live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 50 (به ترتیب امتیاز)

1103 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسترن خان پور گفته:
    مدت عضویت: 2047 روز

    سلااام دوستای هم فرکانسی عزیزم

    استاد بزرگوارم

    و خانم شایسته مهربووون

    یه حسی بهم گفت بیام درمورد اتفاقات امروزم بنویسم

    کمالگرایی و درک نکردن قانون تکامل یکی از پاشنه های اشیل منه که چند بار من و تا حد نابودی برده حسی که اجازه انجام هیچ کاری و بهم نمیداد تا وقتی که بتونم اون کار و عالی انجام بدم میگفتم یا باید عالی باشم یا نباشم چند روز پیش به خودم گفتم میام توی عقل کل در مورد قانون تکامل بخونم بعد دوره عزت نفس از نصف جلسه ۸ مونده بودم که وقتی بازش کردم استاد عزیزم در مورد کمالگرایی حرف زدن یکم روم تاثیر گذاشت ولی نه اونقدی که موجب عمل بشه تا اینکه بعدش این فایل و گوش دادم همون روز بهم گفته شد برد و لیست سپاس گزاریتو بنویس هنوزم که این و مینویسم وجودم پر از کمالگرایی هست از خدا میخام هدایتم کنه بعدش من با کنترل ذهنم تونستم اون لیست و بنویسم و بعدش به حسی بهم گفت هر روز زیبایی هاشو بنویس و فرداشم زیبایی هارو نوشتم و فردای اون روز ینی امروز انگار دری به روم باز شد اونقد نعمت وارد زندگیم شد وانگار خودم وایستاده بودم پشت در و نمیزاشتم نعمت ها وارد بشن واقعا امروز شگفت انگیز بووود واقعا یکی از بی نظیر ترین روزای زندگیم بود نعمت ها بیشتر و بیشتر شدن از اون بهتر توی این دو روز فقط دوروز رابطم با خودم با منبع خیلی خیلی خیلی بهتر شده واقعا از بودن با خودم لذت میبرم واقعا انگار جشامو بسته بودم رو نعمت هاا و الان دارم میبینم واقعا دارم میبینم استاد در مورد عمل به الهامات تو این فایل گفت و من هر ایده ای که به ذهنم رسید سعی کردم مثل یه الهام ببینم و فقط بهش عمل کنم یه بار تو زندگیم همین چن ماه پیش قرار بود یه تصمیم بزرگ بگیرم ولی میترسیدم یه حسی بهم گفت انجامش بده بهش گفتم اگه نتونم چی و اون بهم گفت تو فقط انجامش بده بقیش با من و من انجامش دادم و چه اتفاقاتی که نیفتاد از این به بعد سعی میکنم به هر ایده کوچیک به هر حرکت کوچیک مثل اون الهام نگا کنم و این سپاس گزاری از نعمت ها برام مثل اون الهام بود از خودم که به این الهام عمل کردم ممنونم😊

    از خدای بزرگم بابت هدایتش سپاس گزارم❤ از استاد عزیزم که دستی از دستان خدا شد که این اگاهی هارو تا حدی درک کنم سپاس گزارم❤

    و از شمایی که وقت گذاشتید و دیدگاه من و خوندید ممنونم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    رضا سیاهپوش گفته:
    مدت عضویت: 2010 روز

    سلام استاد وقتتون بخیر خیلی خوشحالم ک عضو این خانواده شدم خواستم بگم منم واقعا با گفته شما موافقم ک این ی فرصت طلاییه شاید هرکس دیگه جای من بود الان واقعا ناراحت بود چون من بعد ۲۶ سال عمر از خدا ک گرفتم تا الان کسب کاری نداشتم ولی تا قبل این بظاهر مشکل تمام کارهای شرکتم انجام شده بود و قرار بود مزایده ای ک برنده شدم رو اجرا کنیم ولی من با توجه ب آموزه های دوره افرینشتون تونستم ب راحتی دیدم رو تغییر بدم نسبت ب اتفاق و از زاویه دیگه نگاه کنم بجای ناراحتی و خودخوری اتفاقا خیلی هم خوشحالم، واقعا هیچوقت تا این حد ب خودم اهمیت ندادم ک روی خودم کار کنم و من مطمئنم ک نتیجه ای ک بعد این جریانات منتظر منه انقدر بزرگ هست ک اگه ده سال دوندگی میکردم این اندازه برام سود نداره .از خداوند وهابم بسیار سپاس گزارم ک روز ب روز دیده من رو ب دنیای شگفت انگیزش باز تر و بینا تر میکنه.با سپاس فراوان از استاد بهترین هارو برای تمام مردم دنیا ارزو میکنم.خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سعید اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3824 روز

    سلام استاد و خانم شایسته

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر که این فرصت رو داشتم بیام و این فایل بی نظیر رو ببینم

    وقتی این فایل رو میدیدم ، تمام افکار و حرفهایی که در ذهنم بود و گاهی به خانوادم میگفتم رو شما بیان کردید ، خدا رو شکر میکنم چون این نشونه ای هست واسه من که توی مسیر درستی قدم برداشتم ، حدود 2 هفته ای میشه که یه برنامه ریزی خوب کردم و شروع کردم به کار کردن روی خودم ( کتاب خواندن ، گوش کردن به فایلهای شما ، زبان انگلیسی و … ) کلی حالم خوبه ، از این برنامه ای که دارم بسیار راضی هستم ، احساس فوق العاده ای دارم .

    سپاسگزارم از این نکات و مثالهای عالی که در این ویدئو بیان کردید.

    چند روز پیش دوستم درباره این موضوع صحبت کرد و گفت که دنیا داره آدمهای بد رو میبره و این حرفا ، همونجا حرفش رو قطع کردم و بهش گفتم دنیا هیچ وقت به این صورت عمل نمیکنه ، این یه تضادی هست که با حل کردنش راه حلهای عالی و پیشرفتهای فوق العاده بدست میاد ، کلی چالش ایجاد کرده که آدمها رو به فکر کردن وادار کرده ، مثلا تو مشهد یه سامانه ی پیامکی برای کشاورزا شنیدم راه اندازی شده که دیگه نیازی نیست بیان تو شهر ، و از همونجایی که هستن میتونن یکسری کارهاشون رو انجام بدهند ؛ و این نکته رو به دوستم یادآور شدم که اگر بدی در دنیا نباشه ، دیگه درکی از خوب نخواهیم داشت.

    به خدا میسپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    سلام من با دیدن این لایو احساس کردم اتفاقاتی که در گذشته مثل اتفاقاتی که برای پیامران می افتاد در این قرن و جهان امروز هم در حال وقوع است وزیبایی ها وتراوشات آفرینش در طول زمان جاری بوده است مهترین نکته این بحث برای من احساس نزدیکی با خداوند بود واقعا زاویه ای که استاد از ان به این موضوع نگاه کرد

    به خاک ذهن ما را برای برداشت ها ونگرش های درست قدرت داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      به غیر از خدا با هر کس ساختم باختم گفته:
      مدت عضویت: 2273 روز

      استاد من هم این تجربه رو داشتم وقتی میخواستم برای این ترم دانشگاه انتخاب واحد کنم در صورتی که چند هفته مونده بود به اینکه این بیماری شیوع پیدا کنه توی ایران یه حسی به هم گفت که این درس هارو انتخاب نکن و ۸ واحد هم بودش و این در صورتی بود که من انتخاب واحد خودمو کرده بودم ولی در ثانیه ۹۰ یه حسی به هم گفت و اون انتخاب واحد رو کلا تغیر دادم ۳۶۰ درجه و جالب اینکه خیلی حس شور وشوق و احساس خوبی داشتم و بعد که اینطور شد و کلاس ها ی دانشگاه کلا آنلاین شد یکی از درس های که میخواستم بردارم کلا واحد عملی بود وتجربی بود وهزینه زیادی هم داشت دیگه آنلاین شد و دانشگاه هم کلا گفت نه شهریه رو میدم نه هیچی و فقط هم به صورت نظری برگزار میشه و خبری هم از عملی نیست در صورتی که اصلا عملی بود اون درس و احتیاج به کلاس حضوری داشت این در صورتی بود که اون کلاس اصلا جا نداشت و خیلی از بچه ها میرفتن پیش مدیر گروه خواهش میکردن که ادشون کنه به کلاس ومن به محض حذف اون درس جام گزفته شد ولی رب هدایت کرد و درست شد و یه درس دیگه هم همینطور عملی بود که اونهم به همین روند تجربی بود و حذفش کردم و بعدا خبر دار شدم که بچه های که اون درس ها رو گرفتن بندگان خدا اصلا اون استاد نتونسته بود در قالب کلاس آنلاین حتی شرکت کنه و کلا هیچی و این به من گفته شده بود در صورتی که به هر کدوم از هم کلاس ها میگفتم باور نمیکردن و داستان همون کشتی نوح بود ولی کلا تغیر پیدا کرد همه چی وجالب تر اینکه من قبل از اینکه انتخاب واحد بکنم از خودم هی سوال میپرسیدم از خدای خودم که اگه بهترین انتخاب واحد رو داشته باشم چی ؟ اگه اینطور باشه چی ؟واگه خیلی خوب باشه وهمه ارزوشو داشته باشن چی ؟و این اتفاقات افتاد خواستم من هم این اتفاق زیبا وهدایتی وبه یاد ماندنی رو برای شنل ودوستان عباس منشی بگم ممنون بابت تمامی فایل های دانلودی که رایگان در اختیار ما قرار میدهید سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    حسن صالحی گفته:
    مدت عضویت: 2236 روز

    سلام استادعزیز خودم خیلی مطالب ونکته های حیاطی روگفتید وقتی انسانها توی یک مدارباشند انگاراتفاق ها همه یکی وهمسان هستند ووقتی به تجربه وداستان همدیگه گوش میدن خیلی راحت همدیگررومیفهمن وتجربیات هم سان ومشابه روباهم دارن تجربه میکنند واتفاقا توی چند ماه اخیرکه دقیقامن شخصا یک سفری روشروع کردم وقبلش قلبم بهم میگفت که بایدسفری روشروع کنم ودرایام تعطیلات نوروز برای یک سفرگروهی به مدت هفت ماه تقاضایی به من شد واون هم طوری که می خواستم یک شغلی روراه اندازی کنم وتوی یک شرایط واقعا سختی هم بودم اما وقتی تقاضا برای سفرشد انگاراحساس قلبی که قبل ازاین سفرداشتم به من دراماده شدن دراین سفرکمک کردودرواقع به ظاهر با بدترین شرایط وموقعیت موجود من به خداتوکل کردم وبه شرایط نگاه نکردم وباتوکل به ندای قلبم خودم روسپردم به دستان خداتاببینم چه درسی روبرام داره وچقدرازش استفاده میکنم هرچند دراول سفرهم چند الهام دیگه ای بهم شدکه اونو سرسری گرفتم که درنهایت باعث شد سفرهفت ماهه تبدیل بشه به سفرتقریبا سه ماهه که توی این سه ماه بازاینقدردرس وتجربه عملی بود که توهیج جانمیشدیادگرفت ودرک کرد وتوی سفرکه خودمن به عنوان مدیرگروه که بودم به مرورمتوجه شدم که گوش ندادن به الهامات درونی وقلبی چقدرشرایط رابرایم متفاوت ترازان چیزی که فکرش رامیکردم کرده وبه خودم گفتم که این نتیجه عملکرد خودت است ونه ازطرف دیگران زیراقبلا بهت تذکرداده شد وتوخیلی ساده ازش گذشتی واین شد که شده وچون شرایط جوری بود که ظاهرا ارتباط بااینترنت ومبایل مهیا بود اما انظباط وشرایط خاص ایجاب میکرد که ازاین اسباب اصلا درطول سفراستفاده نکینیم که بعضی ازدوستان علارغم تعهدشون عملا اجرانمیکردن واین باعث شدکه اونها نتونن باوضعیت واخبارموجود دوام بیارن وعلارغم خواسته مدیرگروه به ادامه سفربعضی ازاعضای تیم ،مدیرگروه رامجبوربه تغییررویه نمودن وشرایط سختی رارقم زدن واین زمانی بودکه داشتم متوجه میشدم که این دوستان مقصرنیستند بلکه عدم گوش دادن بنده به ندای درونی که دراول سفرراضی به همراهی بعضی ازاعضا نبودم اماعلارغم میل باطنی عمل کردم واکنون نتیجه رامشاهده نمودم هرچند ازهمین دوستان تجربه ودرسهایی گرفتم که برایم مفید بود والبته این درس بزرگ که به همه الهامت درونیم کاملا گوش بدم واونوسرسری نگیرم وهمچنین تحت شرایط فشارجوواخباربیرونی زیرفشاربودم که البته همش ارزومیکردم به طریقی فایلهایی ازشما که تحت همین شرایط تهیه شده روببینم ونظر شماروبدونم که نشد وپس ازکنسل شدن ادامه سفرالان ودراین لحظه به این فایل شما رسیدم وقلبا احساس میکردم که همین مواردکه گفتید روبشنوم نه چیزدیگری که دقیقا هم همین بود که احساسش میکردم واین که الان یک فرصت خوبی دست داده تادوباره بافراغ بال برروی خودم والهامات درونی باایمان وباوری بهتروتعهدی پایبندترکارکنم وهمان طورکه شمافرمودید مردم نمیدانند ومسخره میکنند امابعدا که میدان عمل مهیاشد معلوم میشود که که مردعمل است وکه توکل درستی داشته وکه درست عمل کرده واینکه وقتی کاملابه نداهای درونی عمل میکنی مسیروراه به ادم نشون داده میشه همینطورکه بنده وقتی ازسفربرگشتم علارقم تمام مشکلات ظاهری کارهام جوری حل میشد که گمان نمیکردم به این راحتی انجام بشن واین به من درسی میداد که بدانم باوجود نبود وکمبود با توکل وتوجه به سمت هدف خودبه خودبه سمت رفع موانع هدایت خواهی شد واین اتفاقات ماهیچه باورمن روداشت قوی وقوی ترمیکرد واینکه وقتی مدیرگروه میشوی دراول انتخاب باید خوب توجه داشته باشی وباحواس کامل به هدف وبرنامه ات هرنوع حسی که به توتلنگری میزند رومدنظربگیر ودرتصمیمات خودازانها استفاده کن زیراکه تورادررسیدن به هدف کمک میکند امااگراهمیت ندادی این میشود که سفر هفت ماهه میشود سه ماه واین به خاطرعدم توجه ودقت دراول واغازسفراست ازتوجه نکردن به نکاتی که خداوند به توگوشزد میکند وتوبه ان توجه نمیکنی هرچند انسان هرکجا کهدچارمشکل شد ازتوجه به سوی خداکاربگیرد ازهمانجا دوباره هدایت هااغازخواهدشد که برای من دوباره بامراجعه به فایل اکنون شما این اتفاق دارد می افتد وهمین اینترنت کمک بزرگی برای بنده ازدرون منزل است وتوی سفربادوستانی اشناشدم که روش جالبی برای اموزش زبان انگلیسی داشتند ومن هم خیلی دوست داشتم ازاین فرصت استفاده کنم ولی بخاطرشرایط سفرعملاامکان پذیرنبود امابعدازکنسل شدن بقیه سفراکنون بابودن بعد مسافت ازاین دوستان درکلاس انلاین همین دوستان شرکت کردم ودیروزاولین درس رودریافت کردم واقعا خداوند اگرکسی به دنبال هدایت باشد تحت هرشرایطی برایش ان رامهیا میکند این یک باوری است که من انراعملادارم تجربه میکنم ووقتی به منزل رسیدم علارغم تمام مشکلات خانواده ام به شرایط خیلی مساعدترازقبل سفرم دست پیداکرده بودند واین دارد میگوید که این تونیستی که همه کارها رانجام میدهی بلکه دستی بالای دستان ما هست که حواسش همیشه به ماهست اگراونوباورداشته باشیم حتما متوجه حظورش خواهیم بود حنی اگراونوباورنپاشته باشیم اون کارخودش را میکند اما عدم توجه ما مثل همون میشود که که من به نداهای اودرانتخاب افرادتیمم توجه نکردم وخودم راازبقیه سفروتجربیاتش وبرکاتش محروم کردم پس هرچقدرتوجه وتمرکزمابراین موردبیشتربهتر ودقیقترباشد به همان نسبت ازموهبات ان استفاده خواهیم برد وبه نسبت بی توجهییمان خودمان راازنعمت های الهی محروم خواهیم کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    maryam tamri گفته:
    مدت عضویت: 3909 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز هم فرکانسی

    امروز برای بار دوم این فایل را نگاه کردم و یه اتفاقی جالبی افتاد بعدش فایل که تموم شد داشتم پیاده روی می کردم و به صحبتهای استاد درباره هدایت و کارهای ایلان ماسک فکر می کردم و اینم بگم که برادرم داره سخت دنبال مغازه میگرده و پیدا نکرده من داشتم درباره هدایت برای این موضوع هم فکر میکردم و سر کار بودم که یکی از همسایه ها که من سالی یک بار هم نمی بینم اومد مغازه و شروع کرد به تعریف کردن درباره برادرش که یه مغازه داره که خالیه قرار شد که با برادرش صحبت کنه وخودشم گفت حتما خدا خواسته که من بیام این حرف روبزنم. نمیدونم اخرش چی میشه فقط میدونم که خداوندماروبه بهترین راهها هدایت می کنه وبرام انقدرسریع اتفاق افتادن خیلی هیجان انگیز بود خواستم با شما به اشتراک بزارم سپاسگزارخداوند وهابم هستم برای اینکه سریع العجابه است هر روزبیشتر وبیشتر بهش ایمان میارم وتسلیم تر میشم البته هنوز راه طولانی در پیش دارم در پناه الله یکتا شاد و موفق باشید

    maryam

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    به نام خدا

    سلام

    استاد جان شما توی همین فایل گفتید که اگه یه فایلی رو ده بار هم گوش دادید اگه یه بار دیگه هم گوش بدید چیزهایی رو میشنوید و میفهمید که دفعات قبل تو مدار دریافتش نبودید. جالبه که این اتفاق برای همین فایل برای من افتاد، فایلی که از ابتدا تا آخرش صحبت سر عمل به الهامات بود، الهاماتی که اولش غیر منطقی هستند ولی بعدش که برمیگردی نگاه میکنی، کاملا هم منطقی بودند،

    اینکه خداوند داره به همه ما از آینده خبر میده، منتهی میگه چیکار باید بکنی نه اینکه چه اتفاقی میفته، و فقط کسانی که ایمان دارند به یه نیروی برتری به حرفش گوش میدن و میگن که این نیرو میگه اینکارو بکن و میگن چشم!!

    کسانی که مهیا هستند از قبل، کسانی که فقط میگن چشم و به الهاماتشون عمل میکنن، کسانی که نمیترسن، کسانی که نگران نیستند، چون با نگرانی نمیشه جلوی تغییرات رو گرفت، با نگرانی خودشونو بدبخت میکنن.

    کسانی که از قبل انگار میدونستن، چرا میدونستن؟؟ چون به الهاماتشون عمل کردند.

    الان انگار چند روزه که تمام فایلها، تمام نشانه ها، تمام اتفاقات جوری شده برای من که تغییر کنم و میدونم چه تغییری هم هست، دارم حسش میکنم، این فایل هم کاملا گواهی شد برای اینکه کسی نمیدونه چه اتفاقی قراره بعدا بیفته ولی وقتی من تغییر کنم انگار که از قبل میدونستم، اینطوریه که نعمت و ثروت و خوشبختی و موفقیت ساده و راحت وارد زندگیم میشه، تغییری که خانواده ام ازش میترسن و نگرانن و مدام دارن منو هل میدن عقب، جالب نیست؟؟ من خودم مشتاقم که تغییر کنم ولی اونا میترسن و نگرانن، چون اونا به الهاماتشون عمل نمیکنن و منطقشون اجازه درکشو بهشون نمیده، مدام از این حرف میزنن که کاری بکن که توش نون و آب باشه، مدام از ترمزهای وحشتناک و بارزشون با خیال اینکه عالم دو عالم هستند صحبت میکنن و من طبق قانون حتی کلمه ای باهاشون در مورد قوانین صحبت نمیکنم که بگم شما اشتباه میکنید، کار خودمو به لطف الله انجام میدم و خداوند هم اونا رو ساکت میکنه،

    خداوند وقتی تعهد شما رو ببینه درهارو باز میکنه برای شما، موقعیت ها رو فراهم میکنه، وقتی که درخواستتون رو به جهان ارائه میدید، نه با حرف که با عملتون، اون موقع جهان روی متفاوتی بهتون نشون میده.

    عده کمی هستند که به الهاماتشون عمل میکنن به همین علت عده کمی هستند که اون بالا بالاها هرچیزی که میخوان با اختلاف نسبت به بقیه تو زندگیشون دارن و دارن خلق میکنن، و من هم میخوام جزو همون دسته باشم، میخوام عمل کنم به الهاماتمم فارغ از اینکه بقیه بترسن یا نگران باشن یا سرزنش کنن یا هرچیز دیگه، چون ارزششو داره، واقعا میارزه، اتفاقی که میفته اینه که من نشاطم بیشتر میشه، انرژیم بیشتر میشه، حالم بهتر میشه، ذوق و انگیزه ام بیشتر میشه، وقتی به الهاماتم عمل کنم باورهام قوی تر میشه، نتایج میان، ایده ها بیشتر میشه و من عمل میکنم بهشون و دوباره نتایج بیشتر میشه..

    جهان داره سرند میکنه، من شاید الان نفهمم دقیقا برای چی بهم میگه تغییر کن و قراره چه اتفاقی بیفته، ولی میدونم که صد در صد خیلی نفع داره برام و گرنه اصلا گفته نمیشد، اگه قرار نبود کاری انجام بدم و روند قبلی رو برم که اصلا چیزی گفته نمیشد، شروع به عملم کردما، یعنی الان وسطشم، نشانه اش رو هم همین دیروز دیدم که حرکت کردم و خداوند درها رو باز کرد و من راه رو برای خودم هموار دیدم و دارم بقیشو میرم، چون دارم میبینم که چطور خداوند داره دعوتم میکنه، چطور داره بهم راه رو میگه، چطور داره تشویقم میکنه برای ادامه دادن و تغییر، چون اگه غیر از این بود این همه تو این دو سه روز فایل های مرتبط روی سایت قرار نمیگرفت، این همه درک من هماهنگ نمیشد با اون تغییر، اینقدر درک متفاوت و کاملتری از هر فایل و مقاله و کامنت دریافت نمیکردم، پس الان که اینطوریه پس حتما مسیر درستیه و من باید ادامه بدم، باید تغییر کنم، یا تغییر میکنم و با جهان پیش میرم، یا له میشم.

    خداوند داره با عشق منو به سمت خودش دعوت میکنه، آغوششو باز کرده برام، آغوش خدا کجاست؟؟

    همونجایی که علایق ما حضور دارن، همونجایی که ما رو راضی میکنه، جایی که لعلک ترضی میشیم، جایی که لذت میبریم از بودن و همراهی باهاش. جایی که حس میکنم آره!!! جای درست من اینجاست، من اینجا باید باشم، اینجا همون جاییه که منو راضی میکنه.

    و نتیجه بودن در مسیر و جای درست با باورهای درست، با باورهای درست، با باور های درست، ثروته، نعمته، خوشبختیه، موفقیته، عزته، شوکته، برکته.

    الان همینا که دارم میگم اون داره میگه باز هم برای اینکه مطمئن ترم کنه، خیالمو راحت تر کنه، ایمانمو بیشتر کنه، ترسهامو کمتر کنه، باورمو نسبت به قراوانی بیشتر کنه، نسبت به ثروت، نسبت به خودم، نسبت به علایقم، با برخورد کردن به تضادهای الان درک میکنم که کجا میخوام باشم، حتی اگر این تضادی که خودم با خواست خودم واردش شدم، جزوی از مسیر بوده، اگه تو مسیرش حرکت نمیکردم نمیفهمیدم چی میخوام، با اینکه چیزی که میخوام خیلی خیلی متفاوته با الان، ولی گفتم که، خدا داره منو حمایت میکنه و از من بیشتر میخواد که من تغییر کنم، من فکر نمیکردم خیلی زود بتونم تغییر کنم اما نشونه هایی برام فرستاده که بهم میگه تا چند هفته دیگه مسیرم کلا عوض میشه، اونم به خاطر اینکه باید یه سری مراحل طی بشه و خودم آماده بشم، تو این مدتم تازه بهم فرصت داده تا آماده بشم، ببین چه خدایی دارم من!!!!

    خدایا شکرت

    منتهی باید بدون وقفه عمل کرد. بدون تعلل، بدون دو دو تا چهارتا کردن، میگوید، باید انجام بشود

    خدایاشکرت

    استاد جونم که به قول دوستمون شما واسط وحی هستید برای ما، دقیقتر بگم، عشق مایید

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3479 روز

    #روزشمار۷۲

    # هدایت،الهامات…

    ۱-وقتی خداوند تعهد شما رو میبیند،جهان درها رو‌باز می کند،وقتی متعهد هستید به تغییرات، این قانون‌جهانه….

    ۲-از این شرایط قرنطینه استفاده کنید و‌روی خودتون کار کنید.، فکر کنید واز فایل ها و‌محصولات استفاده کنید و‌ ایده بدید ببینید، چطور می توانید در عمل استفاده کنید از آگاهی ها.

    ۳-جهان به فرکانس های شما پاسخ‌میده و‌اگر شما فرکانس های ارسالی تون مثل افکاری که بقیه مردم دارن،شما هم نتیجه همون مردم می گیرید.

    ۴- بنویسید فایل ها رو، فکر کنید…..

    ۵-جهان داره سرند می کنه، داره یک‌سری ادم ها از ادم ها جدا میشن، داره فاصله طبقاتی ها بیشتر میشه، اینجا داره غربالگری اتفاق می افته…..جز کدوم‌دسته می خوای باشی،؟!! کسایی که زیر این دسته اتفاق له میشن؟!! یا کسایی که ازش به عنوان بهترین اتفاق زندگیشون یاد می کنند.

    ۶- برای. خودم ارزش قائلم‌و‌روی خودم کار می کنم و‌شخصیتم تغییر میدم و آن تغییر تبدیل میشه به یک اعمال و‌رفتاری، به یک شخصیت جدید……و آن ایده های الهامی رو انجام میدم، کار می کنم و ایدهایی که گفته میشه رو بهش عمل می کنم.

    ۷-ادمی که متفاوت فکر می کنه به همه چیز به این ایده های متفاوت هدایت میشه، الان در سال های گذشته….سالیانه ۷ میلیون نفر بر اثر بیماری های مربوط به آلودگی هوا جان خودشون از دست دادن…. برای تصادفات جاده ای سالیانه یک‌میلیون سیصد هزار نفر جان خودشون از دست میدن…..

    همین اتفاق باعث شده این دو مورد کلی کاهش پیدا کنه…..

    حالا همین مقدار در مقابل افرادی که بر اثر این‌بیماری مردن ، می بینیم‌که اصلا رقم‌خاصی نیست و‌اتفاق خاصی نیست.، یک ترس بیهوده است.

    ۸-برای ساختن باورهای خوب باید منطق خوب بدی ، این ذهن‌روی هوا چیزی قبول نمی کنه، باید برای ذهنمون‌منطق و‌الگو بیاریم….تا باید بهش ثابت کنیم که ثروتمند شدن آسونه…..

    ۹-وقتی حرفی رو‌می زنی و‌بعد منطقش میاری برای ذهنت قابل پذیرش میشه…..

    ۱۰-راه حل مسائل ریشه ای……تغییر شخصیته…نه دست شستن…. وقتی تغییر به صورت بنیادی رخ‌میده و‌ترس از بین میره، ترس که انسان از حرکت باز میداره، ترس که عامل تمام بدبختی های بشره……

    ۱۱-خلقت خداونده که خدا جوری بدن ما رو‌افریده که وقتی اتفاق بدی رخ میده ، بدن مسئله رو‌حل می کنه کامل، و‌طرف ضد ضربه میشه….

    ۱۲-نذارین ترس بر شما حکومت کنه ، نشین پای چرت و‌پرتای بقیه…..

    ۱۳- تمام اتفاقتی که می افته یک سری ها از قبل براشون محیا هستن، یک سری ها باعث پیشرفت کوانتومی شون میشه ، اونایی که به الهماتشون گوش کردن، همه ما به یک‌اندازه نزدیک‌هستیم به خدا…..به همه ما گفته در مورد اینده و‌گفته چه‌کاری باید انجام بدی، نگفته چه اتفاقی می افته… در تمام قسمت های زندگی خدا به همه ما داره میگه اما منطق ما نمیذاره درکش کنیم، وقتی توی این مسیر قرار میگری، خدا مثل یک‌دستگاه فرستنده ی رادیویی که داره الهامات میگه، در لحظه به صورت توقف ناپذیر میگه این آگاهی ها رو‌منتشر می کنه، این اگاهی داره پخش میشه مثل نور خورشید، و کسایی که در موج‌دریافت هستن دریافت می کنند و کسایی هم که نزدیک هستن دریافت می کنند اما گوش نمی کنند، یعنی صدا رومیشنون اما عمل نمی کنند، مثلا آماز‌ون از خیلی قبل یک سری اقدامات انجام داد برای سرعت بخشیدن به ارسال محصولات و‌رباتی کردن سیستم، و‌برای این کار یک‌توان عظیم ، و‌یک سرمایه گذاری بالا نیاز بود…..و‌ان موقعه شاید بقیه می گفتن این کار نیاز نیست….و الان می بینم‌که انگار می دونستن شرایط جهان قرار به چه شکل بشه……. و‌الان‌آمازون در سطحه….

    مثل ایلان‌ماسک: در صد بالایی از کارخانه خودرو رباتیک کرد، حتی نیاز به برق نداره، الان این اتفاق باعث شده که مثل جت پیشرفت کنه….. سهام تسلا توی این ۱۲ سال، ازارزش سهام مجمع بنز و‌ بم ام دبلیو بالاتره….

    ۱۴-الهامات به شما میگه که یک سری کارها رو انجام بده،

    ۱۵-این اتفاق اتفاقی که باید می افتاد، جنگ جهانی دوم هم باعث شد سازمان ملل ایجاد بشه، که اگر این جنگها نبود سازمان مللی هم نبود، تمام این اتفاقات بعدش کلی خیر و برکتت داره….و جهان چقدر داره تغییر می کنه…..و یک سری از افرادی که به الهامتشون عمل می کنند برای این تغییرات آماده هستن، جهان همیشه در حال تغییره، همه چیز در حال تغییره…هیچ‌چیز ایستا نیست و چه کسایی برای تغییرات آماده هستن؟!!!! کسایی که ایمان دارن که خدا هدایتشون می کنه به مسیر درست ،نه کسایی که می ترسن، و‌نگرانن، با نگرانی که کسی نتوانسته جلوی اتفاقی بگیره… کسایی که ایمان دارن بهشون گفته میشه و‌عمل می کنند و بعدا می فهمن که این گفته ها از چی نشات می گرفته، و‌باعث شده این تغییرات نه‌تنها نابودشون نکنه بلکه باعث پیشرفتشون شده…

    ۱۶-وقتی انسان خدا رو باور کنه ،خدا بهش میگه…..

    ۱۷-این شرایط و‌اتفاقات برای همه بد نیست، برای یک سری ها خیلی نتایج بزرگی داره…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام به رهروان راه حقیقت

    روزشمار تحول زندگی من روز هفتاد و دو

    استاد عزیزم ما چقد اطلاعات عمومی فوق العاده ای ازشما میگیریم همین سیستم اتوپایلوت چقد عالیه که خودش رانندگی میکنه راحت و اسوده و شما چقد عالی هستید که اروم و بی خیال منتظر نشستید تا بهترین و باکیفیت ترین محصول رو تهیه کتید چون خودتونو لایق بهترین در جهان میدونید و این راه و رسمیه که من میخوام از شما یادبگیرم

    استاد من در مورد برانگیختگی خیلی مطالب خوندم توی سایت ولی هنوزم نمیتونم خوب اجراش کنم و چقد ارزو دارم دوره عشق و مودت رو تهیه کنم و توی دفتر ارزوهامم نوشتمش و مطمئنم روزی روش هایلایت ابی میکشم که یعنی خریدمش

    استاد الان به طرز عجیبی اساتید موفقیت که فقط تو اینستاگرام فعالیت دارند زیاد شدند که خیلی روی اعداد تایید دارند ولی من اصلا نمیتونم هضمشون کنم یعنی یه جوری شرطی شدم تا شما چیزو نگید نمیتونم بپذیرمش به همین خاطر اصلا این اساتید رو نگاه نمیکنم همشون یه صفحه عمومی دارن که میگن الان اطلاعات کیهانی دانلود کرده مغزمون و برید تو پیج دوم تا بهتون بگیم و پیج دوم هم ورودی داره اونم چقد هفتادهزار تمن !استادی که کل اموزه هاش تو پیجشه و کلش هفتاد تمن می ارزه دیگه معلومه چیه!

    به به استاد تعریفهاتون از بهار پردایس چقد عالیه!

    استاد عزیزم من اصلا قرنطینه رو احساس نکردم چون قبلش هم من همیشه تنها تو یک اتاقم و هیچوقت جایی نمیرم نهایتا خونه مادرم یا خرید واسه همین هرکس از قرنطینه می نالید من میگفتم تازه شدید مثل من و چون من از قبلش روی سایت کار میکردم و تمام روز درگیر سایت بودم همچنان به این جریان ادامه دادم و اصلا هم نه دنبال بیماری ام و نه دنبال اخبارم و خیلی خیلی کم تو این یکسال راجبش حرف زدم اونم شرایطی که مجبورا توش قرار گرفتم و مجبور شدم چیزی بگم حتی اوایل انقد تعجب میکردم بقیه همه اسپری دارن همه تشت وایتکس جلو در گذاشتن از بیرون میان کفشهاشونو میزارن توش بعد میان خونه و چقدم همونها ادعای تمیزی میکرد و کثیف بودن منو به رخم میکشیدن و جالب بود یکی از اون تمیزهایی که خیلی زبانزد بود یک کرونایی گرفت هنوزم درگیرشه و من شکر خدا حتی یه سرمای جزئی ام نخوردم البته از لحاظ سلامتی چندان در مدار درستی نیستم ولی بازم شکرخدا این جریان تاثیری روی من نداشته و برعکس همش میگم خدایا شکرت مهمون اومدن و مهمون رفتن دیگه تموم شد چون واقعا نصف بیشتر سال رو یا مهمون داشتیم یا مهمونی بودیم و سوای خسته شدن بسیار زیاد کلیم حرف خاله زنکی ازش در می اومد و کلی فرکانس منفی میدادی و دریافت میکردی و خداروشکر الان دیگه خبری نیست و از طرفی هم این امکان بیرون نبودن و تعطیلی در قسمت اعظمی از دنیا صددرصد منجر به تغییر بزرگ جهانی میشه به سمت اسایش بیشتر پیشرفت بیشتر ثروت بیشتر که در کمترین حالت چقد خانمهای خانه داری که قبلا از بیکاری می نالیدند الان راحت فروش انلاین دارند و محصولشون تو خونه ی خودشونه و هیچ هزینه ای بابت کرایه و زمان و غیره نمیدن شکرخدا

    استاد چقد حس خوبیه وقتی راجب این دخترخانم حرف میزنید که چقد عالی نتونسته روی خودش کار کنه و نتیجه بگیره صدالبته صددرصد ایشون در مرحله ای بوده که با این مقدار کار کردن یه این مرحله برسه چون من بشدت معتقدم تا دور و برت اروم نباشه تا محل زندگیت بدون دغدعه نباشه نمیتونی یهو همچین جهشی داشته باشی چون خودم تجربه دارم که یک ساعت روی خودم کار میکردم خودمو اروم میکردم میرفتم بیرون خانواده ی همسرم چیزی میگفتن که یهو تمام تلاشم باد هوا میشد و بدتر از قبل ناراحت میشدم گرچه شکر خدا بلاخره کار کردن روی خودم نتیجه داد و همه ی شرایط به نقطه ی خنثی رسید و من الان بزرگترین هدفم شاد بودنه شکرخدا شرایطشم هرروز بیشتر از روز قبل مهیا میشه

    استاد بحث الهامات واقعا عالیه چقد دوست دارم در این زمینه واقعا کار کنم . الان که راجب پاسپورتتون حرف می زنید یادمه فایلشو دیدم رفتید کلی هم خوش گذشت و پاسپورتتونم تمدید کردید و واقعا حالا که میگید شرایط چطور شد من قلبم میلرزید و مطمئنم دلایل بزرگتری هم داره و شکرخدا که شما این الهامات رو دریافت میکنید و بهشونم عمل مکنید از ته قلبم تحسینتون میکنم هم شما و هم کسانی که راجبشون بهمون این اطلاعات جذاب رو میدید

    استاد تک تک خاطره هاتون تک تک ایده هاتون تک تک کارهاتون رو که تعریف می کنید باعث قوت قلب ماست بسیار سپاسگذارم

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2931 روز

    روز 72 ام

    من متوجه شدم وقتی خودمون متعهد باشیم تا به خواسته هامون برسیم جهان هم این تعهد را به ما برمیگردونه و از راه های مختلف و عالی ما را به تعهد و خواسته مون می رسونه. مثل استاد که متعهد شد رو خودش کار کنه و از کوچکترین زمانش استفاده کنه و موقعیت کارش طوری شد که یه عامله وقت آزاد داشته باشه. مثل من که متعهد شدم که نقاشی را یاد بگیرم و یک نقاش مهار و ثروتمند بشم درحالیکه سرمایه اولیه نداشتم اما جهان موقعیت یادگیری رایگان با یکی از بهترین استادها را برام فرام کرد و که هفته ای یک بار لایو آموزشی رایگان برگزار شد و من حتی تونستم یکی از اون کارهام را بفروش برسونم.

    و این تعهد نه فقط زمانی بلکه در عمل ما نیز باید باشه و وقتی که تعهدمون در عمل هم شکل گرفت جهان سریع الاجابه ما را به خواسته مون و بهبود یا رسیدن به شرایطی که می خواهیم هدایت می کنه.

    اگر متعهد باشیم که از زمانمون بهترین استفاده را ببریم و روی باورهامون کار کنیم تا شخصیتمون رو تغییر بدیم و خود بهتری و کاملتری از خودمون بسازیم و قدر لحظه های طلاییمون رو بدونیم جهان هم پاداشش را به ما می بخشه. اگر خودمون رو دوست داشته باشیم قطعا برای وقتمون هم ارزش بیشتری قائلیم و خیلی بهتر و با کیفیت تر ازش استفاده می کنیم. بعضی از ما ممکنه الان شغلی که می خواهیم را نداشته باشیم بهتره به جای نالیدن از زمینن و زمان بشینیم و از این فرصت برای خلق یک شخصیت نیکوتر استفاده کنیم.

    ما باید همیشه از خدا هدایت بخواهیم که به صراط مستقیم نعمت ها هدایتمون کنه. حتی برای کوچیکترین مسائل زندگیمون و اینجوری در اغوش امن خدا پناه بگیریم و خودمون رو به جریان هدایتش بسپریم و از خدا بخواهیم قدرت شناسایی و قدم برداشتن برای الهاماتمون را به ما ببخشه و عمل به الهامات همون ارزش قائل شدن برای فرصت هامون هست و برای ما زمان می خره حتی اگر در اون مرحله ذهن منطقیمون مقاومت کنه. ما باید از الهامات کوچیک شروع کنیم و کم کم این عضله رو تقویت کنیم تا الهامات الهی و درست را تشخیص بدیم و بهش عمل کنیم.

    راه حل مسائل تغییر بنیادی شخصیتمونه. پس با ساخت باورهای درست باید از خودمون یک شخصیت قوی و توحیدی بسازیم و فقط با تغییر شخصیت هست که نتایجمون پایدار میشه و رو به رشد. اینکه بخواهیم شخصیتمون رو تغییر بدیم باید روی ذهنمون و باورهامون کار کنیم و باید به شکل منطقی ذهنمون رو قانع کنیم. برای خودمون مثال بزینم و واقعیت ها رو بهش نشون بدیم و کاری کنیم که باور درست پذیرشش آسون بشه برامون. ما باید تکاملمون رو طی کنیم و باورهای منطقی بسازیم وگرنه برداشت اشتباه می کنیم و یا دریر حاشیه و غیره میشیم پس بهتره بیایم از بیس و بنیادی شخصیت و باورهامون رو به شکل تکاملی رشد بدیم.

    من همیشه فکر می کردم مثلا پیامبرها برای مثال حضرت نوح از مردم عصبانی بوده و نفرین کرده و خدا به حرفش گوش داده و عذاب را فرستاده. یعنی فکر می کردم دلیل اون اتفاق فقط و فقط عصبانیت حضرت نوح بوده چون بنده شایسته خدا بوده و مردم ازش پیروی نکردن گفته خدا خسته م و آه حضرت نوح مردم را گرفته.

    اما الان فکر می کنم شاید اون اتفاق یه روند طبیعی در جهان بوده و جز سیستم و طبیعت بوده و به هرحال احتمالش بوده رخ بده منتها چون حضرت نوح رو خودش کار کرده و خیلی به خدا وصل بوده و هدایت ها را می شنیده و درک می کرده متوجه شده که باید کشتی بسازه و این براش زمان خریده تا وقتی که اون باران و سیل میاد بتونه از کشتی که ساخته برای نجات خودش و اهل خودش استفاده کنه.

    به نظرم منظور از کسایی که رو قلبشون مهر زده شده و نسبت به الهامات خدا کر و کورن همون کسایی هستند که اصلا و اصلا الهامات را دریافت نمی کنن و تو مدار و موج دریافتش نیستن

    بعضی از ادم ها اونقدر رو خودشون خوب کار کردن و به الهامات الهیشون عمل کردن و درنتیجه به شکل تکاملی و سپس تصاعدی رشد کردن که انگار اصلا دارن تو آینده زندگی می کنن. و حتی انگار می تونن آینده رو پیش بینی کنن. اونا فقط به الهامات و هدیت هاشون به راه راست نعمت ها عمل کردند. و در زمان و مکان درست بودند چون درونش و وجودشون در صلح و هماهنگی بوده و با باورهای درست.

    مثلا من قبلا چون در زمینه تکنولوژی در گذشته بودم حتی موضوع اینترنتی ماهواره ای را خیلی نشنیدم چون قبلا هم این فایل را گوش دادم به احتمال خیلی قوی. اما الان که این درخواست بعد از قطع اینترنت سراسری ایجاد شد که اینترنت نامحدود و آزاد داشته باشیم و همچنین با دیدن فایل های استاد که همیشه تو جنگل و بیابون هم وای فای پیدا می کردن این درخواست داده شد که ما هم جایی باشیم که همیشه به راحتی اینترنت در دسترسمون باشه و باورهامون قوی شد الان دارم اینا را میشنوم و حتی به فکر داشتنش هستم و امروز خیلی بیشتر در مدار شنیدن این تکنولوژی قرارگرفتم. چون خاصیت جهان رو به رشد و آسانیه. رو به زندگی بهتر و پیشرفته تر و قشنگتر.

    ما وقتی کوچیک بودیم همه ش میگفتن لامپ اضافی خاموش. برق یک انرژی محدوده ولی الان اونقدر راه های مختلف تولید انرژی الکتریسته ایجاد شده که انگار فراوان ترین انرژیه. همه انرژیهای نامحدود طبیعی به فراوانی نورخورشید و یا به قدرت اتم می تونه به الکتریسته تبدیل بشه. آب های شور دارن با تکنولوژی به راحتی شیرین میشن و دنیا هر روز داره جای قشنگ تر و پاکیزه تری میشه.

    ما هم باید در مسیر زندگیمون به الهامات خودمون و براساس علایقمون حرکت کنیم و همچین نتایج درخشانی بر اساس خواسته هامون دریافت کنیم. فقط کافیه قدم اول را برداریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: