live | پاسخ های کلیدی به چند سوال - صفحه 8

670 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2973 روز

    سلام استاد

    خداروشکر میکنم وسپاسگزار خداوندم که منو به این قشنگی هدایت کرد به این فایل یاد گرفتم شرایط هرچند بد وناخواسته من میتونم با تمرکز بر چیزهای خوب وزیبا وداشتن احساس خوب به هرآنچه که میخوام برسم ازت ممنونم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نسرین مهربانی گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    سلام

    استادعزیزپرسیدیدچرا من این بنارو اینقدردوست دارم بنده جواب این سئوال شما رو میدم.به این دلیل که برای ذهن باورکردنی نیست وعجیب غریبه که خطوطی رو که ما هیچ ذهنیتی به ساختشون رونداریم یک دفعه دراین حد وبه شکل ساختمان ببینیم .من که ازدیدنش لذت بردم وازشدت لذت خندم گرفته بود واگرروزی بتونیم این بناروباهمین حالت وبصورت نیمه ببینیم که ساخته شده که فریاد میزنیم.وخدارابیشترسپاسگذارمیشیم که به انسان این همه توان وقدرت درحدخلق زیباییهای باورنکردنی را داده.

    با سپاس درپناه پروردگار زیبا ومهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سعدی عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    خدایا شکرت که چقدر حالم خوب شد با دیدن این فایل

    سروش هدایت من و همه انسان های حقیقت جو آرزوی شادی،سلامتی و فراوانی برای شما، خانم شایسته گرامی و مکاییل عزیز دارم.

    از روزی که عضو سایت شما شدم با وجود اینکه هنوز موفق با استفاده از فایل های اصلی و تخصصی شما نشدم و فقط دارم برنامه های پارادایس و سفر نامه و لایو ها رو می بینم حالم بسیار عالی شده.

    منی که هنوز آگاهی از قواعد و قوانین ندارم و در همین حدی که توی این فایلها از قوانین دستگیرم شده، خالم بسیار خوبه و هر روز داره بهتر میشه.

    من خارج از ایران هستم و با توجه به وضعیت به وجود آمده به دلیل کرونا و به حداقل رسیدن وضعیت کاسبی، مدتی بود که حالم خوب نبود و هر روز جنگ اعصاب داشتم و هزار جور فکر(اجاره، بدهی)فکر های بی ارزشی که فردا چکار کنم و….

    نزدیک به دو ماه هست که صدای شما تمام لجضات من رو پر کرده و حالم رو عالی.

    فقط در لحظه زندگی می کنم

    دیدن این فایل خیلی خیلی حالم رو خوب کرد.

    خدایا شکرت بابت اینکه نشانه های هدایت رو دارم می بینم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    زهرا قنبری گفته:
    مدت عضویت: 2093 روز

    خدا دستتو میگیره انقدر اروم باهات همصحبت میشه که اصلا متوجه نمیشین چقدر از مسیر موفقیت طی کردین وقتی برمیگردی به پشتت نگاه میکنی میگی وایییی من الان اینجام؟خدایا شکرت کی؟چجوری شد که متوجه نشدم.ولی بی نظیره فقط ایمان داشته باشین و شروع کنین.تا شروع نکنین زندگیتون همینی که هست میمونه.دیروز داشتم پیاده روی میکردم یهو از خدا خواستم یه الهام بهم بکنه و قول میدم بشنوم.چشمم به یه درخت افتاد این فکر اومد تو سرم:نگاه کن به این درختی که الان اینهمه شاخه و برگ داره.این اول بذربود و تمام تمرکزش به این بود که فقط از خاک بیاد بیرون یه شاخه ظریف بشه.بعدش که به مسیرش ادامه داد دیگه نه شاخ و برگ زدن براش زحمته نه هدایت شاخه هاش.تو مسیر نور حرکتش ادامه میده بدون تلاش.

    ماهم باید اول تلاش کنیم از پس یه کار بر بیایم.تمرکز روی یه کار اونم دیدن زیبایی بعد دیگه حتی اگه نخواهیم هم فقط زیبایی میبینیم بدون تلتش اضافی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام بر استاد عزیزم عاشقتونم بخدا

    و عاشق خدای ناب و بی نظیر م

    و خدا رو صدها هزار بار شکر که اینقد قشنگ و اگاهانه هدایتم می کنه ،،من تازه دوره روانشناسی ثروت ۳را خریدم و جلسه دوم اون هستم ،،،حالم فوق العاده و غیر قابل توصیف هست و فقط و فقط شکرگزار خدای یکتام لحظه لحظه زندگیم خدا رو با تمام وجودم حس می کنم و اشکم جاریه،،،باور کنید من خدا رو از خود خدا خواسته بودم و الان با دستان پر مهرش استاد عزیزم بهش رسیدم ،،،،،الان با خدا عشق می کنم آرامش دارم و حالم فوق العادس عالی عالی و ایمان دارم راحت و اسان و ساده و قشنگ به همه چی می رسم و الانم که هدایت شدم به سمت دوره دوازده قدم می خوام قدم اول را در کنار روانشناسی ثروت ۳شروع کنم تا در یکسال به نتایج فوق العاده برسم چون باور دارم که می تونم و الان شرایط روحی فوق العاده ای دارم و روحم می طلبه و از اونجایی که متعهد شدم به هدایت های الله یکتا لحظه به لحظه گوش بدم و تسلیم امر خدای یکتام بدون هیچ مقاومتی می پذیرم و اگاهانه و با عشق یکسال ناب همراه با آموزش های ناب استادم پیش می روم و من به خدا و خودم و استاد عالیم ایمان و یقین دارم که را حت و آسان و زیبا به همه ی خواسته هام بی نهایت می رسم….به امید روزی که حضوری در کنار استاد گلم از نتایجم مفصل حرف بزنم و از حسای نابم بگم.ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مینا مردان نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1849 روز

    وای خدا دیونه شدم چپ میرم میگی ۱۲قدم راست میرم میگی ۱۲قدم هر مشکلی دارم فقط میگی ۱۲قدم راه حلشه یعنی تو این یه هفته انقد نشونه ۱۲قدم فرستادی که چاره واسم نزاشتی جز خرید قدم اول

    همونطور که پول قدم اول و رسوندی خریدم پول بقیه قدمارو هم برسون

    خدایا شکرت تو عمرم انقد نشونه واسه انجام یه کار ندیده بودم واقعا شکرت بابت نشونه امروزمم شکرت کمک کن متعهد بشم به انجام تمریناتم تا مشکلاتم دونه دونه حل بشه خدایا تو قادری تو قدرتمندی تو با اراده ای کمک کن ارادم و قوی کن بتونم جواب مسایلم پیدا کنم از تو نشانه هات

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    قاصدک الهی گفته:
    مدت عضویت: 2486 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم و استاد و مدیم نازنین دوست و رفیق خالصم خدارو شکر

    نشانه چقدر دقیق چقدر و نشان میدهد خداوند به حق سمیع و بصیر است که انقدر واضح با من سخن میگوید

    من در موضوعی تردریدید داشتم اینکه از خداوند پرسیدم خدایااا من که این همه فلان شخص را میخواهم و نشانهاا خواسته مرا تایید میکنن و درستی مسیر را نشانم میدهد خداوندا چرا حال که دارم کتر میکنم برای رسیدن به هدف این تردید که نکند بهتر ازاین هم هست و من چرا باید اورا بخواهم ویه جورایی نگران نظر دیگران هستم کهونکند آنهاا چیزی بگویند و انچه گفته اند از ان به عنوان چیز منفی نظرم را جلب کرده و مرا به تردید واداشته حال که آن بتده ات خدایا بینهایت ویژکی مثبت دارد و من حس دوست داشتن به ان را دوست میدارم و برام خیری ازجانب تو خدایا من دقیقا چه کنم ایا برای تجربه انچه از رابطه میخواهم ان شخص را کاملا کنار بگزارم ویا اینکه هجرت کنم از افکار نازیبایم و فقط به نکات مثبتش توجه کنم این هدایت را از خدا خواستم تا راه را بر من نشان دهد و پرودگارم

    در همان ابتدا گفت ای بنده من به دنبال نکات مثبت در افراد باش آگاهانه و به روح و ذهنت نیز غذای پاک بده و اینگونه با یاد خدا هجرت کن و بدان این قانون ثابت وساده است که در تمام جنبهاا که تو را به مقصودت هدایت میکند و دل به دل راه دارد و بران بینهایت طریق است که تورا به خواسته ات میرساندوفکر نکن فقط 1راه است خداوند دارای فضل عظیم است و من یه موضوعی را فهمیدم اینکه من خواسته ای رو میخوام و به شدت میل دارم داشته باشمش ولی برای طبیعی جلوه دادن خواستم که فکر کنم میشه مگه چبه ذهنم اومد با کم اهمیت جلوه دادن و حتی بی اهنیت جلوه دادن خواستم تا به این حس برسم میشه دیگه که این عمل فهمیدم عمل درستی نیست این ایمان نیست این راه درستی برای رسین به خواسته نیست چون اگه واقعا به خدا ایمان داریم و میگمیم قدرت فقط از ان خداست پس چه فرقی میکنه خواسته تو چقدر بزرگه پس اینطوری نباید اونو کم اهمیت بدونی و بخوای کوچیک جلوه بدی اگه خدارو باور داری وگرنه اینطور عنل کردن ادا دراوردنه نه ایمان حال که اصلا با این فرکانس به خواستت نه تنها نمیرسی اگرم برسی بخاطر ناسپاسیت از کفت میره نه تنها اون بلکه میل و رفبت و انگیزهای دیگه هم از بین میره چون تو یاد گرفتی همه چی بودو نبودش نهم نیست و این ادم را بی انگیزه و افسرده میکنه .من خودم وقتی به گذشتم فکر کردم دیدم اره مثلا من چیزی رو از خدا میخواستم با زبان به خدا میگفتم خدایا من فلان چیزو میخوام و بعد میامدم میگفتم حالا که اینو خواستم برای اینکه نشون بدم همچینم اهمیتی نداره اونقدر برام مهم نبست تا خداام یه جورایی لج نکه بخواد دیر بده یا اصلا نده من بچه بودم خیلی این کارو میکردم و وقتیم به خواستم میرسیدم بازم میترسیدم اهمیتشو نشون بدم و خدا ازم بگیره و هرچقدر من بزرگتر شدم خواستهام بزرگتر شد ک ذهنمم به همون اندازه بخاطر باورها وورویهای غلط نجواهاشو داشت و علاوه براون فکر که خدا نخواد بهم بده یا پس بگیره فکر گناه و عمل زشتم بهش اضافه شد ومن با این باورهاا شروع کردم به درخواستهای بزرگم ولی من واقعاا هیچ وقت از ته دل شادی و انگیزه و شورو شوق رو تجربه نکرده بودم انقدر که قبل رسیدن به خواسته کم اهمیت در موردش فکر میکردم و با وجودی که میخواستم به شدت اونو کوچیک میکردم و اونطرفم عزت نفس و اعتماد به نفسمو ناآگاهانه پایین میاوردم و یه جورایی میگفتم من لایق بهترینهاانیستم و این خواسته که چیزی نیست رسیدن بهش کار بزرگی نکردم تحسینی در کتر نبودوووقتی له خوایته میرسدم برام بی اهمیت میشد میگفتم مگه چیه اصلا چیز خواستی نیست که اینطوری من شورو انگیزمو اردست دادم برای زندگی کردن و به افسردگی رسیدم

    و مورد دیگه که متوجه شدم این بود که .خداوند از فضلش به همه نعمت داده اینکه برای تجربه معنای واقعی زندگی کردن رو لمس کنیم زمانیه که با شورو عشق و امیدو انگیزه از خواب پابشیم و واقعا هم این در صورتی امکان پذیره که به چیزی به نیروی به نام رب تکیه کنیم و اعتماد کنیم در یک کلام به خدا ایمان داشته باشیم وگرنه ناامیدیم و نگران و غمگین

    حالا  خداوندم قانون گذاشته اگه از طرف من انگیزه ای نباشه اون قدرت برام کاری نمیکنه ینی خداوند رحمان خودش اعلام کرده که من به تووقدرت خلق دادم تا تو از این قدرت  لذت ببری حالا واقعا چطور میشه انگیزه گرفت با داشتن اعتماد به نفس اینکه من میتونم و من لایقم و ارزشمند و تحسین کردن خود و تشویق خود میتونیم یه سری کارها رو انجام بدیم  از اونجایی که اعتبار و کردیت این قدرت از خداست این ینی استفاده کردن از قوانین الهی این نگاه داره میگه که من هرچی دارم از خودخداست این قدرت خلق این قوانین که با حساب کردن روی ان میتوانم رشدکنم و لذت ببرم و همینطور میگه اگه تو نخوای برات کاری نمیکنه خداا ینی انگیزه س که کارارو جلو میبره موجب ادامه کار میشه این نباشه راکد میشی خدام برات کاری نمیکنه میبینی پس این تو هستی که میتونی انگیزه بدی به خودت تادکار جلو بره پس افرین داره موفقیتت تو خلق کردی و این خداست که همچین قدرت و قوانینی به تو داده و وضع کرده اینجاست که تو و خدا یکی هستین  (مثلا اگر من برعکس قوانین عمل کنم نتیجه نادلخواه میبینم و تکرارش ناداخواه بیشتر خدا وواین جهان دلش برات نمیسوزه )

    پس تو انتخاب میکنی چطورعمل کنی پس وقتی تو به خواستت رسیدی یا یه موفقیت هرچقدر کوچیک و میای به خودت انگیره میدی و تحسین میکنی داری به قانون عمل میکنی و موفقیت ببشتر اینجااا داری تو عمل میکنی ایا قابل تحسین نیستی فکر کن بببین اگه به خودت انگیزه ندی و خودتو تحقیر و سرزنش کنی ایا این خدای رحمان برات کاری میکنه این خداا همون ربه رحمانهااا توام نباشی همونه توواگر بخوای این خدا به خدمتت توست اگه نخوای نه پس بببین این خداا همچین قاونی رو وضع کرده .

    پس اینجاست که وقتی به خواسته ای میرسم میکم خدایا شکرت بتبت این قدرتی که بهم دادی بابت این قوانین ثابت و خدا گفته برای تجربه بیشتر لذت تقواا کنید و سپاسگزارتربشید تا ظرفتونو بیافزایم .استادم همینه که با شوق سپاسگزاری میکنه .چون میدونه دتری کاری رو انجام میده که هم لذت میبره و هم رضای خداست .

    ومن نمیتونستم باور توجیدی و عزت نفس رو ازهم درک گنم به حس پوچی و ناکارامدی رسیده بودم و نمیتونستم به خودم انگیزه و امید بدم و تقوا داشته باشم که به لطف خدا هدایت شدم .

    پس تقواا کنترل ذهن تمرین میخوادونیاز به سنگربانی به نام عزت نفس داره منها من بخاطر درک پایینم نمیتونستم به خودم حس خوب بدم پس انگیزم به مرور کمتر شد وادامه مسیر دشوار من در دوره ای افسرده شدم و از مسیر دور شدم با تینکه تلاش میکردما ولی خوب لذت نمیبردم به اعتیاد رسیده بودم اینه که میگن فقط به خدا وابسته شو وگرنه دور میشی از خودت حقیقیت پس کنترل ذهن در هر شرایطی یه انتخابه از طرف تو اگه بگی من نمیتونم پس نمیتونی اگه بگی میتونم پس میتونی ا،اگر بگی میتونم و باهوشم راحتر میشه و برعکسشم هست وحالا میتونی باورهاتو بیشترم کنی بگی میتونم و با هوشم و خداهوامو داره بهترم مبشه حالا یه نکته بگی میتونم و خداهوامو داره و لی لایق نیستم اینجا به اون خواستت نمیرسی وفکر میکنی خدا برات نمیخواددرحالی که نمیدونی قانون اینه به اندازه ای که خودتو لایق بدونی بهت داده میشه ماام اومدیم همین تجربه رو کنیم دیگه ینی لدت خلق کردنو تجربه کنیم که اینم با انگیزه و تحسین و لیلقت به وجود میاد

    پس باور توجیدی و عزت نفس یک ابر انرژی و ایمانی میشه که ما به معنای واقعی زندگی رو تجربه کنیم و اتفتقات دلخواه هم خودبه خود رخ بده .

    سوالای که همیشه برامون هست چراوقتی دارم روی احساس خوبم کارمیکنم یه اتفاق بد میوفته دوباره شک میکنم و حسم بد میشه

    پاسخ استاد اون اتفاق بد اتفاقا اون چیزیه که تورو به خواستهات میرسونه بعدا اگه ادامه بدید میفهمین و منم همین تضادو داشتم وقتی رو خودم کار میکردم اتفاقی که ظاهرش زشت بود میوفتادمن با خودم میکفتم نکنه اون خواسته به صلاحم نباشه و این مانع است تا من به چیزی که میخوام نرسم وکلی با این فکرها حالم بد میشد و امیدو انگیزمو ازدست میدادم چون به دفعاتم تکرتر میشد به اعتماد به نفسم تاثیر منفی گذاشته فوددهمش فکر میکردم من هیچ وقت به چیزایی کهدخودم میخوام نمیدسم انتخاب من مهم نیست خداکه داره تصمیم میگیره پس چه اهمیتی داره من بخوام برای چیزی تلاش کنم وقتی به چیزی که میخوام نمیرسم کلی حسم بد میشد ولی الان متوجه شدم که اولا خداوند برای ما هیچ چیز خاصی نمیخواد مارو به سمت خواستمون هدایت میکنه و ازاونجایی که نیرو در جهان خیره همه چیم که بهش میرسیم به نفع ماست و اینتضادهاا وقتی ما توی مسیریم و روخودمون کار میکنیم درواقع مقاوتهای جهان است ممکنه بیرونی باشه یا درونی این ماهستیم که با ادامه دادنمون که اینجا به ستگربان عزت نفس نیاز دادریم به خودمو انگیزه بدیم و روی خداوبیشتر حساب کنیم و ادامه بدیم و به قول استاداین تضاده اتفاقااا همون چیزیه تورو به خواستت میرسونه پس اولا ما امیدیم خلق کنیم و ازاین قدرت لذت رو تجربه کنیم بنابراین خداوند با ماست و هیچ قدرتی بیرون ما وجود نداره تا مانع رسیدنمون به خواسته ای باشه بلکه همه چیز طبق قانون ثابت جهان خودش اومده تا مارو به خواستمون برسونه مثل همین قانون تضاد.

    در مورد کم اوردن زمان ابنکه استاد گفتن بخاطر اینکه اولویت هاتونو درست انتخاب نکروین پس کارهایی که الویت زیادی دارن رو انجام بدین بقیه کاراهم نگرانشون نباشیم درست میشن من خودم یاد گرفتم که الوبت داشتن بهم اعتماد به نفس و عزت نفس میدا اینکه خودمو با کسی مقایسه نکنم و بیام تکاملو طی کنم من متوجه شدم الویتم ههمیشه توی روابط بوده طوری که من بخاطر بی توجهی به اون نه تنها تو این به موفقزتی نرسیدم بلکه بقیه کارامم بخاطر تمرکز نداشتن به خوبی انجام نمیدادم تویه احساس سرددرگمی بودم به لطف خداا اولویتم ر انتخاب کردم و بقیه انوررو به دست قدرتی سپردم که جهان دو خلق کرده و داره ادارش میکنه و یتد گرفتم وقتی ما به یاد خداوند هستیم مثلا فلان کار خاص رو برای رضای خدا و خودمن انجام میدم واضحتر بگم من میام روی روابطم کار میکنم از خداوند حمایت و هدایت میخوام و از قانون استفاده میکنم میگم خدایا خودت بگو تو این مورد چیکار کنم و اینطوری رو خودم کار میکنم با یاد خداوند خداوند هم با بیتهایت دستش وطریقش بقیه امور زندگیمو مدیرت میکنه منو از خیلی بلاهااحفظ میکنه برام افراد و شرایط مناسب جور میکنه پول و وقت و محیط مناسب و مورد نیاز برام به وجود میاره تا من بتونم به خوبی روی خودم کارکنم و به خواستهام برسم و در مسیرم لذت ببرم و نگران نباشم .

    کنترل ذهن در شرایط سخت چطوری انجام بدیم ؟اینکه باید ادامه بدیم حالمو خوب کنیم و بدونیم همه افراد موفقم در تمام زمینهاا روابط و ورزش و پول و معنویت و.. همین راهو رفتن و باید به خودنو بگیم حتما خیریتی توش هست که الان نمیفهمم به موقش متوجه میشم ولی اگر قرار باشه واکنش نشون بدی به اتفاق بد دیگه باید ناانید بشی =با متوقف شدن و نرسین به خواسته و تکرار همون سیکل معیوبی که بودی

    اینجا یه نکته مهمی داشت برام که وقتی واکنش نشون بدی به اتفاق بد دیگه بایدددددد ناامید بشی این ینی اینکه قانونش اینه که تو وقتی خلاف مسیر درست در حرکتی احساس بدی رو تجربه میکنی منظور تکرار یه حس بده ولی وقتی توی مسیر تکاملتی هرروز احساس بهتری رو تجربه میکنی و بیشترم میشه و چون داری رو خودت کار نیکنی در این بین هرتضادی که حستو بد میکنه دیگه میدونی به نفع توست و اتفاقا اون چیزیه که تورو به خواستهات میرسونه فقط باید ادامه بدی .

    به قول استاد هراتفافی هر اسمی براری روش همون میشه بگی خیره خیر میشه بگی شره شر میشه .

    برای رسیدن به موفقیت پایدار باید از همون اول روی خشت درست گذاشت با دقل بازی و درزدی هیچکس نمیتونه به جایی برسه منظور علاوه براون شکل ظاهری روح کالبد پاکه که خودش میشه اهنربایی برای جذب نعمات بیشتر ومن یاد گرفتم از راه درست بهدموفقیت برسم و اعتقادات قلبیم برام مقدسن و اونا رو ارج بدم

    تغییر بنیادی احساسات با تغیرر باورها ایجاد میشه و فهنیدم حتی میشه خیلی بالاتر از اونچه که الان رویاهای بزگه منه رسید و وقتی بهم ایدش میاد که من به رویاهای فعلیم برسم ظرفم بزرگتر بشه و بینهایت نعمت دیگه وارد زندگیم بشه از همه جهات و خود استادم این باوررو دارن که میتونن خیلی بهتر و بیشتر از اونچه که هستن رو تجربه کنن .

    خداوند همشه و هرلحظه به ما الهام میکنهاز طریق قلبمون فقط ماباید باورش کنیم چه زمانی میتونیم باورکنیم وقتی که خودمو نو لایق بدونیم این نکته بهم نشون داد که قاصدک همین ایدها و حرفهاا و کامتهایی که مینوبسی و ایدهایی که به ذهنت میاد و الهام بخشن حتی خودت با یاداوریشون حست حس امیدو شادی و لذت میشه از نیروییه که رب العامینه که درون تو ست افرین برتو که حس لیاقتی داشتی که داری الان میشنوی و بدون اگه این حس لیاقتت بیشتر بشه و خودتو تحسین کنی بخاطر خوباوریت بخاطر این نعمتت اون اگاهبها که به تو دادهدمیشه تبدیل به عمل مبشه و اونوقت نتایج شگفت انگیز میاد .

    یاد گرفتم برای رسیدن به خواستهاا بهقوانیتی که توسط ادما وضع شده یا فلان کس فلان قدرت چنین حرفی روزده توجه نکنم و حساب نکنم و بجاش بیام با اشتیاق روی خواستم تمرکز کنم و بگم این خدایی که جهان رو خلق کرده وداره مدیریتش میکنه بینهایت طریق داره منو به خواستم برسونه و قدرت از ان خداشگست و هیچ کس ننیتونه جلوی فردی که باورهای درستی داره رو بگیره و در یک کلام هیچ غیر ممکنی وجود نداره .پس با ایمان به خدا همه چیز ممکنع

    منم روزی تصمیم گرفتم خدارو طوری دیگه ای باور کنم همون خدایی که قران گفته فارق از نگاه دیگران گفتم مگر نمیگیم خداوند یکتاس گگر قران نمیگه خدایکتاس پس خدای ابراهیم و سلیمان و مریم و موسی و محمد ص تدای منم هست من میدونم این اون خداست وفقط باید ادامه بدم تا اون خدارو بفههم من میفهمیدم که باید به شدت تحت هر شرایطی به این خدا برسم مثلا میگفتم خداوند بخشندس کلی صدا بود تو ذهنم که نه تو خیلی گنهاری کارای تو بخشیده نمیشه و فلان ولی من میگفتم خدا بهشندس هربار میگفتم بخشندس اونقدر تکرار کردم که اینو درک کردم کهکاقعا خداوند بخشتدس هموارههههههه یا میگفتم خداوند پاسخ سوالاتمو میده حتما میده خیلی اوایل سخت بود با اطمینان میگفتم میده مثلا الان ولی برخلاف انتظارم نمیداد ومن چون خدارو طوری دیگه ای میخ استم باور کنم و اون خدای توی قرانو بشناسم ناامید نشدم گفتم حتما اون اون خداست من باید بگیه تغیری بکنم تصمیم گرفتم ادم بهتری بشم رو خودم کار کردم چون یه جورایی قلبم بهم میگفت که اون خداکارش درسته این به چیزی از طرف منه که نمیزاره خواستم اجابت بشه خداکه لج نمیکنه و نیازی نداره پس اومدم تو ذهنم خدادو خوندم به یکی از نامهاش و تکرار کردم و قران و یگانگی خدا بهم قوت قلب میداد طوری که من اون خدای بخشنده رو دیدم و این شد که بعد هدایتم بهاین مسیر متوجه شدم این سیر باور سازی تقوا بوده و جز قوانین این جهان .

    انیدوارم مفید باشه براتون در پناه الله یکتا رستگار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      نرگس نوشادي گفته:
      مدت عضویت: 2397 روز

      دوست خوبم سلام

      ممنونم از کامنت پر محتوات

      به نظر منم عزت نفسه که میتونه خیلی خیلی کمک کنه تو ساختن باورای خوب

      چقد خوبه که صدای هدایت پروردگار رو میشنوی

      من خودم هنوز بین صدای قلبم و ذهنم نمیتونم خوب تشخیص بدم و واقعا گیج میزنم که این الان خوبه انجام بدم یا نه

      استاد میگن که صدای قلب با آرامشه و صدای ذهن توش ترس و عجله ست

      ولی من خودم ادم خیلی هیجانی هستم و سر یه ازمونی تو دقیقه های اخر یه چیزی به ذهنم رسید اصلا نمیدونستم بهش گوش کنم یا نه نمیدونستم این تپش قلبم از سر خوشحالیه که این نکته رو فهمیدم یا از سر استرسه که الان زمانم داره تمام میشه و نکنه که غلطه

      خلاصه من به حرفش گوش کردم و یه دقیقه بعد پایان ازمون فهمیدم کاملا اشتباه بوده و دلیل مردودی من همون اشتباه شد

      خلاصه که الانم میترسم

      ولی با صحبت های خوب استاد که میگن به الهامات عمل کن یا موفق میشی یا تجربه به دست میاری که این راهش نیست

      لطفا دوست عزیزم اگه مطلب دیگه ای هست که میتونه کمک کننده باشه به من راهنماییم کن لطفا

      بازم سپاسگزارم 🌷

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      لیلا طهماسبی گفته:
      مدت عضویت: 3183 روز

      سلام قاصدک جان..کامنتی که نوشتی همش برای من بود انگار..چیزایی بود که خدا باید بهم یادآوری میکرد و من بیشتر از یک روزه که دارم میخونمش و بهش فکر میکنم عمیقا که یادم نره ..

      ازت خیلی خیلی سپاسگزارم🤗❤💫

      برات زیباترین و عاشقانه ترین روابط..سلامتی و ثروت بینهایت از خداوند وهاب میخوام.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: