live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛
  • به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛
  • منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛
  • من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛
  • ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛
  • اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛
  • هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛
  • کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛
  • وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛
  • خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛
  • به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا بهنام» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    به نام خداوند بخشنده ومهربان

    روز 8ام از تعهد من

    سلام به استاد عزیزم،مریم جانم،و تمام دوستان

    کنترل ذهن، کنترل ذهن ، کنترل ذهن

    چیزی که استاد داره فریاد میزنه،اما خیلیامون فقط میشنویم و عمل نمیکنیم

    درسته اوایلش خیلی سخته کنترل ذهن سخته

    اما اگر باور کنیم خودمون خالق زندگی خودمون هستیم،زندگیم با کانون توجه ام داره رقم میخوره

    و اگر من مثل بقیه مردم عمل کنم مثل بقیه نتیجه میگیرم

    اونوقت کنترل ذهن راحتتر میشه

    درسته استاد من خیلی از ادما رو میبینم که تو همین شرایط تمرکزشون روی خودشون وهدفشونه و نتایجشونم بسیار متفاوت

    قضاوت کردن

    حالا استاد مثالهای بزرگ میزنن من بیام تو محیط و اطراف خودم بکار ببرم

    مثلا پسرم وقتی اشتباهی میکنه قبل از واکنش نشون دادن یه لحظه صبر کنم با خودم بگم مگه من بچه بودم اشتباه نکردم؟

    چرا خب وقتی خانوادم سرزنشم میکردن برا هر کاری نتیجه ش این شد که من یا خیلی کارها رو از سر ترس انجام نمیدادم

    یا اگه هم اشتباه ی ازم سر میزد هر کاری میکردم تا خانوادم نفهمن در حد باج دادن به بقیه

    -همسرم من وقتی اشتباه ای یا رفتاری میکنه سریع برچسب بهش نزنم، یک لحظه خودم رو جای اون بزارم

    شاید فشار کاریش زیاده

    – خانوادم رو قضاوت نکنم، شاید اونا فک میکردن بهترین راه همینه

    و…..

    من خیلیا رو قضاوت کردم، بدون اینکه یک لحظه خودم رو جای اونا بذارم، که اگه این اتفاق برا من میوفتاد من چه واکنشی نشون میدادم

    باید تمرین کنم، قبل از قضاوت هر چیز یا هر کسی یه لحظه مکث کنم و این سوال رو از خودم بپرسم

    من اگه جاش بودم چیکار میکردم؟

    خدا رو هزاران مرتبه شکر برای یاد اوری این قوانین

    سپاسگزارم از شما مریم عزیزم بخاطر دوره کردن این اگاهیها

    هرکجا که هستین در پناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: