live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-27 06:16:272024-09-27 06:24:07live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جان مهربانم
سپاسگزارم خداوند و شما هستم که چنین تاثیری رو در زندگی این همه آدم میگذارید
درسته که هزاران بار از زبان استاد این آگاهی ها رو شنیدم ولی انگار هر بار برای من تازه است و نکته متفاوتی رو به من یادمیده
امروز باز به من یادآوری شد باید از تضادهایی در زندگی در جهت رسیدن به خواسته هایم استفاده کنم ، وقتی چیزی رو میبینم که ندارم فقط به این فکر کنم یک مورد دیگه که باید بدستش بیارم و اتفاقا این موضوع برام جا بیوفته که اگر یک فرد دیگه تونسته پس حتما من هم میتونم و همممه چیز به باور هام برمیگرده ، اگر ندارمش باید باور های نامناسب قبلیم در اون مورد رو با باورهای مناسب جایگزین کنم
اون فرد رو که خواسته من رو داره تحسین کنم و به خاطرش خوشحال باشم
مسئولیت زندگیم رو به عهده بگیرم و سعی کنم آگاهانه اون باور ها رو در خودم ایجاد کنم
در همین راستا هر ایده مناسبی که با شرایط فعلیم قابل انجام بود رو شروع کنم به اجرا کردن ، ایده هایی که فقط برای انجامشون نیاز داشته باشم به ایمان و باور بیشتر
البته تاکید میکنم ایده هایی که کمی با شرایط فعلی متفاوته ، یک شبه نخوام راه صد ساله رو برم و اجازه بدم روند تکاملیم طی بشه
به یاد بیارم که خوشبختی رو از خونه و ماشین جدا کنم ، خوشبختی همون احساس خوب و حال خوبه منه هنگامی که تمرکز گذاشتم برزیبایی ها و دارم از زندگیم لذت میبرم و اون ثروت و نعمت ها نتیجه طبیعی همین احساس خوبه
وقتی که من مسئولیت زندگیمو کامل بر عهده میگیرم و در واقع به خودم و خدای خودم اعتماد میکنم ، به این باور میرسم که من و خدا یکی هستیم و اگر باور های توحیدی مناسب ایجاد کنم میتونم مثل خداوند زندگیم رو خلق کنم ، این رسیدن به توحید و دوری از شرکه
به قول قرآن هر کس از هدایت خدا استفاده کنه نه ترسی بر اون هست نه غمگین میشه …
خدایا شکرت
به نام الله مهربان
سلامودرود به استادان عزیز و شایسته ی تجربه ی نعمتهای خوب خداوند
گام هفتم باوربه امکان پذیری آرزوها
آرزوهامون زمانی شکل میگیره که به تضاد برخورد کنیم.
استادجان تحسین برانگیزه این حداز انگیزه وو شوروشوق برای تجربه کردن اینهمه ماشین و موتورهای زیبا،تحسین برانگیزه که اونقدر تضادهای گذشتتون به شمااینهمه درس داد تا جوره دیگه ای فکر کنید و جوره دیگه ای رفتارکنید و چقدر زیبا خداوند به مسیری هدایتتون کرد که همه چیز رو باهم دارید تجربه میکنید
چقدر این نعمتهایی که خدا بهتون لطف داشته و دارید تجربشون میکنید،شوروشوق درونمو تحریک میکنه که آرزوها میتونه تخقق پیداکنه به شرط اینکه ازلحاظ ذهنی بتونم جوری فکر کنم که میشود هرانسانی روی کره ی زمین تک تک این نعمتهارو تجربه کنه
چقدراین محله ی شما شبیه به رویاهاییه که من قبلا تو ذهنم داشتم،هیچوقت فکر نمیکردم یهمچین مکانی بااینهمه زیبایی تو دنیا باشه،بخاطرهمین خیلی زود فراموشم شد که دوست دارم یهمچین زندگیی تواین مکان زیبا داشته باشم
اما الان که گفتید اینجا یک محله ی فوق العاده باادمهای فوق العاده عالی وجود داره،این انرژی درونم آزاد شد که دوباره آرزوی یهمچین خونه ای داشتن رو همچنان در ذهنم بپرورونم و باایجاد باورهای هماهنگ درجهت این خواسته،باورکنم که میشود من هم دراین خونه وومحله زندگی پرازآرامش پراز زیبایی های بی نهایت رو تجربه کنم
دیگه حسرت خوردن کافیه،دیگه کاملا دستم اومده که فقط کافیه قلمم رو بردارم و آرزوهام رو برای خدابنویسم و اجازه بدم اون خدایی که قدرت تمامی کل کیهان رو بانظم بی نظیری در دستش داره میدونه در چه زمانو موقعیت مناسبی منو به خواسته هام برسونه
استاد این ذهن واقعا فراموشکاره و همین فراموشی اجازه نمیده نعمتهایی که بعداز کارکردن روی خودم وارد زندگیم شده رو ببینم
من هیچوقت کارت بانکی نداشتم چه برسه به اینکه تو حساب بانکیم پولی داشته باشم
هیچوقت یک پول هزارتومنی تو کیفم نبود و آرزوم این بود که همسرم بدون اینکه من بهش بگم،یه پولی به حسابم واریز کنه
هیچوقت فکرشو نمیکردم یه روزی من ساعت مدل بالا دستم کنم
هیچوقت فکرشو نمیکردم کل کمدلباسیم پراز لباسهای نو باشه
هیچ وقت فکرشو نمیکردم بشه چند مدل کفش باهم داشته باشم
هیچوقت فکرشو نمیکردم بدون چک و وام میشه زندگی کرد
فکرشو نمیکردم یروزی بک رابطه ی پرازعشق باهمسرم یافرزندم داشته باشم یااونقدر همسرم اونقدر بهم عشق بورزه و از شدت خواستن چشم از چشمت برنداره
فکرشو نمیکردم اونقدر میشه با فرزندم خوب رفتار کنم که درحین رفتارم بافرزندم اونقدر احساسم خوب میشه که ناخوداگاه اشک از چشمام جاری میشه
اونقدر از موفقیت دیگران ذوق میکنم که تحسین کردن شده یکی از ویژگی های بارز من،یعنی هیچوقت فکرشو نمیکردم میشود باتحسین کردن موفقیت دیگران اشک شوق بریزی،همیشه آه و حسرت زندگی دیگران شده بود کار روزمره ی من،اینکه چقدر خدا بی عدالتی میکنه شده بود حرف من باخدا
اینکه نمازم رو از سر زورواجبار به جای بیارم برام کوله باری از غمو ترس از جهنمو اینجپرچیزا شده بود
الان صلات به معنای واقعی رو دارم تجربه میکنم،الان بادیدن ظرافت یک گل فقط اشک از چشمام جاری میشه و ازخودم خجالت میکشم که اون خدایی که یک گلبرگ رو انقدر باظرافت عالی آفریده چرا فکر میکنم نمیتونه منو به خواسته هام برسونه
استاد من شاید به ظاهر نتایجم خیلی بزرگ نیست،اما از درون یک آدم دیگه شدم و مطمئنم که همین بزرگی درونم منو قراره با تجربه کردن دنیای جدیدی روبه رو کنه
دوره ی دوازده قدم یکی از بی نظیر ترین دوره هاییه که تو عمرم دارم تجربه میکنم،این دوره و اون صحبتهای ناب وگوهربارتون از هزاران پدرمادر باتجربه برام بهتر بوده،اصلا استاد هنوز دلیلشو نمیدونم چرا وقتی این دوره رو گوش میکنم فقط اشک میریزم،بااینکه هرجلسه رو بالای بیست بار گوش دادم اما هنوز صحبتهاتون برام تازگی داره،اونقدر تشنه ی درک اون اگاهی هام،که به محض رسیدن به قدم دوازده دوباره حرص میزنم که ازقدم اول شروع کنم به گوش کردن
الان یک ماهی هست که روی فایلهای دانلودی دارم کارمیکنم،انگار مثل یک آدم دلم برای دوازده قدم تنگ شده و میخوام ان شالله به زودیه زود دوباره استارتش رو بزنم
استاد وقتی دوازده قدم رو شروع میکنم و به جلسات قدم دوم میرسم و صحبتهای مربوط به تجسم رو گوش میکنم،نمیییدونید که یک انقلابی در درونم ایجادمیکنه،و فقط اون لحظه انگار جلوم نشستی و شمادرمورد تجسم میگید و من باصدای بلند توچشماتون نگاه میکنمو تأیید میکنم و میگم استاد حرفتون درسته،بخدا هرچی که تجسم کردم وارد زندگیم شده ازخوبو بدش همشو خودم خلق کردم،هیچ بی عدالتیی درکار نبوده…
هیچ شانسی درکارنبوده،هرکجا خودم تونستم ذهنمو کنترل کنم و آرام بودم به همه چیز به سادگی و آسونی رسیدم،هرکجا که فکر میکردم منم که باعقلو منطقم باید به خواسته هام برسم،نه تنها نرسیدم بلکه کلی چوبو لگد از جهان خوردم
استاد من عاشق این نگاه توحیدیی شدم که در درونم پرورش دادی،ازتون بی نهایت سپاسگزارم که بهم یاد دادی به غیر ازخداوند از هیچ کسی انتظاری نداشته باشم
به غیراز خودم کسی رو مسئول زندگی خودم ندونم
اون خدایی که قدرت کل کیهان در دستشه،همون خدا در قلب منه،با منه،پیش منه و کافیه بهش اعتماد کنم،اون وقت تو مسئولیتهایی که به عهده گرفتم بهم کمک میکنه،یاریم میکنه،رهام نمیکنه
اون خدا به درگاهش بهم امیدمیبخشه،نوروگرمای وجود میبخشه،آرامش درون میبخشه،سلامتی میبخشه،عشق میبخشه
اون همه چیزه،اون مونس ترسهام بوده،تو حال غربتم رفیقم بوده،تو سختی هام پناهو فریادرسم بوده
اون خدا وقتی درمانده میشم اجابتم میکنه،واقعا اجابتم کرده و مایه ی الفت قلبم شده.
استادجان ازت ممنونم که با درک آیه ی سخر منو بایک دنیای جدید و رام شده آشناکردی،منی که فکر میکردم دنیا یک دنیای پراز آشوبه که با طوفانو سیلو زلزله در تلاشه منو نابود کنه،الان وارد یک دنیایی شدم که پراز آرامشو تجربه های قشنگه
ازت ممنونم که محقق شدن آرزوهامون رو یک امری طبیعی و بدیهی جلوه دادید و دارم نشونه هاش رو بانتایج کوچیک کوچیک هروز میبینم و باور دارم که هیچ آرزویی نیست که نشه بهش برسی،مگه اینکه ذهنم مقاومت کنه وگرنه خدا از همون روزاولی که آرزوی داشتن اون نعمت رو به دلمون انداخته اون رو وارد زندگیمون کرده،منتها ما ازلحاظ فرکانسی ازش فاصله داریم و اونو نمیبینیم
خدارو صدهزارمرتبه شکر برای این قسمت از فایل و اینهمه فراوانیی که دراین فایل دیدم
نوشجونتون اینهمه برکت و نعمتی که خدا بهتون عنایت کرده و شمارو به خدای بزرگ میسپارم
به نام خدای هدایتگر
گام هفتم
وقتی استاد در مورد ایده هایی که بعد از کار کردن رو خودمون میاد صحبت کردن و گفتن عمل کن به دانسته هات گفتم باید راجع به این موضوع خیلی فکر کتم
اینکه من میدونم و عمل نمیکنم با ندانستن فرقی نداره
چند مدت پیش تو کامنت یکی از دوستان که میخوندم در باره این موضوع که فکر میکردن ایده های الهامی خیلی باید خفن باشه نوشته بود
و من تازه اونجا متوجه شدم بابا ایده های خدا آنقدر دور از دسترس نیست در حد توانم هست
امروز یه نکته ی مهم هم استاد گفتن
گفتن به چه ایده ای عمل کنیم ؟ایده که بر نمیگرده به عوامل بیرونی که مثلا با فلان نفر شریک بشم
با شرایط الانمون قابل انجام
خارج از توانمون نیست
من همیشه فکر میکردم خدا یه ایده ای بهت میده ناب
ولی ایده های خدا یه ذره بهتر اط شرایط الآنم هست
و من در بیشتر موارد به این ایده ها توجه نمیکردم
یه تفکر اشتباهی که داشتم این بود فکر میکردم فقط باید رو باورام کار کنم
بعد ایده ای هم میاومد میگفتم اگه این ایدهدالهامی نباشه و عمل کنم نتیجه نده چی ؟
و همین باعث میشد حرکتی نکنم
ولی بارها دیدم یه ایده ساده برام اومده و بهش عمل کردم و نتیجه اش شده درخواستی که قبلا به خدا داده بودم
حتی فکر نمیکردم این ایده ربطی به درخواست من داشته باشه
مثلا چند مدت پیش من از خدا درخواست کردم منو به کاری هدایت کن که علاقه بهش داشته باشم و با آدم های آگاه و ثروتمند در ارتباط باشم
یه روز با دوستانم دورهمی رفته بودیم طالقان و من اونجا از زیبایی ها فیلم گرفتم
ایده اومد بیا این فیلم رو ادیت کن و یه آهنگ خوب بزار روش این کارو انجام دادم و تو گروه فرستادم
نیت ام توجه به زیبایی ها بود چون از مریم جان این کارو یاد گرفتم
ولی همون کار باعث شد یه نفر بهم پیشنهاد کاری بده و انشا الله میخوام استارتش رو بزنم
این ایده در ظاهر ربطی به درخواستم نداشت
ولی اینکه ایده اومد تو اون دورهمی شرکتکن
و اون کلیپ رو بساز قدم هایی بود که در حد توانم بود و بهم گفته شد و انجامش دادم
همیشه فکر میکردم خوشبختی یعتی ثروت داشته باشی و از همه نطر عالی باشی
ولی تو دوره عزت نفس از استاد یاد گرفتم تعریف خوشبختی از زبان هر کسی فرق داره
شایدالان تو خونه و ماشین و درآمد دلخواهم نباشم ولی خوشبختی ررو وقتی با بچه هام هستم
احساس میکنم و بیشتر باید رو این موضوع کار کنم چون تعریف خوشبختی تو ذهنم اشتباه تعریف شده
خدایا شکرت بابت این پروژه
خدایا شکرت بابت مریم جان و استاد و این سابت
سلام به همه
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته
این چند روزه اینقدر اتفاقات زیبایی داره در زندگی من میفته که من رو شکرگزار تر کرده. خبرهای خوب و اتفاقات خوب پشت سر هم مسلسل وار میفته و من این معجزه ها رو از صدقه سری همین دوره 30 روزه ای که مریم بانو طراحی کردند و رایگان در اختیار همه قرار دادند.خدایا شکرت
همه ما تجربه کردیم که هر آنچه رو که خواستیم از خداوند دیر یا زود به اون رسیدیم.من یه بار نشستم با خودم فکر کردم ببینم چه چیزهایی رو از بچگی میخواستم و به دست نیاوردم خب اون زمان که با قانون آشنا نبودم و فقط یادمه ابتدایی که بودم چه چیزهایی میخواستم بعد راهنمایی و دبیرستان
هرچی فشار آوردم که بگم اون نشد اونم نشد بخدا نشد دیدم به صورت معجزه آسایی تمام و تمام آنچه خواستم رو خداوند بهم داده. از مهاجرت از خونه از فرزندان زیبا و همسر زیبا از دوستان درجه یک و… آدم حیرت میکنه بخدا.استاد یه جا میگن نگران نباشید دیر یا زود به همه خواسته هاتون میرسید با یه فرکانس بسیار بالا و با یه کلامی میگن بخدا به قلب آدم میشینه حرفشون. فقط بحث زمان و باور کردن اون خواسته هست حتی با همین باورهای درب و داغون هم خواسته ها وارد زندگی آدم میشن منتهی خیلی زمانبر میشه و برای انسان که ذاتا عجول هست یکم سخته.
اما با این مسیری که استاد دارن جاده رو به ای ذهن ما صاف میکنند طبیعتاً خواسته های کوچکتر که برای ذهن ما منطقی ترخ زودتر و اون خواسته بزرگ ها چون باورهاش دیرتر ساخته میشه چون باورکردنش سخت هر هست دیرتر اتفاق میوفته البته قانون تکامل رو هم نبایستی فراموش کنیم.
چند وقت پیش یک سری لباس و شلوار از در کمدم آویزون بود یهو به خودم اومدم دیدم خدایا این لباس ها همون برندهایی هستند که چند ماه پیش آرزوی پوشیدنشون ذوداشتی حالا اینجانب و روبروی چشمان و فراموش کردی بودی اینها رو درخواستهاشونو فرستاده بودی حالا محقق شده حالا اینجان نه یکی دو تا چند تا و اشک توی چشام جمع شد گفتم خدایا شکرت که اینقدر تو بخشنده مهربانی بنده رو است هرچی رو که از تو میخوام دیر یا زود به دستشون میرسونی و تو چقدرررررررر مهربانی.
این جهان دوقطبی با تضاد کامل میشه یعنی تضاد نباشه معنی پیدا نمیکنه این دنیا.داستان خواسته های استاد هستش که روزی دوست داشته جت اسکی سوار شده اما نمیشده این درخواست از سمتش به پروردگار وهاب فرستاده میشه در نوجوانی و مدتی بعد خدا یک جت اسکی حرفه ای رو بهش هدیه میده حالا این رو تعمیم بدید به هر آنچه در ذهن استاد میگذشته حالا اونها اجابت شدند و این هست زیبایی خالق بودن ذهن.الله اکبر
مانا باشید
«به نام خدا»
تضادها:ایجاد انگیزه
چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق
باور، عمل عمل به ایده هاتون،
خوشبختی: احساس خوبِ
باوردرست، لذت در لحظه، تمرکز بر زیبایی ها
ثروت، نعمت، رابطه زیبایی عاشقانه، سلامتی بیشتر، زیبایی بیشتر، جوانی بیشتر، آرامش و اطمینان قلبی نتیجه طبیعی احساس خوبه
شرک:مسئولیت رو بندازیم گردن بقیه، از بقیه انتظار داشته باشیم
منو خدا یکی هستیم، وقتی خدا رو باور دارم بقیه ای وجود ندارن
@هرکی ازمن هدایت کنه نه ترسی نه غمی داره$ «زندگی در لحظه»
من همه چی رو مُسَخر تو کردم
ما وصل بشیم به خداوند به ما میگه
تو همه چی به ما میگه…
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام به استاد عزیز خانم شایسته بهترین ودوستان بینظیر سایت
گام هفتم
من امروز صبح در گیر اتفاقاتی شدم که از این مسیر خدایی فاصله گرفتم وفقط به خاطر توقع داشتن از دیگران
اما به لطف خداوند دوباره با گوش دادن به فایل امروز وشکر گزاری برگشتم در مسیر صحیح خیلی خوشحالم که درک میکنم گوش دادن وعمل به این فایلها میتونه من را دوباره به احساس خوب برگردونه
ثروت نتیجه ی طبیعی باور خوب واحساس خوبه خودش وارد زندگیت میشه
خدا کجاست خدا در قلب منه خدا با منه خدا پیش منه
من وخدا یکی هستیم
ما باورهای خدایی داشته باشیم ما مثل خدا خلق میکنیم
ودرس بزرگ برای من که امروز کلی من را برد در احساس بد توقع از دیگران نمود بزرگی از شرک است
سپاسگزارم از همگی
خدایا صد هزارمرتبه شکرت
به نام خداوسلام به خدا.سلام به استادومریم جون که ماموراتصال وآشنای بین مابااصل وجودمون شده اند این وصل خودم به اصل وجودخودم خدارو تبریک میگم هم به استادم هم به حودم!استادازگام6به بعدیعنی گام 7شماروگم کردم حالم خراب شد که یکباردعوت شدی بامعلم وهمکلاسیهات گام به گام اونم عقب موندی ازبس که هیچی بلدنیستی ذهنم میگفت توروچی که توسایت باشی به بچهها میگفتم فکرکنم گوشیموبایدبه روزرسانی کنین میگفتن چرابه روزرسانی میگم گام7نیومدعقب موندم میگفتن به روزرسانی ربطی به برنامههای توبااستادنداره بازهم ازگام اول تاگام6کامنتهارومیخوندم.چون من ازترس اینکه گامهاروگم نکنم برنامه راتوگوشی بازمیذاشتم تااینکه روز9و7/8 ازسایت کلااومدم بیرون ودوباره توی گوگل نوشتم گام به گام خانه تکونی استادعباس منش دیدم پیداشدین اینقدرخوشحال شدم که تانصف شب فایلهای گام7و8و9رادانلودمیکردم ازنمازصبح 3تافایلوگوش کردم ومقداری هم کامنت خوندم الان هم باحال خوب کامنت مینویسم نمازصبح خواندم آهنگهای بی کلام روگوش میکردم انقدرخودمومحکم درآغوش کشیدم وبرای وجودخودم خوشحال بودم که غذای روحم راتندتندشارژمیکردم که اگه این خونه یاماشین یاویلا وطلا وحساب بانکی جوری که میخوای!؟ولی بدن سالم خودت وخانواده محل سکونت احساس خوب وقلب آرام که داری.نونوای محله روخدابه خدمتت درآورده نون شفارشی برات میزنه،خیاطی سفارش میدی این کت وشلواروبرام بدوز نمیگه این میلیون پول واریزکن یک مقدارکه واریزمیکنی باجون ودل برات کارمیکنه. آرایشگاه دخترخواهرت رفتی هرمشتری میومدبعدازاتمام خدمات سریع نقدی کارت میکشیدن الان15روزه توکه پول ندادی امروزم که زنگزدی شماره کارت بده وقیمت لایت رومیپرسی جواب چی داد؟گفت:باشه دیرنمیشه عمراکه به توشماره کارت بده یاقیمت بده اینهاهمش نعمت ولطف خداست وگرنه آدمهاعاشق چشم وابروی بی خدابودن تونیستن چون قلبتوبه منبع نوروصل کردی همه چیزمسخرتوست خدایاشکرت. استادمن دیروز برای خریدنان رفتم بیرون فایلهای صوتی گوش میدادم که اول فایل میگه اگه پول ندادین استادراضی نیستن منم سریع قطع کردم وقبلاتوی نمیدونم گام چندم کامنت گذاشتم که یک فایل حدودا9ساعته ازروانشناسی میگه منم توی گوش کردن این فایلهافقط درحد احساس خوب ودرحدباورهستم نه که بگم گل وبلبل شدم 4ساله باشماونازنین استادعرشیانفر کارکردم حالابه اینجارسیدم که صفحه فایل یاکامنتو اگه ببندم استادوگم میکنم وهنوزبلدنیستم نت برداری کنم!بالاخره توی صف نونوایی بودم تااین جمله روشنیدم اینگارباراوله شنیدم!وقبلااگه این فایلهاتوبیداری یاخواب بودم گوش زیرسرم میخونده میشنیدم ولی فهم نکردم چون میگفتم من که اینستایاچیزی ندارم توی اصل سایت استادهستم من حتمااین فایلهاروازتوی یوتیوب ضبط کردم چون دانلودکردن یک فلش قرمزروی فایل استاداست. ولی یوتیوب مینویسه باکیفیت مثلانمیدونم360حالابه هرحال من حتی بلدنیستم این فایلهای صوتی روپاک کنم یاحتی همین تصویریهاروتااینکه بچه هام باشن یادم بدن یاعروسم بیاداستادمن نمیدونم ازتویوتیوب حرامه یاحلال فقط میگم درسترینش پاک کردنه امیدوارم این نابلدی منوببخشیدمیدونم بزرگان بخششوخوب یادگرفتن براهمین رشدشون کوانتومییه بازهم سپاس فراوان که گامهاروپیداکردم خدایاواقعا قلبااعتراف میکنم همینجورکه توی یک سایت فیزیکی پیداکردن کامنتهای خودم روهم بلدنیستم بعدازمن توقع داری خودمویاتوروبشناسم پس کی من میخوام تکامل پیداکنم؟آنقدردرمیزنم این خانه راتاکه پیداکنم صاحب خانه ی قلبم روبرای همه آرزوی ثروتمندی بافهم ودرک دارم همیشه به بچهایا به بقیه میگم ماهامهره ی طلایی جامعه بودیم یک زمانی پدرومادرمون بعدازخداحمایتمون میکردن خداروشکرحالا عصراینترنت بازهم بعدازخدابچه هامون هدایتمون میکننداین خط آخرخطاب به خودم بود.خدایابازهم میگم من بلدنبودی فقط همینومیدونم ازتوسایت هرجارفتم نمیدونم من خودمو بخشیدم نوبه شما واستاداست که اونم باالهامات متوجه میشم استادجون ومریم جون بینهایت ازشماسپاسگزارم.وازدوستانم سپاسگزارم که وقت گذاشتن کامنت بنده روخوندن که عجب همکلاسی داریم.خدانگهدار.
با نام و یاد خدا
خانه تکانی ذهن روز هفتم
دیروز این فایل رو گوش دادم اما نتونستم کامنتی براش بنویسم. یعنی انقدر اون تیکه از صحبتتون برام درد داشت که با تاکید گفتید آقا عمل کن و هزاران بار شنیدن این حرف که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است تو گوشم زنگ میزد و من میدونستم که چی رو عمل نمیکنم و حاضرم هر کاری رو انجام بدم جز اون! تمرین آگهی بازرگانی.
مدتها بود که به تعوق مینداختمش. دنبال یه راه تقلب بودم. هر چی باشه که این رو انجام ندم. اما دیگه با این فایل زورم اومد و هیچ جوره زیر بار نمیرفتم که بازم بپیچونمش.
واسه همین امروز برای خودم یه اهرم رنج و لذت تهیه کردم و گفتم اگه این تمرین رو انجام ندی یه آدم پست و حقیر و بدبختی که تا آخر عمرت ترسها احاطه ات میکنن و با بدبختی میمیری و میری به قعر جهنم.
اما اگه انجامش بدی به هررررر چی که بخوای میرسی. یعنی همه نعمتها پشت در هستن و منتظرن که تو این کار رو انجام بدی. انگار این کار کلید اون دریه که پشتش همه نعمتها منتظرن و تو با این کار کلید رو پیدا میکنی.
و با همین اهرم چنان انرژی گرفتم که اومدم خونه و لباس در نیاورده نشستم و نوشتم.
بعد رفتم تو پارک جلوی خونه و یه چند تا مادری که بچه هاشون رو آورده بودن برای بازی روی نیمکت نشسته بودن.
رفتم جلو و ازشون خواستم چند دقیقه وقتشون رو بگیرم. و اونا هم گوش دادن و آخرش هم پرسیدن برای چی هست این دوره و توضیح دادم و اونها هم آرزوی موفقیت کردن و رفتم.
یعنی کاری که سالها فکر میکردم سخت ترین کار دنیاست همین لحظه به نظرم راحت ترین و مسخره ترین کار دنیا میاد. یعنی تمام اون سختی تو ذهنم از بین رفت.
شاید دفعه بعدی بازم مقاومت باشه، اما میدونم که به مراتب کمتره.
خدایا شکرت که امشب با خیالی آسوده میخوابم و به خودم افتخار میکنم که من این کار رو انجام دادم. خدایا این بنده تو به یکی از ترسناکترین کابوسهای زندگیش غلبه کرد و این کار رو انجام داد.
نمیتونم میزان سپاسگزاریم رو از خانم شایسته بیان کنم. این دوره خانه تکانی ذهن تا الان از هر دوره ای که براش هزینه کردم بیشتر روی من تاثیر گذاشته. چون دیگه فهمیدم کلام استاد در و گوهره حتی اگه فایل رایگان باشه. به خدا تو هیچ جای دنیا چنین مطالب ارزشمندی بیان نمیشه. بسیار بسیار از شما دو عزیز ممنونم
سلام به استاد عزیزم ومریم
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست..
باور به خدا
ایمان
یقین
اراده
دوست دارم واقعا رها و آزاد باشم و خودمو بندازم تو بغل خدا راحت و سبک بال..
مگه از خدا بهتر تو این دنیا سراغ دارم؟؟؟؟
نگرد نیست وپیدا نمیشه…
خدایی که بدون اینکه نیازی به من داشته باشه… برام هرکاری میکنه..
چرااااا من انسان چنین خدایی رو هنوز باور ندارم؟؟؟؟؟
چرا مشرکم؟؟؟
خدا تو قلب منه
خدا تو وجودمه
خدایی که کل جهان رو مسخر ما کرده تا به هر چی که دوست داریم بهش برسیم ولذت ببریم..
خدایا تو خودت همه چیز رو بهم بگو
خدایا تو خودت ظرفیت منو برای دریافت ودرک آگاهی ها بیشتر و بزرگ و بزرگتر کن…
تا بدون مقاومت ذهنیم عمل کنم..
و توحیدی بودنم بشه روتین زندگیم..
حس تنهای درونم می گوید:
بشکن دیواری که درونت داری!
چه سوالی داری؟
تو خدا را داری
و خدا …
اول و آخر با توست
خدااااجووونم..
تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری و هدایت میخواهم…
سلام استاد عزیز. خدا رو هزاران بار سپاسگزارم که من رو به برنامه های شما هدایت کرد. من قبل از آشنایی با شما و کلا این مباحث همیشه با خودم و به خدا میگفتم کاش شغل من کمک به مردم و حل کردن مشکلات اونها بشه. چون همیشه عاشق اینکار بودم و از اینکه به کسی به هر نحوی کمک کنم لذت میبردم و امروز که این حرف شما رو شنیدم که عاشق کمک به مردم و گفتن این مطالب هستید دلیل هدایت به سمت این برنامه ها و قوانین و مخصوصاً شخص شما رو فهمیدم. چون حتی اگر من راغب به آموختن این مطالب بودم خداوند میتونست از طریق شخصی دیگر منو راهنمایی کنه… خیلی خوشحالم از این بابت و خداوند رو سپاسگزارم که این فرصت رو به من داد تا از این آگاهی ها بهره ببرم و زندگیم رو آگاهانه جوری که دوست دارم خلق کنم. چون منم از بچگی با سخت انجام شدن کارها و سخت کار کردن مشکل داشتم و همیشه به همین دلیل تا به امروز با مخصوصاً مادرم چالش داشتم. من عاشق آزادی مالی و زمانی و مکانی هستم. یه روزی میام در نزدیکی شما یه پرادایس هم من میخرم و با اتوبوس هامون با هم توی جادههای آمریکا کورس میذاریم
فقط یک نکته که برام پیش اومده راهنماییم کنید ممنون میشم…
من پارسال مقدار پولی رو که داشتم و میخواستم سرمایه گذاری کنم با هدایت خواستن از خداوند به دلم انداخت مقدار زمینی بخرم که همه میگفتن نخر ولی من بخاطر اون الهام خریدم. الان هم میخوام مقداریش رو بفروشم و از نگاه خودم ترمزی ندارم برای این موضوع ولی یکساله که فروش نمیره…
به نظرتون به چه دلیله؟؟