live | سودمندترین سرمایه گذاری - صفحه 16

739 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام هدایت الله

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم

    خداروشکر میکنم امروز هم در مدار شنیدن آگاهی‌های خوب قرار گرفتم و چقدر این فایل ارزشمند و توحیدی وایمان من را قوی تر کرده باگوش کردن وعمل کردن به آن خدایی که هر لحظه مرا هدایت میکند به سمت بهترینها هدایت میشوم

    این روزا تمرکزم را صددرصد گذاشتم رو سایت خودمو همونقدر لایق ارتباط با خدا بدونم که پیامبر لایق میدونست انقدر خودشو باور داشت و لایق میدونست و اعتقاد داشت که همچین رابطه نزدیکی با خدا داشت خدا برای همه مون کافیه این منم که درک نمیکنم چه قدرت هایی میتونم داشته باشم اگر باور هامو تغییر بدم یعنی این حرکت و نیرو و قدرت الهی به خاطر ارتباط با خداونده

    ولی کم کم که تکلملم و طی کردم و روی خودم بیشتر کار کردم و قانون رو متوجه شدم دیدم آرامش تو زندگیم اومده آره ثروت همون آرامشه همون رها بودنه همون تسلیم شدنه و ثروت همون به خدا نزدیک شدن و احساس خوب داشتن و ماندن در اون احساسه من الان اینا همه رو دارم و پول و ثروت هم داره میاد خداوند داره قشنگ خودش درست میکن اگر قانون را به درستی درک کنیم: فرکانس ها اتفاقات و شرایط زندگی ما را رقم می زند.

    به قول استاد شیوه ی انجام سپاسگزاری اهمیت ندارد به خود سخت نگیریم و به جزئیات اهمیت ندهیم

    احساس خوب است که : اتفاقات خوب را برای ما رقم می زند اگر سپاسگزاری به ما احساس خوب می دهد: با هر شیوه ای که باشد شفاهی یا کتبی آن رانجام دهیم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 4017 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین …

    یه موضوعی که استاد توی این فایل گفتن و من توش مشکل دارم بحث وابستگی توی روابطه ؛

    چقدر ازش ضربه خوردم ، رابطه های عالی داشتم با آدمهای با کیفیت ، رابطه داشت عالی پیش میرفت ولی بخاطر وابستگی من ، اون رابطه به طرز عجیبی یهو از هم می پاشید ؛

    هنوزم توش مشکل دارم و انگار ذهنم با رهایی هنوز مقاومت داره ؛

    امیدوارم بتونم با تمرین و هدایت خدا اینو حلش کنم ، چون خیلی باعث میشه از حال خوب دور بشم ؛

    موضوع بعدی تبلیغ دهن به دهن ، یکی از دوستام تو کار کابینت mdf هست ، ایشون هیچ تبلیغی نمیکنه ، حتی کارگاهش تابلو هم نداره و همیشه هم درِ کارگاهش بسته هست ؛ ولی اینقدر کیفیت کارش خوبه که همه ایشون رو به بقیه معرفی میکنن و به مشتری هاش نوبت چند ماه آینده رو میده ؛

    و اتفاقا یکی دیگه از دوستام که استاده دوست بالایی بوده ، ایشون هزارتا تابلو زده ولی مشتری هاش یک دهمه اون دوستم هم نیست ، با اینکه کیفیت کار هر دو عالیه ؛ اما واقعا باوررررر چیکار که نمیکنه !!

    مرسی استاد جان …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    این فایل برای من یکی از بهترین و عالی ترین درس های زندگی من را برای من در بر داشت

    همیشه به این فکر می کردم که باید و باید پول و سرمایه داشته باشم تا بتوانم کار خودم را شروع کنم

    باید به همان مقدار که برای راه اندازی یک مغازه لازم است باید پول و سرمایه داشته باشم تا بتوانم شروع کنم

    اما اکنون می دانم که هیچ نیازی به این همه پول و مال و اموال نیست

    بلکه با همان چیزی که در دست دارم می توانم به سمت جلو حرکت کنم و این حرکت کردن واقعا برای من مفید و مهم است

    آنوقت من تکامل خودم را براحتی طی می کنم و می توانم بدون هیچ گونه مال و ثروت قدم در راه کسب و کار خودم بگذارم و آنوقت من هیچ ترسی از کمبود و ازبین رفتن سرمایه خودم ندارم

    نکته زیبا این است که وقتی با همان چیزی که دارم می توانم پول و سرمایه به دست بیاورم بی شک با مقدار زیادی دیگر هم می توانم به مال و ثروت دست پیدا کنم

    این مهمترین درس و نکته امروز برای من بود

    نکته دیگر این بود که باید و باید این افکار و باورهای غلط را از ذهن خودم پاک کنم و یادم باشد که وقتی که به خدای خودم تکیه کنم و به او اعتماد کنم آنوقت جهان هستی هم به راحتی و آسانی به من کمک خواهد کرد و به من کمک می کند تا به آسانی به خواسته های خودم دست پیدا کنم

    این را یادم باشد که من عاشق کار خودم باشم

    در کار خودم صداقت داشته باشم

    دنبال این باشم که در مسیر و مدار درست باشم

    آنوقت بی شک من موفق و پیروز خواهم بود

    آنوقت من به راحتی و آسانی می توانم قدم بردارم و جلو بروم

    یادم باشد که فقط کافی است ایمان و اعتماد خودم را نشان بدهم

    چقدر این فایل امروز برای من عالی و هدایت بخش و پر از نکته و رمز و راز بود

    می دانم که زمانی که خواستم از شغل کارمندی بیرون بیایم خداوند و جهان چگونه به من کرد تا توانستم به موفقیت برسم و آنوقت هم باز می توانم به او ایمان داشته باشم و او را شریک کار خودم کنم و بی شک من موفق خواهم شد

    نکته این است که باید باور داشته باشم

    باید و باید روی خودم و افکار خودم کار کنم

    باید و باید بتوانم روی باورهای خوب در خودم کار کنم

    آنوقت من موفقترین خواهم بود

    آنچه که دیگران می گویند دلیل بر درست بودن آن حرف ها و صحبت ها نیست و این من هستم که می توانم متفاوت باشم

    در این میان باید و باید صبر داشته باشم تا روند تکاملی من طی بشود

    این درس را رعایت کنم بی شک من موفق و سعادتمند خواهم بود

    قبلا موفق شده ام پس باز هم می توانم به موفقیت دست پیدا کنم

    همان راهی را بروم که قبل رفته ام و در آن موفق شده ام

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس ازخدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    خرم خمرنیا گفته:
    مدت عضویت: 1863 روز

    سلام و درود خدمت یکایک عزیزان

    آگاهی هایی که از روز دوم پروژه ” گام به گام تا خانه تکانی ذهن ” دریافت کردم :

    عجله کردن و عدم رعایت تکامل سمه و قطعا منجر به شکست میشه

    اگر بخوام نتایج درست بگیرم باید کار با کیفیت ارائه بدم

    وقتی کار درست رو انجام بدم و عاشق کارم باشم هدایت میشم و راه ها برام باز میشه

    در زمینه بیزینس خودم باید به پلنی که چیدم متعهد باشم و هر روز و هر لحظه به خودم این مورد رو یادآوری کنم

    سرعت رسیدن به خواسته ها بستگی به سرعت تغییر ما داره که ریشه در اجرا و درک درس ها و آگاهی ها داره ، ریشه در انجام دادن و قاطی شدن با اون موضوع مورد نظر

    برای اینکه مسیر هموار رو طی کنم دو نکته اساسیه:

    1. هر روز کارهایی رو برای بالا نگه داشتن سطح انرژیم انجام بدم مثل ساختن و تکرار باورهای مناسب ، نشخوار ذهنی مثبت و اینکه آگاهانه تمرکز کنم روی نکات مثبت و اتفاقاتی که باعث بهتر شدن حالم میشه

    2. سرمایه گذاری روی مهارت و کاری که دارم انجام میدم ، آرام و آهسته

    فرضا توی دنیای شگفت انگیز ترید من باید روی ساختن یک شخصیت منظم و متعهد برای رعایت بدون چون و چرای قوانین و اصول درست معاملاتم تمرکز کنم و هر مقدار هزینه زمانی و ریالی لازم باشه پرداخت می کنم تا توی این زمینه استانداردهامو افزایش بدم .

    قطعا چنین شخصیتی منو به تمامی اهداف مالی توی بیزینسم می رسونه .

    اگر من توانایی تثبیت انجام کار درست در هر مرحله از کارم رو با توجه به قانون تکامل در وجودم بسازم و پرورش بدم تبدیل به شخصیتی میشم که در تمامی جنبه ها پیشرفت می کنم و به نتایج مورد انتظارم می رسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ابوالقاسم عابدینی گفته:
    مدت عضویت: 937 روز

    بنام خداوند متعال

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته

    خیلی خیلی سپاس گذارم ازخداوند که بازمنوهدایت کرد به این فایل باارزش.

    من فکر می کردم سرمایه من پول ولی من فکر نمی کردم سرمایه اصلی من توانایی که بلدم هست واقعا الان فهمیدم که بهترین سرمایه توانایی های که بلدم به قول شما استاد واقعا این باور اشتباه هست که من برم پول م رو سپرده گذاری کنم که ثروتمندم بشم یا برم سهام بخرم واقعا من الان از این دیدگاه که نگاه میکنم می بینم که بهترین چیز توانایی که بلدم ومیتونم باهاش پول بسازم واقعا خیلی کارها می‌توانم بکنم که خیلی ها براشون سخت و هروز بهتر بهتر میشم واقعا از خداوند سپاس گذارم که فهمیدم همچنین توانایی های دارم و ازاین توانایی لذت میبرم ‌. خداوند به همه ما توانایی های داد که ما خیلی دیر می‌فهمیم همچنین توانایی های خوبی داریم وباهمچین توانایی که داریم میتونیم باهاش بهترین ثروت بسازیم استاد عزیز تشکر میکنم بابت همچنین آگاهی که در اختیار ما دوستان گذاشتید تا بفهمیم خیلی جاها مسیر رو اشتباه میر فتیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نسیم بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1217 روز

    گام دوم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزدل

    تا به حال وابستگی در من اینقدر عالی باز نشده بود که ما به هر چیزی در نبودش که مانع لذت بردن ما از زندگی میشه به نوعی وابستگی هست که مثلا در من وقتی میرم مهمونی مثلا کفشم با لباسم ست نیست این باعث میشه که توجه ام دایما رو ست نبودن لباسام باشه و از اون مهنونی لذت نبرم وابستگی به هماهنگی لباسمان که اعتماد به نفس من رو میاره پایین و دائما به این توجه میکنم که مهمونا دارن به لباسم توجه میکنن و این حال من رو بد میکنه و از هیچ چیز لذت نمیبرم

    خیلیییی خیلییی وابستگی های زیادی تو وجود من برام شفاف شد که اصلا دارم بال درمیام و همیشه ام وقتی حرف از وابستگی میشد من با اطمینان میگفتم که من اصلا وابستگی ندارم واییی خدای من ….

    یه نکته ی دیگه ای استاد بهش اشاره کردن درمورد تعریف کردن از خودمون که من کلا یه گارد داشتم به این موضوع و هر شخصی که خیلی خودش رو تعریف میکرد من ازش دور میشدم ولی الان طی این مدتی که دارم رو خودم کار میکنم میبینم که چقدر اون فردی که خودش رو تعریف میکنه خودش رو شناخته توانایی هاش رو میدونه و الان تحسین میکنم اون فرد رو و این توانایی تا حدی در من هم رشد کرده خدارو شکر

    یه نکته دیگه که درمورد سرعت رسیدن به خواسته هامون رو توضیح دادن این همیشههههه سوال من بوده که چرا بعضی ها خیلی زود نتیجه میگیرن و بعضی ها نتایج شون اونقدر هم چشم گیر نیست

    و این جواب کاملا قانع ام کرد که هر چقدر سرعت تغییر ما بیشتر باشه سرعت رسیدن به خواسته هامون هم بیشتر میشه مهم تغییر و عمل به آموزه هاست که مارو به خواسته هامون نزدیک میکنه.

    خدارو هزاران مرتبه شکر که در این مسیر هموار و آسان قرار گرفتم و با خودم جزیات کامل آشنا میشم و با لذت میرم جلو خدایا شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَهً یَرْجُونَ تِجَارَهً لَنْ تَبُورَ

    قطعاً کسانی که همواره کتاب خدا را می خوانند و نماز را برپا می دارند و از آنچه روزی آنان کرده ایم در نهان و آشکار انفاق می کنند، تجارت (و سرمایه گذاری) را امید دارند که هرگز کساد و نابود نمی شود

    لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ

    [این همه را انجام می دهند] تا [خدا] پاداششان را کامل عطا کند و از فضلش ظرف وجودی آنان را بیفزاید؛ یقیناً او بسیار آمرزنده و عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.

    به نام خداوند مهربان

    واقعا از نگاه قرآنی که تمام آیاتش مشتمل بر آگاهی های تربیتی است بزرگترین و پرسود ترین سرمایه گذاری یعنی سرمایه گذاری روی خود شخص…قرآن بارها و بارها از طریق تکرار آیات و داستانهای مختلف تلاش میکنه که نگاه شخص رو از غیر بگیره و متمرکز کنه روی خود شخص، اون هم با نگاه درست به جهان و خالقش… و شخص برسه به اونجا که همونطور که جهان بر اساس قوانین خاص فیزیک، شیمی و … رفتار میکنه، خود این قوانین بر قوانین ثابت و کلی تری استواره که در اون هیچ خدشه ای وارد نمیشه…سنت های الهی یا قوانین جهان شمولی که بر اساس مشیت الهی، یعنی به اندازه ظرف هر کس پاسخ میده. خوب وقتی شخص به چنین قوانینی و واضع این قوانین ایمان بیاره و درک کنه که همونطور که همیشه ترکیب اکسیژن و هیدروژن میشه آب، همونطور که همیشه آب در صد درجه به جوش میاد، همونطور هم قوانینی هست که بر اساس ویژگی های شخصیتی و جهانبینی هر فرد و بر اساس باورهاش پاسخ میده و هیچ خطایی نداره..این نگاه به انسان این اطمینان رو میده که اگر از این مسیر بره حتما همیشه زندگیش بهتر و بهتر میشه و هیچوقت نگرانی اینو نداره که اگه در مسیر باشه ممکنه اتفاقات وحشتناکی بیفته که همه چیزو خراب کنه..این تجارت و سرمایه گذارییه که انسان اطمینان داره هیچوقت از سود نمیفته و کساد نمیشه… این که ایمان بیاریم که قوانین توحیدی هست، و چه انسان کافر باشه چه مومن،همه تحت سیطره این قوانین هستن، چه بخوان چه نخوان..و هر کس همونجاییه که باید باشه و اگر میخواد شرایطش تغییر کنه باید طبق قوانین عمل کنه…قوانینی که خداوند به جامع ترین شکل در قرآن تبیین فرموده…

    و نکته مهم دیگه اینکه ایمان یه برچسب نیست که بزنیم روی خودمون و باهاش بریم بهشت… ایمان یه گونی نیست که توشو پر کنیم عمل خیر و بدیم خدا و باهاش بهشت بخریم!! ایمان یعنی بجای درس دادن فیزیک و شیمی و … توی کلاس های درس بریم و ازشون استفاده کنیم و نتیجه بگیریم..ایمان یعنی خدا رو آگاهانه بشناسیم و در زندگیمون تجربش کنیم نه اینکه روزی هزار بار تسبیح بچرخونیم یا هزار بار قرآن ختم کنیم..ایمان یعنی طبق قوانین خداوند حرکت کنیم و نتیجه بگیریم و از این نتایج درکمون از خدا عمیق تر بشه و این درک عمیقتر ما رو به حرکات بزرگتر وادار کنه و این مسیر همش سوده و سوده و سود…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    لیلا طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 3186 روز

    به نام قدرتمندترین نیرو و فرمانروای عالم

    گام دوم

    سلام دوستان عزیزم

    خانم شایسته عزیزم، ممنونم برای این پروژه بینظیر و هماهنگ کننده ی ما با آسانی ها و نعمتها.

    هر چیزی که باعث بشه ما از زندگی لذت نبریم تا وقتی که فلان موضوع نیست، اسمش وابستگیه، خیلی ها نمیتونن از زندگیشون لذت ببرن چون خودشونو دوست ندارن.

    واقعا به نسبتی که خودمونو دوست داریم و برای وجود خودمون ارزش قائلیم  میتونیم از زندگی و نعمتهایی که خدا در اختیارمون قرار داده لذت ببریم،

    من برای خودم ارزش قائلم.

    من خودمو دوست دارم.

    زندگی من همین الان کامله.

    خداوند بهترین نعمت هارو به من داده.

    هر نعمتی که ازش برخوردارم چیزیه که خداوند به من داده بواسطه تلاش خودم برای بودن توی مسیر درست. و هیچ فردی نمیتونه زندگی منو ذره ای تغییر بده و قادر نیست نعمتی رو به زندگی من بیاره و زندگی منو شادتر کنه، بلکه این خداونده که وقتی من ظرفمو بزرگتر میکنم نعمت هاشو بی دریغ و بینهایت وارد زندگی من میکنه، وقتی من بیشتر قدر خودمو میدونم، وقتی میدونم صرف اینکه پا به این دنیا گذاشتم من ارزشمند و لایقم و نیازی به هیچ عامل بیرونی ندارم برای ارزشمند شدن، همینطور که هستم بی انداره ارزشمند آفریده شدم، خداوند من رو آفرید و لایق همه نعمت ها و خوشبختی های این جهان مادی قرار داد.

    موضوع مهم دیگه که برای من بولد شد توی این لایو باورهای عالی استاد عباسمش بعنوان صاحب یک کسب و کار عالی و پر رونق بود که چقدر زیبا ایشون مسیر راحت رو انتخاب کردن مسیر توحید و ایمان و باور به خداوند رو و وارد مسیر سخت و پیچیده و هزینه برِ تبلیغات نشدن.

    خداوند چجوری داره غذای یه مورچه رو تو دل خاک بهش مبده یعنی خداوند نمیتونه این کار رو برای ما انجام بده.

    استاد تقسیم کار کردن با خدا، یه سری کارها وظیفه ماست از عهده ما برمیاد هدایت خداست که ما باید انجامشون بدیم یه سری کارها بعهده ما نیست در توان ما نیست سمت ما نیست خیلی مهمه که ما یاد بگیریم یک سری کارهارو انجام ندیم کارهایی مثل نگرانی از اومدن مشتری، فکر کردن به اینکه چطور؟ از کجا؟ اینا کار ما نیست. سمت ما نیست.

    سمتِ ما کارِ با کیفیت ارائه دادنه بقیش رو خود خداونده که مدیریت میکنه.

    سمت ما تمرکز عاشقانه بر روی کاره، بقیش کار خداست.

    خدا به باورهای ما پاسخ میده اونیکه نا امیده باور نداره به خداوند باورش اینه که حتما باید تبلیغ کنم تا مشتری بیاد دقیقا به همین مسیرها هدایت میشه، تا تبلیغ نکنه کارش پیش نمیره اما یکی مثل استاد عباسمنش باورش اینه که این سیستم مدیری قدرتمند و مدبر داره قدرتی که برگی بدون اذن اون از درخت بر زمین نمی افته، قدرتی که داره با دقت و نظم فوق العاده کل این کهکشانهارو براحتی تمام مدیریت میکنه. سوال اینجاست ما کدوم مسیر رو انتخاب میکنیم مسیر سخت و هزینه بر رو یا میاییم خدای خودمنونو بزرگتر میکنیم و از مسیر زیبا و راحت توحید میریم؟

    استاد عزیز، خانم شایسته نازنین سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 625 روز

    به نام خداوند جان افرین

    مهم ترین و باور اساسی که زندگی ما رو تحت تاثیر قرار میده اینکه که من خالق زندگی خودم هستم

    و من اتفاقات را رقم میزنم و تمام زندگی من از باورهای من سرچشمه میگیره .

    یه دوستی داشتم سردرد شدید میگرفت و میگفت حتما باید فلان قرص ژلوفن رو بخورم که خوب بشم یه بار تو موقعیتی سردرد داشت و سرش رو بسته بود و ازم پرسید قرص ژلوفن داری منم نداشتم و بعد چند ثانیه گفتم یه قرص دارم خیلی قویتره و ازش تعریف کردم . یه قرص ساده الکی دادم و میخواستم تستش کنم و خورد و بعد چند دقیقه گفت اره دارم بهتر میشم و این اتفاق بازم افتاد و من بهش میدادم. و این قرص پلاسیبو رو به دو نفر دیگه دادم اونا هم تایید کردن که خوب شدن و نتیجه گرفتم چون شخص باور داره نتیجه میگیره.

    بعضی ترمز ها انقدر ریز هستن که باید ساعت ها روش فکر بشه . تو زندگی خودم و خیلی ها الان که بررسی میکنم میبینم ترمزهای زیاد داریم . مثلا من زندگی بهتر میخوام و از خداوند درخواست میکنم یا ماشین میخوام یا مهاجرت رو میخوام اما اون ته ذهنم چندتا ترمز دارم که به این مکان راحت که دارم چسبیدم . یا خیلی از ما دوست داریم مهاجرت کنیم اما زنجیرهایی داریم که نمیدونیم ولی مثل سرب ما رو نگه داشته و من اینو در خودم دیدم و رفتارهای افراد متفاوت رو دیدم وانقدر واضح بود ولی قبلا متوجه نبودم

    مورد سوم من مثال های زیادی دیدم که طرف تو بهترین نقطه شهر مشتری کم داره شخصی تو همون کار مشتری فراوان داره .

    دو تا مغازه میوه فروشی برخورد کردم و درارتباط بودم رو بررسی کردم .

    پدر دوست من تو بهترین جای شهر مغازه میوه فروشی داره . قبلا باهاش مینشستم و صحبت در مورد مغازه میشد و از رفتارهای پدرشو تو کسب و کار گفت و چیزهایی رو گفت که من تعجب میکردم چه باورهایی رو داره و الان حرفاش یادمه . مثلا پول رو دردسر میدونست و به همین خوبه قانع بود . مغازش بهم ریخته هست و من اونجا بودم ادم هایی که میومدن به سختی میخریدن اونم تو بهترین نقطه شهر.

    و مغازه دیگه میوه فروشی کنار خونه پدر و مادرم هست از اکثر مغازه های شهر که دیدم شلوغ تره و کوچکتره قیمت هاش بالاتره اما دست چین میوه میخره . بسیار تمیز و خوش برخورده و تو مغازش میوه نمیمونه. ماشین میاد کنار مغازش و میره صندوقش رو پر میکنه و هرنفر میاد کیلو کیلو میخره و چون قبلا باهاش صحبت کردم خیلی این کار رو دوست داره واز همون مغازه چندنفر پسرش نون میخورن و به ثروت رسیده

    یه کلید سازی تو شهر پدر و مادرم هست که خودش تو مغازه ایستاده به زور جا میشه و در حد چند تا کلید و قفل داره و هروقت رد شدمن و یا باهاش برخورد داشتم بسیار حرفه ای هست تو حرفه اش و جلو مغازش مشتری صف بسته که نوبتش بشه. در حالی که این ادم خیلی کم حرفه ولی حرفه ای هست

    پس چیزی فراتر داره کار میکنه و اون مجوعه ای باورهای ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رویا وثوقی گفته:
    مدت عضویت: 891 روز

    سلام

    اگر من قبل از شروع کارم این مطالب رو یادگرفته بودم

    الان مطمئنا در آرامش بیشتری کارم رو ادامه میدادم

    چند تا چیز مهم که متوجه شدم چقدر خودم باعث مسائل زندگیم شدم :

    1- فکر اینکه برای ایجاد شغل نیاز به سرمایه بزرگ هست و همین امر باعث وام گرفتن من شد و پیامدهایی که چندان خوشایند نیست

    2- وابستگی و ترس از دست دادن باعث شد هر چی همسرم میگه گوش بدم و کسب و کارم رو بسپارم دست او ، تا مدتها فکر میکردم باعث و بانی ایشون هستند ولی از زمانی که روی خودم دارم کار میکنم و آموزش میبینم متوجه شدم که فقط خودم با داشتن وابستگی، این مسائل رو باعث شدم

    3- طبق باورهای غلط که نباید از خود تعریف کرد و حتی تو خانواده یک ضرب المثل قدیمی در همین مورد هست که باعث شده بود توانایی های خودم رو نادیده بگیرم و همیشه مثلا متواضع باشم و هیچ تعریفی از خودم نکنم

    4- عاشق کارم نبودم و هیچ لذتی از کارم نبردم چون نظرات دیگران اهمیت زیادی برام داشته که مثلا در نظر اونا شغل عطاری یه شغل سطح پایینیه و درآمدش کمه و حالا برا رفع نیاز شاید بد نباشه

    5- شکرگزاری حتما باید مکتوب بشه و دلیلش حتما باید نوشته بشه و یا طبق آموزشهایی که قبلا دیده بودم قبل از خواب تو سجده 40 بار و به محض بیدار شدن باز تو سجده 40 بار باید بگی الحمدلله و من این کار و 3 یا 4 سال انجام میدادم و هیچ حسی جز اینکه رفع تکلیف کنم نداشتم

    6- نسبت به خدا حس خوبی نداشتم مثلا اگه نمازم دیر میشد من دیگه روزم روز نمیشد اگه سحر بیدار نمیشدم دیگه اونروز کلا حالم خوب نبود

    7- هر اتفاقی میفتاد فکر میکردم خدا میخواد تنبیهم کنه

    8- نداشتن احساس لیاقت

    و خیلی مسائل دیگه که حس آرامش و لذت رو ازم گرفته بود

    خدا رو شکر میکنم که هدایتم میکنه

    خدا رو شکر که آروم آروم دارم احساس آرامش رو تجربه میکنم

    خدا رو شکر که تو مسیری دارم قرار میگیرم که احساس میکنم خدا داره بهم از روی عشق لبخند میزنه

    خانم شایسته عزیز ازت متشکرم

    استاد عباس منش ازت متشکرم

    دوستان خوب از همه ی شما متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: