live | سودمندترین سرمایه گذاری - صفحه 48 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/02/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 20:32:442024-09-24 19:23:02live | سودمندترین سرمایه گذاریشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام وقتتون بخیر.همیشه مخالف شراکت بودم.چون از اختلاف نظر و بحث و ثابت کردن حرف به دیگران فراری هستم.از طرفی همیشه فکر میکردم این خصوصیتم مانع پیشرفتم میشه.چون بسیاری از جاها حرف از اینه که با شراکت, آدما و شرکتها رشد میکنند.وقتی این نظر استاد رو شنیدم که مخالف شراکت هستن بسیار خوشحال شدم و بهتر بگم نفس راحتی کشیدم. خدارو شکر که در شیوه ی استاد خبری از شراکت نیست.واقعا آسوده شدم.سپاس فراوان
سلام
نکات مهم این فایل
در حوزه ی علائقت وارد شو با طی کردن تکامل و داشتن باورهای درست درمورد ثروت ثروتمند هم خواهی شد
شکرگذاری حتما باید مکتوب باشد؟خیر مهم اون احساس و فرکانسه خوبته که به جهان فرستاده بشه حالا تو به هر نحوی که راحتی و برات بهتره انجام بده حالا یا با نوشتن یا با گفتن
وابستگی یعنی چه؟وابستگی یعنی خوشی شادی و لذت من به یک عامل دیگری بستگی دارد که اون یک عامل بیرونیه که اگر آن نباشد دیگر من از زندگی ام لذت نمیبرم و زندگی ام مختله،تا وقتی که انتظار داری به آن چیز برسی یا آن چیز باشد تا لذت ببری یعنی به آن وابسته ای
تبلیغات در کسب کار خوبه؟اگر تو کیفیت کارت خوب باشد خداوند برای تو تبلیغات میکند مردم آدمها این کار را برای تو انجام میدهند نیاز به دادن هزینه های بالا برای تبلیغ نیست چه بسا اگر تبلیغات هنگفتی هم بکنی اما کیفیت کارت خوب نباشد برعکس باعث تبلیغات بد و شکستت میشود چون ظرفیتش را نداری باید کیفیت کارت خوب باشد آن موقع خودش همه ی کار ها درست میشود
تعریف کردن از خود و توانایی ها : بله انسانی که عزت نفس بالایی دارد باید از خود و توانایی هایش صحبت کند با افتخار و این نشانه ی غرور نیست اصلا
اتصال به خداوند:ما همیشه با خدا در ارتباطیم وصلیم مگر اینکه خودمان را لایق ندانیم یا انقدر باورهای مخرب و عزت نفس پایینی داشته باشیم که حس کنیم که خداوند فقط با آدمهای خاصی و با ازما بهتران فقط در ارتباطه ،خیر خدا همیشه در ارتباطه با ما و داره با ما صحبت میکنه اگر ما اجازه بدیم ذهنمون ساکت باشه و ندای قلبمون ندای خدا رو بشنویم
چجوری خود را در انرژی و فرکانس و احساس خوب بالا نگه داریم؟با سپاسگزاری کردن با تمرکز آگاهانه بر نکات مثبت با لذت بردن از داشته هامون و…
تو فقط در حوزه ی علاقه ات وارد شو باورهات درمورد ثروت درست باشد ثروت خود به خود می آید همه ی کسانی که به ثروت بالایی رسیده اند همین مسیر را طی کرده اند
چقدر فضای پرادایس و جنگل زیباست تو پاییز و این دریاچه ی آرام خیلی فضاش مثبت و خوبه…
خدایا شکرت.
سلام
اگر من قبل از شروع کارم این مطالب رو یادگرفته بودم
الان مطمئنا در آرامش بیشتری کارم رو ادامه میدادم
چند تا چیز مهم که متوجه شدم چقدر خودم باعث مسائل زندگیم شدم :
1- فکر اینکه برای ایجاد شغل نیاز به سرمایه بزرگ هست و همین امر باعث وام گرفتن من شد و پیامدهایی که چندان خوشایند نیست
2- وابستگی و ترس از دست دادن باعث شد هر چی همسرم میگه گوش بدم و کسب و کارم رو بسپارم دست او ، تا مدتها فکر میکردم باعث و بانی ایشون هستند ولی از زمانی که روی خودم دارم کار میکنم و آموزش میبینم متوجه شدم که فقط خودم با داشتن وابستگی، این مسائل رو باعث شدم
3- طبق باورهای غلط که نباید از خود تعریف کرد و حتی تو خانواده یک ضرب المثل قدیمی در همین مورد هست که باعث شده بود توانایی های خودم رو نادیده بگیرم و همیشه مثلا متواضع باشم و هیچ تعریفی از خودم نکنم
4- عاشق کارم نبودم و هیچ لذتی از کارم نبردم چون نظرات دیگران اهمیت زیادی برام داشته که مثلا در نظر اونا شغل عطاری یه شغل سطح پایینیه و درآمدش کمه و حالا برا رفع نیاز شاید بد نباشه
5- شکرگزاری حتما باید مکتوب بشه و دلیلش حتما باید نوشته بشه و یا طبق آموزشهایی که قبلا دیده بودم قبل از خواب تو سجده 40 بار و به محض بیدار شدن باز تو سجده 40 بار باید بگی الحمدلله و من این کار و 3 یا 4 سال انجام میدادم و هیچ حسی جز اینکه رفع تکلیف کنم نداشتم
6- نسبت به خدا حس خوبی نداشتم مثلا اگه نمازم دیر میشد من دیگه روزم روز نمیشد اگه سحر بیدار نمیشدم دیگه اونروز کلا حالم خوب نبود
7- هر اتفاقی میفتاد فکر میکردم خدا میخواد تنبیهم کنه
8- نداشتن احساس لیاقت
و خیلی مسائل دیگه که حس آرامش و لذت رو ازم گرفته بود
خدا رو شکر میکنم که هدایتم میکنه
خدا رو شکر که آروم آروم دارم احساس آرامش رو تجربه میکنم
خدا رو شکر که تو مسیری دارم قرار میگیرم که احساس میکنم خدا داره بهم از روی عشق لبخند میزنه
خانم شایسته عزیز ازت متشکرم
استاد عباس منش ازت متشکرم
دوستان خوب از همه ی شما متشکرم
گام دوم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزدل
تا به حال وابستگی در من اینقدر عالی باز نشده بود که ما به هر چیزی در نبودش که مانع لذت بردن ما از زندگی میشه به نوعی وابستگی هست که مثلا در من وقتی میرم مهمونی مثلا کفشم با لباسم ست نیست این باعث میشه که توجه ام دایما رو ست نبودن لباسام باشه و از اون مهنونی لذت نبرم وابستگی به هماهنگی لباسمان که اعتماد به نفس من رو میاره پایین و دائما به این توجه میکنم که مهمونا دارن به لباسم توجه میکنن و این حال من رو بد میکنه و از هیچ چیز لذت نمیبرم
خیلیییی خیلییی وابستگی های زیادی تو وجود من برام شفاف شد که اصلا دارم بال درمیام و همیشه ام وقتی حرف از وابستگی میشد من با اطمینان میگفتم که من اصلا وابستگی ندارم واییی خدای من ….
یه نکته ی دیگه ای استاد بهش اشاره کردن درمورد تعریف کردن از خودمون که من کلا یه گارد داشتم به این موضوع و هر شخصی که خیلی خودش رو تعریف میکرد من ازش دور میشدم ولی الان طی این مدتی که دارم رو خودم کار میکنم میبینم که چقدر اون فردی که خودش رو تعریف میکنه خودش رو شناخته توانایی هاش رو میدونه و الان تحسین میکنم اون فرد رو و این توانایی تا حدی در من هم رشد کرده خدارو شکر
یه نکته دیگه که درمورد سرعت رسیدن به خواسته هامون رو توضیح دادن این همیشههههه سوال من بوده که چرا بعضی ها خیلی زود نتیجه میگیرن و بعضی ها نتایج شون اونقدر هم چشم گیر نیست
و این جواب کاملا قانع ام کرد که هر چقدر سرعت تغییر ما بیشتر باشه سرعت رسیدن به خواسته هامون هم بیشتر میشه مهم تغییر و عمل به آموزه هاست که مارو به خواسته هامون نزدیک میکنه.
خدارو هزاران مرتبه شکر که در این مسیر هموار و آسان قرار گرفتم و با خودم جزیات کامل آشنا میشم و با لذت میرم جلو خدایا شکرت .
بنام خداوند متعال
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته
خیلی خیلی سپاس گذارم ازخداوند که بازمنوهدایت کرد به این فایل باارزش.
من فکر می کردم سرمایه من پول ولی من فکر نمی کردم سرمایه اصلی من توانایی که بلدم هست واقعا الان فهمیدم که بهترین سرمایه توانایی های که بلدم به قول شما استاد واقعا این باور اشتباه هست که من برم پول م رو سپرده گذاری کنم که ثروتمندم بشم یا برم سهام بخرم واقعا من الان از این دیدگاه که نگاه میکنم می بینم که بهترین چیز توانایی که بلدم ومیتونم باهاش پول بسازم واقعا خیلی کارها میتوانم بکنم که خیلی ها براشون سخت و هروز بهتر بهتر میشم واقعا از خداوند سپاس گذارم که فهمیدم همچنین توانایی های دارم و ازاین توانایی لذت میبرم . خداوند به همه ما توانایی های داد که ما خیلی دیر میفهمیم همچنین توانایی های خوبی داریم وباهمچین توانایی که داریم میتونیم باهاش بهترین ثروت بسازیم استاد عزیز تشکر میکنم بابت همچنین آگاهی که در اختیار ما دوستان گذاشتید تا بفهمیم خیلی جاها مسیر رو اشتباه میر فتیم
سلام و درود خدمت یکایک عزیزان
آگاهی هایی که از روز دوم پروژه ” گام به گام تا خانه تکانی ذهن ” دریافت کردم :
عجله کردن و عدم رعایت تکامل سمه و قطعا منجر به شکست میشه
اگر بخوام نتایج درست بگیرم باید کار با کیفیت ارائه بدم
وقتی کار درست رو انجام بدم و عاشق کارم باشم هدایت میشم و راه ها برام باز میشه
در زمینه بیزینس خودم باید به پلنی که چیدم متعهد باشم و هر روز و هر لحظه به خودم این مورد رو یادآوری کنم
سرعت رسیدن به خواسته ها بستگی به سرعت تغییر ما داره که ریشه در اجرا و درک درس ها و آگاهی ها داره ، ریشه در انجام دادن و قاطی شدن با اون موضوع مورد نظر
برای اینکه مسیر هموار رو طی کنم دو نکته اساسیه:
1. هر روز کارهایی رو برای بالا نگه داشتن سطح انرژیم انجام بدم مثل ساختن و تکرار باورهای مناسب ، نشخوار ذهنی مثبت و اینکه آگاهانه تمرکز کنم روی نکات مثبت و اتفاقاتی که باعث بهتر شدن حالم میشه
2. سرمایه گذاری روی مهارت و کاری که دارم انجام میدم ، آرام و آهسته
فرضا توی دنیای شگفت انگیز ترید من باید روی ساختن یک شخصیت منظم و متعهد برای رعایت بدون چون و چرای قوانین و اصول درست معاملاتم تمرکز کنم و هر مقدار هزینه زمانی و ریالی لازم باشه پرداخت می کنم تا توی این زمینه استانداردهامو افزایش بدم .
قطعا چنین شخصیتی منو به تمامی اهداف مالی توی بیزینسم می رسونه .
اگر من توانایی تثبیت انجام کار درست در هر مرحله از کارم رو با توجه به قانون تکامل در وجودم بسازم و پرورش بدم تبدیل به شخصیتی میشم که در تمامی جنبه ها پیشرفت می کنم و به نتایج مورد انتظارم می رسم.
بنام خدا
گام دوم
و دوباره این فایل موضوع درگیری ذهنی این مدت من
خسته از درامد سینوسی ک خوب میشه و خوب میشه
بعد صفر میشه
تا یادمه از بچگی از کارهای مختلف پول دراوردم
گلدوزی
گل چینی
نمد دوزی
سنگ دوزی لباس
دستیار خیاط ( کمک مادرم بودم و بابتش مادرم ب من پول میداد)
خیاطی
پیمانکاری تجهیز کتابخانه یکی از شرکت های پتروشیمی
کارمزد دانشجویی
بعد در رشته تحصیلیم:
مترجم شرکت
مترجم ازاد
مدرس زبان
بعد از جداشدن از زبانسرا :
کشیدن تابلو نقاشی
فروش دوره نقاشی
فروش دفتر نقاشی کارِدست
انجام تبلیغات اینستاگرامی
و چندین کار دیگه
ی لیست بلند بالا از کارهای مختلفی ک انجام دادم
پول ساختم ولی موقتی بود
پروژه ای بوده
توی تمام این مشاغل من منتظر کسی نبودم
همش خودم اقدام کردم
مثلا تو دانشگاه وقتی دیدم میشه ب عنوان کارمزد دانشجویی تو دانشگاه کار کنم
سریع اقدام کردم و راحت هم بهش رسیدم و توش خیلیم موفق بودم
ولی ی کد خراب هست که نمیذاره من ب ی درامد درست و درمون رو ب پیشرفت برسم
ب اندازه خرجم دستم میاد و تمام
مدت تو فکر افتادم ک ی مغازه کرایه کنم و گالری نقاشی داشته باشم
اومدم تو دیوار سرچ کردم ببینم نرخها چقدر ،
دسته کم باید ١۵٠ تومن پیشداشته باشم
با حداقل ماهی ۴۵٠٠ تا ١٠ تومن اجاره
خب قضیه منتفی
چون الان پولش ندارم
از طرفی هم من ی ترس درونی و میدونم واهی دارم ک این همه مدت اقدامی نکردم مثل اینا :
اگه نتونم خوب سفارش رو در بیارم چی
اکه کرایه مغازه در نیاد چی
اگه والدین از روند پیشرفت مثلا فرزندشون راضی نیودن چی
چطور همون اول محکم عنوان کنم ب اشناها که هزینه کلاس همون اول باید پرداخت بشه
و کلی فکر دیگه که مانع قدم برداشتن من میشه
( در پرانتز : بنظر خودم ب لطف خدا من دراموزش دادن توانا هستم
این در زمینه تدریس زبان دریافتم
حالا چرا فکر میکنم ک اموزش نقاشی متفاوت و ممکنه نتونم
؟؟؟)
تنها راه هایی ک با شرایط الانم بدونه هیچ هزینه ای از دستم برمیاد :
ب ذهنم اومد فعلا با همون دوره های افلاینی ک دارم کار کنم
چندتا تابلو اماده کنم ( ک اگه هم شرایط مغازه جور شد ی چندتا کار داشته باشم ب درو دیوار نصب کنم)
تا حالا هرچی کشیدم فروختم
٢) مدل های مختلف تمرین کنم
٣) یوتیوب دنیال کنم و اموزش ها رو ببینم و اجرا کنم ( هفته پیش ی اموزش دیدم که قبلا فقط نقاشی کاملش رو تو اینستا دیده بود
ب اسم نوروگرافی
که هم ساده اس و هم زیبا
و هرکس ب سبک خودش میتونه انجامش بده و برای اموزش دادن عالی)
۴)میتونم مجدد دوره اموزش نقاشی درست کنم و بفروشم
و هر روز در کد نوبسی از خدا میخوام ک مسیر رسالتم رو برام روشن کنه و من در اون مسیر هدایت کنه
و امروز صب با باز کردن واتس اپ پیام دو سفارش نقاشی رو دریافت کردم
که هم ی تمرین برام و هم درامد زاست
خدارو هزار مرتبه شکر
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گام دوم سرمایه گزاری روی خودم یعنی باید مهارت خودم رو زیادکنم من خیاط هستم البته تازه کارم را شروع کردم خدارو شکردرآمدهم دارم ولی زیاد نیست من با استفاده از آموزه های استادبدونه سرمایه شروع کردم 4 ماه پیش ازیک خیاط باتجربه خواستم که من رابه عنوان شاگرد بپذیرد خداروشکر الان به درآمدم دارم میخواهم در آینده برای خودم یک کارگاه خیاطی داشته باشم ولی صادقانه بگم گاهی وقتهایی وام گرفتن فکر میکنم اما گوش دادن بااین فایلها دوباره من رابه مسیرهدایت میکند استاد جان میخوام توی کل فامیل اولین کسی باشم که از صفر شروع کرد بسیار موفق شد دلم میخواد ی روزی از خیاطی خودم فیلم بگیرم وتوی سایت برای بچه های هم فرکانس بزارم استاد خیلی فکر میکنم که واقعا شما اعتماد به خدا و توحید عملی را خیلی خوب اجرا کر دی ایشالا منم این کارو میکنم وام نمیگیرن قرض نمی کنم تبلیغ هم نمیکنم حتما خدا هدایت میکنه متشکرم که این بستر را فراهم کردین که من رشد کنم من از خدا خواسته بودم که رشد کنم و چه خوب داره اجابت میکنه
سلام به نام الله یکتای بی همتا
من امروز روز دوم هست که دارم روی خانه تکانی ذهنی گام به گام تمرکز می کنم ودارم کار میکنم امروزروم وقتی فایلهارو میبینم هربار ازیک زاویه جدید به باورهام نگاه میکنم مثل کسی که تکه های پازل رو که هنوز براش واضح نیست اما ازیک جایی شروع میکنه مهم هم نیست ازکجاش باشه اما باید دست به اقدام بزنه وشروع کنه بعد سیستم فکری واحساسی ما شروع میکنن به یاری وهمکاری وکم کم تصاویرمبهمی درذهن شکل میگیره وکم کم شروع میکنه به واضح شدن وبعد ازیکجایی قدرت وضوح وسرعت عمل ما سیر سعودی پیدا میکنه من دردیدگاه جلسه قبل که ازتجربیاتم نوشتم یه تصویرناواضحی ازخودم بود اما هرچقدردراین مسیراقدام داشته باشم هم خودم وهم دوستان عزیز بهتربه روند تکامل من پی میبرن من البته اول راه هستم ومنظورم یه تلنگری به خودم هست وهم به سایردوستان که نمی دونن چه جوری شروع کنند البته این تجربه من هست وبه گفته استاد مسیرهمه مثل هم نیست وهرکس براساس فرهنگ خانواده موقعیت اجتماعی وهزارویک فاکتوردیگه باورهاش شکل گرفته اما اصل واصول قانون جهان یکی هست وبرای همه باهرشرایط وباوری که داشته باشه اگه به قانون عمل کند صددرصد جواب می گیرد واصل دانستن به تنهایی کافی نیست وبلکه همراه بااقدام و عمل هست من یک زمانی خیلی ناامید بودم بادستان خدا هدایت شدم وقتی دراوج ناامیدی که مغزم دیگه اصلا جواب نمی داد وبه مدت یک هفته توی رخت خواب افتاده بودم به طوری که همه شاکی بودن ازخانواده تا دروهمسایه البته زمان اول جوانی ومجردیم بود یه روز پسرهمسایه درخونه رومیزنه وازمن پرسو جو میکنه وخانواده میگن که وضع من چه جوریه واون اصرارمیکنه من روببینه اماوقتی به من اطلاع دادند من اصلا میل نداشتم با هیچ کس صحیت کنم اینقدر وضع خرابی داشتم که فقط به خودکشی فکرمیکردم اما جرات این رونداشتم خلاصه پسرهمسایه به هرروشی بود من روبه کوچه کشوند وبامن شروع کرد به صحبت اما من یک کلمه حتی به حرفاش گوش نمی دادم ویه کتابی توی دستش بود ودرباره اش صحبت می کرد دراخرمن برگشتم به سمت خونه اما پسرهمسایه به دنبالم اومد وکتاب روتوی دستانم گذاشت ورفت اما من وقتی به خودم اومدم دیدم کتاب دردست تنها وایسادم رفتم داخل خونه وکتاب روگوشه ای انداختم بعد از24 ساعت روی تختخوابم توی اتاقم پهلویی عوض کردم ویه هم چشمم به عکس روی جلد کتاب افتاد که عکس دستی بود به حالت دعا کنجکاو شدم رفتم سمت کتاب وقتی کتاب روبرداشتم شروع کردم به خوندن وقتی متوجه شدم کتاب روتموم کرده بودم ویک معجزه رخ داده بودرعرض همین زمان مطالعه کتاب من صددرصد حال واحساس وباورم عوض شده بود وفورا به سجده افتادم کاری ندارم اون کتاب چی بود ومن چی خوندم چون مسیرهدایت هرکسی بادیگری متفاوت هست اصلا اون خواست خود ادم هست که بخواد تغییرکنه هرچند راهش روندونه مهم اصل تغییروتقاضا هست ((ادعونی استجب لکم )) الله فرموده بخوانید مراتااجابت کنم شما را شاید همون لحظه نشه بنا به مصلحت ما چراکه خداوند خودش بهتر می داند باید واگزارکرد تاخودش هدایت راانجام دهد من بعد ازاون خیلی تغییر کردم دیدگاهم ذهنم احساسم زیاد مطالعه می کردم وبعد ازاون دست به اقداماتی زدم که زندگیم عوض شد موقعیت هایی برام پیش مییومد که ازوقتی با استاد اشنا شدم می دونم علتش چی بوده بحث مدار وفرکانس قانون هست که تا زمانی که مامرتب روی باورها کارمیکنیم واقدام وعمل داریم درمسیرقانون هستیم جواب میگیریم اما ازجایی که اکتفا به جمع اوری تنها اگاهی به تنهایی می کنیم ودرمقام سخن ران تنها هستیم ودیگه عمل نمیکنیم روزازنو وروزی ازنو دوباره همون مشکلات وحوادث نادلخواه اگه به روایت من دردیدگاه جلسه قبل نگاه بندازید وحالا اینجا روهم بخونید نسبت به من وگذشته واگاهیم نظرتون عوض میشه ودید تفسیری تون با قبل ازخوندن این مطالب متفاوت ترخواهد بود ولذا درتحت هرشرایط وحالی ما باید برروی باورهایمان مرتبا کارکنییم که صد البته این سایت واستاد ومریم جان دستانی ازدستان خداهستند والبته این اگاهی که اکنون به دست اوردم رومدیون لطف (((الله ))) وبعد زحمات استاد سید حسین عباس منش ومریم شایسته به حق شایسته هستم وما نیاز به قطب نما داریم تا درمسیرهدف به سمت درست حرکت کنیم وبه نوعی میشه گفت من دارم ازاین قطب نمای رایگان استفاده میکنم ممنون الله متعالم هستم بابت این قطب نما وهم اکنون برای رسیدن به یک هدف بزرگ وجهانی قدمهایی برداشتم وازهمون جایی که هستم وبا همون چیزهایی که دارم کوچک شورع کردم اما بزرک فکرمیکنم یادیه تجربه درهمین رابطه افتادم زمانی که ازمنطقه خودمون به جایی دیگه رفته بودم وزیاد ازاستاد میگفتم وهمش دوست داشتم حرف بزنم ویه جورایی شرک مخفیم روکه نمی دونستم دارم به عنوان یک برگ برنده میدیدم اشنایی بااگاهی های استاد و همش به فکروخیال خودم مشغول هدایت وراهنامایی دیگران بودم وخودم روفراموش کردم تا اینکه اگه یادتون باشه درروایت قبلی چه بلاهایی سرم اومد حتی زندان وجریمه دادگاه وافراد ناجورمستاجر ی که باعث دادگاهی شدن وزندان رفتنم شد پس خیلی مهم هست گه ما برروی خانه تکانی ذهن گام به گام داشته باشیم واگرنداریم فکری برایش بکنییم من هم اکنون درمحل کارم هستم واخرشب هست ودارم کارم راانجام میدم وازکارم لذت میبرم وپول می سازم وهم دارم گام های خانه تکانی ذهنم رو برمیدارم وتمام این اگاهی ها یی که دارم به اشتراک میذارم رو فقط به سبب یه پرسش ودرخواستی که ازالله داشتم و وقتی وارد سایت شدم درقسمت مرابه سوی نشانه ها هدایت کن روزدم ووارد خانه تکانی ذهنی گام به گام شدم که جواب درخواست من بود وفوق العاده عالی هستش من درگذشته وقتی تازه بادوره ها اشنا شده بودم ومشکل مالی داشتم وبه دنبال کاربودم یه فایل ازاستاد بود که می گفت ازهمون جایی که هستی شروع کن باهمون چیزی که داری با همون وسایل دوربرت که هست نیازنیست ازکسی قرض بگیری بری وام بگیری بادستان خالی شروع کن من هم باخودم گفتم چه جوری اخه کمی فکرکردم فکرم به جایی نرسید ولش کردم وبعد ازساعتی دوباره فکرکردم ببینم اصلا چی دارم وچی ندارم تا اینکه به یاد مبلغی پول که مقدارش نمی دونم دقیقا چقدر بود وبرای خورد وخوراکم بود برای یک مدتی وگفتم باهمین شروع میکنم ترس سراغم اومد که پس چی میخوری البته خودم تنها بودم وبرای کارازخانواده دوربودم وتنها بودم بعد گفتم خداکریمه اینم سرمیشه بعد دوباره فکرم مشغول شد گفتم بااین پول چی بخرم یاد فایلی ازاستاد افتادم که میگفت پولم رو وقتی توشرکت توبندرعباس ندادند تصمیم گرفتم برم قشم جوراب بخرم بفروشم همین جمله توی ذهنم جرقه ای زد گفتم اره من هم می تونم حتا جوراب بخرم وبفروشم خودش یک کاری هست ازاینکه دست رودست بزارم بهتره وبعد گفتم خب دیگه چی میشه خرید حساب کردم پولم خیلی نیست اما تصمیم گرفتم فردا صبح برم بازارتوشهربندرعباس یه چیزی انتخاب کنم وخرید کنم فردا صبح باخوشحالی واحساس خوب رفتم بازار حالا هرچی فکرمیکنم چی بخرم که بتونم بفروشم فکرم به جایی قد نمی داد یه هویاد یه صحبتی افتادم که نمی دونم جایی خوندم کسی بهم کفته بود یا خلاصه این توذهنم بود که مردم همیشه یه چیزهایی لازم دارن که بخرن حالا هرچی من بخرم مردم لازمش دارن دیگه هرچی باشه مهم کالا هست برای فروش رفتم بازارچه شهاب بندرعاس مال پوشاک هست فصل تابستون بود باخودم گفتم بچه ها تعطیل هستند وشلوارراحتی هم مناسب بچه ها هست وتقاضا تواین صنف توی منطقه وجود داره رفتم سراغ همین کالا باچندتا فروشنده عمده صحبت کردم اتفاقا پولی که داشتم به اندازه یک جین ازهمون کالا بود گرفتم ورفتم به همون منطقه استقرارم حالا نمی دونستم چه جوری بفروشم با یه شوق وذوقی رفتم خونه یکی ازفامیل هام که اونجا زندگی میکرد رفتم وکالا رومعرفی کردم وتوقع داشتم ازم بخرن که برعکس شد نخریدن که هیج ناامیدم هم کردن وگفتن کسی ازت نمیخره جنس خوبی نیست ویه نفردیگه هست که همیشه این جنسارومیاره من که باهزاران شوق واحساس فوق العاده شروع کرده بودم مثل اتیشی شدم که اب سرد روش ریخته باشند خیلی حالم بد شد باناامیدی ازجایی که فکر امید وهمکاری داشتم بیرون شدم کمی بدون هدف تومنطقه قدم زدم چاره ای جز فروش نداشتم چون تمام پولی بود که داشتم وباید می فروختم تا حداقل غذای یک وعده داشته باشم یک فروشگاه معروفی اونجا بود رفتم جلو درفروشگاه مواد غذایی که بود وایستادم وشروع کردم به تبلیغ جنسم به یاد م افتاد که هرکالایی همیشه خریدارمخصوص به خودش روداره که به اون نیاز داره رفتم داخل فروشگاه به صاحب فروشگاه گفتم من شلوارراحتی برای بچه ها دارم می فروشم نمی خوایی یکی برای بچه هات بخری واون نگاهی کرد وگفت قیمتش چنده ومن هم گفتم ارزون هست من عمده خریدم اون هم دوتا برداشت این اولین فروشم بود خلاصه تا شب نصف کالاهام روتونستم به همین صورت بفروشم وقتی حساب کردم بافروش نصف اونها پول کل اجناس صاف شد وفردا رفتم مرکزشهر ومقداری کالای دیگه خریدم وهمین جورمی خریدم ومی فروختم ببینید پس همانطورکه استاد فرمودند شما دست به اقدام بزنید باهمون چیز کمی که دارید ازصفرشروع کن بقیه خودش درست میشه این یک روند تکاملی هست که باید طی بشه تا حرکت نکردی وبه چالشی برنخوردی که مسیر بهت گفته نمیشه وقتی همتت روگذاشتی سرمایه ات وتوکل به الله کردی مسیربهت گفته میشه البته من چون باورهام هنوز کامل نبود وهنوز شرک مخفی داشتم دوباره زمین خوردم اما الله بهم فهموند که نباید به کسی یا چیزی اونقدروابسته باشم که باید فقط روی اون حساب کنم واگه اون نباشه حالم روبد کنه که من این درس روگرفتم وحالا حدود یک سالی بیشترنیست که دوباره سرپا شدم وبا تقاضا و درخواست ازالله دوباره به مسیر برگشتم من عضو سایت بودم اما گاهی شل وگاهی سفت ولی تااین هد ازاگاهی که اکنون رسیدم نرسیده بودم البته قبلا فکرمیکردم خیلی جلو هستم اما حالا میفهمم نیاز به خانه تکانی دوباره ذهنم دارم وچقدر شرک های مخفی دردرذهنمان هنوز وجود دارد وباید پاک شوند پس تا جلسه بعد وتکامل واگاهی جدید ترخدایارونگهدارهمه ((شرک مانند راه رفتن مورچه سیاه دردل تاریک شب درته چاه برروی سنگ سیاه مخفی است ))
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز و بانو شایسته ی گرامی و تمام دوستان حاضر در این مکان سراسر بهشتی!
همزمانی گوش دادن این لایوها با تعهد سه چهار ماه قبلم که تمرکزی فایل های دانلودی رو از اول شروع کردم و دارم گوش میکنم و این خانه تکانی اساسی که باعث شده کوچکترین شکی نسبت به قوانین بدون تغییر خدا نداشته باشیم!
خدایا شکرت که هم از اون طرف دارم فایل های دانلودی رو به ترتیب گوش میدم و کامنت مینویسم هم دوره ی دوازده قدم،قدم چهارم هستم و هم از این طرف دوباره آگاهی های فایل های لایو استاد که از اول تمرکزشون روی اصل و توحید بوده و تا به امروز همین شیوه و اصول رو ادامه دادند و هیچ تغییری در حرف های استاد ندیدیم حتی اولین سمینار ایشون رو تو تالار تفاهم دیدم که بعده حدود هفت ماه از اولین کنفرانس هایی که توی کلاس های دانشگاه میدادند در تالار تفاهم سیمینار برگزار کردند و با همون قاطعیت و جدیت کارشون رو شروع کردند و تا به امروز ادامه دادند و اول محصولات میگن که اگه از راه درست بخواهیم مسیر موفقیت رو طی کنیم براحتی و آسانی هدایت میشیم به بهترین و سرراست ترین مسیرها و از اول همین اصول رو درپیش گرفته اند و به لطف خدا ادامه داده اند و نتایج روز به روز بیشتر شده براشون!
توی یه هفته ای که گذشت باران رحمت الهی و هزاران هزار نعمتی که خدا برای ما ارزانی داشته و استفاده کردیم و در حد توان شکرش رو کردیم با خودم میگم همه چیز حتی ثروت به اندازه ی همین باران برای همه هست و بدست آوردنش راحته!کافیه فقط من مقاومت های ذهنم رو کمتر کنم و در همون روز از جاهایی که گمان نمیکنم بهم میرسونه و هیچ تلاشی نمیکنم برای اینکه با زجر بدستش بیارم فقط و فقط تحسین میکنم و سپاسگذار این همه نعمتش هستم و خدا از راههای راحت و آسون میرسونه چون میدونم حالا که در دله اعماق تاریک زمین روزی هزاران هزار مورچه و حشره رو میرسونه و وعده ی یه نهنگ دریایی هزارن کیلو ماهیست که همین خدا به راحت ترین و بی دردسرترین راه براش مهیا میکنه و اون وقت من لنگ ثروت باشم و راه تعیین کنم برای خدا که روزیم رو بده!؟
پس میام بجای زور زدن،روی باورام کار میکنم و به راحت ترین و آسان ترین راهها برای کسب ثروت هدایت میشم!
خدایا شکرت و هزارن هزار بار شکرت که به روش های زیبا داری باهامون حرف میزنی و راه رو بهمون نشون میدی!
همون راه مستقیمت که وعده دادی به شرط بندگی کردن ما و ایمان داشتنمون!
سپاسگذار استاد عزیز و استاد شایسته ی بزرگوار که در هر لحظه در حال بهبود این سایت و فایل هایش هستند!