواهانم
سلام سلام سلام به خدای فراوانی و آسانی ها که قراره خیلی طبیعی و عزتمندانه منو به خواسته هام برسونه
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان خوش فرکانس توحیدی
آگاهی های این فایل خیلی ناب و فرکانسی بود و چه مرور خوبی شد از اون فایل 50 دقیقه توحیدی که البته من فایل های سفر به دور آمریکا با تراک کمپر رو هم بهش اضافه میکنم ، (فایل قانون تغییر ناخواسته + فایل های زیبای سفر به دور آمریکا )
همان 16 ثانیه ابتدایی قسمت 145 سفرمون ….
که استاد بعد ضبط فایل ، میاد اسباب سفر رو آماده میکنه ، الهی من قربون شما دو عزیز دل بشم که در این مدت متوجه شدم که چه ثروت و نعمتی کنارم بوده و من متوجهش نبودم…
ترکیب فوق العاده این دو باهم چنان انرژی در وجود الهی صحرا ایجاد کرد که سرتاسر رشد و پرورش و آگاهی به همراه داشته و خواهد داشت…
این ترکیب جادویی + تصمیم آگاهانه مون برای اعراض از ناخواسته ها ، باعث شد که خیلی راحت بتونیم افکارمون رو کنترل کنیم و از شرایط حساس کنونی همیشگی روی برگردانیم.
صحرا با شروع سفر بلافاصله رفت آگاهانه داستان هدایتش رو نوشت تا یک ردپای اساسی باشه و البته مشت محکمی به دهن نجوا
امروز 30 آذر 1401 ، 21 دسامبر 2022 و شروع سفرمون 30 سپتامبر ، 8 مهر بود ؛ نزدیک به 3 ماه پیش…
چقدر زود گذشت این جریان
کدوم جریان ؟؟
چقدر این کلمه « جریان » رو دوست دارم و اون تفاوت ما با اکثریت جامعه ، ما چه جریان زیبایی رو دنبال کردیم و چقدر چقدر چقدر زیبایی و فراوانی دیدیم و خدا داند چه اتفاقات خوبی در راه و بقیه جامعه درگیر چه جریانی بودند….
نوشتن این تاریخ ها یادآوری خوبی که برای درک بهتر اینکه کجا بودیم و الان کجا هستیم ؟؟
همین مدت برای من پر از تجربه و تجربه و تجربه بود که دوست دارم باهاتون به اشتراک بگذارم.
ابتدای فایل منو برد به سال 88 ، نه اون اتفاقات نازیبا ، بلکه تصمیم صحرا برای شرکت در دانشگاه در اون شرایط حساس کنونی
به قول یکی از دوستان خوبم که گفت تو دانشگاه نرفتی نرفتی حالا تو این شرایط؟!؟!
و من برام سوال شد که مگه چه شرایطی هست!؟!؟
اون موقع با استاد آشنا نبودم ولی به دنبال خودشناسی و تغییر و رشد فردی بودم
و جالبتر آنکه همون دوست قدیمی که الان هم فرکانس نیستیم در این شرایط تماس گرفت ، صدایش پر از نگرانی و غم و من فارغ از شرایط بیرونی ، با آرامش و خنده بر لب ، در حال قدم زدن در حیاط مدرسه طبیعت زیبا ( که جذبش کرده بودم ) پاسخش رو دارم…
این عزیز تعجب کرد از پاسخی که بهش دادم ؛ چون گفتم من تمرکزم روی تغییر آنچه که میتوانم هست نه آنچه که از توانم خارجه
این دوست من یک زن بسیار بسیار هنرمند ، توانمند و خودساخته ی مثبت اندیشی ست که برای رشد فردی خودش همیشه در تلاش بوده ، قرآن رو بارها بارها مطالعه کرده و در دهه ی 20 زندگی من ، یک انسان تاثیر گذاری برام من بوده ولی از ی جایی به بعد این تفاوت فرکانسی کار خودش رو کرد…
و مسأله بعدی همین رشد آرام آرام صحرا و لذت بردن از مسیر بود که با سوت زدن و شادی و آرامش همراه بود نه با چاله چوله های سنگلاخی
در این مدت باعث شد با بی نهایت دست خداوند آشنا بشم ، پدر و مادرهای آگاهی که برای رشد کودک شون دوست داشتند یک تسهیلگر توانمند و شاد کنار فرزندشون باشه.
« ساخت ثروت به آسانی و راحتی از آنچه که علاقه دارم و لذت میبرم »
در این مدت تمرکزم روی تقویت احساس ارزشمندی و لیاقت و توانمندی خودم و خلق ثروت از توانایی هام بود
چون اندکی بهتر باور کردم که
من بدون هیچ قید و بندی دوست داشتنی و ارزشمند هستم و به آسانی و راحتی میتونم از آنچه که علاقه دارم پول بسازم
چون باور کردم که من دختری خلاق و توانمند هستم
و نکته ی بسیار بسیار مهم درک عمیق تری از نیروی هدایت داشتم ، اینکه هر کدوم از ما قطعا در زمان مناسب ، در مکان مناسب خودمون قرار داریم و با اعتماد به الله مهربانی ، نگرانی معنایی نداره و چون رها هستی و همه چیز قطعا به نفع تو خواهد بود.
ماجرا ازین قرار بود که قبل از این داستان ها ، من به مکان فوق العاده ای هدایت شده بودم که نماد فراوانی و فراوانی و نعمت و ثروته ، فضایی است برای تعامل فعالین و علاقمندان حوزه کودک با خود کودک و خانواده ها و همچنین فضایی برای رشد و پیشرفت و یا برای دیده شدن و فالور جمع کردن و… ( انتخاب با خودته)
و بعد قرار شد هر کدوم از اعضا ، کاری در این شرایط حساس کنونی انجام دهند ، کتاب و قصه ها انتخاب میشدند ، قصه گوها انتخاب می کردند و برنامه ها چیده میشد ولی….
ولی ی آمااااا داشت…
اون موج فکری اکثریت جامعه و انقلاب کردن ها در فضا جاری بود و صحرا در مقاومت و دو راهی
دوست داشتم که این تجربه رو کسب کنم و به ترس هایم غلبه کنم و عضله تصمیم گیری ام رو تقویت کنم که لازمه اش انجام گفتگو های خوب و شنیدن ورودی های نامناسب بود ولی خبر خوب این بود که من دسترسی به دنیای مجازی نداشتم…
خیلی خوب یادمه زمانی که تصمیم گرفتم رها باشم و خودم رو بسپارم به جریان زیبای هدایت
و بعد با احساس خوب و داشتن آرامش ، آگاهانه قصه های خوب رو انتخاب میکردم و شروع میکردم به تمرین و تمرین و تمرین کردن
میدونید آخر سر چی شد ؟؟
همهی برنامه ها انجام میشد ولی برنامه های صحرا به آسانی و راحتی کنسل میشد ، شاید اگر قبلا بود به خاطر وجود ترس ها خوشحال میشدم ولی داستان این بود که صحرا اون صحرای سابق نبود ، در عرض 2 هفته چنان عضله ای در تصمیمگیری برای خودش ساخته بود که به جای مکث چند روزه و ترس از اعلام آمادگی برای پیش بردن پروژه ، در کثری از ثانیه تصمیم میگرفت و احساس آمادگی میکرد برای اجرای کارگاه حقوق کودک
داستان ، داستان زیبای فرکانس بود و متفاوت بودنت با بدنه جامعه
در این مدت ذهنم رو آگاهانه روی فراوانی نعمت و ثروت و زیبایی های اون فضای فوق العاده گذاشتم و زمانی که در جلسه میخواستیم گزارش 2 ماه مون رو اعلام کنیم ، به دور از استرس و تنش های اکثریت ، گزارشی متفاوت ارائه دادم که به قول مدیر مجموعه که چه خوب صحرا تو رسالت ت رو پیدا کردی و من در دل گفتم ( داداش شما استاد عباسمنش ندارید که…)
یک دنیا ممنونم برای این فایل زیبا ، این مسیر الهی و این سایت توحیدی
دوستون دارم ی عالمه
هر چی بگم باز کمه
صحرا دختر طبیعت ️
بماند یک ردپا در 30 آذر 1401 ، 21 دسامبر 2022
صحرای جانم
لذت بردم از خوندن کامنت قشنگت دوست خوبم
اخ که چقدر قشنگ اتفاقات برای کسی که ذهنش رو کنترل می کنه ، رقم می خوره و جهان چقدر قشنگ پاداش میده
کلا عاشق این خدا و قوانینش هستم، اونجا که تو نگران نمیشی از آماده نکردن و از قبل نچیدن برنامه ها و فرمونو میدی دست خود خدا که ببرتت، به جایی میرسونتت که مدیر مجموعه هم زبون خدا میشه و میگه: تو رسالتت رو پیدا کردی!
خدارو شکر عزیزم، خیلی بهت تبریک می گم و مطمئنم در همین سایت شاهد پله های بلند ترقی و پیشرفتت خواهیم بود
سلام ریحانه عزیزم
امیدوارم حال دلت خوب خوب خوب باشه.
ممنونم برای زمانی که گذاشتی و کامنت منو خوندی ، دوست قشنگم….
ممنون برای دعای زیبا و پر برکت ت
آره واقعا شنیدن کلام خداوند از مدیر مجموعه « چقدر خوب که تو رسالت ت رو پیدا کردی» خیلی بهم چسبید.
چند روز پیش در یکی از جلسات مون یکی از بچه های اون کنفرانس بین المللی ، اون مجمع زیبا و الهی world forum رو بعد 2 سال دیدم…
بعدش بهم میگه تو چه انرژی خاصی داری ، مثل عروسک های توی قصه ها میمونی…
همیشه برات اتفاقات خاصی می افته!!!!!
و من در دل میگم ( ستاره قطبی نمیدونه چه ها میکنه…)
اگر قبل من بود چرایی ماجرا رو غیر مستقیم هم که شده توضیح میدادم ولی مدتی هست روزه سکوت اختیار کردم و….
میدونی هر وقت این انسان شریف و بچه های فوق العاده موسسه احوالپرسی میکنن من ناخود آگاه و با احساس خوب درونی پاسخ میدم و خیلی خوب متوجه تعحبش میشم!!!!!!!!
چون واقعا نمیتونم مثل بقیه صحبت کنم…
چون اخباری رو دنبال نمیکنم که بخوام دل بدم بهشون و…
چون تمرکزم روی بالابردن سرمایهای تخصصی م هست…
این موسسه و کارگروه و فعالیت های فوق العاده شون ، همه و همه جریان هدایتی است برای رشد و رشد و رشد بی نهایت صحرا……
من در دل اون پندمیک و بیماری به جریان شگفت انگیز world forumدعوت شدم….
خدا داند که چه اتفاقات بی نظیر و فوق العاده ای برای دختر طبیعت در راهه….
آخ که چه کیفی میده در دل همه ی این ماجراها ، تو داری اعراض کردن ها ، توجه به زیبایی ها و فراوانی ها ، تمرکز بر نکات مثبت آدما و محیط و از همه مهم تر برانگیخته کردن وجود الهی آدما ، رو داری بهتر یاد میگیری…
خدایا شکرت شکرت شکرت برای داشتن این سایت توحیدی الهی ، داشتن استاد و مریم عزیزم و دوستان خوش ذوق و ارزشمندی مثل ریحانه عزیزم
( البته بگم تعداد دوستان توحیدی و هم فرکانسم خیلی خیلی زیادتر شده مثل حمید و کوروش و هدیه و الهه و بهاره و سیما عزیز و ی عالمه آدم فوق العاده دیگه که البته محمد فتحی رو هم که میشناسی ، پسر خوش ذوق ماجراجو خوبمون رو…
به امید الله مهربانی ها شاهد خواندن موفقیت های تو و حنای عزیز باشم…
البته شنیدن شان ، در پاتوق همیشگی من در اون پارک دنج به هنگام دیدن غروب زیبای خورشید و قدم زدن در پارک فوق العاده ی قائم باشه خیلی خیلی خیلی میچسبه.
سلام استاد جانم
یک ماه و نیم پیش شما این لایو رو گذاشتید یادمه که چقدر داشتم تلاش میکردم ذهنم رو کنترل کنم و توجه نکنم به موضوعاتی که پیش اومده همون موقع بهترین کار رو در حق خودم کردم و دیگه اصلا اینستا رو چک نکردم همین که استوری ها و پست ها و ندیدم و تمام توجهم رو گذاشتم روی فایل ها و سفر دور آمریکا به جهان این پیام رو فرستادم که من از چه جنس اتفاقات دوست دارم اتفاق بیوفته
از اون موقع من تصمیم گرفتم کلا توجهم روی خواسته هام و هدفم باشه
الان که شما این لایو رو روی سایت گذاشتید و دوباره همه این مدت و کار هایی که کردم برام مرور شد با خودم گفتم ببین نتیجه توجهت رو ، ببین وقتی خواستی گروهی از مردم باشی که فقط نعمت و آرامش بیشتر دارن ، هدایت شدی به همون سمت.
استاد جان الان که دوباره دارم این فایل رو نگاه میکنم و این کامنت رو مینویسم دقیقاً هدایت شدم به جایی که فقط فقط زیبایی هست و جایی که حتی کوچیک ترین حرفی هم راجبه موضوعات که هست نمیزنند
تو این مدت با حذف کردن آدم هایی که منفی بودن با اینکه خیلی هاشون از بهترین دوستای من بودن هدایت شدم به سمت دوستانی که توجهشون فقط روی پیشرفت و ترقی هستش
و زمانی که نتیجه هارو میبینم تو زندگیم که وقتی درست عمل میکنم چقدر راحت بدست میارم خیلی با ایمان بیشتری قدم بر میدارم برای هدف بعدیم .
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شکر ستاند
من الان دیگه کاملاً متوجه شدم که هرچی بیشتر شکرگزار نعمت ها و داشته هامون باشیم و هرچی بیشتر توجه کنیم به فراوانی ها نعمت ها و زیبایی ها ،جهان از جنس همون ها بیشتر میاره تو زندگیمون چون قانون ثابت هست.
عاشقتم استاد جان که منو آشنا کردید با این قانون بدون تغییر خدا ️
به نام خدایی که عاشقانه حمایت و هدایتم می کنه
سلام به استاد عزیزدلم و مریم جانم
وای استاد از این فایل..من اون شب بودم توی لایو و خدا رو شکر می کنم که بودم. چون دو فایل قبلی که درباره این اتفاقات گذاشته بودین، راستش رو بگم من خیلی باهاشون جبهه گرفتم و بهم ریختم. شاکی شده بودم خیلی ازتون…با اینکه قانون رو می دونستم و چند ساله دارم باهاتون و تو این مسیر کار می کنم، تو این اتفاقات نتونسته بودم بی توجه باشم و فکر می کردم این توجه من، به خواسته م که آزادی و تجربه اون تو کشور خودمه هست نه ناخواسته
اما غافل از اینکه گرچه به ظاهر این بود، اما در واقعا افتادم تو تلاطم اخباری که روحم رو آزار می داد و من با گوشت و پوست و استخونم می فهمیدم که این حالی که الان دارم، هزار بار دورتره از حال خوبی که قبلا داشتم
اول بگم که بودنم تو لایو کاملا هدایتی بود استاد…کااااملا هدایتی…چون من اصلا پیج آقای عرشیان فر رو ندارم، تو بحبوحه این اعتراضات که دیدم حالم واقعا داره بد میشه، یه دوره ای اینستاگرام رو از گوشیم پاک کردم که بتونم روی خودم کنترل داشته باشم و نرم سراغ اخباری که دیگه همه پیج ها داشتن به اشتراک می ذاشتن. این راهکاری بود که وقتی دیدم نمی تونم روی خودم مسلط باشم به قلبم اومد و میدونم پاک کردن صورت مساله بود اما تو اون مقطع کمکم کرد
و جالب اینجاست که تازه چند روز بود که دوباره نصب کردم اینستا رو و پیج هایی که رگباری اخبار رو میذاشتن آنفالو کردم و به خودم قول دادم که کنترل ذهنم رو قوی تر کنم و از خدا کمک خواستم که یاریم کنه تو این راه …البته هنوزم بدم نمیومد در جریان قرار بگیرم و می گفتم باید بدونم تو جامعه م چه خبره و سواد اجتماعی باید داشته باشم
اون شب هم که لایو گذاشتین، من چند لحظه قبلش اومده بودم اینستاگرام و تازه بازش کرده بودم و داشتم می چرخیدم که توی استوری ها پیام لایو شما با آقای عرشیان فر اومد و اومدم تو لایو ..اصلا با دیدن عکس و اسمتون اون بالا هم خوشحال شدم هم متعجب.. اصلا اطلاع نداشتم لایو برنامه ریزی شده بود یا نه و هیچ ذهنیتی هم نداشتم موضوع لایو چی هست. اما باید بگم بی نظیر بود و من بعد لایو یه آدم دیگه شده بودم.
اصلا نمی تونم بگم چه حالی داشتم استاد. هم ترسیده بودم از بلایی که سر خودم آورده بودم، هم شرمنده بودم از اینکه بازم ناآگاهانه سنگ چیزهایی رو به سینه می زدم که اصلا وجود نداشت و همش با خودم می گفتم چرا نرفتی تحقیق کنی؟ چرا باور کردی حرفهایی که مثل قبل بهت از خدا و قرآن خورونده بودن تو این سالها و تو باوجود شاگردی استاد رو کردن، نرفتی خودت هم تحقیق کنی که بفهمی زمان پیامبر و امام حسین و … جنگی رو شروع نکردن و جهاد و … داستانش چیز دیگه بود و کلام خدا در این باره چیه؟
استاد این لایو من رو از قعر چاه کشید بیرون. مثل یه سیلی خورد تو صورتم. مثل یه آغوش من رو تو خودش جا داد. نمی دونم چه توصیفی کنم، چون واقعا تلفیقی از همه این ها رو داشت برام. چون من بعد لایو تلفیقی از همه حس ها رو با هم داشتم و نمی دونین چقدر چقدر چقدر سپاسگزار خدام که اون لحظه و در بهترین زمان در بهترین مکان بودم و اون لایو رو دیدم. اون جبهه ای که نسبت به شما گرفته بودم رفع شد و مهم تر از همه، با خودم و دنیام به صلح رسیدم و فهمیدم چند چندم با خودم و چی می خوام و به قول معروف قبری که بالا سرش گریه می کردم خالی بوده
و بازم برای هزارمین بار سر تعظیم فرو آوردم به هدایت الله…. و اینکه وقتی با همه وجود یه چیزی رو بخوای، راه رو نشونت میده و بهتره اینو بگم که راه رو می بینی…چون اون که همیشه هست و همیشه هدایت می کنه..منم که گاهی نابینا و ناشنوا میشم به هدایت ها و نشونه هاش
بودنم تو لایو هدایت واضح خدا بود …من رو که از اینستا فاصله گرفته بودم و حذفش کرده بودم، هدایت می کنه به اینکه دو روز قبل دوباره نصب کنم. منی که بودنم توی اپلیکیشن رو طبق قرارم با خودم کمی محدود کرده بودم، اون ساعت میاره تو اینستاگرام تا لایوتون رو ببینم ….
اینه که از من یک قدم و از خدا هزار قدم…من پر از سوال و ابهام بودم که مگه خدا نگفته جهاد؟ مگه حسین برای مقابله با ظلم پا نشد ؟ من آزادی می خواستم و خوشحال نبودم وقتی فیلم های برخورد هر دو طرف رو می دیدم. حتی خشونت مردم به حکومت هم برام خوشایند نبود.
می فهمیدم من آزادی رو می خواستم که شما توی سریال سفر به دور امریکا بهمون نشون داده بودین…یه شهری بود که یه خیابونی داشت که ماشین های عجیب غریب و آدمها کلا برای تفریح و خوشگذرونی اونجا میومدن و همزمان یه آقایی داشت تبلیغ دین می کرد…
آزادی که من می خواستم (و میخوام) بهش برسم اینه که هرکسی فارغ از هر دین و عقیده و قومیت و … بتونه بی دردسر زندگی کنه، ابراز عقیده کنه و اجبار و توهینی در کار نباشه..همون هایی که ما اینجا تو سریال های شما زیاد دیدیم
اما می دیدم اونچه داره اتفاق میفته تو سطح اعتراضات، این نیست و برخلاف خیلی ها دیدن این تصاویر برای من اصلا خوشایند نبود و نیست….اما با خودم می گفتم خب راه دیگه ای هم نیست. جهاد که از قبل هم بوده و اینهمه جنگ هم در طول تاریخ اسلام وجود داشته و جنگ هم که بدون خون و خونریزی و کشتار نمیشه…پس راه همینه و باید فقط حالم رو کنترل کنم
استاد اونجا که گفتین اگر حالت بده، احساست بده داره اینو بهت می گه که داری در ذهنت به چیزی توجه می کنی که نمی خوای تو زندگیت اتفاق بیفته انگار درها باز شد به روم…استاد واقعا متعجبم این پایه ای ترین قانونی بود که همه این سالها یاد گرفته بودم که احساس خوب = اتفاق خوب و به هرچی فکر کنی اون رو دعوت می کنی به زندگیت و … این حرفتون هم چیزی جز اینها نبود، اما این جمله انگار برام یه جور دیگه تازگی داشت … متعجبم چرا نمی فهمیدم وقتی حالم با دیدن این فیلم ها خوب نیست، یعنی اونا چیزی نیستن که من می خوام
کلا فرکانس کلامتون تو این لایو بی نظیر بود استاد…خیلی با صلابت تر و محکم تر از دو فایل قبل صحبت کردین و شاید هم من دریافتم بهتر بود و قلبم بازتر بود…نمی دونم ولی این لایو نقطه عطف اون روزهام شد استاد..من رو از قعر چاهی که خودم رو توش انداخته بودم بیرون آورد و باز هم بهم ثابت کرد که من با دانسته ها و باورهای یکی دیگه داشتم تاریخ رو قضاوت می کردم و خودم هیچ حرکتی نکردم..
بازم بهم ثابت شد که قانون خدا بدون تغییر و ثابته و هزاران بار شکر برای همین ثابت بودنش. بهم ثابت کرد هدایت همیشه هست و خدا تو رو در این جهان دو قطبی به هرآنچه توجه کنی، عالی هدایت می کنه، فقط کافیه درهای قلبت باز باشه
استاد من بعد از اون دو تا فایل قبلی همش همین رو تکرار می کردم که مگه پیامبر هم جنگ نکرد؟ مگه جهاد نکرد؟ مگه همه جا توصیه نشده به جهاد در برابر ظلم؟ مگه امام حسین برای مقابله با ظلم بلند نشد و …. و هزاران سوال دیگه که حالم رو روزها و روزها بد می کرد.
سعیم رو می کردم تمرکز روی نکات مثبت و زیبایی ها بذارم اما وقتی پر از سوال بودم، پر از ابهام بودم خیلی موفق نبودم تو این کار، باور کنین حتی تو اون تایم، ورودی مالی من که یه شیب ملایم صعودی رو از خرداد داشت، کمتر از قبل شده بود (که البته من این رو آخر ماه که داشتم آبان رو آنالیز می کردم متوجه شدم) همه زندگیم تحت تاثیر قرار گرفته بود و من روز به روز تو حال بد فرو می رفتم…حتی به واسطه اخبار و احساس بد، تعهدم نسبت به دوره قانون سلامتی کم شده بود و افتاده بودم تو چرخه خودسرزنشی که همه زحمت های این چند ماه رو داری به باد می دی
و بعد انگار خدا دستم رو گرفت و من رو انداخت وسط این لایو…واااااااااااای که این لایو جواب واضح خدا بود به سردرگمی هام…کلام خدا که از زبان شما جاری میشد من مبهوت می موندم…وقتی از قرآن و پیامبر و جنگ ها و … حرف زدین یخ شدم ….خدا دیگه چطور قرار بود بهم بگه بیا هانیه این جوابت … اینهمه سال بد فهمیدی…اشتباه فهمیدی …برگرد تو مسیری که اونهمه براش زحمت کشیدی و زندگیت رو دوباره نجات بده.
اشک ها ریختم استاد اون شب و هزار بار خدا رو شکر کردم که تونستم بفهمم..که اینقدر واضح خدا جوابم رو داد….الان دیگه می دونم وقتی ذهنم پر از این سوال ها بود و همش می گفتم پیامبر و امام حسین هم جهاد کردن، (که البته همه اینها نتیجه سالها چرت و پرت تو کتاب و درس تعلیمات دینی تو مغزمون بو)، حتی اگه خودم هم می رفتم دنبالش که بفهمم چیه و قرآن رو هم باز می کردم و زیر و رو می کردم با اون مقاومت هایی که داشتم، نمی فهمیدم استاد
من هنوز انگار تو مدار درک اینها نبودم و باید همون زمان اینها رو از شما می شنیدم و خدا چقدر دوستم داشته که دقیقا دقیقا دقیقا همون سوال هام رو از زبون شما اینجور واضح و روشن توضیح داد. استاد وقتی گفتین هیچ جا تو قرآن نیومده که به پیامبر گفته باشه جنگ کن، بزن ، بکش و … انگار زیرپام خالی شد. یخ شدم و حسابی خجالت کشیدم
نمیدونم با چه زبونی ازتون تشکر کنم .. نمی دونم چطور سپاسگزار خداوندم باشم که اینجور زیبا هدایتم کرد و من رو مورد نوازشش قرار داد ومن تونستم دوباره برگردم به ریل و مسیرم رو با ایمان بیشتری ادامه بدم
هدایت شدم به اینکه هر روز فایلهای سفر به دور امریکا رو ببینم و براشون حتما کامنت بنویسم و این روال به قدری واضح به من گفته شد که روتینم شد و دوباره معجزه ها شروع شد
استاد هزاران بار شکر می کنم خدا رو که پاسخ فرکانس های منفی مون رو بلافاصله نمیده ، اما پاسخ فرکانس های خوب و مثبت رو بلافاصله میده و من این رو تو همین شرایط کاملا درک کردم که اگه قرار بود من جواب اون فرکانس های خشم، ناامیدی و ترس و غم رو که یک ماه، شایدم نزدیک دو ماه توش بودم و ارسال می کردم رو می گرفتم، به معنای واقعی کلمه نابود بودم استاد
اما درست از زمانی که سعی کردم ، فقط سعی کردم حالم رو خوب کنم و درخواست کردم از خدا و جهان هستی، پاسخ ها اومد، معجزه ها اومد، و به لطف الله حتی ورودی های مالیم هم دوباره بهتر شد
از خدا می خوام اونقدر رشد کنم که تک تک صحبت های شما تو این فایل رو بازم بهتر بفهمم…مخصوصا درباره وطن …می دونم هنوز در اون حد تکاملم رو طی نکردم..اما می دونم فرق کردم نسبت به همون 20 آبان حتی … این رو کاملا متوجه میشم و حس می کنم
از خدا میخوام لحظه ای من رو به خودم رها نکنه تا با عقل و منطق زمینی خودم هیچ کاری رو پیش نبرم
از خدا می خوام همیشه من رو تو این مسیر ثابت قدم و متعهد نگه داره تا روز به روز درحال رشد و بهبود باشم
از خدا می خوام همیشه با کوچکترین نشونه و تضاد من رو متوجه خارج شدنم از مسیر کنه نه با سیلی
از آقای عرشیانفر هم ممنونم که این لایو رو برگزار کردن و بی نهایت از شما ممنونم استاد که توی سفر به این درخواست پاسخ دادین و باعث شدین این آگاهی ها و کلام خدا جاری بشه و راهگشای من و قطعا خیلی های دیگه بود
خیلی زیاد دوستتون دارم و قدردان وجود ارزشمندتونم
سلام استاد جان
سلام خانوم شایسته عزیز
سلام دوستای هم فرکانسیم
شما بهترین دوستای منید.
من که اصلا ناراحت نمیشم از اینکه دوستانی که باهام هم فرکانس نیستن و حتی فامیل و راستش حتی عشقم ( که میدونم برام سخت هستا ولی راستش به حرفای استاد ایمان اوردم) از زندگیم خارج بشن.
من میدونم این به نفعمه و من تسلیمم
چون من میخوام خوشبخت باشم
چقدروابستگی تلخ و عذاب آورِو چقدر رهایی شیرین و دلنشینه
به من حس آزادی میده
واقعا رابطه ی بدون وابستگی شیرینترِ
من هردوش رو تجربه کردم
مهمترین رابطه ی ما رابطه ی ما با خودمون و خدای درونمونه
و چقدر از وقتی که خدا رو در درونم حس کردم وابستگیم کمتر شده.
راستی یه چیز دیگه وقتی ما نمیخوایم یه آدمی رو تغییر بدیم و اون آدم رو همونجوری که هست دوسش داریم اون آدم خودش مشتاق به تغییر میشه.
من عشق بدون قید و شرط رو یاد گرفتم و اول این رو سعی کردم رو خودم اجرا کنم و
وقتی با طرف مقابلم اشنا شدم ناخوادگاه با اونم اینطوری رفتار کردم واقعا خود به خود بودو اون آدم کلللی تغییر کرد
البته من در حال تکاملم هستم و روز به روز بهتر میشم نسبت به روزهای قبلم.
مامانایی که همش میخوان بچشون تغییر بدن ,مامانا یی که بچه معتاد دارن
به جای اینکه بخواین بچه تون رو تغییر بدین حتی اگه معتاده ،اون بچه رو همون طوری که هست دوسش داشته باشین
من فهمیدم خدا مارو همینجوری که هستیم با تمام بد بودنا و اشتباهاتمون دوسمون داره و عاشقمونه و این منو شفا داد و به من یاد داد عشق رو
و من عاشق خودم شدم ویاد گرفتم عشق یعنی چی و بعد تونستم این عشق رو به کسه دیگه ای هدیه بدم،چون تو وجودم عشقی وجود داشت که بتونم انتقالش بدم و هدیه کنم اگه وجود نداشت نمیتونستم.
و عشق باعث شفا میشه
عشق میتونه یه ادم معتاد رو کاری کنه که سالم بشه.
میدونید چون نبود عشق باعث ایجادِهمون اعتیادِشده بوده.
آنجا که عشق فرمان میدهد محال سر تسلیم فرود می آورد.
چقدر این خدای عادل رو دوست دارم
میدونین من هر چی به حرفهای شما بیشتر گوش میدم بیشتر متوجه میشم که خدا چقدر عادله.
به نظرم خیلی عادله و مهربونه که زندگی من رو وابسته به هیچ دولت و حکومتی نکرده.
یعنی من با دولته الان هم میتونم خوشبخت و ثروتمند و حتی ازاد باشم.
طبق قانون،من اگه افکارم رو راجب دولت الان تغییر بدم و مثبت کنم،جنبه ی مثبت این اشخاص( دولت) رو برای خودم فعال کردم.
پس من باید بشینم و جنبه های مثبتشون رو بنویسم.
مثلا همون احمدی نژادی که گرونی رو استارت زد ،خیلیهاروخونه دار کرد.
یادمه اون خونه هارو یکی از نزدیکانم با هفت میلیون خرید و همون موقع ارزشش 70 میلیون بود.
و اون شخص ذهنیت مثبتی راحب احمدی نژاد داشت.
جالب نیست؟!
یادمون باشه که اگه ما در مدار درستی باشیم همه چی به نفعمون میشه حتی دولت.
خداوند 8میلیارد دست داره رو زمین و دولت هم یکی از دستان خداست.
من با تغییر افکارم که باعث تغییر در عملکردم و فرکانسهای ارسالی و سیگنالی که به جهان ساطع میکنم میتتونم رندگیم رو کن فیکون کنم.
به نظرتون زیبا نیست؟
من این خداروخیلی دوست دارم
خدا جونم ازت ممنونم که انقدر دستم بازه برای ایجاد رویاهام.
خدای من ، من عدالتت رو باور دارم
تو به ما اجازه دادی که با فرکانسهامون زندگیمون دلخواهمون رو خلق کنیم
وقتی حرف از عدالت تو میشه خیلها میگن نه خدا عادل نیست چون اگه عادل بود که مثلا اون بچه تی که تو شکم مامانشه فلج به دنیا نمیومد اون که فرکانس نداشته
من هنوز نمیدونم که عدالت این موضوع در کجاست
فقط میدونم که جهان دوقطبیِ
میدونم که ما با فرکانسهامون رندگیمون رو رقم میزنیم
شاید اون بچه هم تو شکم مامانش فرکانسی فرستاده
میدونی خدا ،من میدونم که من نمیفهمم ،نمیدونم
خیلی چیزها هست که من ازش اطلاع و اگاهی ندارم
اما من میدونم و مطمئنم که تو عادلی
ما خالقیم
یه زمانی به این کلمه مقاومت داشتم
بعد انقدر تحقیق کردم و فهمیدم
توی مغز ما سیستمی وجود داره به اسم RSI
و این سیستم کارش اینه که به هر چیزی که بیشتر توجه کنی اون رو از سریع ترین راه ممکن جذب میکنه.
یعنی مثل وِیز عمل میکنه.
وقتی به پولتوجه کنی ،انگار که بهش آدرس دادی و تو رو از سریعترین راه ممکن به پول میرسونه.
پس من با توجه ام دارم خلق میکنم
استاد من فهمیدم تمام چیزهایی میگی علمیه و یه منطقی پشتش هست و خودتون تحقیق کردید و همه اینارو میدونید اما چون هدفتون اینه که ما رو از سریعترین و راحت ترین راه ممکن به هدفامون(،،و…)برسونید ،توضیحش نمیدید،چون خیلی طولانی و سخت میشه
ومهم رسیدنه ماست نه اینکه جمع کردن اطلاعات
دلم میخواد امروز تمرینم اینجا بنویسم
چون حس میکنم معجزه میشه
تمرین ستاره قطبی:
1_عشقم بهم گل بده
2_ی اتفاق خوبی امروز برام بیفته،مثلا از هزینه هام کم بشه( تخفیف با پول بیاد تو کارتم برای خودم باشه هاا .)
3_عشقم زنگ بزنه و یه خبر خوب بهم بده
ذهنم میگه این سه تا خواسته ای که نوشتی مخصوصا اولیش غیر ممکنه و طبق منطقش امروز اتفاق نمیفته،چون عشقم سر کاره و نمیتونه بیاد و…
بیخیال بابا بزار واسه یه بارم شده به حرفش گوش نکنم.
مگه چی میشه؟!
قلبم میگه اتفاق میفته اگه باور کنی شدنی بونش رو و منطقیش کنی.
با چطوریش کار نداشته باش.
بابا خداستاااا قدرتش زیاده.
خدایا شکرت که حست میکنم
من فهمیدم توی تمرین ستاره قطبی هم باید توجه ام رو بزارم روی اونایی که تیک خورده .
چقدر به دلم نشست این جملتون انگار که از قبل میدونستمش.
جهان اگه دو قطبی نبود و اگه همه چی پرفکت بود فاسد میشد.
من وقتی که مینویسم تازه متوجه میشم چقدر تغییر کردم و چه اتفاقات حالبی برام افتاده که شبیه معجزه ست.
من فهمیدم که فقط با تغییر خودم میتونم باعث بهتر شدن و گسترش جهان بشم.
و من هیچ کس رو نمیتونم تغییر بدم مگر اینکه خودش بخواد.
وقتی کامنتای بچه ها رو میخونم بهتر میفهمم که چطور باید گفته های شمارو تو زندگیم پیاده کنم.
وقتی که میخونم که دوستام چطور در شرایط به ظاهر بد به خدا توکل کردن و براشون معجزه رخ داده ،منم یاد میگیرم که چطور ایمان رودر عمل احرا کنم و از طرفی با خوندن اتفاقاتی که برای دوستان رخ داده اعتماد من هم به خداوند بیشتر میشه.
استاد عزیزم تمام لایکهای شما برای من نشونه ست و من میفهمم که دارم مسیرو درست میرم و دلم میخواد یه روزی انقدر رشد کرده باشم ،انقدر تغییر کرده باشم که نوشته هام به عنوان متن انتخابی اون قسمت از سایت انتخاب بشن.
من میدونم که شما وقتی کامنتهای مارو میخونین کاملا متوجه میشین که هر کدوم از ما تو کدوم مرحله از تکاملمون هستیم .
سپاس️️️️
سلام استاد عزیزم عاشقتم
این فایل واقعا معرکه بود
چقدر درس در خودش داشت ممنونم استاد عزیزم بارها گوش دادم و گوش میکنم امیدوارم که تمام آگاهی هایش را هر روز و هر روز انجام دهم عمل کنم
به قول خودت استاد ( فقط به به و چه چه نباشه )
امروز روز آخر پاییز هست و امشب شب یلدا
استاد سالهاست که به سیاست و شبکه های مجازی کاری ندارم تلوزیون را حذف کرده ام دنبال درست کردن خودم هستم
اگر تک تک ما مردم ایران روی خودمون کار کنیم و عوص بشیم دنیای ما صد در صد عوض خواهد شد دیگه نیازی به جنگیدن و مرگ بر گفتمن و تظاهرات نیست
استاد خیلی با ذهنم دارم تلاش میکنم به نکات مثبت توجه کنم دائما در طول روز تا یه لحظه میبینم حواسم پرت میشه از خودم میپرسم فرزانه داری به چه چیزی فکر میکنی دائم قوانین را به خودم یاد آوری میکنم
من از استاد عرشیانفر ممنونم بابت اینکه باعث شدند چنین فایل ارزشمندی آماده شود و با استاد صحبت های خوبی داشتند
من از استاد عباس منش سپاسگزارم بابت زحماتی، که برای ما میکشند و مدام قوانین جهان را یاد آوری میکنند
استاد عزیزم چقدر قوانین جهان را خوب درک کرده اید و چقدر عالی عمل میکنید
چقدر قوانین را خوب توضیح میدین
استاد عزیزم اونجا که در مورد دو قطبی بودن جهان توصیح دادین عالی بود چقدر به جانم نشست چقدر حالم خوب شد
اشک میریختم استاد وقتی قوانین جهان را توضیح میدین بی اختیار گریه ام میگیره
عاشقتونم استاد
به امید روزی هستم که از نزدیک ببینمتون و شما را در آغوش بگیرم
در پناه الله یکتا باشید
شاد و موفق و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
️️
سلام استاد جان
سلام خانوم شایسته عزیز
سلام دوستای هم فرکانسیم
شما بهترین دوستای منید.
من که اصلا ناراحت نمیشم از اینکه دوستانی که باهام هم فرکانس نیستن و حتی فامیل و راستش حتی عشقم ( که میدونم برام سخت هستا ولی راستش به حرفای استاد ایمان اوردم) از زندگیم خارج بشن.
من میدونم این به نفعمه و من تسلیمم
چون من میخوام خوشبخت باشم
چقدروابستگی تلخ و عذاب آورِو چقدر رهایی شیرین و دلنشینه
به من حس آزادی میده
واقعا رابطه ی بدون وابستگی شیرینترِ
من هردوش رو تجربه کردم
مهمترین رابطه ی ما رابطه ی ما با خودمون و خدای درونمونه
و چقدر از وقتی که خدا ذو در درونم حس کردم وابستگیم کمتر شده.
راستی یه چیز دیگه وقتی ما نمیخوایم یه آدمی رو تغییر بدیم و اون آدم رو همونجوری که هست دوسش داریم اون آدم خودش مشتاق به تغییر میشه.
من عشق بدون قید و شرط رو یاد گرفتم و اول این رو سعی کردم رو خودم اجرا کنم و خود به خود
وقتی با طرف مقابلم اشنا شدم اجراش کردم واقعا خود به خود بود
البته من در حال تکاملم هستم و روز به روز بهتر میشم نسبت به روزهای قبلم.
چقدر این خدای عادل رو دوست دارم
میدونین من هر چی به حرفهای شما بیشتر گوش میدم بیشتر متوجه میشم که خدا چقدر عادله.
به نظرم خیلی عادله و مهربونه که زندگی من رو وابسته به هیچ دولت و حکومتی نکرده.
یعنی من با دولته الان هم میتونم خوشبخت و ثروتمند و حتی ازاد باشم.
من با تغییر افکارم که باعث تغییر در عملکردم و فرکانسهای ارسالی و سیگنالی که به جهان ساطع میکنم میتتونم رندگیم رو کن فیکون کنم.
به نظرتون زیبا نیست؟
من این خداروخیلی دوست دارم
خدا جونم ازت ممنونم که انقدر دستم بازه برای ایجاد رویاهام.
خدای من ، من عدالتت رو باور دارم
تو به ما اجازه دادی که با فرکانسهامون زندگیمون دلخواهمون رو خلق کنیم
وقتی حرف از عدالت تو میشه خیلها میگن نه خدا عادل نیست چون اگه عادل بود که مثلا اون بچه تی که تو شکم مامانشه فلج به دنیا نمیومد اون که فرکانس نداشته
من هنوز نمیدونم که عدالت این موضوع در کجاست
فقط میدونم که جهان دوقطبیِ
میدونم که ما با فرکانسهامون رندگیمون رو رقم میزنیم
شاید اون بچه هم تو شکم مامانش فرکانسی فرستاده
میدونی خدا ،من میدونم که من نمیفهمم ،نمیدونم
خیلی چیزها هست که من ازش اطلاع و اگاهی ندارم
اما من میدونم و مطمئنم که تو عادلی
ما خالقیم
یه زمانی به این کلمه مقاومت داشتم
بعد انقدر تحقیق کردم و فهمیدم
توی مغز ما سیستمی وجود داره به اسم RSI
و این سیستم کارش اینه که به هر چیزی که بیشتر توجه کنی اون رو از سریع ترین راه ممکن جذب میکنه.
یعنی مثل ویز عمل میکنه.
وقتی به توجه کنی ،انگار که بهش آدرس دادی و تو رو از سریعترین راه ممکن به میرسونه.
استاد من فهمیدم تمام چیزهایی میگی علمیه و یه منطقی پشتش هست و خودتون تحقیق کردید و همه اینارو میدونید اما چون هدفتون اینه که ما رو از سریعترین و راحت ترین راه ممکن به هدفامون(،،و…)برسونید ،توضیحش نمیدید،چون خیلی طولانی و سخت میشه
ومهم رسیدنه ماست نه اینکه جمع کردن اطلاعات
دلم میخواد امروز تمرینم اینجا بنویسم
چون حس میکنم معجزه میشه
تمرین ستاره قطبی:
1_عشقم بهم گل بده
2_ی اتفاق خوبی امروز برام بیفته،مثلا از هزینه هام کم بشه( تخفیف با پول بیاد تو کارتم برای خودم باشه هاا .)
3_عشقم زنگ بزنه و یه خبر خوب بهم بده
ذهنم میگه این سه تا خواسته ای که نوشتی مخصوصا اولیش غیر ممکنه و طبق منطقش امروز اتفاق نمیفته،چون عشقم سر کاره و نمیتونه بیاد و…
بیخیال بابا بزار واسه یه بارم شده به حرفش گوش نکنم.
مگه چی میشه؟!
قلبم میگه اتفاق میفته اگه باور کنی شدنی بونش رو و منطقیش کنی.
با چطوریش کار نداشته باش.
بابا خداستاااا قدرتش زیاده.
خدایا شکرت که حست میکنم
سلام به استاد من به یک درکی رسیدم از اون ایه قران که میگ وقتی مامیمیریم فرشتها از ما میپرسن جوری زندگی کردی.
وقتی که من با فرکانس بد میخوابم یعنی حالم بده و با فکر منفی شب میخوابم خوابهای اشفته ای میبینم که فقط میخوام فرار کنم یا بیدار بشم که تموم بشه اون خواب و خواب نتیجه فرکانسهای روز قبل یا هفتهای قبل منه/حالا وقتی که تو قران میگ اگر بدبخت زندگی کردی تو این دنیا اون دنیا که وقتی ما تو خواب واردش میشیم یعنی تک قطبی چون با فرکانس بدبختی دنیارو ترک کردیم ادامه اون فرکانس در دنیای تک قطبی مثل همون کابوسهای خواب ادامه میدیم و دیگ نمیشه کاریش کرد و جهنم کامله.
وقتی ما در فرکانس خوب میمیریم و خوشبخت زندگی کردیم ادامشو در دنیای تک قطبی میریم و فقط سعادت مطلق.
بخاطر همینه که وقتی من تمرینات ستاره قطبی انجام میدم و میخوابم خوابهایی عالی میبینم که دوست ندارم بیدار بشم…
پس ما راهی جز تعقیر فرکانس و خوشبختی نداریمممممم هیچ راهی نداریم جز اینکه خوب زندگی کنیم و این باور اینجا میشکنه که ثروت و خدا ازهم دورن و این باور که من اینجا بدبخت باشم واون دنیا خوب زندگی میکنم کاملا غلطه و اشتباه و شیطانیه و چقدر منطقی شد برام که خدا هروز داره تو خوابهامون نشون میده چجوری داری هم دنیای بعدتو میسازی و هم این دنیاتو اما هیچکس بهش توجه نمیکنه و همه تو درو دیوارن…
استاد عباسمنش کساییی که فقط تو این سایتن فقط و فقط تو این سایتن کلا سبک فکر و نگاهشون با همه حتی با اونایی که دارن با کسایی دیگ رو خودشون کار میکننن کاملاااااااااااا فرق میکنه و بچهای این سایت کاملااااااااا در مدار دیگ هستن و این فایل به وضوح برای من روشن کرد این موضوع که شکی حتی یک درصد هم ندارم دیگ….
واقعا ازتون سپاس گزارم