live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 37

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عبدالواحد حسنی گفته:
    مدت عضویت: 2178 روز

    بنام صاحب و قدرت مطلق جهان هستی

    رد پای ۵٨

    سلام بر دوستان عزیزم

    ساعت دو بجه شب و فردا عید سعید فطر سال ۱۴۰۱ است، خواستم قبل خواب رد پای پنجاه و هشتم را بگذارم.

    بعد از چندین بار شنیدن این فایل اول باید بگم از همون اول زندگی که یادم می ٱید همیشه میخواستم مثل بقیه افراد زندگی نکنم و زندگی، دیدگاه ها، قوانین و اصول خودم را داشته باشم، و بعد میخوام موارد را که درک کردم از شنیدن این فایل بنویسم:

    ۱. اگر میخوام مثل بقیه افراد جامعه زندگی کنم مثل بقیه فکر کنم و مثل اکثریت جامعه اجازه بدم که جریان منو ببره، و اگر میخوام خودم زندگی ام را با افکارم و کانون توجه ام خلق کنم باید اجازه ندم جریان منو ببره و باید خودم اون جریان را خلق کنم و زندگی ام را طوری که میخواهم به کمک و یاری خدایم خلق کنم.

    ۲. توجه به نکات مثبت و کنترول ذهن کاری است که با تمرین هر روز بهتر و بهتر میشه و اگر در مواقع که خیلی خوب نمیتونم ذهن ام کنترول کنم احساس ام بد نشه و ادامه بدم و خدارا شکر به این نتیجه رسیدم که حالا کنترول ذهن نسبت به قبل خیلی برام راحت تر شده و باید این کنترول ذهن را تمرین کنم و ادامه بدم تا به ثبات فریکانسی برسم و نتایج که میخوام رقم بخوره و به خواسته هام برسم بناً باید ادامه داد و ادامه ….

    ۳. هیچ وقت فردی را بخاطری هر کاری که کرده نباید قضاوت کنم، چون من جای اون نبودم و امکان داره اگر من جای اون شخص بودم هم همون کار را میکردم، و از طرفی به این نتیجه رسیدم که قضاوت احساسم را بد میکنه بنا براین یکی از اصول زندگی ام این شده تا جای که میتوانم کسی را قضاوت نکنم و فقط روی خودم کارکنم، و باید ذهن ام را کنترول کنم و احساس خوب مهمترین کار زندگی ام شده و باید به چیزی توجه کنم که احساس ام را خوب کنه.

    ۴. به هر دلیلی اگر به ناخواسته ام توجه میکنم با عث احساس بد میشه، حالا این توجه به ناخواسته ها به هر دلیلی و منطقی باشه و با هر کاری مثل بحث کردن، مقاومت کردن، کمک کردن و یا… فرق نمیکنه، نباید توجه کنم و باید بجاش به خواسته هام توجه کنم و نتیجه اش احساس خوب است، و نتیجه احساس خوب هم مشخصه.

    ۵. وقتی مثل اکثریت جامعه فکر نمیکنم و ذهن ام را کنترول میکنم از بدنه جامعه جدا شده و به شرایط و مکان های بهتر هدایت میشم یعنی وقتی فریکانس ام بهتر میشه از نگاه فزیکی هم حتما به جاهای بهتر هدایت میشم، و همه چه در همه جوانب زندگی ام بهتر میشه.

    ۶. راه درست و دیدگاه درست را بروم و عملی کنم و اصلا بحث نکنم و هرگیز نخوام کسی را قانع کنم، اجازه بدم خودش به نتیجه برسد، اگر به نتیجه رسید که خوبه اگر نرسید هم مربوط من نمیشه چون من نمیتوانم کوچکترین تاثیری روی زندگی کسی داشته باشم.

    ۷. انتقام و ضربه زدن به کسی باز هم توجه به ناخواسته پس نباید دنبالش باشم، چون نتیجه اش ضربه زدن به خودم است، پس برای همه خوبیها و بهترین ها را بخواهم.

    ٨. تمرکز به خواسته ها، زیبای ها، خوبی ها و منتظیر اتفاقات خوب بودن باعث میشه اتفاقات و شرایط خواسته هایم وارد زندگی ام شود، تا شرایط عالی عاطفی، مالی و صحت مندی را تجربه کنم و هر ٱگاهی در زمان مناسب اش از بی نهایت طریق به من میرسد و هر بار بهتر و بهتر و احساس خوب را تجربه میکنم.

    خدارا سپاسگزارم و شکر گذارم بابت قرار گرفتن در مسیر درک این ٱگاهی ها، و تشکر از استاد عزیز بابت توضیح کامل و زیبا.

    در پناه صاحب و خالق جهان هستی ٱرام، سالم و در مسیری رسیدن به خواسته هایتان باشین و برای همه تان بهترین ها را از خدای مهربان خواهانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3470 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    روز 56سفر

    سلام استاد زندگی و دوستان خوب

    از حرف های استاد فهمیدم که رفتار شخصی یا هر اتفاقی که نمیدونیم دلیلش چیه.هم ممکنه یک دلیل منفی و هم ممکنه یک دلیل مثبت داشته باشه

    من چرا با فکر کردن به اون دلیل یا وجه منفی خودمو اذیت کنم و واقعا در نهایت حس خوب خودم حال خوب خودم مهمه چرا به چیزهایی که اذیتم میکنه توجه کنم، هر چیزی میخاد باشه

    💤💤یک مهارت:وقتی چیز بدی پیش اومده نخواه کاری کنی توحیه کنی یا به کسی ثابت کنی که اشتباه کرده یا ثابت کنی که تو کار درستی انجام دادی،بجاش تمرکزت و توحهت رو بردار بزار روی چیز دیگه اگر این جنس پیشامدها رو دوست نداری و نمیخای دوباره تکرار بشه

    و چه جمله زیبا و قابل تاملی استاد گفتن که اگر ما توی ذهنمون مقاومت نداشته باشیم همه با ما دوست هستند هم آدمها هم حیوانات هم طبیعت و آب و هوا و هم خدا و هم خدا و هم خدا

    خودم چقدر نیاز دارم به این فکر کنم و یاد بگیرم مقاومتهای ذهنم رو اصلا بدونن چی ان و کم کنم اونها رو

    💤💤💤💤💤کاری که میتونی برا نجات خودت انجام بدی:در هر شرایط نادلخواه و هر تضادی شروع به پیدا کردن نکات مثبت و دیدن نعمت ها و تایید و تحسین شان نمایی، قطعا به سمت نعمت ها و برکت های بیشتر هدایت می شوی.

    همه خوبی ها نعمت ها ثروت ها عشق ها و سلامتی ها رو از خدا براتون میخوام.

    🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    علیرضا نقدیان گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    روز 56 فصل دوم سفرنامه

    .

    .

    خدایا شکرت که من رو توی این مسیر قرار دادی و هر روز داره زندگی برای من لذت بخش تره میشه و زندگی من راحت تر در تمام ابعاد گسترش پیدا میکنه . واقعا یکی از کارهایی که شاید اولش خیلی سخت به نظر برسه و بخوای یه جور دیگه فکر کنی این هست که به همین اتفاقتی که برای بقیه میوفته توجه نکنی چون واقعا جو خیلی منفی هست و باید حواست باشه و جالبه خیلی از افراد ایرانی هم که داخل خارج زندگی میکنند و در کشور های پیشرفته زندگی میکنند اونجا هم باز همین رفتار رو دارند و فقط به نکات منفی توجه میکنند واقعا این برای من عجیب بود و متوجه میشم که شما میگید که اون فرکانس مردم این اتفاقات رو بوجود اورده یعنی چی و منظورتون چیه

    .

    ولی با همه ی اینها استاد من هر روز آدم هارو میبینم که وضعشون داره بهتر میشه حتی فقیر ها چند روز پیش یه تمرین انجام دادم که خودم خواستم قانون رو به چالش بکشم شب بود و بعد از افطار از خوابگاه اومدم بیرون خوابگاه ما توی یه محله متوسط به پایین هست و تقریبا همه ی افرادی که توی اونجا زندگی میکنند افرادی هستند که از لحاظ مالی وضع مناسبی ندارند توی یه فایل قبلی هم گفتم که من در کلاس آموزشگاه رانندگی یادمه قبلا شنیده بودم که نصف ماشین های سواری ایران یه مدل خاصی هست که خیلی هم بی کیفیته و همه میدونید منظورم کدومه گفتم برم سر اون چهار راه کنار خیابون بشینم و ببینم اکثر ماشین هایی که میان و رد میشن چه مدل ماشین هایی هستند و توی چه رنج قیمتی هستند

    .

    و چند بار این کار رو توی محله هایی که بقیه میگن افراد این محله ها وضع نا مناسبی دارند در تایم های مختلف روز دیدم و چیزی که به وضوح دیدم شاید اگر بخوام اقرار آمیز بگم از هر 50 تا ماشینی که رد میشد 10 تا از اون مدل ماشین بود و بقیه همه ماشین هایی بود که اکثرا نو بودند و خیلی دیدم از جوان ها سوار اون ماشین ها بودند و با خانواده خودشون یعنی همسرشون بودند و این اتفاق که بار ها برای من افتاد خیلی برای من درس داشت و اکثر ماشین هایی که میدیدم توی رنج های قیمتی 200 تا 500 میلیون تومن بود و حتی تعداد زیادی ماشین بالای 500 میلیون و چندین ماشین بالای 1 میلیارد هم دیدم این اتفاق برای من کلی درس داشت :

    1- اینکه هر روز حتی شرایط آدم های فقیر داره بهتر میشه و تو راه برگشت به خودم گفتم نگران نباش حتی اگر این قانون همش الکی باشه (که امکان نداره و بارها نتایج بهم اثبات کرده ) تو وضعت از پدر و مادرت خیلی بهتره و شرایطتت خیلی بهتره و خیلی چیز ها رو میتونی بخری به راحتی چون جهان رو به پیشرفت و فراوانی هست.

    .

    2- افراد داره هر روز شرایطشون بهتر میشه حتی همین افراد فقیر که ماشین های ارزان قیمت تری دارند بار ها دیدم که هزینه چند میلیونی و چند 10 میلیونی برای وسیله نقلیشون میکنند که زیبا تر باشه با کیفیت تر بشه و… و این داره فراوانی رو نشون میده .

    3- حتیافرادی که هم کلی ناسپاس هستند و صبح تا شب خودشون رو با باور های محدود کننده بمب باران میکنند باز هم خدا اینها رو ول نکرده و اینقدر مهربونه که داره هر روز شرایطشون رو بهتر میکنه و چقدر به این خداوند و نیروی خیر حاکم بر جهان هستی ایمانم بیشتر شد و چقدر خدا ر دارم مهربون تر میبینم تا اینکه خدایی رو ببینم که همیشه منتظره من گناه کنم و حالم رو بگیره .

    .

    4- چیزی که به ذهنم رسید که آقا دو حالت بیشتر نداره یا اینکه اون مدل ماشین تعدادش کمتر شده و افراد هر روز دارند ماشین های بهتری میخرند با اینکه کلی عرضه ماشین به بازار کم هست ولی من به وفور دارم ماشین نو میبینم توی خیابون و هر روز آدم های جوان تری رو میبینم که اینجور ماشین ها سوار میشن و این خودش فراوانی رو نشون میده .

    حالت دوم اینه که من به دلیل تغییر باور هام به این مسیر ها هدایت میشم که هر روز ماشین های بهتری رو ببینم که بهم ثابت میکنه که تو هر لحظه تصمیم به تغییر بگیری خدا برات همه چیز رو آماده میکنه و تو رو هدایت میکنه که به خواسته خودت برسی

    حالا رسیدن به خواسته اولش اینجوری نیست که یهو برسی و شاید خیلی ها من رو مسخره کنند که راجب این جور اتفاقات شاید از نظر اونها خیلی عادی و… حرف بزنم اما من سعی کردم تکامل رو درک کنم و رسیدن به خواسته اینجوری نیست یهو بهت داده بشه کم کم همینجوری نشونه ها بهت داده میشه مثلا اینجوری هست که تو اول از اون مدل ماشینی که دوست داری بیشتر میبینی توی شهر خودتون بعد مثلا میری مسافرت انقدر پول داری که اون ماشین گران قیمت رو توی شهر دیگه اجاره کنه مثلا برای یک روز و بعدش انقدر پول داری که راحت میتونی بخری اون ماشین رو و به همین ترتیب هر اتفاقات سریعتری می افته که تورو به خواسته نزدیک تر و نزدیکتر میکنه به اندازه ای که برای تو قابل باور هست.

    .

    5- اینکه خیلی ها میگن کسی از جوان های دیگه به دنبال ازدواج نیست و جوان ها دنابل چیز های دیگه و… هستند هر روز من دارم بیشتر میبینم که افراد به صورت couple هستند و خیلی با هم مهربون دارم قدم میزنند و میگن میخندن و یا توی رستوران یا کافه نشستند و یا دارند تفریح میکنند و میبینم که چقدر ماشین های گرون قیمتی سوار هستند ماشین هایی که از چیزی که اکثر افراد دارند قیمتش خیلی بیشتره منظورم هست و بیشتر و این دوباره فراوانی رو یاد من میاره ، و حسم بهم میگه که ببین خیلی از این افراد شاید باور های خیلی محدود کننده و یا ناسپاس باشند ولی تو اگاهانه سعی میکنی که خودت رو رشد بدی و تو خیلی ساده از این افراد به خواسته هات میرسی و اگر درست کار کنی نتایج اصلن قابل مقایسه نیست با بقیه و حتی گذشته خودت و اگر یک فردی بعد چند سال تو رو ببینه مطمئن هستم که تو رو نمیشناسه

    .

    و اینکه من کار ندارم که این افراد رابطشون چه مدل هست دوست دختر و دوست پسر هستند با هم دوست هستند ، زن و شوهر هستند و… هر مدل دیگه مهم اینه که با هم شاد و خوشحال هستند و میگن و میخندن و لذت میبرند از در کنار هم بودن این برای من مهم هست و من این رو میخوام و خیلی بیشتر و خدا باید برام انجام بده به راحتی از روش هایی که بلد هست و کلی هم نشونه دریافت کردم که بعدا میام راجبش بهتون میگم که چه اتفاقاتی برام افتاده که خیلی ها اصلن باورشون نمیشه یا حتی ماشینی که اون پسر سوار هست من پیشفرض رو این میگیرم که مال خودش باشه شاید مال دوستش باشه یا شاید هم مال پدرش باشه اما من این پیشفرض رو میگیرم که مال خودش هست

    .

    شاید اون فرد با زجر و ناراحتی و یا هزار قسط و وام و… به خونه و ماشین و… رسیده باشه اما بری من این مهم هست که داره مسیرش مهم نیست چون مسیر نادرستی وجود نداره که یک فرد بتونه به ثروت پایدار برسه و مدل رسیدنش من خودم راهی و دارم میرم که ساده هست و به بقیه کار ندارم و هر کسی نتایج افکار خودش رو میگیره

    .

    یا مثلا در بحث ازدواج و طلاق توی همین دوران پاندمی که شاید خیلی ها بگن همه چیز جابه جا شد شد و خیلی چیز ها بد شد و…. من یک آمار رسمی به صورت هدایتی دیدم که آمار ازدواج به شدت رفته بالا و این برای من خیلی جای شکر داشت و یا اینکه توی مسیر خوابگاه تا دانش یکی از این دفاتر طلاق و ازدواج هست که شیشه ای هست و از بیرون دیده میشه داخلش کنار خیابونه و من هر روز که میرم دانشگاه میبینم که یه سری افراد دارند ازدواج میکنند چون مشخصه و این چرا برای من جای شکر داره چون با ازدواج کردن یک فرد یک پسر و یک دختر از ساده ترین چیز ها بخوام بگم از ساده ترین انحرافات نجات پیدا میکنند ، اینها نیاز به خونه و ماشین دارند و باید کار کنند در نتیجه به چرخ اقتصاد کمک میکنند و وقتی کنار هم هستند خوب طبیعتا هزینه های زندگی بیشتر هست از زمان مجردی باز هم بیشتر به اقتصاد کشور کمک میکنند ، خیلی از نیاز های عاطفی اونها به درستی بهش پاسخ داده میشه و این باعث میشه که افراد عقده ای نباشند وسایل و امکاناتی که نیاز دارند رو باید تهیه کنند و باز هم اینها به طور مستقیم و غیر مستقیم به هزاران نفر کمک میکنه و….. چیز دیگه که خدا میدونه که چقدر کمک کننده هست به روند جهان

    .

    تازه اینها درس هایی بود که من از همین یک کار ساده گرفتم و چقدر من رو به خواسته هام نزدیک کرد و چقدر به افراد دیگه کمک میکنه توی این سایت که من دارم بیانش میکنم و باز همین کار ساده باعث میشه هزاران نفر از این تجربه های من الهام بگیرند و توی زندگیشون به کار ببرند و کلی احساس خوب و نعمت و ثروت رو دریافت کنند

    .

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      اکرم هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 1456 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام به برادر موحد و ثروتمندم

      کامنت شما بسیار عالی بود

      و خیلی قشنگ باورهای ثروت ساز رو منطقی کردین

      احسنت

      فقط یه نکته کوچیک

      که تو کامنت بعضی دوستان دیگرم دیدم

      _…من این رو میخوام و خیلی بیشتر و خدا باید برام انجام بده به راحتی از روش هایی که بلد هست …

      این رب ما انقدر بنده نوازه که اصلا خودش آرزوها رو به دل ما میندازه

      که عطاشون کنه

      اونجا که خطاب بهش نوشتین باید یذره کم لطفیه…

      این بایدو باید به خودمون بگیم

      بگیم ما باید چترو ببندیم

      و باید زیر بارون رحمت خدا بریم

      و باید سطلمونو بزرگ کنیم

      وگرنه که او فقط عطاست و بزرگواریست و باران رحمتش لحظه ای وقفه نداره

      در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علیرضا بهادری گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    روز پنجاه و ششم

    با سلام و عرض ا دب خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مدار

    اکثر افراد جامعه در برابر مشکلات و اتفاقات نتیجه ای یکسان میگیرند چون همه بر یک باور هستند.اینکه دلار بالا و پایین بشه اینکه جنگ بشه یا نه و…..

    یادمه به من می گفتند خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش.این باور در من شکل گرفته بود که باید موازی با باورهای جامعه جلو بروم.با دقدقه های انهادقدقه داشتم. با خوشحالی شون خوشحال بودم.و با بحث هاشون بحث میکردم و…….

    اما دید من نسبت به همه چیز عوض شد.

    اول اینکه باور کردم که بر خلاف باور جامعه برم جلو.چون مطمئن بودم که نتایجی به مراتب بهتر از الانم خواهم گرفت.

    دوم اینکه مقصر تمام اتفاقات زندگیم خودم هستم و مسولیت ان را میپذیرم .

    سوم اینکه قدرت کنترل و تغییر هر اتفاقی را در زندگیم دارم.

    چهارم اینکه شرایط حساس همیشه در جامعه و در خانواده هست و این من هستم که باید ذهنم را کنترل کنم و همیشه کانون توجه ام را به مثبت ها بدهم و نیمه پر لیوان را ببینم

    پنجم اینکه هر کس در زندگیش دچار اشتباه میشودقبل از قضاوت خودم را جای او بگذارم میگویم اگر من هم جای او بودم شاید این اشتباه را میکردم.

    ششم اینکه با هر استدلال و هر منطقی اگر به چیزی توجه کنم که نمیخواهم تو زندگیم باشه در حقیقت اون چیز را وارد زندگیم کرده ام.

    و در آخر خدایا شرکت

    خدایا بابت همه چیز شکرت

    خ ایا مرا همیشه در زمان درست و در مکان درست قرار بده.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    اکرم قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1361 روز

    به‌نام‌خداوندبخشنده‌ومهربان

    فایل۵۶سفرنامه

    شرایط‌حساس‌کنونی‌همیشه‌هست.

    این‌ماهستیم‌که‌باید‌ذهن‌خودراکنترل‌کنیم.

    بادرک‌این‌مطلب‌که‌کانون‌توجه‌من داره‌زندگی‌ام‌را

    رقم‌‌میزنه‌من‌متعهدانه‌وآگاهانه‌بایدتلاش‌کنم‌که‌

    افکارم( کانون‌توجه‌ام) رادرهرلحظه‌کنترل‌کنم.

    ایمان‌وباوربه‌اینکه‌افکارمن‌زندگی‌ام‌رارقم‌میزند.

    اگرمن‌مانندمردم‌وکارهایشان‌عمل‌کنم‌زندگی‌ام‌هم

    مانندآنها‌می‌شود.

    راههای‌کنترل‌ذهن‌بسیارمتفاوت‌است،درسته

    ‌که‌بسیارسخت‌است‌درابتدا‌امابه‌تدریج‌راحت

    ‌وراحت‌ترمیشود،

    سعی‌میکنم‌‌درک‌کنم‌که‌من‌بارهاوبارهاتو

    مسائل‌مختلف‌اشتباه‌کردم‌وممکنه‌اون‌اشتباه‌رامن

    ‌انجام‌میدادم.

    واقعاًاگه‌من‌بتونم‌درهرلحظه‌توهرشرایطی‌که

    ازموضوعی‌ناراحتم،ازخودم‌سوال‌بپرسم‌که‌من‌

    هم‌ممکن‌بودتواون‌شرایط‌این‌اشتباه‌رامی‌کردم.

    هرکسی‌درهرزمینه‌ای‌به‌هرموفقیتی‌رسیده‌قادر

    بوده‌‌درآن‌دوره‌ذهنش‌راکنترل‌کنه.

    ((باهرمنطقی)) اگرمن‌به‌چیزی‌توجه‌می‌کنم

    ‌که‌نمیخواهم‌توزندگی‌ام‌اتفاق‌بیفته

    (( هرچقدرهم‌درست)) دارم‌دستی‌دستی‌خودم‌را

    تواون‌شرایط‌قرارمی‌دهم.

    واردشدن‌به‌فضای‌بحث‌ودرگیری‌ومقاومت‌دارم

    جذبش‌میکنم.

    درموقع‌قضاوت‌به‌خودم‌بگم‌که‌‌‌توجای‌اون

    شخص‌نیستی،وخودم‌راجای‌اون‌فردوتواون‌شرایط

    قراربدهم.

    بدانیم‌‌تمام‌پیشرفتهای‌بشری‌ازاشتباهات‌بشربوده،

    همه‌چیزهایی‌که‌الان‌داریم‌حاصل‌تکامل‌بوده‌است.

    وهروقت‌بخواهیم‌به‌هرکسی‌ضربه‌بزنیم‌به‌خودمان

    ضربه‌زده‌ایم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    آنیکا فرهان گفته:
    مدت عضویت: 1227 روز

    منم اصلا نمیخوام مثل اکثر جامعه فکر کنم,مدتهاست خبرای بدو نمیخونم و تو صفحات مجازی نیستم فقط در حد اشتراک کانالهایی برای رسیدن به اهدافم.خیلی باید کار کنم,آره خیلی سخته و این چند روزی دقیقا همون لحظه نتیجه تغییر افکارمو دیدم…بنظرم کنترل افکار با زندگی کردن در لحظه و لمس حضور خداوند در کنارت خیلی آسونتر میشه.یک جمله تو یک کتاب خوندم راجع به اشتباه کردن ,اگر من جای او بودم من نبودم او بودم در نتیجه همان کاری را میکردم که او میکرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1554 روز

    به نام جااانِ جانااان

    سلااام سلاااام

    🧡پنجاه و ششمین روز از روز شمار تحول زندگی من🧡

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    سوی ما آید نداها را صدا

    – کانون توجه من زندگی من رو خلق میکنه و اگر دارم به چیزی فکر میکنم که دوست ندارم اتفاق بیفته، دارم اون چیزو رو در زندگیم خلق می‌کنم.

    – با هر منطقی دستت رو در اتیش ببری، دستت میسوزه.

    – اگر مثل اکثریت مردم فکر کنی نتایجی شبیه به اونها میگیری و چیزی بیش از اونها رو خلق نمیکنی. پس متفاوت فکر کن و باورهاتو از نو و قدرتمند بساز.

    – وقتی از لحاظ فرکانسی مثل اکثریت مردم فکر نکنی، از نظر فیزیکی هم در جایی که بقیه قرار دارن نخواهی بود.

    – اگه از شرایطت و محل اقامتت راضی نیستی به زیبایی ها توجه کن و تمرکزت رو بر زیبایی ها قرار بده تا جهان تو رو به سمت زیبایی ها، شرایط و مکان های زیباتر هدایت کنه.

    – وقتی مدتی در مسیر قرار بگیریم، دیگه عملا یک سری از حرف ها رو نمی‌شنویم.

    – خداوند به نیازهای ما پاسخ میدهد و ما را هدایت میکند.

    خدایا شکرت بابت این اگاهی‌ها

    عاااشقتونم🧡🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1321 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته‌ی عزیز

    استاد فایل امروز مثل یه کلید بود برای‌ من و یه یاداوری خیلی خیلی مهم: جهت دهی آگاهانه به کانون توجه و کنترل ذهن

    بعضی وقتها یادم میره که این همون راه تغییر باورهاست و جدیش نمیگیرم مثل چند وقت اخیر.

    بیشتر که فکر کردم متوجه شدم من ناآگاهانه دارم به ناخواسته‌هام توجه میکنم و نگرانم و همین هم باعث شده که حس کنم فرکانسم پایینه و مثل قبل اونقدر سرشار از حس خوب نیستم.

    ممنون که دستی از دستان خداوند شدید برای یادآوری این موضوع به من.

    استاد اینکه شما گفتین با هر دلیل و منطق و استدلالی به ناخواسته‌هامون توجه کنیم، لاجرم اونا رو وارد زندگیمون میکنیم، برام یه نکته‌ی خیلی مهم بود.

    گاهی وقتا غر میزنم و انتقاد میکنم و برای خودم دلیل میارم که این انتقاد و گفتن این حرف‌ها با خودم یا به بقیه لازمه و مشکلی نداره.

    ولی طبق قانون توجه به ناخواسته‌ها به هرشکلی و با هر استدلال و منطقی تنها یک نتیجه رو یه دنبال داره و اونم تجربه بیشتر ناخواسته‌ها در زندگی هست.

    خدایا شکرت برای هدایت بی‌نقصت.

    راستی استاد ویوی اتاقتون دقیقا همونیه که من آرزوشو دارم خیلی قشنگه😍

    براتون بهترینها رو آرزومندم. در پناه خداوند یکتا سالم، ثروتمند و سعادتمند باشید.❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    به نام خداوند بخشاینده و مهربان

    روز 56ام از روزشمار تحولم

    مدتیه خواهرم برای تعطیلات عید پیش ماست. گاهی بدلیل خاطرات بدش از قدیم , جملات منفی ای راجع به بعضی اشخاص میگه که من میتونم بی خیال رد بشم و توجهی نکم ولی به جمله ش گیر میدم و باهاش بحث میکنم که باعث میشه حال هردومون بد بشه. ولی باید تمرین کنم که با کسی بحث نکنم. نخوام اشتباهی رو ثابت کنم. نخوام عقیده ی خودمو پیروز کنم. واییی چقدر خوب میشه اگه بتونم بی خیال بشم. ساده بگیرم و بگذرم. خدایا تو هدایتم کن.

    ممنونم استاد و خانم شایسته ی عزیزم🍀🍀🍀🌹🌹🌹🌹💖💖💖💖💖💖💖💖💖🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    یارا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1256 روز

    درود فراوان به بزرگترین استاد زندگیم.. خدا قوت. افرین به این همه توجه و این دید متفاوت 👏🏻❤️

    الان که به گذشته خودم فکر میکنم چقدر درگیر این مسایل بودم. قیافه روشنفکری مابانه میگرفتم و ساعت ها صحبت می کردیم و در نهایت قضاوت به ظاهر درستی کرده و برای همین همیشه درگیر مسایل ناجور و اتفاقات بد در زندگیم بودم.

    اما خدا رو شکر که فکرم داره تغییر میکنه و چقدر خوب گفتید….

    ساکت بمانیم. وارد هر جمعی نشویم. هر مطلبی را نخوانیم. این یعنی……. مهارت کنترل ذهن.. 👏🏻😍❤️🌻

    چقدر از مطلب اخر کامنت خوشم امد که نوشته بودید.

    خداوند گفته… زمین من پهناور و نعمت هایم پایان ناپذیرند. 👏🏻🌻❤️❤️

    عاشق این متن شدم. و اینبار هم مثل تمام فایل های دیگه به خودم گفتم.. چقدر من با کلام خدا نااشنا هستم…

    چقدر دلم می خواد دوره 12 قدم رو شروع کنم و با قران اصولی اشنا بشم. باید به مدارش برسم تا اتفاق بیفته..

    خوشحالم که امشب چنین صحبت های عالی رو گوش دادم.. خدا یا شکرت.. ❤️❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: