live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی - صفحه 97 (به ترتیب امتیاز)

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شکوه دوراندیش گفته:
    مدت عضویت: 1005 روز

    بنام خدای مهربان

    وسلام به استادعزیز ومریم بانوی عزیز

    من دوباره برگشتم از اول فایلهارو گوش کنم

    استاد در مورد بلایای طبیعی یادم افتاد از خیلی سال پیش که چه مسائل وحرفهای جور واجوری که تو مغز ما فروکرده بودن

    وچه باورهایی برامون درست شده بود

    یادم افراد مذهبی میگفتن اینقدر که تو ایران سیل وزلزله وبلا نازل میشه چون تو ایران خون شهید ریخته مردم بدحجاب واین وضع جامعه اس که اینجوری میشه و بلا نازل میشه میگفتن چرا تو آمریکا بلا نمیاد چون اونجا خون شهید نریخته

    غافل از اینکه اونجا هم سیل وطوفان هست همه جای دنیاهست

    ومیگفتن اگه بلا ومشکل نیاد تو زندگیها ینی که دچار استدراجی وخدا رها کرده

    ینی هرچی مذهبی تر بلا ومصیبت بیشتر ینی ارزشش پیش خدا بالاتر وخدا بیشتر دوسش داره

    با چه باورهایی از خدا دور شدیم ترسیدیم ازش و چه عذاب وجدان واحساس گناه هایی در ما شکل میگرفت وچقدر زندگی برامون سخت وناخوشایند میشد که چرا اصلا خدا مارو آورده اینجا ؟ که چی ؟ زجرمون بده چه حرفهای بی ریشه واساسی در مورد خدا و جهان بود

    خداروشکر که از این عقاید وحرفها خلاص شدیم باشما آشنا شدم که توحید تو قلب ما پررنگتر میکنید ؛ شوق و ایمان ما رو بالا میبرید نگاهم به دنیا زیباتر و شیرین تر شده و از اینکه به این دنیا اومدم خوشحالم وخدارو بابتش هزاران بار سپاسگزارم و از ذره ذره ی نعمتهاش شکرگزارش هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 882 روز

    به نام خدای هدایتگر

    ردپای من از روز هفتاد و چهارم سفرنامه

    قبل از اینکه این کامنت رو بنویسم، فهمیدم اون رشته ای که من میخوام با این رشته ای که الان دارم توش درس میخونم مطابقت نداره. و ناامیدترینم. و پر استرس ترینم. همین الانم که دارم مینویسم اضطراب دارم اما به خودم گفتم که باید ذهنتو کنترل کنی. الان دارم با پوست و استخونم میفهمم وقتی استاد میگه کنترل ذهن سخته یعنی چی. هرچقدر میام ذهنم رو آروم کنم دوباره از یه جای دیگه یه چیز دیگه میگه. داشتم به خودم میگفتم : ایمان به غیب یعنی چی!؟ یعنی چطور باید به خدا وصل شد!؟ وقتی آدم حالش خوب نیست و استرس تو کل وجودش در جریانه، چجوری باید با خدا ارتباط برقرار کنه که حالش خوب بشه؟! و به خودم گفتم حدیث فقط خودت رو با چیزهای مثبت سرگرم کن تا اون حس منفی از بین بره. این فایل رو گوش دادم. یه جاهاییش انقدر آروم میشدم که خودمم متعجب میشدم. یه جاهایی حواسم پرت میشد و یه جاهایی حالم بد میشد. اما الان که تموم شده دوباره استرس گرفتم. میخوام فایل های روزشمار رو پشت سر هم ببینم. میخوام خدا رو باور کنم. میخوام احساسمو خوب کنم تا بتونم به بهترین نحو هدایت بشم. چون میدونم که با حال بد هیچ اتفاقی نمیفته. احساس بد به هیچ دردی نمیخوره. میخوام خوب باشم. میخوام تو بغل خدا باشم. میخوام ذهنم رو به این باور برسونم که هرآنچه از جانب خداوند برسد خیر است. هر آنچه از جانب خداوند برسد خیر است. هر آنچه از جانب خداوند برسد خیر است. من میخوام حالمو خوب کنم تا آمادگی دریافت بهترین هدایت رو داشته باشم. خدا منو هدایت میکنه. خدا راه رو به من نشون میده. خدا از من بیشتر به من آگاهه. خدا از من بیشتر میدونه که من چی میخوام. همه چیز خیره حتی اگر من فکر کنم به نفعم نیست. خدای من خدای همه چیزه. خدای من خدای همه‌ی حال خوبیاست. خدای من خدای همه‌ی قشنگی هاست. خدای من خدای همه‌ی رسیدن هاست. خدای من خدای بزرگ هدایته. خدای من خدای آگاهیه. خدای من خدای اعتماده؛ خدای حال خوبه. میخوام باور کنم. همه چیز باوره. همه چیز باوره. باوره باوره باوره. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا عاشقتم خدایا نیازمند هدایتتم خدایا من محتاجتم خدایا تو بزرگی تو کریمی تو دانایی دوست دارم خدای خوب من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محسن سلگی گفته:
    مدت عضویت: 554 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم جناب عباسمنش بزرگوار و خانوم شایسته گرامی وهمه شما دوستان وهمراهان این سایت الهی و بی‌نظیر.

    اولا سپاسگزار خداوندم بابت بودن این سایت زیبا و بی مثال و هدایت من به این مسیر زیبا و پراز لحظات عالی و ساختن روزهایی که کاملا با روزهای گذشته زندگیم قابل مقایسه نیست وبابت این همه لطف الله ممنون وسپاس گزارم .

    دوما از زحمات استاد عزیزم آقای عباسمنش وخانوم شایسته عزیز بسیار بسیار ممنون و متشکرم وشما دو عزیز را از ته دل دوست دارم و ممنون خداوندم بابت بودن شما دو عزیز در کنار ما.

    استاد عزیزم من تو یکی دو ماه گذشته در زندگی خودم و دیگران و محیط کار وفت و امدم شاهد موضوعاتی بودم که کاملا مطمئن شدم که همه اتفاقات زندگییم چه خوب یا عالی و یا در بعضی از مواقع نامناسب همگی بخاطر افکار خودم هستش البته بعد از آشنایی با این سایت زیبا وتوجه به‌ فرمایشات شما استاد عزیزم و دقت در رفتار و افکارم کاملا از این موضوع مطمئن شدم و کوچکترین شکی در این مورد ندارم .

    فقط یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده که لطفا در صورت امکان راهنمایی کنید .

    آیا این قانون در مورد کودکان هم به همین گونه عمل می‌کند؟

    علت این سوال من به این خاطر هستش که یک کودک 12 ساله متاسفانه به دلیل سهل‌انگاری نامادریش در خانه گرفتار آتش سوزی شد و متأسفانه جان خودش را از دست داد

    الان میخوام بدونم آیا این پایان زندگی به این شکل برای‌ این کودک و مواردی که قبلا در زندگی این کودک باعث شکنجه او میشد از نوع تفکر خود این کودک بوده یا نه؟

    لطفا راهنمایی کنید قانون در این مورد به چه شکل عمل می کند؟

    درضمن بخاطر اینکه این موضوع نامناسب با قانون رو مجبور شدم عنوان کنم ببخشید

    بابت زحمات شما ممنون وسپاس گزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Smaeil rostami گفته:
      مدت عضویت: 601 روز

      سلام محسن جان

      هر چند که مخاطب سوال شما جناب استاد هستند اما من هم اجازه میخوام به قدر وسع و فهم خودم پاسختون رو بدم ،

      این سوال جزو سوالات چالشی هستش که خیلی دیدم که اشتباه بهش پاسخ داده شده و حتی خیلی افراد از اون طرف بام افتادند ، ببینید دوست خوبم این البته درسته که قوانین فرکانس و ارتعاش بر جهان مادی ما حکم میکنند و ما با افکار و توجهات و ارتعاشاتمون رخداد ها رو به سمت خودمون جذب یا خود در مسیر دریافتشون قرار میگیریم؛

      ولی

      ولی این همه ماجرا نیست و این یگانه تعریف ما برای توضیح همه مسائل نمیتونه باشه و در مورد سوال شما که آیا اون پسر بچه قربانی سهل انگاری و نا مراقبتی و احیانا کم لطفی نامادری شده باید خدمتون عرض کنم که جهانی که ما پذیرفتیم و برای تجربه خودمون واردش شدیم یک جهان تک بعدی نیست و مملو از تضادهاییه که بخشی از اون تضادها خاصیت جبری این عالم هستش و اگر از زاویه درست بهش نگاه کنیم خیلی هم ترسناک نمیتونه باشه و اتفاقا یک‌ نوع چالش هیجان انگیز که معنی اون این میتونه باشه که تهش به قدر دونستن لحظه به لحظه عمر ختم بشه میرسه،

      سالانه هزاران هزار بچه ( حالا در اینجا فقط بچه ها رو مثال میارم ) در حوادثی که خودشون حتی قدرت درکش رو ندارند میمیرند یا آسیب میبینند مثل زلزله طوفان غرق شدگی در دریا و جنگ و ….. مثلا تا همین امروز 14 هزار نفر ( دقت کن به عدد )

      بچه از نوزاد چند روزه تا چند ساله تو جنگ غزه فقط توی یه سال کشته شده اند و هزاران نفر ناقص و معلول شده اتد اونقدر وحشتناک‌که تصورش برای ما سخته ، دوستان عزیزی که هر موضوعی رو به فرکانس ها ارتباط میدند و گاهی از اون طرف بام می افتند هرگز توضیح کامل و قانع کننده ای ندارند که مثلا یه نوزاد چند ناهه ارتعاش و فرکانسش کجا بوده ؟؟؟ یا یه بچه به چی توجه کرده ؟؟

      حالا اگر بخواهیم این موضوع رو صرفا با فرکانس و ارتعاشات پاسخ بدیم که راه به جایی نمیبریم و اگر با تقدیر هم توضیحش بدیم‌که عدالت خدا زیر سوال میره و اگر هم به خرافات ماوراطبیعه ای متوسل بشیم که دیدم بعضی از دوستان حتی توی سایت مثلا در پاسخ سوالات مشابه توی عقل کل پاشون رو فراتر هم گذاشته و اون حوادث رو ناشی از ارتعاشات اون بچه در عوالم و زندگی های قبلیشون دونستند!!!!!! که این هم ابدا جایی در قوانین پاک خداوندی نداره . پس پاسخ اصلی چیه؟؟؟

      پاسخ به زعم‌ بنده همونیه که ابتدای کامنتم عرض کردم و اون خاصیت این جهان مادیه که ما و در واقع روح ما که بخشی از خداست پذیرفته و بهش وارد شدیم و کلام پایانی :

      اون بچه و بچه ها و هر کسی که در حوادثی که خودش هیچ تاثیری در جذبشون نداشته دچار خسران مادی و جانی بشه همونطور که خداوند در قرآن وعده داده اند خود الله جبران کننده خسران اونها خواهد بود حالا با هر کیفیتی که ذات پاک خودش اراده کنه که تجسس هم در اون برای ما زیاد جالب نیست ، افزون بر این باید اظافه کرد که چنین حوادثی پیام های زیاد دیگری رو هم به دنبال داره از آزمودن صبر والدین در برابر مصائب گرفته تا تلاش برای بهتر کردن و امن تر کردن جهان برای حفاظت از اون ها و این رو هم مد نظر داشته باشیم که

      این جهان ما پلک بر هم زدنی هم نیست در برابر عظمتی که پیش رو داریم به قول استاد الهی قمشه ای ما حای اگر 100 سال عمر کنیم در برابر ابدیتی که میش رو داریم همه شیرخوارگانی بیش نیستیم. در پناه الله دادگر مهربان باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سعید سادات گفته:
    مدت عضویت: 1214 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خداوند بینهایت ثروتمند و ثروتبخش

    قرار شد هر روز حداقل دو ساعت وقت به هر گام اختصاص بدم اما یک هفته ای هست که فقط در همین گام اول گیر کردم از بس مهم هست و سرشار از نکات کلیدی هست

    درین یک هفته هی وقت میزارم دوباره گوش میکنم و کامنت میخونم و کامنت میخونم چون کامنت خوندن خیلی خیلی در درک مفاهیم فایل کمکم میکنه

    امشب میخوام دوباره بنویسم

    اگر مسولیت 100٪ زندگیت رو پذیرفتی پس :

    روی هیچکس حساب نکن

    از هیچکس توقع نداشته باش

    هیچ بهانه و عذری نداشته باش

    دنبال مقصر برای واقعات گذشته زندگی ات نباش

    منتظر کسی یا چیزی برای کمک یا نجات یا خوشبختی نباش

    وقتی عظمت خدای درون و ارزشمندی خودم را نمیبینم پس دیگران را بزرگ و ارزشمند میبینم و این یعنی شرک

    وقتی خودم را حقیر و خدایم را کوچک میبینم پس عوامل بیرونی را بزرگ میبینم و این یعنی شرک

    وقتی خودم و خدایم را ضعیف میبینم پس به عوامل بیرونی قدرت میدهم و این یعنی شرک

    پس توحید یعنی من مسول هستم و هیچ عامل بیرونی هیچ مسولیت ندارد و من هیچ انتظاری یا توقعی از عوامل بیرونی ندارم

    آنچه در زندگی ام واقع شده را من خلق کرده ام

    هر بلایی سرم آمده مسئولش من بوده ام

    پس از همین لحظه به بعد تلاش می‌کنم تا خوشبختی را برای خودم خلق کنم

    و این یعنی توحید عملی

    وقتی خدا را درونم دارم پس چه نیازی به غیراو؟

    غیرخدا حسادت میکنند

    غیرخدا دروغ می‌گویند

    غیرخدا فراموش می‌کنند

    غیرخدا احساساتی می‌شوند

    غیرخدا منافع شان را ترجیح می‌دهند

    غیرخدا به هر دم و بازدم شان محتاج خدا هستند

    پس مرا چه به غیرخدا؟

    بگو: خدا برایم کافی است که هیچ قدرتی بالاتر از او نیست بر او توکل میکنم که او تنها رب است.

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 696 روز

    به نام خدای مهربون و بزرگم

    چندمین باره که این فایلو گوش میدم.خدایا شکرت برای این هدایت

    مدتی هست که ارومم و من قدممو بر میدارم و منتظر خدام بقیشو

    ولی بازم ته دلم میگفتم فلانی کاری برام بکنه و یا معرفیم کنه

    یادم رفته بود که تموم من خداست

    خدای منه که دستشو میفرسته و کارمو راه میندازه

    خدای من ثروت منه عشق منه سلامتی منه

    خدای من دار و ندار منه

    الانا که دارم یه مقاومتی حس میکنم تو وجودم ولی همچنان مینویسم

    میخوام نزدیک تر بشم بهش

    میخوام بغلم کنه

    میخوام بگم خدایا تو همه چیز منی .من تمام و کمال تسلیم امر و خیر توام‌ و من رو هدایت کن

    کمکم کن توجه کنم به باور هام

    کنترل افکارم و بهتر کردن باور ها و ساخت باور و افکار جدید

    قدم بعدیمو بهم بگو

    کمکم کن که بتونم الهامات و ایده ها رو دریافت کنم و تشخیصشون بدم

    احساس خوبمو نگه دارم

    خدایا شکرت

    شکرت که دارمت

    شکرت الله من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سهیلا نوروزیان گفته:
    مدت عضویت: 782 روز

    درود و تشکر بابت آموزهاتون استاد عزیزم

    استاد با کلیات صحبت هاتون کاملا موافقم اما در مورد بلایا یک سوال داشتم طبق فرموده خودتون گفتید در امریکا بچه از 18 سالگی روی پای خودشه درست اما اگر همون بچه خدای نکرده به درد یا مریضی دچار بشه بازهم پدر ومادر وظیفه ایی نداره؟ ویا نیاز به حمایت نداره ؟ نبایدداز پدر و مادر متوقع باشه؟ یا اگر پدر و مادر نداشته باشه ،نباید از دولت متوقع باشه؟

    چطور وبه چه شکل مسئولیت شرایطش را بپذیره و چکاری میتونه انجام بده .؟

    در مورد بلایا هم یک اتفاق که ناگهانیکه مردم اون منطقه واقعا نیاز به حمایت و کمک های ویژه ایی دارند .

    شاید واقعا نمیدونم من متوجه نیستم.

    ولی ممکنه تحقیق کنیدو بگید وظایف یک دولت در مقابل ملت در شرایط بسیار سخت چیه؟

    حتی اگر فردی سیاسی نباشید یک فرد اجتماعی که هستید حالا چه در امریکا ویا درهر جای دنیا

    نمیدونم درست میگم یا خیر ولی بلاخره در شرایط سخت خصوصا لحضات وروزها و حتی هفته ها تا کمک های مردمی برای پشتیبانی و حمایت از مصیبت زدگان ، نباید دولت وسیله راحتی مردم را فراهم کنه .؟ همون موقع که نمیتونن برن سراغ بیمه . یا باید خودشون را مداوا کنن یا خانواده و اقوامشون اگر جسدی مونده باشه به خاک بسپارند . تازه بعد از گذشت هفته ها یک انسان به تنهایی چطور میتونه یک زندگی را دوباره بسازه؟کسی که به همراه خانواده بی خانمان شده باشه و یک کارمند ساده هست ، کار شدنی هست . ؟ چطور مسئولیت واقعه ایی که طبیعی هست را بپذیره .

    من به همراه خانواده در جنگ تحمیلی آواره شدیم با اینکه پدرم شرکت نفتی بود و مادرم مدیر مدرسه دیگه نتونستیم مثل قبل زندگی کنیم . خونه و ملکمون با خاک یکسان شد میدونید چند سال زحمات پدر و مادرم به هدر رفت ؟ مادر بزرگم از غصه دق کرد .یک آدمی باسن 70 سال با یک حقوق بازنشستگی که خونه ش با تمام لوازمش به زیر آوار رفت .چکار میتونست انجام بده ؟ 8 سال دربه در بود. دراین شرایط نباید دولت و مسئولین کمک کنند .یا اسیران و جانبازانی که میشناسم همسرش به خاطر مخارج زندگی محتاج کمک هست . نباید دولت کمک کنه .

    طبق گفته های شما نظر من صد در صد اشتباه هست . شاید هم من بد متوجه شده باشم .

    یا زمانیکه یک دختر 13 ساله را به زور به ازدواج در می آورند چطور میتونه مسئولیت واقعیتی که براش رخ داده را بپذیره . و خیلی از اتفاقات دیگه ای که اختیارش بدست افراد نیست .

    شما درمورد 15 سالگی و شرایطی که داشتید ، صحبت گردید .و اینکه گفتید میتونستید بگید مقصر پدرتون بوده ولی مسئولیتش را خودتون پذیرفتید . سن 15 سالگی سن بلوغ و حساسی هست و یک پسر بچه نیازهایی داره .نمیدونم چقدر فشار به شما تحمیل شد که اقدام به فرار کردید ولی در مورد مسئولیت پذیریتون در اون شرایط و طرز فکرتون و منطقی که در موردش پذیرفتید که باعث شد مسئولیت پذیر بشید .

    لطفا در این مورد هم راهنمایی بفرماییدو بیشتر صحبت کنید .من این فایل را 3 بار گوش دادم .در مدت 3 روز ، بازهم گوش میدم ولی هر 3 بار این سوالات برام پیش میومد .

    با تشکر از توجهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهرا وثوقی گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز خودم حالتون چطوره؟

    مثل همیشه عالیه عالیییییه

    خدارو شکر

    استاد عزیزم و مریم جانم ازتون بی نهایت سپاس گزارم برای آماده کردن این پروژه بی نظیر

    این پروژه هدایته برای من ، من میخوام که یه بیزینسی رو شروع کنم ، و برای شروع از خدا هدایت خواستم بعد از اینکه هدایت خواستم دیدم که این پروژه رو سایت اومده وقتی گام به گامش رو چک کردم دیدم که دقیقا هدایتیه برای کارم

    به امید خدا شروع کردم به دیدن گام ها ، تا گام 3 رسیدم

    طبق دستور العمل ، بعد از دیدن هر گام نکته برداری میکردم و درموردش فکر میکردم ولی ردپایی ثبت نکردم

    پریشب به خودم گفتم که ، فرض کنیم این پروژه یه دوره بود ، تمرین هر قسمت از دوره‌ هم گذاشتن کامنت بود ، تو بدون اینکه تمرین هارو انجام بدی میرفتی قسمت بعدی؟؟ اونوقت چی متوجه میشی از اون قسمت؟؟؟ مگه نباید رد پا ثبت کنیم؟؟؟

    خلاصه که بعد این صحبت با خودم یه استپ زدم روی گام 3 و برگشتم به گام اول ، دوباره از اول فایل رو گوش دادم و الان که دارم کامنت میزارم

    تا هم ردپا ثبت کنم هم آگاهی های فایل به عمق وجودم بشینه

    استاد عزیزم همونجور که گفتم این پروژه که هدایته برای شروع بیزینسم برای اینکه به من یاد بده بدون هیچ سرمایه ای هم میتونم شروع کنم چون سرمایه اصلی باور های من هست و من باید رو اون ها سرمایه گذاری کنم

    و به همین دلیل هم این پروژه قدم اول هست ، وقتی این قدم رو کامل برداشتم قدم بعدی به من گفته میشه

    وقتی من این قدم رو بردارم یعنی دارم قدم عملی برای کارم بر میدارم و قطعا خداوندم هدایت و دستانش رو برام می‌فرسته

    و همینطور که از شما یادگرفتم ، تا آخر مسیر به من گفته نمیشه ، هر قدم که برداشته شد قدم بعدی گفته میشه و من باید با اعتماد ، ایمان و توکل به خدا پیش برم که برنامه ریزی هاش رو دست نداره

    و این رو باید در عمل نشون بدم چون اونوقته که نتایج به وجود میاد

    .

    .

    بنظرم مفهوم کلی فایل درمورد مسئولیت پذیری هست ، ما موجوداتی هستیم که قدرت خلق صفر تا صد زندگی مون رو داریم ، فقط کافیه با دونستن قوانین و عمل به اون ها این قدرت خلق کردن رو فعال کنیم و آگاهانه اون رو جهت دهی کنیم به سمت خواسته هامون و خواسته ها ، زیبایی هارو برای خودمون خلق کنیم

    این یعنی توحید ، من وقتی که مسئولیت 100 در 100 زندگیم رو بپذیرم ، وقتی که هر اتفاقی برام میوفته انگشت اشاره رو بزارم روی سر خودم و بگم من باعث به وجود اومدن این اتفاق شدم یعنی اینکه من میدونم یه عامل بیرون از من ، حالا میخواد خانواده باشه ، دولت باشه و…. روی زندگی من هیچ تأثیری نداره

    میدونین توحید خیلی مفهموم عمیق و زیبایی داره ، شاید ما مفهموم توحید رو توی کتاب های دینی مون دیده باشیم ولی اون مفهموم واقعی و اصلی که توی این سایت و توسط استاد یاد گرفتیم زمین تا آسمون فرق داره

    توحید فقط به این معنا نیست که ما بگیم فقط یک خدا در این جهان وجود داره

    توحید به این معنا هم هست که برای هرکاری فقط از خدا درخواست کنیم ، به وعده های خدا که حقه گوش کنیم ، فقط، فقط از خدای خودمون بخواییم هرچی که میخواییم رو البته که خدای واقعی این جهان ، خدایی که سیستمی عمل میکنه و پاسخ میده به فرکانس های ما

    می‌دونین استاد جانم ، این حسی که دارم رو خیلی دوست دارم ، یه حس عجیب و دوست داشتنی هست نمیتونی وصف کنی ، وقتی با خدا هستی وقتی رو دوشش نشستی و فقط کیففففف میکنی

    به خودش قسم من تموم خواسته هایی که دارم ، خونه و ماشین و… درکنار توحید میخوام یعنی اول توحید آخرشم توحید بعد حالا خونه و ماشین چیزای دیگه

    چون اون حس و حالی که توی بودن در فرکانس توحیدی تجربه میکنی انقدر زیباس انقدر بی نظیره که آدم حاظره همه چیزو شو بده تا فقط توی اون حس بمونه

    آگاهی که این گام برای کارم داشت این بود که :

    1_فقط و فقط به خدا توکل کن و از خودش بخا هرچیزی رو که میخوای

    2_کار درست انجام بده اونجوری که تو دوست داری فارق از اینکه نظر دیگران چیه اونوقت خدا ادم های درست رو سر راه تو قرار میده

    3_بهونه هارو بزار کنار و هرچیزی رو که میخوای به واسطه قدرت خلق درونیت ، خلق کن

    استاد عزیزم وقتی در عمل به این آگاهی ها عمل میکنی اونوقت هست که نتایج میاد

    ایمانی که عمل نیاورد حرف چرت است

    من الان بگم به خدا ایمان دارم ، وقتی این هدایت رو برای من می‌فرسته و من قدم برندارم در عمل ، خب دارم حرف چرت میزنم دیگه

    ولی من میگم که خدایا ، من بهت ایمان دارم و شدید محتاج هدایتت هستم

    این هدایت زیبا رو برای من می‌فرسته و من هم با اعتماد و ایمان کامل اون قدم عملی رو برای کارم برمیدارم

    صددرصد که نتایج بی نظیر به وجود میاد

    چون ایمانی دارم که عمل میاورد

    .

    .

    خلاصه که هرچی از توحید بگم کم گفتم ، واقعا توحید همه چیزه

    اونجاهایی که هدایت خدارو دیدم و بهش عمل کردم نتایج بی نظیرشم دیدم

    و اونجایی که در برابر این جریان هدایت مقاومت کردم اونجاها نتایجش رو دیدم

    ما وقتی که هم جهت باشیم با این جریان مثل این میمونه که سوار بر یک قایق هستیم که هم جهت هست با آب و بدون اینکه ما تلاشی کنیم یا پارو بزنیم مارو به سمت اقیانوس میبره و خیلییی راحت میتونیم نعمت ها و فراوانی هایی که توی زندگیمون جاری هست رو ببینیم

    ولی وقتی هم جهت نیستیم مثل این میمونه که ، داریم خلاف جهت آب پارو میزنیم و خب باید انقدر سریع پارو بزنیم که غرق نشیم و بخاطر همینه که نمیتونیم نعمت ها و فراوانی های زندگی مون رو ببینیم

    استاد هیچوقت ، هیچ کاری رو برای مردم انجام نداد ، یعنی حرفی که زد و کاری که کرد درست بود چون به خدا ایمان داشت و خداوندم بهش بی نهایت عزت داد

    اینو گفتم تا بگم که ، یروز داداشم اومد پیشم گفت ببین این درمورد عباسمنش گذاشته که فلانه و اینجوری ، خداشاهده من بدون اینکه حتی به حرفم داداشم گوش بدم ، کامل ایگنور کردم ، چون پیش خودم گفتم

    من از حرف استاد نتیجه گرفتم پس قطعا حرف استاد درسته قطعا

    میخوام اینو بگم که استاد به بقیه کاری نداره و ایمان داره به خدا ، همچنین خداونده که به ما عزت میده و خواست مارو خوار میکنه همه چی دست خداس

    استاد هیچوقت نگفت که من برای مردم حرف بزنم تا یار جمع کنم تا آبروی من رو نبرن هیچوقت نگفت

    چون اولا آبروی ما دست خداست

    دوما اون کاری رو انجام داد که درست بود فارق از اینکه بقیه خوششون بیاد یا نه

    سوما وقتی ایمان داشت به خدا ، خداهم آدم هایی که در مدار استاد بودن رو به این سایت آورد این سایت ، سایتی که تماما با هدایت خدا کار میکنه

    کسانی که از قسمت نشانه من استفاده کردن میدونن

    و ما هم وقتی که به حرف های استاد عمل می‌کنیم و نتایجی رو که به دست میاریم می‌بینیم که این جهان واقعا چیه ، خدای واقعی این جهان چجوریه

    خدایی که میشه براش جون داد:)

    من اگه توی کارم ایمان 100 در 100 به خدا باشه ، نه فقط زبونی ها ، نه توی عمل و کاری رو انجام بدم که درسته فارق از اینکه نظر دیگران چیه خداوندم آدم های مناسب رو برای من میاره ، بدون اینکه بخوام تبلیغی کنم

    همچنین آبروی من دست خداس ، اونکه به من عزت میده یا من رو خوار میکنه ، پس نیازی نیست که از کسی یا چیزی بترسم که نکنه آبروم بره ، اگر اینجا برای مردم کاری نکنم نه خدا آبروی من رو حفظ میکنه

    وقتی همه چیز دست خداست من چرا باید از یک عامل بیرونی که هیچ تأثیری روی زندگی من نداره بترسم؟؟؟؟

    این شرکه و شرک تنها گناهی هست که خدا نمیبخشه ، و این ذهنیت و باور باعث ایجاد تشکیل مونتوم منفی میشه چون این باور توش ترس داره توش باور کمبود داره که اینا باعث تقویت مونتوم نفی میشه و همینه که باعث میشه ما به خواسته مون نرسیم

    بعدشم من وقتی ، چیزی که میگن نیستم چرا باید دردم بیاد؟؟؟

    اگر دردم میاد یعنی اون چیز در وجود من هست ، وگرنه که نظر دیگران اهمیتی نداره حالا هرچی که میگن وقتی اون درمورد من واقعیت نداره چرا باید اهمیت بدم؟؟؟

    .

    .

    خداوندم سپاس گزارم که هوای من رو داره تا از این مسیر توحیدی و بی نظیر ذره ای منحرف نشم و خارج نشم شکرت :)

    استاد جانم بی نهایت سپاس گزارتونم

    مریم جانم عاشقتم برای آماده سازی این پروژه خفن

    این اولین گام هست ، و قراره وقتی که رسیدم گام آخر به امید خدا با الان قابل مقایسه نباشم و این ردپا به من کمک میکنه که این رو خیلی واضح درک کنم :))

    عاشقتونم دوستان عزیزم، سایت خوشگلم و استاد های گلم

    خدایا دوست دارم :)

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    الهام و وحيد گفته:
    مدت عضویت: 1619 روز

    سلام ودرود بر تک تک عزیزان

    خدارو شکر میکنم برای هدایتم به این سایت واین فضای الهی

    نکات طلایی

    خداوند قوانین وضع کرده خداوند یک انرژیه که به فرکانس های من پاسخ میدهد

    اگر کسی درمدار خوب باشه هر اتفاقی که بیوفته به نفعش تمام میشود

    هر مسئله ایی باعث پیشرفت جهان میشود و تبدیل میشود به یک محصول جدید ایده جدید و کلی موقعیت

    مورد اصلی فایل اینکه هیچ کس مسئول زندکی من نیست

    نگاه منجی داشتن برای من خیلی عالی بود یعنی من متوجه شدم که این نکاه رو دارم

    ودر وجود من کاشته شده و این خودش شرکه

    اینکه یک منجی میاد عالم رو از مسائل پاک میکنه با اینکه بارها برخلاف این موضوع رو. در دوره های استاد به عنواین مختلف شنیدم اما تا الان به عمق موضوع پی نبرده بودم

    که داستان از کجا آب میخوره

    واین خودش شرکه

    اینکه کسی از بیرون بیاد وبرای من کاری امجام بده که مسائل و مشکلات من حل بشه این شرکه

    واین یک تله م حساب میشه وانسان رو از نعمتهایی که قراره در یافت کنه دور میکنه

    من باید باورها مو به خداوند قویتر وقویتر کنم وهر روز هر بار تکرار کنم که جزئی از وجودم بشه

    باورهایی مثل

    خداوند در وجودمنه

    من از اویم

    خداوند حامی منه

    هر لحظه من رو هدایت میکنه

    کافیه من قدم بردارم

    جهان هر لحظه بدون هیج کونه زحمت وهزینه ایی در حال گسترش خودشه

    اساس جهان بر رشد وپیشرفت و فراوانیه

    خداوند راه هارو میداند

    از طریقی که خودش میداند مرا هدایت میکند

    من به خدای خودم به خودم به توانایی هام باید تکیه کنم

    من باید افکارم رو کنترل کنم. واکاهانه جهت بدم

    و بدانم که کانون توجه ام. زندکی ام رو میسازه

    واتفاقات رو رقم میزنه

    من خالق هستم خالق زندگی خودم

    من باید این مسئله رو پذیرش کنم که:

    مسئولیت صد درصد زندگی ام با خودمه ولا غیر

    من خیلی توانایی ها دارم. نیروی درونم کارهارو برام انجام میده

    خداوند همیشه با منه

    واصل داستان که توحید ئه

    ایاک نعبد و ایاک نعستعین ئه

    کسی که بنده خوبی باشه خداوند براش همه کار میکنه

    خداوندی که رب العالمینه

    دست بالای دست همه است

    اختیار کل جهان دست اوست

    ومن بندگی او رو میکنم و اوهم بنده نوازی میکند

    همچین نعمتها و ثروت ها و اتفاقات خوب رو برات میاره که کل دنیا جمع بشن نمیتونن اون کارو برات انجام بدن

    الهی به من توفیق بندگی کردن رو بده

    خدایا ازت میخوام که رشدم بدی

    بهت نزدیک ونزدیکتر بشم

    ایمانم باورهام قویتر بشه

    راهم رو روشن کن ومن را اسان کن برای اسانی های بیشتر و مسیر هموار تر

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    اکرم زینلو گفته:
    مدت عضویت: 3118 روز

    سلام و درود به استاد مهربون و دوس داشتنی و مریم جان زیبا و عزیزان هم دوره ایی …..

    امروز به محضه اینکه بیدار شدم روی پیامهای گوشیم پیام تلگرام رو دیدم ( دعوت از شما برای پیوستن به جمع ما در پروژه خانه تکانی)

    اول صبح حالمو خوب شروع کردم چون پیغام دعوت برام اومده بود اونم چه دعوتی ….به کجا…..اینهم یکی دیگه از نشونه های پروردگارم …خدایا شکرتتتتت

    از امروز شروع کردم و بی هیچ اما و اگری وارد این جمع شدم …..

    اولین پذیرایی در این جمع با توحید شروع شده که هر چقدر حواسمون بهش جمع باشه بازم کمه و از نظر من لحظه به لحظه باید خودمون رو ارزیابی کنیم که در مسیر توحید هستیم یا نه و از خودم در هر موردی سوال کنم آیا الان تو به جز خدای خودت قدرت برتری میبینی؟؟ من به لطف خدا و استاد عزیزم هر روز و هر لحظه سعی میکنم فقط و فقط قدرت خدا رو در ذهنم پررنگ کنم و این مورد وجه تمایزی شده نسبت به اطرافیانم حتی از نزدیکترین آدمهای دور و برم ….و من خوشحال از اینکه بقول استاد عههههه الان که همه تو در و دیوارن این تفاوتم یعنی دارم راهه درستی میرم….توحید یعنی آرامش در تمااااام زندگیت توحید یعنی تو نمیخواد حرص بخوری جوش بزنی که شد یا نشد …میشه یا نمیشه….. رهای رها هستی چون روی دوشه کسی هستی که خیلی بزرگه و از اون بالا تمامه زیر وبمه زندگیت رو داره میبینه و مسیر زندگیت رو بهت نشون میده همون مثالی که استاد جان در مورد آدمی زد که در یک جنگل هستی که پر از درخته و همه جاش یه جوره و تو نمیتونی راهه خروج از جنگل رو پیدا کنی اما یه نفری که خیلی بزرگه و قوی هیکله از اون بالا داره مسیر خروج رو میبینه و تو روی دوشه او سواری …حالا ببین چه عشقی میکنی و چه آرامشی داری ….خدای من شکرت برای حضورت در قلب و ذهنم ….اینایی که من حسشون کردم تازه یک اپسیلون که ایمانییه که دارم من که هنوز هیچی نیستم و یک هزارم راه رو فهمیدم و در مسیرش قدم گذاشتم و حالا حالاها کار دارم اما نتایج این توحید در همین حد برای من خیلیییییی بزرگه ….بخدا خیلی باحاله وقتی میری مسافرت نه در خونتو قفل میکنی نه مدارک و طلاهاتو جایی قفل و بست میزنی و میگی خدا هست ….وقتی فرزندانت جایی میرن یا کاری دارن انجام میدن یا دیر و زود میکنن اصلا نگران نیستی و میگی خدا هست ….و میخندی به کسانی که همش نگران همش تو در و دیوار همش نکنه نکنه مثاله واضحش مادر خودم که الان تو سن 73 سالگی هنوز دلواپس نگران و هر لحظه در حاله کنترل بعضی از فرزندانش و همش نکنه نکنه ….و من فقط سکوت و فقط نظاره گر …چون به ریسمانی چنگ زدم که همتا نداره و محکمتر و پرقدرت تر از اون در جهان هستی نیست …..خدایا کمکم کن تا در این مسیر همچنان بمانم و همچنان روی دوشت سوار باشم …..بنظرم هیچ لذتی بالاتر از این نیست که تو پناهت و یارت خالقت باشه و قدرتی رو بالاتر از قدرت او ندانی …..بازم از شما مریم جانم و استاد عباسمنش عزیزم سپاسگزارم و براتون از ته قلب آرزوی شادی و سلامتی و ثروت بیشتر دارم…….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    حسین و سکینه گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    با عرض سلام و وقت بخیر ..خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    خیلی خیلی سپاسگذارم از خانم شایسته عزیز که زحمت کشیدن و با عشق این دوره را برا ما اعضای سایت جمع آوری کردن و از استاد عزیزم سپاسگذارم که این دوره را به صورت رایگان در اختیار ما قرار دادن ..

    البته همین اول بگم اینم یک نوع فراوانی هست ..وقتی روی باورهات کار میکنی و کم کم باورهات تغییر می‌کنند جهان وسایل ارزشمندی رو در اختیارت به رایگان قرار میده ..مثل تخفیف گرفتن یا همین دوره ی ارزشمند که به رایگان در اختیار ما قرار گرفته

    از دوروز پیش تصمیم جدی گرفتم تا منم در این پروژه ی خانه تکانی ذهن شرکت کنم و خودمو متعهد کردم مثل دوره 12 قدم که هر جلسه رو چندین بار گوش میدادم و ازش نوت برداری میکردم و کامنت میزاشتم برای این دوره هم همینکارو انجام بدم ..

    آگاهی های من از گام اول

    خداوند تنها قدرت و مالک تمام آسمان ها وزمینه و هرچه هست متعلق به اوست ..خداوند قدرت خلق زندگی ام را به خودم داده است تا خودم زندگی دلخواهم رو خلق کنم ..من مسئول 100درصد زندگی خودم هستم .‌

    توحید یعنی ایمان به یگانگی خداوند ..خداوندی که پروردگار و خالق تمام هستیه

    آیا من برای بنده گانم کافی نیستم ؟؟

    وقتی از دیگران توقع داریم وقتی توقع داریم کسی به ما کمک کند ..دولت ها برامون ایجاد شغل کنند و ما همیشه دنبال درست شدن چیزی بیرونی از خودمون هستیم …داریم با سرعت هرچه تمام تر شرک میورزیم ..و از اصل و اساس فاصله گرفتیم ..

    خداوند به یک اندازه فرصت و نعمت در اختیار همه قرار داده است و این ما هستیم که چگونه ودر چه جهتی از این فرصت ها استفاده می‌کنیم

    اتفاقات در زندگی به طور طبیعی رخ می‌دهند و هر مسئله ای که در جهات تا به حال بوده باعث رشد و گسترش جهان شده است ..تضادها پلی برای پیشرفت و بهره مندی از فرصت هاست ..

    ما باید آگاهانه دنبال حل مسائلی باشیم که به ما کمک می‌کنند..

    هر اتفاقی در زندکی ما رخ میده فقط فقط به واسطه ی افکارمون هست ..تمام زندگی ما به واسطه‌ی افکار و باورام خلق شده باور های ما هر لحظه در حال خلق زندگی ما هستن

    افرادی هستن که تحت هر شرایطی در هر دولتی وضعیت عالی از تمام جهات دارن ..اونا همیشه خوب پول میسازن ..عاشقانه زندگی می‌کنند و همیشه سالم و سلامت هستن ..

    این نشانه ی بزرگی از کارکردن قانون ثابت خداوند است..

    ما همیشه در حال ارسال فرکانس هایی از جنس افکارمون هستیم ..و همیشه شرایطی مشابه افکارمون رو تجربه میکنیم

    دوستتون دارم در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: