live | باور به «امکان پذیری»

گام چهارم، خانه تکانی ذهن

سلام و خدا قوت خدمت استاد عباس منش ارجمند و یار وفادارشون استاد شایسته گرامی.

سلام به تک‌ تک دوستان عزیزم.

آقا من باید اعتراف کنم که قبلا شکرگزاری رو بلد نبودم.

تا میومدم درمورد یک نعمتی که توی زندگیم داشتم شکرگزاری(البته به زعم خودم) میکردم، اون نعمت از دست میرفت.

یادمه چند سال پیش در مورد آب پاک و شیرین که براحتی از شیر آشپزخونه مون میاد شکرگزاری کردم، فرداش آب قطع شد و چند روز بعدش آب گل آلود شده بود. منم بیخیال شکرگزاری شدم و یه جورایی میترسیدم ازش.

البته راهنمایی های دوستان در عقل کل خیلی به من کمک کرد و این فایل گام چهارم و فایلی چگونه قوانین زندگی ما را بهتر میکند اشک چشمانم رو در آورد و گفتم ای داد بیداد این ره که من میرفتم به ترکستان بوده است.

باگ های من در شکرگزاری یکی این بود که خودم رو مجبور میکردم هر روز به تعداد مشخصی مورد رو بنویسم بدون توجه بهش. و حواسم نبود من با یک جهان هوشمند طرفم نه با یک شیء.

سپاسگزاری کردن یعنی توجه کردن به چیزایی که به شما احساس خوبی میده.

من این دو سه روزه فهمیدم که نگاه من اصلا اینطوری نبوده که نعمتها بهم احساس خوبی بده تا بهشون توجه کنم. سپاسگزاری من بخاطر ترس از کمبود بوده. چون میترسیدم که اگه کفران نعمت کنم از کفم بیرون میشه! و فکر میکردم نوشتن و تکرار طوطی وار در مورد نعمتهایی که در اختیار دارم یعنی شکرگزاری. خدایا از جهلم به تو پناه میبرم.

من ناخواسته فرکانس ترس و کمبود رو به جهان میفرستادم و وقتی با کمبودها روبرو میشدم تعجب میکردم! و احساس عدم لیاقت درمورد داشتن اون نعمت در من ایجاد میشد.

در اصل احساس من در حین شکرگزاری از زمانهایی که شکرگزاری نمیکردم بد تر بوده و خودم رو به اون راه میزدم و آشقالا رو زیر مبل پنهان میکردم.

برای درمان این حالتم این روزها به گفته ی استاد درمورد چیزایی شکر گزاری میکنم که به من احساس خوبی میده. یعنی اول باید اون احساس خوبه رو ایجاد کنم،.

روشی که امتحان کردم و نتیجش برام رضایت بخش بوده، اینه. اولا توجه به الله که منبع اون نعمت هست. بعدش دیدن فراوانی اون نعمت در جهان اطرافم. که اینها در من خیلی احساس خوبی ایجاد میکنن. بعدش میگم خدا اون فرمانروای کل کیهان خودش به من این نعمت رو داده، یعنی اینقدر منو دوست داشته و منو لایق این نعمت دونسته که این نعمتو بمن داده (خدایا شکرت به خاطر این حس خوبی که در من ایجاد شد). بعدشم از خدا میخام هزاران برابر این نعمت رو به بهترین شکل ممکنش در زندگیم بیاره. مثل کودکی که از الفبا یک حرفش رو یاد گرفته ذوق دارم و تا دفترها پر کنم از این یک حرف تا در اعماق وجودم نفوذ کنه.

راستی بعد از گام سوم یک مشتری برای محصول من پیدا شد. از همون افرادی که قبلا در مورد قیمت محصولاتم نظر جالبی نداده بودند(و من ذره ای ترس و نگرانی بخودم راه ندادم) یک نفر حاضر شد بیاد و با همون قیمت محصول منو استفاده کنه و من از خوشحالی در پوستم نمیگنجم. بیشتر خوشحالیم به این خاطر هست که من طبق این نشانه، در مسیر درست قرار دارم و دارم راهمو پیدا میکنم. خدایا شکرت.

این فایل لایو رو استاد چندین سال روی سایت گذاشته بودن. منهم اون فایل رو گوش کرده بودم ولی… به روش خودم نه برطبق دستورالعملش. (استاد شایسته ممنونم بابت گذاشتن فایل دستورالعمل پروژه خانه تکانی) البته که استاد در چندین فایل رایگان در مورد نحوه گوش دادن و خلاصه نویسی و کامنت گذاشتن میگفتن ولی ذهن من اونارو انگار حذف میکرد و من نمیشنیدم. الان درک میکنم حرف دوستان رو که هر جمله ای که استاد توی چه فایلهای هدیه و چه محصولات میگن رو باید با طلا نوشت. من اینروزا هر فایل پروژه خانه تکانی ذهن رو واو به واوش رو مینویسم و در مورد هر جملش فکر میکنم و اثراتی که توی این تقریبا 10 روز در ذهن و روح من داشته به جرات میگم از چندین سال گوش دادن به فایلها بیشتره. و البته که اون گوش دادنها باعث بالا رفتن مدارم و یادگیری روش درست فایل شنیدن بود.

خدایا شکرت به خاطر همه خوبیهات.

استاد تشکر میکنم بخاطر هدایای ارزشمند تون، که خالصانه در اختیارمون میگذارید.