live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهدی» در این صفحه: 1
  1. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1552 روز

    سلام و روز خوش خدمت همه دوستان عزیز و هم ‌فرکانسیم خدا را شکر می‌کنم بابت تمام آگاهی‌هایی که به طرق مختلف در اختیار من قرار میده، از استاد عباس منش هم بسیار ممنونم که دستی از دستان خداونده که باعث هدایت و راهنماییم میشه

    داستان استفاده کردن من از این فایل به این شکل بود که هفته‌های گذشته من با پروژه خانه تکانی آشنا شدم ولی آنچنان تمرکز و دقت کافی رو واسه این پروژه نمی‌ذاشتم همینجوری گوش می‌دادم فایل‌ها رو جلو می‌رفتم و توی اون مدت هم تقریباً چند ماهی بود که با یک دختر خانومی وارد رابطه شده بودم و به این شکل بود که اصلاً من این دختر خانمو ندیده بودم ولی از لحاظ فرکانسی و شخصیتی خیلی ازش خوشم اومده بود بعد از اینکه قیافش رو دیدم واقعاً به دلم نشسته بود ولی خودم حس می‌کردم که درگیر وابستگی شدم و…. تا سیزدهم آبان 1403 که خیلی محترمانه بر اثر اتفاقاتی ما از هم جدا شدیم و اینکه نمی‌تونیم با هم ادامه بدیم هرچند هم که جواب اون منفی نبود و می‌گفت نمی‌دونم و سردرگمم ولی جدا شدیم . این اتفاق باعث شد که من در واقع یکی دو روز حالم خوب نباشه و از طرفی هم چشم ورم کرده بود به خاطر حساسیت همین باعث شد که اون دو روز رو سر کار نرم و بعدش انگار هدایت شدم به سمت دوباره همین پروژه خونه تکونی ذهن و قبلا اون فایل نحوه استفاده از این پروژه رو که خانم شایسته توضیح می‌دادند رو گوش نداده بودم که دیشب گوش دادم و خیلی حال دلمو بهتر کرد و باعث شد که با تعهد بیشتری این پروژه رو شروع کنم امروز اولین گام رو دوباره گوش دادم و نوت برداشتم چقدر مطالب مفید و مطالب کاربردی درون این فایل بود و چقدر من نسبت به بار اول که همینجوری سرسری گوش داده بودم مطالب بیشتری رو من متوجه شدم

    مثلا اینکه روی بقیه حساب باز نکنم، اینکه اینا مصادیقی از شرکن، اینکه مسئولیت 100 زندگیم رو خودم بپذیرم، اینکه اینا نعمت‌های طبیعی هستند نه حتی اتفاقات طبیعی یا بلاهای طبیعی. خیلی جالبه تو همین روزا من دارم وام می‌گیرم که ماشین بخرم و حالا خونواده گفتن که مثلاً مادرم گفته مثلاً النگومو می‌فروشم بهت کمک می‌کنم یا داداشم هم گفته بهت کمک می‌کنم و…. ولی الان متوجه شدم که من نباید از هیچ کسی غیر از خودم و خدای خودم توقع داشته باشم و هرگونه توقع از دیگران داشتن یعنی شرک و شرک یعنی اینکه با صورت میره می‌خوری به دیوار و هر کمکی که میشه رو باید از خدا دونست که از طریق دستان بی نهایتش به ما میرسونه و اینا برام خیلی ارزشمند بود و اینکه واقعاً به ریشه هر چیزی ما توجه میکنیم میرسیم به توحید و عزت نفس و نباید اینا رو دست کم گرفت و باید هر روز رو اونا کار کرد و خودمون رو بهتر و بهتر بکنیم خیلی جالب بود دیشب برای اولین بار این اتفاق برام رخ داده بود بعد از اینکه من دیگه با خودم عهد بستم که هر روز یک گام رو جلو برم خواب دیشبم به این شکل بود که هر ربع بیست دقیقه از خواب پا می‌شدم و تو اون تایم خوابی که دیده بودم رو به شکل اتومات ریشه اون فکر و اون خواب رو برای خودم می‌گفتم و دوباره می‌خوابیدم و چندین بار این اتفاق در حین خواب دیشب رخ داد و خیلی برام جالب بود و با توجه به صحبت‌های صوت دیشب خانم شایسته که گوش دادم متوجه شدم طبق صحبت ایشون واقعاً افکارم در جهت خواسته‌هام نیست و افکار در ذهن من انگار یک میکسریه که باید ماده خوب بریزی توش که در واقع هر لحظه انرژی و فرکانس مناسب در جهت خواسته‌ها رو ارسال بکنه و همین باعث شد که من رو مصمم‌تر کنه که بیشتر رو خودم کار بکنم و بیشتر رو ذهنم کار بکنم و این اتفاق جدا شدن از این خانم محترم رو هم یک تضاد برای خودم میدونم انگار خداوند دورمو خلوت کرد و یه تلنگری رو به من زد که خیلی بهتر و قوی‌تر رو خودم بشینم کار بکنم . مطمئنم بعد از کار کردن روی خودم یا این رابطه دوباره برقرار میشه به شکلی زیباتر و قشنگ‌تر یا اینکه من وارد مدارهای بالاتر می‌شم و یک رابطه بهتر زیباتر و قشنگ‌تری رو تجربه می‌کنم و از این منظرم باز از خداوند متشکرم . دیشب بعد از گوش دادن صوت خانم شایسته باز فکر کردم به نقاط ضعفم در رابطه مثل اینکه مثلاً خیلی زود صمیمی می‌شم یا خیلی زود ابراز علاقه می‌کنم که اینا خودشون نشان از اینه که من با خودم اونجور که باید و شاید در صلح نیستم و یا اینکه به دنبال این هستم که بگم من خوبم که اینم باز مربوط میشه به پذیرش نفس و عزت نفس و … و جالبه توی فایل امروزم استاد یک جمله‌ای رو گفت اینکه هر کاری می‌کنید برای اینکه مردم از شما خوششون بیاد بدونید که در مسیر شرک دارید حرکت می‌کنید، تو تنها باید کاری را انجام بدی که در جهت رضای خودت و خدای خودت باشه و اینجور رفتارها در واقع یه جور ماسک زدنه.

    تعدادی از کامنت‌ها رو هم خوندم خیلی مطالب مفیدی داخلشون بود اینکه ما می‌تونیم از اسطوره‌هایی که می‌شناسیم بزرگتر بشیم فقط کافیه که باورش کنیم این برام خیلی جالب بود یا اینکه یه نکته که ما باید تنها مسئولیت زندگی خودمون بر عهده بگیریم نه مسئولیت دیگران و فکر نکنیم با این کار داریم ثواب می‌کنیم و کار درستیه و باید وقت و انرژیمون رو برای خودمون و زندگی خودمون قرار بدیم چون تو با این کار داری به خودت ظلم می‌کنی و انتهای این مسیرم چیزی جز شکست نیست و به قول سخن استاد عباس منش در دوره 12 قدم ما ارواح‌های الهی هستیم که آمدیم خودمان را تجربه بکنیم و ما قبل از تولد نگران کسی نبودیم که چگونه زندگی خود را خلق می‌کند و این بازی ذهن است و ما باید به دیگران کاری نداشته باشیم و اجازه بدهیم خداوند آنها را هدایت کند.

    و یه نکته دیگه اینکه وقتی یکی وارد زندگیمون میشه باید به لذت زندگیمون اضافه بکنه نه اینکه عامل لذت زندگیمون شه.

    و اینکه تعریف یک رابطه واقعی چیه؟ یک رابطه واقعی رابطه‌ایه بدون توقع، بدون انتظار، بدون وابستگی و در نهایت عشق و آرامش و شادی که همیشه خوبه، زیباست ،نو و جدیده، بدون قهر و جر و بحث، طرف مقابل آگاه به قوانینه و طبق قوانین عمل می‌کنه و…

    و یا این نکته که وقتی از دیگران توقع داری و روی اون‌ها حساب می‌کنی اون‌ها سرپرست تو میشن و وقتی تنها از خداوند توقع داری و روی اون حساب باز می‌کنی سرپرست تو خداوند میشه.

    خلاصه اینکه خدایا شکرت بابت تمامی این مطالب و آگاهی ها

    این اولین باره که دارم توی سایت کامنت می‌ذارم امیدوارم که این فرایند تا ابد ادامه داشته باشه و هی من آگاهی‌های جدید به دست بیارم و نتایج جدید به دست بیارم و بیام برای خودم و دوستان از نتایج بگم و در کنار همدیگه لذت ببریم.

    امیدوارم که هرجا که هستید خوش و خرم باشید

    از استاد عباسمنش و خانم شایسته هم سپاس گزارم

    در پناه الله یکتا شب و روزتون خوش

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: