https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1536نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واقعا خیلی خیلی سپاس گذارم از خداوند متعال که بازهم هدایتم کرد به این فایل ارزش مند من قبل از این که هدایت بشم به این فایل داشتم به خودم می گفتم چرا من تنها به این دنیا آمدم وچرا تنها از دنیا میرم بعد به این نتیجه رسیدم پس چرا من باید حرف دیگران برام مهم باشه واقعا هیچ عامل بیرونی تأثیری رو زندگی من ندارد ومن قبلا فکر می کردم مسولین دارد زندگی منو خراب می کند وفهمیدم دارم اشتباه بزرگی میکنم هیچ کس مقصر نیست جز خودم چون یه سری مردم می گفتند مسؤلین مقصر خراب کردن زندگی ماها هستند و الان میفهم مقصر خودمم الان کاری که باید بکنم باید درونم تغیر بدم تا شرایط عامل بیرونی تغیر کند وراجب شما که از 15 سالگی تو خیابون زندگی می کردید خیلی شرایط سختی منم تجربه کردم از 18 سالگی درتهران ولی مدت کمی بودم آمدم گفتم خدایا خسته شدم دیگه بعد می گفتم خدایا چه جوری به وجود آمدی گفتم من نمیدونم خودد هدایتم کن بعد منو از طریق دوستانم با سایت شما آشنا شدم خیلی خیلی ازشما وخانم شایسته سپاس گذارم ممنونم
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته مهربان . ایده ای که درحال اجرای اون هستید بسیار ایده ی جذاب و عالی است و دقیقا این بهبودها قبلا وقتی به این فایلها مراجعه می کردم به ذهنم رسیده بودو خدا رو شکر که اکنون در حال اجرایی شدن است.من قبلا در زندگیم من هم همین فکر رو داشتم البته نه به این صورت که خیلیها درگیرش هستند ولی با این یک سالی که با استاد آشنا شدم دیگر به هیچ عنوان منتظر کسی نیستم و خودم تلاش می کنم تا آینده ام رو بسازم و توکلم به خداست و بسیاری از فکرهایی که نتیجه این نوع نگرش در گذشته بود وسالها منو اذیت می کرد هم منو رها کرده و بسیار راحت شده ان. یادم میاد اول زندگیمون بود که کارمند شده بودم وبه دنبال خرید خونه ای بودم ویادمه همش از دیگران توقع داشتم که به من کمک کنند تا بتونم خونه بخرم و به دنبال دست این و اون بودم که قرضی بهم بدن و تو همین قضیه چون پدرم یک وام بنیادی داشت که می تونست به من بده ومن به راحتی خونه داربشم و یا اینکه چون قرار بود مقداری از پول خرید خونه رو پدرخانومم بهم قرض بده مجبور بودم نظرات اونها رو در خرید خونه اعمال کنم ودست اخر نتیجه این شد که نتونستم اون زمان خونه ای بخرم و به کسایی هم که دل بسته بودم همشون هیچ کمکی به من نکردن ودست آخر خودم خونه خریدم اما موقعیتها خیلی خوب رو از دست دادم به خاطر این باور که پدر و مادر مسئول کمک به من هستندو من باید به اونها تکیه کنم. اما حالا خوب می فهمم که فقط باید به خدا و خودت تکیه کنی .
و مریم جان مهربان بابت آماده کردن این پروژه فوق العاده که برای من واقعا احتیاج بود و انگار خدا دستم رو گرفت و گفت بیا حل اون مسئله ای که یکساله درگیرشی و نمیدونی چه تصمیمی بگیری راجع بهش جوابش همین جاست
امروز که تعطیلی رسمی هست در ایران من داشتم به کارهام میرسیدم و گفتم تا شب فقط فایل گوش میدم و یه سری خونه تکانی ها هم ذهن هم اطرافم انجام بدم که کاملا هدایتی روی فایل خانم شایسته عزیز زدم و قشنگ جوابم رو گرفتم وفقط میتونم بگم خدای من شکرت که انقدر زود جواب سوال های ذهنمو میدی و هرلحظه دارم مسیر تکامل رو بهتر از قبل طی میکنم
من واقعا روی این مسئله توقع خیلی کار کردم روی خودم و الان چند وقتی هست که کامل از دنیای بیرونی که فکر میکردم اگر هدیه ای به کسی میدم باید حتما متقابلشو یا حتی بیشترشو پس بگیرم ویا محبتی کردم باید جواب داشته باشه از زمانی که گفتم هرکاری که حس تو خوب میکنه هرکاری که حالتو خوب میکنه و تو اون فایل( آرامش درپرتوآگاهی)
که شما استادچقدر قشنگ گفتین بی منت محبت کن عشق بروز وتا 3 روزاگر جایی دعوت شدی برای میزبان گل هدیه ببر این صداهمش تو سرم میپیچید وکم کم دیدم چقدر آروم تر شدم چقدر حسم بهترشده من دارم به همه عشق میورزم بدون اینکه توقع برگشتشو داشته باشم و این که دارم فقط روی خودم و خدای خودم حساب میکنم چقدر آروم ترم کرده چقدر تمرکزم روی کارم بیشتر داره میشه چقدر از حواشی هایی که قبلا درگیرشون بودن دور شدم حتی من تا مدت ها
همش میگفتم چون پدرم روی من حساس و سخت گیر بوده برای همین من انقدر خجالتی شدم
چون اجازه نمیداده خیلی جاها برم و…بعد که این انگشت اشاره رو برگردوندم سمت خودم دیدم که این همش به خاطر ترس ها و شرک خودم بوده وگرنه خواهر من یه فرد کاملا برونگرایی هست که خیلی راحت حرفشو میزنه و ما هردو از یک پدر هستیم و اگه قرار بود پدرم عامل این موضوع باشه این رو خواهرمم تاثیر گذار بود و این خوده من بودم با ترس هایی که داشتم و هنوزم هست باعث این موضوع
اون پوضوع ها درزندگیم شده و هرروزی که این انگشت اشاره رو بیشتر به سمت خودم میارم و مسئولیت کارهام رو خودم به عهده میگیرم مسائل بیشتری رو حل میکنم راههای بهتری جلوی پام میاد
و خداوند هرلحظه منو به موقعیت ،آدم ها،کارها…بهتروبهتری هدایت میکنه
و هرلحظه و درهرجا این زمزمه من شده کع
“ایاک نعبد و ایاک نستعین ”
امیدوارم هرلحظه کنار شما و دوستای قشنگ هم فرکانسیم این مسیر تکامل رو بیشتر و بیشتر طی کنم
و با نتیجه هام بازگوی قدرت فوق العاده ی افکارم باشم
خدارا هزاران بار شکرت که شنیدن هر کدوم از این فایلها دنیا اگاهی بهم میده و منو به سمت بهترینها و بهترین شدن هدایت میکنه ،خداروشکر که این پروژه باعث شده این فایلها که قبلا گوش داده بودم را دوباره گوش بدم و به یادم بیاد که چجوری باید فکر و عمل کنم،اینکه متوجه شدم هر لحظه بازهم باید ایمانم را قوی و قویتر کنم و مطمین باشم که خداوند متعال همه کار را خودش برام انجام میده
این فایل رو دارم در زمانی گوش میدم که توی دنیای تریدری 2 تا اکانت رو از دست دادم … وارد سایت شدم که به قسمت نشانه امروزم سر بزنم که توی صفحه اول سایت چشمم به “پروژه گام به گام تا خانه تکانی ذهن “افتاد.
به فکرم رسید که چه عالی … با توجه به اینکه هر 2 اکانت رو در اثر عجولی و عدم صبوری و حرص و طمع از دست دادم، الانه فرصت خوبیه تا توی این مدت ذهنمو در مسیر درست قرار بدم و یکبار دیگه در کنار این پروژه و درک و فهم مطالبش آهسته و آروم استارت ترید با یه اکانت جدید رو بزنم و به خودم متعهد شدم در هر گام دیدگاهم رو به اشتراک بزارم …
توی معرفی این پروژه خانم شایسته به نکته خوبی اشاره کرد که توجهم رو جلب کرد … اینکه بهبودهای کوچک اما مستمر …. مورد مهمی بود که من توی بیزنسم رعایت نمی کردم و ازش غافل بودم “قانع بودن به سودهای کم اما مستمر”
فکر می کنم پاسخ مسئله من توی درک و رعایت همین نکته هست
قلبم روشنه …
تشکر می کنم از خانم شایسته عزیز بابت این ایده جالب
سلام و درووود به استاد عزیزم و دوستان توحیدی ام در خانواده ی دوست داشتنی عباسمنش
الان که دارم این کامنت رو مینویسم نزدیک غروب زیبای خورشید هست و این فایل اولین فایل از مجموعه ی خانه تکانی ذهن هست که به لطف الله
من لایق گوش دادن به اون شدم و از صبح تا الان طبق سفارش مریم عزیزم مدام درحال تکرار این آگاهی ها هستم تا ذهنمو جهت دهی کنم در مسیر زیبایی ها و افکار مثبت و امید و عشق
وقتی استاد در مورد اینکه باید صددرصد مسئولیت زندگیمون و خودمون بعهده بگیریم صحبت میکنن یاد خودم میافتم که چطور در گذشته این همه مقصر برای کارهای نکرده و آرزوهای بر باد رفته ام داشتم و چه حس و حالی بدی رو تجربه میکردم اما از زمانی که این آگاهی رو دریافت کردم و با دقت به خودم و شرایطم نگاه کردم دیدم که چیزی جز این نمیتونه باشه که مسئول همه ی اتفاقات بد خوب زندگیم خودم هستم و بس و نگاه متوقعانه
رواز اطرافیانی که همیشه ازشون توقع داشتم برداشتم و سعی کردم که با کنترل افکارم و تکیه به توانایی ها یم و توکل به یگانه هدایتگرم الله مهربان
زندگی کنم و حالا احساس بهتری نسبت به خودم و پدرو مادر و همسر و فرزندان و افراد ثروتمند فامیل و رئیس جمهور و نماینده ی مجلس دارم و باجون و دلم میدونم که اونا هم اگر به این اصل پایبند نباشن کاری برای خودشونم نمیتونن انجام بدن چه برسه برای من…..وقدرت فقط از آن خداست
البته من انسان موفق و ثروتمند وهمه چی تمومی نیستم هاو ادعایی ندارم اما هرگز هم دنبال مقصر تو زندگیم نمیگردم و همیشه هر اتفاقی برام میافته به سرعت میرم سراغ افکارم که ببینم توجهم کجابوده و چرا شو از خودم میپرسم و تلاش میکنم که با تغییر ات کوچیک به نتیجه های بزرگ برسم
…….
یه مورد جالبی که با شنیدن همین فایل امروز مچ خودمو گرفتم و باور محدود کننده ای در خودم پیداکردم این بود که چند وقت پیش یکی از اقوام که هرکدوم از اعضای خانواده شون کارمند یه ارگانی هستن یکی مهندس شهرداری بود یکی مهندس سازمان آب بود و یکی پرسنل شرکت نفت بود شنیدم که میگفتن آره ما هر سال میریم سفر و هرجایی که بخواهیم شرکت بهمون یه ویلا با تمام امکانات میده و ما هیچ وقت پول مکان نمیدیم منم ته دلم گفتم آره دیگه بعد شما سالی دوسه بار نرین مسافرت ما میخوایم بریم که واسه هرشب باید فلان قدر اجاره بدیم خداشانس بده …
امروز وقتی استاد داشتن میگفتن که اگر رو خودتون کار کنین و مراقب افکارتون باشین و به توانایی هاتون و قدرت خدا توکل کنین یه سوئیت که خنده داره میتونین تو بهترین هتل ها تو بهترین کشورهای دنیا اقامت داشته باشین و من یهو جا خوردم و یاد فکر خودم افتادم
سپاسگزار خداوندم بابت هر لحظه حضورم توی این سایت و وجود نازنین استادم که هر کلامشون نور وعشق و آرامش میشه بر قلب و روحمون
میخواستم این کامنت رو در قسمت 227 سریال زندگی در بهشت بگذارم اما به این جا هدایت شدم
استاد این قسمت دو روز پشت سر هم نشانه من شد روز اول متأسفانه اهمال کاری کردم و ندیدم اما روز دوم با تمام جانم دیدم استاد دراون قسمت مریم بانوی عزیزم درباره بهبودهای کوچک اما مستمری که با عشق در پارادایس انجام دادین صحبت میکردند من چند مدتی است از خداوند طلب رشد و شکوفایی دارم و تعهد کردم با تمام وجودم تغییر کنم من اولش متوجه نشدم چرا این قسمت 2بار نشانه من سد اما نگو خداعزیزم خبر از اجابت درخواست من را میداده اما من متوجه نشدم
مریم عزیزم من با تمام وجودم عهد میبندم با شما همراه بشوم وگام به گام رشد کنم
اما تجربه من از این فایل ارزشمند این بود که به خدا عرضه کردم خدایا تو مقصر هیچ چیز در زندگی من نیستی من با جهالت زندگیم را آنگونه که شایسته یک بنده بود نساختم حالا آگاهانه با توکل به تو زندگیم را میسازم خدایا سند بندگی من را بپذیر رب مطلق من
مریم بانوی عزیزم فایل صوتی که شما ضبط کرده بودین کمتر از فایل استاد نبود مریم مهربانم عاشقتم و با تمام وجود همراهت میشوم
استاد عزیزم به خاطر این بانوی شایسته به شما تبریک میگویم
خدا به کار وزندگی شما برکت رحمت و خیر مضاعف عنایت بفرماید
خدایا به خاطر این همزمانی زیبا در زندگیم از تو سپاسگزارم و خاضعانه دربرابر تو تسلیمم خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستان عزیزم
گام اول: توحید
هیچ وقت فکر نمیکردم مسئولیت زندگیت رو قبول کردن به صورت صد در صدی یعنی توحید داشتن یعنی توحید عملی داشتن
استاد من دقیقا از همونایی بودم و البته الانم ممکن کم و بیش باشم اما خوب به لطف آموزه هاتون دارم کار میکنم روش اما تا قبل آشنایی با شما دقیقا از اونایی بودم که توقع بیجا داشتم از همه خصوصا از خانوادم خصوصا از پدری که هیچ وقت اونقدر پول نمیداد بهم و منم همیشه میگفتم اگه نمیخواستی خرجی بدی یا برام خرج کنی چرا منو به دنیا آوردی و همه جا هم مینشستم و ازش بد میگفتم و دقیقا توجه به ناخواسته، شرک ورزیدن و توقع بیجا داشتن. بعد آشنایی با شمااین تو من خیلی کمرنگ تر شد تا الان که دیگه واقعا توی این یه مورد هیچ توقعی ندارم خصوصا از خانوادم اتفاقا خیلی سپاس گزارشونم هستم که من خواستم این بود به این جهان مادی بیام تا تجربه کنم و لذت ببرم و خانوادمم دستی از دستان خداوند شدن و منو به این جهان آوردن و الان میفهمم استاد واقعا وقتی توقع نداشته باشی از آدمها و روشون حساب نکنی چقدر قشنگ زندگی میکنی
البته هنوز نمیگم مسئولیت کامل زندگیم رو بر عهده گرفتم اما دارم روش کار میکنم که به عهده بگیرم و یاد بگیرم که من خالق 100 درصد زندگیم هستم
استاد یه جمله ای دارین طلایی که همیشه میگین: بچه ها شما رو خودتون کار کنین بیرونتون خودش درست میشه لازم نیست زور بزنین لازم نیست کاری بکنین خدا همه کارارو انجام میده.
وایی که چقدر این جمله هم احساس خوبی بهم میده همم چقدر قدرت میده که بیشتر از قبل روی خودم کار کنم. بیشتر از قبل روی خدا حساب کنم. واقعا هرجا روش حساب کردم الحق والانصاف که کم نذاشته برام و همیشه هم میخام یاد بگیرم توی مسیر توحیدش بمونم همیشه هم خواسته ام از خداوند همینه که کمکم کنه و دستمو بگیره و یاد خودش رو در دل من زنده نگهداره.
استاد تو به من یاد دادی مستقل بودن و روی پای خودم ایستادن رو. تو به من یاد دادی پا توی دل ترسام گذاشتن رو تو به من یاد دادی قوی باشم و نترسم استاد تو به من توانایی حل مسئله دادی و مهم تر از همه تو خدارو به من شناسوندی.
خیلی خوشحالم که وارد این مسیر شدم. خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم.
خدایا صدهاهزاران مرتبه شکرت برای هرآنچه دارم توی زندگیم.
توی این فایل یه نکته خیلی تازه کشف کردم که قبلا نفهمیدم و باور به ناجی اشتباهه.
مورد دوم :این نکته جدا تامل برانگیزه که چرا یه عده همش بدبختن همش مینالن وزندگی بدی دارند
و یه عده زندگیشون به کام هست وضع زندگی خوبی دارن . شادن و هی پول میسازن .
من با کارفرماهایی کار کردم که خداروشکر وضعی مالی خوبی داشتن و طرف دست به هرچی میزد براش سود داشت و اون عده ای که براش کار میکردیم همش ناراضی بودیم و غر میزدیم و افرادی بودن که سابقه زیادی داشتن و زندگی بسیار بدی داشتن . پس میتونیم باورها رو به نتایج گره بزنیم و فرکانس ها رو درک کنیم
یه سری نقاط مشترک بین ادم های فقیر وجو داره و یه سری نقاط هم مشترک بین افراد ثروتمند هست.
تمام افراد بدبخت آلت و اسباب استفاده کردن هستن چطور ؟ این افراد که اکثریت هستن . تو همه مراسمات هستن . تو اعتراضات هستن . تو صف یارانه و فلان هستن . تو صف نون هستن . تو راهپیمایی ها هستن و توی هر مراسمی هستن و این نشون میده این افراد فکری از خودشون ندارن و هرکاری بقیه بکنن اونا هم چون اکثریت انجام میدن اونا هم تقلید میکنن و منم جزو همین افراد بودم.
مورد سوم کسی که به خداوند ایمان داشته باشه برای مردم کار نمیکنه و راه قلبش رو میره و استاد الگوی این باور هستن و نتایج زندگیشون کاملا مشخصه . اگر میخوام به خوشبختی برسم باید دست از مردم بکشم و روی خودم تمرکز کنم
بنام خداوند یکتا
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته
واقعا خیلی خیلی سپاس گذارم از خداوند متعال که بازهم هدایتم کرد به این فایل ارزش مند من قبل از این که هدایت بشم به این فایل داشتم به خودم می گفتم چرا من تنها به این دنیا آمدم وچرا تنها از دنیا میرم بعد به این نتیجه رسیدم پس چرا من باید حرف دیگران برام مهم باشه واقعا هیچ عامل بیرونی تأثیری رو زندگی من ندارد ومن قبلا فکر می کردم مسولین دارد زندگی منو خراب می کند وفهمیدم دارم اشتباه بزرگی میکنم هیچ کس مقصر نیست جز خودم چون یه سری مردم می گفتند مسؤلین مقصر خراب کردن زندگی ماها هستند و الان میفهم مقصر خودمم الان کاری که باید بکنم باید درونم تغیر بدم تا شرایط عامل بیرونی تغیر کند وراجب شما که از 15 سالگی تو خیابون زندگی می کردید خیلی شرایط سختی منم تجربه کردم از 18 سالگی درتهران ولی مدت کمی بودم آمدم گفتم خدایا خسته شدم دیگه بعد می گفتم خدایا چه جوری به وجود آمدی گفتم من نمیدونم خودد هدایتم کن بعد منو از طریق دوستانم با سایت شما آشنا شدم خیلی خیلی ازشما وخانم شایسته سپاس گذارم ممنونم
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته مهربان . ایده ای که درحال اجرای اون هستید بسیار ایده ی جذاب و عالی است و دقیقا این بهبودها قبلا وقتی به این فایلها مراجعه می کردم به ذهنم رسیده بودو خدا رو شکر که اکنون در حال اجرایی شدن است.من قبلا در زندگیم من هم همین فکر رو داشتم البته نه به این صورت که خیلیها درگیرش هستند ولی با این یک سالی که با استاد آشنا شدم دیگر به هیچ عنوان منتظر کسی نیستم و خودم تلاش می کنم تا آینده ام رو بسازم و توکلم به خداست و بسیاری از فکرهایی که نتیجه این نوع نگرش در گذشته بود وسالها منو اذیت می کرد هم منو رها کرده و بسیار راحت شده ان. یادم میاد اول زندگیمون بود که کارمند شده بودم وبه دنبال خرید خونه ای بودم ویادمه همش از دیگران توقع داشتم که به من کمک کنند تا بتونم خونه بخرم و به دنبال دست این و اون بودم که قرضی بهم بدن و تو همین قضیه چون پدرم یک وام بنیادی داشت که می تونست به من بده ومن به راحتی خونه داربشم و یا اینکه چون قرار بود مقداری از پول خرید خونه رو پدرخانومم بهم قرض بده مجبور بودم نظرات اونها رو در خرید خونه اعمال کنم ودست اخر نتیجه این شد که نتونستم اون زمان خونه ای بخرم و به کسایی هم که دل بسته بودم همشون هیچ کمکی به من نکردن ودست آخر خودم خونه خریدم اما موقعیتها خیلی خوب رو از دست دادم به خاطر این باور که پدر و مادر مسئول کمک به من هستندو من باید به اونها تکیه کنم. اما حالا خوب می فهمم که فقط باید به خدا و خودت تکیه کنی .
به نام خالق زیبایی ها
سلام استاد عزیزم
و مریم جان مهربان بابت آماده کردن این پروژه فوق العاده که برای من واقعا احتیاج بود و انگار خدا دستم رو گرفت و گفت بیا حل اون مسئله ای که یکساله درگیرشی و نمیدونی چه تصمیمی بگیری راجع بهش جوابش همین جاست
امروز که تعطیلی رسمی هست در ایران من داشتم به کارهام میرسیدم و گفتم تا شب فقط فایل گوش میدم و یه سری خونه تکانی ها هم ذهن هم اطرافم انجام بدم که کاملا هدایتی روی فایل خانم شایسته عزیز زدم و قشنگ جوابم رو گرفتم وفقط میتونم بگم خدای من شکرت که انقدر زود جواب سوال های ذهنمو میدی و هرلحظه دارم مسیر تکامل رو بهتر از قبل طی میکنم
من واقعا روی این مسئله توقع خیلی کار کردم روی خودم و الان چند وقتی هست که کامل از دنیای بیرونی که فکر میکردم اگر هدیه ای به کسی میدم باید حتما متقابلشو یا حتی بیشترشو پس بگیرم ویا محبتی کردم باید جواب داشته باشه از زمانی که گفتم هرکاری که حس تو خوب میکنه هرکاری که حالتو خوب میکنه و تو اون فایل( آرامش درپرتوآگاهی)
که شما استادچقدر قشنگ گفتین بی منت محبت کن عشق بروز وتا 3 روزاگر جایی دعوت شدی برای میزبان گل هدیه ببر این صداهمش تو سرم میپیچید وکم کم دیدم چقدر آروم تر شدم چقدر حسم بهترشده من دارم به همه عشق میورزم بدون اینکه توقع برگشتشو داشته باشم و این که دارم فقط روی خودم و خدای خودم حساب میکنم چقدر آروم ترم کرده چقدر تمرکزم روی کارم بیشتر داره میشه چقدر از حواشی هایی که قبلا درگیرشون بودن دور شدم حتی من تا مدت ها
همش میگفتم چون پدرم روی من حساس و سخت گیر بوده برای همین من انقدر خجالتی شدم
چون اجازه نمیداده خیلی جاها برم و…بعد که این انگشت اشاره رو برگردوندم سمت خودم دیدم که این همش به خاطر ترس ها و شرک خودم بوده وگرنه خواهر من یه فرد کاملا برونگرایی هست که خیلی راحت حرفشو میزنه و ما هردو از یک پدر هستیم و اگه قرار بود پدرم عامل این موضوع باشه این رو خواهرمم تاثیر گذار بود و این خوده من بودم با ترس هایی که داشتم و هنوزم هست باعث این موضوع
اون پوضوع ها درزندگیم شده و هرروزی که این انگشت اشاره رو بیشتر به سمت خودم میارم و مسئولیت کارهام رو خودم به عهده میگیرم مسائل بیشتری رو حل میکنم راههای بهتری جلوی پام میاد
و خداوند هرلحظه منو به موقعیت ،آدم ها،کارها…بهتروبهتری هدایت میکنه
و هرلحظه و درهرجا این زمزمه من شده کع
“ایاک نعبد و ایاک نستعین ”
امیدوارم هرلحظه کنار شما و دوستای قشنگ هم فرکانسیم این مسیر تکامل رو بیشتر و بیشتر طی کنم
و با نتیجه هام بازگوی قدرت فوق العاده ی افکارم باشم
با سلام خدمت استاد گرامی
خدارا هزاران بار شکرت که شنیدن هر کدوم از این فایلها دنیا اگاهی بهم میده و منو به سمت بهترینها و بهترین شدن هدایت میکنه ،خداروشکر که این پروژه باعث شده این فایلها که قبلا گوش داده بودم را دوباره گوش بدم و به یادم بیاد که چجوری باید فکر و عمل کنم،اینکه متوجه شدم هر لحظه بازهم باید ایمانم را قوی و قویتر کنم و مطمین باشم که خداوند متعال همه کار را خودش برام انجام میده
سلام و درود خدمت همه عزیزان…
مسئولیت تمام زندگی من فقط دست خودمه …
این فایل رو دارم در زمانی گوش میدم که توی دنیای تریدری 2 تا اکانت رو از دست دادم … وارد سایت شدم که به قسمت نشانه امروزم سر بزنم که توی صفحه اول سایت چشمم به “پروژه گام به گام تا خانه تکانی ذهن “افتاد.
به فکرم رسید که چه عالی … با توجه به اینکه هر 2 اکانت رو در اثر عجولی و عدم صبوری و حرص و طمع از دست دادم، الانه فرصت خوبیه تا توی این مدت ذهنمو در مسیر درست قرار بدم و یکبار دیگه در کنار این پروژه و درک و فهم مطالبش آهسته و آروم استارت ترید با یه اکانت جدید رو بزنم و به خودم متعهد شدم در هر گام دیدگاهم رو به اشتراک بزارم …
توی معرفی این پروژه خانم شایسته به نکته خوبی اشاره کرد که توجهم رو جلب کرد … اینکه بهبودهای کوچک اما مستمر …. مورد مهمی بود که من توی بیزنسم رعایت نمی کردم و ازش غافل بودم “قانع بودن به سودهای کم اما مستمر”
فکر می کنم پاسخ مسئله من توی درک و رعایت همین نکته هست
قلبم روشنه …
تشکر می کنم از خانم شایسته عزیز بابت این ایده جالب
به امید الله مهربان رفتم که شروع کنم
سلام و درووود به استاد عزیزم و دوستان توحیدی ام در خانواده ی دوست داشتنی عباسمنش
الان که دارم این کامنت رو مینویسم نزدیک غروب زیبای خورشید هست و این فایل اولین فایل از مجموعه ی خانه تکانی ذهن هست که به لطف الله
من لایق گوش دادن به اون شدم و از صبح تا الان طبق سفارش مریم عزیزم مدام درحال تکرار این آگاهی ها هستم تا ذهنمو جهت دهی کنم در مسیر زیبایی ها و افکار مثبت و امید و عشق
وقتی استاد در مورد اینکه باید صددرصد مسئولیت زندگیمون و خودمون بعهده بگیریم صحبت میکنن یاد خودم میافتم که چطور در گذشته این همه مقصر برای کارهای نکرده و آرزوهای بر باد رفته ام داشتم و چه حس و حالی بدی رو تجربه میکردم اما از زمانی که این آگاهی رو دریافت کردم و با دقت به خودم و شرایطم نگاه کردم دیدم که چیزی جز این نمیتونه باشه که مسئول همه ی اتفاقات بد خوب زندگیم خودم هستم و بس و نگاه متوقعانه
رواز اطرافیانی که همیشه ازشون توقع داشتم برداشتم و سعی کردم که با کنترل افکارم و تکیه به توانایی ها یم و توکل به یگانه هدایتگرم الله مهربان
زندگی کنم و حالا احساس بهتری نسبت به خودم و پدرو مادر و همسر و فرزندان و افراد ثروتمند فامیل و رئیس جمهور و نماینده ی مجلس دارم و باجون و دلم میدونم که اونا هم اگر به این اصل پایبند نباشن کاری برای خودشونم نمیتونن انجام بدن چه برسه برای من…..وقدرت فقط از آن خداست
البته من انسان موفق و ثروتمند وهمه چی تمومی نیستم هاو ادعایی ندارم اما هرگز هم دنبال مقصر تو زندگیم نمیگردم و همیشه هر اتفاقی برام میافته به سرعت میرم سراغ افکارم که ببینم توجهم کجابوده و چرا شو از خودم میپرسم و تلاش میکنم که با تغییر ات کوچیک به نتیجه های بزرگ برسم
…….
یه مورد جالبی که با شنیدن همین فایل امروز مچ خودمو گرفتم و باور محدود کننده ای در خودم پیداکردم این بود که چند وقت پیش یکی از اقوام که هرکدوم از اعضای خانواده شون کارمند یه ارگانی هستن یکی مهندس شهرداری بود یکی مهندس سازمان آب بود و یکی پرسنل شرکت نفت بود شنیدم که میگفتن آره ما هر سال میریم سفر و هرجایی که بخواهیم شرکت بهمون یه ویلا با تمام امکانات میده و ما هیچ وقت پول مکان نمیدیم منم ته دلم گفتم آره دیگه بعد شما سالی دوسه بار نرین مسافرت ما میخوایم بریم که واسه هرشب باید فلان قدر اجاره بدیم خداشانس بده …
امروز وقتی استاد داشتن میگفتن که اگر رو خودتون کار کنین و مراقب افکارتون باشین و به توانایی هاتون و قدرت خدا توکل کنین یه سوئیت که خنده داره میتونین تو بهترین هتل ها تو بهترین کشورهای دنیا اقامت داشته باشین و من یهو جا خوردم و یاد فکر خودم افتادم
سپاسگزار خداوندم بابت هر لحظه حضورم توی این سایت و وجود نازنین استادم که هر کلامشون نور وعشق و آرامش میشه بر قلب و روحمون
من امیدم به خداست بعد خداهم به خداست
خدایاشکرت بابت داشتنت و خدایاششکرت بابت استاد عباس منش عشق
خدایا شکرت که من همیشه امیدم به خودت
و از امروز مسئولیت 100 درصدی روی زندگیم فقط و فقط با خودم
من روی خودم کار میکنم و باور توحیدی رو زندگی میکنم و تو قشنگ برام میچینی
همین طور که تا الان برام
چیندی
خدایا من روی تو حساب میکنم و زندگیم غرق شادی و حس خوبه
خدایا عاشقانه دوستت دارم
سلام مریم بانوی عزیزم عاشقتم مهربان
سلام استاد نازنینم واقعا تحسین برانگیز هستین
میخواستم این کامنت رو در قسمت 227 سریال زندگی در بهشت بگذارم اما به این جا هدایت شدم
استاد این قسمت دو روز پشت سر هم نشانه من شد روز اول متأسفانه اهمال کاری کردم و ندیدم اما روز دوم با تمام جانم دیدم استاد دراون قسمت مریم بانوی عزیزم درباره بهبودهای کوچک اما مستمری که با عشق در پارادایس انجام دادین صحبت میکردند من چند مدتی است از خداوند طلب رشد و شکوفایی دارم و تعهد کردم با تمام وجودم تغییر کنم من اولش متوجه نشدم چرا این قسمت 2بار نشانه من سد اما نگو خداعزیزم خبر از اجابت درخواست من را میداده اما من متوجه نشدم
مریم عزیزم من با تمام وجودم عهد میبندم با شما همراه بشوم وگام به گام رشد کنم
اما تجربه من از این فایل ارزشمند این بود که به خدا عرضه کردم خدایا تو مقصر هیچ چیز در زندگی من نیستی من با جهالت زندگیم را آنگونه که شایسته یک بنده بود نساختم حالا آگاهانه با توکل به تو زندگیم را میسازم خدایا سند بندگی من را بپذیر رب مطلق من
مریم بانوی عزیزم فایل صوتی که شما ضبط کرده بودین کمتر از فایل استاد نبود مریم مهربانم عاشقتم و با تمام وجود همراهت میشوم
استاد عزیزم به خاطر این بانوی شایسته به شما تبریک میگویم
خدا به کار وزندگی شما برکت رحمت و خیر مضاعف عنایت بفرماید
خدایا به خاطر این همزمانی زیبا در زندگیم از تو سپاسگزارم و خاضعانه دربرابر تو تسلیمم خدایا شکرت
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستان عزیزم
گام اول: توحید
هیچ وقت فکر نمیکردم مسئولیت زندگیت رو قبول کردن به صورت صد در صدی یعنی توحید داشتن یعنی توحید عملی داشتن
استاد من دقیقا از همونایی بودم و البته الانم ممکن کم و بیش باشم اما خوب به لطف آموزه هاتون دارم کار میکنم روش اما تا قبل آشنایی با شما دقیقا از اونایی بودم که توقع بیجا داشتم از همه خصوصا از خانوادم خصوصا از پدری که هیچ وقت اونقدر پول نمیداد بهم و منم همیشه میگفتم اگه نمیخواستی خرجی بدی یا برام خرج کنی چرا منو به دنیا آوردی و همه جا هم مینشستم و ازش بد میگفتم و دقیقا توجه به ناخواسته، شرک ورزیدن و توقع بیجا داشتن. بعد آشنایی با شمااین تو من خیلی کمرنگ تر شد تا الان که دیگه واقعا توی این یه مورد هیچ توقعی ندارم خصوصا از خانوادم اتفاقا خیلی سپاس گزارشونم هستم که من خواستم این بود به این جهان مادی بیام تا تجربه کنم و لذت ببرم و خانوادمم دستی از دستان خداوند شدن و منو به این جهان آوردن و الان میفهمم استاد واقعا وقتی توقع نداشته باشی از آدمها و روشون حساب نکنی چقدر قشنگ زندگی میکنی
البته هنوز نمیگم مسئولیت کامل زندگیم رو بر عهده گرفتم اما دارم روش کار میکنم که به عهده بگیرم و یاد بگیرم که من خالق 100 درصد زندگیم هستم
استاد یه جمله ای دارین طلایی که همیشه میگین: بچه ها شما رو خودتون کار کنین بیرونتون خودش درست میشه لازم نیست زور بزنین لازم نیست کاری بکنین خدا همه کارارو انجام میده.
وایی که چقدر این جمله هم احساس خوبی بهم میده همم چقدر قدرت میده که بیشتر از قبل روی خودم کار کنم. بیشتر از قبل روی خدا حساب کنم. واقعا هرجا روش حساب کردم الحق والانصاف که کم نذاشته برام و همیشه هم میخام یاد بگیرم توی مسیر توحیدش بمونم همیشه هم خواسته ام از خداوند همینه که کمکم کنه و دستمو بگیره و یاد خودش رو در دل من زنده نگهداره.
استاد تو به من یاد دادی مستقل بودن و روی پای خودم ایستادن رو. تو به من یاد دادی پا توی دل ترسام گذاشتن رو تو به من یاد دادی قوی باشم و نترسم استاد تو به من توانایی حل مسئله دادی و مهم تر از همه تو خدارو به من شناسوندی.
خیلی خوشحالم که وارد این مسیر شدم. خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم.
خدایا صدهاهزاران مرتبه شکرت برای هرآنچه دارم توی زندگیم.
خدا شمارو برای ما حفظ کنه استاد عزیزم.
عاشقتونم
به نام خداوند بخشایشگر مهربان
سلام به همه عزیزان
توی این فایل یه نکته خیلی تازه کشف کردم که قبلا نفهمیدم و باور به ناجی اشتباهه.
مورد دوم :این نکته جدا تامل برانگیزه که چرا یه عده همش بدبختن همش مینالن وزندگی بدی دارند
و یه عده زندگیشون به کام هست وضع زندگی خوبی دارن . شادن و هی پول میسازن .
من با کارفرماهایی کار کردم که خداروشکر وضعی مالی خوبی داشتن و طرف دست به هرچی میزد براش سود داشت و اون عده ای که براش کار میکردیم همش ناراضی بودیم و غر میزدیم و افرادی بودن که سابقه زیادی داشتن و زندگی بسیار بدی داشتن . پس میتونیم باورها رو به نتایج گره بزنیم و فرکانس ها رو درک کنیم
یه سری نقاط مشترک بین ادم های فقیر وجو داره و یه سری نقاط هم مشترک بین افراد ثروتمند هست.
تمام افراد بدبخت آلت و اسباب استفاده کردن هستن چطور ؟ این افراد که اکثریت هستن . تو همه مراسمات هستن . تو اعتراضات هستن . تو صف یارانه و فلان هستن . تو صف نون هستن . تو راهپیمایی ها هستن و توی هر مراسمی هستن و این نشون میده این افراد فکری از خودشون ندارن و هرکاری بقیه بکنن اونا هم چون اکثریت انجام میدن اونا هم تقلید میکنن و منم جزو همین افراد بودم.
مورد سوم کسی که به خداوند ایمان داشته باشه برای مردم کار نمیکنه و راه قلبش رو میره و استاد الگوی این باور هستن و نتایج زندگیشون کاملا مشخصه . اگر میخوام به خوشبختی برسم باید دست از مردم بکشم و روی خودم تمرکز کنم