live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهام لطیف» در این صفحه: 1
  1. -
    الهام لطیف گفته:
    مدت عضویت: 1573 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به همه ی دوستان و استاد بزرگوار

    استاد همیشه این جمله رو در مورد کنترل میگن:

    کنترل ذهن در اول کار آسان نیست اما اون آگاهانه کنترل افکار بسیار ارزشمندی.

    اوایل که اصلا درکی در مورد کنترل ذهن نداشتم.فقط میشنیدم، اما هیچی متوجه نمی‌شدم.دو سه سال زمان برد تا قشنگ و عمیق تر نسبت به قبل بتونم درکش کنم و به اندازه ی درکم عمل کنم.

    این چند روزه که احساس میکنم خیلی بیشتر رو این اصل دارم متمرکز میشم.

    و خیلی واضح تر نتیجه کنترل آگاهانه رو میبینم.

    من یکی از پاشنه آشیل های پرقدرتم پسرمه.اصلا از مدرسه که میاد زوم میکنم روش که درست رو بخون،بنویس،تلویزیون نبین و…

    آقا نتیجه میشد دعوا، بحث، حاضرجوابی ، و در کل بد شدن حال خودم، اصلا احساس میکردم قلبم سنگین شده، کم انرژی میشدم ،سر درد می‌گرفتم و…

    با خودم گفتم من رو اون کنترلی ندارم.و با این گیر دادن ها نه تنها اون بهتر نشده،بلکه خودم هم دارم از مسیر دور میشم.

    دیروز وقتی از مدرسه امد،گفتم از امروز اصلا باهات کاری ندارم، میخوای بنویس بخون، میخوای نکن

    با کمال تعجب دیدم، خودش داره نرم نرمک کارهاش رو انجام میده. و در آخر گفت: تو به من اعتماد داشته باش.من خودم کارهام رو درست انجام میدم

    به خدا گفتم من تربیت بلد نیستم.من نمیتونم بنده است رو هدایت کنم، خودت کارهاش رو ردیف کن.

    در مورد اشتباه کردن و قضاوت دیگران هم که بارها و بارها به چشم خودم دیدم نتیجه مواخذه و قضاوت دیگران رو.

    مادر بزرگی داشتم که به رحمت خداوند رفته، همیشه می‌گفت:هیچ کسیو منع نکن(یعنی قضاوت و مسخره)که به همون سرنوشت دچار میشی

    و واقعا هم دیدم هر وقت کسی رو مورد قضاوت قرار دادم، چطور بعد از مدتی خودم همون شرایط رو تجربه کردم .گاها به یاد آوردم که نتیجه ی اون قضاوت قبلم، تجربه ی نامطلوب الانم هست.و بسیار بوده که فراموش کردم.

    اما از امروز بسیار سعی میکنم که این مورد را رعایت کنم، چرا که خودم بارها و بارها دچار اشتباه شدم.

    به نظر بنده،مهم نیست چند بار اشتباه کنیم، اما نکته طلایی اینجاست که یک اشتباه رو چند بار تکرار نکنیم

    یا به قول معروف، از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم.

    اگر درس اون اشتباه رو متوجه شویم، نتیجه سکوی پرشی خواهد شد برای موفقیت های آینده.

    خدا رو شکر آدمی نیستم که در جریان های منفی هر چند وقت یکبار جامعه رها باشم و هم عقیده.

    به لطف خدا در جایی زندگی میکنم که از اینجور مسائل از لحاظ مکانی هم بدورم.

    انسان های ناهماهنگ از زندگیم خارج شده اند.

    تقریبا تنها هستم.

    فقط همسری دارم که شبانه روز در حال گوش دادن و دنبال کردن اخبار و موج منفی جامعه است.

    بارها تذکر دادم، بی فایده بود. منهم ایرپادز میگذارم و به فایل ها گوش میدهم، یا بر پشت بام پیاده روی میکنم و جوری خودم را مشغول میکنم که کمتر اذیت شوم.

    امیدوارم این مشکل هم بزودی برطرف شود.به آسانی ،زیبایی و عزتمندی

    من هم از اشتباهم که دائم تذکر دادن و بحث کردن با همسرم بر سر توجه به مسائل نادلخواهم بود، دست کشیدم،البته نه 100درصد.اما خیلی بهتر شدم و متوجه شدم دائم به دیگران تذکر دادن اشتباهه.

    از خداوند می‌خوام کمکم کنه تا اساسی تغییر کنم تا موقعیت مکانی هم تغییر کنه.انسان وابسته ای نیستم،نه به کسی نه چیزی.امیدوارم در شرایط بهتر و مطلوب تری هدایت شوم.انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: