live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)

سلام و صد سلام به استاد نازنینم و خانم شایسته عزیزم و دوستان محترم

من قبلا بیشتر روی توحید و الهامات و مسائل غیر مالی کار میکردم و نتایجی در زمینه های مختلف گرفتم حتی از لحاظ مالی هم شرایطم خیلی بهتر از قبل شده. از همون اول که فهمیدم چیزی به اسم الهامات وجود داره سعیمو کردم تا پیداش کنم حسش کنم. زمانی که بیشتر با خدا هماهنگ بودم الهامات رو راحت تر دریافت میکردم ولی باز هم در زمان دریافتش مشکل داشتم. یعنی نمیدونستم دقیقا مطمئن نبودم که آیا این پیامی که دریافت کردم پیام خداست یا ناشی از افکار روزمره خودمه. مدت کوتاهی بعد استاد عباس منش توی سایت مسابقه گذاشتن و 1 هفته وقت داشتیم پاسخ سوال روبدیم 3 ساعت به پایان مسابقه بهم الهام شد که جواب سوال رو بدم.اون موقع که همچین الهامی شد شک داشتم که این پیام خداست یا نه. قبلش هم دوست داشتم جواب بدم ولی تنبلیم میکرد تایپ کنم. این حس با من حرف میزد منو به سمت نوشتن هل داد زورش خیلی زیاد بود طوری که من تسلیمش شدم و نوشتم. نوشتن من در سایت، از ساعت 7 عصر شروع شد و 10:50 دقیقه شب تمام شد. مسابقه ساعت 11 تموم میشد. متنو داخل سایت ثبت کردم. با خودم میگفتم من که ساعت آخر مسابقه پیام گذاشتم و فرصتی نیست که کسی بهم امتیاز بده تا امتیازاتم بالا بره و برنده بشم. رهاش کردم و رفتم.(قانون رهایی). اصلا یادم نبود که توی مسابقه شرکت کردم.فکر کنم بعد از یک هفته، خانم فرهادی عزیز زنگ زد و گفت یک خبر خیلی خوبی برات دارم تا اینوگفت ذهنم جرقه زد که برنده شدم خیلی خوشحال شدم. البته این از لطف و فضل خدای مهربانم و کار کردن روی باورهام بود. اینجا بود که فهمیدم الهامات چطوری هستش جنسش رو درک کردم. و الان خیلی خیلی راحتتر از قبل میفهممش. بعدش بهم الهام شد که با جایزه ام دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاهارو بگیرم.گرفتم و بهمن و اسفند با این دوره زندگی کردم. روزی 1 دور کل دوره (12 قسمت) روگوش میدادم و عمل میکردم. کلا از همه به دور بودم همسرم صبح تا شب سر کار بود وخانواده خودم شهر دیگه. من تنهای تنها صبح تا شب روی باورهام کار میکردم. وارد دنیای جدیدی شده بودم. اطرافیانم بهم میگفتن مینا یک جوری شدی. فروردین که شد به مسافرت طولانی رفتیم و چون با دیگران بودیم نمیتونستم خیلی خوب روی باورهام کار کنم 13 روز اول فروردین من 1 میلیون تومان عیدی گرفتم در حالی که سالهای قبلش حداکثر 100 هزار تومان عیدی میگرفتم. اطرافیانم همه مامور شده بودن تا به من کمک کنن. پول زیادی به دستمون رسید خونه خیلی بهتر از قبل اجاره کردیم . چند کار انجام دادم و تجربیاتی که به دست آوردم وتضادهایی که راه رو به من نشون داد. شاید بعدا گفتم پیامم طولانی میشه. من الان بچه زیر یکسال دارم. 10 دی ماه 98 شروع کردم تا به صورتی عالی باورهای ثروت و عزت نفس رو تقویت کنم. شروع کردم و روزی 200 بار تکرار کردم:”من سزاوار بهترین ها هستم.” بعد از 3 روز از خدا خواستم که بهم بگه چه باورهایی رو تکرار کنم بهتره؟ بهم گفته شد اول اینو بگو: “من به توانایی های خود ایمان دارم.” من فکر میکردم عزت نفسم خیلی خیلی بهتر شده. با این حال به خدای خودم گفتم چشم. اول این جمله رو میگم و شروع کردم وروزی 500 بار تکرار کردم. 1 هفته بعدش خدابهم گفت برو در سایت عباس منش، در قسمت نشونه امروز من. من هم رفتم و کلیک کردم دوره جهان بینی توحیدی اومد. در این صفحه توضیحات رو که خوندم فهمیدم چرا خدا بهم گفت بگو من به توانایی های خودایمان دارم فهمیدم چرا تا حالا نتونستم کار مورد علاقمو شروع کنم در این باور خیلی مشکل داشتم که در جا مونده بودم. خدایا شکرت هدایتم میکنی. خدا بهم گفت حالا این جمله رو هم اضافه کن:”من لایق ثروت و فراوانی هستم”. این رو هم شروع به تکرار کردم. از خدا خواستم که چطوری توی خونه باشم که هم بتونم به بچه ام برسم هم پول دربیارم. 3 روز توی اینترنت دنبال راهی میگشتم. بعد از 3 روز بهم الهام شد کانال آموزشی GIS در تلگرام بزنم. خدایا شکرت. با خودم میگفتم اااااااااا چرا قبلا این کار به ذهنم نرسید؟؟خب معلومه قبلا خودمو باور نداشتم توانایی هامو باور نداشتم وباورهای محدود کننده ثروت و عزت نفس نمیگذاشت تا کاری رو که دوست دارم انجام بدم. از لحاظ فرکانسی بالاتر رفتم باورهای ثروتمو تقویت کردم ایده های جدید هم اومد.اینو بگم که وقتی این ایده اومد ترسیدم. گفتم باید پاروی ترس هام بگذارم. باید ایمانمو به خدا نشون بدم.من با توکل بر خدا شروع میکنم. باوجود ترسهای زیاد، شروع به کار کردم ومقدماتش روفراهم کردم و از اواسط اسفند کانالمو راه اندازی کردم. خدایا شکرت دارم بال درمیارم. هر روز ایده های جدید بهم گفته میشه و من هم سریع اعمال میکنم. اینو بگم که همچنان در حال تقویت باورهای ثروت و عزت نفسم هستم. محصول عزت نفس و ثروت استاد رو ندارم انشالله در آینده ای نزدیک خدا این 2بسته رو بهم میده. من هدف خیلی بزرگی دارم میخوام نفر اول gis در جهان بشم نمیدونم چقدر از این نرم افزار اطلاع دارید یک نرم افزاری هستش که در دنیا در همه رشته ها کاربرد داره و به سرعت در حال پیشرفته. دارم اطلاعاتمو افزایش میدم مطالعه میکنم سایت های مختلف فایل های مختلف و…. باید غول این کار بشم. طبق الهامات ، ایجاد کانال تلگرام شروع کاره پله اوله. من هم به لطف خدا پله اول رورفتم. 2نفر بهم گفتن خودت همه روادکن داخل کانالت تا تعداد افراد کانالت بره بالا. من نسبت به این جمله حس خوبی ندارم احساس میکنم شرکه. گفتم نه. من خودمو در فضای مجازی معرفی میکنم تا بدونن من کانال تلگرام دارم بعد هرکسی دوست داشته باشه میاد داخل کانالم. به خدا سپردم همه چی رو. گفتم خدایا خودت مدیریت کن و افراد رو به داخل کانالم بیار.خدایا شکرت که در هر لحظه منوهدایت میکنی. خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت و ثروت. خدایا شکرت به خاطر سلامتی و….

استاد مهربانم و مریم جون عزیزم سپاسگزارم