live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی - صفحه 105 (به ترتیب امتیاز)

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 352 روز

    سلام به استاد و‌مریم عزیزم و دوستان عزیزم در این دوره

    با گوش دادن این فایل از استاد و یادداشت برداری که کردم خواستم در این مورد منم تجربیاتم بنویسم

    این فایل دقیقا منو یاد زمانی انداخت که من واقعا هیچی درکی در مورد قوانین و حتی خدا و‌من چی هستیم نداشتم ولی تضادهایی ک وارد زندگیم میشد فشارهایی ک واقعا زجر اور بود باعث شد سوال چرا ؟؟؟؟ در وجودم شکل بگیره سوال چرا خدا مگه منو نمبینه چرا انقدر سختی چرا این همه فرق بین ادمها خلاصه طوری شد که از تموم وجودم درخواست کردم خدایا خودتو بمن نشون بده بزار درک کنم و واقعا جوابشو گرفتم یادمه اولین فایلی ک گوش دادم کشف قوانین جهان هستی بود که خواهرم برام فرستاد

    و در همین حین من کلی باور مخرب داشتم

    فکر میکردم خدا مثل یه ادم قوی هس که اگه عشقش بکشه و ببینه بندش با گریه و زاری چیزی بخاد و شاید دلش بسوزه کمکش کنه یادمه همیشه ترسی تو وجودم از خدا بود چیزی از بچگی به ما گفته بودن مدرسه خانواده اطرافیان و… فک میکردم شاید خیلی بنده بدی هستم ک کارایی ک خدا میخاد مثل نماز و روزه و … انجام ندادم خدا کاری برام نمیکنه یا داره عذابم میده چقدر ترس چقدر حس پوچی و اتفاقا در مورد همین فایل همون زمان با سیل و زلزله اینا میگفتم فساد زیاد شده خدا داره عذاب میفرسته

    ولی با همون شروع گوش دادن فایلها قلبم پذیرفت نه خیلی جدی ولی اروم تر شدم البته برداشتهای اشتباهی زیادی داشتم اول مسیرم ولی انگار ندای خدا درونم منو بیشتر تشویق میکرد و‌انگیزه میداد ادامه بدم و البته که تو زندگیم تغییرات رو میدیدم حالم بهتر بود ولی هنوز درک درست از خدا نداشتم ولی شروع کارم با شکرگزاری داشته هام بود هر چی بیشتر ارامش میگرفتم انگار حرفای استاد بیشتر درک میکردم البته که درک از خداوند و قوانینش برای منم چند سال طول کشید که به درک الانم برسم ولی همه چیز در وقت مناسبش بود درست با تضادهایی ک بر میخوردم و بعضی جاها کم میاوردم باز خدای درونم کمکم میکرد ادامه بدم پیگیر بشم و این همون تکامل من بود …خب من چون فرزند اخرم و همیشه همه چیز برام تقریبا نسبت به خواهر و برادرم راحت تر فراهم میشد من توقع داشتم از تک تک شون کارایی ک میخاستم برام انجام بدن توقع داشتم از مادرم و‌پدرم تا اینکه ازدواج کردم توقع من باز چند برابر شد از همسرم توقع ی زندگی توی رفاه ولی چیزی ازین همه توقع نصیب شد ضربه سنگین بخودم بود هیچ چیزی اونطور میخاستم تو زندگی مشترکم پیش نمیرفت هر روز مشکل دعوا کم کم افسردگی و در اخر تسلیم شدم از خدا خواستم کمکم کنه ولی اولین چیزی که کمکم کرد حالم بهتر بشه این بود توقع رو کنار بزارم خودمو ببخشم خودمو دوست داشته باشم و دوره اعتماد بنفس واقعا تو زندگیم معجزه بود بعد تسلیم خدا بودن به دست بسته اش اعتماد کردن وای حرفای استاد چقدر تو اون روزا ب من کمک میکرد در خصوص کار پیدا کردن خیلی پیگیر کار پیدا کردن بودم گفتم من نمیدونم چطوری ولی روزی رسون من تویی حرف استاد باز چقدر خوب بود ایمانی که عمل به بار نیاورد حرف مفت هست پس ترس رو کنار گذاشتم قدم برداشتم رفتم یک مغازه لوازم ارایشی و گفتم من میخام کار کنم اینجا وتجربع ای ندارم صاحب مغازه گفت خب برای امتحان یه هفته کار کن بدون حقوق اگه خوب بودی ماهی یک میلیون میدم و میتونی از فردا بیای وای چقدر من خوشحال شده بودم فرداش اماده شدم و رفتم در مغازه ولی دیدم بستس ! یک ساعت گذشت من منتظر بودم و دیدم خبری نشد کمی نا امید شدم ولی توی دلم گفتم عیب نداره خدا خودت کمکم کنه و توی بازار قدم زدم دقیقا چشمم خورد چند متر اونورتر و دیدم روی شیشه مغازه نوشته نیازمند فروشنده !!!منم سریع رفتم داخلش و با صاحب مغازه حرف زدم و اتفاقا قبول کرد منم کارکنم از همون لحظه با حقوق یک میلیون وپونصد تو دلم گفتم خدایا دمتگرم چقدر مهربونی خیلی ذوق کردم و خوشحال بودم بعد چند روز کار تو مغازه فهمیدم این کار واقعا حوصله سر بر بود و همین هیچ تایم استراحت درستی نداشتم اخر هفته ها باید مغازه میرفتم شبها حتی تا یازده شب میشد وایمیستادم تو مغازه و این شد تضاد خلاصه ماجرایی شد که من اون کارو رها کردم باز دلسرد میشدم ولی خدا همیشه میگفت میشه میشه اعتماد کن .که یکی از دوستام گفت کارگاه خیاطی هست اونجا برو زمان کاریش مشخصه اخر هفته ها تعطیلی داره و شاید اونطوری بخای باشه منم رفتم اونجا صحبت کردم و در مورد حقوق ب من گفت ماهی 2 میلیون پونصد اینجا بود که گفتم خدایاشکرت من قدم برداشتم ب تو اعتماد کردم ببین چه نکردی برام خلاصه محیط کاریش عالی کلی دوست پیدا کردم حالا من فایل ها روگوش میدادم تمریناتو انجام میدادم و هی حس خوبمن بیشتر میشد دیگه طوری شده بود هی باخودم حرف میزدم هی تحسین میکردم کلا کنترل ذهنم دستم بود من به ماه نکشید مسئول بخش بسته بندی اون کارگاه شدم چقدر انرژی من عالی شده بود چقدر حس خوب تجربه کردم صبحها ک بیدار میشدم برم سمت کار میگفتم خدایا امروز بتو میسپارم تو برام زیبا بساز اسان بساز بر من اسانی ها رو و چقدر همه چی خوب پیش میرفت حتی همون زمان من ویزای مهاجرتم اومد همون خواسته ای چهار سال منتظرش بودم هی نق میزدم چرا نمیشه چون رها کردم و تسلیم خدا بودم شد .

    واقعا لطف خدا همیشه با من بود ولی من سد راه خودم بودم من مشرک بودم ولی خدا همواره رحمتش رو برای بنده هاش میفرسته بخایم حتما کمکمون میکنه اگاه بشیم بیدار بشیم و از زندگی از لحظه لحظه اش لذت ببریم . فقط تمرین استمرار میتونه و اینکه در گیر نشخوار های ذهنی نشیم از یاد نبریم این همه لطف خدا رو … خدایا شکرت الانم تضادهایی هست تو زندگیم و کلی بهم ریختگی ذهنی ک مریم جان عزیز چقدر خوب گفتن که باید ذهنمون هم خونه تکونی بکنیم این همه لطف و عشق خدا رو فراموش نکنیم ایمانمون رو‌حفظ کنیم

    بازم خدارو شکر میکنم اینجام حال دلم عالیه از کامنت دوستان لذت میبرم و خودمم وقتی مینویسم ب یاد میارم واقعا از ته دلم خوشحال میشم

    ممنونم بابت این دوره ایشالله خداوند یاریم کنه ثابت قدم بمونم و کلی اتفاقات قشنگ رقم بزنم برای خودم و‌باز تعریفشون کنم و‌ذوق کنم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1477 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    امروزم را با نام توکل بر خدای مهربان شروع میکنم

    من با تمام وجودم مسولیت100%زندگی ام را میپذیرم نه شوهرم نه همکار و حامی من

    .چون هر بار که تلاش میکنم به موفقیت برسم نتیجه بیگیرم. خودم را بیشتر میشناسم .

    اگر خودم را بیستر بشناسم به خود شناسی عمیق برسم راحت تر ترمز های مخفی را پیدا میکنم، ترمز های مخفی پیدا بشه ماشین ارزو هایم به سمت خواسته ها م روانتر حرکت میکنه

    چقدر تفکر می‌تواند زندگی ما را تغییر دهد باید تمام بهانه ها را کنار بگذارم دیگران هیچ تأثیری در روندتغییر زندگی و رشد ! من ندارند مگر اینکه خودم بخواهم تغییر کنم

    نگاه خودم را نسبت به مسائل تغییر دهم

    وقتی نگاه من این باشه که خودم تمام اتفاقات زندگی ام را خودم تغییرمیدهم هیچ کس نمیتونه زندگی من را خراب کنه و هیچ کس نمیتونه زندگی من رو درست کنه

    من با ارسال فرکانس های خود، دارم تک تک اتفاقات زندگی ام را رقم میزنم افکار و باور های من دارن با سرعت تمام تر واکنش نشون میدن و اتفاقات را رقم می‌زنند.

    پس مهم است که هر روز باور های بهتر و قدرتمند کننده تر بسازم

    نه پدر نه همسر نه دولت هیچ وظیفه ای در قبال تغییر زندگی ما ندارن

    من باور بنیادین می‌سازم که هیچ کس قدرت خلق خوبی و بدی را در زندگی من ندارد

    من هستم که قدرت خلق تمام اتفاقات زندگی ام را دارم نه رییس ،نه دولت ،نه رهبر ،نه فامیل ثروتمند ،نه همسر ،

    خودم مسول صد در صد خوشبختی خودم هستم

    همسرم میگه نمیخواد کار کنی که پولدار شی من خودم تمام مسولیت زندگی را میپذیرم وهر ماه فلان مبلغ را به تو می‌دهم برو حالش و ببر اما من شاید همون لحظه خوشحال میشوم که همسرم چقدر من رو دوست داره اما فکر میکنم که تا کی میخوام همسرم منجی من باشه و مسائل من رو حل کنه تا کی جور کار من رو گردن داشته باشه اون وقت معنی قانون (خودم هستم که زندگی ام را خلق میکنم )کجا میره

    من باید روی افکار درونی ام کار کنم دنیای بیرون خودش تغییر میکند .

    پس اینکه میگن حامی من لیدر من بالا سری من ،فلانی هست که من و کشوند بالا صد درصد اشتباهه

    اگه اون ادما خودشون رو بکُشَن که من تغییر کنم نمیتوانند

    من خودم تصمیم میگیرم خودم عملیش می‌کنم خدا هدایتم می‌کنه راه کار بهم میده چون خودم خواستم از اون الهامات استفاده کنم . اگر نخواهم هدایت خداوند را نیز نمی‌بینم نمی شنوم .

    این چند ماه اخیر یه مشکلی تو زندگی یکی از خواهرام رخ داده من و شوهرم خودمون رو دخالت دادیم ،قضاوت کردیم ،مقصر دونستیم همسر شو ، نظر میدادیم که باید فلان کار کنید ، اما به قول گفتنی اومدیم اَبروش رو درست کنیم زدیم چشمش و در آوردیم . مهم تر از همه تو فرکانس منفی بودیم بحث و ناراحتی ها رو توجه میکردیم تا اینکه روی زندگی خودم هم تاثیر گذاشت از لحاظ جسمی بیمار شدم همش نتیجه فرکانس خودم بود چون من روی قانون دارم کار میکنم و با استفاده از قانون:

    توجه به نکات مثبت داشتن حال و احساس مثبت ==========با دریافت اتفاقات مثبت و دریافت الهامات رخ دادن اتفاقات مثبت

    وتوجه به نکات منفی و داشتن حال و احساس منفی =====با رخ دادن اتفاقات منفی بیشتر ودرگیر شدن ما از لحاظ جسمی و روحی بیشتر

    فهمیدم که عه این سرماخوردگی از کجا اومد من که احساس سرما نمی‌کردم ولی بدنم درگیر شد و به من هشدار داد که آهای حنیفه مواظب ارسال فرکانس های منفی ات باش که داری بیش از حد درگیر میشی برای همین خودم و کشیدم بیرون از این ماجرا خواهرم و گفتم که خودش می‌تونه بهترین تصمیم رو برای زندگیش بگیره اون باید زندگی کنه نه من

    از خداوند سپاسگزارم بابت هم زمان، شدن این پروژه گام به گام. که بتونم حال و احساسم را بهتر کنم تا بهبود پیدا کنم

    خدارو شکر میکنم بابت این هشدار به موقع اش که در فرکانس بد نمونم .

    تمرکز بیشتر گذاشتم روی بهبود زندگی خودم که از تضاد درس بگیرم. قانون وضوح از تطریق تضاد

    یعنی هر کاری که خواهرم انجام داده نتیجه غلط گرفته من اون کار رو نکنم که غلط نتیجه بگیرم

    من با استفاده از قانون، فرکانس مثبت ارسال میکنم و میپذیرم که خودم تمام اتفاقات زندگی ام را خودم رقم زدم نه شوهرم

    شرایط طبق خواسته های من رقم می‌خورد

    وقتی من ادم ها رو مسول زندگی خودم ندونم .وقتی که من باور های درست ایجاد کنم دور میشوم از شرک مخفی،،،و دیگر این نگاه تغییر میکنه که شوهرم من رو خوشبخت میکنه یا بدبخت ،در اصل خودم هستم که تصمیم میگیرم خوشبخت زندگی کنم یا بدبخت .وشرایط چنان تغییر می‌کنه که من درخواستش کنم .

    خدایا شکر بابت این هشدار که من بفهمم و به یاد بیارم قانون رو

    خدایا شکر بابت قانون بدون تغییرت قانون ،قانونه ، ادم ها باید طبق قانون عمل کنن ،

    قانون عوض نمیشه

    من سپاسگزارم بابت این فایل بی نظیر

    استاد عزیم و خانم شایسته عزیزم من از شما سپاسگزارم که خداوند شما رو سر راه من قرار داد تا با تغییر افکار و باور هاتون و بهبود در روند عالی شدن زندگی خودتون من هم درس بگیرم وباز هم خودم هستم که انتخاب میکنم عالی زندگی کنم یا بدبخت

    خداوندا تو هدایتم می‌کنی میشود که من هم خودم و بکشم بالا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فروغ گفته:
    مدت عضویت: 539 روز

    سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که فرمانروای جهانیان و عالم است .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    بسیار بسیار بابت این دوره عالی ازتون ممنونم .

    من چندین و چند بار این فایل ارزشمند رو دیدم . چقدر آگاهی های این فایل آموزنده است .

    من از دانشجوهای 12 قدم هستم و همین طور که استاد گفتند چقدر زندگیم تغییر کرده است . چقدر آرامش و توکلم به خداوند بیشتر شده است .

    با اینکه من هر روز نماز میخوندم و جمله تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم رو میخوندم اما اصلا متوجه نبودم که چی دارم میگم . با آموزشهای استاد عزیزم الان چقدر این جملات رو درک میکنم . که مثلا ستایش و سپاس مخصوص پروردگار جهان نیان است یعنی چه . خیلی خیلی ممنون .

    اینکه مسئولیت زندگیم رو بپزیرم یعنی چه . و اینکه جز خداوند پروردگار جهانیان ، به هیچ کس و هیچ چیز تکیه نکنم یعنی چه .

    چقدر این فایل توحیدی راهگشا است و اگر در این سایت هیچ فایل دیگری نبود و فقط و فقط همین یک فایل بود باز هم ارزش هزاران هزار بار دیدن و تفکر کردن و دوباره یاد گرفتن و یاد گرفتن تا آخر عمرم را داشت .

    استاد عزیزم اکنون که قدم در این راه گذاشته ام به شما و به خودم قول میدهم تا آخر عمرم در این راه بمانم و هر روز و هر روز نتایجم بهتر و بهتر شود .

    از اعماق قلبم دوستتون دارم .

    خانم شایسته عزیز از شما نیز بابت شروع این پروه عالی ممنونم . دوستتون دارم و بهتون خدا قوت میگم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سما میم گفته:
    مدت عضویت: 948 روز

    استااااد عزیزم سلااام.

    مریم بانو سلاام. امیدوارم مثل همیشه عالی باشید. چقدر دلم یه روال جدید میخواست. خیلی خوشحالم.

    من از آخرین کامنتی که گذاشتم خیلی میگذره. میام به سایت سر میزنم تقریبا هر روز اما کامنت نمیگذاشتم.

    مجموعه این گام ها خییلی فرصت خوبیه برای ذهن تکانی من وااقعا نیاز داشتم. چه ایده عالی و خوبی. ممنونم.

    من عاشق فایلهای توحیدیمم. و فوق العاده س که با این لایو عالی این مجموعه شروع شد.

    خدایا شکرت.

    ممنونم ازتون.

    خدایا به ما کمک کن تا فقط از تو کمک بخواهیم و تو رو تنها قدرت بببینیم. ما رو به صراط مستقیم هدایت کن و در این مسیر نگه دار.

    آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    فائزه داوری گفته:
    مدت عضویت: 403 روز

    به نام خالق عشق

    موقعی ک فایلو گوش دادن همش ذهنم رفت سمت مسئولیت پذیری ک خودم باید مسئولیت زندگیمو ب عهده بگیرم توقع ازکسی نداشته باشم خودم خودمو ب موفقیت برسونم خودم خودمو نجات بدم ن اینکه یکی بیاد منو نجات بده بعد ب این فکرکردم شاید هرکسی این فابلو براساس اون ارزوها وخواسته هایی کداره تحلیل کنه منم همینطور اینو باارزوهام تطبیق میدادم اما وقتی اومدم توی سایت کامنت یکی ازبچه ها ک دیدمش واومد راجب شرک حرف زد ک اره نیاید شرک داشته باشیم ووقتی منتظری کسی کمکت کنه درواقع شرک داره ی لحظه انگار من و منقلب کرد من درمورد خواسته ام دارم شرک میورزم وانگار اصلا ی دری برام بازشد درصورتی ک من بارها فایلای استاد راجب شرک و گوش ددادم و اصلا ب این نتیجع نرشیده بودم ک من درمورد خواسته ام دارم شرک میورزم واقعا درسته ک شرک دردل مومن مثل راه رفتن مورچه برسنگ سیاه دردل تاریکی شب پنهان است خدای من چقدر دید منو عوض کرد هرچند نشد تاپایان اون کامنت دوستمو بخونم وگمش کردم ولی من نکته رو گرفتم وازاون دوستم سپاس گزارم امیدوارم تا پایان این خونه تکونی همه مون ی تکون اساسی بخوریم و اون باورای زیرزیرکی اون زیر پنهون شده ذهنمونو دربیاریمو و بندازیمشون دور و جاش باور قشنگ بزاریمو شاد ی رو سرریز کنیم توزندگیامون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    هامون گفته:
    مدت عضویت: 1488 روز

    به نام یگانه رب هدایتگر وهاب

    سلام و درود خدمت خانواده صمیمی خودم

    # خداوند سیستمی هست که واکنش نشون میده به سیگنال های ما

    وقتی این جریان رو درک میکنم خیلی طبیعی میشه زندگی برام راحت تر میتونم درک کنم که مسئولیت زندگیمو بپذیرم و همون‌طور که استاد توی کتابشون گفتن میشه راحت تر فکر خدا رو خوند…

    #تضاد و مسئله و مشکل در هر صورتی چه بلا های طبیعی زیستی زمین، چه اتفاقات ناخواسته مالی، مشکلات جسمانی و … توانایی ای رو توی من فعال میکنه که یکی از بزرگترین نعمت هایی هست که خداوند برای هدایت زندگیم به سمت شرایط دلخواه به ما عطا کرده و اون چیزی نیست جز «توانایی حل مسئله»

    یه حسی توی درونم میگه توانایی حل مسئله مثل موتور ماشین میمونه که ما رو به سمت جلو سوق میده.

    الهی شکرت

    من با توکل به ربم که صاحب اختیار جهانیان هست

    تمام تلاشم رو برای پذیرش صد در صد مسئولیت زندگیم انجام میدم

    پروردگارا یاری ام کن که مسئولیت زندگیم رو بپذیرم و بندگیتو کنم.

    آمین

    #حالا یا من عرضه دارم که ‌ باور های خودمو تغییر بدم و با قانون بدون تغییر خداوند هم راستا و هم جهت بشم و در مسیر گسترش جهان حرکت کنم.

    خداوند هم کمک میکنه که لذت ببرم و همیشه لذت ببرم و ارام باشم.

    یا عرضه این کارو ندارم و مثل گذشته هم نتایجش مشخصه

    الهی شکرت که اختیار تام برای خلق زندگیمون بهمون عطا کردی.

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم بهانه گیری از بین میره

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم انتظار از غیر از بین میره

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم توقع از نزدیکانم از بین میره

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم به سمت عزت نفس بیشتر هدایت میشم

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم به سمت استقلال شخصیتی بیشتر قدم بر میدارم

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم مومن تر میشم و ایمانم ایمانی میشه که با عمل همراهه چون خودم باور میکنم که خلق کردم و خودم برای تقییرش اقدام می کنم ومسائل رو حل میکنم و به مدار بالاتر صعود میکنم

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم دنبال مقصر بودن و حق به جانب بودن از بین میره

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم زندگیم و مسیر زندگیم الهی میشه و توحید در روحم درخشان تر میشه.

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم و باورامو تغییر بدم و باور های قدرتمند کننده بسازم با انجام همون کارای قبلی نتایجم متفاوت میشه

    #وقتی مسئولیت زندگیمو بپذیرم مشکلات و نا خواسته ها رو با تغییر درونم، تغییر میدم

    الگوهای دیرینه خودمو تغییر میدم و محدودیتم رو از ذهنم بر میدارم

    فقط لازمه بندگی کنم رب من خدایی رو خوب بلده

    خدایا ای صاحب اختیار جهانیان به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته، و به نیرویت که با آن بر هر چیز چیره گشتی، و در برابر آن هر چیز فروتنی نموده، و همه چیز خوار شده، و به جبروتت که با آن بر همه چیزی فائق آمدی، و به عزّتت که چیزی در برابرش تاب نیاورد، و به بزرگی‌ات که همه چیز را پر کرده، و به پادشاهی‌ات که برتر از همه چیز قرار گرفته، و به جلوه‌ات که پس از نابودی همه چیز باقی است، و به نامهایت که پایه‌های همه چیز را انباشته، و به علمت که بر همه چیز احاطه نموده، و به نور ذاتت که همه چیز در پرتو آن تابنده گشته، من از شر هر چه به غیر از تو به تو پناه میبرم و با شفاعت تو به تو تقرب میجویم الهی ظرف وجود مرا بزرگتر کن و در هر شرایطی یادت را که ارامبخش قلوب هست به قلب من الهام کن

    پروردگارا ایمانم را بعد از اینکه هدایتم کردی سست نکن

    منزه ای تو و به ستایشت برخواسته ام

    ردپا خانه تکانی روز اول

    خداوند عاشق ماست

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهراد غلامی مهرداد گفته:
    مدت عضویت: 510 روز

    سلام

    استاد عزیزم خانوم شایسته و همراهان عزیز درود

    قدم اول از خانه تکانی ذهن

    چقدر خوشحالم بابت این آگاهی و خدا رو شکر بابت این هدایت که همیشه نیازمند هدایت خداوندم.

    خانه تکانی ذهن چقدر جالب فرصت زیبایی که ایجاد شده توسط خانوم شایسته ، گاهی من خودم احساس می کنم که در باغچه ذهن من با دادن آب ممکنه علف های هرز برویند و اگر این علف های هرز رو وجین نکنم باعث بشه درختان من رشد کافی نداشته باشن ، پس ورودی های ذهن رو کنترل می کنم و ذهنم رو از حاشیه خالی می کنم و پر می کنم فضای ذهنم رو از آگاهی تا رشد کنه ظرف وجودی من.

    اولین قدم در این پروژه خیلی به جا بود ، توحید که سر چشمه اصلی همه باور هاست و با هر چه توحیدی تر شدن ترس ها کمتر و گام ها استوار خواهد بود ، هر چه قدر توحید من بیشتر حضور خدای بزرگ با تمام توانایی ها و ثروت و بخشندگی اش در زندگی من پر رنگ تر و حضور دیگران کمتر خواهد بود و قدرت رو به خداوند متعال خواهم داد

    . هر چه قدر به مسیر زندگی خودم نگاه می کنم عدم دستیابی به خیلی از موفقیت های خودم رو در عدم توحید عملی و عدم باور قدرت خداوند می دانم.

    وقتی بپذیریم که تمام زندگی ما با باورهای ما بوجود میاد و خلق زندگی توسط ذهن ماست پس نتیجه می گیریم تمام قدرت در ذهن ماست و مسولیت تمام زندگی ما در دستان ماست و به میزانی که تلاش می کنیم رشد می کنیم و بهره مند خواهیم شد.

    موانع دستیابی به نعمت ها رو حذف کنیم باورهای غلط رو کمرنگ و به مرور حذف کنیم تا باورهای توحیدی پر رنگ و نعمت ها به سوی ما روانه بشه .

    خدای مهربان هر روز بیشتر هدایتم کن و توانایی تسخیص اصل از فرع رو به من الهام کن و نشانه هایت رو بر من مشخص کن .

    خانوم شایسته تشکر ویژه از شما که همیشه رفتارشما و طرز فکر شما برای ما الگوست.

    خدای شکرت دارم تو قلبم پیدات می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    فاطمه مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2885 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همهٔ دوستانم در خانه تکانی ذهن گام به گام

    هزاران مرتبه سپاسگزار خداوندم که تمام افکار منو با این فایل تایید کرد تا دوباره جون بگیرم برای کنترل ذهنم و ساکت کردن نجواهای ذهنی.

    این فایل دقیقا همون چیزی بود که نیاز داشتم به شنیدنش، به فکر کردن به قدرتی که خداوند در درونم گذاشته تا خلق کنم آنچه که می‌خوام.

    خیلی فایل پر بار و پر برکتی بود. واقعا نوشتن در موردش ساعت‌ها زمان میخواد.

    تضادها هدیه‌های زندگی ما هستن که باعث رشد و گسترش بیشتر زندگی ما در تمام جنبه‌ها و مخصوصاً اون جنبه ضعیف‌تر زندگیمون؛ همون جنبه‌ای که بیشترین ضربه رو بهمون میزنه، میشن. فرصت‌های رشد رو در هر تضادی ببینیم.

    تنها مسئول زندگی من خودمم و فقط خودم. حتی خدا هم مسئول زندگی من نیست. حتی پدر و مادرم هم مسئول نیستن.

    هیچکس بیرون از من مسئول زندگی من نیست. چون هیچکس قدرت تغییر در زندگی منو نداره و من اینو با پوست و گوشت و استخونم درک کردم. تا خودمون نخواهیم و اقدام نکنیم هیچ تغییر در زندگیمون رخ نخواهد داد نقطه سر خط.

    اون آدمی که منتظره مسائلش رو کس دیگه ای حل کنه همیشه مشکل داره همیشه گیره همیشه منتظر باید باشه. ( این عین حقیقته و من اینو با تمام وجودم حس کردم)

    در خصوص این جمله یاد کاریابی ها افتادم! سالهای نه چندان دور فکر میکردم خودم که نمیتونم کار پیدا کنم حتماً باید کاریابی ها برام کار پیدا کنم چون وظیفشون همینه! و هیچ اتفاقی نیفتاد! اون شغل رویایی بی نقص و دلخواه یا حداقل خوب و مناسب، هیچ وقت پیدا نشد! به هرچیزی یا هر کسی تکیه کردم اوضاع خوب پیش نرفت یا اینکه اصلا کاری پیش نرفت بعد من موندم و حسرت و سرزنش خودم که چرا وقتمو تلف کردم؟ چرا به فلانی اعتماد کردم؟ چرا روی فلانی حساب کردم!

    من از این سوراخ حسابی گزیده شدم. چون از بچگی توانایی‌هام سرکوب شد! هرکاری که میخواستم شروع کنم بهم میگفتن تو که نمیتونی! ، این کار تو نیست! ، تو از عهده‌اش برنمیای! و … اینطوری شد که زمین بازی من کوچکتر و کوچکتر شد و بعد از یک مدتی به طور پیش فرض من خودمو ناتوان دیدم و همه بلااستثنا از من توانمند‌تر بودن و اعتماد به توانایی‌هام و خودباوریم کم و کمتر شد.

    کسی که چشم امیدش به دیگرانه در برزخ زندگی می‌کنه. مثل این میمونه که کلید درِ قفل شده توی دست خودته ولی سرتو از پنجره انداختی بیرون و فریاد میزنی بیان کمکت کنن و در رو برات باز کنن!

    این نگاه که آقا یک نفر دیگه‌ای باید زندگی منو تغییر بده باید شرایط منو درست کنه اینو بریزید دور.

    اینجاست که استاد اون نگاه توحیدی و قائم به ذات بودن رو اصل حل مسئله میدونن. به قول استاد تا وقتی فکر می‌کنی دیگران باید تغییر کنند تا اوضاع درست بشه هیچ اتفاقی نمی‌افته. تا زمانی که فکر می‌کنی بدبختی‌های زندگیت تقصیر دیگرانه و اونها باید تغییر کنن، از زندگیت برن یا هر راه حل بیرونی، هرگز نمی‌تونی اون مسئله رو حل کنی.

    «سعی کردم نگاهم به درون باشه.»

    «خودمون میتونیم زندگیمونو تغییر بدیم، این قدرت خودمونه، این توانایی خودمونه. اگر بدونید چه توانایی دارید، اگر بدونید شما چه قدرتی دارید. فقط بهانه‌ها رو بذارید کنار.»

    این کنار گذاشتن بهانه‌ها یعنی همون برداشتن نقاب ها و رو راست شدن با خودت. یعنی بفهمی که اهمال کاری و سهل انگاری خودت رو گردن هیچ کسی نندازی. یعنی رو به رو شدن با خود واقعی‌ات. رو به رو شدن با شکست‌های و ترس ها و اشتباهاتت.

    «به جای اینکه بگیم خودمون چکار کنیم، خودمون چطوری شرایطمون رو بهتر کنیم، خودمون چطوری زندگیمونو رقم بزنیم میام میگیم مسئولین باید اینکارو می‌کردن.»

    معمولا هر چند وقت یکبار یه موجی توی ایران راه میوفته که به قول استاد هر کسی که یه تریبون داره شروع می‌کنه جار و جنجال راه انداختن که مسئولین فلان، مسئولین بهمان و… یک عده هم داریم که موج سوارهای حرفه‌ای هستن که دست از سر مسئولین برنمیدارن. نمونه اش زیاده. ولی یه چیزی رو به تجربه فهمیدم و اونم اینکه وقتی جامعه از سمت راست می‌ره من از سمت چپ برم یا برعکس. خلاصه مسیر جامعه رو نرم. یادمه سریال جواهری در قصر خیلی طرفدار داشت یه زمانی یا سریال شهرزاد یا یوسف پیامبر یا مختار نامه و …من هیچکدوم از اینها رو ندیدم. اصلا به نظر من خیلی اتلاف وقت بود، خیلی بیهوده و بعضاً بی‌محتوا بودن. و البته در مورد کتابها هم همین روش رو داشتم مثلاً بیشعوری، خودت باش دختر و …. اکثرشون روانشناسی زرد هستن که فقط هندونه می‌ذاره زیر بغلت، کله‌ات پر از باد میشه و با کلی ضعف شخصیتی و عیب و ایراد در باورهات شیرت میکنن که برو جلو ، تو میتونی و never give up و … شاید یکی از دلایلی که با استاد آشنا شدم همین بود که این حرفهای صد من یه غاز راضیم نمی‌کرد !

    من هیچ وقت موج سوار خوبی نبودم و از این بابت بسیار خوشحال و راضی هستم .

    «مسئولیت صد در صد زندگیتون رو خودتون بپذیرید. هر اتفاقی در زندگی شما می‌افته به خاطر افکارتونه.»

    «نگاه به بیرون برای ایجاد تغییر یا بهبود زندگی سمّه»

    این قسمت دقیقاً هدایت خداوند برای منه:

    «بچه‌ها این تله‌اس. این دو قرون دو زار که فکر می کنید از این طریق میتونه بهتون کمک بشه جلوی میلیون ها میلیون دلار ثروت رو در آینده از شما میگیره. اگر شما به خودتون به خدای خودتون به توانایی‌های خودتون به نیروی درونی خودتون تکیه کنید اصلا برید تهران شب نماینده مجلس بهتون جا بده اصلا جوک میشه بهترین هتل‌ هر کشوری که بخوای میری برای یک شب چیه برای یکسال اجاره می‌کنی بهترین نقاط تفریحی دنیا رو. اگر این تفکر به صورت بنیادین تغییر کنه که من مسئول زندگی خودمم منم که دارم اتفاقات رو رقم می‌زنم منم که دارم شرایط رو رقم می‌زنم اصلا کس دیگه ای نیست مسئولین بذارید کنار مگه اونها دارن زندگی ما رو درست می‌کنن به نظر من این شرکه دیگه.»

    باور به منجی

    راستش قبل از آشنایی با استاد همه اش فکر می‌کردم چقدر خدا ظالمه که این منجی رو برامون نمی‌فرسته ما اینقدر داریم عذاب می‌کشیم.

    بعد که با قوانین و برنامه های استاد آشنا شدم متوجه شدم که خدا هیچ وقت قوانین طبیعی این جهان رو زیر پا نمی‌ذاره تا یه معجزه‌ای رخ بده و مثال شکافته شدن رود نیل رو زدن استاد، متوجه شدم پس منجی وجود نداره چون خدا قوانین طبیعی این جهان رو زیر پا نمی‌ذاره تا یک نفر رو سالهای سال در غیبت نگه داره تا بندگانش رو بچزونه، به خاطر گناهان و اشتباهاتشون انتقام بگیره ازشون، پدرشونو دربیاره ( چون این خدا احساساتی واکنش نشون میده و عصبانی میشه و… همون خدای تورات تحریف شده) و بعد که خوب به غلط کردن افتادن این بندگان خطاکار، حالا منجی رو بفرسته و نشون بده رئیس کیه توی این دنیا.

    و چقدر این نگرش باعث منفعل شدن افراد و راکد شدن زندگی میشه تا جایی که طرف فکر می‌کنه فقیری و بدبختی حقشه و یک قدم در راستای ظهور منجی هست!!!

    «همه چیز از فکر شروع میشه وقتی که فکرتو کنترل میکنی به مسیرهای درست به ایده‌های درست درست منظورم بهتر از قبل تکامل میخواد بهتر و بهتر میشه.»

    «اگر داری مثل بقیه فکر می‌کنی و اگر داری مثل بقیه عمل میکنی مثل بقیه نتیجه می‌گیری.

    اگر میخوای نتیجه متفاوت بگیری باید متفاوت فکر کنی و متفاوت عمل کنی.»

    یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ عَلَیۡکُمۡ أَنفُسَکُمۡۖ لَا یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَیۡتُمۡۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُکُمۡ جَمِیعࣰا فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ(سوره مائده آیه 105)

    اى مؤمنان،خویشتن را[از گناه]نگاه دارید.چون شما راه یافته باشید،کسى که گمراه شده باشد،زیانى به شما نمى‌رساند.بازگشت همگى شما به‌سوى خداوند است، آنگاه شما را به آنچه مى‌کردید،خبر مى‌دهد.

    ما بنده خوبی باشیم، خدا خدایی رو خوب بلده. تنها تو را می‌پرستم و تنها از نو یاری می‌جویم رو در وجودت درست کن.

    درونتونو درست کنید بیرون خودش درست می‌شه.

    کسی که به خداوند ایمان داره برای مردم کاری انجام نمیده راه درست رو می‌ره، کار درست رو انجام میده.

    به دانسته‌هاتون عمل کنید.

    خیلی نکات دیگه‌ای هست که میشه راجع بهش نوشت و فکر کرد تا درک بشه و عمل بشه بهش. من فقط به اندازه‌ی ظرفم از این آگاهی ها برداشت کردم.

    خدایا شکرت که این خانه تکانی رو روزی من کردی تا ذهنم رو آماده ساختن باورهای جدید کنم و روز به روز بهتر بشم.

    خانم شایسته عزیز خدا قوت

    در پناه تنها فرمانروای قدرتمند جهان، خدای حی و حاضر باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    آذر عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1203 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استادعباس منش عزیزم و استاد شایسته ی نازنینم

    با توکل به الله گام اول رو امروز 4مهر شروع کردم وخدارو شکر می کنم که به این گام ها هدایت شدم.

    من هم این لایو ها رو چندین بار شنیده بودم ولی هر بار با شنیدن دوباره ی اونها تازه میفهمم که هنوز بسیاری از این حرفها رو نشنیدم ودر واقع ظرف وجودم کوچیک هست. از خدا می خوام که به بهترین و آسان ترین روش مارو هدایت کنه که بتونیم فقط روی خودش حساب باز کنیم وخودمون رو مسئول صد در صد اتفاقات و شرایط زندگیمون بدوپیم.

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1867 روز

    به نام خالق هدایتگر سلام. امروز به امید خانه با قدم اول هم مدار شدم. و همان طور که خودتون گفتید حضورمان در این دوره اتفاقی نیست. فقط امیدوارم به یاری خدا بتوانم با تعهد کامل گام به گام تا انتها این دوره پیش بیام و یه رد پا از خودم به جا بزارم یه ردپای محکم برای خودم تا ببینم از کجا به کجا رسیدم. تا انشالله با هدایت الله آماده بشم برای ورود به دوره دوازده قدم.

    اما موضوع این فایل مسئولیت پذیری در قبال زندگی خودمان باوری که می تواند زندگی ما را در جنبه های مختلف تغییر دهد به شرط ایمان بهش.

    جالبه قبل از گوش کردن به فایل با یه بنده خدایی آشنا شدم داخل مترو، باورش بر این بود من به عنوان دانشجو در قبال مدرکی که میگیرم مسئول هستم می‌گفت باید حداقل به اندازه این مدرک این کلاس و درس که میام چهارتا چیز بلد باشم از رشته ام و توضیح بدهم اگر من نتوانم این کار را انجام بدهم کوتاهی کردم فارق از این که استاد خوب باشه یا بد من وظیفه دارم به دنبال مطالب مرتبت با رشته ام باشم و روز به روز چیزهای جدیدتر یادبگیرم. چقدر من این آدم رو تحسین کردم چرا که در عمل هم دیدم به این حرفش باور دارد و اجراش می کند. این هم زمانی برای من نشانه ای بود از طرف ربم که باید من هم در این مسیر قدم بردارم.

    از آنجایی که هم شما در فایل مقدمه و هم استاد در این لایو تاکید به عمل و قدم برداشتن داشتین به عنوان اولین تمرین برای خودم فکر کردم چه جوری می توانم امروز ازش استفاده کنم و هدایت شدم به سمت خانه تکانی اتاقم کاری که این اواخر ازش شانه خالی می کردم و به عهده برادرم گذاشته بودم به بهانه کم بود وقت. خدا می داند که چقدر احساسم عالی شد وقتی این کار را انجام دادم. انگار انرژی اتاقم هم تازه شد حالش خوب شد.

    کار دیگه، انتخاب موضوع برای ارائه کلاسی. باز من مسئولیت قبول نمی کردم و با خودم می گفتم دیگران انتخاب کنند. امروز نظر خودم رو اعلام کردم.

    استاد وقتی ذهنم رو یه بالا پایین کردم دیدم متاسفانه من هم خانواده خودم رو هرجا کم میارم مقصر می دونم درحالی که اون بندگان خدا تقصیری ندارند اشکال از خودم هست از بی ایمانی من از ترس های من هست که باعث میشه یا حرکت نکنم یا اگرم حرکت کردم وسط راه به ایستم و شک کنم یه جورایی قفل می کنم و دیگه نمی توانم قدم از قدم بردارم اون وقت که ویژ، سر می خورم سرجای اولم.

    متوجه شدم من می ترسم مسئولیت کارهام رو به عهده بگیرم چون تنها میشم دیگه کسی رو دورم ندارم و قبول صددر صد زندگیت کار کمر شکنی هست. وقتی مسئولیت به دیگران میسپارم و دیگران برام کارها رو انجام می دهند احساس میکنم دوستم دارند و باارزش و مهم هستم. اما اگه خودم تنهایی انجام بدهم احساس ضعف می کنم احساس کمبود این که من باارزش نیستم.اما شما گفتید این چند غاز ها این کمک های دیگران یه تله هست تله ای که من از میلیون ها دلار ثروت دور نگه می دارد از طرفی اگه با همین فرمان برم جلو همیشه باید محتاج دیگران باشم. همیشه خانواده و دوستان در کنارم نیستند و تنها الله، رب العالمین که با من بوده و هست و خواهد بود.این باور بهم کمک می کنه به ترس های بالا غلبه کنم با خودم بگم آدم ها بهتر شرایط بهتر زندگی بهتر همان طور که دوست دارم در انتظارم هست به شرط ایمان به ایاک نعبد و ایاک نستعین.

    برای همین

    خوش حالم که توانستم این قدم ها رو امروز بردارم. خدایا خودت بهم کمک کردی خودت هدایتم کردی خودت هم من رو در این مسیر ثابت قدم نگه دار.

    یارب العالمین به هر خیری از جانب تو محتاجم اگر هدایت و حمایت تو نباشه من قدم از قدم نمی توانم بردارم ناتوانم از هرگونه انتخاب و تصمیمی من تنها بنده تو هستم و تنها از تو انتظار کمک و یاری دارم چرا که تو قدرت مطلق این جهان هستی تو خالق و مالک ابدی هستی. تویی اول و آخر هر کاری. بار خدایا چشم امید به لطف و کرم و احسان تو دارم به حقیقت تویی مولا و سرور من الحمدالله رب العالمین.

    مریم جان متشکرم برای بروز رسانی لایو ها و گذاشتن دوره خانه تکانی.

    دست حق یار و نگهدارتان باد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: