سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
بنام خدایی که هر چه دارم از اوست وبه هر خیری از جانب او سخت محتاجم
سلام وهزاران دورود به استادان ارجمندم ودوستان الهی ام
خداراسپاسگزارم که گامی دیگر را با شما عزیزان در این مسیر توحیدی همراه وهم قدم هستم
صبح وقتی موضوع فایل گام هشتم را در بنر سایت مشاهده کردم گفتم خدای من چقدر مریم جان با خودش در صلح هست به منبع وصل هست که علاوه بر اینکه فایل های روزشمار تحول زندگی من همیشه همزمان بود با مواردی که آن روز یا چند روز قبل از آن باهاش برخورد داشتیم این فایل چه همزمانی عجیبی با اتفاقات امروز ایران وکشورهای مرتبط با آن داشت
قبل از اینکه با قانون آشنا شوم ومتوجه شوم که افکار وباورهای من وکانون توجه من هست که شرایط واتفاقات زندگی مرا رقم میزند ذهن واکنش گرایی داشتم البته نه نسبت به اتفاقاتی که در جامعه یا کشورهای دیگر رخ می داد ولی در جمعی اگر صحبتی پیش میآمد منم اظهار نظر میکردم و حتی قضاوت کردن در مواردی که من آگاهی نداشتم وبه من ربطی نداشت
واز زمانی که با قانون آشنا شدم ومتوجه شدم تمام شرایط واتفاقات زندگی من حاصل افکار وباورهای من هست وبه هر چه توجه کنم اتفاقاتی بر پایه همان را در زندگی ام را تجربه میکنم آگاهانه سعی کردم تمرکزم را بزارم رو افکارورفتار خودم ،سعی کردم تا جاییکه امکان دارد از این دورهمی ها دوری کنم واگر هم بالاجبار شرکت میکردم سکوت کنم وباگفتگوهای ذهنی مثبت خودم را از آن فضا دور کنم وخدا روشکر که هر چه من بیشتر تلاش کردم جهان هم شرایطی برام فراهم کرد تا خودبخود از آن شرایط جدا شدم
الان با اینکه همسرم به خاطر شغلش مجبور هست خیلی مواردرا دنبال کند ولی موضع من در برابر ایشون مشخص شده هست وایشون به هیچ وجه در مورد این موضوعات با من صحبت نمیکند وجالب این است که وقتی ما متفاوت عمل کنیم ومتفاوت فکر کنیم خودبخود ذهنمان هم این موضوع را میپذیرد وکم کم عادت میکنیم به چیزهایی توجه کنیم که به ما احساس خوب وبهتری بدهد چرا که الان دیگه باور کردیم
احساس خوب = اتفاقات خوب هست پس نتیجه میگیریم ذهنمون را به روی شرایط بد ببندیم
خداراسپاسگزارم، که همیشه هم از خیلی اتفاقات مطلع نمیشم ویا اگر هم مطلع شوم جز آخرین نفرهاهستم در شرایط بیماری اپیدمی با اینکه بخاطر شغلم در راس هرم بودم هیچ وقت دنبال آمار وارقام و وضعیت جامعه نبودم وهر موقعه کسی ازم سوال میکرد می گفتم اطلاعی ندارم وخوشحال بودم در همان دوران سخت من به خاطر. شغلم بیشترین پاداش شغلی به همراه یه سکه تمام بعنوان تشویقی از مدیر عامل شرکت هدیه گرفتم
مریم جانم ،استاد نازنینم از شما سپاسگزارم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
بنام خالق زیبایی
سلام به استاد عزیزم ومریم جان وتک تک دوستان توحیدیم در این سایت الهی
روز شمار تحول زندگی من قسمت 56
live با استاد عباسمنش قسمت 7
موضوعات مطرح شده در جامعه وشرایط حساس کنونی همیشه هست واین ماهستیم که باید ذهنمان را کنترل کنیم ومواظب کانون توجه و ورودیهای ذهن خود باشیم اگر ماهم مثل بقیه مردم فکر کنیم که بقیه مردم همان کلیت جامعه را تشکیل میدهد ومانند آنها عمل کنیم قطعا نتایجی شبیه آنها را میگیریم واگر من میخوام جور دیگه ای نتیجه بگیرم باید افکارم را کنترل کنم وقتی که من قبول کنم این افکار وکانون توجه امان است که اتفاقات زندگی مارو رقم میزنه پس تلاش میکنیم ذهنمون را کنترل کنیم وسعی میکنم افکارم را به سمتی ببرم که به من احساس خوب وفوق العاده ای بده وتنها راه موفقیت همین کنترل ذهن است
وچقدر استاد این فایل امروز برام جالب بود من بعداز مدتها دیشب رفتم خونه مادر همسرم بخاطر اینکه میدونم کلا آنها دنبال این اخبارند که کجای دنیا چه اتفاقی افتاده ،کی تصادف کرده ،کی فوت کرده یعنی اولین چیزی که برام تعجب داشت وقتی وارد این خانواده شدم این بود که اگر کسی در محله زندگیشون فوت میکرد زنگ میزدند به یکدیگه خبر میدادند بعد هم در موردش بحث میکردند کم کم سعی کردم تا جاییکه امکان داره دور باشم از این جمع ودیشب هم دقیقا همه گفتگوها حول همین صحبتها بود ومنم خودم رو مشغول خواندن کامنت دوستان تو سایت کردم ودقیقا استاد وقتی از لحاظ فرکانسی تغییر کنیم از لحاظ جغرافیایی هم جهان مکان مارو تغییر میده یا شرایطی پیش میاد که تو از آن فضا فاصله بگیری چون دیشب وقتی همه باهم بحث میکردند ومیدیدند من توجه ای نمیکنم کسی منو مخاطب خودش قرار نمی داد ومن چقدر خوشحال بودم از این اتفاق
ودرسی که برام داشت برادر زاده همسرم موقعه شام اشتباهی کرد که مادرش هم ازش دفاع کرد وبقول معروف همراه آن وهمه وحتی من شروع کردیم به قضاوت کردن مادر والان باشنیدن صحبتهای شما متوجه شدم حتی قضاوت کردن وبحث کردن هم میشه توجه کردن باهر منطق وهر دلیلی به چیزی توجه میکنی که نمیخوای در زندگیت اتفاق بیافته داری آن رو دعوت میکنی به زندگیت ازشما سپاسگزارم ومریم جان که دقیق این فایلها را دنبال هم قرار داده وچه جالب که هر فایل مطابق با مسئله ای است که در آن روز یا چند روز قبل باهاش درگیر بودیم
وخداوند را شاکر وسپاسگزارم که مرا به این مسیر هدایت کرد
دوستتون دارم
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت