live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/01/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-28 05:06:452024-09-28 05:41:29live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهندهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
لایو با استاد عباس منش قسمت ۷
اگه مثل بقیه مردم فکر می کنید و مثل اونا عمل می کنید مطمئناً مثل اونا نتیجه میگیرید فقط افکارمون و کانون توجهمونه که شرایط رو رقم میزنه
باید آگاهانه تلاش کنیم رفتارمان را کنترل کنیم و اگاهانه تلاش کنیم که مثل بقیه نباشیم یعنی یک جریانی نیاد مارو ببره من باید جریان زندگیمو بسازم نه اینکه زندگی ، داستان زندگی منو خلق کنه اصلاً جریانی در کار نیست که ما را با خودش ببره مثل برگی در باد . مائیم که جریان را خلق می کنیم ما هر کدوممون جریان زندگی خودمان را خلق می کنیم
ما باید تصمیم بگیریم که میخواهیم زندگیمونو دیگران برامون بسازند ، جریان برای ما بسازه ، سیاست و دولت و کشورها برای ما به سازه یا زندگیمون رو خودمون بسازیم
ما فقط باید کانون توجهمون را کنترل کنیم و اگه ایمان داشته باشی اگه باور داشته باشی که افکارته که زندگیتو رقم میزنه و اگه بدونی که اگه من مثل بقیه مردم فکر میکنم و عمل میکنم و واکنش نشون میدم من هم چیزی بیشتر از اونها خلق نمیکنم پس من هم همین شرایط را خلق می کنم
برای این که ذهنمون رو کنترل کنیم راه های مختلفی وجود داره باید ذهنمان را آرام کنیم در مورد مثال هواپیما می توانیم فکر کنیم که اگر من جای اون بودم شاید این اشتباه را میکردم هر کسی که میخواد قضاوت کنه یا جنجالی به پا کنه اول از خودش بپرسه که من خودم مگه اشتباهی توی زندگیم نکردم
اگه ما توی اون شرایط بودیم مطمئنیم که این اشتباه را نمی کردیم ؟ توی همه جا می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم
هر کسی به هر موفقیتی رسیده تونسته همیشه ذهنش رو کنترل کنه تونسته یه طور دیگه فکر کنه و به دلیل کنترل ذهنش شرایط رو خلق کنه
از موقعی که فهمیدم من کنترل دارم روی زندگی خودم اومدم شرایط را تغییر دادم و گفتم من روی زندگی خودم کنترل دارم من با افکارم دارم این کارو می کنم
حالا اینکه چطوری با افکارم زندگیمو تغییر بدم رو به مرور یاد میگیرم و بعد فهمیدم که اگه به چیزای ناجالب توجه کنم چیزهای ناجالب بیشتری توی زندگی من میاد
باهرمنطقی با هر دلیلی اگه به چیزی توجه میکنی که نمی خوای تو زندگیت اتفاق بیفته داری با دست خودت همون شرایط رو وارد زندگیت می کنی اصلاً مهم نیست که چقدر دلیل قانعکنندهای داری برای اینکه من باید در مورد این موضوع نادلخواه توجه کنم
اگه جایی رو دوست نداری توجهت را به روی زیبایی های اطرافت بذار بعد هدایت میشی به جایی که زیباتره
با مقاومت و توجه شرایط عوض نمیشه اگه داری درگیر میشی ، مقاومت می کنی ، بحث می کنی ، جدل می کنی و در یک کلام داری به چیزی توجه میکنی که نمیخوای ؛ داری اونو به زندگیت دعوت میکنی
حالا اگه شرایط جالب نیست خوب نیست آگاهانه سعی کن به اون شرایط ناجالب توجه نکنی و توجه کنی به شرایط جالب
آن وقت جهان بدون تردید بدون شک ( این کار خداونده) جهان جای شما را از لحاظ فیزیکی عوض میکنه وقتی از لحاظ فرکانسی جات عوض میشه وقتی از لحاظ فرکانسی مثل بقیه مردم فکر نمیکنی از لحاظ فیزیکی هم جایی که بقیه مردم هستند هم نخواهی بود و تو این شرایط را تجربه نخواهی کرد
اگر مسیر را با ایمان برید اگه با باور خوب برید اگه با تعهد برید به جاهای خیلی خیلی خوبی هدایت میشین
درود دوستان
تلاش آگاهانه برای کنترل افکار یکی پاشنه های آشیل خود من بوده و تلاش بسیاری کردم و میکنم برای اینکار و حتما اشتباه هم داشتم تا امروز .
خیلی طول کشید یاد گرفتم مثل بقیه مردم فکر نکنم و ورودی ذهنم رو کنترل کنم .
قضاوت نکردن ، وارد هر جمعی نشدن ، سکوت کردن و بسیاری موارد این چنینی کلید های کنترل ذهن هستند که سعی در انجامش دارم و اعتراف میکنم کار آسونی نیست
با هر منطق و دلیل محکمی به ناخواسته ات فکر کنی و توجه کنی و بحث کنی و مقاومت کنی درگیر اون ناخواسته میشی .
در هر نقطه که خواستم ایراد بگیرم از کسی سعی کردم خودم رو جای اون شخص بذارم و ببینم چه میکردم .
و نکته طلایی : فقط به نکات مثبت فکر کنیم در هر شرایطی و عمل کنیم به هدایت ها تا برسیم به خواسته هامون .
خدایا شکرت به خاطر این فایل عالی و مرور نکات مهم قانون آفرینش
۵۶ امین برگ سفرنامه ام
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام
“لایو با استاد ۷”
امروز و امشب اتصال عجیبی پیدا کردم و در این لحظه که دارم این نوشته را تایپ میکنم حال عجیبی دارم!
فقط اومدم که ردپایی بگذارم و انرژی ای که دریافت کردم را در این فضا بپراکنم و شما دوستان عزیزم را هم در این انرژی ِ ناب و خالص شریک کنم!
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سلام
سفرنامه روز پنجاه و ششم
من امروز با یک تضاد مواجه شدم، به کاری دعوت شدم که چند وقت پیش بهش فکر کرده بودم ولی در عمل دیدم این کار رو نمی خوام چون باید مدام خبر می خوندم!!!
دیدم منی که مدتهاست خبر نمی خونم به خاطر یک فرکانس کاری رو جذب کردم که اصلا راه من نیست
هم از بازگشت فرکانسم خوشحال شدم هم از تشخیص تضاد بودنش تا اینکه دیگه هیچ وقت یادم نره چه راهی رو انتخاب کردم
این راه پیرو زیادی نداره اونایی هم که هستن معمولا ناشناس هستن اما باید نترسید و ادامه داد
وقتی عمیق فکر کردم دیدم من باید کاری رو بکنم که عاشقش هستم
با خودم گفتم الان شش ماهه که از کارم اومدم بیرون چون دیگه نمی خواستم مشرک باشم
چون می دونستم انقدر قدرت ندارم که توی اجتماع باشم و سالم بمونم
پس نشستم توی خونه و شروع کردم به کار کردن روی خودم
برنامه ریزی کردم تا از تک تک لحظاتم استفاده کنم
گرچه داره پس اندازم تموم میشه و موعد تمدید اجاره خونه نزدیکه اما دلم آرومه
با خودم گفتم اینهمه سال ترسیدی این یه بار نترس
اینهمه سال به خاطر اینکه گفتی هزینه زندگیت رو باید تامین کنی کار کردی
توی شرایط سخت هم کار کردی
اما این یه بار رو بیا و تمرین ایمان و توکل کن
ببین چی میشه
ببین خدا چه رویی از خودش رو بهت نشون میده
واقعا وقتی میام فایلها رو گوش میدم و کامنتها رو می خونم حال خوبی دارم
اما باید وقتی عمل می کنم هم حال خوبی داشته باشم
مثل کسانیکه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند
مثل کسانیکه ایمان آوردند و پرهیزکار بودند
همان کسانی که نه غمی دارند و نه ترسی
وقتهایی که نمی دونم درباره موضوع خود فایل چی بنویسم ترجیح میدم چیزایی که یاد گرفتم رو مرور کنم یا فکرهایی که کردم رو اینجا بنویسم که برام ثبت بشه
چون درس ما اینجا یه درسه و مدام تکرار میشه
اما هر بار جوریه که انگار داری برای اولین بار می شنوی
من خدا رو هزاران بار شکر می کنم به خاطر این راه
و واقعا دوستان توی کامنتهاشون انقدر خوب حق مطلب رو ادا می کنن که حرف نمی مونه
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و مریم خانم عزیز و دوستان خوبم
پنجاه و ششمین روز تحول زندگی من
دنیا پر از خبرهای بد هست تمام خبر گزاری ها به دنبال خبرهای بد هستند و با آب و تاب فراوان هروز خبرهای بد را منعکس میکنند و ذهن مردم را با همان خبرهای بد درگیر میکنند.
ولی مایی که الان اینجاییم تو سایت استاد عباسمنش و میخوایم یه جور دیگه فکر کنیم یه جور بهتر زندگی کنیم و به قول استاد جز نفرات خیلی کمی در جهان هستیم که دوست داریم زندگی متفاوتی داشته باشیم نباید به این خبرها توجه کنیم.
اگر مثل بقیه مردم فکر کنیم مطمئنا مثل اونا نتیجه میگیریم.
ما کار میکنیم روی ذهنمون روی باورهامون تا مثل بقیه نباشیم. ما میخوایم نتایجمون با بقیه فرق کنه پس همونطور که استاد گفتن باید از تمرکز روی خبرهای بد روی ناخواسته ها دست برداریم و تو هر شرایطی که هستیم و جامعه داره تمرکزمون روی خواسته ها روی زیبایی ها باشه.
ما باید خودمون زندگیمون را بسازیم نه اینکه مثل برگی در مسیر باد باشیم که جریان زندگی و شرایط ما رو باخودش به این سو و اون سو ببره .
ما هرکدوم خودمون جریان زندگیمون را خلق میکنیم با کانون توجهمون.
قانون: زندگی من با افکار و باورهام رقم میخوره.
برای کنترل آگاهانه کانون توجه اولش سخته ولی مثل ورزش کردن باید تمرین کنیم تا کم کم به جزئی از شخصیتمون تبدیل بشه و دیگه ناخودآگاه تمرکزمون به نکات دلخواه و زیبایی ها باشه.
اگر کسی اشتباه میکنه قضاوتش نکنیم.
شاید ماهم اگر جای اون بودیم همان اشتباه را میکردیم. وقی هر بار افراد را قضاوت کنیم یعنی توجه کردیم به اون اشتباه و اون ناخواسته پس بیشتر درگیرش میشیم.
با هر منطقی و با هردلیلی اگر به چیزی توجه کنیم که نمیخوایم در زندگیمون اتفاق بیوفته آن را بادست خودمون به زندگیمون دعوت میکنیم.
پس فقط به زیبایی ها و خواسته هامون تمرکز میکنیم.
چند روز پیش کمی ذهنم درگیر مسائل و شرایط شده بود ولی به خودم گفتم مهسا تو میخوای متفاوت باشی از قبلت از بقیه پس باید متفاوت فکر کنی و یاد جمله خوش آمدی افتادم که به محض عضویتم در سایت دیدم که گفته بود جز درصد کم جامعه هستم یکدفعه به خودم اومدم آگاهانه تمرکزم را بردم به خواسته هام. باید آنقدر روی خودم کار کنم که دیگه نیاز به فکر کردن و تصمیم گرفتن برای کنترل کانون توجهم نباشه. خدایا شکرت که همیشه به بهترین راه هدایتمون میکنی.
مهم شرایط الانمون نیست مهم افکار و باورهای ماست که نتایج را رقم میزنه و اگر در جامعه ای که هستیم فرکانسمون با آحاد جامعه متفاوت باشیم به جای بهتری در دنیا هدایت میشویم.این قانونه
یکاری کنیم یه جوری روی زیبایی ها و خواسته هامون تمرکز کنیم که تو زندگیمون همش خبرهای خوب باشه.
برعکس بقیه چون ما میخوایم با اونا فرق داشته باشیم.
خدایا شکرت که اگر تمرکزمون را روی خواسته ها بزاریم خودت بقیه کارا رو جور میکنی و خودت به بهترین راه هدایتمون میکنی. خدایا عاشقتم
سلام
56 روز گذشت من لبخند میزنم و واقعا میدونم که هدایتی این سفرنامه ریخته شده
چقد زیبا گفتین از اعراض نسبت به موضوعی که نمیخواهیم اتفاق بیوفته با هر منطقی
چقد خوب یاد دادین بقیه رو قضاوت نکنیم و خداوندا همین جا توبه میکنم از هر قضاوتی که کردم
و چقد تغییر کردم چقد آرومم
از گروهها لفت دادم دوستایی که ی روزی روشون خیلی حساب میکردم دیگه کنارم نیستن
ویروسی که اومد تا بهمون یاد بده که تمام اون چیزایی که ازشون تفریح ساختی نابود شدنی هستن و خدایی که بالاتر و بزرگ تر از مشکلی میگه انجام اینکار برای من آسونه و برات انجامش میدم و آرامشی که با تسلیم شدن میاد
خدارو برای وجود ایم آگاهی ها سپاس گزارم و از شما ممنونم که بهمون یادآوری میکنید و توحید رو گسترش میدید
به نام خدای بزرگ
سفرنامه روز ۵۶ام
اگر طبق رفتار، گفتار و کردار جامعه بخوام واکنش نشون بدم که دقیقا میشم برگی در باد. چون واقعا اکثریت جامعه بعلت بی هدفی بدنبال داستان سرایی از آخرین اتفاقات هستن و بقیه هم متاسفانه دنبال رو اونها هستن. وقتی با این تفکر پیش برم دیگه نه تمرکزی برام میمونه نه هدفی نه آینده ای. میشم عضوی برگ های جامعه که هییییییچ کنترلی حتی بر یک دقیقه بعد خودشون ندارن.
ولی من میخوام زندگیم رو، آیندم رو با دونه دونه چیدن آجرهای باورم تشکیل بدم و قدم به قدم بدونم که کجام و دارم چیکار میکنم و چه چیزی میخوام از خودم خلق کنم.
چون من یه انسانم و روح خداوند در من دمیده شده و به هر چیزی که بهش دائم توجه کنم یقینا بهش خواهم رسید.
خدایا سپاس گزارم
به نام خدا
روز ۵۶ ام تحول زندگی من
لایو شماره ۷
سلام
نکته هایی که از این جلسه یاد گرفتم :
اگر ما بخواهیم ذهنمان را برای خبر های بد باز بذاریم همه جا و همه وقت خبر بد هست
ما باید ذهنمان را کنترل کنیم
اگر مثل بقیه مردم فکر می کنید (کلیت جامعه) و مثل آن ها عمل میکنید،مثل آن ها نتیجه می گیرید .
کانون توجه اتفاقات را رقم می زند .
کلیت جامعه منتظرند تا اتفاقی بیفته تا درموردش صحبت کنند .
کنترل ذهن کار راحتی نیست ولی اینکه آگاهانه تلاش کند که مثل بقیه نباشد،اتفاقات دلخواه خود را می سازد .
در هر جامعه افراد کمی وجود دارند که در همان شرایط اتفاقات متفاوتی را تجربه می کنند .
باور اشتباه : من توانایی خلق زندگی خود را ندارم
باور درست : من خالق زندگی خودم هستم
برای بعضی از افراد همیشه شرایط به گونه ای پیش رفته که به نفعشان بوده .
دلیل اتفاقات در یک جامعه این است که اندیشه و فرکانس جمع زیادی مشکل دارد و افراد آن جامعه با همه درگیرند .
نباید دیگران را قضاوت کنیم،اول باید خودمان را جای آن فرد بگذاریم که اگر خودمان در آن شرایط بودیم آن اشتباه را انجام می دادیم یا نه؟
هر کسی در هر زمینه ای به موفقیت رسیده اند افرادی بوده اند که ذهنشان را کنترل کنند .
اگر به چیزی توجه میکنی که نمیخوای اتفاق بیفته داری با دست خودت آن شرایط را وارد زندگی ات می کنی .
اگر جایی که زندگی میکنی را دوست نداری،توجهت را بگذار روی زیبایی ها اطرافت تا به جاهای زیباتر هدایت شوی .
وقتی از لحاظ فرکانسی مثل بقیه فکر نکنی از نظر فیزیکی هم مثل بقیه مردم در آن شرایط نخواهی بود تا آن اتفاقات را تجربه کنی .
تمام پیشرفت های بشر در تمام حوزه ها بخاطر اشتباهات بوده .
اگر مثل بقیه فکر نکنید مسیرتان از بقیه جدا می شود
هر کس نتیجه افکار خودش را میگیرد .
اگر از نظر فرکانسی تغییر کنید و ذهنتان را کنترل کنید افرادی که حرف های نادرستی هم میزنند دیگر آن حرف ها را نخواهی شنید.
هر وقت بخواهی به کسی ضربه بزنی،اول به خودت ضربه می زنی .
باید دائما روی باورهایمان کار کنیم .
به نام تنها فرمانروای جهانیان، ریو صاحب اختیار وهاب من
سلام
سپاسگزار خداوندی هستم که امروز هم با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
روز شمار تحول زندگی من 😍😍 روز ۵۶ ام:
استاد جان من بیشتر از سه بار برای این فایل کامنت نوشتم و هر بار به عجیب ترین حالت ممکن نشد که بشه، و کنترل ذهن یعنی اینکه هر بار گفتم حتما یک خیری توش بوده، و قراره من به درک بهتری هدایت بشم.
و خدا جونم الان بهم گفت بنویس، منم عمل کردم، کاملا رها در آغوش هدایت خدا، و نمی دانم باید از چی بنویسم اما ایمان دارم که هدایت میشم.
استاد جان با خوندن کپشن این فایل ، تصمیم گرفتم مسیر تغییر مرضیه واکنش گرا رو به مرضیه تا حدودی خلق کننده رو بنویسم.
منم مثل همون اکثریت جامعه بودم کاملاً واکنش گرا و گاهی هم با نقاب روشنفکر و آگاهی دهنده به بقیه. تا با شما و آموزه هاتون آشنا شدم ، فهمیدم کنترل ذهن در شرایط عادی و بردن تمرکز روی نکات مثبت و خواسته ها عالیه ولی کنترل ذهن در زمان مواجهه با تضاد عالیتر و در واقع جهاد اکبره.
در مواجهه با تضاد علی این چنینی که شما توی این فایل توضیح دادین و عملا ما هیچ قدرتی برای از بین بردن و تغییرشکل نداریم چون در حوزه اختیارات ما نیست، بهترین و درسترین کار اعراض کردنه . و قدرتمند کردن این باوره که هیچ چیز بجز من در زندگی من اثر گذار نیست. این منم که خالق زندگی خودم هستم.
حالا اگر به خاطر باورهای محدود کننده ای که دارم این تضاد رو شنیدم و دهنم درگیرش شد و نتونستم اعراض کنم، چیکار کنم؟ خوب اول باید خودم رو بپرسم و بدون سرزنش کردن خودم ، بشینم و بررسی کنم که چرا این تضاد حس منو زد می کنه ، چون ایمان دارم که شرایط و اتفاقات به خودی خود، خوب یا بد نیستند این نگاه من ، زاویه دید من، باورهای من و گفت و گوی درونی منه که به اون اتفاق شکل میده و احساسات من رو بر انگیخته می کنه.
خوب وقتی من این تضاد رو می شنوم و دهنم درگیر میشه میام بررسی می کنم که من .ه باور و چه تضادی نسبت به این تضاد دارم، در واقع این تضاد به نظرم چه تاثیرات منفی داره که ذهن منو درگیر خودش می کنه.
بعد میام اونا رو لیست می کنم، پس اینا میشه ناخواسته های من، مثلاً در این مورد من احساس می کنم امنیتم به خطر می افته ، یا اطراف من آدم های دروغگو و کینه توز و بی مسئولیت هستن. و کل چیزایی که باعث میشه تا این تضاد حس منو زد کنه رو م نویسم، خوب طبیعتاً متضاد و بر عکس اینا میشه خواسته های من .
خوب پس من امنیت می خوام و همیشه می خوام با افرادی زندگی کنم که بخشنده، راستگو و مسئولیت پذیر باشند.
خوب حالا برای رسیدن به این خواسته ها باید چیکار کنم؟
باید تمام تمرکزم رو بذارم روی کار کردن روی خودم ، با این باور که هر چه من توحیدی تر بشم ، ایمانم به خدا که تنها فرمانروای جهانیانه بیشتر بشه، و ایمان بیاورم که برگی بدون لذت او نمی افته و من خالق زندگی خودمم، و خدا حامی و محافظت کننده از منه، با تقویت باورهای توحیدیم به مداری میرم که خدا امیدم رو در بهترین شکل تامین می کنه
حالا در مورد خواسته دوم که می خوام اطرافیانم آدمای بخشنده، درستکار و مسئولیت پذیر باشند باید چیکار کنم؟ بازم باید روی خودم کار کنم اگر من میخوام چنین افرادی وارد زندگیم بشن و یا من به جایی هدایت بشم که چنین افرادی هستند، پس اول باید خودم به شکل خواسته هام در بیام، اول باید این ویژگی ها رو در خودم ایجاد کنم، من باید بخشنده بشم،من باید تحت هیچ شرایطی دیگران رو قضاوت نکنم ، من باید به همه به عنوان تکه هایی از خدا عشق بورزم، من باید راستگو باشم باید ایمانم به خدا رو بیشتر کنم و با شجاعت بدون ترس از قضاوت دیگران در جایی که لازمه حقیقت رو بدون هیچ ترسی بیان کنم. من باید مسئولیت پذیر باشم حتی کوچکترین کارها رو هم به بهترین شکل انجام بدم، وقتی من این ویژگی ها رو در خودم ایجاد کنم اون وقت لاجرم چنین افرادی وارد زندگیم میشن.
اینجوری نه تنها در مواجه با تضادهایی که دهنم رو درگیر می کنند کنترل ذهن می کنم و تمرکزم رو از روی ناخواسته ها بر می دارم و روی خواسته هام و کار کردن روی خودم و عمل به قانون میذارم بلکه از این تضادها یک پل می سازم برای رشد بیشتر شخصیتم و و رسیدن به موفقیت های بیشتر.
خدا جونم برای هدایت هر لحظه ام به بهترین ها سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖
در پناه خدا، شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌹🌹🌹
سلام به اقای عشق❤️و خانم شایسته عزیز با صدای دوست داشتنیشون. من خودم به شخصه مدت هاس که تلوزیون و اخبارو دنبال نمیکنم ینی سمی و بدترین افکارو ، دیدگاها رو میتونید داخل شبکه های صدا و سیما دنبال کنید که از سم مار هم سمی تره حتی شده که هنگام میز غذا موقع نهار خونوادم تلوزیون اخبار میبینن من هندزفری میزنم و به حرف های استاد گوشمیدم و یا اهنگ ملو گوش میدم با این کارم جلوی ورودی های اشتباه به ذهنم و باورهای غلط رو میگیرم و خیلی مواقع با خونوادم سر میز غذا نمیشینم فقط برا اینکه صدای اخبار تلوزیون نشنوم و توی اتاق غذامو میخورم و عزیزای دل یادتون نره اخبار هیچوقت نمیاد خبریو بده که باعث پیشرفت شماا شه هیچ وقت نمیاد بگه دلار ارزونه بخرید فردا گرون میشه بفروشید که شما سود کنید همیشه خبارایی بدیو که کار از کار گذشت رو به شما اعطلاع میده ((و همیشه حرف یکی از صاحب شرکت های خفن ماشین های لوکسو ک یادم میاد اگه اشتباه نکنم صاحب شرکت برند لانبورگینی که ازش میپرسن چراا تبلیغ ماشیناتو تو تلوزیون انجام نمیدی در جواب گزارشگر میگه کسی که بتونه ماشین های مارو بخره اصن وقت نداره تلوزیون نگاه کنه و شبکه های تلوزیونو دنبال کنه
عاشقتونم همیشه حال دلتون خوب باشه عاشقتمم استاد به خاطر صحبت های نابتون❤️🤟🏻