live | باور به «امکان پذیری» - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-23 08:09:402024-09-25 05:36:15live | باور به «امکان پذیری»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با نام و یاد خدا
خانه تکانی ذهن، روز چهارم
خدایا شکرت که تونستم روز چهارم از این خانه تکانی رو هم به خوبی انجام بدم. در کنار این خانه تکانی ذهنی، محل زندگیم رو هم تمیز کردم تا حس خوب بیشتری وارد زندگیم کنم.
هدف گزاری
این هدف گزاری معجزه میکنه. چطور؟ بذارید از تجربیات خودم بگم.
قبل از آشنایی با استاد که خب تو در و دیوار بودم و سالها از پی هم میگذشتن و من هدف خاصی نداشتم.
بعد آشنایی با استاد، زمانی که هنوز با تمرکز فایلها رو دنبال نمیکردم، یه سال اومدم 10 تا هدف گذاشتم و انتهای سال دیدم به همشون رسیدم.
واسه همین جوگیر شدم و سال بعدش دقیقا همونی که استاد گفتن، 10 تا هدف سنگین (خونه و ویلا و ماشین فلان و …) تو لیست اهدافم نوشتم، بدون اینکه تکاملم رو بخوام طی کنم. اون سال به هیچ هدفی نرسیدم یا اگرم رسیدم خیلی کوچک بود.
سال بعدش مصادف شد با خرید دوره دوازده قدم و از اونجا کمی درکم بیشتر شد و هدف رو گذاشتم پیشرفت کاری و اون سال بسیار رشد کردم. یعنی از در و دیوار برام پول و ثروت و مشتری میبارید. تمامی همکارهام بیکار بودن و تنها کسی که تو شرکت فروش داشت من بودم. واقعا همین بود.
سال بعدش که میشه سال 1402 هدفم مهاجرت بود. من تمام گامهایی که باید برمیداشتم رو برداشتم، امتحان زبان دادم و وکیل پیدا کردم و همه چیز هدایتی انجام شد و دقیقا آخرین مرحله که لاج کردم ویزا بود آخرین هفته اسفند انجام شد.
هدف امسالم هم داشتن بیزینس شخصیه. تا این لحظه من کارم رو کم کردم، کلاس نقاشی ثبت نام کردم چون دوست دارم یه هنرمند باشم و هر روز نقاشی تمرین میکنم. همینقدر ساده. و من میدونم که درسته الان هنوز بیزینسی ندارم و حتی یک تابلو هم نفروختم، اما دیگه کارکرد جهان رو یاد گرفتم. از استاد خوبم یاد گرفتم که من باید وظیفه خودم رو انجام بدم و جهان هم وظیفه خودش رو عالی انجام میده. من یه قدم برمیدارم و جهان صد قدم هدفم رو به من نزدیک میکنه.
و تغییرات ما باید روتین زندگی ما بشن. مثلا من اگه میخوام مهاجرت کنم، باید زبان خوندن رو بخشی از برنامه روزانه ام قرار بدم. یا اگه بخوام نقاش بشم، باید هر روز تمرین کنم.
و عامل مهم دیگه اشتیاق و باور به امکان پذیری خواسته هاست. من در گذشته که قانون رو خوب درک نکرده بودم میخواستم همه رو تغییر بدم. ساعتها برای دوستانم صحبت میکردم و میگفتم به خدا رسیدن به خواسته هامون راحته، بهشون کتاب شکرگزاری رو امانت میدادم و به در و دیوار میزدم تا تغییر کنن. اما باید بپذیریم که خیلی از آدمها اشتیاقی برای رسیدن به خواسته هاشون ندارن. اون زمان برام عجیب بود و نمیفهمیدم که چرا نمیخوان تغییری تو زندگیشون ایجاد کنن. چطور میشه آدم نخواد پیشرفت کنه؟ چطوره که آدم بخواد برای یه قرون دوزار بره از صبح تا شب کار کنه اما یه ساعت نشینه یه کتاب رو حتی بخونه؟ از اون موقع متوجه شدم که این اشتیاق برای پیشرفت تو همه وجود نداره و اینم خوب میفهمم که این کار ذهنی از صد تا کار فیزیکی ممکنه سخت تر باشه.
من که خودم انقدر صدای استاد رو گوش دادم و تذکرهاشون مثل یه اهرم رنج و لذت عمل کرده برام، بیکاری و بی انگیزگی برام مساوی با مرگه. آدمی که تنبل بود و 4 سال میرفت و می اومد بدون اینکه 1 خط یاد بگیره تبدیل شده به آدمی که دوست داره کار کردن رو، اشتیاق داره برای یادگیری، عاشق شرکت تو چالشهای جدیده، ساعتها میتونه تنها باشه و فکر کنه.
واقعا اینها رو نمیشه با تشکر کردن پاسخ داد. اما فقط میتونم از شما و خانم شایسته بابت حضور پررنگ و پر از تاثیرات مثبت تو زندگیم تشکر کنم.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت دوست عزیزم
دلم نیومد فقط به دادن ستاره طلایی اکتفا کنم
دختر تو بینظیری
خیلی خیلی عالی رفتی جلو
تحسینت میکنم به خاطر موفقیتها و دست آورد هایی که کسب کردی
مچکرم از اینکه کامنت گذاشتی
خدایا شکرت که من هدایت شدم تا کامنتت رو بخونم
عاشقتم
هر کجا که هستی سالم و موفق باشی
پریسا
سلام پریسای عزیز
ممنونم از پاسخ زیباتون.
باور کنین امروز این جواب شما پاسخی بود برام از طرف خداوند.
آدم همینقدر زود میتونه مسیرش رو گم کنه و ناامید بشه. من امروز با خوندن پاسخ شما و خوندن دوباره کامنتم تعهدم به مسیر یادم اومد و باز هم این مسیر رو تو ذهنم مرور کردم.
ممنونم از کامنت زیباتون و براتون خیر و خوشی و ثروت و سلامتی آرزو میکنم.
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلام سلام به روی ماه همتون
خدایاااااااااا شکرت خدایا سپاسگزارم که هستی در قلبم در زندگیم در تک تک سلول هام در تمام روزها و لحظه هام، در تمام فایل های استاد و….
استادجانم یادتونه قبلا گفتین تو زندگی به یه جایی میرسین که سپاسگزار قوانینی که خداوند گذاشته میشین؟ یادتوووووونه؟
بلههههه حتما یادتونه
منم یادمه
الان میخوام همین حس رو بگم که عاشققققق خداوندم که این قدر همه چیز رو بر پایه درست و منطقی گذاشته
انقدر همه چیز سر جای خودشه
انقدر همه چی درسته
اینکه هیچ تغییری در قوانین و سنت اش نیست
اینا شاید چند جمله باشن ولییییییییی اشک هایی که از سپاسگزاری بخاطر این قوانین بخاطر این سنت بی تغییر خداوند دارم بینهایته، همیشگیه
خدایی که همه چیز رو بهمون داده، همه چیز رو یادمون داده
مارو خالق آفریده مثل خودش
آره من میفهمم من عاشق این قوانینش هستم که عدالت رو پیدا کنم
عاشق این عدالت بینظیر و زیبای خداوند هستم.
خدایا شکرت
یادمه وقتی اولین بار این جمله که سالی که در پیش رو دارید بهتر از کل سال های زندگی تون بشه رو من شنیدم، میگفتم اصلاااااااا یعنی چی مثلا من این همه سال زندگی کردم بعد توی یک سال میتونم نتایجی بیشتر از کل سال ها بگیرم؟ درواقع من اون موقع این جمله رو نمیهمیدم ولی احساس درونیم با این جمله حسش خوب میشد، اصلا مقاومت نمیکرد
تا اینکه گذشت و من در سال 97 نتایج زیبایی رو گرفتم که در کل زندگیم نگرفته بودم،
و برای 98 خیلی مصمم تر و باجزئیات بیشتر هدفگذاری کردم
و خداااااااااای من امسال یعنی 98 فراترررررر تررررر تررررر از همه ی سال ها بود.
آره الان به قلبم با جانم میفهمم که من میتونم نتایجی رو رقم بزنم که از کل سال ها بیشتر بوده
میدونین اصلاااااااااا همین بهم کلی انگیزه میده که چه روزهاایی قراره خلقش کنم
انگیزه و شور و اشتیاق میده که چه روزهایی بهتری بهم از درو داره چشمک میزنه
روزهایی که اصلاااااااااااا نمیتونم تصورش رو بکنم.
