live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/02/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-30 03:07:122024-09-30 06:53:47live | استمرار در مسیر هم جهت با هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه دوستان
دقیقا پسر من در مورد سربازی، همچین تفکری داشت. وقتی بعد از لیسانس رفت سربازی، بعد از آموزشی در حالی که تهران داشت خدمت میکرد گفت من دیگه نمی‌خواهم برم سربازی، منم گفتم هیچ راهی نداره، به غیر از شرکت در کنکور فوق، اونم شروع کرد به خوندن زبان و با زدن نود درصد زبان قبول شد، وقتی رفت خودش رو ترخیص کنه، همه بهش میگفتند جات به این خوبی بمون سربازی تموم بشه، ولی اون گفت، میرم و دیگه هم بر نمیگردم به سربازی، من پیش خودم گفتم مگه میشه، مگه داریم، غیر ممکنه، سربازی باید رفت. دو سال بعدش وقتی همسرم گفت میخواهم ازت جدا بشم، علیرغم میل باطنیم، خوشحال شدم، چون دیدم قانون جواب داد، در واقع اون موقع که پسرم گفت دیگه نمیرم، پیش خودم گفتم، این دیگه خط قرمزه منه، اگر بتونی رد کنی به روشت ایمان میارم، وقتی معافی کفالت گرفت، گفتم الحق که ایمان اوردم، به این نوع نگرش. بماند که بعد از فوقشم، همون روز که فارغ‌التحصیل شد ، براش کار جور شد، یک کار عالی، که باز منو مبهوت خودش کرد.
بنام خدای مهربان
سلام به اساتید عزیزم
اگر هدف خاصی داریم باید تمام توجه و تمرکزمان حول اون هدفمان باشه
باور اینکه من میتوانم انگیزه و اهرم قوی برای حرکت رو به جلو است
دنبال موانعی که دولت ها و قوانین ممکنه برامون داشته باشد نباشیم و با ایمان قوی حرکت کنیم و باورهای خوب بسازیم موانع برای ما تبدیل میشوند به فرصت برای تحقق آرزوهامون
زمانی ما میتونیم به ثبات فرکانسی برسیم که یه هدفی داشته باشیم الگوهای مناسبی براش پیدا کنیم و این موفقیت اون افراد رو بارها و بارها توی ذهنمون هم تحسینشون کنیم هم توجه کنیم و این کار رو خیلی تکرار کنیم بعد به الگوهای بهتری هدایت میشویم و این در ذهن ما تبدیل میشود به باور و با توجه به باورهایی که داریم زمانی که نتایج برامون پایدار شد به ثبات فرکانسی میرسیم
علت این که بعضی چیزها در قرآن گفته نشده اینه که محدودیت ایجاد میکرد مثلاً عبادت کردن شیوه ی خاصی نداره و خداوند خودش را در قرآن نزدیک و اجابت کننده معرفی کرده و اگر ما این رو باور داشته باشیم که هر لحظه خداوند کنارمونه و هر خواسته ای داشته باشیم ما رو اجابت میکنه دیگه به مسائل حاشیه ای و غیر مهم نمی‌پردازیم
و اگر به آنچه را که دوست داریم بریم دنبالش و تمام انرژیمون رو بزاریم و کاملآ توش حرفه ای بشیم برای ما همه چیز به ارمغان میاره
برای استاد عزیزم و همه ی دوستانم حال خوب آرزو میکنم
به خداوند بخشنده ی مهربان
استاد سلام و عرض و احترام خدمت شما و همکارانتون، اقا من از سن تکلیفم یعنی 15 سالگلی تا قبل خدمتم نماز میخوندم به اجبار مادرم ، اما میدونستم یه جیز درونی بهم میگفت اگر نمازم نخونم ادم خوب و پاک و منزه باشم و خداروشاکر باشم خب همین عبادته دیگه ، رفتم خدمت و اومدم ، نماز نمیخوندم ولی خدارو همیشه اولویت قرار میدهم هرجا و همه جا و همه کارا. عبادت خداوند هزاران راه دارن، اسلام و مسیحی و یهو و ارمنی ها و هندو ها و و و و‌وهمه دارن برای یک انرژی عبادت میکنند و کاملا هم درسته ، ربطی به پوشش و نماز و چادر و نمیدونم زکات و ایناهم نداره ، اقا انسان بودن و انسانیت سختهههه؟؟؟؟ دروغ نگیم ، راست باشیم ، پاک باشیم ، مهربان و شاد و خداپرست و همینا ،، درستی و پاکی خیلی هم سخت نیست ، بدانم که قدرت فقط دست خداوند است وسلام ، استاد راست میگن اول و اخر این قانون توحید و یکتا پرستی هست ، خدارو اول قرار بدیم ، خداوند هم مارو اول قرار میدهد ،
اجابتم کنید تا اجابتتون بکنم ،
یه مثل جالبی هست ، هروقت گوشش میدم گریه ام میگیرع خیییلیییی خوبه
میگه؛ هروقت ناامید از هرکجا شدی ، بدون کارت درست میشه ،
خداوند میگه قطع میکنم امید بنده ای که بغیر من امید داره ، به عزت و جلال خودم قسم (خداوند) که حاحت تورو نمیدم ، خدا خدا خدا
ـ گام دهم پروژه خانه تکانی ذهن –
به نام خدای خالصِ من
چقدر خدای ما فرق داره با باقی آدما استاد
چقدر خدای اغلب آدما ترسناکه؛
همیشه میگن عذاب میده، جباره، با هر اشتباه کوچیکی آتش داغ فرو میکنه تو سینه و چشم و گوش آدم؛ میگن انتقام گیره، وقتی ام که میگن قدرتمند، منظورشون از قدرت، قدرتیه که میتونه باهاش انسان ها رو تنبیه کنه.
ولی خدای من اینجوری نیست.
خدای من هرجایی هست که یه ردپایی از حال خوی هست. خدای من خدای همه‌ی رویاهاییه که میخوام بهشون برسم. خدای من خدای همه‌ی زیبایی هاییه که توی جهان وجود داره.
من میخوام این خدا رو باور کنم. این خداست که توی ذهن من قدرت داره.
خدایی که بیشتر از من میخواد که من از همه نظر خوشبخت بشم. خدایی که دور نیست. تو هفت آسمون دنبالش نمیگردم. همینجاست؛ کنار من، تو قلب من.
فقط باید بتونم رو خودم کار کنم که هر ثانیه این رو به یاد بیارم.
خدای من شکرت؛
شکرت خدای همه‌ی عشق های خالص،
خدای همه‌ی پول ها،
خدای همه‌ی احساسات خوب،
شکرت خدا :)
چند روز پیش شعر فردوسی را می شنیدم که می گوید:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهر ند و …
به فکر فرو رفتم از بچگی به ما یاد داده اند برای ما باور ساخته اند انسان خوب باید با غم و اندوه و رنج بقیه ناراحت شود و برایش غصه بخورد وگرنه اصلا انسان نیست!
الان فکر می کنم این شعر این طوری واقعا باید صحیح باشد:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهر ند چو عضوی به شادی و لذت آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار تو که از شادی ونعمت مردمان شادمانی
شایسته است اسمت را نهند ادمی
به نظر شما این طور نباید تمرین کنیم که با شنیدن خوشی های بقیه به جای حسادت و حس کمبود شاد کام شویم وگرنه واقعا مشکلی داریم؟
سلام به همه عزیزان
یه ماجرایی رخ داد چند روز پیش که باعث شد من شک کنم به یه قضیه ای و از اونجایی هم که استاد گفتن و منم به این نتیجه رسیدم که شک و تردید بدترین سم برای پیشرفته ، از خدا هدایت خواستم تا راه درست رو نشونم بده.موضوع از این قرار بود که من یکی از دوستانم که شهرستان فوتبال بازی میکنه رو دیدم و ایشون آخر صحبت هاش بهم گفت نبوغ مهم نیست ، شجاعت مهمه.همون چیزی که استاد میگه البته ایشون با استاد آشنا نیست.منظورش هم این بود که برای سربازیت یه اقدامی بکن.از طرفی که ایشون رو خیلی هدایتی امروز دیدم ، با خودم گفتم این حتما یه نشونس و باید یه کاری بکنم.ولی نمیدونستم چکار.
خیلی هم با خودم درگیر شدم.آخه خواسته من آزادی مکانی و زمانی برای تمرکز ۱۰۰ درصد روی فوتباله.بعد از یه طرف حرف دوستم میامد تو ذهنم از یه طرف بحث نشانه و جدی گرفتنش از یه طرف بحث خواستم.واقعا تو دو راهی قرار گرفتم.خیلی فکر کردم به قانون.میگفتم خب اگه من خالقم پس من این آزادی رو میخوام و از طرفی باز یاد نشانه میافتادم که دو دلم میکرد.با خودم میگفتم شاید خدا میخواد از طریق رفتن به سربازی هدایتم کنه به مسیرای بهتر.از اونور الگوهایی به یام میامد که خیلی راحت معاف شدن مثل استاد.گیج شده بودم.از اونجایی هم که فهمیدم احساس بد مساوی اتفاقات بده پس دست کشیدم و سپردم به خدا.گفتم خودت هدایتم کن دوباره.یاد مقاله های دوره جهانبینی توحیدی هم افتاده بودم.میدونستم نباید به موانع توجه کنم ولی نشونه دو دلم میکرد.گفتم اوکی بزار مقاله رو بخونم ، کامل آگاه میشم.وقتی هم یاد مقاله افتادم که احساسم رو کنترل کردم و آروم شدم.جالبه حتی تو همین حین یه پولی برام از جایی که واریز شد و من تونستم نت رو فعال کنم.یعنی همه چی جور شد.اول رفتم فایلای جدید استاد رو دان کردم مثل همین لایو ۹ و وقتی رفتم نگاه کنم حسم گفت به ترتیب نگاه کن.چیزی که یادم بود این بود که لایو ۹ اول بود.در هرحال حسمم باهاش بود.
نگاه کردم و رسید به اون سوال دوستمون در همین مورد من و من اولش از بس ساده اتفاق افتاده بود نفهمیدم جواب منه ولی بعد چند ثانیه و حین شنیدن صحبت های استاد ، فقط میگفتم خدایا شکرت که چطور هدایت مون میکنی.یادمه تو الگوهام اسم استادم میبردم که معاف شده ولی اینکه خود استاد تعریف کنه و مخصوصا بگه که اصلا اون موقع که خواسته آزادی رو داشته ، هیچ شرایطی نبوده که معاف بشه ، خیلی ایمانم رو تقویت کرد ولی نه به این معنا که به عنوان مانع بهش نگاه کنم.نه من توجهم روی خواستم هست و از احساسم میفهمم.این یه نشونه قوی بود از اینکه نه نیازی نیست بری سربازی.اصلا وقتی بیشتر به عمق این قضیه فکر میکردم ، پی بردم من به خاطر شکی که داشتم که آیا میشه معاف شد یا نه ، باعث شدم که این اتفاق بوجود بیاد و اون دوسته بیاد و این حرفا رو بزنه.یعنی خداوند به هرسمتی ما بریم ، تو همون سمت هدایت مون میکنه.نشانه ها رو میفرسته.با خودم گفتم اصلا چکاریه.من تمرکز میکنم روی عشق و علاقم ، در موردش هدایت میشم و هر اتفاقی بیافته به نفع من میافته و تمام میشه.
الانم که فکر میکنم قضیه برخورد ما که خدا میخواسته هدایتم کنه در مورد دو مورد دیگه بود که جواب درخواست هام به خواسته هایی که داشتم بوده و حرفای آخر فقط باید اعراض کنم ازش.
شاید مهمتر از داستان برطرف شدن شک من ، این بود که یکبار دیگه مفهوم توکل به الله و تسلیم بودن در مقابلش رو در عمل تمرین کردم.نتیجش هم مثل همیشه عالی بود و ایمانم قویتر شد.
شکرت خدای مهربون.
آخه چقدر شکر بگم.هرچی بگم کم گفتم.
از دست و زبان که برآید. کز عهده شکرش به درآید
سلام.
خدا قوت این کامنت رُ زیر این فایل میزارم به عنوان قسمت چهل و چهارم سفر نامه یا چهارم روز شمار تحول زندگی من.
خدایا شکرت.
خدایا شکرت از هر بابت.
خدایاشکرت به خاطر این همه نعمتی که در اختیارم گذاشتی.
خدایا شکر ت که سلامتی به من دادی.
خدایاشکرت که در جهانی زندگی میکنم که هر لحظه در حال پیشرفته.
خدایا شکرت که از امکانات سایتی استفاده میکنم که هر روز داره به امکاناتش اضافه میشه.
واقعا دمت گرم استاد. خیلی این قابلیت دیدن فایلها به صورت آنلاین با. سرعت‌های مختلف عالیه. دست مریزاد.
درود خدا بر استاد وخانواده بزرگ عباسمنشی ها. امروز این فایل را دیدم موقع بیدارشدن …چه زیبا قوانین را توضیح میدهید وچقدر آسان وروان می‌گویید که آهای ادمهایی که درمسیر تغییر هستید ایمان داشته باشید ترس ها راکناربزارید علایق خودتان راپیدا کنید وبروید ازآنها پول بسازیدکدام استاد درطول عمرمان اینچنین به مادرس ثروتمندشدن وخودباوری راداده است؟؟همه میگفتند تا رنج نکشی به نتیجه نمیرسی ..میگفتند وام می‌دهند برای کسب وکار و……ازراه رسیدی استاد عباسمنش وسرراه زندگی ماقرارداده شدی توسط خداوند که به ما بگویی قوانین خداوند را….سپاسگذار خدایی هستم که مراباقوانین آگاه دهنده خود آشنا کرد. خدایا ازبابت وجود استاد عباسمنش بی نهایت سپاسگذارم خدایا سپاس خدایا سپاس خدایا سپاس
باز هم باید بگم درود بیکران به کوروش زمان استادعباسمنش که این پندار نیک وگفتار نیک و کردار نیک در خور ولیاقت وشایستگی چنین استادی است… من که هر لحظه منتظر لایوهای زیبای شما هستم و خداروشکر این لایو هم با جواب دادن به سوالات دوستان بینظیر مدیریت شد….استاد عزیز از این که خیلی از پاسخها رو بطور مداوم توضیح میدید و تکرار میشه خیلی عالیع اینقدر گوش میکنم که حتی زودتر از شما جواب ااون دوستانو میدونم چی میخواید جواب بدید و من مدام فایلهای شمارو پی گیری میکنم و داخل لب تاب م سیو کردم و تمام فایل های قدیمی تا به امروزتونو جمع آوری کردم و نگاه میکنم خیلی هم دوسشون دارم هر چند شما فایلهای قدیمی رو از سایت برداشتین بنا به تشخیص تون که باید ورژن جدید تری از خودتون و نشون بدید ولی من اعتراف میکنم که همه ورژن های شما مدام یک صحبت رو نشون میدن و بینظیر …. ولی من تمام این حرفا رو گفتم فقط بخاطر اینکه دوستان برای حل مسایل دینی و مذهبی که ذهنشون هنوز مقاومت داره چرا به شما مراجعه میکنن چون شما بارها و بارها توی خیلی از فایل هاتون بخصوص فایل مصاحبه با استاد عباسمنش مفصل این کته بوری های مذهبی رو کامل توضیح دادین و استوره مرد اول قران که ابراهیم هست رو مد نظر دارید واقعا وقتی این فایل هارو نگاه میکنم اشکم سرازیر میشه از اینکه چقدر قشنگ و واضح و با تمام احساس تون ابراهیم و توضیح دادین… خیلی دوست داشتم به تمام دوستانی که در لایو سوالات بی ربط و حاشیه ای میکنم بگم .. بابا شماها دنبال چی هستین واقعا ؟؟؟؟ اگر هنوز ذهنتون مقاومت میکنه که در دل این تضادها گیر کردید و نمیخواهید بیاید بیرون و این گاری سنگین و روی دوش تون حمل میکنید چطوری میخواید تغییرات بزرگی در زندگیتون رخ بده یا لااقل به اهداف و خواسته هاتون توجه کنید واصل مطلب توجه کنید .. در هر صورت سوالات داخل لایو بعضی از دوستان بسیار بسیار پر محتوا بود و پاسخی هم که دادید عالی بود وفقط باید با صبوری دوره تکاملی رو طی کرد …فقط فقط بعضی از دوستان سوالات مثل حجاب و نماز و و یا درست و یا غلط بودن این مسایل دینی و مذهبی که برای شما جایگاهی نداره رو هی مطرح میکنن در صورتی که فقط باید قانون جهان هستی رو دنبالش باشن البته سوالات بچه های سایت بسیار متفاوت با دیگر دوستان خارج از سایت هست …در هر صورت خیلی خیلی ممنون که دیدگاه منو مطالعه کردید و وقت گذاشتید .. از خانم شایسته هم که پشت صحنه حضور فوق العاده چشمگیری دارن هم سپاسگذاری میکنم و دلم برای صدای قشنگشون تنگ شده و ..امیدوارم چای دو نفره تون همیشه گرم و گرم باشه ورنگ چای تون هم که نشانه حسن سلیقه ایشون هست به دل ما هم گرما یی بخشید البته در اون هوای دل انگیز پارادایس .. دوستون دارم هرکجا هستید در پناه الله یکتا شاد باشید خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت🙏🙏🙏👏👏👏👏👏👏👏
به نام خدای هدایتگرم که هر لحظه در حال هدایت من است
سلام به استاد عزیزمممم و مریم جانم که با نوشته هاش دیووووانه میشم ❤️❤️❤️
الله اکبر از این هدایت
خدای من
😭😭😭صبح جمعه ١۴ شهریور ماه ٩٩ است و من خیلی هدایتی به این فایل رسیدم
خدایا شکرت برای اینکه همیشه هوامو داری
من چند وقته که سر یه دو راهی گیر کردم که با اینکه قانون رو میدونم و میدونم که چیزی که حالم باهاش خوب نیست راه من نیست ولی چون ٩٩ درصد جامعه همون راه رو میرن و هرکسی از هم رشته ای هام که میفهمه بهم 😳نگاه میکنه من هم رشته مریم جانم معمارم و مریم جان و بقیه دوستان معمار اهمیت ازمون نظام مهندسی رو در ایران درک میکنند و میفهمند از چه ازمون سختی حرف میزنم و من همیشه ازین ازمون کوه ساخته بودم برای خودم با اینکه ادم بسیاااااااار توانمندی هستم و به هر چی که خواستم رسیدم تو زندگیم ولی این ازمون 🤪نشد که نشد
چند ماهیه که به یه هدف و هنر خوب برای پولسازی رسیدم و خیلی دوست دارم تمرکزم رو بزارم روش ولی این آزمونه نمیزاره روش تمرکز کنم این چند روزه خیلی از خدا هدایت خواستم و تو دل گریه هام از خدا خواستم بهم نشونه بده
خدا هم چندین نشونه داد نه یکی و از کامنت الهه عزیزم در برابر دیدگاهم که چقدر حالمو خوب کرد و امروز صبح که از خدا خواستم هدایتم کنه و متن اول این فایل که دیووونه م کرد و با خودم گفتم نرگس خدا داره از زبان مریم شایسته باهات حرف می زنه لطفا گوش کن و مشرک نباش و ایمان داشته باش
✅خواسته‌های واقعی ما و انرژ‌‌ی‌ای که موتور حرکت ما برای قدم برداشتن در جهت آن خواسته‌ها میشود و پتانسیل‌های وجودی‌مان را برای تحقق آن خواسته‌ها فعال می‌کند، از دل تضادهایی پدید می‌آید که در زندگی با آن مواجه میشویم.✅خدای من دقیقا همینطوره برای من چون چند بار این ازمون که همه زندگیم بود رو دادم و قبول نشدم ایده جدید اومد برام
اما اینجا همان نقطه‌ای است که افراد زیادی، به جای همراه شدن با پتانسیل وجودشان برای تحقق آن خواسته و به جای همراه شدن با نیروی هدایتگری که قدم به قدم «چگونگی تحقق آن خواسته» را نمایان می‌کند، با مقاومت‌هایی همراه میشوند که آنها را در گرداب آن تضاد نگه می‌دارد و به جای اعتماد به «ان مع العسر یسری»، نگرانی‌هایی را جدّی می‌گیرند که وعده شیطان ذهن‌شان است که به قول قرآن، وعده‌ی فقر میدهد.😭😭😭دقیقا برای منه این جملات
و در یک کلام، به جای ایمان داشتن به سیستمی که «ان اقول کن فیکون» است که و بطور قطع، هر خواسته‌ی واضح شده‌ای را اجابت می‌کند، با ترس‌هایشان همراه میشوند و به همین دلیل، قادر به دریافت پاسخ درخواست‌شان نمی‌شوند.دقیقا ترس منم حرف همسرم و بقیه بود که نگن تو قبول نشدی همه پروانه نظام گرفتن الا تو (من چهارسال از عمرم رو حروم کردم برای این حرفا)
✅ در این جهان با این ساز و کار، مهم‌ترین کار ما ایمان ساختن درباره قوانین، به کمک برداشتن مقاومت‌ها و ترمزهاست.
✅به اندازه‌ای که مقاومت‌های ذهنی را برمی‌داریم، به طبیعت‌مان که، متصل‌تر به نیروی هدایت است، برمی‌گردیم، به همین دلیل، قادر به دریافت پاسخ درخواست‌های‌مان میشویم و به کلام ساده‌تر، از راه‌های طبیعی و بدیهی و ساده، به خواستههایمان میرسیم.
✅به اندازه‌ای که ترمزهای ذهنی را پیدا و حل می‌کنیم، آرامشِ پنهان مانده در پشت آنهمه نگرانی و ترس، آزاد میشود و وجودمان را آگنده می‌سازد و ما را به سمت چگوگی دریافت خواستههایمان هدایت می‌کند.(ایمان دارم به این جملات رو اگه درست درک کنم و عمل کنم بهترین نتایج در انتظارمه)
✅مقاومت‌های ذهنی، همان پاشنه‌های آشیل‌مان هستند که، مثل گاری‌ای زهوار در رفته، سالهاست که به خودمان وصل کرده‌ایم و در جاده‌ی سنگلاخی‌‌ِ پشنهادی شیطان ذهن‌مان، کشان کشان به دوش می‌کشیم.
پاشنه‌های آشیلی که آبشخورشان، محدودکننده‌ترین باورهای ناخودآگاه‌مان است که کنترل همه جانبه کانون توجه‌مان را به شدت در دست گرفته‌اند و ذهن‌مان را به گونه‌ای کدنویسی کرده‌اند که عمده‌ی رفتارها، واکنش‌ها، راهکارها و ایده‌های‌مان را در کنترل خود دارند. برای همین سرمنشأ بزرگترین نشتی‌های فرکانسی‌مان و عامل اصلی ناخواسته‌های زندگی‌مان هستند.😭😭😭😭الله اکبر از این آگاهی ها خدایا تو کردی با من
✅تجربه‌ی خواسته‌ها در زندگی، نیازمند تقلای بیشتر نیست، بلکه نیازمند مقاومت‌های کمتر است. اما شناختن این مقاومت‌ها و کم کردن‌شان، نیازمند رسیدن به خودشناسی‌ای عمیق‌تر از موجودیت‌مان است.
✅ زندگی به شیوه‌ی ۱۲ قدم، آرام آرام ترس‌ها، نگرانی‌ها و تقلاهای بیهوده‌ای را از زندگی‌مان حذف می‌کند که، سالهاست همچون گاری‌هایی سنگین و زهوار دررفته به دوش کشیده‌ایم. تا جاییکه، سنگینی‌شان طاقت‌مان را تاب، کمرمان را خمیده و تمرکز و انرژ‌‌ی‌مان را به تاراج برده است.( با پوست و گوشت و استخونم درک میکنم این جملات رو 😭)
✅رهاشدن از اینهمه مقاومت، انرژ‌‌ی‌ای را در وجودمان آزاد می‌سازد و فضایی را در ذهن‌مان باز می‌کند که، ما را قادر به شناختن موجودیت خودمان به عنوان موجودی که توان بالقوه‌ای برای خلق خواسته‌هایش دارد، می‌نماید.😍😍😍😍خدایا شکرت واقعا
✅این حدّ از شناخت، ما را به آرامش می‌رساند و این ذهن آرام، حدّی از ثبات را در فرکانس‌های‌مان-که هم‌جهت با خواسته‌های ما هستند- ایجاد می‌کند که نتیجه‌اش، هدایت ما به سمت ایده‌ها، راهکارها، فرصت‌هایی است که، موجب ورود نعمت‌ها، برکت‌ها و تحقق خواستههایمان به صورت کاملاً طبیعی و از راه‌های بدیهی می‌گردد.
و در یک کلام، چرخ زندگی‌مان روان میشود چون ما به کمک آگاهی‌های ۱۲ قدم و پیروی از زندگی به شیوه‌ی ۱۲ قدم، جاده‌ای آسفالته میان جنگی زیبا و رویایی را شناخته‌ایم که ما را به مقصد دلخواه‌مان می‌رساند و به دلیل این شناخت است که، از آن گاری‌ی زهوار دررفته پیاده شده‌ایم و عطای آن جاده‌ی سنگلاخی و سربالایی را به لقایش بخشیده‌ایم و در یک کلام، فهمیده‌ایم برای تجربه‌ی خواستههایمان، نیاز به تقلای بیشتر نداریم بلکه نیاز به مقاومت‌های کمتر داریم. زیرا با خدایی اجابت کننده طرف هستیم که هر درخواستی را بطور مسلم، اجابت می‌کند.❤️❤️❤️❤️❤️خدای من همین امروز تعهد میدهم که بریزم دور این کتابامو و دیگه به این ازمون فکر نکنم و تمام هم و غمم رو بزارم روی هدف بیزنیسی جدیدم و به امید الله مهربان نتیجه بگیرم که مطمئنم نتیجه میگیرم چون به قول استاد کاری که باهاش عشق انجام بدی همش خیر و برکته همش ثروته همش آرامشه
ایمان دارم
خدایا شکرت برای این هدایتت
خدایا شکرت
خدایا ما را به راست هدایت فرما
راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای و نه راه گمراهان
آمین❤️❤️❤️❤️