live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-06 07:03:522024-11-08 05:24:02live | کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم.چقدر وجودتون ارامشه.صحبتاتون همیشه دنیارو برای ادم بهشت میکنه.همون بهشتی که تک تک ما شاگرداتون به کمک شمابه دنبال خلقش هستیم.
استاد با اینکه سعی میکنم شاگرد خوبی باشم ودرست به اموزه ها عمل کنم ولی همونطور که گفتین واقعااا کنترل ذهن سخته و نیاز به ممارست بی وقفه داره.تو این مدت اینقدز ترس و افکار منفی عمومی زیاد بوده و هست که با وجود اینکه فکر میکردم دارم افکارمو در این زمینه کنترل میکردم ولی بازم با موج جامعه ناخواسته همراه شدم و نگرانی کم کم وجودمو گرفت.😔با شنیدن صحبتای شما توی فایل قانون افرینش و فایل تاثیر فکر بر سلامت جسم که خیلی عالین خودمو اروم میکردم و مدام به خودم متذکر میشدم که حواست باشه تو نخواستی و نمیخوای که جزء۹۸ درصد جامعه باشی پی مراقب افکارت باش
با اینکه الان یکسالی هست که با شروع اموزش های شما البته به شکل متعهدانه،تلوزیونو کاملا قطع کردم و صفحات اجتماعیو کنار گذاشتم و این موج اطلاع رسانی و نگرانی مردم ناخواسته هم که باشه،میتونه هر فردیو با خودش همراه کنه.
خیلی پیش خودم در رابطه با عملکردم در مورد این بیماری ناراضی و ناراحت بودم انکار مثل یه نهالی که هنوز کاملا جون نگرفته و میتونه یه جریان باد شدید،نمیگم با هر نسیمی خم میشه چرا که این نهال هر روز داره تقدرتمندتر میشه،نیاز بود با یه تلنگر کوچیک شما دوباره راست قامتیه خودشو حفظ کنه و مطمئن باشه که ریشه هاش اینقدر تو خاک محکم هستند که هیچ جریان بادی اونو از جاش تکون نده.
من موفق به دیدن لایوتون نشدم ولی از زمانی که همسرم گفت در این رابطه بوده موضوع لایوتون،لحظه شماری میکردم تا روی سایت قرارش بدین.و خدارو شکر که این صبح زیبارو باید با دریافت چنین هدیه ایی اول از جانب خداوندم و بعد ازجانب شما عزیز دل خدا ،شروع کنم.
استادم،حقیقتا کنترل ذهن فقط و فقط با یک باور برای هر کسی مهم و لازم و قابل اجرا اونم در هر شرابطی میشه که ،ایمان و باور قلبی به این حقیقت داشته باشی که این توجهات و ورودی های ذهن ما هستند که واقعیت زندگیمونو تشکیا میدن.و زمانی که این برات بشه واقعیتی مثل نفس کشیدن،اونوقت دیگه مهم نیست اون شرایط حساسی که بوجود میاد یا اون موج تمرکز عمومی یا هرانچه که میتونه به عنوان ورودی های ناسالم اطراف تورو در بگیره ،چقدر قدرتمنده.چراکه ما میتونیم از همه اونا در امان باشیم در صورتی که خودمون به اونا قدرت ندیم و به خوبی انتخاب کنیم که ایا میخوایم اینا واقعیت زندگی ما باشن یا که نه؟
اونوقته که نه تنها تز مسیر درستمون خارج نمیشیم و ارتباطمون با خودمون و خدای درونمون متصل نگه میدارم که میتونیم به قول شما بگردیمو زیبایی های این اتفاقو بکشیم بیرون و به جای ترس که قطعا احساسی از طرف شیطانه،به دنبال لذت بردن از شرایط پیش اومده باشیم.
و صجبتتون راجب مرگ،جالبه چیزی بود که همیشه تو این مدت با خودم مرور میکردم،اینکه هر کسی با یه وسیله ای و به شکلی قراره از این دنیا بره پس اینم قطعا وسیله ای هست برای همه کسانی که زمان رفتنشون رسیده باشه.پس من هم در هر جای این دنیا که باشم و با هر شرایطی ،زندگی میکنم اگر هنوز فرصت فرصت زندگی داشته باشم و خواهم مرد اگر زمان به پایان رسیده باشه.پس با این تفکر اگر کوچک ترین اتفاقی هم برام میفتاد که قطعا با کنترل ورودی ها غیر ممکنه،پس میدونستم این خواست خداونده که سر راه من قرار گرفته نه اینکه من با فرکانس های نامناسب و ورودی های ناسالم برای خودم ایجادش کرده باشم.
استاد این عالیه که جهان اینقدر قانونمنده و این عالیه که خداوند این تواناییو به همه ما انسانها داده که اگر بخوایم میتونیم ابن جهانو مثل مومتو دیت خودمون به شلی که میخوایم و دوست داریم بهش شکل بدیم و این عاااااالیه که یکی از قدرتمندترین،نابترین و مهربانترین دستان خداوند وارد زندگی من شده و من هر لحظه میتونم شاهد حضور خداوند،هدایت مهربانانه ی او در زندگیم باشم.
استاد بی صبرانه منتظر اپدیت بسته روانشناسی ثروت هستم.من و همسرم در حال کار کردن هستیم و الان جلسه دوازدهمیم.این بسته بی نظیره و تازه قراره با محبت شما و خانم شایسته عزیزم بینظیرترهم بشه.از اینکه میتونیم اینجوری با هم به شکل انلاین در ارتباط باشیم و نظرات و نتایجمونو به شکل جلسه ایی با شما در میون بگذاریم خیلی خوشحالم.هزاران بار تشکر میکنم از شما و خانم شایسته بی نظیر،که همیشه بیشتر و بهتر بدنبال پیشرفت اعضای خانواده عباس منش هستین و کوچکترین دستاوردتونو با ماها به اشتراک میگذارین❤❤
استادم برای شما و خانم شایسته که عزیز دل همه ما هستن، هر لحظه سلامت و سعادت روز افزون از خدای بزرگ خواستارم.❤❤❤
سلام استاد، راستشو بخواید من فیلم رو ندیدم اونم بخاطر موضوعش، من در تمام این مدت که این جو روی ایران حاکم بوده تمام سعی ام رو کردم که بصورت آگاهانه هیچ توجهی به این قضیه نشون ندم و هرگز توی موجی که دوستان و اطرافیانم دراین باره به راه انداختن نرم و خودمو بدست این موج ندم
من در تمام این مدت نه ماسک خریدم نه دستکش خریدم نه مایع ضدعفونی کننده خریدم و نه هیچ کار دیگه برای ایزوله کردن جسمم ولی عوضش یه سری کارای دیگه کردم، سعی کردم ذهنم رو ایزوله کنم تا صرفا جسمم رو، مثلا اینکه از خونه اصلا نرفتم بیرون نه به این دلیل که ترس از خوده ویروس داشته باشم من ترسم از افکار ویروسی مردمه به همین خاطر تو خونه موندم و روی خودم کار کردم، تلوزیون که حتی برای یه ثانیه هم تو خونه ما روشن نمیشه جالبه که همسرمم با وجود اینکه تو این وادیا نیست ولی با من هم عقیده شده و باهام همکاری میکنه (اونم به دلیل تاثیر گرفتن از باورای منه😊) اخبار و مطالب فضای مجازی رو هم که کلا گذاشتم کنار. تمام تلاشم رو کردم برای نظافت کردن رفتار خودم، مثبت کردن کلام خودم و پاک کردن فقط درون خودم.
خداروشکر حالم خیلی خیلی خوبه طوری که بقیه از این میزان آرامشم به شک افتادن، اینقدر این موضوع برام بی اهمیت شده که اصلا فراموشش کردم و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و خدا هم هی راه های بیشتری رو برام باز میکنه که کمتر توجهم بره سمتش.
خیلی جالبه یه سری استاید این حوضه هم هستن که از زمان شروع بیماری یه جوی راه انداختن برای مقابله با بیماری از طریق فلان و بهمان اما غافل از اینکه همه این صحبتا باعث توجه بیشتر میشه حتی اگه برای دادن آگاهی باشه.
من با تمام وجودم ایمان دارم که خداوند از هر آنچیزی که باعث ترس و اضطراب من بشه خیلی خیلی بزرگتره البته به شط اینکه من با توجه مداومم بهش قدرت ندم و به زندگیم دعوتش نکنم، اینو خداوند برای تاکید بیشترش چندوقت پیش بهم الهام کرد که فراموشش نکنم.
زهرا اسماعیلی
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته من شب و روز خداروشکر میکنم که به این مسیر هدایت شدم.این فایل هم مثل همیشه عالی بود من خداروشکر خیلی بهتر از قبل حرفاتون رو درک میکنم و خیلی بهتر توی ذهنم پرورش میدم اینکه در مورد مرگ.گفتین خیلی عالی بود باعث شد اون ترس و اضطرابی که هر چند وقت ی بار سراغ من میومد رو خیلی راحت از ذهنم بیرون کنم و به این فکر کنم که مرگ.هم یکی از مسیرهایی هست که توی زندگیمون باید طی کنیم..من با این افکار ارامش دارم ازتون ممنونم..چقدر دوست دارم شما بغل کنم و انرژی بگیرم 😃تک تک حرفاتون عالی بود حال من خیلی خوبه.من خیلی بهتر میتونم ورودی ذهنم. رو کنترل کنم و واقعا همه اتفاقات خوب واسم رقم میخوره.خیلی ازتون ممنونم شما فوق العاده ای .خیلی دوستتون دارم.و از خدا عمر طولانی و با عزت برای شما طلب میکنم ..استاد عزیزم تولدت مبارک 💓💓🌹🌹
بنام خداوند بخشاینده و مهربان که هرچه هست از اوست!
سلام به استاد عزیز و مهربان و سلام به همه عزیزانی که در تولید محتوای این فایلهای بسیار بسیار ارزشمند عاشقانه زحمت میکشند بخصوص خانم شایسته عزیز!
هر لحظه بینهایت از خداوند سپاسگزارم که من رو به سمت شما هدایت کرد و شما را وارد زندگی من نمود و بسیار از شما عزیزان نیز سپاسگزارم!
همه فایلهای استاد بسیار ارزشمند هستند و هیچوقت نمیشه گفت کدوم عالیتر هست!
درخصوص متن این فایل لایو استاد که درمورد سیستم ایمنی بدن نکات بسیار مهم و کلیدی رو ارائه دادن، واقعا لذت بخشه
من خودم این مورد رو تجربه کردم،
من یک بیماری پوستی در بدنم به وجود اومده بود که به گفته پزشک سرطانی بود، کلی پیگیر معالجه بودم و هزینههای زیادی پرداخت میکردم اما نتیجهای هم نمیگرفتم،تقریبا از ۱۰ ماه پیش که با قانون آشنا شدم و قوانین رو فهمیدم و بعد از مدتی کار کردن بر روی ذهنم به این نتیجه رسیدم که با ایمان به خداوند درمان رو کنار بذارم!
هر روز از جملات تاکیدی جذب سلامتی استفاده میکردم،خیلی وقتها مینوشتم و اکثر لحظات روز رو به سلامتی فکر میکردم و جملات رو تو ذهنم مرور میکردم و واقعا از عمق وجودم ایمان داشتم که من سلامتی رو جذب میکنم! زمانی که درمان رو قطع کردم و درواقع درمانم رو با قانون شروع کردم، حدودا یکی دو ماه اول بیماری با شدت بیشتری در بدنم بروز داده شد،همسرم خیلی نگران بود و همش میگفت بیا داروها رو استفاده کن اما ایمان من قویتر از این حرفها بود که قانون رو نادیده بگیرم ، به روند خودم ادامه دادم!
قربون خدا برم من
الهی تو چقدر بخشندهای،چقدر مهربانی
من واقعا دیوانهوار عاشق خدا شدم از وقتی که فهمیدم اون چقدر عاشق منه و هرچی ازش میخوام بهم میده
حدودا ۲ ماه بعد من رو به سلامتی رفتم و هر روز بهبود رو در بدنم احساس میکردم،هر روز ایمانم قوی و قویتر میشد و هر لحظه احساسم عالیتر!
خداوند سلامتی رو به من هدیه داد و روزهای روشن از راه رسیدن،البته روزهای روشن همیشه برای ما وجود دارن،این ما هستیم که با نوع نگرشمون و باورهای اشتباهمون روزهای روشن رو تاریک میکنیم!
البته این یکی از معجزات زیبای خداوند در زندگی من بوده!
من در همین مدت کوتاه که با قانون آشنا شدم بسیار جذبهای کوچک و بزرگ و معجزات بسیار زیبایی برایم رخ داده است!
این معجزه هم بگم که هیچوقت این رو فراموش نمیکنم و زیباترین معجزه خداوند برای من بوده،
البته شاید خیلی از دوستانی که در مدارش نیستند این حرفهای من رو باور نکنند اما دقیقا این اتفاق زیبا برای من رخ داد:
حدود ۲ ماه پیش(تعطیلات نوروز)به خونه پدرم رفته بودیم و همگی دور هم بودیم،یکدفعه یه حال پریشونی درونم رو گرفت،از جمع خانواده خارج شدم، به پشت بام رفتم و فقط آسمون رو نگاه میکردم که چقدر زیبا بود و همش سپاسگزاری میکردم،یه شب خیلی سرد بود،انقدر سرد که دندونام روی هم واینمیساد، با همون حال، خیره به آسمون در حال راز و نیاز با خدا بودم و بغض سنگینی توی گلوم گیر کرده بود،
همینطور که درحال راز و نیاز با خدا بودم،اون نقطه از آسمون که بهش خیره شده بودم یهو نورانی شد و اون نور چند بار به حالت چشمک زن کم نور و پر نور میشد،خدایا شکرت،هر موقع یاد اون شب میفتم احساس عجیبی به خدا دارم،
وقتی اون صحنه شگفتانگیز و زیبا رو دیدم نتونستم روی پاهام وایسم،نشستم و به دیوار تکیه دادم و از ذوق دیدن این صحنه با صدای بلند گریه میکردم،انقدر بلند که همسرم صدای من رو شنید و به پشتبام اومد،هرچی ازم میپرسید چرا گریه میکنی هق هق گریه امونم نمیداد که بهش بگم چه اتفاقی افتاد و همش با دستم آسمون رو بهش نشون میدادم و جالب اینجا بود که همسرم اون عظمت و نور رو نمیدید و هیچوقت باور نکرد حرفهای اون شب من رو! اما اصلا برام مهم نبود که باور کنه یا نه،مهم حال خودم بود که دگرگون شده بودم و بینهایت احساس خوب وجودم رو فراگرفته بود، از اون شب به بعد آرامش عجیبی وجودم رو فرا گرفته و بابات هیچ موضوعی تو زندگیم نگران نیستم و هر روز خوشبختی در زندگی ام پر رنگ تر میشه و هر روز نعمتهای بیشتری به سمت من سرازیر شدن!
ای خدای عزیزم،ای جان جانان من،بینهایت از عمق وجودم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم🙏🙏🙏
سلام
مجتبی جان ممنونم ازت بابت این کامنتی که گذاشتی. بعد از خوندنش دو سه تمرین برای تمرکز روی سلامتی پوست سرم که سال هاست دنبال درمانش هستم آماده کردم و در همین پروسه دو سه ایده واسه بهبود برنامه ریزی و اولویت بندی کارای روزانه ام به ذهنم رسید که برنامه ام رو خیلی منظم تر و پربارتر کرد. و تمام این ها با خوندن کامنت شما اتقاق افتاد
به رسم سپاسگزاری این کامنت رو مینویسم تا ازتون تشکر کنم بخاطر تاثیر مثبتی که توی زندگیم داشتی :)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه عزیزان
مهمترین اصل و مهمترین نکته در خلق زندگی کنترل ذهن در هر شرایطی هست و واکنش نشان ندادن به شرایط و واکنشگرا نبودن و این اصل عامل نتایج متفاوت افراد هست
زندگی ما رو ذهنمون افکارمون باورهامون و فرکانسهامون ایجاد میکنه و شکل میده چیزی در زندگی ما خلق میشه که ذهن ما داره بهش توجه میکنه
دوری اگاهانه از افراد و اخبار منفی باعث کمتر و کمتر شنیدن اخبار منفی میشه و اجازه نمیدیم دیگران خوراک ذهن ما رو تعیین کنند و خودم اگاهانه با توجه به زیباییها و نکات مثبت خوراک ذهنم رو پاک و تمیز تعمین میکنم تا خلق کنم زیباییها و نعمتهای بیشتر رو
بدن ما و ذهن ما هر چیزی که دریافت میکنه خروجیش همون میشه وقتی ورودیها رو کنترل کنم کم کم ورودیهای بهتری میاد یعنی دیگه به جایی میرسم که دیگه نیاز نیست خیلی سعی کنم و سخت مواظب ورودیهام باشم دیگه ورودیهای خوب خودشون میاد ،به واسطه کنترل ذهن و پاسخ ورودیهای خوب اتفاقات خوب و زیبا میفته کار من اینه که مواظب غذای روحم باشم نوع نگاه به نازیباییها و اخبار از زاویه ای که باعث احساس خوب بشه و تکر ار بشه باعث میشه که ذهن یاد بگیره همیشه مثبت تفسیر کنه و باعث احساس بهتر بشه ذهن تاثیر بر جسم داره اگر در ذهن احساس خوبی به جسم داشته باشیم همیشه حالمون خوبه قویتر هستیم
خدایا شکرت بابت هدایتهای بینظیرت
خدایا شکرت که حواست به من هست و هدایت میکنی در هر لحظه منو
خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای امین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
به نام خدای هماهنگ کننده.
سلام استاد عزیزم الان که این کامنتو مینویسم آخر شب هست و از صب مثل همیشه روزم با فایل های شما شروع شد و پایان شبمم حسن ختامش با فایل های شماست…..
استاد عزیزم با وجود فایل های شما کنترل ذهن دیگه کار آسونی،با فایل های شماااا آبه رو آتیشهههه برای افکار منفی من ….
استاد عباسمنش عزیزم ،میخوام تعریف خودمو از شما بگم :
استاد عباس منش کیست؟؟؟؟؟
استادی که قوانین جهان هستی را آنچنان خود عالی متوجع شده و درک کرده و عمل کرده ، آنچنان عاااالی این قوانین را تدریس میکند که ذهن برایش جای مقاومتی نخواهد ماند،استاد عباس منش در ساده ترین و آسان ترین حالت ممکن در قالب مثال های راحت ،قوانین را به حدی عالی تدریس میکند کههه ذهن به راحتی آن را درک میکند،استاد عباسمنش دست خداست ،دست خدایی که خدا را به ما شناخت،……
استاد عزیزمممممممم،آرامش قلبمو ،اشتی با خدامو،عشق بازی با خدامو ،کنترل ذهنمووووو همه و همه از شماااا و فایل هاتون دارممممممم……
در پناه خدا باشید،استاد گرانقدر من.
بسم الله الرحمن الرحیم.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ
ای کسانی که ایمان آورده ایید!از خدا و پیامبرش اطاعت کنید .در حالی که می شنوید از او نافرمانی نکنید…
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ
و مانند کسانی نباشید که گفتند شنیدیم:در حالی که نمی شنوند
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ
بی تردید بدترین جنبندگان نزد خداوند کران و لالان هستند ،هم انان که اندیشه نمی کنند( فکر نمی کنند…نمی دانند.
سوره انفال ایه 20تا22
بنام خداوند نشانه ها!بنام خداوندیکه تمام اسمانها و زمین را افرید..و همه را تحت حمایت و هدایت خود قرار داد…
سلام و درود به اهل بهشتم..بهشتی که معنای زنده بودنمو در این دنیای مادی ثابت قدم میکنه….
نکات مهمی استاد صحبت کردن..و ایشون تاکید کرد اگه بتونید به این سه عمل و این صحبتها گوش فرا بدیین.زندگی خوبی رو میتونن تو همین دنیا خارج از 95/در صد ادمها داشته باشید..و ادامه بدیین..
بحث کنترل ذهن بحثیه که بازم قانون تکامل رو میشه ازش کشوند بیرون..که برای من واقعا..یجاهایی سخت میشد…
ولی لطف خداوند باعث شد تا من بهتر بتونم از عهده این قانون بزرگ بربیاییم..
چون دنیای ما دنیای بازی فرکانسی می باشد..به هر چیزی که فکر کنی باور داشته باشی از همون جنس وارد زندگیت میشه..
بهمین خاطر شرایط زندگی قبلنم پذیرفته بودم که این خاصیت مادی این دنیاست که من همیشه در وضعیت ناجالب باشم!…
چون پذیرفته بودم هر بار شکل اتفاقات برام بقول استاد از بد بدتر میشد..و هی بدتر و هی بدتر..و سوال؟ و سوال که چرا؟
و چراهای من تبدیل شد که امروز مهمان خداوند عزوجلم باشم…خداوند الرحمن الرحیمم باشم..
امروز این فایل بازم مهر تایید شده برای کنترل ذهن بیشتر را برای من فراخواند..تا من حواسم بیشتر باشه..که اگه شرایطم الان ،به اون جاهایی که من میخام هنوز انجام نشده …نکنه دچار وسوسه شیطان بشم..باید بتونم این کنترل ذهن رو خارج از ذهنیت جامعه امروزیم.که بفکر، کمک یه شخصی می باشند،
که زندگیشونونو ،’تعقییر بده….باشم!….و نگرشی مثل اونا داشته باشم…
چون شما خیلی خوب به این نکته اشاره کردین..نباید عوامل بیرونی روی زندگی شما تاثیر بزاره..
.
الان چند روزیه این کنترل ذهنم خیلی خیلی بهتر شده.و واقعا از زندگیم لذت میبرم.درسته هنوز نتایج اون نتایجی که خاسته من انجام.بصورت ظاهری وارد زندگیم نشده..
ولی نشانهاش بسیار واضح اومده..من باید اینروزا کنترل ذهن بیشتری داشته باشم.بهمین خاطر این فایل مهر محکمی زد..تا من مواظب این ذهنیت، فاجعه قبل نشم…
و…. این غذای کثیف رو که خوراک مغزمه،.
.با خوراک شرایط زنده عالی ام،’ در این برهه! ،’…مواظبش باشم..و مدام مدام باورهای خوبی رو بسازم تا ذهنم دچار همهمه و عجله کردن نشه…
وقتی خودشناسیت بیشتر میشه.و بیشتر درکت بالا میره..بیشتر میتونی رابطه بین ذهنت و روحتو درک کنی…
چون میدونم ذهنم یسری یجاها.اگه اون باور که غذای اصلی ذهنمه بهش بدم..شروع میکنه به دچار لغزش شدن…
بهمین خاطر اینروزا متمرکز شدم روی ایات قرآن.تنها قران هست که میتونه منو تو این شرایط..نگه داره و بتونم ذهنمو هم جهت کنم با روحم…
خداوند میگه. یک،’روز نزد من ..به اندازه هزار سال نزد شماست…
اینقدر این خاصیت دنیای مادی کوتاه هست .چقدر خوبه ذهنمونو تو این شرایط که ذهن داره فقط دیده های افراد جامعه رو میبینه کنترل کنیم.که بتونیم با ارامش بیشتر قدم بردارییم..
و مخصوصا آیاتی که خداوند بهم الهام میکنه.دقیقا منو هم جهت میکنه برای استقامت داشتن.و کنترل ذهن بیشتر…
چقدر این نوع تفکر استاد عزیزم عالیه…
یفردی بیاد غذای پر از مو کثافت بهت بده.و التماست کنه این غذا خودم درست کردن با بهترین مواد غذایی و بهت میده که تو هم مثل خودش بخوری…ولی تو میدونی اون غذایی که به تو تعارف میکنه..با مدار من کاملا متفاوته..
میخام بگم.نمیگم خیلی خوبم.چون هیچ وقت ما کامل نیستیم..ولی چقدر خوبه بپذیرییم غذای ذهن.رو ..و هر کسی نیاد اون غذای کثیفی که تو درونشه’ با تو بخارونه!و التماست کنه..ولی من باید خیلی در این وضعیت..باید سر تا پا گوشم..تیز باشه بفهمم درک کنم…
که این خوراک خوراک نامناسبیه!…
چقدر قانون خداوند با عدالته…که میگه…به هر چیزی به هر خوراکی که به تو میرسه و تو اونو میخوری باعث میشه از اون جنس وارد زندگیت بشه..همون سنت الهی!که هیچ تبدیلی و تعقییری در ان نیست…
نکته بعد..عدالت الله…عدالتی که خداوند برای ما قرار داده…
افکار ما تا نتیجه..یه زمانی طول میکشه..بهمین خاطر خیلیا اینو درک نمیکنن..
و نکته مهم!چون هر روز اتفاقات بد براش میفتاده…و هر روز هی داره یکم بدتر بدتر میشه.دقیقا برای منم همینجور بود هر دفعه هی بدتر میشد..و ما این جنس از تعقییرات بد رو متوجه نمی شیم..و من واقعا پذیرفته بودم که اول صحبتهامم گفتم…پذیرفته این جزو زندگی یه انسان در این دنیا می باشد..و یسری باورها رو درک کرده بودم…
ولی الان عدالت الله..باعث شده..تا ما برگردیم به جای رستگاری که این لطف خداوند رو شامل ما میشه…بقول خدا در همین سوره انفال میگه….
اگر بازگردید ما نیز بازمیگردیم…قانون بدون تغییرش..
و سرعت رسیدن به خاسته ها هم..باید اینقدر این کنترل ذهن قوی باشه..اینقدر قوی باشه که بتونیم اینده خوبی رو برای خودمون رقم بزنم.آینده همین امروز من فرداهای من…و فرداهای من با همین سیکل بهتر بهتر میشه…
من آدم بسیار عجولی تو تمام شرایط زندگیم بودم..و احساس میکنم کنترلذهنم در این مدت.خدادند داره ریشه عجول بودن رو از درونم میکشه بیرون..چون مدام داره هدایتها میاد ولی اتفاقات هنوز اون شکلی که ظاهرش درست باشد نیومده….ولی نشانهاشو واضح خدادند بهم گفته..
و حدودا دو روز پیش از طرف خودش ازمایش شدم…
اگه من قبلا بودم.میرختم بهم که چرا نشد..ولی گفتم خدادنده…خداونده که میخاد ببینم من چقدر حرف حرف تا عملم درست و صحیح’ شده یانه…
احساس میکنم خیلی نسبت به چند روزمم بیخیالتر شدم.
باورهای قرآنی خیلی میتونه تو عجله رسیدن به خاسته ها بهمون کمک کنه…الله اکبر..
تنها تنها کنترل ذهنم فقط همین قرآن بوده که تونستم منو استیبل کنه…
.و احساس میکنم این کنترلذهن.میخاد اینده خیلی خوبی رو برای کارهای بزرگتر..اتفاق بیفته…و در دام عجله نیفتادن…مانعش بشه.سد راه بشه…
چون این پاشنه عجله..تو تمام جنبه های زندگیم داشتم..
و خیلی جاها .موقعه ایی که تو دام عجله میخاستم بشم.خدادند نمیزاشت…
بقول خداوند میگه!…اگه کاری نخاد نشه.و اون به صلاح تو نباشه.هیچ اتفاقی نمیفته…
دقیقا الان که چند سال ازش گذشته ..خیلی خوشحالم که من تو اون موقعیت نیفتاده ام…
میخام بگم!همه چیز خداست..اگه خداوند بخاد.نه لحظه ایی پیش میفته نه لحظه ایی پس میفته…
چقدر خوبه کنترل ذهن رو تو هر شرایطی داشته باشیم.و ایمانمو بخداوند و باورهای قرآنی بیشتر کنیم..
خوراک ذهن ،میتونه دو نتیجه در این دنیا برای ما بوجود بیاره…
یا جهنم.
یا بهشت…
پس تفاوت غذای بدن و با غذای روح..یه نتیجه رو برای ما بوجود میاره!…
ولی غذای روح…یه مدت زمانی طول میکشه تا فرد رو نابود کنه..یا….
یا به خاسته هاش.که خوشبختیها و نعمتهای زیاد هست.برسونه…
دقیقا یادم از از باریدن برف روی ارتفاعات بلند قله ها اومد..که وقتی این حجم از بهمن زیاد میشه بصورت گلوله های بزرگ میشه و به پایین ،افتاده میشه..
پس بیاییم اگاهانه…هر خوراکی رو به بدنمون ندییم.چون ذهن..کارش دیدن نتایج فعلیه…و هر چیزی رو با نتیجه فعلی میبینه..بهمین خاطر نمیتونه خودشو ،نگهداره.و این نیاز به کارکردن و اموزش دادن،هست..
اینقدر باید منطقتو قوی کنی تا بتونی ذهنتو ارام کنی..
که باز خودش به جهادی اکبر داره…
که من فقط با باورای قرآنی میتونم.این روش تربیت رو،به جاهای خیلی خوبی بکشونم….
نکته بعد…..
در مورد سلامتی…باعث شد.که من تمرکز بیشتری روی باور سلامتیم داشته باشم…
من چند تا بیماری درونی داشتم.که باعث ازار و اذیت وجودم شده بود..که تونستم یدونشو بعد از 32 سال.درمان کنم.در عرض چند ماه…و تاهد کامل بستم..و هر چند وقت یکبار بود..و فاصله کم کم ‘کمتر شد..تا اینکه نابود شد….
و بسلامتی روحی رسیدم..چقدر من تلاش میکردم قبلا..نمیشد..ولی به لطف خدا و اموزش استاد و قدم گذاشتن تو این بهشت..الان که بهش فکر میکنم،’خندم میگیره که من اینجور باوری داشتم..دیگه ذهنمم نمیتونه بهش مسلط بشه..چون باورام قوی شدن..و هزار دلایل میتونم براش بیارم..
نکته بعد..یه چند وقت یکبار به بیماری دیگه دارم تو ناحیه گردن و شونه هام..این فایل بهم این باور رسوند که بازم مدت زمانش خیلی بیشتر شده..که بازم باید خیلی نسبت به بدنم باورای خوب بیشتری بدم.تا بهش غلبه کنم.
اتفاقا همین چند روز پیش سراغم اومد.تونستم تمروز بر نکات مثبت از بیین ببرمش.خیلی راحت…
.چقدر باورا میتونه توی تک به تک زندگیمون تاثیر زار باشه…
چقدر میتونه زندگی رو…روی خوش نشون بده..یا روی بدش…و من باور قوی استادمو ضمیمه این وجودم کردم..که هیچ چیزی نمیتونه روش تاثیر بزاره…چون بدن من حاصل میلیاردها تکامل هست..و درون من قوی هست..و خداوند لطفشو شامل حالم کرده..و من فقط لذت میبرم.و بدنم وظیفش خدمت به منه!
به لطف الله خیلی بدنم قوی شده.حتی توی دقت عملم و دقت فکرم.بیش از چند برابر با گذشته شده…
که همه رو لطف پروردگار میبینم..
نکته بعد..اشاره کردین به مرگ…
نمیگم خیلی این نکته برام پذیرفته شده…
چون ما انسانها یه احساس تعلق خاطر دارییم به اطرافیانمون..با وجود اینکه فرسنگها از لحاظ مداری با اونها،’دور هستم…
ولی احساسم نسبت بهشون پذیرفته نیست..و برام پیش نیومده..
و چقدر خوبه..بیشتر درک کنیم این نوضوع رو…که خداوند بارها در قرآن گفته..که همه شما به سوی ما باز میگردیین..
انا الله و انا الیه راجعون…
که خودش نیاز به کار کردن داره..ولی از دید اون فردی که میمیره…من نمیدونم.ولی باید متفاوت باشه…
چون خاصیت مادی این دنیا.مرگ هست.باید بپذیرییم که یه روز باید از این دنیا برییم..ما هیچ وقت ..جاودانگی در این دنیای مادی ندارییم…
نکته زیبایی که استاد عزیزم اشاره کردن..اگه بتونید..تو این صحبتهایی که شد..از کنترل ذهن.از سلامت بدن حاصل میلیاردها تکامل.و باور به مرگ…زندگیمون پر از گلستان میشه و بیشتر میتونیم از تمام لحظاتمون لذت ببریم…
انشالله که بتونیم..انشالله که بتونیم اینقدر باورامونو قوی کنیم.که نزارییم جامعه برای ما شاخ و شونه بکشه.خانواده برامون شاخه شونه بکشه…
و بیاییم دیدمونو بزرگ ببینم.تنها باوری که اینروزا بجز ایه های توحیدی قرآن هست…
باور به قدرت بی انتهای خدادند..از نتایجی که قبلا برای من ضرر بوده.بهم کمک کرده و اونکار نشده..و الان بهش فکر میکنم..مدام شکرگزارش هستم…و بعضی اتفاقات تو اینروزایی که در این بهشت هستم.و خیلیاشون ناخوشایند میخاسته بشه…ولی….خدادند بهم کمک کرده…
همین همین اتفاقات باعث شده تا ایمانم نسبت به خداوند بیشتر بشه…
و بگم نگاه کن قانون درسته.وقتی با خداوند باشی..اگه یه افرادیم میخان تو رو از بیین ببرن.یا افرادی باشن میخان کارای زشت و ناپسند بر علیه ت انجام بدن ..اونا موفق نمیشن.همین اعتمادم.بخداوند باعث شده..که من فقط تو بهشت زندگی کنم.
و من هیچ ترس و غم ناراحتی نداشته باشم.در واکنشهای ناپسند دیگران….
کل داستان.با خداوند بودن همینه…
وقتی با خداوند باشی..اتفاقات به شیوه درست برات رقم میخوره!هیچ عوامل بیرونی نمیتونه روت تاثیر بزاره..تو فقط تو راه خیر و خوبی می باشی…
خداوند تو قرآن بهم گفت..اگه شرک بورزی..پرندگان شکاری تو رو میگیرن.به بدترین شکل ممکن تو رو پرت میکنن و تو رو از ببین میبرن..و من به واقعیت تصویر این صحنه رو دیدم…
کل داستان همینه…..کنترلذهن.و ایمان بخداوند..هیچکسی نمیتونه تو زندگیت تاثیر بزاره..هیچ عوامل بیرونی که در مدار تو نباشه.نمیتونه تو رو به تسخیر خودش بکشونه..و آدمهای نامناسب خیلی راحت از تو دور می شوند….
و اگه هم تو فضایی قرار بگیری که باورهای نامناسب میدن.تو دریافت نمیکنی…چون تو متفاوت میخای.و متفاوت عمل میکنی….
اینقدر تو این مورد باورام قوی هست..اینقدر خوشحالم که با خداوندی هستم…که منو به بهشت فراخوانده..که جز روی خوش دنیای مادی ، چیز دیگه ایی رو نمیبینم..
و زبانم از ترس بخداوند قفل قفل هست..و انشالله که بتونیم با یاداوری قانون و هر لحظه بخودمون.بتونیم زندگی سعادتمندی رو در دنیا و اخرت برای خودمون بوجود بیارییم..
چون کل داستان زندگی در بهشت…و زندگی در جهنم….با همین افکار ساده هست…
سادگی..که از نظر ما که روی باورامون کار میکنیم و هر بار درونش قوی میشیم…
ولی برای خود الان.در گذشته یه موضوع سخت و غیر قابل باور بود..
بهمین خاطر نتایجم زمین تا اسمان متفاوت بود..
که میدونم این باورا..باید مدام روش کار کرد..تا قوی قوی بشه..مثل همون بهمن قله’ از دل کوه.همه رو بطرف خودش میکشونه و پرت میکنه به پایین…
حالا این بهمن’ میتونه به معنای خیر و خوشبختی باشه…
یا به معنای جهنم واقعی در زندگی…
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
ای کسانیکه ایمان اورده اید!اجابت کنید خدا و رسول را ..و بدانید خداوند دعای شما را می بخشد.و حائل می شود بین المَرءِ.فکر کنم همون مری (قسمت غذاخوردن)و نفس انسان هست..(بین نفس انسان و قلب)..و همه شما به سوی محشور می شوید…منظور همون بازگشتن و خداوند هست که شما را محشور میکنه….
در صورتی که خداوند را اطاعت کنید..چقدر این ایات یا ایها الذین امنوا دقیق درست هست..راز خوشبختی ماست..و کمک کردن بخودمون و استقامت ورزیدن.و همرنگ جامعه امروزی نشدن..
.
استاد عزیزم میخام این روز عزیزو این نشانه ایی که روی سایت ، به کمک الله مهربانی ها گذاشتین .رو …سپاسگزاری’ کنم..
دقیقا’ مهر تایید منو برای.ماندن در راه،.سعادت دنیوی و اخروی..پایبندتر میکند…و ب استقامتتر و استوارتر میکنه….
که من نخل تو حیاطمونو شاهد زندگیم کردم..تو این گرما،حالش خوبه،.. و داره میوه هاشو با گرمای خورشید به ثمر میکشونه…
گام چهاردهم:
سلام و صد سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته نازنینم و خانواده عباس منش،
کنترل ورودیهای ذهن واقعاً کار بسیار سختیه ،کنترل ذهن کار سختیه ،
اینکه هر عامل بیرونی که اتفاق میافته و من بتونم خودم رو کنترل کنم و واکنش نشون ندم به اون قضیهها واقعاً کار سختیه،
البته به نظر من کنترل خوردن مواد غذایی که ما داریم به خودمون در دوره سلامتی انجام میدیم، اونم واقعا سخته،
آدمهای زیادی هستند که ذهنشون به اتفاقات بیرونی واکنش نشون میده ، چون سخته کنترل ذهن انرژی میبره،
و مغز من همیشه در تلاش است که مقدار انرژی کمتری مصرف کنه، میخاد انرژی اش را هدر نده،طبیعت مغز اینه ،
چون طبق قانون دوم ترمودینامیک همه چیز در جهان به سمت بی نظمی بیشتر می رود یعنی اگر هیچ کاری برای مرتب کردن چیزی انجام ندهیم، به مرور زمان بی نظم تر خواهد شد ،
اما مغز من سعی میکنه برخلاف این قانون دوم ترمودینامیک، نظم را حفظ کنه،
پس باید راه حل ارایه بده تا مغز انرژی کمتری مصرف کنه،
پس وقتی یه اتفاقی می افته که مغز را درگیر میکنه و باید انرژی مقرف کنه تا حل کنه اون مشکل را، سریع ترین، راحتترین، راه حل ارایه میده و چه چیزی راحتتر از اینکه غر بزنه، ناراحتی کنه، دادبزنه ، این کار نیاز کمتری داره تا مشکل را حل کنه،
مثال اینکه صبح میخایی با ماشین بری سر کار، می بینی ماشین خرابه،، مغز باید مشکل را حل کنه، باید راه حل ارایه بده ولی هیچ کاری راحتتر از این نیست که دادم بیدار کنه و بگهه چه وعضیه و ….
بعد چه اتفاقی توی مغز می آفته: در مغز یه راهی درست میشه که هر موقع مشکل پیش اومد غر بزن ، دادو بیداد کن،
ولی مغز تعبیه شده برای راه حل ، یه راه حل ساده و آسان ولی اساسی ، یه راه حل درست ، همان چیزی مه استاد میگه : هدایت بشیم به اصل
و برای اینکه مغز من یاد بگیره راه حل درست و اساسی و آسان و ساده ارایه بده، تمرین میخاد، تجربه باید کسب کنه، اون قدر تمرین کنه تا اون راه باریکه هایی که در مغز من به وجود آورده ، کم کم تبدیل بشن به بزرگراه: یعنی تا مشکل پیش میده ، مغز راه حل اساسی و اصل میده، طبق گفته استاد ؛ توانمند میشیم در کنترل ذهن ، یه سری مسایل دیگه راه حلشون اون قدر برامون ساده میشه که اصلا مهم نمیدونم اونها را
که به قول استاد ظرفیتمون بزرگ میشه، ظرفمون بزرگ میشه،
یعنی اگر در روزهای تول که داریم روی خودمون کار می کنیم و باید هواسمون را جمع کنیم و کنترل ذهن داشته باشیم،
صبر کنیم ، عجله نکنیم ، این هم باید تکاملش طی شود ، با تجربه های بیشتری که کنترل ذهن انجام دادیم، به خودمون سخت نگیریم،
وقتی منطقش را بدانیم که در مغز ما با تمرکز نکردن روی منفی ها ، داریم راههایی را درست میکنیم که مغزمان فقط به مثبت توجه کنه،
خوب دیگه ادامه میدیم این مسیر زیبای زندگی را،
یه چیز دیگه که ذهن من را درگیر کرد،
استاد گفت ، ذهن به اتفاقات بیرونی واکنش نشان دهد،
استاد نگفت اتفاقات مثبت یا منفی
خیلی فکر کردم به این جمله،
کاملا درسته استاد ،
من باید یاد بگیرم ، حتی به اتفاقات مثبت هم واکنش نشون ندم،
یعنی چی ؟
یعنی اینکه وقتی من یه رابطه عالی میبینم، نباید واکنش نشان بدم، همینی که هست ، فقط ببینمش ، نه اینکه عکس العملی نشان بدم،
من باید به مرحله ای برسم که اون اتفاق زیبا را هم ، مثل اتفاق نازیبا فقط ببینمش،
مثل دیدن یک گل ، بدون اینکه قضاوتش کنم، بگم زیباست، خوش بو است …چرا بگم خوب یا بد، چرا بگم زیبا یا نازیبا
این قضاوت مشکل داره ، چه قضاوت مثبت و چه قضاوت منفی
اون چیزی را که من باید یاد بگیرم اینه که باشم، ببینم، حس کنم، لمس کنم، بشنوم همین و و نه بیشتر
.
فقط زندگی را درونش ببینم ، این دیدن، این بودن در لحظه حال، این حس کردن اون لحظه ،
چنان شوق زندگی در من زنده میکنه که من را به ارج می رساند .
این میشه زندگی، انسان بودن
جلسه اول دوره لیاقت
با سلام و درود به استادان عزیزم و همکلاسی های هدفمند
خدایا شکرت که قسمت چهاردهم پروژه خانه تکانی ذهن رو هم دارم کار میکنم.
کنترل ورودی های ذهن:
کنترل ورودی های ذهن یک قدم بسیار مهم و اولیه برای کنترل ذهن هست. چون ما هر ورودی که دریافت کنیم خروجی ذهن ما هم شبیه همون هست. همونقدر که نسبت به غذای جسممون حساس هستیم و هر غذایی رو نمیخوریم همونقدر هم باید روی ورودی های ذهنمون حساس باشیم. چون ورودی های ذهن ما کل زندگی ما رو رقم میزنه. چون به هر چیزی که توجه کنیم از جنس همون چیز توی زندگیمون گسترش پیدا میکنه.
کنترل ذهن کار راحتی نیست. پس به این قضیه صفر و صد نگاه نکنیم. گاهی پیش میاد که نتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم. ولی اگر سعی کنیم بیشتر این کار رو انجام بدیم کم کم کار راحتتر میشه چون مدارمون بالاتر میره و ورودی های بهتری دریافت میکنیم و یا ورودی های نامناسب کمتری دریافت میکنیم. حتی اگر هم ورودی منفی دریافت کنیم میتونیم وجه مثبت اون رو ببینیم.
وقتی غذای خراب میخوریم بدن سریع واکنش میده ولی وقتی ورودی خراب به مغز میدیم بیشتر طول میکشه تا اثرش رو نشون بده. یعنی اگر این کار رو زیاد تکرار کنیم این فرکانس قوی میشه و بعد تاثیرشو میذاره. بخاطر همین فاصله زمانی بین دریافت ورودی نامناسب با تاثیرگذاری اون شاید ما درک نکنیم که این ورودی ها دقیقا چطور داره روی زندگیمون تاثیر میذاره. ولی واقعا ورودی ذهنی خراب از ورودی جسمی خراب خیلی سمی تر و کشنده تر هست. پس باید خیلی بیشتر نسبت به ورودی های ذهنمون حساس باشیم.
باورهای سلامتی:
بدن ما حاصل میلیونهاااا سال تکامل و بهبودهای مستمر هست. نسل ما قویترین نسلی هست که به جا مونده اگر قوی نبود نمیتونست دوام بیاره. نسل ما طی میلیون ها سال بیماری های مختلف رو تجربه کرده و باهاش مقابله کرده. ضعیف ها از بین رفتن و قوی ها نسلشون ادامه پیدا کرده. سیستم ایمنی ما بسیار قوی هست و میتونه با هر مشکلی مقابله کنه.
ورودی های ذهن ما روی سلامتی جسمی ما صد درصد تاثیر میذاره.
باورهای مناسب در مورد مرگ:
مرگ یک پدیده کاملا طبیعی هست اصلا چیز عجیب و غریبی نیست. هیچکس نیست که نمیره همه ما وقتی که زمانش برسه میمییریم و اگر زمانش نرسیده باشه امکان نداره بمیریم. مرگ به معنی نابودی نیت به معنی ورود از یک جهان به جهان دیگه است. ما هرگز نابود نمیشیم. چون جنس ما از انرژی و انرژی هرگز از بین نمیره فقط از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه!
خدایا شکرت که تونستم این آگاهی های الهی رو برای ذهن منطقی خودم مرور کنم و باورهای خدایی رو در وجودم تقویت کنم و نسبت به کنترل ذهن حسستر باشم.
به نام خدا،گام 14,خوشحالم که امروز هم به تعهدم عمل کردم و از خودم تشکر میکنم،و اما فایل امروز کنترل ورودیها یکی از علت های که من اینجام اینه که من سالهاست تلویزیون نگاه نمیکنم،اصلا هیچ وقت اینستا نداشتم توی فضای مجازی نبودم چون همیشه طرز فکرم این بود که توی دنیای واقعی باید زندگی کنم تا توی دنیای مجازی،ولی خوب نمیشه همکار و فامیل ها و … رو فیلتر کرد ولی تا اونجا که بشه من اعراض میکنم،سرگرمی من شده سایت عباس منش و خواندن زبان انگلیسی. و اما عزت نفس که همیشه نیاز به کارکردن داره،که هر چه عزت نفس بالاتر بره انسان شجاع تر و توحیدی تر میشه!که نقطه ضعف من هم توی همین عزت نفسه و البته باور فراوانی این دوتا جز پاشنه های آشیل من هستن که خوشحالم که دردم رو تشخیص دادم که وقتی تشخیص درست باشه درمان راحت تر و سریع تر اتفاق میافته،انا الله و انا الیه راجعون که خودش یه دنیا درس داره که اگه من و ما به این جمله یقین میداشتیم همه چی حل بود که من تلاش میکنم که هر روز باورم به این جمله رو به یقین نزدیکتر کنم انشالله