برای همین باید ادامه بدم، باید کار درونی انجام بدم، باید این باورهامو در رفتارم در عملم نشون بدم
چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته
ایمانی که عمل نیاره پاداش نداره
خدا به ایمانی که عمل نیاره نه در دنیام و نه در آخرتم نیکویی زیباییی و لذت و آرامش هدیه نمیده.
خدا جونممممممم همیشه عاشقتم.
استاد جونم عجب صلحی با خداتون دارین، که همش حس میکنم خدا داره باهام حرف میزنه
آره خدا داره بهتون میگه چی بگین، خدا داره به مریم جان میگه چی بنویسه
قبل اینکه فایل دانلود بشه داشتم نوشته های مریم جان رو میخوندم، اصلا نفهمیدم چند بار خوندم، میخوندم بعد دوباره برمیگشتم خط قبل دوباره میخوندم بعد فکر میکردم
عجب شیرینی و حلاوتی
تکامل در نوشته ها موج میزنه، تکامل خودم در فهم این نوشته ها منو به وجد آورد
اشک از چشم هام جاری کرد
موضوع سپاسگزاری
خدای من خدای من
دقیقااااااااااااااااااااا به یاد میارم مدت ها قبل وقتی برای اولین بار به طور جدی شروع کرده بودم که ده تا از ویژگی های مثبت روز و زندگی رو بنویسم.
یادمه روی تخت نشسته بودم، دفتر رو باز کردم ولی نمفهمیدم سپاسگزاری دقیقا چیه
بعد اصلا نمیتونستم بنویسم
وقتی هم مینوشتم که سپاسگزارم برای خورشید زیبا و آسمون آبی اصلااااااااا احساسش نمیکردم.
ولی سپاسگزار خداوندم هستم که جا نزدم، ادامه دادم، خداوند و لطف و عنایتش که ازش خواسته بودم تا منو هدایت کنه، هدایتم کرد به ادامه دادن به تکرار و تکرار
آره الان میفهمم همه اونا روند من، مسیر من بوده
مسیری بینهایت لذت بخش برای دیدن زیبایی های زندگی ام
مسیر دیدن زیبایی ها و سپاسگزاری براشون مارو به همه چی میرسونه
مگه نه اینکه به هرچی توجه کنم وارد زندگیم میکنه؟
پس زیبایی هارو میبینم تا به سمت زیبایی های بیشتر هدایت بشم
به خدا میشه از دیدن چشمای پدر و مادر اشک ریخت و سپاسگزاری کرد
میشه با یه فنجون چایی کنارشم یه چیز شیرین خوشمزه سپاسگزاری کرد
میشه تو آینه خودتو ببینی و سپاسگزاری کنی و بگی خدا منو انسان آفرید منو خالق آفرید،
میشه با یه بغل و بوسه داداشت خواهرت سر ذوق بیای
میشه برای چشمایی که الان میتونه این متن رو بخونه برای لب هایی که همین الان میتونه لبخند بزنه سپاسگزار بود
میشه برای دست هایی که روی صفحه گوشی هست یا روی کامپیوتره برای بالا و پایین بردن دقیقا همین صفحه سپاسگزار بود
میشه برای هدایت ات به آگاهی های بینظیر خداوند سپاسگزار بود
میشه وقتی یه میوه ای میخوری بیشترین لذت رو ببری و سپاسگزار باشی
میشه برای کلام خدا اشک ریخت و سپاسگزار بود
میشه میشه میشه و ………..
بینهایت بینهایت میتونیم به این متن اضافه کنیم، بینهایت چیزی که همین الان شما و هرکی که این متن رو میخونه میتونه بهش اضافه کنه
آره سپاسگزاری همون کلیدی هست که تمرکزمو میزاره روی زیبایی ها خوبی ها، لذت ها و قشنگی ها، روی همین چیزایی که الان دارم،
سپاسگزاری توجه و تمرکزمو روی زیبایی های مسیری که درش هستم میزاره
بعد خدا هم با قوانین و سنت بینظیرش پاداش میده و از همون جنس زیبایی ها بیشتر وارد زندگیم میکنه.
خدایاااااااااااااااا شکرت خدایاااااااااااا شکررررررررررت
خدایا عاشقانه دوستت دارم
سلام.بر نازنین من
سلام بر زهرای بی نظیرم
تو چه کردی با دل من زهرای من
اینقدر ارامش
اینقدر ذوق و شوق و عشق خداوندم در نوشته هایت موج میزد که اشک خودتم دراورده
عشق دلم
چه برسه به من که اشک میریزم برای این همه زیبایی و توحیدی بودن درونت
رفیق عزیزدلمم
این میشه بی نهایت میشه زهرای من
میشه واسه حتی کوچک ترین نعمت ها و زیبایی های محشز اطرافمون سپاسگذار ترین بوددد
میشههههه
با یه لبخند دخترک نازنینی که رد میشه از کنارمون هم.شاد شد و سپاسگذاری کرد
میشه از نعمت زیبای و بخار زیبای اب تو حموم هم سپاسگذاری کرد
میشه از قدم.به قدم برداشتن هایمان هم سپاسگذاری کردددد
که قدم های خداوندمه بروی زمین
چرا که من لایق ترینم بر این قدم هایش
زهرای عزیزممممممِ
تو بی نظیری عزیزدلم
من عاشقتم و عاشق ابن همه صلح با خودت هستمممم
برایت در این.سال جدید بهترین اتفاقات را تحقق تک تک خواسته های والایت را
پر از ثروتتتتت
پرار فراوانییییی
پر از عشققق برایت ارزو دارم.عشق من
در پناه الله یکتا شادترین باشی
چرا که خداوند همان احساس خوب ماست😍😍😍😍💐💐💐💐
سلااااااااااام الهامم سلاااااام عزیزدلم
عزیزدلم مهربانم حس زیبات حالم رو زیباتر کرد
نوشته های خدایی ات، نوشته هایی که نه فقط دست هایت بلکه حرف حرف اش را قلبت می نویسد.
من عاشقتم عزیزم
عزیززززم دستم رو روی قلبم گذاشتم و احساست را با تمام وجودم احساس کردم.
میشه با دیدن عکس الهام مهربونم و لبخند زیباش سپاسگزار بود
خدایا شکرت برای داشتن دوستی الهی از جنس خودت
خداجونم عاشقتم
سال جدید برات پراز اتفاقای قشنگ و فوق العاده باشه و بهتررررررررررر از همیشههه.
سلامممممم بر عشق منننن
سلام بر زهرای نازنینمممم
اینقدر پر از عشق نوشتی که من جانم پرواز کرد برایت عشق من
رفیق نازنینممممم
بی نهایتتتتتت سپاسگذارمممممم
از این همه صلحت که چقدرررر من عاشققققق اینمممم خدایاشکرتتتتت
هزاران بارشکرتتتت
برای این همه فراوانی و ثروت و زیبایی و قشنگی که.اطرافمونه
خدایاشکرتتتتت برایذهر لحظه هدایتت
خدایاشکرت😍😍😍😘😘زهزای نازنینمممم همیشه عاشقتممممم و برات بهترین هارو میخوام در پناه ربم.ثروتمندترین باشی
چقد عالی بود
چقد تو متنهاتون حس خوب میدین 😍
امیدوارم این حس خوب هزاااار برابرش برگرده به خودتون :)))
راستش منم شیش ماهه که تقریبا هدایت شدم به این مسیر و خیلی موقع ها تو این مدت گم کردم مسیرو ، اما بازم انگار میدونستم این مسیر درسته یه چیزی ته قلبم همیشه میگفت سارا همین درسته ولش نکنننن…گوش نکن به نجوا ها…
منم با اینکه الان خیلی دور شدم از اون مدار خوبی که اون اوایل توش بودم اما تلاشمو میکنم که برگردم بهش دوباره و آرزومه یه روزی مثل شما منم بیام از حس خوبه روزام بگم، حس خوب بدم به خودم و بقیه، بیام از نتایجم بگم،از رویاهام که بهشون رسیدم:)))))
ایشالا ایشالا
اون روز دور نیست
سلام ساراجانم عزیزدلم
سپاسگزارم از عشق و محبتت مهربانم
حتما عزیزم مطمئنم همه چیز امکان پذیره و روی منم با عشق نتایج زیبات رو میخونم و لذت میبرم
خداروشکر در مسیر هستی
خدایا شکرت برای دوست خوبی مثل تو عززیزم
دوستت دارم
○گام چهارم خانه تکانی ذهن○
》》》آگاهی هایی که از فایل دریافت کردم:::
خدای منشکرت عجب فایلی بود الله و اکبر
یعنی قانون اینقد به زبان ساده گفته شده اما این ما هستیم که میخوایم پیچیدش کنیم
چقد راحت گمراه میشیم چقد راحت میشه برداشت های مختلف داشت
و چقد راحت میشه کج فهمی کرد از قانون
امروز یاد گرفتم که خلق زندگیم دست خودمه
انگار این آگاهی ها تازه داره بهم گفته میشه
انگار برای اولین باره دارم میشنوم و یاد میگیرم خدای من…
انگار نه انگار که این همه وقت داشتم روی خودم و قانون کار میکردم
با این فایل و حرف های استاد
دقیقا مائده ای هستم که میتونم اعلام کنم به تازگی متولد شدم
و تازه دارم میفهمم که با افکار و باورهای خودمه که زندگیم خلق میشه
تازه دارم میفهمم که جایی که الان هستم نتیجه باورها و افکار خودمه
پله ای که روی وایستادم همش نتیجه باورهای من بوده افکار من بوده
خدای من خدای من:))))
قانونی که استادم داره ازش حرف میزنه قانون جهانه قانون دنیاس قانون کیهان
قانون نظم استمرار تعهد
این همه پیشرفت این همه تکنولوژی این همه رشد و گسترش جهان هر لحظه
قانونش یکیه
الله و اکبر
باورم نمیشه که چقدر انسان فراموشکاره
باورم نمیشه…
مو به تنم سیخ شده
وقتی نشسته بودم پای این آگاهی ها مثل چی چسبیده شده بودم بهش
و مو به تنم سیخ شده بود که استاد داره چی میگه
هی میگفتم خدای من چقد درست چقد دقیق چقد راست…
وقتی به خودم اومدم دیدم چنان محو فایل شده بودم که فراموش کرده بودم بنویسم
فقط میتونم بگم خدایا شکرت رب من شکرت
دیشب من تو جلسه شکرگزاری بودم و گرداننده که از مشهد اومده بود اینقد خوشگل داشت از قانون شکرگزاری و سپاسگزاری تعریف میکرد
توی یک جمع 30نفره بودم که همه داشتن از معجزاتشون میگفتن
عجیب فرکانس بالا بود عجیب همه چی اونجا تو حس خوب خلاصه میشد
شکرگزاری و سپاسگزاری یکی از اصولی ترین بهتره بگم مهم ترین کارایی هست که هر روز انجام میدم
و اگه بخوام معجزات شکرگزاری و توی زندگیم بگم نه در کامنت بلکه حتی در کتاب هم نمیگنجد
پروردگارا شکرت که کمکم کردی و هدایتم کردی به راه راست به راه آنانی که بهشون نعمت داده ای نه آنانی که غضب کرده ای و نه گمراهان
هدفگذاری، ساختن باورهای هماهنگ با اهداف، تقسیم هدف به قدم های کوچک و قابل اجرا؛
همین یه دونه جمله برای من درس ها داشت
باید یه هدف و درنظر بگیرم و برای رسیدن به اون هدف قدم های کوچیک کوچیگبردارم
به طوری که این قدم ها در استمرار هست که نتیجه خلق میشه
و چقد همین استمرار برای من سخت ترین کار ممکن
که به لطف این چالش تونستم
4گام و مستمر ادامه بدم و شکر الله
خدایا شکرت
حالا همینو باید توی کارم پیاده کنم
مثل دقیقا بدنسازی میمونه که وقتی به بدن خوب میخوای باید مداوم و به صورت مستمر ماه ها باشگاه بری و برنامه تغذیه و برنامه تمرینی خوب داشته باشی و اونو هر روز انجامش بدی
تا زمانی که میبینی تغییرات به مرور زمان داره رخ میده
تو بدنسازی خیلی خوب میتونم انجامش بدم چون خودم هم مربی هستم و روی بدنم و اندامم خیلی خوب تونستم این استمرار و پیاده کنم
چون ورزش زندگی منه
اما حالا سوال اینجاس؟
برای اینکه بخوام همین نتیجه ای که روی بدنم و اندامم گرفتم و بخوام توی بیزنسم بگیرم
باید به همین روش برم جلو
چطور؟
هر روز قدم های کوچیک برای مسیرم بردارم
یه پلن درستی بنویسم
و اونو هر روز انجامش بدم
لیستی از اهداف روزانه اما مستمر و تکراری
اره تکراری
یه جاهایی خسته میشی از بس داری کارای تکراری میکنی ولی خبر خوب اینه از همون تکرار کارای تکراری نتیجه خلق میشه
و چقد دارم بهتر درک میکنم که بتونم استمرار وپیاده کنم
و هدف هدف هدف این لامصب اینقد مهمه که نهایت نداره
هدف بزاریم براش روتین وار حرکت کنیم
خدایا شکرت برای این آگاهی ها
عاشقتونم سوفلاااااییی زیااااادااااا
شکر برای وجود تک تکتون
بزن بریم قدم بعدی
جانمییییییی جااااااان:)))))
سلام به استاد عزیز و گرامی خودم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.
اول از همه از استاد عزیز به خاطر جملات کلیدی و گوهر بارشون سپاسگزاری میکنم .
جملههایی که هر کدوم نیاز داره ساعتها در موردش تفکر کنیم تا به درک آگاهیهای که استادعزیز رسیدن، ما هم برسیم.
از اونجایی که استاد قانون تکامل رو خوب پیش رفتن نتایج خوبی هم دریافت کردن که همهی تجاربشونو در اختیار ما میزارن.
دیگه این به ما بستگی داره که از این تجارب زیبا خوب استفاده کنیم ، یا نه اجازه بدیم از جهان چک و لقد بخوریم بعد متوجه بشیم.
در واقع اگه بدون توجه به صحبتهای استاد، پیش بریم انگار لقمه رو دور سر خودمون چرخوندیم .بنابراین وقتی میشه خیلی راحت لقمه رو تو دهن گذاشت بهتره تمرکز صدمونو برای دریافت پیامها و درسهایی که از استاد دریافت میکنیم بزاریم .
استاد تو این فایل در مورد موضوعات مختلفی صحبت کردن که یکیش ناسپاسی کردن بودش.
موضوعی که اکثر ماها ناآگاهانه درگیرش هستیم یعنی در طول روز بارها و بارها در مورد موضوعات و مسائل مختلف با کلام و عملمون ناسپاسی میکنیم و این در حالی هستش که متوجش نیستیم و خیلی راحت فرکانس منفی به جهان ارسال میکنیم و خیلی از باورهای محدود کننده رو تو ذهنمون پرورش میدیم. از طرفی عدم ایمان خودمونو به خدای بزرگ نشون میدیم و در مجموع همه ی اینها باعث ایجاد احساس بد و در نتیجه اتفاقات ناجالب تو زندگیمون میشه .بعدشم میگیم خدا برامون نخواسته! ما شانس نداریم! حتماً حکمتی توشه! و یا توجیهات دیگه ای که دنبال مقصر بگردیم . خلاصه به هر طریقی مسئولیت اتفاقات زندگیمون رو گردن خدا یا آدمهای دیگه یا شرایط میندازیم.
همونطور که استاد عزیز فرمودن، دقیقاً ناسپاسی کردن یعنی دور کردن نعمتها از خودمون و برعکس دیدن داشتهها و سپاسگزار بودن به خاطر تمام نعمتهایی که داریم ، باعث رزق و روزی بیشتر . اتفاقات قشنگتر .لذت بردن بیشتر و هدایت به مسیرهای زیباتری میشه .
کاش در طول روز آگاهانه بتونیم ذهنمون رو کنترل و ورودیهای مناسب به ذهنمون بدیم.
بیشتر مواقع وقتی به مشکل یا تضادی بر میخوریم ناسپاسیهامون بیداد میکنه و بدون فکر کردن و کمی تامل کردن و کمی صبر کردن، زبونمونو آغشته به الفاظ ناجالبی میکنیم که اکثر مواقع هم ، پشیمون میشیم.
به جای اینکه تو اون لحظه بیایم دنبال راه حل مسئله بگردیم و اینکه ببینیم چه کاری بهتره که انجام بدیم؟! و یا نه ! لزوماً کاری نباید بکنیم فقط باید صبوری کنیم. خب صبوری کنیم. تمرین کنیم صبور باشیم تا ببینیم با چه نتایجی مواجه میشیم. متاسفانه نقص عجله باعث میشه زود واکنش نشون بدیم و تو این لحظات خدا رو از یاد ببریم که البته اگه ادامه دار باشه منجر به آسیبهای بیشتری میشه.
میشه با هر چیز کوچیک شاد شد . میشه با هر چیز کوچیک حال خودمونو خوب کنیم. میشه با تمرکز کردن به هر چیز زیبایی که در اطرافمون دیده میشه به احساس بهتری برسیم. میشه خیلی کارا کرد.
اول از اینکه سطح توقعمون رو پایین بیاریم.
به موضوعات و مسائل زندگیمون از زوایای بهتری نگاه کنیم .
خودمونو عقل کل حساب نکنیم. اجازه بدیم خداوند ما را تو مسیرهای بهتری هدایت کنه .
انقدر قفلی نزنیم روی یه خواسته ها و موضوعاتی. اگه میبینیم با اتفاقات تکراری مواجه میشیم که رضایت بخش نیستن ، بهتره رهاشون کنیم و بسپاریمش به خداوند.
منم در گذشته بلد نبودم چطور احساساتم رو کنترل کنم یا در مواقع و شرایط ناجالب چطور تمرکزمو روی زیباییها و نقاط مثبت آدمها و حتی شرایط ببرم. همه ی اینها رو از استاد عزیز یاد گرفتم. انقد فایل از استاد گوش کردم که ناخودآگاه خیلی جاها شبیه استاد عمل میکنم .شاید هنوز عیناً نتونم مثل استاد رفتار کنم اما خیلی جاها سعی میکنم بتونم کنترل ذهن داشته باشم.
همین که صدای استاد همیشه تو گوشمه خیلی جاها باعث کنترل ذهن و تمرکزم میشه.
سپاسگزاری رو یکی از ویژگیهای بارز خودم گذاشتم .
چون هم تمرکزمو به سمت داشتههام میبره و هم اینکه وجود خدا رو هم، یادآور میشه.
و اینکه خیلی راحت منو به احساس بهتری میبره حتی خیلی وقتا به خاطرش انگیزه و انرژیم برای ادامه ی راه بیشتر میشه .
و مهمتر از همه باعث میشه از زندگی و از لحظاتی که میگذرونم لذت بیشتری ببرم.
سپاسگزاری باعث ایجاد افکار و باورهای مثبت زیادی میشه که یکیش باور فراوانی و نعمتهای خداوند هستش.
همین نگرش باعث دریافت نعمتهای بیشتری از سمت خداوند میشه.
استاد جونم مرسی ازت که هستی!
مرسی ازت که همیشه حال خوب رو به ما ارزانی میکنی !
مرسی از درسها و الهامات و پیامهای خوبت !
عاشقتم .
الهی باشی همیشه.
به نام خداوندی که از بی نهایت مسیر رزق میدهد آن هم بی حسااااب
استاد جانم سلام
مریم جان شایسته ام سلام
هم پروژه ای عزیزم سلام
استاد جان آشنایی با شما رزقی بود که خدا بی حساب به من داد.
رزقم بر من، از من، مشتاق تر بود.
وقتی من آماده بودم، شما از راه رسیدید.
و من حقیقتا آماده بودم و تشنه
تشنه راه راست
من به راحتی در همان ماه اول قدم اول را خریدم.
زیرا زیر ساخت مالی برای خودم داشتم.
از هر درآمدم، ولو کم، درصدی را برای سرمایهگذاری کنار می گذاشتم.
گاهی طلا میخریدم، گاهی دلار و بعد که پای آموزش های شما در میان آمد ، به راحتی و مثل آب خوردن قدم اول را خریدم.
به خودم افتخار میکنم که اینقدر آماده ی شنیدن کلام حق بودم.
احسنت بهار
استاد جان روز پر کاری داشتم و چقدر شاداب هستم.
این انرژی روزافزون را از دوره ی سلامتی دارم.
استاد جوان شدم با این دوره.
استاد جان بعد از یک روز پر کار، حوالی ساعت یازده، نشستم پای پروژه خانه تکان، ولی عجیب اینکه از صبح صدایی درونم میگوید:« در مورد …. بنویس.»
تا پایان فایل گوش دادم و دیدم چقدر موضوع الهامی، متناسب آگاهی های این لایو است.
بگذارید قصه ام را از سه سال پیش شروع کنم.
سه سال پیش که وارد کار آموزش زبان به بچه ها در مهد کودک شدم، خودم بودم و خودم. بهار آکادمیای در کار نبود. یک معلم ساده بودم که زبان درس میداد. یک روز مدیر گفت:«ما نیاز به یک پلن ماهانه داریم که در آن پلن به خانواده ها، بگوییم این ماه چه موضوعی را به بچه ها یاد میدهیم. تو میتوانی همچین پلنی را ارائه کنی؟»
تا به حال چنین کاری نکرده بودم، ولی گفتم خدا هدایتم میکند و پاسخ مثبت دادم.
گفتم:« صد در صد، آب خوردن است.»
نشستم و در word یک پلن ساده و رنگی رنگی آماده کردم.
الان که فکر میکنم خودم هم خنده ام میگیرد
تا به اینجا را داشته باشید.
وقتی وارد کلاس ها میشدم، گاهی در مدیریت بچه ها مسیله داشتم. بعد از کار بلافاصله اینترنت را زیر و رو میکردم که برای مدیریت کلاس چه باید کرد؟ نحوه ی صحیح برخورد با بچه های قبل از دبستان؟
با کودکان انرژتیک چه رفتاری باید داشت؟ روش موثری تدریس به کودکان قبل از دبستان؟
و هزاران سوال دیگر
گاهی احساس میکردم بعد کاردستی ها، بعضی نقاشی ها، بعضی کار با قیچی ها برای فهماندن مفاهیم انگلیسی به بچه ها بهتر است.
لذا وارد اینترنت شدم و کلی سرچ کردم، ورک شیت های مختلف، کاربرگ های گوناگون، بازی های متنوع و همه ی این ها را در کلاس هایم استفاده میکردم.
به جایی رسید که دیدم، در اینترنت هم چیزی که میخواهم نیست و خودم باید محتوا، ورک شیت تولید میکردم.
در همان اینترنت، طراحی با word را یاد گرفتم و کلی کاربرگ و ورک شیت برای بچه ها طراحی کردم.
با این ورک شیت ها، هم بچه ها حواس پنجگانه شان را استفاده میکردند و هم اینکه در حین انجام آن ورک شیت لذت میبردند. تمام این ها در این حال بود که در این فرایند بچه ها داشتند بی خبر از همه جا زبان انگلیسی یاد میگرفتند.
در این هنگام، بهار آکادمی خلق شد.
در اثر استمرار، داشتن روتین رو به بهبود همیشگی و عادت های جدید، از مدارس دیگر درخواست اجرای سیستم آموزشی ام در مدارس را داشتم.
معلم زبان استخدام میکردم و سیستم آموزشی ام را از طریق معلمان در مدارس اعمال میکردم.
برای معلمانم همان ورک شیت هایی که طراحی کرده بودم را میفرستادم تا آنها هم در مدارسشان اجرا کنند.
به خودم آمدم دیدم که آن پلن ماهانه و این ورک شیت های مرتبط با موضوع هر ماه، منبع بسیار خوبی برای معلمان، خانواده ها و مدارس شده.
به قلبم الهام شد این پلن ها را پشت هم قرار داده و تبدیل به یک کتاب نمایم.
عمل کردم و کتاب زبانم را چاپ کردم.
و دیروز هفده عدد از کتاب هایش را فروختم
سی و دو عدد دیگر هم خواهم فروخت.
شگفت انگیز نیست؟؟؟
قدم های کوچک، پیاپی، رو بهبود، برایم موفقیت شغلی و مالی دیگری رقم زد.
همان چیزی که در این فایل فریاد میزنید.
استاد جان من عاشق کار کردن و مولد بودن هستم.
ممنون از شما که چراغ راه را بر من گستردین.
به رسم هر قدم از پروژه از این فایل یک تمرین برای خودم طراحی کردم.
میخواهم لیستی از خواسته هایش بنویسم تا تکلیفم در روز مشخص باشد که کانون توجه ام روی چه موضوعاتی باشد.
خانم شایسته ی زیبایم
کاش شما هم از دستاوردهای بی نظیرتان بنویسید.
من تشنه ی شنیدن از شما هستم.
این پروژه تا به الان برای معجزه بوده، برای شما چه ها که نکرده است…
سپاسگزارم از شما
بهار،خالق و صاحب کتاب بهار آکادمی ویژهی کودکان قبل از مدرسه
سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش و استاد شایسته و تمام اعضای سایت گروه تحقیقاتی عباسمنش…
از خانم شایسته سپاسگزارم که دوباره مارا مجاب به مرور کردن این آگاهی های ناب کردن…
در فایل اولی که روز شنبه1403/6/31 تحت عنوان خانه تکانی ذهن برروی سایت گروه تحقیقاتی عباسمنش قرار گرفت،استاد این موضوع را توضیح دادن که در کودکی کل ارثی که داشتند را به نام مادرشان کردن و گفتند که من این باور را دارم که ارث باعث موفقیت و یا شکست افراد نمیشودوانسانی که باورهای درستی داشته باشد خودش ثروت میسازد و نیازی به ارث ندارد…
من هم فردای آن روز به الگو برداری از استاد عباسمنش به محضر رفتم و هرآنچه که تحت عنوان ارث پدری بود به نام مادر خودم زدم و مادرم گفت که پسرم برویم یک وصیتنامه مهضری درست کنم که بعد از فوت من این 2دانگ از خانه به تو بازگردد و من در جواب گفتم که نمیخواهم و به هرکس که این ارثیه برسد من راضی هستم و….
در این فایل زیبا استاد عباسمنش بیان کردن که در امریکا مردم نمیتوانند که بی کار باشند و داوطلبانه به جمع آوری زباله ها و نظافت موزه ها میپردازند…
خودمن از آنجایی که به زبان برزیلی خیلی علاقه دارم و به دلیل اینکه در خانه تنها هستم در روز ساعتی را به یادگیری این زبان زیبا اختصاص میدهم و پیشرفت های خوبی هم داشته ام و از آنجایی که این موضوع برای من درآمدی ندارد ولی به خاطر این که به یادگیری این زبان علاقمند هستم خیلی برایم لذتبخش شده است و به صورت واقعی خداوند را شکر گذاری میکنم…
الهی چنان کن سرانجام کار…
تو خوشنود باشی و ما رستگار…
سلام دوست عزیزم.
تبریک میگم واقعا
کار بسیار بسیار بزرگی انجام دادید.
در زمانه ای که همه برای کوچیکترین ثروت مونده از پدر و مادرشون تا سالهای سال با هم جنگ و دعوا میکنن و روی این خواسته پافشاری دارن که این حق منه باید داشته باشمش شما رفتی همه چیز و به نام مادرت زدی.
دمت گرم خیلی لذت بردم از این شجاعت و عزت نفس و بی نیازی.
هر وقت نماز میخونم و توی سوره توحید به آیه ی《 الله الصمد》 میرسیم میگم خدایا هدایتم کن که بتونم به مقام صمد بودن یا بی نیازی برسم.
بی نیازی از توجه دیگران،بی نیازی از مال دنیا.
و شما با این کارتون یه قدم به صفت《صمد》نزدیک شدین و بی نیازی خودتون از مال پدر. و نشون دادین. اینکه باور دارین خودتون میتوند مولد ثروت باشین و پول بسازین.
ایشالا شاد و موفق باشی دوست عزیز. واقعا این حرکتی که کردی صبحمو بخیر کرد
سلام،ممنونم به خاطر توجه ای مثبت شما…
واقعا استاد عباسمنش درست میگن،دلیل ثروت ویا فقر افراد ارث نیست،دلیل ثروت و فقر افراد باورهای درست است…
انشالله که شما هم به آنقدر ثروت خوشبختی برسید که بی نیاز شوید از همه چیز…
شاد و پیروز و سربلند باشید،خدانگهدار.
سلام استاد امیدوارم حالتون عالی باشه
من دو مورد توی این فایل خیلی خیلی برام بُلد بود گفتم بیام بگم!
استاد این سپاسگذاری واقعا جوابه ! ما تو محله ایی هستیم که خب خیلی ها زیبایی هاشو نمیبینن و شاید اگه کسی باشه بگه بابا این محله چه زیبایی داره اخه… بعد من یادمه روزای اولی که اومده بودیم توی این خونه اتاق من پنجرش به سمت شمال شهره.یعنی کوه و … اینا رو میبینم و یه جورایی غروب خورشید هم سمت اتاق منه و بقیه اتاقا به سمت جنوب یعنی دریا مشخصه و.. بعد روزای اول من هیچ گونه زیبایی نمیدیدم هیچی بعد همش میگفتم خدایی کجای این خیابون زیبایی داره؟ (کنار کوچه ما خیابون هم هست و یه بلوار بزرگ از اول خیابون تا اخر خیابونه که توش پر از درخت و سر سبزی)بعد روزای اول انقد برام سخت بود که ببینم زیبایی هارو و هیچی نمیدیدم کم کم فهمیدم چه خبره وقتی از اسمون از خورشید از ابر ها از درخت ها از خیابون قشنگمون و مهم تر از همه ماه سپاسگذاری کردم و تحسینشون کردم کوچه و محله ما برای من شده جذاب ترین محله باورتون نمیشه صبح ها بیدار میشم یه هوای دنجی میشه استاد درخت ها سبز سبزنننن تکون میخورن یه چند تا خونه جلو تر تو کوچه بعدی هست که ساختن و نمای اجر داره منو یاد خونه های امریکا خونه های قدیمی میندازه خونه کناریش جلوس در ورودیش گل کاغذی صورتی هست و بالای پشت بومش ریسه ناز وصل کردن من غروب خورشید و هر روز تماشاا میکنم حتی دو تا کوچه اونور تر ما یه اقایی هست موتور شما رو داره استاد همون موتور خفنه شما مه هیولایی حیف که اسمشو بلد نیستم خخخ با پسر کوچولوش شبا میان موتور سواری یا وقتایی که ماه کامل میشه دقیقا رو به روی پنجره اناق منه استاد چندین ماشین خارجی دیدم
اینه نتیجه سپاسگذاری هاااا اینه وقتی تشکر میکنی از خدا خدا اینجوری جوابتو میده انقد قشنگه
وقتاییی که بارون میاد ابر هایی روی کوه می ایستن که دوست داری هر لحظه لمسشون کنی انگار خیلی نزدیکن کاش میشد تموم اینا رو عکس میگرفتم و با کیفیت عالی میفرستم تز وقتی اینا رو میبینم هر روز با گوشیم عکس میگیرم از خدا بابت گوشی ایفون اخرین مدل سپاسگذارم واقعا سعی کرده زیبایی ها رو چند برابر ببینم گوشی ایفون چیه به نظرتون ؟ بلع چشای قشنگم :)) خدایاشکرت واقعا بابت این نعمت عالی الهی خدایاشکرت بابت خدایی که زیبایی هاشو از ما دریغ نمیکنه استاد فکر کنید وسط گرمای بندر توی برج 5 میفهمید چقد گرمه مگه نه؟ استاد من انقد به زیبایی ها توجه کردم اون 1 ماه مرداد ماه هر روز هوا ابری و بسیار خنک بود جوری که وقتی میرفتم کلاس یه هوای دنجی بود که دوست نداشتم تموم شه و همه میگفتن بی سابقست ولی کارای خدا حرف نداره
عاشق خدا و کاراشم هرچی بیشتر کشفش میکنم دنیا برام زیبا تر میشه دوست دارم بیشتر از ادما کنده شم و بچسبم به خدا و ازش تشکر کنم که هر لحظه حواسش به منه خدایاشکرت
استاد عاشقتونم بابت این فایل عالی که بار دیگه بهم یاداوری کردی خدا رو یادم باشه
چهارمین رد پای اسما
1403/7/3
سلام به استاد عزیزم و مریم جون بابت حضورتون در زندگیم از خداوند سماسگزارم و بابت محبتها و تلاشهاتونم بینهایت از شمادسپاسگزارم
خب حالا من میخوام درک شخصیمو در مورد سپاسگزاری بنویسم .
خب از نظر من سپاسگزاری یه احساسه مثل حس لذت و اعتماد و ارامش وایمان یه ورد نیست که بگیم و بزاریمش کنار
من میخوام از خودم دراین باره بگم تا این موضوع بهتر درک بشه من درابتدا وقتی خواستم سپاسگزاری رو شروع کنم با این دید که بچهای سایت هم دارن از همدیگه و از استاد سپاسگزاری میکنن الگووگرفتم و منم این عملو انجام دادم و میدیدم استاد تو فایلها همواره سپاسگزار هستن ولی من نمیدونم چرا حسم تغییر نمیکرد انگار نه انگار دارم سپاسگزاری میکنم خودمم خوشم نمیومد همش میگفتم چی بشه مثل یه ورد چرا تغییری نیست چرا قلبم اون حسه شورونداره
و گذشت من با تمرینهای سپاسگزاری شروع کردم به نوشتن نعمتها این عملم تکرار کردم ولی بازم چیزی که میخواستم نبود انگار داشتم یه تکلیف اجباری و سخت مدرسه رو انجام میدادم نشانها میامد ولی من انکار گمشده ای داشتم اونوشورو شوق رو نداشتم طوری که این تمرینم گذاشتم کنار چون میکفتم چرادفقط صبح و شب باید انجامش بدم پس لحظهای دیگه چی من اون حسو میخوام دنبالش میگشتم مدتیم اینطوری گذشت
من دوباره رفتم سراغ فایلهای سفربه دورامریکا دوباره شروع کردم به تحسین و سپاسگزاری زیباییها ولی بجای این که حسم بهتر بشه حسم بدار میشد فکر میکردم من با دین بچها زمین تا اسمون فرق دارن اونا همچین شورو شوق داشتن در تحسین و سماسگزاری ولی من مثل اونا نبودم ذهنم هم بیشتر دامن میزد و سرزنشم میکرد و مقایسم میکرد وحتی یه وقتایی میگفت بابا دارن ادا درمیارن تو که بیشتر نتیجا کرفتی چرا اینطوری نیستی همچیتم شوق نداره دیدن یه نشونه کوچولو اینا اینقد ذوق میکنن خلاصه که من در کنار این نجواها تسلیمم نشدم میخواستم منم ارامشو اینانو میخواستم من درکم میخواستم خب به لطف خدا کم کم آگاهیهایی پیدا کردم معنی سپاسگزاری رو بهتر فهمیدم و اینکه چطور میشه ادم سپاسگزارتر بشه چرا باید سپاسگزارتر بشه من الان همه این اگاهیها روبه شما دوستانم هم میگم 😊
من خیلی چیزها فهمیدم تا سپاسگزاریم معنای حقیقی رو به خودش بگیره اینکه نیاز نیست خیلی به جزعیات بپردازیم و به خودمون سخت بگیریم به قول استاد مولا نقطه ای نباشیم میتونیم در هرلحظه این حسو تجربه کنیم نیاز نیست حتنا بنویسیم
اینکه فهمیدم ما ادمها برای سپاسگزار بودن دنبال یه دلیل هستیم تا سپاسگزار باشیم اگه توحیدی نباشیم و شرک داشته باشیم ینی نگران اینده و زندگی و ارزوها و رویاهامون باشیم نمیتونیم سپاسگزارواقعی باشیم به معنای اینکه دررزمانی که ماتا تکاملون طی بشه تا خواستمون وارد زندگیمون بشه تو این مدت بتونیم سپاسگزاررباشیم وقتی ما توحیدی هستیم ینی خودمونو خالق زندگیمون میدونیم و به غیب ایمان داریم که حتما به خواستمون میرسیم و هیچ کس هیچ قدرتی در زندگیمون نداره و ما میتونیم به هرچی که بخوایم برسیم واین وعده قانون خداست ینی همین الان که داری این متنو میخونی ینی خدا داره بهت وعده میده که تو به هرچی که میخوای میرسی احساسش کن یه حس رهایی به انسان دست میده حس شور وشوق پس با امید از هرچی که داره در همین الان لذت میبره میدونه به نوقع به خواستش میرسه و حامی و پشتیبانی مثل خداداره که کسی اون بیرون نیست که قدرت اینو داشته باشه نزاره به قول قران که میگه اگه تموم دنیا جمع بشن کسی که خدا بخواد ببرتش بالا (من میگم کسی که میخواد خدا ببرتش بالا)نمیتونن بیارنشش پایین پس رقیب و حس حقارت از جایی که کسی از کسی که هستی معنایی نداره و تو هنواره لایق و ارزشمندو دوسداشتنی هستی این نوع کنترل ذهن توجه متمرکز به این حقیقت فضل و رحمت خدا سپاسگزاری رو لذت بخشتر میکنه .و همینطور باور فراوانییی خیلی تاثیر داره در حسمون
اینکه حتما داشتن سطل همراهمون در ار لحظه رو معنوی بدونیم ینی در خواست ثروت رو مقدس بدونیم نگیم سرنوشت اینه اینکه تلاش برای بزرگ کردن سطلو هم معنوی بدونیم نگیم خواست و صلاح خدا این که بدونیم باید خودمون باید حرکت کنیم تا هدایت و حمایت رو ببببنیم نه این که بایه بار دعا کردن منتظر دریافت باشیم باید تلاش کنیم باورامونو تغییر بدیم و تسلیم خدا باشیم تا زمانی که باورامون تغییر نکرده نتیجه ای هم که میخوایم نیست خداوند عدالتش برای همس و فضلشم همینطور بخاطر همین با دلسوزی و ترحم کاری نمیکنه ما باید هزینه کنیم و بهاشو بدیم و بهاشم خیلی سادس اجرای قوانین در عمل بهاش خوب بودنه و تغییر باوره که با اجرای قوانین در عمل به صورت مکررایجاد میشه و این کارو نیاز و درخواست معنوی بدونیم
بارون نعمت خدارو در همه ابعاد همیشگی بدونیم وبارونیکه به شدت و همواره ودرهمه جا در حال باریدنه کافیه سطلمونو زیرش بگیریم پرمیشه این یعنی این که اگه رویایی داری
وخودتو خیلی دور میبینی و ناامیدی که قوانین جواب ندن یا ناامیدی نتوتی از قوانین استفاده کنی مثلا تو فردی هستی که خونه نداره ورویات اینه که خونه ای داشته باشی و از این طرف میدونی یکی از قوانین سپاسگزاریه و یکی دیگه تحسین بعد میگی چه خوب چه ساده ولی شیطان همینطوری واینمیسه یه گوشه و تشویقت کنه بگه ایول فهمیدی برو عمل کن بلکه اون تمام تلاششو میکنه تا تو رو به ناامیدی برسونه بزرگترین اسلحشه میگه خب حالا بابت چی میخوای سپاسگزاری کنی بابت بدهی هات بابت سقفی که بالا سرت نیست بابت بیماریت بابت فلان شخص که آزارت میده بابت کسی که میخوای توزندگیت باشه و نیست
بخاطر چی وقتی میخوای بابت چشمت که میبینه سماسگزاری کنی میخنده بهت و میخواد مثل تموم سالهایی که تحقیرشدی تحقیرت کنه حتی شاید بدتر وبهت بگه دیوانه ولی اینجا وقتی کنترل ذهن میکنی اگاهانه و از خدا مدد میگیری و اعتبار موفقیتو میدی به خدا به همون قوانین ثابت ارام میشی و هدایت میشوی واین روندو تکرار میکنی
یا زمانی که میخوای تحسین کنی شیطان میگوید چی رو اون لباس قدیمی رو فقط بخاطر رنگش یا اون فردو بخاطر رنگ چشماش اون که کچله و اون که اخلاقش بده و در موردش فلان چیزو میگن و بعد تو میگی مهربونه مهربونی بخوره تو سرش ادم باید فلان باشه و مثل تو باشه در اینحا شیطان داره بازی مقایسه رو راه میندازه و تورو به خودت مغرور میکنه اونم تو ایتجور مواقع حالا اگه بخوای از خودت تعریف کنی یه زنان که کسی نیست مگه قبول میکنه نه کی گفته تو خوبی تو اونقدر خطا کردی حس گناههه که سرت میباره .
خانوادتو پدرو مادرتو و خودتو چیشون قابل تحسین و شکرگزاریه واقعا بابا به مگه پولدارن مگه اونام قانونو میدونن مثل توان مگه یه کاره ان مگه فلان تحصیلاتو دارین اتفاقعا اینا مانع موفقیتتم هستن نمیشه و تداریم تو کل خانواده و فامیل کسی انقدر مولدار بشه یا کسی با عشقش ازدواج کنه خندداره و حتی عجیب بیخیال بابا نمبشه ولی تو میای کار خودتو میکنی توضیح نمیدی انگارنه انگار تحویلش نمیگیری بجای این که رو به شیطان کنی رو به خدا میکنی میگی چرا میشه خدا خدا تو بزرگی من از وقتی سپاسگزاری دارم میکنم ارامشم بیشتر شده و شبا راحتر میخوابم و مول راحتر به دستم میاد و اعتماد به نفسم بیشتر شده و ادم بهتری شدم و شادتر شدم وای خدا این همه نتیجه کم که نیستن کوچیکم نیستن هستن ادمایی که بخاطر یه لحظه ارامش کلی خرج میکنن من مگه چیکار میکنم فقط به از خداونیخوام نه فقط با کلامم بلکه با عملمم ذهنمو کنترل میکنم خدا که این همه نعمات به این بزرگی رو بهم داده اون یکی هام بهم میده به راحتی مگه اونوقت که خدا داشت بهم ارامش میداد منو بخاطر اون همه سال که خطا رفتم سرزنشم کرد ته اینکارو نکرد اصلا تو مرام خدا نیست که بخواد منو تحقیر کنه سرزنشم کنه اتفاقا اون بینهایت بیشتر از شایستگیم و لیاقتم بهم داد اون حقیقتا وهابه و فاضله همون خدا همیشه اینطوری و هست و خواهد بود کسی نمیتونه این خدای مهربانو تغییر بده همین خدام منو به رویاهای بزرگم میرسدنه هرچقدم راهو اشتباه رفته باشم بازم کمکم میکنه اون جلوتر از من قدم میزاره ومنو و تمام خواستهای من دردامنیت خودش قرار میده ومنو به همین راحتی به خواستهام میرسونه من نمیدونم چطوری نیازم نیست بدونم این کار خداست من با همین با خدا بودنم اینکه حسش میکنم خشنودم این خدای بزرکی که الان دارم برام کافیه این حس خوبو میخوام که دارمش بقیش کار خداس من تو کارش دخالت نمیکنم من بهش اعتماد دارم بیشتر دوست دارم بجای کنکاش تو کارش ار بودنش از نشانهای حضورش لذت ببرم .
قانون اینه که بری افراد موفقو کسی که خواسته تورو داره وداره موفق میشه ودر مسیر موفقیته تحسینش کنی همراهیش کنی دعاش کنی
حالا شبطان میاد میکه واقعا که من چیم از این کمتره حالا کو تا من به خواستم برسم و اصلا مگه میشه چجوری اخه من حتی نون ندارم بخورم خونه بگیرم من حتی یه نفرم تا حالا عاشقم نشده چطور به فرد رویاییم برسم مگه من مثل فلانم اون اگه تونسته خیلی پولداره و خیلی خوشکلتره و کسی اینارو باهم اشتا کرده من که کسی رو ندارم
اگه اونا تونستن اونا تو فلان مهمونی بودن همو دیدن دختره عاشقش بود شانس اورد تو فلان مهمونی یا فلان شخص خاص معرفیش کرد من خوشبحالشون چقد شانس دارن بعضیا ما که نه بابا با کدوم شانس با کدوم موقعیت اصلا چطوری و این مقایسه غم و غصه همه سالها و الگوهای ناموفق اطرافیلن و کل خانواده جلو چشممون میاره و از همه عالم ناامیدمون میکنه و میشیم افسرده و حسادت میکنیم و داعم توی یک تقلا میوفتیم که کی چطوری و ترس میاد سراغش و پشت هم اتفاقات بدی که این حسو در ما بیشتر میکنه که ما لایق نیستیم و نمیشه موفقیت شانسیه وهمه اینا ریشه داره در باور کمبود ما باور نداریم باران همیشه میباره
ما باور نداریم خدا سمیع و بصیره
ما باور نداریم خداهم برامون مشتاقه به خواستمون برسیم خوادو همراه خ
ما خدارو همراهمون نمیبینیم بلکه مقابلمون میبینیم ینی شرک خدارو بیرون از خودمون میبینیم و خدارو یک عامل بیرونی میبینیم که اختیار زندگیمون دستشه
و صلاح مارو انتخاب میکنه این باور شرک الود مانع ورود نعماتهاس به زندگینون که درست نقطه مقابل توحیده خدایی که درون ماست و ارزو ما قسمتی از اونه همون غیب که میگه ایمان بیارین من هستم احساسم کن قبل اجابت مومنان ابرسیاه که میاید از ان هرسناک نمیشن چون میدونن و پیشاپیش میبینن که از ابر سیاه باران میباره و زمین زنده میشه و گلها میرویند و درودخانها پر میشن و کلی جاندار سیراب اونا رحمت خود خدا رو میبینن و سپاسگزارن و طبق وعده الهی نعمت بهشون داده میشه همون باران برای این افراد میشه نعمت و برای ناسپاس کسی که خدا را رحمت و فصلشو باور نداره میشه ویرانی اره دوست عزیز
سپاسگزاری یک ورد نیست یک استمراره یک نمازه خوشا انان که داعم در نمازن ب چشم هارو بایدشست و جوردیگر باید دید ونکته مهم درابتدی این راه اینه که کمالگرا نباشیم و مزدور نباشیم بندگیمونو بکنیم خدا خودش بنده پروری رو بلده نگیم خداومن این کارو میکنم تو بهم فلانو بده اعتبار هرچیزیو بده به خدا بگو خدا ای پرودردگار مهربان ای خدایی که این قوانین ثابتو گذاشتی تا به هرچی که بخوایم برسیم و کلی نعمت دادی تا این زندگی تا این تحربه برانون لذتبخشتر باشه مثل ارزوهای چون پول و همسرو فرزندو سلامتی و…رو تودادی خدایا من از تو سپاسگزارم و با عشق بندگی تورو میکنم و ایمان دارم به یکانگیت و ربوبیتت
ای تنها قدرت و مالک جهان من هرچی دارم و خواهم داشت از توست برای رضای تو از پولم از علمم و . ..شده یک لبخندو یک گل و یک دعا انفاق میکنم در راه تو .فایل رویاهایت رو باور کن 2رو ازاستاد بببنیم که چطور از بدترین شرایط از همون قوانینی استفاده کرد که الان داره استفاده میکنه حال و احوال استاد مثل الانه که تو بهترین شرایطه همون شورو حال همون نگاه مثبت استاد الانم همون کارو با مهارت بیشتر داره انجام میده ونشون داد که میشه تو هرشرایطی که هستیم با هرچی که داریم حتی از هیچ به ثروت رسید خدا نمیگه تو باید تو شرایط استاد باشی یا فلان خونه رو داشته باشی تا وقتی داری تمرین میکنی قانون جواب میده هرکی هستی هرجا هستی هر جوری بودی و هستی تو شروع کن به تغییر بابا من سریع العجابم انقد غصه نخور تو چه میدونی شاید به زودی تورو به خواستت بهتر از اونچخ که فکر میکنی برسونم راهای من بینهایت و چارهایم حکیمانه ان تو ارام باش ای بنده خوبم میبینین خدا داره با بهترین کلام با ما حرف میزنه انگار عاشقیه که داره ناز معشوقش رو میکشه میگه ببین کل اسمانه و زمین و هرانچه بین انهاست مسخر توست تو خلیفه من در زمینی تو پاره ای از منی ایمان بیار و لذت ببر بنده ام اسودگی و کمال برای توست ای عزیز خدا .
ودر کلام اخر اینه که باید تمرین کنیم با تکراارررررررر.دوستان من این اگاهی رو چند ساعت زمان گذاشتم تایپ کنم و مدتها طول کشیده تا درکش کنم الان ساعت 3و 20دقیقه نیمه شبه امیدوارم راهنماتون باشه و بخونیدش.😊😊
در پناه خدا شاد باشید .
قاصدک عزیز واقعا که قاصد روزهای خوش و باران های پرنعمت هستی.
بی انتها سپاسگزارم ازت که این متن الهی رو نوشتی. تو بینظیری و از آگاهیت انفاق کردی پس شک نکن که بیشتر دریافت خواهی کرد.
مطلبت بینهایت برام مفید و کمک کننده بود.
متشکرم.
احساس خیلی خوبی دارم و عمیقا از تو و خدای هردومون سپاسگزارم.
سعادتمند هر دو عالم باشی گلم😙
به نام خداوند هدایتگر
خدایا شکرت به خاطر وجود نازنین استاد خانم شایسته عزیز آقا ابراهیم و خانم فرهادی عزیز و تمام بچه های بی نظیر سایت
ازت ممنونم دوست عزیزم به خاطر این کامنت تاثیر گذارت امیدوارم هر جا که هستین شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین
دوست ارزشمند من قاصدک عزیز سپاسگذارم که این آگاهی ها رو با ما به اشتراک گذاشتی چقدر از خوندن این آگاهی ها لذت بردم خصوصا اون قسمتی که نوشتی آرزوی ما از خود خداست خداوند همون غیبیه که باید بهش ایمان بیاریم.
خدایا شکرت که امروز این آگاهی های ناب روزی من بود خدایا شکرت به خاطر این احساس فوق العاده ایی که دارم
سپاس دوست عزیزم
امروز جایی خوندم
تو و روح کائنات
یک حقیقت عظیم وجوددارد
توهرکه باشی و کارت هرچه باشدوقتی واقعا چیزی را میخواهی دلیلش این است که ان تمایل ازروح کائنات سرچشمه میگیرد واصلا توبرای همین ماموریت درزمین هستی
وباید باورکنیم خواستهای ما چه پاک و مقدسن هیچ زیانی در ان نیست چون خداوند خیرمطلقه این پاکی و این به نفعمون بودن خواستها رو باید باورکنیم تا با عشق و شورو سپاسگزاری در جهتش حرکت کنیم واقعا این هدایته باید فقط حرکت کردباید دل به دریا داد هرجا که برد بدون ساحل همونجاست منظور متعهد باش به قلبت حرکت کن مسیررسیدن برات ساده میشه همین .
عااالی بود دوست عزیزم
باید ده بار دیگه بخونمش
خدایاشکرررت بخاطر این اگاهی ها.
بنام خدای بخشنده ی مهربان و هدایتگر
گام چهارم خانه تکانی ذهن : باور به امکان پذیری.
سلام به استاد شایسته ی شایسته ، سلام به استاد عباسمنش عزتمندم و سلام به همه همکلاسیهای نازنینم و سلام به هرکسی که فقط یه سر راهش به این کامنت افتاده .
در دنیای که خداوند قوانینو خلق کرده ما میتونیم هرچیزیو که میخوایم با این قوانین خلق کنیم . به شرط اینکه از قوانین به درستی استفاده کنیم .
ما چطوری میتونیم زندگیمونو کنترل کنیم ؟ به واسطه ی کنترل ذهن .چون کنترل ذهن باعث میشه که ما نجوای کمتری داشته باشیم . نجوای کمتر انرژیمونو بالاتر میبره . قلبمون آماده ی دریافت الهامات میشه اینطوری .
قبل کنترل ذهن چیه ؟ کنترل ورودی ( کنترل زبان ، کنترل چشم ، کنترل گوش ) که بعد میرسه به کنترل ذهن .
پس ؛
1_ کنترل ورودی .
2_ قانون وضوح از طریق تضاد .
3_ هدفگذاری درست .
4_ کارهای روتین مناسب هدف .
5_استمرار داشتن در انجام مسیر .
6_ صحبت کردن درباره خواسته ها .
7_شور و اشتیاق برای باورسازی و انجام تمرینات .
8_ ایمان و تعهد .
9_ عملکرد دنباله دار و متوالی.
10_ تکرار و تمرین(اصل خارپشتی)
11_ سپاسگزاری
سپاسگزاری یعنی توجه به نکاتی که در زندگی حال مارو خوب میکنه و خیلی مهمه. خیلی زیاد .
(مهمترین عامل از دست دادن نعمتها ناسپاسیه. چون وقتی ناسپاس میشیم نمیبینیم خوبیارو ، و همه این روندیو که گفته شده رو عقبگرد میکنیم )
لازم نیست بدونی بعدش چی میشه . تو فقط همینو انجام بده. اجازه بده خدا با بعدش سورپرایزت کنه.
به نام الله مهربان
دانا و حکیم.
سلام استاد عزیز
سلام هم دوره ایی های عزیز.
امیدوارم حال دلتون خوب باشه.
موضوع اول: شکر گزاری .
استاد به بهترین نکته در بحث شکرگزاری اشاره کردن که همون احساس خوب و هماهنگی قلب و زبان فرد هستش.
واقعا نه میتونیم سر خدا و قانون رو کلاه بزاریم و سر خودمون .باید با احساس خوب درونی شکر گزاری کنیم نه فقط با زبان بگیم و در دلمون آه سرد بکشیم.
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند.
وقتی به گذشته خودم و اطرافیان و فامیلها فکر میکنم متوجه این موضوع ناسپاس بودن میشم که آرام آرام شرایط زندگی برایم سخت تر میشد و هر سال بد بخت تر فقیر تر و بداخلاق تر میشدم.
والان کاملا میبینم در اطرافیان که کسایی که ناسپاس هستند از نعمتهای خداوند از شرایط جامعه از اطرافیان یا کارفرماهاو…
هر روز بد بخت تر فقیر تر و پر مشکل تر میشن.
وبه قول خودشون بدشانس هستند.
خدارو از ته دل سپاسگزارم که بهم سلامتی داده
بهم آرامش داده
بهم عزت داده
بهم احساس خوب داده
بهم یک خانواده (پدر،مادر،خواهر برادر)عالی و مهربان و حلال داده.
بهم چشمان سالم و اندامی مناسب و چهره دلچسب و انرژی زیاد و شورشوقی فراوان داده.
بهم عشق به خودش و کلامش( قرآن) داده. بهم نگاهی زیبا بین و سپاسگذار داده.
بهم اخلاق نیک و کنترل ذهن داده
بهم صبر در برابر تضاد قدرت خلق شرایط زندگی رو داده.
بهم نگاه در صلح بودن با خود و جهان داده
و…بینهایت نعمتهای دیگر ،که برای من قابل درک و دیدن نیستند.
اگر تمام دریاها مرکب شوندو تمام درختان قلم شوند باز نمیتوانند نعمتهای خداوند رو بشمارند.
الله اکبر.
موضوع دوم: رعایت قانون تکامل
مهمترین قانون زندگی که خود خدا هم اون رو در خلق جهان ، نزول قرآن، رشد گیاهان جانوران و تمام موجودات رعایت کرده همین قانونه.
ولی ما آدما به خاطر صفت عجول بودن که در قرآن هم آمده ،میخوایم یک شبه ثروتمند شویم ،یک شبه موفقیت کسب کنیم
یک شبه آرنولد شویم.
یک شبه لاغر شویم.
یک شبه به شهرت برسیم
به بالاترین فروش برسیم
یک شبه به ماشین، خونه رویایی ، عشق واقعی و….
خلاصه به هر چیزی که بهش علاقه داریم و آرزومون
است برسیم و این ذات انسانه که باید با این نجوای شیطانی مقابله کنیم. و قانون رو رعایت کنیم وگرنه بد میخوریم.
موضوع سوم : سرمایه گذاری روی خودمون.
به خدا راست میگه استاد اگه ما روی خودمون سرمایه گزاری کنیم هزاران برابر این (ارزهای دیجیتال؛بورس، همستر، بیت کوین ،نات کوین، تپ سواپ، داگ، کت
دانکی ،مانکی، خخخ)
به رشد مالی و موفقیت بزرگ میرسیم .
امسال در طی 6 ماهه گذشته اطرافیان بسیار بهم میگفتن که تو هم بازی کن تا پول دراری یا برو بورس یاد بگیر
من به لطف خداوند و دانستن این موضوع توسط استادم از قبل، که میگفت هر بار یه کوفت و زهره ماری مد میشود.
وارد این فضاها نشدم و روی خودم و روی خداوند عزیز و دانا و حکیم خودم و همیشه همراه ،
سرمایه گذاری کردم و آرام آرام دارم به نتایج دلخواهم میرسم. خدایا ما را به راه راست هدایت کن.
راه کسانی که به انها نعمت دادی ،نه راه کسانی که بر آنها غضب نمودی و نه گمراهان.
به تنها پروردگار عالم مسیپارمتون.