live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-25 01:32:382024-09-26 04:23:02live | عمل به الهامات قلبیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام روز ۷۲ سفرنامه
واقعا چه فایل های ارزشمندی چه صحبتهای گرانبهایی
فوقع العادست این فایل اای رایگان قشنگ میچسبه به قلب آدم
وقتی جهان تعهد و جدیت شمارو در موضوعات مختلف میبینه کُرنش میکنه در برابر شما شمارا هدایت میکنه به اون سمت راهکار های بهتر شرایط بهتر وقتی ایمان در عمل نشون میدی وقتی اقدام میکنه و براش وقت میزاری و بها میپردازی جهان خیلی زود پاسخ میده مثال های زیادی در زندگیم در این باره شروع آشنایی خودم با قوانین تقریبا از زمان شروع بیماری بود و بهترین زمان عمرم شروع تعغیرات از زمان شروع این داستان بود و یکی از بهترین سال های عمر من بود و همیشه بخودمم میگم زندگی من انگار از اونموقع به بعد شروع شد و قبلش تو جهل بود و خودمو ی ادم یکساله میدونم خداروشاکرم واقعا
و الان تصمیم در تو حوضه مالی یکسری جدیت بخرج بدیم یکسری اقدامت انجام بدم و حرکت های عملی نشون بدم ک به جهان نشون بدم در عمل که خواستم چیه
و قانون اینه که شما وقتی رو خودتون کار میکنین ورودی های ذهنتو کنترل میکنین خودتون تو احساس خوب و آرامس نگه میدارین طبق مداری ک وجود دارین یکسری راهکار یکسری شرایط برای شما مهیا میشه ک اقدام کنین عمل کنین و یحرکتی انجام بدین و وقتی به اونا عمل نکنی هیچ نتیجه ای در کار نیست و آب در هاونگ کوبیدن بخاطر همین هم هست که در قران ایمان و عمل در کنار هم اومده ایمان ، باور ، کار کردن روی خودت که عمل نیاورد حرف مفت و کار بیهوده است از خداوند میخام همه مارو هدایت کنه در مسیر قدم برداشتم در راستای خواسته هامون
برای همگی شما ارزوی سلامت ،ثروت و آرامش در دنیا و اخرت دارم
انی وی همین الان هم جای پارک ندارم برای ماشینام
توهمات روکناربگزارید
100صفحه کتاب روتویک ساعت میخوندم
وقتی خداوندتعهد شمارامیبیند جهان پاسخ میدهد
هم حقوق میگرفتم هم باتاکسی کارمیکردم
تاکیدمیکنم.تعهدمن باعث شداین اتفاقات بیوفته
سلام به همه دوستان
یادم نرفته بودسلام کنم فقط میخواستم خلاقیت خرج کنم واین مدلی کامنت بگزارم
این قدرشبی حالم خوب بود که افکارم گفت توکه حالت خوبه کامنت گذاشتن نمیخواد
گفتم نه لازم هست روی خودم بیشترکارکنم
کامنت یکی ازدوستان روخوندم وجواب دادم واومدم سراغ فایل روزشمار
که خوشحال شدم چون یادجمله استادافتادم که توهمین فایل میگه
تاکیدمیکنم تعهدمن باعث شداین اتفاقات بیوفته
یادتعهدخودم افتادم که برای شروع روزشماردادم افتادم
گفتم من هم اتفاقات خوب میخوام وبه تعهدم عمل کردم وادامه دادم
شادوثروتمندباشید
روز 72 ام
من متوجه شدم وقتی خودمون متعهد باشیم تا به خواسته هامون برسیم جهان هم این تعهد را به ما برمیگردونه و از راه های مختلف و عالی ما را به تعهد و خواسته مون می رسونه. مثل استاد که متعهد شد رو خودش کار کنه و از کوچکترین زمانش استفاده کنه و موقعیت کارش طوری شد که یه عامله وقت آزاد داشته باشه. مثل من که متعهد شدم که نقاشی را یاد بگیرم و یک نقاش مهار و ثروتمند بشم درحالیکه سرمایه اولیه نداشتم اما جهان موقعیت یادگیری رایگان با یکی از بهترین استادها را برام فرام کرد و که هفته ای یک بار لایو آموزشی رایگان برگزار شد و من حتی تونستم یکی از اون کارهام را بفروش برسونم.
و این تعهد نه فقط زمانی بلکه در عمل ما نیز باید باشه و وقتی که تعهدمون در عمل هم شکل گرفت جهان سریع الاجابه ما را به خواسته مون و بهبود یا رسیدن به شرایطی که می خواهیم هدایت می کنه.
اگر متعهد باشیم که از زمانمون بهترین استفاده را ببریم و روی باورهامون کار کنیم تا شخصیتمون رو تغییر بدیم و خود بهتری و کاملتری از خودمون بسازیم و قدر لحظه های طلاییمون رو بدونیم جهان هم پاداشش را به ما می بخشه. اگر خودمون رو دوست داشته باشیم قطعا برای وقتمون هم ارزش بیشتری قائلیم و خیلی بهتر و با کیفیت تر ازش استفاده می کنیم. بعضی از ما ممکنه الان شغلی که می خواهیم را نداشته باشیم بهتره به جای نالیدن از زمینن و زمان بشینیم و از این فرصت برای خلق یک شخصیت نیکوتر استفاده کنیم.
ما باید همیشه از خدا هدایت بخواهیم که به صراط مستقیم نعمت ها هدایتمون کنه. حتی برای کوچیکترین مسائل زندگیمون و اینجوری در اغوش امن خدا پناه بگیریم و خودمون رو به جریان هدایتش بسپریم و از خدا بخواهیم قدرت شناسایی و قدم برداشتن برای الهاماتمون را به ما ببخشه و عمل به الهامات همون ارزش قائل شدن برای فرصت هامون هست و برای ما زمان می خره حتی اگر در اون مرحله ذهن منطقیمون مقاومت کنه. ما باید از الهامات کوچیک شروع کنیم و کم کم این عضله رو تقویت کنیم تا الهامات الهی و درست را تشخیص بدیم و بهش عمل کنیم.
راه حل مسائل تغییر بنیادی شخصیتمونه. پس با ساخت باورهای درست باید از خودمون یک شخصیت قوی و توحیدی بسازیم و فقط با تغییر شخصیت هست که نتایجمون پایدار میشه و رو به رشد. اینکه بخواهیم شخصیتمون رو تغییر بدیم باید روی ذهنمون و باورهامون کار کنیم و باید به شکل منطقی ذهنمون رو قانع کنیم. برای خودمون مثال بزینم و واقعیت ها رو بهش نشون بدیم و کاری کنیم که باور درست پذیرشش آسون بشه برامون. ما باید تکاملمون رو طی کنیم و باورهای منطقی بسازیم وگرنه برداشت اشتباه می کنیم و یا دریر حاشیه و غیره میشیم پس بهتره بیایم از بیس و بنیادی شخصیت و باورهامون رو به شکل تکاملی رشد بدیم.
من همیشه فکر می کردم مثلا پیامبرها برای مثال حضرت نوح از مردم عصبانی بوده و نفرین کرده و خدا به حرفش گوش داده و عذاب را فرستاده. یعنی فکر می کردم دلیل اون اتفاق فقط و فقط عصبانیت حضرت نوح بوده چون بنده شایسته خدا بوده و مردم ازش پیروی نکردن گفته خدا خسته م و آه حضرت نوح مردم را گرفته.
اما الان فکر می کنم شاید اون اتفاق یه روند طبیعی در جهان بوده و جز سیستم و طبیعت بوده و به هرحال احتمالش بوده رخ بده منتها چون حضرت نوح رو خودش کار کرده و خیلی به خدا وصل بوده و هدایت ها را می شنیده و درک می کرده متوجه شده که باید کشتی بسازه و این براش زمان خریده تا وقتی که اون باران و سیل میاد بتونه از کشتی که ساخته برای نجات خودش و اهل خودش استفاده کنه.
به نظرم منظور از کسایی که رو قلبشون مهر زده شده و نسبت به الهامات خدا کر و کورن همون کسایی هستند که اصلا و اصلا الهامات را دریافت نمی کنن و تو مدار و موج دریافتش نیستن
بعضی از ادم ها اونقدر رو خودشون خوب کار کردن و به الهامات الهیشون عمل کردن و درنتیجه به شکل تکاملی و سپس تصاعدی رشد کردن که انگار اصلا دارن تو آینده زندگی می کنن. و حتی انگار می تونن آینده رو پیش بینی کنن. اونا فقط به الهامات و هدیت هاشون به راه راست نعمت ها عمل کردند. و در زمان و مکان درست بودند چون درونش و وجودشون در صلح و هماهنگی بوده و با باورهای درست.
مثلا من قبلا چون در زمینه تکنولوژی در گذشته بودم حتی موضوع اینترنتی ماهواره ای را خیلی نشنیدم چون قبلا هم این فایل را گوش دادم به احتمال خیلی قوی. اما الان که این درخواست بعد از قطع اینترنت سراسری ایجاد شد که اینترنت نامحدود و آزاد داشته باشیم و همچنین با دیدن فایل های استاد که همیشه تو جنگل و بیابون هم وای فای پیدا می کردن این درخواست داده شد که ما هم جایی باشیم که همیشه به راحتی اینترنت در دسترسمون باشه و باورهامون قوی شد الان دارم اینا را میشنوم و حتی به فکر داشتنش هستم و امروز خیلی بیشتر در مدار شنیدن این تکنولوژی قرارگرفتم. چون خاصیت جهان رو به رشد و آسانیه. رو به زندگی بهتر و پیشرفته تر و قشنگتر.
ما وقتی کوچیک بودیم همه ش میگفتن لامپ اضافی خاموش. برق یک انرژی محدوده ولی الان اونقدر راه های مختلف تولید انرژی الکتریسته ایجاد شده که انگار فراوان ترین انرژیه. همه انرژیهای نامحدود طبیعی به فراوانی نورخورشید و یا به قدرت اتم می تونه به الکتریسته تبدیل بشه. آب های شور دارن با تکنولوژی به راحتی شیرین میشن و دنیا هر روز داره جای قشنگ تر و پاکیزه تری میشه.
ما هم باید در مسیر زندگیمون به الهامات خودمون و براساس علایقمون حرکت کنیم و همچین نتایج درخشانی بر اساس خواسته هامون دریافت کنیم. فقط کافیه قدم اول را برداریم.
وای چقدر عالی باورم نمیشه که فقط با گوش دادن به حرفای خدا میتونی تو هر زمینه ای پیشرفتای خفنی بکنی یعنی به معنای واقعی خخخخخخخخخفن واقعا اصلا الان توی مخم نمیگنجه خداوند هرکسی رو که موفق شده موفق تر کنه ربنا کاری کن که ما هم گوش شنوا برای الهاماتت داشته باشیم و جسارت عمل به اونها خدایا خودت فقط میتونی کمکمون کنی قربونت برم خدا جون آقای عباسمنش خیلی مچکرم چقدر دوستون دارم❤❤❤❤❤❤❤❤❤🌸❤❤❤❤❤❤❤
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام تنها منبع شادی وثروت وسلامتی وعلم
پله 72 ام سفر تحول زندگیم
سپاسگزار خداوندم که امروز فرصت زندگی بهم داد وبهم زمان داد دراین سفر باشم ودوباره این آگاهی رو درک کنم وبهتر درک کنم
سپاسگزارم از استاد عزیز وخانم شایسته که بهترین الگو در عمل کردن به الهامات هستند برایم.
چیزهاییکه امروز درک کردم:
وقتی خداوند تعهد شما رو میبینه که داری عمل میکنی اونوقت جهان درها رو بروی شما باز میکند
وقتی متعهد روی خودت کارکنی جهان روی متفاوتی به تو نشان میدهد.
وقتی خودت شخصیتت رفتارت وباورت تغییرکنه زندگیت تغییر میکنه.
تمام ما به یک اندازه به خدا وصلیم-خدا به همه ما گفته چه کاری باید انجام بدیم. ولی کسی به الهامات عمل میکنه که ایمان داره.
برای ساخت باورهای خوب باید منطق درست بدی به این ذهن منطق میخواد- این ذهن رو هوا چیزی رو قبول نمیکنه- باید براش منطق بیارم دلیل بیارم الگو بیارم براش مصداق بیارم بهش ثابت کنم که درست فکر میکنیم.
یه مثال از خودم بزنم :
من 5-6 ماه پیش بهم الهام شد تو استخدامی شرکت کنم اول مقاومت داشتم وبالاخره شرکت کردم گفتم پارتی میخواد واومدم روی این باور کار کردم بعد یادم اومد شوهر دوستم از راه درست استخدام شد برای ذهنم مثال آوردم یکی از دوستام بهم گفت یکی از فامیلامون از راه درست استخدام شد بعد با خودم تکرار میکرد بعد یه استخدامی میزنه میرم مصاحبه ودیدم که پارتی میشه گفتم به به تو هنوز درست نشدی . به یکی از فامیلامون که پارسال استخدام شد ازش پرسیدم چطوری رسیدی وبرام توضیح میداد ومن سعی میکردم باوراش رو بکشم بیرون . وباز یکم ذهنم منطقی شد و نصف روز رو سفرنامه وباورام کار میکردم ونصف روز درس میخوندم. بعد رفتم سرجلسه دیدم بچه هایی که دوروبرم اند همش درمورد این صحبت میکنند ذهنم شروع کرد که نمیشه هرچی بلدم بودم به ذهنم دادم که آروم بشه و توجه اش بره رو نکات مثبت واحساسم رو خوب کنم که بتونم تمرکز داشته باشم . وبعد از جلسه تمرکزم رو گذاشتم رو نکات مثبت وتجسم وحال خوبم تا اینکه کارنامه اومد ومن کارنامه سبز گرفتم وبه چشم خودم دیدم بچه هایی که اونجا این حرف ها رو میزدن هیچ کدوم کارنامه سبز نگرفتن و از مصاحبه قبلی یاد گرفتم عزت نفسم رو افزایش بدم وتو این مصاحبه بهترین خودم رو ارائه دادم که خودم از خودم راضی بودم . والبته تو سایت قسمت الگوهای موفقیت بهترین الگو که یه دوست عزیز با کار کردن روی احساس لیاقتش نفر اول شد وبه راحتی استخدام شد برای حذف این باور رو پیدا کردم که ذهنم کاملا منطقی بشه که میشه اره درسته وتو هم میتونی بریم رو احساس لیاقتمون کار کنیم. وواقعا برای اینکه باور جدیدی ایجاد بشه باید منطق والگو به ذهن بدیم تا همکاری کنی.
سپاسگزارم استاد عزیز بابت این همه آگاهی
خداوندا سپاسگزارم سپاسگزارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد عزیزم سلام مریم بانو سلام دوستان همسفرم
روز ۷۲ ام سفرنامه
✅ واقعیت داره یکسری اعداد رمز موفقیتن؟
توهمات رو بزارین کنار، رمز و رازی در کار نیست، وقتی تغییر کنی ، وقتی شخصیتت عوض بشه، وقتی افکارت و باورهات عوض بشه، دنیات تغییر میکنه.
وقتی خداوند تعهد شما رو ببینه ، جهان پاسخ میده، جهان درهای جدیدی رو باز میکنه، این قانون جهان هست.
تو عوض بشو، تو تغییر کن، جهان روی متفاوتی به تو نشون میده.
✅ برای ساختن باورهای درست باید منطق درست به ذهن بدی، این ذهن منطق میخواد. الگو میخواد، باید متقاعدش کنی داری درست فکر میکنی.
پس ترس از این بیماری رو اینجور برای ذهنت حل کن که ببین هر سال چند میلیون آدم بر اثر تصادف و آلودگی هوا میمردند. حالا این بیماری باعث شده این آمار خیلی کم بشه.
یا مثلا بهش بگو ببین با این بیماری سیر تکاملی سلامتی بدن انسان بهتر میشه و بدن انسان قوی تر میشه.
و این ترس رو از خودمون دور کنیم. ترسی که عامل بدبختی های انسانه.
✅ خداوند همه مارو هدایت میکنه، به همه ما الهام میکنه، آگاهی ها رو منتشر میکنه، کیا دریافت میکنن؟ اونهایی که رو موج دریافتن.
کیا عمل میکنن؟ اونهایی که به این نیرو وصل هستن، بهش اعتماد دارن و عمل میکنن به آنچه گفته میشود.
✅ نوح (ع) کشتی رو وسط کوه ساخت، چون خداوند از یه چیزی در آینده بهش گفته بود، دقیق نگفته بود چی ولی فقط گفت الان کشتی رو بساز و اون ساخت. با اینکه همه حتی فرزندش مسخرش کردن و بعد اون اتفاق افتاد.
✅ آمازون انگار میدونست جهان داره تغییر میکنه، یه سیستمی طراحی کرد برای سرعت بخشیدن به دلیوری. برای اینکار سرمایه گذاری زیادی کرد و وقتی شرایط این بیماری پیش اومد حسابی آماده بود ، بخاطر همین در صدر شد.
✅ ایلان ماسک هم اومد نوآوریهایی کرد، موقعی که همه میگفتن لازم نیست.
اومد درصد بالایی از کارخونه تولید خودروش رو رباتیک کرد، ربات ها اینجورین حتی برای کار و تولید، نور نمیخوان. شرایط این بیماری که پیش اومد و پرسنلش نتونستن برن سر کار خودرو سازی اون متوقف نشد چون رباتها کارو انجام میدادن و مثل جت پیشرفت کرد.
✅ ایلان ماسک یه کار دیگه هم کرد، اومد یه شرکتی زد بنام سولارسیتی. اومد سقفهایی برای خونه ها ساخت که متریالش طوریه که خود این سقفها تولید برق میکنه.
✅ نوآوری ایلان ماسک همچنان ادامه داره، اومد اینترنت ماهواره ای درست کرد. اسم این سیستم استارلینک هست و مشکل سرعت اتصال رو حل کرد. ( یکم تخصصی بود برای من زیاد توضیح نمیدم چون میترسم درست برداشت نکرده باشم😁)
✅ استاد خودمون یک زمانی بهش الهام شد کارت رو انلاین کن، همه مخالفت کردن و پیش بینی شکست میکردن. اما اون انجام داد و همینطور ادامه دادن .
تا الان که میبینیم سبک کارشون رو.
یا عمل به الهام مهاجرتشون رو که خودش ساعتها جای تامل و درس داره.
برای کیا؟ برای کسانی که توی این مدارن، برای کسانی که خدارو باور میکنن ، برای کسانی که به الهاماتشون بدون شک و تردید عمل میکنن بدون اینکه از نتیجه خاصی اگاه باشن.
خدایا شکرت برای آگاهی های امروزم.
ممنونم استاد عزیزم ❤
به نام خدای مهربان
روز72سفرنامه من
سلام….
استاد چقدر این فایل ارزشمنده…خیلی نکات طلایی واقعا گفته شد…جهان همواره در حال تغییر وتحوله…مثل یک رودخانه که جاریه…به آبی که چند لحظه پیش دست زدی نمیتونی دوباره دست بزنی چون اون آب جاریه و در حال حرکت…واقعا چه منطق قوی پشت حرفای شماست…این اتفاق و تضاد یه غربالگری عظیمی رو داره انجام میده…من کلا حالم یه جوریه الان یکم برام سخته گفتنش…این فایل فوق العاده است
در پناه حق
خدانگهدار….
سلام
فایلها را بارها گوش کنیم با توجه به تغییر مدار ما هر بار چیزهای جدیدی را میفهمیم و ازتمام لحظات خود استفاده کنیم و تصمیم بگیریم که برای تمام لحظاتمان از آن استفاده کنیم .
از قانوندرخواست استفاده کنیم . به خود متعهد باشیم و از هر زمانی برای کار روی خود استفاده کنیم و همرنگ جماعت نباشیم مثل بقیه که عمل کنی و فکر کنی همان نتایج را می گیری باید شخصیت خود را عوض کنیم و حرکت کنیم و تغییر کنیم و دچار روز مرگی نشویم و ایده های الهامی که به ما گفته میشود را عمل کنیم در صورت عمل کردن به آنها الهامات بعدی آن هم به ما گفته میشود بدون چون و چرا عملگرا باشیم . وقتی متفاوت فکر کنیم متفاوت هم نتیجه میگیریم.
وقتی می خواهیم باورهای خوب را بسازیم باید با منطق قوی و الگوهای خوب باشد که مغز را بتوان قانع کرد. هر چیزی که هر کسی می گوید را لازم الاجرا ندانیم و وارد آن نشویم به چیزی که به ما الهام شده است با اطمینان عمل کنیم .
راه حل مسائل باید به صورت ریشه ای باشد و همیشه اصل تکامل را در این زمینه به یادداشته باشیم و بدانیم که همیشه خدا با انسان است و نزاریم که ترس بر ما حکومت کند. ترس را با منطق میشود حل کرد. خداوندهمیشه در حال هدایت ما انسانهاست و بسته به ظرفی که داریم و اندازه ظرفی که داریم هدایتها را دریافت میکنیم .
همیشه قبل ازتغییر تغییر کنیم و آماده و مهیا برای تغییرات باشیم .
همه ما به یک اندازه به خدا وصل هستیم و خداوند توقفناپذیر در حال هدایت ماست و همیشه آماده باشیم برای تغییرات و از الهامات استفاده کنیم و عمل کنیم. بخواهیم و تغییر کنیم
همیشه اهمیت تمرکز کردن روی موضوعات را برای خودیادآور شویم و به الهامات عمل کنیم که در این صورت تکرار وتکرار میشود.
من همیشه این شرایط را اینطور برای ایران میگویم: دیگه خدا از این همه غیبت و قضاوت و دروغ ووو خسته شده از این همه در قدیم ماندن خسته شد دید که نه ایرانیها انگار نه انگار؛ به طور کلی، هی می خواهند به عقب بروند وماندند توی گذشته ؛ گفت یک کاری کنم که بدوند دنبال جلو رفتن ؛ حرف از اینکه چاقی لاغری چقدر پول داری و نداری و ……. بردارن و انگار به زبان خوش حالیشون نمی شه پس کاری کنم که خودشان دست از این کارهایشان بردارند و بخواهند که تغییر کنند و عوض شوند .
just do it now
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
روز هفتاد ودوم سفرنامه
کدام گروه از آدم ها در میان شرایطی که آشوب و آشفتگی به نظر می رسد به برکت و رحمت می رسند ؟ کسانی که نمی ترسند و نترسیدن ریشه همه حرکت ها و پیشرفت ها برای توست .بنده نازنین خدا تو با نترسیدن تصمیم گرفتی به این دنیا پای گذاری که اگر ترسیده بودی حتی در آمدنت هم تردید بود .
تا الان فکر میکردم نترسیدن و شجاعت فقط در امور بزرگ و اساسی زندگیم باید باشه اما میبینم حتی در کوچکترین و معمولی ترین مسائل هم وقتی بترسی بسیار نتایج متفاوت است تا وقتی که شجاع وجسور هستی. حتی در همین کامنت نوشتن که تجربه لذت بخشی برام هست وقتی که با ترس عدم رضایت دیگران مینویسم بسیار متفاوت است تا وقتی که آنچه از دلت بر میآید مینویسی.
به هر تضادی که در زندگیم اتفاق افتاده نگاه میکنم ترس رو در اونها میبینم یعنی هروقت ترسیدم هروقت دنبال رضایت دیگران بودم هروقت خودم را لایق ندانستم و تحقیر کردم نتایج هم برایم بد بوده و این را حالا دارم تمرین میکنم که در جزئی ترین مسایل و کارهایم هم نترسم و آنچه به من الهام میشه انجام بدهم بدون اینکه به نظر دیگران توجه کنم .اگر تا صبح هم بنویسم میتوانم از کارهایی بگم که فقط به خاطر دیگران و رضایت آنها کردم حتی میتوانم این تضادی که به عنوان بدهکاری برایم به وجود اومده رو با این نگاه بهش فکر کنم که تمرین وتجربه ای بود تا بتی رو که از دیگران در زندگیم ودرذهنم ساخته بودم بشکنم و بشکنم احترام پوشالی و توخالی دیگران به خودم رو که ازنظر خودم با رضایت دیگران برای خودم جمع کرده بودم .یعنی الان طوری شدم آدمهایی که بیشترین رودربایستی رو باهاشون داشتم میدونم بدهی دارم اما از اینکه اونها هم میدونن بدهی دارم ناراحت نمیشم در حالی که قبلا خیلی خودم رو اذیت میکردم که فلانی فهمید وضعیتم خرابه. الانم البته اگر حواسم نباشه وروی خودم کار نکنم بازهم به دام می افتم.
این فایل برای من شبیه اعتراف شد اعتراف به ترسهایم به جلب رضایت دیگران واذیت کردن خودم تا برایم عبرتی باشد که حالا که تفاوت ترسیدن و نترسیدن رو فهمیدم پس دیگه نوبت تغییر شخصیت هست و شروع تغییر از خودم نه از دیگران چون حالا من خالق زندگی خودم هستم و خداروشکر که خدای بخشنده من ابزار این تغییر را نیز به خودم داده و مهمترین ابزار این تغییر کنترل ذهنم هست کنترل ذهنی که موجب رسیدن به احساس خوب میشود و کنترل ذهن هم به معنای گیر دادن به ذهن ودرگیر شدن با ذهن نیست بلکه به معنی رها کردن ذهن و گوش دادن به قلبمان بخاطر رسیدن به احساس خوب و آنگاه رسیدن به یک ایده یا یک الهام و عمل به اون ایده یا الهام هست.
باید بتوانم ونگرانی هایم را کم وکنترل کنم تا ازبین برود و وقتی کم میشوند که ذهنم را کنترل کنم که ایمان داشته باشم به یک قدرت برتر به یک منبع الهی.
ابتدا فکر میکردم که تغییر یعنی اینکه من پولدار باشم و وضعیت مالی ام خوب شود اما الان به این درک رسیدم که قبل از رسیدن بع اون وضعیت مالی باید خیلی چیز ها در درونم و در شخصیتم عوض شود و تا اینها تغییر نکند اتفاق خاصی نمی افتد و نتایج برزگ رخ نمیدهد
امیدوارم قدرت تغییر و عمل به ایده ها والهامات رو خداوند به من و همه دوستان عباس منشیم بدهد.
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
سلام آقای جلالی عزیز
کنترل ذهن گیر دادن به ذهن و تنبیه و دعوا کردن با ذهن نیست بلکه رها کردن ذهن است تا آرام شوذ و گوش دادن به ندای قلبت است. بسیار لذت بردم از این قسمت از نوشته تون
و اینکه گفته بودین نگران قضاوت دیگران نیستم از متنم ،هر آنچه دلم بخواهد و الهام شود مینویسم ، هم بسیار تنلگر عالی برایم بود
و در انتهای کامنتتون گفتین که قبلا فکر میکردم تغییر یعنی ثروتمند شدن ولی الان به این درک رسیدم که برای رسیدن به ثروت اول باید کلی چیزا درون خودم تغییر کنه تا به وقتش به ثروت هم برسم و این یعنی تکامل
خواندن کامنت شما احساس خوب صمیمیتی بهم داد
امیدوارم الان در شرایط کاملا عالی و در اتصال کامل با خداوند باشید و در مسیر تجربه ی خواسته های قلبی تان دوست عزیز
سلام به همه عباسمنشیای عزیز.
کامنت روز 72 ام سفرنامه تحول درون
نیم ساعتیه میخام بیام یه سری صحبتایی هست بنویسم.هی این پا اون پا میکنم.ازونجایی که دوست دارم فقط درمورد احساسای خوب و نتایجی که گرفتم صحبت کنم.ولی خب شاید این کامنتم یه قسمت داستان باشه نمیدونم.
استاد روراست و خلاصه بخام بگم من یکسالی هست که کلا از نظر مالی قفل شدم.هرکاری دست میگذارم نمیشه.حدود هفت ماهه که عضو سایت شدم ولی از نظر مالی باز هم هیچ اتفاقی واسم نیافتاده.تنها چیزی که باور دارم اینه که همه ما خودمون داریم اتفاقات رو رقم میزنیم.نه اینکه فقط بخام جمله شما رو تکرار کنم.به نظرم عدالت خداوند جز این نمیتونه باشه.پس در این مورد بحثی نیست.اینکه من کجای کارم اشتباهه.چه باور نادرستی دارم.چه ترمز قوی دارم.نمیدونم بخدا.استاد شما خودت دوران بدهی داشتی.بدهی واسه یکی مثل شما و من که تو زندگیم دوست نداشتم زیربار هیچ احد الناسی برم خیلی سخته.منی که تا همین چند سال پیش به خیلی از دوستام پول قرض میدادم.همین بسته تندخوانی شما رو فکر کنم سال 91 یا 92 اومده بودید اصفهان اونجا خریدم.همون موقع پول زیادی بود.فکر کنم حدود 200 هزارتومن.من اونموقع خیلی راحت خرج میکردم.موارد این چنینی رو.در حد خودم شرایط مالیم تو اون سن خوب بود.با اینکه اصلا اون بسته رو باز نکردم.و انگار داداشم گرفت استفاده کنه.الانم پیش اونه هنوز.
ولی الان دوسه ساله که وارد بدهی شدم.بار بدهی رو دوشم سنگینی میکنه.و بار اینکه یکساله به هر دری میزنم نمیشه.
نمیدونم نوشتن این کامنت و این حرفا درسته یا نه ولی خب امشب خیلی گریه کردم.شاید با نوشتنش گره باز بشه.با نوشتنش بفهمم گیر کارم کجاست.استاد انصافا نمیگم عالی این شش ماهه کارکردم روی سایت.ولی با شرایطی که دارم فکر میکنم تا حد زیادی تونستم ذهنمو خیلی خوب کنترل کنم و روی فایلا کارکنم.
شاید قراره اتفاقات خوبی بیفته که من هدیت شدم امشب این کامنت رو ثبت کنم.نمیدونم بخدا.
همین الان دارم برنامه میریزم بعد دوره سفرنامه جور دیگه ای روی سایت کارکنم.
استاد نجواها یموقعایی زیاد میشه.اینکه من شش ماه با چند روش سایت رو کامل دیدم.یبار از اول کامل.یبار بعضی موارد موضوعی.یبار سفر تحول درون.از یه طرف شما گفتین تو حرفاتون که انگار یکی دوسال طول کشید اوضاع مالیتون اوکی بشه.زمانی که تو بدهی بودید.نه اینکه من این باورو داشته باشم منم باید اینقد طول بکشه.ولی میگم یه دونه از کارام حداقل نباید میشده تو این شش ماه؟
کارای خیلی پایین مالیم هم لحظه اخر گره میخوره.میدونید استاد اینطوری انگار اعتماد به نفس ادمم لطمه میخوره.
نمیخام تمرکز کنم روی بدهی.ولی بالاخره نمیشه خیلی هم کنارش گذاشت.نمیدونم واقعا من یعنی اینقد باورای نادرست دارم که هیچ نتیجه مالی حتی کوچیک هم نباید بگیرم؟
این حرفا رو نمیخام از باب ناامیدی بگم.من یکی از بزرگترین خواسته هام این هست که اینقد از فایلهای رایگان نتیجه محسوس و مشخصا نتیجه مالی بگیرم که هرکس مثل من موقع ورود به سایت یا مثل الان من توانایی مالی خرید محصول نداشت، با یقین فایلهای رایگان رو شروع کنه.و به خوندن نتایج من هدایت بشه.
پس هیچ کنار کشیدنی درکار نیست.گفتم شاید نوشتن درمورد اینا واسم خوب باشه.اینکه درمورد شدت خواستم که میخام بدونم گیر کارم کجاست بیام و اینجا توی سایت بنویسم.حتی اینقد واضح درمورد زندگی شخصیم و شرایط مالیم بنویسم.نمیدونم شاید نیازه این حرفا ثبت بشه برای روزی که بقیه و خودم بهش رجوع کنم و ببینم از چه لحظات و روزهایی گذر کردم.
خدایا یکم بازی رو شفاف ترش کن.میخای چیکار کنی با من؟من باید چیکار کنم.تو بگو من همون کارو بکنم.
نمیدونم استاد شاید دارم مثل یه فنری که فشارش میدن اینقد تضاد مالیم قوی میشه که وقتی رها شدم به جاهای باورنکردنی برسم.کما اینکه از نظر مالی من خواسته هایی دارم که حتی گفتنش در اینجا هم زیاد اوکی نباشه و خیلیا نتونن حتی به همچین خواسته ای فکر کنند.من ولی جرات فکر کردنشو دارم.من زیاد میخام.خیلی زیاد.اینقدری که میلیون ها یا ده ها میلیون یا صدها میلیون ادم رو راهشونو باز کنم.همه باورکنند که میشه.اروزعه دیگه.از ارزو کردن نترسیم.از خواستن چیزای بزرگ نترسیم.استاد یادت باشه من تو این اوضاع همچین خواسته ای رو 100 در100 شدنی میدونم..به اون خدا قسم شدنی میدونم.اینکه چطوری قراره بشه نمیدونم.اینکه من چرا شش ماهه هیچ نتیجه مالی نگرفتم رو هم نمیدونم.
ولی خب با کریمان کارها دشوار نیست.خدایا تو وهابی.من اون صفت وهابی بودنت رو میخام واسم تجلی بدی.من از بچگی همیشه زیاده خواه بودم.همیشه زیاده روی میکردم.همیشه به کم قانع نبودم.اینو همه دوستا و خانواده و فامیل میدونن.نمیدونم خوبه یا بد.ولی هیچ وقت با حد نرمال چیزی حال نمیکردم.زیاد میخواستم بیش از حد طبیعی.بیش از ادمای عادی.میرفتیم تو کوچه فوتبال بازی میکردیم ساعت دو نصف شب بچه ها به زور از دست من درمیرفتن.میگفتم اقا من تازه گرم شدم.بعد 5 ساعت بازی.وقتی میومدم خونه لب ایوان خونمون مینشستم احساس میکردم نه اونقدری که راضیم کنه بازی نکردم.از نظر مالی اونقدری میخام که اگه الان به دور و بریام بگم میگن تو دیوانه شدی.توهم زدی.
واسه اینکه دوست دارم این سدای ذهنی رو بشکنم، واسه اینکه دوست دارم کاری بکنم که به نظر غیرممکن میاد.حس خوبی داره.
امیدوارم که یه روزی دلیل نوشتن این کامتتم رو بدونم.چون یه مقدار حرفام با بقیه کامنتا متفاوته.
انشالله در زمان مناسب میبینمتون استاد و بوسه بارونتون میکنم.
خدانگهدار همگی
سلام آقای زمانی
کامنت شما رو خوندم
امیدوارم الان که این متنو میخونید با متعهد ماندن در این مسیر ، نتایج شگفت انگیز از توکل به خداوند و عمل به الهاماتتون دریافت کرده باشید و زندگی الانتون هیچ ربطی به گذشتتون نداشته باشه
قدرت نوشتن سپاسگزاری های روزانه واقعا معجزه میکنه ، کتاب خانوم راندا برن (جادوی سپاسگزاری)کمتر از معجزه نیست ، اگه نخوندینش حتما بخونید