live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین مشه پور گفته:
    مدت عضویت: 394 روز

    به نام خدای مهربان

    روز 15

    وقتی عاشق مسیری باشیم و تمرکزمون رو روی نکات مثبت اون کار بزاریم صد در صد موفق میشویم و این کار تکامل نیاز دارد دنبال مسیری باشید ک عاشقشید بخدا ک زندگی بهتش میشه و باهاش خلق میکنید و از خلق کردنتون لذت میبرید مثل آریشگر مثل مهندس مثل نقاش مثل طراحی سایت و برنامه نویسی و وقتی تمرکز و وقتمونو بزرایم روی اون کار جهان و خداوند یکتا هم مارو بیشتر هدایت میکنه ادم ها و شرایط و ایده های مناسب با شرایط فعلی مون رو بهمون میگه

    از روزی ک قانون فمیدم و با استاد عباس منش اشنا شدم به تمام انچه گذشتگان من بهم گفتن شک کردم برای شکستن باور های خرافی قبلی مثل محرم و سایر عزاداری ها برای اینکه فکر میکردم اگر توی اون روز شهادت آهنگ گوش بدی اتفاق بدی میافته اینبار با این باور ک هیچ کس هیچ تاثیری تو زندگیم نداره حالا ک اونا مردن در روز تاسوعاو عاشورا آهنگ شاد گوش میدادم و حالم خوب کردم و اتفاق های خوبی هم توی اون روز برام افتاد و فهمیدم هرچی توی گذشته بهم گفتن خرافاتی بیش نبوده و طبق گفتار قرآن عمل کردم

    شرایط قابل تغییره با باور های جدید هم راستا با هدفمون و عمل کردن همه چی درست میشه و تمرکز بزاریم بر نکات مثبت و توکل به خدای یکتا

    هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    عصمت دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 1193 روز

    به نام خداوند سمیع

    سلام ب دوستان عزیزم و استاد مهربان

    موضوع شغل

    چیزی که به آن علاقه یا کشش دارم چیزی که هرچقدر درآن غرق بشوم خسته نمیشوم

    درگذشته فکر میکردم چه شغل هایی باعت میشه پول دارشد و بعضی ها شغل های متفاوتی رو می‌گفتند یا خیلی ها به اون شغلی که علاقه ندارند دارند کار می کنند فقط به خاطراینکه توی اون کار ممکنه پول زیاد باشه

    موضوع عزاداری

    خوب وقتی منطقی میشینم به این دیدگاه نگاه میکنم به قول استاد کسی که به آرزوش رسیده واز اون اتفاق چیزی از بلا و مصیبت نفهمیده

    چرا باید ناراحت بود و عزاداری کرد وقتی حضرت زینب میگه ما جز زیبایی چیزی ندیدیم

    موضوع کانون توجه

    درهرشریطی باید به اون نکته مثبت توجه و تمرکز داشته باشیم

    مثلا اگر 1درصد نکته مثبت باشه 99درصد منفی باید اینقد به اون 1درصد توجه کنیم تا بشه 2درصدهی همین طور ادامه بدیم تا اون مثبت ها بیشتر بشه

    درمورد سلامتی

    استاد عزیزم میگند که دلیل اصلی بیماری های بشر اضطراب و استرس و درگیری هستش وقتی هرچقدر بی خیال تر باشیم کمتر جسممون آسیب می‌بینه

    باورهای خوبی که استاد داره

    جسم من و خدای درونم کارخودشونو بلدن

    من درسلامتی کامل هستم

    اگر من مقاومت هامو کمترکنم بدن من کارخودشو بلده چیکارکنه

    مدیتشن

    قبلا فکر میکردم این کار فقط روش یکسانی داره

    که باید نشسته بشینی و تنفس عمیق و به چیزی فکر نکنی

    اما استاد میگند توی هر حالتی که حالت خوبه آرامش داری داری مدیتشن میکنی

    مثلا توی حالت حرف زدن باخدا

    روی چیزی که تمرکز میکنی و حالت خوبه

    وقتی چیزی رو گوش میکنی و احساست عالیه

    همینامیشه مدیتشن

    نباید چیزی رو سخت بگیری

    هرکاری که بهت احساس خوب میده میشه مدیتشن

    ردپای گام پونزدهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2615 روز

    به نام خدای مهربان و روزی رسان

    سلام و احترام

    گام 15/ مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون

    دنباله رو موضوعات موزد علاقم باشم و اگر به چند مورد علاقه دارم سعی کنم اون ها رو با هم ترکیب کنم و خلاق باشم و یه چیز جدید از ترکیب اون ها خلق کنم.. این مورد به من خیلی کمک میکنه ،، چون به چند تا موضوع تا حدودی علاقه مند هستم بعد من فکر میکردم باید فقط یکیشون رو پیگیری کنم ولی من میتونم اون ها رو با هم ترکیب کنم ..

    ذره ذره واد ترس های جدید و چالش های جدید بشم. من خودم رو وارد چالش زبان انگلیسی کردم ،، دارم کم کم خودم رو اماده ی چالش بزرگی به نام مهاجرت به یه کشور دیگه یعنی امریکا میکنم. مثلا روی زبان انگلیسم دارم کار میکنم.. خدا رو شکر مراحل ترجمه دانشنامم هم تکمیل شد و فقط مونده که برم مدرک ترجمه شده رو از دفتر ترجمه بگیرم و کلی چیز جدید این وسط یاد گرفتم.. زبان انگلیسی موضوع خیلی مهمیه و باید یادش بگیرم تا بزای مهاجرت اماده شم . پس قدم به قدم وارد ترس هام بشم..

    همیشه حتی در بدترین شرایط هم نکته ی مثبتی هست که بشه بهش توجه کرد. من احساس میکنم یه مقدار زیادی حساس شدم و نباید اینجوری باشم. این حساسیت بیش از حد خودش باعث احساس بد میشه.. مثلا اینکه همش فکز کنی وااای افکار منفی نباشه،، وایی فکر منفی نه !!! این چه مسخره بازیه ای اخه ،،، بیخیال بابا .. راحت بگیرم.. همین حساسیت بالا خودش به ادم استرس میده …

    منشا بیماری ها افکار بد و منفی ای هستن که زیاد تکرار میشن.. خشم و عصبانیت زیاد و غصه خوردن و کینه و نفرت و استرس و اضطراب و این داستانا به شدت به جسم و روح و بدن و معده و همه چی ضربه میزنه .. ادمایی رو میشناسم که اینقدر عصبی هستن که دچار تیک عصبی شدید شدن و همیشه هم بلا سرشون میاد ،، چون این ادم ها مداااام و همیشه درگیر اخبار و چرت و پرت و این ها هستن و همیشه مریض و بدهکار و دارای مشکلات هستن و جالب اینه که همین ادم ها حاضر نیستن قبول کنن دلیل مشکلاتشون و دلیل فقر و بدهکاریشون کانون توجه خودشون و افکار بیمار خودشونه بلکه همیشه به مملکت فحش میدن و مسئولیت پذیر نیستن هیچ وقت !!!

    خب اینم از رد پای من از گام پانزدهم ،، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 847 روز

    – گام پانزدهم پروژه خانه تکانی ذهن –

    به نام خدای عشق

    چقدررررررر حالم خوب میشه از اینکه میگید برو تو کار موردعلاقت؛ عشق می‌کنم یعنی. چون همیشه خودم همین بودم. کاری که حتی اگه پولم بهم ندن انجامش میدم. و ایمان دارم که میتونم از توش همه چی بسازم؛ پول، سلامتی، عشق، حال خوب…

    “ثروت”، نتیجه طبیعی احساس لیاقت داشتن درباره کاری است که انجام می دهی و باورهای قدرتمند کننده ای نیز درباره ثروت ساخته ای؛

    عجب جمله ای؛ عجب جمله‌ی تفکر برانگیزی!

    احساس لیاقت درمورد کاری که انجام میدی؛ کاری که دوسش داری. یعنی خودت اول باید کار خودت رو ارزشمند و مقدس بشماری؛ تا بقیه هم همچین حسی نسبت به کارت داشته باشن. اون موقع‌ست که فرکانس ثروت میفرستی.

    بهبود دائمی؛ روزی بیست دقیقه کار کردن روی « مهارت ». عجب چیزیه این استمرار! استمرار، استمرار، استمرار. ما رو نگه میکنه تو یه مسیر تکاملی درست. تکلیفمون با خودمون روشنه. هر روز طبق یه روتین مشخص پیش میریم. هیچوقتم خسته نمیشیم. چون هر روز چیز تازه ای برای کشف کردن داریم.

    جسارت زیستن؛ وای خدای من! چقدر در تلاشم هر رووووووز یه قدمی بردارم برای رویارویی با ترس هام. چقدر مهمه رفتن تو دل ترس. همینه که نقطه‌ی تمایز آدم های موفق و بیچاره‌ست. همینجاست که آدما از هم تفکیک میشن. و دنیا به خواسته های کسی جواب میده که عرضه‌ی بیشتری داشته باشه؛ قوی تر باشه.

    خدایا شکرت؛ خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت…

    همه‌ی تلاشم اینه که قوانین رو تو عمل پیاده کنم.

    و خوشحالم؛ و خوشحالم؛ و خوشحالم.

    خدایا شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فاطمه اقبالی گفته:
    مدت عضویت: 327 روز

    به نام خدای راحتی ها؛

    رد پای من در گام 15(مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون)

    یک جایی خدا در قران میگه؛

    فقط به سمت من بیا،بقیه اش همش دل گرفتگی و غصه هست.

    کاراتو با دل قرص و توکل به من بسپر

    بسپر تا دلت اروم بگیره

    سبک بشی و یک نفس راحت بکشی .

    به هرچیزی توجه کنیم از جنس همون توی زندگیمون رخ میده

    اگر به چیزی توجه کنی که نمیخوای توی زندگیت اتفاق بیفتد داری با دست خودت همان شرایط زو وارد زندگی خودت میکنی اصلا مهم نیست چقدر دلیل قانع کننده ای داشته باشی برای اینکه من باید برای این موضوع نادلخواه توجه کنم.

    خدایاشکرت خدایا شکرت خدایا شکرت که حالم خوبه و صداهای نجواهای ذهنیم کم تر و کم تر شده

    علاقه ربطی به این نداره که درسی باشه یا شغلی

    وقتی به یک چیزی علاقه داری باید بری تو دلش تا بتونی موفقیت های بزرگی رو کسب کنی

    من خودم اصلا به رشته شیمی علاقه ای نداشتم ولی وقتی توی مسیرش قرار گرفتم یواش یواش خوشم اومد و تبدیل به علاقه شد ساعت ها وشب ها درس میخوندم بدون اینکه حس کنم از روی اجباره

    چون علاقه داری بیشتر زمان میذاری و نتایج بهتری میگیری

    بسیاری از ما ادما مخصوصا توی ایران کار کردن رو زور میبینیم

    و منتظر یه تعطیلاتی هستیم که بگیم آخیشش امروز راحتم و کاری ندارم

    وقتی علاقه داشته باشی بیشتر زمان میزاری و نتایج بهتری رو رقم میزنی

    به جای اینکه بریم توی رشته یا کاری که فقط به خاطر پول باشه

    بریم سراغ چیزی که بهش علاقه دارم و ثروت میاد

    ثروت نتیجه درست مسیر درسته

    عذا داری همش خرافاته امام حسین شهید شده و به ارزوش رسیده بهترین چیز رو از حضرت زینب بشنوید که توی حادثه عاشورا نه گریه کرد ن تو سر خودش زد و غم تو‌صورت حضرت زینب ندیدن

    اگر ادم مذهبی هستی ببین امام‌حسین چطور ادمی بود،ازادگیشو،مردانگیشو، یاد بگیری نگاهمون از روی چیزی که از گذشتگان بود و منطق رو نداره و خرافاته

    ما باید بتوانیم اگاهانه تصمیم بگیریم چطور زندگیمون رو رقم بزنیم

    فشار ذهنی و انرژی منفی و استرس و نگرانی دلیل اصلی بیماری ها هست اگر بتونیم کم تر غصه بخوریم بدن ما از پس خودش بر میاد

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    خدایا تو تنها مالک و صاحب و اختیار من هستی

    من رابه راه راست هدایت کن تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میجویم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1766 روز

    به نام ربّ یگانه هدایتگر جهان هستی

    گام پانزدهم از پروژه “خانه تکانی ذهن، گام به گام”

    سلام به دوستان عزیزم در این پروژه هدایتی

    زندگی آگاهانه یعنی اینکه من برای تک تک رفتارهام دلیل و منطق داشته باشم و بدونم پشت هر رفتارم چه منطق و باوری هست؟ پشت هر جمله و واکنشم چه منطق و باوری هست؟ و آگاهانه این منطق ها رو مدیریت کنم، اصلا بشینم با خودم خلوت کنم یسری رفتارهای جدیدی که هنوز ثبات پیدا نکردن اما میدونم که باید در شخصیتم ایجاد بشن رو منطق محکم براش پیدا کنم و قدم به قدم ازش هر روز استفاده کنم تا بخشی از شخصیتم بشه مثلا همین قاطعانه و محکم “نه گفتن” به یکسری درخواست ها که این روزا چقدر نقش پر رنگ و تأثیرگذارش رو نه تنها در زندگیم بلکه در شخصیتم می بینم

    یکسری رفتارها رو هم اگر می بینم درش قوی هستم بازم منطق هاش رو برای خودم یادآوری کنم.. چرا باید تون صدای محکم و قاطعی داشته باشم؟ چرا محکم بودن فیزیک بدنم مهمه؟ چرا باید در اولین فرصت بر اساس اولویت ها کارهام رو جلو ببرم و تیک انجام شون رو بزنم؟ چرا حرکت و اقدام عملی به محض وضوح ایده اهمیت داره؟ چرا هدفگذاری قبل از اتمام کامل یک پروژه اهمیت داره؟ چرا اجرای قوانین در عمل مهمه و.. من حقیقتش تا حالا با خودم یکبار خلوت نکردم برای همچین پرسش و پاسخی،، انقدر ریز عمیق نمی شدم که دلیل و منطق های محکمی برای ذهنم بیارم تا اصلا ایجاد اهرم رنج و لذت کنه برای نوع عملکرد و شیوه ای که باید بهش متعهد باشم اما وقتی در این جلسه این کلید بی نظیر رو از استاد شنیدم انگار اولین بار بود که شنیده باشم با خودم گفتم همییننه!

    چند نفر مگه توی جهان دلیل رفتار ها و واکنش ها و گفتار شون رو می دونن؟ چند نفر مگه توی جهان انقدر دارن دیتیلی روی شخصیت شون کار می کنند؟ چند نفر میان با خودشون وقت بزارن ساعت ها گفتگو کنند با خودشون تا به این همه ‘چرا؟’ جواب بدن و مهم تر از همه صادق و روراست باشن با خودشون که جواب واقعی بدن که چرا برخلاف چیزی که می دونن درسته دارن رفتار می کنند؟ چند نفر توی جهان هست که اصلا این کار رو انقدر جدی بگیره و عامل تعیین کننده بدونه برای به شناخت رسیدن بهتر از خودش و ایجاد یک شخصیت با ثبات و محکم در آینده؟

    جواب شاید یک دهم یک درصد باشه! اینطور مواقع هست که میگم هرکس این کار رو انجام داده و میده قطعا حق طبیعیش نتایج متفاوت از اون 99درصد هست،، همین که استاد میگن

    “اگر می خوای متفاوت از اکثریت جامعه نتیجه بگیری باید متفاوت از اونها عمل کنی”

    همین‌جا دوست دارم این تعهد رو به خودم بدم که زمانی رو برای خودم خالی بگذارم فقط برای جواب دادن به این ‘چرا’ ها،، و منطق های محکم پیدا کردن برای هر رفتارم

    اهرم رنج و لذت درباره انجام کار درست،، یکی از تغییرات واضحی که هر وقت دارم روی خودم کار می کنم و در این مسیر ادامه میدم اینه که ذهنم ناخودآگاه متوجه میشه که از چه حواشی باید دوری کنه و اصل و اساس قضیه چیه که باید سفت بهش بچسبه.. یعنی وقتی روی همچین دوره‌ای کار می‌کنم انگار با هر قدم و هر گام این اهرم قوی تر میشه،، شاخک هام قوی تر و حساس تر میشه،، فیلتر ورودی هام سختگیرانه تر میشه و خیلی هوشیارانه تر عمل می کنم انگار این گام ها همینطور دارن منطق های قوی ایجاد می کنند برای ذهنم تا متعهد باشم روی کنترل ورودی ها و این جهت دهی به اقدام عملی منتهی میشه که در راستای ورودی درست بوده؛

    یکی از نکته های کلیدی برای من در این فایل این موضوع بود که اگر اون کاری رو که 100درصد عاشقشم رو پیدا نکردم، به این معنی نیست که یه جا بشینم هیچ کاری نکنم و فقط فکر کنم بلکه اون کار رو پیدا کنم!! چون قطعا توی موقعیت فعلیم یه کارهایی هست که دوست دارم انجام بدم، اون کار ها رو برم با اشتیاق انجام بدم برم عمل کنم برم یاد بگیرم و قدم بردارم نه اینکه یه جا بشینم فکر کنم چه کاری می‌تونه کاری باشه که تا آخر عمر حاضرم انجامش بدم! کمال‌گرایی رو کنار بزارم و از مسیر لذت ببرم، توی این موقعیت با همین کاری که می‌دونم فعلا دوست دارم‌ انجامش بدم جلو برم تا قدم های بعد برام واضح بشن،، نکته اینجاست که انقدر شک نکنم انقدر بهانه نیارم که نه چون این همون کار نیست و هنوز پیداش نکردم و مطمئن نیستم ازش پس دیگه بشینم یه جا!! نکته اینه که به جای شک و تردید مسیرم رو ادامه بدم، همین جایی که هستم با همین علاقه فعلی که دارم ادامه بدم اما ساکن و راکد نباشم،، شاید یه بازه زمانی علاقه من این باشه، زمان دیگه علاقه من تغییر کنه و ظرفم از انجام اون کار پر بشه و بخوام یه تجربه جدید داشته باشم اصلا اشکال نداره!! اتفاقا به خودم بگم اون قدم ها و اون علایق و زمان و انرژی که براشون گذاشتن باعث شدن تا به قدم بعد هدایت بشم تا یکسری پله ها و تکامل رو طی کنم که وقتی به اون علاقه اصلی میرسم و برام واضح میشه اصلا متوجه بشم که تمام اون قدم های قبل لازمه رسیدن به این نقطه بوده و از تجربه هاش استفاده کنم و کلی نگاه خلاقانه و از زاویه دیگه ای رو بهم بده که شاید کسی در اون حوزه نداشته باشه!!

    پرورش جسارت درونی،، من عاااشق گوش دادن و صحبت کردن و مثال آوردن درباره این قسمت فایل یا بهتره کلی بگم “جسارت و شجاعت” هستم..

    هروقت درباره این موضوع فکر میکنم یا که عملکردهای خودم در این راستا رو به یاد میارم دلم قرص میشه، اعتماد به خودم و خودباوریم بیشتر میشه برای حرکت کردن برای بیشتر عمل کردن و نتیجه گرفتن برای اینکه بگم ‘من این کار رو انجام دادم‘ نه که ‘می خوام این کار رو انجام بدم!!’

    به نظرم یکی از کارهایی که در بهبود و بازسازی عزت‌نفس نقش داره آماده کردن لیستی از ‘انجام دادم’ هاست چون هربار یادآوری اونها درواقع جسارت در حرکت کردن بهمون رو یادآور میشه که من این کار رو انجام دادم و بعد این نتیجه ها رو گرفتم،، یکی از ویژگی های شخصیتی که هم در خودم و هم در بقیه عاشقشم همین جسارت هست، همین ایمان و حرکت کردن هست که استاد شما واقعا در این زمینه فوق‌العاده عمل کردید و می کنید چقدر تحسین می کنم وقتی در سریال ها نمودش رو می بینم؛ چون از ویژگی هایی هست که در وجودم همینطور دارم قوی ترش می کنم و مثال هااا دارم از دوران کودکیم تا به الان از این جسارت و پاداش هایی که جهان در پاسخ بهم داده

    خیلی دوست داشتم اینجا به خودم یادآوری کنم که این جسارت درونی دقیقا مثل تمام چیز های دیگه ای که استاد اینجا درموردشون صحبت کردید هست یعنی از پیشرفت ها و قدم های کوچیک اما مستمر.. جسارت هایی در انجام کارهای کوچیکی که شاید هیییچ ربطی به کارهای بزرگی که قراره در آینده انجام بدم ندارند اما اما لازمه رسیدن به قدم های بعدی، گذر و شجاعت نشون دادن برای ورود به دل ترس های فعلیم هست؛ اگر من از همین حالا با همین کارهای کوچیک که باید جسارت به خرج بدم برای انجام دادن شون بهم بر نخوره و بگم ‘خب حالا یه بار که چیزی نیست’ یا بهانه هایی از این دست بیارم که ‘باید منتظر طی شدن تکاملم بشم’ یا ‘بشینم یه جا فقط روی باورهام کار کنم و فایل گوش بدم و در نتیجش هییچ اقدامی نکنم’ همین کوچولو کوچولوها باعث میشن که اولا هیچ وقت به کارهای بزرگ تر فکر نکنم و نرسم و دوم به فرض محال که رسیدم خب مثل قبلی ها بهم بر نمی خوره انجام ندادنش!! و این یک یادآوری حیاتیِ که اهمیت قدم های کوچیک اما مستمر رو در هر کاری حتی این جسارت ها به خودم یادآوری کنم و در عمل بیشتر ازش استفاده کنم

    استاد به زودی زود میام نتایج قشنگی که درباره این موضوع گرفتم رو داخل دوره عزت‌نفس با عشق می نویسم؛ خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا این گام رو هم با تعهد بردارم^^

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    معصومه چاپاشی گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم خانم شایسته ی گل و سلام به همه دوستان هم فرکانسی..

    ردپای گام پانزدهم

    پیداکردن علاقه م خیلی برام سخت بود ولی وقتی دنبالش میری وپیگیرمیشی مسیرت پیدا میشه

    بایدشاخو برگای اضافی رو،درواقع افکار منفی رو بچینی وقدم برداری آروم آروم مسیر پیداش میشه و البته باعمل کردن

    یادمه چندسال قبل میخواستم بدونم به چی علاقه دارم و نمیدونستم ،رفتم سراغ خیاطی وانجامش دادم و متوجه شدم که اصلا بهش علاقه ندارم فقط به خاطر پول ودرآمدش بود دووم نیاوردم واین شد که رسیدم به مسیرموردعلاقه خودم ودارم مهارت این کاررو یاد میگیرم ،بااینکه از نظر ظاهری ودیددیگران خیلی دارم سختی میکشم ولی چون دوسش دارم کارم رو وهرروزیه چیزجدیدیادمیگیرم در واقع دارم از زندگیم لذت میبرم و امیدوارم همینطور پایداربمونم و انشاالله دآینده نزدیک ازنتیجه هام صحبت کنم..

    خدا یارونگهدارهمه ی ما باشد….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سماء گفته:
    مدت عضویت: 3496 روز

    بنام خداوند قادر متعال

    سلام دوستای خوبم

    من این فایل رو دیروز گوش کردم ولی دیدم روحیه مناسبی برای نوشتن ندارم پس تصمیم گرفتم بزارم برای امروز

    واقعا خیلی عجیبه وقتی با سایت خو میگیری کم کم انگار یه ادم دیگه میشی این خیلی خوبه من الان شاید از بیرون خیلی مسایل داشته باشم ولی خدا رو شکر میکنم که درونم اروم شده یه سری نکات این فایل که یادداشت کردم رو مینویسم:

    – وقتی از درون احساس لیاقت داشته باشی و خودت رو لایق و شایسته ثروت بدونی حتما به ثروت خواهی رسید

    -یکی دیگه از کارهایی که لازمه بکنی اینه هر کاری که انجام میدی از خودت بپرس چرا اینکارو میکنم که متوجه علت کارهایت بشی این یعنی زندگی اگاهانه یعنی اگاهی از دلایل هر رفتار و هر عملکردی

    -اگر محیط اطراف ما منفی هست باید به چیزهای مثبت فکر کنیم تا کم کم وارد محیط مثبت بشیم… یه چیز جالب امروز من با اسنپ داشتم میومدم سرکار و بشدت از اینکه صدای موزیک راننده زیاد بود و اهنگهای غمگین داشت گوش میکرد کلافه بودم که هم کلی پول دادم هم باید اینو تحمل کنم که یدفعه گفت من پنچر کردم بعد زنگ زد به اسنپ و اسنپ پول ماشین قبلی رو به حسابم ریخت و یه ماشین رایگان برام فرستاد که منو به سرکار برسونه اولش خیلی منفی شدم ولی بعد فکر کردم شاید خیر در این بود که خوب همینم شد

    -مدیتیشن یعنی به چیزی فکر نکنی و فکرت ازاد باشه و با ذهن ازاد حال خوبی داشته باشی

    – زمانی که احساس میکنید انگیزه برای انجام یه سری از کارها رو ندارید فقط کافیه با خودتون تکرار کنید من میتونم از پس اینکار بربیام و مهمترین کاری که باید انجام بدید اینه در این مسیر تعهد داشته باشید

    – زمانی که تمرکز خود را بر مسیر تکاملی و روی خودت و اگاهانه بر روی کارهای خودت میزاری ناخوداگاه دیگران از ذهنت حذف میشن و وقتی دیگران رو از ذهنت حذف میکنی بخش بزرگی از نشتی انرژی شما بسته میشود.

    – وقتی توقع خودت رو از دیگران حذف میکنی و دیگه از هیچ کس هیج انتظاری نداری به نیورن هدایتگر درونی وصل میشی و تنها تکیه گاهت خداوند میشهو یاد میگیری باید فقط روی او حساب باز کنی شراکت با خداوند به تو یاد میدهد که در همه جا از خداوند استفاده کنی و تنها تکیه گاه تو خداوند است به تو یاد میدهد خداوند راهنمای تو در زندگی ، سرمایه اولیه در کسب و کار، عشق در رابطه و هر چیز دیگری که نیاز داری هست.

    -اگر در زندگی هدف نداری دلیل ان این است که روی جریان هدایت و خداوند حساب باز نکردی و به همین خاطر خواسته های تو با امکانمات فعلی تو سازگاری ندارد و برای همین دور از دسترس است چون با عقل انسانی میسنجی و با خودت فکر میکنی چگونه به خواسته ام برسم در صورتی که زمانی که روی خداوند حساب باز میکنی تو فقط قدم های اولیه را برمیداری و کاری به چگونگی نداری و میبینی خداوند به زیبایی همه چیز را میچیند

    – هر اندازه که از هدایت های خداوند پیروی کنی با خداوند همکاری کرده ای و خداوند بعنوان نیرویی که هم از خواسته ما اگاه است هم چگونگی رسیدن به خواسته را میداند و هم قدرت بی نهایت هستی است مار ا به بهترین شکل به خواسته هایمان هدایت میکند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Mehdi😃 گفته:
    مدت عضویت: 1096 روز

    به‌نام خدایی که رب العالمین است.

    سلام خدمت استاد ،خانوم شایسته، و دوستان،

    مهم ترین نکته هایی در این فایل که ذهن من خیلی توجه کرد بهش شاخک هام گرفت اگاهایی هارو این

    دو مورد بود

    اول کنترل ذهن در هر شرایطی

    دوم ازبین بردن ترس ها با رفتن در دل اونا و ازبین بردن ضعیف بودن.

    تو نکته اولی چقدر احساس خوبی بهم داد و قلبم چقدر آروم شد که استاد گفتن وقتی 99 درصد منفیه اطرافت و یک درصد مثبت اگه سعی کنی توجه کنی به یک درصد اون یک درصد هی بیشتر میشه .

    و من به خودم گفتم انصافاً از وقتی کا سعی کردم ذهنم و کانون توجه ام رو کنترل کنم الان که وضعیت من در تمام ابعاد از نظر سلامتی روابط آرامش اتفاقات خوب و کسب و کار و ادم های اطرافم و… درسته یکی کمتر یکی بیشتر نتیجه گرفتم ولی از نظر کلی بخام تمام ابعاد زندگی‌م رو بگم واقعا انصافاً

    شرایط مثبت 95 هست و منفی 5 هست.

    چون واقعا همه چیز روبه راهه

    و میدونم دلیل این روبه راه بودن کنترل ورودی ها و کانون توجه من بوده .به اندازه تغییر من نتایج بهتر شده ،برای بهتر شدن بعضی از موارد مث بحث مالی باید بیشتر کار کنم‌ چون در تمام ابعاد عالی قانون‌ جواب داده با همون روش اینم به راحتی تغییر میکنه خدایا شکرت واقعا.

    و نکته دوم رفتن تو دل ترس ها یا انجام ندادن کار هایی که نشانه ضعف شخصیت منه.

    اینو واقعا میدونم خیلی نیاز به کار دارم من

    و تنها راهش درک اصل قانون، ساختن باور های عزت نفس و احساس‌ لیاقت هست.

    وقتی ما ازیک چیزی می‌ترسیم اگه خوب از خودمون بپرسیم چرا می‌ترسم آخرش میرسیم به یک باور اشتباه به یک شرک

    مثلا درمورد من اینجوری بود و هست که مثلا تو کسب و کارم وقتی یک شخصی که مثلا آشناست یا هرچی .میاد با حس رفاقت و ادای خوب هارو درآوردن ازمن سؤ استفاده کنه اصلا قلب من بهم میگه که آقا اینا اداست

    شما دوستان حتما تجربه کردین وقتی یکی از درون پاک نیست شما قلبتون بهتون میگه حتی اگه اون فرد عالی ادا در بیاره که شمارو دوس داره مثلا.

    البته خدارو شکر الان اصلا اینجور آدمی نیست تو زندگی‌م و واقعا همه آدم های دورم فوق‌العاده هستند و من فقط باید به اونا توجه کنم و تحسین کنم و سپاسگذاری کنم .

    خب برگردیم به اصل داستان وقتی چنین شخصی میخاد سؤ استفاده کنه تو کسب و کار بود برا من و برای هرکسی تو هر موضوعی ممکنه باشه.

    اتفاقی که افتاد این بود که من با این که میدونستم که این شخص برای سؤ استفاده توکسب و کار داره الکی داره ادای خوبارو در میاره که مثلا دوسم داره و اینا و مک به شدت احساس ضعیف بودن میکردم که چرا نمی‌تونم به درخواست‌ هایی مخالف باقانونه مث نسیه دادن یا مجانی کار انجام‌ دادن براش بهش بگم نه

    چون اون شخص وقتی میومد و هی حس رفاقت و اینا و ادا در می‌آورد بعدش هرروز میخاست‌من کارش رو مجانی انجام بدم براش من کارم فنیه .و یا جنسی اگه میخاد بهش باقیمت خیلی پایین بدم تازه پولشو هروقت دوست داشت بده

    و این اتفاق به شدت به من احساس بدی میداد که چقدر من ضعیف و ناتوانم .

    و هی ورودی هایی به ذهنم دادم که استاد گفتن وقتی می‌بینی که در رابطه‌ ای داره است سؤ استفاده میشه باید قطعش کنی حالا چه کاری و چه عاطفی

    و اون فایل آقا رضا عطار روشن تو نتایج دوستان رو بار ها گوش دادم که گفتن وقتی میخاستم به کسایی که چند سال باهاش کار میکردن بگه که ازین به بعد میخاد نقد کار کنه با دستاش خودشو نگه میداشته تا نیوفته انقد که پاهاش سست می‌شده و دیدیم آره با وجود ترس باید به قانون‌ عمل کنی و با قدرت بری تو دل اون ترس و شرک و ازبین ببری تا پیشرفت کنی

    و اتفاقی که افتاد من این ضعفم رو ازبین بردم درسته سخت بود ولی به اون شخص گفتم که فقط نقد کار می‌کنم و نسیه نمی‌دم واصلا این روش منه و من باید به قانون‌ عمل کنم

    و اتفاقی که میوفته وقتی ما یک ضعف رو از بین می‌بریم و میریم تو دل ترس ها

    یعنی چنان اعتماد به نفس ما میره بالا و احساس قدرتمندی به ما میده که واقعا خیلی خیلی رشد میکنیم و اون اعتماد به نفس و احساس خوب باعث شده الان تمام آدم های اطراف من آدم های فوق‌العاده عالی باشن و هرروز مشتری هایی به سمت من‌ میان که با عشق هزینه رو پرداخت می‌کنن و بسیار هم تشکر می‌کنن و خیلی‌خیلی فرکانس‌مثبتی دارن و من واقعا الان 99 درصد یا شاید صد درصد آدم های اطرافم واقعا خیلی فوق‌العاده ووعالی هستن و لذت می‌برم از وجودشون و هرروز همه چیز بهتر میشه وقتی ما به قانون‌ عمل می‌کنیم حتی اگه سخت باشه برامون اون ترس رو ازبین می‌بریم

    میریم به مدار بالا تر

    خدایا شکرت واقعا

    درپناه رب العالمین شاد ثروتمند خوشبخت و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مهدی اکبر گفته:
    مدت عضویت: 1379 روز

    به نام خدا.

    سلام عزیزانم.

    – با شنیدن صحبتای استاد به یاد فرآیند رفتن به سمت علاقم یادم اومد.

    من بعد از لیسانس برق گرفتن، یه سال کار کردن، تصمیم گرفتم برم سمت علاقم. چون لذت بردن در لحظه خیلی برام اولویت داشت و من این لذت رو در کار برق حس نمیکردم.

    و بلاخره یه سال و نیم پیش تصمیم گرفتم تمرکزمو بزارم روی عکاسی(علاقه ام) و شروع کردم با تهیه دو تا دوره آموزشی، دوره ها رو دیدم، عکسهام خیلی بهتر شدن(با موبایل عکس میگیرم)، بعد تصمیم گرفتم بخاطر شرایطم عکاسی تبلیغاتی کنم، چند ماه آموزش دیدم و کلی تمرین کردم و یه پیج اینستاگرامم داشتم که کارا مو میذاشتم اونجا.

    توی اون دوران خیییییییلی تحسین شدم از همه طرف، ینی یه بارم کسی از کارم اشکال نگرفت خدارو شکر. و این تحسین و تمجید دیگران خیلی به خود باوری و احساس لیاقتم کمک کرد.

    بعد مدتی با شناخت بهتر خودم دیدم، من اهل تو خونه نشستن ‌و عکاسی نیستم، و از طرفی به طبیعت خیلی علاقه دارم(این علاقه تو از وقتی کودک بودم له طرز عجیبی تو وجودم هست،ینی خیلی شدید تر از چیزی که فکر کنید) ولی نمیدونستم چطور با این همه دوره دیدن و پیشرفت و وسیله خریدن برم سراغ طبیعت و ثبت زیبایی ها،. و بازم سپردم به خدا، گفتن خودت هدایتم کن، تو بلدی.

    و بعد مدتی هدایت شدم به یه سبک درامد از عکاسی و کارو با گذاشتن عکسایی که قبلا تفریحی گرفته بودم شروع کردم، ولی مسیر تکاملی نبود و نتیجه نگرفتم ،

    ولی چند ماه بعد (یه ماه گذشته) به یه راه دیگه هدایت شدم و این دفعه دارم تکاملی طی میکنم مسیرو و فعلا تو این یه ماه چهار تا هم عکس فروختم. خیلی خوشحال شدم.

    و به خودم که اومدم دیدم، اصن الان سبک عکاسیم دقیقا همون سبکیه که میخاستم و ایمان دارم روز بروز بیشتر از مسیر لذت خواهم برد.

    خدایا شکرت.

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ابوالفضل گفته:
      مدت عضویت: 1118 روز

      سلام برادر مهدی عزیز

      خواستم ک تحسینت کنم واقعا تحسینت میکنم ک ب لطف خدا ثابت قدم بودی و تونستی ب نتیجه برسونی حتی کوچیک

      واقعا ایول داره ک درآمد زایی کردی نوش جونت

      ب امید خدا عکس های زیبایت را خواهم دید

      موفق تر باشی مرد بزرگ

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: