اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خداوند بخشنده مهربان تنها مالک و فرمانروای جهان
سلام وخدا قوت خدمت استادان عزیز و همه دوستان همفرکانسیم در این دوره ی آپدیت و رایگان
(اصل خارپشتی)
قانونی که من خیلی در اون ضعیفم
یعنی همیشه دنبال بیشتر میگردم
هر کاری شروع میکنم دلم میخواد تهش دربیارم ولی عمل کمی دارم
شاخه به شاخه پریدنامم که الی ماشالله
یه کار یا حرفه یا آموزش شروع میکنم هی دنبال بیشتر هی دنبال بیشتر ، بعدم ازش خسته میشم ومیزارم کنار
الانم تو کار جدیدم خیلی وسوسه میشم سراغ آموزشای بیشتر برم ولی دارم رو خودم کار میکنم که نه تا همینحا بسه بزار با همینایی که بلدی به درآمد خوب برسی بعد تصمیم بگیر میخوای ارتقا بدی یا نه
فقط تو یه مورد من اصل خارپشتی رو خوب رعایت کردم و واقعا هم راضیم
اونم کیک درست کردن
من برعکس تمام دستورات شیرینی پزی یه دستور کیک بلدم و یه دستور شبرینی خشک
نه ابنکه بلد نباشم ولی این دستور رو فقط اجرا میکنم
همین یه دستور ساده رو انقدر درست کردم که در اون حرفه ای شدم
اکه تولد باشه روش خامه میکشم
اگه عید باشه با شربت و پودر پسته تزیینش میکنم
اگه عصرونه باشه با کنجد
اگه کیک هویچوگردو بخوان هویچوگردم اضافه میکنم
اگه شکلاتی بخوان روش شکلات میریزم
خلاصه هرکی خورده کیف کرده و همیشه میگن تو خیلی حرفه ای کیک درست میکنی و واقعیتش اینه من یه دستور دارم
مواردی پیش اومده آشناها ازم دستورمیخوان ، وقتی بهشون میگم همون دستور قبلی که بهتون دادم باورشون نمیشه نمیدونم چی با خودشون فکرمیکنن ولی از نگاهشون معلومه باور نمیکنن
استاد که اصل خارپشتی رو توضیح دادن من همین مثال یادم اومد و این مثال و توضیحات استاد باعث شد من در زمینه کاریم که دنبال آموزشا و خدمات متنوع تر بودم دست نگه داشتم وگفتم منتظر میمونم خدا هدایتم کنم
من با همین یه ترفند میتونم کار با کیفیتی ارائه کنم و در عین حال که مشتریان راضی نگه میدارم میتونم مشتری های زیادی جذب کنم
با کسب اجازه و هدایت از خدای مهربانم برای نوشتن در مورد این فایل آگاهی بخش
خانه تکانی ذهن
گام سوم
سلام خدمت استاد عزیزم استاد بی نهایت هوشمندم که به ادعای خودشون مهارت خاصی در هیچ زمینه ای ندارند که این نشون میده که چقدر ایشون متواضع هستند…به نظرم استاد در زمینه ای مهارت دارند و توش استاد شدند که مهمترین مهارتی هست که هر انسانی بخواد داشته باشه…ولی متاسفانه یک دهم یک دهم درصد ما آدمها هم از اهمیت این مهارت آگاه نیستیم
مهارت تقوا…مهارت نظارت دائمی افکار و جهت دهی آگاهانه اونها به سمت افکار قدرتمند کننده که برامون آرامش ایجاد کنه و شادی…برامون ثروت بسازه و سلامتی…برامون روابط عالی بسازه و احترام و عشق…
مهارت برقراری ارتباط با منبع برای آگاه شدن از فکر خدا
از خدا میپرسم خدایا اگه شما بودی توی این شرایط و موقعیت چیکار میکردی….میپرسم ولی جوابی نمیشنوم و بعد ناامید میشم…انگار فکر میکنم خدا مثل صدایی هست که باید از آسمان نزول کنه و لابلای نوری شکافنده از آسمان به قلبم نزول کنه…مدت زیادی از ابتدای آشنایی با این مباحث من توی این توهمات بودم…اما هی بهتر و بهتر شدم…چون جستجوگر بودم و ناامید نشدم…
اصلا درک اینکه خدا همیشه داره هدایت میکنه من باید آشناتر بشم تا زین پرده رمزی بشنوم خودش زمان میبره و تکامل میخواد…مثل اینه که وسیله ای داری نمیدونی چجوری راهش بندازی اول نیاز داره از درستی اش اطمینان پیدا کنی تا بتونی به جای ناامیدی ازش که دورش بندازی بیای بگی من یه چیزی رو دارم اشتباه انجام میدم وگرنه مطمئن هستم که درسته…باید تلاش کنم تا راهش رو پیدا کنم تا راهش بندازم
باور میکنی خدا هست…خودش گفته کمک میکنه هدایت و حمایت میکنه…پس ناامید نمیشم….اینهمه آدم مثل استاد و بقیه نتیجه گرفتن…پس منم ادامه میدم…درک همین مدتی طول میکشه
خارج شدن از توهمات و فرعیات بسته به هر فردی مدت زمانی طول میکشه….
وقتی اصل برام آشکارتر از قبل شد…دیگه مونده بود فقط استمرار داشته باشم…که باز بخاطر پاشنه های آشیلی مثل کمالگرایی و عجله برام ممکن نمیشد…اما دیدم که هربار نسبت به قبل مدت زمان بیشتری با تمرکز کار میکنم و متعهد تر هستم به اجرای قانون در عمل…همین تعهد و تمرکز بیشتر خودش رو در نتایج بیرونی زندگی ام نشون داده…از شرایط مالی و توان خرید بیشتر و ذهن آسوده تر از بحث پول و امید بیشتر به امکان راحت پول ساختن…تا آزادی زمانی بیشتر و سلامتی بیشتر و زندگی با کیفیت تر…آسان تر شدن برای دریافت نعمتها..اما وقتی هی بالا و پایین میری باعث میشه سرعت رشد خیلی کند باشه که باز باعث میشه احساس عجله و نرسیدن تقویت بشه….
پس باید تا میتونم با تمرکز و تعهد بیشتر روی آگاهی ها کار کنم…قانون رو مطالعه کنم و استفاده از اون رو تمرین کنم…در هر جایی و هر کاری و هر لحظه ای از زندگی ام…این باعث میشه روند رشد صعودی بشه….من هیچ وقت وارد تصاعد نشدم…روند همیشه رو به رشد بوده اما رشد کند و تند میشده…اگه تصاعدی شدن رو میخوام باید بیشتر با تمرکز عمل کنم…
چند تا از پاشنه های آشیل مهم ام در درک و اجرای قوانین رو فهمیدم که دارم روی اونها کار میکنم…کشف اونها انگار ترمز بزرگی رو در من پیدا کرده که با بهتر کردن اونها من احساس خوب پایدارتری رو تجربه میکنم و این عالیه و من این رو رشد بزرگی میدونم….چون باور دارم هر زمانی که در حال خوب هستم ارتعاشات من توسط سیستم جهان داره تبدیل میشه به اتفاقات خوب که از چند لحظه تا مدت زمانی بعد وارد زندگی ام میشه
این فایل هم مثل همه فایلهای استاد یه مرور دوباره است بر قانون کلی جهان که اصله
و اشاره میکنه به تعدادی از حواشی و فرعیات گمراه کننده
پس باز این فایل هم جدا کننده حق از باطل هست و نوری هست از سمت خدای مهربان برای آگاهی دادن به ما تا بینا بشیم به حقایق
اما روندی که من باید مدام تکرار کنم و بهش عمل کنم تا بتونم به بالاترین درجه دریافت الهامات برسم چیه؟
1. خدایی هست که خالق جهان و پدید آورنده دانش هست…خدایی که همه چیز رو میدونه چیزیهایی که من نمیدونم
2. ویژگی های این خدا این هست که فناناپذیره اشتباه و خطا هم نمیکنه و دانش اش به همه چیز محیطه و همواره در حال انتشار آگاهی هاش هست
3. ویژگی دیگه خدا یا انرژی منبع این هست که همواره دسترسی پذیره…به من و همه بندگانش همواره نزدیکه و هر لحظه من بپرسم جوابم رو میده و من همیشه خیالم راحته که هر موقع در ذهنم بپرسم هست و جواب میده
4. من باید باور داشته باشم که به هدایتهای خداوند نیازمندم تا بتونم خوشبخت باشم…دانش من بسیار محدوده و در مقایسه با دانش الهی یک قطره از اقاینوس هم نیست…من باور میکنم که بدون هدایتهای خدا همیشه من به سختی می افتم رنج میکشم و در ترس و غم زندگی میکنم…اما با هدایتهای خدا آسان میشم برای دریافت آسان نعمتها…خیلی از ماها اصلا احساس نیاز به هدایت خدا رو درک نمیکنیم…خیلی از آدمها فکر میکنن که خدا برای خوشبختی جهان آخرت هست نه جهان مادی…انگاری فکر میکنن که جهان مادی رونیرویی دیگه خلق کرده…آیه ای در قرآن هست که خداوند میفرماید انسان وقتی سختی بهش میرسه همه نام ها رو فراموش میکنه جز نام ما…بعد که به او کمک کردیم و سختی رو ازش دور کردیم دیگه ما رو فراموش میکنه…استاد همیشه قانون چطور از این بهتر از این ساده تر و کاراتر رو بهمون یاداوری میکنه…چون هر چقدر خوبیم میتونیم بهتر بشیم…برای بهتر شدن باید استاد و خبره در بهبود دادن و تکامل دادن یعنی انرژی منبع رجوع کنیم
5. من خودم رو لایق دریافت هدایتهای خداوند بدونم با چه باوری؟ باورهایی که خداوند در قرآن برامون میسازه که چطور بر خودش وظیفه میدونه که بندگانش رو هدایت کنه….چطور هر اندازه گناه کنیم و به خودمون ستم کنیم باز هربار توبه کنیم و به سمت خدا رو کنیم خداوند رو توبه پذیر و بخشنده گناه می یابیم و ما همیشه به خدا وصل هستیم….یا ستایش و صلوات خداوند در قرآن بر بندگانی که در مواجه با چالش ها و سختی خودشون رو متصل به خدا میدونن و به خدا رجوع میکنن تا راه حل ها بهشون گفته بشه
6. اگر سوالی نباشه اصلا جوابی نیست…یعنی وظیفه منه که پرسنده باشم…من باید درخواست کنم تا هدایت بشم…یعنی فکر نکنم من بدون پرسش کردن میتونم جوابی دریافت کنم و خدا چون منو دوست داره حتما همیشه داره هدایتم میکنه…خداوند سیستمه
7. جوابهایی که من از خداوند دریافت میکنم متناسب هستند با دو تا ویژگی من: اول جنس سوال که آیا سوال قدرتمند کننده است (مثلا خدایا چطور این کارو ازین بهتر انجام بدم طوری که زمان انجامش کمتر باشه؟) یا سوال محدود کننده است (خدایا چرا ما زنان رو انقدر ضعیف و شکننده خلق کردی و ما انقدر زود احساساتی میشیم؟) ….دوم مدار من یا ظرفیت دریافت من برای آگاهی های الهی (مثال اینکه اگه من الان درامدی معادل 2 میلیون در ماه دارم و بهترین درامد ممکن من تا بحال 5 میلیون تومان بوده من حتی اگه یه سوال قدرمند کننده بپرسم برای افزایش درامدم هرگز به جوابی هدایت نمیشم که درامدم رو به 50میلیون در ماه برسونه چون اگاهی های من ذهن من موقعیت من امکان چنین افزایشی رو نمیده)….من باید به صورت تکاملی خودم رو آماده تر کنم تا جوابهای دریافتی من هم به صورت تکاملی بهتر و کاراتر بشن
8. قانون کلی و جهان شمول تکامل در بهتر کردن رابطه با خداوند و دریافت الهامات از خداوند هم صدق میکنه…به این شکل که ما از عالی بودن و بی نقص بودن خداوند اطمینان داریم…چون خداوند تکامل بی نهایت رو طی کرده و موفق به حل میلیون ها یا میلیاردها مسئله کوچک و بزرگ شده که نتیجه شون شده این شاهکار هستی که همه ما آدمها در درکش عاجزیم و اپسیلون اپسیلون درکش میکنیم….پس مسائل پیش پا افتاده من براش کاری نداره….پس دیگه من باید سمت خودم رو انجام بدم…یعنی خودم رو خالص کنم برای شنیدن الهامات…صدای اصوات بیرونی رو کمتر کنم مثلا با گوش نکردن به رسانه و ارتباط نداشتن با ارتباطات سمی…در عوض صدای خداوند رو قوی تر کنم مثلا با مطالعه بیشتر قرآن و توجه و تکرار باورهای قدرتمند کننده در آن، بیشتر گوش کردن به فایلهای سایت، مطالعه نوشته های سایت، تعمق کردن در اونها، شکرگزاری کردن و گفتگو با خداوند برای ساکت کردن نجواهای ذهن…در کل جهت دهی آگاهانه ذهن به سمت افکاری که به من احساسی بهتر از الانم میده چون نشانه نزدیک بودن من به خداوند احساس خوب هست…هرچه مدت زمان بیشتری احساس بهتری رو تجربه کنم دسترسی بهتری و دریافت بهتری از الهامات دارم
9. شرط بعدی تکامل در دریافت الهامات و ایمان داشتن و توکل داشتن به الهامات عمل کردن به الهامات و ایده ها هست…یعنی اول ما ذهنمون رو جهت دهی میکنیم که الهام رو دریافت کنیم بعد بهش عمل میکنیم تا نتیجه ای که ازش میگیریم ایمان مون رو تقویت کنه…اتفاقا الهامات بسیار ساده و از مجراهای بدیهی میان…ما فکر میکنیم الهامات خیلی پیچیده هستند…اما بسیار ساده هستند…من در آشپزی بسیار تنبل هستم و همیشه دنبال ساده ترین راه ها هستم…گفتم خدایا یه دستور آشپزی میخوام که ساده باشه و سالم…واقعا ایده خدا هم ساده بود و هم سالم توی کمتر از نیم ساعت آماده شد…برای سه وعده بود و من فرداش هم که خیلی کار داشتم میتونستم ازش استفاده کنم…بعد که به خواهرام نشون دادم که استادان آشپزی هستند گفتند چه خوبه ما هم درستش میکنیم…یا مثلا لباسی توی ذهنم اومد که این استایل رو دوست دارم…منو به فروشگاهی هدایت کرد که شلوارش رو داشت…شومیزش رو هم بهم هدیه داد…تازه ایده استایلش هم از خودش بود…این میشه عمل به الهامات…یه استایل جدید با ایده الهامی و امکان پذیری راحت اون…این نشون میده ما خدایی داریم که به قول استاد در همه چیز میتونیم ازش هدایت بخوایم نه فقط بحران های زندگی
استاد اینها چکیده آموزش هایی هستند که از شما درک کردم و مدام هر روز دارم روی بهتر عمل کردن بهشون تمرین میکنم که واقعا زندگی منو هر روز داره بهشتی تر میکنه و منو مشتاق تر میکنه برای عمل بیشتر بهشون
پس کل اون اصل خارپشتی که استاد توش استاد شدن و باز دارن کار میکنن تا بهتر و بهتر بشن و به ما هم یاد میدن…همین روند هست که باید مدام تکرارش کنیم و در عمل کردن بهش بهتر و بهتر بشیم
مثال عملی میزنم که کار کردن روی ذهن مون چطور میتونه بهتر باشه و بهتر شدن هیچ حدی نداره
مدتی بود وقتی داشتم تمیزکاری خونه رو انجام میدادم یا رانندگی میکردم کارهایی به این شکل که اونقدر تمرکز ذهنی نمیخوان و نجواها به راحتی حین انجام اونها خودشون رو تقویت میکنن و توی ذهن رژه میرن…تصمیم گرفتم به فایلهای استاد گوش بدم…کمی بهتر شدم اما باز دیدم یباری که سه روز من بیشتر خونه بودم و داشتم کار میکردم بعد از سه روز بشدت مدارم افت کرد و احساسم بد شد و رفتم توی نگرانی…با اینکه فایلهای استاد مدام در حال اجرا بودن….ریشه یابی کردم و هدایت بهتری دریافت کردم از خدا…اینجور وقتا خیلی اوقات از نشانه من در سایت استفاده میکنم یا گاهی قرآن…گاهی هم واقعا میپرسم و یهو یه درکی توی ذهنم آشکار میشه..به این شکل که یه گفتگوهایی منطقی توی ذهنم شکل میگیره ولی با من به صورت مخاطب حرف میزنه انگار کسی با من حرف میزنه…جنس کلامش شماتت کننده نیست…احساس غم و ترس بهم نمیده…آگاهی بخشه و صریح و شفاف و منطقی و قابل درک متناسب با اندازه درک من حرف میزنه…واقعا الله اکبر از بزرگی و پیچیدگی هدایتهای الله….بعد بهم گفته شد که ببین وقتی اون نجواها شروع میکنن به حرف زدن و دادن احساس ترس و غم…تو چون داری کار میکنی نمیای آگاهانه باهاشون مخالفت کنی و اونها رو جهت دهی کنی به سمت افکار خوب….مثلا استاد داره از ایمان میگه…خوب یه جمله از استاد میاد توی ذهنت و یهو یه نجوای ذهنت وسطش میگه دیدی رفتی سرکار اون همکارت چقدر گستاخانه باهات رفتار کرد…باید بهش درسی بدی که دیگه باهات اینجوری رفتار نکنه…اصلا اون فکر کرده کی هست که میاد اینجوری باهات حرف میزنه…دوباره یه جمله از استاد که ربطی اصلا به این نجوای ذهنم نداره…و بعد آهسته آهسته نجوا خودش رو تقویت میکنه…دوباره میگه اصلا اون بچه های فلان بخش کلا گستاخ هستند یعنی تیم شون اینطوریه…فلان روز هم فلان کارو کردن…دوباره احساس نفرت بیشتر میشه….و باز مدار آهسته آهسته شروع به افت میکنه…یهو میبینی 4 ساعته داری نظافت خونه انجام میدی 3 ساعتش این گفتگوهای سمی توی ذهنت دارن خودشون رو تکرار میکنن و نتیجه هم معلومه سمی که خوردی حالت رو بد میکنه
پرسیدم چیکار کنم؟ گفت باید بیای هر زمانی این گفتگوها شروع شدند اونها رو در نطفه خفه کنی…اون میگه توام بگو…آگاهانه و با قدرت بگو…صدات رو ببر بالا…ایمان خدا و قدرت خدا رو به یادش بیار…به یادش بیار رفتار فلان همکارت تاثیری توی حال تو نداره…اصلا برات مهم نیست…ما باید خوب باشیم و بخشنده…ما باید اعراض کنیم…به یادت بیار همکار دیگه ات چقدر ماهه و مهربون…اون روز خودش با صبوری کارت رو انجام داد…هربار میاد برامون خوراکی خوشمزه میاره…یه همکارم مثل مامان ماست سرکار حواسش به همه هست که کسی گرسنه نمونه بی چایی نمونه با اینکه اصلا وظیفه اش نیست…اونقدر دوستش دارم وقتی میبینمش انگار مامانم رو دیدم…بس که این آدم روحش الهی هست…(همین الانم بهش فکرکردم باز اشک توی چشمم جمع شد انقدر این آدم دوست داشتنی هست)…و اینجوری با آب پاک الهی آتش نجواها رو خاموش کن در نطفه…زیاد با من در وجودت گفتگو کن…هر چی میخوای بگو متناسب با لحظه…مثلا داری خونه رو تمیز میکنی بگو چه خونه خوشگلی داریم…چه وسیله های خوبی داریم…داری کف زمین رو میسابی با زمین خونه ات حرف بزن تشکر کن که انقدر سخاوتمند هست ومیزبان تو و سایر ساکنین و مهمانان تو هستند…از رنگ سرامیک بگو که چقدر قشنگه…از ماشین لباسشویی و ظرفشویی تشکر کن…از سازنده های خوبش از خدای خوبی که اونا رو بهت هدیه داده…اینجوری تو در هر لحظه همیشه به من وصلی و اصلا اون نجواها فرصتی برای ابراز وجود ندارند…و واقعا از زمانی که به بصورت تکاملی دارم ایده های خداوند برای اجرای آگاهانه کنترل ذهن و جهت دهی کردنش به سمت افکار خوب رو اجرا میکنم هر روز داره احساسم بهتر میشه و آرامش ام وابسته تر میشه به حضور خدا نه عوامل بیرونی و همین آرامش رو هم از جهان دریافت میکنم
بهم یادآوری کرد تا این مثال های عینی رو اینجا بنویسم تا شاید زمانی باز یادم رفت هدایت شدم یه این نوشته ام…و روزی باز به کارم بیاد یا به دوستان دیگه ای که بتونن ازش استفاده کنند
سپاس از الله یکتایی که ما رو به این مسیر هدایت کرد که داریم هر روز بهشتی تر میشیم :)))
خانم شایسته بزرگوار ممنونم که این کلاس فوق برنامه رو برامون تدارک دیدی…واقعا شاهکاره
هر چقدر که فایل ها میره جلو میبینم چقدر بهتر دارم قوانین و اصل رو درک میکنم،انگار اولین باره که دارم این اگاهی هارو میشنوم.
این که همه چی خود ما هستیم، این که فقط و فقط باید روی خودمون کار کنیم و خداوند، این نیرو، این انرژی، ما رو هدایت میکنه، دنیای بیرون ما رو درست میکنه و به فرکانس های ما پاسخ میده.
چقدر باورهای غلط رو با همین 3تا فایل بیرون کشیدم و از خدا بی نهایت بار بخاطر هدایت کردن من به این فایل ها ممنون و سپاسگذارم.
اصل رو که دارم کم کم درک میکنم، میبینم که حتی توانایی من برای ادامه مسیر درست و کارهایی که باید انجام بدم، بیشتر شده. چون قبلا مطمئن نبودم چی درسته چی غلط؟ چی کار باید کنم؟چه مسیری رو باید برم؟؟
الان وقتی مطمئنم این مسیر درسته، دارم با قدرت ادامه اش میدم و به لطف و کمک خدا احساس هدفمند بودن و رضایت عالییی دارم.
دقیقا حس هایی که برای موفقیتم توی کنکور تجربه کرده بودم رو، احساس میکنم و میدونم که این راه خیلییی بهم کمک میکنه.
من مسیرهای فرعی رو زیاد رفتم و هی مسیرم رو عوض میکردم، الان خیلی خوشحالم که اصل رو فهمیدم و هر روز دارم بهتر درکش میکنم.
از خانم شایسته بخاطر تدارک دیدن این فایل ها و استاد عزیز بخاطر این اگاهی ها ممنون و سپاسگذارم
واقعا آگاهی این فایل تو بهترین زمان ممکن بدستم رسید و پاسخ گره های ذهنیم رو گرفتم
این روزها آدم های بسیاری رو میبینیم که راجع به موضوعات مختلفی اظهار نظرمیکنن وخودشون رو عالم به اون مورد میدونن.
گاهی احساس کمی و نادانی میکردم وقتی که در جمعشون قرار میگرفتم .
چون من براساس آگاهی هایی که از تمامی اساتید گرانقدرم از جمله شما گرفتم ، در برنامه ریزی اوقات شبانه روزم زمانی برای گردش بی هدف در شبکه های اجتماعی و گوش دادن به اخبار. و وقایعی که ارتباط مستقیمی با اهدافم ندارن، ندارم و
این چند روز احساس میکردم بهتره از قافله عقب نیفتم و اطلاعات متفرقه م رو بالا ببرم
که اطلاعات ناب این فایل پاسخ مستقیمی از جانب خودش بود
پس اگه میخوام مثل بقیه نتیجه نگیرم باید متفاوت عمل کنم
و همین طور وارد فرکانس های منفی جمع ها نشم و اگر ناخواسته قرار گرفتم تمرکزم رو برروی خودم و اهداف خودم بذارم
به نام خداوند مهربان ،هدایتگر ،رزاق ،وهاب و بخشنده
خدایا هرآنچه دارم از آن توست تو مالک و صاحب اختیار من هستی
سلام به خانواده بزرگ و دوستداشتنی عباسمنش
گام سوم
استاد چقدر عالیه اینکه شما یاد گرفتید باید فقط یک اصل مهم رو بدونید تو این مسیر مثل باروز کشتیگیری که فقط یک فن رو به خوبی یاد گرفت و اجرا کرد و بارها و بارها قهرمانی کسب کرد.
چقدر خوبه که من استادی مثل شما دارم که دستانی از طرف خدا شده و حتی از یک خارپشت هم درس هایی یاد میگیره که بسیار تاثیر گذاره تو روند زندگی.
من یک مدت از این شاخه به اون شاخه بودم هی تو این شرکت و تو اون شرکت ولی یادمه گفتم من باید یک هدف داشته باشم رفتم تو کار املاک ولی باز نتونستم سر این کار ثابت قدم باشم .
یادمه وقتی داشتم مهاجرت میکردم خیلی ها گفتن داری اشتباه میکنی نرو ،ولی من گفتم این سری دیگ من میرم تو دل ترس هام و حرکت کردم اون اوایل اسنپ کار میکردم و دنبال یک شغلی بودم که بتونم ثابت قدم بمونم برادرم بهم پیشنهاد داد و من اومدم تو کار کارتخوان ولی هیچوقت دیگ کم نیاوردم چون واقعا کاری بود که هر چقدر جلو رفتم بیشتر علاقه پیدا کردم بهش و خدارو شکر که تونستم تو این کار بمونم و با عشق و علاقه صبح ها بیدار میشم و بعضی وقتها متوجه نمیشم که کی شب شده .
این که شما میگید یک اصل رو یاد بگیریم و اونو دنبال کنیم و ثابت قدم باشیم درسته استاد کاملا درسته .
چقدر خوبه تو کار و توی زندگی این اصل رو یاد بگیریم که توحیدی باشیم و توحیدی بمونیم و همیشه حالمون رو تو هر شرایطی خوب نگه داریم و برای هر لحظه سپاسگزار الله باشیم .
خداروشکر که تونستم یک آگاهی جدید یاد بگیرم و انشالله بتونم تو زندگیم بیشتر ازش استفاده کنم
عاشقتونم
در پناه الله یکتا شاد و سالم و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم مهربون و زیبا و دوستان هم دوره ایی
گام سوم ( اصل خارپشتی) من رو یاد سخنی از آقای بروسلی انداخت ….. من از کسی نمی ترسم که 1000 ضربه رو بلده، بلکه از کسی می ترسم که یک ضربه رو 1000 مرتبه تمرین کرده باشه.
من این اصل رو مدتهاست که بکار گرفتمش و دست از آموزش مهارتهای مختلف و یا روشهای مختلف یک مهارت برداشتم و نمیخوام همه چی دون باشم نمیخوام سر از همه چی دربیارم میخوام در یک مهارت یک فن رو بلد باشم و عالی بلد باشم و خیلی کمکم کرده وقتی تمرکزت روی یک چیز باشه دیگه ذهنت یک نظمی پیدا میکنه و خیلی خیلی آسونتر به خواسته هات میرسی من دارم تجربش میکنم….
استاد آخرای این فایل به یک اصل دیگه اشاره کردن که منی که اینهمه دوره های استاد رو شنیدم برام خیلی تازگی داشت و تا حالا از این بعد به این اصل نگاه نکرده بودم ….
چگونه ندای خداوند رو بشنویم ؟؟ خداوند همیشه با ما صحبت میکنه اگر نمیشنویم روی فرکانسش نیستیم او همیشه در حال هدایت ماست
چه جوری روی فرکانسش قرار بگیریم ؟؟ “احساس خوب “هر وقت احساس خوبی داشته باشیم و خودمون رو لایق شنیدن صدای خداوند بدونیم میریم تو فرکانسش و صداشو میشنویم
دقیقا همین الان داشتم با خودم فکر میکردم باید فلان پول تا الان به حسابم واریز میشد چرا پیامکه واریزش نیومده ….بهم گفت برو از آپ موجودی بگیر شاید واریز شده اما پیامکش نیومده …..و نا خودآگاه رفتم سمت گوشیم موجودی گرفتم بله واریز شده بود …..به ولله من از این جور موقعیتها بار ها و بارها داشتم و بار ها و بارها صداشو شنیدم و بلافاصله عمل کردم چون احساسم خوب بوده و به این صدا ایمان داشتم …دیگه عادت شده برام …..برا کوچکترین کارهام هم ازش میپرسم و او جواب میده ….خدایا شکرتتتتت
استاد عباسمنش عزیزم ممنونم که هستی و برات از ته قلبم آرزوی شادی .و سلامتی و ثروت بیشتر دارم………
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسیم و مریم جان
گام سوم از آگاهی های ناب پروژه خانه تکانی ذهن
نکته اول؛ وقتیکه به خداوند وصل باشی همه چیز میشود و این قوانین باید هر روز مرور کنیم تا فراموش نشود
اصل خارپشتی که مبارزه بین خارپشت و روباه است خارپشت یک کار را بلد است و اما خوب نه اینکه مثل روباه صد کار و تکنیک را بلد باشی اما درست نه
اشاره به دوامدار بودم کار میکند ما اگر کاری را شروع میکنیم میگم زود شود زودشود اما باید براساس تکامل طی شود درست مبارزه بین خارپشت و روباه . وقتی مسیری را انتخاب کردی در همان مسیر بمان نه اینکه هزار مورد بی ربط را هم مطالعه کنی درست مثل قوانین خداوند که خیلی ساده اند ولی باید مرور شوند
نکته دوم ؛ مهمترین باور ثروت ساز وجود ندارد بلکه به صد ها دانه باور محدود کننده میرسد که از نسل در نسل به ما رسیده دگه ودر ضمن ترسها ، وابستگیها، و باور های نادرست باعث شده که ما ثروتمند نشویم دگه
نکته سوم ؛تا وقتیکه روی باور هایتان کار میکنید خوب است اما زمانیکه کار نمی کنید نتیجه مثل قبل است باید قوانین خداوند مرور شوند اگر چه ساده استند باید مرور شوند چون ذهن فراموش میکند و احساس خوب دائمی داشته باشیم با تغییر باور ها نه اینکه به چند لحظه باشد یا با مواد مخدر یا اینکه اگر کسی در رابطه با من بود حالم خوب است اگر نبود که نیست یا کدام عامل بیرونی بخواهیم احساس مارا خوب نگهداریم نه بخودی خود باید همیشه خوب نگهش داریم حالا درست است که بعضی اوقات نمیشه چون ما انسانیم و دارای عواطف انسانی اما باید در احساس بد نمانیم و سریع برگردیم واین قوانین الهی است اگر این قوانین خداوند را درک کنیم همه چیز میشود و برای ما همه چیز داده میشود
نکته چهارم؛ تکامل در توحید و توکل به چه صورت است ، در قدم های اول به شکل کوچک است در موضوعات کوچک ، خداوند را باور میکنیم و بعدا که باور های ما تقویت در مسائل بزرگتر و خواسته های بزرگتر .مثل ابراهیم و موسی که روند تکامل شان را در توحید طی کردند و به خودشناسی و خدا شناسی رسیدند.
نکته پنجم “؛ عمل کردن روی الهامات قلبی ، واقعا خداوند همه چیز در مکان مناسب میگویید البته تا زمانیکه در همان فرکانس دریافت الهامات باشیم تا بفهمیم که خداوند چی میگه درست مثل ایستگاه های رادیویی که شبه فرکانس های خداوند و هدایتها عمل میکند و خداوند در واقعیت همیشه رهنمایی میکند این ما استیم که از فرکانس خارج میشویم.
وقتیکه روی باور های ما کار میکنیم ، روی احساس خوب قرار میگیریم، وقتیکه خود ما را لایق دریافت نعمتهای خداوند میدانیم که نشانه اش احساس خوب است و زمانیکه احساس ما خوب است خداوند با ما صحبت میکند
به نام خالق ام ،که من را به بهترین شکل آفرید،و فرصت زندگی در این جهان شگفت انگیز دارم و به من را قدرت خلق داد ،تا زندگی ام را بسازم.
سلام به نگاه گرم شما عزیز
سپاسگزارم بابت وقتی که می گذارید برای خواندن کامنت عالی من .
سپاسگزارم بابت از استاد و خانم شایسته برای تهیه این دوره عالی
خار پشتی:اگر یک فن به اندازه کافی تمرین کنیم،که بسیار حرفه ایی بشویم و بسیار عالی اوت انجام بدیم.
یعنی یک کار عالی بود باشیم به جای این که 100 کار بلد باشیم .
اگر قانون ساده و کلی جهان هستی (کنترل فکر)به طور عالی درک کنیم ،که در آن مثل خار پشت بشویم ،این گونه به خداوند وصل میشویم و به هر چیزی که میخوایم در زندگی می رسیم.
انسان قانون را به راحتی فراموش میکنند.
قانون فرکانس یعنی حرفه ای شدن در کنترل فکر
ما انسان ها هزاران باور مخرب درباره خیلی از مسائل زندگیمون دارین،مثل ثروت و روابط …
و با استفاده از این باور های مخرب میتوانیم ،ترمز هایمان را بشناسیم و آن ها رو کم کم از بین ببریم
ذهن ما از ابعاد مختلف شرطی شده،و با استفاده از باور های مخرب از خودمان ایراد میگیرم و میکوبیم.
تا وقتی که داریم، از قانون استفاده میکنیم،و روی خودمان کار میکنیم،نتیجه های دلخواه مان وارد زندگیمون میشود، و وقتی این کار متوقف شود نتیجه های دلخواه مان دیگر نیستند.
ما انسان هستیم و طبیعی هست که احساس هایمان برانگیخته شود،و مهم این هست که تمرین کنیم، کنترل ذهن در بیشتر اوقات داشته باشیم،تا به احساس عالی برسیم و این احساس با تغییر باور ها ایجاد میشود و احساس خوب رو دائمی میکند.
وقتی که برای احساس خوب به یک عامل بیرونی نیاز داریم مشخص هست که راه را اشتباه رفتیم ، این مشرک شده ایم و این انسان خودش را نمی تواند به خوبی مدیریت کند
اگر ما،قانون جهان هستی (کنترل فکر)هست درک کنیم،خداوند هر چیزی را که بخواهیم به ما میدهد .
تکامل در توحید::
به اندازه ای که خداوند را باور کنیم، خداوند پاسخ ما را به همان اندازه می دهد،و به همان گونه که از سر راه خداوند کنار میریم به خداوند اجازه کار در مسائلمون میدهیم ،و به همان مقدار که تسلیم خداوند هستین و به او ایمان داریم، خداوند همون مقدار بهترین ها رو برای ما آماده میکند::
چگونه تسلیم خداوند شویم و به او قدرت کامل بدهیم؟ در ابتدا در مورد مسائل کوچک میتوانیم به خداوند اعتماد کنیم و جواب این اعتماد پله ای برای اعتماد های بزرگ به پروردگار مان هست .
==مهم این هست که مسیر را درست برویم،حتی اگر کند برویم،به مقصد نیز می رسیم، بهتر این هست که هی مسیر را تغییر بدهیم و با سرعت برویم==
خداوند مثل ایستگاه رادیویی هست که همیشه میتوانیم با او ارتباط بگیریم فقط باید خودمان را در فرکانس مناسب قرار بدیم .
فرکانس مناسب یهنی چه؟
1باور لیاقت:خودمان را لایق بدانیم که با خدا صحبت کنیم.
اصل خارپشتی یعنی شما کاریو خیلی خوب بلد باشی به جای اینکه حالا هزارتا فن و تکنیک بلد باشی ادم هایی موفق تر هستن که تو ی کار فوق العاده هستن تا ادم هایی که صدتا کار بلدن ولی تو هیچ کدوم حرفه ای نیستن
قانون ساده هست فقط باید بتونی تمرین و عمل کنی
مهم اینه تمرین کنیم قوانین رو و در زمانهای بیشتری احساس خوبی داشته باشیم و این احساس خوب هم با تغییر باورها به وجود میاد
احساس خوب دایمی هستش که تغییر ایجاد میکنه ما باید با عامل درونی احساسمونو خوب کنیم نه بیرونی این همون قسمت سختشه که باید کار کنیم روی خودمون
به اندازه ای که خدا و باور کنیم پاسخ میده ما در مورد مسایل بزرگ ب راحتی نمیتونیم خدارو باور کنیم اول در مورد مسایل کوچک خدارو باور میکنیم میبینیم پاسخ میده خدا بعد یواش یواش باورهامون قوی تر میشه بعد مسایل بزرگ تر با باور توحیدی و تکامل خلق میشه هیچ پیامبری نبوده از روز اول ایمان صددر صد به خدا داشته باشه همش ی دوره تکاملی بوده ازمون و خطاها بوده به خودشناسی رسیدن بعد به خداشناسی رسیدن
خدا همیشه با ما هست اون هر لحظه داره با ما صحبت میکنه خدا مثل فرکانس رادیویی میمونه ما باید روی فرکانس مناسب باشیم تا دریافتش کنیم خدا همیشه مارو راهنمایی و هدایت میکنه ما وقتی رو مدار خداوند یعنی مدار احساس خوب قرار میگیریم روی باور هامون کار میکنیم و خودمونو لایق دریافت الهامات خداوند میدونیم که نشونش اینه احساسمون خوبه وقتی احساسمون خوبه خدا داره با ما صحبت میکنه
بنام خداوند بخشنده مهربان تنها مالک و فرمانروای جهان
سلام وخدا قوت خدمت استادان عزیز و همه دوستان همفرکانسیم در این دوره ی آپدیت و رایگان
(اصل خارپشتی)
قانونی که من خیلی در اون ضعیفم
یعنی همیشه دنبال بیشتر میگردم
هر کاری شروع میکنم دلم میخواد تهش دربیارم ولی عمل کمی دارم
شاخه به شاخه پریدنامم که الی ماشالله
یه کار یا حرفه یا آموزش شروع میکنم هی دنبال بیشتر هی دنبال بیشتر ، بعدم ازش خسته میشم ومیزارم کنار
الانم تو کار جدیدم خیلی وسوسه میشم سراغ آموزشای بیشتر برم ولی دارم رو خودم کار میکنم که نه تا همینحا بسه بزار با همینایی که بلدی به درآمد خوب برسی بعد تصمیم بگیر میخوای ارتقا بدی یا نه
فقط تو یه مورد من اصل خارپشتی رو خوب رعایت کردم و واقعا هم راضیم
اونم کیک درست کردن
من برعکس تمام دستورات شیرینی پزی یه دستور کیک بلدم و یه دستور شبرینی خشک
نه ابنکه بلد نباشم ولی این دستور رو فقط اجرا میکنم
همین یه دستور ساده رو انقدر درست کردم که در اون حرفه ای شدم
اکه تولد باشه روش خامه میکشم
اگه عید باشه با شربت و پودر پسته تزیینش میکنم
اگه عصرونه باشه با کنجد
اگه کیک هویچوگردو بخوان هویچوگردم اضافه میکنم
اگه شکلاتی بخوان روش شکلات میریزم
خلاصه هرکی خورده کیف کرده و همیشه میگن تو خیلی حرفه ای کیک درست میکنی و واقعیتش اینه من یه دستور دارم
مواردی پیش اومده آشناها ازم دستورمیخوان ، وقتی بهشون میگم همون دستور قبلی که بهتون دادم باورشون نمیشه نمیدونم چی با خودشون فکرمیکنن ولی از نگاهشون معلومه باور نمیکنن
استاد که اصل خارپشتی رو توضیح دادن من همین مثال یادم اومد و این مثال و توضیحات استاد باعث شد من در زمینه کاریم که دنبال آموزشا و خدمات متنوع تر بودم دست نگه داشتم وگفتم منتظر میمونم خدا هدایتم کنم
من با همین یه ترفند میتونم کار با کیفیتی ارائه کنم و در عین حال که مشتریان راضی نگه میدارم میتونم مشتری های زیادی جذب کنم
از خدا هدایت میخوام
به نام خداوند رحمن و رحیم
با کسب اجازه و هدایت از خدای مهربانم برای نوشتن در مورد این فایل آگاهی بخش
خانه تکانی ذهن
گام سوم
سلام خدمت استاد عزیزم استاد بی نهایت هوشمندم که به ادعای خودشون مهارت خاصی در هیچ زمینه ای ندارند که این نشون میده که چقدر ایشون متواضع هستند…به نظرم استاد در زمینه ای مهارت دارند و توش استاد شدند که مهمترین مهارتی هست که هر انسانی بخواد داشته باشه…ولی متاسفانه یک دهم یک دهم درصد ما آدمها هم از اهمیت این مهارت آگاه نیستیم
مهارت تقوا…مهارت نظارت دائمی افکار و جهت دهی آگاهانه اونها به سمت افکار قدرتمند کننده که برامون آرامش ایجاد کنه و شادی…برامون ثروت بسازه و سلامتی…برامون روابط عالی بسازه و احترام و عشق…
مهارت برقراری ارتباط با منبع برای آگاه شدن از فکر خدا
از خدا میپرسم خدایا اگه شما بودی توی این شرایط و موقعیت چیکار میکردی….میپرسم ولی جوابی نمیشنوم و بعد ناامید میشم…انگار فکر میکنم خدا مثل صدایی هست که باید از آسمان نزول کنه و لابلای نوری شکافنده از آسمان به قلبم نزول کنه…مدت زیادی از ابتدای آشنایی با این مباحث من توی این توهمات بودم…اما هی بهتر و بهتر شدم…چون جستجوگر بودم و ناامید نشدم…
اصلا درک اینکه خدا همیشه داره هدایت میکنه من باید آشناتر بشم تا زین پرده رمزی بشنوم خودش زمان میبره و تکامل میخواد…مثل اینه که وسیله ای داری نمیدونی چجوری راهش بندازی اول نیاز داره از درستی اش اطمینان پیدا کنی تا بتونی به جای ناامیدی ازش که دورش بندازی بیای بگی من یه چیزی رو دارم اشتباه انجام میدم وگرنه مطمئن هستم که درسته…باید تلاش کنم تا راهش رو پیدا کنم تا راهش بندازم
باور میکنی خدا هست…خودش گفته کمک میکنه هدایت و حمایت میکنه…پس ناامید نمیشم….اینهمه آدم مثل استاد و بقیه نتیجه گرفتن…پس منم ادامه میدم…درک همین مدتی طول میکشه
خارج شدن از توهمات و فرعیات بسته به هر فردی مدت زمانی طول میکشه….
وقتی اصل برام آشکارتر از قبل شد…دیگه مونده بود فقط استمرار داشته باشم…که باز بخاطر پاشنه های آشیلی مثل کمالگرایی و عجله برام ممکن نمیشد…اما دیدم که هربار نسبت به قبل مدت زمان بیشتری با تمرکز کار میکنم و متعهد تر هستم به اجرای قانون در عمل…همین تعهد و تمرکز بیشتر خودش رو در نتایج بیرونی زندگی ام نشون داده…از شرایط مالی و توان خرید بیشتر و ذهن آسوده تر از بحث پول و امید بیشتر به امکان راحت پول ساختن…تا آزادی زمانی بیشتر و سلامتی بیشتر و زندگی با کیفیت تر…آسان تر شدن برای دریافت نعمتها..اما وقتی هی بالا و پایین میری باعث میشه سرعت رشد خیلی کند باشه که باز باعث میشه احساس عجله و نرسیدن تقویت بشه….
پس باید تا میتونم با تمرکز و تعهد بیشتر روی آگاهی ها کار کنم…قانون رو مطالعه کنم و استفاده از اون رو تمرین کنم…در هر جایی و هر کاری و هر لحظه ای از زندگی ام…این باعث میشه روند رشد صعودی بشه….من هیچ وقت وارد تصاعد نشدم…روند همیشه رو به رشد بوده اما رشد کند و تند میشده…اگه تصاعدی شدن رو میخوام باید بیشتر با تمرکز عمل کنم…
چند تا از پاشنه های آشیل مهم ام در درک و اجرای قوانین رو فهمیدم که دارم روی اونها کار میکنم…کشف اونها انگار ترمز بزرگی رو در من پیدا کرده که با بهتر کردن اونها من احساس خوب پایدارتری رو تجربه میکنم و این عالیه و من این رو رشد بزرگی میدونم….چون باور دارم هر زمانی که در حال خوب هستم ارتعاشات من توسط سیستم جهان داره تبدیل میشه به اتفاقات خوب که از چند لحظه تا مدت زمانی بعد وارد زندگی ام میشه
این فایل هم مثل همه فایلهای استاد یه مرور دوباره است بر قانون کلی جهان که اصله
و اشاره میکنه به تعدادی از حواشی و فرعیات گمراه کننده
پس باز این فایل هم جدا کننده حق از باطل هست و نوری هست از سمت خدای مهربان برای آگاهی دادن به ما تا بینا بشیم به حقایق
اما روندی که من باید مدام تکرار کنم و بهش عمل کنم تا بتونم به بالاترین درجه دریافت الهامات برسم چیه؟
1. خدایی هست که خالق جهان و پدید آورنده دانش هست…خدایی که همه چیز رو میدونه چیزیهایی که من نمیدونم
2. ویژگی های این خدا این هست که فناناپذیره اشتباه و خطا هم نمیکنه و دانش اش به همه چیز محیطه و همواره در حال انتشار آگاهی هاش هست
3. ویژگی دیگه خدا یا انرژی منبع این هست که همواره دسترسی پذیره…به من و همه بندگانش همواره نزدیکه و هر لحظه من بپرسم جوابم رو میده و من همیشه خیالم راحته که هر موقع در ذهنم بپرسم هست و جواب میده
4. من باید باور داشته باشم که به هدایتهای خداوند نیازمندم تا بتونم خوشبخت باشم…دانش من بسیار محدوده و در مقایسه با دانش الهی یک قطره از اقاینوس هم نیست…من باور میکنم که بدون هدایتهای خدا همیشه من به سختی می افتم رنج میکشم و در ترس و غم زندگی میکنم…اما با هدایتهای خدا آسان میشم برای دریافت آسان نعمتها…خیلی از ماها اصلا احساس نیاز به هدایت خدا رو درک نمیکنیم…خیلی از آدمها فکر میکنن که خدا برای خوشبختی جهان آخرت هست نه جهان مادی…انگاری فکر میکنن که جهان مادی رونیرویی دیگه خلق کرده…آیه ای در قرآن هست که خداوند میفرماید انسان وقتی سختی بهش میرسه همه نام ها رو فراموش میکنه جز نام ما…بعد که به او کمک کردیم و سختی رو ازش دور کردیم دیگه ما رو فراموش میکنه…استاد همیشه قانون چطور از این بهتر از این ساده تر و کاراتر رو بهمون یاداوری میکنه…چون هر چقدر خوبیم میتونیم بهتر بشیم…برای بهتر شدن باید استاد و خبره در بهبود دادن و تکامل دادن یعنی انرژی منبع رجوع کنیم
5. من خودم رو لایق دریافت هدایتهای خداوند بدونم با چه باوری؟ باورهایی که خداوند در قرآن برامون میسازه که چطور بر خودش وظیفه میدونه که بندگانش رو هدایت کنه….چطور هر اندازه گناه کنیم و به خودمون ستم کنیم باز هربار توبه کنیم و به سمت خدا رو کنیم خداوند رو توبه پذیر و بخشنده گناه می یابیم و ما همیشه به خدا وصل هستیم….یا ستایش و صلوات خداوند در قرآن بر بندگانی که در مواجه با چالش ها و سختی خودشون رو متصل به خدا میدونن و به خدا رجوع میکنن تا راه حل ها بهشون گفته بشه
6. اگر سوالی نباشه اصلا جوابی نیست…یعنی وظیفه منه که پرسنده باشم…من باید درخواست کنم تا هدایت بشم…یعنی فکر نکنم من بدون پرسش کردن میتونم جوابی دریافت کنم و خدا چون منو دوست داره حتما همیشه داره هدایتم میکنه…خداوند سیستمه
7. جوابهایی که من از خداوند دریافت میکنم متناسب هستند با دو تا ویژگی من: اول جنس سوال که آیا سوال قدرتمند کننده است (مثلا خدایا چطور این کارو ازین بهتر انجام بدم طوری که زمان انجامش کمتر باشه؟) یا سوال محدود کننده است (خدایا چرا ما زنان رو انقدر ضعیف و شکننده خلق کردی و ما انقدر زود احساساتی میشیم؟) ….دوم مدار من یا ظرفیت دریافت من برای آگاهی های الهی (مثال اینکه اگه من الان درامدی معادل 2 میلیون در ماه دارم و بهترین درامد ممکن من تا بحال 5 میلیون تومان بوده من حتی اگه یه سوال قدرمند کننده بپرسم برای افزایش درامدم هرگز به جوابی هدایت نمیشم که درامدم رو به 50میلیون در ماه برسونه چون اگاهی های من ذهن من موقعیت من امکان چنین افزایشی رو نمیده)….من باید به صورت تکاملی خودم رو آماده تر کنم تا جوابهای دریافتی من هم به صورت تکاملی بهتر و کاراتر بشن
8. قانون کلی و جهان شمول تکامل در بهتر کردن رابطه با خداوند و دریافت الهامات از خداوند هم صدق میکنه…به این شکل که ما از عالی بودن و بی نقص بودن خداوند اطمینان داریم…چون خداوند تکامل بی نهایت رو طی کرده و موفق به حل میلیون ها یا میلیاردها مسئله کوچک و بزرگ شده که نتیجه شون شده این شاهکار هستی که همه ما آدمها در درکش عاجزیم و اپسیلون اپسیلون درکش میکنیم….پس مسائل پیش پا افتاده من براش کاری نداره….پس دیگه من باید سمت خودم رو انجام بدم…یعنی خودم رو خالص کنم برای شنیدن الهامات…صدای اصوات بیرونی رو کمتر کنم مثلا با گوش نکردن به رسانه و ارتباط نداشتن با ارتباطات سمی…در عوض صدای خداوند رو قوی تر کنم مثلا با مطالعه بیشتر قرآن و توجه و تکرار باورهای قدرتمند کننده در آن، بیشتر گوش کردن به فایلهای سایت، مطالعه نوشته های سایت، تعمق کردن در اونها، شکرگزاری کردن و گفتگو با خداوند برای ساکت کردن نجواهای ذهن…در کل جهت دهی آگاهانه ذهن به سمت افکاری که به من احساسی بهتر از الانم میده چون نشانه نزدیک بودن من به خداوند احساس خوب هست…هرچه مدت زمان بیشتری احساس بهتری رو تجربه کنم دسترسی بهتری و دریافت بهتری از الهامات دارم
9. شرط بعدی تکامل در دریافت الهامات و ایمان داشتن و توکل داشتن به الهامات عمل کردن به الهامات و ایده ها هست…یعنی اول ما ذهنمون رو جهت دهی میکنیم که الهام رو دریافت کنیم بعد بهش عمل میکنیم تا نتیجه ای که ازش میگیریم ایمان مون رو تقویت کنه…اتفاقا الهامات بسیار ساده و از مجراهای بدیهی میان…ما فکر میکنیم الهامات خیلی پیچیده هستند…اما بسیار ساده هستند…من در آشپزی بسیار تنبل هستم و همیشه دنبال ساده ترین راه ها هستم…گفتم خدایا یه دستور آشپزی میخوام که ساده باشه و سالم…واقعا ایده خدا هم ساده بود و هم سالم توی کمتر از نیم ساعت آماده شد…برای سه وعده بود و من فرداش هم که خیلی کار داشتم میتونستم ازش استفاده کنم…بعد که به خواهرام نشون دادم که استادان آشپزی هستند گفتند چه خوبه ما هم درستش میکنیم…یا مثلا لباسی توی ذهنم اومد که این استایل رو دوست دارم…منو به فروشگاهی هدایت کرد که شلوارش رو داشت…شومیزش رو هم بهم هدیه داد…تازه ایده استایلش هم از خودش بود…این میشه عمل به الهامات…یه استایل جدید با ایده الهامی و امکان پذیری راحت اون…این نشون میده ما خدایی داریم که به قول استاد در همه چیز میتونیم ازش هدایت بخوایم نه فقط بحران های زندگی
استاد اینها چکیده آموزش هایی هستند که از شما درک کردم و مدام هر روز دارم روی بهتر عمل کردن بهشون تمرین میکنم که واقعا زندگی منو هر روز داره بهشتی تر میکنه و منو مشتاق تر میکنه برای عمل بیشتر بهشون
پس کل اون اصل خارپشتی که استاد توش استاد شدن و باز دارن کار میکنن تا بهتر و بهتر بشن و به ما هم یاد میدن…همین روند هست که باید مدام تکرارش کنیم و در عمل کردن بهش بهتر و بهتر بشیم
مثال عملی میزنم که کار کردن روی ذهن مون چطور میتونه بهتر باشه و بهتر شدن هیچ حدی نداره
مدتی بود وقتی داشتم تمیزکاری خونه رو انجام میدادم یا رانندگی میکردم کارهایی به این شکل که اونقدر تمرکز ذهنی نمیخوان و نجواها به راحتی حین انجام اونها خودشون رو تقویت میکنن و توی ذهن رژه میرن…تصمیم گرفتم به فایلهای استاد گوش بدم…کمی بهتر شدم اما باز دیدم یباری که سه روز من بیشتر خونه بودم و داشتم کار میکردم بعد از سه روز بشدت مدارم افت کرد و احساسم بد شد و رفتم توی نگرانی…با اینکه فایلهای استاد مدام در حال اجرا بودن….ریشه یابی کردم و هدایت بهتری دریافت کردم از خدا…اینجور وقتا خیلی اوقات از نشانه من در سایت استفاده میکنم یا گاهی قرآن…گاهی هم واقعا میپرسم و یهو یه درکی توی ذهنم آشکار میشه..به این شکل که یه گفتگوهایی منطقی توی ذهنم شکل میگیره ولی با من به صورت مخاطب حرف میزنه انگار کسی با من حرف میزنه…جنس کلامش شماتت کننده نیست…احساس غم و ترس بهم نمیده…آگاهی بخشه و صریح و شفاف و منطقی و قابل درک متناسب با اندازه درک من حرف میزنه…واقعا الله اکبر از بزرگی و پیچیدگی هدایتهای الله….بعد بهم گفته شد که ببین وقتی اون نجواها شروع میکنن به حرف زدن و دادن احساس ترس و غم…تو چون داری کار میکنی نمیای آگاهانه باهاشون مخالفت کنی و اونها رو جهت دهی کنی به سمت افکار خوب….مثلا استاد داره از ایمان میگه…خوب یه جمله از استاد میاد توی ذهنت و یهو یه نجوای ذهنت وسطش میگه دیدی رفتی سرکار اون همکارت چقدر گستاخانه باهات رفتار کرد…باید بهش درسی بدی که دیگه باهات اینجوری رفتار نکنه…اصلا اون فکر کرده کی هست که میاد اینجوری باهات حرف میزنه…دوباره یه جمله از استاد که ربطی اصلا به این نجوای ذهنم نداره…و بعد آهسته آهسته نجوا خودش رو تقویت میکنه…دوباره میگه اصلا اون بچه های فلان بخش کلا گستاخ هستند یعنی تیم شون اینطوریه…فلان روز هم فلان کارو کردن…دوباره احساس نفرت بیشتر میشه….و باز مدار آهسته آهسته شروع به افت میکنه…یهو میبینی 4 ساعته داری نظافت خونه انجام میدی 3 ساعتش این گفتگوهای سمی توی ذهنت دارن خودشون رو تکرار میکنن و نتیجه هم معلومه سمی که خوردی حالت رو بد میکنه
پرسیدم چیکار کنم؟ گفت باید بیای هر زمانی این گفتگوها شروع شدند اونها رو در نطفه خفه کنی…اون میگه توام بگو…آگاهانه و با قدرت بگو…صدات رو ببر بالا…ایمان خدا و قدرت خدا رو به یادش بیار…به یادش بیار رفتار فلان همکارت تاثیری توی حال تو نداره…اصلا برات مهم نیست…ما باید خوب باشیم و بخشنده…ما باید اعراض کنیم…به یادت بیار همکار دیگه ات چقدر ماهه و مهربون…اون روز خودش با صبوری کارت رو انجام داد…هربار میاد برامون خوراکی خوشمزه میاره…یه همکارم مثل مامان ماست سرکار حواسش به همه هست که کسی گرسنه نمونه بی چایی نمونه با اینکه اصلا وظیفه اش نیست…اونقدر دوستش دارم وقتی میبینمش انگار مامانم رو دیدم…بس که این آدم روحش الهی هست…(همین الانم بهش فکرکردم باز اشک توی چشمم جمع شد انقدر این آدم دوست داشتنی هست)…و اینجوری با آب پاک الهی آتش نجواها رو خاموش کن در نطفه…زیاد با من در وجودت گفتگو کن…هر چی میخوای بگو متناسب با لحظه…مثلا داری خونه رو تمیز میکنی بگو چه خونه خوشگلی داریم…چه وسیله های خوبی داریم…داری کف زمین رو میسابی با زمین خونه ات حرف بزن تشکر کن که انقدر سخاوتمند هست ومیزبان تو و سایر ساکنین و مهمانان تو هستند…از رنگ سرامیک بگو که چقدر قشنگه…از ماشین لباسشویی و ظرفشویی تشکر کن…از سازنده های خوبش از خدای خوبی که اونا رو بهت هدیه داده…اینجوری تو در هر لحظه همیشه به من وصلی و اصلا اون نجواها فرصتی برای ابراز وجود ندارند…و واقعا از زمانی که به بصورت تکاملی دارم ایده های خداوند برای اجرای آگاهانه کنترل ذهن و جهت دهی کردنش به سمت افکار خوب رو اجرا میکنم هر روز داره احساسم بهتر میشه و آرامش ام وابسته تر میشه به حضور خدا نه عوامل بیرونی و همین آرامش رو هم از جهان دریافت میکنم
بهم یادآوری کرد تا این مثال های عینی رو اینجا بنویسم تا شاید زمانی باز یادم رفت هدایت شدم یه این نوشته ام…و روزی باز به کارم بیاد یا به دوستان دیگه ای که بتونن ازش استفاده کنند
سپاس از الله یکتایی که ما رو به این مسیر هدایت کرد که داریم هر روز بهشتی تر میشیم :)))
خانم شایسته بزرگوار ممنونم که این کلاس فوق برنامه رو برامون تدارک دیدی…واقعا شاهکاره
خدایا شکرت امروز هم حاضر خوردم :)
سلام خدمت همه ی عزیزان
هر چقدر که فایل ها میره جلو میبینم چقدر بهتر دارم قوانین و اصل رو درک میکنم،انگار اولین باره که دارم این اگاهی هارو میشنوم.
این که همه چی خود ما هستیم، این که فقط و فقط باید روی خودمون کار کنیم و خداوند، این نیرو، این انرژی، ما رو هدایت میکنه، دنیای بیرون ما رو درست میکنه و به فرکانس های ما پاسخ میده.
چقدر باورهای غلط رو با همین 3تا فایل بیرون کشیدم و از خدا بی نهایت بار بخاطر هدایت کردن من به این فایل ها ممنون و سپاسگذارم.
اصل رو که دارم کم کم درک میکنم، میبینم که حتی توانایی من برای ادامه مسیر درست و کارهایی که باید انجام بدم، بیشتر شده. چون قبلا مطمئن نبودم چی درسته چی غلط؟ چی کار باید کنم؟چه مسیری رو باید برم؟؟
الان وقتی مطمئنم این مسیر درسته، دارم با قدرت ادامه اش میدم و به لطف و کمک خدا احساس هدفمند بودن و رضایت عالییی دارم.
دقیقا حس هایی که برای موفقیتم توی کنکور تجربه کرده بودم رو، احساس میکنم و میدونم که این راه خیلییی بهم کمک میکنه.
من مسیرهای فرعی رو زیاد رفتم و هی مسیرم رو عوض میکردم، الان خیلی خوشحالم که اصل رو فهمیدم و هر روز دارم بهتر درکش میکنم.
از خانم شایسته بخاطر تدارک دیدن این فایل ها و استاد عزیز بخاطر این اگاهی ها ممنون و سپاسگذارم
سلام استاد عزیزم
واقعا آگاهی این فایل تو بهترین زمان ممکن بدستم رسید و پاسخ گره های ذهنیم رو گرفتم
این روزها آدم های بسیاری رو میبینیم که راجع به موضوعات مختلفی اظهار نظرمیکنن وخودشون رو عالم به اون مورد میدونن.
گاهی احساس کمی و نادانی میکردم وقتی که در جمعشون قرار میگرفتم .
چون من براساس آگاهی هایی که از تمامی اساتید گرانقدرم از جمله شما گرفتم ، در برنامه ریزی اوقات شبانه روزم زمانی برای گردش بی هدف در شبکه های اجتماعی و گوش دادن به اخبار. و وقایعی که ارتباط مستقیمی با اهدافم ندارن، ندارم و
این چند روز احساس میکردم بهتره از قافله عقب نیفتم و اطلاعات متفرقه م رو بالا ببرم
که اطلاعات ناب این فایل پاسخ مستقیمی از جانب خودش بود
پس اگه میخوام مثل بقیه نتیجه نگیرم باید متفاوت عمل کنم
و همین طور وارد فرکانس های منفی جمع ها نشم و اگر ناخواسته قرار گرفتم تمرکزم رو برروی خودم و اهداف خودم بذارم
سپاس
سلام
گام سوم
اصل خار پشتی
اینکه ما بتونیم در یک مسیر مشخصی
که به وسیله اون به تمام چیزائ دیگه میرسیم
مثل اینکه استاد متوجه شد به وسیله قانون میشه همه چیز رو داشته باشه
و تونسته قانون رو خیلیی خوب یاد گرفته
و اینکه ما میتوانیم به خدا وصل شویم
مثل امواج رادیوویی
خداوند همیشه درحال فرستادن امواج هستن
ولی ما باید موجمون رو به طرف خداوند
تنظیم کنیم
و ما باید احساس مون رو با عامل درونی
و باورهای درست خوب نگه داریم
و هر چیززی بیرون از ما شرک حساب میشه
خدا رو شکر
خداروشکر
به نام خداوند مهربان ،هدایتگر ،رزاق ،وهاب و بخشنده
خدایا هرآنچه دارم از آن توست تو مالک و صاحب اختیار من هستی
سلام به خانواده بزرگ و دوستداشتنی عباسمنش
گام سوم
استاد چقدر عالیه اینکه شما یاد گرفتید باید فقط یک اصل مهم رو بدونید تو این مسیر مثل باروز کشتیگیری که فقط یک فن رو به خوبی یاد گرفت و اجرا کرد و بارها و بارها قهرمانی کسب کرد.
چقدر خوبه که من استادی مثل شما دارم که دستانی از طرف خدا شده و حتی از یک خارپشت هم درس هایی یاد میگیره که بسیار تاثیر گذاره تو روند زندگی.
من یک مدت از این شاخه به اون شاخه بودم هی تو این شرکت و تو اون شرکت ولی یادمه گفتم من باید یک هدف داشته باشم رفتم تو کار املاک ولی باز نتونستم سر این کار ثابت قدم باشم .
یادمه وقتی داشتم مهاجرت میکردم خیلی ها گفتن داری اشتباه میکنی نرو ،ولی من گفتم این سری دیگ من میرم تو دل ترس هام و حرکت کردم اون اوایل اسنپ کار میکردم و دنبال یک شغلی بودم که بتونم ثابت قدم بمونم برادرم بهم پیشنهاد داد و من اومدم تو کار کارتخوان ولی هیچوقت دیگ کم نیاوردم چون واقعا کاری بود که هر چقدر جلو رفتم بیشتر علاقه پیدا کردم بهش و خدارو شکر که تونستم تو این کار بمونم و با عشق و علاقه صبح ها بیدار میشم و بعضی وقتها متوجه نمیشم که کی شب شده .
این که شما میگید یک اصل رو یاد بگیریم و اونو دنبال کنیم و ثابت قدم باشیم درسته استاد کاملا درسته .
چقدر خوبه تو کار و توی زندگی این اصل رو یاد بگیریم که توحیدی باشیم و توحیدی بمونیم و همیشه حالمون رو تو هر شرایطی خوب نگه داریم و برای هر لحظه سپاسگزار الله باشیم .
خداروشکر که تونستم یک آگاهی جدید یاد بگیرم و انشالله بتونم تو زندگیم بیشتر ازش استفاده کنم
عاشقتونم
در پناه الله یکتا شاد و سالم و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
یا حق
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم مهربون و زیبا و دوستان هم دوره ایی
گام سوم ( اصل خارپشتی) من رو یاد سخنی از آقای بروسلی انداخت ….. من از کسی نمی ترسم که 1000 ضربه رو بلده، بلکه از کسی می ترسم که یک ضربه رو 1000 مرتبه تمرین کرده باشه.
من این اصل رو مدتهاست که بکار گرفتمش و دست از آموزش مهارتهای مختلف و یا روشهای مختلف یک مهارت برداشتم و نمیخوام همه چی دون باشم نمیخوام سر از همه چی دربیارم میخوام در یک مهارت یک فن رو بلد باشم و عالی بلد باشم و خیلی کمکم کرده وقتی تمرکزت روی یک چیز باشه دیگه ذهنت یک نظمی پیدا میکنه و خیلی خیلی آسونتر به خواسته هات میرسی من دارم تجربش میکنم….
استاد آخرای این فایل به یک اصل دیگه اشاره کردن که منی که اینهمه دوره های استاد رو شنیدم برام خیلی تازگی داشت و تا حالا از این بعد به این اصل نگاه نکرده بودم ….
چگونه ندای خداوند رو بشنویم ؟؟ خداوند همیشه با ما صحبت میکنه اگر نمیشنویم روی فرکانسش نیستیم او همیشه در حال هدایت ماست
چه جوری روی فرکانسش قرار بگیریم ؟؟ “احساس خوب “هر وقت احساس خوبی داشته باشیم و خودمون رو لایق شنیدن صدای خداوند بدونیم میریم تو فرکانسش و صداشو میشنویم
دقیقا همین الان داشتم با خودم فکر میکردم باید فلان پول تا الان به حسابم واریز میشد چرا پیامکه واریزش نیومده ….بهم گفت برو از آپ موجودی بگیر شاید واریز شده اما پیامکش نیومده …..و نا خودآگاه رفتم سمت گوشیم موجودی گرفتم بله واریز شده بود …..به ولله من از این جور موقعیتها بار ها و بارها داشتم و بار ها و بارها صداشو شنیدم و بلافاصله عمل کردم چون احساسم خوب بوده و به این صدا ایمان داشتم …دیگه عادت شده برام …..برا کوچکترین کارهام هم ازش میپرسم و او جواب میده ….خدایا شکرتتتتت
استاد عباسمنش عزیزم ممنونم که هستی و برات از ته قلبم آرزوی شادی .و سلامتی و ثروت بیشتر دارم………
بنام خدایی مهربان
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسیم و مریم جان
گام سوم از آگاهی های ناب پروژه خانه تکانی ذهن
نکته اول؛ وقتیکه به خداوند وصل باشی همه چیز میشود و این قوانین باید هر روز مرور کنیم تا فراموش نشود
اصل خارپشتی که مبارزه بین خارپشت و روباه است خارپشت یک کار را بلد است و اما خوب نه اینکه مثل روباه صد کار و تکنیک را بلد باشی اما درست نه
اشاره به دوامدار بودم کار میکند ما اگر کاری را شروع میکنیم میگم زود شود زودشود اما باید براساس تکامل طی شود درست مبارزه بین خارپشت و روباه . وقتی مسیری را انتخاب کردی در همان مسیر بمان نه اینکه هزار مورد بی ربط را هم مطالعه کنی درست مثل قوانین خداوند که خیلی ساده اند ولی باید مرور شوند
نکته دوم ؛ مهمترین باور ثروت ساز وجود ندارد بلکه به صد ها دانه باور محدود کننده میرسد که از نسل در نسل به ما رسیده دگه ودر ضمن ترسها ، وابستگیها، و باور های نادرست باعث شده که ما ثروتمند نشویم دگه
نکته سوم ؛تا وقتیکه روی باور هایتان کار میکنید خوب است اما زمانیکه کار نمی کنید نتیجه مثل قبل است باید قوانین خداوند مرور شوند اگر چه ساده استند باید مرور شوند چون ذهن فراموش میکند و احساس خوب دائمی داشته باشیم با تغییر باور ها نه اینکه به چند لحظه باشد یا با مواد مخدر یا اینکه اگر کسی در رابطه با من بود حالم خوب است اگر نبود که نیست یا کدام عامل بیرونی بخواهیم احساس مارا خوب نگهداریم نه بخودی خود باید همیشه خوب نگهش داریم حالا درست است که بعضی اوقات نمیشه چون ما انسانیم و دارای عواطف انسانی اما باید در احساس بد نمانیم و سریع برگردیم واین قوانین الهی است اگر این قوانین خداوند را درک کنیم همه چیز میشود و برای ما همه چیز داده میشود
نکته چهارم؛ تکامل در توحید و توکل به چه صورت است ، در قدم های اول به شکل کوچک است در موضوعات کوچک ، خداوند را باور میکنیم و بعدا که باور های ما تقویت در مسائل بزرگتر و خواسته های بزرگتر .مثل ابراهیم و موسی که روند تکامل شان را در توحید طی کردند و به خودشناسی و خدا شناسی رسیدند.
نکته پنجم “؛ عمل کردن روی الهامات قلبی ، واقعا خداوند همه چیز در مکان مناسب میگویید البته تا زمانیکه در همان فرکانس دریافت الهامات باشیم تا بفهمیم که خداوند چی میگه درست مثل ایستگاه های رادیویی که شبه فرکانس های خداوند و هدایتها عمل میکند و خداوند در واقعیت همیشه رهنمایی میکند این ما استیم که از فرکانس خارج میشویم.
وقتیکه روی باور های ما کار میکنیم ، روی احساس خوب قرار میگیریم، وقتیکه خود ما را لایق دریافت نعمتهای خداوند میدانیم که نشانه اش احساس خوب است و زمانیکه احساس ما خوب است خداوند با ما صحبت میکند
خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی
در پناه خدایی رحیم و رحمان باشید
به نام خالق ام ،که من را به بهترین شکل آفرید،و فرصت زندگی در این جهان شگفت انگیز دارم و به من را قدرت خلق داد ،تا زندگی ام را بسازم.
سلام به نگاه گرم شما عزیز
سپاسگزارم بابت وقتی که می گذارید برای خواندن کامنت عالی من .
سپاسگزارم بابت از استاد و خانم شایسته برای تهیه این دوره عالی
خار پشتی:اگر یک فن به اندازه کافی تمرین کنیم،که بسیار حرفه ایی بشویم و بسیار عالی اوت انجام بدیم.
یعنی یک کار عالی بود باشیم به جای این که 100 کار بلد باشیم .
اگر قانون ساده و کلی جهان هستی (کنترل فکر)به طور عالی درک کنیم ،که در آن مثل خار پشت بشویم ،این گونه به خداوند وصل میشویم و به هر چیزی که میخوایم در زندگی می رسیم.
انسان قانون را به راحتی فراموش میکنند.
قانون فرکانس یعنی حرفه ای شدن در کنترل فکر
ما انسان ها هزاران باور مخرب درباره خیلی از مسائل زندگیمون دارین،مثل ثروت و روابط …
و با استفاده از این باور های مخرب میتوانیم ،ترمز هایمان را بشناسیم و آن ها رو کم کم از بین ببریم
ذهن ما از ابعاد مختلف شرطی شده،و با استفاده از باور های مخرب از خودمان ایراد میگیرم و میکوبیم.
تا وقتی که داریم، از قانون استفاده میکنیم،و روی خودمان کار میکنیم،نتیجه های دلخواه مان وارد زندگیمون میشود، و وقتی این کار متوقف شود نتیجه های دلخواه مان دیگر نیستند.
ما انسان هستیم و طبیعی هست که احساس هایمان برانگیخته شود،و مهم این هست که تمرین کنیم، کنترل ذهن در بیشتر اوقات داشته باشیم،تا به احساس عالی برسیم و این احساس با تغییر باور ها ایجاد میشود و احساس خوب رو دائمی میکند.
وقتی که برای احساس خوب به یک عامل بیرونی نیاز داریم مشخص هست که راه را اشتباه رفتیم ، این مشرک شده ایم و این انسان خودش را نمی تواند به خوبی مدیریت کند
اگر ما،قانون جهان هستی (کنترل فکر)هست درک کنیم،خداوند هر چیزی را که بخواهیم به ما میدهد .
تکامل در توحید::
به اندازه ای که خداوند را باور کنیم، خداوند پاسخ ما را به همان اندازه می دهد،و به همان گونه که از سر راه خداوند کنار میریم به خداوند اجازه کار در مسائلمون میدهیم ،و به همان مقدار که تسلیم خداوند هستین و به او ایمان داریم، خداوند همون مقدار بهترین ها رو برای ما آماده میکند::
چگونه تسلیم خداوند شویم و به او قدرت کامل بدهیم؟ در ابتدا در مورد مسائل کوچک میتوانیم به خداوند اعتماد کنیم و جواب این اعتماد پله ای برای اعتماد های بزرگ به پروردگار مان هست .
==مهم این هست که مسیر را درست برویم،حتی اگر کند برویم،به مقصد نیز می رسیم، بهتر این هست که هی مسیر را تغییر بدهیم و با سرعت برویم==
خداوند مثل ایستگاه رادیویی هست که همیشه میتوانیم با او ارتباط بگیریم فقط باید خودمان را در فرکانس مناسب قرار بدیم .
فرکانس مناسب یهنی چه؟
1باور لیاقت:خودمان را لایق بدانیم که با خدا صحبت کنیم.
2داشتن احساس عالی و خوب
در پناه حق موفق باشید در کنترل ذهن تان
سلام به همه عزیزان
اصل خارپشتی یعنی شما کاریو خیلی خوب بلد باشی به جای اینکه حالا هزارتا فن و تکنیک بلد باشی ادم هایی موفق تر هستن که تو ی کار فوق العاده هستن تا ادم هایی که صدتا کار بلدن ولی تو هیچ کدوم حرفه ای نیستن
قانون ساده هست فقط باید بتونی تمرین و عمل کنی
مهم اینه تمرین کنیم قوانین رو و در زمانهای بیشتری احساس خوبی داشته باشیم و این احساس خوب هم با تغییر باورها به وجود میاد
احساس خوب دایمی هستش که تغییر ایجاد میکنه ما باید با عامل درونی احساسمونو خوب کنیم نه بیرونی این همون قسمت سختشه که باید کار کنیم روی خودمون
به اندازه ای که خدا و باور کنیم پاسخ میده ما در مورد مسایل بزرگ ب راحتی نمیتونیم خدارو باور کنیم اول در مورد مسایل کوچک خدارو باور میکنیم میبینیم پاسخ میده خدا بعد یواش یواش باورهامون قوی تر میشه بعد مسایل بزرگ تر با باور توحیدی و تکامل خلق میشه هیچ پیامبری نبوده از روز اول ایمان صددر صد به خدا داشته باشه همش ی دوره تکاملی بوده ازمون و خطاها بوده به خودشناسی رسیدن بعد به خداشناسی رسیدن
خدا همیشه با ما هست اون هر لحظه داره با ما صحبت میکنه خدا مثل فرکانس رادیویی میمونه ما باید روی فرکانس مناسب باشیم تا دریافتش کنیم خدا همیشه مارو راهنمایی و هدایت میکنه ما وقتی رو مدار خداوند یعنی مدار احساس خوب قرار میگیریم روی باور هامون کار میکنیم و خودمونو لایق دریافت الهامات خداوند میدونیم که نشونش اینه احساسمون خوبه وقتی احساسمون خوبه خدا داره با ما صحبت میکنه
تک تک لحظاتتون غرق شادی هم سایتی های عزیزم