live | سودمندترین سرمایه گذاری - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)

739 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طلای میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    باسلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم

    امروز من تصمیم گرفتم که به مدت ٣ ماه فرمایشات شما رو اجرا کنم با این وجود مثل کف دستم میدونم که جهان هستی قوانینی دارد و شما رو هم صددرصد قبول دارم

    از خدای منان میخواهم که در این راه کمکم کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    شیدا گفته:
    مدت عضویت: 2464 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی عزیزم

    وقتی فایل رو گوش دادم یاد دوره ای از زندگیم افتادم که با یک دوست عزیزی شراکتی کاری رو با هم شروع کردیم. من بخاطر اینکه فک میکردم در قسمتی از کارم توانایی ندارم و دوستم هم اتفاقا در اون مورد واقعا استاد بود .چند سال این شراکت و کار رو هم ادامه دادیم ولی دریغ از پیشرفت و درآمد . ب زور ماهی نفری 500 هزار برامون درآمد داشت. الان که فکر میکنم هیچ کدوم از ما خودمون رو مسئول صد در صد کار نمیدونسستیم و یه جورایی مخصوصا من که به کارم علاقه ای نداشتم از زیر کار و مسئولیت هاش در می رفتم. تا اینکه قسمت شد و به کاری که بهش علاقه داشتم هدایت شدم و از دوست عزیزم جدا شدم. جالب اینه که هر دوتامون الان خیلی موفق تر هستیم و درآمد هر دو نفرمون خیلی خیلی بهتر شده در حد 20 برابر هم درآمد داشتم. و این اتفاق زمانی افتاد که تصمیم گرفتم اون شغل رو که بهش علاقه ندارم ادامه ندم و شراکت رو تموم کنم که شکر خدا در بهترین حالت ممکن تموم شد و با کلی خاطره خوب و حس خوب از هم جدا شدیم.

    واقعا احساس عدم لیاقت و عدم عزت نفس باعث شد بجای کار کردن روی خودم و توانایی های خودم رو به شراکت بیارم. اگه تکاملم رو طی میکردم و هر روز کمی تمرین و تکرار داشتم الان مهارتم کامل شده بود و استاد کارم بودم.

    خدایا شکرت که کمکم کردی و منو هدایت کردی به شغلی که در اون خیلی خیلی بهترم و واقعا هم علاقه دارم بهش. خدایا شکرت که به من این جرئت رو دادی که کار جدیدی رو شروع کنم و هر روز در کارم مهارتم بیشتر شده و تکاملم رو یادگیریم رو بهتر و بهتر کردی

    خدایا شکرت که تونستم دومین روز از بن پروژه رو هم انجام بدم

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    معصومه یادگاری گفته:
    مدت عضویت: 2010 روز

    با سپاس فراوان از استاد عباسمنش

    تمام مطالب انگار فقط برای من گفته شده بود که پرسیدم راجع به موقعیت کار و ثروت باید چکار کنم

    با مدیرم حرف بزنم یا نه

    عالللللللللللللی بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نسیم گفته:
    مدت عضویت: 1346 روز

    سلام به استادعزیزم همچنین استاد شایسته عزیز

    حدود 20 سال پیش رفتم دنبال آموزش کاری که از بچگی بهش علاقه داشتم اما پدرم اجازه نداد زودتر شروع کنم بعد ازدواجم با کلی بحث و قول و التماس از همسرم اجازه گرفتم و کار آرایشگری که خیلی بهش علاقه داشتم رو استارت زدم .اینقدر دوست داشتم توی این کار حرفه ای بشم که هر کلاس و آموزش و سمیناری بود شرکت میکردم و کلی مدرک روی هم جمع کردم .اما متاسفانه عزت نفس و اعتماد به نفس بسیار داغونی داشتم و باورهای مخرب که همیشه با خودم تکرار میکردم چون مدرک تحصیلی بالایی ندارم هیچی رو متوجه نمیشم و من هیچوقت موفق نمیشم با اینکه همه اطرافیان یا اساتید تشویقم میکردن و کلی مشتری راضی داشتم که مشتری دائم میشدن و هر کجا میرفتم سالها فقط پیش من میومدن اما من خیلی کمالگرا بودم و هستم هیچوقت خودم رو کامل نمیدیدم و از خودم راضی نبودم مدت 8 سال فقط سالنهای مختلف مجانی کار کردم که تجربه به دست بیارم و همه چی تموم باشم توی حرفه م به هر حال بعد 17 سال تجربه کارم رو به خواسته همسرم (که البته از همسر اولم جدا شده بودم و به خواست همسر دومم که تازه ازدواج کرده بودیم ) کنار گذاشتم و خونه نشین شدم چون همسرم اعتقاد داشت زن مال کار توی خونه ست ،بعد 5 سال جدایی از کارم و خونه نشین شدن دیدم واقعا از نظر روحی داغون شدم و تازه ارج و قربم رو پیش همسرم از دست دادم و همسرم زن دیگه ای گرفت و من موندم و یه آدم افسرده و ضربه خورده که دیگه هیچ امیدی واسه ادامه زندگی نداره .دوره 12 قدم رو از قدم اول تهیه کردم و شروع به تمرین کردم در کنارش یه دوره جدید آرایشگری که طرفدار زیادی داره رو مجازی خریداری کردم بعداز چند ماه هم دوره فوق العاده عزت نفس . شب و روزم رو گره زدم به دوره هام . کم کم عزت نفسم بالارفت و قدر و قیمت خودم رو فهمیدم ، احساس لیاقت کردم ، با اینکه میدونستم همسرم اجازه نمیده من بیرون از خونه کار کنم ،تنها قطعه طلایی که داشتم رو فروختم و وسایل خیلی کمی خریدم برای تمرین کار جدیدم و خودم رو به خدا سپردم گفتم خدا دلشو نرم میکنه و وقتی ببینه کارم درآمد خوبی داره خودش کم کم راضی میشه .اما خدای من واسم برنامه زیباتری چیده بود .سر یک مساله خیلی کوچیک بینمون شکرآب شد و خیلی راحت از زندگیم بیرون رفت اصلا انگار نه انگار که وجود داشته .بعد رفتنش درهای رحمت پروردگارم به روی من باز شد و از درو دیوار واسم امداد غیبی رسید انگار تمام افراد خانواده بسیج شده بودن دستی باشن از سمت خدا که دوباره زندگی منو سرپا کنن. چندین هفته ست که تصمیم گرفتم کارم رو از یک اطاق گوشه خونه شروع کنم به لطف الله کار دخترم جور شد و ما توانایی پرداخت اجاره و هزینه های زندگی پیدا کردیم . چندین بار میخواستم وام بگیرم یا قرض کنم اما همیشه صدای استاد توی گوشم هست که نه وام بگیرید نه قرض کنید . با اینکه من بسیار کمال گرا هستم و انتظارم اینه که همه چی کامل باشه تا شروع کنم اما حرف استاد رو به جون و دل خریدم .خداوند هدایتم کرد که از کارایی که توش حرفه ای هستم کمک بگیرم از اونایی که وسایلش رو دارم شروع کنم و کم کم مشتری بگیرم و از درامد اون وسایل کار جدیدم رو بخرم . منم سریع گفتم خدایا من تسلیم تو هستم قطعا بهترین هدایت رو به من رسوندی و همین امشب اولین مشتری غریبه رو راه انداختم .با اینکه کارش خیلی کوچیک بود و اجرت بسیار کمی داشت ولی چنان لذتی بردم و چنان شکر گذار خداوندم شدم که با خودم گفتم نسیم شاید لذتی که امروز بردی و شاید بعدها با کلی درآمد و مشتری دیگه نچشی قدر این لحظه های ناب رو بدون .

    دوباره دارم احساس قدرت میکنم به لطف الله مهربان اما امروز با 20 سال پیشم خیلی فرق میکنم .اینبار آگاهم .اینبار به لطف الله مهربانم و آموزشهای استاد عزیزم پراز شهامت و عزت نفسم .امروز خدا با من دوسته و من در آغوششم ،رابطه من و خدای من عاشقانه ست نه از روی ترس و اجبار .الان صبح تا شبم مالامال از عشق و یاد خدا با دلی پر از آرامش و ایمان و امیده.امروز ایمان پیدا کردم و به چشمم معجزه هاشو دیدم .امروز خدا رو از رگ گردن نزدیکتر دارم و هر لحظه صداش میزنم حضور داره ،انگار هر لحظه با منه و مدام توی گوشم میگه نترس ،برو جلو من هستم واست راه رو هموار میکنم.امروز میدونم قطعا هر مساله ای که پیش میاددر مسیر رشدمه و قطعا به نفعمه . امروز میدونم زندگیمو خودم دارم رقم میزنم با باورهام و توجهاتم . امروز من خوشبخت ترین روزگارم و در تنهایی خودم بین دفترهام آموزشهام تمرینهام عشق میکنم و روز به روز ظرف وجودم رو بزرگتر میکنم و خداوند رو بیشتر شاکرم .

    استاد این همه موفقیت و حال خوش رو بعد خدای مهربونم فقط از شما دارم .

    خدای من پاداش اینهمه خوبی ولطف شما رو بده عمر با عزت داشته باشید عزیزترین اساتیدم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    الهام 🌳 گفته:
    مدت عضویت: 2344 روز

    سلام به روی ماه استاد عزیزم خانم شایسته جان و دوستان گلم،

    استاد جان منم همیشه فکر میکردم که فقط باید بنویسم

    سپاسگزاری رو تا حق مطلب رو ادا کنه… تا مثلا واقعی تر باشه و خدارو خوش بیاد…

    هروقت هم که فرصت نمی شد بنویسم میگفتم بیا حالا معجزات امروزم چی میشه!!! چون ننوشتم خدا هم کار خاصی امروز برام نمی کنه… انگار که خدا گِرو کشی بلده!!!

    ولی امروز وقتی یک گرامر سخت رو تو زبان انگلیسی یاد گرفتم و بارها استفاده کردم، اون حس خوب اون حال خوب که ذوق داشتم و هی میگفتم واای خدایا شکرت بالاخره اینو یاد گرفتم.. فهمیدم اون لحظه داره فرکانس خوب ارسال میشه… اونجایی که به خاطر خلوت بودن خونمون و تنها بودن تو خونه میتونم با صدای بلند فایل گوش کنم و ذوق کنم ، اون خودش سپاسگزاریِ…. فهمیدم حال و احساسِ من مهمِ نه نوشتن رو کاغذ که بعضی وقتا شبیهه رفع تکلیف بود…امروز یه درس دیگه ام باز برام تکرار شد که رو پولی که وجود نداره، رو هیچ چیز و هیچ کی و هیچ قولی به غیر خدا حساب نکن الهااااام!!! و همیشه وقتی از وابستگی حرف می زدید من میگفتم من که وابسته نیستم به هیچ کی !!نه ، خانوادم نه، رابطه ی عاشقانم … اما الان فهمیدم منم وابسته ام . شاید به آدم نباشه، ولی حالِ خوبم وابستس به اینکه فلان قدر درآمد داشته باشم، مشتری که قول داده بیاد، اون پول اگه جور شه، اگه فلان کلاس بتونم برم….. منم وابسته ام فقط نوعش فرق داره…

    استاد عزیزم باز هم ازتون سپاسگزارم برای آگاهی هایی که بهمون میدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    راضیه خدامی گفته:
    مدت عضویت: 558 روز

    سلام استاد عزیز امروز که این فایل رو گوش کردم یاد گذشته خودم افتادم که با کسی شریک شدم توکار و الان میفهمم که چرا ضرر کردم و باعث شد من کارگاهم رو جمع کنم چون قانون رو نمیدونستم وهمین باعث شد اون کارگاهی که از صفر شروع کرده بودم با ضرر جمعش کردم اما خداروشکر میکنم با آگاهی هایی که از شما میگیرم وبا هدایت های خداوند دوباره شروع کردم و کسب وکار خودم رو آغاز کردم وباتوکل به خداوند بزرگ به اون اهدافم میرسم ایمان دارم . میرسه روزی که بیام از معجزات خداوند تو زندگیم حرف بزنم البته الان هم معجزه تو زندگیم دارم میبینم وشکر گذار خدای وهابم هستم .خداروشکر که گام به گام داره منو به جلو هدایت میکنه واز مسیر لذت میبرم . به امید روزهای عالی برای همه دوستان سایت . دوستتون دارم ️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1524 روز

    سلام و روز خوش خدمت همه دوستان عزیز و استاد عباس منش و خانم شایسته امیدوارم که حال دلتون خوب باشه

    خدا را شکرت بابت گاهی‌ها و نکات گام دوم

    و همچنین از خداوند بسیار سپاسگزارم بابت مطالب و نکات کلیدی که در کامنت‌ها نوشته می‌شه.

    جالبه مطالب و نکاتی که گفته می‌شه مربوط به یک حوزه نیست و با هر گام جلو رفتن و با عمل کردن بهشون و خوندن بیشتر کامنت‌ها، حس می‌کنم که ترازم داره بالا میره و این تراز شامل تمام جنبه‌های وجودیم میشه و واقعاً حس خوب و عالی به ادم میده.

    از جمله نکاتی که من در این گام یاد گرفتم اینکه برای شروع کسب و کار نیاز به سرمایه نیست و با گام‌های کوچک می‌شه شروع کرد و تکامل رو طی کرد و در حین تکامل خودش سرمایه ایجاد می‌شه و خداوند ما رو هدایت می‌کنه .

    نیازی به شراکت نیست و شراکت ریشه در بی‌ایمانی ما داره و همچنین نیازی به تبلیغات نیست همه این کارا رو خدا برای ما انجام میده فقط کافیه با عشق و علاقه کارت رو ادامه بدی و تکاملتو که طی بکنی و اون وقته که می‌ترکونی .

    و اینکه به جای تبلیغات تمرکزت رو بذار روی کیفیت.

    همچنین نکاتی که در مورد عدم وابسته بودن استاد اشاره کردن و اینکه باید از توانمندی‌ها و نتایج خودمون بگیم .

    باور عدم احساس لیاقت مهمترین مانع رسیدن ما به الهامات و ایده‌های خداونده .

    هر قانون مدارهای خاص خودشو داره هر چقدر ما توی مدارها بالاتر می‌ریم جزئیات بیشتری رو ما یاد می‌گیریم ولی از طرفی درک قوانین خداوند بسیار آسونه و به قول استاد قوانین از بس که ساده هستند توسط ما نادیده گرفته میشن .

    و اینکه کار کردن روی خودمون یه کار همیشگیه چون علف‌های هرز ذهن هر لحظه که ما دست از کار برداریم شروع به رشد کردن می‌کنند.

    و اینکه فرکانس‌های ما که کار می‌کنه نه فیزیک ما .

    و اینکه وابسته به هیچ چیزی نباشیم و برای لذت بردن از زندگی و شاد بودن و احساس خوشبختی و سلامتی و درآمد عالی و… ما نیاز به هیچ کسی دیگری جز خودمون نداریم و باید به این نکته برسیم که خودمون برای خودمون کافی هستیم و خدایی که درون ماست که همواره ما را راهنمایی می‌کنه.

    و این نکته که باید قدر تضادها رو بدونیم باید اینقدر آگاهی‌هایمان رو رشد بدیم که تا قبل از اینکه به تضاد بربخوریم خواسته‌های جدید خودمون رو بدونیم ولی از طرفی خود تضاده ها هم اومدن برای رشد ما و کمک به ما و شبیه تابلوهای کنار جاده هستند که به ما نشون میدن که باید به کدوم سمت بریم و باعث رشد ما میشن و به ما درس میدن و باعث می‌شن که از زندگی لذت ببریم .

    و اینکه این دیدگاه رو باید داشته باشیم که هر اتفاقی که برای من رخ می‌دهه به نفع منه و خیری درش هست و داره به من کمک می‌کنه.

    و اینکه نگاهمون به افراد و موقعیت‌ها و اتفاقات باید شبیه زنبورهای عسل باشه و فقد باید به نکات مثبت توجه بکنیم (گل ها) و نه شبیه مگس‌ها که فقد توجهشون به نکات منفیه(آشغال ها).

    کار کردن بر روی ذهن یک فرایند مادام العمره ولی به خداوند سوگند که ارزشش رو داره که بشینی روی خودت کار بکنی و با هر کسی همصحبت نشی و هر آهنگ و هر فیلم و هر کتابی رو نخونی و نبینی و فقد سرگرم انجام تمرینات باش، به خدا ارزششو داره.

    و بی‌نهایت آگاهی و مطالب دیگری که امروز دریافت کردم.

    از خداوند میخوام که کمک و هدایتم کنه تا به این آگاهی ها عمل کنم.

    از خداوند سپاسگزارم بابت این حس و حال خوب و این آگاهی‌ها و همچنین از استاد عباس منش و خانم شایسته

    امیدوارم که هرجا هستید خوش و خرم باشید

    شب و روز خوش

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    امیر حاجی صفی گفته:
    مدت عضویت: 688 روز

    درود برخداوند

    درود بر استاد عزیز و الهی

    درود بر بانو شایسته

    درود بر دوستان الهی

    سودمندترین سرمایه گذاری

    دوستان این دلنوشته از طرف منی که ورشکسته کامل وصفر و بدهکار نوشته میشه که در حال حاضر خدا را دارم درآمد دارم آرامش دارم آزادی دارم و بدهی هم ندارم به لطف الله

    سودمندترین سرمایه گذاری برای من ده ماهه پیش بود که حرکت کردم به کار کردن و نشستم که یک نیروی بیرونی از آسمان برایم یک کیسه دلار بندازه پایین بله حرکت کردم و ترس را کنار گذاشتم و روی کسی حسابی نکردم و توکل بر خدا کردم و رفتم به محل کارم و استارت زدم بدون آنکه به حرف کسی تو بازار کاری داشته باشم که تو واردکننده بودی الان با چه رویی میخوایی بری و این و داشتی اونو داشتی و از این حرف ها . شجاعت در من بوجود آمد

    اولین تغییر در من بوجود آمد حرف کسی برایت مهم نباشه امیر تو خدا رو داری در مغازه خالی از جنس و توکل به خدا و تمرین برروی افکارم که تغییر بدم جواب داد و این تمرینات رو هرروز هروز با نوشتن و درخواست کردن و اجابت ه حتی کوچکترین خواسته ام سپاسکزار خدا بود و در همان مغازه خلوت من بودم و قفسه خالی و خدا وای که چه احساس خوبی داشتم وقتهایی که می‌نوشتم و تحقق اون رویا یا درخواست را میدیدم حتی در اون موقعیت وقتی با خدایم حرف میزدم وقتی برایش نامه نوشتم و وقتی اجابت کرد خدایا شکرت شکرت شکرت وقتی تسلیم میشی و واگذار کنی هدایت افراد هم به سوی شما یا بالعکس آغاز میشه این فقط مستلزم این هست که باورهایمان را نسبت به نزدیک بودن خدا به خود را حس کنیم و عمل

    سرمایه من تغییر درون خودم بود که افکار گذشته رو کنار بزارم و توجه بر فراوانی و بر توانایی هایی که دارم بزارم و ووقتی به احساس خوب رسیدم هدایت شدم که مسیر مسیر درستیه و از فایل های دانلودی رایگان رسیدم به در آمد و دوره قانون آفرینش را خریداری کردم و سرعت رشد و تکامل رسیدن به خواسته ام بیشتر شده و درخواست کردم از خدا و خود را در آن خواسته قرار دادم و پروردگارم اجابت کرد

    در حال حاضر تولید دارم و اون جور که خودم دوست دارم فروش دارم چرا چون در گذشته ترس از رقیب و قیمت و غیره را دا شتم اما الان با وجود ایمان به خداوند هر آنچه من بخواهم خلق کنم در فروش ام و اعتقاد و باورم بر خدا این هست که اون همیشه بهترینها رو هدایت میکنه برای من و من را برای درخواستم.

    قانون آفرینش را به عمل پیاده کردم و هر آنچه در افکارم ساختم را باور کردم و ایمانم را قوی‌تر و حرکت کردم که سودمندترین سرمایه برای من شد.

    به خودم و جنسم ارزش قائل شدم و کار با کیفیت تولید کردم و با ایملن به خداوند فروش را آغاز کردم و همان چیزی اجابت شد که خودم در افکارم پرورش دادم . یعنی فروش دلخواه برعکس جریان بازار فروش که با چک میفروشن بین همکاران من خواستم و خلق کردم نقد بفروشم و ترس رو گذاشتم کنار و خدا وامید و ایمان را جایگزین کردم و شد که شد و شد به قول استاد با خود تکرار تکرار میکنم امیر شد دیدی بمب بمب بمب

    گفتم بارها به خودم که دیدی امیر باز هم شد و باز هم میشه .خیلی برای من از این قبیل اتفاقات رخ داده اما در سایت الهی استاد و آموزه های استاد تنها پایداری در این نتیجه این بود که قدرت را از خلق خدا گرفتم و به خود خدا دادم من فقط روی خودت خدا و خلق افکار خودم ایمان دارم و نتایج و تثبیت نتایج ام بهترو بهترو بهتر می‌شود. اما در گذشته به نتایج کوچک توجه نمیکردم که همان نتایج کوتاه و توجه به آنها باعث رشد و شکرگزاری در رابطه با آنها نتایج را مثل یک گوی بزرگ و بزرگ و بزرگتر می‌کند البته در طول مسیر ده ماهه بعصی اوقات یکسری افکار هم میومد به سراغم که اون افکار هم از بین رفت با تهیه دوره آفرینش و پیدا کردم کجا افکارم بهم ریخته و تمرکزم را گذاشتم رو دوره و نتایج ام عالی شد

    خیلی زمان گیر میشه اینجا توضیح بدهم یک نمونه که چک این کار رو خوردم و دوروز خود را درگیر این فکر کردم دلسوزی برای دوستم بود که خدا روشکر در قانون آفرینش هدایت شدم به بخش مربوطه و دوباره برگشتم به مسیر و یاد گرفتم که هرکس هرجایی هست جای درستش هست من در فرکانس خود قرار دارم و تمرینات دوره آفرینش و تعهد به دوره در عمل نتایج را برایم بزرگتر کرد .

    و در آخر بگم تیکه هایی از خدا بروی زمین هستیم که قدرت خلق را به ما هدیه داده پروردگار مهربان .

    تغییر درون و ایمان به نزدیکی خدا را درک و لمس کردم که به هر آنچه که بخواهم میرسم و اجابت می‌شود.

    خدا را سپاسگزارم که در حلقه عشق و موهبت الهی قرار دارم و مرا به سمت تکامل و هدایت های جدید با فرصت های جدید مرا هدایت می‌کند که زندگیم را خود بسازم . خدایا شکرررررررررررررت که تونستم دوره آفرینش رو تهیه و آموزه های استاد عزیزم مسیر تکامل و رشد را هموار و هموار هموارتر میکنه با اقدام و عمل و تعهد .

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام به همگی

    گام دوم از پروژه خانه تکانی

    سودمند ترین سرمایه گذاری

    من تا قبل از پروژه خانه تکانی یه سهام هایی برای بقیه مدیریت میکردم خودمم یه چیزایی داشتم که از وقتی توی دفعه اولی که پروژه رو شروع کردم و استاد در مورد این موضوع گفت

    و یه سری چیزا متوجه شدم اول شروع کردم به فروششون بعد یه حسی گفت اصلا رهاشون کن بیا روی خودت کار کن

    که الان چند وقتی میشه اصلا برنامه ترید باز نکردم نمیدونم چه خبره

    تمام این مدت تلاشم این بوده که در مسیر رسیدن به علاقم قدم بردارم هر ایده ای که به ذهنم میرسید انجام بدم

    دارم میبینم ادمها رو که دنبال اینن که برن یه کاری پیدا کنن یکی پارتیشون بشه

    مخصوصا اخیرا که چندین چند نفر دیدم که به پدرم سپرده بودن که فلان جا کار پیدا کنه یا میگن خب پدرت چرا توی فلان جا برات کار پیدا نمیکنه

    ولی من سراغم علاقم اومدم و دنبال چیزی ام که منو راضی کنه به خودم قول دادن که تا سال اینده به استقلالی که میخوام برسم

    باید اعتراف کنم تازه اول راهم سرمایه گذاری روی خودم و علاقم هستم باید خیلی با ایمان تر باشم باید بیشتر روی خودم کار کنم

    اونقدر خدا رو باور نداریم که فکر نمیتونیم بکنیم اینقدر این قدرت داره که با هر شرایطی که من دارم میتونه منو به خواستم برسونه

    اگر ترس دارم اگر سرمایه اولیم کمه ،اگر سرمایه ای ندارم، حتی اگر ایده ای برای ثروت ساختن ندارم

    همه چیز برمیگرده به توحید به ایمانم به خدا

    الان من هیچ ایده ای ندارم چطور میتونم از علاقم پول بسازم،

    چه باورهایی داشته باشم که قرارداد های خوب ببندم توی شرایطی که میگن قرارداد سقف داره

    یا تا حالا نشنیدم کسی قرارداد میلیاردی توی حوزه من داشته باشه البته توی ایران میگم

    میشه از تبلیغات توی کارم پول بسازم ولی این ایده باهاش فاصله مداری دارم

    اصلا خیلی مسخرس که من این وقت و هزینه بذارم و علاقه برای هدفم بذارم بعد برم دنبال یه چیزی دیگه برای پول ساختن

    خدایا خودت هدایتم کن از همین علاقم اولین قراردادم بنویسم اولین پول بسازم امسال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: