سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
- به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
- منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
- من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
- ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
- اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
- هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
- کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
- وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
- خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
- به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده164MB31 دقیقه
- فایل صوتی live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده30MB31 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
لایو با استاد عباس منش قسمت ۷
اگه مثل بقیه مردم فکر می کنید و مثل اونا عمل می کنید مطمئناً مثل اونا نتیجه میگیرید فقط افکارمون و کانون توجهمونه که شرایط رو رقم میزنه
باید آگاهانه تلاش کنیم رفتارمان را کنترل کنیم و اگاهانه تلاش کنیم که مثل بقیه نباشیم یعنی یک جریانی نیاد مارو ببره من باید جریان زندگیمو بسازم نه اینکه زندگی ، داستان زندگی منو خلق کنه اصلاً جریانی در کار نیست که ما را با خودش ببره مثل برگی در باد . مائیم که جریان را خلق می کنیم ما هر کدوممون جریان زندگی خودمان را خلق می کنیم
ما باید تصمیم بگیریم که میخواهیم زندگیمونو دیگران برامون بسازند ، جریان برای ما بسازه ، سیاست و دولت و کشورها برای ما به سازه یا زندگیمون رو خودمون بسازیم
ما فقط باید کانون توجهمون را کنترل کنیم و اگه ایمان داشته باشی اگه باور داشته باشی که افکارته که زندگیتو رقم میزنه و اگه بدونی که اگه من مثل بقیه مردم فکر میکنم و عمل میکنم و واکنش نشون میدم من هم چیزی بیشتر از اونها خلق نمیکنم پس من هم همین شرایط را خلق می کنم
برای این که ذهنمون رو کنترل کنیم راه های مختلفی وجود داره باید ذهنمان را آرام کنیم در مورد مثال هواپیما می توانیم فکر کنیم که اگر من جای اون بودم شاید این اشتباه را میکردم هر کسی که میخواد قضاوت کنه یا جنجالی به پا کنه اول از خودش بپرسه که من خودم مگه اشتباهی توی زندگیم نکردم
اگه ما توی اون شرایط بودیم مطمئنیم که این اشتباه را نمی کردیم ؟ توی همه جا می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم
هر کسی به هر موفقیتی رسیده تونسته همیشه ذهنش رو کنترل کنه تونسته یه طور دیگه فکر کنه و به دلیل کنترل ذهنش شرایط رو خلق کنه
از موقعی که فهمیدم من کنترل دارم روی زندگی خودم اومدم شرایط را تغییر دادم و گفتم من روی زندگی خودم کنترل دارم من با افکارم دارم این کارو می کنم
حالا اینکه چطوری با افکارم زندگیمو تغییر بدم رو به مرور یاد میگیرم و بعد فهمیدم که اگه به چیزای ناجالب توجه کنم چیزهای ناجالب بیشتری توی زندگی من میاد
باهرمنطقی با هر دلیلی اگه به چیزی توجه میکنی که نمی خوای تو زندگیت اتفاق بیفته داری با دست خودت همون شرایط رو وارد زندگیت می کنی اصلاً مهم نیست که چقدر دلیل قانعکنندهای داری برای اینکه من باید در مورد این موضوع نادلخواه توجه کنم
اگه جایی رو دوست نداری توجهت را به روی زیبایی های اطرافت بذار بعد هدایت میشی به جایی که زیباتره
با مقاومت و توجه شرایط عوض نمیشه اگه داری درگیر میشی ، مقاومت می کنی ، بحث می کنی ، جدل می کنی و در یک کلام داری به چیزی توجه میکنی که نمیخوای ؛ داری اونو به زندگیت دعوت میکنی
حالا اگه شرایط جالب نیست خوب نیست آگاهانه سعی کن به اون شرایط ناجالب توجه نکنی و توجه کنی به شرایط جالب
آن وقت جهان بدون تردید بدون شک ( این کار خداونده) جهان جای شما را از لحاظ فیزیکی عوض میکنه وقتی از لحاظ فرکانسی جات عوض میشه وقتی از لحاظ فرکانسی مثل بقیه مردم فکر نمیکنی از لحاظ فیزیکی هم جایی که بقیه مردم هستند هم نخواهی بود و تو این شرایط را تجربه نخواهی کرد
اگر مسیر را با ایمان برید اگه با باور خوب برید اگه با تعهد برید به جاهای خیلی خیلی خوبی هدایت میشین