live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها - صفحه 11

344 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    سلام بر عزیزانم

    گام هفتم

    خدارو شکر میکنم که اینجا هستم

    خوشبختی یعنی احساس خوب داشتن وقتی که آدم اینو باور کنه وتصمیم بگیره تحت هر شرایطی احساسش رو کنترل کنه دیگه مهم نیست پولداره یا فقیر دیگه براش مهم نیست توو چه شرایطی باشه چون اون تصمیم گرفته خوشحال باشه چون هدفش حال خوبه

    یه جمله ای توو این فایل شنیدم که اشک از چشام جاری شد و اون این بود که تضادها برای من خیر و برکت دارن و ما بعدا میفهمیم واقعا اگر صبر کنم و آرام باشم خیلی اتفاقای خوبی برام میوفته

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم خیلی ازتون ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سلیمان افضلی گفته:
    مدت عضویت: 461 روز

    سلام به همه عزیزان

    مچکرم خانم شایسته که این دوره را درست کردید

    یک سوالی برای من پیش اومد اینکه

    من اون شغلی که دوستش نداشتم و خیلی اذیت میشدم از نگاه روحی ولش کردم و اومدم دوره راهنمای عملی رو گرفتم و باید اون شغل رو که غل و زنجیر بود در زندگی من ازش باید رها میشدم تا میتونستم در مسیر علاقه خودم حرکت کنم البته در مسیر عشق و علاقه خود‌حرکت کردم قبل از آشنایی با دوره راهنمای عملی و سایت بود از اون کار های که بخیر علاقه خودم انجام دادم فایدهیی نداشت و کمی معلومات زیاد شد ولی با چندین راه امتحان کردن جوابی نداد اومدم غل زنجیر شغل سابق رو ول کردم خونه هستم دوره رو تمام کردم و یک ماه میشه در طول یک ماه دوره رو کار کردم و از صبح تا شب تلاش برای درک قوانین دارم و الان که درکم بالا رفت تا جای که فهمیدم شروع کردم روی باور هایم و البته درآمد هم باید داشته باشم تصمیم گرفتم که ماشین خودمو بفروشم تا روی خودم هزینه کنم ولی یک مقدار‌پول لازمه تا اسنادش رو جور کنم که خب اون مقدار پول هک باهام نیست اصلا هم حالم بد نیست هیچ اشکالی نداره با خودم گفتم باید دست خدا را باز بگذارم خب استاد گفتن که کن تاکسی کار میکردم پوستر میزدم و همچنان روی باور هایم کار میکردم و باید همچنان اون غل و زنجیر هارا از بین ببرم تا حرکت بتونم بکنم من الان سوال برام پیش اومده که برم به شغل سابق یا همین روی ساختن باور در مسیر علاقه را ادامه بدم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسن صالحی گفته:
    مدت عضویت: 604 روز

    به نام الله یکتای بی همتا

    سلام به یاران همراه وهمراهان اگاه

    امروز من مثل همیشه توی محل کارم هستم ولذت میبرم ازینکه هم مشغول به کاردلخواهم هستم ودرعین حال می تونم به فایلهای استاد گوش بدم ودرکلاس خانه تکانی ذهن شرکت داشته باشم درحالی که کسی به من نمیگه چرا ازوقت کارت میزنی چون کارخودم هست کارمند خودم هستم مدیر هم خودم هستم وخلاصه به کسی جبواگو نیستم مگر به خودم وخدای خودم

    داشتم مطالب رومی نوشتم که لب تابم خاموش شدکلی نوشته بودم دوباره روشنش کردم وشروع به نوشتن کردم کلی مطلب نوشتم که خودم خیلی راضی بودم واحساس میکردم مفید هستند اما وقتی می خواستم روی دکمه ارسال دیدگاه بزنم دیدم غیرفعال هست وقتی رفرش کردم کل مطالب پاک شد احساس کردم این خودش یک پیامی هست که به من میگه اونهاروبی خیال شو ولی وقتی رفتم یه کم استراحت کردم ودوباره اومدم بنوسیم گفتم خداخودت هدایتم کن وازش خواستم خودش بهم بگه که این مطالب به ذهنم داره جاری میشه

    این روزها فکرکنم سایت داره خانه تکانی میشه وتغییراتی درش بوجود میاد برای همین این چالش هارو دارم شاید هم مشکل ازلب تاب من هست دقیقانمی دونم

    خلاصه وچکیده نوشته هام این بود که یه گروهی درجایی زندگی می کردند که براثرحوادث محیط زندگیشان دچارچالش شده بود ند وازنور روشنایی محروم بودند وهمیشه شکارحیوانات وحشی میشدند ویا درگودالها وچاله چوله ها می افتادند وتلف می شدند وازاین وضعیت خسته شدند تا اینکه شخصی پیدا شد وبرای اونها اتشی رسوند وفانوسی ساخت وبه انها یاد داد تا برای خود فانوس بسازند وازان استفاده کنندتا دیگرشکارحیوانات وحشی نشوند ومسیرها وجاده ها رابه سلامت بگزرند وزندگی کنند تا اینکه این فانوس چنان دران سرزمین مقدس شد که تصمییم گرفتند برای فانوسهایشان تزیناتی درست کنند وچیزی به ان اویزان کنند خلاصه یک نسل ودونسل گذشت تااینکه نسل سوم به جایی رسید که ازگذشته گانشان به خاطرفانوس به نیکی یاد میکردند وبه سفارش پیشینیان ازفانوسهایشان خوب حفاظت می کردند چرا که شنیده بودند زندگی وسلامت ونجات شما درنگهداری وحفاظت از فانوس هست تا جایی که همیشه فانوسها رادرون جعبه نگهداری میکردند واین نگهداری ازفانوس جزو مقدسات وباورهایشان شده بود واگرکسی این کاررا نمی کرد سخت مجازات میشد ودرعین حال دچاریک مشکل بزرگی هم بودند که باعث شده بود به دنبال راه چاره ای باشند مشکل تاریکی وخطرات حمله حیوانات درنده وچاله چوله هایی که درتاریکی گریبان گیرشان بود و نمی گذاشت اززندگیشان لذت ببرند تااینکه شخصی پیدا شد و متوجه راه حل مشکلشان شد وبه انها گفت راه حل شمانزد خود شمااست انها گفتند چگونه او گفت همین فانوس رابااتش روشن کنید تابه شمانور وروشنایی بدهد انها گفتند این فانوس مقدس است وباید ازان حفاظت کنیم تااو هم ازماحفاظت کنند نباید به ان دست زد این جزو باوروایمان مااست اگربرخلاف ان عمل کنیم هلاک میشویم مسافربا انها گفت هم اکنون هم شما درهلاکت هستید وبه دست خودتان هلاکت رابرای خود درست کرده اید شما بایدفانوسها راازتنها فانوس روشنی که درمعبد مقدس گذاشته اید روشن کنید وزندگیتان رانجات دهید هرکس که به حرف مسافرگوش کرد وباورکرد نجات پیدا کرد وهرکس که باباورهای که داشت و سعی درفقط محفوظ داشتن فانوس مقدس کرد هم خودش نابود شد وهم فانوسش ازبین رفت کسی که اصل رارهاکرد به فرع ها چسبید وفرع ها رامقدس دانست واصل ها رادرنیافت ومنتظرناجی ونجات دهندای بود تااورانجات دهد هرگز خوشبخت وسلامت نشد استاد حکم کسی رادارد که به مایاداوری میکند فانوس دردستانتان راروشن کنید تاازنور انها نجات پیدا کنید وازخطرات پیرامونتان اگاه شوید ومسیرسلامت امن راپیدا کنید کسی نیست شمارانجات دهد بلکه وسیله نجات دردستان خودتان است کافی است بدانید چگونه ازان استفاده کنید به ما اشتباه اموزش داده شده روش استفاده ازفانوس تنها فقط حفظ ظاهر فانوس نیست بلکه استفاده ازکاربرد فانوس هست درسهای استاد داره به مایاد میده چگونه ازاین فانوس مقدس درست استفاده کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    به نام خدا

    به نام خودش که در همین حوالیست!

    سلام خدمت همگی…

    ادم به هر تضادی که بخوره اون تضاده باعث پیشرفتش میشه و هرچیزی که الان داری به خاطر تضاد هایی بوده که قبلاً باهاشون روبرو شدی وقتی که باورهات درست بشه اون تضاد هایی که باعث گریه و ناراحتی تو شدن باعث شادیتون میشه!

    چقدر دوست دارم امشب درباره ی این تضادها حرف بزنم!

    از اینکه اگه بتونم در شرایط به ظاهر سخت،ذهنم رو کنترل کنم و نذارم نجواهای شیطان بلند بشه و خودم رو در احساس خوب نگه دارم حتی این تضادی که الان باعث شد تا این کامنت رو بنویسم برای خودم و همه پر از نتایج فوق العاده میشه!

    به شرط اینکه احساسم رو خوب نگه دارم و نذارم نجواها بیشتر و بیشتر بر من چیره بشن و نتیجه ی این کنترل کردن ها رو خدا میده حتی اگه باعث بشن این قطره های اشک بی وقفه جاری بشن چون وعده ی خدا حقه و غیره این نیست به شرط بندگی و ایمان…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    علی وزیری وصال گفته:
    مدت عضویت: 2730 روز

    به نام خالق هستی

    سلام و درود دارم با استاد عزیزم واقعاً سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز

    من گام هفتم هستم

    از خانه تکانی ذهن گام به گام

    اول اینکه دوباره تو این فایل من متوجه شدم که استاد یک نکته از خاطره‌ای گفتن از موتورهایی که داشتند که از موتور یاماها درب و داغون به موتور های لوکس و اسپرت رسیدند

    و جالبه اینجا میگن که ین‌ها رو گذاشتم جلو چشمم که هر چیزی رو که بخوای خلق می‌شه!

    اینجا خیلی برای من جالبه که استاد به یک نکته بسیار زیبایی اشاره کردند که ما چقدر با قانون راحت و آسونه رسیدن به خواسته‌ها

    واقعا استاد اینجا تحسین می‌کنن بابت اینکه واقعاً چقدر زیبا تو محله زیبا و تو چه شرایطی هستند به همین باورسازیه مین می‌تونه باورسازی باشه که چقدر زیبا و راحت و در پی تکامل به این محله زیبا به این ماشین و خونه و امکانات زیباتر هدایت شدند اما با همت واقعاً تحسین

    تو برای من باورسازی خوبیه که از همین الان بشینم تجسم کنم و عمل کنم به الهامات قلبی و روی باورهام کار بکنم و الهاماتی که میاد انجامش بدم ندارم

    استاد اینجا میگه که هرچی تو زندگی دارم به خاطر تضادهایی که بهش برخوردم خیلی جای تفکر و تعقل داره تضادها ار اتفاقاً به سمت خواسته‌ها باید بکشونند نه اینکه ناامیدمون کنند بلکه بهمون ایمان بدن بلکه به اون انگیزه بدن برای رسیدن به خواسته‌هامون .

    چقدر جالبه اینجاست که میگه تمام اون باورهای درست بشه تمام اون تضادهایی که باعث گریه‌تون شده باعث شادی‌تون می‌شه واقعا جالبه که اینجا وقتی آدم باورهاشو درست می‌کنه و با خواسته‌هاش هم باور میشه اون باورها رو تنظیم می‌کنه و تکرار می‌کنه و روی خودش کار می‌کنه تا جایی که من برداشت دارم می‌کنم شلیک هستش الخیر فی ما وقع.

    من اینا رو به شما نشون میدم که آرزوهاتونو فراموش نکنید!

    مثال جالبی بود که استاد یه جا رفته بودن شمال جت اسکی رو نتونستن سوار بشن به خاطر بودجه مالی اما فراموشش نکردن خیلی جالبه و حسرتش رو نخوردن جت اسکی شخصی.

    اگر می‌خوای مثل مردم نتیجه نگیرید مثل مردم عمل نکنید!

    واقعاً شاید من همین الانم دارم عمل می‌کنم حالا تا یه اندازه‌ای یا تا یه اندازه‌ام دارم رو قانون کار می‌کنم و توی مدار خاصی هستم لی اینو می‌نویسم که باور می‌کنم که من به جایی می‌رسم که وضعیت مالی وضعیت درآمدم اونقدر بالا میره اونقدر حسم بالا میره که دوباره این فایل رو گوش می‌دم اد این روزا می‌افتم اینو من باور دارم

    آرزوهاتونو نگه دارید و بنویسید!

    وقتی من یک رویایا خواسته ای رو می‌دیدم می‌گفتم اتفاقاً اینو میخوام !

    واقعا جالبه که باید به این باور برسیم که واقعاً اگر یک شخصی این آرزو رو داره این توان رو داره و این جایگاه رو داره با تغییر باورهامون هم می‌تونی به اون جایگاه یا به همون بالاتری که هست برسیم هیچ مقایسه‌ای در کار نیست اگه اون تونسته منم می‌تونم شاید در ابتدا کمی سخت باشه ولی آرام آرام وقتی بپذیریم که اگر اون تونسته با باورسازی برسه من هم می‌تونم این باور رو باورسازی کنیم دیگه خیالمون راحته

    من الان با این باورام این جایگاه رو دارم باورهام تغییر کنه همونجور که دیگران تونستن این نعمتو داشته باشند ن هم می‌تونم این نعمتو داشته باشم !

    همه چیز برمی‌گرده به باورهای خودم

    همه چیز توی ذهن ماست.

    بنویسید و بشینید روی خودتون کار بکنید و تجسم بکنید که اتفاق می‌افته

    واقعاً جالبه که وقتی که استاد می‌گفتن که با خودم کار می‌کردم و روی باورهام کار می‌کردم و با خودم صحبت می‌کردم که این اتفاق می‌افته و این اتفاق می‌افته یعنی تجسم می‌کردم سعی می‌کردم با دیگران صحبت نکنم و اینجا خب یه نکته خوبی داره که ما بتونیم در مورد اون چیزهایی که می‌خوایم با خودمون صحبت بکنیم خیلی خوبه

    وقتی روی باورهام کار می‌کردم یده‌ها به صورت تکاملی میومد

    جالب اینجاست که هر چیزی باز قانون تکامل را داره و روی باورامون که کار می‌کنیم یه سری ایده‌ها میاد و اون ایده‌ها رو انجام می‌دیم

    چه تاکیدی داره که استاد قشنگ اینجا میگه که روی خودم کار می‌کردم عمل هم می‌کردم به ایده‌هایی که داشتم

    عمل کنید به ایده‌هاتون!

    واقعا چقدر اینجا حرف مهمه و چقدر با شدت تمام اعلام می‌کنه اینجا استاد که بابا به ایده‌هاتون عمل کنید ی که دارین روی باورتون کار می‌کنید یه سری ایده‌ها بهتون گفته می‌شه اون ایده‌ها رو بهشون عمل کنید نقطه سر خط

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است نقطه سر خط.

    اگر ایده‌ای به ذهنتون رسید به اون عمل کنید اما چه ایده‌ای رو باید بهش عمل کنید؟

    ایده‌ای که فقط بند کفش تو سفت کنی و در شرایط انجامش باشی یه ذره از دایره امنت بیشتر تمام

    ایده‌هایی که با شرایط فعلیتون قابل انجامه

    واقعا دمت گرم استاد یعنی ایده‌ای رو نریم که خرکی باشه یه وقت اشتباه باشه یا عجیب الغریب باشه نه ایده‌ای که می‌تونیم تو این شرایط انجامش بدیم

    ایده‌ای بهش عمل کنیم که فقط نیاز باشه بند کفشتو سفت‌تر ببندی همین فقط کافیه همین کارو بکنی!همین.

    واقعاً دقیقاً اینجا داره به ما یادآوری می‌کنه واست که آقا ایده‌ای رو بهش عمل کن و بچسب و انجام بده که بهت الهام شد که با شرایط فعلی تو قابل انجامه

    خوشبختی یعنی من وقتی که تو بندرعباس پیاده راه می‌رفتم همون وضعیت و تحسین می‌کردم آدما رو و تحسین می‌کردم زیبایی‌ها رو

    واقعا یعنی خوشبختی یعنی همین حالت خوب باشه

    خوشبختی احساس خوبه!

    وقتی احساست خوب باشه شما خوشبختی! این واقعا برای من خیلی راحت از کنارش می‌گذشتم اما الان برای من یه کنجکاوی به وجود اومد که واقعاً یعنی الان اگه من احساس من خوبه یه فرد خوشبختم نباید همین الان ماشین کنارم باشه یا خونه داشته باشم که خوشبخت بشم نه ره داشتن این خواسته‌ها خوبه و حق هممونه اما اینه که ما احساس خوب داشته باشیم در وهله اول

    ثروت نتیجه حال خوبه!

    واقعا این جمله نمیشه راحت از کنارش گذشت ثروت نتیجه حال خوبه یعنی اگر حال من بده فقیرم لی اگر حالم خوبه به سمت ثروت حرکت می‌کنم نقطه سر خط

    اصل داستان توحیده!

    وقتی ما تمام زندگیمون رو خودمون بپذیریم و وقتی باور کنیم همه کار خداست دیگه بقیه‌ای در کار نیست و این باور رو بپذیریم دیگه خدا کجاست خدا تو قلبمونه خدا پیش منه منو خدا یکی هستیم!

    ما خود خداییم توی قرآنم اشاره کرده که هر کجا ه‌ها و آسمان‌ها به مسخر خدا شده مسخر بندگانشم شده پس ما خدا یکی هستیم ما باورهای خداگونه داشته باشیم مه چی خلق می‌کنیم

    وقتی به زمین اومدید هدایت از طرف من میاد!

    واقعا اینجا خیلی خوبه که آدم باید بدونه که هر لحظه داره هدایت از طرف خداوند میاد و ما باید این هدایت‌ها رو بشنویم چرا فکر می‌کنیم خودمون می‌دونیم

    هر کسی از هدایت من پیروی کنه نه ترسی داره نه غمی داره.

    ما به خدا وصل بشیم اون همه چی به ما میگه تو همه ابعاد زندگی

    واقعاً متشکرم از استاد که واقعاً اینجا بحث توحید رو بحث تجسم رو بحث اینکه واقعاً ما رویاهامونو نباید فراموش کنیم و از جنس خداییم و می‌تونیم خلق کنیم من متشکرم از استاد واقعاً ا حالا اینقدر دقیق پای اینجور فایل‌ها ننشسته بودم معلومه تکامل خوبی برای من چیده شده و انگار فکر می‌کنم که واقعاً این فایل‌ها و این پروژه خانه تکانی زنگ گام به گام برای من خلق شده واقعاً سپاسگزارم از خداوند سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    عاشقتونم و واقعاً با تمام وجود دوستتون دارم

    گام هفتم 7 مهر 1403

    علی وزیری وصال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مریم بذرا گفته:
    مدت عضویت: 820 روز

    سلام براستادعزیزم ومریم جانم وتمام دوستان درسایت بهشتی.

    رسیدیم به گام هفتم خانه تکانی ذهن:

    در عمل کردن به ایده های الهامی از سمت خداوند بایدکمال گرایی رو کنار بزاریم و درهرشرایطی که هستیم به اون ایده ها عمل کنیم.

    اما ایده های رو عملی کنیم که با شرایط الان ما در فاصله ی دوری قرار نگرفته باشه.اگر ایدهایی رودرکسب وکار باید انجام بدیم ولی مارو خیلی بدهکارقرض ووام میکنه اون از جایگاه

    فعلی ما خیلی دوره.

    ایدهارو باید حتی اگر کوچک هستن عملی کنیم همین عمل به ایدهای کوچک و کارکردن رو خودباعث میشه تا در مداربالاتری قراربگیریمو ایدهای بالاتری بهمون الهام بشه و کم کم به شرایط ایده ال برسیم.واما

    استادعزیزم شما برای من یک الگوی تمام هستین من مشتاق مثالهایی هستم که از گذشته ی خودتون میزنین باتمام وجودم حرفهاتون رو گوش میکنم و احساس میکنم که شما هم از جنس خودمون هستین و لذت میبرم که بعدش میگین به وسیله باورهاتون به این جایگاه رسیدین ولذت میبرم از دیدن ماشین هاو خونهای زیباتون.

    وقتی میبینم گذشته ی شما هم مثل الان ما است میگم خدایا اگه به استادم هرانچه خواسته دادین پس برای من هم امکان پذیره.

    ممنونم ازتون استادهای عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1786 روز

    به نام خداوند وهاب و هدایتگرم

    درود بر استاد ارزشمندم و مریم نازنین و دوستان عزیزم در پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام

    گام هفتم: باورهایی برای امکان‌پذیری آرزوها

    + هر چیزی که بخوای به وجود میاد یعنی کانون توجه و تمرکزتو روی هر چیزی بزاری وارد زندگیت میشه این قدرت خالق بودن رو خداوند در وجود همه ماها نهادینه کرده چون از خود او هستیم.

    + وقتی باوراتون درست بشه همه اون تضادهایی که خیلی گریه و ناراحتی داشتن باعث شادی‌تون میشن.

    + اون چیزایی که می‌بینید خودتون ندارید، فکر نکنید که قراره تا ابد نداشته باشید. هر چیزی رو می‌دیدم خوشحال می‌شدم که اونم می‌تونم داشته باشم. ما باید به دلیل تضادها شکرگزار خداوند باشیم.

    + به جای اینکه ناامید باشیم به جای اینکه بگیم چرا اینجوریه، چرا من نمی‌تونم! به خودتون بگین که من الان با این باورام این جایگاه رو دارم، باورام تغییر کنه همونجور که بقیه تونستن این نعمت‌ها رو داشته باشن منم می‌تونم این نعمت‌ها رو داشته باشم. همه چیز برمی‌گرده به باورهای خودمون و هیچ محدودیتی در کار نیست و هرچی که هست توی ذهن ماست.

    + یکی از مهمترین باورها اینه که ما مسئولیت زندگی خودمون رو دادیم دست دیگران! باورامونو درست کنیم خود به خود همه چیز درست میشه و همه چیز تغییر می‌کنه و تحسین کنید آدمایی رو که نعمت‌هایی که شما می‌خواید رو دارند و خوشحال باشید بخاطرشون.

    + وقتی که ایده‌ای به ذهن تون میاد دارین تغییر می‌کنین، ایده رو بهش عمل کنین. اما چه ایده‌ای رو عمل کنی؟ ایده‌ای که برنمی‌گرده به عوامل بیرونی. نمیگه که آقا اگه می‌خوای فلان کارو بکنی باید بری با فلانی شریک بشی، باید فلان وام رو بگیری، ایده‌هایی که با شرایط فعلی تون قابل انجامه یه ذره بهتر از قبل هس و همین یه ذره بهتر شدن ها همه چی به ما میده. فقط کافیه که بند کفش تو محکم‌تر ببندی، فقط کافیه که یه ذره همت، اراده، باور و ایمان داشته باشی. به ایده‌های اینجوری عمل کنی.

    + خوشبختی احساسِ خوبه نه ماشین و خونه. اگر توی بهترین کشور دنیا باشی، بهترین وسایل زندگی رو داشته باشی، اما فکرت بیمار باشه، غصه بخوری، گیر بدی، غُر بزنی، نق بزنی، توی دلت کینه و نفرت داشته باشی، هیچ وقت خوشبخت نیستی.

    اما اگر باورات درست باشه و از لحظاتت لذت ببری و تمرکزتو بزاری بر روی زیبایی‌ها، حالت خوب باشه ثروت و خوشبختی نتیجه ی طبیعی باورهای خوبه. ثروت نتیجه ی حالِ خوبه. خودش وارد زندگیت میشه نمی‌خواد کار خاصی بکنی.

    + توحید یعنی مسئولیت صد در صد زندگیت بر عهده خودته.

    + از بقیه انتظار داشته باشیم یعنی شرک ورزیدیم! خدا کجاست؟ خدا توی قلبمه، خدا با منه، خدا پیش منه، من و خدا یکی هستیم. ما باورای خدایی داشته باشیم ما مثل خداوند زندگی خودمونو خلق می‌کنیم.

    + ما وصل بشیم به خداوند اون توی همه چی ما رو هدایت می‌کنه. خداوند همه چی برامون میشه، بهش توجه کنیم تمام قدرت رو بهش بدیم دیگه بقیه ای وجود ندارن. خیلی خوب بهمون میگه چیکار کنیم به راههای مختلف راه نشون مون میده، عشق میده، مشتری میشه، محبت میشه، همه چی میشه، فقط باید توکل مون به خداوند باشه و تمرکزمون روی قوانینش باشه، بهترین ها وارد زندگیمون میشه از هر چیزی که میخوایم در هر ابعادی به راحتی و خودش بهمون میگه تو نگران نباش، تو بمن توجه کن، تو شکرگزار من باش به دلیل خواسته ای که از من داری من اونو بهت میدم ، خدا می بینه تمام حرکت های مارو بنابراین نه ترسی هست و نه غمی و با شناخت خودمون بیشتر به شناخت خداوند میرسیم و راحت تر در صلح با خودمون قرار میگیریم.

    خدایا شکرت که اینقدر بهم نزدیکی و من عاشقانه وار دوستت دارم و شکرگزار و قدردان تمام نعماتی هستم که وارد زندگیم میکنی.

    خدایا شکرت به دلیل این آگاهی های بی نظیر

    خدایا شکرت به دلیل حال خوبم

    خدایا شکرت به دلیل تضادهایی که برای رشدم وارد زندگیم میکنی

    خدایا مرا در این پروژه بزرگ و بزرگتر کن و در مدار فراوانی ها و نعمتها و زیبایی ها و روابط عالی در کسب و کار قرار بده

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    مرا به راه راست هدایتم کن

    دوستتون دارم توحیدی وار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    سلیمان صفری گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    سلام بر استاد عزیز و همراهان همیشگی.

    موتورش رو استاد گذاشته جلوی چشماش که به خودشون بگن که آرزوها دست یافتنیه.

    استاد تقریبا من و عزیز دلم در تمام اوقاتی که با هم میتونیم بگذرونیم ،در مورد قوانین و دستیابی به آرزوها در یک مسیر لذت بخش ،صحبت میکنیم و اینکه الان به خیلی از هدفها رسیدیم و در مسیر زندگی هدف های جدید تعریف میکنیم.

    و آرزوها که میگید بنویسید،من سالهاست دارم عمل میکنم و بعضی وقتا به نوشته های پیشین می‌نگرم میبینم که عه من کلی از هدف‌هایی که آرزو بود رو رسیدم و آنقدر برام عادی شده که یادم رفته که، زمانی این وضعیت فعلیم آرزوم بوده و الان رسیدم.

    دقیقه 6و ثانیه 37

    «نشستم رو خودم کار کردم نه اینکه رفتم تووخونه و روی خودم کار کردم نه مسافر کشی میکردم و روی باورام هم کار می کردم»

    استاد عزیزم سپاسگزارم ازتون، من هم مثل شما از سال قبل که دوره ی عالی «کشف قوانین »رو خریدم و آگاهی های بسیار نابی که از دوره های مختلف تون و حتی همین فایلهای دانلودی کسب کرده بودم،یک فصل جدیدی انگار در زندگیم شروع شده و درآمد ،اخلاق،روابط، فروشم و مشتریان فوق‌العاده ای که از دیدنشون لذت میبرم و آنها هم از دیدن من کلی حال میکنند و خیلی اتفاقات جالب که جمیع این اتفاقات که من خودم در ساختنشون نقش دارم حال و احساس خوب درونم ایجاد می‌کنه و طبیعتاً این احساس خوب دوباره اتفاقات خوب رو رقم میزنه و دوباره احساس خوب و این قصه تا ابد ادامه دارد اگر من بخواهم دایما این مسیر رو ادامه بدم.

    عمل به ایده ها،دقیقه ی 7 ثانیه 40:

    من از این عمل به ایده ها با شرایط اکنون، چه درس‌هایی اموختم:

    1- از شرایطی که داری شروع کن. و من از شرایط فعلیم و الهاماتی که دریافتم، فروشم رو به دو برابر در سال قبل و امسال هم دوباره حدود دو برابر سال قبل افزایش دادن و اون ایده و الهام فروش به همکارانم بود که همچنان ادامه دارد.

    2- اینکه استاد در دوره کشف قوانین و روانشناسی ثروت 1 تاکید دارند که وام نگیرید هم ،در واقع تفسیر همین جمله ی« از شرایطی که داری شروع کن» ه دیگه. من دیدم وقتی که باید برای دریافت وام بگذارم ،اگر صرف بازاریابیم بکنم،خیلی جلو میفتم،چون هم منت کسی رو برای ضمانت وام نمی‌کشم و بدهکار معنوی کسی نیستم و اینکه بدهی داشتن خودش یک گیر ذهنیه و دیدم دارم از فروشم به همکارانم خیلی بیشتر از وام بانکی درآمدم رو اضافه میکنم.

    جمله ی قصار استاد عزیزم«ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته» این جمله چقدر حال منو خوب می‌کنه خدایا سپاسگزارم ازت برای عمل کردن و نتایجی که از عمل به این جمله ی قصار، گرفتم.یاد جمله تکراری خداوند در قرآن میفتم که می‌فرماید:«الذین امنوا و عملو الصالحات…»

    خدایا شکرت که ایمان دارم و عمل میکنم(به اندازه درک و فهم ام و توانایی در عمل به فهمم)

    با نوشتن این کامنت ها ،من خودم رو بیشتر میشناسم و بیشتر احساس در مسیر بودن ، میکنم.

    خدایا سپاسگزارم که در این مسیر هستم و به لطف تو قوانین رو مطالعه میکنم و می آموزم و عمل میکنم.

    خدایا سپاسگزارم برای استاد عزیزم

    استاد جان سپاس فراوان از شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1381 روز

    یه نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین

    وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    من بخوام در مورد خودم وقتی اوایل به تضاد میخوردم چه واکنشی نشون میدادم

    چون بلد نبودم ذهنم رو کنترل کنم واکنش احساسی منفی نشون میدادم وتمام تمرکزم رو میذاشتم روی تضاد وازاون بیشتر رو دریافت میکردم

    به جای اینکه تمرکزم رو بذارم روی خواسته م الانم ادعا ندارم که میتونم اینجوری باشم اما خیلی بهتر شدم

    وقتی به دورو بر خودم نگاه میکنم یا ادم هایی که باهاشون برخورد میکنم به این حرف استاد بیشتر پی میبرم که میگه اگر مثل مردم قکر کنید مثل اونا نتیجه میگیرید

    اینکه مردم بیشتر درگیر اینن دلار چی شده ریس جمهور چیکار کرد برادرم چرا اینجوریه فلانی چرا اینحوریه چیزی که تو این مدت درک کردم همه دنبال تغییر خارج از خودشونن تا درون خودشون

    وبه نظرم هرکسی تواین مسیر هست دقیقا این قضیه باید براش صدرصد برعکس باشه

    این جمله استاد چقدر به من ارامش میده وچقدر منو تشویق میکنه و بهم انگیزه میده که روی خودم وباورهام کار کنم اینه که

    اون چیزهایی که الان ندارید فکر نکنید که تا ابد نمیتونید داشته باشید من الان با این باورهام این جایگاهو دارم وقتی باورهامو تغییر بدم جایگاهم تغییر میکنه

    ونداشتن چیزهایی که میخوای تو زندگیت دلیل بر ناتوانی تو نیست بلکه بخاطر یک سری باورهاست

    این دقیقا تو ذهن من برعکس بود

    وتمام نداشته هامو دلیل بر ناتوانیم میدونستم وخودمو سرزنش میکردم در حالی که اصلا اینجوری نبوده ونیست برای منی که پرم از توانایی

    من همیشه فکر میکردم اگه فلان چیز رو داشته باشم خوشبختم اگه فلان ماشینو داشته باشم خوشبختم نمیگمدالان اینجوری نیستم یاسد بیشتر رو خودم کار کنم اما الان زمان هایی زیادی احساس خوشبختی دارم بدون اون چیزهایی که داشته باشم

    هفته پیش به یکی از خواسته هام رسیدم که خیلی برام مهم بود اما فقط یه لحضه بود بعدش انگار اتفاق خاصی نیفتاده بود اما من قبل رسیدن یهش واقعا احساس خوشبختی میکردم

    به قول استاد ثروت نتیجه احساس خوبه خودش وارد زندگیت میشه

    خدا اسمانها وزمین وهرانچه بین انهاست رو مسخر ما کرده و به ما گفته که هرچی بخوای رو بهت میدم

    فقط به شرطی که ازمن بخوای و ایمان داشته باشی

    توحید یکتاپرستی اتصال به رب زیباترین حس دنیاست این حس زیبارو این اتصال ناب الهی رو برای همه مون ارزومندم

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3119 روز

    سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی

    چقدر شجاعت استاد عباسمنش قابل تقدیر و آموزنده است،که آنقدر سریع به ایده های که از جانب خداوند به ایشان الهام میشود عمل میکنند و به قول معروف بی کله به الهامات عمل کرده و با سرعت بالا به سمت اهداف خود گام برداشتند و این موتورسیکلت های فارقالعاده و این ماشین های زیبا و جت اسکی پاداش خداوند به شجاعت و شهامت استاد عباسمنش است…

    چقدر صادقانه استاد عباسمنش توضیح دادن که در چند سال پیش پول اجاره کردن نیم ساعت جت اسکی را نداشتند و شکر الله متعال اکنون هم یک جت اسکی از خود دارند و هم یک دریاچه زیبا و بزرگ در حیات منزل خود دارند که هروقت که بخواهند چندین ساعت می‌توانند داخل حیات خانه ای خود قایق سواری کنند…

    چقدر خوب است که مسیر درست زندگی را از استاد عباسمنش یاد میگیرم…

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: