live | باور به «امکان پذیری» - صفحه 16

به نام پروردگار تمام هستی

خدای عزیزی که همیشه بهترین حامی و هدایت گر مخلوقاتش، مخصوصا ما بندگانش بوده و هست و خواهد بود

سلام و درود بر استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و همه اعضای خانواده صمیمی عباس منش

خدایا شکرت. خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

واقعا که بالاترین و بهترین فرکانس، فرکانس سپاسگزاری ناب هست.

من عاشق شکرگزاری ها و به اشتراک گذاری حس خوبتون با اعضای این خانواده صمیمی خودتون هستم و خوشحالم و افتخار میکنم که عضوی از این خانواده صمیمی و آگاه هستم.

قشنگ آدم میتونه حس خوب رو از ابراز سپاسگزاری ها تون به منبع هستی حس کنه. دقیقا برعکس اون فردی که داستانش رو گفتین و درست مصداق اطرافیان من هستن وقتی که میخوان شکرگزاری کنن. از شکرگزاری اونها به خوبی میشه شاکی بودن از عالم و ادم رو از انرژی منفی که ساطع میکنن حس کرد.

استاد نمیدونم چطور و چجوری بگم از اینکه اینقدر خدا به خوبی هدایتگر ماست. از اینکه شما چقدر خوبین و سیمتون وصله و یه دست بخصوص شدید از طرف خدا برای ما. از اینکه همیشه نه در اون زمانی که من با ذهن منطقی ام فکر میکنم درسته و وقتشه، بلکه در زمانی که از نظر خدا درسته و وقتشه و واقعا اون زمان هست که باید گفته بشه، گفته میشه و انسان رو هدایت میکنه. چه از طریق الهامات یا از طریق دست نازنینی مثل شما، و یا از هزاران طریقی که حتی فکرش رو هم نمیتونیم بکنیم.

من بارها ماجرا های خارق العاده بچه ها رو توی نظرات در مورد هدایت شدنشون با فایل های شما خونده بودم و خوشحال میشدم و خدا رو شکر میکردم. و حالا شبیهش برای خودم اتفاق افتاد.

من شبی که داشتین این لایو رو میگرفتین فقط اون تیکه ای از فایل که داشتین به زیبایی در مورد هدف گذاری صحبت میکردین رو با سختی و قطع و وصلی دیدم چون این مکانی که هستم اینترنت ضعیف هست، دیگه نشد بقیه اش رو ببینم و فقط دعا کردم که حتما بتونین فایل رو ذخیره کنین تا بتونم از اگاهی هاش بعدا استفاده کنم. با اینکه خیلی دوست داشتم لایو ببینم و استفاده کنم از صحبت هاتون ولی ناراحت نشدم و با حس رهایی بعد از اعلان خواسته ام، گوشی رو خاموش کردم و خوابیدم.

فرداش که روز اول عید بود یکی از دوست هام زنگ زد و حال و احوالپرسی کردیم. ایشون از زمان دانشگاه که با هم بودیم رفت تو کار بورس و الان حرفه ای شده و درس هم میده حتی. خلاصه که حرف هامون به اینجا ختم شد که بهم پیشنهاد داد که توی بورس سرمایه گذاری کنم و اگر حرفه ای بشم میتونم که درآمد غیر فعال خوبی داشته باشم و در موردش حسابی حرف زدیم. بعد از تماسمون من رفتم تو فکر و با کمی مقاومت (بخاطر بعضی از باورهای خوبم که البته به مقداری روشون کار نکرده بودم که جلوی این تصمیم رو بگیرن) گفتم فکر خوبیه. در کنار کارم توی شرکت این درامد رو هم داشته باشم خوبه و میتونه کمکم کنه. بعد از اون روز شروع کردم توی سایت ها چرخیدن و مطالعه و تحقیق کردم در موردش و یه فیلم هم دانلود کرده بودم که اصول اولیه رو به طور کامل توضیح داده بود زمانش هم یک ساعت بود. تا امروز، که گفتم راستی این فایل رو هم که خدا رو شکر استاد ذخیره کرده و گذاشته رو سایت و منم دانلود کردم برم ببینم که اتفاقا استاد در مورد برنامه ریزی و هدف گذاری گفته بود، بشینم یه برنامه حسابی برای خودم بریزم که برم تو کار بورس و سرمایه فعلی ام رو که خدا رو شکر مبلغ خوبی هست رو اونجا سرمایه گذاری کنم.

و اما بعد که رسیدم به صحبت هاتون در اخر فایل و سوال اون دوست عزیزمون که در مورد سرمایه گذاری در بورس پرسید (فکر کنم دقیقه ۴۶ به بعد بود)،

استاد عزیزم نمیدونی که صحبت هات در جواب به این سوال مثل یه پتک شد که خورد توی سرم. یعنی قشنگ اینگار با من بودی که آهای، داری کجا میری؟!

میخوای پول و وقت و انرژی ات رو صرف چی کنی؟!

چیزی که اصل نیست؟!

چیزی که تو رو از مسیر اصلی دور میکنه!

و بعد کلا متعجب شدم راجع به اینکه گفتین اولین سوالی که موقع حساب بازکردن توی امریکا میپرسین این هست که کدوم حساب هست که سود نمیده!!!

از همه بهتر، اونجایی که گفتین ” تو خودت باید مولد باشی، تو، تویی که داری صدای من رو میشنوی، تویی که داری من رو میبینی، تو، نه بانک ” خیلی تکونم داد.

اصلا تمام معادلات ذهنی من بهم ریخت و کلا تا چند دقیقه تو شوک بودم. یعنی همینجوری داشت توی پس و پیش مغزم فکر و حرف رد میشد. میگفتم خدایا من چی فکر میکردم و ببین استاد عزیز داره چی میگه. یعنی عاشق وقت هایی هستم که اینطوری محکم حرف میزنین و باعث میشین یه تکون اساسی بخورم و اینگار از اون شوک هایی هست که لازمه هر چند وقت یه بار که دقیقا زمان درستش هست اتفاق بیفته. خیلی جالبه برام این زمان ها. من این رو یه تغییر مدار درست و حسابی حسش میکنم و میبینم که قشنگ باعث میشه که درکش کنم و بهم نشون میده که چقدر یه دفعه اگاهی ام افزایش پیدا کرد و چه راهی جلوم باز شد و چه باورهای غلط و ترمز هایی رو پیدا کردم که اون گوشه پس گوشه های ذهنم خودشون رو مخفی کرده بودن و تازه با ماسک کارهای درست و صحیح و کاملا منطقی میخواستن به من راه رو نشون بدن.

بعد با خودم همینجور داشتم فکر میکردم در مورد صحبتهاتون که، چرا؟؟

چرا واقعا استاد دلش نمیخواد سود بگیره.

بعد اولین فکری که به ذهنم رسید این بود که شاید بخاطر این هست که من اگر مثل استاد یه مبلغ بالا بزارم بانک بالاخره یه سودی که الان برای من قابل توجه هست رو ممکنه بگیرم، و بعد بیخیال این بشم که بیام و خودم کلی بیشتر ثروت بسازه.

چون مطمئنا وقتی من خودم رو باور داشته باشم میتونم هر چیزی رو خلق کنم.

واقعا به قول شما استاد عزیزم، چرا من نیام بجاش روی خودم کار کنم و مولد ساخت ثروت بشم، که دیگه اون سودهای که ممکن بود توی بورس یا هر جای دیگه داشته باشم برام ناچیز و دو قرون دوزار باشه در مقابل پولی که خودم میتونم با باور به توانمدی های خودم بسازم.

بینهایت ثروت.

مگه غیر از اینه که هیچی بیرون از ما وجود نداره پس من خودم باید برای خودم بینهایت ثروت خلق کنم.

چون ثروتمند شدن بهترین و معنوی ترین کار دنیاست.

من هرچقدر ثروتمند تر بشم، نزد خدا محبوب تر خواهم شد.

الان قشنگ احساس میکنم که داشتم از مسیر اصلی و درست فاصله میگرفتم و نزدیک بود که کلی از وقتم رو به جای صرف کردن برای سرمایه گذاری روی خودم روی سرمایه گذاری توی بورس بزارم. اونم نه برای اینکه عاشق این کار هستم یا مثل دوستم بهش علاقه دارم، بلکه برای اینکه بورس برای من پول بسازه نه این که من خودم مولد ساخت ثروت باشم.

صحبت هاتون برای من درست مثل تیر خلاصی بود در جهت سفارش شما بر روی مهمترین کار و سرمایه گذاری که میتونیم توی زندگی انجام بدیم. یعنی همون کار و سرمایه گذاری روی خودمون که باید به صورت یک جهاد اکبر شروع بشه و تا اخر عمرمون ادامه داشته باشه و تغذیه اش کنیم.

اتفاقا همین چند روز قبل بود که نتایج فوقالعاده اقای رضا عطا روشن عزیز در مورد نتایج سرمایه گذاری شون روی خودشون و تصدیق حرفهای شما استاد نازنینم در همین مورد رو خوندم که چقدر و چطور در طی ۵ سال پیشرفت قابل توجهی مخصوصا تو زمینه مالی داشتن. و کلی کیف کردم و تحسین شون کردم و خدا رو شکر کردم.

ولی از اونجایی که فقط همون یه نظر رو خوندم و بیشتر روی این موضوع کار نکردم زود یادم رفت. حقا که انسان شدیدا فراموش کار است.

همیشه لازم میدونم که بگم خدایا بینهایت ازت سپاسگزارم.

خدا رو شکر میکنم که همیشه بخشی از سپاسگزاری های من بخاطر همین هدایت شدن ها و پیدا کردن این ترمز هاست. و البته یکی از شکرگزاری های همیشگی ام این هست که به این خانواده صمیمی و این مسیر درست و صحیح و هموار و ساده و زیبا و سرسبز و خوش آب و هوای زندگی هدایت شدم. مسیری که خدارو شکر هزاران کیلومتر با اکثریت جامعه که همیشه تمرکزشون روی ناخواسته هاشونه فاصله و فرق داره.

شرکت ما یه کانال توی واتس اپ داره، و از بعد از روزی که خبر های بد بالا گرفت و زیاد شد و شرکت هم تعطیل شد و گفتن برین فعلا از منزل کار کنین، دیگه همه توی کانال از اون روز به بعد فقط از خبرها میگفتن و صحبت میکردن و تمرکز شون دقیقا روی چیزی بود که نمیخواستن. و اون زمان بود که من بازم خدا رو شکر کردم که چقدر خوبه که من عین خیالم نیست و اصلا برام مهم نبود و تا خود عید که رفتم و پیام تبریک عید گذاشتم هیچ کدوم از پیام های داخل کانال رو نخوندم و ندیدم و این روند همچنان ادامه داره. هم برای اونا و هم برای من. چون توی واتس اپ جز کانال شرکتمون هیچ کانالی ندارم و توی تلگرام هم فقط کانال های شما رو دنبال میکنم. و جا داره از شما استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که همچون فرشته خدا هستن بخاطر زحمات هایی که برای سایت و کانال تلگرام میکشد تشکر و سپاسگزاری کنم.

و این روزها رو یه موقعیت عالی میدونم برای قدرتمنداته تر و هدفمند تر کار کردن روی خودم با فایل های بینظیر شما که پر از اگاهی هستن.

واقعا که بهترین مسیر پیروی از الهاماتی است که خداوند بوسیله اونها ما رو هدایت میکنه.

یه پادکست انگیزشی گوش میدادم که خیلی جمله قشنگی میگفت و فکرکنم اسم پادکستش هم همین بود :

Follow your heart, your brain is stupid.

و حقا که مثل شما استاد عزیزم گل گفته. چقدر هستن کسایی که همه چیز رو ذهن منطقی محدود خودمون میدونن و فکر میکنن که بهترین و تنها گزینه برای انتخاب و تصمیم گیری هست.

به قول اون دو بیت شعر فوق‌العاده که میگه :

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

ارامتر از اهو بی باک تر از شیرم

هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر

رنج از پی رنج اید، زنجیر پی زنجیر

در حالی که خدا رو شکر خیلی وقته با تمام وجودم به این واقعیت رسیدم که هیچ چیز بهتر از خود رو به دست هدایت الهی سپردن نیست.

دقیقا مثل اون اهنگ قشنگی که شما توی RV میخوندین :

باید پارو نزد وا داد، باید دل رو به دریا داد …

دقیقا مثل همه اون هدایت شدن هایی که برای شما استاد نازنین و خانم شایسته عزیز همیشه اتفاق میفته و ما بخش هایی اش رو توی فایل های بینظیر و فوق العاده مثبت و دوست داشتنی و گران بهای “سفر به دور امریکا” شاهد بودیم.

قابل توجه دوستان عزیزی که تازه به این خانواده صمیمی پیوستن،

به خدا اگر هیچ کدوم از فایل ها یا متن هایی که توی این سایت میبینین رایگان هست، رایگان باشه یا به این معنی باشه که کم ارزش هستن. بخدا همه اش گنجه، گنج. که همه اینا تازه خلاصه هایی هستن به شکل ها و در موقعیت های مختلف، از مواردی که به صورت مفصل تر در دوره ها گفته شده. آگاهی های نابی که هیچ جا نمیتونین به این کاملی و سادگی و شسته رفته پیدا کنین. به نظر من این سایت بهترین استاد و شاگرد های دنیا رو داره. کسایی که تلاش میکنن با عمل به این اگاهی ها خوب زندگی کنن و کمک کن تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن دیگران بشه.

درنتیجه از نظر بنده اینجا بهترین جای دنیاست.

واقعا چه افرادی رو در کجای دنیا میشناسین یا میتونین پیدا کنید که بیان و اینطور سخاوتمندانه تجربیات به این با ارزشی رو اختیارتون قرار بدن و تازه در اخر همه فایل هاشون هم براتون آرزوی خوشبختی و سلامتی و ثروت بیشتر کنن. به نظر من کسی اینکار رو میکنه که حسابی پره. و ظرف وجودش خیلی بزرگه و میخواد که بزرگ تر بشه. و اتفاقا بزرگ تر هم خواهد شد. کسانی مثل استاد عزیز و نازنینم و خانم شایسته عزیز و فرشته، که اینقدر بینظیر هستن و من از خدا بخاطر آشنا شدن باهاشون و بودنشون بینهایت سپاسگزارم.

سلامت و موفق و ثروتمند باشید