live | باور به «امکان پذیری» - صفحه 56
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-23 08:09:402024-09-25 05:36:15live | باور به «امکان پذیری»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای هدایتگر
سلام و خدا قوت به مریم جان و استاد جان
چقدر زیبا ،باور امکان پذیری توضیح دادید استاد عزیزم
استاد من اومدم چند تا اهداف سخت نوشتم بعد نا امید شدم
ولی وقتی گفتید اهداف تون یه کم از دایره امنتون فاصله داشته باشه
اومدم فقط یک هدفم نوشتم و اونو به هدف های کوچکتر تقسیم بندی کردم .
استاد کلی نکته نوشتم از این فایل کاش میشد دفترم بیارم ببینی که چقدر حرف های شما نکته داره .
الهی شکر که تمرکزم میبره به سمت زیبایی ها
1.فرمت نوشتن اهداف چقدر قشنگ گفتید من بعضی اوقات درگیر بودم
که در زمان حال بنویسم و….
2 .اوضاع ایران برای یک عده ای خوبه برای یک عدهای که قوانین عمل نمیکنن بده
3.سپاس گذاری واقعا احساسم خوب میکنه
4 .منم با شغل مورد علاقه ام مشکل داشتم ولی وقتی گفتید تکامل میخواد خیالم راحت شد .
5.من عاشق تفسیر قرآن شما هستم
6.استاد منم اعتقاد دارم آدم باید روی خودش سرمایه گذاری کنه .
منم قبلاً فکر میکردم یکی دیگه باید پول برام بسازه .
والان باورم عوض کردم
در پناه خدا
سلام فاطمه،
جالبه تو هر گام که میرم شما و دو تن از دوستان همیشه در صفحه آخر هستید که من کامنت رو دارم میخونم، این بعنی مدارهای یکی،
فاطمه اونجا که نوشتی ، اهدافت رو به اهداف ریزتر تقسیم کردی، برای من یه تلنگری بود برای تقویت روند تکاملی،
روند تکاملی رو من این طور درک کردم، که یه نوع دستورالعمل هست، یعنی با توجه به اون مرحله به برحله پیش بریم،
میدونیم که اگر تو ی نصب دستگاه ، دستورالعمل یعنی مراحل نصب رو مرحله به مرحله پیش نریم،
حتما به مشکل میخوریم،
اینجا هم همینطور ، مثلا من آرزوی سانتافه داشته باشم،
درحالی که اصلا رانندگی بلد نیستم،
طبق دستور العمل اولین مرحله اینه که بریم رانندگی یاد بگیریم، دومین مرحله اینه با ماشین دستی بریم بعد…..
چقدر روند تکاملی راحته ، قبلا ذهن من مقاومت میکرد و درک راحتی ازش نداشت که یعنی چی
به نام یکتای بی همتا
رد پای گام چهارم پروژه خانه تکانی ذهن
این فایل برای من پربار و پر از آگاهی های ارزشمند بود و انگیزه بخش . دارم به برنامه های خودسازیم نظم میدم . آگاهی های زیادی رو کسب کردم اما تو عمل کردن مقداری سستی نشون دادم . امروز یاد گرفتم کار کردن روی خودم رو ظلم نبینم ، سختی نبینم بلکه عاشق لحظه هایی باشم که دارم روی خودم کار می کنم . نباید آگاهی ها رو کسب کنم و بایستم . باید حرکت کنم . گام اول رو که بردارم گام بعدی بهم گفته میشه و بعد از برداشتن گام دوم گام بعدی . باید همیشه حواسم باشه که به چی توجه می کنم خواسته یا ناخواسته ؟ اشتیاق رو مسیر خداوند می دونم پس سعی میکنم آگاهانه با اشتیاق حرکت کنم . می خوام مولد باشم .. مولد ثروت ، مولد خواسته هام و …
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته و همه ی دوستانی هم فرکانسی دوست داشتنی
برای تغییر نتایج باید یک ورژن جدید از خودمون بسازیم. یعنی خیلی وقت ها به جای اینکه بخوام کارهای خارقالعاده کنم کافیه تمرکز بزارم روی خودم و تبدیل بشم به آدم بهتری از نظر شیوه ی تفکری و باوری و با صلح بودن با خود. و هر لحظه باید شور و شوق تغییر رو داشته باشم درون خودم.
تمرکز بزارم نقاط قوتم رو تقویت کنم و نقاط ضعفم رو بهبود بدم. باید بدونیم چه اهدافی داریم و حالا نیاز هست که جه باورهایی در موردشون بسازیم.
در دنیایی که خداوند قوانین رو خلق کرده ما هرآنچه که بخواهیم طبق این قانون میتوانیم بدست بیاریم.
قانون چیه: افکار و باورهای من داره زندگی من رو خلق میکنه. به هر چیزی که توجه کنم از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگیم میشه. کنترل ذهن یعنی کنترل زندگی.
اگر اهمیت کنترل کردن ذهن رو درک کنیم، این کار برامون خیلی راحت تر میشه و اصلش کنترل ورودی ها و کانون توجهمون هست.
یک لیست از اهدافمون داشته باشیم و اونها رو به کارهای روزانه خورد کنیم و هر روز قدمی برای رسیدن بهش برداریم.
و باید بدونیم که مداومت و استمرار در کارها، نتایج رو شکل میده. اینکه من یک کار روتین رو انجام بدم و عادت کنم به شیوه ای از زندگی، که در مسیر رسیدن من به خواسته هام هست و استمرار داشته باشم روی این عادت.
و چیزی که توی لحظات به ظاهر بد به ما کمک میکنه استمرار داشته باشیم، اشتیاق داشتن زندگی بهتر هست.
وقتی ما هدفی رو مینویسیم باید با این باور و این اشتیاق باشه که خداوند منتظره اهداف مارو بگیره و ببینه ما دقیقا چی میخوام که مارو به اون سمت هدایت کنه و برامون خلق کنه خواسته هامون رو.
مثل وقتایی که میریم رستوران و غذا سفارش میدیم بعد با خیال راحت میشینیم تا غذامون رو بیارن. دیگه نگران نیستیم و هر 5 دقیقه نمیریم بگیم یادتون نره غذای مارو بیارین.
میدونیم که کارهاش داره انجام میشه و بزودی به دستمون میرسه و ما از خوردنش لذت میبریم.
وقتی خواستههامون رو مینویسیم باید با همین احساس باشه و باید در راستاش گام برداریم و حالمون خوب باشه و هر جای مسیر که هستیم ازش لذت ببریم.
اگر هدف رو نوشتیم و گذاشتیم یه گوشه و دیگه برنامه ریزی و پیگیری و اقدامی برای رسیدن بهش نمیکنیم یعنی باور نکردیم که این اهداف میتونه برای منم اتفاق بیفته. باور نکردیم که شرایط میتونه تغییر کنه.
برای چیزی که میتونه زندگی مارو در تمام ابعاد رشد بده، زمان و تمرکز نمیزاریم چرا؟ چون باور نکردیم اگه من باورم رو تغییر بدم چیزی در زندگی من تغییر میکنه و گره ها به راحتی باز میشه. مگه میشه من باور کرده باشم که اگه روی باور فراوانی و احساس لیاقت و… کار کنم مشتری هام چندین برابر میشه، بعد بی خیالش بشم؟اگه روی باورهام کار کنم ثروت راحت تر و بیشتر میاد ولی کار نکنم؟
اگه کاری نمیکنم و تمرکزی برای تغییر نمیزارم یعنی درک نکردم.
شرایط زمانی تغییر میکنه که ما نگاهمون به قوانین تغییر بکنه. قانون یعنی به هرآنچه توجه کنی توی زندگیت بیشتر میشه. اگه به نبودن مشتری توجه کنی بیشتر تجربش میکنی اگه به وفور مشتری توجه کنی بیشتر تجربش میکنی. جهان در مقابل خواسته های ما که با کانون توجمهمون ازش درخواست میکنیم فقط و فقط یک جواب میده: چشم.
جهان هستی فقط به ما میگه چشم. این هم خوبه هم بد. برای کسی که از قانون استفاده ی آگاهانه میکنه عالیه. مشتری نداریم؟ به همون هفته ای یدونه مشتری نگاه کنیم و شکرگزاری کنیم تا ببینیم کم کم مشتری هامون داره زیاد میشه.
به اهداف و خواسته هایی که انتخاب کرده ایم توجه کنیم. به چیزهایی توجه کنیم که ما رو به خواسته هام میرسونه و کارهایی رو انجام بدم که ما رو به هدفممون نزدیکتر میکنه.
باید یاد بگیریم از حاشیه دوری کنیم و به اصل قانون بپردازیم. دنیا کاری نداره من مینویسم یا نه. با خودکار مینویسم یا مداد و…. . این ها حاشیه است.
باید ارزش قائل باشیم برای وقتمون، ارزش قائل باشیم برای تمرکز و انرژی فکریمون. نباید اجازه بدیم فکرمون ساعت ها مارو درگیر خودش بکنه.
بحث کردن، دنبال حواشی بودن، توجه به ناخواسته ها، احساس قربانی بودن، حس کمبود، عدم لیاقت و عزت نفس و… باعث میشه ما دور بشیم از خواسته هامون.
ایمان، تعهد، شور و شوق برای یک زندگی خوب، باور فروانی و…. مارو میرسونه به خواسته هامون. و کسی که شور و شوق نداشته باشه کاری انجام نمیده و شور و شوق از باور رسیدن و داشتن زندگی عالی میاد.
کار ذهنی بیستر از کار فیزیکی انگیزه، توان، اشتیاق و… میخواد. چرا ما برای کار فیزیکی نیاز به انگیزه ی خیلی زیادی نداریم؟ چون از بچگی دیدیم که پدر و مادرامون، اطرافیانمون و… صبح تا شب دارن کار میکنن تا پول دربیارن و این رو طبیعی میدونیم و برای انجام دادنش نیاز به انگیزه و شور و اشتیاق نداریم.
ولی ندیدیم یا خیلی کم دیدیم که کسی روی باورهاش کار کرده باشه و با تغییر شخصیتش به موفقیت های بزرگی رسیده باشه.پس نیاز داریم خودمون برای خودمون ایجاد انگیزه و اشتیاق کنیم تا بتونیم فکرمون رو کنترل کنیم.
و این کنترل و انگیزه از کجا شروع میشه؟از گام اول یعنی نوشتن خواسته ها. شیوه ی نوشتن کاری نمیکنه بلکه باوری که پشت نوشتن هست کار میکنه.اشتیاقی که با هر خواسته در ما بیشتر میشه برای تجربهی زندگی بهتر. انگیزه ی دائمی که پشت رسیدن به خواسته ها هست کار میکنه.
آدمهای ناسپاس همیشه ناسپاس هستندو اونها رو وسط بهشت هم ول کنی یه چیزی باری غر زدن پیدا میکنن و بزرگترین عامل از دست دادن نعمت ها در زندگی ناسپاس بودن هست.
نگاه سپاسگزار باعث میشه به مدارهایی هدایت بشیم که دلیل بیشتری برای سپاسگزاری داشته باشیم. باید یادبگیریم از تکرار زیبایی ها به صورت یکسان لذت ببریم.منظورم این هست که اگه برای اولین بار یک گل زیبا رو میبینم و واقعا شگفت زده میشیم از زیباییش اگه بتونیم برای بار هزارمم که اون گل رو دیدیم مثل دفعه ی اول ذوق کنیم و لذت ببریم یعنی داریم تو مسیر درستی از سپاسگزار بودن گام برمیداریم. انگار تک تک نعمت ها و زیبایی های زندگیمون رو برای اولین بار هست که میبینیم.
یکی ازراههایی که شیطان انسان رو گمراه میکنه ناسپاس کردن انسان هست. و نکته ی جذابش اینجاست که شخصیت سپاسگزار بودن یک چیز اکتسابی هست و میتونیم درون خودمون ایجادش کنیم. از همین الان شروع کنیم به دیدن نعمت ها و زیبایی های زندگیمون و در مدار حال خوب قرار بگیریم. زمانی که سپاسگزار باشیم هدایت میشیم. سپاسگزاری کردن یعنی توجه کردن به چیزهایی که بهمون احساس بهتری میده و زمانی که من با استمرار تمرکز میکنم روی زیبایی ها لاجرم دنیا من رو به سمت نعمت های بیشتر هدایت میکنه و محدودیتی برای نعمتهای جهان وجود نداره.
در کنار تمام این تمرین های ذهنی باید کارکردن فیزیکی در مسیر رسیدن به خواسته هامون رو رو هم دوست داشته باشیم و از کار کردن لذت ببریم. و در مسیر رشد و تکامل هدایت ها اتفاق میفته و مسیرها به ما گفته میشه. پس نباید نگران مسیرهای آینده باشیم. همین الان هر چیزی که برای رسیدن به خواسته هامون میتونیم رو انجام میدیم قدم های بعدی بهمون گفته میشه. آخه همین قدمی هم که داریم برمیداریم خودش قدم های بعدی حساب میشه از قدمهایی که تا قبل این برداشتیم. اگه الان میدونیم باید چکار کنیم هزاران قدم هم برداریم بازم میدونیم باید چکار کنیم .
باید یاد بگیریم مولد ثروت باشیم. یاد بگیریم که باید خودمون پول بسازیم. نگاه اینکه من پولم رو بدم به کسی کار کنه یعنی خود من عرضه ی پول درآوردن رو ندارم و تو خودم نمیبینم که جنم داشته باشم. و این یعنی روی دیگران حساب بازکردن برای زندگی بهتر.
برای تغییرهای بنیادی در نتایج باید تغییرهای بنیادی در باورها و عملکردها و شخصیت ما شکل بگیره. کسی که مولد ثروت نباشه هیچ وقت هیچی نمیشه.
مهمترین سرمایه گذاری، سرمایه گذاری روی خودمون هست. توی حوزه کاری که هستیم باید متخصص باشیم و همه چیزهای مربوط به کارمون رو توش استاد باشیم.
هزاران بار سپاسگزار استاد عزیز هستم که با تمام وجود آگاهی هارو در اختیار ما قرار میده. امیدوارم با نتایج عالی در عمل شکرگزار این آگاهی ها باشیم.
ثروتمند و سلامت باشید.
خدا قوت
خدا قوت
و خدا قوت
سلام استاد
عالی بود
خدا قوت
مریم بانو
سلام
و سلام به همه عزیزانی که این فایل گوش دادن
میخکوب شده بودم از کلام استاد و در عین حال جاهایی درک مطالب استاد نداشتم
مدتها بودم که کسی ندیده بودم اینجور بخواد بفهمونه و یاد بده
بچه ایراد از خودته
تو خودت باید بگردی
و اون راه و بی راهه ها رو نرو
خدا قوت
عالی بود
چقدر حرص میخوردین که حالیم کنید
این راهته اینه چاه ت
ممنون استاد
و الهی صد مرتبه شکر
قطعا قطره قطره میفهمم و عمل میکنم چون تشنه ام و امروز خیلی بیشتر لذت بردم .
خداروشکر
که امروز از صبح تا الان چندین اتفاق همزمانی برام رخ داد تا بفهمم که تو فقط باید رو خودت کار کنی
والا غیر
والسلام
واقعیت داره برام نهادینه میشه که من تاثیری نمیتونم در خوشبخت کردن عزیزانم با حرف زدن براشون داشته باشم دست از تلاش بردار دختر
هدایت باید از سمت خدا صورت بگیره
اونم به صلاح و روش خودش
خدایا شکرت
امروز پر بود از اتفاقات که فکر میکنم نتیجه مرتب شکرگذاری کردن هام بود و مرتب دنبال شما تو سایت بودن ه
مریم بانو هر چی بیشتر میگذره بیشتر عاشق خدایی میشم که شما رو کنار استاد قرار داد تا این مطالب برای ما بزارید
خدا پناهتون باشه در هر نفسی که میکشید.
خیلی بزرگی قدر خودتو بدون …
عالی بود و خداروشکر صد مرتبه
الهی شکر بابت رد پای امروز ….
سلام از گام چهارم
استاد عزیزم سلام
بقول خودتون من عاشقتونم
مریم بانوی زیبا و مهربون سلام حقا که شما عزیز دلید
خدایا شکرت
هربار ازت درخواستی کردم هدایتم کردی
خودش هدایت کرد بیام سمت این خانه تکانی
خودش پلن ریخت که صبحها ساعت 4:30بیدار بشم
خودش به تایمم برکت داد تا ساعت 6:30با تمرکز پای کارکردن روی خودم باشم
خودش آگاهی ها را یه جان ودلم می نشونه
خودش بهم تعهد میده
ومن روی کله پوکم حساب باز نمیکنم
واین قدرتمند ترین حس دنیا برای منه
استاد مثل همیشه عالی هستین
هدف
بنظرم قشنگ ترین هدف رشد هرروزه
تغییر هرروز
بنظرم همه اهداف خودشون میان وقتی ما تسلیم میشیمو اجازه میدیم خدا گام برداره
ومن در اغوشش باشم
یه مدته از هرچی حرف میزنید تهش به تسلیم میرسید
وناب ترین وخالص ترین حس در دنیاست
اول اینکه تا گفتین هدف
من استپ کردم رفتم نوشتم
دوم اینکه وقتی تسلیم بودن را تمرین میکنم در مقابل حرفای شما هم مقاومتم کم میشه
و میگم مریم بدو هرکار میگن باید بکنی
بعد وقتی شروع میکنم با تمرکز روی خودم کار کردن ی درهای آگاهی جدیدی به روم باز میشه
انگار اجازه پیدا میکنم یه کارایی رو بکنم
ویکی از اون قشنگ ترین کارها تسلیم شدنه
یعنی وقتی خدا بهم اجازه میده از صمیم قلبم تسلیمش بشم وبهش بسپارم میفهمم تو بغلشم
و این قشنگ ترین حس دنیاست
درست پارسال همچین وقتی رفتم سر یه کاری که فکر میکردم قراره تو بخش علاقمباشم اما اشتباهی یه بخش دیگه بودم
که البته من فکر میکردم اشتباهیه
بعد از یکی دو هفته جنگ با خودم
یهو به خودماومد وخدا اجازه داد تسلیمش بشم و بگم اگر تو اینو خواستی حتما این بهترین جایگاه برای من بوده
خدا شاهده به پونزده روز نرسید که اتفاقای فوق عجیب افتاد و من جابجا شدم به بخشی که عاشقش بودم و اونجا شکفتم
امسال دقیقا هموناتفاق توی یه حای دیکه داره برام میافته
یعنی رفتم سر یه کاری که علاقمهاما مقاومت دارم
خدای احد وواحدم امروز بعد از برداشتن گام چهارم اجازه داد تسلیم بشم وبگم من نمیدانم وقتی تو داری برنامه زندگیمو میچینی حتمابهترینه برام
وخدا میداند نتیجه این تسلیم چقدر شگفت آور و حیرت انگیز خواهد بود
امروز روز چهارم این گامه واینهمه قلبم پر از آگاهی شده
و ایمان دارم یه جایزه و یه اتفاق ویژه در انتظار منه و وقتی برسم به روزای اخر بهش دست پیدا میکنم
و خدایا تو کم از این کاراها برامنکردی
هربار یه عزم جزم دادی که شروع کنم و ادامه بدم یه جایزه خیلی بزرگ برام اماده کرده بودی
الانم همینه
به امید خودت
و با سپردن نفس به نفس های زندگیم به خودت قدم برمیدارم و تو هم مثل همیشه با هر قدم من هزاران قدم برام بر میداری
خیلی ممنونم استاد عزیزم
خدا به عمر شما برکت بده تا بمونید برامون
باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربون
گام چهارم
واقعیت اینه که،به لطف دوره ی باارزش احساس لیاقت،هدفهام کاملا تغییر کردن
مهمتر ازینک چه هدفی داریم ،نیته اون هدف و احساسی ک میخوایم تجربه کنیم ،بیشتر حائز اهمیته
خیلی از هدفهام تغییر کردن
چون خیلی از اهداف،برای حال دلم نبوده
برای تایید شدنم بوده
برای جلب توجه
برای اهای دنیا ببینین منم میتونم
خلاصه الان به لطف شما،بهتر میدونم ازین دنیا چی میخوام
قدمهایی ک برداشتم برای اهدافم…
هرروز ستاره قطبی و شبها شکر گزاری
هروز فایل از هرجا ک هدایت بشم(رایگان یا محصولات)
کنترل ورودی ها…
این کارها برای عوض شدن شخصیتم
———-
تقریبا یکماهه هروز ده تا لغت و یه درس گرامر از دوره های. قبلی کلاس زبانمو میخونم
این قدم هم بابت این بود ک دلم مهاجرت میخواد نه برای اینک اینجا،جام بده!نه!برای اینک کنجکاوم و میخوام ببینم چقدر ایمانم به خالق بودنم قویه
و در زمان مناسب هدایت میشم
قدمی ک میشد برداشت،همین زبانخوندنه و بقیش هم گفته میشه
——-
در جهت پیش رفت باشگاه و کسبو کارم
هروز تقریبا به زبون انگلیسی مقاله ی مرتبط میخونم
و هروز ورزش خودمو در مکان مقدسم میکنم و حضور دارم
——
در جهت سطح انرژی و سلامتی جسمم
هروز طبق قانون سلامتی،غذاهای طبق قانون سلامتی میخورم
_
با ایمانه صد برابری نسبت به پارسال،این مسیرو میرم
استاد میدونم میدونین از چه حسی حرف میزنم
قلبم قرصه قرصه
انگار همه چیز هست و انجام شده
انقدر مطمعنم نسبت به کیفیته مادی زندگیم
یه دنیا ازتون سپاسگذارم
چندروزه پیش،شاگردم گفت،لاتاری ثبت نام کردی؟
خیلی محکم بدون فکر و لحظه ای درنگ،گفتم اگه قراره امریکا باشم قطعا هدایت میشم به راحتی
لازم نیس توی محدودیت شانسمو امتحان کنم،به شانس اعتقادی ندارم
ولی پارسال تا گفت،هنوز 50 50 بودم وثبت نام کردم
ایمانم به مسیر،مثل الان انقدر قوی نبود
——
دو روز پیش ،از بیمه زنگ زنگ زدن،گفتن سال 96 یه بیمه ای داشتین ک دیگ ادامه ندادین
کلی از مستمری و مزایا گفت،حرفاشون که تموم شد گفتم خانم من ممنونم برای وقتی کگزاشتین،ولی این طور میبینم ک کیفیته زندگیم به سمتی پیش بره ک من احتیاجی به مستمری ندارم!!
اونقدر این خانم از حرفه من انرژی گرفت ک گفت الهی امین
یه لحظه فککردم خواهرمه داره از ته دل دعا میکنه واسم
اونقدر حس نزدیکی داشتم
و اون حرفه من،نه از سر شعار،ببکه با تمام وجودم باور دارم به این مسیر…
به نام انرژی قدرتمندی که جهانی سخاوتمند، پر از خوبی و زیبایی و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و برکت و آدمهای خوب را آفرید
و من را از بدو تولد موجودی ارزشمند و لایق خلق کرد که لیاقت زندگی در خوشبختی، سلامتی و ثروت پایدار را دارد.
سلام به تمام خوبیها، زیباییها، نعمتها و آدمهای خوب
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
قبل از اینکه نکات این جلسه رو بنویسم، باید بگم انگار خدا باز هم از زبان استاد عباسمنش جواب نگرانی من رو داد. یعنی جالبیش بیشترم میشه، چون من این فایل رو چند روز پیش استارت زدم، ولی به دلایلی نشد تمومش کنم؛ دقیقا از دیروز پریروز ی سوال و ی نگرانی توی ذهنم تکرار میشه که چون جوابش رو نمیدونم هنوز خیلی باعث نگرانیم شد. امروز که جمعه هست، گفتم بیام قبل از فایل 15 دوره احساس لیاقت گوش بدم و جلسه نصفه نیمه نداشته باشم. دقیقا اواخر این فایل، استاد ی جمله گفتن که انگار داشت به من میگفت نگران نباش، هیچ اشکالی نداره که هنوز نمیدونی، یک قدم بردار و مابقی قدمها بهت گفته میشه، اصلا نیاز نیست من فکر تمام راهها و فعالیتهای آینده رو بکنم، اصلا من نمیتونم از این هزارتوی بزرگ خبر داشته باشم، نیازی نیست از تمام ارتباطات و اتصالات این سیستم پیچیده باخبر باشم، کافیه ی قدم بردارم، خدا باز هم هدایت میکنه، میرم جلو، بهتر میشم، راه نشون داده میشه به من، اون موقع چیزهایی برام روشن میشه که شاید الان هیچ ایدهای در موردش نداشته باشم و اصلا فکرشم نکنم که روزی، اون چیز، در فلان جا، به اون طریق، به اون نتیجه، منتهی میشه. اشکال نداره الان جواب سوالم رو نمیدونم و شک دارم چه راهی رو برم. اگر باور داشته باشم به هدایت و حمایت خدا، به ذهنم ایدههایی که باید خطور میکنه، برام فرصتی که باید پیش میاد، آدمی که باید وارد زندگیم میشه، راهی که باید برام باز میشه، قرار نیست من همین امروز و همین لحظه از تمام برنامههای زندگیم باخبر باشم، باید با باور به حمایت خداوند قدم بزارم توی راه، باز هم به الهامات توجه کنم، فرصتها رو غنیمت بشمرم و هر جا که لازم بود باز هم با ایمان به حمایت خداوند اقدام کنم.
خدای بزرگ هزاران بار شکرت
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
ما در دنیایی زندگی میکنیم که خداوند براش قوانینی قرار داده و بواسطه همین قوانین، ما میتوانیم هر آن چیزی که میخواهیم خلق کنیم؛ البته به شرطی که این قوانین رو درک کرده و ازشون تبعیت کنیم.
افکار و باروهای ما داره زندگی ما رو خلق میکنه.
به هر آنچه که توجه میکنیم از جنس همان بیشتر و بیشتر وارد زندگی ما میشود.
اگر ما بتونیم کنترل ذهنمون رو در دست بگیریم، میتونیم کنترل زندگیمون رو در دست بگیریم.
بنابراین: کنترل ذهن= کنترل زندگی
خیلی مهمه که ورودیهای به ذهنمون رو کنترل کنیم، خیلی مهمه که فقط به اون چیزهایی فکر کنیم که توی زندگیمون اونها رو می خوایم.
مهم اینه که کانون توجهمون رو بزاریم روی خواستهها نه چیزهای ناخواسته.
بهتر است یک لیستی از اهدافمون داشته باشیم. بعد اون لیست رو کوچیک کنیم به کارهای کوچیک روزانه و بعد به این لیست هر روز نگاه کنیم و براش حرکت کنیم.
اگر عادتهای جدید در خودمون ایجاد کنیم، به همان شکل هم نتایج تغییر میکنند.
چون: کارهای روتین ما نتایج رو رقم میزنند. نه کاری که فقط یکی دو بار انجام بشه.
با این اشتیاق و با این بارو هدفهات رو بنویس که قراره خلق بشه، قراره ایجاد بشه.
یعنی وقتی اهدافت رو مینویسی، چنان با جزئیات بنویس، چنان با ایمان بنویس که انگار خدا خدا داره میگه برات ایجاد میکنم تو فقط دقیقا بگو چی میخوای تا من همونو برات خلقش کنم.
وقتی نگاهمون به قوانین تغییر پیدا میکنه، شرایط زندگی میتونه برای ما تغییر کنه.
قانون جهان اینه: آن چیزی که من بهش توجه میکنم، وارد زندگیم میشه.
پس بشین اهدافت رو مشخص کن و بهصورت خیلی جدی به اهدافت توجه کن؛ به چیزهایی توجه کن که تو رو به هدفت نزدیکتر میکنه. کارهایی رو انجام بده که تو رو به هدفت زندیکتر میکنه.
برای وقت و انرژی ذهنیت ارزش قائل باش؛ از حاشیه دور شو و تمرکزت رو بزار روی اصل.
اهدافی رو برای خودت تعیین کن که برای ذهنت باورپذیر باشه؛ نخواه که یک شبه از صفر برسی به صد.
وقتی زندگی ما تغییر میکنه که ما تغییر کنیم؛ تغییر با تداوم و استمرار و توالی در یک مسیر درست نتایج بزرگ رو بوجود میاره.
حواست به قانون تکامل باشه؛ همونطور که برای یادگرفتن انتگرال، اول باید با اعداد و چهار عمل اصلی آشنا باشی و نمیتوی این مبحث رو بدون هیچ پیشزمینهای یاد بگیری، به همین ترتیب نمیتونی یک دفعه از یک مدار پایین جهش کنی به یک مدار خیلی خیلی بالاتر. همونطور که اگر کسی شبانهروزی برای بهتر شدن توی ریاضیات تمرین و تلاش بکنه، میتونه زودتر توی این زمینه بهتر بشه، اگر هم تو شبانهروزی تمام تمرکزت رو بزاری روی نکات مثبت زندگیت و اصلاح باورهات و کلا تلاش ذهنی بکنی برای بهتر شدن، قطعا تو هم زودتر به نتیجه میرسی. یعنی در واقع تو راه میانبری نزدی، همون مسیرت رو بهطور کامل اما با سرعت بیشتری طی کردی. بنابراین درک کن قانون تکاملی رو و بزار بهخوبی طی بشه.
خودت رو بشناس، علائقت رو پیدا کن، خواستههات رو مشخص کن، اهدافت رو تعیین کن، بعدش حرکت کن، حرکت کن، حرکت کن و مولد باش، مولد باش، مولد باش و مولد باش.
چون مهمترین سرمایهگذاری تو روی خودت هست؛ وقتی آدم روی خودش و آگاهیهاش و تواناییهاش و سرمایههای درونیش سرمایه گذرای میکنه، صدها برابر اون پولی که قراره بورس و بانک بهش سود بده رو خودش میسازه.
پس روی خودت و تواناییهات سرمایهگذاری کن؛ چون وقتی روی خودت سرمایهگذاری میکنی، ثروت و سلامتی و خوشبختی و موفقیت لاجرم وارد زندگیت میشه.
اهدافی رو انتخاب کن که یک ذره از دایره امنیت تو بالاتر باشه؛ وقتی برسی به اون اهداف، اونوقت باورت بیشتر میشه، ایمانت قویتر میشه.
ذهن دنبال حواشی میره؛ از این به بعد تمرکزت رو بزار روی اهدافت، روی اصل.
ذهن میخواد توجه کنه به ناخواستهها؛ تلاش ذهنی انجام بده و تمرکزت رو بزار روی خواستههای و شرایط دلخواهت.
ذهن دنبال بحث کردنه، دنبال واکنش نشون دادنه؛ تو مهر خاموشی بزن دهن گفتگوهای ذهنی مخرب، انرژی صرف کن و نجواهای ذهنیت رو کنترل کن، احساس قربانی شدن رو بزار کنار، با خودت با احترام و مهربانی صحبت کند، برای خودت ارزش قائل باشد و به این باور برس که تو لایق تجربه خوشبختی و ثروت پایدار هستی.
برای اینکه شرایط زندگیت رو در همه ابعاد تغییر بدی: باید ایمان داشته باشی، باید تعهد داشته باشی، باید شور و شوق داشته باشی برای یک زندگی خوب؛ باید فکرت رو کنترل کنی و همه اینها نیاز به تلاش همیشگی داره، نیاز به صرف انرژی ذهنی داره.
موقع نوشتن درگیر حاشیه نشو؛ در واقع انگیزه و اشتیاق دائمی مهمه برای رسیدن به اهداف. اون حس و حال خوب موقع نوشتن مهمه، اون فرکانس خوبی که بواسطه احساس خوبت به جهان ارسال میکنی مهمه. وگرنه چه فرقی داره با خودکار بنویسی یا مداد، اول شخص بنویسی یا زمان حال…
یادت باشه:
به هر چیزی بیشتر توجه کنی، از جنس همون چیز بیشتر وارد زندگیت میشه.
و
جهان پر از نعمت و فرصت و برکت و ثروت و فراوانی و خوبی و زیبایی و آدمهای خوبه که میتونن وارد زندگیت بشن
و
به اندازهای که برای خودت ارزش قائل باشی، جهان هم برای تو ارزش قائله و به تو در همه ابعاد زندگیت پاداش میده
و
تو از بدو تولد، ارزشمند خلق شدی و لایق نعمتهای کوچیک و بزرگ خداوند هستی
و
احساست رو خوب نگه دار چون برابر هست با اتفاقات خوب
و یادت باشه که امسال بهترین سال زندگی توئه و هر سال زندگیت از سال گذشته بهتر میشه.
قانون سپاسگزاری رو فراموش نکن؛ اگر برای چیزهای خوبی که الان داری سپاسگزاری میکنی، به سمتی هدایت میشی که نعمتهای بیشتری وارد زندگیت میشه و تو بیشتر از قبل سپاسگزاری میکنی.
وقتی توی هر وضعیتی که هستی، تمرکزت رو بزاری روی نعمتهای کوچیک و بزرگ زندگیت و واقعا شکرگزار خدا باشی، اونوقت هدایت میشی به سمت زیباییها و خوبیها و لذتها و نعمتهای بیشتر.
اگر میخوای فردای تو بهتر از امروزت باشه، تمام تمرکزت رو بزار روی دیدن زیباییها و سپاسگزاری کردن بهخاطر اون زیباییها.
تمرکز کن روی چیزهای خوب، تا اون چیزهای خوب هر روز توی زندگیت بیشتر و بیشتر بشه؛ مسیر سپاسگزاری رو طی کن.
سپساسگزاری کردن یعنی توجه کردن به چیزهایی که به ما احساس بهتری میده. پس دنبال خوبیها باش تا خوبیهای بیشتری از در و دیوار وارد زندگیت بشه.
سپاسگزاری که میکنی باید به تو احساس بهتری بده؛ اونوقت در مداری قرار میگیری که نعمتهای بیشتری هست. حالا اگر این روند رو ادامه بدی هر بار نعمتها بیشتر و بیشتر میشه. چون محدودیتی برای نعمتها وجود نداره.
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
خدایا بهخاطر شور و شوق و امید بسیاری که در دلم زنده هست، تو را سپاس.
خدایا برای تمام این آگاهیها و هدایتها، تو را سپاس.
خدایا من به هر خیر و برکتی که از جانب تو به من برسه، نیازمندم.
خدایا من آمادگی دریافت برکات و نعمات بیشتر رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همه اونها تو را سپاس.
من بارو دارم که لایق داشتن زندگی فوقالعاده عاشقانه، ناب و پاک هستم
من باور دارم که لایق زندگی در آسایش و رفاه هستم
من باور دارم که لایق خوشبختی و ثروت پایدار هستم
من باور دارم که خوشبخت بودن و تجربه زندگی در ناز و نعمت، روند طبیعی زندگی منه، چون ذات من باارزشه.
من بارو دارم که قراره نقشی در گسترش این جهان فوقالعاده زیبا داشته باشم
و اثر بسیار خوبی از خودم به جا بزارم
و در آخر کار، هم خودم از خودم راضی باشم و هم خدای من از من راضی باشه.
بنام خدای مهربان
وسلام به دو استاد مهربان وهمگی دوستان
قانون بلا تغییر خداوند میگه افکارشما وباورهای شما زندگی شما رو خلق میکنه
و به هرآنچه توجه میکنید از جنس همون بیشتر وبیشتر وارد زندگی میشه
کنترل ورودیهای ذهن خیلی مهمه وخیلی سخته ولی اگه اهمیتش رو درک کنیم راحتر میشه به چیزهایی که می خواهیم توجه کنیم
با درست کردن عادت های جدید نتایج رقم میخوره
یک تداوم یک عملکرد ادامه دار میتونه نتایج رقم بزنه ی شبه اتفاق نمیفته تکرار ؛ تمرین ؛ تمرکز وشور وشوق برای زندگی بهتر که راههارو بازمیکنه
ناسپاسی باعث گمراه شدن میشه هرنفس کشیدن سپاسگزاری باشه دنیا گلستان میشه قدر نعمتهارو بدونیم
سپاسگزاری ینی توجه از چیزهایی که به شما احساس خوب میده به لفظ هم نیست قانونه که عمل میکنه وقتی من توجه میکنم به زیبایی ها که احساس بهتری به من میده مدارم عوض میشه ونعمت های بیشتری میاد ومحدودیتی هم نداره
به امید اینکه هر روز بتونیم بهتر به قانون عمل کنیم وقانونمند بشیم
هر لحظه سال جدیده و میشه شور و شوق داشت برای ساختن
من عاشق این باورم ، از بچگی عاشق این باور بودم و به دنبالش . که شور و شوق داشته باشم . کسالت و بی روحی مرگ وجود من بود . نمیتونستم روتین روزمرگی اطرافیانم رو بپذیرم . احساس میکردم زندگی باید فراتر از این باشه . ندیده بودم اما وجودم به دنبالش بود تا بالاخره از زبان استاد این خواسته درونی تایید شد .
*
« #ساختن نسخه بهتری از خودم»
این هدف من هست برای هرروزم
چه کارهایی میتونم به صورت روزمره انجام بدم که من رو به هدف و خواسته ام برسونه ؟؟
کارهای روتین و روزانه و مستمری که میتونم انجام بدم و من رو میرسونه به خواسته هام چی هستن ؟
عادت ها و باورها م رو ک تغییر بدم کارهای روتین و روزانهی من هم تغییر میکنه و این تغییر در کارهای روزانه م من رو به خواستهها و نتایج میرسونه ( من همین جمله رو مدتها زمان برد تا درک کنم ، درک کنم ک باورهای من هستن ک در من عادت ها و اعمالی رو شکل میدن و شکل عادتی من تغییر میکنه اگر باورهام تغییر کنه .)
و این باز هم باورها و نگرش من رو تقویت میکنه و بهبود میده و باز هم عادتهای من بهبود پیدا میکنه و باز هم نتایج من بهتر و بهتر میشه و این سیکل درست بهبود میتونه تا ابد ادامه داشته باشه چون تکامل و نعمتها بی نهایت ن.
*
باید باور کنم که : میتونه زندگی من در تمام ابعاد تغییر کنه و روزمرگی و باری ب هرجهتی که انسانهای عادی دارن تجربه میکنن میتونه تجربه و سرنوشت من نباشه
میتونم از تقلا و بحث و مشکلات و بیماری و سختیها رها بشم ، چیزهایی که طبیعی تصور میشه و جزیی از زندگی ، در حالی که این سبک زندگی خیلی از طبیعتش و اصلش ب دور هست .طبیعی اینه که خوشبخت باشی ، طبیعی اینه که خوشحال باشی ، طبیعی اینه ک ثروتمند باشی، طبیعی اینه ک امیدوار باشی و عاشق آینده ت …
از بچگی میدونستم که مسیری که آدمهای پیرامونم دارن طی میکنن خواسته ی قلب و روح من نیست و قلب و روح من به دنبال چیز دیگری بود . درک و تجربه ای متفاوت از زندگی … چیزی فراتر …
با استاد بود که باور این که شرایط تغییر میکنه اگر که من تغییر کنم من رو امیدوار کرد به تجربهی این خواسته … و البته ک کمی به اندازه تغییر باورهای نتایج هم آشکار شد …
*
من باید به اصل توجه کنم
و این توجه و تغییر نقطه تمرکز، میتونه من رو به خواسته ها برسونه .
*
یکی از عادتهای روتین و مستمر ک من باید بهش پایبند باشم :
شکرگزاری برای داشتههای زندگیم هست. و حس کردن این احساس خوب که من خیلی چیزها دارم … شیطان یکی از راههایی که برای ورود به وجود من و بد کردن احساسم و دور کردنم از خدا انجام میده همینه ک من رو از این عادت اثربخش دور میکنه و توجه م رو میبره ب سمت نداشته ها و کمبودهای خودم و زندگی و اطرافیان و محیطم و من عمیقأ احساس ناشکری میکنم و چقدر حال بدی وجودم رو در برمیگیره و پر از غر زدن و درگیری های درونی پ بیرونی میشم.
توجه و تمرکز بر روی زیبایی های جهان هستی
کنترل کلام م و غر نزدن از ناخواسته ها و کاستی ها .
کنترل نگاه م و نگرش و سپاسگزاری برای زندگی ای که دارم تجربه ش میکنم عادتی هست ک باید جز شخصیتم بشه تا نتایجم ب شکل بنیادین تغییر کنه
باید در این تغییر استمرار و تداوم داشته باشم تا به جزیی از شخصیتم تبدیل بشه و ناخودآگاه نعمتها رو ببینم .
«ثمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ
آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در میآیم و بیشتر آنان را شکرگزار نعمتت نخواهی یافت.» مو رو بر بدن سیخ میکنه این حقیقت محض .
چه کلیدی برای من بود که این روزها قرآن و خداوند در کلام قرآن با من بیشتر سخن میگوید.
چقدر شیطان رو به خودم راه دادم و چقدر هم باعث شد تا وعده ی شیطان در مورد من عملی شود ک من را ناشکر میکرد بر نعمتها .
واقعا سپاسگزاری جوری هست که به محض شکل گیری این حالت وجودی که ب آنچه خوب هست توجه میکنم ، احساس خیلی خوبی وجودم رو فرامیگیره و انگار در آنی خدا در وجودم ب گردش درمیاد .
احساس گشایش قلبم
این یعنی من در مدار دریافت نعمتهای بیشتر هستم .
و نعمتها خود ب خود وارد زندگیم میشه و گاری زندگی روون و روون تر حرکت میکنه .
*
هنوز شغل دلخواهم رو پیدا نکردم .
باز هم با همان ویژگی قرآنی که خداوند همیشه میخواست احساس بد و جناح رو از پیامبر و انسانها بگیره استاد میگه اشکال نداره.
احتمالا این حالت و حس ریشه داره در نگاه و باور …
راه ساختن ثروت و دوری از فقر اینه که عاشق کار کردن باشم و از فعال بودن و تحرک داشتن لذت ببرم و شور و شوق داشته باشم به آنچه ک نسبت بهش کشش و شور و شوق دارم و این دنبال کردن شور و شوق مسیر های آینده رو به من نشون میده و من رو قدم به قدم به کمال نزدیک میکنه .
*
یه کلید دیگه اینکه من متوجه شدم وقتی دارم به دیگران گیر میدم در مورد موضوعی ،یعنی ذهن خودم در اون مورد بسته هست و این یه نشونه هست واسه من که من باید تغییری رو در خودم ایجاد کنم .
در کتاب نیمه تاریک وجود چقدر این حقیقت پیچیده بیان شده بود و استاد چقدر ساده و راحت بیان ش کرد .
از خدا میخوام بهم کمک کنه برای ایجاد این تغییر بنیادین در زندگی و شخصیتم
خدایا یاورم باش️
و یاور مریم جان ️
هر لحظه سال جدیده و میشه شور و شوق داشت برای ساختن
من عاشق این باورم ، از بچگی عاشق این باور بودم و به دنبالش . که شور و شوق داشته باشم . کسالت و بی روحی مرگ وجود من بود . نمیتونستم روتین روزمرگی اطرافیانم رو بپذیرم . احساس میکردم زندگی باید فراتر از این باشه . ندیده بودم اما وجودم به دنبالش بود تا بالاخره از زبان استاد این خواسته درونی تایید شد .
*
« #ساختن نسخه بهتری از خودم»
این هدف من هست برای هرروزم
چه کارهایی میتونم به صورت روزمره انجام بدم که من رو به هدف و خواسته ام برسونه ؟؟
کارهای روتین و روزانه و مستمری که میتونم انجام بدم و من رو میرسونه به خواسته هام چی هستن ؟
عادت ها و باورها م رو ک تغییر بدم کارهای روتین و روزانهی من هم تغییر میکنه و این تغییر در کارهای روزانه م من رو به خواستهها و نتایج میرسونه ( من همین جمله رو مدتها زمان برد تا درک کنم ، درک کنم ک باورهای من هستن ک در من عادت ها و اعمالی رو شکل میدن و شکل عادتی من تغییر میکنه اگر باورهام تغییر کنه .)
و این باز هم باورها و نگرش من رو تقویت میکنه و بهبود میده و باز هم عادتهای من بهبود پیدا میکنه و باز هم نتایج من بهتر و بهتر میشه و این سیکل درست بهبود میتونه تا ابد ادامه داشته باشه چون تکامل و نعمتها بی نهایت ن.
*
باید باور کنم که : میتونه زندگی من در تمام ابعاد تغییر کنه و روزمرگی و باری ب هرجهتی که انسانهای عادی دارن تجربه میکنن میتونه تجربه و سرنوشت من نباشه
میتونم از تقلا و بحث و مشکلات و بیماری و سختیها رها بشم ، چیزهایی که طبیعی تصور میشه و جزیی از زندگی ، در حالی که این سبک زندگی خیلی از طبیعتش و اصلش ب دور هست .طبیعی اینه که خوشبخت باشی ، طبیعی اینه که خوشحال باشی ، طبیعی اینه ک ثروتمند باشی، طبیعی اینه ک امیدوار باشی و عاشق آینده ت …
از بچگی میدونستم که مسیری که آدمهای پیرامونم دارن طی میکنن خواسته ی قلب و روح من نیست و قلب و روح من به دنبال چیز دیگری بود . درک و تجربه ای متفاوت از زندگی … چیزی فراتر …
با استاد بود که باور این که شرایط تغییر میکنه اگر که من تغییر کنم من رو امیدوار کرد به تجربهی این خواسته … و البته ک کمی به اندازه تغییر باورهای نتایج هم آشکار شد …
*
من باید به اصل توجه کنم
و این توجه و تغییر نقطه تمرکز، میتونه من رو به خواسته ها برسونه .
*
یکی از عادتهای روتین و مستمر ک من باید بهش پایبند باشم :
شکرگزاری برای داشتههای زندگیم هست. و حس کردن این احساس خوب که من خیلی چیزها دارم … شیطان یکی از راههایی که برای ورود به وجود من و بد کردن احساسم و دور کردنم از خدا انجام میده همینه ک من رو از این عادت اثربخش دور میکنه و توجه م رو میبره ب سمت نداشته ها و کمبودهای خودم و زندگی و اطرافیان و محیطم و من عمیقأ احساس ناشکری میکنم و چقدر حال بدی وجودم رو در برمیگیره و پر از غر زدن و درگیری های درونی پ بیرونی میشم.
توجه و تمرکز بر روی زیبایی های جهان هستی
کنترل کلام م و غر نزدن از ناخواسته ها و کاستی ها .
کنترل نگاه م و نگرش و سپاسگزاری برای زندگی ای که دارم تجربه ش میکنم عادتی هست ک باید جز شخصیتم بشه تا نتایجم ب شکل بنیادین تغییر کنه
باید در این تغییر استمرار و تداوم داشته باشم تا به جزیی از شخصیتم تبدیل بشه و ناخودآگاه نعمتها رو ببینم .
«ثمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ
آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در میآیم و بیشتر آنان را شکرگزار نعمتت نخواهی یافت.» مو رو بر بدن سیخ میکنه این حقیقت محض .
چه کلیدی برای من بود که این روزها قرآن و خداوند در کلام قرآن با من بیشتر سخن میگوید.
چقدر شیطان رو به خودم راه دادم و چقدر هم باعث شد تا وعده ی شیطان در مورد من عملی شود ک من را ناشکر میکرد بر نعمتها .
واقعا سپاسگزاری جوری هست که به محض شکل گیری این حالت وجودی که ب آنچه خوب هست توجه میکنم ، احساس خیلی خوبی وجودم رو فرامیگیره و انگار در آنی خدا در وجودم ب گردش درمیاد .
احساس گشایش قلبم
این یعنی من در مدار دریافت نعمتهای بیشتر هستم .
و نعمتها خود ب خود وارد زندگیم میشه و گاری زندگی روون و روون تر حرکت میکنه .
*
هنوز شغل دلخواهم رو پیدا نکردم .
باز هم با همان ویژگی قرآنی که خداوند همیشه میخواست احساس بد و جناح رو از پیامبر و انسانها بگیره استاد میگه اشکال نداره.
احتمالا این حالت و حس ریشه داره در نگاه و باور …
راه ساختن ثروت و دوری از فقر اینه که عاشق کار کردن باشم و از فعال بودن و تحرک داشتن لذت ببرم و شور و شوق داشته باشم به آنچه ک نسبت بهش کشش و شور و شوق دارم و این دنبال کردن شور و شوق مسیر های آینده رو به من نشون میده و من رو قدم به قدم به کمال نزدیک میکنه .
*
یه کلید دیگه اینکه من متوجه شدم وقتی دارم به دیگران گیر میدم در مورد موضوعی ،یعنی ذهن خودم در اون مورد بسته هست و این یه نشونه هست واسه من که من باید تغییری رو در خودم ایجاد کنم .
در کتاب نیمه تاریک وجود چقدر این حقیقت پیچیده بیان شده بود و استاد چقدر ساده و راحت بیان ش کرد .
از خدا میخوام بهم کمک کنه برای ایجاد این تغییر بنیادین در زندگی و شخصیتم
خدایا یاورم باش️
و یاور مریم جان ️