https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1536نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان
خداروشکر که در درست ترین لحظه هدایت شدم به این فایل های ناب . نیاز شدید داشتم برای پاکسازی و یه خونه تکونی اساسی اما نمی دونستم از کجا باید شروع کنم و بدون هدف و بدون برنامه شده بودم .
با اینکه تو دوره دوازده قدم هستم و کلی نتایج عالی دارم جذب میکنم و با کوچک ترین تغییر باورهام نتایج سرازیر شده اما تو یه مرحله ای هستم که تو قدم سوم استاپ کردم .
همش احساس میکنم یه ترمزی هست پیداش نمی کنم و همش جلوی من و گرفته برای دریافت آگاهی های جدید
تو این دوره 12 قدم من از جلسه اول قدم اول تغییر افکارم و تغییر فرکانسم و واضح احساس کردم و خیلی سریع نشونه ها وارد زندگیم شدن و من از قبل جنس احساس این نشونه ها رو میشناختم و به سمتشون حرکت میکردم و نتایج به صورت خیلی عالی بدون پیش بینی برام اتفاق می افته و در مدار درست خودم هستم
اما انگار از قدم سوم متوجه شدم عمل گرا نیستم و دارم فقط دنبال نشونه ها میگردم و احساسی دارم رفتار میکنم .
این احساس جدید برام . نمی تونم کنترلش کنم انگار همه قوانین رو دارم درک میکنم اما تا به لحظه خلق نتیجه نزدیک میشم از دستم در میره.
سر در گم بودم که هدایت شدم به این رشته فایل های با ارزش که خانم شایسته عزیز فرمودن که همه چیز رو کنار بزارید و متمرکز بشید یک ماه به این آگاهی های ناب
که اولین گام رو که باز کردم دیدم این لایو استاد مربوط به دوره 12 قدم هست و گفتم این نشونه است میثم برو جلو و چقدر این فایل آگاهی های جالبی رو برام زنده کرد .
اولین موضوع که خیلی برام جالب بود این بود که:
ما در هر حال باید مسئول شرایط زندگی خودمون باشیم و اتفاقات به ظاهر بد زندگیمون رو گردن عوامل بیرونی نندازیم و بخاطر اینکه باری از دوشمون سبک بشه دنبال مقصر باشیم تا همه اتفاقات بد زندگی مون رو به گردنش بندازیم
یه الگو خوب اینکه که توی شرایط برابر چطور که یه سری آدم بهترین نتایج بهترین منفعت و بهترین اتفاقات رو جذب میکنن و تجربه میکنن .و یه سری خیلی سریع بدبخت میشن ورشکسته
مثال دوره کرونا که خودم شاهد عینی بودم
شرکت هایی که تا اون موقع هیچ کس سراغ شون نمی رفت و خیلی هاشون رو برشکستگی بودن مثل شرکت الکل سازی. تولید ماسک . و مواد شوینده و ضد عفونی این صنف زیاد بهشون بها نمی دادن و بهشون توجه نمی شد اصلا تا اون موقع کی ماسک استفاده میکرد
اما تو دوران کرونا من شاهد میلیاردر شدن خیلی از شرکت های دون پایه بودم تو تولید ماست و دستکش و از اینجور وسایل که نیاز جامعه بود .
وقتی ما بتونیم با الگو های منطقی افکارمون رو کنترل کنیم می تونیم شرایط زندگی مون رو مثل آب خوردن تغییر بدیم .
برخلاف باور اکثر مردم دنیا که با فیزیک با زور و بازو می خوان شرایط اتفاقات و نتایج زندگی شون رو به نفع خودشون تغییر بدن.
(این باور برخلاف قوانین جهان هستی هستش )
اگر ما بدونیم با کوچیک ترین تغییر توی افکارمون و کنترل افکارمون میتونیم فرکانس مناسب اون افکار رو به جهان هستی ارسال کنیم ونتیجه اون فرکانس به شکل شرایط و نتایج دلخواه خیلی ساده و از راه هایی که اصلا به ذهنمون نمیرسه به زندگی مون هدایت میشن . شبانه روز روی باورهامون کار میکنیم بدون خواب
وقتی افکا ر مون رو تغییر میدیم نشونه هاشو خیلی سریع میبینیم اما اتفاقات یواش یواش رخ میده و یه مسیر تکاملی که تو دوره 12 قدم داره قشنگ این عجله رو از ما میگیره .
اگر ما بخواییم متفاوت نتایج ببینیم باید متفاوت فکر کنیم و متفاوت عمل کنیم . اینجاست که اعتماد به نفس می گیریم از نتیجه افکارمون و تغییر نتایج به دست خودمون .
حرف آخر اگر اتفاقی برامون افتاد خداوند رو مقصر ندونیم و گردن خدا نندازیم .و دنبال این نباشیم که کس دیگه ای بیاد زندگی مون رو درست کنه .
ما باید به خودمون بگیم که خودمون قدرت خلق زندگی مون رو داریم .
سلام خدا قوت به خانم شایسته عزیز که این فایل ها رو به این شکل عالی و برای تمرین روزانه مرتب کردن و استاد عزیزم که چشم دل ما رو باز کردن دوستتون دارم و براتون ارزوی سلامتی میکنم فعلا یک بار این فایل و گوش کردم ولی این اگاهی ها و درک و عمل بهشون گوش کردن بارها و بارهارو میطلبه و تکرارش رو میگنجونم در برنامم به امید خدا و الان در گوشیم یک پوشه به اسم خانه تکانی ذهن درست کردم که همه فایل هارو داخل اون اپدیت کنم و روزانه گوش کنم تا ملکه ی ذهنم بشه و به عمل کردن بیانجامد من سعی میکنم خودم رو مسیول زندگی خودم بدونم و اگر هم به مسیله ای بر خورد کنم که ناخواسته ام هست به خودم میگم دلیلش ورودی های فلان زمان که چند وقت پیش بوده و باورهای نامناسبم در فلان زمینه بوده و این جوری محتات تر نسبت به تصمیماتم عمل میکنم و قانون رو به خودم یاد اور میشوم و حداقلش کمتر اشتباه میکنم و دیگران رو مثل خدا و اطرافیان مقصر نمی دونم و دیگران رو سرزنش نمی کنم و به این موضوع که استاد میگن که وقتی در مدار خوبی ها باشی حتی زمانی که همه میگن شرایط بد هست برای تو این چنین نیست مثل زمان کرونا که فروش محصولاتم عالی تر از سال قبل بود و دوباره سال قبلش که سیل بود ما مسافرت رفتیم وهر زمان شهری رو ترک کردیم سیل اونجا شروع میشد یا در اون موقع برای ما شرایطی رو فراهم می کرد که ما اذیت نشیم و به سلامت رفتیم و بسیار لذت بردیم ولی افرادی نگران ما بودن چون این اخبار رو دنبال می کردن ولی ما از اتفاقات خوبی ها رو میدیدیم چون تمرکزمون روی زیباییها بود و خودمون رو دست خدا سپردیم و ازش هدایت می طلبیدیم و از خدا میخوام مفهوم ایاک النعبد و و ایاک النستعین رو کامل درک کنم که البته بارها تجربه کردم ولی باز دلم می خواهد به درک واقعی تر برسم و عمممممل کنم و تنها حرف نزنم چون با عمل من هست که اوضاع تغییر میکند و بهترین ها رو برای خودم رقم بزنم و البته که به خاطر اموزش های شما استاد عزیزم زندگی ام بسیییییار تغییر کرده و ربطی به چند سال پیش نداره استاد سپاسگزارم که از طریق شما خدایم رو بهتر درک کردم و زندگی ام را میسازم و از خدا می خوام که در این مسیر ثابت قدم باشم و می دونم اگر همواره روی خودم کار نکنم باز به مسیر قبل بر میگردم
سلام به همه دوستان وتشکر ویژه از استاد مریم شایسته واستاد عباس منش
من این فایل تو اولین روکه رویایت گذاشتید گوش کردم وگوش کردنش برام مثل یک آرام بخش بود امروز وقتی سایت باز کردم وای متن پاک سازی ذهن رو دیدم وصحبت های مریم عزیز رو شنیدم این یک نشونه برای درک بهتر قوانین خدا دونستم وامروز اول صبح شروع گوشکردنکرپموخلاص برداری کردم این موضوع که مسولیت زندگی ت. بپذیر زیاد شنیده بودمودر طی چند ماه .یا یک سال اخیر داشتم روش کار میکرد م وخودم و مسول تمام مسائل زندگیم میکرد د.نستم .سعی در بهبود های کوچک بودم ووقتی ر.ی خ.دم کار کردم خدا ند راههایی برایم باز کرد که چند سال در فکر انجام اون بودم خدا.ند از ط یق دستانش کارهارو برام انجام داد خدار.شکر من این توحید عملی رو با این که مدت خیلی زیادی هست که دارم روی خودم کار میکنم درک نمی کردم توحید عملی یعنی چی وامروز با این فایل درک بهتری کردم که مطمئن هستم این در درک روی پوست است واز خدا کمک ویارئال میخوام منو مصمم در درک این موضوع کنه
اینجانب سهیلا تعهد میدهم که هروز دوساعت وقت بزارم روی این فایلها گام به گام برای خانه تکانی ذهن کار کنم
نقطه ی قبل از دیدن این فایل ها و دوره ای که خانم شایسته عزیز برای سایت طراحی کردن و دقیقا یک قدم قبل از شروع این دوره و فایل ها،من داغون داغون بودم.
به یه نقطه ای رسیده بودم که همش میگفتم چرا نمیشه؟ذهنم پراز سوال بود،به هر جا چنگ میزدم درست نمیشد،هر راهی رو میرفتم نتیجه نمیداد،از طرفی وقتی به زندگیم نگاه میکردم،هیچ چیزی نداشتم که خودم رو بهش بند کنم و بگم این من رو نجات میده.
پراز سوال بودم،گُنگ گُنگ بودم،از کجا شروع کنم،چه جوری تغییر بدم،چی کار کنم؟؟؟
دوده ی پاییز رو همین هفته قبل گرفتم و نگا کردم به دفترهام از سال1400 تا به الان،صدها دفتر پرکرده بودم،یعنی میتونم بگم کل این 2سال و نیم تا الان که توی مهرماه 1403 هستیم،من تا تونستم نوشتم،از مهمونی ها زدم و نوشتم، از تفریح و درس و تمام مسائلم زدم و نوشتم و نوشتم و نوشتم تا به خواسته هام برسم.
شنیده بودم که خدا به قلمی که مینویسی قسم خورده،شنیده بودم که باید بنویسی تا خلق بشه ولی نتایج برام راضی کننده نبود.
وقتی از استاد راجب تعهد میشنیدم میگفتم خب شاید تعهد کافی نداری که هنوز به دست نیابردی، در صورتی که واقعااا من دوره های یک ماهه یا دوماهه ی تعهدی زیادی رو انجام دادم ولی نتایج در برابر کارهایی که من کرده بودم هیچی نبود.
هر کاری که فکر کنی رو کردم،کار کردم،پول درابردم،حرف زدم،جنگیدم،رها کردم،اقدام کردم،هر کاری که فکر کنی رو کردم توی این 2سال و نیم ولی نمیشد.
دوستام بهم میگن نتایجت دربرابر تمرین هایی که انجام میدی خیلی کمه،چرا واقعا؟چرا برات نمیشه؟
نگا کردم دیدم هنوز هم خواسته ای که سال 1400 داشتم، الانم به صورت خواسته هست و من هنوز بهش نرسیدم.
کجای کار میلنگه؟کجای کار ایراد داره؟
بارها به خواهرم گفتم من حس میکنم لیاقت من خیلییی بالاتراز این جایگاهی که دارم و این جا جای من نیست،من خیلییی تلاش کردم خیلی تایم گذاشتم ولی این جایگاه اونی نیست که میخواستم.
چندین و چند بار اون موفقیتی که توی زندگیم سال97 به دست ابردم رو بررسی کردم که چی شد؟چی کارکردی؟چه چیزی بود که کمکت کرد؟چی نجاتت داد از اون شرایط و چی باعث موفقیتت شد؟
هزارتا دلیل پیدا کردم که علت موفقیت من توی سال97 بود که وارد بهترین دانشگا و بهترین رشته بعد از 2سال پشت کنکورموندن شدم. ولی نه اینا نیست
پس چیه؟؟؟
چی شد؟
چه چیزی باعثش شد؟
تو چی کار کردی لیلا؟
چرا الان نمیشه؟
چرا الان که هزاران برابر سال97 اگاهی داری نمیشه؟
چه چیزیه واقعا؟
بابا من الان سایت استاد عباسمنش رو دارم،من یه عالمه فایل دارم،یه عالمه اگاهی دارم ولی چرا نمیشه
تا اینکه این فایل رو گوش دادم.
خدای من،خدای من
یعنی واقعا همینه؟
اینه که نمیزاره برسم؟؟؟
اولین روز که فایل رو گوش دادم،فقط شنیدم،وقتی شروع کردم کلمه به کلمه اش رو نوشتم،فکر کردم،با زندگی حال حاضرم مقایسه کردم،فهمیدم اره همینه
این اون نقطه ای که نمیزاره برسم.
این اون باوری که جلوی خیلییی از نعمت هارو گرفته
انتظار
انتظار از ادم ها
توقع
منتظر بودن
طلب از دیگران
شرک
سال 97 بعد از 2بار کنکور ناموفق که هیچ دانشگاهی نمیتونستم با رتبه م برم، یکی از اطرافیان اوایل مهر بود من رو کشید کنار بهم گفت،لیلااا پدرت کسی نیست که بخواد پول دانشگاه ازاد رو بهت بده،بشین یه سال دیگه رو بخون، روی پای خودت وایسا که دانشگاه دولتی بیاری وگرنه تو نمیتونی دانشگاه ازاد یا غیرانتفاهی بری.
داغون شدم،خسته بودم و ناامید،این حرفش من رو خالی کرد ولی واقعیت بود و تلخ
یعنی یه سال دیگه باید بمونم خونه بخونم؟
ولی چاره ای جز این نداشتم.
همین حرفش حکم این فایل رو برام داشت،
منی که قبل از این حرف، تکیه ام به خانوادم بود و رفته بودم دانشگا ازاد ثبت نام کرده بودم به امید این که بابام شهریه ی دانشگام رو بده، منی که میگفتم میرم تهران موسیقی میخونم و سختی کنکور رو به جون نمیخرم و خانوادم هستن دیگه باید خرجم رو بدن، یک سال با این باورهای غلط فقط خودم رو خسته کردم و سردرگم و هیچی به هیچی.
همون یه حرف باعث شد بعد از2تا کنکور که شکست خوردم و نتونستم جایی رو بیارم،سال 97 توی بهترین دانشگا بهترین رشته مهندسی قبول شدم و یه معجزه ی بزرگی بود واقعا.
برای منی که هیچ کدوم از خانوادم رنگ دانشگا دولتی رو به خودشون ندیده بودن،تمام هزینه هام رایگان بود،بهترین اساتید،بهترین امکانات که توی رویاهام هم نمیدیدم اینقدررر خوشبختی رو.
اینا همه بخاطر توحید بود و به این نقطه رسیده بودم که فقط خودمم و خدای خودم.
خدا رو شاهد میگیرم که فقط 2 ماه خوندم فقط 2 ماه،با انرژی و تلاش خیلی کمتر از قبل به بهترین نتیجه رسیدم.
چون یه چیزی درون من تغییر کرده بود اونم باور به این که یکی باید از بیرون من رو نجات بده و من رو کمک کنه.
همه چی برای من تغییر کرد، دنیای من تغییر کرد، انگار 100 پله پریده بودم بالا، جایگاهم، ادم هایی که باهاشون در ارتباط بودم، دیگه من اون دختر تنبل نبودم که برای زندگیش تلاش نمیکنه و عزت پیدا کرده بودم.
تجربه هایی رو توی دانشگاه و این سال ها داشتم که فراتر از تصورات و خیالات من بود.هنوز هم که هنوزه دانشگاهی بهتر از دانشگام و رشته ای بهتر از رشته ام پیدا نمیکنم. من رو به معنای واقعی کلمه راضی کرده بود.
همه ی این کار هارو خدا برای من انجام داد و امید من از ادم ها بریده بود.
توی این نقطه از زندگی وقتی نگا میکنم که چرا زندگیم اونی نیست که این همه براش تلاش کردم ؟چرا هنوز به اون جایگاهی که لایقش هستم نرسیدم؟چرا هنوزخواسته هام رو ندارم؟
چون هنوز هم اون باور منتظر بودن، انتظار داشتن،توقع داشتن رو از ادم ها دارم.
خیلیییی پیشرفت کردم از قبل ولی زندگیم در حال حاضر چیزی نیست که من رو 100 در 100 راضی کنه چون هنوز منتظرم بقیه یه کاری برای من بکنن.
این فایل در ابتدای این دوره برای من عالییی بود عالیییی، به قول خانم شایسته خدا میدونه چه معجزاتی در انتظارمون هست.از خدا میخوام این باورتوحیدی رو در من تقویت کنه،من رو هدایت کنه و توی این مسیر کمکم کنه و بیام از معجزات بزرگ زندگیم براتون بگم و لذت ببریم :)
مقدمه هر تغییری در شخصیت رفتار عملکردمون در زندگی پذیرش احساس مسولیت هست این باور که تنها خودم مسول زندگی خودم درتمام جنبه های مالی وعاطفی شخصیتی وسلامتی هستم من اگر نگاهم انگشت اشاره ام به سمت خانوادم اطرافیانم مردم کشورم و فضای مجازی وشخصیت های صمیم زندگیم باشه نمیتونم قدم از قدم بردارم چراکه باایجاد توقع داشتن باعث شرک ورزیدن به خدا تضعیف شخصیت خودم میشوم من اگر انگشت اشاره ام به سمت همه کسانی که به نوعی دستی در پیشرفت من داشته باشن باشه قطعا حال خوب اتفاق خوب رو از خودم دور میکنم من یادگرفتم با توحید عملی اگر کسی قدمی برای من برمیداره اعتبارش رو به خداوند بدهم صمیمانه از طرف مقابلم تشکر کنم وبا عینک متوقعگرانه بهشون نگاه نکنم هیچ انسانی نقشی وظیفه ای در زندگی شخص من نخواهد داشت به میزانی که من این باور و در زندگیم به کار ببرم شخصیت قوی تری خواهم داشت وتقویت شخصیت درست برپایه پذیرش مسولیت زندگی خودم و پررنگ کردن توحید عملی وکنترل ذهن هست
امیدوارم با یادآوری اینکه من تنها خودم وفقط خودم هستم که مسول زندگی خودم هست بدون توقع داشتن از دیگران بتونم روز به روز قدم های درستی برای زندگیم بردارم
ممنون از شما استاد عزیز ومریم جون ودوستان هم فرکانسی
سلام به استاد عزیز و خانم مریم شایسته عزیز که این دوره رو اماده کردن
من 1 سالی هست که با شما اشنا شدم ولی تقریبا 3 ماه هست که به طور جدی شروع کردم و خب یادمه که حدود 2 سال پیش من با دوستی اشنا شدم که شما رو دنبال می کردم و با من راجب باور ها و اصل های توحیدی صحبت می کرد؛اولش درک اش برام سخت بود و من افکارم و باور هام خیلی مشکل داشت و شرایط خوبی نداشتم باور هام این بود که همیشه دیگران مقصرن و من مسئول اتفاقاتی که برای من می افته نیستم،همش با خودم می گفتم که خدایا چرا این همه ادم بد تو این جهان هست و چرا همش سر راه من می یان شرایط دیگه به قدری برام بد و عذاب اور شد که از ته دلم از خدا خواستم شرایط تغییر کنه و دقیقا همون موقع من با دوستی اشنا شدم که بهم گفت هرچیزی که برات اتفاق می افته مسئول اش خودتی و من به چشم دیدم که زمانی که این موضوع رو درک کردم چقدر شرایط تغییر کرد وقتی انسان می پذیره که مسئول زندگی اش خودشه,تازه افسار زندگی اش رو می تونه به دست بگیره و به جلو حرکت کنه از همون موقع بود که من به لطف خدا تونستن بی نهایت نشانه ببینم و روز به روز بیشتر بهم اثبات می شه که خدا من رو به سمت سعادت و خوشبختی هدایت می کنه.
شرایطم فوق العاده بهتر از قبل شد روابط دوستی پر از تنش و محدود کننده تبدیل به یک دوستی سرشار از احترام و پیشرفت شد و از زمانی که سپاس گزاری رو شروع کردم و تمرکز ام رو گذاشتم روی توانایی ها و داشته ها و نکات مثبت زندگی ام خداوند بی نهایت به من نعمت اعطا کرد.
الان هم با دیدن فایل های این دوره و انجام تمرینات اش بیشتر و بیشتر قوانین برام داره واضح تر میشه و ارامش باور نکردنی داره سراسر وجود ام رو فرا می گیره،الهی شکر
عاشقتونم استاد عزیز و مریم جان و خدا رو هم شاکرم که همه ی ما رو به این زیبایی از سمت شما هدایت می کنه
خدایا شکرت . این دوره هم مثل هر کدوم از دوره های استاد با بنیادی ترین مفهوم از اموزه های استاد شروع میشه .
. توحید و پذیرفتن صفر تا صد مسیولیت زندگی .
من خودم خیلی علاقه به صنعت بازی سازی دارم و خیلی وقت ها بیشتر چیز های بنیادی رو تو ذهنم به این بازی ها تشبیه میکنم.
کمکم میکنه از بالا بتونم نگاه کنم . یه دید از بالا خوبی بهم میده .
وقتی یه بازی میکنی ، هر بازی ، همیشه توش قانون هست . هدف هست .
بدون اینا بازی کسل کنندس . به هیچ سمتی نمیره اصلا .
و از اون سمت اختیار کامل دست توعه که با استفاده از این قوانین جلو بری و بازی رو ببری و پاداش بگیری .
کلیت این فایل هم سر همین موضوع بود .
کنترل زندگی ما دست خودمونه .
– کنترل زندگی ما دست خودمونه ، هر جا که الان هستیم به خاطر باور های قبلی خودمونه
– کنترل زندگی ما دست خودمونه ، پس مسیولیتش هم با خودمونه
-کنترل زندگی ما دست خودمونه ، پس بهونه بی بهونه
– کنترل زندگی ما دست خودمونه ، اینو هر کسی نمی دونه
به به چی سرودم .
و تا وقتی که من به این موضوع باور نداشته باشم اصلا گوش دادن به فایل های استاد فایده ای نداره . باوری تحت عنوان ممکن بودن خواسته های من دیگه موضوعیت نداره .
من خودم خواسته ای دارم میخوام چیزی بخرم . و دارم به جای اوردن بهونه سعی میکنم پولشو جور . ذره ذره خدا هدایتم میکنه . الان هم هدایت شدم به ایده ای که تقریبا هیچ زحمتی نداره برام و داره کمکم میکنه برای خواستم جلو برم .بعد نگاه کردم اگه استاد میگن تبلیغ نیاز نیس و خدا ادم درست رو به سمتت میاره پس منم همین کارو میکنم . وجود قوانین هست که همچین چیز هایی رو ممکن میکنه . و بچه های دانشگاه کلی استقبال کردن و دونه دونه خودشون سراغمو میگیرن .
خدارو شکر هم امروز میخواستم اشتراکی تهیه کنم خودم راحت جلو رفتم و گرفتم . با پول خودم . دستم تو جیبم بود . حتی دیروز هم جایی رفتیم و کلی پول میز شد و باید یه جا کارت کشیده میشد و بچه ها هزینه رو نداشتن و من خیلی راحت جلو رفتم و هزینه رو حساب کردم بجای دوستام .
یادمه یبار میخواستم یه نوشابه بخرم پول نداشتم برا دوستم بخرم . یادم نمیاد که برا خودمم خریدم یا نه ولی میدونم که خیلی ناراحت شدم و پیش خودم گفتم کاش کلی پول داشتم و راحت به دوستام تعارف میکردم . کرایه تاکسیشونو من حساب میکردم .
و امسال یادمه برای تولد اعضای خانوادم هرکدوم یه جور گل کاشتم . برای خواهرم عروسک خیلی قشنگی از کارتون مورد علاقش گرفتم . به داداشم هدیه نقدی دادم . مادرمو سوپرایز کردم و یه قاب عکس خیلی خلاقانه خودم براش درس کردم . تو دانشگاه برای یکی از دوستام تولد جمع و جوری گرفتم و سوپرایزش کردم . همه اینا به لطف خداست . انشالله هم تولد بعدی برا پدرم (。•̀ᴗ-)
این فایل نکات خیلی زیادی داشت که همش از جنبه های مختلف توحید و نتایج و پیامد های پذیرفتن مسیولیت زندگیمون ، سرچشمه میگیره .
خدارو شکر میکنم که در این مسیر کنار شمام . به لطف خدا در این مسیر با ثبات قدم برداریم تا نتایجمون بزرگ و بزرگ تر بشه .
من یک ملک خریدم و بعد از اون فهمیدم که ملک کامل تو طرح شهرداری و همش میره البته مشخص نیست کی بره ولی گفتن که میره راستش من مدت بود که خیلی ناراحت بودم و میگفتم چه فرکانس بدی رفتم که این اتفاق افتاد البته ناگفته نماند تو دلم قبل از خرید هزاران بار از خدا پرسیدم و حسم مثبت بود منتها بعد خرید فهمیدم چنین اتفاقی افتاده دیروز داشتم این فایل گوش میدادم گفتم نکنه اینکه من فکر میکنم شهرداری قدرت داره ملک از من میگیره دارم مشرک میشم و قدرت بهش میدم راستش کاملا برام منطقی بود دیگ شهرداری دیگ قدرت داره پول داره هر موقع بخواد میتونم بندازه کارو بیرون و هرچقدر دلش خواست بده یانده
اما امروز یه جرقه زد ذهنم گف نکنه اینم شرک حساب میش راست ش دیگ این شرکت نمیدونستم اما یه لحظه ذهنم گف اره دیگ داری قدرت ب عوامل بیرونی میدی عواملی غیر از خودت و از همون لحظه انگار یه ستون گنده از جلو چشمام برداشتن یهو و انگار کلی سبک شدم و گفتم هیچ کس هیچ قدرتی ندارع فقط احساسم خوب میکنم و از درون میگم فقط خدا قدرت داره هیچکس قدرتی در ایجاد مشکل برای من ندارع. و گفتم رد پا بزار این تاریخ من راجب این مشکل ک برام تضاد وحشتناک بود نحوه دیدم عوض کردم و انداختم ب دامن خدا تابعدها ببینم این دیدگاه چه تاثیری در زندگی من میخواد بزاره ممنون
خیلی خوشخالم که خونه تکونی ذهن و دلم رو شروع کردم و خیلی به بودن دراین فضا و شروع مجدد نیاز داشتم درست در زمانی که ازادمها کمک خواستم و بهشون امید داشتم چندروزی هست که طعم شکست سنگینی رو چشیدم وتاوان شرکم رو پس دادم دوباره اومدم تو سایت استاد عباس منش عزیز و با معرفی عالی دوره خونه نکونی توسط خانم شایسته عزیزم درمسیر این اگاهی ها قرار گرفتم و دقیقا به موقع بود شنیدن این اگاهی ها که از زبان استاد جاری شد گویی که خداوند همچون پدری قدرتمند دست یاری به سمت فرزند ناسپاس و سرکشش دراز کرده که برای بار صدهزارم کمکش کنه
ان شااله بتونم این بار فقط اطلاعات اضافه نکنم و عملگرا باشم و همینجا تعهد میدم که اگاهی ها و اطلاعاتی که ازاستاد میشنوم با مداومت پیگیری کنم و غرق دراین اگاهی های ناب شوم و به مرحله عمل برسانم و فقط درحد بلد شدن نباشه مهم ترین آیتم که باید بهش پرداخته بشه و زیربنای خوشبختی ماست توحید هست که درعمل توحید را اجرا کنم و خودمون را مسول کل زندگیم بدونیم و از ادم ها توقع نداشته باشیم و بتونم ازتوانایی هایی که دارم استفاده کنم و قدرت خلق خواسته هایم رو فعال کنم وتمام بهانه ها روکنار بگذارم
امیدوارم هر کجای این جهان باشید،دل هاتون پر از اعتماد و ذهن هاتون پر از افکار عالی
من میخوام باور های که از این فایل عالی برای خودم ساختم با شما در میون بگذارم.
1.هر شخص نتیجه افکار و احساس خودشو در زندگی اش میبیند(این باور زیر مجموعه ی =هیچ کس به غیر از خودش مسئول زندگی خودش نیست و فقط خودش مسئول زندگی خودش هست) .
مثال-وقتی دانش آموزی درس میخواند و نمره عالی میگیرد و موفقیت فقط برای خود دانش آموز هست و زمانی بالعکس این موضوع رخ میدهد، و نمره خوبی نمیگیرد فقط خودش مقصر هست نه معلم و نه والدین خودش
2.تفکر من،زندگی من رو خلق میکند (هر چه اتفاق های خوب و بد در زندگی من میگذرد برای کد ها و باور هایی هستند که در ذهن من بیان شده اند و خبر خوب این هست که من توانایی تغییر این کد ها رو دارم .)
3.من خالق زندگی فقط خودم هستم فقط خود من
الف.دیگران در زندگی من ،تا وقتی که من اجازه ندهم،قدرت خلق ندارند.
ب.من در زندگی دیگران هیچ قدرت خلقی ندارم، چون هر شخص خودش مسئول زندگی خودش هست ،پس من نمیتوانم نقش خدای شخصی رو بازی کنم و مشکلاتش رو حل کنم یا براش غصه بخورم چون وظیفه من نیست و این به نوعی شرک محسوب میشود.
4.من مسئول تغییر زندگی دیگر افراد نیستم چون هر شخص طبق قانون مدار ها در مدار مختص خودش قرار دارد و با استفاده از قدر خلق ذهن اش، زندگی خودش میسازد.
(وقتی نگران و دلشوره میگیریم یعنی نقش خدا رو برای اشخاص دیگر بازی میکنیم و این یعنی خدا رو به عنوان خالق و هدایت گر جهان اعتماد نداریم و این هم نوعی شرک محسوب میشود)
5.ذهنیت افراد فقیر و شکست خورده
الف.مسئولیت زندگی خود را نمیپذیرند و همواره گله و شکایت از عالم و ادم دارند .
ب.مسئولیت خود را گردن دیگران میاندازند مثل پدر و مادر، دولت ،و همسر
ج.از قدرت خلق زندگیشون یا خبر ندارند یا اگر هم مطلع باشند از آن استفاده نمیکنند.
پ.منتظر ناجی هستند تا زندگی شون تغییر کنه( منتظر ارث تغییر اوضاع مملکت شازده بر اسب سفید)
ث.از دیگران به غیر خداوند توقع دارند.
6.ذهنیت افراد ثروتمند و موفق
الف .از زندگی خودشون راضی هستند و احساس لیاقت میکنند
ب .مسئولیت زندگی خودشونو بر عهده گرفتند و گردن دیگران ننداختند
ج.از دیگران توقع ندارند فقط از خداوند خواستههاشونو طلب میکنند و به خداوند همه واگذار میکنند و منتظر ناجی نیستند
س.گله و شکایت نمیکنند و سپاسگزارند و حس خوبی دارند قبول دارند.
7. وقتی از دیگران توقع انجام کاری رو داریم یعنی که
الف به خداوند اعتماد نداریم و او را به عنوان قدرتمندترین صاحب این جهان نمیدانیم .
ب.زیر بار منت و خفت خواری دیگران قرار میگیریم
ج.همیشه منتظر هستیم ، آشوب و استرس داریم و حال خوبی را تجربه نمیکنیم .
ن. شخص را شریک خداوند در ناخودآگاه خود میدانیم و باعث دور شدن از هدایت الهی میشویم.
8 تضادها همیشه باعث پیشرفت ما میشوند چون که
الف خواسته ها را در ما به وجود میآورند. ب.باعث به وجود آوردن انرژی و انگیزه درونی میشوند.
ج.همیشه باعث رسیدن به اختراعات و پیشرفتهای بشری هستند
د. برخورد با تضادها یک روند طبیعی هست.
9. خداوند یک سیستم و انرژی هست که فقط به خواستههای ما پاسخ میدهد و هیچ دلرمی و دلسوزی ندارد.( گله و شکایت و گریه و نذر کردن هیچ تاثیری روی خدا نمیگذارد ،نذر کردن گویی معامله با خداوند یا باج دادن به آن است.
حس خوب اتفاقات خوب را در پیش رو دارد و حس بد اتفاقات بد را به وجود میآورد یک قانون الهی است)
10. اگر بدانم که خداوند چه قدرت خلقی را درون من به وجود آورده است و عطا کرده هیچ وقت حسرت نمیخورم و حال بدی ندارم.
چون که اگر مشکل و ناخواستهای در زندگی من باشد میتونم با تغییر باورهام اونو درستش کنم، چون من قدرت خلق زندگیم را دارم و هیچکس نمیتواند این قدرت را از من بگیرد یا در آن دخالت کند فقط من میتوانم با استفاده از مرکز توجهام این قدرت را به دیگران بدهم.
11. هیچ عامل بیرونی در زندگی من تاثیر نمیگذارد تا تا وقتی که من اجازه ندهم.
(من با خیال راحت زندگیم را میسازم چون تا وقتی که من اجازه ندهم نه دلار نه حکومت و نه خانوادهام تاثیری در زندگی من ندارد، چون من خدا رو دارم، پس هیچ جای نگرانی نیست، کسی پیش من است که فرمانروای کله هستی و وظیفه هدایت جهان را بر عهده دارد ،وقتی خداوند هست و فقط من به خداوند اعتماد دارم خداوند دل همه را و نعمتهای الهی را و، موقعیتهای عالی را برای من به وجود میآورد، چون وظیفه خداوند جابت کردن خواستهها و وظیفه من درخواست از خداوند است.
12. همه اتفاقهای زندگی من وسط باورهایم ساخته میشود من وسط ورهای گذشتهام زندگی میکنم و آیندم از باورهای امروزم سرچشمه میگیرد.
( من هستم که زندگی ا میسازم خبر خوب با تغییر باورهایم نحوه تفکرم، زندگیم به سرعت تغییر میکند به طور مثال اگر روی باورهای ثروت سازم کار کنم و نتیجه نیاید یعنی هنوز آن باور درون من نهادینه نشده است ،وظیفه من کنترل کردن ورودیهای ذهنم هست ،کم کردن تلویزیون در زندگیم از مهمترین وظایف من است.
13. هر ناخواستهای که در زندگیم وجود دارد، ا تغییر باورهایم میتونم اونو تغییر بدم، چون من خودم تمام زندگیم را یسازم و مسئولیت کامل آن را میپذیرم.
14. هیچکس قرار نیست ناخواستههای من را در زندگی حل کند، فقط خود من هستم که توانایی این کار را دارم، نه دولت نه رئیس جمهور و نه پدر و مادرم و حتی نه رئیسم و حتی نه شوهرم توانایی همچین کاری را در زندگی من ندارد.
15. هیچکس قرار نیست در زندگیم تغییر کند تا من خوشبخت شوم, فقط خود من باید تغییر کنم، و با تغییر من اطراف من نیز تغییر میکند طبق قانون مدارها
16. همه چیز در زندگی از فکر سرچشمه میگیرد ,فکر باورها را میسازد، باورها از ورودیهای ذهن ما سرچشمه میگیرند.
17. استاد عباس منش از ناخواستههایش در زندگی انگیزه گرفته و با کنترل کردن ورودیهایش به زندگی دلخواهش رسیده است و از قم به فلورید رسیده است.
18. با تغییر باورها به ایدههای بهتری هدایت میشویم و به مسیر دلخواهمان میرسیم.
19. استاد باوراشو تکرار کرده و مرتباً گوش میکرده و برای خودش میگفته تا درونش نهادینه شود را به ثمر برسد.
20. باورهای استاد باس منش:
1 درخواستهاشو فقط به خدا میگه و از خداوند توقع داره .
2. باور داره خودش زندگیش را میسازه ,میشود این کار را انجام داد.
3.از دیگران هیچ توقعی نداره.
4.به سوره حمد و معنی ان بسیار اعتقاد دارد و و اهدنا الصراط المستقیم را با تمام وجود باور داره.
21 وظیفه خداوند اجابت کردن خواستههای من است ،تا جهان رشد کند و آن را به بهترین شکل موجود هدایت کند.
و وظیفه من بندگی کردن خداوند است ،که شامل این میشود فقط از خداوند توقع داشته باشم ،به توانایی نامحدود خداوند باور داشته باشم برای خداوند شریک قرار ندهم پذیرش فقط و فقط مسئولیت زندگی خود را بر عهده داشته باشم.
22. خداوند قدرتمندترین فرمانروای جهان هست س من او را به عنوان اسپانسر زندگیم قبول میکنم و این شرایطی دارد اعم از فقط خواستههامو به خدا بگم فقط از خداوند توقع داشته باشم که به خواستههام برسم.
23. اگر مثل عموم مردم فکر و عمل کنیم، مثل بقیه هم نتیجه میگیریم، این قانون است و اکثر مواقع نقطه مقابل فکر مردم فکر و تفکر درستی است که طرفداران کمی دارد.
24. اگر توحید در قلبم را پیدا کنم و آن را تقویت کنم همه چیز میرسم چون در همه چیز خداوند رو میبینم و آن را حس میکنم و نحوه عمل کردن و تفکر کردن ر همه موضوعات زندگیم تغییر پیدا میکند.
25. به دانستههایم در زندگی عمل کنم و همیشه افکارم را سبت به آموزههایی که یاد گرفتم به روز رسانی کنم و این نوعی توحید عملی محسوب میشود
.
سپاسگزارم که نگاه گرم و وقتتونو در اختیار من قرار دادید و این کامنت پر از آگاهی رو مطالعه کردید در پناه حق تعالی بهترین را براتون آرزومند هستم.
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان
خداروشکر که در درست ترین لحظه هدایت شدم به این فایل های ناب . نیاز شدید داشتم برای پاکسازی و یه خونه تکونی اساسی اما نمی دونستم از کجا باید شروع کنم و بدون هدف و بدون برنامه شده بودم .
با اینکه تو دوره دوازده قدم هستم و کلی نتایج عالی دارم جذب میکنم و با کوچک ترین تغییر باورهام نتایج سرازیر شده اما تو یه مرحله ای هستم که تو قدم سوم استاپ کردم .
همش احساس میکنم یه ترمزی هست پیداش نمی کنم و همش جلوی من و گرفته برای دریافت آگاهی های جدید
تو این دوره 12 قدم من از جلسه اول قدم اول تغییر افکارم و تغییر فرکانسم و واضح احساس کردم و خیلی سریع نشونه ها وارد زندگیم شدن و من از قبل جنس احساس این نشونه ها رو میشناختم و به سمتشون حرکت میکردم و نتایج به صورت خیلی عالی بدون پیش بینی برام اتفاق می افته و در مدار درست خودم هستم
اما انگار از قدم سوم متوجه شدم عمل گرا نیستم و دارم فقط دنبال نشونه ها میگردم و احساسی دارم رفتار میکنم .
این احساس جدید برام . نمی تونم کنترلش کنم انگار همه قوانین رو دارم درک میکنم اما تا به لحظه خلق نتیجه نزدیک میشم از دستم در میره.
سر در گم بودم که هدایت شدم به این رشته فایل های با ارزش که خانم شایسته عزیز فرمودن که همه چیز رو کنار بزارید و متمرکز بشید یک ماه به این آگاهی های ناب
که اولین گام رو که باز کردم دیدم این لایو استاد مربوط به دوره 12 قدم هست و گفتم این نشونه است میثم برو جلو و چقدر این فایل آگاهی های جالبی رو برام زنده کرد .
اولین موضوع که خیلی برام جالب بود این بود که:
ما در هر حال باید مسئول شرایط زندگی خودمون باشیم و اتفاقات به ظاهر بد زندگیمون رو گردن عوامل بیرونی نندازیم و بخاطر اینکه باری از دوشمون سبک بشه دنبال مقصر باشیم تا همه اتفاقات بد زندگی مون رو به گردنش بندازیم
یه الگو خوب اینکه که توی شرایط برابر چطور که یه سری آدم بهترین نتایج بهترین منفعت و بهترین اتفاقات رو جذب میکنن و تجربه میکنن .و یه سری خیلی سریع بدبخت میشن ورشکسته
مثال دوره کرونا که خودم شاهد عینی بودم
شرکت هایی که تا اون موقع هیچ کس سراغ شون نمی رفت و خیلی هاشون رو برشکستگی بودن مثل شرکت الکل سازی. تولید ماسک . و مواد شوینده و ضد عفونی این صنف زیاد بهشون بها نمی دادن و بهشون توجه نمی شد اصلا تا اون موقع کی ماسک استفاده میکرد
اما تو دوران کرونا من شاهد میلیاردر شدن خیلی از شرکت های دون پایه بودم تو تولید ماست و دستکش و از اینجور وسایل که نیاز جامعه بود .
وقتی ما بتونیم با الگو های منطقی افکارمون رو کنترل کنیم می تونیم شرایط زندگی مون رو مثل آب خوردن تغییر بدیم .
برخلاف باور اکثر مردم دنیا که با فیزیک با زور و بازو می خوان شرایط اتفاقات و نتایج زندگی شون رو به نفع خودشون تغییر بدن.
(این باور برخلاف قوانین جهان هستی هستش )
اگر ما بدونیم با کوچیک ترین تغییر توی افکارمون و کنترل افکارمون میتونیم فرکانس مناسب اون افکار رو به جهان هستی ارسال کنیم ونتیجه اون فرکانس به شکل شرایط و نتایج دلخواه خیلی ساده و از راه هایی که اصلا به ذهنمون نمیرسه به زندگی مون هدایت میشن . شبانه روز روی باورهامون کار میکنیم بدون خواب
وقتی افکا ر مون رو تغییر میدیم نشونه هاشو خیلی سریع میبینیم اما اتفاقات یواش یواش رخ میده و یه مسیر تکاملی که تو دوره 12 قدم داره قشنگ این عجله رو از ما میگیره .
اگر ما بخواییم متفاوت نتایج ببینیم باید متفاوت فکر کنیم و متفاوت عمل کنیم . اینجاست که اعتماد به نفس می گیریم از نتیجه افکارمون و تغییر نتایج به دست خودمون .
حرف آخر اگر اتفاقی برامون افتاد خداوند رو مقصر ندونیم و گردن خدا نندازیم .و دنبال این نباشیم که کس دیگه ای بیاد زندگی مون رو درست کنه .
ما باید به خودمون بگیم که خودمون قدرت خلق زندگی مون رو داریم .
خانم شایسته عزیز بی نهایت سپاسگذارم
سلام خدا قوت به خانم شایسته عزیز که این فایل ها رو به این شکل عالی و برای تمرین روزانه مرتب کردن و استاد عزیزم که چشم دل ما رو باز کردن دوستتون دارم و براتون ارزوی سلامتی میکنم فعلا یک بار این فایل و گوش کردم ولی این اگاهی ها و درک و عمل بهشون گوش کردن بارها و بارهارو میطلبه و تکرارش رو میگنجونم در برنامم به امید خدا و الان در گوشیم یک پوشه به اسم خانه تکانی ذهن درست کردم که همه فایل هارو داخل اون اپدیت کنم و روزانه گوش کنم تا ملکه ی ذهنم بشه و به عمل کردن بیانجامد من سعی میکنم خودم رو مسیول زندگی خودم بدونم و اگر هم به مسیله ای بر خورد کنم که ناخواسته ام هست به خودم میگم دلیلش ورودی های فلان زمان که چند وقت پیش بوده و باورهای نامناسبم در فلان زمینه بوده و این جوری محتات تر نسبت به تصمیماتم عمل میکنم و قانون رو به خودم یاد اور میشوم و حداقلش کمتر اشتباه میکنم و دیگران رو مثل خدا و اطرافیان مقصر نمی دونم و دیگران رو سرزنش نمی کنم و به این موضوع که استاد میگن که وقتی در مدار خوبی ها باشی حتی زمانی که همه میگن شرایط بد هست برای تو این چنین نیست مثل زمان کرونا که فروش محصولاتم عالی تر از سال قبل بود و دوباره سال قبلش که سیل بود ما مسافرت رفتیم وهر زمان شهری رو ترک کردیم سیل اونجا شروع میشد یا در اون موقع برای ما شرایطی رو فراهم می کرد که ما اذیت نشیم و به سلامت رفتیم و بسیار لذت بردیم ولی افرادی نگران ما بودن چون این اخبار رو دنبال می کردن ولی ما از اتفاقات خوبی ها رو میدیدیم چون تمرکزمون روی زیباییها بود و خودمون رو دست خدا سپردیم و ازش هدایت می طلبیدیم و از خدا میخوام مفهوم ایاک النعبد و و ایاک النستعین رو کامل درک کنم که البته بارها تجربه کردم ولی باز دلم می خواهد به درک واقعی تر برسم و عمممممل کنم و تنها حرف نزنم چون با عمل من هست که اوضاع تغییر میکند و بهترین ها رو برای خودم رقم بزنم و البته که به خاطر اموزش های شما استاد عزیزم زندگی ام بسیییییار تغییر کرده و ربطی به چند سال پیش نداره استاد سپاسگزارم که از طریق شما خدایم رو بهتر درک کردم و زندگی ام را میسازم و از خدا می خوام که در این مسیر ثابت قدم باشم و می دونم اگر همواره روی خودم کار نکنم باز به مسیر قبل بر میگردم
سلام به همه دوستان وتشکر ویژه از استاد مریم شایسته واستاد عباس منش
من این فایل تو اولین روکه رویایت گذاشتید گوش کردم وگوش کردنش برام مثل یک آرام بخش بود امروز وقتی سایت باز کردم وای متن پاک سازی ذهن رو دیدم وصحبت های مریم عزیز رو شنیدم این یک نشونه برای درک بهتر قوانین خدا دونستم وامروز اول صبح شروع گوشکردنکرپموخلاص برداری کردم این موضوع که مسولیت زندگی ت. بپذیر زیاد شنیده بودمودر طی چند ماه .یا یک سال اخیر داشتم روش کار میکرد م وخودم و مسول تمام مسائل زندگیم میکرد د.نستم .سعی در بهبود های کوچک بودم ووقتی ر.ی خ.دم کار کردم خدا ند راههایی برایم باز کرد که چند سال در فکر انجام اون بودم خدا.ند از ط یق دستانش کارهارو برام انجام داد خدار.شکر من این توحید عملی رو با این که مدت خیلی زیادی هست که دارم روی خودم کار میکنم درک نمی کردم توحید عملی یعنی چی وامروز با این فایل درک بهتری کردم که مطمئن هستم این در درک روی پوست است واز خدا کمک ویارئال میخوام منو مصمم در درک این موضوع کنه
اینجانب سهیلا تعهد میدهم که هروز دوساعت وقت بزارم روی این فایلها گام به گام برای خانه تکانی ذهن کار کنم
در پناه الله همه خوبی های خدارو دریافت کنید
سلام خدمت دوستان
خانم شایسته و استاد عزیزم
نقطه ی قبل از دیدن این فایل ها و دوره ای که خانم شایسته عزیز برای سایت طراحی کردن و دقیقا یک قدم قبل از شروع این دوره و فایل ها،من داغون داغون بودم.
به یه نقطه ای رسیده بودم که همش میگفتم چرا نمیشه؟ذهنم پراز سوال بود،به هر جا چنگ میزدم درست نمیشد،هر راهی رو میرفتم نتیجه نمیداد،از طرفی وقتی به زندگیم نگاه میکردم،هیچ چیزی نداشتم که خودم رو بهش بند کنم و بگم این من رو نجات میده.
پراز سوال بودم،گُنگ گُنگ بودم،از کجا شروع کنم،چه جوری تغییر بدم،چی کار کنم؟؟؟
دوده ی پاییز رو همین هفته قبل گرفتم و نگا کردم به دفترهام از سال1400 تا به الان،صدها دفتر پرکرده بودم،یعنی میتونم بگم کل این 2سال و نیم تا الان که توی مهرماه 1403 هستیم،من تا تونستم نوشتم،از مهمونی ها زدم و نوشتم، از تفریح و درس و تمام مسائلم زدم و نوشتم و نوشتم و نوشتم تا به خواسته هام برسم.
شنیده بودم که خدا به قلمی که مینویسی قسم خورده،شنیده بودم که باید بنویسی تا خلق بشه ولی نتایج برام راضی کننده نبود.
وقتی از استاد راجب تعهد میشنیدم میگفتم خب شاید تعهد کافی نداری که هنوز به دست نیابردی، در صورتی که واقعااا من دوره های یک ماهه یا دوماهه ی تعهدی زیادی رو انجام دادم ولی نتایج در برابر کارهایی که من کرده بودم هیچی نبود.
هر کاری که فکر کنی رو کردم،کار کردم،پول درابردم،حرف زدم،جنگیدم،رها کردم،اقدام کردم،هر کاری که فکر کنی رو کردم توی این 2سال و نیم ولی نمیشد.
دوستام بهم میگن نتایجت دربرابر تمرین هایی که انجام میدی خیلی کمه،چرا واقعا؟چرا برات نمیشه؟
نگا کردم دیدم هنوز هم خواسته ای که سال 1400 داشتم، الانم به صورت خواسته هست و من هنوز بهش نرسیدم.
کجای کار میلنگه؟کجای کار ایراد داره؟
بارها به خواهرم گفتم من حس میکنم لیاقت من خیلییی بالاتراز این جایگاهی که دارم و این جا جای من نیست،من خیلییی تلاش کردم خیلی تایم گذاشتم ولی این جایگاه اونی نیست که میخواستم.
چندین و چند بار اون موفقیتی که توی زندگیم سال97 به دست ابردم رو بررسی کردم که چی شد؟چی کارکردی؟چه چیزی بود که کمکت کرد؟چی نجاتت داد از اون شرایط و چی باعث موفقیتت شد؟
هزارتا دلیل پیدا کردم که علت موفقیت من توی سال97 بود که وارد بهترین دانشگا و بهترین رشته بعد از 2سال پشت کنکورموندن شدم. ولی نه اینا نیست
پس چیه؟؟؟
چی شد؟
چه چیزی باعثش شد؟
تو چی کار کردی لیلا؟
چرا الان نمیشه؟
چرا الان که هزاران برابر سال97 اگاهی داری نمیشه؟
چه چیزیه واقعا؟
بابا من الان سایت استاد عباسمنش رو دارم،من یه عالمه فایل دارم،یه عالمه اگاهی دارم ولی چرا نمیشه
تا اینکه این فایل رو گوش دادم.
خدای من،خدای من
یعنی واقعا همینه؟
اینه که نمیزاره برسم؟؟؟
اولین روز که فایل رو گوش دادم،فقط شنیدم،وقتی شروع کردم کلمه به کلمه اش رو نوشتم،فکر کردم،با زندگی حال حاضرم مقایسه کردم،فهمیدم اره همینه
این اون نقطه ای که نمیزاره برسم.
این اون باوری که جلوی خیلییی از نعمت هارو گرفته
انتظار
انتظار از ادم ها
توقع
منتظر بودن
طلب از دیگران
شرک
سال 97 بعد از 2بار کنکور ناموفق که هیچ دانشگاهی نمیتونستم با رتبه م برم، یکی از اطرافیان اوایل مهر بود من رو کشید کنار بهم گفت،لیلااا پدرت کسی نیست که بخواد پول دانشگاه ازاد رو بهت بده،بشین یه سال دیگه رو بخون، روی پای خودت وایسا که دانشگاه دولتی بیاری وگرنه تو نمیتونی دانشگاه ازاد یا غیرانتفاهی بری.
داغون شدم،خسته بودم و ناامید،این حرفش من رو خالی کرد ولی واقعیت بود و تلخ
یعنی یه سال دیگه باید بمونم خونه بخونم؟
ولی چاره ای جز این نداشتم.
همین حرفش حکم این فایل رو برام داشت،
منی که قبل از این حرف، تکیه ام به خانوادم بود و رفته بودم دانشگا ازاد ثبت نام کرده بودم به امید این که بابام شهریه ی دانشگام رو بده، منی که میگفتم میرم تهران موسیقی میخونم و سختی کنکور رو به جون نمیخرم و خانوادم هستن دیگه باید خرجم رو بدن، یک سال با این باورهای غلط فقط خودم رو خسته کردم و سردرگم و هیچی به هیچی.
همون یه حرف باعث شد بعد از2تا کنکور که شکست خوردم و نتونستم جایی رو بیارم،سال 97 توی بهترین دانشگا بهترین رشته مهندسی قبول شدم و یه معجزه ی بزرگی بود واقعا.
برای منی که هیچ کدوم از خانوادم رنگ دانشگا دولتی رو به خودشون ندیده بودن،تمام هزینه هام رایگان بود،بهترین اساتید،بهترین امکانات که توی رویاهام هم نمیدیدم اینقدررر خوشبختی رو.
اینا همه بخاطر توحید بود و به این نقطه رسیده بودم که فقط خودمم و خدای خودم.
خدا رو شاهد میگیرم که فقط 2 ماه خوندم فقط 2 ماه،با انرژی و تلاش خیلی کمتر از قبل به بهترین نتیجه رسیدم.
چون یه چیزی درون من تغییر کرده بود اونم باور به این که یکی باید از بیرون من رو نجات بده و من رو کمک کنه.
همه چی برای من تغییر کرد، دنیای من تغییر کرد، انگار 100 پله پریده بودم بالا، جایگاهم، ادم هایی که باهاشون در ارتباط بودم، دیگه من اون دختر تنبل نبودم که برای زندگیش تلاش نمیکنه و عزت پیدا کرده بودم.
تجربه هایی رو توی دانشگاه و این سال ها داشتم که فراتر از تصورات و خیالات من بود.هنوز هم که هنوزه دانشگاهی بهتر از دانشگام و رشته ای بهتر از رشته ام پیدا نمیکنم. من رو به معنای واقعی کلمه راضی کرده بود.
همه ی این کار هارو خدا برای من انجام داد و امید من از ادم ها بریده بود.
توی این نقطه از زندگی وقتی نگا میکنم که چرا زندگیم اونی نیست که این همه براش تلاش کردم ؟چرا هنوز به اون جایگاهی که لایقش هستم نرسیدم؟چرا هنوزخواسته هام رو ندارم؟
چون هنوز هم اون باور منتظر بودن، انتظار داشتن،توقع داشتن رو از ادم ها دارم.
خیلیییی پیشرفت کردم از قبل ولی زندگیم در حال حاضر چیزی نیست که من رو 100 در 100 راضی کنه چون هنوز منتظرم بقیه یه کاری برای من بکنن.
این فایل در ابتدای این دوره برای من عالییی بود عالیییی، به قول خانم شایسته خدا میدونه چه معجزاتی در انتظارمون هست.از خدا میخوام این باورتوحیدی رو در من تقویت کنه،من رو هدایت کنه و توی این مسیر کمکم کنه و بیام از معجزات بزرگ زندگیم براتون بگم و لذت ببریم :)
سلام استاد عزیز ومریم جون ودوستان هم فرکانسی
مقدمه هر تغییری در شخصیت رفتار عملکردمون در زندگی پذیرش احساس مسولیت هست این باور که تنها خودم مسول زندگی خودم درتمام جنبه های مالی وعاطفی شخصیتی وسلامتی هستم من اگر نگاهم انگشت اشاره ام به سمت خانوادم اطرافیانم مردم کشورم و فضای مجازی وشخصیت های صمیم زندگیم باشه نمیتونم قدم از قدم بردارم چراکه باایجاد توقع داشتن باعث شرک ورزیدن به خدا تضعیف شخصیت خودم میشوم من اگر انگشت اشاره ام به سمت همه کسانی که به نوعی دستی در پیشرفت من داشته باشن باشه قطعا حال خوب اتفاق خوب رو از خودم دور میکنم من یادگرفتم با توحید عملی اگر کسی قدمی برای من برمیداره اعتبارش رو به خداوند بدهم صمیمانه از طرف مقابلم تشکر کنم وبا عینک متوقعگرانه بهشون نگاه نکنم هیچ انسانی نقشی وظیفه ای در زندگی شخص من نخواهد داشت به میزانی که من این باور و در زندگیم به کار ببرم شخصیت قوی تری خواهم داشت وتقویت شخصیت درست برپایه پذیرش مسولیت زندگی خودم و پررنگ کردن توحید عملی وکنترل ذهن هست
امیدوارم با یادآوری اینکه من تنها خودم وفقط خودم هستم که مسول زندگی خودم هست بدون توقع داشتن از دیگران بتونم روز به روز قدم های درستی برای زندگیم بردارم
ممنون از شما استاد عزیز ومریم جون ودوستان هم فرکانسی
سلام به استاد عزیز و خانم مریم شایسته عزیز که این دوره رو اماده کردن
من 1 سالی هست که با شما اشنا شدم ولی تقریبا 3 ماه هست که به طور جدی شروع کردم و خب یادمه که حدود 2 سال پیش من با دوستی اشنا شدم که شما رو دنبال می کردم و با من راجب باور ها و اصل های توحیدی صحبت می کرد؛اولش درک اش برام سخت بود و من افکارم و باور هام خیلی مشکل داشت و شرایط خوبی نداشتم باور هام این بود که همیشه دیگران مقصرن و من مسئول اتفاقاتی که برای من می افته نیستم،همش با خودم می گفتم که خدایا چرا این همه ادم بد تو این جهان هست و چرا همش سر راه من می یان شرایط دیگه به قدری برام بد و عذاب اور شد که از ته دلم از خدا خواستم شرایط تغییر کنه و دقیقا همون موقع من با دوستی اشنا شدم که بهم گفت هرچیزی که برات اتفاق می افته مسئول اش خودتی و من به چشم دیدم که زمانی که این موضوع رو درک کردم چقدر شرایط تغییر کرد وقتی انسان می پذیره که مسئول زندگی اش خودشه,تازه افسار زندگی اش رو می تونه به دست بگیره و به جلو حرکت کنه از همون موقع بود که من به لطف خدا تونستن بی نهایت نشانه ببینم و روز به روز بیشتر بهم اثبات می شه که خدا من رو به سمت سعادت و خوشبختی هدایت می کنه.
شرایطم فوق العاده بهتر از قبل شد روابط دوستی پر از تنش و محدود کننده تبدیل به یک دوستی سرشار از احترام و پیشرفت شد و از زمانی که سپاس گزاری رو شروع کردم و تمرکز ام رو گذاشتم روی توانایی ها و داشته ها و نکات مثبت زندگی ام خداوند بی نهایت به من نعمت اعطا کرد.
الان هم با دیدن فایل های این دوره و انجام تمرینات اش بیشتر و بیشتر قوانین برام داره واضح تر میشه و ارامش باور نکردنی داره سراسر وجود ام رو فرا می گیره،الهی شکر
عاشقتونم استاد عزیز و مریم جان و خدا رو هم شاکرم که همه ی ما رو به این زیبایی از سمت شما هدایت می کنه
با نام و یاد خدا (◍•ᴗ•◍)
ردپای روز اول از دوره هدیه خانه تکانی ذهن
خدایا شکرت . این دوره هم مثل هر کدوم از دوره های استاد با بنیادی ترین مفهوم از اموزه های استاد شروع میشه .
. توحید و پذیرفتن صفر تا صد مسیولیت زندگی .
من خودم خیلی علاقه به صنعت بازی سازی دارم و خیلی وقت ها بیشتر چیز های بنیادی رو تو ذهنم به این بازی ها تشبیه میکنم.
کمکم میکنه از بالا بتونم نگاه کنم . یه دید از بالا خوبی بهم میده .
وقتی یه بازی میکنی ، هر بازی ، همیشه توش قانون هست . هدف هست .
بدون اینا بازی کسل کنندس . به هیچ سمتی نمیره اصلا .
و از اون سمت اختیار کامل دست توعه که با استفاده از این قوانین جلو بری و بازی رو ببری و پاداش بگیری .
کلیت این فایل هم سر همین موضوع بود .
کنترل زندگی ما دست خودمونه .
– کنترل زندگی ما دست خودمونه ، هر جا که الان هستیم به خاطر باور های قبلی خودمونه
– کنترل زندگی ما دست خودمونه ، پس مسیولیتش هم با خودمونه
-کنترل زندگی ما دست خودمونه ، پس بهونه بی بهونه
– کنترل زندگی ما دست خودمونه ، اینو هر کسی نمی دونه
به به چی سرودم .
و تا وقتی که من به این موضوع باور نداشته باشم اصلا گوش دادن به فایل های استاد فایده ای نداره . باوری تحت عنوان ممکن بودن خواسته های من دیگه موضوعیت نداره .
من خودم خواسته ای دارم میخوام چیزی بخرم . و دارم به جای اوردن بهونه سعی میکنم پولشو جور . ذره ذره خدا هدایتم میکنه . الان هم هدایت شدم به ایده ای که تقریبا هیچ زحمتی نداره برام و داره کمکم میکنه برای خواستم جلو برم .بعد نگاه کردم اگه استاد میگن تبلیغ نیاز نیس و خدا ادم درست رو به سمتت میاره پس منم همین کارو میکنم . وجود قوانین هست که همچین چیز هایی رو ممکن میکنه . و بچه های دانشگاه کلی استقبال کردن و دونه دونه خودشون سراغمو میگیرن .
خدارو شکر هم امروز میخواستم اشتراکی تهیه کنم خودم راحت جلو رفتم و گرفتم . با پول خودم . دستم تو جیبم بود . حتی دیروز هم جایی رفتیم و کلی پول میز شد و باید یه جا کارت کشیده میشد و بچه ها هزینه رو نداشتن و من خیلی راحت جلو رفتم و هزینه رو حساب کردم بجای دوستام .
یادمه یبار میخواستم یه نوشابه بخرم پول نداشتم برا دوستم بخرم . یادم نمیاد که برا خودمم خریدم یا نه ولی میدونم که خیلی ناراحت شدم و پیش خودم گفتم کاش کلی پول داشتم و راحت به دوستام تعارف میکردم . کرایه تاکسیشونو من حساب میکردم .
و امسال یادمه برای تولد اعضای خانوادم هرکدوم یه جور گل کاشتم . برای خواهرم عروسک خیلی قشنگی از کارتون مورد علاقش گرفتم . به داداشم هدیه نقدی دادم . مادرمو سوپرایز کردم و یه قاب عکس خیلی خلاقانه خودم براش درس کردم . تو دانشگاه برای یکی از دوستام تولد جمع و جوری گرفتم و سوپرایزش کردم . همه اینا به لطف خداست . انشالله هم تولد بعدی برا پدرم (。•̀ᴗ-)
این فایل نکات خیلی زیادی داشت که همش از جنبه های مختلف توحید و نتایج و پیامد های پذیرفتن مسیولیت زندگیمون ، سرچشمه میگیره .
خدارو شکر میکنم که در این مسیر کنار شمام . به لطف خدا در این مسیر با ثبات قدم برداریم تا نتایجمون بزرگ و بزرگ تر بشه .
در پناه الله
شاد و ازاد و رها باشید
فعلا(◕ᴗ◕)
ردپای من برای گام یک خانه تکانی ام
کاملا هدایتی و عالی
من یک ملک خریدم و بعد از اون فهمیدم که ملک کامل تو طرح شهرداری و همش میره البته مشخص نیست کی بره ولی گفتن که میره راستش من مدت بود که خیلی ناراحت بودم و میگفتم چه فرکانس بدی رفتم که این اتفاق افتاد البته ناگفته نماند تو دلم قبل از خرید هزاران بار از خدا پرسیدم و حسم مثبت بود منتها بعد خرید فهمیدم چنین اتفاقی افتاده دیروز داشتم این فایل گوش میدادم گفتم نکنه اینکه من فکر میکنم شهرداری قدرت داره ملک از من میگیره دارم مشرک میشم و قدرت بهش میدم راستش کاملا برام منطقی بود دیگ شهرداری دیگ قدرت داره پول داره هر موقع بخواد میتونم بندازه کارو بیرون و هرچقدر دلش خواست بده یانده
اما امروز یه جرقه زد ذهنم گف نکنه اینم شرک حساب میش راست ش دیگ این شرکت نمیدونستم اما یه لحظه ذهنم گف اره دیگ داری قدرت ب عوامل بیرونی میدی عواملی غیر از خودت و از همون لحظه انگار یه ستون گنده از جلو چشمام برداشتن یهو و انگار کلی سبک شدم و گفتم هیچ کس هیچ قدرتی ندارع فقط احساسم خوب میکنم و از درون میگم فقط خدا قدرت داره هیچکس قدرتی در ایجاد مشکل برای من ندارع. و گفتم رد پا بزار این تاریخ من راجب این مشکل ک برام تضاد وحشتناک بود نحوه دیدم عوض کردم و انداختم ب دامن خدا تابعدها ببینم این دیدگاه چه تاثیری در زندگی من میخواد بزاره ممنون
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام
خیلی خوشخالم که خونه تکونی ذهن و دلم رو شروع کردم و خیلی به بودن دراین فضا و شروع مجدد نیاز داشتم درست در زمانی که ازادمها کمک خواستم و بهشون امید داشتم چندروزی هست که طعم شکست سنگینی رو چشیدم وتاوان شرکم رو پس دادم دوباره اومدم تو سایت استاد عباس منش عزیز و با معرفی عالی دوره خونه نکونی توسط خانم شایسته عزیزم درمسیر این اگاهی ها قرار گرفتم و دقیقا به موقع بود شنیدن این اگاهی ها که از زبان استاد جاری شد گویی که خداوند همچون پدری قدرتمند دست یاری به سمت فرزند ناسپاس و سرکشش دراز کرده که برای بار صدهزارم کمکش کنه
ان شااله بتونم این بار فقط اطلاعات اضافه نکنم و عملگرا باشم و همینجا تعهد میدم که اگاهی ها و اطلاعاتی که ازاستاد میشنوم با مداومت پیگیری کنم و غرق دراین اگاهی های ناب شوم و به مرحله عمل برسانم و فقط درحد بلد شدن نباشه مهم ترین آیتم که باید بهش پرداخته بشه و زیربنای خوشبختی ماست توحید هست که درعمل توحید را اجرا کنم و خودمون را مسول کل زندگیم بدونیم و از ادم ها توقع نداشته باشیم و بتونم ازتوانایی هایی که دارم استفاده کنم و قدرت خلق خواسته هایم رو فعال کنم وتمام بهانه ها روکنار بگذارم
خدایا فقط تورو میپرستم و ازتو یاری میجویم
درپناه خداوند شاد و موفق باشید
به نام خالق هستی و فرمانروای کل
سلام دوستان و استاد عزیز
امیدوارم هر کجای این جهان باشید،دل هاتون پر از اعتماد و ذهن هاتون پر از افکار عالی
من میخوام باور های که از این فایل عالی برای خودم ساختم با شما در میون بگذارم.
1.هر شخص نتیجه افکار و احساس خودشو در زندگی اش میبیند(این باور زیر مجموعه ی =هیچ کس به غیر از خودش مسئول زندگی خودش نیست و فقط خودش مسئول زندگی خودش هست) .
مثال-وقتی دانش آموزی درس میخواند و نمره عالی میگیرد و موفقیت فقط برای خود دانش آموز هست و زمانی بالعکس این موضوع رخ میدهد، و نمره خوبی نمیگیرد فقط خودش مقصر هست نه معلم و نه والدین خودش
2.تفکر من،زندگی من رو خلق میکند (هر چه اتفاق های خوب و بد در زندگی من میگذرد برای کد ها و باور هایی هستند که در ذهن من بیان شده اند و خبر خوب این هست که من توانایی تغییر این کد ها رو دارم .)
3.من خالق زندگی فقط خودم هستم فقط خود من
الف.دیگران در زندگی من ،تا وقتی که من اجازه ندهم،قدرت خلق ندارند.
ب.من در زندگی دیگران هیچ قدرت خلقی ندارم، چون هر شخص خودش مسئول زندگی خودش هست ،پس من نمیتوانم نقش خدای شخصی رو بازی کنم و مشکلاتش رو حل کنم یا براش غصه بخورم چون وظیفه من نیست و این به نوعی شرک محسوب میشود.
4.من مسئول تغییر زندگی دیگر افراد نیستم چون هر شخص طبق قانون مدار ها در مدار مختص خودش قرار دارد و با استفاده از قدر خلق ذهن اش، زندگی خودش میسازد.
(وقتی نگران و دلشوره میگیریم یعنی نقش خدا رو برای اشخاص دیگر بازی میکنیم و این یعنی خدا رو به عنوان خالق و هدایت گر جهان اعتماد نداریم و این هم نوعی شرک محسوب میشود)
5.ذهنیت افراد فقیر و شکست خورده
الف.مسئولیت زندگی خود را نمیپذیرند و همواره گله و شکایت از عالم و ادم دارند .
ب.مسئولیت خود را گردن دیگران میاندازند مثل پدر و مادر، دولت ،و همسر
ج.از قدرت خلق زندگیشون یا خبر ندارند یا اگر هم مطلع باشند از آن استفاده نمیکنند.
پ.منتظر ناجی هستند تا زندگی شون تغییر کنه( منتظر ارث تغییر اوضاع مملکت شازده بر اسب سفید)
ث.از دیگران به غیر خداوند توقع دارند.
6.ذهنیت افراد ثروتمند و موفق
الف .از زندگی خودشون راضی هستند و احساس لیاقت میکنند
ب .مسئولیت زندگی خودشونو بر عهده گرفتند و گردن دیگران ننداختند
ج.از دیگران توقع ندارند فقط از خداوند خواستههاشونو طلب میکنند و به خداوند همه واگذار میکنند و منتظر ناجی نیستند
س.گله و شکایت نمیکنند و سپاسگزارند و حس خوبی دارند قبول دارند.
7. وقتی از دیگران توقع انجام کاری رو داریم یعنی که
الف به خداوند اعتماد نداریم و او را به عنوان قدرتمندترین صاحب این جهان نمیدانیم .
ب.زیر بار منت و خفت خواری دیگران قرار میگیریم
ج.همیشه منتظر هستیم ، آشوب و استرس داریم و حال خوبی را تجربه نمیکنیم .
ن. شخص را شریک خداوند در ناخودآگاه خود میدانیم و باعث دور شدن از هدایت الهی میشویم.
8 تضادها همیشه باعث پیشرفت ما میشوند چون که
الف خواسته ها را در ما به وجود میآورند. ب.باعث به وجود آوردن انرژی و انگیزه درونی میشوند.
ج.همیشه باعث رسیدن به اختراعات و پیشرفتهای بشری هستند
د. برخورد با تضادها یک روند طبیعی هست.
9. خداوند یک سیستم و انرژی هست که فقط به خواستههای ما پاسخ میدهد و هیچ دلرمی و دلسوزی ندارد.( گله و شکایت و گریه و نذر کردن هیچ تاثیری روی خدا نمیگذارد ،نذر کردن گویی معامله با خداوند یا باج دادن به آن است.
حس خوب اتفاقات خوب را در پیش رو دارد و حس بد اتفاقات بد را به وجود میآورد یک قانون الهی است)
10. اگر بدانم که خداوند چه قدرت خلقی را درون من به وجود آورده است و عطا کرده هیچ وقت حسرت نمیخورم و حال بدی ندارم.
چون که اگر مشکل و ناخواستهای در زندگی من باشد میتونم با تغییر باورهام اونو درستش کنم، چون من قدرت خلق زندگیم را دارم و هیچکس نمیتواند این قدرت را از من بگیرد یا در آن دخالت کند فقط من میتوانم با استفاده از مرکز توجهام این قدرت را به دیگران بدهم.
11. هیچ عامل بیرونی در زندگی من تاثیر نمیگذارد تا تا وقتی که من اجازه ندهم.
(من با خیال راحت زندگیم را میسازم چون تا وقتی که من اجازه ندهم نه دلار نه حکومت و نه خانوادهام تاثیری در زندگی من ندارد، چون من خدا رو دارم، پس هیچ جای نگرانی نیست، کسی پیش من است که فرمانروای کله هستی و وظیفه هدایت جهان را بر عهده دارد ،وقتی خداوند هست و فقط من به خداوند اعتماد دارم خداوند دل همه را و نعمتهای الهی را و، موقعیتهای عالی را برای من به وجود میآورد، چون وظیفه خداوند جابت کردن خواستهها و وظیفه من درخواست از خداوند است.
12. همه اتفاقهای زندگی من وسط باورهایم ساخته میشود من وسط ورهای گذشتهام زندگی میکنم و آیندم از باورهای امروزم سرچشمه میگیرد.
( من هستم که زندگی ا میسازم خبر خوب با تغییر باورهایم نحوه تفکرم، زندگیم به سرعت تغییر میکند به طور مثال اگر روی باورهای ثروت سازم کار کنم و نتیجه نیاید یعنی هنوز آن باور درون من نهادینه نشده است ،وظیفه من کنترل کردن ورودیهای ذهنم هست ،کم کردن تلویزیون در زندگیم از مهمترین وظایف من است.
13. هر ناخواستهای که در زندگیم وجود دارد، ا تغییر باورهایم میتونم اونو تغییر بدم، چون من خودم تمام زندگیم را یسازم و مسئولیت کامل آن را میپذیرم.
14. هیچکس قرار نیست ناخواستههای من را در زندگی حل کند، فقط خود من هستم که توانایی این کار را دارم، نه دولت نه رئیس جمهور و نه پدر و مادرم و حتی نه رئیسم و حتی نه شوهرم توانایی همچین کاری را در زندگی من ندارد.
15. هیچکس قرار نیست در زندگیم تغییر کند تا من خوشبخت شوم, فقط خود من باید تغییر کنم، و با تغییر من اطراف من نیز تغییر میکند طبق قانون مدارها
16. همه چیز در زندگی از فکر سرچشمه میگیرد ,فکر باورها را میسازد، باورها از ورودیهای ذهن ما سرچشمه میگیرند.
17. استاد عباس منش از ناخواستههایش در زندگی انگیزه گرفته و با کنترل کردن ورودیهایش به زندگی دلخواهش رسیده است و از قم به فلورید رسیده است.
18. با تغییر باورها به ایدههای بهتری هدایت میشویم و به مسیر دلخواهمان میرسیم.
19. استاد باوراشو تکرار کرده و مرتباً گوش میکرده و برای خودش میگفته تا درونش نهادینه شود را به ثمر برسد.
20. باورهای استاد باس منش:
1 درخواستهاشو فقط به خدا میگه و از خداوند توقع داره .
2. باور داره خودش زندگیش را میسازه ,میشود این کار را انجام داد.
3.از دیگران هیچ توقعی نداره.
4.به سوره حمد و معنی ان بسیار اعتقاد دارد و و اهدنا الصراط المستقیم را با تمام وجود باور داره.
21 وظیفه خداوند اجابت کردن خواستههای من است ،تا جهان رشد کند و آن را به بهترین شکل موجود هدایت کند.
و وظیفه من بندگی کردن خداوند است ،که شامل این میشود فقط از خداوند توقع داشته باشم ،به توانایی نامحدود خداوند باور داشته باشم برای خداوند شریک قرار ندهم پذیرش فقط و فقط مسئولیت زندگی خود را بر عهده داشته باشم.
22. خداوند قدرتمندترین فرمانروای جهان هست س من او را به عنوان اسپانسر زندگیم قبول میکنم و این شرایطی دارد اعم از فقط خواستههامو به خدا بگم فقط از خداوند توقع داشته باشم که به خواستههام برسم.
23. اگر مثل عموم مردم فکر و عمل کنیم، مثل بقیه هم نتیجه میگیریم، این قانون است و اکثر مواقع نقطه مقابل فکر مردم فکر و تفکر درستی است که طرفداران کمی دارد.
24. اگر توحید در قلبم را پیدا کنم و آن را تقویت کنم همه چیز میرسم چون در همه چیز خداوند رو میبینم و آن را حس میکنم و نحوه عمل کردن و تفکر کردن ر همه موضوعات زندگیم تغییر پیدا میکند.
25. به دانستههایم در زندگی عمل کنم و همیشه افکارم را سبت به آموزههایی که یاد گرفتم به روز رسانی کنم و این نوعی توحید عملی محسوب میشود
.
سپاسگزارم که نگاه گرم و وقتتونو در اختیار من قرار دادید و این کامنت پر از آگاهی رو مطالعه کردید در پناه حق تعالی بهترین را براتون آرزومند هستم.