سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر در شرایط به ظاهر سخت، از عهده کنترل بر آیی و به قول قرآن تقوا پیشه کنی، پاداش های جهان شگفت انگیز خواهد بود؛
- اوضاع سخت گذراست اما وقتی کنترل ذهن میکنی، نه تنها شرایط سخت تبدیل به نعمت می شود بلکه نعمت های پایدار را وارد زندگی می کند؛
- به اندازه ای که “قدرشناسی” جزو ویژگی های شخصیتی شما می شود، طبق قانون بدون تغییر خداوند، نعمت های بیشتری وارد زندگی شما می شود تا این احساس را باز هم تقویت کند؛
- هماهنگی با قانون یعنی توانایی تمرکز بر آنچه شما را به احساس بهتری می رساند؛
- ارتباط کاملی وجود دارد بین شخصیت سپاسگزار و میزان ورود نعمت ها به زندگی؛
- رابطه مستقیم بین “شخصیت سپاسگزار” و “توانایی مالی خوب”؛
- تضادهای قبلی تعهد برای “تغییر” را در شما می آفریند؛
- اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم، فارغ از اینکه بقیه چکار می کنند و در چه شرایطی هستند، ما به مسیر خواسته هایمان هدایت می شویم و در آن مدار قرار می گیریم؛
- جنگیدن برای خواسته، با قوانین خداوند هماهنگ نیست؛
- هماهنگی با قوانین یعنی “مسیر کمترین مقاومت”؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی259MB41 دقیقه
- فایل صوتی live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی40MB41 دقیقه
سلام
امروز هدایت شدم به این فایل
و واقعا جواب سوالم رو داد
مقایسه کردن خودمون با دیگران تمام انگیزمون رو نابود میکنه
وقتی میدیدم رفیقم هم سن منه ولی میره برج میلاد هرچیزی رو ک میخواد باباش بهش پول میده میخره آزادی داره خانوادش خیلی روشن فکرن و تو شهر بزرگ زندگی میکنه تمام حال بد سراغم میومد که نگاه کن الان تو برای بدیهی ترین چیزایی که میخوای داری از صبح تا شب کار میکنی و کلی سختی میکشی ولی اون این شرایط رو داره انقدررر ادامه بدی آخرش که چی ده سال باید کار کنی تا شرایط الان اونو داشته باشی در حالی که اون همیشه خوش بوده و داشته
خب!
این فایل برام کلییی انگیزه شد
این حس قهرمان بودن تو زندگیمو بهم داد
که چرا خودم رو با اون رفیقم مقایسه کنم
خیلییی ها تو شرایط من هستن ولی تلاش هم نمیکنن
من چرا به اون حس خوبی که وقتی میرم خرید کارت میکشم
اینکه خودم دارم حرکت میکنم و به خواسته هام میرسم لذت بخشه واسم وقتی ب فقط چند ماه پیشم فکر میکنم که چقدررر شرایطم بهتر شده خیلییی حالم خوب میشه و خستگیم در میره
حالا آینده چی؟ چرا قضاوتش کنم خب اون اتفاقات خوبی که میخوام میتونن رخ بدن من چرا انقدر عجله دارم وقتی نشونه هاشو میبینم حتما رخ میدن دیگه
و بعد که بهشون برسم حتما لذت میبرم که تونستم از اون تضاد ها عبور کنم
استاد من اینهمه میگفتید قستی قرصی وام و اینا خط قرمزتونه و سراغش نرید من با اینکه اینهمه باورتون دارم و سالهاست حرفاتونو گوش میدم بازم گول خوردم البته کم
در حد قرض گرفتن ولی میخواستم با نگرانی در مورد گرون شدن چیزایی ک میخوام برم قستی بخرمشون یا وام بگیرم اما جلوی خودم رو گرفتم که اینکارو نکنم چون فقط ششصد تومن پول از بابام قرض گرفته بودم با اینکه خب من سنم کمه و دخترم و عملا خرجم رو بابام باید بده من همش استرس و مشغله فکریم شده بود پس دادن این پول بعد از اون دیگه کلا فکر وام و قرض و قستو از سرم بیرون کردم و گفتم هرچیزی در زمان مناسبش بهم داده میشه و من تکاملم رو طی میکنم از همین چیزایی که الان دارم لذت میبرم
و واقعا هم همین حرفی که زدید رو تازه بهش رسیدم ک گفتید وقتی قرضی به چیزی میرسی دیگه سوخت لازم اون انگیزه ای که باعث حرکتت میشه رو از بین میبری واقعا همین شد برام من وقتی تو خونه بودم و فقط مینشستم فایل گوش میدادم و مینوشتم و هیچ کار دیگه ای نمیکردم به خودم میگفتم وقتی اومدم سر کار عالی عمل میکنم ولی واقعا تو عمل سوتیایی دادم که فکرشم نمیکردم و تازه فهمیدم این جهاد اکبری که میگید چی هست و من چقدرررر هنوز اول راهم
سلام دوست خوبم خواهش، میکنم مرسی از تو که منو به این صفحه هدایت کردی و ی سری چیزا بهم یادآوری شد
اتفاقا منم تو ی برهه ای از دبیرستان دوسال پیش یکی از هم کلاسیام همین اخلاقو داشت هر اتفاقی میوفتاد میگفت خب بدرک مهم نیست فدا سرم،مثلا با دوست پسرش کات میکرد میگفت زهرا تو فکر کردی اینا چیزا ارزش داره من درسمو میخونم خودم به ی جایی برسم اینا فقط جنبه تفریح داره واسم، انقدر بی خیال بود و از ته دل میخندید سر هر موضوعی راحت رد میشد که من ی تفاوت زیادی بین خودم و اون دیدم و نتایجمونو مقایسه کردم،
تعداد دوستای صمیمی و میزان روابط عمومیش اعتماد به نفس بالاش موفقیتاش
حتی زیبایی پوستش خیلی بهتر از من بود چقدر جذاب بود هم واسه من هم برای همه چقدر راحت میتونست از ته دل بخنده
بعد من وابستگی داشتم به س پسر و خودم رو عذاب میدادم، تا این رفیقمو دیدم تصمیم گرفتم مثل اون فکر کنم
باهاش حرف زدم ببینم چه باورایی داره و ازش الگو گرفتم
کم کم منم مثل اون اعتماد به نفسم بالا رفت دیگران بیشتر برام ارزش قائل شدن ی رابطه سمی رو تموم کردم و…
البته این مسیر الگو گرفتن باید استمرار داشته باشه هرروز و هرروز وگرنه ما عاتامون ریشه دارن