live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 6

1103 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    MTD گفته:
    مدت عضویت: 3908 روز

    ادامه نوشته قبلیم…

    و خیلی پیش اومده که پشت سیستم بودم و سرو صدا زیاد بوده، فایل رو کپی کردم توی گوشیم و رفتم طبقه بالا و ادامه شو اونجا گوش دادم و نوشتم…

    من همیشه اگر فایلی رو گوش می دم و می نویسم، سعی می کنم جزء به جزءش رو گوش کنم و یادداشت برداری کنم، حتی شده یک فایل 1ساعته، 10ها ساعت زمان براش گذاشتم…

    یادمه عید قربان پارسال که رفته بودم خونه پدرخانمم، چندتا فایل های روانشناسی ثروت1 رو کپی کردم توی گوشیم و اونجا 11ساعت فایل گوش دادم و نوشتم، و یکی از بهترین روزای زندگیم بود… هم کباب خوردم کیف کردم و هم از زمانم بهترین استفاده رو کردم…

    و چقدر عالی درمورد “غربالگری” اشاره کردین، واقعا این باور رو دارم و همیشه به دوستانم اینو می گم:

    وقتی اتفاقی (سختی یا مشکلی) برای جامعه ای پیش می آد، ضعیف ها از بین می رن و قوی ها باقی می مونن…

    دایناسورها با اون عضمت شون نیستن دیگه، ولی مورچه ها و زنبورها هنوز دارن زندگی می کنن…!!!

    حدودا 2سال پیش وقتی که شرایط بازر سخت شده بود، چون با صنف موبایل در ارتباط هستم، یروزی یکی از دوستانم از شرایط موجود گلایه کرد، و من براش این مثال رو زدم… و گفتم این بهترین موقعیته…

    این بهترین موقعیته که ضعیف ها از بین می رن و قوی ها باقی می مونن… و تو یم خوای جزو کدوم دسته باشی؟!!!

    تو باید خودتو بکشی بالا و به خودت ثابت کنی که از بقیه قوی تری…

    فکر کنم بازم بتونم بنویسم… ادامه در کامنت بعدی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    اذر ارین کیا گفته:
    مدت عضویت: 2755 روز

    سلام به استادعزیزم وشایسته ی شایسته ام..

    چقدر دلتنگ نوشتن دیدگاهی بودم بعدازمدتها وامروزبادیدن این فایل صددرصد شد نوشتنم…

    استادعزیزم..امروز با تمام وجود صحبتهاتون رو درک کردم فهمیدم و لذت بردم ازهارمونی زیبای مباحث گفته شده وزندگیه خودم …در این روزها که ۹۰درصد مردم نگران و مضطرب و غصه دار خونه نشین شدن هستن…من عاشقانه و خوشحال ازاین فرصت بی نظیرخداوند دارم نهایت لذت رو با کارکردن روی خودم و ذهنم دربهشت شخصیه بی نهایت زیبا وسرشارازثروت ونعمت به بزرگیه یک شهر.. وارامشی وصف ناپذیر درکمال سلامتی و احساس خوب میگذرونم که امروز من نتیجه ی فرکانسها وباورهای دیروز منه……امروز من دراین سکوت و ارامش نتیجه ی ارتباط خوب من با خداوندیه که با ارتباط با این فضای توحیدی وباهدایت خود خداوند درک کردم و شناختم و هرروزعاشقانه تر بدنبال نزدیکتر شدن به خداوندم با حال خوب و ثروتمندشدنم…

    قبل ازعید با خرید دوره ی عزت نفس و دوبارگوش دادن به صحبتهاتون در این جلسات با قانون درخاست خیلی راحت دوره ی روانشناسی ثروت یک رو خریدم….بعداز یک هفته مبلغ پرداخت شده بصورت هدیه به حسابم واریز شد و فقط با یکبار گوش کردن به کل دوره و پیداکردن کلید گمشدم در دسته کلید۳۴تاییهای این دوره ..با خوندن زندگینامه ی آقا ی احد عظیم زاده الهام بی نظیری واسه ی طرحهای نقاشیم بهم شد که بسرعت شروع به عمل کردم وبلافاصله بعداز ۱۵ فروردین ده درصد ازسهام میلیاردیه شرکت برادرم بدون درخاست من به نام من زده شد…استادعزیزم منی که فقط مشغول کارکردن روی خودم هستم و ذهنم چجوریه که دراین روزهای تعطیل واین شرایطی که وصف میشه با سرعت نور فقط و فقط راجع به ناخاسته ها….چجوریه که من فقط مشغول لذت بردنم و اتفاقات عالی واسم رقم میخوره..؟؟فقط دارم ثروت فراوانی ونعمت رو میبینم….فقط پیامهایی از لاکچریترین نقاط دنیا واسم میرسه از پنت هاوسهای برجهای ابوظبی گرفته تا جاهای دیگه که عکساش ودر دریم بوردم گذاشتم..آیا جزاینه که دارم متفاوت از دیگران جهان رو میبینم و میخام و بدست میارم با الله یکتا…..؟؟؟آیا این حس خوب من …جز ارتباط درست من با منبع درون چیز دیگه ای میتونه باشه…هرگز…وهرگز..وجالب اینکه الهامات رو دریافت میکنم به میزان ارتباط درستم با درونم…وچقدرقشنگ که یک هفته قبل ازعید بهم گفته شد برم پاسپورتم و تمدید کنم درشرایطی که هیچ کس توی اداره ی گذرنامه ای که رفتم نبود و دورو بریام میگفتن الان همه ی مرزها بسته واسه چی میخای بری..ولی من قلبم گفت باید بری چون اتفاقات بزرگی درانتظارته…وامروزبادیدن این فایل و تمدید کردن پاسپورتتون چقدر من خوشحال شدم و تحسین کردم دوره ی کشف قوانینتون رو که فهمیدم اصلا الهامات چیه. .. …استاد عزیزم انقدر حس خوب و وصف ناپذیری دارم از درک حرفاتون که وقتی روی خودت کار میکنی متعهدانه وایمان داری که پاداشها ازراه میرسن…..نمیبینی و نمیشنوی که توی دنیا چه خبره…چون جهان داره تعهد تورو میبینه و بهت پاسخ میده. ……..وبه منم داره پاسخهای واضحی میده از این کارکردن روی خودم…..این نوشته وصف اندکی بود از یکی از شاگردان شما که داره با متفاوت فکرکردن و عمل کردنش برخلاف مسیرافراد جامعه حرکت میکنه واحساس خوب و لذت بردن روکه فقط و فقط از ارتباط عالیه باخداوند نشات میگیره رو اولویت اول زندگیش قرارداده. …

    سپاس و هزاران سپاس ازشما استادعزیزم که دستی بودین از بی نهایت دستان خداوند برای هدایت من به این مسیر زیبا و سراسر خوشبختی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    MTD گفته:
    مدت عضویت: 3908 روز

    سلام استاد جان…

    به نکته بسیار ارزشمندی اشاره کردین، که الان این بهترین زمان برای اینکه ما روی خودمون بیشتر کار کنیم…

    یادمه چند وقت پیش که اینترنت قطع شده بود، من اینکارو کردم و خیلی هم خوب شد برای من…

    و تقریبا از وقتی که این ماجرا شروع شد من شروع کردم روی خودم کار کردن… مطالبی که از روانشناسی ثروت1 نوشته بودم رو از اول تا آخر مرور کردم و دوباره از اول ویرایش کردم… و خیلی خیلی خوب شد…

    و یک دفتر جدید گرفتم و شروع کردم “قانون آفرینش” رو از اول کار کردن و نوشتن…

    در این ایام اکثر زمانم رو در رابطه با این موضوعات می زارم و بعضی وقتها هم از خونه جیم می زنم و می آم مغازه و کرکره رو پایین می دم و فایل های جدید استاد رو می بینم و روش فکر می کنم و اگه از خونه احضار نشم، کامنت هم می زارم…

    واقعا دارم لذت می برم از این کارم… و ازتون می خوام از این دوران طلایی بخوبی استفاده کنید…

    (البته اینم بگم که خود من ممکنه هفته ای یک روز از مدار خارج می شم، می خوابم و یا بازی می کنم و… خخخخ)

    خیلی خیلی ممنونم… انشاءالله هر جاهستین همیشه شاد و سلامت باشین…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2179 روز

    سلام استاد عزیزم،ما هم دلتنگ شما میشیم،وقتی فایل میزارید،کلی ذوق میکنم.من لایو رو به صورت زنده نگاه کردم،از اون شب منتظر بودم لایو رو تووی سایت بزارید،چون حرفهاتون مثه همیشه تاثیر گذار بود جوری که وقتی از هدایت خداوند گفتید برای مهاجرتتون به امریکا من فقط اشک ریختم و گفتم خدایا همونطور که استاد عباسمنش رو هدایت کردی،منم هدایت کن،و ایمان دارم که هدایتم میکنه.هر روز پیگیر شما هستم،شاید گهگاهی کامنت نزارم اما پیگیرتون هستم،استاد من از روزی که خبر این بیماری پخش شد،اومدم خونه هر روز صبح تا شب دارم رو خودم کار میکنم،موندنم توو خونه از روی ترس نیست،منم میخوام مهاجرت کنم به تهران،گفتم چرا فکر کنم تووی تهران سختی بکشم تا به راحتی و رفاه برسم،از الان تا وقت دارم رو باورهام کار میکنم تا تووی تهران برام اتفاق خوب بیوفته،باورهام که اوکی بشه،برام اتفاق میوفته،چون قبل از این اتفاق عجله داشتم برای رفتن و گفته بودم تا بعد سیزده بدر میرم،بعد شنیدم تهران خوابگاهها تعطیل هستن،گفتم اینم حتما خیری تووش هست،میشینم رو باورهام کار میکنم،توو مدار که قرار بگیرم،هدایت میشم،دیگه عجله ندارم،دیگه نگران نیستم،چون بدهکارم،مطمئنم خداوند برای بدهی ام بهم راه حل میده.وقتی راجب اون خانم گفتید،خیلی خوشحال شدم،پس برای منم اتفاقات خوب توو راهه،خدارو شکر بخاطره شرکت تسلا،این نشونه ی فراوانیه،استاد من یه ایده هایی بهم میشه اما همش با کمک دیگران،مثلا یه کاری رو به پدرم پیشنهاد بدم،بعد من این باور رو دارم که پدرم قبول نمیکنه،برا همین براش حرکتی نمیکنم،یا پیش خودم میگم منکه میخوام برم تهران،توو همچین مواقعی گیر میکنم،میگم کدوم درسته،فقط میگم خدایا هدایتم کن،کمکم کن راه درست رو برم،خدارو شکر وقتی گفتید ذهن منطق میخواد،اومدم همه ی باورهایی رو که نوشتم،هر روز دارم روشون کار میکنم،نگاه کردم،دیدم برای همشون منطق دارم،و این منو خیلی خوشحال کرد از اینکه مسیرم درسته.

    خدایا شکرت بابت شرکت آمازون که نشون میده دنیا پر از فراوانی و ثروته،ونشون میده دنیا رو به گسترشه…

    خدایا شکرت بابت شرکت وان مارک….

    وای اینترنت،خونمون مکانش جوریه که اینترنت خیلی ضعیفه،برا دیدن لایو،کامنت گذاشتن،فایل دانلود کردن یا میرم رو پشت بوم یا درب خونه،به خداوند گفتم خدایا منو به جایی هدایت کن که اینترنتش پر سرعت و نامحدود باشه،بعد استاد وقتی شما حرف از گسترش اینترنت زدید من چقدر خوشحال شدم،گفتم اینم یه نشونه،این فایلتون پر از نشونه بود برا من،کار کردن رو خودم توو این روزا،که منم خودم داشتم انجامش میدادم،هدایتتون به مهاجرت،اینترنت پر سرعت،خدایا شکرت که از طریق استاد عباسمنش کلی بهم نشونه دادی که مسیرم درسته ادامه بدم.

    شعار من همیشه این بوده و هست:تا خدا هست هیچ ترس و نگرانی وجود نداره،خب منطقشم اینه خداوند انرژی بوده،هست،خواهد بود.

    خدایا همونطور که حضرت نوح،استاد عباسمنش،ایلان ماسک و…هدایت کردی،ما رو هم به مسیر درست هدایت کن….آمین یا رب العالمین

    ممنونم استاد،بخاطره فایل زیباتون،خدایا شکرت بابت دستی چون از دستانت استاد عباسمنش…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2929 روز

    با عرض سلام خدمت استاد گرانمایه ام و همه دوستان همفرکانسی

    خدا به درخواستهای ما پاسخ می دهد

    جریان از این قرار است که من نمی دانم شب 12 فروردین بود یا صبح 13 ام بود که از طریق کانال تلگرام متوجه شدم که استاد قراره لایوی رو ساعت هشت شب به وقت ایران بگذارند و با توجه به اینکه من خیلی دوست دارم در لایو استاد به صورت زنده شرکت داشته باشم تا اینکه بعدا از طریق سایت دانلود کنم این درخواست را به کائنات فرستادم . روز 13 با توجه به اینکه قرار نبود خیلی تجمع داشته باشیم به باغ پدرم به همراه فرزندانم رفتیم و بقیه خواهران و بردرانم نیز به ما ملحق شدند و خیلی خیلی خوش گذشت و یک روز بسیار خوب را گذارندیم و بعد از آن یک آش بسیار خوشمزه را نوش جان کردیم و در کل تمام مدت من در حال فرستادن فرکانسهای خوب به جهان هستی بودم.

    برای شب برنامه این شد که دور هم یک جوجه بزنیم و به سرعت بساط جور شد و قرار که چوبهایی را که آماده کرده ایم را بشکنیم برای ذغال و بساط را راه بیاندازیم و من کلا از لایو استاد فراموش کرده بودم و در حال خوشگذرانی و لذت بردن بودم . در یک لحظه تبری که داشتم به انگشتم برخورد کرد و کمی انگشتم آسیب دید ( البته در آن لحظه به نظر من و دیگران خیلی آسیب زیادی دیده بود) ولی من اصلا حالم بد نشد و بعد از کمی مداوا بقیه گفتند که تو دیگه نمی خواهد کمک کنی و ما خودمان کارها را انجام می دهیم.

    به نظر شما لحظه این اتفاق کی بود؟ دقیقا زمانی که لایو استاد قرار بود شروع شود

    و دلیل این اتفاق چه بود؟ اینکه تنها راهی که من از کار دست می کشیدم این اتفاق بود چون که من پایه ثابت این جور کارها هستم و هر اتفاقی دیگه ای غیر این باعث نمی شد که من از کار دست بکشم.

    چرا؟ این پاسخی بود به فرکانس من . البته که من به علت جهلی که داشتم خیلی زود متوجه نشدم و تقریبا ده الی بیست دقیقه آخر لایو را بیشتر ندیدم ولی بعد از آن که تمام جریان ها را کنار هم چیدم به دلیل این اتفاقات پی بردم

    خدای بزرگ من تو چقدر سریع الستجابه هستی و هر درخواست ما را پاسخ می دهی ولی ما خیلی از مواقع این پاسخ ها را درک نمی کنیم . چرا چون برخی از مواقع چهره آن به ظاهر زشت و نازیبا است ولی باید باور کنیم که این تنها راه بوده است .

    وقتی این اتفاق افتاد یاد قسمتی از یکی از فایلهای استاد افتادم گه گفتند تو درخواست کرده ای که ثروتمند شوی و از کارت اخراج شده ای. ولی باورت نمی شود که اخراج تو باید اتفاق می افتاد تا تو به سمت کاری دیگری هدایت شوی که باعث ثروتمند شدن تو شود .

    رب العالمین من تو چقدر بزرگی و قوانینت چقدر ثابت .

    خدایا شکرت که در مسیر هدایت قرار گرفته ام خدایا هزاران هزاران بار شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سیدمجید حسینیان گفته:
    مدت عضویت: 3743 روز

    بنام پروردگار بی‌همتا

    سلام خدمت استاد عزیز، خانم شایسته‌ی مهربون و همه‌ی دوستان خوبم🙂

    استاد واقعا ممنونم از اینکه لایوها رو تو سایت هم میذارین تا افرادی مثل من هم که تو اینستا نیستیم بتونیم بهره‌مند بشیم از این آگاهی‌ها🙏🙂

    استاد بعد از اینکه در مورد منطقی‌سازی باورها برای ذهن با استفاده از استدلال و مشاهده نمونه‌ها گفتین رسیدن به داستان حضرت نوح. در حالی که داشتم حرفاتونو میشنیدم ذهنمم داشت میگفت چرا استاد از نمونه‌هایی مثل همین داستان حضرت نوح استفاده میکنن که هنوز خیلی‌ها اونو افسانه میدونین و شواهد تایید کننده‌ای بر صحتش نیست (نمیخوام این موضوع محل صحبتم باشه چون من خودم چه بخاطر باورهای دینی و از اون مهمتر حس خوب و ایمان و باوری که در من میسازه این اتفاق و داستان حضرت نوح رو قبول دارم)

    که وسطای فایل که استاد کارهای آمازون و ایلان ماسک رو مطرح میکردن گفتن (همینا داستان حضرت نوحه دیگه، حالا ی عده میگن اون افسانه است اینا برای من همون داستان حضرت نوحه)

    واقعا لذت بردم اون لحظه و چون اون سوال هم برام مطرح شده بود وقتی استاد اینو گفتن خیلی ریشه‌ای‌تر فهمیدم استاد دارن چی میگن. و واقعا این معجزات همیشه و همین الانم داره رخ میده

    استاد واقعا ممنونم🙏🙂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سامان مرادی گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    سلام دوست خوبم استادحسین

    من اسیر اون فاصله ی بین دندوناتم😘😊

    عااااااااااااالی،پرفکت،آفرین به این دیدگاه زیبا

    کاملا با این دیدگاهت موافقم👌

    تو درجه یکی مرد،خداروشکر میکنم که تو این مدار بودم و این فایل رو دیدم،خداروشکر که تواین فرصت طلایی دارم رو خودم کارمیکنم و یکسره در حال آموزش و یادگیری و سپاسگزاری وگوش دادن به فایل ها و توجهم فقط خواسته ها و زیبایی هاو ثروت ها و نعمت های بی پایان خدای ثروتمند وسخاوتمنده…

    خداروشکر بابت قوانین تغییر ناپذیر هستی که داره عالی وبدون خطا کارمیکنه

    مرسی از داداش گلم که این فایلو پیشنهاد داد ومنم بدون فوت وقت و نان استاپ مشتاقانه اومدم و دیدم و لذت بردم

    آفرین به ایلان ماسک الگوی موفق من

    فلوریدا فلوریدا ما داریم می آییم🇺🇸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    پرس گفته:
    مدت عضویت: 2140 روز

    سلام به شما استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته محترم.👋👋👋❤❤❤

    خدارو شکر میدونم خوب هستید و همه چیز خوبه . بسیارو بسیار و بسیار فایل بی نظیری بود و همینطور خیلی لذت بردم ودقعا بحث شیرینی بود بحث الهامات در تصورات من الهام شدن یک بازی هیجان انگیزه که همیشه به خوبی و خوشی انجامیده دوست دارم چنتا نمونش رو تعریف بکنم مثلا ساده ترین هاش در تست زدن بوده که دلم با تمام وجود میگفته که مثلا فلان گزینه رو بزن و هر دفعه اگه به دلم‌گوش میکردم درست از اب در می آمد اون موقع که مثلا کلاس هفتم یا هشتم بودم نمی دونسم اصلا قانون جذب چی هست ولی از اون جا که خیلی این اتفاق برام افتاده بود میدونستم که چیز خیلی خاصیه و هیچ جوانی نه برای تایید و نه برای نقضش نداشتم ولی اونقدر همیشه درست بود که تو خیلی از تست ها استفاده میکردم از ش یا مثلا نمونه ی دیگش اینه که یادم میاد و هیچ وقت از یادم نمیره این بود که یادمه تو اتاق مادرم بودم و یه حسی بهم گفتکه روی اون بالشتی که کنار اتاق هست نشین چون زیرش یک عقربه منم دلم خیلی ترسید چون حس بسیار قوی بود و دو دقیقه بعد مادرم بالشت رو از زمین برداشت و بلند داد زد عقرب و کشتش.

    اینو گفتم که بگم واقعا الهام شدن به بندگان مثل این میمونه که در یک معادله ی ریاضی با اینکه هرچقدر هم پیچیده و سخت باشه ولی در صفر ضرب بشه ما باید بگیم صفر میشه و به همین راحتی هستش و وقتی الهام میشه بی بر و برگت مثل جواب معادله همه چیز حتی اگر با ذهنمون هماهنگ نباشه و غیر منطقی باشه هم صد در صد به سود ما به وقوع خواهد پیوست😍😍😍😍🤗🤗🤗

    خیلی خوش حالم که با یک تضاد خوب برخورد کردم و با این سایت و با این فضا آشناشدم و بسیار فضای عالی هستش مطمعنم که نتیجه خیلی خوبی خواهم گرفت و فقط یک سوال داشتم اگر میشود همین الان جواب بدهید بهم من بر سر یک دوراهی قرار دارم و اینکه نیاز به الهام خدا دارم برایش به خاطر یک قوت قلب بزرگ و خیلی دوست دارم خدا بهم بگوید پارسا این مسیر رو برو . فقط همین رو بگه تا من مطمعن باشم ولی میترسم ولی عیب نداره در این مسیر آمدم تا قوی تر سم دیگه. خدایا سپاس گزار خدایا سپاس گزا خدایا سپاس گزار 🏅🏆🏆🏆🏆🏆

    واقعا چکار بکنم خدا بهم الام بکنه آیا اول باید بدون ترس اون مسیر رو طی بکنم یا میشه خدا بهم الهام بکنه خیلی وقته منتظر الهام هستم ولی نمی دونم چرا بهم نمیشه دوست دارم اون حس زیبا ی اهلام کردن رو تجربه بکنم چون خیلی بهم انگیزه میده میدونی باور و شور و اشتیاق میده ک به قول انیشتین اگه شور و اشتیاقت از ترست در انجام عمل به یک کار بالاتر باشه تو حتما در اون کار موفق خواهی بود . و منم خیلی دوست دارم شجاع باشم واقعا الانه که درک میکنم که واقعا مومن واقعی بودن به داشتن ریش و تسبیح و چادر و اینا نیست این رو هرکسی به راحتی و بدون زحمت میتونه انجام بده ولی کسی که به خدا ایمان بکنه و به یک راه که همه بگن بهش نه بگو اره چرا که نه من میتونم انجامش بدم واقعا اون با ایمان واقیعه نوش جونش هرچی بهش داده مبشه و واقعا هم عدالت هستش این به نظرم.

    به زارید یکم از خودم براتون بگم ۱۷ سالمه خیلی دوست داشتم که قدم رو بلند بکنم و بهش رسیدم تقریبا و به دکتری هدایت شدم که میتونه قدم رو ۷سانت بلند بکنه ولی قول شرف میدم که با جذب به ۱۱ سانت برسونمش چون تا اینجا که همه میگفتن نه و خیلی ها بهم میگفتن تو چی داری ولی حرف بقیه پشیزی برام ارطش نداشت چون اعتماد کردم به خدا و گفتم نه حتما من میتونم باید بتونم چون واقعا از صمیم دل برای خودم دوستش داشتم و به خودم گفتم حقمه داشته باشمش.😎😎😎😆😅😅😅✌✌✌💪💪💪💪به خودم بابتش افتخوار میکنم. و راستی اطن تضادم بود که مجبور شدم از تنها راهی که برامون مونده بود و اخرین شانسم بود کا قانون جذبم بود استفاده بکنم چون همه دکترا گفتن نمیشه ولی اخر شد خخخخخخخ و راستی چیزی که میخواستم بگم این بود که دوست دارم به خادج برم بزارید داستان جذابم رو اصن براتون بگم خیلی سرگرم ککنه و جالبه حتما بخونید. من وقتی حدودا دوازده و نیم سالم بود به قم مهاجرت کردیم و خیییییییییییییللللللللللِییییییییی اتفاق بزرگ و ارزشمندی بود برای من چون که از یک شهرستان بدون امکانات به این جا رسیدیم و خیلی عالی بود برام واقعا استاد راست میگه وقتی یک چیز رو نداری و به دستش می آری اون موقع است که لذت اصلی رو ازش میبری انقدر عاشق قم بودم که قسم میخورم اگه کسی بهم میگفت بین اروپا و قم کدوم رو انتخواب میکنی قسم میخورم میگفتمم قم چرا؟ چون ظرفیت اروپا رو نداشتم منی که از اون شهرستان بدون امکانات اومده بودم به قم قسم میخورم به مادرم تا ۲سال میگفتم که من باورم نمیشه اومدم قم. وقتی با اتوبوی میرفتم این ور و اون ور وایییییی چه حالی میداد . خلاصه مدرسه جدید دوستان جدید و افراد جدید و همه چیز جدید و عالی یادمه موقعی که مادرم منو به زور به کلاس زبان فرستاد هرروز برام روزی بد تر از دیروز میشد وقتم رو داشتم هدر میدادم در اون ۲ سالی که زبان رفتم وبدتر از اون این بود که حالم از زبان انگلیسی بهم میخورد و اینکه دوست داشتم بمیرم ولی زبان نرم مادر و پدرم هم اجبار میکردنند که نه تو باید بری اینو تو پرانتز بگم که این رفتار پدرم و مادر باعث شد تضادی بشه برام که فهمیدم با اجبار هیچ کاری نیمسه کرد و با بچه هام این رفتار رو نخواهم کرد خلاصه انقدر از زبان بدم میو مد و خسته شده بودم و میدیدم که هیچ نتیجه ای هم برام نداره تا ۲ مال شهریه زبانم رو نیاوردم و مدیر اموزشکا منو انداخت بیرون و اونقدر خوسحال بودم که حد و حساب نداشتم خدا تابستونی کا قرار بود به کلاس دهم برم و خودم میدونستم که زبانم رو باید کار بکنم به خاطر کنکور اتفاقی تو یوتیوب به فیل اموزشی نصرت برخوردم .و نقطه عصف زندگی من بود چون عاشق زبان شدم از اون پس و نقطه عصفس شد بزای زاویه دید جدید به زندگی و همچنین عاشق اروپا و یاد گیری زبان های مختلف شدن

    و راستی بعد از مدتی که به تضاد قدم برخوردم تونستم فایل قانون افرینش رو ۷۰ هزار تومان بخرم ولی بعدا فهمیدم که استاد راضی نیست ولی تو همون روز ها به صورت اتفاقی باید ازمون خارجی پزشکی در کشور ایتالیا اشنا شدم و همون چیزی که میخواستم و باهمون شرایط ودر کلاس زبانم هم عالی بود و باید میگرفتم اون مدرک زبان ایلیس رو چون که نیاز بود و دانشگاه به زبان انگلیسی بود و تازه بور س هم بود ولی ترسم از اینکه قبول نشم و نتونم مدرک زبان رو بگیرم یا اینکه مشکلی پیش بیاد از نظر ویزا و البته مشکلات مدرسه و نمرات افتضاحم چون هیچ علاقه به ماندن در این نداشتم مجبور شدم ولش بکنم و خیلی ناراحت شدم ار این موضوع ولی خیلی دوست دارم شرایطی پیش بیاد و بتونم به خارج از کشور بروم ودر سن حدکثر ۲۱ سالگی به خارج بروم شاید هم اگر الهام بهم بشه بتونم برم خارج ولی اگر نشه خیلی دوست دارم وسط های ترم پزشکی ایرانم بتونم ادامش رو تو خارج بدم ولی نمیشه آیا این یک باوره؟ ممنون میشم توضیح بدید البته این ویروس کرونا هم برام میتونه اثر خوب ی داشتا باشه شاد و پیروز و سالم و شجاع باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رضا لیراوی گفته:
      مدت عضویت: 3542 روز

      سلام دوست عزیز ممنون از تجربیات زیبات که در اختیارمون گذاشتی

      خواستم بدونم دربارا افزایش قد چه راهکار و روش و دکتری هدایت شدی چون من هم شدید دنبالش هستم

      ممنون میشم تجربه ات در اختیارم قرار بدی

      یه دنیا سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    وحید رضوی نسب گفته:
    مدت عضویت: 2082 روز

    سلام استاد مهربانم

    خدا رو سپاسگزارم که با شما آشنا شدم و این‌۹ماهی که با شما و سایت شما بودم‌هر روز معجزات الهی رو دارم میبنم،از خدا میخام کمکم کنه که خودم باشم و ادا در نیارم و عزت نفس داشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    لیدا سراجی گفته:
    مدت عضویت: 1926 روز

    سلام استاد عزیز

    من هم به تازگی وارد کانال شما شده‌ام بااینکه جست وگریخته از محصولات دانلودی استفاده میکنم ولی باورهای به شدت عوض شده من که از تنهایی می ترسیدم وبشدت وابسته همسرم و فرزند کوچکم بودم الان اکثر مواقع دوست دارم با فایلهای شما تنها باشم ،یا اصلا بدون ماشین تنهایی می ترسیدم بیرون برم که حالم بد میشه ولی الان دو روزه تنهایی پیاده روی میکنم صبحا،وترس از این معضل جهانی هم در من بخاطر گفته شما متقاعد کردم واصلا صبح تا شب هم به این شرایط توجه نمیکنم که بترسم،واکثر روزها سرحالم ،امیدوارم واز شما ومجموعتونم بسیار سپاسگزارم فقط یه سوال دارم از شما من که بسیاری از موارد جزیی و کلی در من حل شده در عرض ده روز حتی استاد حافظه من هم قوی شده!!!ولی روزانه یه حس ترس وحشتناک میاد یا هر روز یا یک روز در میان ومنو بسیار اذیتم می‌کنه البته من بدنبال راهکاری برای سلامتی میگردم لطفاً به سوال من پاسخ دهید ممنون وبسیار سپاسگزارم از خدای مهربانم وشما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: